behnoosh mohammadi-jazi
-
مقدمه:
از عوامل مهم در تعیین پیش آگهی و برنامه ی درمانی بیماران مبتلا به سرطان پستان، اندازه ی تومور است. هدف ما در این مطالعه، مقایسه ی سایز تخمین زده شده در روش های تصویربرداری رایج از جمله سونوگرافی و ماموگرافی با سایز تعیین شده در نمونه ی پاتولوژی بود.
روش هادر این مطالعه ی مقطعی، 287 نمونه ی پاتولوژی سرطان پستان بیمارستان امید اصفهان از سال 1394 تا 1398 وارد مطالعه شدند. اختلاف بین سایز تومور در روش های تصویربرداری و گزارش پاتولوژی داده ها محاسبه شد و در سه دسته ی Concordant، Overestimation و Underestimation طبقه بندی شدند. تاثیر فاکتورهای مختلف از جمله سن، نوع تومور، سایز و ساب تایپ مولکولی تومور در دقت هر کدام از روش های تصویربرداری ارزیابی شد.
یافته هادر گزارش های سونوگرافی و ماموگرافی به ترتیب 58/3 و 51/7 درصد تخمین درست (Concordant)، 30/6 و 31 درصد تخمین کوچکتر (Underestimation) و 11/1 و 17/2 درصد تخمین بزرگتر (Overestimation) گزارش شدند که نشان می دهد، تفاوت معنی داری بین دقت ماموگرافی و سونوگرافی در تخمین سایز تومور وجود ندارد. دیده شد با افزایش سایز تومور میزان Underestimation توسط سونوگرافی و ماموگرافی بیشتر می شود. در تومورهای زیر 20 میلی متر، و تومورهای HER2- سونوگرافی دقت بیشتری در تخمین سایز تومور دارد. همچنین ماموگرافی سایز تومورهای Luminal A را نسبت به سونوگرافی بزرگتر تخمین می زند.
نتیجه گیریدقت سونوگرافی و ماموگرافی در تخمین سایز تومور تقریبا برابر بوده اما عواملی مانند T stage تومور، وجود یا نبود HER2، ساب تایپ مولکولی در این مساله تاثیرگذارند.
کلید واژگان: سرطان پستان, سونوگرافی پستان, ماموگرافی, دانسیته ی پستان, کارسینوم داکتالBackgroundOne of the most important factors in determining prognosis and therapeutic plan in patients with breast cancer is tumor size. Our aim in this study was to compare the estimated tumor size in two common imaging modalities, ultrasound and mammography with pathologic assessment.
MethodsIn this cross sectional study, we analyzed 287 patients with breast cancer diagnosis whose pathologic specimen was reported in pathology department of Omid hospital (Isfahan, Iran) from March 2015 to March 2020. The difference in tumor size were evaluated based on imaging and pathological reports. Then, we classified them in three groups as concordant, underestimated, and overestimated for which the effect of various factors such as age, tumor type, T stage and molecular subtype on accuracy of each modality was assessed.
FindingsConcordance rate was 58.3% in ultrasonography and 51.7% in mammography. Ultrasonography and mammography respectively underestimated the tumor size in 30.6% and 31%, and overestimated in 11.1% and 17.2% of cases indicating no statistically significant difference between the two modalities. Ultrasonography and mammography underestimate large tumors more commonly than small tumors. For tumors smaller than 20 mm and HER2- tumors, ultrasonography is more accurate than mammography. Also, mammography estimates the size of Luminal A tumors compared to ultrasound.
ConclusionThere was no significant difference between the accuracy of ultrasonography and mammography measurement of tumor size, but inherent factors such as T stage, her2 expression and molecular subtype influence this issue.
Keywords: breast density, Breast Neoplasms, Mastectomy, Mammography, Ultrasonography -
مقدمه
تومورهای غدد بزاقی، تومورهای به نسبت ناشایعی هستند که می توانند در غدد بزاقی ماژور و غدد بزاقی مینور به وجود آیند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی فراوانی نسبی انواع تومورهای غدد بزاقی در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان الزهرای (س) اصفهان طی سال های 1398-1388 بود.
روشها:
این مطالعه، یک مطالعه ی مقطعی بود. برای گرداوری داده های مورد نیاز، نمونه های تومور غدد بزاقی ثبت شده در بخش پاتولوژی بیمارستان الزهرا (س) از فروردین 1388 تا فروردین 1398 مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات دموگرافیک بیمار شامل سن، جنس و اطلاعات پاتولوژیک تومور شامل نوع تومور، محل، درگیری غدد لنفاوی، تهاجم عروقی و تهاجم عصبی جمع آوری گردید.
یافته ها:
طی یک دوره ی 10 ساله، در مجموع 186 نمونه ی بیوپسی از بیماران به دلیل تومورهای غدد بزاقی مورد بررسی قرار گرفت. سن این افراد در بازه ی 79-14 سال (با میانگین 37/14 ± 49/42 سال) بود. 94 نفر (5/50 درصد) از بیماران، مونث و 92 نفر (5/49 درصد) مذکر بودند. فراوانی تومورهای خوش خیم 67 درصد و تومورهای بدخیم 33 درصد بود. میانگین سنی در مبتلایان به تومورهای خوش خیم 54/43 و مبتلایان به تومورهای بدخیم 65/51 سال بود. 110 نفر (1/59 درصد) پلیومورفیک آدنوما، 13 نفر (0/7 درصد) تومور وارتین، 40 نفر (5/21 درصد) موکو اپیدرمویید کارسینوما، 8 نفر (3/4 درصد) آدنویید سیستیک کارسینوما، 11 نفر (9/5 درصد) تومور سلول آسینیک (Acinic cell carcinoma)، 3 نفر (6/1 درصد) تومور میکس بدخیم (Malignant mixed tumor) و 1 نفر (5/0 درصد) میواپی تلیوما داشتند.
نتیجه گیری:
طبق یافته های منتج از مطالعه ی حاضر، پلیومورفیک آدنوما و تومور وارتین، به ترتیب شایع ترین تومور خوش خیم و موکو اپیدرمویید کارسینوما، شایع ترین تومور بدخیم با منشا غدد بزاقی بودند و شایع ترین محل درگیری، غده ی بزاقی پاروتید بود.
کلید واژگان: اپیدمیولوژی, غدد بزاقی, پلئومورفیک آدنوما, موکو اپیدرموئید کارسینوماBackgroundSalivary gland tumors are relatively uncommon. These tumors may occur in both major and minor salivary glands. The aim of this study was to evaluate the relative frequency of salivary gland tumors in patients referred to Alzahra hospital, Isfahan, Iran, during 2009-2019.
MethodsThis study was a cross-sectional study. To collect the required information, salivary gland tumors registered in the pathology department of Alzahra hospital from April 2009 to April 2019 were examined, and the patient's demographic data including age, sex, and pathological information of the tumor including tumor type, location, lymph node involvement, vascular invasion, and perineural invasion were collected.
FindingsThe total number of patients was 186 with age range of 14 to 79 years (mean 42.49 ±14.37), of which 94 (50.5%) were women and 92 (49.5%) were men. The frequency of benign and malignant tumors was 67% and 33%, respectively. The mean age of patients with benign and malignant tumors was 43.54 and 51.65 years, respectively. There were 110 patients (59.1%) with pleomorphic adenoma, 13 (7.0%) with warthin tumor, 40 (21.5%) with mucoepidermoid carcinoma, 8 (4.3%) with adenoid cystic carcinoma, 11 (5.9%) with acinic cell carcinoma, 3 (1.6%) with malignant mixed tumor, and 1 (0.5%) with myoepithelioma.
ConclusionAccording to our findings, pleomorphic adenoma and then warthin tumor were the most common benign tumors, and mucoepidermoid carcinoma was the most common malignant tumor. The most common site of involvement was the parotid salivary gland.
Keywords: Epidemiology, Salivary glands, Adenoma, pleomorphic, Carcinoma, mucoepidermoid -
مقدمهسرطان تیروئید، شایع ترین سرطان اندوکرین است. روش های مختلفی برای تعیین جهش در ژن ها وجود دارد که یکی از این روش ها، Random amplified polymorphic DNA polymerase chain reaction (RAPD-PCR) است. این مطالعه، با هدف مقایسه ی تغییرات DNA در ژنوم بیماران هایپرپلازی و پاپیلاری کارسینومای تیروئید و بافت های سالم با روش RAPD-PCR انجام شد.روش هادر این مطالعه ی مورد- شاهدی، 49 بیمار مبتلا به کنسر پاپیلاری و هایپرپلازی تیروئید که دارای سه نوع بافت طبیعی، هایپرپلازی و پاپیلاری کارسینوم تیروئید بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند و سپس الگوی پرایمری توالی 5'-AAGAGCCCGT-3' شامل 10 جفت باز در بافت های مختلف مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت.یافته هافراوانی مشاهده ی باند 370 جفت باز در بافت طبیعی، هایپرپلازی و پاپیلاری کارسینومای تیروئید به ترتیب 1/6، 1/53 و 8/89 درصد بود و بین سه نوع بافت، اختلاف معنی داری وجود داشت (001/0 > P). همچنین، بین بافت طبیعی با هایپرپلازی و پاپیلاری کارسینومای تیروئید و بین هایپرپلازی با کارسینومای تیروئید، اختلاف معنی داری مشاهده شد (050/0 > P).نتیجه گیریبه نظر می رسد استفاده از RAPD-PCR، روش مناسبی برای تشخیص و افتراق سلول های طبیعی، هایپرپلازی و پاپیلاری کارسینومای تیروئید باشد، اما با توجه به محدودیت های مطالعه، انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه پیشنهاد می گردد.کلید واژگان: هایپرپلازی, پاپیلاری کارسینومای تیروئید, RAPD-PCRBackgroundThyroid carcinoma is the most common endocrine cancer. There are several methods for determining the mutation of genes, one of them is random amplified polymorphic DNA polymerase chain reaction (RAPD-PCR). This study aimed to compare DNA changes in the genome of thyroid hyperplasia, thyroid papillary carcinoma, and healthy tissues using RAPD-PCR.MethodsIn this case-control study, 49 patients with papillary carcinoma and thyroid hyperplasia which had normal, hyperplasia, and papillary carcinoma tissues of the thyroid gland were randomly selected. Then, the primer pattern of the sequence 5'-AAGAGCCCGT-3' containing 10 pairs base was evaluated and compared between the tissues.FindingsThe prevalence of 370-bp pair base band observed in normal, hyperplasia, and pylori thyroid carcinoma tissues was 6.1, 53.1, and 89.8 percent, respectively, and there was a significant difference between the three tissue types (P < 0.001). There was also a significant difference between normal tissue with hyperplasia and papillary carcinoma of the thyroid and between hyperplasia with thyroid carcinoma in this regard (P < 0.050).ConclusionIt seems that using RAPD-PCR is a suitable method for the detection and differentiation of normal, hyperplasia, and papillary thyroid carcinoma cells. Bat notice to the limitation of the study, more investigation in this field is recommended.Keywords: Hyperplasia, Papillary carcinoma of thyroid, RAPD-PCR
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.