به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

hosein abednatanzi

  • جاوید اسماعیل پور، علیرضا براری *، احمد عبدی، حسین عابدنطنزی
    زمینه و هدف

    هدف از تحقیق حاضر بررسیپاسخ بیان ژن cateninβ و  bax در بافت کبد موش های مبتلا به سرطان ملانوما به یک دوره تمرینات هوازی همراه با مصرف عصاره گزنه بود.

    مواد و روش ها

    در این تحقیق 20 سر موش صحرایی نر بالغ به صورت تصادفی به 4 گروه شامل گروه های: کنترل ، تمرین، عصاره و تمرین+عصاره تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 30 دقیقه دویدن روی تردمیل بدون شیب و با سرعت 16 متر در دقیقه برای هفته اول بود و هر هفته یک متر بر دقیقه اضافه شد تا در هفته هشتم به 22 متر بر دقیقه رسید. یک هفته پس از القا سرطان ملانوما، گروه تجربی میزان  mg/kg/day 30 عصاره اتانولی گیاه گزنه را به روش خوراکی و به مدت 8 هفته مصرف کردند. برای اندازه گیری میزان بیان ژن cateninβ و  bax از روش RT-PCR    استفاده شد.

    نتایج

    تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بیان ژن Beta-catenin در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش داشت؛ ولی به سطح معناداری نرسید (p=0.103). همچنین نتایج نشان داد که بیان ژن BAX در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت(p=0.026).

    نتیجه گیری

    نتایج نشان می دهد که مصرف عصاره گزنه همراه با تمرینات هوازی از طریق کاهش سطوح BAX و افزایش بتا کاتنین در فعال سازی مسیر سیگنالی WNT/beta-catenin و آپوپتوز محرک ایمنی برای جلوگیری از رشد تومور و پیشرفت مرحله سرطان داشته باشد.

    کلید واژگان: عصاره گزنه, آپوپتوز, مسیر سیگنالیWNT, Beta-Catenin, سرطان ملانوما.
    Javid Esmaeelpour, Alireza Barari *, Ahmad Abdi, Hosein Abednatanzi
    Background & Aim

    The aim of this study was to investigate the response of beta-cateninand bax gene expression in liver tissue of mice with melanoma to a period of aerobic exercise with nettle extract.

    Materials and methods

    In this study, 20 adult male rats were randomly divided into 4 groups including: control, exercise, extract and exercise + extract. The training program consisted of 30 minutes of running on a treadmill without a slope at a speed of 16 meters per minute for the first week, and one meter per minute was added every week until it reached 22 meters per minute in the eighth week. One week after melanoma induction, the experimental group consumed 30 mg / kg / day of nettle ethanolic extract orally for 8 weeks. RT PCR was used to measure the expression of beta-cateninand baxgenes.

    Results

    Data analysis showed that Beta-catenin gene expression was increased in the experimental groups compared to the control group; But did not reach a significant level (p = 0.103). The results also showed that BAX gene expression was significantly reduced in the experimental groups compared to the control group (p = 0.026).
    <!-- [if gte vml 1]>
    <![endif]--><!-- [if !vml]--><!--[endif]-->

    Conclusion

    The results show that consumption of nettle extract along with aerobic exercise by reducing BAX levels and increasing beta-catenin in activating the WNT / beta-catenin signal pathway and apoptosis has an immune stimulus to prevent tumor growth and cancer progression.

    Keywords: Nettle Extract, Apoptosis, WNT, Beta-Catenin Pathway, Melanoma Cancer
  • حدیث بیات، ماندانا غلامی*، حمید رجبی، حسین عابدنطنزی
    هدف

     دیابت نوع 2 یک اختلال متابولیک پیچیده است که با مقاومت به انسولین و اختلال در تنظیم گلوکز مشخص می شود. این یک نگرانی مهم از نظر سازمان بهداشت جهانی است که میلیون ها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین تناوبی پر شدت بر بیان پروتیین های فعال کننده عامل رونویسی-6 (ATF-6) و همولوگ C/EBP   (CHOP)  بافت کبد در رت های مبتلا به دیابت نوع 2 بود. 

    روش شناسی:

     پژوهش حاضر از نوع تجربی با طرح پس آزمون با گروه کنترل بود.  تعداد 24رت نر نژاد ویستار با سن 6 هفته و وزن تقریبی 200-250 گرم، از موسسه پاستور ایران تهیه شدند . رت ها به طور تصادفی به 3 گروه 8 تایی تمرین تناوبی پر شدت (HIIT) دیابتی، کنترل دیابتی و کنترل سالم تقسیم شدند. گروه های تمرینی در طول 8 هفته و در هر هفته، 5 جلسه تمرین HIIT  را بر روی نوار گردان اجرا کردند (پروتکل تمرین به صورت 8 هفته تمرین تناوبی، 5 جلسه در هفته با تناوب شدید 2 دقیقه ای با 2تا 8 تناوب و با 80 تا 90 درصد حداکثر سرعت دویدن و تناوب استراحت 1 دقیقه ای با 50 تا 56 درصد حداکثر سرعت دویدن، اجرا شد). پس از گذشت 48 ساعت از آخرین جلسه تمرینی و پس از اجرای روزهای ناشتایی، تمامی رت ها  بی هوش شدند و مرحله برداشت بافت کبد انجام شد. داده ها با آزمون آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA)  تحلیل شدند. 

    یافته ها

     نتایج نشان داد که مقادیر پروتیین ATF-6 در رت های نر دیابتی نوع 2 پس از 8 هفته تمرین تناوبی پر شدت تغییر معنی داری را نشان نداد (73/0=P). اما مقادیر پروتیین CHOP پس از 8 هفته افزایش معنی داری را نشان داد (001/0=P). مقادیر پروتیین CHOP در گروه تمرین دیابتی نسبت به گروه کنترل دیابتی کاهش غیر معنی داری را نشان داد (05/0 <p)، اما در گروه تمرین دیابتی در مقایسه با گروه کنترل سالم، افزایش معنی داری را نشان داد (001/0=P). در نتیجه اجرای 8 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا می تواند اثرات مفیدی بر کاهش استرس شبکه آندوپلاسمی در بافت کبد ناشی از دیابت نوع 2 در رت های دیابتی داشته باشد. علاوه بر این، تحقیقات بیشتری برای تایید این یافته ها و کشف مکانیسم های بالقوه درگیر، مورد نیاز است.

    کلید واژگان: تمرین تناوبی شدید, استرس شبکه آندوپلاسمی, دیابت نوع 2, چاقی
    Hadis Bayat, Mandana Gholami *, Hamid Rajabi, Hosein Abed Natanzi
    Aim

     Type 2 diabetes is a complex metabolic disorder characterized by insulin resistance and glucose dysregulation. It is a major concern of the World Health Organization, affecting millions of people worldwide. The purpose of this study was to investigate the effect of  8 weeks of high-intensity interval training on the expression of activating transcription factor-6 (ATF-6) and C/EBP homologue (CHOP) proteins in liver tissue in rats with type 2 diabetes. 

    Method

      The current study was experimental with a post-test design with a control group. A number of 24 Wistar male rats, aged 6 weeks and weighing approximately 200-250 grams, were obtained from the Pasteur Institute of Iran. Rats were randomly divided into 3 groups of 8 high intensity interval training (HIIT) diabetic, diabetic control and healthy control. The training groups performed 5 HIIT training sessions on the treadmill during 8 weeks and each week (the training protocol was 8 weeks of interval training, 5 sessions per week with intense 2-minute intervals with 2-8 repetitions and 80-90 The percentage of maximum running speed and 1-minute rest intervals were performed with 50-56% of maximum running speed. After 48 hours from the last training session and after fasting days, all rats were anesthetized and liver tissue was harvested. The data were analyzed by one-way analysis of variance (ANOVA).

    Results

     The results showed that ATF-6 protein levels in type 2 diabetic male rats did not change significantly after 8 weeks of high-intensity interval training (P = 0.73). But CHOP protein levels showed a significant increase after 8 weeks (P = 0.001). CHOP protein levels in the diabetic training group showed a non-significant decrease compared to the diabetic control group (P < 0.05), but in the diabetic training group compared to the healthy control group, it showed a significant increase (P = 0.001).  

    Conclusion

     As a result, 8 weeks of high-intensity interval training can have beneficial effects on reducing endoplasmic reticulum stress in liver tissue caused by type 2 diabetes in diabetic rats. Furthermore, further research is needed to confirm these findings and explore the potential mechanisms involved.

    Keywords: Intense interval training, endoplasmic reticulum stress, Type 2 diabetes, Obesity
  • مهناز نجفی*، فرشاد غزالیان، عباسعلی گایینی، حسین عابدنطنزی، ماندانا غلامی
    آترواسکلروز یکی از سازوکارهای بیماری قلبی عروقی است که با بدعملکردی اندوتلیال وابسته به اختلال اتساع ناشی از جریان خون (FMD) شناسایی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی 12 هفته تمرین تناوبی خیلی شدید (HIIT) با تمرین تداومی با شدت متوسط (MICT) بر واسپین، نیتریک اکساید (NOx) پلاسمایی و ارتباط آن ها با FMD در بیماران دیابتی نوع 2 (T2D) بود. بدین منظور 48 بیمار T2D به طور تصادفی به سه گروه HIIT (16 نفر)، MICT (16 نفر) و گروه کنترل (بدون تمرین) (16 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرین HIIT شامل 12 تناوب 5/1 دقیقه ای با شدت 85 تا 90 درصد حداکثر تواتر قلبی (HRmax) و 2 دقیقه با شدت 55 تا 60 درصد HRmax بود. برنامه MICT شامل 42 دقیقه با شدت 70 درصد HRmax سه جلسه در هفته روی دوچرخه کارسنج اجرا شد. نمونه های خونی 48 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین جمع آوری شد. واسپین به روش الایزا و مقادیر NOx به روش Griess سنجیده شد. FMD با استفاده از اولتراسوند در دو مرحله پیش و پس از مداخله های تمرینی ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18و آزمون واریانس خطی-ترکیبی انجام شد. نتایج نشان داد مقادیر پلاسمایی واسپین و NOx و درصد FMD به دنبال 12 هفته تمرین ورزشی (HIIT و MICT) در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت (05/0 P<). تفاوت معناداری بین HIIT و MICT برای واسپین وجود نداشت. درحالی که تفاوت معناداری در مقادیر پلاسمایی NOx و درصد FMD بین گروه HIIT و MICT وجود داشت (05/0 P<). به علاوه، بین مقادیر FMD با واسپین و NOx در گروه HIIT (001/0 P=) و واسپین (037/0 P=) و NOx (026/0 P=) در گروه MICT ارتباط مثبت معناداری وجود دارد. به نظر می رسد شدت تمرینی از راه افزایش مقادیر پلاسمایی واسپین و مقادیر NOx به بهتر شدن FMD در بیماران دیابت نوع 2 منجر شده است.
    کلید واژگان: آترواسکلروز, اتساع ناشی از جریان خون, تمرین تناوبی خیلی شدید, دیابت نوع 2, عملکرد اندوتلیال
    Mahnaz Najafi *, Farshad Ghazalian, Abbas Ali Gaeini, Hosein Abednatanzi, Mandana Gholami
    Atherosclerosis is a mechanism of cardiovascular disease which characterized by endothelial dysfunction related with flow-mediated dilation (FMD). The purpose of this study was investigation of 12 weeks of high-intensity interval training (HIIT) and moderate-intensity continuous training (MICT) on plasma levels of vaspin, nitrite/nitrate (NOx) and relation with FMD in T2D. 48 patients with T2D were randomly assigned to three groups: HIIT (n= 16), MICT (n= 16) and control (n=16). The HIIT group intervention was 12 intervals at 85-90% maximal heart rate (HRmax) and 2 min at 55-60% HRmax. The MICT group intervention was performed on ergometer cycle for 42 min of exercise at 70% HRmax for 3 sessions per week during 12. The blood sample was collected 48-h before and 48-h after last sessions of exercise training. The vaspin was measured by ELISA, and NOx messured by Griess assay. FMD was assessed by ultrasound in baseline and follow-up 12- weeks of intervention. Data were analyzed using mixed- liner ANOVA with SPPS version 18. The results showed that plasma levels of vaspin and NOx and FMD percent after 12-weeks intervention (HIIT and MICT) were significantly increased compared to control group. There is no significantly different between HIIT and MICT in plasma levels of vaspin. While, there are significantly increased in plasma levels of NOx and FMD percent between HIIT and MICT (P< 0.05). Additionally, result indicated that there is a positive correlation with vaspin and NOx with FMD in HIIT group (P= 0.001) and vaspin (p=0.037) and NOx (P=0.026) in MICT group (P= 0.037). It seems that intensity via increase of vaspin and NOx plasma levels led to improves of FMD in patients with type 2 diabetes.
    Keywords: Atherosclerosis, Endothelial function, Flow-mediated dilation, High- intensity interval training, Type 2 diabetes
  • سمیه عابدزاده، فرشاد غزالیان*، حسین عابدنطنزی، حجت الله نیک بخت، ماندانا غلامی
    مقدمه

    کاردیوتروپین-1 یک سیتوکین مرتبط با اینترلوکین-6 است که عملکرد محافظتی و هیپرتروفی آن روی میوسیت های قلب شناخته شده است. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تاثیر 12 هفته تمرین هوازی روی سطح سرمی CT-1 در زنان مبتلا به فشارخون بالا بود.

    روش ها:

     در این مطالعه 35 زن سالمند با دامنه سنی 50 تا 70 سال انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه (20 نفر آزمایش و 15 کنترل) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل تمرین هوازی ای از نوع فزاینده بود که سه جلسه در هفته و به مدت 12 هفته اجرا گردید. قبل از شروع تمرینات و 24 ساعت پس از انجام آخرین جلسه ترکیب بدنی، (وزن 96/1±74 و شاخص توده بدن 6/3±27)، نمونه خونی گرفته شد. ارزیابی یافته با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری (05/0≤p) انجام شد.

    یافته ها

    طبق نتایج به دست آمده مشخص گردید، تفاوت معناداری بین فشار خون سیستولی و دیاستولی وجود دارد، اما در سطوح کاردیوتروپین-1 تفاوت معناداری مشاهده نشد (0000/0=P).

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش نشان داد فعالیت هوازی روی فشارخون بیماران تاثیر مثبت دارد و می تواند به عملکرد بهتر قلب کمک کند. همچنین پاسخ و ترشح کاردیوتروپین-1 به شدت و مدت فعالیت ورزشی بستگی دارد.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, کاردیوتروپین-1, فشارخون بالا
    Somayeh Abedzadeh, Farshad Ghazaliyan *, Hosein Abed Natanzi, Hojatollah Nikbakht, Mandana Gholami
    Introduction

    Cardiotrophin-1 (CT-1) is an interleukin-6-related cytokine with known hypertrophic and protective actions upon cardiac myocytes. The present study aimed to investigate the impact of 1- week aerobic exercise on serum levels of cardiotrophin-1 in female patients with hypertension.

    Methods

    in this study, 35 old women aged 50 to 70 were randomly divided into two groups (15 controls and 15 controls). The exercise program included aerobic exercises conducted increasingly 3 times a week for 12 weeks. Before the exercise, and 24 hours after the last session, blood samples and the body composition were taken. Data were collected and analyzed using one-way ANCOVA and Tukey post hoc test at a significant level of P≤0/05.

    Results

    According to the results, twelve weeks of exercise did not significantly affect CT-1 level.

    Conclusion

    Overall, it seems that 12-week aerobic exercise has been beneficial in patients with hypertension and has been improving myocardial function; however, further studies are needed.

    Keywords: Aerobic Exercise, Cardiotrophin-1, Hypertension
  • فاطمه جان بزرگی، فرشاد غزالیان*، خسرو ابراهیم، حسین عابد نطنزی، ماندانا غلامی
    مقدمه

    هدف از این تحقیق تبیین اثر محافظتی کویرستین بر خستگی قلبی ناشی از ورزش در دوندگان اسکای رانینگ بود.

    روش ها:

     در این مطالعه ی نیمه تجربی 26 ورزشکار حرفه ای اسکای رانینگ به صورت تصادفی در 2 گروه کویرستین (13 نفر) و دارونما (13 نفر) قرار گرفتند. مسابقه در کوه های البرز مرکزی اجرا شد، کل مسافت پیموده شده21 کیلومتر و 200 متر بود، ارتفاع محل شروع 1650 متر از سطح دریا بود. قبل، بلافاصله و 1ساعت پس از اتمام مسابقه از آزمودنی ها خون گیری انجام شد. جهت بررسی تغییرات متغیرهای مورد مطالعه از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معنی داری آلفای 05/0 استفاده شد.

    یافته ها: 

    مقدار تروپونین قلبی T بلافاصله و 1 ساعت پس از اتمام مسابقه در گروه کویرستین نسبت به گروه دارونما به طور معنی داری کاهش یافت (001/0<p). اما اختلاف معنی داری در میزان اسیدهای چرب آزاد بین دو گروه کویرستین و دارونما در پیش آزمون، بلافاصله و 1 ساعت پس از آزمون مشاهده نشد (506/0=P).

    نتیجه گیری: 

    به نظر می رسد افزایش اسیدهای چرب آزاد پس از مسابقه و ورزش های طولانی مدت، نقش مهمی در کاهش اینوتروپیک قلبی در همان دوره داشته باشد. مسابقات اسکای رانینگ سبب افزایش شاخص های آسیب قلبی در ورزشکاران حرفه ای می شود، با وجود این مصرف مکمل کویرستین افزایش تروپونین قلبی T را کاهش داده و می تواند اثر محافظتی بر قلب ورزشکار داشته باشد.

    کلید واژگان: اسکای رانینگ, اسیدهای چرب آزاد, تروپونین قلبیT, خستگی قلبی, کوئرستین
    Fatemeh Janbozorgi, Farshad Ghazalian*, Khosrow Ebrahim, Hosein Abed Natanzi, Mandana Gholami
    Introduction

    The purpose of this research was to explain the protective effect of quercetin on cardiac fatigue caused by exercise in skyrunning runners.

    Methods

    26 professional sky running athletes voluntarily and purposefully participated in this race. Random people were placed in 2 groups: quercetin (13 people) and placebo (13 people). The race was held in the central Alborz mountains, the total distance traveled was 21 km and 200 meters, the altitude of the starting point was 1650 meters above sea level, the maximum altitude was 3150 meters above sea level. Before and immediately and 1 hour after the end of the race, blood was taken from the subjects. In order to check the changes of the studied variables, the independent T-test was used at the significance level of alpha 0.05.

    Results

    The amount of cardiac troponin T decreased significantly immediately and 1 hour after the end of the race in the quercetin group compared to the placebo group (P < 0.05). No significant difference was observed between the two groups of quercetin and placebo in the pre-test, immediately after the test and 1 hour after the test (P>0.05).

    Conclusion

    It seems that the increase of free fatty acids after the competition and long-term sports play an important role in reducing cardiac inotropic during the same period. Skyrunning competitions cause an increase in heart damage indices in professional athletes, despite this, quercetin supplementation reduces the increase in cardiac troponin T and can have a protective effect on the athlete's heart

    Keywords: Sky Running, free fatty acids, cardiac troponin, cardiac fatigue, quercetin
  • سیده فاطمه متولی، علیرضا براری*، احمد عبدی، حسین عابد نطنزی
    مقدمه

    هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر مصرف عصاره گزنه و تمرینات هوازی بر بیان ژن VEGF و کاسپاز 3 در موش های مبتلا به سرطان ملانوما بود.

    روش شناسی:

     در این تحقیق 20 سر موش صحرایی نر بالغ هشت هفته ای به صورت تصادفی به 4 گروه شامل گروه های: کنترل ، تمرین، عصاره و تمرین+عصاره تقسیم شدند. برنامه تمرین شامل 30 دقیقه دویدن روی تردمیل بدون شیب و با سرعت 16 متر در دقیقه برای هفته اول بود و هر هفته یک متر بر دقیقه اضافه شد تا در هفته هشتم به 22 متر بر دقیقه رسید. یک هفته پس از القا سرطان ملانوما، گروه تجربی میزان 30 mg/kg/day عصاره اتانولی گیاه گزنه را به روش خوراکی و به مدت 8 هفته مصرف کردند. برای اندازه گیری میزان بیان ژن VEGF و کاسپاز 3 از روش RT PCR در خون استفاده شد.

    یافته ها

    تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بیان ژن VEGF در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل روند کاهشی داشت؛ ولی به سطح معناداری نرسید(0.154p=). همچنین نتایج نشان داد که بیان ژن کاسپاز3 در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت(0.000=p).همچنین آزمون تعقیبی نشان داد که بیان ژن کاسپاز3 بین گروه ترکیبی با سایر گروه ها نیز تفاوت معناداری وجود دارد.

    بحث:

     نتایج نشان داد که احتمال دارد مصرف عصاره گزنه از طریق مکانیسم های مختلف مانند فعالیت آنتی اکسیدانی، القاء آپوپتوز جلوگیری از رشد سلول و مهاجرت سلولها اثرات ضد سرطانی ایجاد کنند.

    کلید واژگان: عصاره گزنه, آپوپتوز, آنژیوژنز, سرطان ملانوما
    Seyede Fateme Motavalli, Alireza Barari *, Ahmad Abdi, Hosein Abed Natanzi
    Introduction

    The aim of this study was to evaluate the effect of nettle extract consumption and aerobic exercise on VEGF and caspase 3 gene expression in mice with melanoma.

    Methodology

    In this study, 20 adult male rats with age of 8 week were randomly divided into 4 groups including: control, exercise, extract and exercise + extract. The training program consisted of 30 minutes of running on a treadmill without a slope at a speed of 16 m/min for the first week, and one meter per minute was added every week until it reached 22 meters per minute in the eighth week. One week after melanoma induction, the experimental group consumed 30 mg /kg /day of nettle ethanol extract orally for 8 weeks. RT PCR in blood was used to measure the expression of VEGF and caspase 3 genes.

    Results

    Data analysis showed that VEGF gene expression was decreased in experimental groups compared to the control group; But did not reach a significant level (p = 0.154). The results also showed that caspase 3 gene expression was significantly increased in the experimental groups compared to the control group (p = 0.000). Post hoc test also showed that caspase 3 gene expression was significantly different between the combination group and other groups.

    Conclusion

    The results showed that consumption of nettle extract may have anti-cancer effects through various mechanisms such as antioxidant activity, induction of apoptosis inhibition of cell growth and cell migration.

    Keywords: Nettle extract, Apoptosis, Angiogenesis, Melanoma cancer
  • جاوید اسماعیل پور، علیرضا براری*، احمد عبدی، حسین عابد نطنزی

     مقدمه:

     هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تاثیر تمرینات استقامتی و عصاره ی گزنه بر بیان ژن COX-1 و COX-2 در موش های مبتلا به سرطان ملانوما بود.

    روش ها

    در این مطالعه، 20 سر موش صحرایی نر بالغ به صورت تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند: 1. شاهد، 2. تمرین بدنی، 3. عصاره ی گزنه، 4. تمرین بدنی + عصاره ی گزنه تقسیم شدند. یک هفته پس از القاء سرطان ملانوما، گروه تجربی میزان mg/kg/day30 عصاره ی اتانولی گیاه گزنه را به روش خوراکی و به مدت 8 هفته مصرف کردند. برنامه ی تمرین شامل 30 دقیقه دویدن روی تردمیل بدون شیب و با سرعت 16 متر در دقیقه برای هفته ی اول بود و هر هفته یک متر بر دقیقه اضافه شد تا در هفته ی هشتم به 22 متر بر دقیقه رسید. برای اندازه گیری میزان بیان ژن COX-1 و COX-2 از روش  RT PCRاستفاده شد.

    یافته ها

    مصرف عصاره ی گزنه و تمرینات استقامتی موجب تغییرات معنی دار سطوح COX-2 در گروه های تجربی در مقایسه با گروه شاهد شد. مقادیر COX-2 در گروه های عصاره و ترکیبی در مقایسه با گروه شاهد کاهش معنی داری یافت. همچنین نتایج نشان داد که سطوح COX-1 تغییرات معنی داری در بین گروه های تجربی و شاهد نداشت.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد، ترکیبات شیمیایی موجود در عصاره ی گزنه مانند فلاونوییدها، ترپن ها، اسیدهای چرب و فنولیک ها ممکن است مسوول اثر ضد آپوپتوز و ضدسرطانی باشند. همچنین تمرینات استقامتی سبب کاهش معنی دار در مقادیر COX2 نسبت به گروه شاهد شد.

    کلید واژگان: تمرین استقامتی, سیکلواکسیژناز, پروستاگلاندین, فلاونوئیدها, ترپن ها, اسیدهای چرب
    Javid Esmaeelpour, Alireza Barari *, Ahmad Abdi, Hosein Abed-Natanzi
    Background

    The aim of this study was to evaluate the effect of nettle extract consumption and aerobic exercise on COX-1and COX-2gene expression in mice with melanoma.

    Methods

    In this study, 20 adult male rats were randomly divided into 4 groups: 1. control, 2. physical exercise, 3. nettle extract, 4. physical exercise + nettle extract. A week after inducing melanoma, the experimental group consumed 30 mg / kg / day of nettle ethanol extract orally for 8 weeks. The training program consisted of 30 minutes of running on a treadmill without a slope at a speed of 16 meters per minute for the first week, and one meter per minute was added every week until it reached 22 meters per minute in the eighth week. RT PCR was used to measure the expression of COX-1and COX-2 genes.

    Findings

    The results of the present study showed that consumption of nettle extract and aerobic exercise caused significant changes in COX-2 levels in experimental groups compared with the control group. COX-2 levels in the extract and combination groups were significantly reduced compared to the control group. Also, the results showed that COX-1 levels were significantly different between the experimental and control groups.

    Conclusion

    The results of the present study showed that the chemical compounds in nettle extract such as flavonoids, terpenes, fatty acids and phenolics may be responsible for apoptotic and anti-cancer effects. Also, endurance training caused a significant decrease in COX2 levels compared with the control group.

    Keywords: Endurance training, Cyclooxygenase, Prostaglandins, Flavonoids, Terpenes, Fatty acids
  • رسول چگل، ماندانا غلامی*، حسن متین همایی، حسین عابدنطنزی، قرشاد غزالیان

    استفاده مفید از داروها مثل متادون همراه با تمرینات ورزشی می تواند سطح سلامتی را بهبود بخشد. هدف از این مطالعه، مقایسه اثر تمرینات متفاوت همراه با مصرف متادون بر فیبرینوژن و نیمرخ لیپیدی مردان معتاد بود. بدین منظور 90 مرد معتاد (3 /4 ±8/36 سال) تحت درمان در زندان به صورت تصادفی به شش گروه 15 نفره تقسیم شدند: کنترل، معتادان گمنام یا NA، تمرین هوازی+متادون، تمرین هوازی+کاهش متادون، تمرین مقاومتی+متادون، تمرین مقاومتی+کاهش متادون. گروه های تجربی تمرین را به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا کردند. تمرین هوازی شامل 4 تا 8 ست 3 دقیقه ای با 90-80 درصد ضربان قلب بیشینه روی دوچرخه کارسنج بود. تمرین مقاومتی با 12 تکرار و 3 ست 70 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه بود. دادها با نرم افزار SPSS و تحلیل واریانس چندگانه (MANOVA) و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنا داری (05/0≤p) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد میزان لیپوپروتیین پرچگال (HDL) خون در گروه های تمرین نسبت به گروه کنترل با افزایش معنا دار (0001/0≤p) همراه بود. همچنین سطوح لیپوپروتیین کم چگال)005/0P≤)، تری گلیسرید (008/0≤p)، کلسترول تام (014/0 ≤p) و فیبرینوژن (0001/0≤p)در گروه های تمرینی نسبت به گروه کنترل با کاهش معنا داری همراه بود. همچنین تاثیر تمرین هوازی نسبت به تمرین مقاومتی در تمامی متغیرهای اندازه گیری شده بیشتر بود.نتایج نشان داد تمرین ورزشی منظم به ویژه از نوع هوازی و مقاومتی همراه با کاهش مصرف متادون تاثیر مطلوبی بر عوامل التهابی و در نهایت سلامتی و تندرستی افراد معتاد دارد.

    کلید واژگان: ترک اعتیاد, تمرین مقاومتی و هوازی, فیبرینوژن, متادون, نیمرخ لیپیدی
    Rasoul Chegol, Mandana Gholami *, Hasanhasan Matinhomaee, Hosein Abednatanzi, Farshad Ghazalian
    Background and Aim

    Effective use of medications as methadone with exercise training can facilitate the development of healthy. The aim of this study was to compare the effect of different training with methadone on fibrinogen and lipid profile of addicted men.

    Methodology

    90 addicted men are treated in prison (36.8 ± 4.3yrs) were randomly divided into six groups (n=15): control, Narcotics Anonymous(NA), aerobic training + methadone, aerobic training + methadone reduction, resistance training + methadone, Resistance training + methadone reduction. Experimental groups performed training for 12 weeks, three sessions in week. Aerobic training consisted of 4 to 8 sets, 3-min at 80–90 % maximum heart rate (HRmax) on a cycle ergometer. Resistance training performed with 8 to 12 repetitions, 3 sets and 70-85% one repetition maximum(1RM). Data were analyzed by SPSS software and Multiple analysis of variance (MANOVA) and Tukey post hoc test at the significant level (P≤0.05).

    Results

    The high-density lipoproteins (HDL) level of blood in the training groups was significantly increased (P≤00001) compared to the control group. Also, low-density lipoproteins (LDL, P≤0.005), Triglycerides (TG, P≤0/008), Total Cholesterol (P≤0/014 and fibrinogen (P≤00001) levels were significantly reduced in the training groups compared to the control group. Also, the aerobic training groups had a greater effect of all the measured variables than the resistance training.

    Conclusion

    regular exercise, especially aerobic and resistance exercises with a reduction in methadone has a favorable effect on inflammatory factors and ultimately the health of addicted people

    Keywords: Aerobic, Resistance training, Fibrinogen, Lipid profile, Methadone, Withdrawal addiction
  • پیمان ایجی، حجت الله نیکبخت*، حسین عابدنظنزی
    زمینه و هدف

    بطور کلی تمرینات بدنی منظم با چندین سازگاری ساختاری منحصر به فرد همراه است که در مجموع به آن قلب ورزشکار می گویند. هدف از انجام تحقیق حاضر تبیین تاثیر تمرین ترکیبی (مقاومتی-استقامتی) کوتاه و بلند مدت بر برخی متغیرهای ساختاری قلب مردان جوان غیر ورزشکار بود.

    روش کار

    برای انجام تحقیق نیمه تجربی حاضر 12 نفر از مردان جوان غیر ورزشکار ساوه به صورت داوطلب به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابتدا از آزمودنی ها ECO به عمل آمد سپس 4 هفته تمرینات (مقاومتی-استقامتی) را انجام داده و مجددا از آنها ECO به عمل آمده و 4 هفته دیگر برنامه ترکیبی را 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 45 تا 60 دقیقه انجام دادند. نهایتا از آزمون های شپیرو ویلک و تحلیل واریانس با اندازه های مکرر برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها: 

    تمرین ترکیبی (مقاومتی-استقامتی) کوتاه و بلند مدت بر قطر پایان دیاستولی بطن چپ (398/0=p) ، قطر پایان سیستولی بطن چپ (48/0=p)، قطر آیورت در سطح ریشه AO (756/0=p) ، قطر عرضی بطن راست (997/0=p)  و ضخامت سپتوم بین بطنی (759/0=p) مردان جوان غیر ورزشکار تاثیر معنی داری ندارد.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های تحقیق احتمالا فشار تمرینات در پروتکل تحقیق به اندازه ای نبوده است که باعث تغییرات ساختاری معنی داری در آزمودنی ها شود بنابراین پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام شود.

    کلید واژگان: تمرین ترکیبی (مقاومتی-استقامتی) کوتاه و بلند مدت, متغیرهای ساختاری, قلب, مردان جوان غیر ورزشکار
    Peyman Eiji, Hojatallah Nikbakht*, Hosein Abednatanzi
    Background and Aims

    Contrary to pathological conditions, structural changes and adaptations in response to regular exercise are a physiological phenomenon. Aerobic activity follows an extrovert hypertrophy pattern by applying a kind of volumetric load on the heart muscle. While the pattern of changes due to resistance or strength exercises occurs due to pressure stress in the form of introverted hypertrophy. However, athletes in many sports between the two ends of the continuum and endurance and resistance exercises, usually inevitably use combined exercises that have both the characteristics of pressure and volume push-ups (4, 5).However, there is much disagreement about the effect of short-term exercise on young non-athletes and its effect on structural and functional changes in the heart, and although not enough information is currently available, research findings show that in Response to regular exercise The cardiovascular system undergoes significant positive changes. In addition to the above, it is important to study the effect of various sports exercises on the structure of the heart (8).However, despite much research on ECG and exercise, resistance exercise and ECG and echocardiography have been studied simultaneously and less in endurance-resistance training, and most research on aerobic exercise, disease, and postoperative recovery has been studied. Cardiac surgery has been performed. Therefore, in this study, structural changes in the heart in response to short-term and long-term endurance-resistance training in young non-athlete men are studied and the question is answered whether short-term and long-term combined (resistance-endurance) training Does it affect some structural variables in the heart of young non-athlete men?

    Methods

    The present study is a quasi-experimental study that was conducted in the field and laboratory with a group of 12 people and 3 experimental stages. For the present study, 12 non-athlete young men aged 20 to 30 years in Saveh were randomly selected as the sample. Then, before starting the training program, the consent of all subjects was obtained to participate in the research. Then, the research variables in the pre-test were measured using an electrocardiograph and the subjects performed a short-term combined training program (resistance-endurance) for 4 weeks. After 4 weeks, they underwent ECO again and exercises for another 4 weeks. Did their own thing and finally ECO came out of them again.To perform the research protocol, first a maximum repetition of the subjects was calculated, then they warmed up for 10 minutes and performed strength exercises including four movements of foot press, chest press, armpit and leg stretching in such a way that all movements in the arms and legs in The first week was performed with 50% of a maximum repetition in 2 turns with 10 repetitions and with a rest frequency of 1 to 2 minutes between each turn. The intensity of training increased increasingly and reached 80% 1RM in 3 turns with 6 repetitions in the eighth week. After each session of resistance training, the subjects performed endurance training including running with a working intensity of 65% of maximum heart rate on the treadmill for 16 minutes in the first week to 80% of maximum heart rate for 30 minutes in the eighth week (11) .Finally, to describe the data from the central indicators, dispersion and drawing of tables, and from Shapir-Wilk tests and analysis of variance with repeated measures by software (SPSS) version 23 at the significant level of p≥0.05 It was used for inferential analysis of data.

    Results

    The results of statistical analysis of Khadr research data showed that short and long-term combined (resistance-endurance) training on left ventricular end-diastolic end diameter (p = 0.398), left ventricular systolic end diameter (p = 0.480), aortic diameter At the root level of AO (p = 0.756), transverse diameter of right ventricle (p = 0.997) and thickness of interventricular septum (p = 0.759) of young non-athlete men had no significant effect (Table 1).

    Conclusion

    The results of the present study show that short and long-term combined (resistance-endurance) training has no effect on the left ventricular diastolic end diameter of young non-athlete men, but the effect size of 8 weeks of training is less than 4 weeks of training. Exercise restores the structure of the left ventricle of the heart, which is mediated by many aspects of exercise as well as individual characteristics. Different sports are a combination of compression and volume overloads and there is absolutely no volume and pressure overload in any of the sports activities. There are many factors that can affect left ventricular preload and postload, all of which can affect the size of the left ventricular diastolic end as much as exercise or even more.Increasing the thickness of the posterior walls of the left ventricle indicates an overload of pressure on the heart walls. Repetition of strong contractions during exercise stimulates the necessary ventricular wall hypertrophy and thus increases the thickness of the left ventricular wall. When the heart is exposed to acute exercise conditions, there are changes in heart rate and strength, and when it is exposed to these pressures over a long period of time, there are changes in the size of the heart cavities and the thickness of the ventricular walls. The results of various studies show that these changes may vary depending on the type of exercise, age, sex and body surface area (14).

    Keywords: Combination training (short-term endurance), long-term variables, structural variables, heart, young non-athlete men
  • مرضیه مزرعه خطیری، سجاد ارشدی*، عبدالعلی بنایی فر، حسین عابدنطنزی
    مقدمه

    هدف پژوهش تاثیر تعاملی تمرین تناوبی و عصاره عسل آویشن بر گلوکز و نیمرخهای چربی موشهای نر دیابتی نوع دو بود.

    مواد و روش ها

    جامعه آماری پژوهش حاضر را موشهای صحرایی نر تشکیل میدادند. پس از20 هفته تغذیه با رژیم پرچرب با تزریق درون صفاقی 25 میلیگرم STZ به ازای کیلوگرم وزن موشها دیابتی شدند. موشهایی که گلوکز ناشتای آنها بین150 تا 400 میلیگرم در دسیلیتر بود دیابتی نوع دوم در نظر گرفته شد. موشها در 4 گروه کنترل دیابتی 6 سر، تمرین تناوبی 8 ،عسل آویشن6 ،تمرین تناوبی و عسل آویشن 8 سرگروهبندی و پروتکل تمرینی و گاواژ عسل روی آنها اجرا شد. هشت هفته تمرین هوازی، پنج جلسه در هفته با تناوب شدید 2 دقیقهای 80 تا 90 درصد vo2max و تناوب استراحت یک دقیقه ای با 50 تا 56 درصد vo2max اجرا شد. عسل آویشن بهصورت گاواژ به میزان 3 گرم بر کیلوگرم 5 روز در هفته داده شد. سپس موشها توسط اتر بیهوش و قربانی شدند. نیمرخهای چربی و گلوکز با استفاده از اتوآنالیزر اندازهگیری شد. تحلیل آماری با استفاده نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس دو عاملی و تعیین اندازه اثر و تعقیبی توکی انجام شد.

    نتایج

    یافته های پژوهش نشان داد نیمرخ چربی CHOL,TG,LDL در گروه تمرین تناوبی و عسل آویشن نسبتبه کنترل دیابتی کاهش داشته است که در مورد TG گروه تمرین معنی دار بود (01/0=P).همچنین HDL در گروه تمرین تناوبی و عسل آویشن و تعاملی تمرین تناوبی عسل آویشن نسبتبه کنترل افزایش غیرمعنیداری داشته است.

    نتیجه گیری

    براساس یافته های این مطالعه نتیجه گرفته شد تاثیر تعاملی تمرین تناوبی شدید و مصرف عسل آویشن بر بهبود گلوکز و نیمرخهای چربی موثر بوده است.

    کلید واژگان: تمرین تناوبی, عسل آویشن, نیمرخهای چربی, گلوکز
    Marzie Mazrae Khatiri, Sajad Arshadi *, Abdolali Banaei far, HoseinAbednatanzi
    Introduction

    The aim of this study was to investigate the interactive effect high interval exercise training and thyme honey extract on glucose and lipide profile of type 2 diabetic male rats.

    Methods

    The statistical population of the present study consisted of male rats.After 20 weeks of dieting with a high-fat diet and then intraperitoneally injected with a low dose of 25 mg of STZ per kilogram of weight. rats with fasting glucose between 150 and 400 mg / dL were considered type 2 diabetic rat.Diabetic rats divided In 4 groups of diabetic control (6 heads), HIIT (8), thyme honey (6), HIIT and thyme honey (8 heads), HIITand HIIT- thyme honey were performed Eight-week aerobic exercise program, five sessions per week in the 2-minute HIIT with 80 to 90 % Vo2max and a one-minute break with 50 to 56% vo2max. Thyme honey Gavage was administered orally with a 3 g / g 5 days a week during the protocol. At the end of the training period, the rats were anesthetized by Ether and sacrificed. Glucose and lipide profiles were measured using the autoanalyzer. Statistical analysis was performed using SPSS22 software and two-factor analysis of variance and effect size and Bonferoni post Hock test for determination to compare the effect of independent variables.

    Results

    The research findings showed that the LDL, TG, CHOL of lipid profile in the HIIT group and thyme honey compared to diabetic control decreased, and TG significant decreased in the HIIT (P=0.01). Also, HDL in the group of HIIT and thyme honey and the interaction of HIIT-thyme honey compared to control had a significant increase.

    Conclusion

    Therefore, it was concluded that the interactive effect of HIIT and consumption of thyme honey has been effective in improving glucose and fat profile.

    Keywords: HIIT, Thyme honey, lipid profiles, Glucose
  • فاطمه گودرزی، حجت الله نیکبخت*، حسین عابدنطنزی، خسرو ابراهیم، فرشاد غزالیان
    زمینه و هدف

    پیری فرایندی است که باعث تغییرات ساختاری و عملکردی در قلب می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه تاثیر تمرین هوازی و مقاومتی بر برخی شاخص های اکسایشی و TGF-β بافت قلب موش های سالمند بود.

    روش کار

    در این مطالعه تجربی 27 سر موش صحرایی نژاد ویستار تهیه شده از مرکز انستیتو پاستور رازی با میانگین سن 24 ماه به صورت تصادفی به سه گروه کنترل (9 سر  موش)، تمرین مقاومتی (9 سر موش) و تمرین استقامتی (9 سر موش) تقسیم شدند.  موش ها ابتدا به مدت یک هفته با محیط جدید آشنا شدند. سپس گروه تمرین استقامتی برنامه تمرینی خود را روی نوارگردان با شیب ثابت صفر درجه به مدت هشت هفته و 5 روز در هفته بین ساعت 9 الی 11 انجام دادند. گروه تمرین مقاومتی نیز برنامه تمرینی خود را روی نردبان تمرین مقاومتی مخصوص موش  به مدت هشت هفته و 5 روز در هفته انجام دادند. در این مدت گروه کنترل هیچ تمرینی انجام نداد. متغیرهای تحقیق به روش الایزا و با استفاده از کیت Zellbio آلمان اندازه گیری شدند. جهت تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد بین تاثیر هشت هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر GPX (050/0p=)، SOD (002/0p=) و TGF-β (005/0p=) در بافت قلب موش های سالمند تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی نشان داد تفاوت تنها بین گروه های تجربی با گروه کنترل وجود دارد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد نتایج حاصل از تحقیق تایید کننده نقش تمرین هوازی و مقاومتی در بهبود شاخص های استرس اکسیداتیو در بافت قلب موش های سالمند می باشد.

    * فرمول ها به درستی نمایش داده نمی شوند.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, تمرین مقاومتی, بافت قلب, رت های سالمند
    Fatemeh Godarzi, Hojatollah Nikbakht*, Hosein Abednatanzi, Khosrow Ebrahim, Farshad Ghazalian
    Background

    Aging is a process in which structural and functional changes occur in the heart. This study was performed to compare aerobic and resistance training on some oxidative markers and TGF-β in cardiac tissue of elderly rats.

    Methods

    For this experimental study, 27 Wistar rats (mean age 24 months) were randomly divided into three groups of control (9 rats), resistance training (9 rats) and endurance training (9 rats). After one week of endurance training, rats in the endurance group performed their training on a zero-degree steep treadmill for 8 weeks and 2 days a week. Resistive exercise group also performed on the ladder for eight weeks and seven days a week. The research variables were measured by ELISA using Zellbio Germany kits. Data were analyzed using one-way analysis of variance.

    Results

    In the present study, it was found that the effect of eight weeks of aerobic and resistance training on GPX (p=0.005), SOD (p=0.002) and TGF-β (p=0.005) was significant in the heart tissue of elderly rats. As a result of the post hoc test, it was found that there was only a difference between the experimental and control groups.

    Conclusion

    The results of this study indicate the role of aerobic and resistance training in improving oxidative stress indices in the heart tissue of elderly rats.

    Keywords: Aerobic Exercise, Resistance Training, Heart Tissue, Elderly Rats
  • طبیبی راد، حسین عابدنطنزی*، حجت الله نیک بخت، فرشاد غزالیان، ماندانا غلامی
    مقدمه

    چاقی باتوجه به هورمون های درگیردر اضافه وزن، خطرابتلا به دیابت نوع دو را افزایش می دهد. هدف از انجام تحقیق نیمه تجربی حاضر، بررسی تاثیر تمرین هوازی بر  Dpp-4 و GLP-1 در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود.

    روش ها

     از بین زنان چاق مبتلا به دیابت نوع دو 50-35 ساله ی مراجعه کننده به انجمن دیابت شهر ساوه به شرط رعایت شرایط ورود و خروج به تحقیق تعداد 20 نفر به طور داوطلب انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (10 نفر) و تمرین هوازی (10 نفر) تقسیم شدند. 24 ساعت قبل از شروع تمرینات، ویژگی های فردی آزمودنی ها شامل سن، قد، وزن و نمایه ی توده ی بدن و متغیرهای تحقیق (مقاومت انسولین، Dpp-4 و GLP-1) در پیش آزمون اندازه گیری شده و گروه تمرین هوازی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه 45 تا 60 دقیقه برنامه ی تمرینی مربوط به خود را انجام دادند و گروه کنترل هیچ تمرینی نکرد. پس از گذشت 8 هفته و 24 ساعت پس از آخرین جلسه ی تمرین مجددا ویژگی های فردی و متغیرهای تحقیق اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و تی همبسته در سطح 05/0P≤  تحلیل شد.

    یافته ها

    افزایش معناداری در سطح GLP-1 (001/0 (P=و کاهش معناداری در سطحDPP-4 (001/0 (P=در گروه تمرین هوازی نسبت به گروه کنترل دیده شد.

    نتیجه گیری

     نتایج نشان داد که تمرین هوازی و متعاقب آن کاهش وزن در گروه تجربی با افزایش معناداری در سطح GLP-1 و کاهش معنادار سطح DPP-4 همراه است.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, Dpp-4 و GLP-1, زنان چاق, دیابت نوع دو
    Saeideh Tabibirad, Hosein Abednatanzi*, Hojatallah Nikbakht, Farshad Ghazalian, Mandana Gholami
    Background

    Obesity increases the risk of developing type 2 diabetes with regard to the hormones involved. The purpose of this quasi-experimental study was to investigate the effect of aerobic exercise on Dpp-4 and GLP-1 in obese women with type 2 diabetes.

    Methods

    From among obese women with type-2 diabetes mellitus 35-50 years old referred to the Diabetes Association of Saveh, 20 people were voluntarily selected and randomly assigned to two groups of control (10) and Experiment group (10) were divided. Twenty four hours before the beginning of the training, the individual characteristics of the subjects included age, height, weight, body mass index and research variables (insulin resistance, Dpp-4 and GLP-1) in the pre-test and the training group Aerobic exercise lasted for 8 weeks, 3 sessions per week, and 45-60 minutes each session, and the control group did not practice. After 8 weeks and 24 hours after the last training session, the individual characteristics and variables of the research were again measured. Data were analyzed by independent t-test and dependent t-test at p≤0.05.

    Results

    There was a significant increase in the level of GLP-1 (P= 0.001) and a significant decrease in DPP-4 level (P= 0.001) in the aerobic exercise group compared to the control group.

    Conclusion

    Results showed that Dpp-4 and GLP-1 values were significantly different in aerobic training group after 8 weeks compared to control group. It was also found that aerobic training significantly increased the level of GLP-1 and decreased the level of DPP-4.

    Keywords: Aerobic Training_Dpp-4_GLP-1_Obese Women_Type 2 Diabetes
  • Ali Sepehrian *, Nader Shakeri, Hosein Abednatanzi, Shahram Soheili
    Introduction
    Inadequate awareness and knowledge exists regarding the effects of stimulant drugs on renal health among athletes. The present study aimed to determine the effects of methylphenidate, as a stimulant drug, and aerobic exercise on renal function in rats.
    Materials and Methods
    Eighty male rats were randomly divided into 8 groups (n=10 per group) including control (Co), aerobic exercise sham (AE Sh), drug sham (D Sh), aerobic exercise (AE), the effective dose of drug (ED, 10 mg/kg), 3 times of effective dose (TED, 30 mg/kg), aerobic exercise-effective dose (AE-ED), and aerobic exercise-three times of effective dose (AE-TED). The drug was orally administrated to the animals, and then they were placed on a rat treadmill after 30 minutes. The physical activity (25 m/min) was performed 30 minutes a day, 3 days a week for two months. Twenty-four hours after the last session of AE, blood samples were taken from the rats and serum creatinine (Cr) and blood urea nitrogen (BUN) were determined.
    Results
    The results showed that serum Cr and BUN levels were not significantly different in the exercise group compared to the control groups (i.e., Co, AE Sham, and D Sham). However, serum BUN and Cr significantly increased in the AE-ED and AE-TED groups compared to the AE group (PCr=0.001 and PBUN=0.001).
    Conclusion
    In general, significant increases in the serum BUN and Cr levels in rats received methylphenidate indicated decreased renal function in these animals.
    Keywords: Methylphenidate, Aerobic Exercise, Rat, Creatinine, BUN
  • حمزه مرادی، حجت الله نیک بخت، خسرو ابراهیم، حسین عابد نطنزی
    زمینه

    فعالیت های ورزشی هوازی موجب افزایش تولید رادیکال آزاد می شود. عصاره هسته انگور دارای پتانسیل بسیار بالایی در از بین بردن رادیکال های آزاد است. بر این اساس هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر همزمان تمرینات هوازی و عصاره هسته انگور بر ظرفیت ضد اکسایشی تام و مالون دی آلدهید مردان جوان بود.

    روش کار

    در این مطالعه ی نیمه تجربی 40 مرد غیر ورزشکار سالم با میانگین (سن 98/0±60/22 به سال، وزن 11/5 ±07/76 کیلوگرم و درصد چربی 64/1±06/18 درصد به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین-مکمل (10 نفر)، تمرین – دارونما (10 نفر)، مکمل (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. پیش و پس از مداخله، وزن، شاخص توده بدنی، درصد چربی، حداکثر اکسیژن مصرفی، ظرفیت آنتی اکسیدانی تام و مالون دی آلدهید اندازه گیری شدند. داده ها، با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شد (05/0P<).

    یافته ها

    نتایج نشان داد که تمرینات هوازی همراه با مصرف عصاره هسته انگور باعث افزایش معنی دار ظرفیت ضد اکسایشی تام و کاهش معنی دار مالون دی آلدهید در گروه های تمرین – مکمل، تمرین – دارونما و مکمل، و افزایش معنی دار مالون دی آلدهید در گروه کنترل گردید.

    نتیجه گیری

    به طورکلی نتایج تحقیق نشان داد 8 هفته تمرینات هوازی و مصرف عصاره هسته انگور باعث افزایش ظرفیت ضد اکسایشی تام و کاهش مالون دی آلدهید می شود.

    کلید واژگان: تمرینات هوازی, عصاره هسته انگور, ظرفیت ضد اکسایشی تام, مالون دی آلدهید
    Hamzeh Moradi, Hojatollah Nikbakht, Khosro Ebrahim, Hosein Abed Natanzi
    Background

    Aerobic exercise increases the production of free radicals. Grape seed extract has a high potential in removing the free radicals. The aim of this study was to determine the effect of concurrent aerobic training and grape seed extract on total antioxidant capacity and malondialdehyde in young men.

    Methods

    In this study, 40 healthy non-athlete male with an average (age 22.60±0.98 in years, weight 76.07±5.11 in kg and body fat 18.06±1.64 in percent) randomly divided into four groups of training- supplement (n=10), training-placebo (n=10), supplement (n=10) and control (n=10). Before and after the intervention, weight, BMI, and body fat percentage, maximum oxygen consumption, total antioxidant capacity and malondialdehyde were measured.

    Results

    The mean age, weight, and body fat were 22.60±0.98 years, 76.07±5.11 kg, and 18.06±1.64 percent, respective) The results showed that concurrent aerobic training and grape seed extract significantly increased total antioxidant capacity and reduced malondialdehyde in the training-supplement, training-placebo and supplement groups,and in the control group was significantly increased malondialdehyde.

    Conclusion

    The results showed that 8 weeks aerobic training and consumption of grape seed extract increased total antioxidant capacity and reduced the malondialdehyde.

    Keywords: Aerobic training, Grape seed extract, Total antioxidant capacity, Malondialdehyde
  • علی خواجه لندی، حسین عابد نطنزی، حجت الله نیک بخت
    مقدمه
    دیابت نوع 1، یک اختلال خود ایمنی است که در آن، اعمال متابولیک بدن دچار اختلال می شود. از آن جایی که داروهای گیاهی برای درمان بیماری نسبت به بسیاری از داروهای شیمیایی عوارض کمتری دارند، هدف از انجام مطالعه ی حاضر، بررسی اثر تمرین شنا همراه با مصرف عصاره ی آلوئه ورا برنیمرخ چربی موش های صحرایی مبتلا به دیابت بود.
    روش ها
    در این مطالعه ی تجربی، 28 سر موش صحرایی نر مبتلا به دیابت انتخاب و در چهار گروه شاهد، تمرین شنا، عصاره ی آلوئه ورا و تمرین شنا همراه با آلوئه ورا قرار گرفتند. برنامه ی تمرین شنا، به صورت فزاینده در هفته ی اول با 6 دقیقه آغاز شد و تا هفته ی ششم به 36 دقیقه افزایش یافت. گروه های آلوئه ورا و شنا همراه با آلوئه ورا، روزانه 300 میلی گرم برکیلوگرم عصاره ی آلوئه ورا به صورت صفاقی دریافت کردند.
    یافته ها
    تمرین شنا، مصرف عصاره ی آلوئه ورا و ترکیب آن ها اثر معنی داری بر بهبود نیمرخ چربی موش های مبتلا به دیابت داشت (050/0 ≥ P)؛ تمرین شنا همراه با مصرف عصاره ی آلوئه ورا نسبت به مصرف عصاره ی آلوئه ورا اثر بیشتری بر بهبود نیمرخ چربی موش های مبتلا به دیابت داشت (050/0 ≥ P). همچنین، تمرین شنا همراه با مصرف عصاره ی آلوئه ورا نسبت به تمرین شنا اثر بیشتری بر بهبود لیپوپروتئین خیلی کم چگال (Very-low-density lipoprotein یا VLDL)، کلسترول تام (Total cholesterol یا TC) و تری گلیسرید (Triglyceride یا TG) موش های مبتلا به دیابت داشت (050/0 ≥ P).
    نتیجه گیری
    تمرین شنا همراه با مصرف عصاره ی آلوئه ورا، نقش تعاملی در بهبود نیمرخ چربی موش های صحرایی مبتلا به دیابت دارد.
    کلید واژگان: تمرین شنا, عصاره ی آلوئه ورا, نیمرخ چربی, دیابت
    Ali Khajehlandi, Hosein Abednatanzi, Hojatallah Nikbakht
    Background
    Type 1 Diabetes is an autoimmune disorder which makes disorder in body metabolic activities. As herbal medicines have fewer side effects than many chemical medicines for treatment of the disease, aim of present study was to review the effect of swimming training and Aloe vera extract on lipid profile of diabetic rats.
    Methods
    In this experimental research, 28 male rates selected and divided into 4 equal groups of control, swimming training, Aloe vera extract and swimming training with Aloe vera extract. Swimming training progressively started in first week by 6 minutes and increase to 36 minutes in sixth week. Groups 3 and 4 received 300 mg/kg peritoneal Aloe vera extract daily.
    Findings: Swimming training, Aloe vera extract and their combination had significant effects on improvement of lipid profile of diabetic rats (P
    Conclusion
    Swimming training with Aloe vera extract has interactional effect in improvement of lipid profile of diabetic rats.
    Keywords: Swimming training, Aloe vera extract, Lipid profile, Diabetes
  • حمزه مرادی، حجت الله نیکبخت، خسرو ابراهیم، حسین عابد نطنزی
    مقدمه
    کاهش فعالیت جسمانی و پرفشاری خون، هر دو از عوامل خطر در ایجاد بیماری های قلبی- عروقی می باشند. تمرینات هوازی و عصاره ی هسته ی انگور، دارای پتانسیل بالایی در کاهش یا مهار فشار خون و حاصل ضرب دوگانه ضربان- فشار خون (Rate-pressure product یا RPP) می باشند. بر این اساس، این مطالعه با هدف تعیین تاثیر 8 هفته تمرینات هوازی و مصرف عصاره ی هسته ی انگور بر شاخص های عملکردی قلبی- عروقی مردان غیرفعال، انجام شد.
    روش ها
    در این مطالعه ی نیمه تجربی، 40 مرد غیر ورزشکار سالم با میانگین سن 98/0 ± 60/22 سال، وزن 11/5 ± 07/76 کیلوگرم و درصد چربی 64/1 ± 06/18 به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین- مکمل (10 نفر)، تمرین– دارونما (10 نفر)، مکمل (10 نفر) و شاهد (10 نفر) تقسیم شدند. برنامه ی تمرینات هوازی شامل سه جلسه دویدن در هفته با شدت 85-60 درصد ضربان قلب ذخیره به مدت 8 هفته بود. پیش و پس از مداخله، شاخص های ضربان قلب، فشار خون سیستول (Systolic blood pressure یا SBP)، فشار خون دیاستول (Diastolic blood pressure یا DBP) و حاصل ضرب دوگانه اندازه گیری شدند. داده ها، با استفاده از آزمون One-way ANOVA و آزمون تعقیبی Tukey تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    تمرینات هوازی همراه با مصرف عصاره ی هسته ی انگور، باعث کاهش معنی دار شاخص های ضربان قلب، فشار خون سیستول و حاصل ضرب دوگانه در گروه تمرین- مکمل و مکمل، کاهش معنی دار شاخص های ضربان قلب و حاصل ضرب دوگانه در گروه تمرین- دارونما (05/0 > P) و همچنین، عدم تغییر معنی دار شاخص فشار خون دیاستول در تمامی گروه ها شد (05/0 < P). با این وجود، در گروه شاهد هیچ تغییر معنی داری مشاهده نشد (05/0 < P).
    نتیجه گیری
    8 هفته تمرین هوازی به صورت تنهایی (گروه تمرین- دارونما) یا همراه با مصرف عصاره ی هسته ی انگور (گروه تمرین- مکمل) و چه به صورت مصرف تنهایی عصاره ی هسته ی انگور (گروه مکمل)، باعث کاهش شاخص های عملکردی قلبی- عروقی در مردان غیرفعال می شود.
    کلید واژگان: تمرینات هوازی, عصاره ی هسته ی انگور, فشار خون, حاصل ضرب دوگانه ضربان- فشار خون
    Hamzeh Moradi, Hojatollah Nikbakht, Khosro Ebrahim, Hosein Abed Natanzi
    Background
    Decreased physical activity and blood pressure both are risk factors for cardiovascular diseases. Aerobic training and grape seed extract has a very high potential in reducing or inhibiting of blood pressure and double product. The aim of this study was to determine the effect of aerobic training and grape seed extract on some cardiovascular functional indexes in non-active men.
    Methods
    40 healthy untrained male students with a mean age of 22.60 ± 0.98 years, mean weight of 76.07 ± 5.11 kg and body fat of 18.06 ± 1.64 percent were divided randomly in 4 equal groups of training-supplement, training-placebo, supplement and control. Aerobic training program consisted of three sessions of running per week with the target of 60-85 percent heart rate for 8 weeks. Before and after the intervention, heart rate (HR), systolic blood pressure (SBP), diastolic blood pressure (DBP) and rate-pressure product (RPP) were measured. Data were statistically analyzed using one-way ANOVA and post-hoc Tukey methods.
    Findings: Aerobic training along with grape seed extract consumption significantly reduced heart rate, systolic blood pressure and RPP in training-supplement and supplement groups (P 0.05). However, no significant change was observed in the control group in any of the parameters (P> 0.05).
    Conclusion
    The results showed that 8 weeks of aerobic training either alone (training-placebo) or in combination with grape seed extract (training-supplement) and grape seed extract alone consumption (supplement), reduce cardiovascular functional indexes in non-active men.
    Keywords: Aerobic training, Grape seed extract, Blood pressure, Rate-pressure product
  • ماندانا غلامی، لیلا صباغیان راد، حسین عابد نطنزی
    مقدمه و هدف
    استقامت قلبی-تنفسی و ضربان قلب استراحتی، راهنمای مناسب برای آگاهی از وضعیت آمادگی قلبی و ریوی افراد است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر یک دوره تمرین های استقامتی با حجم و شدت متفاوت بر استقامت قلبی تنفسی و ضربان قلب استراحتی است.
    مواد و روش ها
    45 مرد دانشجوی سالم غیرورزشکار (میانگین سن 87/1 ± 25 سال، وزن 95/1 ± 71 کیلوگرم و قد 30/2 ± 175 سانتی متر) به صورت تصادفی به سه گروه یک، دو و سه تقسیم شدند. در شش هفته اول گروه یک (15 = n) یک جلسه در هفته و به مدت 15 دقیقه و با شدت 70 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه (MRHR)، گروه دو (15 = n) دو جلسه در هفته و به مدت 15 دقیقه و با شدت 60 درصد MRHR و در گروه سه (15 = n) سه جلسه در هفته و به مدت 15 دقیقه و با شدت 50 درصد MRHR؛ و در دو هفته آخر گروه یک با شدت 75 درصد MRHR، گروه دو با شدت 65 درصد MRHR و گروه سه با شدت 55 درصد MRHR روی نوارگردان به مدت هشت هفته می دویدند.
    نتایج
    نتایج نشان دادند که اختلافی معنی دار در میزان تغییر vo2max بین گروه سه و گروه یک وجود دارد. علاوه بر این، تمرین گروه سه کاهشی معنی دار را در ضربان قلب استراحتی نسبت به گروه یک موجب شد.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های تحقیق حاضر به نظر می رسد که تمرین هوازی با شدت پایین و زمان طولانی تر، اثری بیشتر نسبت به شدت بالا با زمان کمتر بر افزایش vo2max و کاهش ضربان قلب استراحتی می گذارد.
    کلید واژگان: استقامت قلبی تنفسی, ضربان قلب استراحتی, تمرین هوازی
    Mandana Gholami, Leila Sabbaghian Rad, Hosein Abed Natanzi
    Background And Objective
    Cardiorespiratory endurance and resting heart rate is the proper guide for cardiorespiratory fitness of people. The aim of this research was to survey the effect of training intensity and volume changes on cardiorespiratory endurance and resting heart rate.
    Materials And Methods
    Forty-five non-athletic healthy B. Sc male students (with an average age of 25±1/87 years, weight 71±1/95 kg and height 175±2/30 cm) were randomly divided into three groups including: 1G, 2G and 3G groups. In first six weeks, 1G (n=15) run for 15 min with an intensity of 70% maximum reserve heart rate (MRHR), 1day/week; 2G (n=15) (at 15 min, 60% MRHR, 2 days/week); and 3G (n=15) (at 15 min, 50% MRHR, 3days/week) for 8 weeks. At the last two weeks, 1G run at 75% MRHR, 2G at 65% MRHR, and 3G at 55% MRHR.
    Results
    Findings showed that there was a significant difference in vo2max change in 1G and 3G groups. Also, 3G showed a more significant reduction in resting heart rate than 1G.
    Conclusion
    Based on these findings, it seems that aerobic training with low intensity and long period has more effects on cardiorespiratory fitness and resting heart rate than high intensity and short period training.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال