f. soltani
-
The presence of genetic diversity leads to better adaptation of plants to different environments and enables researchers to select superior genotypes adapted to given culture conditions. In order to estimate the genetic diversity of eggplant, 22 accessions were obtained from the INRAe vegetable germplasm center and the National Plant Gene Bank of Iran and were planted in horticultural science station of University of Tehran, Karaj, in a randomized complete block design with three replicates. The number of flowers per plant and number of fruits per plant were higher in the MM00007 and FLT02 accessions, respectively. The maximum leaf area (190 cm2 plant-1) was recorded for MM 01597. Accessions FLT46, MM 0064, MM 00108 bis MM 01597 and MM 01010 revealed high variations in root characters. Higher number of root tips and maximum number of roots were assigned for FLT46, and average root orientation and steep root angle frequency for MM 01597 and MM 01010. The correlation of root angles frequency and root number could possibly be exploited in selection programs as factors indirectly involved in increasing yield and the number of flowers per plant. Based on all evaluated traits, genotypes FLT10, MM 01597, MM 01010, FLT46, and FLTE9012 could be used as parents for future eggplant breeding programs due to their desirable agricultural traits.
Keywords: Cluster, Correlation, Eggplant breeding, Factor analysis, Root characteristics -
معدن سینقان در فاصله 25 کیلومتری شهرستان دلیجان (استان مرکزی) شواهد مهمی از کانسنگ اکسیدهای آهن حاوی مس، طلا و عناصر نادر خاکی (REE) را نشان داده است. در تحقیق حاضر، نمونه کم عیار معدن از زون آلبیتی حاوی 69/0 درصد مس و 223، 186 و 55 گرم در تن سریم، لانتانیم و نیودیمیم فرآوری و با نتایج همبستگی عناصر در نمونه های ژیوشیمیایی مقایسه شد. سریم، نیودیمیم و لانتانیم بیشترین همبستگی را با یکدیگر و با عنصر توریم نشان دادند. ضریب همبستگی REE سبک با فسفر غالبا منفی بوده است. نتایج لیچینگ با سولفات آمونیم نشان داد که رخداد REE در نمونه به صورت جذب روی کانی های رسی نیست و بررسی ضریب همبستگی REE با آلومینیم و سدیم در نمونه های ژیوشیمیایی نیز موید این موضوع بوده است. نتایج لیچینگ با H2SO4 نشان داد که امکان لیچینگ انتخابی مس وجود دارد. راندمان کم لیچینگ با H2SO4، HCl و HNO3 و در نهایت، راندمان لیچینگ 96 درصد سریم و لانتانیم در شرایط پخت اسیدی نشان داد که بخش قابل توجهی از REE در قالب کانی های مقاوم است. نسبت عیار REE در کنسانتره مغناطیسی نزدیک به آهن است. مطابق آنالیز همبستگی عناصر در نمونه های ژیوشیمیایی، همبستگی کلسیم با REE در محدوده 2/0- تا 3/0- است. در آزمایش فلوتاسیون نیز علیرغم اینکه کلسیم 5/3 برابر در کنسانتره افزایش عیار داده است، این افزایش برای REE کمتر بوده است. از نتایج این تحقیق می توان در موارد مشابه به ویژه در مطالعات مراحل اولیه اکتشاف و امکان سنجی فرآوری استفاده کرد.کلید واژگان: پی جویی ژئوشیمیایی, امکان سنجی فرآوری, عناصر نادر خاکی, معدن سینقانSineqan mine, 25 km away from Delijan city (Markazi province), has shown important evidences of iron oxide ores containing copper, gold and rare earth elements (REE) in the early stages of exploration. In the present study, a low-grade sample of the mine from the albite zone containing 0.69% of copper and 223, 186 and 55 g/t of cerium, lanthanum and neodymium was processed and compared with the results of elements correlation in geochemical samples. Cerium, neodymium and lanthanum showed the highest correlation with each other and with the thorium. The correlation coefficient of light REEs with phosphorus was negative. The results of ammonium sulfate leaching showed that the occurrence of REE in the sample is not as adsorption on clay minerals and the study of the correlation coefficient of REE with aluminum and sodium in geochemical samples also confirmed this result. The results of leaching with H2SO4 showed that selective leaching of copper is possible. The low efficiency of leaching with H2SO4, HCl and HNO3 and the higher efficiency of 96% for leaching with cerium and lanthanum under acidic baking conditions showed that a significant part of REEs is in the form of refractory minerals. The concentration ratio of REEs in the magnetic concentrate was close to iron. According to the correlation analysis of elements in geochemical samples, the correlation of calcium with REE was in the range of -0.2to-0.3. In the flotation test, although the grade of calcium increased 3.5 times in the flotation concentrate, this was not the case for REEs. The results of this research can be used in similar cases in the early stages of exploration and processing feasibility studies.Keywords: Geochemical prospecting, feasibility study, Rare earth elements, Sineqan mine
-
زمینه و هدف
سبکشناسی لایه ای، که با رویکردی نوین به تحلیل و بررسی متون ادبی میپردازد، بعنوان پایه علم زبانشناسی مطرح است. به کمک هرکدام از زیرلایه های این سبک، ویژگیهای پربسامد آثار تشخیص داده میشود. شروه ، گونه ای از شعر عامه در جنوب ایران است که در دوره بازگشت ادبی رواج و کمال یافت. سبکشناسی گونه های ادبی، که در شرایط خاص مکانی، فرهنگی و جغرافیایی ظهور میکنند، میتواند به شناخت دقیق انواع ادبی و غنای تاریخ ادبیات کمک کند.
روش مطالعهاین پژوهش به روش توصیف و تحلیل کیفی، به بررسی لایه های آوایی و بلاغی شروه های جنوب میپردازد. جامعه آماری پژوهش، شروه های محیا، فایز، باقر لاری و کتابهای شروه سرایی در جنوب ایران اثر علی باباچاهی، دشتی و دشتستان اثر عبدالمجید زنگویی، ترانه های محلی فارس از صادق همایونی و ادبیات عامیانه بوشهر تالیف عبدالله رضایی است. داده ها بصورت اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است.
یافته هاشروه ها که مهمترین گونه آوازی شعر عامه جنوب ایران هستند با توجه به وزن، قالب انحصاری، محتوا، ارتباط با موسیقی و ساختار کوتاه خود بعنوان یک ژانر ادبی از سایر امکانات زبانی و شگردهای ادبی برای ادبیت بخشیدن به متن خود استفاده نموده اند. این گونه همواره در قالب دوبیتی که یادگار اوزان اصیل پارسی است سروده شده و ساختار آوایی آنها بسیار قوی است.
نتیجه گیریبررسی و تحلیل شروه ها از منظر سبکشناسی لایه ای در دو زیرلایه آوایی و بلاغی نشان میدهد که در این اشعار از سایر تکرارهای آزاد و منظم موسیقایی، تناسب واژه ها، سایر عناصر بدیع لفظی، معنوی و صور خیال برای تقویت سطوح آوایی و بلاغی با بسامد بالایی بهره گرفته شده است. این شگردها امکانات ارزشمند زبانی هستند که بطور طبیعی در برجسته سازی زبان این نوع شعر به کار رفته اند.
کلید واژگان: شعر عامیانه, جنوب, شروه, سبک شناسی, لایه آوایی, لایه بلاغیJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:16 Issue: 84, 2023, PP 221 -245BACKGROUND AND OBJECTIVESLayered stylistics, which focuses on the analysis and study of literary texts on the basis of new approach, is considered as the foundation of linguistics. The high-frequency features of the works are recognized via each of the sub-layers of this style. Sherveh is a type of public poetry in south of Iran that became popular and developed during the period of literary return. The stylistics of literary genres that emerge in particular spatial, cultural, and geographical contexts can help to identify literary genres and the richness of literary history accurately.
METHODOLOGYThis study examines the phonetic and rhetorical layers of southern Sherveh through descriptive and qualitative analysis. The statistical population of the study including Mahya, Fayez, Baqer Lari's Sherveh and the books concerned with Sherveh khani in south of Iran by Ali Babachahi, Dashti and Dashtestan by Abdolmajid Zangooyee, local songs of Fars by Sadeq Homayooni and folk literature of Bushehr is written by Abdullah Rezaei. Data were collected in the way of documents and libraries.
FINDINGSShervehha, which are the most vital lyric types of public poetry in the south of Iran, has used other linguistic possibilities and literary techniques to literalize their text considering their meter, exclusive format, content, connection with music and short structure as a literary genre. This genre has always been composed in framework of a couplet that is a reminiscence of the original Persian rhyme their phonetic structure is powerful to great extent.
CONCLUSIONThe examination and analysis of Sherveh in terms of layered stylistics in both phonetic and rhetorical sub-layers demonstrate that in these poems, other free and regular musical repetitions, word proportion, creative and literal, spiritual and imaginary elements to strengthen phonetic and rhetorical levels with high frequency has been used. These techniques are valuable linguistic possibilities that are naturally has been applied in highlighting the language of any type of poetry.
Keywords: Public poetry, South, Sherveh, stylistics, phonetic layer, rhetorical layer -
معرفی انواع متحمل ملون به نگهداری در شرایط سرد و انتقال یکی از اهداف اصلی اصلاحگران می باشد.بنابراین شناخت بهتر از صفات فیزیولوژیکی میوه و بیان ژن های مرتبط با آن بعد از برداشت، به انتخاب انواع برتر برای نگهداری در شرایط دمای سرد انبار کمک می کند. این آزمایش جهت بررسی رفتار پس از برداشت لاین های متفاوت ملون بهمراه نتاج F1 بر اساس صفات میوه و بیان ژن های CMe-ACS1, CM-ETR1, CM-ETR2 در انبار سرد صورت گرفت. برای این منظور شش لاین اینبرد ملون برای ایجاد جمعیت F1 تلاقی دای آلل کامل داده شدند. بنابراین جمعیت ها از 6 والد اینبرد، 15 هیبرید مستقیم (تلاقی رفت) و 15 هیبرید تلاقی برگشتی تشکیل شده بود. بعد از برداشت میوه ها و نگهداری آنها به مدت یک ماه در انبار سرد، صفات فیزینولوژیکی کاهش سفتی، تغییر رنگ و از دست دادن وزن ارزیابی شدند. همبستگی مثبت معنی دار بین بیان ژن CMe-ACS1 و میزان ACC مشاهده شد و دو گروه مجزا بر اساس این ارتباط در کلاستر بدست آمد. بررسی بیان ژن های مورد مطالعه نشان داد که یک روند تدریجی و پیوسته در فرایند پیری وجود داشته که در ویژگی های فیزیولوژیکی پس از برداشت هم منعکس شده است.در خوشه بندی، گروه G1 کمترین بیان ژن های گیرنده اتیلن را در میان سایر گروه ها نشان دادند.گروه G1 با گروه های P3 و p4 مرتبط بودند که کمترین تغییرات فیزیولوژیک را داشتند و کارایی بهتری در شرایط نگهداری دمای سرد بروز دادند که اهمیت ملون های ایرانی بویژه والد خاتونی را در برنامه اصلاحی ملون ها برای اهداف پس از برداشت، نشان می دهد.
Introducing new melon types able to endure cold storage and cold transportation is among the major goals of breeders. Therefore, providing a better understanding of the fruit physiological traits and postharvest associated genes expression can help to select the superior type for cold storage condition. This experiment was carried out to investigate the postharvest behavior of various melon lines and their F1 breeds based on fruit characteristics and their relation to the expression of CMe-ACS1, CM-ETR1 and CM-ETR2 genes during cold storage. For this purpose, six melon inbred lines were cross-pollinated to form a full diallel F1 population. Thus, the studied population constituted 6 parental lines, 15 direct hybrids, and 15 reciprocal F1 hybrids. After fruits harvest and during one month of storage, fruits firmness loss, color changes, and weight loss were evaluated. A significant positive correlation coefficient was found between CMe-ACS1 gene expression and ACC content with two distinct clusters based on this relation. Gene expression profiles referred to the presence of gradual and continuous senescence behaviors in the studied types, which was reflected in their physiological postharvest performance. G1 cluster types expressed the studied receptor genes at lower rates compared to the other groups. The G1 corresponded with P3 and P4 groups that were characterized by low physiological changes and thus better postharvest performance during cold storage. This result highlights the importance of Persian inodorus melons, generally, and the line ‘Khatouni’, specifically, in melon breeding programs for postharvest purposes.
Keywords: Persian melon, Postharvest behavior, Senescence behaviors -
در این تحقیق تنوع ژنتیکی بین توده های هندوانه با استفاده از نشانگرهای مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و مولکولی رپید مورد مطالعه قرار گرفته است. سی و هفت صفت مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی تفاوت معنی داری بین توده ها نشان دادند. برخی از توده های هندوانه ویژگی های خاصی از صفات بذر، رنگ گوشت و رنگ پوست میوه نشان دادند. تجزیه به عامل های اصلی بیشترین واریانس بدست آمده را به صفات میوه و بذر اختصاص داد. تجزیه خوشه ای صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی به طور مشخص هندوانه ابوجهل را دریک خوشه مستقل قرار داد. 18 نشانگر رپید استفاده شده 126 باند پلی مورفیک از بین 154 باند تشکیل شده نشان داد. تجزیه خوشه ای حاصل از نشانگرهای رپید در حد تشابه 54/0 هندوانه ابوجهل را در یک گروه جداگانه از سایر توده ها طبقه بندی کرد. سایر توده های هندوانه در سه گروه اصلی قرار گرفتند که بیشتر بر اساس صفات شکل میوه، رنگ گوشت و رنگ پوست میوه دسته بندی شده بودند. بیشترین میزان شباهت (1) در سه توده ی هندوانه از مناطق جمع آوری متفاوت بدست آمد که به نظر می آید توده ها در مناطق مختلف از یک منبع ژنتیکی توزیع شده باشند. ضریب تشابه ژنتیکی بین 1-45/0 نشان داد که تنوع ژنتیکی نسبتا بالایی بین توده های ارزیابی شده، وجود دارد. به طور کلی تنوع بالا بویژه در صفات فنوتیپی در ایران، می تواند بعنوان منبع خوبی برای انتخاب و برنامه های اصلاحی پیشنهاد شود.
In this study, genetic diversity among watermelon accessions was studied by analyzing morphological and physiological traits using Random Amplified Polymorphic DNA (RAPD). Thirty-seven morphological and physiological traits showed significant variation among the accessions. Some watermelon accessions showed typical attributes of seed characters and fruit flesh and skin color. Principle component analysis allocated the high variance percentage for fruit and seed characters. Cluster analysis of morphological and physiological characters separated Citrullus colocynthis in one independent cluster clearly. The 18 RAPD markers represented 126 polymorphic bands of 154 total bands. Cluster analysis using RAPD markers at similarity 0.54 also clarified colocynth genotypes in one separated group. Three main clusters distinguished for other accessions that were classified mainly by fruit shape and flesh color, then, by fruit skin color. The most similarity (1) was observed among three accessions in the same cluster, contrary to the different collecting areas, which may indicate that accessions were distributed in different areas from the same genetic sources. The Genetic Similarity coefficients (GS) among evaluated accessions ranged from 0.45 to 1.00, indicating that they had relatively high genetic diversity. Altogether, the high variation, especially for phenotypic traits, of watermelon accessions in Iran could be considered as a good resource for selection and breeding program.
Keywords: Genetic similarity, Principle component analysis, Random amplified polymorphic DNA -
In this study, the seismic performance of a 20-storey steel structure with a mat foundation located on layered soil is investigated under an array of strong ground excitations, which includes 6 far-fault and 6 near-fault earthquakes. Eight different modes for soil layering have been considered in the numerical simulation. FLAC 2D nonlinear platform has been used to model the near-realistic behavior. To this end, hundred lines of codes and sub-routines have been developed in this platform to perform the analysis. The results of the analyzes include the absolute displacement of the floors, the ratio of the relative displacement of the floors, the shear force, the axial force, and the bending moment of the columns. It was concluded that for a 20-story structure on a mat foundation under both far-field and near-field earthquakes, the most reliable type of soil is the dense sandy soil and the most critical case is the soft clay soil. It was also observed that the near-field strong ground motions have imposed more critical structural responses compared to far-field records.
Keywords: High-Rise Structure, Foundation Flexibility, Storey Displacement, Layered Soils, Far-field, Near-field -
یکی از چالش های تولید عناصر نادرخاکی (REE)، دشواری جدایش آنها از یکدیگر است. از این رو در تحقیق پیش رو امکان جداسازی و تولید اکسیدسریم خالص از کنسانتره کربناتی مخلوط REE حاوی 75/22درصد سریم، 4/9درصد لانتانیم و6/8درصد نیودیمیم (مجموع REE 51/41 درصد) حاصل از فرآوری کنسانتره فسفات اسفوردی بررسی شد. دو روش برای جدایش سریم از سایر REE استفاده شد. در روش اول، با توجه به انحلال پذیری کم Ce4+، کلسیناسیون کنسانتره کربناتی و تبدیل کربنات سریم به اکسید سریم و انحلال انتخابی سایر REE بررسی شد. در روش دوم، قبل از ترسیب REE به فرم کربناتی، امکان اکسیداسیون سریم در محلول سولفاتی با پتاسیم پرمنگنات و جدایش انتخابی آن از سایر REE بررسی شد. نتایج کلسیناسیون کنسانتره کربناتی نشان داد که در صورت لیچینگ کلسین با اسید نیتریک 1 مولار در دمای 80 درجه سانتی گراد به مدت 2 ساعت، تنها 35 و 45درصد از لانتانیم و نیودیمیم حل شد. با لیچینگ کلسین توسط اسید نیتریک 4 مولار در دمای 80درجه و زمان 2 ساعت، اگرچه بیش از 90 درصد عناصر لانتانیم و نیودیمیم حل شد اما 35 درصد از سریم نیز به صورت محلول درآمد(لیچینگ انتخابی نبود). در روش دوم با استفاده از پتاسیم پرمنگنات با نسبت استوکیومتری 5/1 برابر سریم، 5/3 pH= و مدت زمان 1 ساعت، 98درصد سریم محلول به صورتCe (OH) 4 ، به همراه کمتر از 1 درصد از سایر REE رسوب کرد. هیدروکسید حاصل برای تولید CeO2 در دمای 850درجه سانتی گراد به مدت 1 ساعت کلسینه شد و در نهایت CeO2 با خلوص 99درصد به دست آمد.
کلید واژگان: فسفات اسفوردی, کنسانتره کربناتی مخلوط عناصر نادر خاکی, اکسید سریم, پرمنگنات پتاسیمOne of the challenges in the rare earth elements (REE) production industry is the difficulty of separating them from each other. Therefore, in the present study, the possibility of cerium separation from carbonate concentrate of REEs containing 22.75% Ce, 9.4% La and 8.6% Nd (total REEs of 41.51%) was investigated. Two methods were used to separate Ce from other REEs. In the first method, due to the very low solubility of Ce4+, the calcination of carbonate concentrate and conversion of cerium carbonate to cerium oxide and selective dissolution of other REEs from the calcine were investigated. In the second method, prior to the carbonate precipitation of REEs, the possibility of cerium oxidation in the sulfate solution (by using potassium permanganate) and its subsequent selective separation from other REEs was investigated. Results of the calcination (first method) showed that only 35 and 45% of La and Nd were dissolved at 80⁰C after 2 hours leaching with 1 molar nitric acid, respectively. Results of the calcine leaching with 4 molar nitric acid at 80⁰C for 2 hours showed that more than 90% of the La and Nd were dissolved. In this conditions, 35% of the Ce was also dissolved and the leaching process was not selective. In the second method, using potassium permanganate with a stoichiometric ratio of 1.5 to 1 for oxidant to Ce, pH 3.5 for 1 hour, 98% of the Ce and less than 1% of La and Nd were precipitated. The resulting hydroxide was calcined at 850⁰C for 1 h to produce CeO2 and finally a Ce oxide concentrate was obtained with 99% purity.
Keywords: Esfordi phosphate concentrate, Mixed Rare Earth Elements Carbonate concentrate, Cerium Oxide, Potassium Permanganate -
بهبود شاخص های مربوط به پس برداشت و نگهداری در سردخانه یکی از اهداف اصلی برنامههای اصلاحی تولید خربزه می باشد. با توجه به رشد بازار جهانی، معرفی انواع خربزه و طالبی های جدید با قابلیت انبارمانی طولانی مدت اهمیت زیادی دارد. در این آزمایش، به منظور ایجاد یک جمعیت کامل دی آلل F1، از 6 اینبرید لاین خربزه استفاده شد. میوه های برداشت شدهدر سردخانه نگهداری شدند و شاخص های مهم پس از برداشت در طول مدت نگهداری تحت مورد اررزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که برخی شاخصها تحت تاثیر اثرات ژنی افزایشی مانند استحکام میان بر و مواد جامد محلول (SS) قرار می گیرند. تجزیه و تحلیل استحکام میان بر پیشنهاد کرد که این شاخص توسط اثرات ژنتیکی افزایشی و غیر افزایشی کنترل شود. تجزیه و تحلیل ترکیب پذیری عمومی (GCA) نشان داد که می توان اینبرد لاین خاتونی را در برنامههای اصلاحی برای تولید هیبرید خربزه با استحکام مناسب تر، کاهش تلفات انبارمانی و ماندگاری بیشتر، به عنوان والد مطلوب در نظر گرفت.
Improving postharvest and cold storage related indices is one of the main purposes of melon breeding programs. With regards to the growing global market, it is important to introduce new melon types with prolonged storability. In this experiment, six melon inbred lines were used to establish a full diallel F1 population. Harvested fruit was stored and the main postharvest indices were monitored during the storage period. The results showed that some indices were controlled by additive gene effects such as mesocarp firmness and Soluble Solids (SS). Mesocarp firmness analysis proposed that this index was controlled by additive and non-additive gene effects. General Combining Ability (GCA) analysis showed that “Khatouni” inbred line could be considered as a promising parent in breeding programs to produce melon hybrids with more appealing firmness, fewer cold storage losses, and a longer postharvest life.
Keywords: Cucumis melo, Diallel, Hybrid, Inbred line -
مقدمه
امروزه پیشرفت تکنولوژی تولیدفراورده های دندانپزشکی سبب افزایش تقاضای ترمیمهای زیبایی گردیده است. در کنار دانش واستفاده از سرامیکهای جدید در لابراتوار دندانپزشکی استفاده از سمانهای مناسب بهمراه انتخاب رنگ که میتواند برروی نتیجه نهایی رنگ ترمیم تاثیر بگذارد ضروری میباشد و هرگونه خطایی سبب افزایش هزینه ترمیم میگردد. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر سمانهای رزینی وقطرهای مختلف سرامیک بر رنگ نهایی روکش سرامیکی زیرکونیا با استفاده از اسپکتروفتومتر میباشد.
روش بررسیدر این مطالعه آزمایشگاهی، سرامیک zirkonzahn بهرنگ A2 به صورت دیسک هایی با قطر 5 و ضخامت نهایی 2/1 میلیمتر تهیه شد و از دو نوع سمان زینک فسفات و پاناویا F2 جهت سمان کردن دیسکها استفاده شد. دیسکهای سرامیکی توسط سمانهای ذکر شده بر روی بلوک کامپوزیتی(Denfil A2) سمان شدند تا تاثیر استفاده از آنها بر روی سرامیک zirkonzahn با ضخامتهای(3/0، 5/0، 7/0) نسبت به گروه کنترل(بدون سمان) توسط دستگاه اسپکتروفوتومتر بررسی گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS17 و آزمونهای آماری t-test و ANOVAمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایجنوع سمان اثر معنیداری بر روی رنگ نهایی رستوریشنهای سرامیکی zirkonzahn داشت(001/0=P-Value). ضخامت دیسک زیرکونیا اثر معنیداری بر روی رنگ نهایی رستوریشن داشت(068/0=P-value).
نتیجهگیریسمان مورد استفاده در یک رستوریشن سرامیکی(zirkonzahn) می تواند رنگ نهایی آن را بهگونهای تحت تاثیر قرار دهد که در صورت عدم انتخاب سمان مناسب و ضخامت ناکافی کور، آنرا به رستوریشنی غیر قابل قبول از لحاظ تطابق رنگ و زیبایی تبدیل کند.
کلید واژگان: دندانهای تغییر رنگ یافته, تطابق رنگ, زیرکونیاIntroductionToday as the technology of dental product fabrication progress the demand for maximum esthetic of restoration increase، is sided of knowledge and usage of new ceramic in dental lab selection of proper type and color of cement and their effect on definition color of restoration is mandatory and error in this regard increase treatment cost. Thus the aims of this study were to evaluate the influence of resin cement and different thickness in zirkonzahn ceramic on the final color of the zirkonzahn ceramic crown by spectrophotometer.
MethodsIn this invitro study ZirconzahnA2 disks were prepared with dimension 5mm diameter and 1.2 mm thickness Panavia F2 and zincphosphate cements was use as luting agent on the composite (Denfil A2) substructure. Ceramic zirkonzahn (0.3، 0.5، 0.7) mm was apply on the zirkonzahn core and the color changes in comparison to control group evaluate by easy shade II spectrophotometer. Data were analyzed with SPSS17, T-tests, and ANOVA statistical tests.
ResultsShade of the cement had significant effected on the color of zirconzahn ceramic (P value=0.001).Various thickness of zirkonzahn ceramic have different color changes result on restorations (P-value=0.068).
ConclusionCement used in a ceramic restoration (zirkonzahn) can affect the final color it in such a way that, in the absence of proper cement selection and inadequate thickness of the core, it is unacceptable in terms of color match and aesthetic restorations turn.
Keywords: Tooth discoloration, Color matching, Zirconzahn
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.