به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

fahimeh rezaei

  • Behzad Behzadnia, Haniyeh Fazeli, Fahimeh Rezaei, Saleh Moazam
    Background

    Injured athletes are prone to quit sports due to several factors, including changes in motivational regulations, and their intention to continue in sport comes with special challenges.

    Objectives

    Based on the self-determination theory (SDT), we investigated the relationship between motivational regulations and intention to continue sport in athletes with a history of injury.

    Methods

    One hundred twenty-one injured athletes (M age = 24.68, SD = 7.74) participated in this study and filled out a multi-section questionnaire.

    Results

    Path analysis showed that injured athletes’ introjected regulation positively predicted their intention to continue in sport (path coefficient = 0.30).

    Conclusions

    Findings showed that introjected regulation would consider as impornat criteria in persitising sport in athletes after experiencing injury.

    Keywords: Motivation, Introjected Regulation, Intention, Sports, Injuries, Athletes
  • فهیمه رضایی، مرضیه طالب زاده شوشتری*، بهنام مکوندی، فاطمه سادات مرعشیان
    زمینه و هدف

    یکی از عوامل بسیار مهم و تاثیرگذار در آسیب های روانی و اجتماعی، مذهب و نگرشهای معنوی افراد است؛ زیرا معنویت نگرش، شناخت و رفتار افراد را متاثر می سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری دلبستگی اضطرابی و نگرش مذهبی با آمادگی به اعتیاد با توجه به نقش میانجی گر تکانشگری بود.

    روش

    طرح پژوهش توصیفی- همبستگی و از طریق الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود که از بین آن ها تعداد 300 نفر از طریق روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب گردید. همه آزمودنی ها مقیاس آمادگی به اعتیاد، پرسشنامه تجارب روابط نزدیک، پرسشنامه دین داری، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مقیاس تکانشگری را تکمیل نمودند. داده ها از طریق الگویابی معادلات ساختاری تحلیل شدند.

    نتایج

    بر اساس نتایج، بین دلبستگی اضطرابی با تکانشگری و گرایش به اعتیاد رابطه معناداری وجود داشت. همچنین بین نگرش مذهبی با تکانشگری و گرایش به اعتیاد رابطه منفی وجود داشت. بین تکانشگری و گرایش به اعتیاد در دانشجویان رابطه مثبت وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که دلبستگی اضطرابی و نگرش مذهبی از طریق میانجیگری تکانشگری بر آمادگی بر اعتیاد دانشجویان اثر داشتند.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی برازش قابل قبولی با داده ها داشت. در نتیجه می توان با آموزش سبک های دلبستگی ایمن به خانواده ها، توجه به آموزه های معنوی، و آموزش خویشتن داری و کنترل تکانه ها از گرایش جوانان به اعتیاد جلوگیری نمود.

    کلید واژگان: معنویت, اضطراب, اعتیاد, تکانشگری, دانشجویان
    Fahimeh Rezaei, Marzieh Talebzadeh Shoushtari*, Behnam Makvandi, Fatemeh Sadat Marashian
    Background and Objectives

    Religion and spiritual attitudes are among the important factors affecting psychological and social injuries because spirituality influences people's attitudes, cognition, and behavior. The present study aimed to investigate the mediating role of impulsivity in the relationship between anxious attachment and religious attitude with the tendency to addiction among university students.

    Materials and Methods

    This descriptive-correlational study employed structural equation modeling (SEM). The study population consisted of all students at the Islamic Azad University of Ahvaz, of whom 300 were selected as the sample using convenience sampling. All participants completed the Addiction Potential Scale (APS), Experiences in Close Relationships (ECR) Scale, Religious Attitude Scale, and Dickman Impulsivity Inventory (DII). The data were statistically analyzed using SEM.

    Results

    According to the results, there was a significant relationship between anxious attachment with impulsivity (P=0.012) and the tendency to addiction (P=0.001).  Moreover, there was a negative relationship between religious attitudes with impulsivity (P=0.001) and the tendency to addiction (P=0.001). There was a positive relationship between impulsivity and the tendency to addiction in the students (P=0.001). The results also showed that impulsivity mediates the relationships between anxious attachment and religious attitudes with the tendency to addiction (P=0.001).

    Conclusions

    The results showed that the proposed model fitted the data well. Accordingly, the tendency of young people to addiction can be reduced by training families and university students in safe attachment styles, spiritual teachings, self-restraint, and control of impulses.

    Keywords: Spirituality, Anxiety, Addiction, Impulsivity, Students
  • Fahimeh Rezaei *, Hasan Mohammadzadeh, Behzad Behzadnia
    Background
    Despite the growing body of research showing the effectiveness of motor interventions for children both physically and cognitively, there is still a lack of sufficient information regarding the effects of different motor programs and finding suitable interventions to improve motor and cognitive skills in early childhood. This study was conducted to investigate and compare the effects of cognitive and metacognitive factors in motor interventions on the motor and cognitive skills of preschool children.
    Methods
    Sixty-six 6-year-old children (32 girls, 34 boys) participated in this study and were randomly assigned to three experimental groups (motor group (7 girls, 10 boys), motor-cognitive group (8 girls, 8 boys), and motor-metacognitive group (7 girls, 9 boys)) along with a control group (10 girls, 7 boys). The participants in all three experimental groups received a motor program specific to their group for 18 sessions. The Bruininks-Oseretsky test of motor proficiency (BOT-2), the Toulouse-Pieron cancellation test (TP), and the Head-Toes-Knees-Shoulders task (HTKS) were used to collect data. Multivariate repeated measures and multivariate analysis of covariance were used for data analysis.
    Results
    The findings showed that, compared to the control group, the improvement of cognitive skills in the motor-cognitive group was more than that in the motor and motor-metacognitive groups (p < 0.05). Also, the improvement of motor skills in the motor-metacognitive group was more than that in the motor and motor-cognitive groups (p < 0.05).
    Conclusion
    According to the results obtained, it seems that if motor interventions are combined with cognitive and metacognitive activities, they can have more cognitive and motor benefits for preschool children.
  • مهتا اسکندرنژاد، فهیمه رضایی*

    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ویژگی های الکتروانسفالوگرافی و عملکرد ورزشی بازیکنان گلبال انجام شد. در یک طرح نیمه آزمایشی، 27 ورزشکار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 8 جلسه هفتگی 120 دقیقه ای تحت مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. قبل و بعد از مداخله، سیگنال های مغزی با چشمان بسته از نواحی Cz، O1، Fz، F3 و F4 ثبت شد. همچنین از دو مهارت دقت شوت و جهت یابی برای سنجش عملکرد ورزشی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تغییر معنادار و افزایشی در امواج تتا، آلفا، SMR و بتا داشته است. همچنین عملکرد ورزشی بازیکنان گلبال بهبود یافته است. براساس یافته های این مطالعه، به نظر می رسد آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی علاوه بر ارتقای عملکرد ورزشی، باعث ایجاد سازگاری هایی در دستگاه عصبی شود.

    کلید واژگان: مراقبه ذهن آگاهی, گلبال, ورزشکاران نابینا, الکتروانسفالوگرام
    Mahta Eskandarnejad, Fahimeh Rezaei *

    The aim of this study was to investigate the effect of mindfulness-based stress reduction training on EEG and athletic performance of goalball players. In a semi-experimental design, 27 athletes were selected by purposive sampling and randomly assigned to experimental and control groups. The participants in the experimental group underwent mindfulness-based stress reduction intervention for 8 sessions of 120 minutes per week, but the control group did not receive any intervention. Before and after the intervention, brain signals with closed eyes were recorded from Cz, O1, Fz, F3 and F4 regions. Also, two skills of throwing accuracy and orientation were used to measure athletic performance. The results of mixed analysis of variance showed that the experimental group had a significant and increasing change in theta, alpha, SMR and beta waves compared to the control group. The athletic performance of goalball players has also improved. Based on the findings of this study, it seems that MBSR training, in addition to improving athletic performance, it creates adaptations in the nervous system.

    Keywords: Mindfulness meditation, Goalball, Blind athletes, Electroencephalogram
  • مهتا اسکندرنژاد، فهیمه رضایی*

    مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان یکی از درمان های شناختی- رفتاری موج سوم شناخته می شود. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش مهارت های ذهن آگاهی و توانایی های شناختی در ورزشکاران نابینا و کم بینا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه ورزشکاران گلبالیست استان آذربایجان شرقی در سال 98 تشکیل می دادند که از این میان 27 ورزشکار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 8 جلسه هفتگی 120 دقیقه ای تحت مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. قبل و بعد از مداخله، پرسشنامه های ذهن آگاهی ورزشی و توانایی های شناختی توسط شرکت کنندگان دو گروه تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون های ویلکاکسون و یومن- ویتنی تحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات مربوط به مهارت های ذهن آگاهی و توانایی های شناختی در شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون به طور معناداری بالاتر است. با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در ارتقای مهارت های ذهن آگاهی و توانایی های شناختی ورزشکاران نابینا و کم بینا موثر است. لذا، به عنوان یک مداخله شناختی- رفتاری برای بهبود شناخت و ذهن آگاهی این ورزشکاران توصیه می شود.

    کلید واژگان: کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی, اختلال بینایی, توانایی های شناختی, ورزشکار
    Mahta Eskandarnejad, Fahimeh Rezaei *

    Mindfulness-based interventions are recognized as one of the third wave cognitive-behavioral therapies. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of mindfulness-based stress reduction program on increase mindfulness skills and cognitive abilities of blind and visually impaired athletes. The research method was quasi-experimental and its design was pretest-posttest with a control group. The statistical population consisted of all goalball players in East Azerbaijan province in 2019, from which 27 players were selected by purposive sampling and randomly assigned to experimental and control groups. The participants in the experimental group underwent mindfulness-based stress reduction intervention for 8 sessions of 120 minutes per week. Before and after the intervention, mindfulness inventory for sport and cognitive abilities questionnaires were completed. Data were analyzed using Wilcoxon and Mann-Whitney U tests. The results showed that the mean scores related to mindfulness skills and cognitive abilities in the participants of the experimental group were significantly higher than the control group in the post-test stage. According to the results, it seems that MBSR is effective in improving the mindfulness skills and cognitive abilities of blind and visually impaired athletes. Therefore, it is recommended as a behavioral-cognitive intervention to improve the cognition and mindfulness of these athletes.

    Keywords: Mindfulness-based stress reduction, visual impairment, Cognitive Abilities, athlete
  • Mahta Eskandarnejad, Fahimeh Rezaei*
    Background

    Physical and cognitive activities have positive effects on cognitive functions, but have been rarely applied in combination. The aim of present study was to investigate the effect of physical activity with different levels of cognitive load on executive control network of attention in youth.

    Methods

    30 sedentary female students with an average age 22.63 ± 1.92 years were selected by convenience sampling and divided into three groups (physical activity without cognitive load, physical activity with cognitive load and control). The experimental groups practiced training program specific to groups for 16 sessions, but the control group performed their daily activities. Participants performed Attention Networks Test before and after the training program. Data were analyzed by ANCOVA in the significant level of 0.05.

    Results

    The results of statistical test showed no a significant difference between the scores of the three groups in executive control network of attention.

    Conclusion

    According to the results of this study, it seems that physical activity with and without cognitive load does not have a significant effect on the efficiency of the executive control network of attention in young people.

    Keywords: Aerobic, Attention Networks, Cognitive Load, Exercise, Executive Control
  • بررسی کیفیت زندگی ورزشکاران بازنشسته مقیم تبریز
    محمدتقی اقدسی، فهیمه رضایی*
    مقدمه و هدف

    یکی از عوامل بسیار مهم در ارتقاء سطح سلامت افراد جامعه، ورزش و فعالیت بدنی است که پرداختن به موضوع آن در ارتباط با کیفیت زندگی، ضروری به نظر می رسد. هدف از این مطالعه، بررسی میزان کیفیت زندگی ورزشکاران بازنشسته بود.

    مواد و روش ها

     روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، تمامی پیشکسوتان ورزشی شهرستان تبریز بودند که با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، 104 پیشکسوت با میانگین سنی 8/45±51/68 سال از 14 رشته ورزشی انتخاب شدند و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تی مستقل تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین میزان فعالیت ورزشی بعد از بازنشستگی با خرده مقیاس سلامت روانشناختی و بهترین عنوان قهرمانی کسب شده توسط این افراد با خرده مقیاس روابط اجتماعی، ارتباط معناداری وجود دارد؛ اما در کیفیت زندگی کل و خرده مقیاس های سلامت جسمی و محیط، رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین پیشکسوتان رشته های انفرادی و تیمی به لحاظ میزان رضایت از کیفیت زندگی وجود ندارد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این پژوهش، می توان اظهار کرد که پیشکسوتان ورزشی فعال با استفاده از هرگونه فعالیت بدنی، از نظر سلامت روانی نسبت به هم نوعان غیرفعال خود، در وضعیت بهتری قرار دارند.

    کلید واژگان: فعالیت بدنی, کیفیت زندگی, سلامت روانشناختی, پیشکسوت ورزشی
    Assessing the Quality of Life of Retired Athletes Living in Tabriz
    Mohammad Taghi Aghdasi, Fahimeh Rezaei*
    Introduction and purpose

    Exercise and physical activity is an important factor in the promotion of public health of people in the community, and address the issue relationship between exercise with quality of life it seems necessary. The aim of this study was to determination the quality of life in retired athletes.

    Materials and Methods

    In this descriptive correlational study, the statistical population was all sports pioneers in Tabriz city that 104 pioneers with a mean age of 51.68 ± 8.45 years were selected from 14 sports by snowball sampling and have completed World Health Organization Quality Of Life (WHOQOL) questionnaire. Data were analyzed using the Pearson correlation coefficient and independent sample t-test.

    Findings

    The results showed that there is a significant relationship between the amount of post-retirement sports activity with the psychological health subscale and the best championship title earned by these persons with the social relations subscale; but in the physical health and environment subscales and the total life quality score there was no significant relationship. The results also showed that there is no significant difference between team and individual pioneers in the level of satisfaction from quality of life.

    Conclusion

    According to the results of this study, it can be stated that active sports pioneers are in a better mental health condition than their inactive counterparts using the any type of physical activity.

    Keywords: Physical Activity, Quality of Life, Psychological Health, Sports Pioneers
  • طاها عشایری*، اعظم رجبی نسب، ایوب منتی، فهیمه رضایی
    شعارهای انتخاباتی جامعه ایران، دوران گذاری را طی 40 سال اول انقلاب تجربه کرده اند. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوای شعارهای انتخاباتی دولت های پسا انقلابی ایران بین سال های 1358 تا 1396 بر مبنای نظریه ارزش بقاء و ارزش وجودی رونالد اینگلهارت (متفکر نوسازی و پسانوسازی) بوده است. روش پژوهش، از نوع تحلیل محتوای کیفی و ابزار آن، داده های تاریخی دولت های پس از انقلاب 1357 است که به روش دموکراتیک و بر اساس آرای انتخاباتی، سکان نظام را بر عهده گرفته اند. جامعه آماری، تمامی شعارهای دولت های منتخب و حجم نمونه به روش تمام شماری، 12 مورد پوستر را دربرمی گیرد و سازوکار انتخاب، تعمدی، هدفمند و غیرتصادفی بوده است. بر اساس نتایج، طبق نظریه بقاء (کمیابی) و فرامادی (ابراز وجود) اینگلهارت، شعارها در دهه 60 دارای ارزش های مادیگرایانه ملی (فقرزدایی، مستضعفان، رفع بیکاری، عدالت اقتصادی، رونق تولید)، در دهه 70 برخوردار از ارزش های پسا مادی ملی (مدارای اجتماعی، عدالت اجتماعی، اخلاق، هنجارهای اجتماعی، توسعه مدنی) و در دهه 90 شامل طیفی از ارزش های پسا مادی، مادی ملی و فراملی (برابری طبقاتی، توسعه اجتماعی، حل بحران های اقتصادی، پیام اخلاقی جهانی، فرهنگ سیاسی، ارزش دموکراتیک) بوده اند؛ جهت آنها از طبقه پایین، به طبقه متوسط و در نهایت، طبقات ترکیبی (پایین، متوسط و بالا) و از سطح محلی ملی، به سطح جهانی فراملی چرخش داشته و کانون اشتراک شان، مسئله طبقاتی اقتصادی (بهبود پایگاه اقتصادی اجتماعی، رفع فقر و بیکاری، کاهش فاصله طبقاتی جامعه) بوده است و نوعی گذار از دوره کمیابی یا ارزش های بقاء (ناامنی غذایی، بی ثباتی اقتصادی و نیازهای مادی، کارکردی عینی) به سمت ارزش های ابراز وجود یا دوران بلوغ توسعه (ارزش های دموکراتیک، جهانی، زیباشناختی و انتزاعی) را تجربه کرده اند.
    کلید واژگان: دولت های پسا انقلابی, ارزش بقاء, ابراز وجود, سیاست خارجی, رونالد اینگلهارت
    Taha Ashayeri *, Azam Rajabinasab, Ayoub Menati, Fahimeh Rezaei
    The electoral slogans of the Iranian society have experienced a transformation during the first 40 years of the revolution. The purpose of this study was to analyze the content of the election slogans of post-revolutionary Iranian governments between 1979 and 2017 based on the theory of survival value and existence value of Ronald Inglehart (modernization and post-modernization expert). The research method is qualitative and data were collected from the post-revolutionary governments. The statistical population was all the slogans of the elected governments from which 12 posters were selected by porpusful sampling techniqe. The results showed that Slogans were materialistic-national values (poverty alleviation, the poor, employment, Economic justice, production boom) in the 1980s, national post-material values (Social tolerance, social justice, ethics, social norms, civic development) in the 1990s, A range of post-material, material-national and transnational values (Class equality, social development, resolving economic crises, global moral message, political culture, democratic value) in the 2000s. Their direction shifted from the lower to the middle class and finally, the composite classes (lower, middle, and high) and from the local-national level to the global-transnational level. Their common denominator was the class-economic issue (improving the socio-economic situation, eliminating poverty and unemployment, reducing the class distance of society). They experienced a kind of transition from a period of scarcity or survival values (food insecurity, economic instability and material, functional-objective needs) to assertive values or a period of developmental maturity (democratic, global, aesthetic and abstract values).
    Keywords: Post-Revolutionary Governments, Survival Value, Assertiveness, foreign policy, Ronald Inglehart
  • مهتا اسکندرنژاد*، فهیمه رضایی
    فعالیت های بدنی و شناختی اثرهای مثبتی بر عملکردهای شناختی دارند، اما به ندرت در ترکیب با یکدیگر استفاده شده اند؛ ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر فعالیت بدنی با سطوح متفاوت بار شناختی بر امواج مغزی قشر سینگولیت انجام شد. در این پژوهش نیمه تجربی، 30 دانشجوی دختر کم تحرک با متوسط سنی 92/1 ± 63/22 سال به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و براساس جایگزینی تصادفی در سه گروه 10 نفره (فعالیت بدنی بدون بار شناختی، فعالیت بدنی با بار شناختی و کنترل) قرار گرفتند. نمونه های دو گروه تجربی به مدت 16 جلسه در برنامه تمرینی مخصوص به گروه خود قرار گرفتند، اما گروه کنترل به فعالیت روزانه خود پرداختند. قبل و بعد از برنامه تمرینی، امواج مغزی با استفاده از دستگاه EEG در حالت استراحت و با چشمان باز ثبت شد و داده های نواحی Fz، Cz و Pz در امواج مغزی دلتا، تتا، آلفا و بتا با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد.نتایج نشان داد که موج مغزی دلتا در ناحیه Fz کاهش یافت و موج مغزی آلفا در ناحیه Pz از نظر آماری افزایش معناداری در شرکت کنندگان هر دو گروه آزمایش داشت، اما تفاوت معناداری بین اثرگذاری فعالیت بدنی با و بدون بار شناختی بر امواج مغزی قشر سینگولیت مشاهده نشد. براساس یافته های این مطالعه، بهره گیری از هر نوع فعالیت بدنی (با و بدون بار شناختی)، احتمالا بتواند شرایط تحریک نورون ها را در سطح قشر سینگولیت مغز فراهم آورد و باعث ایجاد سازگاری هایی در دستگاه عصبی شود.
    کلید واژگان: ایروبیک, قشر مغز, الکتروانسفالوگرافی
    Mahta Eskandarnejad *, Fahimeh Rezaei
    Physical and cognitive activities have positive effects on cognitive functions, but have been rarely applied in combination with each other. Therefore, the aim of present study was to investigate the effect of physical activity with different levels of cognitive load on the cingulate cortex's brain waves. The present study is semi-experimental. 30 sedentary female students with an average age 22.63 ± 1.92 years were selected by convenience sampling and equally divided into three groups (physical activity without cognitive load, physical activity with cognitive load and control). The experimental groups practiced specific training program for 16 sessions, but the control group performed their daily activities. Brain waves, before and after the training program, was recorded using EEG device in resting position and with open eyes. Fz, Cz and Pz data in the Delta, Theta, Alpha and Beta brain waves were analyzed using MANCOVA and Bonferroni post-hoc test in the significant level of 0.05. The results showed a significant decrease for Delta brain wave in Fz and a significant increase for Alpha brain wave in Pz among participants into both experimental groups. On the other hand, there was no significant difference between the effects of physical activity with and without cognitive load on the cingulate cortex's brain waves. According to the findings of the present study, physical activity with and without cognitive load could possibly provide the conditions for stimulation of neurons in the cingulate cortex, which may lead to adaptation in the nervous system.
    Keywords: : Aerobic, Cerebral cortex, Electroencephalography
  • مریم صالحی*، حسن محمدزاده، فهیمه رضایی
    مقدمه

    هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر یک دوره اسب سواری درمانی بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروز بود.

     مواد و روش ها:

    پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و یک گروه کنترل است. در میان بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز 24 بیمار از یک مرکز بالینی در اصفهان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های تجربی و کنترل قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون، شرکت کنندگان پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مالتیپل اسکلروز (54-MSQOL) را تکمیل کردند. سپس گروه تجربی به مدت 8 هفته (3 روز در هفته به مدت 30 دقیقه) به انجام تمرینات اسب سواری درمانی پرداختند. بعد از اتمام مداخله، از شرکت کنندگان هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. 

    یافته ها:

     بین میانگین نمرات گروه های تجربی و کنترل در ابعاد سلامت جسمانی و روانی کیفیت زندگی تفاوت معنی داری مشاهده شد. 

    نتیجه گیری: 

    داده ها نشان داد که اسب سواری درمانی اثر مثبتی بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروز دارد.

    کلید واژگان: کیفیت زندگی, مالتیپل اسکلروز, زنان
    Maryam Salehi*, Hasan Mohammadzadeh, Fahimeh Rezaei
    Introduction

    The aim of this study was to examine the effect of hippotherapy on quality of life in women with multiple sclerosis.

    Materials and Methods

    This study is a semi-experimental study with pre-test and post-test and a control group. Among patients with multiple sclerosis, 24 patients from a clinical center in Isfahan were recruited through convenient sampling and randomly and put in the experimental and control groups. In the pre-test step, participants filled out Multiple Sclerosis Quality of Life-54 Questionnaire. Then, the experimental group practiced hippotherapy training for 8 weeks (3 days in a week for 30 minutes). After completing the intervention, subjects in both groups participated in the post-test.

    Results

    A significant difference between the mean scores of the experimental and control groups in physical and mental health dimensions of quality of life was observed.

    Conclusion

    Our data indicate that hippotherapy training has a positive effect on the quality of life of women with multiple sclerosis.

    Keywords: Quality of Life, Multiple Sclerosis, Women
  • فهیمه رضایی، معصومه نژادعلی*، مهدی هدایتی
    سابقه و هدف
    بیماری کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) یک اختلال مزمن کبدی ناشی از تجمع بیش از حد چربی در کبد است. آدیپو نکتین، پروتئین مترشحه از بافت چربی، باعث تخفیف التهابات کبدی می گردد. در این تحقیق ارتباط پلی مورفیسم rs17300539 ژن آدیپونکتن با بیماری کبد چرب غیرالکلی بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مورد- شاهدی روی 80 فرد مبتلا به NAFLD و 80 فرد سالم انجام شد. تعیین پلی مورفیسم rs17300539 با روش PCR-RFLP و تکنیک الکتروفورز انجام شده است. سطح هورمون های آدیپونکتین و انسولین به وسیله کیت الایزا اندازه گیری شد.
    نتایج
    یافته ها نشان داد تفاوت معنی دار در فراوانی آلل ها بین دو گروه مورد و شاهد وجود ندارد (0/05<P). میزان BMI در بیماران حامل ژنوتیپGA بیشتر از حاملین GG بود (0/05>P). همچنین، فشار دیاستولیک در مردان بیمار حامل ژنوتیپGA بیشتر از حاملین GG بود (0/05>P). به علاوه، در زنان بیمار حامل ژنوتیپ GA میزان تری گلیسرید و آسپارتات آمینوترانسفراز بیشتر از زنان بیمار حامل GG بود (0/05>P).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد آلل G در کم شدن عوارض حاصل از بیماری کبد چرب غیرالکلی موثر است.
    کلید واژگان: کبد چرب غیر الکلی, آدیپونکتین, پلی مورفیسم, بافت چربی
    Fahimeh Rezaei, Masoumeh Nezhadali*, Mehdi Hedayati
    Background
    Non-alcoholic fatty liver disease (NAFLD) is a chronic liver disorder, resulting from exceeding fat cumulating in the liver .Adiponectin, a protein secreted from the adipose tissue, reduces liver inflammation. In this study, the relationship between adiponectin rs17300539 gene polymorphism and a non-alcoholic fatty liver disease was investigated.
    Materials and Methods
    This case-control study was conducted on 80 subjects with NAFLD and 80 healthy subjects. The determination of polymorphism rs17300539 of adiponectin gene was performed by the PCR-RFLP method and electrophoresis technique. The plasma levels of adiponectin and insulin hormones were measured by an enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) kit.
    Results
    The results showed that there was no significant difference in allele frequencies between the two groups of the case and control (P>0.05). The body mass index (BMI) in genotype GA carriers was higher than that of genotype GG carriers (P<0.05). Moreover, the diastolic blood pressure in the male patients carrying the genotype GA was higher than that in the genotype GG carriers (P<0.05). In the female patients carrying the genotype GA, the AST and triglyceride levels were higher than the GG female carriers (P<0.05).
    Conclusion
    It seems that the allele G can be beneficial in reducing the side-effects of the non-alcoholic fatty liver disease.
    Keywords: Non-alcoholic fatty liver, Adiponectin, Polymorphism, Adipose tissue
  • مهتا اسکندرنژاد، فهیمه رضایی*، مریم جاهدی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سطح داوری و نوع رشته ورزشی با میزان خطای ادراک عمق داوران ورزشی در رنگ‏های سرد و گرم انجام گرفت. بدین‏منظور 30 داور ورزشی شامل 15 داور از رشته های گروهی و 15 داور از رشته های انفرادی از پنج درجه داوری (درجه سه، درجه دو، درجه یک، درجه ملی و درجه بین المللی) و 15 فرد غیرورزشکار به روش نمونه‏گیری دردسترس انتخاب شدند. میانگین سنی نمونه آماری (93/11±)53/38 سال بود. ادراک عمق شرکت‏کنندگان در هر رنگ (آبی، سبز، قرمز و نارنجی) در دو کوشش متوالی به کمک دستگاه ادراک عمق، رنگ و شکل ارزیابی شد. میانگین این هشت کوشش به عنوان نمره ادراک عمق کل افراد در نظر گرفته شد. میانگینرنگ‏هایآبیو سبزبه‏عنوانرنگ‏هایسردو میانگینرنگ‏هایقرمزونارنجیبه‏عنوانرنگ‏هایگرمثبتشد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن، تحلیل واریانس یک‏طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد همبستگی معناداری بین سطح داوری با میزان خطای ادراک عمق وجود ندارد؛ همچنین یافته ها بر نبود تفاوت معنادار در میزان خطای ادراک عمق بین داوران رشته های گروهی و انفرادی دلالت داشت. بااین‏حال، این دو گروه به‏طور معناداری ادراک عمق بهتری نسبت به گروه غیرورزشکار داشتند. همچنین در مقایسه خطای ادراک عمق در رنگ‏های سرد و گرم بین سه گروه نیز، داوران رشته های گروهی و انفرادی به‏طور معناداری در رنگ‏های سرد نسبت به افراد غیرورزشکار برتر بودند. به‏طورکلی این مطالعه نشان می‏دهد که مهارت‏های بینایی ممکن است بین داوران ورزشی و افراد غیرورزشکار متفاوت باشد.
    کلید واژگان: ادراک عمق, داوران ورزشی, رنگ های سرد, رنگ های گرم
    Mahta Eskandarnejad, Fahimeh Rezaei *, Maryam Jahedi
    The aim of present study was to investigation relationship between refereeing level and type of sport field with sport referees’ amount of depth perception error in cold and warm colors. To do so, 30 referees including 15 referees of team fields and 15 referees of individual fields with different referee's degree (A, B, C, National degrees and International degrees) and 15 non-athlete individuals were selected using availability sampling method. Average age of statistical sample was 38.53(±11.93). Subject's depth perception in each color (blue, green, red & orange) have been evaluated in two continues tries by the depth, color and shape perception apparatus. The average of these eight tries was used as individual's depth perception score. The average of blue and green colors was used as cold colors and the average of red and orange colors was used as warm colors. Data were analyzed using Spearman correlation coefficient, one-way analysis of variance (ANOVA) and Bonferroni post-hoc test. Results of present study indicated that there was no significant correlation between refereeing level and error amount of depth perception. Also, there was no significant difference between referees of team and individual fields in error amount of depth perception. However, sport referees were significantly better than non-athlete individuals. Also, in comparison the depth perception error in cold and warm colors between three groups, referees of team and individual fields were significantly better than non-athlete individuals in cold colors. Generally, this study shows that visual skills may be different between sport referees and non-athlete individuals.
    Keywords: Depth Perception, Sports Referees, Cold Colors, Warm Colors
  • مهتا اسکندرنژاد، فهیمه رضایی*
    مقدمه
    ورزش و فعالیت جسمانی اثرات مثبتی بر عملکردهای جسمی و روانی دارند. اما نیاز است تاثیر آن ها بر عملکردهای شناختی با جزئیات بیشتری توضیح داده شود. بنابراین مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر ورزش هوازی بر شبکه های عصبی توجه و حافظه کاری انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه نیمه تجربی، 20 زن غیر فعال با میانگین سنی 2/03 ± 22/65 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور مساوی به گروه های تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی در 16 جلسه ورزش هوازی شرکت کردند. پیش و پس از اتمام مداخله تمرینی، عملکرد شرکت کنندگان با استفاده از آزمون شبکه های توجه و تکلیف ان بک مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج ما نشان داد که حافظه کاری در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش داشت. با این حال تفاوت معنی داری در شبکه موقعیت یابی توجه وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    داده های ما در راستای استفاده از ورزش هوازی به منظور بهبود حافظه کاری است. علاوه بر این به نظر می رسد که تاثیر ورزش هوازی بر شناخت انتخابی بوده و به ماهیت عملکرد شناختی هدفمند و همچنین بسترهای مغزی آن ها بستگی دارد.
    کلید واژگان: آثار روانشناسی, حافظه کوتاه مدت, ورزش, فیزیولوژی روانشناسی, توجه
    Mahta Eskandarnejad, Fahimeh Rezaei *
    Introduction
    Exercise and physical activity have positive impacts on the physical and mental functions. However, their impact on cognitive functions needs to be elucidated in further details. Therefore, the present study was performed to determine the effect of aerobic exercise on neural network of attention and working memory.
    Materials And Methods
    In this semi- experimental study, 20 inactive women with mean age of 22.65±2.03 years were selected by available sampling and equally divided into experimental and control groups. The experimental group participated in 16 sessions of aerobic exercise. Before and after the completion of training intervention, participant’s performance was assessed using attention network test and N-back task test. Data were analyzed by the multivariable analysis of covariance method.
    Results
    Our results showed that working memory in the experimental group was significantly increased compared to the control group. However, there were no significant differences in orienting network of attention.
    Conclusion
    Our data are in line with the use of aerobic exercise to reinforce working memory. In addition, it seems that the impact of aerobic exercise on cognition is selective and depends on the nature of the targeted cognitive function as well as their brain substrates.
    Keywords: Consciousness, Psychological Phenomena, Music, Cognition, Brain
  • فهیمه رضایی، مهتا اسکندرنژاد *، حسن عشایری
    هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش مهارت ایروبیک بر کارایی شبکه موقعیت یابی توجه بود. از میان دانشجویان دانشگاه تبریز، 20 دانشجوی کم تحرک با دامنه سنی 19 تا 25 سال از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل به تعداد یکسان قرار گرفتند. مداخله تمرینی به مدت 16 جلسه روی گروه آزمایشی اعمال شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار جمع آوری اطلاعات، آزمون شبکه های توجه بود. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها حاکی از عدم وجود تفاوت معنادار بین گروه ها در شبکه موقعیت یابی توجه بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که احتمالا اثر ورزش بر شناخت انتخابی بوده و به ماهیت عملکردهای شناختی و بسترهای مغزی مرتبط با آن ها بستگی دارد.
    کلید واژگان: مهارت ایروبیک, شبکه های توجه, شبکه موقعیت یابی
    Fahimeh Rezaei, Mahta Eskandarnejad *, Hassan Ashayeri
    The aim of this study was to investigate the effect of aerobic skill training on performance of orienting network of attention. Therefore, 20 sedentary students from University of Tabriz with an age range of 19 to 25 years old were selected using the convenience sampling and divided into two groups of the experimental and control. Training intervention for 16 sessions was performed on the experimental group, but the control group didn’t receive any intervention. Attention Network Test was used for data collection. For data analysis, the Univariate Analysis of Covariance (ANCOVA) method was used. The results showed no significant difference between two groups in orienting network of attention. Therefore, it can be concluded that effect of exercise on cognition has been selective and depends on the nature of cognitive functions and their related brain substrates.
    Keywords: Aerobic skill, Attention Networks, Orienting Network
  • مهتا اسکندرنژاد، حسن عشایری، فهیمه رضایی
    هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر فعالیت هوازی با و بدون بار شناختی بر شبکه هشدار توجه بود. جهت انجام این پژوهش نیمه تجربی که شامل دو گروه تجربی و یک گروه کنترل بود، 30 دانشجوی کم تحرک (با میانگین سنی 92/1±63/22 سال) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت مساوی در سه گروه 10 نفره جای گرفتند. دو گروه تجربی به مدت 16 جلسه تحت مداخله تمرینی مخصوص گروه خود قرار داشت؛ اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. شایان ذکر است که آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله به وسیله آزمون شبکه های توجه ارزیابی شدند و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل گردید. نتایج نشان می دهد که تفاوت معناداری بین نمرات گروه های تجربی و کنترل در شبکه هشدار وجود ندارد. با توجه به نتایج به نظر می رسد که اثرگذاری ورزش بر شناخت، به ماهیت عملکردهای شناختی و بسترهای مغزی مرتبط با آن ها بستگی داشته باشد.
    کلید واژگان: فعالیت هوازی, بار شناختی, شبکه های توجه, شبکه هشدار
    Mahta Eskandarnejad, Hassan Ashayeri, Fahimeh Rezaei
    The purpose of this study was to investigate the effect of aerobic activity with and without cognitive load on alerting network of attention. The research method was semi-experimental, with two experimental groups and one control group. For this purpose, 30 sedentary students with an average age of 22.63±1.92 years were selected by purposive sampling and assigned to three groups of 10. The experimental groups practiced specific training program for 16 sessions, but the control group didn’t receive any intervention. The participants before and after the training program were assessment by Attention Networks Test (ANT). For data analysis, the Univariate Analysis of Covariance (ANCOVA) method was used. The results showed that there is no a significant difference between experimental groups and control group in alerting network. According to the results, it seems that effects of exercise on cognition depend on the nature of the cognitive functions and its brain substrates.
    Keywords: Aerobic Activity, Cognitive Load, Attention Networks, Alerting Network
  • امیر اصغری باغ خیراتی، مصطفی عبداللهی، کیوان کرامتی، فهیمه رضایی
    زمینه و هدف
    گیاه آویشن باغی و بابونه آلمانی من جمله گیاهان دارویی بوده که بنابر اطلاعات علمی موجود دارای اثرات ضدالتهابی می باشند. درد احشایی یک احساس ناخوشایند است که درمان آن با داروهای سنتتیک دارای عوارضی همچون وابستگی روانی، دیسکرازی خونی و مضرات دیگر بوده و تجویز داروهای گیاهی رهیافت مناسبی برای کاهش این عوارض می باشد. این پژوهش جهت بررسی اثر تسکینی عصاره های هیدروالکلی آویشن باغی و بابونه آلمانی و نیز اثر تجویز توامان آنان بر درد احشایی انجام شد. ). موش ها به صورت تصادفی به پنج شامل 36± g4 انجام گرفت ( N-MRI موش سوری نر نژاد 40
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی بر روی ) و گروه های درمانی 2 mg/kg گروه کنترل منفی دریافت کننده ی سرم فیزیولوژی، گروه کنترل مثبت دریافت کننده ی فلونیکسین مگلومین ( ) تقسیم بندی شده و داروها و عصاره های هیدروالکلی 300 mg/kg) و آویشن-بابونه(300 mg/kg)، بابونه آلمانی(300 mg/kgآویشن باغی( %0/6 دقیقه پس از هر تجویز، موش ها برای القاء درد احشایی مورد تزریق اسید استیک 15مذکور را به صورت درون صفاقی دریافت نمودند. و SPSS دقیقه تعیین گشت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری 30 ) قرار گرفته و اثرات ضد دردی با شمارش تعداد رایت ها طی 10 ml/kg( مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند.P >0/001 در سطح معنی داری Tukey آنالیز واریانس یک طرفه و تست تکمیلی ) سبب کاهش معنی دار درد در مقایسه با گروه 150 mg/kg) و آویشن(150 mg/kg
    یافته ها
    تجویز توامان عصاره های هیدروالکلی بابونه( ) به صورت مجزا کاهش معنی دار درد را در مقایسه 300 mg/kg) و بابونه (300 mg/kg ). اما عصاره های آویشن( P>0/001کنترل منفی شد( .)P<0/001با گروه کنترل منفی نمایان نساختند(
    نتیجه گیری
    تجویز توامان گیاهان آویشن و بابونه دارای اثر سینرژیسمی در زمینه تسکین درد احشایی نسبت به تجویز مستقل هر یک از این دو گیاه بوده ولی بایستی اثر ضد دردی ترکیبات مذکور طی کارآزمایی بالینی مورد مطالعه قرار گیرد.
    کلید واژگان: گیاه آویشن, بابونه, درد احشایی, ضد دردی
    Amir Asghari Bagh Kheirati, Mostafa Abdollahi, Keyvan Keramati *, Fahimeh Rezaei
    Aims and
    Background
    Based on existing scientific information, Thymus vulgaris and Matricaria chamomilla are two kinds of herbs with some anti-inflammatory effects. There are some serious side effects such as psychological dependence or blood dyscrasia subsequent to using synthetic drugs in order to treat unpleasant feeling due to Visceral pain. In order to lessen the side effects, administration of herbal medicines could be helpful. The purpose of this study is evaluating the palliative effects of hydroalcholic extracts of Thymus vulgarisand Matricaria chamomilla and their Synergistic effects on visceral pain.
    Materials And Methods
    This experimental study was performed on 40 N-MRI male mice (36±4g) who were randomly divided into five groups: the Negative Control group treated with normal saline, Positive Control group treated with Flunixin meglumine(2 mg/kg) and the groups of Thymus vulgaris therapy(300mg/kg), Matricaria chamomilla therapy (300mg/kg) and the last one that received both Thymus and Matricaria (total 300mg/kg).These groups received drugs and hydroalcholic extracts with intraperitonial injection. The Mice were injected with acetic acid 0.6% (10ml/kg) to make visceral pain; 15 minutes after each intraperitonial administration, the palliative effects were recorded by counting the number of writhing in 30 minutes. The data was analyzed by SPSS statistical software and One-Way ANOVA (Tukey) test. The significant value was shown with (p Findings: Co-administration of Thymus vulgaris (150 mg/kg) and Matricaria chamomilla (150 mg/kg) showed a significant reduction of pain compared to negative control group(p0.001).
    Conclusion
    Co-administration of Thymus vulgaris and Matricaria chamomilla can be more effective than their single administration; however further clinical studies are necessary to find a suitable place for them among other visceral analgesics.
    Keywords: Thymus plant, Matricaria, Visceral Pain, Analgesics
  • محمد رسول خدادادی *، فهیمه رضایی، سیدحجت زمانی ثانی
    امروزه تمرینات پلایومتریک به عنوان شیوه ای موثر که در پی تقویت عملکردهای سرعتی و انفجاری ورزشکاران است، مورد توجه مربیان قرار گرفته است. لذا هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر شش هفته تمرینات پلایومتریک بر توان انفجاری اندام تحتانی تکواندوکاران و شمشیربازان می باشد. جامعه آماری این پژوهش نیمه تجربی، تکواندوکاران و شمشیربازان دختر شهر تبریز در سال 1392 هستند که از بین آنان 7 تکواندوکار و 7 شمشیرباز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه تجربی قرار گرفتند. نمونه هر دو گروه به مدت شش هفته (سه جلسه در هفته) به انجام تمرینات منتخب پلایومتریک پرداختند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف برای نرمال بودن داده ها و از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه هم بسته برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج آماری نشان داد که تمرینات پلایومتریک به طور معناداری باعث افزایش توان انفجاری اندام تحتانی آزمودنی ها می شود، اما اثر گروه (رشته ورزشی) معنادار نبوده است. بررسی تفاوت بین تکواندوکاران و شمشیربازان در تاثیر تمرینات پلایومتریک بر توان بی هوازی اندام تحتانی معنادار نیست. نتیجه گرفته می شود که تمرینات پلایومتریک به عنوان یک روش تمرینی کم هزینه، انجام پذیر و ثمربخش در کنار سایر روش های تمرینی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: تمرینات پلایومتریک, توان بی هوازی, اندام تحتانی, تکواندوکار, شمشیرباز
    Rasoul Khodadi *, Fahimeh Rezaei, Seyed Hojjat Zamani Sani
    Nowadays, coaches were concerned to the plyometric as an effective way to strengthen the functions in fast and explosive athletes The aim of the present study, compared the effects of six weeks of plyometric training on anaerobic power of the lower extremities is the taekwondo and fencing Players. The statistical population this quasi-experimental study are taekwondo and fencing girls in Tabriz in 2013 years, of which 7 taekwondo and 7 fencer were selected by available sampling and were divided into two experimental groups. Both group for six weeks (three days per week) did plyometric exercises. For the analyze data used from the Kolmogorov-Smirnov test for normality of data and the correlated two-way ANOVA test to examine the assumptions. The statistical results showed that plyometric training significantly increase the explosive power of lower extremity. There is no significant difference between taekwondo and fencing in effect of plyometric training on anaerobic power. It is concluded that plyometric exercises as a method of low-cost training, accomplished and fruitful along with other training methods can be used.
    Keywords: Plyometric training, anaerobic power, Lower limbs, Taekwondo, Fencer
سامانه نویسندگان
  • فهیمه رضایی
    فهیمه رضایی

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال