hossien barani
-
سابقه و هدف
استفاده از گیاهان دارویی در کشورهای توسعه یافته رشد زیادی داشته است، به طوری که بیشتر جمعیت جهان برای مراقبت های بهداشتی اولیه از گیاهان دارویی استفاده می کنند. روند رو به رشد تقاضای بازارهای جهانی، توجه بیشتر در زمینه شناسایی و حفظ گیاهان دارویی را اجتناب ناپذیر کرده است. عدم شناخت کافی در مورد بهره برداری پایدار گیاهان دارویی تعداد بسیاری از آنها را در معرض انقراض قرار داده است. آنغوزه (Ferula assa-foetida) از گونه های بومی و با ارزش دارویی مراتع ایران است که صمغ تولیده شده توسط آن از جمله محصولات صادراتی کشور است. با توجه به افزایش قیمت آنغوزه در سال های اخیر، متاسفانه برداشت بی رویه و غیر اصولی شیرابه آنغوزه به لحاظ سنین مناسب بهره برداری، تعداد برداشت سالیانه و شیوه بهره برداری باعث کاهش تراکم بوته های آنغوزه در مراتع شده و نسل این گیاه مفید در معرض خطر انقراض قرار گرفته است. بنابراین، هدف از مطالعه پیش رو، تعیین بهترین شیوه های بهره برداری آنغوزه برای استمرار رویش آن در عرصه های طبیعی است.
مواد و روش هااین تحقیق در مراتع تنگ سرخ شهرستان بویراحمد انجام شد. پس از شناسایی منطقه، قسمت هایی که به لحاظ درصد شیب، پوشش و خصوصیات ظاهری خاک وضعیت مشابهی داشتند و به تعداد کافی پایه گیاه آنغوزه در سنین مختلف در آنها وجود داشت، به عنوان محدوده انجام تحقیق انتخاب شدند. تاثیر فاکتورهای سن برش (سه تیمار: پایه های 6-5 ساله، 8-7 ساله و 10-9 ساله)، روش برش (سه تیمار: یک طرفه، دوطرفه و روش برش سنتی) و تعداد برش (سه تیمار: 10، 15 و 20 بار برش) با 10 تکرار بر درصد زنده مانی آنغوزه بررسی شد. همچنین، در پایان دوره رویشی در سال دوم ویژگی های مرفولوژیک آنغوزه اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل زنده مانی گیاه در شیوه های مختلف برداشت، با استفاده از روش رگرسیون لجستیک با نرم افزار SPSS نسخه21 انجام شد.
نتایجنتایج تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد، همه تیمارهای سن، روش و تعداد برش بر میزان زنده مانی تاثیر معنی داری دارند (05/0=p). هر چه سن گیاه افزایش یابد شانس زنده مانی کاهش می یابد. در سنین 6-5 ساله، 8-7 ساله و 10-9 ساله به ترتیب 51، 50 و 34 پایه گیاهی رویش دوباره داشتند و 39، 40 و 56 پایه گیاهی از بین رفتند. در روش های برش یک طرفه و دوطرفه به ترتیب 71 و 64 پایه گیاهی رویش دوباره داشتند و در روش برش سنتی هیچ پایه گیاهی رویش دوباره نداشت. نتایج زنده مانی آنغوزه در تعداد مختلف برش نشان داد، در تیمارهای 10، 15 و 20 بار برش، به ترتیب 51، 44 و 40 پایه گیاهی رویش دوباره داشتند و 39، 46 و 50 پایه گیاهی از بین رفتند. میانگین طول برگ 88/39 سانتی متر، میانگین عرض برگ 77/12سانتی متر، میانگین ارتفاع 88/36 سانتی متر و میانگین تعداد برگ 27/7 و قطر ریشه 18/9 سانتی متر ثبت شد.
نتیجه گیریبا توجه به اینکه آنغوزه یک گیاه بومی مهم و باارزش اقتصادی بالایی است که معیشت عده زیادی از بهره برداران به محصول این گیاه بستگی دارد، پیشنهاد می شود از نتایج این تحقیق در منطقه مورد مطالعه و سایر مناطق با شرایط اکولوژیک مشابه برای مدیریت رویشگاه های آنغوزه استفاده شود.
کلید واژگان: بویراحمد, آنغوزه, زنده مانی, مرفولوژی, بهره برداری پایدارBackground and purposeThe use of medicinal plants has grown greatly in developed countries, so that most of the world's population uses medicinal plants for primary health care. With the increasing demand of global markets, more attention is needed in the field of identifying and preserving medicinal plants. Not having enough knowledge about the sustainable exploitation of medicinal plants has put many of them at risk of extinction. Ferula assa-foetida is one of the endemic and medicinal species of Iran's rangeland, and the oleo-gum resin produced by it is one of the country's export products. According to the increase in the price of F. assa-foetida in recent years, unfortunately, the improper harvesting and oleo-resin of F. assa-foetida resin in terms of suitable age for exploitation have diminished. The number of annual harvests, as well as the method of exploitation, has reduced the density of F. assa-foetida plants in pastures, and the generation of this useful plant is at risk of extinction. Therefore, the purpose of the present study is to determine the best methods of exploitation for F. assa-foetida in order to continue its growth in natural areas.
MethodologyThis research was carried out in Tangsarakh rangeland, Boyer-Ahmad County. After the detection of the region, areas were selected for the research, which were similar to each other in terms of slope percentage, vegetation, and soil appearance, and had a sufficient number of F. assa-foetida plants at different ages. The effect of cutting age factors (three treatments: 5-6 years old, 7-8 years old, and 9-10 years old), cutting method (three treatments: one-sided, two-sided, and traditional cutting methods), and cutting number (three treatments: cutting 10, 15, and 20 times) was checked with 10 repetitions on survival percentage. Also, at the end of the vegetative period in the second year, the morphological characteristics of F. assa-foetida were measured. Analysis of plant survival in different harvesting methods was done using the logistic regression method with SPSS software version 21.
ResultsThe results of logistic regression analysis showed that all treatments had a significant effect on the survival of the plant (p = 0.05). With increasing age of the plant, the survival rate decreases. At the ages of 5-6 years, 7-8 years, and 9-10 years, respectively, 51, 50, and 34 plant bases were regrown, and 39, 40, and 56 plant bases were lost. In one-sided and two-sided cutting methods, 71 and 64 plant bases re-grew, respectively, and in the traditional cutting method, no plant base re-grew. The results of the survival of F. assa-foetida in different numbers of cuts showed that in the treatments of 10, 15, and 20 times of cutting, 51, 44, and 40 plant bases were regrown and 39, 46, and 50 plant bases were lost. The mean leaf length was 39.88 cm, the mean leaf width was 12.77 cm, the mean leaf height was 36.88 cm, the mean number of leaves was 7.27, and the root diameter was 9.18 cm.
ConclusionConsidering that F. assa-foetida is an important endemic plant with high economic value, the livelihood of a large number of users depends on the product of this plant. Therefore, it is suggested to use the results of this research in the study area and other areas with similar ecological conditions to manage F. assa-foetida habitats.
Keywords: Boyer Ahmad, Ferula Assa-Foetida, Survival, Morphology, SUSTAINABLE EXPLOITATION -
مجله تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران، سال بیست و یکم شماره 2 (پیاپی 42، پاییز و زمستان 1402)، صص 283 -300سابقه و هدف
ملخ مراکشی (maroccanus Dociostaurus) یکی از گونه های مهم ملخ است که هر ساله سطح گسترده ای از مراتع استان گلستان را آلوده می کند و مبارزه با آن همواره یکی از اولویت های اصلی کارشناسان حفظ نباتات این استان می باشد. تاکنون مطالعه مدونی در مورد تعیین شدت هجوم ملخ مراکشی در استان گلستان انجام نشده و در بسیاری از موارد، انبوهی ملخ در واحد سطح به عنوان تنها شاخص و معیار آلودگی برای مبارزه با این ملخ، مورد استفاده قرار گرفته است.
مواد و روش هااین پژوهش از سال 1399 تا 1401 برای تعیین شدت آلودگی این ملخ در مراتع شمالی استان گلستان انجام شد. بدین منظور مکان های آلوده به ملخ، تراکم ملخ در واحد سطح و تناوب حضور ملخ در سال های مختلف وقوع در مناطق مختلف درگیر با ملخ مراکشی تعیین شدند. به منظور مطالعه مکان یابی و تراکم ملخ مراکشی، ضمن بازدید از مناطق مورد هجوم این ملخ در مراتع شمال استان با استفاده از نقشه رقومی چاپ شده (شامل تلفیق نقشه های توپوگرافی و سامان های عرفی مراتع استان گلستان)، از طریق مراجعه به 200 نفر از کارشناسان، دیده بانان، دامداران و کشاورزان، عشایر، افراد سم پاش، مطلع و خبره در منطقه دارای آلودگی ملخ، که به طور فعال و میدانی در موضوع مبارزه با ملخ در سال های مختلف شرکت داشتند، محدوده پراکنش و تعداد سال های وقوع هجوم ملخ (در هریک از مناطق) تعیین شد. افراد مصاحبه شونده، همچنین ارزیابی خود از تراکم ملخ در واحد سطح را در همان مناطق به صورت کیفی- رتبه ای (طیف لیکرت 3 درجه ای کم، متوسط و زیاد) برای هریک از سال ها در محدوده بین سال های 1385 تا 1401 تعیین کردند. اطلاعات حاصل از تعداد سال های وقوع ملخ و تراکم آن (تراکم های کم، متوسط و زیاد) برای 160 منطقه، ثبت شد. جهت تطبیق کنترل صحت اطلاعات، همزمان از 164 نقطه ثبت شده با دستگاه GPS (سیستم موقعیت یاب جهانی) توسط کارشناسان حفظ نباتات استان و همچنین 840 نقطه ثبت شده در هنگام بازدیدهای میدانی، استفاده گردید.
نتایج و یافته هابا استفاده از اطلاعات به دست آمده از مصاحبه با افراد خبره محلی و دانش بومی، طیف نگار پراکنش زمانی- مکانی آلودگی ملخ با استفاده از ترکیب توام متغیرهای تراکم (تعداد ملخ در واحد سطح)، تناوب (تعداد سال های وقوع) و گستره مکانی شدت آلودگی ملخ در مراتع شمالی استان گلستان تعیین شد. طبق طیف نگار شدت آلودگی ترسیم شده، 5 دوره زمانی مختلف شامل دوره اول (محدوده بین سال های 1385-1389 تا سال 1391)، دوره دوم (سال های 92، 93 و 94)، دوره سوم (سال های 95، 96 و 97)، دوره چهارم (سال های 98 و 99) و دوره پنجم (سال های 1400 و 1401)، برای تناوب شدت آلودگی ملخ در نواحی درگیر با ملخ مراکشی در منطقه مورد مطالعه، مشخص گردید. همچنین، طبق اطلاعات حاصل از این طیف نگار در نرم افزار GIS، نقشه شدت آلودگی برای هر دوره زمانی، برای مراتع شمال استان گلستان تهیه شد. بر اساس این نتایج، شدت آلودگی ملخ مراکشی در استان، در دوره های دوم و چهارم، نسبت به بقیه دوره ها، بیشتر و دوره پنجم، کمتر از دوره های دیگر بوده است اما ظهور مناطق جدید آلوده به ملخ مراکشی در مناطقی از شهرستان های گمیشان، بندرترکمن و مینودشت در دوره پنجم ملاحظه می شود.
نتیجه گیریمطالعه نقشه های شدت آلودگی ملخ مراکشی، می تواند مناطق دارای شدت آلودگی زیاد در هر دوره هجوم و مناطق نوظهور این ملخ را مورد توجه مدیران این بخش، قرار دهد. همچنین تحلیل طیف نگار تهیه شده می تواند به پژوهشگران و دست اندرکاران مبارزه با ملخ کمک کند که علل تغییرات شدت طغیان ملخ در زمان ها و مکان های مختلف را بررسی کنند و نتایج حاصل از آن را در مدیریت مبارزه با ملخ مورد استفاده قرار دهند.
کلید واژگان: مدیریت مبارزه, تراکم ملخ, مصاحبه با افراد خبره, نقشه شدت آلودگیBackground and objectivesThe Moroccan locust (Dociostaurus maroccanus) presents a substantial threat to the rangelands of Golestan province, demanding immediate attention from responsible organizations. Although the scientific literature lacks a precise definition of infestation levels, the density of locusts per unit area remains the primary metric used to assess the severity of infestation. The destructive impact of Moroccan locust infestations on agriculture, livestock, and the environment emphasizes the urgent necessity for a comprehensive understanding of the factors influencing the intensity and spatial distribution of locust outbreaks in Golestan province.
MethodologyIn response to this knowledge gap, a comprehensive study was conducted in 2020-2022 to assess the extent of Moroccan locust infestation in the northern rangelands of Golestan province. The study utilized a multifaceted approach, combining field sampling with in-depth interviews involving 200 experts and local individuals actively engaged in combating locusts over different years. This approach aimed to outline the infested areas, quantify the density of locusts per unit area, and assess the frequency of locust presence over varying timeframes. The field sampling involved systematic surveys of locust populations in various rangeland habitats, while the interviews provided valuable insights into the historical patterns of locust infestation and the effectiveness of control measures employed by local communities and authorities.
ResultsThe collected data were used to construct a spectrograph illustrating the intensity of locust invasions, incorporating variables such as density, frequency, and spatial distribution of locust outbreaks across different infestation periods. The resulting spectrograph facilitated an in-depth analysis of the periodicity and geographical expansion of locust intensity throughout the province. The comprehensive nature of the study allowed for a holistic understanding of the complex interactions between environmental factors, locust population dynamics, and human interventions in shaping the patterns of locust infestation in Golestan province. Based on this spectrograph, five distinct frequency periods of locust infestation intensity were identified, and corresponding maps depicting infestation intensity for each period were generated for the studied areas. The spatially explicit maps provided valuable insights into the hotspots of locust activity and the temporal dynamics of infestation intensity, enabling a more targeted and proactive approach to locust control and management.
ConclusionThe study's findings emphasize the potential of analyzing these spectrographs to unravel the underlying causes of fluctuations in locust outbreak intensity over time and location. Such insights hold considerable promise for informing the management and control of locust populations. The integration of field data with expert knowledge and community perspectives has enriched our understanding of the multifaceted nature of locust infestation dynamics, providing a solid foundation for the development of evidence-based strategies to mitigate the impact of Moroccan locust outbreaks on the rangelands of Golestan province.
Keywords: Control Management, Density of locusts, interviews with experts, map of the infestation intensity -
امروزه یکی از مهمترین موضوعات در نظام مدیریت مراتع ایران، عدم وجود تصویری واضح و شفاف از مهمترین مشکلات موجود در آنهاست . هدف از این مطالعه، بررسی جامع ریشه ی مشکلات مراتع قشلاقی از دیدگاه بهره برداران و کارشناسان می باشد. یکی از پرکاربردترین ابزار ارزیابی و تحلیلی مدل مفهومی DPSIR (نیروی محرکه- فشار- وضعیت- اثر-پاسخ) می باشد لذا ابتدا شاخص های موثر بر مراتع قشلاقی توسط کارشناسان و بهره برداران نمره دهی سپس اولویت بندی شدند و پس از ساماندهی اطلاعات در مدل به تحلیل اجزای مختلف مولفه های موجود پرداخته و برای مدیریت بهتر مراتع پاسخ های مناسب به تفکیک اجزای مدل ارایه گردید. نتایج آنالیز پرسشنامه ها نشان داد اولین عامل نیروی محرکه موثر در این مراتع عامل نیاز به اشتغال و غذا می باشد که به طور مستقیم سبب ایجاد عوامل فشاری مانند مشکلات اقتصادی جوامع محلی، افزایش فرسایش و کاهش سطح مراتع می شوند. خدمات اکوسیستمی که در اثر این شرایط تحت تاثیر قرار می گیرند، خدمات فراهم سازی (تولید علوفه و آب با امتیاز 7/0)، تنظیمی (نگهداشت خاک با 63/0) و فرهنگی (زیبایی منظر با 5/0) می باشند. نیروی محرکه دوم نیاز آبی و تغییر اقلیم است که عمده فشارهای آن نبود قوانینی مشخص برای برداشت آب همچنین عدم توجه به دانش بومی است و اثر آن بر روی خدمات تنظیمی (کیفیت آب) و خدمات فرهنگی (فرصت های آموزشی) است. نیروی محرکه بعدی سکونتگاه های انسانی است که عدم دسترسی به سوخت و توسعه معادن از مهمترین فشارهای آن است این تاثیرات بر روی خدمات تنظیمی (افزایش فرسایش با امتیاز 63/0)، فرهنگی (زیبایی شناسی؛ 32/0) و حمایتی (کاهش تنوع زیستی؛ 53/0) قابل مشاهده است بر این اساس راهکارهای مهم مدیریت مراتع قشلاقی شاهرود آموزش مشاغل جدید و ایجاد معیشت جایگزین است.
کلید واژگان: اکوسیستم مرتعی, تخریب, چارچوب مفهومی, مدیریتToday, one of the most important issues in the Iranian rangeland management system is the lack of a clear and transparent picture of the most important problems in them. The purpose of this study is to comprehensively investigate the root causes of winter rangeland problems from the perspective of users and experts. One of the most widely used evaluation and analysis tools is the DPSIR concept model (Driver-Pressure-State-Impact-Response). First, in order to study and prioritize, the factors affecting the destruction of Shahroud winter rangeland were identified and classified in the form of a questionnaire using the Likert scale method. Then, with DPSIR conceptual model, different components were analyzed and management solutions were presented. Results showed that the first effective driving force in these rangelands is the need for employment and food, which directly causes compressive factors such as economic problems of local communities, increasing erosion and reducing the level of rangelands. Ecosystem services which are affected by these conditions are provision services (forage and water production with a score of 0.7), regulation (soil conservation with 0.63) and cultural services (landscape beauty with 0.5). The second driving force is the need for water and climate change, the main pressures of which are the lack of clear rules for water abstraction as well as the lack of attention to indigenous knowledge and its effect is on regulatory services (water quality) and cultural services (educational opportunities). The next driving force is human settlements and infrastructure, lack of access to fuel and mining development is one of the most important pressures. These effects can be seen on regulatory services (increased erosion by 0.63 points), cultural (aesthetic; 0.32) and supportive services (decreased biodiversity; 0.53). The results indicated that the important strategies for managing these rangelands are training new jobs and creating alternative livelihoods.
Keywords: Rangeland ecosystem, Degredation, Conceptual model, Management -
مجله تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران، سال هجدهم شماره 2 (پیاپی 36، پاییز و زمستان 1399)، صص 179 -192گردشگری به عنوان یکی از خدمات زیست بوم های مرتعی همچنین برای حمایت و حفاظت از مراتع در سند توسعه کشورهای دنیا مورد توجه دولت ها و مدیران سرزمین قرار گرفته است. هدف از این پژوهش وضعیت سنجی گردشگری مراتع حوزه تیل آباد استان گلستان با استفاده از دیدگاه مرتع داران و کارشناسان و تحلیل راهبردی آن است. ازاین رو پس از شناسایی عوامل قوت، ضعف، فرصت و تهدید گردشگری به وسیله ی مصاحبه های فردی، وزن دهی و اولویت بندی عوامل از طریق پرسشنامه در بین 60 نفر از کارشناسان و مرتع داران انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از مدل SWOT، انجام شد. نتایج نشان داد در بین عوامل قوت "زیبا شناختی فصلی همچون گل دهی زعفران در دوره مشخص سال" و "درآمد اقتصادی ناشی از گردشگری مراتع برای مرتع داران" با وزن نهایی 389/0 و 287/0، و از میان عوامل ضعف "نبود سیستم جمع آوری زباله و تاثیر زباله در زیبایی شناختی چشم انداز" و "عدم استفاده از دانش و نیروی بومی مردم محلی برای مدیریت گردشگری" با وزن نهایی 552/0 و 413/0، به ترتیب توسط مرتع داران و کارشناسان با بالاترین اولویت معرفی شدند. از میان عوامل فرصت "اجرای پروژه بین المللی ترسیب کربن در منطقه و ظرفیت های مالی آن" و "تبادل و ترویج متقابل فرهنگ ها" با وزن نهایی 590/0 و 645/0 و از میان عوامل تهدید "ضعف فرهنگ گردشگری در بین گردشگران و بازدیدکنندگان و نبود فرهنگ منابع طبیعی" با وزن نهایی 449/0 و 690/0 با بالاترین اولویت معرفی شدند. بر اساس نتایج مدل، موقعیت راهبردی گردشگری مراتع توسط مرتع داران تدافعی (WT) و توسط کارشناسان رقابتی (WO) تعیین گردید.کلید واژگان: مدل SWOT, وضعیت راهبردی, اکوتوریسم, خدمات اکوسیستمEcotourism as one of rangeland ecosystem services in the development plan countries has been under the focus of governments and land managers. The goal of this study is strategic analysis of rangeland ecotourism in Til Abad -Golestan province by using pastoralists and rangeland experts’ point of view. In this order, after identification of strengths, weaknesses, opportunities and weaknesses factors of rangeland ecotourism through face-to-face interviews, weighting and prioritization of factors conducted by a semi-structured questionnaire between 60 expert and pastoralist via SWOT model. Result showed that between strength factors ‘seasonal aesthetic such as flowering of Saffron over a specific period of year’ and ‘economic income on account of rangeland ecotourism for pastoralists’ with final weight of 0.389 and 0.287 were introduced with highest prioritization by pastoralists and experts. Among weakness factors ‘lack of waste collection system and effect of garbage on aesthetic feature of the landscape’ and ‘lack of taking traditional knowledge and local human sources into consideration for ecotourism management’ with final weight of 0.552 and 0.413 were introduced. ‘Execution of international carbon sequestration project in the region and its economic potential’ and ‘reciprocal transmission of local cultures’ with final weigh of 0.590 and 0.645 were identified among opportunity factors. Among threat factors ‘weakness of ecotourism visitor’s culture and lack of natural resources culture’ with final weight of 0.449 and 0.669 was introduced with highest prioritization by pastoralists and experts. In addition, strategic situation of rangeland ecotourism was determined as ‘defensive’ (WT) by pastoralists and ‘competitive’ (WT) by experts.Keywords: SWOT model, strategic analysis, Ecotourism, Ecosystem services
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.