farangis abbaszadeh
-
هدف این پژوهش، کاربرد الگوهای گفتمانی مک منامین (McMenamin, 2002) - الگوهای تجویزی، توصیفی و آماری- برای بررسی انحراف از معیارهای گفتمانی مابین قضات و متهمان در دادگاه کیفری بود. داده های پژوهش، به روش نمونه گیری تصادفی منظم گردآوری شدند. این داده ها، مشتمل بر 27 فایل کوتاه تصویری پنج دقیقه ای بودند که از بین 54 پرونده کیفری قتل، درگیری، کلاه برداری، جعل امضا، دزدی، و تجاوز به عنف انتخاب شده و از رسانه صدا و سیما و در برنامه 20:30 پخش شده بودند. سپس، داده های مورد اشاره به صورت نوشتاری درآمدند. همه جمله های قضات و متهمان از نظر فراوانی رعایت، تغییر و انحراف در کلام معیار از منظر الگوهای تجویزی، توصیفی و آماری شمارش و دسته بندی شدند. در پایان، روشن شد که انحراف از این الگوها، نقش تعیین کننده ای در ارزیابی عملکرد این دو گروه بر عهده دارد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد گفتمان قضات و متهمان از نظر تغییر در زبان معیار تفاوت معناداری با هم دارند. ولی در رعایت زبان معیار و انحراف از آن در معیارهای تجویزی، توصیفی و آماری بین گفتمان قضات و متهمان اختلاف معناداری مشاهده نشد. یافته ها نشان داد که قضات و متهمان روابط قدرت را در گفتمان های خود به کار برده اند تا هویت خود را نشان دهند، ولی قضات از نشانگرهای بیشتر قدرت مانند تحکم، صدای بلند و حرکات دست و صورت بیش از متهم ها سود جسته اند.کلید واژگان: زبان شناسی حقوقی, دادگاه, الگوهای گفتمانیThe use of language and its elements is one of the appropriate tools in describing and detecting crime in the courts (Aghagolzadeh, 2012, 2013). The present study aimed at discovering the discoursal patterns (i.e., descriptive, descriptive and statistical) and their sub-categories (i.e., standard norm of speech, changing in the standard norm, and deviation from the standard norms of language proposed by McMenamin (2002). The purpose of this study is to identify the types of these deviations in the criminal courts. In legal communication, the judges use fewer deviations because they not only felt that they belonged to a higher social class (Coulthard, Johnson & Wright, 2017) but they also displayed their administrative power coming from their legal status (Fairclough, 1992). McMenamin notes if the accused persons belonged to the lower class of society, they could not use the standard norms of language and was drawn to deviations in the descriptive, descriptive and statistical norms of language. In this type of discourse, the personality and identity of the judges' speech may be affected by social and political power of the courts. Thus, court language as a specific register may affect the judges' conversations that can be alien to the criminal persons and accused ones. Therefore, the research question addresses the significant difference between the judges and defendants following the McMenamin's framework in using standard speech or changing and deviations from the norms of discourse in the criminal courts.Keywords: criminal courts, Discourse, forensic linguistics, Law
-
این پژوهش به تجزیه و تحلیل گفتمان دادگاه حوادث تروریستی توسط متهمان داعشی در حمله به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام خمینی (ره) 17خرداد ماه 1396، براساس اصول چهارگانه همکاری گرایس (1975) از دیدگاه زبان شناسی حقوقی پرداخته است. اصول همکاری در مکالمات دادگاه در اصول کیفیت، کمیت، ارتباط و شیوه/ سبک دسته بندی شد. روش پژوهش به صورت توصیفی و تجزیه و تحلیل داده های آرشیو جلسات دادرسی دادگاه از داده ها از برنامه 20:30 صداوسیما و درگاه آپارات جمع آوری شد. داده ها شامل 50 فایل تصویری 10دقیقه ای از جریان دادرسی بود و به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس جملات قضات، معاونان دادستان، خانواده شهدا و و متهمان در اصول چهارگانه دسته بندی شدند و موارد پیروی و تخطی از اصول همکاری گرایس شمارش و ضبط شد. نتایج نشان داد که پیروی از اصل کیفیت در پایین ترین حد خود نشان دهنده موارد فراوان ضدونقیض و اطلاعات غلط در مکالمات طرفین بوده است. اصل ارتباط و شیوه/سبک از تخطی کمتر برخوردار بوده است که نشان می دهد قضات و متهمان در این خصوص کمتر دچار انحراف شده اند. در مجموع باید نتیجه گرفت که قضات، معاون دادستان و خانواده شهدا بیشتر از متهمان از اصول چهار گانه گرایس پیروی کرده اند که این پیروی بیشتر در اصل ارتباط بوده است و بالاترین تخطی مربوط به متهمان بوده که در اصل کمیت رخ داده است.
کلید واژگان: گرایس, اصول همکاری, تحلیل گفتمان, زبان شناسی حقوقیThe present study examines the impact of the usage of the principles of Grice’s (1975) cooperative principles of Quality, Quantity, Relevance, and Manner in legal discourse based on the observance of such rules and principles of conversation in defense sessions of ISIS defendants attacking the Islamic Consultative Assembly and Imam Khomeini Holy Shrine. Data of the present descriptive-qualitative study was collected from fifty 10-minute video files from the 20:30 TV program and Aparat Web site in various defense sessions of the defendants of attacking the Islamic Consultative Assembly and the Holy Shrine of Imam Khomeini. Findings showed that Gricean maxims were violated in terms of Quantity but the court interlocutors followed Relevance maxim in the court exchanges. The lowest frequency was observed in the Quality maxim since the speakers avoid appropriate and true conversations in the court. Results also revealed that defendants violated all the maxims compared with judges and martyrs' families.
Keywords: Grice, Cooperative principles, discourse analysis, forensic linguistics -
این تحقیق با هدف بررسی هنجارهای زبانی در گفتمان حقوقی قاضی و متهم در محاکم کیفری ایران انجام شد. برای نیل به این منظور، از الگوی هنجارهای زبانی تجویزی و توصیفی مک منامین (2002) استفاده شده است. داده های تحقیق شامل جلساتی از دفاعیات آقای کرباسچی شهردار، سابق تهران بود که به صورت روش نمونه گیری ساده انتخاب گردید. پنجاه فایل تصویری ده دقیقه ای به دقت مشاهده گردید و سپس به صورت نوشتاری درآمد تا تجزیه و تحلیل آمار توصیفی، بسامد تغییر و انحراف از هنجارهای زبانی تجویزی و توصیفی در دو گفتمان قاضی و متهم انجام گردد. در پایان مشخص شد که کاربرد واژگان حقوقی، نقش تعیین کننده ای در جایگاه فردی و اجتماعی متهم ایفاء می کنند. قدرت، وضعیت و جایگاه اجتماعی افراد بر ارتباطات میانفردی آنها تاثیر داشته و گفتمان حقوقی به طور ضمنی ساختار سلسله مراتبی و فرادستی/ فرودستی را در اجتماع به تصویر میکشد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد گفتمان قاضی و متهم مذکور با هم تفاوت معناداری دارد. کرباسچی تلاش داشته است که منزلت اجتماعی و رسمیت بافت موقعیتی خود را مشخص و به عوامل دادگاه گوشزد کند. لذا انحراف از هنجارهای زبانی در متهم بیشتر از قاضی به چشم میخورد. در حالی که قاضی تابع هنجارهای زبانی و مطابق عرف جامعه در گفتمان دادگاه عمل نموده و این امر موجب عدم انحراف از هنجارهای نامبرده توسط وی شده است. کاربرد این پژوهش در مطالعه هنجارهای زبانی متهم و قاضی کمک کرده و جایگاه شخصی، اجتماعی و حقوقی آنها را در دادگاه تعیین می کند.
کلید واژگان: محاکم کیفری, گفتمان حقوقی, مک منامین, هنجارهای زبانی توصیفی و تجویزی, بافت موقعیتیThis study investigated the linguistic norms in forensic discourse of judge-defendant in criminal courts of the Islamic Republic of Iran and focused on the frequency and the percentage of verbal deviations in the judge and the accused person. The research tool was McMennamin’s (2002) linguistic model concerning the linguistic prescriptive, and descriptive deviations from the linguistic norms. Data were collected through observing fifty 10-minute video clips of Karbaschi’s defendants as the former mayor in Tehran. The data were analyzed statistically through descriptive statistics. Findings were divided into three categories of verbal norms: standard, change and deviation. The findings indicated indicated that usage of words through non-standard language have a vital role in representing the defendant's social status While the judge followed standard norms, Karbaschi changed and deviated from the norms more significantly than the judge did. Findings of the study suggest that forensic discourse implicitly depicts hierarchical level, superordinate and subordinate’s structures within the linguistic community. Social distance determines the formality of situational context while power and solidarity affect people’s interactional communications. Thus, the analysis of judges and accused persons' speeches can lead to identifying the linguistic norms which are correlated to their use of discourse.in the court specifies their individual, social, and forensic status.
Keywords: Criminal Courts, Forensic Discourse, McMenamin, Linguistic Descriptive, Prescriptive norms, Situational Context -
هدف این تحقیق بررسی تاثیر عوامل کلامی و سبکی گفتمان حقوقی در انحراف از نشانگرهای کلامی و سبکی در دادگاه های انقلاب با رویکرد مک منامین است. داده های تحقیق، حاصل 15 جلسه ده دقیقه ای از دادگاه های انقلاب در ده سال اخیر بود که با روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب گردید. داده ها به روش آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد و بسامد تغییر و انحراف از این نشانگرها با توجه به الگوهای گفتمانی دادگاه به سه دسته از هنجارهای تجویزی، توصیفی و آماری طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که کاربرد نشانگرها نقشی تعیین کننده در جایگاه فردی و اجتماعی قاضی و متهم ایفا می کند. رعایت نکردن الگوهای گفتمانی توصیفی، تجویزی و آماری در متهمان بیشتر از قضات بود و تفاوت معنی داری بین قضات و متهمان در تغییر کلام معیار در هر سه الگوی گفتمانی وجود داشت، ولی در مقایسه با یکدیگر تفاوتی معنی دار در رعایت کلام معیار و انحراف از نشانگرهای کلامی و سبکی مشاهده نشد. انحراف از هنجارها در دو طرف مشاهده محسوسی نداشت. کاربرد این مطالعه از لحاظ زبان شناسی حقوقی به روند موثر فرایند دادرسی و تشخیص تاثیرگذاری کلام شرکت کنندگان در دادرسی کمک می کند. نیز یافته های این پژوهش در آموزش و تربیت قضات، وکلا و نمایندگان دادستان نیز مفید است.
کلید واژگان: زبان شناسی حقوقی, الگوهای گفتمان, نشانگرها, سبک, کلامThis study investigated the changes and deviations from linguistic and stylistic patterns of forensic discourse in Revolution Courts of the Islamic Republic of Iran. The research problem focused on the frequency and the percentage of verbal deviations in judges’ and the defendants' speech. The research tool was McMenamin’s (2002) linguistic and stylistic framework concerning the standard, prescriptive, and descriptive norms and the deviations from these norms in both judges’ and defendants’ speech. Data were collected through observing 45 court sessions among them 15 sessions were randomly selected based on systematic sampling method. The data were analyzed statistically through descriptive statistics. Data were divided into three categories of verbal norms: standard speech, changes of standard speech, and deviations from the norms. Findings indicated that using the standard and non-standard words have vital role in the defendants' speech. While the judges followed standard norms, the defendants changed or deviated from the norms more significantly than the judges did. The findings of the study suggest that analyzing court speeches can lead to the study of judges and defendants' linguistic and stylistic patterns correlated to their use of discourse.
IntroductionVerbal and stylistic markers regulate interpersonal relationships (Hargie & Dickson, 2004)and the majority of members within the society adhere to it. According to McMenamin (2002), the patterns of discourse in the court are categorized into three linguistic and stylistic markers including prescriptive, descriptive and statistical norms. These indicators may be violated or performed by judges and defendants in Revolution Courts in Iran. For example, the sentence lotfan haqiqat ra be dâdgâ begin. 'Please, tell the truth to the court' is considered as standard norm in terms of prescriptive speech style. With respect statistical patterns in the court, up to 85 or 90 percent of speech frequency can be observed in the judges' speech. If the sentence haqiqat râ begin.'tell the truth!' is changed or deviated from benâl 'confess!' from the standard norm, it can be assumed that two categories from the standard pattern. If the sentence is changed, the style is informally descriptive. In the sentence, "He beating Mary." the speaker may violate linguistic markers and deviate from the standard norm of "He is beating Mary." The use of "He's beating Mary" could be the change in the standard norm. Deviation from discourse norms is considered prescriptively because it is ungrammatical in the court environment. On the other hand, it is odd the judge says the violated word or sentence with a low percentage (below 5%). The effect of stylistic markers on the observance of verbal norms and deviation from these rules and principles is the goal of this study. The present research also intends to examine judges’ and defendants’ discourse regarding observing, changing or deviating from prescriptive, descriptive and statistical norms. Comparing the frequency of these changes and deviations (Momeni, 2010) can show the practical nature of discourse in Iranian Revolution Courts (Biabani & Hadianfar, 2005).
Theoretical frameworkThe aim of this study is to investigate judges’ and defendants’ linguistic and stylistic markers with regard to changing or deviating from speech norms in the Islamic Revolution Courts following McMenamin’s (2002) approach. He introduces three verbal patterns including prescriptive, descriptive and statistical norms in terms of standard, variation (i.e., changing) or deviation (i.e., ungrammaticality) and their sub-categories. For example, the phrase "Water am drinking." is considered as a standard variation in terms of observing prescriptive norm. But the statement,” Water I'm drinking. "can be a change in the norm; however, it is understandable. If the sentence is not comprehensible linguistically (e.g., drink my water), it is reagrded as the violation in the speech norms.
MethodologyThe reasrerch design of the present study is based on descriptive method and the corpus was 45 sessions in Revolution Courts. The video files were randomly selected among the pool of data that were broadcasted on TV or on the Internet. Two experts in linguistics for the sake of reliability and validity indices prescribed recorded videos. These trials included the outstanding court sessiosns that are recently performed in Iran. They are the trial of Akbar Tabari (former executive deputy of the Judiciary for receiving bribes), Fazel Khodadad (economic acusation and the embezzler of 123 billion Tomans), Babak Zanjani (embezzlement), Gholamhossein Karbaschi (the former mayor of Tehran accused for embezzlement), etc. For validity of identifying and analyzing the types of discourse patterns and verbal and stylistic markers in judges’ and defendants’ conversations, two linguists matched the sentences with a video file with 95% validity. There was an agreement on how to implement and identify linguistic and stylistic markers in judges’ and defendants' speech. Finally, 2230 sentences of the judges and 2270 sentences of the defendants were analyzed. Descriptive and inferential statistics including means, percentage, frequency, and independent samples t-test were implemented.
Results & DiscussionFindings revealed the judges observed descriptive norms more than the defendants concerned with the prescriptive norms. Results indicated that the judges used more socially accepted descriptive patterns.Defendants tried to maintain their social status by using standard language or close to it. The judges frequently asked the defendants through standard linguistic and stylistic norms but the defendants violated or changed the standard norms. For instance, the judge asked, čerâ ân âqâ be šomâ yek âpârtmânčand milyuni dâd? ‘Why did that person give you a multi-billion apartment?’ Mr. Tabari as the defendant replies; čon man ro dus dâšt. šomâ dus nadârid? ‘Because this gentleman loved me. Don’t you like it?’ This can be regarded as the deviation in stylistic norms in terms of power because the defendants thought he was in a position to ask questions in the court. He did not follow the standard speech and continued,če bâyad manbekonam? in barâ dostiye. ‘What should I do? That’s due to Friendship.’ The defendants' speech was full of deviations in descriptive norms. Here, Tabari compared himself with the judge and stated that he had friends who could give him the whole Lavasan property as a gift. This power is completely diminished in front of the judge when the judge did not say anything, made a sarcastic smile and only said čerâ? ‘why?’ which indicated the deviation from the standard norm in prescriptive pattern. This can be seen in the words of most of the defendants who believe that they can justify themselves with money, bribes, and so on.
Conclusion and SuggestionsThe results showed that the use of linguistic and stylistic markers play a decisive role in judges’ and defendants’ individual and social status. Considering power in legal discourse, we studied different dimensions of standard, changes and deviations from the speech norms among the judges and defendants. Members of a social group can expand their ideas and cultural heritage through communication and attempt to preserve it. The defendants used more changed and violated instances than the judges did. Further research is needed to uncover the changes and violations from the lawyers' speech or interrogators in the courts. Implications of the study for forensic researchers and the students of law could be beneficial. Training centers for judges and lawyers can use linguistic and stylistic markers affecting their speech in Revolution Courts.
Keywords: Forensic linguistics, Discourse markers, style, speech -
وجود سه ویژگی تاریخی، تطبیقی و میان رشته ای در زبان شناسی نوین باعث سرعت گسترش، تغییر و تحول آن به شمار می رود. زبان انتقال دهنده نقش اطلاعی و ساختار محتوایی هر کلام است. نقش وابستگی ارتباطی جملات که با توجه به نقش گفتمانی و تاثیرات بافتی آن ها مشخص گردیده برای درک پیام ضروری می باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی ساخت اطلاعی و موضوعی آیاتی چند از قرآن کریم با پیروی از نظریه نظام مند نقش گرای هلیدی(1994) می باشد که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع دست اول(قرآن کریم) انجام شده است تا به بررسی چگونگی تاثیر انسجام ساختاری و پیوستگی معنایی آیات قرآن بپردازد. نتایج حاکی از آن است که تغییر جنبه مفهومی و معنایی ساختار، بستگی به ساخت اطلاعی گفتمان و عناصر ارتباطی آن است که با دگرگون ساختن نوع ساختار احتمالی تقویت می شود و این تغییرات با ابزارهای زبانی و سبکی، شکل درستی به خود می گیرد.
کلید واژگان: زبان شناسی نقش گرا, ساخت اطلاعی, مجرای ارتباطی, گفتمان نوشتاریThe existence of three historical, comparative and interdisciplinary features in modern linguistics accelerates its development, change and evolution. Language conveys the informational role and content structure of each word. The role of communication dependence Sentences that are identified according to their discourse role and contextual effects are essential for understanding the message. The purpose of the present study is to investigate the informational and thematic construction of several verses of the Holy Quran following the systematic theory of Halliday (1994) which has been done in a descriptive-analytical method using trustable sources (Holy Quran) to study the effect of structural and semantic coherence of Quranic verses. The results indicate that the change in the conceptual and semantic aspect of the structure depends on the information construction of the discourse and its communication elements, which is reinforced by changing the type of possible structure; and these changes take the right shape with linguistic and stylistic tools.
Keywords: functional linguistic, informative structure, communicational channel, written discourse -
زبان یک واقعیت فرهنگی و محصول اندیشه انسانی است که با خلاقیت و نوع آوری همراه است. خلاقیت و آفرینندگی زبان انسان باعث ترکیب اصوات و ترکیب معانی در قالب ساخت های زبانی پیچیده در آفرینش های ادبی می شود و بالفعل شدن آن در فرایند اجتماعی شدن و فرهنگ سازی، خلاقیت ادبی را به همراه خواهد داشت. شاعر با استفاده از ساخت های زبانی، گذشته، حال، آینده را تصور کند و در هر زمان و مکان از واقعیت به سوی خیال حرکت نماید. در پژوهش حاضر به بررسی هنجارگریزی نحوی، واژگانی و زمانی در قطعات، مثنویات و منظومات پروین اعتصامی می پردازیم که شعرش نمادی از سبک عراقی و خراسانی می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که وی از هنجارهای نحوی زبان متعارف و معیار بسیار دور شده است. ترتیب کلمات، تغییرات گرامری، باهم آیی با توجه به اصول و ساختار و سبک زبانی می باشد.
کلید واژگان: انحراف دستوری, سبک ادبی- تعلیمی, کهن گرایی, انعطاف پذیری زبانیLanguage is a cultural reality and the product of human thought, which is associated with creativity and innovation. The creativity and creation of human language causes the combination of sounds and meanings in the form of complex linguistic constructions in literary creations, and its actualization in the process of socialization and culture-building will bring literary creativity. Using linguistic constructions, the poet imagines the past, present, future and moves from reality to fantasy at any time and place. In the present study, we examine the syntactic, lexical and temporal deviation in Parvin Etesami's pieces, Masnavi and poems, whose poetry is a symbol of the Iraqi and Khorasani style. The results of the research indicate that he has been gotten away from the syntactic norms of conventional and standard language. The order of the words, the grammatical changes are in harmony according to the principles, structure and style of the language.
Keywords: grammatical deviation, literary-educational style, archaism, linguistic flexibility -
مجله پژوهشهای حقوقی، پیاپی 44 (زمستان 1399)، صص 325 -344کارآمدی واژگان در محیط دادگاه مدنی با استفاده از گفتمان کلامی و غیرکلامی نقش موثری در تایید ادعای طرفین دعوی دارد. هدف از این تحقیق تجزیه و تحلیل تاثیر گفتمان حقوقی بر کاربرد واژگان در دادگاه مدنی بر اساس الگوی طبقه بندی روابط مفهومی واژگانی صفوی (1390) است. داده های تحقیق از فایل های تصویری پانزده پرونده به صورت روش تصادفی جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل روابط مفهومی واژگانی شامل هممعنایی، تضاد، چندمعنایی، تاویل معنایی، ابهام، هم نشینی واژگانی و پیشانگاری متاثر از گفتمان و ژانر دادگاه های مدنی بود. از هر فایل تصویری طلاق، بیست دقیقه تجزیه و تحلیل توصیفی گردید. نتایج نشان داد، استفاده صحیح از ساختارهای واژگانی و الگوهای دستوری ارتباطات میان فردی را درجهت مثبت سوق می دهد. در اغلب موارد متهم در انتخاب واژگان ناهنجاری دارد که این مسئله متناسب با آداب و رسوم، هنجارهای فرهنگی، وظایف فردی و موقعیتی او نیست و این امر در رای قاضی بسیار موثر است. نتایج این تحقیق نشان داد که قاضی از ناهنجاری کلامی و غیرکلامی کمتر استفاده کرده و در برخی موارد حتی ناهنجاری مشاهده نگردید. نتایج همچنین نشان داد که در محیط دادگاه، قضات برای تاثیرگذاری بیشتر پیام ترجیح می دهند از چندمعنایی، هممعنایی، تضاد معنایی و تاویل معنایی بیشتر استفاده کنند و با واژگان و جملات متفاوت از تکرار بپرهیزند. هم قضات و هم زوجین، از فضاهای ذهنی و راهبردهای ارجاعی به منظور رفع ابهام و توجیه خود استفاده می کنند.کلید واژگان: زبان شناسی قضایی, گزینش واژگانی, روابط مفهومی, دادگاه مدنیThe effect of court speech can be affected by using verbal and non-verbal cues. Verbal acts transfer their linguistic contents of necessary language use and nonlinguistic components such as body movements. This study aims at investigating the effect of on lexical and phrasal use in people’s forensic discourses in civil courts following Safavi’s (2011) categorization model of lexical conceptual relations. Every word, phrase, clause, a sentence has a meaning which can be transferred by linguistic and nonlinguistic elements. Linguistic components of meaning are concerned with lexicons and syntax. The research data gathered from two video clips of getting divorces by agreement in order to study lexical collocation, combination, deviation, inflection, and semantic relations at the word and sentence level. The results indicated that identifying the linguistic and correct use of lexical structures and grammatical patterns cause interactional communications positively and efficiently. People are not often aware of linguistic elements in their defenses of the courts. The results showed that linguistic norm deviations are affected by the selection of lexemes. In the courts, the judge and attorney should pay much attention to maintaining and deviating the speech values from forensic perspectives.Keywords: Forensic Linguistics, Lexical Selection, Conceptual Relations, Civil Court
-
در زبان شناسی جدید شناخت بافت زبانی و فرازبانی در حوزه مطالعات قرآنی برای تشخیص مفهوم واژگان و متن مورد توجه قرار گرفته است. قرآن به لحاظ زبان شناسی از آرائه های ادبی، اصطلاحات و مفاهیم عرفانی استفاده کرده است. در این پژوهش از رویکردهای نظری کویرک و همکاران و مییر به منظور تجزیه و تحلیل ساختار نحوی و معنایی و کاربردشناختی پیروی شد. در هر دو رویکرد محدودیت های نحوی، معنایی و کاربردشناختی بدل مطرح شده اند. یافته های تحقیق ضمن ارائه طبقه بندی انواع بدل در قرآن کریم، حاکی از آن بود که بدل در قران کریم به عنوان یک آرایه ادبی به فراهم کردن اطلاعات معنایی مناسب برای خواننده میپردازد که می تواند بین جملهواره های همپایه و پیرو ارتباط نحوی و معنایی برقرار کند. با کاربرد صحیح بدل در جمله می توان گفتاری با سبک زبانی و ادبی مناسب داشت که برای همگان قابل فهم باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد بدل در قرآن کریم از لحاظ ساختاری می تواند تاثیر زیادی در ارتباط معنایی بین صورت بدل (دستوری یا ساختاری) و معنای آن ساختار (نقش معنایی) ایفا کند. این ارتباط به فهم خواننده از نقش کاربردشناختی بدل منجر می گردد. ساختارهای کاربردشناختی در این آیات عبارت بودند از تعهدی، اظهاری، ترغیبی و عاطفی که نشان از قاطعیت خداوند هنگام سخن گفتن از روز رستاخیز، هشدار و سعی در بیداری غافلان و کافران، تاکید خداوند بر حتمی بودن وقوع قیامت و اخطار به گناهکاران به ترس از آن است.کلید واژگان: بدل, نقش دستوری, نقش معنایی, نقش کاربردشناختیThe recognition of linguistic and metalinguistic contexts have been considered in the study of the Holy Quran for understanding the concepts of lexicon and texts. The Holy Quran is a rich source of literary devices and ethical idioms in terms of linguistics. In the present study, Meyer and Quirk et al's theoretical approaches were used in order to analyze syntactic, semantic and pragmatic functions of appositions. Both approaches were used to analyze the structures of appositions. The results of the analysis made a classification of various kinds of appositions in the Holy Quran. These types of appositions can give semantic information to the readers as a literary device which connects the coherence between the dependent and subordinate clauses in the verses of the Holy Quran. The function of appositions in the sentences is to give linguistic and semantic meanings which can give elaborative information to the readers. The findings of the present study showed that the functions of appositions in the Holy Quran can make a relationship between syntactic and semantic structures and results in pragmatic functions of those appositions. These pragmatic functions are representatives, expressives, commissives and directives which are used in verses concerning the God's emphasis on giving advice, alarming, awakening the believers and threatening the unbelievers regarding the Day of Resurrection.Keywords: Apposition, Pragmatic functions, the Holy Quran
-
هدف از جستار حاضر بررسی ویژگی های نحوی و سبکی، نوآوری و تصویرآفرینی ادبی آثار فروغ فرخزاد و احمد شاملو می باشد. فروغ از تواناترین شعرای معاصر ایران است. شعر وی برخاسته از احساس و اندیشه انسانی است؛ چه در لفظ و چه در محتوا پر از نوآوری و مملو از صنایع ادبی است. مضمون اشعارش مبتنی بر احساسات و تجربیات شخصی وی می باشد. شهامت شاملو در شکستن عرف و هنجار زبان فارسی قابل تحسین است. هرچه فاصله واژه ها از حالت عادی بیش تر می شود آفرینش ادبی در آثارش بیش تر منعکس می گردد. واکنش جدی شاملو به اوضاع سیاسی روزگارش از عنفوان جوانی اش آغاز شده و ساختار ذهنی او در متن تعاملات اجتماعی و اندیشه های انقلابی شکل می گیرد. سبک نوشتاری وی مملو از برجستگی های ادبی است.کلید واژگان: شعر سپید, ادبیات تطبیقی, شگردهای نحوی, سبکی, خلاقیت ادبیThe goal of the present article is to study the syntactic and stylistic, innovation and literary depiction of Forugh Farrokhzad and Ahmad Shamloo. Foroogh is one of the most capable Iranian contemporary poets. Her poetry is made of humanistic emotions and thoughts it contains figures of speech in lexicon and content both. The concepts of her poetries are based on her emotions and personal experiences. Shamloo's braveness is admirable in breaking the norms of Persian Language. The more distance between the terms and words the more literary the works. Shamloo's serious reaction to the political situation of his era has started from his youth and forms his thinking structure which reflects in his works and contexts. His writing style is full of literary figures.Keywords: blank verse_comparative literature_Syntactic – Stylistic Techniques_literary innovation
-
زبان بازتابی از خصوصیات فردی و اجتماعی است که تضمینکننده روند تکاملی انسان در همه دوران بوده است. زبان ابزاری است برای برقراری کنش متقابل اجتماعی که به گفتار و نوشتار جهت میدهد و فرهنگ نظامی بنیادی و خاص از انتظارات، کنشها، هنجارها، آداب و رسوم با مبانی فکری-شناختی و ویژگی های رفتاری و عقیدتی است که هویت جامعه را شکل میبخشد. هدف از این پژوهش کاوش درباره نقشهای زبانی و رمزگشایی از ساختهای زبانی است. در این پژوهش به روش توصیفی به بررسی ساختار مجهول به لحاظ ساختاری و معنایی پرداخته، روابط بین فرهنگی و نقش ترجمه به عنوان ابزار اصلی تعامل بررسی میکنیم. نتایج بررسی ها نشان میدهد، می توان از طریق ایدئولوژی های زبانی، گفتمان و ساختارهای زبانی را علیرغم تفاوت فرهنگی و ساختاری ژرف بین زبان مبدا و مقصد درک کرد. در ترجمه توجه به جنبه های صوری، معنایی و سبکی بسیار حائز اهمیت است. تحلیل متن به علت انتزاعی تربودن مولفه معنایی، پیچیده تر از بقیه سطوح میباشد. هر سطح مسائل و مشکلات خاص خود را دارد و ابهام ها در هر سطح ممکن است ظاهر شوند. اگر در هر سطح با مسائل برخوردی معقول و آگاهانه صورت گیرد، از میزان ابهام در سطوح بعدی کاسته می شود؛ ازاین رو باید همواره این سطوح مختلف زبانی را مد نظر قرار داد.کلید واژگان: دلالت ضمنی, محدودیت گزینشی, سطح نحوی, لایه های معنایی, راهبردهای معناشناختیLanguage is a reflection of individual and social characteristics which guarantees the evolutionary process of human in all periods. It is an instrument for reciprocal social act represents speech and written. Culture is a fundamental system of conventions with cognitive domain, behavioral norms and ideological properties which shape social identity. The present study aims at investigating the linguistic functions and decoding of grammatical structures. This research was conducted descriptively studying passive structure formally and semantically and the intercultural communications and the role of translation as the main device of interaction. The results indicated that through linguistic ideologies, discourse and grammatical structures can be comprehended in spite of cultural and structural differences between the source and the target languages. In translation, paying attention to formal, semantic, and stylistic aspects of the language is important. Analyzing the text due to the abstractness of the semantic component is more complicated than other levels. Each level has its own complexities in which vagueness may be appeared. If dealing with such issues done wisely and consciously, the degree of vagueness in the next level will be decreased. As a result, different linguistic levels should continuously b taken into account.Keywords: Connotation, Selection Constraint, Syntactic Level, Layers of Meaning, Semantic Strategies
-
شاعران با به کارگیری تونایی های بالقوه زبانی میتوانند در ایجاد بسترهای اجتماعی و فرهنگی نقش تعیینکنندهای داشته باشند. در طول حیات ادبی در ایران شاعران بسیاری چهره نمودهاند و از حیث نوعآوری زبانی در شعر بر غنای زبان فارسی افزودهاند. از نظر ساختگرایان هنجارگریزی یکی از موثرترین روشهای برجستگیسازی و آشناییزدایی در شعر است که بسیاری از شاعران کلاسیک و معاصر از آن بهره بردهاند. در این راستا، سیمین بهبهانی از جمله شاعرانی است که در سرایش «شعر نو» از آموزه های صورتگرایان بهره برده است و به کاربست انواع فراهنجاری های زبانی در غزل به عنوان مایه اصلی هنر شاعری خویش مبادرت ورزیده است. وی با قاعدهافزایی و قاعدهکاهی زبانی احساسات عاشقانه و عارفانه خود را بیان کرده و به بیان دیدگاه های فکری، فرهنگی و مذهبی خود اهتمام ورزیده است. بر این اساس، در این جستار با کنکاش در زوایای شعری دیوان این شاعر معاصر که به روش کتابخانهای گردآوری شده است. نوعآوری ها، گونه های هنجارگریزی زبانی و خلاقیتهای هنری و آرایه های ادبی به کار گرفته شده به منظور خلق غزل سیاسی و اجتماعی در مجموعه اشعار او به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که بانوی غزل ایران به وفور از هنجارگریزی آوایی و معنایی در اشعارش بهره برده و نیز مشخص گردید که گریز از این هنجارهای زبانی چه تاثیری در میزان برجستگی و تشخص سبکی شعر وی نسبت به شعر معاصرانش داشته است.کلید واژگان: هنجارگریزی آوایی, هنجار گریزی معنایی, قاعده کاهی, قاعده افزاییSimin Behbehani is one of the poetesses who had used the formalist's ideas and views in modern versing and employed a lot of linguistic deviations in her lyrics as the raw material of poem art. She used deviations and foregrounding to convey her romantic and spiritual feelings and ideological, cultural, and religious views. The required data gathered from library to investigate the creativityælinguistic deviations, and figures of speech. The method employed was descriptive and analytic. The results indicate that the Iranian lady employed phonological and semantic deviations more than other types which make her more brilliant than other poets with respect to foregrounding and stylistic art.Keywords: Phonetic Deviation, Semantic Deviation, Rule Deletion, Rule Addition
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.