به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب fereshteh ahikhteh

  • احمد گلی*، یدالله نصرالهی، فرشته آهیخته

    تمایل به خنده و استهزا، چه در قاب نمایش های کمدی و چه در بافت آثار مضحک، قدمتی دیرینه دارد. تجربیات مجریان این حوزه، تاثیرات وافری روی اندیشه های عمومی و سبک زندگی مردمان داشته است که در قرون اخیر، نظریه پردازان از زاویه های متنوع، فلسفه کارکرد آن را مورد بررسی قرار داده اند. شاخص ترین نظریه پردازی نقد در این زمینه، مصداق حلقه مرکزی «منطق گفت وگویی» باختینی است که بر مدار بازی همسویگی چندزبانی استوار بود و بعد از رمان، بر گفتمان و مکالمه گری گونه های طنز اجتماعی و ادبی چون «کارناوال»، «نقیضه» و... پیاده شد. در این بازی، تفسیر و واسازی منطق مکالمه ای چندآوایی با زیرساخت گونه بدخوانی خلاق، بعضی روش های طنزآمیز چون کارناوال و نقیضه بر مبنای انگاره های مشترک، از نظر بهره یابی از اصول مکاتبی چون «فرمالیست روسی» در آشنایی زدایی، «ساختارشکنی فرانسوی» در قطع ارتباط متن با ساختار بهنجار و خیزش «طنز تا خلاقیت» بر مبنای روان شناسی آن، قابل بررسی هستند. نتیجه این بررسی توصیفی- تحلیلی که بر مبنای منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام گرفته، حاکی از آن است که نقیضه های فارسی با اشتراک شاخصه های بینامتنی و وام گیری چندزبانگی کارناوالی، همان کمدی های ادبی هستند که در سطح ادبیات با شکست گفتمان محتوا، زبان یا سبک برداری از نظیره های جدی، سیری صعودی از دامنه طنز به خلاقیت را سپری کرده اند.

    کلید واژگان: کارناوال, نقیضه, خنده, منطق گفت وگویی همسویه, شکست گفتمان}
    Ahmad Goli *, Yadollah Nasrollahi, Fereshteh Ahikhteh

    Content for laughter and sarcasm, whether in the frame of comedy or in the context of ridiculous works, has a long history. The experiences of the practitioners in this field have had a great impact on the general thoughts and lifestyle of the people, and in recent centuries, theorists have examined the philosophy of its operation from various angles. The most significant theorization in this field is Bakhtin's dialogism, which is based on the language play he names as heteroglossia. after the concept has been discussed in the study of novel and other discourses of social and literary satires such as "Carnival,"  "parody," and so on. The interpretation and deconstruction of polyphonic conversational logic within the infrastructure of creative misreading and the humor in carnival discourse and parody can be conducted in terms of employing Russian Formalist notion of familiarization,  the disconnection and isolation of text from normal structure in French deconstruction and the psychological evolution of humor to creativity.The result of this descriptive study, an analysis based on library and internet sources, indicates that Persian parodies share intertextual features and borrow from polyphonic language of Carnival. These parodies are the same as literary comedies that has gone through a journey from the domain of humor to creativity with an intentional failure in the imitation of the content, language or style of serious works.

    Keywords: carnival, Persian parody, laughter, parallel dialogism, failure of dialogue}
  • یدالله نصراللهی*، فرشته آهیخته
    در قرن بیستم، مکاتب و نحله های ادبی و زبانی نوینی ظهور کرد و از شراره های مهم آن می توان به نظریه های ادبی فرمالیسم و ساختگرایی اشاره کرد که نظرگاه خود را بر جنبه های صوری متن، عناصر زبانی و سازه های شناور در آن متمرکز کردند و بر ادبیت متن ادبی در گرو تقابل و هم نشینی آن در جریان خیزش عناصر متنی تاکید نمودند. با آنکه نظریه فرمالیسم از مطالعات ادبی قرن بیستم بود و قابلیت خود را بیشتر در توصیف ارزش کاری سازه های زبانی و معماری عناصر فرمالیستی در متون منظوم نشان داده، ولی می توان آن را در تحلیل متون نثر نیز اعمال کرد و ادبیت و جایگاه سازه های زبانی در متن های منثور، به ویژه نثرهای کهن ادبی نیز دیده می شود. هنر دیباچه پردازی، سنتی دیرینه در متون نظم و نثر است که از قرن پنجم با سازوکارهای خاص خود برای جلب توجه مخاطب، با نثری متمایز از نثر متن اصلی کتاب وارد میدان شد. مولفان نثرهای فنی با استفاده از هنرسازه ها و عناصر برجسته زبانی و بلاغی، همچون ساخت ترکیبات تازه، سجع پردازی، جناس، تقابل ها، تضاد، تکرار و تتابع در سطح آوایی، واژگانی و نحوی، سازه ها و ساختارهای چالش انگیز و زیبایی از قدرت نویسندگی خود بر جای گذاشته اند. این مقاله به بررسی مقایسه ای دیباچه چهار متن کهن فارسی (قابوس نامه، کلیله و دمنه، مرزبان نامه و تاریخ جهانگشای جوینی) می پردازد. منظور از مقایسه در اینجا، فرض و در نظر گرفتن امری به نام هنجار یا نرم است که از طریق آن می توان به مصادیق خروج از هنجار در سطح زبانی و سطوح مختلف آوایی، واژگانی، نحوی و کل پیکره متنی رسید و آن ها را بررسی کرد. به اجمال می توان گفت که در بررسی سطح آوایی، جنبه های موسیقایی عموما در متون نثر فنی بیشتر و پررنگ تر از قابوس نامه دیده می شود و در سطح واژگان، کلمات عربی و مترادفات با بسامد فراوان در نثر فنی زیادتر از قابوس نامه به کار رفته اند و از حیث بلاغی نیز تصویرآفرینی ها و تمرکز بیشتر بر تخییل سخن و نوشته در متون نثر متکلف، بیش از قابوس نامه یافت می شود.
    کلید واژگان: سازه های زبانی, دیباچه, قابوس نامه, کلیله و دمنه, مرزبان نامه, تاریخ جهانگشای جوینی}
    Yadollah Nasrollahi *, Fereshteh Ahikhteh
    In the twentieth century, new literary and linguistic schools and schools emerged, sparking the ideas of structuralism and formal literature in the form of the school of formalism in revolutionary Russia. This school focused on the formal aspects of text and linguistic elements. And the floating structures focused on the fact that the literature of the literary text depended on their opposition and accompaniment during the rise of textual elements. The poem has shown its capability, but the literature and the position of linguistic structures in prose texts, especially prose. Ancient literature can also be seen. The art of prefabrication is a long-standing tradition in the texts of the fifth century, with the input mechanisms to attract the audience's attention, entered the field with a distinct prose from the prose of the main text of the book. The authors of technical prose, with the use of prominent linguistic and rhetorical elements and elements such as new combinations, rhymes, punctuation, contrasts and contradictions, repetition and repetition at the phonetic and syntactic phonetic level, challenging and beautiful structures and structures, from thought And they left their thoughts. This article provides a comparative study of the preface of the four ancient Persian texts (Qaboosnameh, Kelileh and Demneh, Marzbannameh and the history of Jahangisha Jovini). Comparison refers to the consideration of something called normative or soft, and through it the norm of reaching the instances of leaving the norm at the linguistic level, which can be examined at different levels of phonetic, lexical, syntactic, and the whole textual body.
    Keywords: Linguistic Structures, Preface, Qaboos Nameh, Kelileh, Demneh, Marzban Nameh, Jahangshay Jovin}
  • مینا پیرزادنیا *، فرشته آهیخته، طاهره آهیخته
    حماسه ها بدون درنگ، بازتابی از روند رویدادها، عناصر و موجودات طبیعی و فراطبیعی زندگی بشری هستند. دخالت و همراهی عناصر زنده طبیعت در کنار ادوات حماسی، تصاویر بسیار زیبایی از عظمت روح حماسه ها را منعکس ساخته است. از جمله این عناصر، حضور چشمگیر «اسب» و توصیفات و تصاویر آن در صحنه های مختلف حماسی- رزمی نبردهاست. حماسه شاهنامه بر مبنای اصل حضور خاندان های پهلوانی و ارزش عظیم اسب در کنار عناصر دیگر جنگی، تصاویر زیبایی را از این موجودخلق کرده است. در مقابل، این عنصر با به کارگیری نسبی آن، یکی از نمودهای پرتکرار نمادینه جانوری و ارزش رزمی در لا به لای حماسه جاهلی اعراب، یعنی دیوان عنتره، است. پژوهش حاضر با روش توصیفی– تحلیلی، به بررسی و مقایسه جایگاه اسب و جلوه های آن در دیوان شعری عنتره بن شداد و شاهنامه فردوسی می پردازد. براساس یافته های این پژوهش، توصیفات حماسی اسب و شخصیت پردازی های میدانی آن به همراه قهرمان، در ایجاد توازن قدرت از مهم ترین مضامین مشترک در این دو اثر بوده است؛ با این تفاوت که افق دید عنتره در توصیفات و تشبی هات اسب، نسبت به فردوسی، کوتاه و اشارات او به اصالت نژادی در این گونه توصیفات اندک است.
    کلید واژگان: حماسه, ابوالقاسم فردوسی, عنتره بن شداد, شاهنامه, دیوان حماسی, اسب}
    Mina Pirzadnia *, Fereshteh Ahikhteh, Tahereh Ahikhteh
    Undoubtedly, epics reflect the flow of events, elements, and natural and supernatural creatures in human’s life. The interference and accompaniment of the live elements of nature alongside the epic tools have reflected very beautiful images of the greatness of epics. An example of these elements is the significant presence of "horse" and its descriptions and images in epic-war battle scenes. The epic of Shahnameh has created beautiful images of this creature based on the principle of the heroic families’ presence and the great value of horse beside other war elements. Also, this element with its partial use is one of the frequent symbols of animal symbolism and marital value in the Arabic epic literature of the Age of Ignorance, namely Antara’s book of poetry. The present study investigates and compares the position of horse and its images in Antara Ibn Shaddad’s book of poetry and Ferdowsi’s Shahnameh. The findings show that the epic descriptions of horse and its field characterizations in the company of hero, in making balance of power, was one of the main common themes of the two works. But Antara’s perspective on horse descriptions and similes was limited in comparison with Ferdowsi, and his references to racial authenticity in these kinds of descriptions were few.
    Keywords: Epic, Abu al Qasim Ferdowsi, Antara Ibn Shadded, Shahnameh, Book of epic poetry, Horse}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال