به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

m. tabatabaei

  • J. Mosaffaie*, A. Salehpour Jam, M. Tabatabaei

    In the Shahroud Watershed, there has been an increasing occurrence of landslides that have caused a lot of human and financial losses. Therefore, landslide susceptibility zonation is crucial for reducing landslide risk. The aim of this study was to compare the Landslide Susceptibility Maps (LSMs) of different methods. Therefore, thematic layers of the ten causal factors were prepared. Then, a landslide inventory map consisting of 104 landslides covering 1401 hectares was compiled and partitioned into two subsets including 70% for training and 30% for testing purposes. Three landslide susceptibility maps were prepared using the Frequency ratio (Fr), Statistical index (Si), and Analytic Hierarchy Process (AHP) methods. The validation process showed that the Si [Area Under the Curve (AUC)= 0.732] and Fr (AUC= 0.707) models presented a more valid LSM than AHP (AUC= 0.651) method. The Qs (Quality sum) index values also confirmed the results of the ROC (Receiver Operating Characteristic) curve such that the Qs index values of 1.71, 1.43, and 0.62 for, respectively, Fr, Si, and AHP models implied a more accurate LSMs of the Fr and Si models than the one from the AHP. The results of this study can be used as a basic step for landslide risk management in the study area.

    Keywords: Analytic Hierarchy Process, Bivariate statistic, Landslide hazard, Shahroud, Zonation
  • M. Tabatabaei, S. Yousefi Siahkalroudi*, N. Kheradpir

    Baetis (Rhodobaetis) braaschi is an Ephemeropteran species with a vast territory in the world with its eastern limit ends in Iran. This study was conducted to investigate the COI gene sequences of B. braaschi from Hablehrood River, Tehran, Iran. In this study, a molecular database of 780 bp was analyzed. The intraspecific genetic difference was found to be insignificant. The phylogenetic analysis identified that four haplotypes (58227, 23419, 28407, and 34719) from Hablehrood River highly supported clusters belonging to B. braaschi. Topology of the evolution tree on the basis of maximum likelihood method showed that the samples collected in this study were monophyletic with the samples recorded for the Czech Republic.

    Keywords: DNA barcoding, Ephemeropteran, Phylogeny, Taxonomy
  • زینب هدایتی*، حمیدرضا ورشوی، علی محمدی، محمد طاطبایی، علیرضا یوسفی

    بیماری لمپی اسکین (lumpy skin disease: LSD) یک بیماری ویروسی در گاو است که زیان های اقتصادی قابل توجهی به صنعت دامپروری وارد می کند. هدف پژوهش کنونی، بررسی خصوصیات توالی ژن LSD142 ، یکی از ژن های احتمالی موثر بر حدت، در ویروس LSD و آنالیز فیلوژنیک آن در شش جدایه ی ایران طی سال های 1394-1393 و سویه های کاپری-پاکس ویروس بانک ژن بود. در این پژوهش، ژن LSD142 شش ویروس جدا شده از از استان های کرمانشاه، آذربایجان غربی، فارس، قم، خوزستان و خراسان شمالی توالی یابی شد. سپس با انجام آنالیز فیلوژنیک، قرابت آن ها با سایر ویرس های جنس کاپری پاکس ویروس موجود در بانک ژن مقایسه گردید. نتایج نشان دهنده همولوژی صددرصدی  شش جدایه مورد مطالعه با یک دیگر و همچنین با دیگر سویه های حاد عامل LSD در دنیا بود. همچنین، نتایج آنالیز فیلوژنیک نشان داد که با استفاده از اطلاعات توالی این ژن نه تنها می توان هر سه ویروس آبله ی بزی، آبله ی گوسفندی و ویروس LSD را از یک دیگر تفکیک نمود، بلکه ویروس حاد و واکسینال LSD نیز از یک دیگر قابل تمییز می باشند. خوشه ویروس های آبله ی بزی به سه دسته ی مختلف از نظر جغرافیایی تقسیم شد که سویه های آسیای جنوب غربی و آفریقایی، سویه های شرق آسیا و سویه های شمال غربی آسیا را در بر گرفت. در خوشه ویروس های آبله ی گوسفندی، تنها ویروس آفریقایی در خوشه مجزایی نسبت به دیگر سویه های آبله گوسفندی قرار گرفت. این یافته ها نشان می دهد که ژن LSD142 می تواند در پایش برنامه های ریشه کنی و پژوهش های اپیدمیولوژیک کاپری پاکس ویروس ها مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: آنالیز فیلوژنیک, توالی نوکلئوتیدی, حدت, کاپری پاکس ویروس
    Z. Hedayati *, H. R Varshoiee, A. Mohammadi, M. Tabatabaei, A. R Yousefi

    Lumpy skin disease (LSD) is a viral infectious disease of cattle associated with a drastic economic loss in the livestock industry. The aim of this study was to investigate sequence and phylogenetic analysis of LSD142 gene, a putative virulence gene in Capripoxviruses, in six lumpy skin disease viruses isolated in Iran during 2013 to 2014 and Capripoxvirus in the Genbank. The LSD viruses were isolated from different provinces of Iran, including Kermanshah, West-Azerbaijan, Fars, Qom, Khuzestan, and North Khorasan, and following sequencing the LSD142 gene, its homology was compared with other Capripoxvirus in the Genbank using phylogenetic analysis. The isolated LSD viruses showed a 100% identity in LSDV142 gene sequences with the virulent LSD viruses and with each other. Phylogenetic analysis revealed that not only the candidate gene has the potential to differentiate Capripoxvirus into three groups including LSD, sheep pox virus (SPV) and goat pox virus (GPV), but also the vaccinal and virulent strain of LSD virus could be divided. The GPV group was divided three geographical categories including Southwest and African strains, East Asia strains and Northwest Asia strains. In the SPV group, the African virus was separated from other strains of the SPV. These findings suggest that the LSD142 gene could be used for the genotyping and molecular epidemiology studies of the Capripoxvirus.

    Keywords: Phylogenetic analysis, Nucleotide sequence, virulence, Capripoxvirus
  • کبری پورجم، محمد آقازاده امیری، حسین محمدربیع*، پروین دیباج نیا، سید مهدی طباطبایی
    هدف

    بررسی فراوانی افسردگی و ارزیابی کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به گلوکوم.

    روش پژوهش

     مطالعه مقطعی حاضر بر روی بیماران با سن بیش از 40 سال مراجعه کننده به بیمارستان طرفه صورت گرفت. میدان بینایی هر فرد با دستگاه هامفری و برنامه 2-24 بررسی گردید. شدت گلوکوم با توجه به مقیاس شدت گلوکوم نلسون (میزان آسیب وارد شده به میدان بینایی) سنجیده شد. افراد شرکت کننده، نسخه فارسی پرسشنامه 25 گزینه ای کیفیت زندگی وابسته به بینایی National Eye Institute Visual Function Questionnair-25 (NEIVFQ-25) و پرسشنامه فارسی هفت سوالی افسردگی را پاسخ دادند. با توجه به نمره میانگین حاصل از پاسخ هر بیمار از پرسشنامه افسردگی و کیفیت زندگی، میزان فراوانی افسردگی در میان افراد مبتلا به گلوکوم و میانگین نمره کیفیت زندگی در سه گروه از بیماران مبتلا به گلوکوم (شدید، متوسط و خفیف) ارزیابی شد. در این مطالعه افراد مبتلا به افسردگی که تحت نظر روان پزشک بودند، بیماران مبتلا به بیماری های مزمن جسمی مثل مولتیپل اسکلروزیس (MS) و پارکینسون و یا بیماری های مزمن چشمی دیگر مانند آب مروارید پیشرفته، رتینوپاتی دیابتی، استحاله لکه زرد، از جمعیت مورد مطالعه خارج شدند.

    یافته ها

     در این پژوهش، تعداد 204 بیمار (102 مرد و 102 زن) با میانگین سنی 96/11±2/58 و دامنه سنی 85-40 سال مورد برررسی قرار گرفتند. میزان فراوانی افسردگی 2/40 درصد و میانگین نمره کیفیت زندگی در این بیماران برابر با 77/19±83/79 بود. شیوع افسردگی در زنان مبتلا به گلوکوم، بیشتر بود. افرادی که در گروه گلوکوم شدید قرار داشتند، کیفیت زندگی پایین تر و میزان افسردگی بیشتری را نشان دادند.

    نتیجه گیری

    افسردگی در بیماران مبتلا به گلوکوم شایع است. با افزایش شدت بیماری، از کیفیت زندگی آن ها کاسته و میزان افسردگی آن ها افزایش می یابد. این امر در زنان مبتلا به گلوکوم نمود بیشتری دارد.

    کلید واژگان: افسردگی, کیفیت زندگی, گلوکوم, میدان بینایی, پرسشنامه NEI VFQ-25
    K.Pourjam, M.Aghazadeh Amiri, H. Mohammad Rabei*, P. Dibajnia, M.Tabatabaei
    Purpose

    To investigate the frequency of depression and quality of life in patients with glaucoma.

    Methods

    This cross-sectional study included 204 patients (102 males and 102 females) with a mean age of 58.9±11.96 and a range of 40 to 85 years old. Achromatic perimetry was performed, using the HFA SITA-standard 24-2. Severity was stratified according to the Nelson Glaucoma Severity Scale (based on the degree of binocular visual field loss). Participants answered the Persian version of the NEI VFQ-25 and the depression part of the Persian version of the DASS-21. The mean score of each patient's response to depression and quality of life questionnaire were assessed and the frequency of depression among glaucoma subjects and mean the quality of life score in three groups of glaucoma were determined. In this study, patients with depression, who were under the supervision of a psychiatrist and using anti-depression drugs, patients with chronic physical conditions such as MS and Parkinson's or chronic eye diseases such as advanced cataracts, diabetic retinopathy, and Macular Degeneration were excluded from the study population.

    Results

    The frequency of depression was 40.2% and the mean score of quality of life in these patients was 79.83 ± 19.77. The prevalence of depression in women with glaucoma was higher. People with severe glaucoma showed a lower quality of life and higher levels of depression.

    Conclusion

    Depression is common among patients. With increasing the severity of disease, their quality of life decreases and their depression increases. This is more likely in women with glaucoma.

    Keywords: Depression, Glaucoma, NEI VFQ-25 Questionnaire, Quality of Life, Visual Field
  • عرفان شهامت خواه، سید محمد طباطبایی*

    در این مقاله، اجماع گروهی مبتنی بر رهبر برای سیستم های چندعاملی مرتبه کسری زمان گسسته با تاخیر زمانی، بررسی شده است. در ابتدا، دو گروه در نظر گرفته شده اند. سپس، مساله، به تعداد دلخواهی گروه نیز تعمیم یافته است. عامل ها، انتگرال گیر های مرتبه کسری زمان گسسته با تاخیر در ورودی، فرض شده اند. ارتباط بین عامل ها با یک شبکه ارتباطی جهت دار با ساختار ثابت، توصیف شده است. مساله اجماع گروهی برای عامل های ذکرشده، به تحلیل پایداری مجانبی برای یک سیستم مرتبه کسری زمان گسسته با تاخیر ، منجر شده است. با توجه به این ایده، شرط لازم و کافی برای دستیابی به اجماع گروهی مبتنی بر رهبر،  بر حسب بهره های کنترلی عامل ها، استخراج شده است. همچنین مقدار بهینه بهره های کنترلی، برای کمینه کردن یک شاخص عملکرد خاص، محاسبه شده است. شبیه سازی های عددی، کارآیی روش پیشنهادی را نشان می دهند.

    کلید واژگان: سیستم های چند عاملی, سیستم های مرتبه کسری زمان گسسته, اجماع مبتنی بر رهبر, اجماع گروهی, انتگرال گیر مرتبه کسری
    E. Shahamatkhah, M. Tabatabaei*

    In this paper, the leader-following group consensus of discrete-time fractional-order multi-agent systems with time-delay is studied. At First, two groups are considered. Then, the problem is extended to arbitrary number of groups. The agents are considered as discrete-time fractional order integrators with input time delay . The interaction between agents is described with a directed communication graph with fixed topology. The group consensus problem for the considered agents leads to asymptotic stability analysis of a discrete-time fractional order system with time-delay. Based on this idea, the necessary and sufficient condition to reach the leader-following group consensus in terms of the controller gains of agents is extracted. Moreover, the optimal value of the controller gains is calculated to minimize a special performance index. Numerical simulations show the performance of the proposed method.

    Keywords: multi-agent systems, discrete-time fractional-order systems, leader-following consensus, group consensus, fractional-order integrator
  • Z Khishvan, S Khoram Rooz, A Sharifi, AM Khosravani*, S.M Tabatabaei
    Background & aim

    Resistance to β-lactam antibiotics in the clinical isolates, in most cases is caused by βlactamase enzymes. In recent years, The incidence of broad-spectrum β-lactamase enzymes (ESBLs) among clinical isolates especially E.coli is greatly increased, since the β-lactamase have several subfamilies, using universal primers designed to detect the following complete families could be useful. β-lactamase producing enzymes (ESBLs) of E. coli has created many problems for patients. β-lactamase CTX-M-1 gene is the cause of resistance. The aim of this study was to evaluate CTX-M-1gene in E.coli.

    Methods

    In this practical study, susceptibility of isolated bacteria to 13 antibiotics were indicated by disk diffusion method according to CLSI guidelines and strains were analyzed for the presence of widespread βlactamase enzymes via two-disc synergy method. Thus، the prevalence of CTX-M1 ESBL gene samples were determined using PCR and the data were analyzed using ANOVA.

    Results

    A total of 200 isolates of E.coli were isolated. The presence of CTX-M-1 gene were also isolated using the PCR method. From 200 strains studied, 62 (31%), of strains produced ESBL. After PCR processing of 62 produced ESBL, 43 isolates (69.4%) were identified as CTX-M-1 genes. Also, antibiotic susceptibility test showed the highest percentage of resistance to Cotrimoxazole antibiotic (50%) and the lowest antibiotic resistance to imipenem (0%).

    Conclusion

    The results of this study showed the high percentage of β-lactamase resistance among of E.coli strains. This is a serious public hazard that should be pointed out to measures for preventing this hazard. Considering the sensitivity of the studied beta-lactam resistant isolates and isolates in Iran to imipenem, a carbapenem with a non-beta-lactam antibiotic is recommended for the treatment of nosocomial infections caused by these strains

    Keywords: E.coli, ESBL, PCR, CTXM1
  • سید محمد میلاد طباطبایی پور، پرویز صباحی*
    مقدمه
    مصرف مواد و درگیری با اثرات  مخرب آن از چالش های بزرگ اکثر جوامع است. گستره این تخریب به حدی است که نه تنها بر خود فرد بلکه بر ارتباطات اجتماعی فرد از دوستان و خانواده تا محل تحصیل و شغل را تحت تاثیر قرار می دهد. ماری جوانا یکی از موادی است که در بین جوانان شایع بوده و نسبت به سیگار و الکل رشد بیشتری در مصرف میان جوانان داشته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد حافظه ی دیداری در افراد وابسته به ماری جوانا با افراد بهنجار انجام شد.
    روش
    طرح پژوهش حاضر علی- مقایسه ای بود که به روش نمونه گیری در دسترس روی دو گروه افراد وابسته به ماری جوانا و بهنجار انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه افراد وابسته به ماری جوانای شهر تهران بودند که در بازه ی زمانی اردیبهشت تا مرداد سال 1396 به مراکز ترک اعتیاد مراجعه می نمودند. نمونه آماری شامل 30نفر وابسته به ماری جوانا و گروه مقایسه شامل 30 نفر از افراد عادی بودند که از میان همراهان مراجعین به مراکز ترک اعتیاد انتخاب شدند و از لحاظ سن، جنس و تحصیلات با گروه افراد وابسته به ماری جوانا همتاسازی شدند. برای سنجش عملکرد حافظه دیداری آزمون تصویر پیچیده ری-استریث مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که افراد وابسته به ماری جوانا مشکلات بیشتری در حافظه ی دیداری داشتند و نمرات پایین تری در هر سه مرحله ی اجرای آزمون نسبت به گروه بهنجار کسب کردند.
    نتیجه گیری
    مصرف منظم ماری جوانا، نقایص و آسیب های شناختی فراوانی در عملکرد حافظه دیداری برای فرد به همراه دارد. می توان در برنامه های توان بخشی که برای بهبود شرایط معتادان و درمان آنها در نظر گرفته می شود به این نوع از نقایص توجه داشت و در صدد طراحی برنامه هایی مناسب برای کاهش آن بود.
    کلید واژگان: ماری جوانا, وابستگی, حافظه دیداری, اعتیاد
    S.M.M Tabatabaei, Poor, P Sabahi*
    Introduction
    Drug use and involvement with its harmful effects are major challenges for most societies.The extent of this destruction is so much that it affects not only the individual but also the social relationships of friends, family, education and work. Marijuana is a prevalent drug among young people and its consumption has grown more in youth rather than cigarettes and alcohol. The aim of this study was to compare the visual memory of marijuana dependents to normal individuals.
    Method
    The present study was a causal-comparative study which was performed on two groups of marijuana and normal individuals by available sampling method. The statistical population of this study was all individuals with marijuana consumption in Tehran who referred to addiction treatment centers from May to August 2017. The sample consisted of 30 marijuana users and the group of 30 normal individuals who were selected from adolescent addicts who were matched in terms of age, sex and education with the marijuana group. To test the visual memory function, the Ray-Ostrrieth Complex Figure Test was used.
    Results
    The results showed that marijuana-dependent people had more problems in visual memory and scored lower scores in all three stages of testing compared to the normal group.
    Conclusion
    Regular use of marijuana has many defects and cognitive impairments in the performance of visual memory. These types of defects can be considered in rehabilitation programs intended to improve the conditions of addicts and treat them, and seek to design appropriate programs to reduce them.
    Keywords: Marijuana, Dependency, Visual Memory, Addiction
  • بهروز نجف نژاد، حسن علی عربی*، محمد مهدی طباطبایی، اکبر تقی زاده، داریوش علیپور، خلیل زابلی
    زمینه مطالعاتی: سلنیوم جایگاه ویژه ای در بین آنتی اکسیدان های طبیعی دارد و از اکسیداسیون ساختار های سلولی جلوگیری می کند.
    هدف
    این آزمایش به منظور بررسی اثر منابع مختلف سلنیوم بر فراسنجه های خون و پاسخ آنتی اکسیدانی در گاو های شیری هلشتاین تغذیه شده با جیره های غنی از چربی انجام شد.
    روش کار
    12 راس گاو هلشتاین با میانگین تولید 4±40 کیلوگرم شیر در روز در قالب طرح مربع لاتین ادغام شده ناقص با 4 تیمار و3 تکرار به ازای هر تیمار، مورد استفاده قرار گرفتند. آزمایش در 3 دوره 28 روزه با 4 تیمار شامل: 1) جیره پایه محتوی 20% پنبه دانه بدون مکمل سلنیوم؛ 2) جیره پایه + 3/0 قسمت در میلیون سلنیوم معدنی، سلنیت سدیم؛ 3) جیره پایه +3/0 قسمت در میلیون سلنیوم آلی، مخمر غنی از سلنیوم و 4) جیره پایه +3/0 قسمت در میلیون نانو سلنیوم) اجرا شد. میزان تولید شیر ثبت شد و در روز های صفر و پایانی هر دوره، نمونه گیری از خون انجام شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد که افزودن سلنیوم اگرچه تغییری در مصرف ماده خشک ایجاد نکرد اما باعث افزایش تولید شیر و شیر تصحیح شده برای 4 درصد چربی شد (05/0P<)، افزودن سلنیوم به جیره تاثیری بر غلظت گلوکز، ازت اوره ای، کراتنین، پروتئین تام، آلبومین و گلوبولین خون گاو های شیری نداشت. استفاده از سلنیوم بویژه نوع آلی و نانو آن موجب کاهش غلظت متابولیت های چربی و فعالیت آنزیم های آلکالین فسفاتاز و آسپارتات آمینوترانسفراز سرم و افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی خون گاو های شیری شد (05/0P<).
    نتیجه گیری نهایی :بطور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن 3/0 قسمت در میلیون سلنیوم به جیره های حاوی سطوح بالایی از منابع چربی غیر اشباع باعث کاهش معنی دار غلظت چربی های مضر سرم و افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی آن می شود، که بازتاب آن در بهبود توان تولیدی گاو ها مشاهده میشود.
    کلید واژگان: سلنیوم آلی, سلنیوم معدنی, نانو سلنیوم, فراسنجه های خونی, گاو شیری
    B. Najafnejad_H. Aliarabi*_M. M Tabatabaei_A. Taghizadeh_D. Alipour_Kh Zaboli
    Background
    Selenium has a special place in the natural antioxidants and prevents the oxidation of cell structures.
    Objectives
    This experiment was conducted in order to investigate the effects of different sources of selenium on blood parameters and antioxidant response in Holstein dairy cows fed fat rich diets.
    Methods
    Twelve Holstein cows with average milk production of 40±4kg were used in merged incomplete Latin squares design with 4 treatments and 3 repeats in each treatment. The experiment was designed and conducted in 3 periods of 28 days and 4 treatments including; group 1 (basal diet containing 20% cottonseed meal, without selenium supplement), group 2 (basal diet 0.3 ppm inorganic selenium, as sodium selenite), group 3 (basal diet.3 ppm organic selenium, as selenised yeast) and group 4 (basal diet.3 ppm selenium, as nano selenium). At the first and last days of each period, blood samples were collected and milk production was also recorded.
    Results
    The results showed that however adding different selenium sources to the diets had no effect on dry mater intake; it increased milk and 4% FCM production. Selenium supplementation did not affect blood glucose concentration, urinary nitrogen, ceratenin, total protein, albumin and globulin concentrations of dairy cows. Selenium supplementaition, specialy organic and nano selenium, significantly decreased concentration of serum fat metabolites and activity of Alkaline phosphatase and Aspartate Amino Transferase activity (p
    Conclusions
    Overall results of the present study showed that supplementation of 0.3 ppm selenium to the diet containing high level of unsaturated fat decreased concentration of serum harmful fats and increased antioxidant capacity of serum which is reflected in improved milk production of the cows.
    Keywords: Organic, Inorganic, Nano Selenium, Blood Parameters, Dairy cow
  • راحم خوشبخت، محمد طباطبایی*، حسام الدین شیرزاد اسکی، سعید حسین زاده

    به منظور بررسی وقوع ژن های حدت و توکسین کمپیلوباکتر، 40 عدد سویه کمپیلوباکتر شامل 20 کمپیلوباکتر ژژونی و 20 کمپیلوباکتر کولای از مدفوع گاو و گوسفند به روش کشت بازیابی شد. جدایه ها با استفاده از تکنیک های واکنش زنجیره ای پلیمراز بر روی SrRNA16 و واکنش زنجیره ای پلیمراز چندگانه اختصاصی گونه تایید شدند. سویه های تایید شده با استفاده از پرایمرهای اختصاصی برای شیوع 10 ژن حدت بررسی شدند. همچنین، برای تعیین تنوع سویه های کمپیلوباکتر گرما دوست جدا شده از گاو و گوسفند روش flaA PCR-RFLP انجام شد. نتایج به دست آمده شیوع بالای ژن cadF و سه ژن مرتبط با توکسین CDT را نشان داد. ژن پلاسمیدی virB11 در هیچ یک از جدایه ها یافت نشد. اختلاف ها و تفاوت هایی در شیوع ژن های waaC، wlaN، iamA، pldA و cgtB مشاهده شد. در مجموع 40 جدایه کمپیلوباکتر 9 الگوی مختلف توسط تکنیک flaA-typing به دست آمد. نتایج دلالت بر تنوع سویه های کمپیلوباکتر جدا شده از مدفوع گاو و گوسفند داشت. همچنین یافته ها نشان داد که جدایه های کمپیلوباکتر با منشا گاو و گوسفند توانایی بالقوه ای در ایجاد عفونت در انسان دارند.

    کلید واژگان: کمپیلوباکترهای گرما دوست, گاو, گوسفند, ژن های حدت, FlaA, typing
    R. Khoshbakht, M. Tabatabaei, H. Shirzad Aski, S. Hosseinzadeh

    The objective of this study was to investigate the genotypic characteristics of Campylobacter isolates in Shiraz، Iran. A total of 40 Campylobacter isolates including 20 C. jejuni and 20 C. coli were recovered from both cattle and sheep faeces by cultivation methods. The isolates were identified on the basis of polymerase chain reaction (PCR) detection of 16SrRNA and multiplex PCR to determine two species. For confirmed isolates، PCR was carried out for the presence of virulence genes using specific primers. Other than verifying the genetic diversity of thermophilic Campylobacter isolates، flaA PCR-RFLP was performed. Results showed the high prevalence (100%) of the cadF gene and three genes associated with cytolethal distending toxin (CDT). Plasmid virB11 gene was not found in any Campylobacter isolate، and dissimilarities and discrepancies occurred in pldA، iamA، wlaN، waaC and cgtB genes. Among the 40 Campylobacter isolates studied، nine different types were defined by flaA-typing. Results indicated genetic diversity among Campylobacter isolates recovered from cattle and sheep faecal samples. Findings showed the potential ability of C. jejuni and C. coli with cattle and sheep origins to cause infection in humans.

    Keywords: Thermophilic Campylobacter spp, Cattle, Sheep, Virulence genes, FlaA, typing
  • رسول اسدی، فرزاد حسن پور*، سیدمحمود طباطبایی، نادر کوهی

    یکی از راه های استفاده بهینه از آب، به کارگیری روش های مدرن آبیاری از جمله آبیاری قطره ای نواری است. در این تحقیق به منظور ارزیابی سیستم های آبیاری قطره ای سطحی و زیر سطحی بر عملکرد پنبه، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده و در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با سه تکرار در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ارزوئیه واقع در استان کرمان در سال 1389 اجرا گردید. تیمارها شامل سه سطح آبیاری100، 80 و 60 درصد نیاز آبی به عنوان عامل اصلی و دو سیستم آبیاری قطره ای سطحی و زیر سطحی به عنوان عامل فرعی می باشند. میزان صرفه جویی در آب مصرفی دو تیمار 60 و 80 درصد نیاز آبی نسبت به تیمار 100 درصد نیاز آبی، به ترتیب به میزان 3200 و 1500 مترمکعب در هکتار می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که عملکرد محصول ناشی از اعمال تیمارهای 60 و 80 درصد نیاز آبی نسبت به تیمار 100 درصد نیاز آبی، به ترتیب به میزان 2/37 و 6/15 درصد کاهش وکارایی مصرف آب در دو تیمار مذکور به ترتیب 8/3 درصد کاهش و 7/0 درصد افزایش دارد. هم چنین عملکرد محصول و کارایی مصرف آب ناشی از اعمال تیمار سیستم آبیاری قطره ای زیرسطحی نسبت به سیستم آبیاری قطره ای سطحی به-ترتیب به میزان 11 و 3/11درصد افزایش داشت. علاوه بر این نسبت منفعت به هزینه سیستم آبیاری قطره ای زیرسطحی در حدود 8 درصد نسبت به سیستم آبیاری قطره ای سطحی کمتر می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده، استفاده از سیستم آبیاری قطره ای زیرسطحی در قالب تیمار 80 درصد نیاز آبی در کشت پنبه در منطقه ارزوئیه استان کرمان می تواند راهکاری مناسب برای صرفه جویی در مصرف آب و افزایش کارایی مصرف آب در دوره های خشک سالی باشد.

    کلید واژگان: آبیاری قطره ای, عملکرد پنبه, کارایی مصرف آب, ارزوئیه
    R. Asadi, F. Hassanpor, M. Tabatabaei, N. Koohi

    Application of the modern irrigation systems such as T-Tape irrigation system is one of the ways to achieve aptimal irrigation The present study deals with the effect of surface and subsurface drip irrigation systems on the cotton yield For this purpose، a field experiment was conducted in the Agricultural and Natural Resource Research Institute of Orzoueyeh، located in the Kerman province. The experiments were conducted in a split plot design based on the Randomized Complete Block Design (RCBD) with three replications. The treatments were comprised of three levels of the crop water requirements (i. e. irrigation based on 100، 80 and 60 percent of crop water requirement) in main plot and with the two irrigation systems، surface one and subsurface one. The results showed that the yield resulting from treatments with 60 and 80 percent crop water requirement was respectively 981 and 413 kg/ha lower than that of treatment with 100 percent crop water requirement. In addition، the obtained yield due to subsurface system was 248 kg/ha greater than that of the surface pattern. The interaction of treatments on the yield of the crop also indicates that the treatment with subsurface system and 100 percent crop water requirement produces the maximum yield. Despite equal water consumption in each sub plots، the WUE in subsurface system was 14 percent higher than that of surface system. From the economical point of view، benefit to cost ratio in the subsurface system is 8 percent less than surface system. Considering the results obtained in this study in the light of water saving as the main objective in deficit irrigation and water use efficiency (WUE) for cotton cultivation in Orzoueyeh، the 80% of crop water requirement is preferred

    Keywords: Drip irrigation, Cotton yield, Water use efficiency, Orzoueyeh
  • P. Mohammadi*, A.M. Nikbakht, M. Tabatabaei, KH. Farhadi

    Global air pollution is a serious threat caused by excessive use of fossil fuels for transportation. Despite the fact that diesel fuel is a big environmental pollutant as it contains different hydrocarbons, sulphur and crude oil residues, it is yet regarded as a highly critical fuel due to its wide applications. Nowadays, biodiesel as a renewable additive is blended with diesel fuel to achieve numerous advantages such as lowering CO2, and CO emissions as well as higher lubricity. However, a few key drawbacks including higher production cost, deteriorated performance and likelihood to increase nitrogen oxide emissions have also been attributed to the application of diesel-biodiesel blends. Expanded polystyrene (EPS), known as a polymer for packaging and insulation, is an ideal material for energy recovery as it holds high energy value (1 kg of EPS is equivalent to 1.3 liters of liquid fuel). In this study, biodiesel was applied as a solvent of expanded polystyrene (EPS) during a special chemical and physical treatment. Various percentages of EPS in biodiesel blended diesel were tested to evaluate the fuel properties, emissions and performance of CI engine. The results of the variance analysis revealed that the addition of the additive improved diesel fuel properties by increasing the flash point as well as the reduction of density and viscosity. Despite a 3.6% reduction in brake power, a significant decrease in brake specific fuel consumption (7.26%) and an increase in brake thermal efficiency (7.83%) were observed at the full load and maximum speed of the engine. Additionally, considerable reductions of CO, CO2, NOx and smoke were achieved.

    Keywords: Diesel fuel, Biodiesel, Polymer, Fuel additive, Engine Performance, Emissions
  • حسن علی عربی، محمد مهدی طباطبایی، امیر فدایی فر، سلیمه ترکاشون، علی اصغر بهاری، پویا زمانی، داریوش علیپور، امیر حسین دزفولیان
    به منظور بررسی اثر مکمل آلی روی با و یا بدون مس بر عملکرد و فراسنجه های خونی در بره های نر مهربان، آزمایشی با 25 راس بره در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 5 تکرار به مدت 70 روز اجرا شد. تیمارها شامل: 1- جیره پایه بدون مکمل روی و مس؛ 2- جیره پایه + 20 پی پی ام روی به صورت روی پروتئینات؛ 3- جیره پایه + 40 پی پی ام روی بصورت روی پروتئینات؛ 4- جیره پایه + 20 پی پی ام روی بصورت روی پروتئینات + 10 پی پی ام مس بصورت مس پروتئینات؛ 5- جیره پایه + 40 پی پی ام روی به صورت روی پروتئینات + 10 پی پی ام مس بصورت مس پروتئینات بودند. غلظت روی، مس، آهن، کلسیم و فسفر پلاسما و همچنین فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز (ALP) سرم در روزهای 28 و 65 و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام سرم (TAC) و فعالیت آنزیم SOD در روز 28 آزمایش تعیین شد. افزودن مکمل روی و مس غلظت کلسیم و فسفر پلاسما را تحت تاثیر قرار نداد اما غلظت روی پلاسما در گروه های دریافت کننده روی به طور معنی داری نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت (05/0P <). افزودن مکمل مس بطور معنی داری غلظت مس پلاسما را تحت تاثیر قرار داد (05/0P<). غلظت آهن پلاسما به طور معنی داری تحت تاثیر قرار گرفت (05/ 0P <). فعالیت ALP بطور معنی داری در گروهای دریافت کننده روی و مس نسبت به تیمار شاهد بالاتر بود (05/0P <). فعالیت SOD با افزودن مکمل روی و مس افزایش یافت (05/0P <) اما TAC تحت تاثیر افزودن روی قرار نگرفت. وزن نهایی، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی در تیمارهای دریافت کننده مکمل روی بدون مس نسبت به سایر تیمارها بالاتر بود (05/0 < P). بنابراین جیره پایه از لحاظ روی کمبود داشته اما از لحاظ مس در حد بهینه ای بوده و استفاده از مکمل مس سبب افزایش شدید غلظت مس پلاسما گردید، که ممکن است سبب اختلال در وظایف روی شده باشد. نتایج نشان داد که افزودن 20 میلی گرم روی در کیلوگرم ماده خشک خوراک به جیره پایه حاوی 47/22 میلی گرم روی و 6/8 میلی گرم مس در کیلوگرم ماده خشک خوراک سبب بهبود عملکرد بره های نر مهربان می شود.
    کلید واژگان: روی, مس, عملکرد, آلکالین فسفاتاز, سوپراکسیددیسموتاز, ظرفیت آنتی اکسیدانی تام سرم
    H. Aliarabi_M. Mtabatabaei_A. Fadayifar_Storkashvan_Aabahari_Pzamani_D. Alipou_A. H Dezfoulian
    Twenty five lambs were used in a completely randomized design with 5 treatments to evaluate of the effects of supplementing organic zinc, with or without copper, on performance and blood parameters. The treatments consisted of: 1) basal diet without supplemental Zn and Cu; 2) basal diet + 20 ppm Zn as Zn-proteinate; 3) basal diet + 40 ppm Zn as Zn-proteinate; 4) basal diet + 20 ppm Zn as Zn-proteinate + 10 ppm Cu as Cu-proteinate; and 5) basal diet + 40 ppm Zn as Zn proteinate + 10 ppm Cu as Cu-proteinate. Plasma Zn, Cu, Fe, Ca and P and serum total alkaline phosphatase (ALP) activity was determined on days 28 and 65. Serum total antioxidant capacity (TAC) and Cu- Zn superoxide dismutase (SOD) activity were determined on day 28. Supplementation with Cu and Zn did not alter plasma Ca and P but plasma Zn in groups supplemented with Zn treatments was increased compared to control (P < 0.05). Copper supplementation significantly affected plasma Cu levels (P<0.05). There was a significant difference between treatments for plasma Fe (P 0.05). Alkaline phosphatase activity was higher in supplemented groups with Cu and Zn compared to control (P<0.05). The SOD activity increased with supplementation of Cu and Zn (P 0.05), but TAC did not differ between treatments. Average final BW, average daily gain and feed conversion ratio were greater in Zn supplemented treatments without Cu compared to other treatments (P<0.05). The results showed that adding of 20 ppm Zn to the basal diet containing 22.47 ppm Zn and 8.6 ppm Cu increased performance of Mehraban male lambs.
  • سیدمحمدمهدی طباطبایی، بهروز نجف نژاد، پویا زمانی، احمد احمدی، اکبر تقی زاده، حسن علی عربی
    M. M Tabatabaei_B. Najafnezhad_P. Zamani_A. Ahmadi_A. Taghizadeh_H. A Aliarabi
    This study was conducted to determine the chemical composition and nutritive value of barely grain (Hordum Vulgar)، common vetch (Vicia Sativa) and bitter vetch (Vicia Ervilia) in both raw and roasted forms by in vivo and in vitro techniques. Sixteen Mehraban male sheep (in vivo) and tree fistulated Mehraban male sheep (in vitro) were used in this study. Roasting has been done in 120°C، for 10 minutes by gas- burning heaters. The effect of dry roasting on the barley grains، vetch and bitter vetch chemical composition did not have shown significant difference except for DM. Nutrients digestibility of dry roasted grains was determined by in vivo technique. There was significant difference between almost nutrients digestive coefficients except for DM and OM (P < 0. 05). In vitro DM and OM digestibility had no significant difference between raw and roasted grains. The method of the digestibility determination had significant effect on dry matter digestibility but organic matter digestibility was not affected by two methods. Correlation coefficients between In vivo and In vitro technique for DM and OM respectively for barley were 92 and 90، for vetch 95 and 85 and for bitter vetch 97 and 93 respectively that confirm adequate and sufficient accuracy in performance of digestibility experiments. Thus we can use the in vitro method for feed evaluation، because it is quick، and simple.
    Keywords: digestibility, dry roasting, barley, common vetch, bitter vetch
  • رزیتا میر محمدی میبدی*، محمدعلی کریم زاده میبدی، تهمینه فرج خدا، راضیه دهقانی فیروز آبادی، سیدمحمود طباطبایی
    مقدمه

    سقط فراموش شده در صورت عدم مداخله درمانی می تواند پیامدهای ناگواری نظیر اختلالات انعقادی، عفونت، خونریزی های شدید، شوک و حتی مرگ مادر را در پی داشته باشد. درمان های رایج سقط فراموش شده شامل درمان جراحی و طبی می باشد؛ که درمان طبی به دلیل داشتن عوارض کمتر و عدم نیاز به بیهوشی نسبت به درمان جراحی ارجحیت دارد. داروی میزوپروستول از رژیم های درمانی طبی جدیدی است که مورد تایید FDA بوده و در مورد کارآیی و عوارض جانبی آن نظرات متفاوتی وجود دارد، لذا این مطالعه با هدف تعیین تاثیر قرص میزوپروستول به صورت واژینال در دفع محصولات حاملگی زنان دچار سقط فراموش شده و عوارض احتمالی طراحی گردید.

    روش بررسی

    این مطالعه به روش نیمه تجربی (کارآزمایی بالینی بدون گروه شاهد) و از نوع تحلیلی طی سال های1383- 1382 انجام شد. 50 زن باردار 49-15 ساله با سن حاملگی زیر 25 هفته دچار سقط فراموش شده (اثبات شده با سونو گرافی) مراجعه کننده به بیمارستان های شهید صدوقی، مادر و مجیبیان شهر یزد به روش آسان به عنوان واحدهای پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که در ابتدای پژوهش و پس از شروع درمان با میزو پروستول واژینال (قرص 200 میکرگرمی که هر4 ساعت تا زمان دفع و حداکثر تا 4 قرص تکرار می شد) توسط پژوهشگر تکمیل می گردید. آنالیز آماری با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی از جمله تست χ2, Anova صورت گرفت.

    نتایج

    یافته ها نشان داد همه واحدهای پژوهش(100%) پس از درمان با میزوپروستول محصولات حاملگی را دفع نمودند که 44درصد افراد دفع کامل و 56 درصد دفع ناقص داشتند، میانگین زمان دفع محصولات حاملگی پس از مصرف قرص میزوپروستول در افرادی که دفع کامل داشتند 13/9 ± 63/12 و در دفع ناقص 9/2 ± 81/8 ساعت بود که نشانگر اختلاف معنی دار آماری می باشد (p= 0. 037) بررسی تعداد قرص میزوپروستول استعمال شده مشخص نمود 29 نفر افراد یعنی اکثر واحدهای پژوهش با 2 قرص میزوپروستول محصولات حاملگی را دفع نمودند اما بیشترین میزان دفع کامل محصولات حاملگی در افرادی که 4 قرص میزوپروستول واژینال، دریافت کرده بودند مشاهده گردید این اختلاف از نظر آماری معنی دار می باشد(p= 0.0001). همچنین بیشترین عوارض جانبی و شکایت بالینی افراد را سردرد 26%، تهوع 16%، کرامپ رحمی 12% و اسهال 6% تشکیل می دادند و عوارض جدی و خطرناکی نظیر پارگی رحم، اختلالات انعقادی و خونریزی شدید و غیرطبیعی در هیچ یک از بیماران مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج مطالعه که نشانگر موفقیت کامل داروی میزوپروستول واژینال در باز نمودن دهانه رحم و دفع محصولات حاملگی اعم از کامل و ناقص در زنان دچار سقط فراموش شده بود و علاوه بر این هیچگونه عارضه جدی و خطرناکی نیز به دنبال استعمال این دارو در واحدهای پژوهش مشاهده نشد؛ درمان با میزوپروستول واژینال می تواند جایگزین موثر و کم عارضه تری نسبت به کورتاژ و تجویز سنتوسینون با دوز بالا باشد.

    کلید واژگان: سقط فراموش شده, میزوپروستول واژینال, درمان
    R Mirmohammadi-Maibodi*, MA Karimzadeh-Maibodi, T Faraj khoda, R Dehghani Firooz-abadi, M Tabatabaei
    Introduction

    Missed Abortion is a important obstetric and gynecology complication because of its serious outcomes such as DIC, infection, shock, hemorrhage & death. There are various medical and surgical methods for treatment of missed abortion. Medical treatment of missed abortion is safe, effective, acceptable and an inexpensive alternative. Misoprostal is a synthetic prostaglandin (E1) and recommended by FDA for treatment of missed abortion. There are different views about its safety, dosage and effectiveness.

    Methods

    This study was designed in order to determine the efficacy of vaginal misoprostol for termination of pregnancy in women with missed abortions admitted in Shahid Sadoughi, Madar and Mojibian hospitals of Yazd from 2003 to 2004. The method of study was semi-experimental. (Clinical trial without control group) 50 women with missed abortion and the required criteria (age 15 – 45 years, gestational age ≤ 25 weeks, no previous medical or surgical complication and confirmation of missed abortion on sonography) were selected. The data was collected by a questionnaire filled at the onset of study and after treatment (Misoprostol, (200 micrograms/dose) repeated every 4 hours till expulsion of pregnancy products for maximum of 4 doses).The data analysis was done by statistical tests such as x2 and ANOVA.

    Results

    The mean duration of medical treatment in the group with complete expulsion (44%) and incomplete expulsion (56%) was 12.63± 9.13 hours and 8.81± 2.9 hours, respectively, which was significantly different. (P value = 0.037). Of the total, 29 women had received two tablets of misoprostol, but the highest rate of complete expulsion was observed in women who had received four tablets. This difference in result was statistically significant. (p ≈ 0.000 ). Observed side effects included headache (26%), nausea (16%), uterine cramps (12%) and diarrhea. (6%) There was no serious complication such as uterine rupture, excessive vaginal bleeding, DIC, prolonged PT or PTT.

    Conclusion

    This study confirmed that medical evacuation of missed abortion with vaginal misoprostol is an effective, safe and cost efficient method without any serious complications and can be a suitable alternative to surgery.

    Keywords: Missed abortion, Vaginal misoprostol, Treatment
سامانه نویسندگان
  • دکتر محمودرضا طباطبایی
    دکتر محمودرضا طباطبایی

  • مرتضی طباطبایی
    مرتضی طباطبایی

  • مینو طباطبایی
    مینو طباطبایی
    استادیار علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
  • مهساالسادات طباطبائی
    مهساالسادات طباطبائی
    دانشجوی کارشناسی ارشد حسابداری، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
  • دکتر محمد طباطبائی
    دکتر محمد طباطبائی
    دانش آموخته دکتری مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال