به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

fereshteh

  • دکتر عباس پناهی*، دکتر مریم شاد محمدی، فرشته رحمانی نژاد
    Dr. Abbas Panahi*, Dr. Maryam Shad Mohammadi, Dr. Fereshteh

    The Caucasus has long been inextricably linked to the Iranian land. The two regions of Aran and Shervan were an inseparable part of Iran from the beginning, and the kings of this region who were lovers of literature played an important role in enhancing Persian poetry and literature in the region. In other words, Persian was the cultural language of the region. Persian language also gradually flourished in other Caucasus regions such as Azerbaijan, Armenia, Georgia and Dagestan. Nowadays with the growth and development of scientific centers, paying attention to Persian language and Iranology studies is of great importance in each of these areas. In addition to historical links, cultural and economic exchanges between the north and northwest of Iran were increased in the last years of the 19th century, as a result a great number of written sources and manuscripts were added to the libraries and archives of the Caucasus in the late nineteenth century; this was one of the reasons for the creation of the Iranology Studies Departments in this area during the Soviet era. Since the fall of communism, based on Soviet research on Iranology studies in its republics, numerous departments of Iranology Studies have focused on Persian language and literature, linguistics, history and anthropology of Iran in these centers. Given this issue and the importance of Iranology studies in the Caucasus, the present study is expected to examine the status of Iranology Studies in the Caucasus and developments in this field. Given the Caucasian historical and cultural background in Iran, Persian language and Iranology studies seem to be of major importance in Caucasian scientific research.

    Keywords: Iranology, Azerbaijan, Armenia, Dagestan, Georgia
  • الهام عبدالهی، فرشته آزادی پرند*، علی اصغر صفائی

    امروزه با توجه به گسترش ارتباطات بایستی حجم عظیمی از اطلاعات تولید، مبادله و در نهایت ذخیره سازی شود. سیستم های پایگاه داده ی رابطه ای، قابلیت ذخیره سازی این حجم از اطلاعات را ندارند. مفهوم NoSQL برای مواجهه با این مشکل  در سال 1998 توسط کارلو استروزی ظهور  پیدا کرد. از انواع پایگاه داده های NoSQL می توان به پایگاه داده های سندگرا، کلید مقدار، ستون محور و در نهایت پایگاه های گرافی اشاره کرد. در این کار تمرکز ما بر روی پایگاه داده های گرافی خواهد بود. پرکاربرد ترین پایگاه داده های گرافی، پایگاه داده neo4j است. پایگاه داده مذکور توسط شرکت های معروفی از جملهcisco , hp , ,Microsoft  adobe و نظایر آن استفاده می شود. از مهم ترین کاربرد های پایگاه داده مذکور می توان به مساله کشف تقلب و کلاهبرداری، کار با اینترنت اشیا و سیستم ها ی توصیه گر، اشاره کرد. در این کار به بررسی تقلب افزایش قیمت سهم در یکی از شرکت های وابسته به سازمان بورس پرداخته خواهد شد. روند کار به این شکل است که عوامل دخیل در افزایش قیمت سهم شناسایی شده وداده های مربوطه در پایگاه داده گرافیneo4j ذخیره شده است. در نهایت زبان پرس وجوی  cypherجهت بازیابی زنجیره های تقلب به کار گرفته شده است.

    کلید واژگان: پایگاه داده غیررابطه ای گرافی Neo4j, زبان پرس وجوی Cypher, کشف تقلب, NoSQL
    Elham Abdollahi, Fereshteh, Azadi Parand*, Ali Asghar Safaei

    Today, with the expansion of communications, a huge amount of production, exchange and ultimately data storage must be stored. Relational databases do not have the capacity to store this volume of information. The NoSQL concept emerged in 1998 by Carlo Strouzi to deal with this problem. NoSQL database types can include documentary databases, value keys, column-driven and eventually graphic databases. In this work, our focus will be on the graphic database. The most widely used graphic database is the neo4j database. The database is used by famous companies such as Cisco, HP, Microsoft adobe and the like. One of the most important uses of the database is the issue of fraud and fraud detection, work with the internet of things and recommendation systems. This work will investigate the fraud in the share price increase in one of the affiliated companies of the stock exchange. The market price is fluctuating momentarily. But this price change is not always based on the value of the relevant share. There are a number of factors involved in the story that have increased share prices without any added value. This paper examines the factors involved in increasing the share price and preserving relevant data in the neo4j database. Finally, the cypher query language is used to retrieve cheat chains.

    Keywords: Graph database, Fraud detection, NoSQL database, Cypher query language
  • حسین خزاعلی*، فرامرز فرشته صنیعی
    روش شکل دهی تدریجی ورق از روش های جذاب شکل دهی ورقی می باشد. استفاده از تحلیل های اجزاء محدود این روش به خصوص در دمای بالا برای آلیاژهایی مثل تیتانیم Ti-6Al-4V در کاهش هزینه ی پژوهش نقش بسزایی دارد. در مطالعه ی حاضر با استفاده از نتایج آزمایش های عملی، اقدام به شبیه سازی شکل دهی گرم تدریجی تیتانیم گردید و اعتبار آن توسط سه خروجی نمودارهای حدی، عمق شکل دهی و کم ترین ضخامت ارزیابی شد. سپس اثر عوامل فرایند بر روی نیروهای وارد بر ابزار با در نظر گرفتن حرارت تولیدی حین آزمایش مورد مطالعه قرار گرفت. مشاهده شد که نیروهای عمودی بیش ترین مقادیر را در بین این نیروها دارند. به علاوه کاهش دمای اولیه ی ورق و افزایش گام عمودی و قطر ابزار، این نیروها را افزایش داده است. همچنین مشاهده گردید که هندسه ی شکل دهی شده و جنس ماده تاثیر بسزایی در تغییرات نیروها دارند. توزیع کرنش های موثر نیز کشیدگی بیش تر ورق را در ناحیه ی میانی آن به نمایش گذاشت. در پایان، تحلیل کمانش و تنش های وارد بر ابزار نشان داد که بیش ترین خطر ناشی از تنش های اعمالی به ابزار، از نوع خمشی کششی و ناشی از نیروهای طولی بود.
    کلید واژگان: شکل دهی تدریجی گرم, آلیاژ تیتانیم Ti-6Al-4V, تحلیل اجزاء محدود, نیروهای شکل دهی
    H. Khazaali *, F. Fereshteh, Saniee
    The incremental forming is an attractive sheet forming operation. Finite element analyses specially at elevated temperatures for important alloys such as titanium Ti-6Al-4V are very affordable. In this study, warm incremental forming of Ti-6Al-4V is simulated and validated using different experimental outputs, namely forming limit diagrams, the drawing depth and the minimum thickness of the sample. Then, the effects of the process parameters on the forming forces are investigated considering heat generation during the process. It is found that the maximum amounts of the forming forces belong to the vertical component. In addition, any decrease in the initial temperature of the sheet as well as increase in the vertical pitch and/or tool diameter could cause certain increases in vertical forces. Furthermore, it is shown that the specimen geometry and the material can significantly influence the forming forces. Effective strain distributions also illustrate that the major sheet stretching occur in the centerline of the groove. Finally, the buckling and stress analyses of the tool imply that the tool instability and damage can mainly be caused by the tensile bending stresses.
    Keywords: Warm incremental forming, Titanium Ti-6Al-4V, Finite element analysis, Forming forces
  • الناز حقیان، منصوره سادات صادقی، لیلی پناغی، فرشته موتابی
    هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل پیش بینی کننده شادکامی زناشویی و ارائه مدل پیشنهادی برای پیش بینی شادکامی زناشویی افراد متاهل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان و مردان متاهل با دامنه سنی 20 تا 50 سال و ساکن شهر تهران بودند که حداقل دو سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. نمونه گیری در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول نمونه گیری به صورت در دسترس بود و 67 نفر از افراد متاهل به پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ و شادکامی زوجین تگریان پاسخ دادند. در مرحله دوم و به شیوه هدفمند با 20 نفر از افراد متاهلی که در هر دو پرسش نامه نمرات بالایی کسب کرده بودند، مصاحبه انجام شد. در نهایت با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش کیفی (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) به تدوین کدها و مقوله ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که چهار دسته از عوامل در شادکامی زناشویی نقش ایفا می کردند. این چهار دسته شامل عوامل جمعیت شناختی مثل فاصله سنی، تحصیلات و درآمد، عوامل درون فردی مثل گذشت، عوامل بین فردی مثل پذیرش و عوامل مربوط به خانواده ها می باشند. با توجه به نتایج این طور به نظر می آید که از بین این عوامل، عوامل درون فردی به خصوص ویژگی های شخصیتی خود فرد و درک و استانداردهای وی نقش بسزایی در پیش بینی شادکامی زوجین داشتند.
    کلید واژگان: رضایت زناشویی, شادکامی زناشویی, عوامل درون فردی, عوامل بین فردی, عوامل جمعیت شناختی
    Haghiyan, Elnaz, Sadeghi, Mansooreh Sadat, Panaghi, Leili, Mootabi, Fereshteh
    The aim of this study was to identify the predictors of marital happiness and to suggest a pattern for predicting marital happiness in married individuals. The population of the present study comprised all married men and women with an age range of 20 to 50 years, residing in Tehran, and married for at least two years. The Sampling was conducted in two stages. The first stage was conducted via convenient sampling and 67 married individuals completed the Enrich Marital Satisfaction and the Tagarian Marital Happiness Questionnaires. At the second stage, via purposeful sampling, 20 of married individuals with the highest scores on both questionnaires have been­ interviewed. Finally, data were analyzed using qualitative research methods (open, axial and selective coding) to develop codes and categories. The results showed that four types of factors contributed to marital happiness. They were demographic factors such as age difference, education and income; interpersonal factors such as forgiveness; intrapersonal factors such as acceptance and family factors. According to the results, it seems that among these factors, intrapersonal factors, particularly one’s personal characteristics, perception and standards play a main role in prediction of the marital happiness.
    Keywords: Marital Satisfaction- Marital Happiness- Interpersonal Factors- Intrapersonal Factors- Demographic Factors
  • غلامرضا محمدی، فرشته میرشاهی، علی موحدی، محمدرضاتقوی، اعظم مقدم پاشا، محمد مردانی، علی کاوسی
    مقدمه
    انسان موجوی چندبعدی است که بعد معنوی در مرکز این ابعاد قرار دارد. در حقیقت معنویت یک مفهوم شناخته شده در مراقبت کل نگر است، لذا پژوهش حاضر با هدف «تعیین نگرش کارشناسان پرستاری و مامایی بیمارستان های شهر نیشابور درباره معنویت و مراقبت معنوی در سال 1393» انجام شده است.
    روش
    در این پژوهش توصیفی، تعداد 30 نفر کارشناس مامایی به صورت سرشماری و 200 نفر پرستار از بیمارستان های شهر نیشابور در سال 1393 به صورت نمونه گیری تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس سنجش معنویت و مراقبت معنوی متشکل از دو بخش اطلاعات دموگرافیگ و سوالات معنویت و مراقبت معنوی بود. اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار آماری SPSS 19 آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تی تست، واریانس یک طرفه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معناداری مطالعه (P<0/05) در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار نمره نگرش پرستاران به معنویت و مراقبت معنوی 47/0±55/3 و کارشناسان مامایی 72/0±55/3 به دست آمد. همچنین آزمون آماری تی تفاوت معناداری را بین میانگین نمرات پرستاران و ماماها نشان نداد (P>0/05). بین نگرش کارشناسان و اطلاعات دموگرافیک آنان رابطه معناداری مشاهده نشد (P>0/05).
    نتیجه گیری
    با توجه به نگرش مثبت و متوسط کارشناسان پرستاری و مامایی شرکت کننده به معنویت و مراقبت معنوی، لازم است مدیران و برنامه ریزان گنجانیدن مراقبت معنوی را در برنامه آموزشی و مراقبتی در نظر بگیرند.
    Gholamreza.Mohammadi, Fereshteh.Mirshahi, Ali.Movahedi, Mohammadreza.Taghavi, Azam.Moghadam Pasha, Mohammad.Mardani, Ali.Kavosi
    Background
    Human being is a multidimensional creature that the spiritual dimension as the central dimension is effective in achieving health and feeling of satisfaction. In fact, spirituality is a well-known concept of holistic care provided in a holistic focus on spiritual and religious. Therefore, the aim of this study is assessment of nurses and midwives’ attitude about spirituality and spiritual care in hospitals of Neyshabur city in 2014.
    Methods
    In this descriptive and analytical study, 30 midwives with using Census and 200 nurses were recruited to study, randomly. Data were collected using questionnaire of Spirituality & Spiritual Care Rating Scale (SSCRS) consisted of two parts, demographic information and questions related to the research objectives. Data were collected and analyzed using SPSS19 software and by descriptive (Frequency, mean, standard deviation) and analytic statistics (T-Test, Anova) with considering levels of significance (P<0.05).
    Results
    The results show that Mean and standard deviation is nurses attitude to spirituality and spiritual care (3.55 ± 0.47) and midwifery (3.55±0.72). The T-test, did not show any significant differences between mean scores of nurses and midwives (p>0.05). The result did not show significant differences between attitude to spirituality and spiritual care and Demographic data in nurses and midwifery (p>0.05).
    Conclusions
    Midwives and nurses have positive attitude to spirituality and spiritual care. Therefore, providing the perfect platform to provide this care and implement at the maternity is recommended.
    Keywords: Attitude, Nursing, Midwifery, Spirituality, Spiritual Care
  • نجمه لشگری، جلیل وند یوسفی، سید داور سیادت*، فرشته شاهچراغی، مریم خسروی، حبیب وکیلی، ارفع مشیری، مهرانگیز زنگنه، احمد رضا بهره مند
    سابقه و هدف
    امروزه باکتری های تولید کننده آنزیم های بتالاکتاماز وسیع الطیف (ESBL) در سراسر جهان رو به افزایش هستند. تولید این آنزیم ها مهم ترین عامل مقاومت به سفالوسپورین های وسیع الطیف در کلبسیلا پنومونیه می باشد. در طی دهه گذشته آنزیم های نوعCTX-M شایع ترین نوع بتالاکتامازهای وسیع الطیف را در اروپا، کانادا و آسیا به خود اختصاص داده اند. هدف از این مطالعه بررسی میزان فراوانی باکتری های کلبسیلا پنومونیه تولید کننده بتالاکتاماز وسیع الطیف و شناسایی ژن CTX-M به روش مولکولی بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی، 100 نمونه کلبسیلا پنومونیه جدا شده از بیماران بستری در بیمارستان های بعثت و امام رضا شهر تهران با تستهای بیوشیمیایی استاندارد تشخیص داده شد و میزان حساسیت آنها نسبت به 10 آنتی بیوتیک مورد استفاده در درمان باکتری های گرم منفی با روش دیسک آگار دیفیوژن مشخص گردید. همچنین سویه های تولید کننده ESBL، با استفاده از روش دیسک ترکیبی شناسایی گردیدند. سپس سویه های تولید کننده آنزیم های گروه CTX-M-I به کمک روش PCR مشخص شدند.
    یافته ها
    26 باکتری کلبسیلا پنومونیه از 100 نمونه کلبسیلا مورد بررسی، تولید کننده ESBL بودند و در بررسی مولکولی، 42 نمونه باکتری کلبسیلا پنومونیه حاوی ژن CTX-M بودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به تفاوت مشاهده شده بین نتایج بررسی های فنوتیپی و ژنوتیپی، شناسایی مولکولی ژن های مقاومت دارویی ضروری به نظر می رسد. در ضمن مطالعات بیشتری جهت مشخص شدن اپیدمیولوژی سویه های مولد ESBL در ایران لازم است.
    کلید واژگان: کلبسیلا پنومونیه, بتالاکتاماز وسیع الطیف, CTX, M
    Najmeh Lashgari, Jalil Vand Yousefi, Seyed Davar Siadat *, Fereshteh
    Background
    The incidence of extended-spectrum β- lactamase- producing bacteria has been increased worldwide. The most common cause of resistance to extended-Spectrum cephalosporins in Klebsiella pneumoniae is the production of extended-spectrum beta lactamases (ESBLs). In the past decade، CTX-M enzymes have become the most prevalent ESBLs in Europe، Canada and Asia. The aim of this study was to find the prevalence of ESBL-producing K. pneumoniae and molecular detection of CTX-M group in these bacteria.
    Materials And Methods
    In the descriptive study، 100 K. pneumoniae isolates were detected by standard biochemical tests between April 2012 and September 2012، in Besat and Imam Reza hospitals of Tehran، Iran. Susceptibility to antimicrobial agents was tested for 10 antibiotics by the disk agar diffusion (DAD) method. Also، ESBL production was screened by combined disk diffusionas recommended by the Clinical and Laboratory Standards Institute (CLSI). Then، Screened isolates were assayed by PCR for detection of CTX-M-1 group genes.
    Results
    Of 100 K. pneumonia isolates، 26 isolates produced ESBLs، and also 42 isolates were CTX-M-1 producer using PCR method.
    Conclusion
    According to the differences between the results of phenotypic and genotypic tests، it seems that molecular detection of drug-resistance genes is necessary. Further investigations are needed to determine the epidemiology of ESBL producing K. pneumoniae in Iran.
    Keywords: Klebsiella pneumoniae, Extended spectrum beta lactamase, CTX, M
  • هادی حسن نیا، سعید عابدیان کناری*، جواد غفاری، علیرضا رفیعی، جمشید یزدانی، فرشته جیواد، الهام بیرانوند
    سابقه و هدف

    رینیت آلرژیک یکی از اختلالات علامت دار بینی است که پس از تماس با آلرژن در افراد آتوپیک، القاء شده و سبب ایجاد التهاب وابسته به ÏgË در غشاهای پوشاننده بینی می گردد. علاوه بر عوامل محیطی، زمینه های ژنتیکی در استعداد ابتلا به این بیماری نقش دارند. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط پلی مورفیسم ژن کدکننده بخش های ایمونوگلوبولینی و موسینی نوع یک سلول T با بیماری رینیت آلرژیک بوده است.

    مواد و روش ها

    در یک مطالعه مورد- شاهدی، 155 بیمار رینیت آلرژیک و 163 فرد سالم انتخاب شدند. استخراج DNÂ ژنومیک از خون محیطی به روش Salting out و تعیین ژنوتیپ با روش PÇR-RFLP انجام شد. آنالیز وابستگی ژنوتیپ ها و آلل ها با بیماری در مقایسه با گروه کنترل، با استفاده از آزمون مربع کای و رگرسیون لجستیک دو طرفه محاسبه شد.

    یافته ها

    نتایج این مطالعه نشان داد که آلل Ç از پلی مرفیسم (Ç416G) و آلل Â از (Â1454G) در پروموتر ژن کدکننده بخش های ایمونوگلوبولینی و موسینی نوع یک سلول T، با استعداد ابتلا به رینیت آلرژیک مرتبط می باشد. به عبارت دیگر، آلل Ç و آلل Â به ترتیب خطر ابتلا به رینیت آلرژیک را در بیماران نسبت به افراد کنترل 55/1 (041/0=P) و 64/1 (006/0=P) افزایش می دهد. علاوه براین میزان ÏgË و ائوزینوفیل خون در افراد دارای ژنوتیپ هموزیگوت ÇÇ 416- در مقایسه سایر پلی مورفیسم های بررسی شده از لحاظ آماری افزایش معنی داری داشت (05/0p<).

    استنتاج

    با توجه به نتایج این مطالعه به نظر می رسد که پلی مورفیسم ناحیه پروموتور بخش های ایمونوگلوبولینی و موسینی نوع یک سلول T در آلل Ç موقعیت 416- و آلل Â در موقعیت 1454- در استعداد ابتلا و ژنوتیپ ÇÇ 416- در پاتوژنز بیماری رینیت آلرژیک موثر است

    کلید واژگان: رینیت آلرژیک, پلی مورفیسم, استعداد ژنتیکی به بیماری
    Hadi Hassannia, Saeid Abediankenari, Javad Ghaffari, Alireza Rafiei, Jamshid Yazdani, Fereshteh

    Background and

    Purpose

    Âllergic rhinitis is one symptomatic nasal disorders induced after contact with allergen in atopic individuals. Ït leads to ÏgË-mediated inflammation of the membranes lining the nose. Ïn addition to environmental factors, genetic predispositions play an important part in susceptibility to this disease. The aim of the present study was to determine the association between T cell immunoglobulin and mucin domain (TÏM-1) gene polymorphisms with susceptibility to allergic rhinitis.

    Materials And Methods

    Ïn this case–control study, 155 allergic rhinitis patients and 163 healthy volunteers as controls were enrolled. The extraction of genomic DNÂ from peripheral blood was done through salting out and genotype was accomplished using polymerase chain reaction-restriction fragment length polymorphism (PÇR-RFLP) method. To analyze the association between genotypes and alleles with the disease in the case group in comparison with the control group, X2 and two-way logistic regression tests were used.

    Results

    The findings indicated that Ç allele of G416Ç and  allele of G1454 polymorphisms in TÏM-1 gene were associated with susceptibility to allergic rhinitis. Ïn other words,  and G alleles in these positions increased the risk of the disease up to 1.55 (P=0.041) and 1.64 (P=0.006) in the patients compared with controls, respectively. Ïn addition, the total serum ÏgË and peripheral blood eosinophil levels in the individuals with homozygous genotype of -416 ÇÇ were significantly higher regarding other investigated polymorphisms (P<0.05).Çonclusion: Âccording to the results of this study, it seems that the TÏM-1 gene polymorphisms in Ç allele -416 and  allele in -1454 is associated with the susceptibility of allergic rhinitis and -416 ÇÇ genotype influences its pathogenesis.

  • فرشته ملاسلمانی، علی قائمی، سعید بهشتی
    هدف این پژوهش بررسی مبانی تربیت اجتماعی از دیدگاه امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه می باشد. برای رسیدن به این مقصود ابتدا مفهوم تربیت اجتماعی از دیدگاه امام سجاد(ع) با تاکید بیشتر بر صحیفه سجادیه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت تا بدین ترتیب قالبی معین برای استخراج و تبیین مبانی تربیت اجتماعی از صحیفه فراهم گردد. در این پژوهش از روش کتابخانه ای و فیش برداری برای گردآوری اطلاعات استفاده شد که مبنای کار استفاده از دعاهای صحیفه سجادیه و تفاسیر و ترجمه های معتبر این صحیفه بود. و با استفاده از روش تحلیل محتوا به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شد.
    براساس یافته های این تحقیق، ایشان در نیایش های خود به شکلی ظریف و دقیق برخی ویژگی های ذاتی انسان را در حیطه تربیت اجتماعی برشمرده که عبارتند از: احسان، شرافت، غفلت پذیری، ضعف، تاثیرپذیری، کمال جویی، اندیشه ورزی و.... یافته های تحقیق نشان می دهد که مفهوم تربیت اجتماعی در صحیفه سجادیه همان یادگیری برقراری رابطه صحیح با مردم، با خدا و خود برای کسب رضایت خدا می باشد.
    کلید واژگان: تربیت اجتماعی, مبانی, امام سجاد(ع), صحیفه سجادیه
    Fereshteh. Mollasalmani, Ali. Ghaemi, Saeid Beheshti
    he aim of this research is to investigate the basics of social education from Imam Sajjad `s viewpoint in Sahifeye Sajjadieh. In approaching to this aim, first we analyzed the meaning of social education with more emphasis on Sahifeye Sahifeye Sajjadieh in a way that provide a determined structure for bringing out and stating basics of social education from Sahifeh. In this investigation, library and sample taking method for gathering of information were used which were a foundation for application of prays in Sahifye Sajjadieh and authoritative. Translations and interpretations was also used taking the advantages of analyzing contents method. This investigation is going to answer the following two questions: (1) what does the social education mean according to Imam Sajjad? (2) What are the basics of social education? According to the obtained results of this study, he has considered all different parts of social education in his worships that included: Morals, relationships, family, rights, social supervising, crime and judging and between his worships in an intricate and exact method he has enumerated some internal features of mankind like: generosity, dignity, negligence, weakness, to influence one, perfectionism, to speculate, etc.
    Keywords: social education, basics, Imam sajjad, Sahifeye Sajjadieh
  • فرشته باعزت، بهرام صالح صدق پور
    در پژوهش حاضر، تاثیر نارساخوانی بر ابعاد حرمت خود در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی بررسی شده است. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه میزان حرمت خود عمومی، تحصیلی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی دانش آموزان نارساخوان و عادی است.
    روش این پژوهش از نوع کاربردی است و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران بود. به منظور انجام این پژوهش، ابتدا تعداد40 دانش آموز نارساخوان در مقطع ابتدایی پس از اجرای آزمون های تشخیصی (آزمون هوشی و کسلر کودکان و آزمون اختلال خواندن) به شیوه نمونه گیری تصادفی خو شه ای چند مرحله ای به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 40 دانش آموز عادی از مقطع ابتدایی به منظور مقایسه با دانش آموزان نارساخوان به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، از پرسشنامه پپ برای اندازه گیری میزان حرمت خود دانش آموزان نارساخوان و عادی استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده از طریق روش های آماری تحلیل واریانس چندگانه(مانوا)و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه وتحلیل شد. بر مبنای نتایج این پژوهش، بین حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی بین دانش آموزان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری مشاهده شد، اما بین حرمت خود جسمانی کودکان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری دیده نشد. به عبارت دیگر، کودکان نارساخوان در مقایسه با کودکان عادی حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی کمتری دارند. اما هر دو گروه حرمت خود جسمانی یکسانی داشتند. بنابراین، بر مبنای نتایج این پژوهش، می توان به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد کرد با به کار بردن راهبرد های آموزشی مؤثر در جهت افزایش میزان حرمت خود کودکان نارساخوان بکوشند.
    کلید واژگان: حرمت خود, دانش آموزان نارساخوان, دانش آموزان عادی
    Fereshteh. Baezzat, Bahram. Saleh Sedghpour M.A
    In this research, the effect of dyslexia on self-esteem factors among dyslexic students has been taken into consideration. The purpose of this research was to compare the level of general, educational, physical, familial and social self-esteem factors among normal and dyslexic students. The research method was a kind of applied one and it was done in form of field study. The of statistical population consists of the whole normal and dyslexic students from third to fifth grades of primary schools of Tehran. In order to do the research, first of all forty dyslexic students in primary school took identical tests (Wechsler children intelligence test and reading disorder test), and then they were chosen randomly according to multiple stage cluster sampling method. Then forty normal primary students were chosen purposefully to be compared with dyslexic students. The pope questionnaire was used to measure the level of self- esteem of dyslexic and normal students. In the end. Data was analyzed using multivariate analysis of variance (MANOVA), and one-way analysis of variance. According to the results, there was a significant difference between general, educational, familial and social self-esteem of normal and dyslexic students. But there was not any significant difference between physical self-esteem of normal and dyslexic children. In other words, dyslexic children had less general familial and social self-esteem in comparison with normal children but both group had the sam physical self-esteem. Therefore, according to the obtained results, it is possible to suggest educational authorities to use educational guidelines to increase self-esteem of dyslexic children.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال