keshtkar aa
-
زمینه و هدف
تروما شایع ترین علت مرگ در سنین یک تا 44 سالگی و سومین علت شایع مرگ بدون در نظر گرفتن سن می باشد. شکم سومین ناحیه شایع در بدن است که در اثر تروما آسیب می بیند. بعضی اعضای شکمی در اثر تروما با شیوع بیشتر آسیب می بینند که علاوه بر مکانیسم آسیب، به اندازه و وسعت اندام و محل قرارگیری اندام در داخل حفره شکمی بستگی دارد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی آسیب های داخل شکم ناشی از ترومای نافذ شکمی بیماران بستری در مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان انجام شد.
روش بررسیاین مطالعه توصیفی روی 114 بیمار بستری به علت ترومای نافذ شکم در مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان طی سال های1381 تا 1386 انجام شد. سن، جنس، نوع آسیب، عامل تروما و مدت زمان بستری از پرونده بیماران جمع آوری و در یک چک لیست ثبت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-13 ثبت و مورد توصیف قرار گرفتند.
یافته هااز 114 بیمار مورد بررسی با ترومای نافذ شکمی، 1/92 درصد مرد بودند. میانگین سنی بیماران 24.8 سال، محدوده سنی بیماران 70-9 سال با بیشترین (34.2%) فراوانی نسبی در گروه سنی 24-20 سال بود. مرگ در 2 نفر (1.8%) توسط چاقو و به دلیل شوک هموراژیک رخ داد. شایع ترین (78.9%) وسیله ایجاد کننده ترومای نافذ شکمی، چاقو بود. میانگین مدت بستری در بیمارستان 2.8+-4.6 روز تعیین گردید. در 53 بیمار (46.5%) عامل ایجاد کننده تروما به صفاق نفوذ کرده و یا از آن عبور نموده بود. شایع ترین اندام آسیب دیده داخل شکمی، روده باریک (14%) بود. پارگی دیافراگم در 2.6% و آسیب ریوی هم زمان در 7% از بیماران مشاهده گردید.
نتیجه گیریدر این مطالعه عامل اصلی ایجاد کننده ترومای نافذ شکمی چاقو و شایع ترین عضو آسیب دیده، صفاق و مزانتر تعیین شد.
کلید واژگان: ترومای نافذ شکمی, روده باریک, دیافراگم, صفاق, جنسBackground And ObjectiveTrauma is the most common cause of death in all individuals between 1 and 44 years and the third most common cause of death regardless of age. The abdomen is the third most commonly injured region of the body. Some intra abdominal organ injured more than others, related to mechanism of injury, size and location of organ in abdominal cavity. This study was carried out to determine the prevalence of intra abdominal injuries due to penetrating trauma.
Materials And MethodsThis retrospective descriptive study was done on 114 patients admitted to 5 Azar hospital in Gorgan, Iran due to penetrating abdominal trauma during 2002-07. Gender, age, type of injury causes of trauma and hospitlalization period were obtained form patients files.
Results92.1% of patients were male. The mean age of subjects was 24.8 years (9-70 years) with highest frequency between 20-24 years. Two (1.8%) deaths directly related to abdominal stab wounds related to hemorrhagic shock. The most common cause of penetrating abdominal injury was knife wound (78.9%). The mean time spent in hospital was 4.6±2.8 days. In 53 patients, cause of trauma were either related to pentration into peritoneum or passing through in. Small intestine injuries (14 %), rupture of diaphragm and concurrent lung injuries (7%) were the common damage organs.
ConclusionThis study showed that the knife was the main cause of abdominal penetrate trauma and peritoneum was the most common damage tissue.
-
زمینه و هدفیکی از مشکلات بیماران مبتلا به تالاسمی، آسیب بافتی ناشی از استرس اکسیداتیو در اثر انباشت آهن است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی مکمل یاری ویتامینE بر فعالیت آنزیم های پاراکسوناز (PON)، سوپراکسیددیسموتاز (SOD)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و لیپید پروفایل در بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور انجام شد.روش بررسیاین کارآزمایی بالینی روی 60 بیمار مبتلا به بتاتالاسمی ماژور (25 مرد و 35 زن) با سن بیش از 18سال، در شهرستان گرگان طی سال 1388 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند و از نظر سن و جنس همسان شدند. گروه مداخله سه ماه تحت مکمل یاری ویتامینE به میزان 400 میلی گرم روزانه قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ نوع مکملی را در این مدت دریافت نکردند. قبل از آغاز و در پایان دوره مطالعه نمونه های خون از همه بیماران جمع آوری شد و متغیرهای موردنظر شامل سطح سرمی ویتامین E، تری گلیسرید (TG)، لیپوپروتئین کم چگال (LDL-c)، لیپوپروتئین پرچگال (HDL-c)، ظرفیت کل آنتی اکسیدانی سرم (TAC) و فعالیت آنزیم های GPX، SOD و PON اندازه گیری شد. از Paired t-test برای مقایسه تغییرات متغیرهای مورد بررسی قبل و بعد از مداخله استفاده گردید.یافته هایافته ها نشان داد که در گروه مکمل یاری شده با ویتامین E، افزایش معنی داری در سطح سرمی ویتامین E، HDL-c، فعالیت آنزیم PON و کاهش معنی داری در سطح GPX دیده شد (P<0.05).نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که مکمل یاری ویتامین E در بیماران بتاتالاسمی ماژور می تواند اثرات کاهنده بر استرس اکسیداتیو و پروفایل لیپید داشته باشد.
کلید واژگان: ویتامین E, بتاتالاسمی ماژور, پارا اکسوناز, 1, سوپراکسیددیسموتاز, گلوتاتیون پراکسیداز, لیپیدهای سرمBackground And ObjectiveIn pathogenesis of beta major thalassemia, tissue damage is occurring due to oxidative stress. The present study was designed to evaluate the effects of vitamin E supplementation on serum Paraoxonase, SOD, GPX enzyme activity and lipid profiles in beta major thalassemia patients.Materials And MethodsIn this clinical tiral study, Sixty (25 males, 35 females) beta major thalassemia patients with age≥18 years who had criterias to enter the study, were selected randomely in two groups. The patients in interventional group, vitamin E at a dose of 400 mg/day were given for three months, with no supplementations in control group. The enzyme activities of paraoxonase, SOD, GPX and lipid profiles (LDL-c, HDL-c, triglyceride, total Antixidant Capacity) were measured prior and after 3 months in both case and control groups. Data analyzed by using paired t-test.ResultsSignificant increases in serum levels of vitamin E, Paraoxonase activity, HDL cholesterol (P<0.001), BMI (P≤0.001) and a significant reduction in GPX activity (P<0.05) were observed in cases compared to controls.ConclusionThe vitamin E supplementation may be useful in reducing oxidative stress and lipid profiles in beta major thalassemic patients. -
زمینه و هدف
سلیاک یک بیماری ژنتیکی است که با التهاب مزمن روده کوچک مشخص می شود. بعضی از مطالعات ارتباط بین بیماری سلیاک با بیماری التهابی روده را مطرح کرده اند. آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی یکی از بهترین مارکرهای سرمی در بیماری سلیاک است. این مطالعه با هدف تعیین همراهی بیماری سلیاک با بیماری التهابی روده با استفاده از تیتر آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی انجام شد.
روش بررسیدر این مطالعه توصیفی 127 فرد مبتلا به بیماری التهابی روده که توسط پزشکان فوق تخصص گوارش به مرکز تحقیقات گوارش و کبد گلستان ارجاع شده بودند؛ از نظر بیماری سلیاک طی سال های 87-1384 ارزیابی شدند. برای همه بیماران پرسشنامه تکمیل و تیتر آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی به روش الیزا اندازه گیری گردید.
یافته هااز 127 نفر، تعداد 102 نفر برای نمونه گیری مراجعه کردند. میانگین سنی بیماران 2/15±2/36 سال بود و 48درصد آنان مرد بودند. کولیت اولسراتیو در 76 نفر (5/74درصد)، بیماری کرون در 7 نفر (9/6درصد) و کولیت نامشخص در 19 نفر (6/18درصد) مشاهده شد. تیتر آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتی (8/19واحد/لیتر) تنها در یک مرد 46ساله با تشخیص کولیت اولسراتیو مثبت گزارش شد.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که ترانس گلوتامیناز بافتی در بیماران مبتلا به بیماری التهابی روده تفاوت معنی داری با افراد سالم نداشت و در این بیماران به عنوان یکی از تست های معمول، قابل توصیه نیست.
کلید واژگان: بیماری التهابی روده, سلیاک, آنتی بادی ترانس گلوتامیناز بافتیBackground And ObjectiveCeliac is a hereditary disease presented with chronic inflammation of small intestine. Several studies supposed a relationship between Celiac disease and Inflammatory Bowel Disease (IBD). Tissue trans-glutaminase antibody is one of the best serological markers in Celiac disease. This study was designed to evaluate the association of Celiac and IBD using tissue trans-glutaminase antibody.
Materials And MethodsIn this descriptive study 127 confirmed IBD patients who were referred by gastroentrologists 2005-08 enrolled into the study. A questionnaire was completed and tissue trans-glutaminase antibody was evaluated with ELISA method with a Cut-off=12 U/ml.
ResultsAmong 127 referred patients, serum samples of 102 patients were collected. Mean±SD of age was 36.17±15.2 years and 48% were males. Ulcerative colitis, Crohn’s disease and other colitis were observed in 76 (74.5%), 7 (6.9%) and 19 (18.6%) of patients, respectively. Tissue trans-glutaminase antibody was positive (19.8 U/L) in one 46-years-old male patient with ulcerative colitis.
ConclusionTissue trans-glutaminase antibody titer was not significantly different between IBD patients and controls, thus it seems not appropriate to suggest as one of the routine tests in IBD patients.
-
زمینه و هدفکیفیت مقالات پزشکی در ارتقای دانش پزشکی موثر است. این مطالعه به منظور تعیین کیفیت مقالات منتشر شده مجلات مصوب کمیسیون نشریات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انجام شد.روش بررسیاین مطالعه توصیفی مقطعی روی 690 مقاله منتشر شده بین سال های 84-1362 در مجلات علمی پژوهشی کشور که به صورت تصادفی و براساس اطلاعات موجود در وب سایت ایران مدکس از بین همه مقالات علوم پزشکی انتخاب شده بودند؛ در سال 1386 انجام شد.یافته ها52 درصد مقالات از نوع توصیفی، 2/21 درصد مداخله ای و 8/5درصد از نوع تحلیلی بود. در سال های اخیر تعداد مقالات تحلیلی و مداخله ای به طور معنی داری نسبت به سایر مقالات افزایش یافته بود (P<0.05). از بین مقالات بررسی شده؛ نوع مطالعه هیچ مقاله ای کیفی نبود. درصد مقالات پژوهشی، گزارش مورد و مروری به ترتیب 9/44 درصد، 9/36 درصد و 1/14 درصد بود. در سال های اخیر میزان مقالات پژوهشی در مقایسه با مقالات گزارش مورد و مروری به طور معنی داری افزایش یافته بود (P<0.05). در 80درصد از مقالات حداقل یک تست آماری به کار رفته بود. بیشتر مقالات (60درصد) بالینی و متن 82درصد از مقالات به زبان فارسی بود.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان دهنده روند روبه رشد شاخص های مربوط به کیفیت مقالات چاپ شده می باشد. احتمالا تغییر در سیاست های وزارت بهداشت و درمان در خصوص نحوه ارزشیابی معاونت های پژوهشی دانشگاه های علوم پزشکی کشور، برگزاری کارگاه های روش تحقیق و مقاله نویسی، نحوه امتیاز دهی به مجلات مصوب کمیسیون نشریات علوم پزشکی کشور و قوانین ارتقاء اعضای هیات علمی سبب بهبود شاخص های کیفی مقالات شده است.
کلید واژگان: کیفیت مقالات پزشکی, مقاله پژوهشی, مقاله گزارش مورد, مقاله مروریBackground And ObjectiveQuality of medical articles is effective at improvement of medical science. This study was done for determining of published medical articles quality in approved Medical Journals.Materials And MethodsThis cross- sectional study was done on 690 medial articles, which published between 1983-2005 in scientific journals, approved by special Medical Journal committee of Ministry of health and medical Education (MOHME) in Iran, during 2007. Source of data was indexed medical journal in the Iranmedex database.ResultsType of study in 52% of articles was descriptive, 21.2% was interventional and 5.8% of them were analytical. In recent years the number of analytic and interventional articles have been increased significantly in comparison to other types (P<0.05). There was no qualitative type article in published papers. The percentages of original, case report and review articles were 44.9%, 36.9% and 14.1%, respectively. In recent years the rate of original articles has increased in comparison to case report and review articles (P<0.05). In 80% of articles, at least one statistical test was applied. 60% of articles were clinical and 82% of them have been written in Persian language.ConclusionFindings showed an increasing trend in quality indexes of published articles. It seems in recent years, the changes of MOHME policies in evaluation of the research deputy of medical science universities implementation of research and scientific writing workshops ratting protocol of approved medical journals and academic members promotion guidelines, resulted in improvement qualitative index of articles. -
BackgroundHepatitis C virus (HCV) is one of the main causative factors of liver disease which can lead to chronic hepatitis C infection in 80% of cases. HCV genotypes have a special worldwide geographic distribution. The goal of the present study was to detect HCV genotypes in patients with anti-HCV positive titers in Golestan Province, Iran.Materials And MethodsIn this cross-sectional study, 95 positive HCV samples as detected by RIBA were evaluated. Viral RNA was extracted with a Roche extraction kit and the Fermentase cDNA kit Random hexamer primers was used for viral genomic cDNA synthesis. PCR was performed on all samples by a general pair of primers. Second-step PCR was done with specic primers, and the results were obtained following electrophoresis in 1.5% agarose gel and ethidium bromide staining in documentation gel.ResultsGeneral primer PCR revealed 91 positive samples. Assessment of 77 samples determined that the following genotypes were present: 1 and 3 [1a (19.5%), 1b (19.5%), 3a (15.6%), 3b (24.7%)], 2a (2.6%), 4 (7.8%). The remaining samples were a mixture of genotypes 1 and 3 (6.5%).ConclusionThe ingmost prevalent genotypes found were types 1 and 3 in Golestan Province. This distribution pattern differed from other areas in Iran, however genotype 4 was in accordance with other studies. Genotype 2 was only reported in this study and a study in Tehran. Thus, additional, larger studies of HCV genotypes should be performed for further analysis of genotypic distribution patterns.
-
مقدمه و اهدافمطالعه جاری به منظور مقایسه وضعیت آگاهی، نگرش و عملکرد خانوارهای شهری و روستایی درباره نرمی و پوکی استخوان در استان های گلستان، سیستان و بلوچستان و بوشهر اجرا شد.روش کارروش نمونه گیری در این مطالعه به صورت خوشه ایبود. مصاحبه شامل پرسش هایی در زمینه آگاهی، نگرش و عملکرد افراد مورد مطالعه در مورد عوامل تغذیه ای مرتبط با نرمی و پوکی استخوان بود.نتایجدر این مطالعه، درمجموع تعداد 2306 نفر مورد بررسی قرارگرفتند. آگاهی خانوارهای شهری نسبت به خانوارهای روستایی در مورد کلسیم به عنوان یکی از مواد پیشگیری کننده از پوکی و نرمی استخوان، در استان های سیستان و بلوچستان،گلستان و بوشهر بیشتر بود (001/0P<). آگاهی خانوارهای شهری در هر سه استان در زمینه منابع غذایی کلسیم (شیر، ماست، پنیر و سایر لبنیات) از خانوارهای روستایی مطلوب تر بود (01/0 >P). در حیطه نگرش در مورد پوکی استخوان نیز خانوارهای شهری وضعیت بهتری داشتند (01/0>P). مصرف روزانه شیر پاستوریزه نیز در خانوارهای شهری از اهمیت بیشتری برخوردار بود (01/0>P).نتیجه گیریبررسی عملکرد خانوارهای واجد زنان باردار و شیرده نشانگر این بود که مصرف روزانه شیر در خانوارهای شهری و روستایی درنواحی مورد بررسی اختلاف معنی داری نداشت. وضعیت عملکرد خانوارهای واجد شیرخوار نشان داد که نحوه قرار دادن نوزادان در مقابل آفتاب (به طور مستقیم یا از پشت شیشه) در خانوارهای شهری و روستایی تفاوت معنی داری نداشت. براساس نتایج این مطالعه، میزان آگاهی، نگرش و عملکرد خانوار های روستایی نسبت به پوکی و نرمی استخوان نامطلوب ارزیابی شد.
کلید واژگان: آگاهی, نگرش, عملکرد, پوکی استخوان, خانوار شهری, خانوار روستاییBackground and ObjectivesThe aim of this study was carried out to compare knowledge, attitude and practice of urban and rural households towards osteopenia and osteoporosis in Golestan, Sistan & Balouchestan and Boushehr provinces in Iran.Methodssingle-stage cluster sampling was used. The questions about knowledge about, attitude toward and practice of nutritional factors related to osteopenia and osteoporosis were asked by a structured interview.ResultsA total of 2306 households have been selected as overall sample size. Knowledge level of urban households about calcium as a preventive factor of osteoporosis & osteopenia was more in Sistan & Balouchestan, Golestan and Boushehr provinces. Knowledge level of urban households about calcium food courses: (Milk, Yogurt, Cheese and Dairy alternatives) was also better than that of rural habitants (P<0.01). Urban resident's attitude toward osteoporosis compared to rural residents was better (P 0.01>). Consumption of pasteurized milk had been paid more attention in urban households (P<0.001). The difference of daily milk intake in rural and urban households with pregnant or lactating women was not significant. Exposure of infant to sun as preventive factor was not satisticaly significant between rural and urban habitants.ConclusionIt is concluded that the level of knowledge, attitude and practice of rural households toward osteoporosis and osteopenia was weaker than urban households. -
Background and the purpose of the study: In many cases of diabetic foot ulcer (DFU) management, wound healing is incomplete, and wound closure and epithelial junctional integrity are rarely achieved. Our aim was to evaluate the maximum tolerated dose (MTD) and dose-limiting toxicity (DLT) of Semelil (ANGIPARSTM), a new herbal compound for wound treatment in a Phase I clinical trial.MethodsIn this open label study, six male diabetic patients with a mean age of 57±7.6 years were treated with escalating intravenous doses of Semelil, which started at 2 cc/day to 13.5 cc/day for 28 days. Patients were assessed with a full physical exam; variables which analyzed included age, past history of diabetes and its duration, blood pressure, body temperature, weight, characteristics of DFU, Na, K, liver function test, Complete Blood Count and Differential(CBC & diff), serum amylase, HbA1c, PT, PTT, proteinuria, hematuria, and side effects were recorded. All the measurements were taken at the beginning of treatment, the end of week 2 and week 4. We also evaluated Semelil''s side effects at the end of weeks 4 and 8 after ending therapy.Results and majorConclusionsUp to the drug dose of 10 cc/day foot ulcer dramatically improved. We did not observe any clinical or laboratory side effects at this or lower dose levels in diabetic patients. With daily dose of 13.5 cc of Semelil we observed phlebitis at the infusion site, which was the only side effect. Therefore, in this study we determined the MTD of Semelil at 10 cc/day, and the only DLT was phlebitis in injection vein. The recommended dose of Semelil I.V. administration for Phase II studies was 4 cc/day.
-
زمینه و هدف
سیلیکا یا اکسید سیلیس از جمله مواردی است که وجود آن در مواد غذایی، نشانگرآلودگی دانسته شده و جزء کارسینوژن های انسانی طبقه بندی می شود. برخی محققان این ماده را در اتیولوژی سرطان مری دخیل دانسته اند. استان گلستان از نظر بروز و شیوع سرطان مری روی کمربند جهانی این بیماری قرار دارد. مطالعه حاضر به منظور تعیین غلظت سیلیس در آرد گندم مصرفی استان انجام شد.
روش بررسیدر این مطالعه نمونه برداری به روش سرشماری از کل کارخانه های تولید آرد استان (25 کارخانه) انجام شد. نمونه ها به مرکز تحقیقات آب و خاک جهاد کشاورزی گرگان تحویل داده شد. برای استخراج از روش ذوب قلیا در کروزه نیکلی با حرارت 550 درجه سانتی گراد استفاده شد و عصاره به دست آمده به وسیله اسید احیا گردید. کمپلکس حاصل از آن در طول موج 820 نانومتر با اسپکتروفتومتر مورد بررسی قرار گرفت و نتایج ثبت گردید. پس از ورود اطلاعات به نرم افزار آماری SPSS-12 و تعیین شاخص های مرکزی و پراکندگی، اختلاف بین میانگین غلظت سیلیس در مناطق مختلف استان با استفاده از آزمون ناپارامتریک (کروسکال والیس) مقایسه گردید.
یافته هامیانه غلظت سیلیس 0.0030 گرم، میانگین غلظت 0.008760 با انحراف معیار 0.004265، حداقل غلظت 0.003 و حداکثر 0.018 گرم در هر 100 گرم آرد تولیدی کارخانه های استان برآورد گردید. میانه غلظت سیلیس به ترتیب در گرگان و منطقه مرکزی استان (0.012)، غرب (0.01) و شرق (0.003) گزارش شد. اختلاف موجود بین میانه ها در مناطق مختلف استان از نظر آماری معنادار نبود.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که سیلیس آرد گندم در نقاط مختلف این منطقه در حد طبیعی بود. اگر چه در مطالعات قبلی میزان سیلیس در حد بالایی بوده است.
کلید واژگان: سیلیکا - سیلیس - آرد گندم, استان گلستانBackground and ObjectiveSilis (SiO2) is an oxide of silicon that its existence in food products is known as a contamination, classified as a human carcinogen. Some suggest it as an etiology of esophageal cancer. Golestan province has a high incidence and prevalence of esophageal cancer and is on the world belt of this disease. This study was designed to determine the concentration of silis in flour produced in Golestan province, north of Iran
Materials and MethodsThis descriptive study was done in spring 2005. Census method was used to gather flour samples from flour manufactures. Samples were transported to laboratory. Base-melting method in nickel cruise was used in 550°c and the extract was reduced with acid. The complex was evaluated with spectrophotometer. Data entered into SPSS-12, and the differences between silis concentration in various regions were compared with non-parametric Kruskul Walis test.
ResultsMedian silis concentration was 0.0030 grams, mean concentration was 0.008760 with 0.004265 standard deviation, minimum was 0.003 and maximum was. 018 grams in each 100 grams flour produced in province's factories. Mean silis concentrations were 0.012, 0.01 and 0.003 in Gorgan and the central part of the province, western and eastern part, respectively. The differences were not significant.
ConclusionAlthough in earlier reports it was shown that silis level in the flour is high, but the findings of this study indicated that the above element is in normal range.
Keywords: Silis, wheat flour, Golestan province -
زمینه و هدفسل خارج ریوی 15-20 درصد موارد ابتلا به سل را شامل می شود. سل گوارشی و شکمی شایع ترین شکل بیماری خارج ریوی است که علایم و نشانه های آن اغلب غیر اختصاصی است. این مطالعه به منظور بررسی سل گوارشی– شکمی در استان گلستان و مشخصات دموگرافیک افراد مبتلا در یک گروه پنج ساله انجام شد.روش بررسیدراین مطالعه توصیفی– مقطعی، ابتدا اسامی تمامی افرادی که طی سال های 1378-82 درمراکز سل شهرستان های استان به عنوان مورد جدید سل گزارش شده بودند، استخراج و موارد سل خارج ریوی و سل گوارشی– شکمی جدا شدند. با مراجعه به آدرس های موجود، پرسشنامه طراحی شده در مورد آنها تکمیل شد. سپس با ورود اطلاعات به نرم افزار آماری SPSS، توزیع فراوانی هریک از متغیرهای مورد بررسی به دست آمد.یافته هااز 30 بیماری که طی این مدت تحت عنوان سل گوارشی- شکمی تحت درمان قرار گرفته بودند، اکثریت (22 نفر، 73.3درصد) زن بودند. شابع تریت شکایت این افراد شامل خستگی، کاهش وزن و بی اشتهایی بود. تشخیص آسیب شناسی در 66.7 درصد افراد موجود بود که در اکثریت مواری پریتونیت سلی گزارش شده بود.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که فراوانی سل خارج ریوی و سل گوارشی– شکمی، از سایر مطالعات انجام شده در ایران و جهان بیشتر می باشد.
کلید واژگان: سل, سل خارج ریوی, سل گوارشی شکمیBackground and Objective15-20% of TB cases are extra pulmonary tuberculosis (EPTB). Abdominal TB is the most common type of extra intestinal TB. Signs and symptoms of abdominal TB are unspecific. In this study, we identified all GITB cases in Golestan province (Iran) between 1999 and 2003 and determined their demographic characteristics.Materials and MethodsWe reviewed all new cases of TB reported during 1999-2003 from TB centers of Golestan province. Then EPTB and especially GI and abdominal TB cases were selected. We completed a questionnaire containing demographic information for each of them. The information entered the computer in SPSS-13 was used to analyze the data.Results30 patients had been treated for GI and abdominal TB, most of them were females (22 cases, 73.3%). Mean age of the patients was 32.03±13.73 with higher incidence in age before 40 years old (70%). Most common complaints of the patients were fatigue, weight loss, anorexia, fever and abdominal pain, respectively. In 66.7% of patients the diagnosis was pathologically documented.ConclusionOur data suggest that 38.46% of all TB cases in Golestan province were EPTB, and this scale is higher than other studies. In this study, 5.27% of EPTB cases were GI and abdominal TB, higher than the world reports (3%).Keywords: Tuberculosis, Extra Pulmonary Tuberculosis, Gastrointestinal, abdominal Tuberculosis, Golestan
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.