azadeh gohardoust
-
سابقه و هدف
مطالعات زیادی نقش کشورهای همسایه را به طور موردی در گردوغبار جنوب غرب ایران (خوزستان) بررسی کرده اند اما اینکه در بین کشورهای همسایه کدام کشور و در بخش های مختلف یک کشور کدام قسمت بیشترین اثر را در گسیل گردوغبار به جنوب غرب ایران دارد، مطالعه نشده است. در این تحقیق پس از آشکارسازی رخداد گردوغبار، با استفاده از شاخص AOD و ردیابی مسیر آن توسط مدل هایسپلیت مهمترین منابع گسیل گردوغبار موثر بر جنوب غرب ایران، شناسایی شدند.
مواد و روش هابه منظور شناسایی مناطق خارجی موثر بر گسیل گردوغبار به استان خوزستان، از سال 2003 تا سال 2017، یک روز قبل از گزارش پدیده گردوغبار، روز رخداد گردوغبار و یک روز بعد، بر روی تصاویر مادیس، با انتخاب الگوریتم مناسب رخداد گردوغبار آشکارسازی شد. برای هر رخداد گردوغباری سه شرط اعمال شد؛ گسترش مکانی در بیش از 50 درصد ایستگاه های سینوپتیک منطقه مورد مطالعه، میدان دید افقی کمتر از 5 کیلومتر و ثبت رخداد در بیش از سه گزارش سینوپ متوالی. با توجه به بررسی های انجام شده، ورود گردوغبار به ایران عموما در تراز پایین و میانی جو حادث می شود، بنابراین در سه سطح 500، 1000 و 1500 متر بررسی مسیر ورود گردوغبار انجام شد. در تصاویر مربوط به مدلHYSPLIT ، خروجی روش HYSPLIT در روز رخداد به همراه تصویر AOD مربوط به روز قبل از رخداد گردوغبار در خوزستان برای تمام روزها و سال ها قرار داده شد. به این ترتیب مناطقی که بیشترین گسیل گردوغبار به سمت خوزستان را داشتند شناسایی شدند و مناطقی که حداقل 30 بار با استفاده از بررسی میزان غلظت AOD در روزهای قبل از وقوع گردوغبار، به عنوان مناطق و مراکز تشکیل و یا تشدید و گسیل گردوغبار بودند، شناسایی و نتایج آن برای هر سال و در نهایت کل دوره پهنه بندی شد و سهم مهمترین مناطق موثر بر گردوغبار خوزستان به ترتیب اولویت مشخص گردید.
نتایجبررسی خروجی تمام رخدادهای گردوغبار مورد مطالعه نشان داد طی سال های مختلف مناطق مختلفی بیشترین سهم را در گسیل گردوغبار به خوزستان داشته اند؛ در سال 2003 شمال و شرق عربستان بیشترین گسیل گردوغبار به سمت خوزستان را داشته و به همین ترتیب در سال های بعد، در سال 2004 مرز بین عراق و سوریه، در سال 2005 عربستان، در سال 2006 جنوب عراق، در سال 2007، جنوب و جنوب شرق عراق، در سال 2008، جنوب و جنوب شرق عراق، در سال 2009، جنوب غرب عراق، شمال عراق، شمال و شرق عربستان، در سال 2010، جنوب و جنوب غرب عراق، در سال 2011، غرب عراق، جنوب عراق، شمال و شرق عربستان، در سال 2012، جنوب و جنوب غرب عراق، در سال 2013، جنوب و جنوب غرب عراق، در سال 2014، شمال و شرق عربستان، در سال 2015 شمال و شرق عربستان، در سال 2016 مرز عراق و سوریه، غرب عراق و جنوب عراق، در سال 2017، مرز بین عراق و سوریه. در طول دوره مورد مطالعه (2003 تا 2017) بیشترین سهم در گسیل گردوغبار؛ شرق عراق، مرز بین عراق و سوریه، جنوب عراق، شمال و شرق عربستان بوده است.
نتیجه گیریعراق با 8/68 درصد بیشترین سهم را در گسیل گردوغبار ورودی به استان خوزستان دارد و عربستان، سوریه و کویت به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند. با توجه به تغییرات اقلیمی پیش رو و تلاش مضاعف کشورهای بالادست آب از طریق احداث سدهای خاکی، کشور عراق به منبع عظیمی از گردوغبار مبدل خواهد شد. گردوغبار تولید شده در این کشور به دلیل قرارگیری در مسیر سیستم های سینوپتیک به سمت ایران، اثرهای زیست محیطی زیادی در سال های اخیر به ویژه در زوال جنگل های زاگرس داشته است. شناسایی مناطقی که بیشترین گسیل گردوغبار را دارند، برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان را برای اتخاذ دیپلماسی مناسب و کارآمد در کنترل و کاهش اثرهای ریزگرد منطقه ای یاری می کند.
کلید واژگان: کشورهای همسایه, منشا گردوغبار, تصاویر مادیس, مدل هایسپلیت, ردیابیBackground and ObjectivesNumerous studies have individually examined the influence of neighboring countries on dust generation in southwestern Iran (Khuzestan). However, the specific countries and regions within those countries with the most significant impact on dust events in the southwest still need to be clarified. This study aimed to identify the primary sources of dust emissions affecting Khuzestan using the Aerosol Optical Depth (AOD) index for dust detection and the HYSPLIT model for tracing dust pathways.
MethodologyDust events in Khuzestan province from 2003 to 2017 were identified using MODIS imagery and a suitable dust detection algorithm. Three criteria were applied to each event: spatial extent exceeding 50% of synoptic stations, horizontal field of view less than 5 km, and detection in at least three consecutive synoptic reports. Considering typical dust ingress into Iran at lower and middle atmospheric layers, dust pathways were investigated at 500, 1000, and 1500 meters above ground level. HYSPLIT model outputs for dust event days were combined with AOD images from each year's day before the event in Khuzestan. Areas with the highest dust emissions towards Khuzestan were identified by analyzing AOD concentrations in the days preceding dust events. Regions exceeding a threshold of 30 times the AOD concentration were designated as dust sources or intensification zones. This analysis was performed for each year and the entire period, allowing for prioritization of the most significant dust source areas.
ResultsOur analysis of dust events revealed that different regions dominated dust emissions toward Khuzestan across the study period. In 2003, northern and eastern Arabia contributed the most dust. Subsequent years exhibited varying source regions, including the Iraq-Syria border (2004), Saudi Arabia (2005), southern Iraq (2006), southern and southeastern Iraq (2007-2008), southwestern Iraq and northern Iraq alongside northern and eastern Arabia (2009), southern and southwestern Iraq (2010), western, southern, and northern/eastern Iraq alongside Arabia (2011), and again southern and southwestern Iraq (2012-2013). In 2014 and 2015, northern and eastern Arabia re-emerged as the primary source. Finally, the Iraq-Syria border, western Iraq, and southern Iraq were identified as dominant sources in 2016 and 2017, respectively. Across the entire study period (2003-2017), eastern Iraq, the Iraq-Syria border, southern Iraq, and northern and eastern Arabia emerged as the most significant dust source regions impacting Khuzestan.
ConclusionOur analysis revealed that Iraq contributes the highest proportion of dust emissions impacting Khuzestan province (68.8%), followed by Saudi Arabia, Syria, and Kuwait. Considering anticipated climate change and intensified dam construction activities in upstream countries, particularly Iraq, dust generation will likely worsen. The dust originating from these regions, situated along the path of synoptic systems towards Iran, has significantly impacted the environment, especially the Zagros forests. Identifying the primary dust source areas empowers policymakers to develop tailored and effective diplomatic strategies for controlling and mitigating the effects of regional fine dust.
Keywords: Neighboring Countries, Origin Of Dust, MODIS Images, HYSPLIT Model, Tracking -
سابقه و هدف
مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که طی دهه های اخیر پدیده گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی باعث افزایش دما و کاهش بارندگی و خشک سالی های مکرر شده است. خشک سالی، گسترش بیابان زایی و تغییر در پوشش گیاهی زمین که ارمغان پدیده تغییرات محیطی و اقلیمی طی دهه های اخیر است، مهم ترین عامل طبیعی بروز و تشدید پدیده گردوغبار و حرکت ماسه های روان در نقاط مختلف کشور هستند. فرسایش بادی و پدیده گردوغبار به عنوان یکی از فرایندهای مهم تخریب سرزمین و چالشی جدی در ایران به شمار می رود. این پدیده بر اثر تعامل بین فرایندهای آب وهوایی و زمینی اتفاق می افتد. هدف تحقیق بررسی و تحلیل روند تغییرات زمانی و مکانی تعداد روزهای گردوغبار در کشور و بررسی نقش اقلیم در گسترش آن است.
مواد و روش هابه منظور انجام این تحقیق، پس از دریافت آمار ساعتی و روزانه گردوغبار (از طریق 148 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی) و پارامترهای بارش، تبخیر و دما به عنوان عناصر کلیدی اقلیمی (از 171 ایستگاه) در 22 استان واقع در مناطق خشک و نیمه خشک کشور، اقدام به بررسی نحوه گسترش وقایع گردوغباریو تعیین روابط همبستگی اقلیم و گردوغبار شد. پس از محاسبه تعداد روز گردوغبار در کشور اطلاعات در محیط GIS فراخوانی شد و نقشه تغییرات فضایی پارامتر تعداد روز گردوغبار در سه دهه 1996-1987، 2006-1997 و 2016-2007 تهیه گردید و در ادامه اقدام به تحلیل فضایی این پارامتر و نحوه گسترش آن در طول سه دهه مورد بررسی شد. در ادامه پارامتر اقلیمی که بیشترین همبستگی را با تعداد روز گردوغبار داشت انتخاب و پس از تهیه نقشه تغییرات مکانی آن در محیط نرم افزار Gis، اقدام به بررسی تطابق مکانی پارامتر مذکور با نحوه گسترش تعداد روزهای گردوغبار گردید. در گام بعد، پس از انجام آزمون همگنی بر روی رخدادهای گردوغبار، به منظور تعیین میزان سهم سه عنصر اقلیمی مذکور به عنوان متغیرهای مستقل و تعداد روز گردوغبار به عنوان متغیر وابسته، از مدل رگرسیون مربعات جزئی استفاده شد.
نتایجنتایج نشان داد که تعداد روزهای گردوغبار و دامنه وقوع آن در کشور افزایش یافته است، به طوری که در دهه اخیر مورد مطالعه (2007-2016) نسبت به دو دهه ماقبل بیشترین رخدادهای گردوغباری در کشور رخ داده است. این افزایش به ویژه در نواحی غرب و جنوب غرب کشور که متاثر از وقایع گردوغبار فرامحلی نیز بودند از شدت بیشتری برخوردار بوده است، این وقایع گردوغبار با فراوانی بیشتری به نواحی مرکزی کشور نیز گسترش پیدا کرده است. آزمون همگنی نیز در بسیاری از استان ها یک نقطه جهش مشترک (سال 2008-2007) در تعداد گردوغبار را نشان داد که می تواند مربوط به شروع خشکسالی های شدید و تغییرات اقلیمی محسوس از این سال در سطح کشور باشد. بررسی عناصر اقلیمی مورد مطالعه (دما، بارش و تبخیر) بر تغییرات تعداد روزهای گردوغبار در کشور نشان داد که طی سال های اخیر دما بیشترین سطح همبستگی معنی داری را (58/0) با وقوع گردوغبار داشته است. نقشه گرادیان دما در دهه اخیر (2016-2007) نسبت به دهه ماقبل آن (2006-1997) نیز نشان دهنده سیر صعودی دما به ویژه در نوار غرب و جنوب غرب و نواحی جنوب شرقی کشور است. مدل سازی اثر عناصر اقلیمی دما، بارش و تبخیر بر پارامتر تعداد روز گردوغبار نشان داد که سهم عناصر اقلیمی مورد مطالعه بر رخدادهای گردوغباری حدود 33 درصد است و بقیه اثرها می تواند به عوامل دیگری ازجمله عوامل انسانی و یا خصوصیات خاک، نوع پوشش گیاهی، تابش خورشیدی و امثال آن مربوط باشد.
نتیجه گیریبه طورکلی نتایج بررسی روند تغییرات روز گردوغباری و شاخص های اقلیمی نشان دهنده افزایش چشمگیر تعداد روزهای گردوغبار در غالب نقاط کشور و مساعد شدن شرایط برای این افزایش بوده است. شناسایی مناطق و دلایل روند افزایشی طوفان های گردوغباری، به عنوان نواحی در معرض گسترش بیابان زایی، می تواند در جهت برنامه ریزی و تصمیمات مدیریتی برای کنترل این پدیده موثر واقع شود. یقینا در صورت ادامه روند کنونی و عدم انجام اقدامات جدی و عملی برای کاهش و کنترل گردوغبار، این وضعیت می تواند منجر به تشدید اثرها و آسیب های زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی نامطلوب بشود.
کلید واژگان: گردوغبار, پارامترهای اقلیمی, گرادیان دما, رگرسیون حداقل مربعات جزئیBackground and objectivesWind erosion and dust phenomenon are considered as one of the important processes of land degradation and a serious challenge in Iran. This phenomenon occurs due to the interaction between weather and terrestrial processes. The purpose of this research is to investigate and analyze the trend of temporal and spatial changes in the number of dusty days in Iran and to investigate the role of climate in its spread.
MethodologyIn this research, after receiving hourly and daily statistics of dust events (through 148 synoptic and climatology stations) and parameters of precipitation, evaporation, temperature as key climatic elements (from 171 stations) in 22 provinces located in arid and semi-arid regions of Iran, The spread of dust was investigated and the correlation between climate and dust was determined. After calculating the number of dust days in Iran, the information was called in the GIS environment and a map of the spatial changes of the parameter of the number of dust days in the three decades of 1987-1996, 1997-2006, 2007-2016 was prepared. In the following, the spatial analysis of this parameter and its expansion over three decades were investigated. Next, the climate parameter that had the highest correlation with the number of dusty days was selected and after preparing a map of its spatial changes in the GIS software environment, the spatial compatibility of the desired parameter with the expansion of the number of dusty days was investigated. In the next step, after performing the homogeneity test on the dust occurrences, the partial square regression model was used to determine the contribution of the three mentioned climatic elements as independent variables and the number of dust days as a dependent variable.
ResultsThe results showed that the number of dusty days and the area of its occurrence have increased in Iran, so that in the last decade under study (2007-2016) compared to the previous two decades, the dustiest event occurred in Iran. This increase has been more intense especially in the western and southwestern regions of the country, which were also affected by extra-local dust events. These dust events have spread to the central regions of the country with greater frequency. The homogeneity test in many provinces showed a common change point (year 2007-2008) in the number of dusty days, which could be related to the beginning of severe droughts and climate changes from this year in Iran. The study of climatic parameters (temperature, precipitation and evaporation) on changes in the number of dust days in Iran showed that during recent years, temperature had the highest significant correlation level (0.58) with the occurrence of dust. The temperature gradient map in the last decade (2007-2016) compared to the previous decade (1997-2006) also showed the increasing trend of temperature, especially in the western and southwestern regions as well as the southeastern regions of Iran. Modeling the effect of climatic parameters of temperature, precipitation and evaporation on the parameter of the number of dusty days showed that the contribution of the studied climatic parameters to the occurrence of dusty days is about 33% and other effects can be related to things such as human factors or soil characteristics, type of vegetation, solar radiation, etc.
ConclusionIn general, the results of examining the trend of changes in the number of dust days and climatic indicators for nearly 3 decades indicate a significant increase in the number of dust days in most parts of Iran and the conditions for this increase have been provided and if the trend of changing these indicators in the coming years is according to the current trend, the risk of environmental problems in the country can be expected to increase.
Keywords: Dust, climatic parameters, temperature gradient, Partial least squares regression -
مجله مخاطرات محیط طبیعی، پیاپی 33 (پاییز 1401)، صص 121 -134هدف از این پژوهش پهنه بندی حساسیت اراضی به فرسایش بادی در هامون برینگک سیستان با یک روش مناسب است. تعیین حساسیت اراضی، به اولویت بندی برنامه ریزی تثبیت کانونهای تولید گردوغبار و ماسه کمک شایانی می نماید. برای این منظور از شاخص-های میزان بادبردگی (فرسایش پذیری)، مقاومت برشی خاک و درصد تاج پوشش گیاهی استفاده شد. بدین منظور در منطقه برداشت حدفاصل دو هامون پوزک و صابوری که یکی از مهمترین کانونهای تولید ریزگرد وماسه در منطقه سیستان است تعداد 74عدد پیکه مدرج در دو ردیف نصب شدند و میزان بادبردگی در انتهای بادهای 120 روزه اندازه گیری شد. مقاومت برشی خاک سطحی نیز با استفاده از پره برشی تعیین گردید. میزان تراکم تاج پوشش گیاهی با استفاده از شاخص NDVI از تصاویر رقومی استخراج شد و روابط رگرسیونی و همبستگی بین شاخصها تعیین گردید. نتایج نشان داد که ارتباط بسیار معنی داری(در سطح 1%) بین مقاومت برشی خاک و میزان بادبردگی و درصد پوشش گیاهی وجود دارد ازاین رو برای پهنه بندی حساسیت خاک در منطقه برداشت می توان بجای اندازه گیری میزان برداشت خاک و یا تعیین آستانه فرسایش در تونل باد از مقاومت برشی در منطقه برداشت استفاده کرد. مقایسه نتایج حاصل از برآورد مدل رگرسیونی با ارقام واقعی بادبردگی در سطح 01/0 درصد معنی دار بودند.کلید واژگان: بادبردگی, مقاومت برشی خاک, هامون برینگک, پین فرسایشی, سیستانThis study provides an applied method to estimate the land sensitivity of wind erosion in the Hamoun-e Baringak Sistan, as an ephemeral lake. Due to the wide extent of the sources of dust and sand production in Sistan, finding areas that are prone to wind erosion is of paramount importance in prioritizing stabilization. For this purpose, indices of transport rate (erodibility), soil shear strength, and SAVI were conducted. To investigate the land erodibility to aeolian transport, 74 graduated pins were embedded randomly in the ephemeral Baringak Lake bed and the aeolian transport rates were measured for the total study period. The shear strength of the soil surface was measured using Torvane. The vegetation canopy density was extracted from digital images using the SAVI index. The results showed that there is a very significant relationship (1%) between soil shear strength and SAVI indices with transport rates. It means that this proposed method may be also applied to estimate land sensitivity in environments instead of threshold friction velocity of wind erosion in the field. Comparison of the results of regression model estimation with transport rates in the field were significant.Keywords: transport rate, shear strength, Erosion pin, Sistan
-
مجله تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران، سال نوزدهم شماره 1 (پیاپی 37، بهار و تابستان 1400)، صص 1 -18استان خوزستان در سالهای اخیر بدلیل خشکسالی و مدیریت نادرست منابع آب گرفتار طوفانهای گرد و غباری با غلظت شدیدتر و ماندگاری بیشتر شده است. یکی از نیازهای اساسی اینکار تامین آب مورد نیاز برای آبیاری نهالکاری ها است. در مقاله حاضر به ارزیابی پتانسیل تولید رواناب در محل کانونهای گرد و غبار پرداخته شده است. برای اینکار با استفاده از روش سازمان حفاظت خاک آمریکا (SCS-CN) و تهیه لایه های پوشش گیاهی، خاک، کاربری اراضی که از ملزومات روش مذکور می باشد، ارتفاع و حجم رواناب در واحد سطح عرصه های مورد مطالعه تعیین شد. نتایج حاصل نشان داد که از مساحت 643300 هکتاری کانونها قسمت اعظم عرصه را اراضی بایر با پوشش گیاهی کم در بر گرفته و سطحی بالغ بر522300 هکتار نیز در گروه هیدرولوژیکی خاک C و D با نفوذپذیری کم قرار گرفته است. همچنین محاسبات حاصل از بررسی میزان رواناب تولید شده در سطح کانونها نشان داد که در کانون جنوب شرق اهواز در سه ماهه نوامبر تا ژانویه به ازای هر هکتار به ترتیب معادل 80، 120 و 95 متر مکعب آب قابل استحصال است. در محدوده کانون امیدیه- هندیجان میزان رواناب در ماه های آذر و دی از حدود 60 تا حداکثر 160 متر مکعب در هکتار و در کانون هورالعظیم-خرمشهر در نیمه دوم سال و در محل پروژه های نهالکاری از30 تا حدود 80 متر مکعب در هکتار امکان تولید رواناب وجود دارد که می توان تمهیدات لازم را برای مدیریت استفاده از این امکان بکار گرفت.کلید واژگان: رواناب, گردوغبار, کاربری اراضی, عدد منحنی (CN), پوشش گیاهیRecently, Khuzestan province has been faced by dust storms with a higher mass concentrations and longer durations. Providing the water needed to irrigate the seedlings is one of the basic needs. The potential for runoff production at dust sources has been evaluated in the present paper. For this purpose, the volume and depth of runoff were determined based on the area's hydrologic soil group, vegetation cover and land use layers using the US Soil Conservation Organization (SCS-CN) method at the unit level of the studied areas.The results showed that most of the dust centers with an area of 643300 hectares are covered by barren lands with low vegetation and an area of 522,300 hectares is also included in the hydrological soil group C and D. The calculations derived from the amount of runoff generated in the dust center showed that in South East Dust Center of Ahvaz in the November to January quarter per hectare respectively 80, 120 and 95 cubic meters of water can be extracted. It is possible to produce runoff in the Omidieh-Hindijan dust center in December and January from about 60 to a maximum of 160 cubic meters per hectare, in Hoor Al-Azim-Khorramshahr dust center from 30 to about 80 cubic meters per hectare in the second half of the year and in the place of planting projects that the necessary arrangements must be made to manage the use of this possibility).Keywords: runoff, Dust storm, land use, Curve number (CN), Vegetation cover
-
قرار گرفتن ایران بر روی کمربند خشک جهانی، بروز پدیده تغییر اقلیم و گرمایش جهانی و افزایش دخالتهای انسانی موجب افزایش طوفان های گردوغبار در نواحی غربی و جنوب غربی کشور بخصوص در استان خوزستان شده است تحقیق حاضر با هدف بررسی منابع آبی موجود استان برای عملیات مرطوب سازی کانون تولید گردوغبار جنوب شرق اهواز با درجه الویت اول از نظر مهار و احیا به راه حل ضربتی و سریع پرداخته است. از آنجا که این کانون در محدوده زیرحوضه آبریز رودخانه کوپال و تحت تاثیر آن قرار دارد به منظور بررسی میزان آبدهی و جریان رواناب این رودخانه، و نیز پتانسیل تولید رواناب این کانون ایستگاه کوپال نمره 3 انتخاب و آمار دبی و بارندگی روزانه آن به ترتیب طی سال های 1361 تا 1393 و 1361 تا 1391 مورد بررسی قرار گرفت و برای بررسی چگونگی شکل گیری و برآورد جریانات سطحی در اثر بارندگی بر روی زمین از روش سازمان حفاظت خاک آمریکا (SCS) همراه با بکارگیری از تکنیکهای GIS و RS استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین آبدهی سالانه رودخانه کوپال در ایستگاه کوپال نمره 3 ، معادل 2.49 متر مکعب در ثانیه بوده به طوریکه بیشترین آبدهی در فصل زمستان و کمترین آن در فصل تابستان رخ داده است. از طرفی محدوده مورد مطالعه از کانون جنوب شرق اهواز خود می تواند سالانه روانابی به حجم 34.14 میلیون متر مکعب تولید کند که 31 میلیون متر مکعب آن در فصول پاییز و زمستان اتفاق می افتد. لذا می توان با توجه به حجم رواناب سالانه رودخانه کوپال و نیزکانون جنوب شرق اهواز با توجه به افزایش فراوانی باد جنوب شرقی بعنوان عامل اصلی طوفان های گردو غبار شهر اهواز درفصل زمستان، با مدیریت صحیح مصرف و برداشت آب در بالادست این رودخانه و وجود پتانسیل تولید رواناب کانون جنوب شرق جهت انجام عملیات مرطوب سازی واحیای پوشش گیاهی مرتعی به کمک این منابع آبی اقدام نمود.
کلید واژگان: رواناب سطحی, رودخانه کوپال, روشSCS, کانون جنوب شرق اهواز, کانون های گردو غبارداخلیIranchr('39')s location on the arid world belt, the occurrence of climate change and global warming and the increased in human interference have resulted in dust storms phenomenon in the western and southwestern parts of the country, especially in Khuzestan province. The present study has been aimed at investigating the existing water resources of the province for the watering operation of the southeastern dust source of Ahvaz with the first priority for providing A quick solution. Since this site is located within the catchment area of the river of Koopal, to study the discharge rate and its runoff the station of koopal number 3 was selected and its average discharge and rainfall were surveyed during the years 1982 - 12014 and 1982 – 2012 respectively and the soil conservative service method of USA along with GIS and RS tehniques were used.The results showed that the average annual discharge rate of the Koopal River was, 2.49 m 3/s, so that the highest was in winter and the lowest was in summer. On the other hand, the results showed that the studied area from the southeast of Ahwaz can produce an annual runoff volume of 34.14 million cubic meters Which is 31 million cubic meters in fall and winter seasons. Therefore, regarding the annual runoff volume of koopal River and the southeast dust source of Ahwaz, especially in the winter season because of the increasing in the frequency of south-eastern wind as the main cause of dust storms phenomenon, to carry out the operations of watering and restoring vegetation cover with a proper management water usage plan in the upstream of the river.
Keywords: Dust source, Ahwaz Southerneast Dust source, Koopal River, SCS Method, Runoff -
تالاب بین المللی شادگان با توجه به تنوع زیستی بسیار بالا و عملکردهای متنوع آن یکی از مهمترین سرمایه های محیط زیستی کشور است. آگاهی از تغییرات تالاب ها یکی از نیازهای اساسی در مدیریت و بهره برداری صحیح تر از این اکوسیستم ارزشمند است. در همین راستا روش های سنجش از دور ابزاری مفید جهت بررسی و آشکارسازی تغییرات تالاب ها است. لذا در این پژوهش با هدف بررسی روند و آشکارسازی تغییرات تالاب شادگان، از تصاویر ماهواره ای لندست TM و ETM+ و OLI سال های 1988- 1998-2007 و 2017 استفاده شد. سه مرحله پیش پردازش، پردازش و پس پردازش بر روی تصاویر صورت گرفت و از طبقه بندی نظارت شده به روش ماشین بردار پشتیبان استفاده گردید و تصاویر در سه کلاس آب، پوشش گیاهی و بدون پوشش یا خاک طبقه بندی شد. دقت و صحت طبقه بندی برای تصاویر با استفاده از دو شاخص، دقت کلی و کاپا محاسبه شد. جهت آشکارسازی این طبقات تغییرات در 9 طبقه تجزیه و تحلیل شد. برای نشان دادن تغییرات از نمودار آشکار کننده تغییرات کاربری ها درسه بازه زمانی استفاده شد. نتایج نشان داد در بازه زمانی 1988 تا 1998 مساحت آب 1.5 درصد افزایش و پوشش گیاهی 5 درصد افزایش و خاک یا مساحت بدون پوشش تقریبا 7 درصد کاهش داشته است. در بازه زمانی 1998 تا 2007 مساحت آب ، 4 درصد افزایش و پوشش گیاهی20 درصد کاهش و خاک یا مساحت بدون پوشش تقریبا 15 درصد افزایش داشته است. در سال 2017، 7 درصد کاهش آب، 36 درصد کاهش پوشش گیاهی و 30 درصد افزایش خاک یا مساحت بدون پوشش بوده است. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی محدوده آب تالاب شادگان در طی سه دوره 10 ساله نشان داد به علت خشکسالی های متعدد، مساحت بدون پوشش تالاب که خشکیده و می تواند به منشاء ریزگرد تبدیل شود، از 25 درصد به 64 درصد رسیده است. مساحت پوشش گیاهی تالاب به علت خشکسالی و ممانعت از ورود منابع آب شیرین و استفاده حداکثری از زه آب نیشکر و زه آب سایر مزارع کشاورزی به داخل تالاب از 57 درصد به 21 درصد کاهش داشته است. با توجه به اینکه بیشتر آب مورد نیاز تالاب از زه آب نیشکر تامین می شود لذا برای تامین حق آبه آن باید مابقی آب مورد نیاز تالاب از آب شیرین رودخانه جراحی و یا انتقال آب از کارون تامین شود تا بتواند کیفیت آب ورودی از زه آب ها را تعدیل و بر مساحت و تنوع و کیفیت پوشش گیاهی تالاب به عنوان یک اکوسیستم زنده موثر باشد.
کلید واژگان: تالاب شادگان, پوشش گیاهی, سطح آبدار, سطح خشکیدگیShadegan International Wetland is one of the most important environmental assets of the country due to its very high biodiversity and diverse functions. Awareness of wetland changes is one of the basic needs in the proper management and exploitation of this valuable ecosystem. In this regard, remote sensing methods are a useful tool to study and detect changes in wetlands. Therefore, in this study, with the aim of investigating the trend and revealing the changes in Shadegan wetland, Landsat TM, ETM + and OLI satellite images of 1988-1998-2007 and 2017 were used. Three stages of preprocessing, processing and post-processing were performed on the images, Supervised vector classification (SVM) was used and the images were classified into three classes of water, vegetation and without cover or soil. Classification accuracy for images was calculated using two indicators, overall accuracy and kappa. In order to reveal these classes, changes in 9 classes were analyzed. To show the changes, the graph revealing the changes of uses in three time periods was used. The results showed that in the period 1988 to 1998, water area increased by 1.5% in 1998 and vegetation increased by 5% and soil or uncovered area decreased by approximately 7%. Between 1998 and 2007, water area increased by 4% and vegetation decreased by 20%, and soil or uncovered area increased by approximately 15%. In 2017, there was a 7% decrease in water, a 36% decrease in vegetation, and a 30% increase in soil or uncovered area. This study demonstrates the need for immediate attention to the conservation of wetland residual resources for sustainable use for the next generation.
Keywords: Drying surface, Shadegan wetland, Vegetation, Water surface -
منطقه خاورمیانه، ایران و از جمله خوزستان بر روی کمربند خشک دنیا واقع شده اند و رخداد پدیده گردوغبار جزء ویژگی های ذاتی آن می باشد. بررسی آمار بلندمدت ایستگاه های سینوپتیک استان خوزستان نشان می دهد پدیده گردو غبار از منشاء داخلی و خارجی از 50 سال پیش نیز وجود داشته است، اما سهم منابع داخلی و خارجی گردوغبار بر اساس یک روش علمی و معتبر مشخص نشده است. رخداد پدیده گردوغبار در هر ایستگاه هواشناسی هر سه ساعت یک بار با کدهای مختلف گزارش می شود. اگر گردوغبار مشاهده شده از منشاء خارج از ایستگاه و منطقه برخوردار باشد و از منطقه دیگری آمده باشد با کد 06 گزارش می شود اما اگر ناشی از بلندشدن گردوغبار در خود منطقه و اطراف ایستگاه باشد با کد 07 گزارش می شود در یک دوره مشترک آماری 15 ساله (2002-2016) برای 12 ایستگاه سینوپتیک داده های مربوط به کدهای گردوغبار استخراج و گردوغبار با منشاء داخلی از منشاءخارجی تفکیک شد؛ نتایج نشان داد که به طور کلی سهم منابع داخلی 8.4% و سهم منابع خارجی91.6% می باشد. نتایج به روش کریجینگ معمولی در محیط نرم افزار GIS پهنه بندی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تغییرات بلندمدت روند رخدادهای داخلی و خارجی در ایستگاه اهواز که در طول دوره مشترک آماری مجموع بیشترین رخدادها را داشته (4876رخداد) نشان داد؛ سهم منابع خارجی در سال های اخیر به شدت افزایش یافته است.کلید واژگان: استان خوزستان, کدهای گردوغبار, منشاء یابی گردوغبار داخلی و خارجیIran Nature, Volume:2 Issue: 5, 2017, PP 36 -41The Middle East, Iran and Khuzestan are located on the dry belt of the world and the dust phenomenon is one of its inherent characteristics. Long-Term survey of synoptic stations in Khuzestan Province shows that dust phenomenon with domestic and foreign origin has existed since 50 years ago; however, the share of internal and external resources of dust is not determined by a scientifically valid method. The occurrence of dust phenomenon is reported at each meteorological station every three hours with different codes. If the dust observed is from the source outside the station and comes from another area, it is reported with code 06, but if it is caused with the rise of dust in the area and around the station, it is reported with code 07. In a 15-year common statistical period (2002-2016), the data of dust codes were extracted for 12 synoptic stations and the dust with internal origin was separated from the external origin. Overall, the results showed that the share of internal and external resources was 8.4% and 91.6%, respectively. The output of results was zoned and analyzed using the usual Kriging method in the GIS software environment. Long-term changes in internal and external events at the Ahwaz station, indicating the highest occurrence during the total statistical period (4876), showed that the share of foreign resources increased sharply in recent years.Keywords: Khuzestan province, dust codes, origin of internal, external dust
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.