به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب gholamhossain khodayar

  • غلامحسین خدایار، احمد حسنی رنجبر*، اشرف شیبانی اقدم

    هر یک از انواع ادبی به اقتضای درون مایه خود شاخص های «صوری» و «محتوایی» خاصی را دارند که آن ها را از سایر انواع ادبی متمایز می سازد. خواجوی کرمانی از جمله شعرایی است که در ساختار منظومه های غنایی به جنبه حماسی و تعلیمی کلام نیز توجه داشته؛ اما شاخص ها و مولفه های «ادبیات غنایی» در این منظومه ها آشکارتر است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که ساختار روایی منظومه «گل و نوروز» تا چه اندازه با مولفه های ادب غنایی از دیدگاه رویکردهای زبان شناختی و ادبی قابل انطباق است؟ یافته ها حاکی از آن است که در بافت متنی این منظومه «کارکرد شعری و ادبی» متن نشان از غلبه نقش «عاطفی زبان» بر نقش «ارجاعی» آن دارد. عوامل بسیاری در این منظومه قابل برشمردن هستند که در جهت تقویت «عنصر غنایی» متن مطرح شده اند و «بعد روایی» آن را در وهله بعد قرار داده اند. عواملی مانند «ترکیبات و تعبیرات غنایی» ، «توصیفات نرم و لطیف»، «فضای غم آلود و انزواطلبی» ، «کنشگری عاشق و معشوق» ، «نداشتن ارجاع برون متنی پیچیده» ، «ساختار نحوی ساده جملات» ، «تک گویی های درونی شخصیت اصلی» ، «کاربرد متعدد عناصر بیانی از جمله استعاره و تشبیه» ، «توصیف صحنه های رزم و بزم» مهم ترین نمودهای تبلور این نقش در منظومه «گل و نوروز» هستند. علاوه بر این نوع پردازش شخصیت ها مانند شخصیت «قهرمان» ، «شرور» ، «یاریگر» ، «شاهزاده خانم» ، «خیرخواه و ناصح» و درون مایه روایت مانند «خواب دیدن»، «سفر»، «وجود موانع بسیار در مسیر وصال» ، «درگیری با اژدها و...»، نیز با هدف تقویت عنصر غنایی متن به کار رفته اند.

    کلید واژگان: نقش شعری و عاطفی زبان, مولفه های ادب غنایی, عناصر صوری و محتوایی, منظومه گل و نوروز}
    GholamHossain Khodayar, Ahmad Hasani Ranjbar *, Ashraf Sheibani Aqdam

    Each literary convention has some thematic as well as stylistic features that differentiates it from other conventions. Khajavi Kermani is one of the poet who pays particular attention to the epic as well as didactic aspects in his lyric poems. This descriptive-analytical study seeks to answer the question to what extent the narrative structure of Khaji Kermani's poem "Flowers and Nowruz" is compatible with the components of lyrical literature from the point of view of linguistic and literary approaches? Findings indicate that in the textual context of this system, the "poetic and literary function" of the text shows the dominance of the role of "emotional language" over its "referential" role. There are many factors that can be enumerated in this collection that have been proposed in order to strengthen the "lyrical element" of the text and have put its "narrative dimension" in the next place. Factors such as "lyrical compositions and interpretations", "soft and delicate descriptions", "sad and isolationist atmosphere", "loving and beloved action", "lack of complex extra-textual reference", "simple syntactic structure of sentences", and "fragment" The main expressions of the main character","multiple uses of expressive elements such as metaphor and simile","description of battle scenes and feasts" are the most important manifestations of the crystallization of this role in the poem" Flower and Nowruz". In addition to this type of processing of characters such as "hero", "villain", "helper", "princess", "benevolent and advisor" and the theme of the narrative such as "dreaming", "journey", "existence of obstacles" "In the path of carpentry", "conflict with the dragon, etc.", have also been used with the aim of strengthening the lyrical element of the text.

    Keywords: Poetic, emotional role of language, Features of lyrical literature, formal, content elements, Poetry collection Flower, Nowruz}
  • غلامحسین خدایار، احمد حسنی رنجبر*، اشرف شیبانی اقدم

    منظومه های عاشقانه شعر فارسی از بسترهای مناسبی هستند که می توان از طریق مطالعه آن ها به شناخت و درک «ساختار روایی متون غنایی» دست یافت. از همان آغاز شعر فارسی بزرگانی مانند فخرالدین اسعد گرگانی به طبع آزمایی در این عرصه پرداخته و آثاری را خلق کرده اند که از نظر ساختار روایی با الگوهای قصه های عامیانه انطباق دارند. خواجوی کرمانی نیز به تبعیت از افرادی مانند نظامی گنجوی، مثنوی هایی آفریده که با الگوهای روایی نظریه پردازان امروزی قابل مطالعه و موشکافی است. مثنوی های «همای و همایون» و «گل و نوروز»  از آثار خواجوی کرمانی در قرن هشتم هستند که به شرح عشق و سوز و گداز دو شاهزاده ایرانی و شامی نسبت به دختران «قیصر روم» و «پادشاه چین» می پردازند. با توجه به طبقه بندی انواع ادبی، این دو منظومه را می توان در گروه «رمانس» جای داد. این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی به یافتن شواهد و مثال هایی از دیدگاه های ژرار ژنت در آثار غنایی خواجوی کرمانی پرداخته و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که در ساختار روایات مثنوی های عاشقانه خواجوی کرمانی، کدام یک از مولفه های مورد نظر ژرار ژنت قابل بررسی هستند؟ روایت شناسی یا دستور زبان روایت، با بررسی فرم یک اثر ادبی می کوشد به نظام معنایی ای فراتر از متن دست یابد و گفتار روایی یا متن را فهم پذیر کند. روایت شناسی مجموعه ای از احکام کلی درباره سبک های روایی، نظام های حاکم بر روایت یا داستان گویی و ساختار پیرنگ است. ژنت برای توصیف و تحلیل ساختارهای متون ادبی پنج مبحث را مهم می داند: نظم، تداوم، بسامد، وجه و لحن. این پنج عامل در چارچوب نظریه «زمان در روایت» جای می گیرند. پژوهش حاضر این پنج مبحث را در ساختار روایی دو مثنوی «همای و همایون» و «گل و نوروز» شرح و واکاوی می کند. یافته ها حاکی از آن است که منظومه های مورد تحلیل، ساختار داستانی و روایی استواری دارند و این پنج مبحث به وضوح در آن ها نمود یافته است. شکل لحظه ای و خطی روایت بدون ارجاع به گذشته، شتاب مثبت و ثابت، وجود تکرار و بسامد، پرداختن به جزییات و... از جمله این مولفه ها هستند.

    کلید واژگان: ساختار روایت, دیدگاه ژرار ژنت, همای و همایون, گل و نوروز}
    Gholamhossain Khodayar, Ahmad Ranjbar *, Ashraf Sheibaniaghdam

    Masnavis "Homay and Homayun" and "Gol and Nowruz" are among the works of Khajoo –e-  Kermani in the 8th century, which describe the love and passion of two Iranian and Shami princes for the daughters of "Caesar of Rome" and "King of China". . According to the classification of literary types, these two poems can be placed in the "romance" group. In a descriptive-analytical way, this research deals with finding evidence and examples of Gerard Genet's views in the lyrical works of Khajovi Kermani and tries to answer the question that in the structure of the love stories of Khajovi Kermani, which of the components Can Gerard Genet's opinion be checked? Narratology or narrative grammar, by examining the form of a literary work, tries to achieve a semantic system beyond the text and make the narrative speech or text understandable. Narratology is a set of general rules about narrative styles, systems governing narration or storytelling, and plot structure. Genet considers five topics important for describing and analyzing the structures of literary texts: order, continuity, frequency, aspect and tone. These five factors are included in the framework of the "time in narrative" theory. The present research describes and analyzes these five topics in the narrative structure of two masnavis "Homay and Homayun" and "Gol and Nowruz". The findings indicate that the analyzed systems have a stable story and narrative structure and these five topics are clearly expressed in them. Among these components are The instantaneous and linear form of the narrative without reference to the Past, Psitive and Fixed acceleration, Existence of repetition and Frequency, addressing the details,…

    Keywords: narrative structure, Gerard Genet, Homay, Homayun, Golaud Nowruz}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال