به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

amireghbal khajeh rahimi

  • Kaveh Vakili, Amir Eghbal Khajeh Rahimi *, Behnam Salimi, Shapur Kakulaki, Arman Ghorbanzadeh
    The aim of this study was to identify and analyze the chemical composition of pumpkin seed extract (Cucurbita pepo) and to evaluate its effect on hematologic factors and growth indices in rainbow trout (Oncorhynchus mykiss). The extract was prepared and analyzed using standard chemical methods and the fish were divided into four groups (one control and three treatments). Blood factors and growth indices were measured on days 0, 30 and 60. The results showed that treatment with pumpkin seed extract significantly increased hematological parameters such as RBC and PLT as well as improved growth indices. This study shows that pumpkin seed extract contains chemically active compounds that can be effective in improving the health and growth of farmed fish.
    Keywords: Rainbow Trout, Squash, Yersinia Ruckeri Bacteria
  • مسعود آتشپنجه، سید امیرعلی انوار *، امیر اقبال خواجه رحیمی، مریم طلا، نکیسا سهرابی حقدوست

    آلودگی محصولات غذایی به ویژه لبنیات به آفلاتوکسین یکی از مشکلات اساسی در صنعت غذایی می باشد. تحقیق حاضر با هدف امکان حذف آفلاتوکسین 1M به وسیله دو پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم لاکتیس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس به تنهایی و یا در ترکیب با هم در شیر بدون چربی حاوی این توکسین صورت گرفت. اثر عوامل زمان نگهداری، سویه میکروبی، غلظت باکتری، غلظت توکسین و درجه حرارت در حذف آفلاتوکسین مورد نظر مورد بررسی قرار گرفت و دو باکتری پروبیوتیک بیفیدوباکتریوم لاکتیس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس در رقت های 108 و 1010 CFU/ml به شیر بدون چربی آلوده به غلظت های مختلف آفلاتوکسین M1 (1/0 ، 25/0 و 5/0 میکروگرم بر میلی لیتر) به تنهایی و به صورت ترکیبی تلقیح و در زمان های 5/0، 1، 2 و 24 ساعت در 4 و 37 درجه سانتیگراد انکوباسیون شدند. با دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) درصد سم زدایی آفلاتوکسین 1M سنجیده شد. نتایج افزایش حذف آفلاتوکسین 1M از تیمارها با گذشت زمان را نشان داد. حذف آفلاتوکسین 1M توسط این سویه ها بسته به غلظت باکتری، زمان نگهداری، غلظت توکسین و سویه باکتریایی به تنهایی یا ترکیبی، از 12 تا 87 درصد متغیر بود. نتایج این مطالعه می تواند روشی موثر در کاهش یا حذف غلظت آفلاتوکسین 1M در صنایع لبنی با استفاده از پروبیوتیک ها باشد.

    کلید واژگان: آفلاتوکسین M1, بیفیدوباکتریوم لاکتیس, استرپتوکوکوس ترموفیلوس, شیر, سم زدایی
    Masoud Atashpanjeh*, Seyed Amirali Anvar, Amireghbal Khajehrahimi, Maryam Tala, Nakisa Sohrabi Haghdoost

    Contamination of food products, especially dairy products, with aflatoxins, is one of the main problems in the food industry. This research aimed to remove aflatoxin M1 using two probiotics, Bifidobacterium lactis and Streptococcus thermophilus, either alone or in combination, in skimmed milk containing this toxin. The study investigated the effects of storage time, microbial strain, bacterial concentration, toxin concentration, and temperature on the removal of aflatoxin M1. Two probiotic bacteria, Bifidobacterium lactis and Streptococcus thermophilus, at dilutions of 108 and 1010 CFU/ml, were inoculated alone and in combination into skimmed milk contaminated with different concentrations of aflatoxin M1 (0.1, 0.25, and 0.5 μg/ml). The samples were then incubated at 4°C and 37°C for 0.5, 1, 2, and 24 hours. The detoxification percentage of aflatoxin M1 was measured using high-performance liquid chromatography (HPLC). The results showed an increase in the removal of aflatoxin M1 with time. The removal of aflatoxin M1 by these strains varied from 12% to 87% depending on the concentration of bacteria, storage time, toxin concentration, and bacterial strain, whether alone or in combination. The results of this study suggest that using probiotics can be an effective method for reducing or eliminating the concentration of aflatoxin M1 in the dairy industry.

    Keywords: Aflatoxin M1, Bifidobacterium Lactis, Streptococcus Thermophilus, Skimmed Milk, Detoxification
  • مصطفی فخرآبادی، امیر اقبال خواجه رحیمی*، نکیسا سهرابی حق دوست، سید امیرعلی انوار، مریم طلا
    مقدمه

    آلودگی مواد غذایی با آفلاتوکسین به عنوان یک چالش در زمینه سلامت و اقتصاد شناخته شده است. از این رو، سازمانهای جهانی حداقل میزان آلودگی مواد غذایی مختلف را تعیین کرده اند. آفلاتوکسین M1 (AFM1) یک مایکوتوکسین سرطان زا است که بیشتر در محصولات لبنی یافت می شود و حذف آن همچنان به عنوان یک چالش باقی مانده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر ضد آفلاتوکسین بیفیدوباکتریوم بیفیدوم و ساکارومایسس سرویزیه در شیر بدون چربی آلوده بود.

    مواد و روش ها

    برای این منظور شیر بدون چربی با سه غلظت AFM1 و با دو سطح غلظت باکتری و قارچ به تنهایی یا ترکیبی تیمارگردید و در دمای 4 و 37 درجه سانتی گراد در بازه های زمانی مختلف (30، 60، 120 دقیقه و 24 ساعت) انکوبه شد. کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) برای تشخیص AFM1 در شیر به کار گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که زمان انکوباسیون یک عامل کلیدی در فرآیند حذف AFM1 است. همچنین حذف AFM1 به عوامل دیگری مانند غلظت میکروارگانیسمها، دمای انکوباسیون، غلظت سم و نوع تیمار (به تنهایی یا ترکیب) وابسته بود. توانایی این سویه ها برای حذف AFM1 بعد از گذشت 24 ساعت به میزان 20 تا 90 درصد نشان داده شد. حذف AFM1 توسط ساکارومایسس سرویزیه (به میزان 8/66%) در مقایسه با بیفیدوباکتریوم بیفیدوم به مقدار بیشتری (به میزان 3/51%) بود و ترکیب پروبیوتیک ها توانایی آن ها را برای حذف سم (به میزان 90 %) افزایش داد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد که پروبیوتیک ها به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر در حذف AFM1 نقش اساسی دارند.

    کلید واژگان: آفلاتوکسین M1, پروبیوتیک, شیر, HPLC
    Mostafa Fakhrabadi, Amireghbal Khajeh Rahimi *, Nakisa Sohrabi Hagh Doost, AMIRALI Anvar, Maryam Tala
    Introduction

    Food contamination with aflatoxin is identified as a challenge for health and economics; therefore, global organizations have determined the minimum contamination of different foods. Aflatoxin M1 (AFM1) is a carcinogenic mycotoxin mostly found in dairy products and its removal has remained a challenge. This study aimed to evaluate the effect of anti-aflatoxin of Bifidobacterium bifidum and Saccharomyces cerevisiae in contaminated skim milk.

    Materials and Methods

    In order to carry out this project, skim milk was spiked with three concentrations of AFM1 and treated with two levels of bacteria and fungi concentration, alone or mixed, and incubated at 4 and 37 ˚C for different time points (30, 60, 120 min, and 24h). High-performance liquid chromatography (HPLC) was used to detect the AFM1 in milk.

    Results

    The results showed that the incubation time is a key factor in the removal process of AFM1. Also, the removal of AFM1 was dependent on other factors such as the concentration of microorganisms, incubation temperature, toxin concentration and type of treatment (alone or combination). The ability of these strains to remove AFM1 after 24 hours was shown to be 20-90%. The removal of AFM1 by Saccharomyces cerevisiae (66.8%) as compared to Bifidobacterium bifidum (51.3%), and the combination of probiotics increased their ability to remove the toxins (90%).

    Conclusion

    The results of this study showed that probiotics alone or in combination with each other play an essential role in removing AFM1 from milk.

    Keywords: Aflatoxin M1, HPLC, Milk, Probiotic
  • مهشید علی بابایی، امیراقبال خواجه رحیمی، بهاره نوروزی*

    محصولات غذایی به دلیل واکنش های میکروبی، شیمیایی و آنزیمی که عامل اصلی فساد سریع کیفیت هستند، بسیار سریع فاسد می شوند. امروزه تقاضای روزافزون مصرف کنندگان برای غذاهایی باکیفیت بالا همراه با نگه دارنده های طبیعی مانند عصاره های ریزجلبک افزایش یافته است. ریزجلبک ها جایگزین های بالقوه برای کاهش رشد میکروبی، افزایش پایداری اکسیداتیو و حفاظت از ویژگی های حسی غذاها هستند. محققان نشان دادند که استفاده از عصاره های ریزجلبک در رژیم غذایی آبزیان می تواند کیفیت گوشت را افزایش و تولید را نیز افزایش دهد. در این مقاله مروری، کاربرد مستقیم عصاره های مختلف ریزجلبک به عنوان نگهدارنده غذاهای دریایی و خواص عملکردی آن ها در غذاهای دریایی، مانند: (فعالیت های آنتی اکسیدانی و ضدمیکروبی) موردبررسی قرار می گیرد. علاوه براین، کاربرد بالقوه عصاره های ریزجلبک در ترکیب غذاها و تاثیر آن ها بر کیفیت غذاها نیز ارایه شده است. نتیجه حاصل از مرور مقالات بسیار نشان داد علی رغم مزیت های فراوان ریزجلبک ها، هنوز چالش های بسیاری در تولید و استفاده از زیست توده ریزجلبک یا مشتقات آن در صنایع غذایی وجود دارد، ازاین رو ارزیابی ایمنی و استفاده از غلظت های ایده آل برای مطالعات آتی که هنوز برای تعیین غلظت بهینه برای استفاده از عصاره های ریزجلبک در مقیاس بزرگ در صنعت و غذاهای دریایی برای توسعه استراتژی های موثر یا برای جلوگیری از وقوع فساد در محصول غذایی و همچنین برای افزایش رفاه مصرف کنندگان ضروری هستند.

    کلید واژگان: سیانوباکتری ها, ریزجلبک ها, افزایش ماندگاری, محصولات غذایی
    Mahshid Alibabai, Amir-Eghbal Khajeh-Rahimi, Bahareh Nowruzi *

    Food products spoil very quickly due to microbial, chemical, and enzymatic reactions that are the main cause of rapid quality deterioration. Nowadays, there is increasing consumer demand for high-quality foods with natural preservatives such as microalgae extracts. Microalgae are potential alternatives to reduce microbial growth, increase oxidative stability, and protect the sensory characteristics of foods. Researchers showed that the use of microalgae extracts in the diet of aquatic animals can increase meat quality and production. In this review article, the direct application of various microalgae extracts as seafood preservatives and their functional properties in seafood, such as: (antioxidant and antimicrobial activities) are investigated. In addition, the potential application of microalgae extracts in the composition of foods and their effect on the quality of foods are also presented. The result of reviewing many articles showed that despite the many advantages of microalgae, there are still many challenges in the production and use of microalgae biomass or its derivatives in the food industry, hence the safety assessment and the use of ideal concentrations for studies. Future studies are still necessary to determine the optimal concentration for the large-scale use of microalgae extracts in industry and seafood, to develop effective strategies or to prevent the occurrence of food product spoilage, as well as to increase the welfare of consumers.

    Keywords: Cyanobacteria, Microalgae, Shelf-life extension, Food Products
  • امیراقبال خواجه رحیمی*

    زمینه و هدف:

     پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم یکی از پروبیوتیک هایی است که در تغذیه آبزیان مورد استفاده قرار می گیرد. هدف مطالعه حاضر، تعیین اثر پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم (Lactobacillus plantarum) بر عملکرد رشد و پارامترهای خون در بچه ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) بود.

    روش ها

    در این مطالعه تعداد 180 قطعه بچه ماهی کپور معمولی با میانگین وزنی 0/16±15/32 به طور تصادفی به 2 تیمار آزمایشی شامل جیره تجاری (تیمار شاهد) و جیره حاوی CFU/g 107 پروبیوتیک L. plantarum (تیمار آزمایش) با 3 تکرار (30 قطعه در هر تکرار) تخصیص یافتند. مدت انجام مطالعه و تیمارها 60 روز بود.

    یافته ها

    وزن نهایی، افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، شاخص وضعیت و ضریب تبدیل غذایی در تیمار حاوی پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم افزایش معنی داری نسبت به گروه شاهد داشت (05/0>P). همچنین افزودن پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم به جیره غذایی بچه ماهی کپور معمولی باعث افزایش تعداد گلبول های سفید در مقایسه با گروه شاهد شد (05/0>P)؛ در حالی که اثر معنی داری بر سایر شاخص های خونی نداشت (05/0<P).

    نتیجه گیری

    یافته های حاضر نشان داد که استفاده از پروبیوتیک L. plantarum موجب بهبود عملکرد رشد (وزن نهایی، افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، شاخص وضعیت و ضریب تبدیل غذایی) و همچنین افزایش تعداد گلبول های سفید در بچه ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) می گردد.

    کلید واژگان: کپور معمولی, لاکتوباسیلوس پلانتاروم, شاخص های رشد, پارامترهای خون
    Amireghbal Khajehrahimi*
    Background and Aim

    Lactobacillus plantarum probiotic is one of the probiotics used in aquatic nutrition. The aim of this study was to evaluate the effect of L. plantarum probiotic on the growth indices and blood parameters in juvenile common carp (Cyprinus carpio).

    Methods

    In this study, 180 juvenile common carp (Cyprinus carpio) with a mean weight of 15.32±0.16 g were randomly assigned to two experimental treatments with three replicates (30 pieces per repetition) including a commercial diet (control treatment) and a diet containing L. plantarum probiotics at 107 CFU/g (experimental treatment). The duration of the study and treatments was 60 days.

    Results

    The final weight, weight gain, specific growth rate, status index, and feed conversion ratio in the treatment containing L. plantarum had a significant increase compared to the control group (P <0.05). Also, the addition of L. plantarum probiotic to juvenile common carp diet increased the number of white blood cells compared to the control group (P<0.05); while it had no significant effect on other blood parameters.

    Conclusion

    The present findings showed that the use of L. plantarum probiotic improved growth indices (final weight, weight gain, specific growth rate, condition index, and food conversion ratio) and also increased the number of white blood cells in juvenile common carp (Cyprinus carpio).

    Keywords: Common Carp, Cyprinus carpio, Lactobacillus plantarum, Growth Indices, Blood Parameters
  • سیده شیوا علوی نژاد، رضا کاظم پور*، مهران مهدی پور، امیراقبال خواجه رحیمی

    این مطالعه به منظور بررسی تاثیر تغذیه با مکمل اسانس اورگانو بر بافت مغز ماهیان کوی تحت مسمومیت طولانی مدت با داروی ناپروکسن انجام شد. برای این منظور 135 ماهی کوی (میانگین وزنی 1±5 گرم و میانگین طول 1±6 سانتی متر) در سه گروه با سه تکرار، به مدت 30 روز با دو رژیم غذایی جیره پایه و جیره حاوی اسانس اورگانو تغذیه شدند و سپس به مدت 14 روز تحت مسمومیت طولانی مدت با داروی ناپروکسن قرار گرفتند. تیمارها شامل گروه کنترل (C): تغذیه با جیره پایه، گروه T1: تغذیه با جیره پایه و مسمومیت با ناپروکسن و گروه T2: تغذیه با جیره حاوی اسانس اورگانو و مسمومیت با ناپروکسن، بود. نمونه برداری از بافت مغز در پایان آزمون انجام شد و نمونه های بافت پس از تثبیت در محلول بوین و تهیه اسلاید های بافت شناسی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، بیشترین عارضه مشاهده شده درتیمار T1 شامل: گلیوز، واکویله شدن، نکروز، التهاب و پرخونی بود و این عارضه ها در T2 با اثر تخریبی کمتری نسبت به T1 مشاهده گردید. این نتایج نشان دهنده تاثیر مثبت تغذیه با اسانس اورگانو در کاهش آسیب بافت مغز در نتیجه مسومیت با ناپروکسن در ماهی کوی بود. با توجه به گسترش مصرف ناپروکسن و افزایش شناسایی باقی مانده این دارو در آبهای سطحی جهان، بررسی اثرات این آلاینده دارویی بر موجودات غیر هدف به ویژه ماهیان بسیار حایز اهمیت است و اهمیت شناسایی و معرفی استراتژی های کاربردی را در جهت کاهش عوارض سوء و ضررهای اقتصادی ناشی از مسمومیت با این آلاینده ها دو چندان می کند.

    کلید واژگان: اسانس اورگانو, ناپروکسن, ماهی کوی, آسیب شناسی, مغز
    Seyedeh Shiva Alavinejad, Reza Kazempoor*, Mehran Mehdipour, Amireghbal Khajehrahimi

    This study was performed to evaluate the effect of feeding with Oregano Vulgare essential oil supplementation on the brain tissue of Koi fish under long-term exposure to naproxen. For this purpose, 135 Koi fish (Mean weight: 1.5 gr; Average length: 6±1 cm) were divided into three groups with three replications. These fish were fed with two diets including a basic diet (BD) and an essential oil diet (OED) for 30 days. They were then exposed to naproxen (NP) for 14 days. Treatments included a control group (C): BD feeding, T1 group: BD feeding and NP toxicity, and T2 group: OED feeding and NP toxicity. Brain tissue sampling was performed at the end of the experiment. Tissue samples were examined after fixation in Bowen's solution and preparation of histopathological slides. The most common complications in T1 treatment were gliosis, vacuolation, necrosis, inflammation, and hyperemia. These complications were observed in T2 with a less destructive effect than in T1. These results showed the positive effect of feeding with oregano essential oil in reducing tissue damage exposed to NP toxicity in Koi fish. Due to the widespread use of NP and the persistence of this drug in the surface waters of the world, it is important to investigate the effects of this drug contaminant on non-target organisms. Therefore, it is necessary to identify and introduce practical strategies to reduce the adverse effects and economic losses of toxicities with these pollutants.

    Keywords: Oregano essential oil, Naproxen, Koi fish, Histopathology, Brain
  • مجتبی صالحی، امیراقبال خواجه رحیمی*، محمدعلی حصاری نژاد

    امروزه جلبک ها که از دسته آغازیان فتواتوتروف می باشند و قادرند با فتوسنتز مواد غیر ارگانیک را به مواد ارگانیک تبدیل کنند، کاربردهای زیادی در صنایع غذایی، دارویی و بهداشتی پیدا کرده اند. در این پژوهش، تاثیر افزودن سطوح مختلف زیست توده ریزجلبک دونالیلا سالینا بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی و حسی ماست در طول دوره نگهداری 21 روزه بررسی شد. پودرزیست توده دونالیلا سالینا در 4 سطح (0، 5/0، 1 و 2 درصد وزنی) در  مرحله قبل از پاستوریزاسیون به شیر اضافه گردید. آزمون ها شامل اندازه گیری pH، ظرفیت نگهداری آب، سنجش بافت و رنگ سنجی نمونه ها در روز های اول، هفتم، چهاردهم و بیست و یکم پس از تولید و ارزیابی ویسکوزیته و ویژگی های حسی در روز اول پس از تولید برروی ماست تولیدی انجام شد. نتایج نشان داد که افزودن زیست توده جلبک دونالیلا سالینا در سطوح مختلف باعث کاهش معنی دار در میزان pH گردید. میزان ظرفیت نگهداری آب نمونه ها با افزایش سطح جلبک و زمان نگهداری کاهش یافت (05/0>P).میزان سفتی، ویسکوزیته و پارامترهای رنگی نمونه های ماست حاصل با افزایش سطح جلبک کاهش معنی داری نشان داد (05/0>P). ارزیابی های حسی نشان داد که با افزایش سطوح زیست توده امتیازهای حسی و مقبولیت کلی از نظر مصرف کنندگان کاهش یافت. با توجه به ویژگی های تغذیه ای منحصر به فرد پودر دونالیلا، استفاده از ترکیبات زیست فعال این ریزجلبک نیز می تواند از رویکردهای پیشنهادی جهت به کارگیری در فراورده های غذایی مختلف از جمله ماست باشد.

    کلید واژگان: دونالیلا سالینا, ریزجلبک, ماست, فیزیکوشیمیایی, حسی
    Mojtaba Salehi, Amireghbal Khajehrahimi*, MohammadAli Hesarinejad

    Nowadays algae, which are Phototroph  diatom, are capable of converting nonorganic photos into organic matter, have found many applications in the food, pharmaceutical and sanitary industries. In this study, the effect of adding different levels of Dunaliella salina microalgae biomass on the physicochemical and sensory properties of yogurt during a 21-day storage period was investigated. Dunaliella salina mass powder was added to milk at 4 levels (0, 0.5, 1 and 2% by weight) in the pre-pasteurization stage. Tests including pH measurement, water holding capacity, tissue measurement and colorimetry of samples performed on the first, seventh, fourteenth and twenty-first days after production and evaluation of viscosity and sensory characteristics on the first day after production on the produced yogurt. The results showed that the addition of Dunaliella salina biomass at different levels caused a significant decrease in pH. The water holding capacity of the samples decreased with increasing algal level and storage time (P <0.05). The amount of stiffness, viscosity and color parameters of the yogurt samples showed a significant decrease with increasing algal surface (P <0.05). Sensory evaluations showed that with increasing biomass levels, sensory scores and overall acceptance from consumers decreased. Due to the unique nutritional properties of Dunaliella salina powder, the use of bioactive compounds of this microalgae can also be one of the proposed approaches for use in various food products, including yogurt.

    Keywords: Dunaliella salina, Microalgae, Yogurt, Physicochemical, Sensory evaluation
  • ریحانه سروریان، امیراقبال خواجه رحیمی، مهرنوش تدینی*، محمدحسین عزیزی، محمد حجتی

    این تحقیق با هدف جداسازی پلی ساکارید ساقه تیفا و بررسی خصوصیات تکنولوژیک، فعالیت ضد اکسایشی و ضد باکتریایی آن انجام شد. در این راستا پلی ساکارید ساقه تیفا با استفاده از روش استخراج قلیایی-اولتراسونیک تحت شرایط نسبت آب به ماده خام mL/g 25 ، غلظت سدیم هیدروکسیدM 5/1 و زمانmin 40 استخراج گردید. در این بررسی نتایج پراکندگی نور پویا نشان داد که متوسط اندازه ذرات و پتانسیل زتا به ترتیب nm 282 و mV 52/21- بود. بر اساس نتایج نسبت هاسنر و قابلیت جریان پلی ساکارید تیفا به ترتیب 02/0±16/1 و 01/0±99/13% بود. این ترکیب ظرفیت بالایی برای نگهداری آب (15/0±28/9 %)، جذب روغن (14/0±37/4%)، فعالیت امولسیونی (%100) و پایداری امولسیون (%96) نشان داد. همچنین نتایج بررسی فعالیت ضد اکسایشی بیانگر توانایی مطلوب پلی ساکارید تیفا (mg/mL47/0= 〖IC〗_(50)) برای مهار رادیکال های آزاد ABTS بود. نتایج بررسی فعالیت ضد باکتریایی به روش انتشار دیسک در آگار نشان داد که این ترکیب دارای تاثیر معنی داری بر مهار رشد باکتری های منتخب در این مطالعه نبود. با توجه به نتایج به دست آمده این پلی ساکارید می تواند به عنوان یک منبع طبیعی آنتی اکسیدان و ترکیبی مناسب برای استفاده های تکنولوژیکی معرفی گردد.

    کلید واژگان: پلی ساکارید, ساقه تیفا, قابلیت تکنولوژیکی
    Reihaneh Sorourian, AmirEghbal Khajehrahimi, MohammadHossein Azizi, Mohammad Hojjati

    < p >The aim of this study was to isolate polysaccharides from the Typha stem to evaluate its technological specifications and antibacterial and antioxidant activities. To isolate this polysaccharide, we used the alkaline- ultrasonic extraction method in this state; water to raw material ratio is 25 mL/g, sodium hydroxide concentration 1.5 M for 40 min. The dynamic light scattering results illustrated that the average particle size and zeta potential were 282 nm and -21.52 mV, respectively. Based on the results, the Hausner''s ratio and Carr’s Index were 1.16±0.02 and %13.99±0.01, respectively. This polysaccharide showed a high capacity for water holding (9.28±0.15), oil holding (4.37±0.14), Emulsifying (100%) and emulsion stability (96%). Also, the results of this study showed that the extracted polysaccharide has a high ability to scavenge free radicals ABTS (IC50=0.47 mg/mL). Examination of antibacterial activity by disk agar diffusion method showed that this compound did not have a significant effect, on inhibiting the growth of selected bacteria in this study. Therefore, this polysaccharide can be introduced as a natural source of antioxidant and an appropriate composition for technological uses.

    Keywords: Polysaccharides, Typha stem, Technological Capability
  • احمدرضا جبله*، رسول قربانی، غلام علی بندانی، سجاد پورمظفر، امیر اقبال خواجه رحیمی، سعید تمدنی جهرمی، محسن گذری

    این تحقیق با هدف تعیین رژیم غذایی بچه ماهیان کلمه ذخیره شده در استخرهای خاکی و بهبود شرایط حاکم بر استخر جهت افزایش نوع ارگانیسم غذایی غالب صورت گرفت. بدین منظور، چهار استخر با خصوصیات هیدروبیولوژیکی یکسان در مرکز تکثیر و پرورش ماهیان استخوانی سیجوال استفاده شد. نمونه برداری از ارگانیسم های موجود در استخر، اندازه گیری طول و وزن بچه ماهیان کلمه و بررسی محتویات روده و معده آن ها طی 4 ماه از اول فروردین تا اواسط تیرماه صورت گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بیشترین و کمترین مقدار ضریب چاقی به ترتیب 196/1 و 633/0 بوده در حالی که بیشترین میزان شاخص غالبیت (Ip) 14/42 برای گاستروپودا و کمترین مقدار آن 4/2 برای حشرات آبزی محاسبه گردید. نتایج حاصل از آنالیز Fp نشان داد که گاستروپودا و خرچنگ در بیشتر مواقع به عنوان طعمه های اصلی و ارگانیسم هایی نظیر حشرات آبزی و دوکفه ای ها بو زیوپلانکتون به عنوان طعمه های فرعی برای بچه ماهیان کلمه در استخرهای خاکی مرکز سیجوال شناخته شدند. بررسی ارجحیت غذایی (FP) و محتویات معده و روده بچه ماهیان کلمه در مراحل مختلف گویای آن است که در هنگام تغذیه وافر از گاستروپودا ارجحیت غذایی و شدت تغذیه عدد بالاتری را نسبت به سایر غذاها نشان می دهد.

    کلید واژگان: رژیم غذایی, ماهی کلمه, گاستروپود, استخر خاکی, سیجوال
    Ahmadreza Jebeleh*, Rasoul Ghorbani, GholamAli Bandani, Sajjad Pourmozaffar, AmirEghbal Khajeh Rahimi, Saeid Tamadoni Jahromi, Mohsen Gozari

    This research was conducted to evaluate the diet of juvenile roach (Rutilus caspicus) stocked in earthen ponds and improve the pond conditions to increase the dominant organisms species. Four earthen ponds with the same hydrobiological properties were studied in the Syjwal bony fish farm. Sampling of the food organisms, measuring the weight and length of the juvenile roaches, and gut examination were carried out over a four-month period from March to June. The results indicated that the highest and the lowest condition factors (K) were 1.196 and 0.633, respectively; while the highest dominance index (Ip) was reported as 42.14 for Gastropoda and the lowest dominance index was reported as 2.4 for aquatic insects. The results of (Fp) analysis showed that the gastropoda and crayfish were mainly considered as the major preys, and organisms such as aquatic insects and bivalves were found as the minor foods in the Syjwal earthen ponds. Evaluation of the food preference (Fp)and the gut content of juvenile roaches in different stages indicate that the gastropoda show a higher food preference and feeding intensity than the other Foods.

    Keywords: Diet, Rutilus caspicus, Gastropod, Earthen ponds, Syjwal
  • Zahra Oryan Abkenar, Roya Ganji, Amir Eghbal Khajehrahimi, Mohammad Hadi Bahadori
    Objective
    Cryopreservation of ovarian tissue or follicles has been proposed as an alternative method for fertility preservation. Although successful vitrification of follicles has been reported in several mammalian species, the survival rate is generally low. The aim of this study was to investigate the effects of fibroblast growth factor (FGF) and epidermal growth factor (EGF) on in vitro preantral follicle development after vitrification.
    Materials And Methods
    In this experimental study, preantral follicles with diameter of 150-180 μm were mechanically isolated from ovaries of 18-21 days old NMRI mice. Follicles were vitrified and warmed, then cultured in α-minimal essential medium (α-MEM) without growth factor supplementation as control group (group I), while supplemented with 20 ng/ml FGF (group II), 20 ng/ml EGF (group III), and 20 ng/ml FGF +20 ng/ml EGF (group IV). After 12 days, human chorionic gonadotrophin (hCG)/EGF was added to culture medium, and after 18-20 hours, the presence of cumulus oocyte complexes (COCs) and oocyte maturation were assessed. The chi-square (χ2) test was used to analyze survival and ovulation rates of the follicles.
    Results
    Our results showed that the rate of metaphase II (MII) oocytes in FGF group increased in comparison with control and other treatment groups (p<0.027), but there was no difference between control with EGF and EGF+FGF groups in oocyte maturation rate (p>0.05). There was a significant decrease in survival rate of follicles in EGF+FGE group in comparison with other groups (p<0.008). After in vitro ovulation induction, the follicles in EGF group showed a higher ovulation rate (p<0.008) than those cultured in other groups.
    Conclusion
    FGF has beneficial effect on oocyte maturation, and EGF increases COCs number in vitro. Combination of EGF and FGE decreases the number of survived follicles.
    Keywords: Vitrification, Mouse Preantral Follicle, In Vitro Maturation, Epidermal Growth Factor, Fibroblast Growth Factor
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال