m. ghaemi
-
سابقه و هدف
با توجه به وقوع پاندمی کرونا، تغییرات در امر آموزش و ارزیابی دانشجویان به ویژه استفاده از فناوری های دیجیتالی اجتناب ناپذیر شد. در حال حاضر، ارزیابی رایانه ای یکی از عناصر اصلی در آموزش از راه دور محسوب میشود و هدف از این تحقیق بررسی محتوای آزمون های مجازی پایان ترم و عوامل مرتبط با ان در دوران پاندمی کرونا از دیدگاه دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل می باشد.
مواد و روش هاپژوهش توصیفی مقطعی حاضر در سال 1401 بر روی تعدادی از دانشجویان رشته ی دندانپزشکی که آزمونهای پایان ترم خود را به صورت مجازی گذرانده بودند، اجرا گردید. پرسش نامهای محقق ساخته طراحی و روایی و پایایی پرسش نامه تایید گردید. در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری در نرمافزار آماری 26 SPSS انجام شد.
یافته هامطابق یافته های پژوهش ، از مجموع 227 نفر از افراد شرکت کننده در مطالعه 7/50 % ایشان مذکر و 3/49% مونث بودند و میانگین معدل شرکت کنندگان بین 18-16 بود (5/51%). میانگین نمره کسب شده در مورد محتوای آزمون های مجازی 6/0±08/3 و در حد متوسط بود. به طور کلی دیدگاه دانشجویان پسر با اختلاف بسیار جزئی اما معنادار، در مورد آزمون های مجازی نسبت به دانشجویان دختر بهتر بود (017/0 = P) . تفاوت آماری معنی داری بین دیدگاه دانشجویان با محل سکونت و معدل کل وجود نداشت (05/>0 P).
نتیجه گیرینتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که محتوای آزمون های مجازی پایان ترم در دوران پاندمی کرونا از دیدگاه دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل، در سطح متوسط بوده لذا جهت ارتقای کیفیت آزمون های مجازی، طراحی برنامه هایی جهت افزایش آگاهی ضرورت دارد.
کلید واژگان: محتوای آزمون های مجازی, دانشجویان دندانپزشکی, آزمون آنلاینIntroductionThe outbreak of the Corona pandemic in the world, including in our country, led to preventive actions such as closure of Iranian universities, so changes in training and evaluating students, especially the expansion of the use of digital technologies, are inevitable. Currently, eLearning is considered one of the main elements in distance learning, and the purpose of this research is to examine the content of end-of-semester virtual exams and related factors during the Corona pandemic from the point of view of dental students of Babol University of Medical Sciences
MethodsThe current research was carried out as a cross-sectional descriptive study on a number of dental students who have passed their end-of-semester exams virtually at Babol University of Medical Sciences in 2020-2021. A Questionnaire in 2 sections including; demographic questions; virtual test content questions have been designed. Data was analyzed through independent samples t-test and one-way Anova using SPSS statistical software version 26.
ResultsAccording to the findings of the present study, out of a total of 227 people participating in the study, 50.7% were male and 49.3% were female, GPA of the participants was between 18 and 16 (51.5%). The mean score obtained for the content of the virtual tests was 3.08±0.6 and it was moderate. In general, the male students significantly were more satisfied than female students regarding virtual exams (P = 0.017). Results indicated no statistically significant difference between the point of views of the students with the place of residence and the total grade point average (P>0.05)
ConclusionThe results obtained from this research showed that the content of the end-of-semester virtual exams during the corona pandemic was at an average level from the point of view of the dental students of Babol University of Medical Sciences, therefore, in order to improve the quality of the virtual exams, it is necessary to design programs to increase the information of the professors and the implementing agents of the exam.
Keywords: Content of virtual exams, dental students, online exam -
سابقه و هدف
بررسی نظرات دانشجویان به منظور کسب مهارت های بالینی را می توان یکی از فعالیت های تسهیل کننده یادگیری در محیط بالینی دانست. بنابراین، نظر دانشجویان در مورد صلاحیت حرفه ای آنها جدا از نمرات بسیار مهم است. از این رو با توجه به عدم وجود داده های کافی در این زمنیه بر آن شدیم تا به بررسی توانمندی حرفه ای و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل با روش خود ارزیابی بپردازیم.
مواد و روش هاپرسشنامه خودارزیابی طراحی شده بر اساس سر فصل های درسی دندانپزشکی شامل دروس اختصاصی که روایی و پایایی آن تعیین شده بود توسط دانشجویان تکمیل گردید. در انتها داده ها جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS22 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. از تست های آماری کای اسکوئر، تست دقیق فیشر و تست یک طرفه ANOVA استفاده شد و سطح معناداری کمتر از 0.05 معنادار تلقی شد.
یافته هااین مطالعه بر روی 50 دانشجو شامل 21مرد (42 درصد) و 29 زن (58 درصد) صورت گرفت. دانشجویان در بخش پروتز بیشترین و در بخش سلامت نگر کمترین امتیاز را از توانمندی به خود اختصاص دادند. در کل مهارت دانشجویان در بخش ترمیمی بیشتر و در بخش جراحی دهان و دندان کمترین گزارش شد. هیچ ارتباط معناداری بین توانمندی حرفه ای دانشجویان دندانپزشکی با جنسیت یافت نشد.
نتیجه گیریدر مطالعه ی حاضر، میزان مهارت دانشجویان در بیشتر بخش ها از دیدگاه خودشان در حد خوب بود. لازم است دانشکده های دندان پزشکی تغییرات سازنده ای مطابق دیدگاه دانشجویان در یادگیری اعمال کنند تا با تشویق و رغبت بیشتر، منجر به یادگیری پایدار گردد.
کلید واژگان: توانمندی حرفه ای, مهارت بالینی, دندانپزشکیBackground and purposeExamining students' opinions in order to acquire clinical skills can be considered as one of the activities that facilitate learning in the clinical environment. Therefore, the opinion of students about their professional competence is very important apart from the students. So we were able to study due to the lack of information in this area. Professional qualification and factors related to it in dental students of Babol University of Medical Sciences by self-assessment method.
Materials and MethodsA self-assessment questionnaire designed based on the chapters of dentistry courses that its reliability was determined and completed by students. After collecting data SPSS22 software was used for data analysis. Chi-square statistical tests, Fisher's exact test and one-way ANOVA test were used, and a significance level of less than 0.05 was considered significant.
ResultsThis study was conducted on 50 students including 21 men (42%) and 29 women (58%). Students scored the most in the prosthetics section and the lowest in the health section. In general, students' skills were reported to be higher in the restorative department and the lowest in the oral and dental surgery department. No significant relationship was found between the professional competence of dental students and gender
ConclusionIn this study, the level of students' skills in most sections was good from their point of view. It is necessary for dental schools to make constructive changes in learning according to the students' point of view, so that with more encouragement and desire, it will lead to sustainable learning.
Keywords: Professional Competence, Clinical Skills, Dentistry -
پیشینه: سیترال (C10H16O)، ماده اصلی سیمبوپوگون سیتراتوس (روغن علف لیمو) است و می تواند عوارض جانبی استرس اکسیداتیو را کاهش دهد. دیابت ناشی از کمبود انسولین باعث استرس اکسیداتیو در کبد می شود.هدفاهداف این مطالعه بررسی اثرات بهبودی سیترال بر پارامترهای اکسیداتیو انتخاب شده و بیان ژن پاراکسوناز 1 (PON1)و نیتریک اکسید سنتاز اندوتلیالی (eNOS) در یک مدل موش صحرایی دیابتی ملیتوس القا شده با استرپتوزوتوسین (STZ) بود.روش کارچهل موش صحرایی به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: کنترل (C)، کنترل سیترال (CC)، و دو گروه دیابتی ناشی از STZ (دیابتی (D) و سیترال دیابتی (CD)). پس از تایید دیابت (روز 7)، درمان از طریق گاواژ با سیترال (300 میلی گرم در کیلوگرم وزن بدن (BW)) در گروه های CD و CC آغاز شد و به مدت 2 هفته ادامه یافت.نتایجدر روز 21 مطالعه، به دنبال درمان با سیترال به مدت 14 روز، سطح سرمی ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) و PON1 در گروه CD به طور معنی داری در مقایسه با گروه D افزایش یافت (P<0.05). در حالی که درمان با سیترال، سبب کاهش معنی داری در MDA، و eNOS در گروه CD نسبت به گروه D شد (P<0.001). میزان بیان ژن PON1 کبد در گروه CD نسبت به گروه D به طور قابل توجهی افزایش یافته بود (P<0.001)؛ در حالی که بر عکس آن برای بیان ژن کبدی eNOS مشاهده شد. با این حال، بین گروه های C و CC از لحاظ تمامی شاخص های مورد بررسی هیچ اختلاف معنی داری یافت نشد (P>0.05). نتیجه گیری: این مطالعه اثرات مثبت سیترال را بر وضعیت آنتی اکسیداتیو سرم و بیان ژن کبدی PON1 و eNOS در موش صحرایی دیابتی نشان داد.کلید واژگان: سیترال, دیابت, بیان ژن, نیتریک اکسید سنتاز, پاراکسوناز 1BackgroundCitral (C10H16O) is the main ingredient of Cymbopogon citratus (lemongrass oil) and can reduce the side effects of oxidative stress. Diabetes caused by insulin deficiency induces oxidative stress in the liver.AimsThis study aimed to investigate the ameliorative effects of citral on selected oxidative parameters and the gene expression of paraoxonase 1 (PON1) and endothelial nitric oxide synthase (eNOS) in a rat model of streptozotocin (STZ)-induced diabetes mellitus.MethodsForty rats were divided into four groups at random: control (C), control citral (CC), and two STZ-induced diabetic groups (diabetic (D) and citral diabetic (CD)). After diabetes confirmation (day 7), gavage treatment with citral (300 mg/kg body weight (BW)) was started in the CD and CC groups and continued for two weeks.ResultsOn day 21 of the study, following treatment with citral for 14 days, the serum levels of total antioxidant capacity (TAC), and PON1 in the CD group were significantly increased compared to those in the D group (P<0.05). While treatment with citral caused a significant decrease in the Malondialdehyde (MDA), and eNOS in the CD group compared to those of the D group (P<0.001). The expression rate of liver PON1 gene was considerably upregulated in the CD group compared to that in the D group (P<0.001); while the opposite was observed for eNOS gene expression. However, there was no significant difference between the CC and C groups in terms of all examined parameters (P>0.05).ConclusionThis study showed positive effects of citral on serum antioxidant status and liver gene expression of PON1 and eNOS in diabetic rats.Keywords: Citral, Diabetes, Gene expression, Nitric oxide synthase, Paraoxonase 1
-
سابقه و هدف
از آنجا که اعضای هیات علمی دانشگاه یکی از مهمترین ارکان آموزش عالی بوده و نقش بسزایی را در دستیابی به اهداف آموزشی ایفا می کنند، نحوه تعامل آنها با فراگیران از جمله نکات مهمی است که باید مد نظر قرار گیرد. کلینیکهای دندانپزشکی دانشگاه ها نیز از این قاعده مستثنی نبوده و اساتیدی که به عنوان دندانپزشک معالج در آن مکانها مشغول به فعالیت می باشند باید زمینه ارتقاء سلامت دهان و دندان را از طریق آموزش بهداشت اصولی بهداشت دهان و دندان و پاسخگویی مناسب و پیگیری بیماران درمان شده فراهم آورند. این پژوهش باهدف بررسی پاسخگویی اعضای هیات علمی دانشکده دندانپزشکی در دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه در سال تحصیلی 98- 1397 بر روی 89 نفر از دانشجویان دندانپزشکی تحت آموزش در درمانگاه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی بابل اجرا شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته با استفاده از منابع معتبر علمی، مشتمل بر خصوصیات دموگرافیک و 18 سوال در خصوص نحوه پاسخگویی اساتید به دانشجویان و بیماران با گزینه های پاسخ لیکرت 5 در جه ای (از عالی تا خیلی ضعیف) بود. شاخص روایی محتوایی آن 89/2 و ضریب پایایی 85/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS21 و به منظور مقایسه از نظر متغیرهای مختلف، از آزمونهای T-Test و آنوای یکطرفه (همراه با آزمونهای تعقیبی) در سطح معنی داری کمتر از 0/05 بهره گرفته شد.
یافته هادر زمینه پاسخگویی، بیشترین و کمترین درصد در رده عالی بترتیب به موارد اهمیت به حضور سروقت در درمانگاه (38.2 %) و توجه به فعالیت دانشجویان در طول دوره (10/1 %)، در رده خوب، به پاسخگویی مناسب به سوالات دانشجویان (43/8 %) و تلاش در جهت آموزش به دانشجویان ضعیف در کار بالینی (23/6 %) و در رده متوسط به توجه به فعالیت دانشجویان در طول دوره (37/1 %) و اهمیت به رعایت پوشش مناسب دانشجویان (13/5%) اختصاص داشت. اختلاف معنی داری بین جنس و محل تحصیل (روزانه-پردیس) وجود نداشت (0/91p=). دانشجویان سال آخر نمره کمتری به اساتید داده بودند (0/003p=). دانشجویان از اساتید بخش رادیولوژی دهان، فک و صورت رضایت بیشتری داشتند (0/001p<).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می گردد دانشگاه های علوم پزشکی جهت نهادینه کردن پاسخگویی اساتید، در برنامه های آموزشی و فرهنگی خود تدابیربیشتری بیندیشند.
کلید واژگان: پاسخگویی, هیات علمی, درمانگاه های آموزشی, دانشجویان دندانپزشکیBACKGROUND AND OBJECTIVEFaculty members are an important member of higher education and have an important role to play in achieving educational goals. Therefore, their interaction with learners is important, such as dental training clinics. The purpose of this study was to evaluate the responsiveness of faculty members of dental school in Babol University of Medical Sciences.
METHODSThis study was performed on 89 dental students trained in the clinics of Babol University of Medical Sciences in 2019. Data collection tool was a researcher-made questionnaire using valid scientific sources, including demographic characteristics, and 18 questions about how teachers and students responded on Likert 5 (i.e. excellent to very poor). The content validity index and reliability coefficient were 89.2 and 0.85. Data analyzed by SPSS21 software applying T-test and One-way ANOVA less than 0.05 Significance level.
FINDINGSThe highest and the lowest accountability percentages in the excellent category were respectively related to the importance of time in the clinic (38.2%) and attention to student activity during the course (10.1%). These percentages in the good category were related to the response to students' questions (43.8%) And trying to teach poor students in clinical work (23.6%). Also, in the moderate class considering students' performance during the course (37.1%) and the importance of proper student dressing (13.5%). There was no significant difference between gender and place of study (P=0.91). The final year students had a lower score for the teachers (P=0.003). Students were more satisfied with oral, maxillofacial radiology teachers (P <0.001).
CONCLUSIONBased on the results, it is suggested that the university of medical sciences, authorities implement educational and cultural correspondence for teaching accountability to professors.
Keywords: Accountability, Faculty, Educational Clinics, Dentistry Students -
در نوشتار حاضر به بررسی تاثیر کنترل کننده ی فازی نوع 2 بازه یی در میراگر جرمی فعال در کنترل لرزه یی ساختمان با در نظر گرفتن اثر اندرکنش خاک و سازه پرداخته شده است. مهم ترین محدودیت سیستم های فازی رایج، عدم توانایی در لحاظ کردن عدم قطعیت در قوانین فازی است. سیستم های فازی نوع 2، قادر به لحاظ کردن این عدم قطعیت در بارگذاری و رفتار سازه یی هستند. در پژوهش حاضر، برای ارزیابی تاثیر جنس خاک در رفتار سازه و کنترل کننده، از 3 ساختمان 5، 11 و 15 طبقه ی برشی استفاده شده است. سازه های مذکور تحت اثر 6 زلزله قرار گرفتند و پاسخ های آن ها محاسبه شد. پاسخ ها در دو حالت با و بدون در نظر گرفتن اندرکنش خاک و سازه به دست آمد. نتایج نشان داد که لحاظ کردن اثر خاک در محاسبات، تاثیر به سزایی در پاسخ های سازه دارد. همچنین پاسخ های سازه در خاک نرم، کاهش قابل توجهی پیدا کرده و تاثیر کنترل کننده افزایش یافته است.
کلید واژگان: کنترل سازه, میراگر جرمی, اندرکنش خاک و سازه, تحریک لرزه یی, کنترل کننده ی فازی نوع 2 بازه یی, سازه ی بلندThis study focuses on the application of Interval type 2 fuzzy logic controller (IT2FLC) in an active tuned mass damper (ATMD) for the purpose of decreasing structural response under different types of earthquake excitations with and without considering Soil-Structure Interaction (SSI) effects. One of the main shortcomings of the type 1 fuzzy logic systems is their inability to consider uncertainty in fuzzy rule base data. Interval type 2 fuzzy logic system has the ability to handle this problem. It also takes into account the uncertainty in loading and structural behavior. To evaluate the efficiency of the proposed control method (Interval type 2 fuzzy logic control method), three realistic shear buildings (five, eleven, and fifteen stories), were used. ATMD was placed on the top floor of the eleven story shear building. These buildings were analyzed under different time history records, including Hachinohe, El Centro and Kern-County earthquakes, as far field ground motions and Coalinga, Kobe and Northridge earthquakes as near field ground motions. The results obtained by the proposed control method were compared with those of uncontrolled structure, structure with tuned mass damper (TMD), and structure with ATMD with type 1 fuzzy logic controller. Numerical results indicated that Interval type 2 fuzzy logic controllers used in ATMD are very effective in reducing the structural response under the effect of different base excitations. The comparison of time history responses for type 1 fuzzy logic controller and Interval type 2 fuzzy logic controller also shows that the displacement response obtained using Interval type 2 fuzzy logic controller is smaller and smoother than, those obtained by type-1 fuzzy logic controller. In the view of the external control force needed to reduce the building response, the magnitude of the control force in Interval type 2 fuzzy logic controller is little more than those needed for type 1 fuzzy logic controller with the average about 8 percent. In case of considering SSI effects, the results show that the soil properties have important effects on the uncontrolled response of the building. In addition, it can be understood from the results that considering SSI can improve the efficiency of ATMD with IT2FLC in the case of suppressing the structural responses.
Keywords: S?T?R?U?C?T?U?R?A?L C?O?N?T?R?O?L, A?C?T?I?V?E T?U?N?E?D M?A?S?S D?A?M?P?E?R, S?O?I?L-S?T?R?U?C?T?U?R?E I?N?T?E?R?A?C?T?I?O?N, E?A?R?T?H?Q?U?A?K?E E?X?C?I?T?A?T?I?O?N, H?I?G?H-R?I?S?E B?U?I?L?D?I?N?G -
استفاده از فناوری سنجش از دور اغلب موجب کاهش هزینه و افزایش دقت و سرعت شده و روز به روز بر اهمیت این فناوری در راستای توسعه پایدار افزوده می شود. از این رو در تحقیق حاضر امکان استفاده از نسبت های باندی و تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی با انگیزه دستیابی به مدلی مناسب برای پایش و مطالعه پوشش گیاهی منطقه نیشابور و بررسی رابطه پراکنش پوشش گیاهی با خصوصیات خاک مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان داد که نسبت های باندی و آنالیز مولفه های اصلی نسبت به اغلب تک باندها در مطالعه و تفکیک پدیده های منطقه مورد مطالعه از قابلیت بالاتری برخوردار هستند. همچنین شاخص های مختلف در شرایط منطقه مذکور نتایج متفاوتی را ارائه می دهند، به طوری که شاخص ها با بالاترین ضریب تبیین در آشکارسازی پوشش گیاهی منطقه نقش مهمی ایفا می کنند. از طرفی روش های به کارگرفته شده بر اساس تفکیک کاربری برای مطالعه تغییرپذیری پوشش منطقه مورد مطالعه نتایج بهتری را ارائه می دهند.
Remote sensing techniques are known as very useful methods for studying land use management in arid and semi arid areas, where undeveloped soils are dominant. These techniques can be used for determining different environmental characteristics including soil and vegetations. In this study ETM+ band ratios and Principal component analysis (PCA) were used for monitoring of vegetation cover and its disparity in relation to soil characteristics. Neyshabour area was selected as the study area. The results showed that using of vegetation indices and PCA increased regression coefficients for the model. It was also found that when the analysis is restricted to more homogenous areas, the regression coefficients were improved significantly. It was also concluded that it is possible to develop some statistical models for using of ETM+ images for monitoring vegetation cover in arid areas which are covered dispersedly
-
استفاده بهینه از ضایعات کشاورزی بعلت بازیافت و امکان تولید مواد با ارزش افزوده، مزایای اقتصادی و اکولوژیکی فراوانی را دارا می باشد. استفاده از روش بیولوژیکی به منظور تجزیه ضایعات کشاورزی روشی جدید برای بهبود قابلیت هضم این مواد و تسهیل تجزیه توسط سایر میکروارگانیسم ها می باشد. دراین مطالعه قابلیت تجزیه زیستی چندین گونه و همچنین جدایه از جنس تریکودرما روی کاه و کلش گندم انجام شد. دو هفته پس از تلقیح حدایه ها به کاه وکلش، خشک کردن آنها در دمای 75 درجه سانتی گراد، نمونه ها را وزن کرده و کاهش فیبرهای شوینده اسیدی (ADF) و فیبرهای شوینده خنثی (NDF) برای هر نمونه در اثر رشد قارچ در مقایسه با نمونه شاهد بررسی گردید. نتایج نشان داد که تجزیه زیستی ضایعات گیاهی به گونه قارچی و حتی جدایه آن بستگی دارد. NDF و ADF کاه و کلش گندم توسط گونه های تریکودرما ریسه ای، لانگی براچیاتوم بیشتر از سایر گونه ها کاهش یافت. بطور کلی کاهش NDF ضایعات کشاورزی توسط قارچ نسبت به ADF بیشتر بود. اگرچه تریکودرما ریسه ای مقدار ADF کاه و کلش گندم را کاهش بیشتری داد. بنابراین برای بهبود قابلیت هضم و همچنین کوتاه نمودن مدت زمان کمپوست سازی، تیمارکردن کاه وکلش و بقایای گندم با قارچ تریکودرما و بویژه گونه های ریسه ای و لانگی براچیاتوم می تواند از کارآیی بهتری برخوردار باشد.
کلید واژگان: بقایای گندم, فیبرهای شوینده اسیدی, فیبرهای شوینده خنثی, قارچEfficient use of agricultural wastes due to their recycling and possible production of cost effective materials, have economic and ecological advantages. A biological method used for degrading agricultural wastes is a new method for improving the digestibility of these materials and favoring the ease of degradation by other microorganisms. This research was carried out to study the possible biodegradation of wheat straw by different species and isolates of Trichoderma fungi. Two weeks after inoculation of wheat straw by different isolates, oven drying in 75◦C, the samples were weighted and (Acid Detergent Fiber) ADF and NDF (Neutral Detergent Fiber) reductions of each sample under influence of fungal growth were compared with their controls. The results showed that biodegradation of wheat straw were closely related to fungi species and also its isolates. The Reductions in NDF and ADF of wheat straw by T. reesei and T. longibrachiatum were more pronounced compared to others, although T. reesei was superior in ADF of wheat straw reduction. It is concluded that for improving in digestibility and also shortening the timing of composting process, it is recommended to treat the wheat straw with Trichoderma fungi and especially with T. reesei and T. longibrachiatum that performed well and had excellent efficiencies
-
Background:
Restenosis after percutaneous revascularization is a troublesome endpoint, and the role of inflammation is well-accepted in the restenosis process. To predict this untoward result, an investigation of acute phase reactants has been applied. In this study, we tried to find the predictive role of pre- and post-intervention C-reactive protein (CRP) levels for clinical restenosis rates in a 6 month follow-up.
Methods:
Having been selected in a non-ranhaomized double-blind clinical trial,seventy-four patients underwent percutaneous coronary intervention (PCI) for a single non-occlusive coronary stenosis.The plasma CRP level was measured just before the procedur and 24 hours afterwards.Patients with acute MI, multi-vessel PCI, previous PCI or CABG and some other situations that could affect acute phase reactants were excluded.
Results:
There was no significant relation between the pre-intervention CRP level and the restenosis rate or the clinical signs of restenosis (MI, angina pectoris and ECG changes). It was the same for 24 hours post-PCI CRP level; however, the restenosis rate was significantly related to the ratio of CRP levels at pre- and post-PCI (P: 0.004).
Conclusion:
The ratio of pre- and post-PCI CRP levels could have a predictive role for restenosis after PCI
Keywords: C-REACTIVE PROTEIN (CRP) . CORONARY RESTENOSIS. PERCUTANEOUS CORONARY INTERVENTION (PCI)
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.