به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

banihashemi

  • محمد رومیانی، اکبر کارگربیده*، حبیب ‏الله حمزه زرقانی، ضیاءالدین بنی‏ هاشمی

    در سال‏های اخیر کنترل غیرشیمیایی گونه‏های رایج نماتدهای ریشه‏گرهی (Meloidogyne spp.)، با تقویت خاک با استفاده از مواد آلی، کودهای حیوانی و یا شیمیایی مورد توجه قرار گرفته است. تاثیر کودهای گوگرددار شامل سولفات ‏آمونیوم، سولفات ‏کلسیم، سولفات ‏پتاسیم، سولفات ‏منیزیم و سولفات‏ روی (در دو سطح 10 و 25 میلی‏گرم گوگرد در هر کود/کیلوگرم خاک) و سطوح 25 و 50 میلی‏گرم گل گوگرد /کیلوگرم خاک بر فعالیت نماتد ریشه‏گرهی M. incognita در خاک سترون در دو نوبت در گلخانه در سال 1393 بررسی شد. گیاهچه‏های خیار رقم نگین در مرحله سه تا چهار برگی با دو عدد تخم و لارو سن دوم نماتد در گرم خاک مایه‏زنی شدند. نتایج آزمایش در دو نوبت کشت نشان داد که استفاده از 10 میلی‏گرم ‏سولفات ‏منیزیم به‏طور میانگین باعث افزایش 179% میزان محصول نسبت به شاهد گردید. بیشترین کاهش تعداد تخم در گرم ریشه و فاکتور تولیدمثل، به ترتیب در تیمار 25 میلی‏گرم سولفات کلسیم با 6/71% و 6/58% کاهش و تیمار 25 میلی‏گرم گوگرد با 1/69% و 0/57% کاهش اتفاق افتاد. تیمار 50 میلی‏گرم گوگرد نیز در رتبه بعدی قرار گرفت.

    کلید واژگان: خیار رقم نگین, شاخص‏های رویشی, کنترل نماتد, سولفات کلسیم, سولفات منیزیم
    M. Rumiani, A. Karegar *, H. Hamzehzarghani, Z. Banihashemi

    In recent years, non-chemical control of common species of the root-knot nematodes (Meloidogyne spp.), including soil enrichments by organic matters, animal manures and chemical fertilizers has received considerable attention. In 2014, in an experiment, effects of two levels (10 and 25 mg/kg) of sulfur fertilizers viz. ammonium sulfate, calcium sulfate, potassium sulfate, magnesium sulfate and zinc sulfate, and the levels of 25 and 50 mg/kg of elemental sulfur on the activity of the root-knot nematode M. incognita, in pasteurized soil were studied in greenhouse. Seedlings of cucumber cv. Negin at three or four-leaf stages were inoculated with two eggs or second stage juveniles of the nematode/g of soil. The results of two trials showed that magnesium sulfate 10 mg/kg caused 179% increase in the yield on average. The highest reduction was recorded in the number of eggs/g of root and reproductive factor in 25 mg/kg level of calcium sulfate with 71.6% and 58.6%, decrease followed by 25 mg/kg sulfur with 69.1% and 57.0% decrease respectively. The treatment of 50 mg/kg of sulfur was also in the next rank.

    Keywords: Calcium sulfate, Cucumber cv. Negin, magnesium sulfate, nematode control, reproduction factor
  • الهام بنی هاشمی*، مهدی مرادی، پژمان طهماسبی
    منطقه حفاظت شده تنگ صیاد با مساحت 27000 هکتار یکی از چندین منطقه حفاظت شده استان چهارمحال و بختیاری می باشد که در قسمت شمال شرقی این استان واقع شده است. از این منطقه طی سال های 1392-1394، 294 گونه گیاهی، 181 جنس و 39 تیره جمع آوری و شناسایی گردید. جنس گون با 15 گونه، بیشترین تعداد گونه در جنس را به خود اختصاس داده است. در این مطالعه بیشتر گونه ها متعلق به دو لپه ای ها با 256 گونه و پس از آن تک لپه ای ها با 38 است. خانواده Astraceae ( 59 گونه)، Fabaceae (33 گونه)، Labiatae ( 28 گونه) و خانواده Poaceae ( 27 گونه) به ترتیب بزرگترین تیره های منطقه از نظر فراوانی گونه هستند. گروه بندی گونه ها بر مبنای طبقه بندی زیستی رانکایر نشان داد که همی کریپتوفیت ها ( 54/52 درصد)، تروفیت(39/23 درصد)، کامفیت(9/11 درصد) ، ژئوفیت(47/8 درصد) و فانروفیت ها 41/4 درصد از گونه های منطقه را به خود اختصاص می-دهند. از نظر کوروتیپ، بر اساس روش زهری، بیشترین عناصر رویشی مربوط به ناحیه ایرانی-تورانی است. هم چنین در امر تولید گیاهان دارویی، از مجموع 126 گونه دارویی شناسایی شده خانواده های Astraceae با 25 جنس و Labiatae با 19 جنس بیشترین فراوانی گونه های گیاهی را به خود اختصاص داده اند
    کلید واژگان: پراکنش جغرافیایی, شکل زیستی, فلور, گیاهان دارویی, منطقه حفاظت شده تنگ صیاد
    M.Moradi, E.Banihashemi*, P.Tahmasbi
    The Tang Sayyad protected area with an area of 27,000 hectares is one of several protected areas of Chaharmahal and Bakhtiari Province, located in the northeastern part of this province. from this area, 294 plant species, 181 genera and 39 families were collected and identified during the years 2013-2015. The genera of Astragalus (15 species) has the largest number of species in the genera. In this syudy, most of the species, 256 species, belong to dicotyledons and then 38 species belong to monocotyledons. The family Astraceae (59 species), Fabaceae (33 species), Labiatae (28 species), and Poaceae (27 species) are the largest families, according to species abundance, in this area, respectively. Grouping of species based on Rankaier biological classification showed that hemicryptophytes (52.54%), Therophytes (23.39%), Chamaephytes (11.9%), Geophytes (8.47%), And phanerophytes (4.41%) to allocate of the species in the area. Chorotype of the most species belonged to Irano-Turanian on the basis of Zohary’s criterion. Also in the production of medicine plant, of the 126 species identified, Astraceae families (25 genera) and Labiatae (19 genera) have the most abundance speicies
    Keywords: Geographic Distribution, Biological Form, Flora, Medicine Plants, Tang Sayyad Protected Area
  • M. Mirtalebi, Z. Banihashemi *
    Cultivars of Cucumis melo L. are important economic crops planted in both saline and non-saline soils in Iran. Root rot on C. melo caused by Phytophthora melonis is one of the most devastating soil-borne diseases causing great loss. C. melo crops cultivated in saline soil adjacent to Maharloo Lake (salt lake) in Fars Province have been associated with diseases caused by Phytophthora species for many years. In this study, effect of salinity on Phytophthora root rot on C. melo under hydroponic system was investigated: Four-week-old plants of three cultivars, namely, Shahde-Shiraz, Dastanbo-Khorasan, and Kharbozeh-Mashhad grown in Nukaya solution were subjected to salinity stress for one week. A week later, all plants were inoculated with zoospore suspension of P. melonios. After 48 hours, inoculated solution was replaced by fresh nutrient solution and post-inoculation salt-stressed treatment was applied to some plants. Based on shoot dry weight and concentration of Na+, K+, and Cl-, cultivars Shahde-Shiraz and Dastanbo-Khorasan were sensitive and resistant to salinity and also with the highest and lowest colonization of roots by P. melonis, respectively. Interaction of salinity and infection by P. melonis reduced shoot dry weight in the salt-tolerant cultivar more than salt-sensitive plants. Salinity increased root colonization by P. melonis compared to non-saline condition. The increase in root colonization due to salinity was not significantly different in Shahde-Shiraz and Kharbozeh-Mashhad cultivars. In Dastanbo-Khorasan, due to its higher resistance to P. melonis, salinity resulted in significant increase in root colonization, indicating reduction of root resistance due to salinity stress.
    Keywords: Dastanbo-Khorasan, Root colonization, Salt stress, Shahde-Shiraz
  • مهشید سیروش، سبا برهانی، محیا ایرانشاهی، احمدرضا جباری، رایناک قادری، محمد سخاوتی، سید رضا بنی هاشمی، مجید ولدان، سحر عباسی، کیوان تدین *
    سپتی سمی همراه با خونریزی در اساس یک بیماری عفونی دستگاه تنفسی در نشخوارکنندگان و پرندگان می باشد که توسط پاستورلا مولتوسیدا ایجاد و منجر به خسارت های اقتصادی قابل توجه می گردد. در میانه سال های دهه 1930 و در ابتدای دهه 1980 میلادی سویه های ایرانی گاومیش (Pm Razi0001) و پرندگان (Pm Razi0002) پاستورلا مولتوسیدا از حیوانات بیمار جداسازی و تاکنون از آنها در تولید واکسن پاستورلوز موسسه رازی استفاده شده است. تکنیک ژنوتایپینگ «تعیین توالی در چند ناحیه ژنی» Multi Locus Sequence Typing (MLST) analysis یک روش استاندارد در ژنوتایپینگ پاستورلا مولتوسیدا می باشد. این تحقیق بدنبال شناخت ساختار ژنومی سویه های واکسن پاستورلوز ساخت موسسه رازی ایران می باشد. ماده ژنتیکی به روش ساده جوشانیدن از کشت میکروبی سویه ها فراهم گردید. از KMT1-PCR برای احراز هویت سویه ها به عنوان پاستورلا مولتوسیدا استفاده شد. نسخه استرالیا روش ژنوتایپینگ MLST شامل 7 ژن حیاتی of adk، est، pmi، zwf، mdh، gdh and pgi همراه با اصلاحات اندک بر روی سویه های هدف اجرا گردید. تیپ ژنتیکی و کلونال کمپلکس مربوطه با مراجعه به بانک اطلاعات مرجع RIRDC-MLST تعیین شد. تیپ های ST352 و ST129 (به ترتیب متعلق به کلونال کمپلکس های CC122 و CC129) در مورد سویه های واکسن گاومیش و پرندگان شناسایی شدند. دانستن اینکه آیا استفاده از این سویه ها به صورت واکسن در دهه های متوالی گذشته تاثیر بنیادین در جمعیت و اپیدمیولوژی این باکتری در ایران داشته است هنوز نیاز به انجام مطالعات بیشتر می باشد.
    کلید واژگان: MLST, کلونال کمپلکس, ژنوتیپ, اپیدمیولوژی, پاستورلوزیس
    M. Siroush, S. Borhani, M. Iranshahi, A. Jabbari, R. Ghaderi, M. Sekhavati, S.R. Banihashemi, M. Valadan, S. Abbasi, K. Tadayon *
    Hemorrhagic septicemia (HS) is principally an infectious disease of respiratory tract caused by Pasteurella multocida in ruminants and birds resulting in huge economic repercussions. In the mid 1930s and early 1980s the Iranian buffalo (Pm Razi0001) and chicken (Pm Razi0002) strains of Pasteurella multocida were collected respectively from diseased animals. These strains have been used ever since for preparation of pasteurellosis vaccine at Razi institute. Multi Locus Sequence Typing (MLST) analysis is a standard method of genotyping for P. multocida. This was conducted to assess genomic structure of the vaccine P. multocida strains at Razi institute. Genomic material was prepared from freshly cultured strains through a simplified boiling protocol. KMT1-PCR was used to authenticate identity of strains as P. multocida. The Australian RIRDC-MLST typing system targeting 7 housekeeping genes of adk, est, pmi, zwf, mdh, gdh and pgi loci with few modifications was performed on strains. The Sequence Type (ST) and the corresponding clonal complex of the strains was determined by consulting the RIRDC-MLST database. Two STs were identified with ST352 (a subgroup of clonal complex CC122) and ST129 (a subgroup of clonal complex CC129) assigned for the buffalo (Pm Razi0001) and fowl (Pm Razi0002) strains, respectively. If using these strains as vaccine for all the past consecutive decades has had major impacts in population and epidemiology of P. multocida in this country, much more work is required.
    Keywords: MLST, Clonal complex, Genotype, epidemiology, Pasteurellosis
  • زهره انواری، مریم میرطالبی *، ضیاالدین بنی هاشمی
    Phytophthora parsiana به عنوان یک اامیست مقاوم به دمای بالا با دامنه ی میزبانی محدود به گیاهان چوبی، مورد توجه است. در مطالعه ی حاضر در یک آزمایش مقدماتی، دامنه میزبانی بیمارگر روی گونه های مختلف گیاهان علفی با استفاده از شش جدایه ی P. parsiana، شامل جدایه های تیپ این گونه از منابع مختلف، در شرایط گل خانه بررسی شد. دو جدایه ی قارچ، از میان گیاهان علفی شامل کدوییان، فلفل، حبوبات و گیاهان روغنی، تنها روی فلفل بیماریزا بودند. سپس به مننظور بررسی واکنش ارقام مختلف فلفل به بیمارگر، بیماریزایی 16 جدایه ی P. parsiana روی سه رقم فلفل بررسی شد. نتایج نشان داد که P. parsiana تنها روی فلفل قرمز و نه فلفل دلمه ای بیماریزا بود. این اولین گزارش از میزبان علفی برای P. parsianaاست. بین جدایه های P. parsianaبیماریزا روی فلفل قرمز و دو جدایه ی دیگر از این گونه که از پسته رفسنجان و یزد جداسازی شده بودند و روی فلفل قرمز بیمارگر نبودند، ارتباطات فیلوژنتیکی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس توالی سنجی ناحیه ی فاصله ی ترانویسی شده ی داخلی (ITS) ، جدایه ی بیمارگر روی فلفل و جدایه ی رفسنجان همراه با دیگر جدایه های P. parsiana در تبار 10 از درخت فیلوژنتیکی قرار گرفتند ولی جدایه ی یزد هیچ شباهتی با P. parsianaنداشت ودر تبار شش درخت فیلوژنتیکی با شباهت بسیار نزدیک (شباهت نوکلئوتیدی 100-99 درصد) همراه باPhytophthora taxon Walnutگروه بندی شد. این اولین گزارش ازPhytophthora taxon Walnut از پسته در ایران است.
    کلید واژگان: پسته, Phytophthora taxon walnut, ایران, فلفل
    Z. Anvari, M. Mirtalebi *, Z. Banihashemi
    The high temperature-tolerant oomycete Phytophthora parsiana was considered to be limited to woody plants. In the preliminary study, the host range of the pathogen on annual herbaceous plant species using six isolates of P. parsiana including type strains from different sources was examined under greenhouse conditions. Among herbaceous species including cucurbits, pepper, pulse and oil crops, two isolates were pathogenic to pepper. Then three cultivars of pepper were used to discriminate pepper cultivars to sixteen isolates of P. parsiana. Results showed P. parsiana were pathogenic to red pepper (‘Anheim’ and ‘Casabel’cultivars) but not bell pepper. This is the first report of an herbaceous host of P. parsiana (sensu lato). Phylogenetic relationships of the pathogenic isolates of P. parsiana from pistachio to pepper and two isolates of the species from pistachio from Rafsanjan and Yazd were not pathogenic to pepper were examined. Based on sequences of the internal transcribed spacer (ITS) region of the ribosomal RNA, isolates pathogenic to pepper and one from Rafsanjan were in a group of P. parsiana belonging to clade 10 but the Yazd isolate had no genetic similarity to P. parsiana, being placed in clade 6 of the ITS tree, closely matching that of Phytophthora taxon Walnut (99-100 nucleotide identity). This is the first report of Phytophthora taxon Walnut from pistachio in Iran.
    Keywords: Pistachio, Phytophthora taxon walnut, Iran, pepper
  • وحیده رفیعی، ضیاءالدین بنی هاشمی *، حبیب الله حمزه زرقانی
    در این مطالعه، اثرات غلظت های مختلف مایه و دماهای مختلف، بر شدت بیماری زایی گونهPhytophthoraparsiana روی بادام مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور بذور بادام (ارقام ربیع و کاغذی)در ورمی کولیت مرطوب در دمای°C4 به مدت 45 روز نگهداری شد. بذور جوانه زده در گلدان های حاوی خاک ماسه به نسبت 1:2 کشت داده شد و در گلخانه در دمای °C 25-18 تا رشد کامل نگهداری شدند. یک ماه پس از رشد، نهال ها به اتاقک های رشد با دماهای 15، 18، 20، 25، 30 و °C 32 منتقل و گلدان ها به دو روش، با ریختن عصاره شاهدانه– ورمی کولیت حاوی بلوک های کشت بیمارگر در پای طوقه و یا با غلظت های مختلف زئوسپور شامل 103، 104، 105 و 106 اسپور در میلی لیتر به روشroot dip مایه زنی شدند. نتایج نشان داد افزایش دما و تراکم مایه و برهمکنش آنها به طور معنی داری بر مرگ و میر دانهال ها تاثیر دارد . دامنه دمایی°C32-30 سبب مرگ و میر 100 درصدی دانهال های بادام شد، در حالیکه در دامنه دمایی oC 20-15، هیچگونه مرگ و میر دانهال های بادام مشاهده نگردید. با افزایش دما از 20 به °C30 و افزایش غلظت زئوسپور از 103 به 106 در میلی لیتر، وقوع بیماری به طور معنی داری افزایش یافت. دماهای بالا و مقدار مایه بالاتر 106در میلی لیتر سبب کاهش معنی دار وزن تر و خشک ریشه و نیز درصد آلودگی ریشه های فرعی، اصلی و طوقه گردید.
    کلید واژگان: بادام, بیماری زایی, پوسیدگی ریشه, دمای بالا
    V. Rafiei, Z. Banihashemi*, H. Hamzehzarghan
    The effects of inoculum density and temperature on the disease intensity of Phytophthoraparsiana on almond seedlings were investigated. Almond seeds (Rabie and Kaghazi cultivars) were placed in moist vermiculite at 4°C for 45 days. Germinated seeds were sown in a soil: sand mixture (2:1 v/v) and grown in greenhouse (18°C-25°C). One-month-old seedlings were transferred from the greenhouse to the growth chambers set at 15, 18, 20, 25,30 and 32°C. The seedlings were subsequently inoculated either with mycelium of P. parsiana grown for 4-6 weeks on vermiculite amended with hemp seed extract or with zoospore (103, 104, 105 and 106 ml-1) by root dip method. The effect of temperature, inoculum density and their interaction on seedling mortality was measured. The results indicated that all three factors had significant effects on seedling mortality. While the highest disease incidence (100% mortality in almond seedlings) occurred at 30°C and 32°C, no mortality was observed at 15°C and18°C. Increasing temperature from 20°C to 30°C and inoculum rate from 103 to 106 zoospores ml-1 increased disease incidence significantly. Higher temperatures and inoculum densities also caused significant increases in the colonization level of the crown, main and lateral roots as well as reductions in the fresh and dry root weights of the seedlings.
    Keywords: Almond, high temperature, pathogenicity, root rot
  • رامین رافضی، حمید دهقانی*، ضیاءالدین بنی هاشمی
    به منظور درک ژنتیک مقاومت به واریانت زردی نژاد یک دوی بیماری پژمردگی آوندی خربزه (Fusarium Oxysporum f. sp. Melonis) در جمعیت های بومی کشور، هفت جمعیت تجاری بومی کشور شامل تیل مگسی نیشابور، جلالی گرمسار، سوسکی گرمسار، خاقانی مشهد، چاپالیزی تربت جام، سمسوری ورامین و شادگانی اهواز، در یک تلاقی دی آلل شامل والدین و تلاقی های F1، وارد شدند. مقاومت هیجده گیاهچه از هر ژنوتیپ در سه تکرار (در مجموع 36 فرد از هر ژنوتیپ) با استفاده از طرح بلوک های کامل تصادفی مورد ارزیابی و با استفاده از تجزیه دوی گاردنر و ابرهارت تجزیه ژنتیکی شد. صفات مورد ارزیابی عبارت بودند از سطح زیر منحنی توسعه بیماری (AUDPC)، شاخص شدت بیماری (DSI) و دوره نهفتگی بیماری (LP). درحالی که جمعیت مگسی نیشابور کمترین تفاوت مثبت را در برای AUDPC و DSI و بیشترین تفاوت منفی را در LP با شاهد مقاوم نشان داد. واریانس ژنتیکی، افزایشی و غیر افزایشی همانند ضرایب تغییرات متناظر آن ها برای هر سه صفت در سطح احتمال حداقل P < 0.05 معنی دار بود که نشان دهنده اثر معنی دار افزایشی و غالبیت در تبیین ژنتیکی صفات مذکور بود. بیشترین مقدار نسبت بیکر (نسبت GCA/SCA)، با مقدار 86/0 برای DSI برآورد گردید که نشان داد اهمیت اثر افزایشی در تبیین DSI بیش از سایر شاخص ها است. بالاترین وراثت پذیری عمومی و خصوصی برای شاخص DSI و به ترتیب برابر با 82/0 و 71/0 برآورد گردید که هر دو در سطح احتمال حداقل 05/0 معنی دار بودند. وراثت پذیری عمومی و خصوصی LP به ترتیب h2b=0.66 و h2n=0.47 (هر دو معنی دار در سطح P<0.05) برآورد شد. با توجه به واریانس افزایشی و غیر افزایشی (غالبیت) معنی دار برای این شاخص به عنوان یک شاخص مطمئن برای اندازه گیری مقاومت به پژمردگی آوندی در برنامه های به نژادی خربزه پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: خربزه, پژمردگی آوندی, دوره نهفتگی بیماری, وراثت پذیری عمومی, وراثت پذیری خصوصی
    R. Rafezi, H. Dehghani *, Z. Banihashemi
    To understand the genetic control of resistance against yellowing variant of fusarium wilt of melon (FOM 1.2y) in Iranian melon landraces, seven commercial landraces were studied in a half diallel model ( including F1s and parents) using Gardner- Eberhart Analysis II. Parents included: Magasi, Jalali, Sooski, Khaghani, Chapalizi, Semsori and Shadegani. Eighteen seedling of each genotype (totally 36 plants in the experiment) were evaluated using randomized complet block design with three replications. Indices including: area under disease progress curve (AUDCP), disease severity index (DSI) and latent period (LP) were calculated to evaluate the reaction of genotypes. Magasi had the lowest positive difference with resistant check in AUDPC and DSI, and had the lowest negative difference with the resistant check, therefore, identified as the highly resistant parent in this experiment. All genetic variances and their components including additive and dominance (non- additive) were estimated as significant at least at P < 0.05 followed by corresponding significant additive and dominant coefficients of variation. The highest GCA/SCA ratio (0.86) was calculated for DSI which showed the highest significant broad sense and narrow sense heritability ( 0.82 and 0.71, respectively). The results showed the higher importance of additive variance comparing with non-additive (dominance) variance for DSI. Magasi and Chapalizi were identified as the best resistance parents according to estimated GCA. Considering significant broad sense and narrow sense heritability for LP (h2b=0.66, h2n=0.47) followed by significant additive and non-additive variances, it is concluded that LP can be used as a reliable index in breeding programs for improving resistance against FOM 1.2y.
    Keywords: Vascular wilt, latent period of disease, broad sense heritability, narrow sense heritability
  • ضیاءالدین بنی هاشمی*
    مصرف بیرویه سوخت های فسیلی موجب تغییر اقلیم و تغییر زیست بوم جهانی و در نتیجه گرم شدن کره زمین شده است. استفاده درست از منابع سوختی فسیلی و جایگزینی آنها با منابع انرژی تجدیدپذیر، به ویژه انرژی خورشید، میتواند تاثیر شگرفی در کاهش آلودگی هوا و پایداری زیست بوم در جهت کشاورزی پایدار داشته باشد. درمورد استفاده از انرژی خورشیدی، که در بسیاری از کشورها از جمله ایران برای تولید الکتریسته در شهرها و نقاط دوردست مورد استقبال قرار گرفته است، در مدیریت بیماری های گیاهی به ویژه در بیمارگرهای خاکزاد چندان توجه نشده است. در این مرور، در مورد اهمیت بهره گیری از انرژی خورشیدی برای سالمسازی خاک مزرعه و گلخانه ها به منظور سرکوبی بیمارگرهای گیاهی، آفتها، و علفهای هرز توجه شده است. در ایران برای کاهش خسارت بیمارگرها و علف های هرز در سیستم کشاورزی پایدار، تلفیق استفاده از انرژی خورشیدی با کشت متداول زیر پلاستیک بدون استفاده از مواد شیمیایی پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: آفتابدهی خاک, انرژی تجدیدپذیر, تغییر اقلیم, ضدعفونی گلخانه
    Z. Banihashemi*
    Recent global climate changes due to human activities on misuse of fossil energy, deforestation and greenhouse effects have caused global warming and environmental changes and consequently air pollution and unsustainability in agriculture. At present time, gas, oil and charcoal are the main sources of energy which their misuses are responsible partially to global warming and air pollution which must be reduced and replaced to some extend by renewable energy like wind power and solar energy. Use of renewable energy is environmentally safe, very low cost and accessible in remote rural and wild life locations to generate electricity and heat. This review updates the use of renewable energy emphasizing on solar energy in agriculture for soil disinfestations from pathogen, pests and weeds under field and greenhouse conditions. For economical application of renewable energy in sustainable agriculture there is great need on research and technology.
    Keywords: Climate change, Greenhouse sterilization, Renewable energy, Soil solarization, Wind energy
  • حمزه مفاخری، سیدمحسن تقوی، ضیاالدین بنی هاشمی، علی نیازی
    به منظور بررسی تنوع ژنتیکی گونه های tumefaciens Agrobacterium و A.vitis در سال های 93-1392 از باغ های مو، گلخانه های پرورش گل رز و مزارع چغندر قند در استان جنوبی (فارس) ، جنوب غربی(کهکیلویه و بویراحمد) و غربی (کردستان و کرمانشاه)، از گیاهان دارای علائم گال طوقه و ریشه نمونه برداری صورت گرفت. بر اساس ویژگی های فنوتیپی، آزمون های بیو شیمیایی، بیماری زایی و همچنین با استفاده از آغازگرهای عمومی جنس (virD2A/virD2C) و اختصاصی در سطح گونه (VCF/VCR و PGF/PGR) بیمارگر به عنوان، tumefaciens A. و A.vitis شناسایی شد. علاوه بر این با استفاده از جفت آغازگرهای VisF/VisRو VisFF1/R2 نوع اوپین جدایه های A.vitis تشخیص داده شد. جهت بررسی تنوع ژنتیکی بین جدایه های دو گونه tumefaciens. A و A.vitis در آزمون چندشکلی تصادفی قطعات تکثیر شده ی دی ان ای (RAPD) از 11 آغازگر تصادفی استفاده شد. در گونه tumefaciens. A جدایه های متعلق به میزبان های مختلف در سطح تشابه 73 درصد به سه گروه و جدایه های A.vitis به دو گروه تقسیم شدند. نتایج نشان داد که جدایه های متعلق به دو گونه tumefaciens. A و A.vitis دارای تنوع زیادی بودند و جدایه های به دست آمده از یک منطقه جغرافیایی در چند گروه مختلف قرار گرفتند. همچنین بین تنوع ژنتیکی جدایه های مورد بررسی و منطقه جغرافیایی یا میزبان آن ها ارتباطی وجود نداشت .با استفاده از آغازگرهای VisF/VisRو VisFF1/R2 مشخص شد که 9/57 درصد از جدایه های A.vitis دارای ژن کد کننده ویتوپین، 3/26 درصد از جدایه دارای ژن کد کننده اوپین اکتوپین / نوپالین بودند و 8/15 درصد جدایه ها قادر به تکثیر هیچ یک از قطعات ذکر شده نبودند.
    کلید واژگان: گال طوقه, پلاسمید Ti, نشانگر مولکولی
    H. Mafakheri, S. M. Taghavi, Z. Banihashemi, A. Niazi
    To assess the genetic diversity of Agrobacterium tumefaciens and A.vitis , during 2013 and 2014, samples of grapevine, rose and sugar beet with gall symptoms on crown and roots were collected from different areas of southern (Fars and kohgiluye and Boyerahmad) and western (Kurdistan and Kermanshah) provinces of Iran. Based on phenotypic characteristics, biochemical and pathogenicity tests as well as using the generic primers virD2A/virD2C the isolates were identified as Agrobacterium. Furthermore, species-specific primer pairs VCF/VCR for A. tumefaciens, as well as PGF/PGR for A. vitis were used to determine the identity of the causal agent.For detection of opine type among A. vitis isolates, a PCR assay was carried out using primer pairs VisF/VisR and VisFF1/ R2. Genetic diversity of A. tumefaciens and A.vitis isolates were investigated by random amplified polymorphic DNA technique using 11 random primers. The A.tumefaciens isolates clustered in three groups at 73% level of similarity and A.vitis clustered in two groups. Based on the results, A. tumefaciens and A.vitis isolates showed high genetic diversity even in a same geographical region. In conclusion, no correlation was observed between genetic diversity and geographical origins or their host plants. For detection of opine genes among A. vitis isolates, a PCR assay was carried out using primer pairs VisF/VisR and VisFF1/R2. Our results revealed that 57.9% of A. vitis isolates produced vitopine and 26.3% of them produced octopine or nopaline, whereas 15.8% of isolates were unable to amplify specific fragment.
    Keywords: Crown gall, Ti plasmid, Molecular marker
  • A. Habibi *, Z. Banihashemi
    Studies on the evolutionary history of ascomycetes in terms of time scale will help to understand historical patterns that shape their biodiversity. Until now most of dating studies of ascomycetes have focused on major events in fungal evolution but not on divergence events within smaller groups of fungi e.g. within Sordariomycetes. We used molecular dating to estimate the time of separation of Polystigma from other groups of Sordariomycetes with a Bayesian approach using a relaxed clock model and secondary calibration. Sequences from ITS region and SSU gene of rDNA were used for this purpose. We inferred evolutionary dates in Sordariomycetes particularly for Xylariomycetidae. Dating analyses showed that Polystigma diverged from Xylariales approximately 90 Million years ago in the late Cretaceous in which most other diversification events occurred. Our results also suggest that Polystigma amygdalinum and P. rubrum diverged in early Eocene concurrently with the divergence of their hosts, also providing a base for speculation on the location of evolution of these pathogens.
    Keywords: Evolution, molecular clock, rDNA sequences
  • مریم میرطالبی، ضیاء الدین بنی هاشمی
    در تابستان 1394، از مزارع گوجه فرنگی و خیار کفترک و باجگاه از استان فارس نمونه برداری انجام شد و گیاهانی با علائم زوال و مرگ به آزمایشگاه منتقل شدند. پس از جداسازی عامل بیماری، جدایه های به دست آمده به روش تک اسپور جهت مطالعات ریخت شناختی خالص شدند. پرگنه های قارچ روی محیط کشت PDA تخت، لزج، نارنجی یا صورتی، میسیلیوم ها رویشی به هم فشرده و میسیلیوم های هوایی اغلب غایب و یا پراکنده بودند و کنیدیوفورها روشن، منفرد، دارای دیواره نازک بدون انشعاب یا به ندرت دارای انشعابات نامنظم: سلول کنیدیوم زا فیالیدیک، منفرد و صاف، فیالیدها بدون دیواره عرضی، به ندرت دارای یک دیواره نزدیک پایه و گاهی در انتها منشعب. کنیدیوم ها در سرهای لزج به صورت مجتمع تشکیل می شدند شفاف، بیضوی شکل و بتدریج در دو انتها باریک تر می شوند و فاقد دیواره و یا دیواره دار بودند. براساس خصوصیات ریخت شناسی و مولکولی بر پایه ی توالی سنجی ناحیه ی فاصله ی ترانویسی شده ی داخلی (ای تی اس) جدایه های بدست آمده Plectosphaerella cucumerina (Lindf.) W. Gams تشخیص داده شد. بر پایه ی واکاوی ناحیه ی ای تی اس جدایه ها دارای تنوع نوکلئوتیدی بودند به گونه ای که در جدایه های به دست آمده از نواحی باجگاه و کفترک دو زیرگروه مولکولی تعیین شد. آزمون بیماریزایی با استفاده از گیاهان گوجه فرنگی، فلفل، هندوانه و طالبی انجام شد. سه تا چهار هفته پس از مایه زنی گیاهان مایه زنی شده علائمی مانند پژمردگی ، پوسیدگی ریشه و طوقه، کوتاه شدن طول ساقه و ریشه از خود نشان دادند. این اولین گزارش از زوال خیار و گوجه فرنگی ناشی از P. cucumerina از ایران همراه با بررسی خصوصیات ریخت شناختی، بیماریزایی و مولکولی این قارچ است.
    کلید واژگان: ناحیه ی ITS, آزمون بیماریزایی, تنوع نوکلئوتیدی, فارس
    M. Mirtalebi, Z. Banihashemi
    In summer 2015, cucumber and tomato plants with collaps and decline symptoms were collected from fields in Bajgah and Kaftarak regions in Fars province and transported to the laboratory. After isolation of the causal agent, single spore colonies were derived prior to morphological identification. Colonies on PDA plates were buff or salmon pink; the mycelium was slimy with sparse or absent aerial hyphae. Conidiophores were solitary, unbranched or rarely irregularly branched and the conidiogenous cells could be described as phialidic, hyaline and smooth. Occasionally the conidiogenous cells showed one septa near the base. Conidia were aggregated in slimy heads, hyaline, ellipsoidal, tapering gradually to rounded apex and base, septate or aseptate. These characteristics are typical of Plectosphaerella cucumerina (Lindf.) W. Gams. (anamorph: Plectsporium tabacinum). The internal transcribed spacer (ITS) region of the isolates was amplified using primers ITS1 and ITS4 and sequenced. Blast analysis of the sequences showed identity of the isolates to P. cucumerina. Based on sequence analysis of ITS region, the fungal isolates showed nucleotide variation. Bajgah and Kaftarak isolates were identified as two molecular subgroups. Pathogenicity tests were also conducted on tomato, cucumber, pepper, watermelon and melon plants. 3-4 weeks after inoculation, 70% inoculated plants showed symptoms including wilting, root and collar rot, dwarfing of stem and root and death of seedling. This is the first report of P. cucumerina causing tomato and cucumber collapse in Iran with characterization of the fungus based on morphological, pathogenicity and molecular data.
    Keywords: Pathogenicity test, ITS region, Nucleotide variation, Fars
  • ضیاء الدین بنی هاشمی*
    تغییر اقلیم موضوعی است که مورد بحث جوامع علمی و سیاسی است. تغییر اقلیم با گرم شدن هوا و تغییرهایی در بارندگی از یک صد سال پیش شروع شده و دخالت انسان در آن بسیار مهم بوده است. استفاده بی رویه از سوخت های فسیلی و تشکیل گازهای گلخانه ای و کاربرد زمین ها با تخریب جنگل ها را می توان از عوامل مهم تغییر اقلیم شمرد و تصور می رود این تغییرها در صورتی که مدیریت صحیح اعمال نشود، ادامه خواهد یافت. پیش بینی می شود که در هر دهه، دما به میزان 1/0 درجه سلسیوس افزایش یافته و تا سال 2100 گرمای زمین تا 4 درجه سلسیوس ممکن است افزایش یابد. شوربختانه تاثیر این تغییرها کمتر مورد مطالعه بیماری شناسان گیاهی قرار گرفته و بیشتر به مورد انسان توجه شده است. تغییر اقلیم ممکن است موجب کاهش و افزایش برخی از بیمارگرها شده یا تاثیری بر آن ها نداشته باشد. افزایش کمینه دما موجب بقای خیلی از بیمارگرها گردیده و در زنده ماندن ناقلین، به ویژه ناقلین بیماری های ویروسی مهم می باشد. تغییرهای دما در زادآوری ناقلین و عوامل بیماریزا نقش مهمی دارد و ممکن است موجب بروز بیمارگرهای تهاجمی جدید گردد. در این مقاله مسایل مهمی در مورد بیمارگرهای گیاهی مورد بحث قرار گرفته است که شامل پاسخ گیاهان به تغییر اقلیم و تاثیر آن بر مقاومت بیمارگر و ناقل و پرآزاری4 می باشد. همچنین تهاجم و زادآوری بیمارگر نیز در اثر تغییر اقلیم مورد توجه قرار گرفته است. در پایان با توجه به تغییر اقلیم، مدیریت بیماری های گیاهی در شرایط تغییر اقلیم و چاره اندیشی از زیان آن مورد بحث قرار گرفته است.
    کلید واژگان: بقا, دما, سوخت فسیلی, گازهای گلخانه ای, مدیریت بیمارگر
    Z. Banihashemi*
    Global climate has changed since pre-industrial time. Atmospheric CO2 a major greenhouse gas has increased by nearly 30% and temperature has risen by 0.3-0.6C. It is predicted that with current emission scenario, global mean temperature would rise between 0.9 and 3.5C by the year 2100. The impact of climate change would be felt in three areas: in losses from plant diseases, efficacy of disease management strategies and in the geographical distribution of plant diseases. Climate change would have positive, negative or no impact on individual plant diseases. Doubling CO2 has been shown to increase crop yield by 30% but whether these benefits would still be realized in the presence of pests and disease is unknown. Climate change has great effect on overwintering and over summering of the pathogen, pest and vectors. This will affect on survival, movement and reproduction. In many cases temperature increases are predicted to lead to the geographic expansion of pathogen and vector distribution bringing pathogen into contact with more potential hosts and providing new opportunities for pathogen hybridization. The effect of climate change on plant diseases has not been studied much and most of the information is from recent years. In this review attempts were made to collect recent information on pathogen-host -interaction due to climate change. New strategies will be required for disease management under climate change. If consumption of fossil fuel continues and results in CO2 accumulation and also land use by deforestation, we expect more detrimental effects on climate change in the future.
    Keywords: Fossil Fuel, Greenhouse Gases, Pathogen Management, Temperature
  • حمیده پاسندی، ضیاء الدین بنی هاشمی
    پوسیدگی طوقه و ریشه ناشی از گونه های مختلف Phytophthora از بیماری های مهم محصولات کشاورز ی در ایران می باشد.P. melonis و P. capcisi از ایران از کدوییانگزارش شده است امااهمیت P.melonis نسبت به P. capcisi در کدوییان در ایران بیشتر مورد توجه قرار گرفته است .در این پژوهش بیماریزایی P. capcisi روی کدوییان با P. melonis مقایسه گردید.گیاهان دو ماهه ارقام و گونه های مختلف گدوییان با جدایه های دو گونه فوق روی ورمیکولیت با عصاره دانه شاهدانه تگثیر گردید و در شرایط گلخانه مایه زنی گردید.عکس العمل ارقام مدت دو ماه پس از مایه زنی ضمن پایش زیوسپورها در زهاب گلدانها مورد ارزیابی قرار گرفت. این پژوهش بیماری زایی P. capsici روی کدوییان با P. melonis مقایسه شد. نتایج نشان داد که از 36 رقم کدوییان مایه زنی شده، طالبی وخربزه حساسیت بیشتری به P. melonis داشتند ولی واکنش ارقام به P.capsici متفاوت بود. کدو حلوایی به هر دو گونه مقاوم بود. کدو خورشی و هندوانه حساسیت بیشتری به P. capsici تا بهP.melonis داشتند. تصور میرود که فراوانی جدا سازی بیشتر P. melonis از طالبی و خربزه به علت گسترش کمتر گونه P.capsiciتا مقاومت آنها به دو بیمار گر باشد.
    کلید واژگان: کدوییان, بوته میری, مقاومت, فیتوفتورا, طالبی, خربزه
    H. Pasandi, Z. Banihashemi
    Phytophthora root and crown rot caused by various species Phytophthora are the major threat to agricultural crops in Iran. Phytophthora melonis and P. capsici are reported on cucurbits in Iran but major species in cucurbits considered to be P.melonis and the importance of P.capsici in cucurbits has not been much investigated. In the present study the reactions of different cucurbits were compared to both species under greenhouse conditions. Two months old of 36 cucurbit species and cultivars were inoculated with vermiculite hempseed extract inoculums. The production of zoospore in drained water and reactions of cultivars were monitored during two months after inoculation. The results showed that cantaloupe and long melon were more susceptible to P. melonis and reacted differently to P.capsici. Pumpkin was resistant to both species but squash and water melon were more susceptible to P.capsici than P. melonis.
    Keywords: longmelon, cantaloupe, pumpkin, watermelon, root rot
  • سیداحسان بنی هاشمی*، حمیدرضا غفاری

    هدف اصلی به بیان بهینه سازی الگوریتمی توانمند در توانایی تشخیص هدف در SAR مورد کاربرد در هواپیما و فضاپیما و ماهواره هایی که برای رصد نمودن اهداف زمینی اند پرداخته است. برای این منظور، تکنولوژی SAR و کاربردهای آن معرفی شده است. الگوریتم های قبلی مورد استفاده در این زمینه دارای تشخیص ضعیف و سرعت مناسبی نیستند که از جمله آن ها می توان به Means و فازی و PSO اشاره کرد.همچنین به دلیل سرعت پایین و یا نداشتن دقت کافی الگوریتم های پیشین نیاز به استفاده از شیوه های نوینی یا ترکیبی است.با توجه به آنکه بزرگ ترین مشکل در الگوریتم PSO گیرافتادن در بهینه محلی است که با ترکیب کردن آن و تبدیل به فراتکاملی این مشکل را هم برطرف کنیم . در نهایت به الگوریتم GAPSO رسیدیم.

    کلید واژگان: رادار روزنه ترکیبی, الگوریتم PSO, پردازش تصویر, GAPSO, بهینه سازی الگوریتم ازدحام ذرات
    S. E. Banihashemi*, H. R. Ghaffary

    In the SAR image processing, with the use of computers, it is important to choose the algorithm with regard to the type of data. The previously used algorithms in this field, lacked acceptable recognition and had inappropriate speed. The main purpose of this paper is to present an appropriate algorithm to recognize the targets in SAR images which is used by aircrafts, planes, and satellites that observe the target on the ground. It is tried to choose an algorithm that is more adaptive to the distribution of local optima and the proportion of the public data. With regard to the distribution of data, PSO algorithm is relatively suitable considering the point that the most important shortcoming of PSO is to get stuck at local optimum. Accordingly, to remove this shortage GAPSO algorithm is presented in this paper. The results show that the suggested method enjoys more speed and accuracy in comparison with the other suggested methods.

    Keywords: Synthetic Aperture Radar, PSO Algorithm, Image Processing, GAPSO Algorithm, Optimization PSO
  • سارا نویدی، شکوفه بنی هاشمی، مسعود صانعی
    برای بهینه سازی سبد سهام باید از روش های جامعی استفاده کرد. برای این منظور باید به صورت های مالی شرکت ها، متغیرهای ورودی و خروجی، سنجه ریسک مورد استفاده، تمایلات سرمایه گذار و درجه ریسک پذیری سرمایه گذار توجه کرد. در این مقاله ما با در نظر گرفتن این نکات روشی برای بهینه سازی سبد سهام ارائه می دهیم. در این راستا، از صورت های مالی شرکت های سهامی برای غربال کردن شرکت ها استفاده می کنیم. با توجه به برتری سنجه ریسک ارزش در معرض خطر شرطی، از این سنجه ریسک برای بهینه سازی سبد سهام، استفاده می کنیم. برای اینکه بتوانیم کارایی شرکت ها را بدست آوریم، باید از تحلیل پوششی داده ها استفاده کنیم. اکثر مدل های تحلیل پوششی داده ها فقط داده های مثبت را می پذیرند، در حالی که اکثر داده ها (مخصوصا در بحث مالی) منفی هستند. بنابراین ما مدل های میانگین شارپ - بتا ارزش در معرض خطر شرطی و میانگین شارپ - بتا ارزش در معرض خطر شرطی چند هدفه را براساس مدل اندازه جهت مبنایی ارائه می دهیم. این مدل ها هم داده های مثبت و هم داده های منفی را می پذیرند. با استفاد از مدل تصمیم گیری چند هدفه به سرمایه گذاران اختیار می دهیم آنگونه که ترجیح می دهند سرمایه شان را به سهام شرکت های موجود در سبد اختصاص دهند. در آخر روش ارائه شده را مرحله به مرحله روی بازار بورس ایران اجرا می کنیم.
    کلید واژگان: بهینه سازی سبد سهام, تحلیل پوششی داده ها, تصمیم گیری چند هدفه, ارزش در معرض خطر شرطی, داده های منفی
    S. Navidi, Sh. Banihashemi, M. Sanei
    Comprehensive methods must be used for portfolio optimization. For this purpose, financial data of stock companies, inputs and outputs variable, the risk measure and investor’s preferences must be considered. By considering these items, we propose a method for portfolio optimization. In this paper, we used financial data of companies for screening the stock companies. We used Conditional Value at Risk (CVaR) as a risk measure, because of its advantages. Data Envelopment Analysis (DEA) can be used to calculate the efficiency of stock companies. Conventional DEA models assume non-negative data. However, many of these data take the negative value, therefore we propose the MeanSharp- CVaR (MSh CV) model and the Multi Objective MeanSharp- CVaR (MOMSh CV) model base on Range Directional Measure (RDM) that can take positive and negative values. By using Multi Objective Decision Making (MODM) model, investors can allocate their capital to the stocks of portfolio as they like. Finally, a numerical example of the purposed method is applied to Iran’s financial market.
    Keywords: Portfolio Optimization, Data Envelopment Analysis, Multi Objective Decision Making, Conditional Value at Risk, Negative data
  • کیوان تدین*، غلامرضا موذنی جولا، رضا بنی هاشمی، محمد سخاوتی، علی اکبر ناصری راد، حسین رزاز
    آنتراکس به عنوان یک بیماری مشترک با عامل باسیلوس آنتراسیس شناخته می شود از گذشته دور سبب ایجاد بیماری در انسان می گردیده است. به منظور مشخص نمودن ویژگی های ژنتیکی ژنوم تحت سویه رازی Bacillus anthracis 34F2 روش SNP تایپینگ تکمیل شده توسط van Erth و روش تایپینگ VNTR 8 ابداعی Keim و همچنین روش MLVA 3 معرفی شده توسط Levy مورد استفاده قرار گرفتند. در سیستم SNP typing که ساختار نوکلئوتید های ژنوم باکتری در 13 لوکوس کانونی مهم از نظر تکاملی بصورت تجمیعی مورد آنالیز قرار می گیرند٬ تحت سویه Bacillus anthracis 34F2 که دارای اصالت آفریقای جنوبی می باشد در گروه A.Br.001/002 قرار گرفت. در VNTR 8 قطعاتی به طول 314 و 229 و 162 و 580 و 532 و 158و 137 زوج باز در ژنوم این سویه در لوکوس های vrrA، vrrB1، vrrB2 ،vrrC1، vrrC2، CG3 and pxO1 شناسایی گردیدند. علاوه بر این در جریان استفاده از روش ژنوتایپینگ Levy که مبتنی بر سه لوکوس می باشد وجود قطعاتی به طول 941 و 451 و 864 به ترتیب در مورد لوکوس های AA03، AJ03 ، AA07 مورد توجه قرار گرفتند. بدون تردید یافته های این تحقیق در تامین الزامات سازمان های بین المللی OIE و WHO که ناظر بر عملکرد تولیدکنندگان فرآورده های بیولوژیک و از جمله موسسه رازی می باشند مفید و کاربردی می باشند. با این حال انتظار می رود با انجام مطالعات مشابه دانش حال حاضر موجود از اپیدمیولوژی آنتراکس در ایران بهبود یابد.
    کلید واژگان: ایران, آنتراکس, ماکس استرن
    K. Tadayon *, G. Moazeni Jula, R. Banihashemi, M. Sekhavati, A.A. Naseri Rad, H. Razaz
    Anthrax, a zoonotic disease caused by Bacillus anthracis, has affected humans since ancient times. For genomic characterization of Razi B. anthracis Sterne 34F2 substrain, single nucleotide polymorphism (SNP) genotyping method developed by Van Erth, variable-number tandem-repeat (VNTR)-8 analysis proposed by Keim, and multiple-locus VNTR analysis (MLVA)-3 introduced by Levy were employed. In the SNPs typing system, where the nucleotide content of the genome at 13 evolutionary canonical loci was collectively analyzed, the originally South African 34F2 substrain was categorized in the A.Br.001/002 subgroup. In the VNTR-8 analysis, fragments with lengths of 314, 229, 162, 580, 532, 158, and 137 bp were identified at the following loci: vrrA, vrrB1, vrrB2, vrrC1, vrrC2, CG3, and pxO1, respectively. In addition, application of Levy's MLVA-3 genotyping method revealed that the genome of this strain carried 941, 451, and 864 bp fragments at AA03, AJ03, and AA07 loci, respectively. The present findings are undoubtedly helpful in meeting the requirements set by the World Organization for Animal Health (OIE) and World Health Organization (WHO) for anthrax vaccine manufacturers including Razi Institute. However, further similar studies are required to promote the current epidemiological knowledge of anthrax in Iran.
    Keywords: Iran, Anthrax, Max Sterne
  • زهره انواری، ضیاالدین بنی هاشمی
    اامیست گرماپسند Phytophthora parsiana، یکی از عوامل ایجاد کننده بیماری انگومک پسته در ایران، اولین بار از طوقه درخت انجیر در ایران جداسازی شد. hydropathica Phytophthora و Phytophthora irrigata دو گونه جدید گرما پسند مشابه P. parsiana اولین بار از آبهای آبیاری و شاخه های در حال بلایت و پژمردگی گیاهان زینتی در امریکا جداسازی و توصیف شدند اما مطالعات اندکی روی بیماریزائی و دامنه میزبانی آنها صورت گرفته و با توجه به اینکه در مطالعات قبلی بر اساس درختهای فیلوژنی، جدایه های P. hydropathica در بین جدایه های P. parsiana قرار گرفته و جایگاه برخی جدایه های این دو گونه مشابه مشخص نیست بنابراین در این مطالعه تفاوتهای ریخت شناختی و بیماریزایی این جدایه ها جهت تفکیک یا قرار گرفتن این جدایه ها در یک گونه مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعه حاضر هر سه بیمارگر در بافت آلوده میزبان کلامیدوسپور های کروی شکل تشکیل دادند، P. hydropathica ااسپور و ااگونیوم، کلامیدوسپور و آماس ریسه بزرگتری نسبت به تمامی جدایه های P. parsiana و P. irrigata تشکیل داد، از میان میزبان های چوبی مایه زنی شده، نهالهای پسته رقم سرخس، بادام و زردآلو بیشترین حساسیت را به هر سه گونه داشتند. بنه، خنجوک، گردو، انجیر و انبه توسط P. hydropathica و P. parsiana و پسته رقم قزوینی توسط P. hydropathica علائم بیماری را از چند روز تا چند ماه پس از مایه زنی نشان دادند. نهالهای ازگیل و کنار به تمامی جدایه های هر سه گونه مقاوم بودند.
    کلید واژگان: ااسپور, کلامیدسپور, زرد آلو, بارام, پسته
    Z. Anvari, Z. Banihashemi
    High temperature oomycete Phytophthora parsiana is one of the causal agent of pistachio gummosis in Iran which originally was isolated from fig in Iran. Phytophthora hydropathica and P. irrigata two newly described high temperature species similar to P. parsiana were recently isolated from irrigation streams and some ornamental plants from USA .In the present study all three species produced chlamydospores in infected crown and root tissues of apricot.. No morphological differences were observed among species. Among woody plants inoculated Pistacia vera cv Sarakhs, almond and apricot were highly susceptible to all species. Pistacia mutica, P. khinjuk, walnut, fig and mango were susceptible to P. parsiana and P. hydropatica but P.vera cv Qazvini was infected only by P. hydropathical. Loquat ( Eriobotryae japonica) and Christ,thorn jupube (Zizyphus spina-christi) were not infected by all species. All annual herbaceous plant species used none were infectd with all species.
    Keywords: oospore, chlamydiospore. almond, apricot, pistachio
  • محمد رومیانی، اکبر کارگربیده، حبیب الله حمزه زرقانی، ضیاءالدین بنی هاشمی
    نماتدهای ریشه گرهی (Meloidogyne spp.)، یکی از عوامل محدودکننده کشت خیار در مزارع و گلخانه ها محسوب می شوند. تقویت خاک با کودهای حیوانی یا شیمیایی در کاهش میزان خسارت ناشی از این نماتدها موثر است. به همین منظور در سال 92-93 طی یک آزمایش اثرات سه سطح 25، 50 و 100 میلی گرم گوگرد/کیلوگرم خاک در زمان کشت و 45 روز قبل از کشت، در خاک سترون و غیرسترون در دو نوبت در گلخانه مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا دو عدد تخم یا لارو سن دوم نماتد/گرم خاک و سطوح گوگرد با خاک گلدان ها مخلوط، سپس در نیمی از گلدان ها بلافاصله و در نیمی دیگر پس از 45 روز بذور خیار (رقم نگین) کشت گردید. به منظور بررسی اثر تبخیر گوگرد بر جمعیت اولیه ی نماتد، نیمی از گلدان های 45 روزه درون کیسه های پلاستیکی قرار داده شد. نتایج آزمایش در دو نوبت کشت نشان داد که استفاده از 50 میلی گرم گوگرد در کیلوگرم در گلدان های حاوی خاک مزرعه، قرار داده شده داخل کیسه پلاستیکی به طور میانگین باعث افزایش 36% وزن خشک شاخساره و 114% وزن محصول نسبت به شاهد گردید. همچنین گوگرد 100 میلی گرم/کیلوگرم خاک جمعیت نهایی و فاکتور تولیدمثل را به ترتیب 70 و 69% نسبت به شاهد کاهش داد.
    کلید واژگان: خیار رقم نگین, شاخص های رویشی, کنترل نماتد, فاکتور تولیدمثل
    M. Rumiani, A. Karegar, H. Hamzehzarghani, Z. Banihashemi
    Root-knot nematodes (Meloidogyne spp.) are one of the main pests of cucumber production in greenhouses and farms. Applications of chemical and organic fertilizers are effective in reducing the damages caused by these nematodes. For this purpose, during 2013-2014, in an experiment, effects of 25, 50 and 100 mg/kg of elemental sulfur at planting time and 45 days before planting, in sterilized and non-sterilized soil were studied in two turns in greenhouse. First, two eggs or second stage juveniles of the nematode/g of soil and sulfur levels were mixed with the soil. Then cucumber seeds cv. Negin were sown immediately in the half of the pots and in the other half after 45 days. In order to evaluate the effect of sulfur evaporates on the initial nematode population, one half of 45 days pots were placed in plastic bags. The results of two trails showed that sulfur 50 mg/kg of soil in 45 days pots, filled with non-sterilized soil and placed inside plastic bags caused 36% increase in the shoot dry weight and 114% in the yield, on average. In addition, sulfur 100 mg/kg of soil caused 70% and 69% decreases in the final population and reproduction factor of the nematode, respectively.
    Keywords: Cucumber cv. Negin, growth parameters, nematode control, reproduction factor
  • آزاده حبیبی، ضیاء الدین بنی هاشمی
    بیماری لکه آجری برگ بادام ناشی از Polystigma amygdalinum از بیماری های مهم بادام در ناحیه خاورمیانه است. اطلاع از طول دوره ی بقای آسکوسپورها و شرایطی که تحت آن تندش می کنند، در مدیریت و پیش آگاهی بیماری مفید بوده و به درک جنبه های بیشتری از زیست شناسی و مراحل ایجاد بیماری به وسیله ی این قارچ زیواپرور کمک می کند. تندش آسکوسپور در آب مقطر و محیط کشت های مختلف در دماهای 5، 10، 15، 20 و 25 درجه ی سلسیوس در بازه های زمانی 6، 8، 10، 24 و 48 ساعت پس از کشت مورد بررسی قرار گرفت. نمو چنگک در Polystigma amygdalinum مشاهده و توصیف گردید. دما اثر معنی داری روی تندش و روند تشکیل چنگک داشت. تندش و تشکیل چنگک در بازه دمایی 5 تا 20 درجه ی سلسیوس رخ داد. درصد تندش در 5 درجه ی سلسیوس بالا (60%) و در 10 درجه ی سلسیوس حداکثر (70%) بود. نور اثر معنی داری روی تندش آسکوسپور نداشت. آسکوسپورهای جمع آوری شده در طی سال های 1390 تا 1392 از نظر طول دوره ی بقا با یکدیگر تفاوت معنی دار داشتند. آسکوسپورهای جمع آوری شده در سال های 1390 تا 1392 در شرایط طبیعی زنده بوده و درصد تندش آن ها به ترتیب 27، 54 و 70 % بود. از بین محیط کشت های مورد بررسی، محیط کشت سیب زمینی-دکستروز-آگار حاوی 025/0 % ذغال فعال بیشترین درصد تندش آسکوسپور را داشت.
    کلید واژگان: لکه آجری برگ بادام, زیوا پرور, اثر دما, اثر نور, مهارلو, فارس
    A. Habibi, Z. Banihashemi
    Ascospore germination was examined in Polystigma amygdalinum, incitant of red leaf blotch of almond with the goal of more detailed study of the biology and disease phases of this biotroph. Appressorium development is described for a species of Polystigma for the first time. Temperature had marked effect on ascospore germination and appressorium formation process. Germination and appressorium formation occurred in a temperature range of 5 to 20°C. Germination percentages were highest at 5 to 10°C. Ascospores at 25°C showed abnormal swellings and distortion of the cell content. Light had no effect on ascospore germination. The highest germination of ascospores was obtained on potato dextrose agar medium.
    Keywords: Polystigma amygdalinum, Almond leaf blotch, ascospore germination, appressorium for, mation
  • فاطمه صباحی، ضیاءالدین بنی هاشمی
    نمونه برداری طی اردیبهشت 1390 تا شهریور 1391از خاک نواحی گل کاری شده شهر شیراز انجام شد.نمونه های خاک پس از خشک شدن کامل از الک 2 میلیمتری عبور داده شدند. سپس با روش طعمه گذاری با بذر چغندر قند 27 جدایه Rhizoctonia از خاک جداسازی شد که 20 جدایه مربوط به Rhizoctonia solani و هفت جدایه مربوط به Rhizoctonia sp. دو هسته ای بود. گروه آناستوموزی جدایه های R. solani جداسازی شده از خاک AG2 (شش جدایه)، AG4 (هفت جدایه)، AG2.2، AG7 و AG13(هر کدام یک جدایه ) شناسایی شد و گروه آناستوموزی چهار جدایه از R. solani ناشناخته باقی ماند. همچنین گروه آناستوموزیهفت جدایه Rhizoctonia sp. دو هسته ای نیز بدلیل در دسترس نبودن AG های استاندارد، مشخص نشد. در جداسازی گروه های آناستوموزی Rhizoctonia از مواد آلی، تنها 11 جدایه Rhizoctonia چند هسته ای جداسازی شد که همگی مربوط به گونه R.solani بودند. گروه های آناستوموزی شناسایی شده در این آزمون AG2 (سه جدایه)، AG4 (چهار جدایه) و AG7 (یک جدایه) شناسایی شد و گروه آناستوموزی سه جدایه نامشخص ماند.
    کلید واژگان: Rhizoctonia spp, گروه های آناستوموزی, خاک, مواد آلی
    F. Sabahi, Z. Banihashemi
    During May 2011 to September 2012 soil samples from Shiraz landscape were collected,air dried and passed through a 2-mm sieve and baited with sugarbeet seeds. Twenty seven isolates of Rhizoctonia were isolated from soil, which 20 isolates belonged to Rhizoctonia solani AG2 (6 isolates), AG4 (7 isolates), AG2.2, AG7 and AG13 (each one isolate) and 7 isolates of binucleate Rhizoctonia (BNR). Also eleven isolates ofR. solani were isolated from organic matter contained of AG2 (3 isolates), AG4 (4), and AG7 (1). Anastomosis group of some isolates of R. solani and all isolates of BNR due to unavailability of tester isolates could not be identified.
    Keywords: Rhizoctonia spp, anastomosis group, soil, organic matter
  • رضا مستوفی زاده قلمفرسا، ضیاءالدین بنی هاشمی
    گونه های Phytophthora drechsleri، P. cryptogea و P. erythroseptica بیمارگرهای گیاهی اامیستی خویشاوندند و از نظر ریخت شناختی به یک دیگر شباهت دارند. برای تمایز این آرایه ها از یک دیگر و از سایر گونه هایی که صفات ریخت شناختی همگرا دارند، شیوه ای بر اساس واکنش زنجیره ای پلیمراز ساده و تودرتو ابداع شد. بدین منظور مجموعه ای از جدایه ها مربوط به میزبان های مختلف، که نماینده ی تنوع موجود در ژن های هسته ای و میتوکندریایی این گونه ها بودند، بررسی شد. بر اساس توالی فواصل ترانویسی شده ی داخلی (آی تی اس) و زیرواحد 1 سیتوکروم اکسیداز سی، شش عدد آغازگر واکنش زنجیره ای پلیمراز اختصاصی برای P. drechsleriو همچنین بر اساس زیرواحد 1 سیتوکروم اکسیداز سی سه عدد آغازگر اختصاصی برای P. cryptogea و P. erythrosepticaطراحی و واسنجی شد. واکاوی ها نشان داد که بهترین نامزد برای شناسایی جدایه های P. drechsleriمجموعه ی ITS-DF2 و ITS-DR2 بود که محصولی 567 جفت بازی را فزون سازی می کرد. استفاده از آغازگرهای COX-CF1 و COX-CR2 بهترین مجموعه برای تمایز P. cryptogea/P. erythroseptica از سایر گونه ها بود و موجب فزون سازی قطعه ای 415 جفت بازی شد. واکاوی نقشه ی آنزیم های برشی این دو گونه نشان داد که جایگاه آنزیم برشی غیرپالیندرومی Mnl I در فزونه ی جدایه های P. erythroseptica منحصر به فرد است و از آن می توان برای تمایز این گونه از P. cryptogea استفاده کرد. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از واکنش زنجیره ای تودرتو برای ردیابی این گونه ها حداقل 100 برابر حساس تر از روش سنتی است.
    کلید واژگان: Phytophthora drechsleri, Phytophthora cryptogea, Phytophthora erythroseptica, اامیکوتا, فاصله ی ترانویسی شده ی داخلی, زیرواحد 1 سیتوکروم اکسیداز سی, شناسایی, ردیابی
    R. Mostowfizadeh, Ghalamfarsa, Z. Banihashemi
    Phytophthora drechsleri, P. cryptogeaand P. erythroseptica are phylogenetically closely related Oomyceteous plant pathogens which are morphologically similar. In order to discriminate these taxa from each other and from species with convergent morphological characteristics a simple as well as a nested-PCR based method was developed. A collection of isolates of each species from different hosts representing world-wide diversity of species were examined for unique regions of nuclear as well as mitochondrial genes. Six candidate PCR primers were designed and calibrated for species-specific amplification of P. drechsleri based on the DNA sequences of rDNA internal transcribed spacer regions and the cytochrome c oxidase subunit I, and also three candidate PCR primers specific for P. cryptogeaand P. erythroseptica were designed and calibrated based on cytochrome c oxidase subunit I. Studies showed that the best primer set for identification of P. drechsleri was the combination of ITS-DF2 and ITS-DR2, which amplified a 567 bp band. The combination of COX-CF1 and COX-CR2 was the best set for discrimination of P. cryptogea/P. erythroseptica from other species which amplified a 415 bp product from both species. A restriction map analysis of P. cryptogea/P. erythroseptica indicated that the non-palindromic Mnl I enzyme restriction site was unique to amplicons of P. erythroseptica isolates and could be employed to distinguish this species from P. cryptogea. Based on this study, nested-PCR was at least 100 times more sensitive than conventional PCR for detection of these species.
    Keywords: Phytophthora drechsleri_Phytophthora cryptogea_Phytophthora erythroseptica_Oomycota_Internal transcribed spacer_cytochrome c oxidase subunit I_identification_detection
  • کریم سلیمانی*، فاطمه شکریان، رضا تمرتاش، معصومه بنی هاشمی
    به منظور تفکیک فرم های رویشی مراتع وازرود استان مازندران، قابلیت داده های سنجنده LISSIII ماهواره IRS-P6 مورد بررسی قرار گرفت. جمع آوری داده های پوشش سطح خاک بر اساس گونه های گیاهی غالب از طریق استقرار پلات های 25×25 متر مربع و از طریق نمونه برداری تصادفی صورت گرفت. سپس اطلاعات مربوط به تاج پوشش هر یک از گونه های گیاهی به تفکیک فرم رویشی (گندمیان، فورب ها، بوته ای ها، درختچه ای ها)، درصد خاک لخت و سنگ و سنگریزه مربوط به هر یک از پلات ها استخراج گردید. برای تصحیح تصاویر مذکور از تصویر فیوژن ETM+ به عنوان تصویر پایه استفاده و برای این کار 18 نقطه انتخاب شد. تصویر مورد نظر با خطای کلی 54/ 0 پیکسل تصحیح گردید. سپس شاخص های گیاهی در تصویر محاسبه و ارزش های رقومی هر کدام از آنها در محل قطعات نمونه برداری استخراج گردید. آنالیز داده ها نشان داد که از بین فرم های رویشی(گندمیان، فورب ها، بوته ای ها و درختچه ای ها) موجود در منطقه مطالعاتی تنها فرم رویشی گندمیان و خاک لخت با داده های سنجنده LISSIII ارتباط معنی داری دارند. به طوری که از بین شاخص های منتج، فقط شاخص OSAVI با ضریب همبستگی 38/ 0 با پوشش گندمیان وشاخص های MND و GI هر کدام با ضریب همبستگی 41/ 0 و 40/ 0 بالاترین ضریب همبستگی را با خاک لخت منطقه نشان دادند.
    کلید واژگان: سنجنده LISSIII, شاخص های گیاهی, مازندران, بازتاب طیفی
    K. Solaimani*, F. Shokrian, R. Tamartash, M. Banihashemi
    This study investigates the efficiency of IRS-p6 LISS-III data to discriminate the vegetative forms in Nojmeh rangeland of Mazandaran. The data of soil surface cover were collected based on dominant plants using quadrate (25×25 m2) and randomized sampling techniques. Then, the canopy cover of each species was extracted for all plants including grasses, forbs, shrubs, bushy trees, as well as the percentage of bare soil and gravel. To correct the LISSIII images, ETM+ fusion image was used as data-base with 18 selected points, extracted with 0.54 pixels RMSE. After that, vegetation indices were calculated from each bands and their digital number (DN) were extracted from the sampling points. The results of data analysis confirmed that among the plant groups (grasses, forbs, shrubs, and bushy trees) only grasses cover and bare soil had significant relationships with LISSIII data. Among the extracted indices of vegetation, the highest correlation belonged to the bare soil with MND (r= 0.41), GI (r=0.40) and OSAVI with grasses cover (r=0.38), respectively.
    Keywords: LISSIII sensors, vegetation indices, spectrum reflectance, Mazandaran
  • ضیاالدین بنی هاشمی
    سپتوریوز پسته از بیماری های مهم پسته در برخی از کشورهای دنیا است و توسط گونه های مختلفی ایجاد می شود.گونه Septoria pistacinaاز کشورهای حوزه مدیترانه و اخیرا از استان گلستان گزارش شده است(Aghajani et al. 2009.Austr. Plant Dis Notes 4:29-31).
    نمونه های دریافت شده پسته (Pistacia vera) از باغات پسته قزوین در پائیز 1392 (شکل 1) و برگ های آلوده بنه (P.mutica) جمع آوری شده در سال 1388 از اطراف داراب در استان فارس (شکل 2) دارای لکه های قهوه ای رنگ به اندازه های مختلف بود که سطح آنها دارای تعداد زیادی پیکنیدیوم فرو رفته در برگ دارای فتیله های سیاهرنگ بود مشاهده گردید. پیکنیدیوم ها حاوی تعداد زیادی کنیدیوم های نخی شکل، خمیده، روشن و دو سلولی بودند. کنیدیوم های نمونه های پسته از قزوین 2/5×30mm و در نمونه های بنه داراب 2/5×31/6mm بودند. کلنی های بدست آمده از تک کنیدیوم ها در هر دو نمونه روی PDA رشد مخمری داشتند. بر اساس خصوصیات ریخت شناسی، نحوه رشد و میزبان جدا شده Septoria pistacina تشخیص داده شد (Chitzandis.1956. Anna. Inst. Phyto.Ben. 10: 29-44). این اولین گزارش از حضور این گونه در استان قزوین و روی بنه با اطلاعات موجود در دنیا می باشد. کنیدیوم های نمونه های بنه پس از 4 سال نگهداری برگ ها در شرایط آزمایشگاه هنوز به میزان کم قدرت جوانه زنی خود حفظ کرده بودند. اخیرا گونه Septoria pistacina موجود در موسسه CBS به جنس Pseudocercospora pistacinaتغییر یافته ولی وجود پیکنیدیوم در این مورد ابهاماتی را بوجود آورده است(Crous. 2013. IMA Fungus 4: 187-199). تشکیل پیکنیدیوم روی محیط کشت، تولید سیکل جنسی در شرایط طبیعت و آزمایشگاه و واکنش ارقام تجارتی پسته به گونه مذکور تحت بررسی است.
    Z. Banihashemi
    Septoriosis is one of the most important disease in pistachio tree worldwide and is incited by several species of Septoria among which S. pistacina islimited to Mediterranea regions and recently reported on Pistacia vera in Golestan province of Iran (Aghajani et al. 2009. Austr. Plant Dis. Notes 4: 29-31). Leaf samples of P. vera from Ghazvin (Fig. 1) collected in October 2013, and samples from P. mutica (Baneh) (Fig. 2) collected also in October 2009 from Darab in Fars province showed various sizes of discolored leaf spots with many pycnidia embedded in leaf tissue extruding dark cirri. Pycnidiospores were filiform, curved, hyaline with one septum measuring 2.5 x 30 µm in Ghazvin and 2.5 x 31.6 µm from Darab samples. Single spore conidia from both locations exhibited yeast like growth on PDA. Based on morphological and growth pattern and host the fungus was identified as Septoria pistacina (Chitzandis 1956. Anna. Inst.Phyto. Ben. 10: 29-44). The species has recently been proposed to be transferred to Pseudocercospora pistacina (Crous et al. 2013. IMA Fungus 4: 187-199) which needs further support. Pycnidiospores from P.mutica samples maintained low germination after 4 years in dry leaf under laboratory conditions. This is the first report on the presence of the fungus in Ghazvin on P. vera and based on available information for the first time on P. mutica in world.
  • آرش غنی زاده، احمد رضا جباری *، جلال شایق، علیرضا سنچولی، رضا بنی هاشمی
    پاستورلا مولتوسیدا باکتری گرم منفی، بی هوازی اختیاری می باشد که موجب بیماری هایی از جمله وبای مرغان و آتروفی مخاطی در خوک می شود. یکی از پروتئین های مهم غشای خارجی، پروتئین H می باشد که خاصیت آنتی ژنیک و ایمونوژنی بالایی دارد. در این مطالعه به منظور فراهم آوردن اطلاعات اپیدمیولوژیک، 24 جدایه پاستورلا مولتوسیدای گوسفندی و 9جدایه گاوی به روش آنالیز PCR-RFLP ژن ompH مورد بررسی قرار گرفتند. در همه 33 جدایه، قطعه به دست آمده از ژن ompH توسط آنزیم های محدود کننده،EcoRI cfoI و HindIII مورد هضم آنزیمی قرار گرفت و به ترتیب 3، 5 و 3 الگوی مختلف از آنزیم های محدود کننده ایجاد شد و در نهایت 16 گروه RFLP در بین 33 جدایه پاستورلا مولتوسیدا مشاهده شد.این مطالعه نشان داد که PCR-RFLP بر روی ژن ompH روش مناسب و مفیدی برای تیپ بندی سویه های پاستورلای گاوی و گوسفندی می باشد.گروه های RFLP در این ژن جایگاه ها آنزیمی متنوع و ناهمگون را نشان داند که برای تیپ بندی و انگشت نگاری جدایه های پاستورلا مولتوسیدا مناسب می باشد. بعلاوه اینکه پروتئین H به عنوان یک ایمونوژن محسوب می شود. در نتیجه این مطالعه باکتری پاستورلا مولتوسیدا یک باکتری با تنوع ژنتیکی بالا شناخته شد، جهت جلوگیری از شیوع بیماری ها در گوسفند و گاو تولید واکسن های چندظرفیتی از این میکروارگانیسم امکان پذیر می باشد.
    کلید واژگان: پاستورلا مولتوسیدا, ompH, PCR, RFLP
    A. Ghanizadeh, A.R. Jabbari *, J. Shayegh, A. Sanchuli, R. Banihashemi
    Pasteurella multocida (P. multocida)، A Gram-negative facultative anaerobic bacterium، is a causative animal pathogen in porcine atrophic rhinitis and avian fowl cholera. The outer membrane of Gram-negative bacteria contains of many different protein in very high copy numbers. One of the major outer membrane، the H proteins have functional as high immunogenicity and antigenicity. In this study to increase information about epidemiology of ovine and bovine P. multocida، the 24 isolates from sheep and nine isolates from cattle were investigated by PCR-RFLP analysis of the ompH gene. In all 33 isolates، digestion of the amplified fragment of ompH gene by using EcoRI، cfoI and HindIII produced 3، 5 and 3 different restriction patterns respectively. Sixteen RFLP patterns were found among 33 investigated P. multocida isolates. This study showed that، the PCR RFLP based on ompH gene is potentially a useful method for typing of P. multocida isolates from sheep and cattle. The RFLP patterns of this gene exhibited extensive restriction site heterogeneity، which may be particularly suitable for fingerprinting of P. multocida isolates. Considering ompH protein as a protective immunogenic moiety of P. multocida، the results of this study showed a heterogenic bacteria and this means the possibility to produce a multivalent vaccine to be protective against diseases caused by this organism in sheep and cattle in Iran.
    Keywords: Pasteurella multocida, ompH, PCR, RFLP
  • R. Mostowfizadeh-Ghalamfarsa, Z. Banihashemi
    Theplant pathogenic Phytophthora drechsleri is morphologically similar to some other non-papillate Phytophthora spp., especially P. melonis, and it is difficult to discriminate these convergent taxa. It seems that the Iranian putative P. drechsleri isolates from different cucurbit species have been generally misidentified and their characteristics do not match with P. drechsleri. In order to compare these two groups, authentic P. drechsleri isolates and isolates from different cucurbits were assessed for morphological, physiological (cultural, temperature relations, mating type), and molecular traits. Multiple gene genealogy analysis were performed on regions of nuclear (ITS, β-tubulin, translation elongation factor 1α, elicitin) and mitochondrial (cytochrome c oxidase subunit I) gene sequences. Congruence was observed in different phylogenetic data sets. The present study demonstrated that putative P. drechsleri isolates from cucurbits and pistachio trees were a distinct species and belonged to P. melonis. Data showed that P. melonis was a homogenous species and there were no considerable molecular intraspecific variations between isolates from cucurbits and isolates from other hosts. Design of a molecular species-specific identification tool for P. melonis isolates is under investigation.
    Keywords: Internal transcribed spacer of rDNA, Phylogeny, Phytophthora melonis, Oomycota
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال