به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

alireza safarzadeh

  • Zahra Ehsanifard, Fereshteh Mir Mohammadrezaei *, Alireza Safarzadeh, Masoomeh Ghobad-Nejhad
    Introduction
    Inocutis levis is a polypore fungus belonging to Hymenochaetales of basidiomycetes. The specie is mainly distributed in Asia and grows on living angiosperm trees. This study investigates the effect of aqueous extract of I. levis on insulin resistance and glucose tolerance in high sucrose fed (HSF) rats.
    Methods
    Male rats were given 30% sucrose solution for 12 weeks. The extract of I. levis at doses of 50 and 150 mg/kg body weight was intraperitoneally administered for 2 weeks in HSF rats. Blood glucose, serum insulin, insulin resistance index (HOMA-IR) and histological changes of pancreas were evaluated.
    Results
    Sucrose solution significantly increased the insulin, glucose and HOMA-IR levels, compared to the control. At the dose of 50 mg/kg the extract decreased glucose and insulin, and improved insulin resistance relative to that of HSF rats which did not take the extract. Histological studies on pancreas tissue indicated no significant difference in the size of Langerhans islets of HSF rats and HSF rats treated with the extract at dose of 50 mg/kg compared to the control group. But, treatment with the dose of 150 mg/kg of I. levis increased islets diameter and number of cells in the islets of Langerhans in HSF group.
    Conclusion
    Inocutis levis extract may have hypoglycemic effects, by regulating insulin secretion and improving glucose tolerance, and seems to be able to ameliorate pancreatic islets in HSF rats. Our findings indicate that I. levis can be considered as a potential treatment with medicinal properties to alleviate insulin resistance and to prevent risk of type 2 diabetes in a dose dependent manner.
    Keywords: Insulin resistance, Inocutis levis, Sucrose solution, Islets
  • حمید علی زاده*، علیرضا صفرزاده، الهه طالبی گرکانی
    زمینه و هدف

    تغییر فنوتیپ بافت چربی بر اثر تمرین تئوری جدیدی است که به تازگی مطرح گردیده است، با این وجود شناسایی سازوکار سلولی – مولکولی آن در حال بررسی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرین مقاومتی بر غلظت سرمی هورمون شبه متئورین و شاخص مقاومت به انسولین پسران دارای اضافه وزن بود.

    مواد و روش ها

    20 پسر نوجوان دارای اضافه وزن با میانگین سن 1±5/18 سال، وزن 5/4±1/81 کیلوگرم و شاخص توده ی بدن 7/0±7/27 کیلوگرم بر مترمربع در این تحقیق شرکت کرده و به دو گروه کنترل (10نفر) و تمرین مقاومتی (10نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین مقاومتی، شش هفته تمرین مقاومتی را سه روز در هفته انجام دادند. شاخص های پیکرسنجی، سطوح ناشتای هورمون شبه متئورین، انسولین و گلوکز سرمی در ابتدا و پایان مطالعه اندازه گیری شد.

    یافته ها

    غلظت سرمی هورمون شبه متئورین در گروه کنترل کاهش معنی دار (008/0= p) و در گروه تمرین افزایش غیرمعنی داری را نشان داد (311/0p=). هم چنین، تغییرات سطوح هورمون شبه متئورین بین دو گروه تفاوت معناداری داشت (004/0= p). تغییرات مقاومت انسولینی در هر دو گروه افزایش یافت که این افزایش برای گروه کنترل از لحاظ آماری معنی دار(032/0p=) و برای گروه تمرین غیرمعنی دار (632/0= p) بود. به علاوه، ارتباط بین تغییرات غلظت سرمی هورمون شبه متئورین با تغییرات شاخص مقاومت به انسولین غیرمعنی دار بود (273/0= p).

    نتیجه گیری

    یافته های پژوهش حاضر نشان داد که شش هفته تمرین مقاومتی ایستگاهی نمی تواند سطح سرمی هورمون شبه متئورین را افزایش و شاخص مقاومت به انسولین و ترکیب بدنی را در پسران نوجوان دارای اضافه وزن بهبود بخشد.

    کلید واژگان: تمرین مقاومتی, هورمون شبه متئورین, هزینه انرژی, مقاومت به انسولین, چاقی
    Hamid Alizadeh, Alireza Safarzadeh, Elahe Talebi-Garakani
    Background

    Adipose tissue's phenotypic alteration due to exercise training is a new theory. However, the cellular–molecular mechanisms for these phenotypic alterations are not yet clearly understood. The aim of this study was to investigate the effects of six weeks resistance training on Meteorin-like hormone level and insulin resistance index in overweight adolescent boys.

    Materials And Methods

    Twenty overweight adolescent boys (average age 18.5±1 years old, average weight 81.1±4.5 kg, and BMI 27.7±0.7 kg/m2) participated in this study. The subjects were randomly assigned into two groups: control (N=10) and resistance training (N=10). Subjects in training group performed six-week resistance training program 3 days/week. Anthropometrics parameters and fasting serum of Meteorin-like hormone levels, insulin and glucose were measured at the baseline and at the end of study.

    Results

    The level of Meteorin-like hormone was significantly decreased in control group (p=0.008), but that of Meteorin-like hormone in resistance training was increased insignificantly (p=0.311). The variations of Meteorin-like hormone levels between two groups were significant (p=0.004). The changes of insulin resistance were increased in both groups which were statistically significant (p=0.032) and insignificant (p=0.632) for control and training groups respectively. We found a negative and insignificant correlation between changes in Meteorin-like hormone levels and changes in insulin resistance index (p=0.273).

    Conclusion

    The results showed that six weeks’ resistance training has no effect on increasing Meteorin-like hormone serum level and improving insulin resistance index and body composition in overweight adolescent boys.

    Keywords: Energy expenditure, Insulin resistance, Meteorin-like hormone, Obesity, Resistance Training
  • علیرضا صفارزاده، بهرام رضایی*
    پیش بینی مشخصات جریان در کانال های مرکب به علت ماهیت سه بعدی جریان برای مهندسین هیدرولیک امری دشوار تلقی می شود. مشخصه اصلی جریان در کانال های مرکب منشوری شامل اثر اندرکنش بین جریان سریع در کانال اصلی و جریان کندتر در سیلاب دشت ها می شود. این اختلاف سرعت سبب ایجاد یک لایه برشی در فصل مشترک بین کانال اصلی و سیلاب دشت شده که در نتیجه این امر بین کانال اصلی و سیلاب دشت ها تبادل اندازه حرکت صورت می پذیرد. نتیجه این امر کاهش ظرفیت انتقال جریان در کانال اصلی و افزایش آن در سیلاب دشت ها می باشد. در این تحقیق تلاش گردیده است که میدان جریان در کانال های مرکب منشوری شامل توزیع عرضی سرعت متوسط در عمق و تنش برشی به صورت عددی با استفاده از نرم افزار ANSYS-CFX شبیه سازی گردد. مقایسه نتایج حاصل از شبیه سازی عددی که از حل معادلات ناویر- استوکس متوسط گیری شده رینولدزی با استفاده از مدل آشفتگی k-e به دست آمده، با داده های آزمایشگاهی نشان می دهد که کم و بیش انطباق خوبی بین آن ها وجود دارد. همچنین با استفاده از شبیه سازی عددی به مطالعه تاثیر دبی و هندسه کانال مرکب بر روی اندرکنش جریان بین کانال اصلی و سیلاب دشت ها پرداخته شده است.
    کلید واژگان: کانال مرکب, میدان جریان, شبیه سازی عددی, مدل آشفتگی, اندرکنش بین جریان در کانال اصلی و سیلاب دشت ها
    Alireza Safarzadeh, Bahram Rezaei*
    Prediction of flow field in compound channel is an important task for hydraulic researches because of the three dimensional nature of the flow. In compound channels with prismatic floodplains, the main feature consists of the interaction effect between the fast moving flow in the main channel and the slow moving flow on the floodplains. This difference creates a high shear layer at the interface between the main channel and floodplains, leading to the generation of the large scale vortices with vertical axes, as well as the helical secondary with longitudinal axes, as shown by Sellin [1], Tominaga and Nezu [2], Ikeda [3], Bousmar [4] and Rezaei [5].
    Keywords: Numerical study, Prismatic compound channels, Depth, averaged velocity, Boundary shear stress, Apparent shear force
  • سجاد اصلانی مغانجوقی*، رزیتا فتحی، الهه طالبی گرگانی، علیرضا صفرزاده، فاطمه رودباری
    زمینه و اهداف
    امنتین-1 آدیپوکینی است که از بافت چربی احشایی ترشح می شود و حساسیت به انسولین را افزایش می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرین استقامتی و مقاومتی بر سطوح پلاسمایی امنتین-1 در موش های صحرایی نر بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار با میانگین وزنی 20±220گرم که تحت شرایط استاندارد (دما، چرخه روشنایی و تاریکی و دسترسی آزاد به آب و غذا) نگهداری شده بودند، به طور تصادفی به 3 گروه کنترل، تمرین مقاومتی و تمرین استقامتی تقسیم شدند. گروه تمرینی استقامتی، هشت هفته تمرین استقامتی را به طور فزاینده اجرا کرد (پنج جلسه در هفته دویدن بر روی تریدمیل، 60 دقیقه با سرعت 20 متر در دقیقه). گروه تمرین مقاومتی، 3 روز در هر هفته تمرین شامل بالا رفتن از یک نردبان با وزنه آویزان شده به دم موش ها را اجرا کردند. نمونه گیری قبل و پس از تمرینات برای اندازه گیری غلظت پلاسمایی امنتین-1، انسولین و گلوکز به عمل آمد. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای آنالیز داده ها در سطح معنی داری 05/0>P مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که تمرینات استقامتی سطوح پلاسمایی امنتین-1 را به طور معنی دار افزایش داده و غلظت انسولین و گلوکز پلاسما را کاهش داد، درحالیکه در گروه تمرین مقاومتی تغییرات امنتین-1 و انسولین معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته ها، تمرین استقامتی نسبت به تمرینی مقاومتی بر تغییرات امنتین1 موثرتر بود. هر دو نوع برنامه تمرینی از افزایش وزن که در گروه کنترل مشاهده شد جلوگیری کرد. بر اساس نتایج می توان نتیجه گیری کرد که امنتین-1 ممکن است در تاثیرات متابولیکی ورزش نقش داشته باشد اما برای اظهارنظر قطعی در این زمینه نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد.
    کلید واژگان: امنتین, 1, تمرین مقاومتی, تمرین استقامتی, انسولین
    Sajad Aslani Moghanjoughi *, Rozita Fathi, Elahe Talebi Gorgani, Alireza Safarzadeh, Fateme Roudbari
    Backgrounds and
    Objectives
    Omentin is a member of adipokines secreted from visceral adipose tissue which increaseS insulin sensitivity. The aim of the present study was to investigate the effect of endurance and resistance training on plasma omentin-1 levels in male rats.
    Materials And Methods
    In this experimental study, twenty-four Wistar male rats¬ with average weight¬ of 220±20 gr were acclimatized with lab condition and then randomly divided into three groups of Control (C), Resistance training (RT) and Endurance training (ET). Endurance training group underwent an endurance training program for eight weeks (five bouts per week of treadmill running each 60min with 20 m/min). Resistance training group was subjected to a three-day per week resistance training program consisting of climbing a ladder carrying a load suspended from the tail. At the end of the experimental period, blood samples were taken to assess plasma omentin-1, insulin and glucose levels. Data were analyzed using one-way ANOVA and statistical significance was set at P>0.05.
    Results
    The results showed that endurance training significantly increased plasma omentin-1 levels and decreased plasma insulin and glucose levels while plasma omentin-1 and insulin levels did not change significantly in the resistance group.
    Conclusion
    Endurance training was more effective on omentin-1 levels than resistance training. Either training programs inhibited weight gain observed in the control group. It might be hypothesized omentin-1 contributes to metabolic effects of exercise training.
    Keywords: Omentin, 1, Resistance training, Endurance training, Insulin
  • سارا پناهی، حمید آقاعلی نژاد*، رضا قراخانلو، رعنا فیاض میلانی، مهدی هدایتی، علیرضا صفرزاده، مریم زرکش
    زمینه و اهداف

    آتروفی عضلانی یکی از مشکلات متداول دیابت می باشد. در چنین شرایطی، تجزیه پروتئین افزایش و سنتز آن کاهش می یابد. MuRF1 یک لیگاز یوبیکوئیتین E3 است که به عنوان یک واسطه تحلیل عضلانی در بسیاری از مدل های آتروفی عضلانی شناخته شده است و در نتیجه آتروفی بیان آن افزایش می یابد. تمرین ورزشی به عنوان یکی از روش های درمانی آتروفی همواره مورد توجه بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 4 هفته تمرین مقاومتی بر بیان ژن MuRF1 در آتروفی عضلانی ناشی از دیابت ایجاد شده توسط استرپتوزوتوسین در موشهای صحرایی ویستار می باشد.

    مواد و روش ها

    36 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار با میانگین توده 22 ± 288 گرم به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند: کنترل غیر دیابتی، تمرین غیر دیابتی، کنترل دیابتی و تمرین دیابتی. گروه های تمرینی یک برنامه تمرین مقاومتی با استفاده از نردبان (3 روز در هفته، برای4 هفته) انجام دادند. میزانMuRF1 mRNA در عضله فلکسور هالوسیس لانگوس با روش RT-PCR سنجیده شد و با استفاده از نرم افزار Rest از نظر آماری بررسی شد (سطح معنی داری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد).

    یافته ها

    دیابتی کردن سبب افزایش آتروفی و افزایش بیان MuRF1 گردید (0.001 p=) و تمرین مقاومتی میزان آتروفی را از طریق مهار بیان MuRF1 کاهش داد (002/0 p=).

    نتیجه گیری

    این پژوهش نشان داد با انجام تمرین کوتاه مدت مقاومتی نیز می توان به مقابله با آتروفی ناشی از دیابت در موش های دیابتی پرداخت. این نوع تمرین می تواند راهکار مناسبی برای درمان آتروفی در شرایط بیمارگونه دیگر که ویژگی های کاتابولیکی مشترکی با دیابت دارند نیز باشد که البته نیازمند مطالعات و بررسی های بیشتری است.

    کلید واژگان: MuRF1, تمرین مقاومتی, آتروفی عضلانی
    Sara Panahi, Hamid Agha, Alinejad*, Reza Gharakhanloo, Rana Fayazmilani, Mehdi Hedayati, Alireza Safarzadeh, Maryam Zarkesh
    Background and Objectives

    Muscular atrophy is one of the most common complications of diabetes. In such cases, protein degradation is increased and protein synthesis is decreased. MuRF1 is an E3 ubiquitin ligase which has been identified as a mediator of skeletal muscle wasting in various skeletal muscle atrophy models, and its expression is upregulated in atrophy. Exercise training has been suggested as one of the treatment strategies for muscular atrophy. The aim of this study is to investigate the effects of 4 weeks of resistance training on MuRF1 gene expression in muscular atrophy in streptozotocin-diabetic wistar rats.
    Material and

    Methods

    Thirty six male Wister rats (288 ± 22 g) were randomly divided into four groups: nondiabetic control, non-diabetic trained, diabetic control and diabetic trained. The exercise groups were subjected to a resistance training program using a ladder (3 days/wk, for 4 wk). MuRF1 mRNA level was measured in Flexor Hallucis Longus muscle using Real-Time PCR. The results were studied by statistical methods.

    Results

    MuRF1 gene expression was increased in rats with diabetes (p=0.001); resistance training diminished the skeletal muscle wasting in diabetic rats (p=0.002) by inhibiting MuRF1 gene expression.

    Conclusion

    This study indicates that short term resistance training can overcome diabetes-induced atrophy in rats. Whether this kind of training might be a good way for countering atrophy in other diseases with similar catabolic situation to diabetes remains to be elucidated.

    Keywords: Murf1, Resistance Training, Muscular Atrophy
  • رزیتا فتحی*، سجاد اصلانی مغانجوقی، الهه طالبی گرگانی، علیرضا صفرزاده، حسن صیقل
    مقدمه
    ویسفاتین آدیپوکاینی است که عمدتا از بافت چربی احشایی ترشح می شود و در هموستاز گلوکز نقش دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پلاسمایی ویسفاتین و رابطه آن با شاخص مقاومت به انسولین در موش های نر مقاوم به انسولین بود.
    روش ها
    در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار با میانگین وزنی(20±220گرم)، به طور تصادفی به 3 گروه کنترل سالم، کنترل مقاوم به انسولین و تمرین کرده مقاوم به انسولین تقسیم شدند. پس از القای وضعیت مقاومت به انسولین در گروه های کنترل و تمرین کرده مقاوم به انسولین، گروه تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته، 3 روز در هر هفته تمرین مقاومتی انجام دادند. غلظت پلاسمایی ویسفاتین، انسولین، گلوکز وشاخص مقاومت به انسولین پس از تمرین ها اندازه گیری شد. آزمون آنووای یک طرفه برای آنالیز داده ها در سطح معنی داری 05/ 0>P مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که القای مقاومت به انسولین باعث افزایش معنی دار سطوح ویسفاتین، گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین شد (P<0.05). از سوی دیگر تمرین مقاومتی باعث کاهش معنی داری گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین شد (P<0.05)، اما کاهش سطوح ویسفاتین در اثر تمرین معنی دار نبود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته ها، ویسفاتین در وضعیت مقاومت به انسولین و دیابت افزایش می یابد و همبستگی مثبت با مقاومت به انسولین دارد. تعییرات ایجاد شده در سطوح ویسفاتین به دنبال تمرین مقاومتی معنی دار نبوده و رابطه ای با بهبود شاخص مقاومت به انسولین نداشت. بنابراین احتمالا ویسفاتین در بهبود وضعیت متابولیکی ناشی از تمرین در شرایط مقاومت به انسولین نقشی نداشته است.
    کلید واژگان: ویسفاتین, گلوکز, تمرین مقاومتی, مقاومت به انسولین
    Rozita Fathi *, Sajjad Aslani Moghanjoughi, Elahe Talebi Garakani, Alireza Safarzadeh, Hassan Seyghal
    Background
    Visfatin is an adipokine secreted from visceral adipose tissue and involved in glucose homeostasis. The aim of the present study was to investigate the effect of eight-week resistance training on plasma visfatin levels and its relation to insulin resistance in insulin-resistant male rats.
    Methods
    In this experimental study twenty-four Wistar male rats­ (220±20 gr) were acclimatized with lab condition then were randomly divided into three groups: Control (C), Insulin-Resistant control (IRC) and Insulin-resistant Training (T) groups. Insulin-resistance status induced by %10 fructose solution during 5 weeks. Resistance training group subjected to a three-day per week resistance training program for 8 weeks. Plasma visfatin, insulin, glucose levels, and insulin resistance index were assessed 48 hours after experimental period. Data were analyzed using one-way ANOVA and statistical significance was set at P<0/05
    Results
    The results showed that insulin resistance induction significantly increased plasma visfatin, glucose, insulin levels and insulin resistance index (P<0.05). On the other hand, resistance training significantly decreased plasma visfatin, glucose, and insulin levels (P<0.05) but visfatin was not altered significantly (P<0.05).
    Conclusion
    Based on the findings, visfatin increases in diabetes and insulin resistance and is correlated with insulin resistance. The change in plasma visfatin levels was not significant following resistance training and it was not correlated with insulin resistance index. Therefore, visfatin may not have a role in metabolic improvement induced by exercise training.
    Keywords: Visfatin, Glucose, Resistance training, Insulin Resistance
  • مریم میرحاج، الهه طالبی گرکانی، رزیتا فتحی، علیرضا صفرزاده
    مقدمه
    آنزیم مبدل آنژیوتنسین (ACE یا Angiotensin-converting enzyme) مترشحه از اندوتلیال عروق، یکی از عوامل اصلی تنظیم فشار خون می باشد. هدف این پژوهش بررسی اثر یک دوره تمرین هوازی بر غلظت پلاسمایی ACE در زنان یائسه بود.
    روش ها
    آزمودنی های این پژوهش شامل 14 زن یائسه (65-40 ساله) بودند. سطوح پلاسمایی ACE، شاخص های پیکرسنجی، اکسیژن مصرفی بیشینه (max2VO) و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک پیش و پس از یک دوره برنامه ی تمرینی ارزیابی شد. برنامه ی تمرین هوازی در هفته ی اول با شدت 45-40 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره بود و به تدریج در هفته ی هشتم به 80-70 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره رسید.
    یافته ها
    پس از 8 هفته تمرین هوازی، سطوح پلاسمایی ACE به طور معنی داری در آزمودنی ها افزایش یافت (020/0 = P). کاهش معنی دار دور کمر نیز در زنان یائسه مشاهده شد (001/0 > P). اکسیژن مصرفی بیشینه در آزمودنی ها افزایش معنی دار داشت (001/0 = P). تغییرات سطوح پلاسمایی ACE ارتباط منفی و معنی داری با تغییرات دور کمر (020/0 = P و 601/0- = r)، تغییرات وزن (010/0 = P و 630/0- = r) و تغییرات BMI (Body mass index) (010/0 = P و 637/0- = r) داشت.
    نتیجه گیری
    تمرین هوازی موجب افزایش سطوح پلاسمایی ACE در زنان یائسه بدون تغییر معنی داری در ترکیب بدنی و فشار خون آن ها می شود. مطالعات بیشتر با تعداد آزمودنی های زیادتر به منظور تایید این نتیجه ضرورت دارد.
    کلید واژگان: آنزیم مبدل آنژیوتنسین, تمرین هوازی, فشار خون, درصد چربی, ترکیب بدن
    Maryam Mirhaj, Elahe Talebi, Garakani, Rozita Fathi, Alireza Safarzadeh
    Background
    Angiotensin converting enzyme (ACE) is secreted from vascular endothelium. This enzyme is one of the main determinants of blood pressure regulation. The purpose of this study was to investigate the effect of aerobic training on plasma ACE concentration in postmenopausal women.
    Methods
    The subjects of this study consisted of 14 postmenopausal women (40-65 years old). Plasma levels of ACE, anthropometric indices, maximal oxygen uptake (Vo2max), and systolic and diastolic blood pressure were measured before and after a training program. Exercise intensity of 45- 40% of maximum heart rate reserve for the first week and gradually took eight weeks to 80-70% of maximum heart rate reserve.
    Findings
    plasma ACE levels after 8 weeks of aerobic exercise significantly increased in subjects (P = 0.02). A significant decrease in waist circumference were observed in postmenopausal women (P ≤ 0.001). Maximal oxygen uptake increased significantly postmenopausal women (P ≤ 0.001). There were negative correlation significantly between ACE changes and waist circumference changes (P = 0.02, r = -0.601), weight changes (P = 0. 02, r = -0.63) and BMI changes (P = 0.01, r = -0.637).
    Conclusion
    This study indicated that aerobic training could increase ACE plasma levels in postmenopausal women, without significant changes in body composition and blood pressure. Further studies with more numbers of subjects are needed to confirm these results.
    Keywords: Angiotensin converting enzyme, Aerobic training, Blood pressure, Fat percentage, Body composition
  • علیرضا صفرزاده، ملیحه حاجی زاده رستمی، الهه طالبی گرکانی، رزیتا فتحی
    امنتین-1 آدیپوکین تازه شناخته شده ای است که اغلب از بافت چربی احشایی ترشح می شود. سطوح در گردش امنتین-1 به طور معکوس با چاقی ارتباط دارد. اطلاعات اندکی در مورد تاثیر تمرینات ورزشی بر غلظت سرمی امنتین-1 وجود دارد. هدف از اجرای این پژوهش بررسی تاثیر چهار هفته تمرین مقاومتی فزاینده بر سطوح سرمی امنتین-1 است. شانزده سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار با میانگین وزن 19 ± 288 گرم به طور تصادفی به گروه های تمرین (8n=) و کنترل (8n=) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان (8 تکرار در روز، 3 روز در هفته) با وزنه های آویزان شده به دم حیوان، به ترتیب با وزنه هایی معادل 50، 75، 90 و 100 درصد ظرفیت حمل بیشینه جلسه قبل و افزایش 30 گرمی در تکرارهای بعدی بود. پس از 4 هفته تمرین مقاومتی غلظت سرمی امنتین-1، گلوکز و نیمرخ لیپیدی اندازه گیری شد. چهار هفته تمرین مقاومتی فزاینده موجب افزایش قدرت (ظرفیت حمل بیشینه) موش های صحرایی شد. تفاوت معنا داری در غلظت سرمی امنتین-1، گلوکز و نیمرخ لیپیدی بین گروه ها مشاهده نشد (05/0 P >). تغییرات وزن موش های صحرایی در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنا داری کمتر بود (049/0 P =). نتایج این پژوهش حاکی از عدم تغییر سطوح سرمی امنتین-1 و نیمرخ لیپیدی موش های صحرایی با وجود افزایش قدرت و جلوگیری از افزایش وزن در اثر تمرین مقاومتی است. به منظور مشخص شدن تاثیر تمرینات ورزشی و ترکیب بدنی بر سطوح در گردش امنتین-1 تحقیقات بیشتر ضرورت دارد.
    کلید واژگان: امنتین, 1, فعالیت ورزشی, نیمرخ لیپیدی
    Alireza Safarzadeh, Maliheh Hajizadeh Rostami, Elahe Talebi Garakani, Rozita Fathi
    Omentin-1 is a novel adipokine that is predominantly secreted by visceral adipose tissue. Circulating levels of omentin-1 is inversely related to obesity. There is limited information about the effect of exercise training on serum omentin-1 concentration. The aim of this study was to investigate the effect of four weeks of progressive resistance training on serum omentin-1 levels. 16 male Wister rats (mean weight 288±19 g) were randomly divided into control (n=8) and training (n=8) groups. The resistance training consisted of climbing a ladder (8 repetitions/day، 3 days/week) carrying a load suspended from the tail with weights equivalent to 50، 75، 90، and 100% of their previous maximal carrying capacity and 30 g increment for each subsequent climb. After four weeks of resistance training، serum concentration of omentin-1، glucose and lipid profile were measured. Four weeks of progressive resistance training increased strength (maximal carrying capacity) in rats. Also، no significant difference was observed in serum concentration of omentin-1، glucose and lipid profile between the groups (P>0. 05). Changes of body weights in the resistance training rats were significantly lower than the control group (P=0. 049). The results of this study indicated that serum levels of omentin-1 and lipid profile remained unchanged in rats despite of increased strength and prevention of weight gain induced by resistance exercise. Further studies are needed to elucidate the effects of exercise training and body composition on circulating levels of omentin-1.
    Keywords: Exercise, Lipid Profile, Omentin, 1
  • محمدحسین خوانین زاده، علیرضا صفرزاده، پریسا عسکر سمنانی
    رسالت رسانه به عنوان وسیله ارتباط جمعی و فرامکانی تاثیرگذاری بر فکر و اندیشهملت هاست. جهان غرب که اصلی ترین رقیب در برابر اسلام است، با استفاده ابزاری از رسانه هایی مانند ماهواره به عنوان اسلحه ای مخفی، در صدد ضربه زدن به جامعه اسلامی و پیشبرد اهداف استعماری خویش است و از این طریق، ذهن و عقیده دیگران را برای پذیرفتن اندیشه و عقیده خویش آماده و مهیا کرده است و با استحاله فرهنگی، الگوهای خویش را جایگزین فرهنگ بومی ملت ها می کند. البته منظور از جهان غرب، جهت و موقعیت جغرافیایی نیست، بلکه منظور، تفکر و نوع رفتار استعماری و مخرب نسبت به ملت هاست که منشاء آن از سوی جهان غرب پایه ریزی شده است. هدف اصلی از این اقدامات، در سلطه خویش نگاه داشتن ملت ها و سروری و رهبری بر جهان است. دین مبین اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین الهی، دستور العمل هایی دارد که با انجام آنها و رعایت حدود الهی، می توان بر دسیسه های شیطانی پیروز گشت. غلبه بر هجمه فرهنگی غرب نیز از این موارد مستثنی نیست. این مقاله در صدد شناساندن هجمه های این تفکر غربی است که از طریق شبکه های ماهواره ای بر پیکره ملت هایی وارد می شود که در تقابل فکری و رفتاری با آنها هستند. برای تبیین این هجمه ها و مصونیت از آسیب های ناشی از آن، به سفارش پیامبر اکرم(ص)، به «ثقلین» چنگ زده ایم و به قرآن کریم و احادیث نورانی اهل بیت(ع)متمسک شده ایم.
    کلید واژگان: گونه شناسی, تهاجم, رسانه, ماهواره, فرهنگ, قرآن, حدیث
    Mohammad Hossein Khavaninzadeh, Alireza Safarzadeh, Parisa Askar Semnani
    Media''s Mission is influence on the thought of the different nations as mass Communication tool. The West as the major competitor against the honorable Islam، utilizes the media such as satellite Television as a covert weapon to deliver its desired blows to the Islamic communityand promote its colonial objectives. Thereby، it has prepared mind and opinion of others to accept their ideas and opinions and replace every nation’s indigenous culture with its own through cultiural transmutation. Of Course، The order of the West isn''t the geographical position، but it means Colonial and destructive thinking and behavior tonations which itsoriginisestablishedbythe West. The main purpose ofthese measures is maintaining of nations in its dominance and its superiority and leadership on the world. The honorable religion of Islamas the last and most complete religion of God، has instructions that we can win on themachinations ofevil by doing them and observance of God''s laws. Overcoming the cultural invasion of the West، is no exception too. The purpose of this article is introducing of onslaughts of Western thinking which spreads through satellite channels among the nations opposing the western thoughts and behavior. In order to explain these attacks and immunity from damage caused by it، we have resorted to two precious matters (Thaqalayn hadith)، according to the Prophet (Peace Be Upon Him)، namely the Holy Quran and Hadith of Ahlul-Bait.
    Keywords: Typology, Invasion, Media, Satellite, Culture, Quran, Hadith
  • پریوش شکرچی زاده، مجید خزاعی، رضا قراخانلو، جهانگیر کریمیان، علیرضا صفرزاده
    مقدمه
    بی تحرکی و عدم فعالیت بدنی خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی، دیابت، پر فشاری خون و انواع دیگری از بیماری ها را افزایش می دهد و فعالیت و ورزش منظم می تواند بسیاری از این عوامل خطرزا را تعدیل کند. هدف ما در این مطالعه، بررسی اثر تمرین مقاومتی بر سطح پلاسمایی برخی عوامل موثر بر آنژیوژنز شامل نیتریک اکساید (Nitric oxide یا NO)، فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (Vascular endothelial growth factor یا VEGF) و گیرنده ی نوع 1 VEGF (Vascular endothelial growth factor receptor 1 یا VEGFR1) در رت های نر سالم می باشد.
    روش ها
    مطالعه ی حاضر به صورت تجربی بر روی 20 موش صحرایی نر نژاد ویستار انجام شد. حیوانات به طور تصادفی به دو گروه تحت تمرین و شاهد تقسیم شدند. به موش های گروه تمرین به مدت 4 هفته تمرین مقاومتی داده شد که شامل بالا رفتن از یک ستون یک متری بود که با اضافه کردن وزنه به دم موش ها انجام شد. تمرینات 3 روز در هفته و یک روز در میان انجام و پس از 48 ساعت از آخرین جلسه ی تمرین، نمونه گیری خون انجام شد و سطح پلاسمایی NO، VEGF و VEGFR1 اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    سطح پلاسمایی NO در گروه تمرین با گروه شاهد تفاوت معنی داری نداشت (05/0 < P). سطح VEGF پلاسما در گروه شاهد و تمرین کرده به ترتیب 74/3 ± 73/142 و 1/5 ± 5/144 پیکوگرم در میلی لیتر بود و معنی داری نبود (05/0 < P). سطح پلاسمایی VEGFR1 نیز بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. همچنین تمرین مقاومتی نتوانست نسبت VEGF به VEGFR1 را تغییر دهد (05/0 < P).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد تمرینات مقاومتی اثری بر سطح پلاسمایی عوامل موثر بر آنژیوژنز شامل NO، VEGF و VEGFR1 حداقل در حیوانات سالم ندارند که دلایلی مانند زمان تمرین، شدت آن و همچنین زمان نمونه گیری می توانند بر نتایج موثر باشند. قضاوت در خصوص اثر تمرین مقاومتی بر آنژیوژنز در عضله ی اسکلتی نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
    کلید واژگان: تمرین مقاومتی, نیتریک اکساید, فاکتور رشد اندوتلیال عروقی, آنژیوژنز
    Parivash Shekarchizadeh, Majid Khazaei, Reza Gharakhanlou, Jahangir Karimian, Ali Reza Safarzadeh
    Background
    Cardiorespiratory fitness improves and the risk of cardiovascular diseases decreases through regular exercise. However, the exact mechanism is unclear. The aim of this study was to investigate the effects of resistance training on some plasma angiogenic factors in normal rats.
    Methods
    Twenty male Wistar rats were divided into two groups of control and trained (n = 10 each). The rats in the trained group undertook one training session per day, 3 days a week, for 4 weeks. Blood samples were taken and plasma glucose, lipid profile, nitric oxide (NO), vascular endothelial growth factor (VEGF) and soluble form of VEGF receptor-1 (sFlt-1) concentrations were determined.
    Findings
    Differences in plasma insulin, glucose, and NO were not significant between the trained and control groups (P 0.05). Plasma VEGF concentrations were 142.73 ± 3.74 pg/ml and 144.5 ± 5.1 pg/ml in the control and trained rats (P > 0.05), i.e. resistance training did not significantly change plasma VEGF in trained rats. There were no significant differences in plasma sFlt-1 concentrations between the two groups (P 0.05). Moreover, resistance training could not change VEGF/sFlt-1 ratio in the two groups of animals.
    Conclusion
    Present data showed that resistance training could not be an effective approach to improve plasma angiogenic factors (NO, VEGF, VEGF receptor-1) at least in healthy rats. More research is needed to show the effects of resistance training on angiogenesis.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال