hoshang shajari
-
پیش بینی نوسانات و بحران های ارزی گامی مهم در سیاست گذاری ارزی کشورها محسوب می شود. نظر به این که هدف سیستم یا الگوهای هشدار زودهنگام، پیش بینی بحران هاست، به کارگیری آن ها برای پیش گیری از وقوع بحران های اقتصادی از جمله بحران های ارزی ضروری است. بنابراین هدف این پژوهش الگوسازی و رتبه سنجی عوامل هشداردهنده زودهنگام بحران ارزی با روش متوسط گیری بیزین است. بدین منظور 70 متغیر هشداردهنده بحران ارزی در طول دوره زمانی 1970- 2018 برای مهم ترین شرکای تجاری ایران که بحران ارزی را تجربه نموده اند در نظام های ارزی شناور و غیرشناور مورد بررسی قرار می گیرند. متغیرهای هشداردهنده انتخابی، شامل طیف وسیعی از متغیرهای اقتصاد کلان و متغیرهای مالی است که وضعیت اقتصاد را در بخش های حقیقی، پولی، سیاسی، مالیه عمومی، خارجی، نهادی و ساختاری نشان می دهند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که سیستم طراحی شده توانایی بالایی در پیش بینی بحران های ارزی در دوره زمانی مورد بررسی و شناسایی مهم ترین عوامل هشداردهنده داشته است. در مجموع نتایج بیانگر آن است که با در نظر گرفتن نظام حاکمیت ارزی در مدل های هشداردهنده بحران های ارزی، متغیرهای بعضا متفاوتی به عنوان هشداردهنده بحران های ارزی معرفی می شوند؛ به طوری که تغییرات فشار بازار ارز، تغییرات نرخ ارز موثر واقعی، نسبت ذخایر بین المللی به بدهی خارجی، رشد تولید ناخالص داخلی واقعی و درصد نسبت سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تولید ناخالص داخلی در نظام ارزی شناور و تغییرات فشار بازار ارز، نرخ تورم، تغییرات نرخ ارز موثر واقعی، درصد نسبت ذخایر بین المللی به تولید ناخالص داخلی و درصد نسبت صادرات کالا و خدمات به تولید ناخالص داخلی در نظام غیرشناور، شاخص های هشداردهنده مهم هستند.
کلید واژگان: بحران ارزی, سیستم هشداردهنده زودهنگام بحران ارزی, مدل متوسط گیری بیزینPredicting currency fluctuations and crises is an important step in the foreign exchange policy of countries. Given that the purpose of early warning systems or patterns is to anticipate crises, their use is essential to prevent economic crises, including currency crises. Therefore, the purpose of this study is to model and rank the early warning factors of currency crisis by Bayesian averaging method. For this purpose, 70 variables warning of the currency crisis during the period 1970-2018 for the most important trading partners of Iran that have experienced the currency crisis in floating and non-floating currency systems are examined. Selective warning variables include a wide range of macroeconomic variables and financial variables that reflect the state of the economy in the real, monetary, political, public, foreign, institutional, and structural sectors. The results of this study show that the designed system has a high ability to predict currency crises in the period under review and identify the most important warning factors. Overall, the results indicate that considering the currency governance system in the models of currency crisis warning, sometimes different variables are introduced as currency crisis warning; So that changes in foreign exchange market pressure, changes in real effective exchange rates, the ratio of international reserves to foreign debt, real GDP growth and the percentage of foreign direct investment to GDP in the floating exchange rate system and changes in foreign exchange market pressure, Inflation, real effective exchange rate changes, the ratio of international reserves to GDP, and the ratio of exports of goods and services to GDP in the non-floating system are important warning indicators.
Keywords: currency crisis, early warning system of currency crisis, Early Warning System of Currency Crises -
The welfare cost of inflation in a new Keynesian model has been studied in this article. Nominal prices and wages are subjected to Rotenberg's adjustments in the benchmark model. In addition, this study uses the CIA model to compare the welfare cost of seigniorage tax and consumption tax. The model is calibrated for the Iranian economy and the results of the calibration are as following: In a steady state, a seigniorage tax imposes higher costs on social welfare rather than consumption taxes. We also find that the welfare cost of inflation increases linearly with the inflation rate and the welfare cost in a model without the government is higher than the model with government expenditures. Numerically, in the benchmark model, an annual inflation rate of 10% entails a welfare cost (relative to a -1.5% annual inflation rate, the Friedman Rule’s level of inflation rate) of 1.69% of a steady state consumption without a government. If we add the government to the model, this cost will be 1.28%. This amount will be only 0.5% if we use the RBC model. According to Ascra's measurement (2009), inflation tax increases welfare costs, but consumption tax decreases welfare costs.Keywords: Inflation Tax, Monetary Policy, Welfare Cost. JEL Classification: D58, D60, E40
-
پژوهش ها نشان می دهد که رابطه بین برخی شاخصهای تخریب محیط زیست و تولید در برخی موارد ارتباطی به شکل U وارونه دارند، که منحنی زیست محیطی کوزنتس نامیده شده است. این منحنی اغلب به عنوان یک نتیجه ای از رشد اقتصادی تفسیر می شود و بیان می کند که کاهش و سپس بهبودی کیفیت محیط زیست منعکس کننده منبع رشد است. برای افزایش رشد اقتصادی و حفظ حمایت از تجارت، کشورها باید قادر به بهره برداری از فرصت ها ایجاد شده بوسیله تجارت باشند. تجارت از مکانیسم های اصلی است که از طریق آن نیروهای بازار جهانی - رقابت، توسعه منابع انسانی، انتقال تکنولوژی و ابداعات فن آوری – در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، رشد اقتصادی ایجاد می کند. هدف این مطالعه بررسی نقش منابع رشد مانند تجارت بر روی کیفیت محیط زیست در کشورهای منتخب خلیج فارس است. برای دستیابی به این هدف آمارهای بانک جهانی برای دوره زمانی 2011-1980 مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که در منطقه خلیج فارس، هنگامی که تجارت منبع رشد است، منحنی [1]EKC به شکل U است. این منحنی برای کشورهای ایران و عربستان N شکل، برای کشور عمان U وارونه و برای قطر تعریف نشده است.
[1]-Environment Kuznets Curveکلید واژگان: منحنی زیست محیطی کوزنتس (EKC), رشد اقتصادی, تجارت بین المللRecent empirical research has examined the relationship between certain indicators of environmental degradation and income, concluding that in some cases an inverted Ushaped relationship, which has been called an environmental Kuznets curve (EKC), exists between these variables. The EKC is often interpreted as a by-product of economic growth, implying that the declineand subsequent recovery of environmental quality is reflecting the source of growth. Foreign tradeingeneralplaysacentralrolein a countryseconomicgrowthand development. Endogenous growth theory has shown that outward orientation can potentially affect a countrys growth rate through several channels. To promote economic growth and sustain support for trade, countries must be able to take advantage of the opportunities created by trade. They are the principal mechanisms through which global market forces competition, human resource development, technology transfer, and technological innovationgenerate growth in developing and developed countries. The aim of this research investigates the role of differences source of growth as tradein environmental quality of Persian Gulf selected countries. The results show that EKC for Persian Gulf selected countries is U shape. This curve for Iran and Saudi Arabia is inverse N shape, and for Oman is inverse U shape, and EKC for Qatar is undefined.Keywords: Environmental Kuznets curve (EKC), Economic Growth, Foreign Trade -
گسترش تجارت بین الملل بر همگرایی درآمدی کشورها از جنبه های مختلف تاثیر گذار بوده است (اسلاتر،1998). با این حال، این پرسش مطرح می شود که آیا همگرایی درآمدی در بین اعضای یک اتحادیه اقتصادی نیز اتفاق می افتد، یا به واسطه گسترش مبادلات تجاری و روابط مالی به واگرایی درآمدی بین اعضای اتحادیه منجر می شود. در این پژوهش در پی یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که آیا کشورها با ورود به اتحادیه های پولی قادر به ایجاد همگرایی درآمدی خواهند بود؟ این پاسخ البته می تواند برای یکپارچگی اقتصادی بین کشورهای شمال، یا شمال و جنوب متفاوت باشد. در عمل برای رسیدن به این هدف، در این پژوهش از تحلیل پویای تفاوت در تفاوت ها(DID) استفاده کرده تا همگرایی (یا واگرایی) درآمدی را قبل و بعد از تشکیل یک اتحادیه پولی در بین کشورهای پیش-گفته، بررسی نماییم.گرچه نتایج نشان دهنده تاثیرگذاری مستقیم تشکیل اتحادیه پولی اروپایی (ظهور یورو) بر همگرایی درآمدی کشورها است، این تاثیر در بین کشورهای شمال-جنوب قوی تر از کشورهای شمال-شمال است.
کلید واژگان: جهانی شدن مالی, اتحادیه پولی, همگرایی درآمدی, تحلیل تفاوت در تفاوت ها DIDThe expansion of international trade has influenced deeply many economies to converge (Slaughter 1998). Now a question can be raised whether the establishment of an economic union (a currency union, for instance) can lead to income convergence or it may cause income divergence between members of that union. This paper examines whether the membership of countries in a block for trade expansion enables their economies to move toward income convergence, while the result should be different between countries in north, or north and south. To this end, the objective, the paper uses a difference-indifferences (DID) analysis to measure the rate of income convergence (divergence) before and after establishing a currency union. The results obtained approve that the implementing of currency union affects significantly and directly income convergence in the world, while this effect in much more pronounced in North-South countries than of North-South ones. -
در این مقاله که مبتنی بر روش تحقیق توصیفی و علی و معلولی است، پس از تحلیل مبانی نظری به کمک سیستمهای فازی عصبی، به دو پرسش پاسخ داده می شود؛ اول اینکه، آیا عبور نرخ ارز در ایران صورت می گیرد؟ و دوم اینکه، سیاستهای پولی، ارزی و درجه باز بودن اقتصاد چه تاثیری بر عبور نرخ ارز در ایران خواهد داشت؟ برای پاسخ به این دو پرسش مدلی برای اقتصاد ایران طراحی و یک سیستم معادلات به کمک روش قدرتمند فازی عصبی برآورد شده است.
با برآورد این مدل مشخص شد که عبور نرخ ارز در ایران وجود دارد و با توجه به مدلی که برای نرخ ارز واقعی در ایران تعیین شده است متغیرهایی چون سیاست پولی، سیاست ارزی و درجه باز بودن اقتصاد بر وضعیت عبور نرخ ارز در ایران تاثیر مثبت داشته است. این مقاله همچنین، نشان می دهد که سیستمهای فازی عصبی ابزاری کارآمد و دقیق نسبت به سایر ابزارهای موجود برای پیش بینی های اقتصادی است و می تواند تحولات شگرفی در عرضه آینده نگری های اقتصادی ایجاد کند.
کلید واژگان: عبور نرخ ارز, نرخ ارز واقعی, سیستمهای فازی عصبی, سیاست پولی, درجه باز بودن اقتصادIn the literature of international economics, determination of exchange rate pass- through has been closefy related to main determinants, and to its impacts on other economic variables. In principle, exchange rate pass-through is defined as a change in exchange rate as a result of a change in prices of imported goods. The pass-through is generally measured based on the responsiveness of the import price index to changes in real exchange rate. In accordance with fluctuations in foreign exchange and the exchange rate, this paper attempts to explore the importance of exchange rate pass-through in the Iranian economy. origenaly, a theoretical discussion of the exchange rate pass-through is reviewed, and then, by using Neuro-Fuzzy Systems its situation in Iran is analyzed. In addition, empirical models of import prices and exchange rate are specified for the Iranian economy to examine the impacts of monetary and foreign exchange policies, as well as the degree of economic opennness on exhang rate pass-through in Iran. The models are also estimated and evaluated by the Neuro-Fuzzy Systems. In general, the results obtained indicate that the conduction of all mentioned policies has significant and positive effects on the pass-through status. In addition, the method used is a more efficient and reliable instrument in forecasting the trends of the exchange rate and the price variables
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.