به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

leila cheraghmollaei

  • زهره خسروی*، لیلا چراغ ملایی، مولود سلیمانی
    هدف پژوهش حاضر بررسی ارزش های والدگری،  والد خوب و فرزند ایده آل از منظر والدین و فرزندان ایرانی بود. پژوهش حاضر، مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین دارای فرزند و فرزندان ساکن تهران در مقطع زمانی سال 1399-1400 بوده و نمونه مورد بررسی شامل 23 نفر از والدین و فرزندان بودند که با مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های حاصل از مصاحبه ها کدگذاری و  تحلیل شد و و در نهایت حاصل کدگذاری ها 385 کد اولیه، 65 مفهوم، 17 مقوله و 3 طبقه کلی بود.  در این مطالعه طبقه والد خوب که شامل 5 مقوله اصلی برخورداری از صفات اخلاقی و انسانی، تامین نیازهای مادی و معنوی؛ برخورداری از مهارت های ارتباطی مناسب؛ آگاه و مدبر  و مقتدر و قاطع  است. طبقه فرزند ایده آل، شامل 6 مقوله اصلی شامل برخورداری از صفات اخلاقی و انسانی، متعهد و مسیولیت پذیر ، استقلال و استقامت، فعال و باعزت نفس، سازگاری و رضایت، و لامت  است. همچنین طبقه منابع خاستگاه های والدینی شامل 6 مقوله اصلی شامل تجربه زیسته، فرهنگ و اجتماع، رسانه، دین و مذهب ، آموزش و والدین   است. طبق یافته های پژوهش حاضر، مادر خوب مادری است که فداکار، از خود گذشته، صمیمی و همدل، مهربان و با محبت باشد و پدر خوب پدری است که صادق و قابل اعتماد باشد و به خانواده و فرزندان خود نیز اعتماد داشته باشد و عدالت را در مورد ایشان به درستی به ار برد. فرزند ایده آل از نظر والدین ایرانی فرزندی استکه  از صفات اخلاقی و انسانی مناسبی ن برخوردار است، متعهد و مسیولیت پذیر، مستقل و با استقامت، فعال و با عزت نفس و سازگار و راضی است و به سلامتی جسمی و روانی و رفتاری خود اهمیت می دهد.
    کلید واژگان: ارزش های والدگری, والد خوب, فرزند ایده آل, منابع خاستگاه های والدینی, ایران
    Zohreh Khosravi *, Leila Cheraghmollaei, Moloud Soleimani
    This study aimed to investigate parenting values, good parenting, and the ideal child from the perspective of Iranian parents and children. The method used in this qualitative research is phenomenology study. The study population included all parents and children living in Tehran from the period 1399 to 1400. The sample consisted of 23 parents and children who were studied by semi-structured interview. The data obtained from the interviews were analyzed. The result of coding was 385 primary codes, 65 concepts, 17 categories, and 3 general categories.A good parent class includes 5 main categories including moral and human qualities; Providing material and spiritual needs; Having appropriate communication skills; being Informed and resourceful; Being powerful and decisive.The ideal child class includes 6 main categories including moral and human qualities, commitment and responsibility, independence and endurance, activity and self-respecting, adaptation and satisfaction, and health. The resource category of parental origins includes 6 main categories including lived experience, culture, and society, media, religion, education, parents. Finally, based on the result of the study, the model of parenting values is designed and presented. The results of this study showed that the values of parenting and being a good parent from the point of view of children indicates that a good parent has appropriate moral and personality traits, meets the material and spiritual needs of the family, has appropriate communication skills, is knowledgeable and resourceful and  is strong and decisive.
    Keywords: parenting values, good parent, ideal child, sources of parental origins, Iran
  • Haleh Bigdeli Savoji, Abolghasem Mehrinejad *, Leila Cheragh Mollaei
    Background
    Because of the consequences of divorce, a woman and even a man may prevent the occurrence of a formal divorce, but in the continuation of their life together, they will adopt another type of divorce which is called emotional divorce.
    Objective
    The purpose of this study was to predict emotional divorce by psychological disorders symptoms, Extramarital relationship justification components, job satisfaction and personality traits in male and female physicians. The research method was descriptive -correlational. The research population consisted of all male and female married physicians aged 30 to 45 years old living in Zanjan province and the research sample included 200 doctors (male and female). Data were collected by SCL25 questionnaire (short form SCL90 questionnaire), Glass’s inter-relationship justification questionnaire, job satisfaction questionnaire, emotional divorce questionnaire, and NEO-60 questionnaire. Kolmogorov-Smirnov, Pearson correlation and multivariate regression were used to data analyze.
    Results
    Based on the findings, it can be stated that psychological disorders, the components of the extramarital justification, job satisfaction and personality traits are directly or indirectly affecting emotional divorce or increasing emotional divorce rate.
    Conclusion
    The importance of the extramarital affairs and emotional divorce must be considered and due to the sensitivity of measuring these variables, it is suggested that future researchers use implicit measurement models to assess these variables to deal with limiting the validity of the findings.
    Keywords: psychological symptoms, Extramarital relationship, job satisfaction, personality traits
  • مائده جلائی*، لیلا چراغ ملایی، روشنک خدابخش پیرکلانی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر بسته بازی طراحی شده مبتنی بر هوش اخلاقی بر افزایش وجدان، خویشتن داری و مسئولیت پذیری اجتماعی کودکان بااستعداد دبستانی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر با استعداد پایه های چهارم، پنجم و ششم  ابتدایی منطقه سه تهران بودند. از میان مدارس ابتدایی دخترانه منطقه 3، مدرسه ای به طور تصادفی انتخاب شد. از میان دانش آموزان بااستعداد در پایه های مورد نظر تعدادی دانش آموز بنابر تشخیص آموزگاران کلاس شان انتخاب شدند. سپس از میان آن ها تعداد 30 دانش آموز به تصادف انتخاب شدند و بااستعداد بودن آن ها نیز از طریق آزمون هوش گاردنر تایید شد. دانش آموزان به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (14 نفر) گمارده شدند. بسته بازی بر اساس نظریه و کتاب هایی در زمینه بازی و هوش اخلاقی بوربا (2001) طراحی شد و به تایید پنج متخصص روانشناسی کودک و نوجوان رسید. این بسته در گروه آزمایش طی 9 جلسه یک ساعته اجرا شد. ابزار مورد استفاده پژوهش پرسشنامه مسئولیت پذیری کردلو (1389)، هوش اخلاقی علی اکبری دهکردی، گلپایگانی و محتشمی (1394) و هوش چندگانه گاردنر بود. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس برای دو متغیر وجدان و خویشتن داری و نیز آزمون t برای متغیر مسئولیت پذیری نشان داد که بسته بازی طراحی شده در افزایش مولفه های وجدان (003/0 = p)، خویشتن داری (006/0= p)، و مسئولیت پذیری (001/0= p) موثر واقع شده است و به طور معناداری نمرات پس آزمون گروه آزمایش در این سه مولفه از گروه کنترل بالاتر بود. مرحله پیگیری به دلیل محدودیت زمانی و در دسترس نبودن نمونه مورد مطالعه اجرا نشد.
    کلید واژگان: وجدان, خویشتن داری, مسئولیتپذیری, بازی, کودکان با استعداد
    Maedeh Jalaei *, Leila Cheraghmollaei, Roshanak Khodabakhsh Pirkalani
    The purpose of this study was the effectiveness of play package designed to increase moral conscience, self-control and taking social responsibility of talented primary school students. The research method was quasi-experimental with pretest-posttest with control group design. The population consisted of all girl students of the fourth, fifth and sixth grade of the 3rd district of Tehran. Then, 30 talented students were randomly selected and their intelligence was confirmed through Gardner's intelligence test. Students were randomly assigned into two groups of experimental (n=16) and control (n=14) groups. The designed play package was based on the theory and books related to the play and moral intelligence of Michele Borba (2001), and was approved by five child psychologists. This package was run for the experimental group for 9 one-hour sessions. The questionnaire used in the research was the Kurdlo Responsibility Questionnaire (2010), moral Intelligence by Ali Akbari Dehkordi, Golpayegani and Mohtashemi (1394) and Gardner Multiple Intelligence.The results of data analysis showed that the play package effectively increased conscience (p=0.003), self-control (p=0.006), and taking responsibility (p=0.001). The follow-up phase was not performed in this study because of time limitation and inaccessibility of the sample.
    Keywords: conscience, self-control, responsibility, play, talented children
  • مهرناز مصباح*، زهره خسروی، لیلا چراغ ملایی
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف تحلیل مفاهیم، فرایندهای رشدی و سیر داستان در افسانه های پریان با دیدگاه نظریه روابط ابژه انجام شد. این پژوهش در پی آن بود که به کشف ارتباط میان ساختار روانی شخصیت های قصه های پریان و روابط ابژه ای آنها طی فرآیند رشد بپردازد و با الگو گرفتن از ساختار قصه های پریان و پایان بندی آنها از نگاه روابط ابژه، الگویی برای پیش برد فرآیند درمانی کشف کند.
    روش
    روش این پژوهش، کیفی و شیوه تحلیل داده ها از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه آماری در این پژوهش افسانه های پریان اروپا از مجموعه "افسانه های برادران گریم"بود. نمونه گیری در آن به شیوه هدفمند انجام شد.
    یافته ها
    نتایج این پژوهش نشان داد که می توان مفاهیم، مراحل رشدی، مشکلات روانی و فرآیندهای درمانی این نظریه را در افسانه های مذکور نیز مشاهده کرد. در تمامی داستان های بررسی شده، قهرمان در مسیر پیشروی داستان از همان مراحلی می گذشت که هر فرد در مسیر رشد روانی خود باید از آنها عبور کند و پایان داستان با رسیدن به بلوغ روانی همسو بود.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این پژوهش، روان درمانگران می توانند با توجه به نمادپردازی به کار رفته در افسانه های پریان، از مراحل پیشروی داستان به منظور پیشبرد مراجعان در مسیر رشد روانی الهام بگیرند. از آنجا که افسانه های پریان ریشه در ناخودآگاه فردی و جمعی بشر دارند و با ذات آدمی به زبانی بی واسطه سخن می گویند، می توانند راهکارهایی اصیل برای رسیدن به خویشتنی حقیقی در اختیار انسان ها قرار دهند.
    کلید واژگان: افسانه های پریان, روابط ابژه, روان درمانی, تحلیل مضمون, تحقیق کیفی
    Mehrnaz Mesbah *, Zohreh Khosravi, Leila Cheraghmollaei
    Introduction
    This study was aimed at looking into fairy tales from object relations theory’s perspective to analyze the concepts, developmental processes and story courses. The links between psychic structure of fairy tales’ characters and their object relations through developmental phases discovered. Endeavors was also made to discover a model to improve therapeutic process based on the analysis of fairy tales’ structure, as well as, their ending from the theory’s point of view.
    Method
    The present research was carried out through qualitative method and the data was analyzed through thematic analysis. The sampling method was purposive and population included the German collection of “Grimms' Fairy Tales”.
    Results
    The findings of the research showed that the concepts, developmental phases, psychological problems and therapy process in object relations theory can be traced in the fairy tales too. In all of the stories, the hero went through the same required phases of psychological development. Besides, the ending of the stories corresponded to the psychological maturity.
    Conclusion
    According to the findings of this research, therapists can be inspired by the fairy tales’ symbolism to guide clients through different stages of psychological development. As the fairy tales are rooted in our individual and collective unconscious and are close to human being’s nature, they can offer authentic solutions to reach a genuine self.
    Keywords: fairy tales, Object relations, psychotherapy, thematic analysis, qualitative research
  • لیلا چراغ ملایی*
    هدف این پژوهش، طراحی آموزشی مبتنی بر شبکه اجتماعی و بررسی تاثیر آن بر رویکرد یادگیری و ادراک دانشجویان از محیط یادگیری است. در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شده است. پژوهش شامل دو مرحله اصلی است: در مرحله اول، با مطالعه روشمند پیشینه و اصول ساخت محیط های یادگیری سازنده گرا، طراحی آموزشی مبتنی بر شبکه اجتماعی انجام شد و سپس متخصصان حوزه طراحی و فناروی آموزشی آن را نقد و بررسی کردند. نتایج حاصل از بررسی طراحی آموزشی خبرگان نشان داد که این طراحی آموزشی به میزان چشمگیری امکان یادگیری فعال، امکان یادگیری تعاملی و مشارکتی، امکان مباحثه با همکلاسی ها، امکان درک و پذیرش نظر دیگران را فراهم می کند. در مرحله دوم، طراحی آموزشی اصلاح شده در نمونه کوچکی اجرا و تاثیر آن بر متغیر های رویکرد یادگیری و ادراک دانشجویان از محیط یادگیری بررسی شد. به منظور بررسی این متغیرها از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون t نمرات اختلافی و آزمون ناپارامتریک U من ویتنی تحلیل و بررسی شدند. نتایج نشان می دهد ادراک دانشجویان از محیط یادگیری با استفاده از طراحی آموزشی مبتنی بر شبکه اجتماعی یک محیط سازنده گراست و متغیر های ارتباط فردی، تعامل کلاسی، هدایت و رهبری و حمایت در کلاسی که با این روش آموزش دیده بودند، به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود.
    کلید واژگان: طراحی آموزشی, شبکه های اجتماعی, رویکرد یادگیری, ادراک دانشجویان از محیط یادگیری
    Leila Cheraghmollaei *
    The purpose of present study was to design an instructional environment based on social network and study its effect on students learning and perception of learning environment. Research method was mixed and carried out in two steps. In the first stages with systematic review of literature and principles of constructing learning environment, instructional design was examined by experts in the field of educational technology. Obtained results from experts showed that instructional design based on social network provides significant opportunity for active, interactive and collaborative learning. Also, present a chance for open discussion among classmates with understanding and acceptance of others. In the second stage, instructional design was executed on a small sample in order to study its effect on learning approach variable and students’ perception of learning environment. To examine the variables, pretest-posttest design with control group was used. Collected data were analyzed using t-test, U-Mann Whitney test. Findings showed that instructional design based on social network is a constructive environment for learning and inter personal relation, classroom interaction, guidance, support and classroom management in this approach are significantly higher than control group.
    Keywords: instructional design, Social Network, Learning approaches
  • لیلا چراغ ملایی *
    هدف از پژوهش حاضر تحلیل دوره تامین مدرس برنامه ملی شناسایی و هدایت استعدادهای برتر (شهاب) ، نظارت و ارزشیابی این دوره در طول سال های 93-95 است. در اولین گام با انجام مطالعات کتابخانه ای مدلی برای ارزیابی کیفیت آموزش دوره تامین مدرسان میانی انتخاب شد. در گام دوم با استفاده از مدل ، به مقایسه و دسته بندی این معیارها و شاخص ها نسبت به یکدیگر پرداخته شد. در گام سوم، پرسشنامه ای برای سنجش معیارها و شاخص های یافته شده طراحی شد و در گام چهارم، با استفاده از همان شاخص ها به ارزیابی عملکرد دوره های آموزشی برگزار شده در سال های 93، 94 و 95 پرداخته شده است. داده های حاصل از پرسشنامه در دو سطح کمی و کیفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. در بخش کمی با استفاده از نرم افزار Spss23 و با آزمون آماری تحلیل واریانس،نتایج بررسی و تحلیل شدند. در بخش کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا انتقادات، پیشنهادها و نظرات شرکت کنندگان دوره تامین مدرسان استانی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در جداولی خلاصه شدند. یافته ها نشان دادند که محتوای علمی، کیفیت محیط آموزشی و روش تدریس اعضای هیئت علمی در سال 95 به طور معناداری از سال های 93 و 94 بهتر بوده است. تحلیل نتایج مسایلی را مطرح ساخت که پاسخ به آن ها و برنامه ریزی مناسب ، می تواند گام موثری در بالا بردن کیفیت دوره تامین مدرس برنامه شهاب باشد.
    کلید واژگان: نظارت و ارزیابی, دوره آموزشی, تامین مدرس, برنامه ملی شناسایی و هدایت استعدادهای برتر
    Leila Cheraghmollaei *
    Design the model and Monitoring Identifying and employing top talent program Provincial Teacher Training Course . In the first step, models and indicators for assessing the quality of educational courses were studied. Then in the second step, measures were compared and categorized. In the third step, a questionnaire was designed And used .In the fourth step, using a questionnaire designed, evaluated the course of 93-94 and 95 years. Data were analyzed with quantitative and qualitative method. The results showed that the scientific content, quality learning environment and teaching faculty has improved in Training course of 95. Qualitative analysis of the responses showed that A training session needs to be improved. In the end, it was introduced suggestions in this area.
    Keywords: Monitoring, Evaluation, Teacher Training, Identifying, employing top talent program
  • لیلا چراغ ملایی*، پروین کدیور، غلامرضا صرامی، علیرضا انصاری
    هدف از این مطالعه طراحی آموزشی مبتنی بر شبکه های اجتماعی مجازی با در نظر گرفتن فرهنگ بومی، فرصت ها و چالش های پیش رو و همچنین بررسی آن بر یادگیری فعال می باشد.این پژوهش، از لحاظ ماهیت و هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع طرح های شبه آزمایشی پس آزمون با یک گروه است. پس از مطالعه و طراحی آموزشی متناسب، 31 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب و برای یک ترم تحصیلی با استفاده از این روش مورد آموزش قرار گرفتند. محتوای تولید شده توسط آن ها در شبکه با روش تحلیل محتوا تکنیک ویلیام رومی مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که شرکت کنندگان در این مطالعه، در طول دوره آموزشی و به ویژه انتهای دوره در یادگیری و تولید محتوا به طور فعال درگیر شدند (ضریب درگیری= 0.97). همچنین نتیجه تحلیل محتوای تصاویر ارسالی در شبکه اجتماعی اگرچه در کل نشان دهنده درگیری فعال یادگیرنده در تولید تصاویر نبود اما در بخش پایانی دوره آموزشی به طور معناداری یادگیرنده را درتولید محتوا فعال کرده بود(ضریب درگیری= 0.69). نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر معناداری تفاوت مشاهده شده بین میزان یادگیری فعال و غیرفعال دانشجویان را نشان داد (P>0.05). نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این است که استفاده از شبکه های اجتماعی در آموزش، یادگیرندگان را توانمند می سازد تا مسئولیت یادگیری خود را برعهده بگیرند و خود به تولید دانش ، تفکر، نشر دانش بپردازند.
    کلید واژگان: شبکه اجتماعی, آموزش, یادگیری فعال, تحلیل محتوا, تولید دانش
    Leila Cheraghmollaei *
    The aim of the present study is designing Instructional Design based on virtual social networks and then investigate it’s effect in Learner's knowledge Production.This reseach is A quasi-experimental design post-test with single group. After studying and designing
    Instructional design, 31 students for a semester were trained using this method. The Content produced by students in The social network is investigated by William Rummy’s method of content analysis technique. The results showed that learners were actively involved in the production of knowledge (Involvement coefficient=0/97). The results of analysis of variance with repeated measures showed that this difference was statistically significant (P> 0.05).Finally The results of this study indicate that use of social networking in education, enables learners to take responsibility for their own learning And engage in the production of knowledge, thought and knowledge dissemination.The results showed that learners were actively involved in the production of knowledge
    Keywords: Social networking, education, active learning, content analysis, knowledge production
  • زهره خسروی، لیلا چراغ ملایی
    هدف از مطالعه حاضر مقایسه تعهد اجتماعی، شادکامی و سلامت روان در نوجوانان و جوانان (دانش آموزان و دانشجویان) به تفکیک جنسیت بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع غیر آزمایشی و نمونه مورد مطالعه شامل 293 نفر از دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان دوره لیسانس بود که به صورت تصادفی انتخاب و بررسی شدند. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش های آماری خی دو، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین سن و محتوای تجارب مثبت، شدت تجارب مثبت و سطح تعهد اجتماعی ارتباط معناداری وجود دارد. به علاوه بین جنسیت و محتوای تجارب مثبت، شدت تجارب مثبت و سطح تعهد اجتماعی ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین مشخص شد افرادی که دارای سطح تعهد اجتماعی خودپسندانه یا لذت گرایانه هستند در مقایسه با افرادی که تا حدودی نسبت به سایر افراد تعهد اجتماعی دارند، اضطراب و بی خوابی، نارساکنش وری اجتماعی و افسردگی بیشتری را تجربه می کنند و همچنین از سلامت روان پایین تری برخوردار هستند. علاوه بر این مشخص شد افرادی که تجارب شاد با شدت بالاتر را به عنوان منابع شادکامی خود معرفی کرده اند، از سلامت روانی بیشتری برخوردار هستند.
    کلید واژگان: تعهد اجتماعی, شادکامی, سلامت روان, نوجوانان, جوانان
    Zohreh Khosravi, Leila Cheragh Mollaei
    The purpose of this study is to compare social commitment، happiness and mental health among teenagers and young high-school and university students distinguished by their gender. Research methodology is descriptive and non-experimental. The sample consists of 293 high-school and B. A. -level college students chosen randomly for the study. The data analysis consists of the statistical method of one way analysis of variance، and the Shefe’s post hoc test. The findings show that there is a meaningful correlation between age and the context and intensity of positive experiences and the level of social commitment. There is also a meaningful correlation between gender and the context and intensity of positive experiences and the level of social commitment. It was also found that those whose social commitment level is self-centered or self-indulgent، experience more anxiety، insomnia، social dysfunction and depression compared to those who have social commitment towards others. These have also lower mental health. Moreover، those who present their happy experiences containing high intensity as their source of happiness enjoy a higher level of mental health.
    Keywords: Social Commitment, Happiness, Mental Health, High School, University Students
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال