به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

m. r. ashrafzadeh

  • مرضیه مرادی، محمدرضا اشرف زاده*، رسول خسروی، علی اصغر نقی پور

    گونه های تخصصی ساکن مناطق مرتفع کوهستانی، در مقایسه با گونه های ساکن مناطق کم ارتفاع، با تهدیدهای بیشتری به واسطه تخریب یا تکه تکه شدن زیستگاه و تغییرات اقلیمی مواجه هستند. کبک دری خزری، از گونه های دارای آشیان بوم شناختی تخصصی و شاخص مناطق کوهستانی مرتفع است. علیرغم حساسیت بالای این گونه به تغییرات زیستگاهی و نقش آن به عنوان یک گونه چتر و یا پرچم در مناطق کوهستانی، اطلاعات اندکی در زمینه بوم شناسی این گونه وجود دارد. در پژوهش حاضر، با استفاده از 262 داده حضور و 10 متغیر محیطی و انسانی و در چهارچوب یک رویکرد تلفیقی حاصل از پنج الگوریتم مدلسازی، پراکنش جغرافیایی این پرنده در ایران پیش بینی شد. بر اساس مدل تلفیقی، در حدود 96527/4 کیلومتر مربع (حدود 5/8 درصد) از گستره کشور به عنوان زیستگاه مطلوب کبک دری شناسایی شد. متغیرهای ناهمواری سطح زمین (30/02 درصد)، میانگین دمای سالیانه (29/61 درصد)، ارتفاع (18/57 درصد)، و شاخص هم دمایی (14/14 درصد) بیشترین مشارکت را در مدل سازی داشتند. به ترتیب، حدود 16/04 و 23/13 درصد از گستره زیستگاه های مطلوب با مناطق شکار ممنوع و مناطق حفاظت شده هم پوشی داشت. پیشنهاد می شود اقدامات حفاظتی کارآمد، با تمرکز بر تهدیدهای احتمالی ناشی از فعالیت های انسانی از جمله توسعه زیرساخت های گردشگری، احداث جاده ها، چرای بی رویه و شکار غیرقانونی، انجام شود.

    کلید واژگان: کبک دری, مدل پراکنش گونه ای, آشیان بوم شناختی, رویکرد مدلسازی تلفیقی, مناطق حفاظت شده
    M. Moradi, M. R. Ashrafzadeh*, R. Khosravi, A. A. Naghipour

    Specialized species living in high mountain areas face more threats compared to species living in low altitudes, primarily due to habitat destruction or fragmentation and climate change.The Caspian snowcock is a  species with a specialized ecological niche and serves as an indicator of mountain ecosystems. Despite the high sensitivity of this species to habitat changes and its role as an umbrella or flagship species in mountainous areas, there is a scarcity of data on the ecology of this species. In the current study, we predicted the geographical range of this bird using 262 presence localities and 10 environmental and anthropogenic variables within an ensemble framework, resulting from five modeling algorithms. Based on the ensemble model, about 96527.4 km2 (5.8%) of the country was identified as a suitable habitat for the Caspian snowcock. Potential habitats of the species appeared to be strongly influenced by topographical roughness (30.02), average annual temperature (29.61), altitude (18.57), and isothermality (14.14). About 16.04% and 23.13% of the predicted suitable range overlapped with no-hunting  and protected areas. It is suggested that effective conservation measures should be taken by focusing on the possible threats caused by human activities, including the development of tourism infrastructure, road networks, overgrazing, and poaching.

    Keywords: Snowcock, Species distribution model, Ecological niche, Ensemble modeling, Protected areas
  • کمال الدین شهبازی نسب، محمدرضا اشرف زاده*، علیرضا محمدی

    ترس انسان از گوشتخواران بزرگ جثه می تواند بر تمایل انسان جهت به اشتراک گذاشتن سیمای سرزمین با این گونه ها تاثیر بگذارد. همچنین، ترس این پتانسیل را دارد که بر فرآیندهای تصمیم گیری و اجرای مداخلات و اقدامات مدیریتی تاثیرگذار باشد. افرادی که از گوشتخواران بزرگ جثه می ترسند، مخالفت بیشتری با حفاظت از این گوشتخواران نشان می دهند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر بر ترس جوامع محلی نسبت به خرس قهوه ای در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شد. به منظور بررسی نگرش جوامع محلی نسبت به خرس قهوه ای پرسشنامه ای تخصصی طراحی و اندازه نمونه با استفاده از فرمول کوکران با تعداد 332 نفر تعیین شد. برای ارزیابی آسیب پذیری جوامع محلی در برابر خرس قهوه ای از روش تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شد. بر اساس نتایج، دانش ناکافی جوامع درباره خرس منجر به ترس و تغییرات رفتاری در مواجهه با این گونه می شود. تلاش در راستای کاهش ترس جوامع محلی از خرس از مواردی است که باید بر آن تمرکز شود. به منظور کاهش تعارض بین انسان و خرس، توصیه می شود در کنار سایر اقدامات مدیریتی به طور جدی به افزایش دانش و آگاهی جوامع محلی در مورد ویژگی های رفتاری خرس ها توجه شود.

    کلید واژگان: نگرش, گوشتخواران بزرگ جثه, خرس قهوه ای, تعارض انسان- خرس, زاگرس مرکزی
    K. Shahbazinasab, M. R. Ashrafzadeh*, A. Mohammadi

    Human fear of large carnivores can affect human willingness to share the landscape with these species. Also, fear has the potential to influence decision-making processes and the implementation of management interventions. People who fear of large carnivores show more opposition to protect these carnivores and are more likely to support killing them. This study was conducted to investigate the factors affecting the fear of local communities toward brown bears in Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province. In order to find out the attitude of the local communities towards the bear, a specialized questionnaire was designed and the sample size was estimated at 332, using Cochran's formula. Social network analysis was used to assess the vulnerability of local communities towards brown bears. Based on the results, inadequate knowledge of local communities about bears leads to fear and behavioral changes, when facing this species. Efforts to reduce the human fear of bears should be focused on communication with local people. In order to reduce the conflict between human and bears, it is recommended to increase knowledge and awareness of local communities about the brown bear behavior along with other management measures.

    Keywords: Attitude, Large carnivores, Brown bear, Human- bear conflict, Central Zagros
  • محمدرضا اشرف زاده*، زهرا شجاعی، فردین شالویی، علی اصغر نقی پور، مریم حیدریان

    لاک پشت ها در معرض تهدیدترین گروه آرایه شناختی در میان خزندگان هستند. با این وجود، دانش چندانی در زمینه پاسخ این گروه از موجودات در برابر تغییرات اقلیمی وجود ندارد. این پژوهش، با هدف ارزیابی پیامدهای تغییر اقلیم بر پراکنش جغرافیایی لاک پشت برکه ای خزری (Mauremys caspica) انجام شد. به این منظور، از رویکرد مدل سازی اجماعی شامل شش مدل شبکه عصبی مصنوعی، روش تعمیمی تقویت شده، مدل خطی تعمیم یافته، تحلیل ممیزی انعطاف پذیر، جنگل تصادفی و رگرسیون چند متغیره تطبیقی استفاده شد. پیش بینی پراکنش زیستگاه های مطلوب اقلیمی گونه مورد مطالعه بر اساس مدل گردش عمومی MRI-CGCM3 و چهار سناریوی افزایش گازهای گلخانه ای (RCP) برای سال 2070 صورت گرفت. بر اساس یافته ها، سطح زیستگاه مطلوب اقلیمی گونه مورد مطالعه در حدود 5/835941 کیلومتر مربع (حدود 8/73 درصد) از کل منطقه مورد مطالعه برآورد شد. مجموع بارندگی سالیانه (24/56 درصد)، مجموع بارندگی پربارش ترین فصل سال (24/28 درصد)، تغییرات فصلی بارندگی (16/93 درصد) و تغییرات فصلی دما (14/64 درصد) بیشترین مشارکت را در مطلوبیت اقلیمی این گونه داشتند. در حدود 26 تا 33 درصد از وسعت زیستگاه های لاک پشت برکه ای خزری به واسطه تغییر اقلیم تا سال 2070 مطلوبیت اقلیمی خود را از دست خواهد داد. یافته های این پژوهش بر ضرورت درک پیامدهای پیچیده تغییر اقلیم بر حیات وحش به ویژه گونه های تهدید شده تاکید دارد.

    کلید واژگان: لاک پشت برکه ای آب شیرین, مدل سازی آشیان اقلیمی, تغییر اقلیم, پراکنش جغرافیایی, حفاظت
    M. R. Ashrafzadeh*, Z. Shojaei, F. Shaloei, A. A. Naghipour, M. Heidarian

    Although turtles are the most threatened taxonomic group within the reptile class, we have a very limited understanding of how turtles respond to climate change. Here, we evaluated the effects of climate changes on the geographical distribution of Caspian pond turtle (Mauremys caspica). We used an ensemble approach by combining six species distribution models including artificial neural network, generalized boosted model, generalized linear model, flexible discriminant analysis, random forest and multivariate adaptive regression splines. To predict the future distribution, modelling projection of MRI-CGCM3 was used for the year 2070 under four scenarios of representative concentration pathways (RCP). Based on the findings, the suitable habitat of Caspian pond turtle was estimated to be about 835941 km2 (about 8.73%) of the study area. Our model projections showed that about 26 to 33% of the current suitable habitats will be unsuitable by 2070 due to climate change. The annual precipitation (24.56%), precipitation of wettest quarter (24.28%), precipitation seasonality (16.93%) and temperature seasonality (14.64%) had the highest contribution to model performance of Caspian pond turtles. Overall, our findings emphasize the need for a comprehensive understanding of the complex effects of climate change on the species, specially turtles.

    Keywords: Freshwater Pond turtle, Climate change, Climatic niche modeling, Geographical distribution, Conservation
  • محمدرضا اشرف زاده*، علی اصغر نقی پور، هادی خوشناموند، مریم حیدریان، سیامک اسماعیلی

    کرکس مصری، به عنوان یک گونه در خطر انقراض، به طور گسترده تحت تاثیر تعارض با انسان قرار دارد و جمعیت آن در حال کاهش است. توانایی دست یابی به منابع تغذیه ای از مهم ترین عوامل موثر بر پراکنش این گونه به شمار می رود. در این پژوهش، مطلوبیت زیستگاه های تغذیه ای کرکس مصری در استان کرمانشاه با استفاده از رویکرد مدل سازی تلفیقی حاصل از هفت مدل بررسی شد. حدود 4/19 درصد (1021/40 کیلومتر مربع) از گستره این استان به عنوان زیستگاه های تغذیه ای مطلوب کرکس مصری شناسایی شد. حدود 31/92 درصد (326 کیلومتر مربع) از گستره زیستگاه های تغذیه ای مطلوب توسط شبکه حفاظتی پوشش داده شده است. تراکم دام (31/82 درصد)، فاصله از مناطق پراکنش سم داران وحشی (15/36 درصد)، فاصله از مکان های دفن زباله (14/77 درصد)، پوشش سرزمین (12/46 درصد) و ارتفاع (11/85 درصد) به عنوان مهم ترین متغیرهای موثر در تعیین مطلوبیت زیستگاه تغذیه ای کرکس مصری شناسایی شدند. به نظر می رسد کرکس های مصری به مناطق عشایرنشین و چادرنشین، فعالیت های دامداری و مکان های دفع زباله متکی اند، که مهم ترین دلیل آن را می توان تغذیه از لاشه های حیوانات اهلی دانست. بنابراین، درنظر گرفتن راهکارهای مناسب به منظور پایش و مدیریت فعالیت های انسانی در مناطق گفته شده در برنامه حفاظت کرکس مصری اهمیت ویژه ای دارد.

    کلید واژگان: کرکس مصری, زیستگاه های تغذیه ای, مکان های دفع زباله, مناطق عشایرنشین, دامداری
    M. R. Ashrafzadeh*, A. A. Naghipour, H. Khoshnamvand, M. Haidarian, S. Esmaeili

    The Egyptian vulture, Neophron percnopterus, as a globally endangered species, is significantly affected by conflicts with human, leading to the decline of this species population. Availability of food resources is known as one of the most important factors affecting the distribution of the Egyptian vulture. In this study, we employed an ensemble modelling approach to predict the  suitability of the  foraging habitat for the Egyptian vulture based on seven distribution modelling algorithms. According to our results, suitable foraging habitats for this bird accounted for about 4.19% (1021.40 km2) of the study area, of which only approximately 31.92% (326 km2) was covered by the conservation areas. Livestock density (31.82%), the presence of wild ungulates (15.36%), distance to dump sites (14.77%), landcover (12.46%) and elevation (11.85%) made the highest contribution to the ensemble model of this species. Our results indicated that Egyptian vultures mainly rely on dump sites, nomadic areas and livestock farming sites, thereby reflecting the vulture's tendency to livestock carcasses. Thus, it is important to develop effective strategies for proper monitoring and managing human activities in these areas.

    Keywords: Egyptian vulture, Foraging habitats, Dump sites, Nomadic areas, Livestock farming
  • طاهر قدیریان، سعید محمدی*، محمدرضا اشرف زاده، میترا شریعتی نجف آبادی، طیبه شاهی

    جنس Acomysشامل 14 گونه از جوندگان موش شکل کوچک است که در زیرخانواده Murinae جای دارند. این پژوهش به منظور بررسی تفاوت های ریختی و ریخت سنجی بین جمعیت های مختلف گونه موش خاردار از لحاظ صفات ظاهری و جمجمه ای در مناطق میناب، بوشهر و ذخیره گاه زیستکره گنو انجام شد. نمونه برداری از تابستان 1383 تا مرداد 1385 انجام شد و 52 نمونه موش خاردار از مناطق مذکور به دست آمد. نتایج تجزیه واریانس یکطرفه نشان داد از نظر تمامی صفات به جز صفات مربوط به طول دیاستما و طول شکاف کامی قدامی اختلاف معنی داری بین مناطق بوشهر، گنو و میناب وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل مولفه های اصلی مشخص شد نمونه های به دست آمده از مناطق خائیز و جم (بوشهر) در یک گروه قرار دارد و با محور دوم به طور مستقیم همبستگی داشت که تعلق پذیری نمونه های به دست آمده در این مناطق به دلیل شباهت آن ها از نظر پهنای جعبه جمجمه است. نمونه های به دست آمده از منطقه میناب که به طور مستقیم با طول اکسی پیتونازال، طول کندیل و بازال، پهنای زیگوماتیک و قطر سوراخ خارجی شنوایی همبستگی داشت، در یک طبقه تفکیک شد. بخشی از نمونه های به دست آمده از منطقه گنو به نمونه های میناب شباهت داشت اما بخشی دیگر به دلیل همبستگی منفی با متغیرهای طول اکسی پیتونازال، طول کندیل و بازال، پهنای زیگوماتیک و طول فک پایین از سایرین جدا شد. بررسی تغییرات صفات جمجمه ای نشان دهنده نقش صفاتی از جمله طول اکسی پیتونازال و طول کندیل و بازال در تفکیک جمعیت ها از یکدیگر است. با نگاهی کلی مشخص می شود که این صفات مورفومتریک بررسی شده شاخص خوبی برای تفکیک نمونه های مورد مطالعه به شمار می رود.

    کلید واژگان: میناب, بوشهر, ذخیره گاه زیستکره گنو, آرایه شناختی, صفات جمجمه ای, Acomys dimidiatus
    T. Ghadirian, S. Mohammadi, M. R. Ashrafzadeh, M. Shariati Najafabadi, T. Shahi

    Genus Acomys comprising 14 species from mouse like rodents and substituted in Murinae subfamily. The aim of this research was surveying external, cranial and dental character differences among diverse populations of Acomys dimidiatus in Minab, Boushehr and Geno biosphere reserve. Sampling was performed during summer 2003 and 2005. Total of 52 species were collected from mentioned sites. The results of ANOVA revealed a significant differences of all characters between study areas except Length of Diastema and Length of anterior Palatine foramina. Analysis of PCA showed Khaeez and Jam samples (Boushehr region) was stand in separated group and had a positive relationship with second axis. These samples were similar by Cranial Width. Minab samples had an optimistic association with Occipitonasal Length, Condylobasal Length, Zygomatic Length and Length of Mandible. Some of Geno samples were similar to Minab samples but others were disparted because of negative relationship with Occipitonasal Length, Condylobasal Length, Zygomatic Length and LM characters. Comparisons of cranial characteristics revealed importance of Occipitonasal Length and Condylobasal Length to distinct populations. Our results suggested mentioned morphometric characters as a good index to separate individuals from different areas.

    Keywords: Boushehr, Geno biosphere reserve, Minab, Cranial characters, Taxonomy, Acomys dimidiatus
  • محمدرضا اشرف زاده*، محمود کرمی، جمشید درویش

    این پژوهش به منظور بررسی نقش و اهمیت پوشش گیاهی و ارتفاع در تعیین تنوع و فراوانی جوندگان در اندوختگاه زیست سپهر گنو، استان هرمزگان انجام شد. در این پژوهش منطقه مورد بررسی به هفت جور گیاهی و چهار طبقه ارتفاعی تقسیم شد. نمایه های همانندی دوتایی برای بررسی همانندی جور های گیاهی بر پایه حضور جوندگان محاسبه شدند. بیشترین همانندی، میان جور گیاهی آکاسیا- کنار- کهور و قیچ- گروج- پرخ- پیچک و کمترین آن میان جور گیاهی پرخ- گروج- پیچک و آکاسیا- کنار- کهور به دست آمد. آزمون کای مربع برای بررسی رابطه فراوانی جوندگان با پوشش گیاهی و ارتفاع به کار رفت که در سطح پنج درصد معنی دار بود. بیشترین فراوانی جوندگان در ارتفاع بیش از 1500 متر و جور گیاهی کوهستانی بادام کوهی- پسته- ارس و کمترین آن در ارتفاع کمتر از 1000 متر و جور گیاهی خلیج عمانی ترات- شور- گروج بود. بیشترین تنوع جوندگان در ارتفاع کمتر از 1000 متر و جور گیاهی خلیج عمانی آکاسیا- کنار- کهور و کمترین آن نیز در ارتفاع کمتر از 500 متر و جور گیاهی خلیج عمانی کهور- کنار- آکاسیا بود.

    کلید واژگان: آزمون کای مربع, اندوختگاه زیست سپهر گنو, پوشش گیاهی و ارتفاع, تنوع و فراوانی, جوندگان
    M. R. Ashrafzadeh*, M. Karami, J. Darvish

    In this study، we investigated the importance of vegetation and elevation in the determination of the diversity and abundance of rodents in Geno Biosphere Reserve، Hormozgan Province. The study area was divided into seven plant types and four elevation classes. The binary similarity coefficients were used for the investigation of the plant types similarity base on the presence of rodents. The maximum similarity obtained between Ac. +Ziz. +Pros.، plant type and Zyg. +Gym. +Euph. +Con.، plant type and minimum similarity obtained between Euph. +Gym. +Con.، plant type and Ac. +Ziz. +Pros.، plant type. To study the correlation of rodents abundance with plant types and elevation، X2 Test was used that showed a significant difference. The maximum abundance of rodents was on? 1500 meter elevation and Amig. +Pist. + Junip.، plant type، while the least abundance found on? 1000 meter elevation and Ham. + Sal. + Gym.، plant type. Also، the maximum diversity of rodents was on? 1000 meter elevation and Ac. +Ziz. +Pros.، plant type، while the least diversity found on? 500 meter elevation and Pros. +Ziz. +Ac.، plant type.

    Keywords: abundance, diversity, Geno Biosphere Reserve, Rodents, Vegetation, Elevation, X2 Test
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال