به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

hamed nowrouzi

  • حامد نوروزی*، کلثوم قربانی جویباری، افسانه یعقوبی گزیک

    از دوران مشروطه، نویسندگان رمان های واقع گرا، به میزان تعلق خاطر به این مکتب، به برساخت واقعیت های اجتماعی در رمان های خود پرداختند. در این مقاله نگارندگان روایت چهار نویسنده واقع گرا از واقعیت های اجتماعی دهه هفتاد و هشتاد خورشیدی را که یکی از مهم ترین ادوار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوران معاصر است، بررسی خواهند نمود. در این دوران که روند تغییرات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بسیار شدید است، مشکلات و معضلات اجتماعی جدیدی در جامعه ایران در حال رخ دادن است؛ در این مقاله سوالهای محوری حول واقعیت های اجتماعی و عوامل موثر بر برساخت آن ها در رمان و در نهایت شکل گیری روایت برساخته جامعه ایران در این دهه طراحی شده است. برای پاسخ به پرسش های پژوهش از مبانی نظری دو حوزه اندیشگانی بهره برده ایم: نخست نگرش معرفت شناختی به واقعیت اجتماعی در مکتب برساخت گرایی و دوم نگرش جامعه شناختی به واقعیت و تقسیم آن به واقعیت های عینی و ذهنی. پس از تحلیل داده ها این نتایج در پیکره مورد بررسی به دست آمد: واقعیت های اجتماعی در ساحت اجتماعی با اختلاف بسیار، بیش از ساحت های دیگر مورد توجه نویسندگان بوده است. در مرتبه دوم ساحت اقتصادی قرار دارد که از نظر بسامد واقعیت های برساخته اندکی بیش از واقعیت های فرهنگی دیده می شود. در هیچ یک از آثار مورد بررسی روایتی از ساحت سیاسی برساخته نشده، به جز رمان ویران می آیی از سناپور. از سوی دیگر توجه اغلب نویسندگان به برساخت پدیده های عینی بوده است. به طوری که از بین 395 واقعیت اجتماعی برساخته تنها 40 واقعیت، ذهنی و مابقی آن عینی بوده اند.

    کلید واژگان: رمان واقع گرا, روایت, برساخت گرایی, واقعیت اجتماعی
    Hamed Nowrouzi *, Kolsoom Qorbani Jouibari, Afsaneh Yaqubi Gazik

    Since the constitutional era, authors of realist novels have attempted to weave social realities into the structure of their novels. In this article, we examine the narratives of four realist authors to focus on the social realities of the 1370s and 1380s, two of the most important political periods in Iran. As such, we examine social realities and factors affecting the formation of the narratives in these decades. To this purpose, we have used the theoretical foundations of two fields of thought: first, the epistemological approach to social reality in the constructivist school, and second, the sociological approach to reality and its division into objective and mental realities. Findings suggest that social realities in the social field have attracted the attention of the authors more than other fields. In the second place is the economic sphere, which is dealt with a little more than cultural realities in terms of the frequency of constructed realities. In none of the examined works is there a narrative of the political sphere, except for the novel "ویران می آیی" by Sanapur. On the other hand, most of the authors have focused on the creation of objective phenomena, which is why only 40 out of 395 constructed social facts are subjective.

    Keywords: Realist Novel, Narrative, Constructivism, Social Reality
  • ابراهیم محمدی*، عفت غفوری، مهدی رحیمی، حامد نوروزی
    این جستار می کوشد تا با کاربست دانش نشانه شناسی، عنصر رنگ روی جلد رمان های بوف کور، تنگسیر، آوسنه ی بابا سبحان و شازده احتجاب را به شیوه ی توصیفی - تحلیلی بررسی کند تا تعامل این رکن اساسی نقاشی و متن ادبی و پیوند آن را با لایه های متعدد متن دریابد. رنگ قادر است فعال ترین حس انسان یعنی حس بینایی را به تکاپو اندازد تا برای درک کلیت فضا بکوشد و بدون اینکه سخن بگوید، اندیشه را منتقل کند. کاربرد هنرمندانه ی رنگ در فضاسازی خلاقانه ی محتوای متن و نیز به چالش کشیدن مفروضات مخاطب، نقش ویژه ای دارد و می تواند عواطف مخاطب را برانگیزد و او را به خواندن کتاب ترغیب کند. از این رو واکاوی جلد متن ادبی که عرصه ی جلوه نمایی رنگ ها محسوب می شود و به عنوان پوششی برای جهانی کلامی به کار می رود، می تواند به تبیین چیستی و پیوند رنگ با دیگر لایه ها و مفاهیم پنهان متن انجامد. درمجموع با بررسی عنصر رنگ در آثار یادشده می توان چنین نتیجه گرفت که در بیشتر آثار، رنگ روی جلد صرفا حاصل تخیل طراح جلد و عنصر تزیینی نیست، بلکه کارکردی نمادین دارد و در تعامل با دیگر عناصر، به ویژه عنوان، درون مایه و شخصیت داستان، نقش ویژه ای در فرایند تولید و تکمیل معنا دارد. گاه نیز رنگ تنها جنبه ی زیبایی شناسی دارد که به منظور جذب مخاطب است و نمی توان میان این عنصر و درون مایه، پیوندی برقرار کرد.
    کلید واژگان: نشانه شناسی رنگ, جلدرمان, بوف کور, تنگسیر, آوسنه ی باباسبحان
    Ebrahim Mohammadi *, Effat Ghafoori, Mahdi Rahimi, Hamed Nowrouzi
    This article tries to use semiotics to study the covers of The Blind Owl, Tangsir, The Tale of Baba Sobhan and Shazdeh Ehtjab in a descriptive-analytical way to shed light on the interplay of the basic elements of painting and literary texts. Because color has the capacity to communicate, nonverbally, with the most active human sense – the sense of sight – it can help us understand the textual space by conveying thoughts without speaking. The artistic use of color plays a special role in creating a creative space for the textual content; it can also challenge the audience’s assumptions by stimulating their emotions and encouraging them to read the book. Therefore, examining the cover of literary texts – the space of color display which is used as a cover for the verbal world – can shed light on the connection between the color of the cover and the textual layers as well as hidden concepts of the text. Analysis of the elements of color in the above-mentioned novels reveals that in some of these texts, the color of the cover is not just a product of the designer’s imagination (a decorative element). Rather, it has a symbolic function and interacts with other paratexts, especially the title, theme and characters; it also plays a main role in the process of production of meaning. In other texts, however, the color serves only an aesthetic function and is used to attract the audience – without having a meaningful connection to the theme.
    Keywords: The Semiotics of Color, Cover of the Novel, Boof kor.Tangsir. Awsene babasobhan
  • حامد نوروزی*

    در این مقاله تاریخچه مختصری از سیر زبان آرامی در ایران بررسی می شود. سوالهای اصلی پژوهش این است: زبان آرامی در طول حیات خود در ایران چه تحولاتی را پشت سر گذاشته و در هر دوره چه کاربردی در ایران داشته است؟ کدام گویشهای زبان آرامی در ایران کاربرد داشته و از کدام گویشها آثاری مکتوب بر جای مانده است؟ در پایان خواهیم دید که زبان آرامی نخست به عنوان زبان میانجی اداری و زبان گفتاری، سپس به عنوان زبانی دینی، علمی و گفتاری و امروزه تنها به عنوان زبان گفتاری و مذهبی اقوامی خاص در ایران به کار می رود. این زبان مورد استفاده چند قوم در ایران بوده است؛ از جمله آرامی ها، یهودیان و صابئیان.

    کلید واژگان: پیشینه زبان آرامی در ایران, فارسی در دوره باستان, فارسی در دوره میانه, زبان یهودیان, صابئیان و آشوریان
  • حامد نوروزی
    ادبیات فارسی- یهودی یا فارسی- عبری یکی از انواع ناشناخته ادبی در ایران است و اگرچه از نظر موضوع، دینی است؛ اما به صورت کلی در حوزه ادبیات عامه قرار می گیرد. به نظر می رسد یکی از دلایل این امر وجود الگویی در کتاب های مقدس یهود، مانند تلمود و میدراش، است که بنابر آن می توان با استفاده از منابع شفاهی و ادبیات عامه روایات رسمی مذهبی و تاریخی را تکمیل و حتی تالیف کرد. به این ترتیب، در منابع مذکور باورهای عامه در کنار باورهای رسمی قرار می گیرند و الگویی مرکب از گزاره های رسمی و عامه را شکل می دهند. به همین دلیل سنت شفاهی و ادبیات عامه در منابع مذهبی عبرانی، اهمیت بسیار دارد و قابل استناد است. در این مقاله چگونگی شکل گیری الگوی پیش گفته بررسی می شود؛ زیرا همین الگو در متون متاخر عبرانی (یهودی)، ازجمله فارسی- یهودی، نیز پی گرفته می شود؛ از این رو، این متون ترکیبی از گزاره های رسمی و عامه است. در این متون نیز روایت های رسمی با روایت های عامه ایرانی و غیرایرانی ترکیب می شود. به همین دلیل پژوهش درباره ادبیات عامه فارسی بدون بررسی این متون که حجم بسیار زیادی هم دارند، ناقص و ابتر است.
    کلید واژگان: ادبیات عامه, سنت شفاهی, ادبیات مذهبی, فارسی, عبری, یهود
    Hamed Nowrouzi
    Hebrew-Persian or Judeo-Persian literature is one of the unknown literary in Iran. Although the Judeo-Persian literature on the subject is religious, But overall is in the field of folk literature. It seems that the model of the Jewish Bible, the Talmud and the Midrash is one of the reasons of this classification. According to the pattern, we could complete and compile historical and religious official narratives by Folk literature and oral sources. In this way, the folk beliefs as well as official beliefs in aforementioned sources interact with each other and therefore it forms a pattern consisting official and vulgar statements. For this reason, important oral tradition and folklore in Hebrew religious resources are important and have the value to be cited. In this study, we focus on the formation of the above pattern; because the same one is imitated in the new Hebrew-Persian sources. In these texts, official narratives are combined with Iranian or Non-Iranian folk narratives too. So, neglecting this voluminous part of Persian folk literature any other study in this realm will be incomplete.
    Keywords: Folk literature, oral tradition, Religious literature, Hebrew, Persian, Jewish
  • حامد نوروزی
    متون فارسی- عبری، متونی هستند که به زبان فارسی و به خط عبری به نگارش درآمده اند. سابقه پیدایش این متون به پیش از نخستین اثر فارسی به خط عربی، یعنی کتاب الابنیه عن حقایق الادویه اثر ابومنصور موفق هروی به کتابت اسدی طوسی (447 هجری قمری) بازمی گردد. بنابراین تحقیق درباره این متون برای بررسی های تاریخی زبان فارسی امری حیاتی و بسیار مهم است. یکی از حوزه های بسیار مهم متون فارسی- عبری ترجمه های تورات به ویژه اسفار خمسه به زبان فارسی و به خط عبری است. کهن ترین ترجمه تاریخ دار اسفار خمسه به فارسی- عبری، نسخه اسفار خمسه لندن، معروف به PL است که در بریتیش میوزیوم لندن نگهداری می شود. این نسخه در 15 مارس 1319 میلادی کتابت شده، مترجم اصلی آیات آن شخصی به نام ابی سعید و کاتب (و احتمالا یادداشت نویس) آن نیز شخصی به نام یوسف بن موسی بوده است. این متن دارای ویژگی های منحصر به فرد لغوی، رسم الخطی، صرفی و نحوی بسیاری است. نگارنده در این مقاله تنها به معرفی مختصر ویژگی های کلی این متن، مانند رسم الخط، شیوه اعراب گذاری، انجامه نسخه، مکان کتابت و نام مترجم و کاتب پرداخته، بررسی های دقیق تر در حوزه های لغوی و زبان شناختی را به مقالات بعدی وامی نهد.
    کلید واژگان: فارسی, عبری, اسفار خمسه لندن (PL), رسم الخط, اعراب گذاری
    Hamed Nowrouzi
    Persian-Hebrew texts are written in Hebrew orthography. Their records go back to the period before The Essential Books about Drugs’ Nature، the first Persian text in Arabic orthography by Abu Mansour Mowaffaq Herawi which was inscribed by Assadi Tousi in 447 A. H. Therefore، it seems very important to scrutinize such texts for the study of Persian language. One of the most important samples of Persian-Hebrew texts is the translations of Torah، especially the translations of Pentateuch in to Persian written in Hebrew orthography. The oldest dated Persian-Hebrew translation of the Pentateuch is a version known as PL in British Museum. This version had been inscribed on 15 March 1319 A. H. The main translator of this text was Abi Saeed and its scribe، Yousef Bin Musa. This text has many unique lexical and orthographic features. The author of present essay propounds a brief introduction about its general features such as the manner of its diacritics، its colophon، the place of its inscription، the name of its scriber and translator and adjourns more careful analysis about its lexical and linguistic features for other essays.
    Keywords: Persian, Hebrew, London's Pentateuch (PL), Orthography, Diacritics
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال