hamidreza tavakkoli kakhki
-
به منظور بررسی اثر رفتار جبرانی تراکم کاشت، وزن بنه و عمق کاشت بر خصوصیات رویشی و عملکرد کلاله زعفران (Crocus.sativus L.)، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی (ایستگاه تحقیقات گناباد) در سال های زراعی 1399-1397 انجام شد. در این تحقیق تیمار تراکم کاشت (در چهار سطح 60، 90، 120 و 150 بنه در مترمربع) در کرت اصلی و فاکتوریل عمق کاشت (در دو سطح2±15 و 2±25سانتی متر از سطح خاک) و وزن بنه (در دو سطح 1±4و 1±8 گرم) در کرت فرعی قرار داشتند. نتایج نشان داد که افزایش تراکم از 60 به 150 بنه در مترمربع باعث افزایش معنی دار تعداد گل، وزن تر گل و وزن خشک کلاله ،تعداد بوته سبز شده، تعداد برگ در بوته، میانگین طول تک برگ و مجموع طول برگ در متر مربع شد. بر این اساس افزایش وزن بنه از 4 به 8 گرم موجب افزایش معنی دار تعداد گل، وزن تر گل، وزن خشک کلاله، تعداد بوته سبز شده، تعداد برگ در بوته، میانگین طول تک برگ، مجموع طول برگ در متر مربع و مجموع طول برگ در بوته در سال اول و دوم و کاهش تعداد گل، وزن تر گل و وزن خشک کلاله در سال سوم شد. نتایج همچنین نشان داد که افزایش عمق کاشت از 15 به 25 سانتی متر سبب کاهش معنی دار تمام صفات مورد بررسی زعفران گردید. اثر متقابل دوگانه و سه گانه بر صفات مورد بررسی عمدتا معنی دار بود. در مجموع نتایج نشان داد استفاده از بنه های مادری درشت تر تنها در سال های اولیه از اولویت نسبی برخوردار بوده و با افزایش سن مزرعه از اهمیت اثر آن کاسته می شود. بر این اساس چنین به نظر می رسد که می توان در راهبردی متفاوت و با ترکیبی از عمق کمتر و بخصوص تراکم بیشتر نسبت به جبران اثر وزن بنه اقدام و در مجموع به عملکرد بیشتری دست یافت .
کلید واژگان: رفتار جبرانی, طول برگ, تعداد برگ, تعداد گل, عملکرد کلالهIn order to investigate the effect of compensatory behavior of planting density, corm weight and planting depth on vegetative characteristics and yield of saffron stigma (Crocus. Sativus L.), a factorial split plot experiment with a randomized complete block design with three replications in the research center and Agricultural education and natural resources of Khorasan Razavi (Gonabad Research Station) was conducted in the cropping years 2018-2020. In this study, planting density treatment (in four levels of 60, 90, 120 and 150 corms per square meter) in the main plot and factorial planting depth (in two levels of 15±2 and 25±2 cm from the soil surface) and corm weight (in two Levels 4± 1 and 8 ± 1 gr) were located in the subplot. The results showed that increasing the density from 60 to 150 corms per square meter caused a significant increase in flower number, flower fresh weight and stigma dry weight, number of plants, number of leaves per plant, average length of a leaf and total leaf length per square meter. Accordingly, increasing the weight of coriander from 4 to 8 gr significantly increases flower number, flower fresh weight, stigma dry weight, number of plants, number of leaves per plant, average length of a leaf, total leaf length per square meter and total Leaf length per plant in the first and second years and reduced flower number, flower fresh weight and stigma dry weight in the third year. The results also showed that increasing the planting depth from 15 to 25 cm caused a significant decrease in all studied traits of saffron. The effect of dual and triple interactions on the studied traits was mainly significant. Overall, the results showed that the use of larger mother corms has a relative priority only in the early years and the importance of its effect decreases with increasing farm age. Based on this, it seems that it is possible to have a different strateg and with a combination of less depth and especially more density to compensate for the effect of corm weight and achieved more overall performance.
Keywords: Compensatory behavior, Leaf length, Leaf Number, flower number, Stigma yield -
به منظور بررسی اثر پوشش گیاهی و سایه اندازی بر عملکرد زعفران (Crocus sativus L.) آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گناباد برای دو سال زراعی98 -1397 و 99- 1398 اجراء شد. آزمایش شامل فاکتور اصلی، تراکم بنه در چهار سطح (90،60 ،120 و 150 بنه در متر مربع) و فاکتور فرعی مدیریت بقایای گیاهی و سایه اندازی در چهار سطح (حذف بقایای زعفران در پایان فصل رشد به عنوان (شاهد)، حضور بقایای زعفران در پایان فصل رشد، (شاهد) + استفاده از کلش جو به میزان 2 تن در هکتار و در نهایت (شاهد) + استفاده از سایه بان) بود. با توجه به ماهیت فاکتور فرعی، داده های فصل دوم رشد مورد اندازه گیری و آنالیز قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تراکم و مدیریت پوشش اثر معنی داری (p ≤0.01) بر ویژگی های رویشی زعفران (تعداد، طول و سطح برگ) داشته اما تاثیر تراکم و اثر متقابل تراکم× پوشش بر این صفات معنی دار نبود. همچنین نتایج تجزیه واریانس صفات اندازه گیری شده مرتبط با عملکرد نیز حاکی از تاثیر معنی دار (p ≤0.01) تراکم بنه، مدیریت پوشش و اثر متقابل تراکم بنه × نوع پوشش بر تعداد، وزن گل و عملکرد اقتصادی کلاله بود. به نحوی که بیشترین مقدار عملکرد خشک کلاله و وزن تر گل به ترتیب با مقادیر 16/5 و 411 (کیلوگرم در هکتار) از تیمار تراکم 150بنه در متر مربع و مدیریت استفاده از پوشش کلش غلات و کمترین این صفات به ترتیب با مقادیر 2/2 و 200 (کیلوگرم در هکتار) از تیمار تراکم 60 بنه در متر مربع و پوشش شاهد حاصل شد. بررسی آنالیز رگرسیون گام به گام برای متغیرهای مرتبط با عملکرد اقتصادی زعفران نشان داد که تعداد گل در واحد سطح به تنهایی توانست 59/90 درصد از تغییرات عملکرد اقتصادی زعفران را تبیین نمایند. با توجه به تاثیر مثبت استفاده از پوشش بر تعدیل درجه حرارت خاک در مقایسه با حداکثر دمای روزانه هوا حداقل (7 درصد) و هم زمان شدن اثرات مثبت این شیوه از مدیریت زراعی با مرحله گل انگیزی در زعفران به نظر می رسد که توصیه کاربردی استفاده از انواع پوشش بویژه کلش غلات با توجه به هزینه کمتر آن در مقایسه با سایه بان و همچنین دسترسی سهل تر برای پوشش مزارع زعفران همزمان با شروع فصل گرما می تواند در جهت پایداری و افزایش عملکرد زعفران مورد توجه باشد.
کلید واژگان: عملکرد, دما, گل, سطح سبز, مالچIn order to investigate the effects of vegetation covering and shading on the economic yield of saffron (Crocus sativus L.) a split–plot experiment based on Randomized Complete Block Design (RCBD) with three replications was conducted at the Gonabad station for two cropping years (2018-2019, 2019- 2020). Experiments included main factor, density at four levels (90, 60, 120 and 150 corms per square meter) and sub-factors of crop residue management and shading at four levels (removal of saffron residues at the end of growing season as (control), presence of saffron residues at the end of the growing season, (control) + use of 2 (t.ha-1) barley straw and finally (control) + use of shading). Due to the nature of sub-factors, the data for the second year of growth were measured and analyzed. The results of analysis of variance showed that density and cover management had a significant effect (p≤0.01) on the vegetative characteristics of saffron (number, length and leaf area). However, the effect of density and the interaction effect of density × covering on vegetative traits had not significant effect. Also, the results of measured traits related to yield showed that the effect of corm density, covering management and the interaction of corm density × type of covering on number, flower weight and economic stigma yield were significant (p≤0.01). The highest amount of dry stigma yield and fresh weight of flowers with values of 5.16 and 411 (kg.ha-1), respectively, achieved from the treatment of 150 corms per square meter density and use of cereal straw covering and the lowest of these traits with values of 2.2 and 200 (kg.ha-1) was obtained from the density of 60 corms per square meter and control. Stepwise regression analysis for variables related to saffron economic yield showed that the number of flowers per unit area alone could explain 90.59% of the variation in saffron economic performance. Considering the positive effect of covering application on adjusting soil temperature compared to the maximum daily air temperature (at least 7%) and the simultaneous positive effect of this method of cropping management with induction of flowering stage in saffron, it seems that the use of different types of covering, especially cereal straw, is recommended to stabilize and improve saffron yield due to its low cost and easier access to covering saffron fields.
Keywords: Flower, Green area, Mulch, Temperature, Yield -
پایداری و توسعه نظام های زراعی به طور مستقیم و غیرمستقیم به حضور نیتروژن وابسته است، از سوی دیگر، نظام های زراعی و باغی از جمله مسیرهای اصلی تلفات نیتروژن به شکل تصعید و شستشو می باشند که پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی را به همراه خواهد داشت. این پژوهش با هدف ارزیابی بیلان نیتروژن در نظام های زراعی گندم (Triticum aestivum L.) ایران با استفاده از مدل CENTURY اجرا شد. این مدل قادر است با تلفیق اثر متغیرهای اقلیمی، خاک و مدیریت زراعی فرآیندهای چرخه نیتروژن (N) را در سیستم های مختلف از جمله بوم نظام های زراعی شبیه سازی کند. در این ارتباط پس از تهیه بانک اطلاعاتی مورد نیاز مدل شامل داده های جغرافیایی، اقلیمی، مدیریت زراعی و خصوصیات خاک، روند تغییرات بیلان نیتروژن و سهم هر یک از اجزای تشکیل دهنده بیلان با استفاده از مدل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بیشترین نیتروژن ورودی در دامنه (5/9- 5/12 گرم در متر مربع) مربوط به بوم نظام های زراعی گندم شمال غرب، غرب و جنوب غرب و کمترین مقدار آن در دامنه (3/7- 4/9 گرم در متر مربع) مربوط به نظام های زراعی گندم در شرق و جنوب شرقی کشور بود. همچنین بررسی نتایج به دست آمده در رابطه با سهم نسبی اجزای نیتروژن ورودی و خروجی نشان داد که نیتروژن حاصل از مصرف کود به عنوان اصلی ترین متغیر ورودی و نیتروژن دانه به عنوان موثرترین متغیرخروجی توانستند به ترتیب با ضریب تبیین 973/0 و 928/0 تغییرات کل موجود در نیتروژن ورودی و خروجی را توصیف کنند. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد در رابطه با نیتروژن ورودی نقش مدیریت زراعی مانند تقسیط مصرف کود، هم زمانی زمان مصرف کود با نیاز گیاه و در مجموع، افزایش کارایی مصرف نیتروژن که بیشتر متکی بر مدیریت زراعی هستند، حایز اهمیت می باشد. اما در خصوص خروج نیتروژن از نظام های زراعی گندم علاوه بر مدیریت زراعی بقایا، تناوب و بهره گیری از ارقام اصلاح شده که از کارایی مصرف نیتروژن بالاتری برخوردار باشند، اهمیت بیشتری دارد.
کلید واژگان: شبیه سازی, کود, نیتروژن خروجی, نیتروژن دانه, نیتروژن ورودیAgroecology journal, Volume:12 Issue: 3, 2020, PP 523 -540IntroductionThe nitrogen budget or balance is often evaluated by comparing various nitrogen inputs and outputs in soil–crop systems. Research on nitrogen balance can provide more detailed information on the nitrogen cycle and its losses by integrating soil nitrogen processes with the total nitrogen budgets. There are restricted researches for evaluation of nitrogen balances in the cropping systems. It is clear that accurate measuring of each component of nitrogen budgets in relation to soil processes is difficult. Wheat (Triticum aestivum L.) is the main cereal crop cultivated in Iran. According to published data the average nitrogen application rates in wheat cropping systems of Iran is 120 kg.ha-1 but, the excessive use of fertilizer nitrogen is very common in wheat fields. It is estimated that in Iran, about 2.2 million ha of wheat production areas are under irrigation. Alike, there are limited studies on nitrogen dynamics, budgets and its losses pathways in wheat production systems of Iran. Such studies are essential to understand the nitrogen behavior and balance in wheat cropping systems. This research was carried out with the aim of evaluating nitrogen balance of wheat cropping systems with different climatic conditions over the country by using CENTURY model.
Materials and MethodsWe used CENTURY model (Parton et al., 1994) to evaluate nitrogen dynamics and nitrogen balance in wheat cropping systems. For this purpose 14 wheat cropping system located in diverse climates were selected. Soil data was collected from Soil and Water Research Institute and weather data from 2000 to 2014 were obtained from Iran Meteorological Organization for 14 selected stations. The CENTURY model simulates the long-term dynamics of Carbon (C) and Nitrogen (N), for different Plant-Soil Systems. The model can simulate the dynamics of agricultural crop systems. The crop system of CENTURY have different plant production sub-models which are linked to a common soil organic matter sub-model .The soil organic matter sub-model simulates the flow of C, N through plant litter and the different inorganic and organic pools in the soil. CENTURY model runs in monthly time step with monthly precipitation (cm), monthly mean minimum and maximum temperature (°C), site latitude and longitude, sand, silt and clay (%), soil bulk density (g.cm-3), rooting depth (cm), C and N content of the top 20 cm of soil and management information such as planting date, first and last month of wheat growth, number and amounts of applied fertilizers, amount of irrigation water and its schedules are required. For model validation we used two statistical measures including Normalized Root Mean Squared Error (nRMSE), Willmott (1982) index of agreement (d value) and linear regression coefficients between actual and predicted values.
Results and DiscussionResults revealed that the highest nitrogen input in wheat cropping systems (9.5 - 12.5 g.m-2) was observed in Northwest, West and Southwest and the lowest (7.3 - 9.4 g.m-2) were in East and Southeast areas of the country. Also, nitrogen output plan in wheat cropping systems was similar to nitrogen input. In addition, stepwise regression analysis indicated that fertilizer application rate with partial coefficient of 97.33% and grain nitrogen with partial coefficient of 92.79%, respectively, were the most important variables in relation to nitrogen input and output in wheat cropping systems of Iran.
ConclusionAccording to the results, it seems that in relation to nitrogen input, the role of agronomic management such as fertilizer application, coincidence of fertilizer application time with plant requirement and increasing nitrogen use efficiency (NUE) which is mostly dependent on agricultural management are important issues. But in the case of nitrogen outputs from wheat cropping systems, in addition to agronomic managements, use of improved cultivars with higher nitrogen uptake efficiency is more important.
Keywords: Fertilizer, Grain nitrogen, Nitrogen input, Nitrogen output, Simulation -
این پژوهش به منظور ارزیابی تاثیر کشاورزی حفاظتی بر شاخص های انرژی در نظام های زراعی رایج با استفاده از طرح کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط اقلیمی ایستگاه تحقیقات کشاورزی گناباد به مدت چهار سال (95-1391) مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. فاکتورهای آزمایش عبارت بودند از سه سطح شیوه های مختلف خاک ورزی در کرت های اصلی شامل شیوه متداول خاک ورزی (شخم + دیسک + تسطیح + ایجاد فارو + کاشت با بذرکار)، شخم کاهش یافته (چیزل پکر یا دیسک سبک + ایجاد فارو + کاشت با بذرکار) و بدون شخم (کاشت مستقیم با بذرکار) و سه سطح مدیریت بقایای گیاهی شامل بدون بقایا، حفظ 30% بقایا و حفظ 60% بقایای گندم (Triticum aestivum L.) که در کرت های فرعی قرار داشتند. این مطالعه در سیستم تناوبی رایج منطقه شامل گندم، جو، پنبه و گندم مورد برسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بیشترین مصرف انرژی از مقدار کل انرژی در تناوب رایج به نهاده های الکتریسیته، کودهای شیمیایی و سوخت به ترتیب با میانگین مصرف 43، 23 و 12 درصد و کمترین مقدار مصرف انرژی به نهاده نیروی انسانی با میانگین 7/0 درصد تعلق داشت. همچنین نتایج تجزیه واریانس و تحلیل های آماری شاخص های انرژی نشان داد که اثر شیوه خاک ورزی تنها بر شاخص کارایی مصرف انرژی برای دو محصول گندم و جو در سطح پنج درصد معنی دار بود. اما اثر بقایا و اثر متقابل خاک ورزی و بقایا بر هیچ کدام از شاخص های انرژی معنی دار نبودند. مقایسه میانگین مقادیر شاخص کارایی مصرف انرژی در تناوب مورد نظر نشان داد که بیشترین و کمترین مقدار این شاخص به ترتیب در دو شیوه بدون خاک ورزی یا کشت مستقیم و خاک ورزی متداول مشاهده شد، به نحوی که میانگین شاخص کارایی مصرف انرژی برای دو محصول گندم و جو در شیوه بدون خاک ورزی به ترتیب 21 و 9 درصد افزایش را نسبت به خاک ورزی متداول و خاک ورزی کاهش یافته نشان داد.
کلید واژگان: بقایا, تناوب, خاک ورزی, کارایی مصرف انرژیAgroecology journal, Volume:12 Issue: 3, 2020, PP 433 -445IntroductionThe relation between agriculture and energy is very tight. Agriculture itself is an energy user and energy supplier in the form of bio-energy. Energy consumption in agriculture has intensified in response to increasing populations, limited supply of arable land and desire for an increasing standard of living. In all societies, these factors have encouraged an increase in energy inputs to maximize yields, minimize labor-intensive practices, or both. Effective use of energy is one of the conditions for sustainable agricultural production, since it provides financial savings, fossil resources preservation and air pollution reduction. In developing countries, agricultural growth is essential to fostering economic development. In Iranian economy, more than 33% of the total population is engaged in agriculture sector. Recent years with the rise in world energy prices the governments has taken steps to reduce fuel and energy consumption. Energy in agricultural sector are divided into two groups of direct and indirect, direct energy is required to perform various tasks related to crop production processes such as land preparation, irrigation, threshing, harvesting and transportation of outputs. Indirect energy consists of the energy used in the manufacture of fertilizers, seeds, herbicides and farm machinery and so on. Recently, application of integrated production methods are recently considered as a means to reduce production costs, to efficiently use human labor and other inputs and to protect the environment.
Material and MethodsThis research was carried out to evaluate the effect of conservation agriculture system on energy indices in conventional rotation systems including wheat, barley and cotton. The experiment was conducted at Gonabad Research Station as a moderate climate condition between 2012 and 2016 by using split plot design in a randomized complete block design (CBD) with three replications. Two substantial criteria were investigated such as different tillage methods including conventional plowing, reduction of tillage (Minimum tillage) and direct cultivation (No tillage) as a main plots, as well asamount crop residue involving absence of residues 30 and 60%of the remains as a subplots. The area for each subplot and main plot was 600 and 1800 m2, respectively. In this study, energy indices were calculated using equations .Besides, data analysis and mean comparisons were performed via SAS (SAS, 2002) software and Duncan test, respectively.
Result and DiscussionAccording to results, electricity, chemical fertilizers and fuel inputs shared the highest energy consumption from the total amount of energy in the conventional crop rotation with 43, 23 and 12%, respectively. On the other hand, the lowest energy consumption related to the input of human resources with an average of 0.7%. In addition, variance evaluation and statistical analysis of energy indices demonstrated that only energy efficiency index for wheat and barley at level (p≤0.05) dramatically affected by tillage methods. . However, the effect of residues and interaction between soil tillage × residues on other energy indices was not significant. Comparison of average values of energy use efficiency index in the conventional rotation illustrated that the highest and lowest values of this index were observed in two methods without soil tillage or direct planting and soil tillage or customary tillage. Therefore, the average of energy use efficiency index for wheat and barley crops in non-tillage method was represented increasing 21 and 9%, respectively, than that of conventional tillage and minimum tillage methods.
ConclusionConsequently, based on data analysis, it seems that the implementation of conservation agricultural systems with various tillage procedures (non – tillage or minimum tillage) to enhane energy use efficiency is exclusively recommended for wheat and barley agronomic systems in climate condition of this study.
Keywords: Crop residue, Crop rotation, Energy use efficiency, Tillage -
نظام های رایج کشاورزی برای حفظ و تقویت حاصلخیزی خاک به کودهای شیمیایی به ویژه کودهای نیتروژنی وابسته می باشند. گرچه مصرف کودهای نیتروژنی نقش قابل توجهی در افزایش عملکرد داشته است، اما مصرف بی رویه آن با کاهش کارایی مصرف نیتروژن همراه بوده است. این پژوهش به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل، روند تغییرات کارایی مصرف نیتروژن و تعیین سهم نسبی اجزای کارایی در نظام های زراعی گندم (Triticum aestivum L.) با استفاده از مدل CENTURY انجام شده است. نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان داد که میانگین کارایی مصرف نیتروژن در نظام های زراعی گندم این مطالعه 3/28 کیلوگرم دانه به ازای هر کیلوگرم نیتروژن فراهم یا قابل جذب خاک بود. نظام های زراعی گندم (تبریز، شیراز، گرگان) بالاترین و در مقابل نظام های زراعی (کرمان، بیرجند، زابل) کمترین کارایی مصرف نیتروژن را دارا بودند. بررسی روند تغییرات عملکرد در مقابل کارایی مصرف نیتروژن نشان داد با افزایش یک واحدکارایی مصرف نیتروژن، عملکرد با شیبی معادل14/0 تن افزایش یافته است. از طرفی همبستگی مثبت و معنی داری بین کارایی مصرف نیتروژن با کارایی تبدیل (r=0. 73 p≤0. 01) و جذب نیتروژن (r=0. 69 p≤0. 01) به دست آمد. همچنین، تفکیک سهم نسبی اجزای کارایی مصرف نیتروژن حاکی از آن بود که در دامنه مصرف 120-80 کیلوگرم نیتروژن در هکتار سهم نسبی اجزای کارایی جذب و تبدیل به ترتیب 64 و 36 درصد بود که با افزایش مصرف نیتروژن به میزان 160-121 کیلوگرم در هکتار سهم نسبی کارایی جذب به 33 درصد وکارایی تبدیل به 67 درصد تغییر یافت. به نظر می رسد در نظام های تولید گندم هنگامی که جزء غالب کارایی جذب می باشد مدیریت زراعی و استفاده از روش های اصلاحی زمانی که جزء غالب کارایی تبدیل می باشد به عنوان رهیافت های پیشنهادی در جهت بهبود کارایی مصرف نیتروژن مورد توجه می باشند.کلید واژگان: آنالیز اجزاء کارایی, کارایی تبدیل نیتروژن, کارایی جذب نیتروژن, همبستگیAgroecology journal, Volume:10 Issue: 3, 2018, PP 699 -718IntroductionNitrogen fertilizers, plays an essential role in crop production and additionally its application has environmental drawbacks. So, nitrogen dynamics between cropping systems and environment is one of the most important agronomic management practices. Improving nitrogen use efficiency (NUE) is an important target in wheat cropping systems, it increases profitability through greater yields and reduction of the greenhouse gas emissions associated with the production and it could be reduce environmental hazards. There are many definitions related to NUE in the context of crop production and as well as in the literature review. One of the fundamental definition related to Moll et al (1982). According to Moll et al. (1982) definitions’ NUE as grain dry matter yield per unit of nitrogen available from the soil and fertilizer and divided it into two components 1-Nitrogen-uptake efficiency that is crop nitrogen uptake to nitrogen available and 2- Nitrogen-utilization efficiency which is grain dry matter yield to crop nitrogen uptake. Wheat is one of the most extend cultivated crops in the world. It is estimated in Iran, about 2.3 million ha of wheat cropping systems are under irrigated cultivation. The specific objectives of the present study were to 1- investigation and analysis nitrogen use efficiency variations and its components in wheat cropping systems by using simulation model.2-Determine how nitrogen use efficiency and its components (component analysis) is affected by nitrogen fertilizer levels.Materials and MethodsWe used CENTURY model to evaluate nitrogen use efficiency in wheat cropping systems. For this purpose 14 wheat cropping system from different locations were selected. Soil data was collected from Soil and Water Research Institute and weather data from 2000 to 2014 were obtained from Iran Meteorological Organization for 14 selected stations.The CENTURY model simulates the long-term dynamics of Carbon (C), Nitrogen (N), for different Plant-Soil Systems. The model can simulate the dynamics of agricultural crop systems. The crop systems have different plant production submodels which are linked to a common soil organic matter submodel. The soil organic matter submodel simulates the flow of C, N through plant litter and the different inorganic and organic pools in the soil. CENTURY model runs in monthly time step with calculating monthly precipitation (cm), monthly mean of minimum and maximum temperature (c°), site latitude and longitude, sand, silt and clay (%), soil bulk density (g/cm3), rooting depth (cm), C and N content of the top 20 cm of soil and management information such as planting date, first and last month of wheat growth, number and amounts of fertilization, amount of irrigation water and its schedules are required. For model validation we used three statistical measures including Normalized Root Mean Squared Error (nRMSE), Willmott (1982) index or (d index) and linear regression coefficients between actual values and predicted values.Results and DiscussionResults, revealed that average nitrogen use efficiency in wheat cropping systems of Iran was 28.3 kg grain per kg of nitrogen applied. The highest and lowest mean nitrogen use efficiency were 36.02 and 21.26 kg grain per kg N that observed respectively in (Tabriz, Shiraz, Gorgan) and (Kerman, Zabol, Birjand). Regression of nitrogen use efficiency vs. yield showed that with increasing nitrogen use efficiency, yield is raised (b=0.14 kg kg-1). Separation of nitrogen use efficiency to its components indicated that on range of value (80-120 kgha-1) use of nitrogen, relative contribution of nitrogen uptake and utilization efficiency separately were 64 and 36 percent. When use of nitrogen fertilizer was increased up to value (121-160 kg ha-1) relative contribution of nitrogen uptake and nitrogen utilization was changed to 33 and 67 percent, respectively.ConclusionIt seems that, when in cropping system nitrogen uptake will be dominant, agronomic management practice and in versus, if nitrogen utilization efficiency will be more important choice of superior cultivars are emphasizes the improvement of nitrogen use efficiency.Keywords: components analysis efficiency, correlation, utilization efficiency, uptake efficiency, simulation
-
به منظور بررسی اثر تراکم و وزن بنه مادری بر ویژگی های زراعی و رفتار بنه های دختری زعفران آزمایشی طی سال های 93-1389 به صورت اسپلیت پلات در زمان در قالب بلوک های کامل تصادفی با 12 تیمار و سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی به اجرا درآمد. عامل های مورد بررسی در آزمایش شامل سه سطح تراکم بنه (40،،80 و 160 بنه در مترمربع) و چهار سطح وزن اولیه بنه های مادری شامل (3 ≥، 6-3، 9-6 و 12-9 گرم) بودند که به صورت فاکتوریل در کرت های اصلی و عامل زمان در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اثر تراکم، وزن بنه مادری و سال بر وزن بنه های دختری، معنی دار بود. اما اثر متقابل تراکم × وزن بنه مادری و همچنین اثر متقابل تراکم × وزن بنه مادری × سال برای اکثر صفات اندازه گیری شده معنی دار نبود. نتایج مقایسه میانگین اثر تراکم × وزن بنه مادی بر تعداد بنه های دختری نشان داد که در بین تیمارهای مورد آزمایش استفاده از بنه های مادری 12-9 گرم با تراکم 160 بنه در مترمربع بیشترین تولید تعداد کل بنه های دختری (771 در مترمربع) در واحد سطح را به همراه داشت. بنه های مادری با وزن بالاتر، تعداد بنه های دختری بیشتری در گروه های وزنی مختلف تولید نموده اند. همچنین نتایج نشان داد که بنه های مادری در گروه های وزنی کمتر قادر به تولید بنه های دختری با وزن بیشتر از وزن بنه مادری اولیه بودند. با افزایش تراکم و وزن بنه مادری تعداد گل، وزن گل و عملکرد کلاله خشک به طور معنی داری افزایش یافت، به طوری که بیشترین وزن خشک کلاله زعفران در واحد سطح (65/0 گرم بر مترمربع) از بنه های مادری با وزن 12-9 گرم به دست آمد.کلید واژگان: بنه دختری, تعداد بنه, وزن بنه, وزن خشک کلاله, وزن گلIn order to investigate the effect of planting density and maternal corm weight on some characteristics of daughter corms and agronomic characteristics of saffron (Crocus sativus L.) a field experiment was conducted at the Agricultural and Natural Resources Research Center of Mashhad. This experiment was carried out as a factorial split plot in time based on complete block design with three replications and 12 treatments during the years 2010-2014. The experimental factors were 3 levels of density (40, 80 and160 corm in m2) and 4 levels of mother corm weight (≤3, 3-6, 6-9 and 9-12 g per corm) as a main plot and time as a sub plot. The results showed that density, maternal corm weight and year had significant effects on daughter corms weight, but the effect of interaction density × corm weight and density × weight × year were not significant for the most characteristics. The mean comparison of interaction effect of density × weight for number of daughter corm showed that maternal corm weight (9-12 g) × planting density (160 m2) had the highest number for daughter corms (771 m2). Maternal corms with higher initial weight produced the highest number of corms in different corm classes. In addition, the results showed that maternal corm with lower initial weight produced heavy daughter corms compared to other maternal corm weight classes. Flower weight and stigma dry weight of saffron (m2) were increased by increasing planting density and maternal corm weight flower number. The highest dry stigma (0.65 g.m-2) yield was produced by maternal corm (9-12 g per corm) weight class.Keywords: Corm weight, Corm number, Daughter corm, Dry stigma weight, Flower weight
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.