به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

m. kermani

  • هادی نیک نژاد، مهدی فرزادکیا*، علی اسرافیلی، مجید کرمانی
    زمینه وهدف

    2 و 4 دی نیتروفنل در فاضلاب صنایع شیمیایی و پتروشیمی و همچنین در مقادیر کمتر در فاضلاب شهری و کشاورزی یافت می شود. آلودگی آب آشامیدنی به این آلاینده سبب سمیت، مشکلات بهداشتی و طعم و بو می گردد. هدف از این پژوهش بررسی حذف 2 و 4 دی نیتروفنل توسط جاذب لجن خشک شده و لجن اصلاح شده با کلراید کلسیم است.

    روش بررسی

    ابتدا لجن در دمای °C 60 خشک شد و برای بهبود ظرفیت جذب از  CaCl2استفاده شد. نتایج حذف 2 و 4 دی نیتروفنل توسط دستگاه HPLC در طول موج nm 360 به صورت ناپیوسته با تغییر فاکتورهای موثر نظیرpH ، غلظت اولیه آلاینده، زمان تماس و دوز جاذب حاصل شد.

    یافته ها

     pH بهینه جذب برای هر دو جاذب معادل 7 به دست آمد. غلظت بهینه ترکیب 2 و 4 دی نیتروفنل mg/L 10 بود. بررسی ها نشان داد که میزان حذف آلاینده توسط جاذب لجن خشک شده و اصلاح شده در دوزg  1/5 از 72/6 به 86 درصد افزایش یافت. مطالعات سینتیک جذب، تبعیت از مدل شبه درجه دوم در هر دو جاذب را آشکار ساخت. داده های ایزوترم نیز نشان داد جذب این آلاینده بر روی هر دو جاذب با مدل فروندلیچ سازگار است.

    نتیجه گیری

     نتایج مطالعه نشان داد کارایی لجن اصلاح شده نسبت به اصلاح نشده در حذف 2 و 4 دی نیتروفنل کارایی بیشتری دارد که سبب کاهش مصرف جاذب می شود و از این جاذب می توان به عنوان جایگزینی ارزان قیمت و کارامد در حذف این ترکیب فنلی استفاده نمود.

    کلید واژگان: جذب, لجن خشک شده, 2 و 4 دی نیتروفنل, ایزوترم جذب
    H. Niknejad, M. Farzadkia*, A. Esrafili, M. Kermani
    Background and Objective

    2,4 dinitrophenol is observed in sewage produced from chemical and petrochemical industries. Contamination of drinking water with these pollutants causes toxicity, health problems and change in taste and odor. The present study was developed to evaluate the efficiency of removal 2,4-DNP through dried sludge adsorbent and modified calcium chloride sludge adsorbent.

    Materials and Methods

    At first, sludge was dried at temperature of 60 °C. Next, CaCl2 was used to improve adsorption capacity. The removal efficiency of 2,4 dinitrophenol were determined by HPLC at wavelength of 360 nm. The effects of influencing factors including pH, initial pollutant concentration, contact time, and adsorbent dose were examined.                            

    Results

    The optimum pH of adsorption for both adsorbents was found to be 7. The optimum concentration of 2,4-DNP was 10 ppm. The results obtained from the present research showed that the removal of the contaminant using dried and modified sludge sorbent was increased from 72.6% to 86% at a dosage of 1.5 g. The adsorption kinetics were fitted with the pseudo second order kinetics model for both adsorbents. The isotherm data also showed that the adsorption of this pollutant on both adsorbents is fitted with the Freundlich model.

    Conclusion

    Results obtained from the present study indicated that the efficiency of the modified sludge ash is more than the non-modified sludge in 2,4 dinitrophenol removal. This can reduce adsorbent consumption in industrial treatment plants.

    Keywords: Absorption, Dry sludge, 2, 4 denitrofenol, Adsorption isotherms
  • سودا فلاح، مجتبی یگانه، علی اسرافیلی، علی آذری، احسان احمدی، هاله ترهنده، مجید کرمانی*
    زمینه و هدف
    فعالیت صنایع مختلف موجب تولید طیف وسیعی از آلاینده ها و ترکیبات سمی می شود. از جمله این ترکیبات می توان به کاتکول اشاره کرد که یک ترکیب آلی حلقوی با سمیت بالا و مقاوم در برابر تجزیه است. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی کارایی کربن فعال پودری مغناطیسی شده با نانو ذرات اکسید آهن در حذف کاتکول از محلول های آبی به روش سطح پاسخ است.
    روش بررسی
    روش هم ترسیبی به منظور سنتز کربن فعال پودری مغناطیسی مورد استفاده قرار گرفت و خصوصیات آن با آنالیزهای SEM و XRD بررسی شد. سپس تاثیر پارامترهایی چون pH، زمان تماس، دوز جاذب، غلظت اولیه کاتکول، دما بر روی کارایی فرایند جذب براساس روش سطح پاسخ (باکس بانکن) مورد بررسی قرار گرفت. غلظت باقیمانده کاتکول با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا در طول موج nm  275 اندازه گیری شد.
    یافته ها
     نتایج حاصل نشان داد حداکثر کارایی فرایند جذب در غلظت mg/L 20،  pHبرابر با 3، زمان تماس min 90 و در دمای ºC 25 و دوز جاذب g/L 1/5حاصل شد. بررسی ایزوترم و سینتیک نشان داد که داده های تجربی فرایند جذب کاتکول به ترتیب با مدل لانگمویر و شبه درجه دوم همبستگی دارد. مطالعه ترمودینامیک واکنش نیز بیانگر اگزوترمیک و خود بخودی فرایند است.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان دادند که فرایند جذب با استفاده از کربن فعال پودری مغناطیسی شده با نانوذرات اکسید آهن در pH اسیدی راندمان بهتری دارد. در نتیجه فرایند مورد مطالعه به عنوان یک روش موثر، سریع و ارزان برای حذف کاتکول از محلول های آبی پیشنهاد می شود که با توجه به زمان اندک واکنش، از لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه است.
    کلید واژگان: جذب سطحی, کاتکول, کربن فعال پودری مغناطیسی شده, نانوذرات اکسید آهن, روش سطح پاسخ
    A Esrafili, A Azari, E Ahmadi, H Tarhandeh, M Kermani*, M Yegane, S Fallah
    Background and Objective
    The activities of various industries produce a wide range of pollutants and toxic compounds. One of these compounds is the catechol, a cyclic organic compound with high toxicity and resistant to degradation. Therefore, the purpose of this study was to investigate efficiency of powder activated carbon magnetized with Fe3O4 nanoparticles in the removal of catechol from aqueous solutions by response surface methodology.
    Materials and Methods
    The co-precipitation method was used to synthesize magnetic powder activated carbon and its properties were analyzed by SEM and XRD analysis. Then, the effect of the parameters such as pH, contact time, absorbent dose, initial concentration of catechol and temperature on the efficiency of adsorption process were investigated using a response surface methodology (Box–Behnken). The residual concentration of catechol was measured by HPLC at 275 nm.
    Results
    The results showed that the maximum efficiency of the adsorption process was obtained at concentration of 20 mg/L, pH=3, contact time 90 minutes, at 25 °C and absorbent dose of 1.5 g/L. The study of isotherm and kinetics showed that the experimental data of the catechol adsorption process correlated with the Langmuir and pseudo-second order models, respectively. Thermodynamic study of the reaction also expresses the Exothermic and Spontaneous process.
    Conclusion
    The results showed that the adsorption process using powder activated carbon magnetized with Fe3O4 nanoparticles at acidic pH had better efficiency. As a result, the studied process as an effective, rapid and inexpensive method for removal of catechol from aqueous solutions is proposed. Due to its short reaction time, it is economically affordable process.
    Keywords: Adsorption, Catechol, Magnetic powder activated carbon, Iron oxide nanoparticles, Response surface method
  • مجید کرمانی، مهدی فرزادکیا، علی اسرافیلی، یوسف دادبان شهامت، سودا فلاح جوکندان*
    زمینه و هدف
    کاتکول یکی از ترکیبات معمول در فاضلاب صنایعی مانند صنایع نفت و پتروشیمی، تولید آفت‫کش‫ها و غیره است. تخلیه فاضلاب این صنایع منجر به بروز مسمومیت ارگانیسم‫های آبزی و اثرات نامطلوب بر محیط زیست می‫شود. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین اثرات تغییرات سمیت کاتکول قبل و بعد از فرایند ازن‫زنی کاتالیزوری، با روش آزمون زیستی توسط دافنیا مگنا انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه از نوع کاربردی می‫باشد که طی آن، سمیت کاتکول و محصولات حاصل از تجزیه آن طی فرایند ازن زنی کاتالیزوری با استفاده از روش آزمون زیستی تعیین شد. ابتدا محلول استوک با غلظت mg/l 250 تهیه شد و پس از آن 10 نمونه که به ترتیب حاوی 0 (شاهد)، 5/0، 1، 3، 6، 12، 25، 50، 75 و 100 درصد حجمی از محلول اولیه بودند، تهیه گردید. سپس نمونه های اولیه، از محلول خروجی راکتور در درصد های حجمی مشابه تهیه شد. بر اساس روش استاندارد تعداد 10 عدد نوزاد دافنیامگنا به نمونه های تهیه شده اضافه گردید و مشاهده نمونه ها بعد از 24، 48، 72 و 96 ساعت انجام شد. در نهایت LC50 و واحد سمیت (TU) با استفاده از آنالیز پروبیت محاسبه گردید.
    یافته ها
    بر اساس نتایج مشخص گردید که LC50 (24 ساعته) پساب خام با غلظت اولیه mg/L 250 کاتکول، پس از 60 دقیقه تصفیه ازml/100 ml 30/13 به ml/100 ml 9/33 رسید و به تبع آن واحد سمیت نیز از 51/7 واحد (TU) به 9/0 واحد کاهش یافت؛ به طوری که سمیت 88 درصد تنزل پیدا کرد. در نهایت میزان سمیت پساب تصفیه شده در فرایند ازن‫زنی کاتالیزوری جهت تجزیه کاتکول کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    آزمون زیستی جهت ارزیابی پتانسیل سمیت کاتکول جهت تخلیه آن به آب های سطحی روشی ساده و موثر می‫باشد. بر اساس آزمون زیستی توسط دافنیامگنا، فرایند ازن زنی کاتالیزوری قادر است که سمیت کاتکول را از طریق تجزیه این ترکیب و شکستن آن به محصولات دیگری کاهش دهد.
    کلید واژگان: کاتکول, سمیت, فرایند ازن زنی کاتالیزوری, آزمون زیستی, دافنیامگنا
    M Kermani, M Farzadkia, A Esrafili, Y Dadban Shahamat, S Fallah Jokandan*
    Background & objective
    Catechol is one of the most common compounds in the industrial wastewater including oil and petrochemical, pesticides industries. The drainage of these industries leads to aquatic organisms poisoning and adverse effects on the environment. Therefore, this study aimed to evaluate the effects of catechol toxicity changes before and after the catalytic ozonation process by Daphnia Magna bioassay.
    Methods
    This study is an applied research in which the toxicity of catechol and its products from degradation was evaluated by bioassay method during the Catalytic ozonation process. First stock solution was prepared at concentration of 250 mg/l followed by preparation of 10 samples that each contained 0 (control), 0.5, 1, 3, 6, 12, 25, 50, 75 and 100% of volume of primary solution. Initial samples were prepared from reactor effluent in the same volume. Based on the standard method, 10 Daphnia infants were added to prepared samples. Samples were evaluated after 24, 48, 72 and 96 hours. Finally, lethal concentration (LC50) and toxic units (TU) were calculated using probit analysis.
    Results
    According to the results, LC50 (24 hours) of raw effluent with an initial concentration of 250 mg / L of catechol increased from 13.30 ml/100 ml to 33.9 ml/100 ml after 60 minutes treatment. Consequently, the toxicity unit decreased from 7.51 TU to 0.9 TU which means that the toxicity dropped by 88%. Finally, the toxicity of treated effluent decreased during catalytic ozonation process to degradation of catechol.
    Conclusion
    Bioassay is a simple and effective way to evaluate the toxicity potential of Catechol to discharge it to surface water. Based on the bioassay by Daphnia Magna, Catalytic ozonation process is able to reduce the toxicity of catechol by degradation this compound and breaking into other products.
    Keywords: Catechol, Toxicity, Catalytic Ozonation Process, Bioassay, Daphnia Magna
  • زهرا رحمانی، مجید کرمانی، میترا غلامی*، نیاز محمد محمودی
    مقدمه

    رنگزاهای کاتیونی و راکتیو از جمله رنگزای کاتیونی بنفش16 و راکتیو قرمز 120 کاربردهای بسیار زیادی در صنایع مختلف از قبیل صنایع نساجی، چرم سازی، الیاف کنف (گونی بافی)، صنایع غذایی دارند. این مطالعه به منظور بررسی میزان تجزیه رنگزای کاتیونی بنفش 16 و راکتیو قرمز 120 توسط فرایندهای UV و UV/H2O2 انجام شد.

    روش بررسی

    فرایند فتولیز با استفاده از یک فتوراکتور مجهز شده به یک لامپ کم فشار بخار جیوه (طول موج کوتاه) و با توان 55 وات در مقیاس آزمایشگاهی با تاکید بر اثرات انواع پارامترهای موثر بر روی روند رنگ بری و راندمان تخریب رنگزا انجام گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان می دهند که تابش امواج UV به تنهایی قادر به حذف کامل رنگزاهای مذکور نبوده و نیاز به کابرد روش تلفیقی UV/H2O 2 می باشد. همچنین مشاهده شد که با افزایش میزان پراکسید هیدروژن راندمان حذف افزایش یافته و این روند افزایشی تا میزان مشخصی از H2O 2 می باشد. راندمان حذف در محیط های اسیدی بیشترین مقدار را داشته و همچنین با افزایش میزان غلظت رنگزا راندمان حذف کاهش می یابد. انرژی الکتریکی مصرفی (EE/O) به منظور رنگزدایی محلول محاسبه شده است.

    نتیجه گیری

    به طور کلی می توان نتیجه گرفت که کاربرد روش فتوشیمیایی(UV/H2O 2)به منظور حذف هر رنگزاهای کاتیونی بنفش 16 و راکتیو قرمز 120 بسیار مناسب بوده و از راندمان حذف بالایی برخوردار می باشد.

    کلید واژگان: اکسیداسیون فتوشیمیایی پیشرفته, کاتیون بنفش 16, راکتیو قرمز 120, صنایع نساجی, فاضلاب
    Z. Rahmani, M. Kermani, M. Gholami, Nm Mahmoodi
    Introduction

    Basic and reactive dyes such as basic violet16 and Reactive Red 120 have most common in different industries such as textile, leather and food industry. The degradation of basic violet and Reactive Red 120 by means of UV/H2O2 processes was investigated in the current study.

    Methods

    photolysis process was accomplished in a laboratory-scale batch photoreactor equipped with an 55 W immersed-type low-pressure mercury vapor lamp(UVC) with emphasis on the effect of various parameters on decolouration and degradation efficiency.

    Results

    The results showed that radiation of UV alone cannot remove dyes completely and needs to accompany with UV/H2O2 process for getting best results. According to the obtained results, the removal efficiency increased with increasing H2O2concentration until especial concentration of H2O2and decreasing the initial dye concentration. Mean while, the electrical energy (EE/O) for decolorization of solution was calculated.Concclusion: It is concluded that the application of UV/H2O2 process for degradation of basic violet 16 and reactive red 120 was suitable and have a high removal efficiency.

    Keywords: Advanced oxidation processes, Basic violet 16, Reactive red 120, Textile industry, wastewater
  • سمیه گلباز، مهدی فرزادکیا*، مجید کرمانی
    هدف

    در دهه های اخیر شهر تهران بدلیل رشد بیش از حد جمعیت، افزایش بسیار زیاد وسایل نقلیه و نیز تجمع و تمرکز شدید صنایع با بحران های زیست محیطی گوناگون از جمله آلودگی هوا دست به گریبان است. بر این اساس پایش آلاینده ها و تعیین مستمر کیفیت هوای این کلان شهر به منظور تدوین برنامه های کنترل آن، ضروری به نظر می رسد.

    روش بررسی

    در این تحقیق شاخص کیفیت هوا از طریق درون یابی بین غلظت آلاینده ها برای پنج آلاینده معیار یعنی CO، NO2، SO2، PM10، O3 هوای شهر تهران در سال 1387 محاسبه شد و بر مبنای جدول استاندارد کیفیت بهداشتی هوا در گروه های خوب، متوسط، غیر بهداشتی برای گروه های حساس، غیربهداشتی، بسیارغیربهداشتی و خطرناک طبقه بندی گردید.

    یافته ها

    نتایج این تحقیق نشان داد که در سال 1387، 43 روز کیفیت هوا از حد استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا کمتر شد و در323 روز دیگر از حد استاندارد (AQI >100) تجاوز کرده است که به ترتیب 40 درصد غیر بهداشتی برای گروه های حساس، 27 درصد بسیار غیربهداشتی و 21 درصد غیربهداشتی بوده است. در فصل تابستان، ازن و در فصل زمستان، منوکسیدکربن به عنوان آلاینده مسئول شناخته شدند. همچنین ماه های تیر و مرداد به ترتیب با میانگین شاخص های 204 و 214 آلوده ترین ماه های سال بودند.

    نتیجه گیری

    مقایسه نتایج این تحقیق با مطالعات سنوات گذشته نشان داد که کیفیت هوای شهر تهران بهبود نیافته و در وضعیت بسیار وخیمی از نظر حفظ سلامتی افراد جامعه، بخصوص گروه های حساس قرار دارد.

    کلید واژگان: آلودگی هوا, شاخص کیفیت هوا, آلاینده مسئول, تهران
    S. Golbaz, M. Farzadkia, M. Kermani
    Background And Aims

    In recent years, because of excessive population growth, increasing of vehicles and developing of the industries, Tehran has been encountered with serious environmental crisis, such as air pollution. So, for setting the control programs, air pollution monitoring and determination of Tehran air quality are necessary

    Methods

    In the present study, Tehran air quality index (AQI) was calculated based on the five criteria pollutants levels (O levels in 1387 and with regarding to the national air quality standards for each pollutant categorized as good, moderate, unhealthy for sensitive groups, unhealthy and very unhealthy.

    Results

    The results of this research showed that in 2008-2009, with attention to United State environmental protection agency standards, in 43 days, air quality index was calculated lower than 100 and in the other 323 days, air quality index was higher than 100, that unhealthy for sensitive groups, very unhealthy and unhealthy was 40%, 27% and 21%, respectively. Also, in the summer, ozone and in the winter, carbon monoxide was determined as the pollutant responsible for the highest index value that is called the ''critical'' pollutant. The most polluted months with the average index of 204 and 214 were occurred in Tir (22 June to22 July) and Mordad (23 July to 22 August), respectively.

    Conclusion

    comparison of the results of this study with others can be found that Tehran air quality did not improved and is in the very serious situation with regarding to public health, especially for sensitive groups. 3, PM10, SO2, NO2 and CO) through linear interpolation based on these

سامانه نویسندگان
  • دکتر مجید کرمانی
    دکتر مجید کرمانی
    استاد گروه مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی ایران، Iran university of Medical Sciences
  • دکتر مهدی کرمانی
    دکتر مهدی کرمانی
    دانشجوی دکتری مدرس و عضو شورای پژوهش دانشگاه علمی کاربردی استان قم،رشته علوم و فناوری مواد غذایی، دانشگاه جامع علمی کاربردی، تهران، ایران
  • مرتضی کرمانی
    مرتضی کرمانی
    (1401) دکترای حرفه‌ای(پزشکی و پیراپزشکی) پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شاهرود
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال