به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

amir ghaffari

  • امیر غفاری*، عباس کریمی
    به دنبال جهانی شدن بازرگانی، مسائل حقوقی جدیدی مطرح می گردد که پیش از این در قوانین و نیز در دیگر منابع حقوق برای آن ها راه حل صریحی پیش بینی نشده است. یکی از این قبیل موضوعات، مساله تعیین قانون حاکم بر تعهدات پولی است. در این اثر در تلاشیم تا به بررسی مساله تعیین موضوعات تحت حکومت قوانین حاکم بر تعهدات پولی بپردازیم. لذا، سوال اصلی این مقاله، آن است قوانین اصلی و فرعی حاکم بر تعهدات پولی، حاکم بر چه موضوعاتی هستند؟ این مقاله با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و کتابخانه ای و بهره گیری از ادبیات حقوقی غربی کوشیده اثبات کند قوانین اصلی حاکم بر تعهد پولی، بر تعیین واحد پول محاسباتی موضوع تعهد، تعیین واحد پول پرداختی، تعیین نحوه پرداخت قانونی تعهد پولی، تعیین بهره قراردادی، تعیین نرخ تسعیر جهت تبدیل پول محاسباتی به پول پرداختی، بازارزیابی تعهدات پولی، مبانی سقوط تعهدات پولی، تعیین واحد پولی و وجه رایج هر کشور، تعیین پول موضوع تعهد در فرض تغییر در حکومت ها حاکم است و قوانین فرعی حاکم بر تعهدات پولی، بر شیوه پرداخت، تعیین روزهای تعطیل بانکی، تعیین مبانی تعلیق تعهدات پولی، تعیین قالب پولی قسمت اجرایی رای دادگاه و تعیین نرخ بهره در فرض عدم وجود بهره قراردادی حکومت می کند.
    کلید واژگان: تعهدات پولی, تعارض قوانین, پول, قانون حاکم بر پول, قانون حاکم بر قرارداد
    Amir Ghaffari *, Abbas Karimi
    In the last several decades, there have been many new and unprecedented legal problems that have arisen as a consequence of the globalization of commerce and communication, but there are no straightforward answers in the positive law or other legal sources. In this paper, we analyze in depth the subjects governed by laws governing monetary obligations. In order to provide legal solutions to problems faced, a comparative study with western legal systems was conducted. The principal laws applicable to the monetary obligations govern the money of account and payment of the obligation, the valid mode of payment of the monetary obligation, interest, the exchange rate, revalorization, the grounds for the suspension of monetary obligations, the monetary unit currency of each country, determining money when governments are substituted.The incidental laws applicable to the monetary obligations govern the money of payment in the absence of an agreement between the parties, determination of bank holidays, the grounds for suspension of monetary obligations, the currency of the dispositive part of the court's ruling, interest rate in the absence of an agreement between the parties.
    Keywords: Monetary Obligations, Conflict Of Laws, Money, Law Of Money, Law Applicable To Contract
  • طاها عرب اسدی*، حسن بادینی، امیر غفاری
    درجه بندی تقصیر به مراتب مختلف، پیچیدگی های بسیاری در عالم حقوق دارد. به همین روی، برخی به کل منکر هرگونه درجه بندی گردیده و برخی دیگر، برای آن مراتب بسیاری متصور شده اند. در این مقاله، و با هدف سامان دادن به این تشتت، دیدگاهی جدید در این خصوص مورد پذیرش قرار گرفته است. به عبارتی، در کنار به رسمیت شناختن اصل مشکک بودن مفهوم تقصیر، حدود این درجات نیز مورد واکاوی قرار گرفته است. به طوری که در کنار داشتن معیارهای شخصی برای شناسایی رفتار عمدی، از ضوابط عینی نیز برای تکمیل آن استفاده نماید. این مفهوم از تقصیر، که در مرز میان عمد و غیرعمد قرار می گیرد، نیاز به پشتوانه ای حقوقی دارد تا به محک اندیشه حقوق دانان سیقل خورده و پس از تنقیح، به عنوان ضابطه ای کلی برای پوشش رفتارهای عمدی از آن یاد شود. در این میان، با مصادیق متعددی از انواع دیگر تقصیر روبه رو می شویم که بی آن که واجد وصف عمدی باشند، از تقصیر عادی صرف نیز فاصله گرفته اند. به طور مثال، به هنگام بررسی برخی مواد قانون مجازات، خسارت تنبیهی و یا مقررات حوزه حقوق بیمه، خواهیم دید که قانون گذار به برخی از انواع تقصیرها چون مستی، عدم تعادل ناشی از مصرف مواد مخدر و... به طور خاص اشاره نموده و آثاری چون پرداخت خسارت مضاعف، یا رجوع بیمه گر، برای آن در نظر گرفته است.
    کلید واژگان: درجه بندی تقصیر, تقصیر بی پروایانه, تقصیر سنگین, تقصیر در حکم عمد
    Taha Arabasadi *, Hassan Badini, Amir Ghaffari
    Classification of negligence into different levels, is a complex legal issue. Therefore, some commentators have entirely rejected its multi-layered nature and some others have identified its different levels. In an attempt to make sense of the nature of negligence, we have put foreward a new thesis. We have adopted a dualist approach in identification of the nature of negligence in the sense that while in principle resort should be made to subjective criteria in making sense of negligence, one must also take objective criteria into account. Accordingly, one faces instances where negligence is not of an ordinary nature nor an intentional one. In said instances, law confers certain effects on the acts commited. For instance, under Iranian Penal Code and Insurance Code, binging and excessive drug use entail consequences such as coupled damages and claims made by insurers for refund.
    Keywords: Classification of negligence, Recklessness, Gross negligence, Inexcusable Negligence
  • محسن ایزانلو*، امیر غفاری، طاها عرب اسدی
    یکی از مباحث مهم، که در مباحث حقوق ایران معمولا مغفول واقع می شود، تاثیر ارتکاب عمل نامشروع بر حقوق اشخاص است. در این رابطه، اصل ممنوعیت استناد به عمل نامشروع خویش اقتضای آن دارد که آلوده بودن دستان شخص در نتیجه ارتکاب عملی ناروا منجر به محرومیتش از دیگر حقوقی شود که در شرایط عادی از این رهگذر بدو می رسیده است. در این اثر تلاش شد با استفاده از روش تحلیلی کتابخانه ای به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که آیا اشخاص از استناد به عمل نامشروع خویش ممنوع هستند؟ موارد و مصادیق ممنوعیت استناد به عمل نامشروع خویش کدام است و اثر وضعی چنین ممنوعیتی چیست؟ در پاسخ به این پرسش‏ها و با بهره گیری و تحلیل آثار فقها به این نتیجه دست یافته شد که پذیرش این اصل، تحت شرایطی، هیچ ناسازگاری با مبانی نظام حقوقی ما ندارد و در قوانین موجود پاسخ هایی درخور به مثابه ضمانت اجرای مناسب این اصل می توان یافت.
    کلید واژگان: اخلاق و حقوق, اصول کلی حقوقی, حرمت نفاق, ممنوعیت استناد به عمل نامشروع خویش
    Mohsen Izanloo *, Amir Ghaffari, Taha Arabasadi
    One of the important issues which is usually neglected in the Iranian Legal literature is the impact of wrongdoing on rights of the wrongdoer from which would other they would have benefited. In the present paper we endeavor to address the complex issues by using analytical-library method which pertains to the legal doctrine of “ex turpi causa non oritur actio” what are the cases and examples and what is its legal effect. We have sought to base the said doctrine on Islamic canons and maxims, thus justifying its application under Iranian positive law. In response to the said questions and by using and analyzing the Islamic documents we came to the conclusion that the doctrine of clean hands under certain conditions has no inconsistency with the foundations of our legal system, and there exists adequate remedies for said doctrine in order to be applied.
    Keywords: Ex turpi causa non oritur action, Clean Hands Doctrine, Ethics, Law, General Legal Principles, Respect for Hypocrisy
  • نیلوفر کریمی دهنوی، حسین سرپولکی*، سید امیر غفاری، احمد کیوانی

    بدنه های متخلخل زیولیتی با استفاده از طراحی آزمایش به روش سطح پاسخ  (RSM) با کمک نرم افزار Design Expert 7.0و به روش ریخته گری ژلی با عامل ژلی شدن آگار تولید شدند. جهت پایدارسازی دوغاب، از تری پلی فسفات به عنوان پراکنده ساز و دودسیل سولفات سدیم به عنوان سورفکتانت استفاده شد. نمونه ها 1ساعت در دمای 800 درجه سانتیگراد پخت شد. درصد وزنی آگار و زیولیت به عنوان متغیرهای مستقل و استحکام فشاری، درصد تخلخل و چگالی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند و رابطه های ریاضی حاکم بر این متغیرها توسط نرم افزار استخراج شد. نتیجه ها نشان داد که استحکام با افزایش میزان زیولیت و نیز کاهش سهم آگار در بدنه ها، افزایش و درصد تخلخل و چگالی کاهش می یابند. در ادامه بهینه سازی فرایند انجام شد و 1 درصد وزنی آگار و 40 درصد وزنی زیولیت برای داشتن بهینه مقدار استحکام فشاری و درصد تخلخل توسط نرم افزار معرفی شد. بدنه های متخلخل زیولیتی با ترکیب بهینه دارای 4/54 درصد تخلخل، چگالی g/cm3 9/0و استحکام فشاریMPa  67/6 ساخته و مشاهده شد که بین مقدارهای پیشبینی شده توسط نرم افزار و مقدارهای اندازه گیری شده تفاوت اندکی وجود دارد. با افزایش زمان همزدن دوغاب از 5/1 دقیقه به 3 دقیقه، بدنه متخلخل زیولیتی دارای 67 درصد تخلخل، چگالی g/cm3 69/0و استحکام فشاریMPa  3/5 ساخته شد. به منظور بررسی تغییرات فازی و ریز ساختاری از آنالیزهای XRD و SEM استفاده شده و از محاسبه میانگین اندازه تخلخل ها نیز که به وسیله نرم افزارImajeJ انجام گرفت، مشاهده شد میانگین اندازه تخلخل ها با افزایش زمان همزدن دوغاب افزایش می یابد. بیشترین درصد جذب آلاینده متیلن بلو در غلظت ppm 4 و پس از گذشت 72 ساعت، 94/98 درصد به دست آمد.

    کلید واژگان: آگار, زئولیت, روش سطح پاسخ, ریخته گری ژلی, متیلن بلو
    Niloofar Karimi, Hossein Sarpoolakyi*, Amir Ghaffari, Ahmad Keyvani

    Zeolite were formed through agar gelcasting method.Response surface methodology ( RSM ) is proposed as a  tool for rapidly optimizing the activation parameters in order to obtain the highest porosity of samples. 40 % of zeolite and 1 wt %  of agar was selected as optimal conditions. porous bodies with an optimal combination of 54.4% porosity , density 0.9 g / cm3 , and  compressive strength of 6.67MPa  were made  and  observed that there is a slight difference between predicted  values by the software and the measured values.  Longer time to mixing from 1 / 5 min to 3 min , the porous body has 67.17 % porosity , density 0.69 g / cm3 , and compressive strength of 5 / 3 MPa .XRD and SEM analysis was used  to investigate the  phase and structural changes at 800 C. The highest percentage of adsorption of methylene blue at 4ppm concentration after 72 h was 98.94 %.

    Keywords: agar, zeolite, gelcasting, Response surface methodology
  • حسن بادینی*، طاها عرب اسدی، امیر غفاری
    تضمین امنیت شغلی کارگران در گرو جلوگیری از اخراج های خودسرانه است، لکن در بحث اخراج کارگران آنچه در حقوق ما کمتر به آن توجه شده و ضرورت انجام پژوهش حاضر را نمایان تر ساخته، بررسی ضوابط و معیارهای حاکم بر حق فسخ یک جانبه است. در نتیجه، در این مقاله به تبیین و نقد معیارهایی که در نظام های حقوقی مختلف راجع به اساس مستحق شناختن کارفرما در اخراج کارگر وجود دارد و سپس، میزان سازگاری معیارهای مستنبط از مصادیق اخراج قانونی در نظام حقوقی ما با آن ها پرداخته شده است. نهایت آنکه رویکرد مطلوب، پیش بینی موردی مصادیق جواز اخراج کارگر، همچون تحقق تقصیر سنگین وی و یا تغییرات بنیادین اقتصادی، از یک سو و درنظر گرفتن مقرره ای عام راجع به تشریفات و حمایت های پسینی منصفانه از چنین کارگرانی دانسته شده است . در این میان، اعطای یک صلاحدید مبتنی بر انصاف برای مراجع تخصصی رسیدگی کننده به موضوع با اشخاص واقعا متخصص در حوزه حقوق کار بایسته است، به نحوی که در بررسی تحقق این مصادیق منفعل نبوده، در هر مورد بتوانند عملکرد کارفرما را در شکل و ماهیت با معیار انصاف سنجیده، درصورت عدم تطابق، تصمیم کارفرما را رد نمایند.
    کلید واژگان: اخراج قانونی, اخراج منصفانه, امنیت شغلی, تقصیر سنگین, کارفرمای معقول
    Hassan Badini *, Taha Arabasadi, Amir Ghaffari
    To safeguard job security of workers against arbitrary dismissal by their employer on the one hand, and the possibility of exercise of the right of unilateral termination by employer in some cases, on the other hand, and mode of reconciliation between these two apparently conflicting goals has always been one of the most challenging issues in labor law. Achievement of the best solution in this regard might seem quite challenging; However, a thorough analysis of the basis and criteria which underly justified dismissal on part of employer might help achieve the preferred solution. Therefore, in the present study, we seek to provide an answer to the question of determining the preferred standard governing the employer’s right of unilateral termination. As the conclusion of our analysis, application of standard of “Fair Dismissal”, which, as a general rule, governs other rules and regulations regarding the right of termination of employer, is preferred. Accordingly, courts should on a case-by-case basis, determine whether the dismissal accords from formal and material point of view with requirements of fairness or not and thus base his decision as to its validity accordingly.
    Keywords: Legal Dismissal, Job Security, Reasonable Employer, Gross Negligence, Fair Dismissal
  • امیر غفاری*، ابراهیم داوودی
    زمینه و هدف

    امروزه، چالش های فضای مجازی گریبان گیر کاربران این فضا گشته است. در این میان، استان مازندران از مناطقی است که در معرض بسیاری از این معضل ها قرار گرفته است. بخش زیادی از این معضل ها، می تواند با تدابیر صحیح مدیریتی کاهش یابد؛ از این رو هدف این پژوهش، ارایه راه کارهای مدیریتی در جهت پیش گیری از جرایم فضای مجازی در استان مازندران است.

    روش

    روش گردآوری داده ها، مصاحبه و روش تحلیل داده ها، تحلیل مضمون است. روش نمونه گیری، به صورت هدف مند و گلوله برفی بوده و برای جمع آوری داده ها، به خبرگان حوزه فضای مجازی استان مراجعه شد.

    یافته ها:

    شامل نظرهای مصاحبه شوندگان در مورد کمبودهای نظام پیش گیری از جرایم رایانه ای و راه کارهای پیشنهادی هر یک از آن ها است که با تجزیه و تحلیل صورت گرفته، در قالب مضامین فراگیر، ارایه شدند. بر اساس یافته ها، عوامل پیش گیری از جرایم رایانه ای در 4 حوزه پیش گیری اجتماعی، پیش گیری وضعی، پیش گیری کیفری و اقدامات مدیریتی بررسی شده اند.

    نتیجه

    پیش گیری از جرایم فضای مجازی، از تجمیع روش های پیش گیری از جرم حاصل می شود و اکتفا به تنها برخی از روش های پیش گیری و غفلت از الگوهای غیر قهرآمیز، راه به جایی نخواهد برد؛ بنابراین بهترین نظام پیش گیری، آن است که از مجموع الگوهای موجود، بهره ببرد. با این وصف، نهاد پلیس به عنوان نخستین و مهم ترین مرجع و به عنوان ضابط دستگاه قضا می بایست به بسط برنامه های پیش گیرنده خود در قالب اقدامات کنشی بپردازد. اما از طرفی، جرایم فضای مجازی از آن جا که به ذات، دارای ماهیتی فرامرزی هستند؛ ارایه راه کارهای مقابله با آن، با در نظر گرفتن عوامل و نهادهای متعدد دخیل در این حوزه و توجه فرا سازمانی، فرا منطقه ای و بین المللی بدان میسر است.

    کلید واژگان: جرائم رایانه ای, پیش گیری اجتماعی, پیش گیری وضعی, پیش گیری کیفری, اقدامات مدیریتی
    AMIR ghaffari, Ebrahim davoodi
    Background and Aim

    Today, cyberspace challenges are facing the users of this space. Meanwhile, Mazandaran province is one of the areas that have been exposed to many of these problems. Many of these problems can be reduced with the right management measures; Therefore, the purpose of this study is to provide management strategies to prevent cybercrime in Mazandaran province.

    Method

     Data collection method is interview and data analysis method is content analysis. The sampling method was purposeful and snowball and to collect data, experts in the field of cyberspace in the province were referred.

    Findings

    Includes the views of the interviewees about the shortcomings of the cybercrime prevention system and the proposed solutions for each of them, which were presented in the form of comprehensive themes through analysis. Based on the findings, cybercrime prevention factors in 4 areas of social prevention, situational prevention, criminal prevention and management measures have been studied.

    Conclusion

    The prevention of cybercrime results from the integration of crime prevention methods and only some of the methods of prevention and neglect of non-coercive patterns will not work; Therefore, the best prevention system is to take advantage of all the existing patterns. However, the police, as the first and most important authority and as the officer of the judiciary, must develop its preventive programs in the form of action. But on the other hand, cybercrime, because it is inherently transnational in nature; It is possible to provide solutions to deal with it, taking into account the various factors and institutions involved in this field and the extra-organizational, trans-regional and international attention to it.

    Keywords: Cybercrime, social prevention, Situational Prevention, Criminal Prevention, Management Measures
  • جعفر اکبری*، محمود ابوالقاسمیان، امیر غفاری، فریدون مقدس، محمدامین موعودی، شقایق رحیمی کمال، معصومه جوزکنعانی
    زمینه و هدف

    پرزنتیسم پدیده ای است که براساس آن کارکنان به صورت فیزیکی در محیط کار حضور دارند اما از لحاظ کارکردی غایب هستند. هدف این مطالعه بررسی پدیده پرزنتیسم و کاهش بهره وری مرتبط با مشکلات سلامتی در بین کارکنان شرکت انتقال گاز ایران بود.

    روش کار

    افراد مورد مطالعه 2298 نفر از کارکنان بودند. داده های مطالعه با استفاده از مقیاس پرزنتیسم استنفورد (SPS-6) و پرسشنامه سلامت و کار (HWQ) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون لجستیک چندمتغیره در نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد.

    یافته ها

    بیش از 52 درصد از افراد موردمطالعه (1189 نفر) در طول یک سال حداقل یک بار پدیده پرزنتیسم را تجربه کرده بودند در حالی که در مجموع تعداد 1073 نفر (47 درصد) غیرپرزنتیست بودند. نتایج نشان داد بین پدیده پرزنتیسم و زیرمجموعه های بهره وری (P=0/001)، تمرکز (P=0/023)، روابط با مسیول یا رییس (P=0/007)، بی صبری و تحریک پذیری (P=0/026)، رضایت از محیط کار (P=0/038)، و در نهایت نمره  HWQ (P=0/011) از نظر آماری رابطه معناداری وجود داشت.

    نتیجه گیری

    بروز پدیده پرزنتیسم در بین کارکنان با اثر بر روی زیرمجموعه های موثر در بهره وری نیروی انسانی از جمله کاهش بهره وری فردی، کاهش قدرت تمرکز افراد، درک نامناسب آنان از ارتباط با مسیول، افزایش بی صبری، تحریک پذیری و سطح استرس شغلی آنان و کاهش سطح رضایت افراد از محیط کار، بهره وری نیروی کار را کاهش می دهد. همین امر سبب تحمیل هزینه های زیادی به سازمان می شود.

    کلید واژگان: پرزنتیسم, کاهش بهره وری, مقیاس پرزنتیسم استنفورد, سلامت و کار, کارکنان شرکت انتقال از ایران
    Jafar Akbari*, Mahmood Abolghasemian, Amir Ghaffari, Fereydun Moghaddas, MohammadAmin Mououdi, Shaghayegh Rahimi Kamal, Asoumeh Jozkanani
    Background and Objectives

    Presenteeism is introduced as a phenomenon according to which employees are physically present in the workplace but are functionally absent. This study aimed to investigate presenteeism and productivity loss associated with health problems among employees of the Iranian Gas Transmission Company (IGTC).

    Methods

    The participants were 2298 employees. Data collection instruments included the Stanford Presenteeism Scale (SPS-6) and the Health and Work Questionnaire (HWQ). Data analysis was performed using the multivariate logistic regression in SPSS software version 26.

    Results

    More than 52% of the participants (1189 people) had experienced presenteeism at least once a year, while a total of 1073 people (47%) were non-presenteists. The results showed that the HWQ subsets including productivity (P = 0.001), focus (P = 0.023), relationships with the manager or boss (P = 0.007), impatience and irritability (P = 0.026), workplace satisfaction (P = 0.038) and finally the total HWQ score (P = 0.011) had a statistically significant relationship with presenteeism.

    Conclusion

    Presenteeism reduces the productivity of the workforce by reducing individual productivity, reducing peoplechr('39')s ability to concentrate, the inappropriate perception of the relationship with the manager/ boss, increasing their impatience, irritability and level of work-related stress and eventually reducing the level of peoplechr('39')s satisfaction with the work environment. This imposes a lot of costs on the organization.

    Keywords: Presenteeism, Productivity Loss, Stanford Presenteeism Scale, Health, Work, Employees of Iranian Gas Transmission Company
  • محسن صادقی*، امیر غفاری

    فارغ از مواردی که قانون یا قرارداد نحوه احراز تقصیر عامل زیان را مشخص می کنند، مسئله چگونگی احراز تقصیر پیچیده و محتمل الوجوه است.این تحقیق در صدد پاسخ به این سوال است که پرسش از تقصیرآمیز بودن رفتار، آیا پرسشی توصیفی است یا هنجاری؟ به تعبیر دیگر، وقتی دادرس در پی احراز تقصیر خوانده در دعوای مسئولیت مدنی است، آیا بایستی همانند دانشمندان تجربی در جهان خارج به تجربه بپردازد و پس از کشف رفتار متعارف (رفتاری که بیشترین تکرار را داراست) در خصوص قضیه متنازع فیه، انحراف رفتار خوانده را با آن بسنجد؟ یا آنکه فارغ از اینکه درواقع چه رفتاری به چه میزان معمول است، وی باید انسانی ایدیال (که اصلا در جهان وجود خارجی ندارد) را درنظر بگیرد و میزان انحراف رفتار خوانده را با آن بسنجد. به عبارت دیگر، آیا معیار در احراز تقصیر، انحراف از رفتار انسان متعارف است یا انسان معقول؟ در این تحقیق نشان دادیم که رویکرد توصیفی به مفهوم تقصیر غیرمنطقی است. روش تحقیق کتابخانه ای و میدانی است. در دو گفتار به بررسی رویکرد هنجاری و توصیفی خواهیم پرداخت.

    کلید واژگان: انسان معقول و متعارف, تقصیر, فلسفه حقوق مسئولیت مدنی, رویکرد هنجاری و توصیفی
    Mohsen Sadeghi *, Amir Ghaffari

    In spite of some instances in which statute or contract specifically determines the approach by which the standard of care is to be tested, the notion of Reasonable Man which plays a crucial role at the heart of Duty of Care is an ambiguous and abstruse issue. The Article sets forth an answer to the following question: Should reasonableness be a normative or a positive notion? In other words, should the reasonable person be defined in accordance with a normative ethical commitment or in accordance with an empirically observed practice or perception? We put forward and defend the thesis that positive approach is illogical and normative approach, namely Economic Welfare approach, is categorically sound, although the latter raises partially surmountable practical problems. This Article is basically founded on Documentary Research and Literature Review and is presented in two parts; The first involves dealing with the positive approach and the latter with the normative one.

    Keywords: Philosophy of Tort Law, Reasonable Person, Fault, Normative, Descriptive
سامانه نویسندگان
  • امیر غفاری
    امیر غفاری
    دانشجوی دکتری حقوق خصوصی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دانشگاه تهران، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال