iraj rasa
-
نشریه علوم زمین، پیاپی 129 (پاییز 1402)، صص 219 -242کانسار طلای هیرد در بلوک لوت، همراهی نزدیکی با یک کمپلکس نفوذی حدواسط-مافیک دارد که در سنگ های آتشفشانی ایوسن جایگزین شده است. توده های نفوذی ترکیب گرانودیوریت تا دیوریت، هورنبلند-کوارتزمونزونیت و گابرو-دیوریت دارند و با CaO، FeOt و MgO به نسبت بالا و K2O+Na2O به نسبت پایین مشخص می شوند که نشانگر تبلور از یک ماگمای نه چندان تفریق یافته است. این ویژگی ها و عدد منیزیم به نسبت بالا (36/36 تا 52/32) می تواند نشانگر تاثیر منبع گوشته ای در زایش ماگمای مادر باشد. توده های نفوذی هیرد، متالومین اند و سرشت کالک آلکالن تا کالک آلکالن پتاسیم-بالا دارند و حاوی ایلمنیت به عنوان کانی همراه هستند. کانی سازی در هیرد به صورت رگه ای، رگچه ای و افشان در توده نفوذی گرانودیوریتی و سنگ های آتشفشانی میزبان، همراه با دگرسانی های تورمالینی، سیلیسی و کربناتی رخ داده است. کانی های فلزی شامل پیروتیت، آرسنوپیریت، پیریت و کمتر از آن کالکوپیریت، گالن و اسفالریت است. طلا به صورت ذرات زیرمیکروسکوپی همراه با کانی های سولفیدی به ویژه پیریت و آرسنوپیریت نهشته شده است. با توجه به ویژگی های کانی شناسی و ژیوشیمیایی توده های نفوذی و کانی شناسی کانسنگ، کانسار طلای هیرد را می توان مشابه ذخایر مرتبط با گرانیتوییدهای احیایی نوع I درنظر گرفت. کاهیدگی ماگمای مولد می تواند ناشی از وارد شدن مواد پوسته به محیط منبع و/یا برهمکنش ماگما با سنگ های پوسته ای غنی از مواد آلی باشد.کلید واژگان: کانسار طلای هیرد, بلوک لوت, خاور ایران, گرانیتویید نوع-I, سری ایلمنیتیThe Hired gold deposit in the Lut block, East Iran, is closely associated with an intermediate-mafic intrusive complex consisting of granodiorite to diorite, hornblende quartz-monzonite, and gabbro-diorite intruded into Eocene volcanic rocks. The intrusions are distinguished by high contents of CaO, FeOt, and MgO, and rather low K2O+Na2O implying they crystallized from weakly differentiated magmas. This subject, and the relatively high Mg# (36.36 to 52.32) imply the involvement of a mantle source in the production of the parent magma. The intrusions are metaluminous, calc-alkaline to high-K calc-alkaline, and distinguished by the occurrence of ilmenite as an accessory mineral. Mineralization occurs in veins and veinlets disseminations in the granodiorite intrusion and the volcanic rocks, closely associated with tourmaline, silicic, and carbonate alterations, and is distinguished by abundant pyrrhotite, arsenopyrite, pyrite, and minor chalcopyrite, galena and sphalerite. Gold occurs mostly as submicroscopic grains in the pyrite and arsenopyrite. The mineralogical and geochemical attributes of the intrusive complex, and the ore mineralogy, allow the Hired to be classified as a gold deposit related to reduced I-type granitoids. The reducing nature of the parent magma can be explained by introduction of reduced crustal materials into the source area, and/or assimilation of carbonaceous metasedimentary rocks.Keywords: Hired gold deposit, Lut block, East Iran, I-type granitoid, Ilmenite Series
-
ناحیه زاغ دره در مجموعه افیولیتی صوغان - آبدشت از کمپلکس آمیزه رنگین اسفندقه- فاریاب در جنوب خاوری زون سنندج- سیرجان، با رخنمون های گسترده از گدازه های مافیک-متوسط و یک توده نفوذی فلسیک معرفی می شود. سنگ های آتشفشانی، کالک آلکالن تا تولییتی و متالومین هستند و در نمودار بهنجارشده نسبت به کندریت، تهی شدگی نسبی در عناصر خاکی کمیاب سبک و الگوی کمابیش تخت برای عناصر خاکی کمیاب سنگین به نمایش می گذارند؛ نسبت La/Yb)N) برای بیشتر نمونه ها کمتر از یک است. سنگ های آتشفشانی زاغ دره، از نظر شیمیایی قابل مقایسه با مجموعه های آتشفشانی زون فرافرورانش هستند. توده نفوذی زاغ دره، بافت چیره پورفیری دارد که با درشت بلور های پلاژیوکلاز و کوارتز، و کمتر از آن هورنبلند، در خمیره ای کوارتز- فلدسپاتی خودنمایی می کند. نمونه های معرف از این توده، در نمودار نورماتیو An-Ab-Or در محدوده تونالیت-ترونجمیت قرار می گیرند. توده نفوذی زاغ دره، کالک آلکالن تا تولییتی و پرآلومین است و با غنی شدگی نسبی از Na2O و CaO و تهی شدگی از K2O و Rb و دیگر عناصر لیتوفیل با شعاع یونی بزرگ، و همچنین نسبت پایین K2O/Na2O و نسبت بسیار پایین Rb/Sr و تهی شدگی از عناصر خاکی کمیاب سبک LREE مشخص می شود که از ویژگی های معمول پلاژیوگرانیت های اقیانوسی است. نتایج حاصل و مقایسه آن با دیگر مجموعه های افیولیتی نشان می دهد که رخداد توده های پلاژیوگرانیتی با ویژگی های کانی شناسی و ژیوشیمیایی کمابیش مشابه، پدیده ای تکرارشونده در مجموعه های افیولیتی زون های فرافرورانش و همبسته با فرایندهای موثر در زایش و تحول این مجموعه ها است.
کلید واژگان: زاغ دره, افیولیت اسفندقه-فاریاب, پلاژیوگرانیت, تونالیت-ترونجمیت, زون سنندج-سیرجانThe Zaghdareh area in the Esfandagheh-Faryab ophiolitic complex, southern Sanandaj-Sirjan belt, embraces extensive outcrops of mafic-intermediate lava flows and a felsic intrusive body. The volcanic rocks are calc-alkaline to tholeiitic, metaluminous, and distinguished by depletions in light rare earth elements and relatively flat patterns for heavy rare earth elements in chondrite-normalized diagram; the (La/Yb)N ratio is lower than unity for most samples. The chemical attributes for the Zaghdareh volcanic rocks are comparable to those developed in suprasubduction zones. The Zaghdareh intrusive body is distinguished by abundant plagioclase and quartz, and subordinate hornblende, phenocrysts in quartz-feldspar rich matrix. Representative samples from the intrusion plot in the trondhjemite-tonalite fields in the normative An-Ab-Or diagram. The intrusion is calc-alkaline to tholeiitic, peraluminous, and marked by enrichments in Na2O and CaO and depletions in K2O, Rb, and most other LILEs, as well as low K2O/ Na2O ratios, very low Rb/Sr ratio, and distinct depletions in light rare earth elements, which are typical of the oceanic plagiogranites. Results from this study and a comparison with other ophiolitic suites in Iran suggest that the occurrence of plagiogranites is a recurring feature associated with the development and evolution of ophiolitic suites in suprasubduction zones.
Keywords: Zaghdareh, Esfandagheh-Faryab ophiolite, plagiogranite, Tonalite-Trondhjemite, Sanandaj-Sirjan zone -
نشریه پترولوژی، پیاپی 52 (زمستان 1401)، صص 57 -86
محدوده کهدلان در جنوب باختری سراب استان آذربایجان شرقی در شمال باختری ایران جای دارد. از دیدگاه زمین ساختی، این محدوده در بخش شمالی پهنه ارومیه- دختر و بخشی از کمربند فلززایی تارم - هشتجین به شمار می رود. در محدوده کهدلان توده های گرانیتوییدی الیگوسن شامل سینیت، کوارتزسینیت و مونزوسینیت درون واحدهای آتشفشانی نفوذ کرده اند که عموما شامل سنگ های آذرآواری و آتشفشانی ایوسن بالایی (بازالت، آندزی بازالت، آندزیت و تراکیت با بافت غالب پورفیریتیک) هستند. برپایه شواهد زمین شیمیایی، سرشت این سنگ های آتشفشانی، کالک آلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی است. سرشت توده های آذرین درونی محدوده نیز شوشونیتی و از نوع I (مگنتیتی) است. در این گرانیتوییدها، نمودارهای عنکبوتی بهنجارشده به ترکیب کندریت، غنی شدگی شدید LREE نسبت به HREE را نشان می دهند. سنگ های درونی کهدلان با نسبت (La/Yb)n برابربا 05/4 تا 17/23، نسبت Eu/Eu* برابربا 32/0 تا 65/2 (میانگین: 8/0) محدوده ای متفاوت از کانسارهای مس پورفیری را نشان می دهند. محیط زمین ساختی این توده های آذرین درونی در محدوده مرزهای قاره ای فعال است. دگرسانی های کربناتی شدن، سیلیسی شدن و هماتیتی شدن به صورت فراگیر در سنگ های محدوده دیده می شوند. کوارتزسینیت میزبان اصلی کانه زایی مس است و کانه های فلزی اولیه شامل کالکوپیریت و بورنیت هستند که عموما با کانی های ثانویه مس مانند کالکوسیت، کوولیت و مالاکیت جانشین شده اند. بافت های پراکنده دانه، پرکننده فضای خالی، جانشینی و برشی از بافت های رایج کانه زایی در این سنگ ها هستند. شواهد اولیه کانی شناسی و زمین شیمی نشان می دهند حضور کانی سازی مس در محدوده کهدلان محتمل است.
کلید واژگان: کانی شناسی, زمین شیمی, کانه زایی مس, کهدلان, سراب, شمال باختری ایرانPetrology, Volume:13 Issue: 52, 2023, PP 57 -86The Kahdelan area in the SW of Sarab is situated in the northern part of the Urumieh–Dokhtar geotectonic zone and Tarom-Hashtjin metallogenic zone. Some of the most important porphyry Cu ± Mo ± Au mineralizations in Iran occur along the NW–SE trending Urumieh–Dokhtar volcano-plutonic belt, lying between the Sanandaj–Sirjan zone and Central Iran. The Urumieh–Dokhtar magmatic arc, extends over a strike length of about 2000 km from northwest to southeast and is characterized by subduction-related calc-alkaline rocks. Due to extensive Tertiary magmatism and extensive alterations, this zone is one of the remarkable Cu-bearing regions in Iran. Therefore, many studies, regarding different aspects of the area, have been carried out by the Geological Survey of Iran as well as some private companies. Differentiating fertile and barren intrusive bodies could be important factors in reducing exploration expenses, and it is possible to identify susceptible areas by using geochemical data. Thus, the main purpose of the present study is to evaluate the granitoid rocks of the Kahdelan area as the possible potential for Cu-mineralization based on mineralogical and geochemical evidence.
Regional Geology:
The main intrusions of the Kahdelan area are Oligocene granitoid bodies composed of syenite, quartz syenite, and monzosyenite with light color and granular texture. Syenites are the most dominant plutonic rocks and quartz-syenites are the main host of Cu-mineralization. These intrusive bodies intruded the Upper Eocene pyroclastic and volcanic rocks which gave rise to alteration and mineralization occurrences in the area. Volcanic rocks are composed of basalt, basaltic-andesite, andesite, and trachyte mainly with porphyritic texture.
Materials and MethodsThe present study evaluates the copper mineralization potential of the Kahdelan area for the first time. The represented information can be divided into three parts: 1) ore mineralogy and mineralogy of the Kahdelan’s rocks; 2) the investigating data related to I-type and magnetite series, and 3) the relationship between the obtained mineralogical and geochemical data with Cu-mineralization in the area to compare with porphyry copper deposits along the Urumieh–Dokhtar magmatic arc.
Results and DiscussionThe dominant alteration zones in the area under study are argillic, phyllic, carbonatization, silicification, and hematitization. The primary ore minerals are magnetite, chalcopyrite, and bornite which are generally replaced by secondary minerals including chalcocite, covellite, and malachite. The ore textures are predominantly disseminated, open space-filling, replacement, and brecciated. Gangues (carbonate and quartz minerals) textures are crystalline, open space-filling, cementation of brecciated zones, and colloform.The volcanic rocks of the Kahdelan area are calk-alkaline to shoshonitic and the granitoids are shoshonitic affinity and I-Type nature (magnetite series). In the area of study, sinking solutions washed away most of the pyrites and left behind empty pyrite molds and iron oxides and hydroxides along with different amounts of malachite and neotocite. As the chondrite-normalized REE diagrams display the studied granitoids are enriched in LREEs and fairly depleted in LREEs relative to HREEs The enrichment of LILE elements and depletion of HFSE elements are features similar to those of the fertile granitoids. The rate of decline of the slope in the diagram is similar to that of the copper porphyry deposits also slightly negative Eu anomalies of these granitoids are similar to fertile granitoids (Karimpour et al., 2021). The (La/Yb)n and Eu/Eu* are used in evaluating the oxidation state and investigating the depth changes of parent magma of granitoids. The (La/Yb)n anomalies vary from 4.05-23.17, and Eu/Eu* anomalies vary from 0.32-2.65 with an average of 0.8 that are different from copper porphyry deposits.Based on spider diagrams, the depletion of titanium could be related to the low oxygen fugacity in subduction zones. The Pb and U enrichment point to the role of the earth’s crust in the petrogenesis of these rocks. P depletion could be the consequence of apatite crystallization from the parent magma.Based on the relationship between geochemical data as well as mineralization, three diagrams have been used to distinguish fertile granitoids. The Eu/Eu* versus (La/Yb)n diagram (Karimpour et al., 2021) shows that Kahdelan’s granitoids have a reduced nature. The SiO2-K2O diagram (Peccerillo and Taylor, 1976) points out that the intrusive and the volcanic rocks of Kahdalan are characterized by the much less SiO2 amount compared to fertile granitoids in SNJMB (Saveh-Nain-Jiroft Magmatic Belt) (Karimpour et al., 2021). On A/NK versus A/CNK diagram (Meinert, 1995) the granitoids under study are close to fertile copper porphyry deposits.
ConclusionOn the basis of mineralogical and geochemical data, Kahdelan’s intrusive rocks are I-type and magnetite series. The tectonomagmatic setting of the rocks under study lies within Volcanic Arc Granites (VAG), active continental margins, and arc systems. On A/NK versus A/CNK diagram, these granitoids are close to fertile copper porphyry deposits. Quartz syenites are the main mineralization hosts. Based on geochemical data, the average Cu content is 3492.76 ppm in a total of 170 samples collected all over the area and up to 230534 ppm Cu in mineralized Quartz syenites veinlets. Mineralogical, geochemical, and alteration data in combination with fertile–barren discrimination diagrams indicate that the granitoids of the Kahdelan area can be evaluated as the possible potential for Cu mineralization.
Keywords: Mineralogy Geochemistry Cu, mineralization Kahdelan Sarab NW of Iran -
کانسار مزرعه در20 کیلومتری شمال شهرستان اهر و زون ساختاری البرز غربی- آذربایجان و زون متالوژنی اهر- ارسباران قرار دارد. تزریق توده گرانیتوییدی شیورداغ با سن الیگو- میوسن به داخل مجموعه آواری، کربناته، آتش فشانی قدیمی تر یک مجموعه دگرگونی شیست، هورنفلس و اسکارن گارنتی - اپیدوتی و نیز مرمری را ایجاد نموده است. توده گرانیتوییدی نیمه آلکالن، پرآلومینه و جزو گرانیت های تیپ S طبقه بندی می شود. عمده کانه زایی به شکل اگزو اسکارن و در واحد اسکارن گارنتی - اپیدوتی با کانی های شاخص گارنت نوع آندرادیت و گروسولار، اپیدوت، آکتینولیت، کلریت، بیوتیت، سریسیت و آمفیبول انجام پذیرفته است. دگرسانی های کلریتی، پروپیلیتی و سریسیتی ارتباط ژنتیکی تنگاتنگی با زون کانه زایی دارند. ترکیب کانی شناسی فلزی شامل ماگنتیت، پیریت و سولفیدهای مس مثل کالکو پیریت، بورنیت و کوولیت، هماتیت(اسپکولاریت)، گوتیت و اکسید مس(مالاکیت) با بافت رگه - رگچه ای و پراکنده در متن می باشد. عمده کانه زایی در مرحله اسکارن پس رونده ایجاد شده است. میانگین مقادیر مس در نمونه ها ppm 16284، اکسید آهن 05/35 درصد، طلا ppb 3380 و نقره ppm 94/9 می باشد. به دو دلیل عمده می توان کانه زایی طلا در منطقه مستقل را از فاز کانه زایی اسکارن مس و کانه زایی نقره را مربوط به فاز اسکارن ولی با لیگاند حمل کننده متفاوت از عنصر مس دانست. اولا عدم وجود همبستگی خطی بین مقادیر طلا و مس و هم چنین سولفور با عناصر نقره و طلا، ثانیا ویژگی های توده گرانیتوییدی مزرعه که همخوانی مناسبی با توده های نفوذی مرتبط با کمان آتش فشانی مولد کانی سازی اسکارن طلا، مس - آهن نشان می دهد.
کلید واژگان: اسکارن, شمال غربی ایران, کانسار مزرعه, کانه زایی طلاIntroductionMazraeh deposit is located at 20 Km north of Ahar, Eastern Azerbaijan, North-West of Iran. The area is situated in the Western Alborz – Azerbaijan geotectonic zone. Intrusion of the Oligocene – Miocene Sheyvardaagh batholith in to the older carbonate and volcanoclastic rocks is responsible for contact metamorphism, contact metasomatic mineralization, and formation of schist, hornfels, marble and epidote - garnet Skarn. This batholith is a subduction-related calc to sub alkaline, peralominous and S-type granitoids. Due to the extensive Tertiary magmatism, skarnization and extensive alterations, this zone is one of the remarkable Fe, Au, Cu-mineralization in Iran. Therefore, a lots of research and investigations have been done by the Geological Survey of Iran and different government and private companies. The following paper is results of our research about Cu -Fe- Au skran mineralization in the Mazreh area, NW of Iran.
Materials and methodsThis research was conducted in two parts, field and laboratory analysises. In the field section, after carrying out geological surveys and detailed examination of 6800 meters of drilling cores from 61 boreholes, a total of 60 samples were chosen from 21 selected typical boreholes of different sizes. About 36 samples from intrusive rocks choosed to preparing thin sections for petrographic studies and major chemical analysis by XRF. Also, 24 samples from mineralized zones were selected for preparation of polished sections, mineralographical study and geochemical analysis by ICP-OES.
Results and discussionMajor alterations are chloritic, propilitic and sericitic which have close genetic relationship to mineralization zone. The main mineralization stage occurs as exoskarn in garnet-epidote skarn type. The major rock forming minerals in the skarn are garnet (adradite and grossularite), epidote, actinolite, chlorite, biotite, sericite and amphibole. Mineralogical paragenesis consists of magnetite, pyrite and copper sulfides such as chalcopyrite, bornite and covellite, hematite (especularite), goethite and malachite. The mineralization is vein, veinlet and disseminated type. The main mineralization stage occurs in retrograde skarn. Average value of Cu is 16284 ppm, FeOt 35.05 percent, Au 3380 ppb and Ag 9.94 ppm. There is no correlation between the values of Au and Cu as well as Ag and Au with S. It seems that Au mineralization is not simultaneous with Cu skarn mineralization but Ag mineralization is simultaneous with skarn phase. The geological, mineralogical and geochemical data show that the granitoid batholith of Mazraeh area is a fertile pluton with Cu – Fe-Au skarn mineralization.
ConclusionThe mineralogical and geochemical data show that Sheyvardaagh batholith intrusive rocks are S-type and inlmenite series. Tectonomagmatic setting of these granitoid batholith lies within subduction-related calc to sub alkaline, peralominous and S-type granitoids. A/NK and A/CNK diagram shows these granitoids are close to fertile Fe-Cu-Au granitoid batholith and related skarn. The geological, mineralogical and geochemical data show that the granitoid batholith of Mazraeh area is a fertile pluton with Cu – Fe-Au skarn mineralization.
AcknowlwdgementsWe would like to express our gratitude to the management and respected staff of research and development affairs of the National Copper Industries of Iran (Sarchshme) for supporting of this research and to the staff of the National Copper Company located in Ahar and Warzghan cities for their cooperation in the field visit and sampling.
Keywords: skarn type, NW of Iran, Mazraeh deposit, Au mineralization -
با هدف ارزیابی منشا کانی های سنگین رسوبات کواترنر ، ابتدا واحدهای سنگ شناسی زورایان، با استفاده از سنجش از دور و نقشه های زمین شناسی تفکیک شدند. به منظور مطالعات پتروگرافی 60 نمونه از رخنمون های سنگی برای تهیه مقاطع نازک و برای بررسی تغعییرات عناصر اصلی، فرعی، کمیاب و طلا، 120 نمونه به روش Fire-Assay و ICP-OES و 8 نمونه ICP-MS انتخاب گردید. برای مطالعات دورسنجی تصاویر ASTER محدوده ، توسط نرم افزار ENVI مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد نهشته های پلاسری کواترنری محدوده زواریان دارای کانی های سنگین هماتیت، ماگنتیت، پیریت، کالکوپیریت و گالن می باشند. بر اساس شواهد صحرایی، مطالعات سنگ شناسی و سنجش از دور، کانی زایی طلا در سنگ های میزبان آندزیت و آندزیت بازالت همراه با رگه های کوارتز حفره دار و دگرسانی آرژیلیکی پیشرفته و آلونیتی شدن و به صورت رگچه های سیلیسی-اکسید آهنی صورت گرفته است. تجزیه نمونه های کان سنگ نشان می دهد که عیار میانگین عنصر طلا ppm1.98 ، عیار میانگین عنصر مس ppm1236 و عیار میانگین عنصر آهنppm 175707.9 می باشد. نتایج مطالعات دورسنجی و ژیوشیمی نشان می دهد منشا کانی های سنگین موجود در نهشته های پلاسری کواترنری محدوده زواریان سازندهای آندزیتی و پیروکلاستیک میوسن و پلیوسن می باشند. بر اساس مطالعه صورت گرفته مطالعات ژیوشیمی و دورسنجی با هم تطابق داشته و در فاز اکتشافی برای ذخایر فلزی به خوبی تکمیل کننده هم می باشند.
کلید واژگان: پلاسر, کواترنری, کانی سازی طلا, زواریان, مرکز ایرانIntroductionEpithermal deposits are usually found in association with near-surface magmatic-hydrothermal environments with volcanic rocks. According to studies, their formation depth is less than 1.5 km and the temperature for their formation is less than 300 ° C. Epithermal deposits are usually rich in gold to gold-silver and rich in silver and include low sulfide, medium sulfide and high sulfide types. One of the anomalous areas for mineralization of epithermal type gold is located in the area of Zavarian in Qom, central Iran. The following article is about some results of our research about origin of Quaternery placer in the area of Zavarian.
Materials & MethodsThe collected samples were chosen from samples which are associated with mineralization and host rock for geochemical studies. Samples were selected after field and petrographic studies. ICP-OES and Fired-Assay analize measurements were made on 120 samples and ICP-MS analize were made on 8 samples. Aster images were analized with ENVI for remotesinsing study.
Results and DisccusionsPetrographic studies show that the basement rocks of the area include volcanic units of Miocene- Pliocene (MPb), volcanic andesite units of Miocene- Pliocene (MPan), volcanic- pyroclastic units of Miocene- Pliocene (MPVP), pyroclastic units of Miocene- Pliocene and recent alluvium. The plutonic rocks of the area are granodiorite-tonalite. The intruded dykes are subdivided to andesite dykes (DY1) and dacite dyke (DY2). The main alterations are advanced argillic, alunitization, propylitic, sericitic and silicification. Gold mineralization has been occurred in andesite and dacite dykes. Au-mineralization are mostly vein, breccia and replacement type. Ore minerals include magnetite, hematite, Fe-hydro-oxides, chalcopyrite, purite and bornite which are host of Au. The results of remote sensing and geochemical investigation suggest that the origin of hematite, magnetite, Purite, chalcopyrite and galena are volcanic- pyroclastic units of Miocene- Pliocene in quaternary placers. The results of ICP-OES and ICP-MS show that the average grade of gold in the study area is 1.36 ppm, which is 194 times richer than the average of earth crust (0.007 ppm). The maximum gold grade in the mineralization zone is 10.76 ppm. The average grade of silver is 2.69 ppm, which is 44.8 times richer than the average of earth crust (0.06 ppm). The average grade of copper is 1236 ppm and it is 40.19 times richer than the average of earth crust (30 ppm). The average grade of iron is 175707.9 ppm and it is 3.51 times richer than the average of earth crust.
ConclusionsZavarian gold deposit is located 60 km SW of Qom and in Central Iran geotectonic zone. Gold mineralization has been occurred in andesite and dacite dykes which are associated with advanced argillic, alunitization, propylitic, sericitic and silicification. Au-mineralization are mostly vein, breccia and replacement type. Ore minerals include magnetite, hematite, Fe-hydro-oxides, chalcopyrite, purite and bornite which are host of Au. Geochemical data show that the average content of Au is 1.98ppm. Mineralogical, geochemical, alteration data show that gold mineralization in the area is epithermal high sulfide type. Also, the presence of chalcopyrite, bornite, Au-Cu-As- Ag- Pb, advanced argillic-alunitization, vague quartz texture, vein-veinlet-breccia and replacmente mineralization type support this idea too. The results of remote sensing and geochemical investigation suggest that the origin of hematite, magnetite, Purite, chalcopyrite and galena are volcanic- pyroclastic units of Miocene- Pliocene in quaternary placers.
Keywords: Placer, Quaternary Epithermal type, Zavarian, Central Iran -
محدوده معدنی سرب و روی بهرامتاج در 90 کیلومتری شمال غرب شهر یزد و 10 کیلومتری جنوب غرب عقدا، استان یزد قرار دارد. از لحاظ موقعیت زمین شناسی معدن بهرامتاج در زون ایران مرکزی قرار می گیرد. سنگ های رخنمون یافته در معدن شامل سازندهای عقدا، لالون و واحدهای تفکیک نشده پرکامبرین تا کامبرین (سری دزو) است. کانسنگ موجود در محدوده متشکل از لنزها، رگه ها و رگچه های غیرسولفیدی روی و سرب مانند کانی های اسمیت زونیت، همی مورفیت، هیدوزینکیت، سروزیت و به مقدار کمتر کانی های سولفیدی سرب مانند گالن و اکسیدهای مس (مالاکیت، بچرریت و اوری کلسیت) هستند که در سنگ های آهکی- دولومیتی پالیوزوییک (بین شیل-کربنات یا توالی های کربناته) تشکیل شده اند. توالی های سنگی منطقه تحت تاثیر گسل های ناحیه ای از جمله گسل های شمال فخرآباد (رورانده- معکوس با مولفه راستالغز راستگرد) و گسل امتدادلغز راستگرد نایین- سورک و شکستگی های مرتبط با آن ها که روند غالب شمال شرقی- جنوب غربی تا شرقی- غربی را دارا هستند، قرار گرفته اند. لنزها و رگه های کانی سازی سرب و روی به خصوص کانی های غیرسولفیدی روی در مناطق گسل، زون های برشی و چین خورده به طور واضح دیده می شود. مطالعات زمین ساختی نشان داد که گسترش کانی سازی روی و سرب در راستای گسلش های شمال غربی- جنوب شرقی بیانگر تاثیر کششی مربوط به سیستم شکستگی شمال غرب- جنوب شرق است، که سبب شده تا در پهنه های کششی مرتبط با این سیستم، کانی سازی سرب و روی گسترش بیشتری داشته باشد. گسل های شمال شرق- جنوب غرب که جوا ن تر از گسل های دیگر بوده، نقش نسبتا کمتری در کانی سازی غیرسولفیدی داشته ولی غالبا باعث جابجایی پهنه های کانی سازی شده اند.
کلید واژگان: ایران مرکزی, چین خوردگی, کانی سازی سرب و روی, گسل ها, محدوده معدنی بهرامتاجIntroductionIran has large areas of carbonate rocks that host potential reserves of lead and zinc deposits due to suitable geodynamic conditions and carbonate platforms. So far, more than 300 zinc-lead deposits have been reported with sedimentary hosts in Iran. Bahramtaj lead and zinc deposit is located in Central Iran zone, which is hosted by Precambrian-Cambrian formations (Rizo, Dezo and Aqda). In this paper, an attempt has been made to present the structural formation model of Bahramtaj lead and zinc mineralization by combining the results obtained from the study of geological structures, the relationship between structures and specific mineralization.
Materials and methodsIn this study, various geological structures such as faults, joints and folds at the local scale as well as in the Bahramtaj prospect area have been studied. After identifying the main and important structures influencing the region, the structural and tectonic status of Bahramtaj area, the relationship between geological structures and mineralization are also studied. Due to the availability of Google Earth images with an approximate accuracy of 30 meters, as well as the use of digital topographic images with an accuracy of 30 meters and ETM + images, and using remote sensing software, the tectonic position of the region has been discussed.
Results and DiscussionFaults
Existence of different generations of faults and fractures each related to a generation across fault zones has caused confusion and complexity of rock units in Bahramtaj mining area. Investigation of fault zones and geological structures related to fault movements (formation of fracture zones, fault gouge and fault breccia) in the faults of the area indicate their formation in fragile and shallow environments. The main stress trends of the region based on diagrams related to faults and fractures of the region, indicate their compliance with the stress distribution due to the performance of the main faults in the region, which are N044 and N337 in the direction of maximum stress in the region.
Folds
In Bahramtaj mining area, different changes in the type of deformation have occurred at different times. In the oldest rocks of the area, which are most exposed in the northern parts, Cambrian carbonate units show at least two generations of folds and various types of open and closed folds, inverted and asymmetrical in different scales. In most cases, the old corrugated edges are limited and broken by longitudinal faults, and due to the undertaken different stresses in different directions, a lot of rotation has occurred in the direction of their axis and geometry. Considering the structural condition of the region and the distribution of stress based on the existing structural evidence in the range and geometry of the folds of the younger generations, it is possible to imagine older clockwise rotation trends for this generation of the folds of the range. Regarding the formation, the folds of the area have been affected by the performance of the main fault in the region. Therefore, the predominant direction of the folds, show the azimuth N120.ConclusionBased on field evidence and studies, it was found that mineralization coincided with the activity of the strike-slip fault with a northwest-southeast direction. The development and expansion of mineralization in different regions in the two systems are different. Expansion of zinc and lead mineralization in the direction of northwest-southeast faults express the positive effect of east-west fault activity on the number of openings. Creation of convenient places in tensile fractures related to the northwest-southeast fracture system, has caused lead and zinc mineralization to be more widespread in the tensile zones associated with this system.
Keywords: Zink, lead mineralization, Bahramtaj mining district, faults, folds, Central Iran -
کانسار مس- آهن- طلای مزرعه از کانسارهای مهم اسکارن واقع در کمربند فلززایی اهر- ارسباران است که بر اثر تزریق توده گرانیتوییدی الیگو- میوسن شیورداغ به داخل مجموعه آواری، کربناته قدیمی تر و به شکل اسکارن گارنت - اپیدوت دار ایجاد شده است. قسمت عمده کانه زایی شامل مگنتیت، کالکوپیریت و بورنیت و سولفوسالت های بیسموت و نقره، در مرحله اسکارن پس رونده تشکیل شده است. الگوی پراکندگی عناصر فرعی در زون کانه زایی، نشان دهنده تهی شدگی از HFSE و غنی شدگی از LILE است و همچنین نمودار پراکندگی عناصر نادر خاکی که با شیبی ملایم از مقادیرLREE به سمتHREE کاهش می یابد، نشان دهنده تاثیر سیالات با منشا آب های جوی بر فرایند کانه زایی است. مقادیر ΣREE و La/Y با دور شدن از توده نفوذی کاهش یافته است و مقادیر *Eu/Eu به عدد یک نزدیک می شوند که این امر نشان دهنده وجود شرایط اسیدی- احیایی در مناطق نزدیک تر به توده نفوذی و بازی - اکسیدان در مناطق دورتر از توده نفوذی در زون اگزو اسکارن است. بر این اساس هم سیالات با منشا ماگمایی و هم آب های جوی در تکوین نهایی سیال کانه زا در اسکارن مزرعه تاثیر داشته اند. آب های با منشا ماگمایی در مناطق نزدیک تر به توده نفوذی تاثیر گذار بوده اند؛ اما در مناطق دورتر از توده نفوذی زون اگزو اسکارن تاثیر آب های جوی بر سیال کانه زا طی مرحله دگرسانی پس رونده بارزتر بوده است. مقادیر اندازه گیری شده ایزوتوپ گوگرد در نمونه های پیریت و کالکوپیریت بیانگر منشا ماگمایی گوگرد در کانی های سولفیدی است. دما سنجی ایزوتوپی دمای کانه زایی در مرحله دگرسانی پس رونده را 369 درجه نشان می دهد.
کلید واژگان: سیال کانه زا, عناصر نادر خاکی, ایزوتوپ گوگرد, اسکارن مزرعه, منطقه فلززایی اهر - ارسبارانIntroductionThe Western Alborz - Lesser Caucasus metallogenic belt includes important Cu and Cu-Au skarn, porphyry and epithermal deposits of Tertiary age in Iran, Turkey and Armenia (Karimzadeh Somarin and Moayyed, 2002; Karimzadeh Somarin, 2004). Important deposits such as Sungun and Masjed Daghi have been situated in this zone in Iran (Ghorbani, 2011). Some researchers have called this zone in the north-western part of the Iranian Copper belt Arasbaran Copper belt (Hassanpour et al., 2010). The Mazraeh deposit is located 20 km north of Ahar city between geographical longitudes '47 ° 00 and 47 ° 08', and latitudes 38 ° 40 '. In addition, 38 ° 36' is a part of Arasbaran Copper Belt in the Kaleyber’s 1:100000 geological map. In recent years, it has become possible to study subsurface samples in this deposit to a depth of 300 meters and provide the opportunity for extensive study of mineralogy and geochemistry of this deposit by conducting systematic exploratory drillings by the National Copper Corporation. Considering the relatively high amounts of gold in cores obtained from drill holes, the study of relationship between gold mineralization and other metals in this deposit has become important for assessing the mineral potential of this deposit. Better understanding of the mechanisms of mineralization in this deposit is useful for its comparison with other similar deposits and better exploratory design for exploration of similar undiscovered deposits in this region. Nowadays, the origin of mineralizing fluids can be discussed with higher certainty with advances in experimental methods including isotopic analysis, fluid inclusion and REE studies (Bowman, 1998). We can obtain valuable information about the origin of fluids causing skarn ore deposits by studying the REE ratios in rock samples. The study of stable isotopes also provides valuable information on temperature of mineralization and physicochemical conditions of mineralizing fluids. Contrary to old beliefs that mineralizing fluids originated from magma in all deposits, the study of stable isotopes has shown that water from other sources can also play an important role in the formation of many deposits (Meinert, 1995). Previous studies have proved that both magmatic and meteoric water have been important in the formation and genesis of many skarn deposits (Taylor and Oneil, 1977). In this paper, we tried to use data from sulfur isotopic studies and the geochemistry of trace and rare earth elements to determine the source and type of fluids affecting mineralization in the Mazraeh skarn deposit.
Materials and methodsIn order to investigate and identify the fluids effective in the process of skarn mineralization, 22 samples (20 samples from the mineralized zone and 2 samples from the intrusive body) were sent to the Binaloud laboratory for ICP-MS analysis. The results were used in geochemical diagrams. For isotopic studies, samples were taken from different parts of the mineralized skarn. 10 samples of sulfides (pyrite and chalcopyrite) were selected to study sulfur stable isotopes. After crushing the samples, the sulfides were separated under a binocular microscope from waste gangue and they were powdered in agate pounder to obtain a concentrate of mineral sulfide. Purity of the sulfides as higher than 95% and weight of the samples was 100 to 150 mg. Isotopic measurements were performed by a mass spectrometer at Ottawa University, Canada. The type of sulfides and their isotope values based on isotopic standard of the CDT are reported in Table 2.
ResultsThe results of geochemical studies of rare earth elements indicate the combined effects of magmatic and meteoric water in mineralized fluids in the Mazraeh deposit. Accordingly, magmatic fluids have influenced the mineralizing fluids in the early stages of mineralization. However, the effect of meteoric water on mineralizing fluid in the process of fluid dilution and precipitation of sulfide minerals during the retrograde alteration stage has been more effective in the main and final stages of mineralization. The results of sulfur isotope analysis indicated that sulfur in mineralized fluids has originated from magmatic sources. Also, isotopic thermometry shows temperature of 369 ° C for sulfide mineralization. This temperature indicates the beginning stage of sulfide mineralization in progressive alteration stage.
Keywords: Mineralizing fluid, Rare Earth Elements, Sulfur isotope, Mazraeh Skarn, Ahar–Arasbaran metallogenic belt -
کانسار سرب و روی بهرامتاج در 90 کیلومتری شمال غرب شهر یزد و در پهنه زمین شناسی ایران مرکزی واقع است.کانی سازی سرب- روی در سنگ میزبان آهک های دولومیتی پالئوزوئیک تشکیل شده است. در این پژوهش، زینسین دولومیت به عنوان یکی از آثار مهم فرایند دگرسانی همراه با کانی سازی بررسی شده است. زینسین دولومیت بوسیله مقادیر متفاوتی از عنصر روی و مقادیر کمتری از عناصر سرب، مس و کادمیوم در شبکه آن مشخص شده است. بررسی زینسین دولومیت بوسیله دستگاه تجزیه تفریق گرمایی نشان می دهد که با افزایش روی در شبکه دولومیت، یک کاهش قابل توجه در نخستین دمای واکنشی گرماگیر دولومیت رخ می دهد. جانشینی دولومیت بوسیله زینسین دولومیت برونزاد به عنوان قسمتی از فرآیند چندمرحله ای کانی سازی در معدن بهرامتاج شناخته شده است که با پیشرفت فرآیند تشکیل زینسین دولومیت شروع و با دولومیت زدایی مراحل ابتدایی ادامه یافته و سرانجام منجر به تشکیل کانی های غیرسولفیدی روی مانند اسمیت زونیت و همی مورفیت شده است.
کلید واژگان: زینسین دولومیت, کانی سازی سرب و روی, بهرامتاج, یزد, ایران مرکزیBahramtaj Pb-Zn deposit is located about 90 km NW of Yazd, central Iran. The area has been located in Central Iran geotectonic zone and hosted in dolomitic limestone of Paleozoic age. The purpose of this research is to investigate Zincian-dolomite as one of the important effects of the alteration process. Zincian-dolomite as a non-sulfide zinc mineral is characterized by a different amount of Zn, as well as lower amounts of Pb,Cu, and rarely Cd. Characterization of Zn-bearing dolomite, using differential thermal analysis, shows a drop in temperature of the first endothermic reaction of dolomite decomposition with increasing Zn contents in dolomite. The substitution of dolomite by zincian-dolomite supergene is known as a part of a multi-stage mineralization process in Bahramtaj, which begins with the development of the zincian-dolomite process and continues with the dolomitization of the previous dolomites, and finally results formation of zinc non-sulfide minerals such as smithsonite and hemomorphite.
Keywords: Zincian dolomite, Pb-Zn mineralization, Bahramtaj, Yazd, Central Iran -
آگات که در زبان فارسی عقیق نامیده می شود، یکی از سنگ های نیمه قیمتی فراوان ایران است که از معدن آگات بایگ در شمال غرب تربت حیدریه استخراج می شود. تعیین کانی شناسی آگات برای انتخاب روش مناسب تراش و بهسازی دارای اهمیت است. از این رو در این پژوهش کانی شناسی آگات های معدن بایگ با استفاده از بررسی های میکروسکوپی تصاویر، میکروسکوپ الکترونی روبشی و طیف سنجی لیزر رامان بررسی شد. از نظر کانی شناسی، کلسدونی به عنوان کانی اصلی آگات معرفی می شود. اما بررسی ها نشان داد که کانی های آگات های معدن بایگ به ترتیب فراوانی اوپال، کلسدونی و موگانیت هستند. در نمونه های دستی کانی کلسدونی سفید و شیری رنگ و کانی اوپال خاکستری تا تیره است. مقادیر عناصر Al و Naو Ba و Sr برآمده از تجزیه طیف سنجی جرمی پلاسمای جفت شده القایی (ICP-MS) بخش های تشکیل شده از اوپال نشان داد که سیال های جوی، گرمابی و فرایند آذرین در شکل گیری اوپال ها نقش داشته اند.کلید واژگان: آگات, کلسدونی, اوپال, معدن بایگ, تربت حیدریهOpal, known as Aghigh in Persian, is one of the main semi-precious rock in Iran that is present in Bayag active mine in NW of Torbat Heidarieh. Mineralogy of agate is crucial for its treatment and cutting. In this research, mineralogy of agate in Bayeg mine investigated using SEM, Raman analyses and ICP methods. Chalcedony introduced as the main constituent of agate in literature. However, this research revels opal, chalcedony and moganite are main minerals of Bayeg mine respectively. In hand specimen, chalcedony show white and milky color, and opals are gray to dark. ICP-MS analysis showed that amounts of AL and Na, Ba and Sr present as trace of meteoric and hydrothermal fluids and igneous activities during the formation of opalsKeywords: Agate, chalcedony, opal, moganite, Bayag mine, Torbat Heydarieh
-
فعالیت های آتشفشانی اسیدی تا حدواسط ترشیری و عملکرد پهنه های گسلی در منطقه سربیشه، شرایط مناسبی را برای تشکیل بنتونیت به ویژه در نهشته های آذرآواری فراهم نموده است. پهنه های بنتونیتی جنوب شرق گندکان، کلاته پدران، گلاب، گلستان، آسفیچ، حسن کلنگی و کنگان در گستره نقشه زمین شناسی 1:100000 سربیشه هدف این پژوهش بوده اند. پردازش تصاویر ماهواره ای بیانگر رخداد دگرسانی گسترده رسی باحضور کانی مونت موریلونیت است. برداشت های صحرایی و بررسی های کانی شناسی به روش پراش پرتوی X (XRD)، پردازش های ماهواره ای و تشکیل بنتونیت در این مناطق را تایید نمود. کانی های اصلی تشکیل دهنده این بنتونیت ها شامل مونت موریلونیت، آنورتیت وکریستوبالیت هستند. بر اساس داده های موجود، بنتونیت حسن کلنگی از نوع سدیم-کلسیم دار، بنتونیت آسفیچ از نوع کلسیم-سدیم دار و بنتونیت گلستان از نوع کلسیمی است. سنگ مادر بنتونیت های مورد بررسی شامل گدازه های اسیدی تا حدواسط (ریوداسیت- داسیت تا آندزیت) و سنگ های آذرآواری (توف-برش) است که دچار دگرسانی متوسط تا شدید شده اند. محاسبه تغییرات زمین شیمیایی پهنه های بنتونیتی بیانگر کاهش سیلیس، سدیم و پتاسیم و افزایش کلسیم است.کلید واژگان: بنتونیت, سربیشه, پردازش ماهواره ای, تغییرات جرمیTertiary acidic to intermediate volcanic activities and the role of fault zones in Sarbisheh area have provided suitable conditions for the formation of bentonite, especially in pyroclastic deposits. Southeast Gondakan, Kalateh Pedaran, Golab, Golestan, Asfich, Hasan Kolangi, and Kangan bentonites in 1/100000 geological map of Sarbisheh were selected as the case study. Satellite image processing shows argillic alteration with the presence of montmorillonite. Field and XRD studies approved satellite image processing and bentonite formation in the studied areas. Montmorillonite, anorthite, and cristobalite are the main minerals in these bentonites. Based on available data, Hasan Kolangi, Asfich and Golestan bentonites are Na-Ca, Ca-Na, and Ca-type respectively. Parental rocks of studied bentonites are acidic to intermediate lavas (rhyodacite-dacite to andesite) and pyroclastic rocks (tuff-breccia) that had affected by medium to high-grade alteration. Calculation of geochemical changes in bentonitic zones indicated the decrease of silica, Na, and K and increase of Ca.Keywords: Bentonite, Sarbisheh, satellite processing
-
منطقه ارزوئیه در مرز دو استان کرمان و هرمزگان قرار دارد. در این منطقه اکتشافات رسوبات آبراهه ای در مقیاس 1:100000 انجام شد. مهمترین عنصر اکتشافی در این منطقه کروم است که در اصل باید با پریدوتیت ها و دیگر سنگ های اولترابازیک همراه باشد؛ ولی در منطقه مقادیر بالای کروم با سازندهای تخریبی همخوانی دارد. برای تعیین زون های آنومالی فلزی و حذف آنومالی های کاذب می توان از چند روش استفاده کرد که در این پژوهش از روش شاخص آماری AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. در این راستا، سه معیار لیتولوژی، ژئوشیمی عنصری و زمین ساخت در نظرگرفته و سپس با استفاده از این مدل، عوامل مربوطه ارزیابی و تعیین وزن شد. در پایان برای تهیه نقشه نهایی، لایه های اطلاعاتی این عوامل در محیط GIS تهیه و تلفیق شد. نتایج حاصل از بررسی نقشه آنومالی نشان داد که این روش باعث حذف آنومالی های کاذب در این منطقه می شود.
کلید واژگان: آنومالی ژئوشیمیایی کروم, رسوبات آبراهه ای, ارزوئیه, AHP, GISIntroductionUsing stream sediment geochemical exploration has been considered as a useful approach to explore the good potentials for many years. Problems might come up in the course of implementing resolving which may requires the use of more recent findings or auxiliary methods.
One of the areas which has faced special problems during the conducting geochemical exploration is the Orzooiyeh region on the border of Kerman and Hormozgan provinces. Stream sediment exploration was carried out in the area in the scale of 1: 100,000. This region includes two different geological zones that are the Sanandaj-Sirjan in the northern part and the Zagros in the southern part. During the statistical analysis and method of eliminating the effects of the upstream rock it was determined that most of the element of chromiums anomalies are in compliance with the Bakhtiari and Aghajari units which are lacking in the economic importance in the chromium ore. Current geochemical exploration methods often extract the anomalies based on classical statistical methods (Yazdi, 2002). In these methods, the range of the anomaly is just determined based on simple numerical calculations and except for grade, any of the other parameters do not have a significant role in determining the anomaly areas. However, procedures such as fuzzy logic, neural system, regression and hierarchical analysis process enable the users to involve more parameters in data processing (Oh and Lee, 2010; Kumar and Hassan, 2013; Carranza, 2008).
For instance, using special algorithms has made parameters such as lithology and tectonic, geophysics and geochemistry effective in processing and determining the anomaly zones, and ranking each of the affective parameters in the anomaly based on their importance, and eventually achieving the maps and valuable anomaly areas possible (Bonham-carter, 1994; Carranza, 2008).
This study was conducted to identify the significant anomalies zones using AHP and GIS techniques.Materials And MethodsAHP (Analytical Hierarchy Process) is the most comprehensive system designed for multi-criteria decision-making. This method was offered firstly by Sati in 1980, and has carried out numerous applications in different sciences until now. This technique also shows the consistency and inconsistency of the decision that is the outstanding benefit of this technique in multi-criteria decision-making and has been proposed for complex and fuzzy problems based on human brain analysis, and consists of three stages: basic, involving the creation of a hierarchy, determining priorities and logical consistency (Macharis et al., 2004).
In AHP, the factors are compared with each other in pairs and the highest weight is given to the layer that makes the maximum impact on determining the goal (Carranza, 2008). So in this research, after the detection of the effective factors in determining the anomaly areas in the study area, the factors have been weighed for prioritizing the criteria in their order of importance and the paired comparison matrix is formed based on the characteristics of the area and comparative studies for criteria and sub-criteria. After the formation of paired comparison matrices using approximate arithmetic average, the relative weight of parameters was calculated. Then, the researcher carried out the various stages of preparing and the extracting data layer deals with each of these factors in the GIS environment and finally the layers were integrated with each other and the entire range of the anomaly was ranked based on appropriate models.ResultsThe results of calculating the final weight criteria show that among the study groups, groups Geochemistry .0.45, lithology 0.45 and tectonic 0.1, respectively, are more significant. The ratio of consistency between these groups is 0.02 and is acceptable and the map prepared by the integration of these groups in the GIS environment according to calculated weights shows that a significant proportion of the false anomalies in the region have been eliminated, and the chromium anomalies associated with ophiolites and peridotites of the region show their best. Therefore, this method can be used for providing the mineral prospecting map that the abandoned mines located in the upstream of anomaly areas confirmed the efficiency of this method in the determination of the anomaly areas.
DiscussionIn the present study, the hierarchical process analysis method was utilized to eliminate the false anomalies caused by small and non-significant placer deposits related to the detrital formations in the region. The effective factors in determining the anomaly zones were determined and the final map was constructed by integrating groups, lithology, elemental geochemistry and tectonics that is, the anomaly zones map was drawn in the GIS environment. The results show that the region anomalies are related to ophiolite and ultrabasic and a little bit the region detrital. Therefore, a significant percentage of false anomalies associated with the regional detrital of the area was eliminated by this method and the real anomalies showed their best. This discussion indicates the efficacy of the method of AHP and GIS technique, and they can be considered to be effective methods to reduce the impact of Singenetic factors and naturally to eliminate false anomalies.
Keywords: Cr, geochemical anomalies, stream sediment, Orzooiyeh, Hormozgan -
در این پژوهش، سعی شده است تا با تلفیق نتایج به دست آمده از بررسی های زمین شناسی، زمین شیمیایی سطحی و زمین فیزیک، ضمن تکمیل بررسی های یادشده ، با استفاده از روش های جدید زمین فیزیک اکتشافی، موقعیت مکانی زون کانی سازی کانسار مس گرماب (شمال شرق قائن) تعیین شود. بعد از الکترومغناطیس، از متداولترین روش های زمین فیزیکی قابل استفاده در اکتشاف کانسارهای سولفیدی مس، روش های قطبش القایی و مقاومت ویژه الکتریکی است. در این پژوهش، از این روش در حوزه زمان استفاده شد و مولفه های ثابت زمانی ظاهری، وابسته بسامد ظاهری و بارپذیری حقیقی استخراج شد. پس از تفسیر نتایج، نواحی بی هنجاری در مناطق با بارپذیری متوسط و همچنین مقاومت ویژه الکتریکی کم تا متوسط شناسایی شد که این امر را می توان به حضور کانی های سولفیدی در مناطق کانی سازی نسبت داد،. همچنین، با استفاده از نتایج مولفه ثابت زمانی، میانگین دانه بندی دانه های فلزی در منبع تولید کننده قطبش القایی دریافت شد. با توجه به این که نتایج خام اندازه گیری ها، اطلاعات کمی دقیق و مطمئنی درباره عمق و هندسه توده های کانی سازی شده زیر سطحی در اختیار قرار نمی دهند؛ با استفاده از مقاطع حاصل از مولفه های قطبش القایی و مدل سازی معکوس هموار برای تعیین محلهای احتمالی، گسترشهای جانبی و قائم کانی سازی های زیر سطحی استفاده شد. بررسی های زمین فیزیک نشان می دهد، کانی سازی بیشتر به صورت محدوده های کوچک و پراکنده است.کلید واژگان: قطبش القایی, مقاومت ویژه الکتریکی, مدل سازی معکوس, مس, قائنIntroductionThe Garmab copper deposit is located northeast of Qaen (South Khorasan province) in the1:100,000 scale map of Abiz in the eastern tectonic zone of Iran. It is hosted by Late Paleocene-Eocene lava flows consisting mainly of andesite, trachy andesite, andesite-basalt and basalt lavas, as well as pyroclastic rocks, including tuffs and ignimbrites. The Lut Block has undergone intense magmatic activitywith a variety of geochemical characteristics due to changing tectonic conditions (e.g., compression during subduction followed by tensional conditions; Karimpour et al., 2012; Zarrinkoub et al., 2012). The Lut Block has a great potential for the discovery of new mineral deposits, like the Mahrabad and Khonik porphyry copper-gold deposits (Malekzadeh shafarodi, 2009), the Dehsalam porphyry copper deposit (Arjmandzadeh, 2011), high sulfidation epithermal gold deposits such as Chah Shalghami (Karimpour, 2005) and IOCG deposits such as Kuh-E-Zar and Qaleh Zari (Mazlomi et al., 2008).Materials And MethodsAfter field studies of the Garmab area, 32 thin sections and 21 polished sections were prepared for petrological and mineralogical studies.In addition, 10 least-altered and fractured samples of volcanic rocks were selected for geochemical studies. Major oxides were determined using XRF analyses at the Zarazma laboratory. Induced polarization and resistivity geophysical data were collected and correlated with geological and alteration maps. The geophysical datawere collectedfrom 420 individual points, using a dipole-dipole arrangement along five profiles separated 60m apart.This covered the study area entirely. After a change in the mineralization trend was observed,additional profileswere designed, twoon bearings of 25º and three on 75º.ResultsThe Garmab volcanic rocks exhibit typical geochemical characteristics of subduction zone magmas including strong enrichment in LILE and depletion in HFSE. Based on the discrimination plot of Irvine and Baragar (1971), all samples belong to the calc-alkaline series, and based on the TAS diagram of Cox et al., 1979, the volcanic ore host rocks of Garmab range from andesite to basaltic andesite to trachyandesite.
Hydrothermal alteration, associated with deposition of copper sulfide mineralization, occursmostly along the fault zones. .Mineralization also occurs disseminated and as veinlets, restricted to uppermost parts of the volcanic sequences. The deposit has the form of a layer of supergene enrichment characterized principally by chalcocite as the main ore mineral accompanied by digenite, covellite, bornite and chalcopyrite.
The locationof the anomalies has been determined from their medium chargeability and low to medium resistivity values. This can be attributed to the presence of sulfide minerals in the mineralized zones. The average sulfide mineral grain size was determined using the results of time constant parameter. Since the results of raw data do not indicate accurate information about the depth and geometry of mineralization, smooth inverse modeling was applied to determine probable zones and vertical and horizontal extension of mineralization.Geophysical studies show that zones of mineralization are small and scattered.Keywords: Induced polarization (IP), Resistivity, Smooth inverse modeling, Copper, Qaen -
کانسار آهن ایله در 250 کیلومتری جنوب شرق مشهد و 49 کیلومتری جنوب غرب تایباد قرار دارد. توده های آهن دار به شکل تخت، نامنظم و پراکنده دیده می شوند. سنگ میزبان کانسار، بیشتر شامل آهک ها و متاتوف هاست و هماتیت به صورت جانشینی درون این سنگ ها قرار گرفته است. این توده ها، کاملا هماتیتی و اولیه بوده و اثری از سایر کانه های آهن دار در آن ها دیده نمی شود. رخنمون های سنگی در این منطقه مربوط به مجموعه آتشفشانی- رسوبی دگرگون شده با سن پروتروزوئیک پسین (؟) و ضخامت بیش از چندین هزار متر است که تا رخساره شیست سبز دگرگون شده اند. همچنین توده های گرانیتی با سن ائوسن پسین، درون این مجموعه نفوذ کرده اند. گرانیت های منطقه از نوع کالک آلکالن با پتاسیم بالا، پرآلومینوس تا متاآلومینوس، نوع I، مگنتیتی و مرتبط با پهنه فرورانش حاشیه قاره هستند. مطالعه سیالات درگیر درون کانی های کوارتز و کلسیت، گویای دمای همگن شدن 200 تا 380 درجه سانتیگراد و وجود دو نوع شوری متفاوت 4 تا 6 و 28 تا 38 درصد معادل وزنی NaCl است. حضور دو جامعه شوری متفاوت نشان دهنده نقش آمیختگی سیالات در تشکیل این کانسار آهن گرمابی است. وجود بلورهای هالیت در سیالات درگیر، نشان از حضور کلر در محیط تشکیل و احتمال انتقال کاتیو ن های آهن توسط یون های کلر را دارد. از طرفی، مشاهده کانی هماتیت در داخل سیالات درگیر، نشان از بالا بودن فوگاسیته اکسیژن در هنگام تشکیل و اشتقاق مستقیم ماده معدنی از ماگماست. شناسایی کانی های سریسیت، کلریت، کائولینیت، مونتموریونیت و ایلیت (به روش XRD رسی) در دگرسانی فراگیر همراه، گویای رخداد دگرسانی K- Fe- Mg- Ca- Si در سطح است. بی هنجاری مثبت Eu در ماده معدنی، نشانگر شرایط گرمابی و آمیختگی سیالات ماگمایی و جوی به هنگام تشکیل ماده معدنی است.
کلید واژگان: هماتیت, ایله, دگرسانی, اختلاط سیالات, سیالات درگیرThe IIeh Iron ore deposit is located about 250 km SE of Mashhad and 49 km SW of Taibad (Khorasan Razavi province). The oldest exposed rock unit belong to late Proterozoic and are meta volcano-sedimentary complexes with metamorphic grade of green schist facies. The other outcrops are granites with Upper Eocene age which cut the complex. The granitic bodies are calc-alkaline, high-K, peraluminous to meta aluminous, and characterized by negative Eu anomaly, the magnetite- series (I-Type) granites, are related to continental- margin subduction zones with the lower crust source. The homogenization temperatures (Th) obtained from fluid inclusions in calcite and quartz ranges from 200-385 ºC with mode of 300-320 ºC. Two salinity ranges of 4-6 and 28-38 NaCl eq. Wt% are observed in quartz and calcite, respectively, implying an possible fluid-mixing event. The occurrence of hematite could be taken as evidence for extremely oxidizing conditions and the possible derivation from a magmatic source during the trapping event. Based on XRD and thin- section studies, the altered rocks around ore deposits show sericitization, chloritization, illitization, kaolinitization, silicification and montmorillonitization are the main alteration types. This study suggestsa K-Fe-Mg-Si-Ca composition for the ore-bearing fluids. Further proof for the hydrothermal-origin of the ore-bearing fluids is indicated by the positive Eu anomaly in the respected REE abundance pattern of ore samples.
Keywords: Hematite, Ileh, Alteration, Fluid mixing, Fluid inclusion -
Aliabad Area is situated in north of Iran and contain few unimportant exploitativemineral deposits. As this area covered under jungle, thus for discovery of mineraldeposits, the stream sediment exploration method is selected. Topologic densitymethod is designed to collected 639 samples at <80 mesh size. These samplesprepared and analyzed in geological survey of Iran. The accuracy of analysesresults is conformed by paired samples controlling method. Univariable andmultivariable statistical parameters determined relatin between elements and KMeanCluster help us to ignored affect of syngenetic component related touppermost stream sediment rocks. The anomaly maps of elements drown withSurfer 8 software by using Class Post Map method. Based on associatedparagenetic elements, tectonically structures and ore bearing igneous rocks upperside of samples grid, introducinf 20 promising area, all near Alestan and NekarmanValleys, contain Cu, Pb and Zn Anomalies.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.