javad alipoor
-
هدف این مقاله مطالعه تجربه زیسته کیفیت ارتباطات فردی و اجتماعی خبرنگاران است. ویژگی های خاص زیست انسانی به دلیل اعمال اقدامات پیشگیرانه در دوران شیوع کرونا به شیوه های مختلف روابط افراد را تحت تاثیر قرار داد و با ایجاد تغییرات جدید در زندگی روزمره و تعاملات انسانی، تجربیات نوینی را به وجود آورد. خبرنگاران با بیشترین سطح ارتباطات انسانی، به عنوان جامعه آماری این پژوهش انتخاب شد. در این پژوهش برای فهم معنای عمیق این تجربیات از رویکرد پدیدارشناسی تفسیری و روش مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شده است. میدان مطالعه تحقیق شامل خبرنگاران شهر تهران است و انتخاب نمونه تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت و به 21 نفر رسید. درنهایت، بر اساس تحلیل مصاحبه ها، کدگذاری باز، محوری و انتخابی جهت شناسایی مقولات و مفاهیم در رابطه با نقش اقدامات پیشگیرانه در پاندمی کرونا در روابط میان فردی و اجتماعی خبرنگاران انجام شد؛ در روابط میان فردی دو مقوله «چالش در روابط شخصی و خانوادگی» و «تغییرات روحی و روانی» و در روابط اجتماعی سه مقوله «چالش در تعاملات اجتماعی و دوری از جامعه»، «چالش در درک اجتماعی متقابل» و «کاهش انسجام اجتماعی» احصا شد. یافته ها حکایت از آن دارد که نوعی «چرخش معکوس» در روابط فردی و اجتماعی خبرنگاران نسبت به شرایط عادی ایجاد شده و عملا روابط میان فردی و اجتماعی خبرنگاران با چالش های جدی مواجه شده است.کلید واژگان: کرونا, اقدامات پیشگیرانه, روابط میان فردی, روابط اجتماعی, چرخش معکوسThe purpose of this article is to study the lived experience of the journalists’ interpersonal and social communication quality. Due to the implementation of preventive measures during the outbreak of Corona, the special characteristics of human life affected the individuals’ communication in different ways and created novel experiences through new changes in the daily life and human interactions. The journalists with the highest level of human communication were selected as the statistical population. This article uses the interpretive phenomenology and the semi-structured interview method in order to understand the deep meaning of these experiences. The study field of the research includes the journalists in Tehran, and the sample selection continued until the theoretical saturation of the data with 21 journalists. Finally, the open, central and selective coding was done based on analyzing the interviews to identify the related categories and concepts to the role of preventive measures in the journalists’ interpersonal and social communications; two categories were counted in interpersonal communications including “challenge in personal and family relationships” and “mental and psychological changes” and three categories were realized in social communications including “challenge in social interactions and distance from society”, “challenge in mutual social understanding” and “reduction in social cohesion”. The findings indicate that there has been a “reverse turn” in the journalists’ interpersonal and social communications compared to the normal condition and has actually generated serious challenges for the journalists in terms of interpersonal and social relations.Keywords: Corona, Preventive Measures, Interpersonal Relations, Social Relations, Reverse. Turn
-
نشریه مطالعات قدرت نرم، پیاپی 33 (تابستان 1402)، صص 229 -247
در تقابل بین ایران و ایالات متحده آمریکا، جلوگیری از توسعه توان نظامی، سیاسی و اقتصادی ایران یکی از چالش های مهم سیاست خارجی آمریکا است. یکی از موضوعات بحث برانگیز این تقابل، بازدارندگی قدرت موشکی ایران در مقابل ایالات متحده آمریکا است؛ اینکه توان موشکی چه قابلیتی برای امنیت و منافع ملی ایران در صحنه بین المللی دارد. بنابراین، در چارچوب نظریه واقع گرایی و با تاکید بر مفهوم قدرت نرم جوزف نای و با استفاده از تحلیل کیفی اسناد و متون یعنی روش اسنادی، این مقاله تلاش می کند تا به این سوالات پاسخ دهد که چرا ایران برای افزایش قدرت نرم و ایجاد بازدارندگی، قدرت موشکی را انتخاب کرده است و آیا توان موشکی قابلیت تقویت قدرت نرم ایران و ایجاد بازدارندگی در مقابل ایالات متحده آمریکا را دارد؟ نتایج حاصل از مطالعه نمونه های عینی تقابل ایران و آمریکا نشان می دهد که با وجود برتری آمریکا از لحاظ نظامی، ایران توانسته با گسترش قدرت موشکی، توازن نامتقارنی را در مقابل آن ایجاد نماید که به افزایش بازدارندگی و چانه زنی بین المللی به عنوان دو مولفه قدرت نرم منجر شده است.
کلید واژگان: قدرت موشکی, چانه زنی, جنگ نامتقارن, واقع گرایی, ایران, ایالات متحده آمریکاSoft Power, Volume:13 Issue: 33, 2023, PP 229 -247In the confrontation between Iran and the US, preventing the development of Iran's military, political and economic power is one of the important challenges of American foreign policy. One of the controversial topics of this confrontation is the deterrence of Iran's missile power against the US; what capabilities does missile power have for Iran's security and national interests in the international arena? Therefore, in the framework of the theory of realism and emphasizing the concept of “soft power” by Joseph Nye and using the qualitative analysis of documents and texts, i.e. documentary method, this article tries to answer the questions why Iran has chosen missile power in order to increase its soft power and make deterrence and does missile power have the ability to strengthen Iran's soft power and create deterrence against the United States of America? The findings of studying the actual examples of the confrontation between Iran and the United States show that despite the superiority of the United States in terms of military, Iran has been able to create an asymmetric balance against it by the expansion of its missile power, which has led to increasing deterrence and international bargaining as two components of soft power.
Keywords: Missile Power, Bargaining, Asymmetric War, Realism, Iran, The United States Of America -
توسعه اجتماعی به عنوان فرایندی از تغییرات کلی و همهجانبه در جامعه، فرهنگ سیاسی را به عنوان جزیی از توسعه سیاسی تحتتاثیر قرار میدهد؛ بنابراین رابطه میان توسعه اجتماعی و فرهنگ سیاسی یک مسیله جدی است. در همین راستا، پژوهش حاضر برای پاسخدهی به این سوال که سطح توسعه اجتماعی جوامع مختلف چگونه بر فرهنگ سیاسی آن-ها تاثیر می گذارد؟ تعداد بیست کشور از تمام قاره ها را در سال 2020 از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش مقایسهای و رویکرد توصیفی- تحلیلی مطالعه کرده است. یافته ها حاکی از آن است که تمام کشورهایی که دارای توسعه اجتماعی بالایی هستند، فرهنگ سیاسی دموکراتیک دارند و جزء جوامع دارای حکومت دموکراتیک کامل محسوب میشوند؛ در حالی که کشورهایی که از نظر توسعه اجتماعی متوسط هستند، دارای نظام دموکراتیک ناقص محسوب میشوند؛ همچنین کشورهایی که سطح توسعه اجتماعی آنها پایین است، دارای فرهنگ سیاسی تبعی و رژیمهای ترکیبی هستند؛ اما کشورهای دارای توسعه بسیار پایین، فرهنگ سیاسی محدود و نظام سیاسی اقتدارگرا دارند؛ در نتیجه، میتوان گفت که توسعه اجتماعی باعث تغییر و دگرگونی در فرهنگ سیاسی کشورها میشود و کشورهای مختلف جهان، فرهنگ و نظام سیاسی متناسب با سطح توسعه اجتماعی خود را دارند.کلید واژگان: توسعه اجتماعی, توسعه سیاسی, فرهنگ سیاسی, دموکراسی, پیشرفت اجتماعیSocial development, as a process of general and comprehensive changes in society, influences political culture as a part of political development; Therefore, the relationship between social development and political culture is a serious issue. In this regard, the present study to answer the question of how the level of social development of different societies affects their political culture? Twenty countries from all continents in 2020 have been selected through targeted sampling and studied by comparative method and descriptive-analytical approach. The findings indicate that all countries with high social development have a democratic political culture and are considered societies with full democratic governance; While countries with moderate social development have imperfect democracies; Countries with low level of social development also have subordinate political cultures and mixed regimes; But countries with very low development have a limited political culture and an authoritarian political system; As a result, it can be said that social development causes changes and transformations in the political culture of countries and different countries of the world have their own culture and political system appropriate with their level of social development.Keywords: Social development, Political Development, Political Culture, Democracy, social progress
-
سند اولیه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به عنوان سند توسعه و پیشرفت ایران در دهه های آینده با الهام از مبانی نظری سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و اسلامی در صدد تحقق اهداف پبشرفت و توسعه است. از آنجایی که موفقیت هر ایده و برنامه ای به سازگاری گفتمان حاکم بر آن با گفتمان ها و ارزش های حاکم بر جامعه بستگی دارد، تحلیل گفتمان این سند به عنوان یکی از روش های کیفی، کمک می کند با عبور از متن به فرامتن، بتوان گفتمان مسلط در این سند را بررسی و تحلیل و میزان انطباق آن با نیازها و خواسته های جامعه را مشخص نمود. بنابراین این سوال ها مطرح می شود که آیا در این سند به تمام مولفه هایی اسلامیت قابل طرح و دال های تشکیل دهنده گفتمان اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخته شده است؟ و در این سند به چه میزان به تمام ارزش ها، سنت ها، فرهنگ ها، هنجارها، ساختارها، سلایق و خواسته های آحاد مردم توجه شده است؟ در مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف، گفتمان این سند تحلیل می شود و با مشخص کردن دال مرکزی گفتمان سند و تعریف دال های پیرامونی مرتبط، ارتباط عمیق دینی سند با مبانی اسلامی در قالب گفتمان اسلامی مشخص و تبیین می گردد.کلید واژگان: تحلیل گفتمان, الگوی پیشرفت, اسلام, ایران, توسعهThe Initial Document of the Islamic-Iranian Model of Progress as the document of Iran's development and progress in the next decades has been inspired by the political, social, economic, cultural, scientific and Islamic theoretical principles in order to achieve the goals of development and progress. Since the success of any idea and program depends on the consistency of its ruling discourse with the dominant discourses and values of the society, the discourse analysis of this document as one of the qualitative methods helps transcending from text to meta-text and enable researchers to analyze and examine the dominant discourse of this document and determine its adaptation to the needs and desires of the community. Therefore, these questions arise that whether this document addresses all the applicable components of Islamism and the forming signifiers of the Islamic-Iranian progress discourse? And to some extend this document considers all values, traditions, cultures, norms, structures, tastes and desires of all people? This paper analyses the discourse of this document by using Lacla and Mouff’s discourse analysis method and determines and explains the profound religious relation of the document with the Islamic foundations by identifying the central signifier of the discourse of the document and defining the relevant peripheral signifiers in the form of Islamic discourse.Keywords: Discourse Analysis, Model of Progress, Islam, Iran, Development
-
با ورود موج بیداری اسلامی (بهار عربی) به یمن، مردم این کشور به ویژه حوثی ها در مخالفت با حکمرانی علی عبدالله صالح قیام کردند که نتیجه آن به بحرانی چند ساله و هنوز لاینحل تبدیل شده است. به دلیل موقعیت راهبردی یمن، تحولات این کشور همواره مورد توجه کشورهای ذی نفع و ذی نفوذی چون عربستان و آمریکا بوده است که به همراه «شورای همکاری خلیج فارس» از طریق جایگزینی منصور هادی معاون عبدالله صالح سعی کردند این بحران را مدیریت کنند، اما ابعاد این بحران به تدریج پیچیده تر شد و اکنون تحلیل گران تلاش می کنند تا برای این بحران راه حلی مناسب پیشنهاد کنند. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که تحولات یمن و رویکرد بازیگران داخلی و خارجی چه آینده ای را می تواند برای این کشور رقم بزند. یافته های پژوهش در چارچوب آینده پژوهی و به روش سناریونویسی (سناریوپردازی) حاکی از شکل گیری سناریوهای مطلوبی چون پایان منازعه و آغاز مذاکرات صلح و تداوم منازعه تا تسلیم حوثی ها و سناریوهای محتملی چون پذیرش فدرالیسم و تجزیه یمن به دو کشور و سناریوی باورپذیر (ممکنی) چون قدرتمند شدن القاعده و داعش و ایجاد امارت اسلامی در یمن است.کلید واژگان: آینده پژوهی, یمن, عربستان, انصارالله, سناریو نویسیWith the entrance of the Islamic Awakening (the Arab Spring) into Yemen, Yemeni people in particular Houthis up rose against the government of Ali Abdullah Saleh that led to a 7-year and still-dissolved crisis. Due to the strategic situation of Yemen, the developments in this country have always been in the attention of influential countries such as Saudi Arabia and the United States of America, which together with the ]Persian[ Gulf Cooperation Council, tried to manage this crisis by replacing Mansour Hadi, deputy of Abdullah Saleh. But, this crisis has gradually become more complex and observers seek to suggest an appropriate solution. Therefore, this study seeks to answer this question that the developments in Yemen and the approaches of domestic and foreign actors what future can bring to the country? The findings of this futurology research based on scenario writing suggest the emergence of preferable scenarios such as the end of the conflict and starting peace negotiations and continuation of the conflict till surrendering Houthis and possible scenarios such as the acceptance of federalism and the breakdown of this country as well as a possible scenarios, namely the rise of al-Qaeda and the ISIS and the establishment of the Islamic Emirate in Yemen.Keywords: Futurology, Yemen, Saudi Arabia, Ansarullah, Scenario Writing
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.