به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

m. torabi

  • R. Daneshvar Rad, H. Heidari Sharifabad *, M. Torabi, R. Azizinejad, H.R. Salemi, M. Heidari Soltanabadi
    BACKGROUND AND OBJECTIVES
    The stress caused by dryness can affect plant growth and physiology. Several coping mechanisms (recovery, avoidance, tolerance and drought escape) have been developed to mitigate the impact of drought stress, and  most strategies involve survival during stress condition. The aim of this study was to compare the morphological and physiological characteristics of two varieties of sorghum forage (Pegah and Speedfeed) under drought stress conditions in order to provide beneficial and functional recommendations to farmers in the study area.
    METHODS
    This study was performed as a spit-plot plot in a complete randomised design with 3 replications for two years in Esfahan, Iran. Experimental treatments included drought stress at three levels for two varieties of sorghum. Mechanisms of sorghum response to drought stress, including physiological and morphological  alterations, were also proposed. Treatment means were compared by the Duncan test at 5% and 1% levels of probability. The statistical analysis was applied to the data using the R software.
    FINDING
    Lower irrigation showed a gradual decrease in plants height, number of leaves per plant, stem diameter, nitrogen and crude protein, with an increase in the length and weight of their panicle. Compared to Pegah variety, Speedfeed cultivar with 12% increase enhanced the contents of chlorophyll (1.7 times) in the two years of experiment. It could be concluded that Speedfeed variety exhibited better yield and quality characteristics against drought stress compared to Pegah variety. Considering the tolerance index and the harmonic mean index, Pegah showed the highest sensitivity to drought stress.
    CONCLUSION
    This study indicated that sorghum had several adaptive mechanisms for dealing with drought stress, so that it could be applied as a suitable alternative for other crops with higher water needs such as Zea.
    Keywords: Ash content, Crude Protein, Fodder, Sorghum, Nitrogen
  • محمدرضا فتحی*، محسن ترابی، شبنم شایقی آذرزاد

    هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر جامعه برند بر وفاداری برند با میانجی گری هویت برند مشتری و تعهد مشتری به برند است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتریان فروشگاه هایپراستار می باشد که حجم نمونه طبق فرمول کوکران، 374 نفر محاسبه شد. برای ارزیابی فرضیات تحقیق و روابط میان متغیرها در این پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش روایی صوری و محتوایی استفاده شد و به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار smartPLS و مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزیی برای بررسی روابط و فرضیه‏های تحقیق استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از تایید تمامی فرضیات دارد به عبارت دیگر جامعه برند بر وفاداری برند با میانجی گری هویت برند مشتری و تعهد مشتری به برند تاثیر مثبت و معنا دار دارد.

    کلید واژگان: هویت جامعه برند, هویت برند مشتری, تعهد مشتری به برند, وفاداری به برند
    M.R Fathi, *, M Torabi, Sh Shayeghi-azarzad

    The purpose of this study is to investigate the impact of brand community on brand loyalty through the mediation of Customer Identification and Customer Brand Engagement. The present research is a descriptive-correlational and applied study. The statistical population is the customers of Hyperstar store and the sample size was calculated as 374 customers according to Cocaran's formula. Questionnaire was used to evaluate the research hypotheses and the relationships between variables. To evaluate the validity of the questionnaire, content validity method was used and to determine the reliability, Cronbach's alpha was used. In this research, to investigate the relationships and hypotheses, structural equation modeling and partial least squares methods were calculated using smartPLS software. The findings confirm all the hypotheses, in other words, the brand community has a positive and significant effect on brand loyalty through the mediation of Customer Identification and Customer Brand Engagement.

    Keywords: Brand Community identification, Customer Brand identification, Customer Brand Engagement, Brand Loyalty
  • مهسا ترابی، مهدیه میرزابیگی *
    هدف

    شناسایی تاثیر پریشانی اطلاعاتی و اجتناب از اطلاعات برای اقدامات پیشگیرانه در زمان همه گیری کرونا. همچنین این پژوهش به دنبال  شناسایی تاثیر مداخله گری اجتناب از اطلاعات بر رابطه پریشانی اطلاعاتی و قبول اقدامات پیشگیرانه است.

    روش

     پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است و با روش توصیفی-پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش(N=16643) تمام  دانشجویان دانشگاه شیراز در مقاطع تحصیلی مختلف بود که در ترم زوج سال تحصیلی 1399-1400 در حال تحصیل بودند. بر اساس جدول مورگان نمونه پژوهش 375 دانشجو انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ترکیبی بود که دارای سه بخش پریشانی اطلاعاتی، اجتناب از اطلاعات و قبول اقدامات پیشگیرانه است. داده های پژوهش پس از تایید روایی پرسشنامه توسط سه متخصص رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی و محاسبه ی پایایی (آلفای کرونباخ) هر سه بخش(پریشانی اطلاعاتی 0.788، اجتناب از اطلاعات 0.856 و قبول اقدامات پیشگیرانه 0.890) جمع آوری شدند. داده ها پس از پشت سرگذاشتن موج چهارم کرونا گردآوری شد.

    یافته ها

      مدل رگرسیونی قدرت پیش بینی متغیرهای پریشانی اطلاعاتی و اجتناب از اطلاعات در  اقدامات پیشگیرانه، معنادار است (F(2, 371)=18.029, p<.001 , R2=.089). متغیر پریشانی اطلاعاتی 13.2 درصد از واریانس قبول اقدامات پیشگیرانه (رابطه ی معکوس و معنادار) و متغیر اجتناب از اطلاعات 25.8 درصد از واریانس قبول اقدامات پیشگیرانه (رابطه ی معکوس و معنادار) را تبیین می کند. همچنین یافته های مدل رگرسیون بلوکی نشان دهنده معناداری تاثیر مداخله گری متغیر اجتناب از اطلاعات (F(2, 371)=19.628, p<.000) بر رابطه ی متغیرهای پریشانی اطلاعاتی و انطباق با اقدامات پیشگیرانه با R2=.096  بود. متغیر پریشانی اطلاعاتی در حضور اثر مداخله گری اجتناب از اطلاعات، 34.5 درصد از واریانس قبول اقدامات پیشگیرانه (رابطه ی معکوس و معنادار) را تبیین می کند.

    نتیجه گیری

    متغیرهای پریشانی اطلاعاتی و اجتناب از اطلاعات باعث کاهش متغیر قبول اقدامات پیشگیرانه می شود و تاثیر  پیش بینی اجتناب از اطلاعات بر قبول اقدامات پیشگیرانه بیشتر از تاثیر پیش بینی پریشانی اطلاعاتی است. از طرفی اجتناب از اطلاعات بر رابطه پریشانی اطلاعاتی و قبول اقدامات پیشگیرانه اثر مداخله گری تقویت کننده دارد و میزان قبول اقدامات پیشگیرانه، در حضور اثر اجتناب از اطلاعات کمتر می شود. به بیانی دیگر، افرادی که نمرات بالاتری در پریشانی اطلاعاتی کسب کردند و بیش از سایرین از اطلاعات در زمینه کرونا اجتناب می کردند، به میزان کمتری از اقدامات پیشگیرانه کرونا پیروی می کردند. همچنین هیچ رابطه ی معناداری بین دو متغیر اجتناب از اطلاعات و پریشانی اطلاعات مشاهده نشد.

    کلید واژگان: کرونا, کووید19, همه گیری اطلاعات, اجتناب از اطلاعات, پریشانی اطلاعاتی سلامت, اقدام پیشگیرانه
    M. Torabi, M. Mirzabeigi *
    Purpose

    The study aimed to identify the impact of distress by information and information avoidance on the compliance with preventive measures and to identify the intervention effect of information avoidance about corona virus on distress by information in compliance with preventive measures.

    Method

    In terms of purpose this is applied research, and in terms of method is a descriptive-survey. The statistical population includes all students of Shiraz University in different academic levels who were studying in the even semester of the academic year 2021 (N = 16643). According to Morgan's table, 375 students selected as the research sample. Data collection tool was a combined questionnaire developed by Siebenhaar, et al. (2020) which had three subscales of distress by information, information avoidance and compliance with preventive measures. Research data was collected after confirming the validity of the questionnaire by three experts in the field as well as calculating the reliability (Cronbach's alpha) of all three subscales of distress by information, information avoidance and compliance with preventive measures (0.788, 0.856, 0.890).

    Findings

    The results showed that the regression model is significant for predicting compliance with preventive measures through the variables of distress by information and information avoidance (F (2, 371) = 18.029, p <.001, R2 = .089). The distress by information explains 13.2% of the variance of compliance with preventive measures (negative and significant) and the information avoidance variable explains 25.8% of the variance of compliance with preventive measures (negative and significant). Findings of block regression model also showed a significant effect of information avoidance intervention (F (2, 371) = 19.628, p <.000) on the relationship between distress by information and compliance with preventive measures with R2 = .096. The distress by information in the presence of the intervention effect of information avoidance explains 34.5% of the variance of compliance with preventive measures.

    Conclusion

    The results showed that the distress by information variable and the information avoidance variable reduce the compliance with preventive measures. Moreover, the predicting influence of information avoidance is more than the predicting influence of distress by information. On the other hand, information avoidance has a reinforcing intervention effect on the relationship between distress by information and compliance with preventive measures and reduces the compliance with preventive measures. In other words, people who scored higher in distress by information and avoided coronary information more, followed corona preventive measures less than others did.

    Keywords: Corona, Covid-19, Infodemic, Information avoidance, Distress by information, Compliance with preventive measures
  • مرتضی ترابی، فرهاد حسینعلی*، حسین غیاثوند ننجی

    جمعیت شهرها روز به روز افزایش می یابد؛ اما زیرساخت های حمل و نقل شهری متناسب با روند افزایش توسعه نمی یابد. این امر باعث بروز ازدحام شدید خیابان ها شده است. کاربردی ترین رویکرد ممکن برای حل این مشکل استفاده کارا از این زیرساخت ها است و کنترل درست ترافیک نقش مهمی در این کارایی دارد. هدف این تحقیق توسعه یک سیستم شبیه ساز عامل مبنا برای کنترل ترافیک شهری است. در این پژوهش، از مدل میکروسکوپیک ترافیک در بستری شبیه سازی شده از انواع خیابان های متقاطع دارای چراغ راهنمایی، جهت بهینه کردن جریان ترافیک استفاده شده است. در این روش با تعریف پارامترهای اصلی ترافیک به عنوان مجموعه ای از عامل های هوشمند در مقیاس میکرو، انتظار می رود بهترین تنظیمات چراغ راهنمایی برای بهبود مساله ترافیک به دست آید. عامل های مذکور شامل سه دسته (خودروها، مرکز کنترل ترافیک و چراغ های راهنمایی) با عملکردهای متفاوت هستند. سناریوهای تعریف شده علاوه بر اینکه بهینه سازی زمانبندی چراغ راهنمایی در تقاطع ها را مد نظر دارند، بهینه سازی کل جریان ترافیک را نیز دنبال می کنند. سناریوها با تغییر نوع عملکرد چراغ راهنمایی و نوع مسیریابی خودروها پیاده سازی شده اند. برای چراغ راهنمایی سه حالت معمول، شمارشی و بهینه (هوشمند) در نظر گرفته شده است و همچنین برای مسیریابی خودروها از دو حالت کوتا هترین مسیر و حالت بهینه با استفاده از اطلاعات ترافیک مسیر استفاده گردید. با ترکیب این حالت ها مجموعا شش سناربو حاصل شد.  نتایج حاصل از مقایسه زمان توقف خودروها و سرعت میانگین خودروها، بهینه شدن جریان ترافیک را در سناریوی ششم برای حالتی که هم چراغ راهنمایی هوشمند است و هم از مسیریابی بهینه با استفاده از اطلاعات ترافیکی استفاده می شود، نشان داد. در این سناریو، متوسط زمان توقف هر خودروها 3.12 ثانیه بر کیلومتر کاهش و سرعت متوسط آن 1.83 کیلومتر  بر ساعت افزایش را نسبت به مقادیر میانگین هر شش سناریو به ثبت رساند. برای اعتبارسنجی این مدل از داده های کنترل شده استفاده شد که دقت نسبی 83% را برای پارامتر زمان توقف و 94% را برای میانگین سرعت نسبت به داده های کنترل شده به دست آورد. این نتایج حاکی از کارایی و قابلیت اطمینان مدل عامل مبنای توسعه داده شده برای روانسازی جریان ترافیک در شهر است.

    کلید واژگان: مدل عامل مبنا, مسیریابی هوشمند, سیستم های کنترل ترافیک, عامل چراغ راهنمایی
    M. Torabi, F. Hosseinali*, H. Ghiasvand

    Nowadays, cities’ population has been encountered with rapid growth. However, the urban transport infrastructures are not developed with this rate. This issue yield to the common problem which is the traffic jam in streets. The practical approach to solve this problem is the efficient use of the infrastructure and proper traffic control which plays an important role in this performance. Based on the aforementioned issues, the aim of this study is an urban traffic control system using the agent-based simulation approach. In this study, the microscopic model for efficient network traffic junctions in the context of the flow of traffic at intersections has been used. The proposed approach, by defining the main parameters of traffic as a collection of micro-scale smart agents, is expected to address the issue mentioned more effectively. These agents consist of three categories (vehicles, traffic control centers and traffic lights) with different functions. In our approach in addition to the defined scenarios for intersection with a focus on optimizing time, total optimization of traffic flow will also be followed. Also, path finding is used to test the performance of the model. Having the traffic lights with three phase and two methods of path finding, six scenarios are defined and are implemented in a simulated environment. The results of the comparison parameter stop time and the average speed of vehicles reveals the fact that using the intelligent path finding and smart traffic light (sixth scenario) would lead to the downturn about 3.12 seconds per kilometer for stop time and upturn near 1.83 km/h for average speed of cars using the proposed method. We used the controlled data for the evaluation process and the relative accuracy was 83% for stop time and 94% for average speed of vehicles. The results of this study revealed the efficiency as well as reliability of the developed agent-based model in traffic smoothing.

    Keywords: Agent-based Modeling, Intelligent Routing, Traffic Control Systems, Traffic Light Agents
  • علی شهیدی نژاد*، میترا ترابی

    استفاده از برنامه های کاربردی وب به طور فزاینده ای در فعالیت روزمره ما، مانند خواندن اخبار، پرداخت صورت حساب و خرید آنلاین محبوب شده است. با افزایش در دسترس بودن این خدمات، شاهد افزایش تعداد و پیچیدگی حملاتی هستیم که برنامه های کاربردی وب را هدف قرار می دهند. تزریق SQL، یکی از جدی ترین تهدیدها برای برنامه های کاربردی وب در فضای سایبری محسوب می شود. حملات تزریق SQL، به مهاجمان اجازه می دهند تا دسترسی نامحدود به پایگاه داده ای که برنامه کاربردی و اطلاعات بالقوه حساس را شامل می شوند، به دست آورند. اگرچه محققان و متخصصان، روش های مختلفی برای حل مسئله تزریق SQL، پیشنهاد کرده اند، اما رویکرد های فعلی یا به طور کامل برای حل محدوده ای از مشکل شکست خورده اند، یا محدودیت هایی دارند که از استفاده و پذیرش آن ها جلوگیری می کند. این تحقیق بر آن است که یک روش، برای تشخیص و پیشگیری از حملات تزریق SQL در زمان اجرا ارایه دهد، که می تواند حملات موجود و جدید را تشخیص دهد، به علاوه بر حملات به طور مداوم نظارت کند. روش تشخیص و پیشگیری پیشنهادی، با نظارت زمان اجرا و به کارگیری طبقه بندی درخت تصمیم بر روی پایگاه داده تزریق SQL، حملات تزریق  SQLموجود را مسدود می کند همچنین با استفاده از ناظر پایگاه داده حملات جدید را تشخیص می دهد. در پایان، روش پیشنهادی، با دیگر روش های تشخیص و پیشگیری از حملات تزریق SQL موجود، مقایسه می شود، نتایج به دست آمده نشان می دهد، که روش پیشنهادی، به طور قابل توجهی در تشخیص و پیشگیری از حملات تزریق SQL موفق است. دقت روش پیشنهادی در مقایسه با دو روش مورد مقایسه مقاله به ترتیب %12 و 16% افزایش یافته است.

    کلید واژگان: برنامه های کاربردی وب, امنیت پایگاه داده, حملات تزریق SQL, تشخیص, پیشگیری
    A. Shahidinejad*, M. Torabi

    The use of web applications has become increasingly popular in our routine activities, such as reading the news, paying bills, and shopping on-line. As the availability of these services grows, we are witnessing an increase in the number and sophistication of attacks that target web applications. SQL injection attacks are a serious security threat to web applications in the cyberspace. SQL injection attacks allow attackers to gain unlimited access to a database that includes applications and potentially sensitive information. Although researchers and practitioners have proposed different methods to solve the SQL injection problem, current approaches either fail to solve the full scope of the problem or have limitations that prevent their use and adoption. This study is designed to provide a method for detecting and preventing SQL injection attacks at runtime, which can detect and continuously monitor the existing and new attacks. The proposed detection and prevention method by runtime monitoring and implementation of the decision tree classification on the SQL injection database, blocks existing SQL injection attacks and also detects new attacks using the database supervisor. In the end, the proposed method is compared with other methods for detecting and preventing existing SQL injection attacks, the results showing that the proposed method is significantly successful in detecting and preventing SQL injection attacks. Compared to the two methods explored in this article, the presented method increases the accuracy by 12% for one method and 16% for the other.

    Keywords: Web Applications, Database Security, SQL Injection Attacks, Detection, Prevention
  • مصطفی قبائی آرانی*، علی شهیدی نژاد، میترا ترابی

    افزایش محبوبیت و سود آوری رایانش ابری وابسته به تامین قابلیت ها و ویژگی های مورد نظر کاربران ابری می باشد. خاصیت کشسانی، به عنوان یکی از قوی ترین ویژگی هایی محسوب می شود که حوزه رایانش ابری را از دیگر رویکردهای سامانه های توزیعی، مجزا می کند. رایانش ابری ظرفیت منابع را برای مصرف کننده به صورت بی نهایت در نظر می گیرد و مصرف کننده، می تواند منابع را برحسب تقاضا و بر اساس نرخ رقابتی در اختیار بگیرد و میزان منابع را افزایش یا کاهش دهد. اگر چه راه حل های مختلفی برای مدیریت کشسانی تاکنون توسعه داده شده اند، اما کارهای بیشتری نیاز است تا خاصیت کشسانی ابر را به صورت کاراتر مدیریت نمایند. در این مقاله، رویکردی برای بهبود خاصیت کشسانی با استفاده از سامانه کنترل فازی مبتنی بر تغییرات حد آستانه برای کاربردهای محاسبات با عملکرد بالا در شبکه های ابری ارایه می شود. در روش پیشنهادی مدیریت کشسانی بر پایه نظارت و تصمیم گیری مستمر انجام می شود. نتایج مشخص می کند که روش پیشنهادی عملکرد بهتری در مورد زمان پاسخگویی، هزینه و تخطی از شرایط سرویس دهی، نسبت به روش های پیشین دارد. میانگین زمان پاسخگویی روش پیشنهادی در مقایسه با دو روش مورد مقایسه مقاله به ترتیب 5/6% و 9%، میانگین هزینه به ترتیب 6% و 12% و میانگین تخطی از شرایط پذیرش سرویس به ترتیب 68% و 5/77% کاهش یافته است.

    کلید واژگان: خاصیت کشسانی, تامین منابع, سیستم کنترل فازی, حد آستانه, رایانش ابری
    M. Ghobaei *, A. Shahidinejad, M. Torabi

    Increasing the popularity and profitableness of cloud computing is dependent on providing the capabilities and features that the users desire. Elasticity is one of the strongest features that distinguish the cloud computing domain from other distributed system approaches. Cloud computing takes into account an unlimited capacity of the resources for the consumer, and the consumer can take the resources in demand based on competitive rates and increase or  decrease the number of resources. There have been many improvements to elasticity management by previous   researches. However, further researches are necessary to manage elasticity more efficiently. In this paper, an  approach for improving elasticity is presented using the fuzzy control system based on threshold changes for high-performance computing applications in cloud computing. In the proposed approach, elasticity management is based on continuous monitoring and decision making. The results indicate that the proposed approach has a better performance in terms of response time, cost and service level agreement (SLA) violation, compared to previous      studies. In comparison with each of the two specified approaches, the response time of the proposed method has decreased by 6.5% and 9%, cost by 6% and 12%, and service level agreement (SLA) violation by 68% and 77.5%, respectively.

    Keywords: Elasticity, Resource provisioning, Fuzzy control system, Threshold, cloud computing
  • محمد ترابی*، نسیم محمدی
    در این مقاله به تحلیل و ارزیابی کارایی دو سیستم اشتراک گذاری طیف رادیوشناختی مشارکتی مبتنی بر رله ی انتخابی پرداخته می شود. در این سیستم ها یک کاربر ثانویه (بدون مجوز)، طیف کاربر اولیه ای (مجوزدار) را بطور مشترک استفاده می کند به گونه ای که تداخل ناشی از سیگنال کاربر ثانویه در گیرنده کاربر اولیه همواره کمتر از مقدار آستانه ی از پیش تعیین شده باشد، بدین منظور از یک مکانیزم کنترل توان در فرستنده کاربر ثانویه استفاده می شود. در سیستم های مورد نظر، کاربر ثانویه از شبکه ی مشارکتی که شامل چندین رله تقویت و ارسال می باشد، استفاده می کند که در آن، در هر لحظه فقط یک رله ی دارای بهترین شرایط کانال، انتخاب شده و استفاده می شود. تفاوت دو سیستم فوق در روش انتخاب بهترین رله می باشد، بطوریکه: 1) در سیستم اول، روش انتخاب رله ی جزیی است که بر اساس اطلاعات جزیی از کانال ها انجام می گیرد. 2) در سیستم دوم، روش انتخاب رله ی فرصت طلبانه است که بر اساس اطلاعات کامل کانال ها انجام می شود. برای ارزیابی کارایی سیستم ها ابتدا تابع توزیع تجمعی نسبت سیگنال-به-نویز را در گیرنده ثانویه برای هر دو سیستم بدست آورده و سپس روابط ریاضی برای سه معیار مهم ارزیابی کارایی سیستم های مخابراتی یعنی احتمال قطع، نرخ خطای بیت و ظرفیت میانگین کانال تعیین می شود. سپس با استفاده از نتایج عددی حاصل از روابط بدست آمده، عملکرد سیستم های ذکر شده با معیارهای مذکور مورد بررسی قرار می گیرد. برای تایید روابط ریاضی به دست آمده، از مقایسه ی نتایج عددی حاصل با نتایج شبیه سازی مونت -کارلو استفاده می شود که نشانگر صحت روابط بدست آمده است.
    کلید واژگان: اشتراک گذاری طیف, شبکه های رادیوشناختی, مخابرات مشارکتی و سیستم مشارکتی رله ای تقویت و ارسال
    M. Torabi *, N. Mohammadi
    This paper presents performance evaluations for two spectrum-sharing cognitive-radio systems employing cooperative amplify-and-forward relaying in which the best relay is selected for the transmission. In these systems, a secondary user (SU, unlicensed user) shares the spectrum of a primary user (PU, licensed user), in such a way that the interference to the PU is always kept below a predefined threshold. To this end, a power control for the SU is used. In these systems, the SU employs an amplify-and-forward relaying with several relays, where the best relay who has the best channel condition is selected for the transmission. The considered systems are different in the employed relay selection schemes, such that: 1) In the first system, partial relay selection is employed, in which the partial channel state information (CSI) is used to select the best relay. 2) In the second system opportunistic relay selection is employed, in which the full CSI is used to select the best relay. To analyze the system performances, at first the cumulative distribution function (CDF) of the received signal-to-noise-ratio (SNR) for each considered system is derived. Then, using the obtained CDF expressions, closed-form expressions are obtained for three performance metrics: outage probability, the average bit-error-rate (BER), and the average channel capacity. Finally, using the numerical results obtained from the mathematical formulas derived in this paper, we evaluate and compare the systems performances in different cases under different conditions. In addition, to verify the accuracy of the performed analysis, Monte-Carlo simulation results are also provided.
    Keywords: Spectrum sharing, cognitive radio, cooperative communication systems, and amplify-and-forward-relaying
  • عظیم خزائی*، محمدرضا شیری، مسعود ترابی، احمد قاسمی، سید علیرضا بهشتی، علی آذری نصرآباد

    برای ارزیابی الگوی اثر متقابل ژنوتیپ × محیط بر عملکرد دانه و علوفه، 10 لاین امیدبخش سورگوم دو منظوره در قالب طرح بلوک‏های کامل تصادفی با چهار تکرار در شش ایستگاه تحقیقات کشاورزی کرج، مشهد، بیرجند ،زابل، مغان و اصفهان به مدت دو فصل زراعی (1393و1394) کشت شدند. تجزیه واریانس مرکب داده ها نشان داد اثر سال، مکان، ژنوتیپ واثر متقابل آنها بر عملکرد دانه، عملکرد علوفه و عملکرد بیولوژیک در سطح احتمال یک درصد معنی‏دار بود. مقایسه میانگین ها نشان داد لاین شماره 3 (KDFGS9) با عملکرد دانه 8/7 تن در هکتار دارای بیشترین عملکرد دانه بود. لاین های شماره 1 (KDFGS4) و 9 ((KDFGS26  با عملکرد علوفه خشک 26/2 و 26/1 تن در هکتاربه ترتیب  دارای  بیشترین عملکرد علوفه خشک بودند. لاین‏های شماره 1 (KDFGS4) ،2 (KDFGS6) و 9 ((KDFGS26 به ترتیب با 34/3، 33 و 32/5 تن در هکتار عملکرد بیولوژیک نسبت به دیگر لاین‏های مورد بررسی در این آزمایش برتر بودند. تجزیه پایداری با استفاده از روش AMMI و برازش مولفه‏های اصلی به اثر متقابل ژنوتیپ × محیط نشان داد دو مولفه اصلی برای عملکرد دانه، عملکرد علوفه خشک و عملکرد بیولوژیک معنی‏دار بود. برای عملکرد دانه دو مولفه اول 67/8 درصد از مجموع مربعات اثر متقابل را توضیح دادند. با توجه به مدل AMMI و پارامتر ارزش پایداری امی(ASV)، لاین‏های شماره‏2 (KDFGS6) و 3 (KDFGS9) با پایداری عملکرد دانه بالا، لاین‏های مناسب دو منظوره با اولویت تولید دانه و لاین‏های شماره 9 ((KDFGS26 و 1 (KDFGS4) به‏عنوان لاین های مناسب دو منظوره با اولویت تولید علوفه شناسایی شدند.

    کلید واژگان: سورگوم, عملکرد علوفه خشک, عملکرد بیولوژیک, مدل امی, ارزش پایداری امی
    A. Khazaei *, M.R. Shiri, M. Torabi, A. Ghasemi, A. R. Beheshti, A. Azari Nasrabad

    To evaluate the interaction pattern of genotype × environment and grain and dry forage yield stability of 10 promising dual purpose sorghum lines, a field experiment was carried out using randomized complete block design with four replications in six field stations of Karaj, Mashhad, Birjand, Zabol, Moghan and Isfahan in 2014 and 2015 growing seasons. Combined analysis of variance showed that the main effects of year, location, and genotypes as well as their interaction effects were significant (p <0.01) on grain yield, dry forage yield and biological yield. Mean comparison showed that line No. 3 (KDFGS9) with grain yield of 7.8 tha-1 had the highest grain yield, and line No. 1 (KDFGS4) and line number 9 (KDFGS26) with 26.2 and 26.1 tha-1 had the highest dry forage yield, respectively. Line No. 1 (KDFGS4), No. 2 (KDFGS6) and No. 9 (KDFGS26) were superior to the others by producing of 34.3, 33 and 32.5 tha-1 of biological yield, respectively. Analysis of variance by AMMI model and fitting of main components to the genotype by environment interaction effect showed that two main components for grain yield, dry forage yield and biological yield were significant. The first two components explained 67.8 percent of the sum of the squares of the interaction. According to the AMMI model and ASV stability parameter, lines No. 2 (KDFGS6) and No. 3) KDFGS9( with high grain and dry forage yield stability were the most suitable lines for dual purpose with the priority of grain production. On the other hand, lines No. 9 (KDFGS26) and No. 1 (KDFGS4) can be released as dual-purpose cultivars with the priority of forage production.

    Keywords: Sorghum, AMMI model, AMMI stability value, Dry forage yield, Biological yield
  • اسدالله سرشاد، داریوش طالعی*، مسعود ترابی، فرناز رفیعی، پریسا نجات خواه

    به منظور بررسی اثر تنش کم آبی در مراحل مختلف رشد بر عملکرد، اجزای عملکرد و کیفیت دانه تولیدی ارقام سورگوم دانه ای، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال 1396 در مزرعه شرکت کشت و دام قیام اصفهان انجام شد. فاکتور اصلی شامل قطع آبیاری در چهار سطح (قطع آبیاری از مرحله گرده افشانی به بعد، قطع آبیاری از مرحله شیری به بعد، قطع آبیاری از مرحله خمیری به بعد و آبیاری معمول (شاهد)) و فاکتور فرعی شامل سه رقم سورگوم دانه ای (سپیده، کیمیا، پیام) در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد صفات ارتفاع بوته، طول پانیکول، وزن هزار دانه، وزن پانیکول، وزن دانه در پانیکول، عملکرد دانه، درصد پروتئین، قند، نشاسته و چربی بذر تحت اثر قطع آبیاری در مراحل مختلف رشد قرار گرفتند. همچنین بین ارقام مختلف بر اساس صفات ارتفاع، تعداد پنجه در بوته و طول پانیکول اختلاف معنی دار مشاهده شد. نتایج مقایسه میانگین نشان داد تنش کم آبی موجب کاهش میزان عملکرد دانه گردید و در شرایط تنش قطع آب قبل از گرده افشانی نسبت به شاهد 95/63 درصد افت عملکرد و در شرایط قطع آبیاری در مرحله شیری نسبت به شاهد 4/34 درصد افت عملکرد ایجاد شد، در حالی که با قطع آب در مرحله خمیری نسبت به شاهد 2/2 درصد افزایش عملکرد حاصل شد. به طور کلی بیش ترین عملکرد دانه، وزن هزار دانه و وزن پانیکول در رقم کیمیا حاصل شد که این رفم نسبت به ارقام دیگر مورد بررسی متحمل‏تر به تنش کم آبی بود.

    کلید واژگان: تنش آبیاری, سورگوم, عملکرد و فیزیولوژی
    A.Sarshad, D.Talei*, M.Torabi, F.Rafiei, P.Nejatkhah

    In order to investigate the effect of water deficit tension on different growth stages on yield, yield components and produced grain quality of sorghum seeds cultivars,  an experiments was performed as split plots based on randomized complete blocks design with four replications in Isfahan Ghiam Cultivation and Cattle Farm Company in 2017. The main factor including irrigation cut at four levels (irrigation cut from the pollination stage onwards, irrigation cut from the milking stage onwards, irrigation cut from the paste stage onwards and normal irrigation (control)) and sub-factor including three cultivars of seed sorghum (Sepideh, Kimia and Payam). The results showed that plant height traits, panicle length, one-thousand grain weight, panicle weight, grain weight in panicle, grain yield, protein percentage, sugar, starch and seed fat were affected by irrigation cut at different stages of growth. There was also a significant difference between different cultivars based on height traits, number of claws per plant and length of panicle. The results of the mean comparison showed that water deficit tension reduced grain yield and in terms of water cut-off tension before pollination compared to control caused 63.95 percent of yield loss and in terms of irrigation cut in milking stage compared to control, 34.4 percent of yield loss. While by cutting off the water in the paste stage, the yield increased by 2.2 percent compared to the control. In general, the highest grain yield, one thousand grain weight and panicle weight were obtained in Kimia cultivar, which could represent a more tolerant cultivar to water deficit tension.

    Keywords: Irrigation tension, Sorghum, Yield, Physiology
  • مسعود ترابی، محسن حیدری سلطان آبادی*

    در تحقیقی سه ساله (1393-1390) اثرات مصرف تلفیقی عناصر فسفر و ریزمغذی (حاوی آهن، منگنز، مس و روی) بر خصوصیات کمی و کیفی بذر و علوفه تولیدی دو اکوتیپ یونجه همدانی و رهنانی، در ایستگاه تحقیقات گلپایگان مورد مطالعه قرار گرفتند. به این منظور از طرح آماری کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار استفاده گردید که در آن دو اکوتیپ یونجه رهنانی و همدانی به عنوان عامل اصلی و تلفیق میزان مصرف کودهای فسفر در سه سطح صفر، 65 و 120 کیلوگرم در هکتار در دو حالت محلول پاشی و عدم محلول پاشی عناصر ریزمغذی به عنوان عامل فرعی به صورت تیمار مرکب بررسی گردید. بر اساس نتایج، میانگین عملکرد علوفه تر و بذر در اکوتیپ های همدانی و رهنانی بدون اختلاف معنی دار به ترتیب 40/35 و 77/34 تن در هکتار و 498 و 487 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. سال اثر معنی داری بر عملکرد علوفه تر و خشک، میزان بذر تولیدی و وزن هزار دانه داشت به گونه ای که حداقل و حداکثر صفات یاد شده به ترتیب مربوط به سال اول و دوم بود. بیشترین مقدار علوفه تر تولیدی با مقدار 42/45 تن در هکتار، بیشترین میزان بذر تولیدی با مقدار 689 کیلوگرم در هکتار و بیشترین درصد جوانه زنی بذر با میزان 12/95 درصد در تیمار کودی 120 کیلوگرم در هکتار فسفر همراه با محلول پاشی با عناصر ریزمغذی حاصل شد. مقادیر یاد شده در تیمار شاهد (بدون کود فسفر و عدم محلول پاشی عناصر ریزمغذی) دارای حداقل مقدار بود.

    کلید واژگان: اکوتیپ رهنانی, اکوتیپ همدانی, درصد جوانه زنی, کود, وزن هزار دانه
    M Torabi, M Heidarisoltanabadi
    Introduction

    Alfalfa (Medicago sativa L.) is known as the most valuable forage in the world due to its resistance to drought, the high quality of forage and high adaptability, high shelf life and high protein. Desirable nutrition of alfalfa is one of the key factors in the quantity and quality of seed and forage production. In alfalfa production, optimum nutrition is one of the key factors in the growth and development of the product and has a direct effect on the yield of forage and seed. The provision of phosphorus and micronutrient elements of soil in order to balance the nutrients of soil plays an important role in quantitative and qualitative improvement of the product, and it is necessary to carry out a comprehensive research on alfalfa. The purpose of this study was to investigate the effect of different levels of phosphorus and micronutrient fertilizer on quantitative and qualitative yield of alfalfa seed and forage.

    Material and Methods

    In a three-year research (2011-2014), the effects of using phosphorus and micronutrients including iron, manganese, copper and zinc on quantitative and qualitative characteristics of seeds and forage production of alfalfa were studied at Golpayegan Research Station Isfahan province. For this purpose, using a split- plot experiment based on a randomized complete block design with three replications, the effect of two alfalfa ecotypes (as the main plot) and 6 levels of phosphorus and micronutrient fertilization (as a sub-plot) on the yield of seed and forage production was investigated. The main plots were consisted of alfalfa Hamedani (V1) and Rehnani (V2) and sub plots (sub-treatment) were included phosphorus (P2O5) at three levels: zero (P0), 65 (P65) and 120 (P120) kg.ha-1, and micronutrient elements in two levels of no applied (R0) and micronutrient application as spraying (R1). Parameters were measured, including forage weight, dry forage weight, seed yield, 1000 seed weight and seed vigor percentage. In the first year, there were two cutting for forage and one for seed production, in the second year there were three cutting for forage and one for seed production, and in the third year there were three cutting for forage production and one for seed production.

    Results and Discussion

    The results showed that there was no significant difference in forage production, seed yield, 1000 seed weight, and percentage of seed vigor between two ecotypes of alfalfa, and the average yield of forage and seed in Hamedi and Rehnani ecotypes was 35.40 and 34.77 ton.ha-1 and 498 and 487 kg.ha-1 respectively. The year had a significant effect on the yield of fresh and dry forage, seed yield and 1000-seed weight. Also, the maximum of these traits were observed in the second year. The effect of the year on vigor seed was not significant. Comparison of means showed that P fertilizer application of 120 kg.ha-1 with micronutrient spraying (P120-R1) had the highest seed production and increased of 105% compared to control treatment. The application of 120 kg.ha-1 phosphorus without micronutrient application was in the next place. The percentage of seed vigor in the treatment of 120 kg.ha-1 P, with the micronutrient application (95.1%) was significantly higher than other treatments.

    Conclusions

    In this three-year research, the study of the use of phosphorus and micronutrients on fresh and dry forage yield and some quantitative and qualitative characteristics of seed produced in two alfalfa ecotypes was carried out. The results showed that the highest amount of forage production with the amount of 42.45 ton.ha-1 and the highest amount of seed produced with the amount of 689 kg.ha-1, belonged to the treatment 120 kg.ha-1 phosphorus with micronutrient spraying.

  • مرضیه کریمی افشار، ساناز حاجی زاده، ملوک ترابی*، شهرزاد طاهری
    زمینه و هدف
    حفظ و نگهداری سلامت دهان در طی دوران بارداری به عنوان  یکی از موارد مهم بهداشت عمومی  برای مادر و کودک مورد توجه می باشد.هدف از انجام این مطالعه بررسی آگاهی و عملکرد ماماهای شهرکرمان درمورد بهداشت دهان و دندان در زنان باردار ونوزادان و کودکان سال1396بوده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه ی مقطعی توصیفی روی 118 مامای شهر کرمان که به روش سرشماری انتخاب شده بودند انجام شد.روش جمع اوری داده ها پرسشنامه شامل اطلاعات فردی و 12 سوال سنجش عملکرد 14 سوال سنجش آگاهی در مورد بهداشت دهان و دندان دوران نوزادی و کودکی بود که قبلا روایی و پایایی آن انجام و روا و پایا تشخیص داده شدهبود.اطلاعات وارد کامپیوتر شده و با نرم افزار آماریSPSS21 با استفاده از تست های آماریT و ANOVA ورگرسیون خطی در سطح معنی داری 0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    در این مطالعه  میانگین سن و سالهای فارغ التحصیلی افراد به ترتیب  84/8±52/38 و83/8±60/14سال و میانگین سالهای خدمت 36/9±68/15سالبود.میانگین نمره ی آگاهی افراد در این پژوهش 46/2±65/8 و عملکرد 37/1±97/6 بود.70 نفر(3/59٪) آگاهی متوسط و 75 نفر(6/63٪) عملکرد خوب داشتند.بین عملکرد افراد و شرکت در دوره های بهداشت دهان و دندان،با سال های  خدمت ومنبع اطلاعات رابطه مستقیم و معنی دار مشاهده شد.افرادی که سن بیشتر داشتند آگاهی کمتر داشتند.افرادی که در درمانگاه کار میکردند و سال خدمت بیشتر داشتند،بطور معنی داری آگاهی بیشتری داشتند.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان داد که میزان عملکرد افراد در مورد بهداشت دهان و دندان در کودکان و نوزادان مناسب و آگاهی متوسط می باشد. گذراندن دوره های بهداشت دهان و دندان جهت افزایش آگاهی توصیه می شود.
    کلید واژگان: بهداشت دهان و دندان, بارداری, کودکی, نوزادی, پیشگیری, ماما, آگاهی, عملکرد
    M Karimiafshar, S Hajizadeh, M Torabi*, Sh Taheri
    Background
    Maintaining oral health during pregnancy is considered as one of the most important public health issues for mother and children. The aim of the present study was to evaluate the knowledge and practice of midwives about oral health in pregnant women,infants and children in Kerman.
    Materials and methods
    This cross-sectional descriptive study was conducted on 118 midwives in Kerman who were selected by census method. Data collection method was a questionnaire consist of 12  and 14 questions about oral health knowledge and practice,  demographic information,which its validity and reliability were confirmed  previously. Data analyzed by SPSS 21 software and using statistical T test, ANOVA and linear regression. The significance level was considered 0.05.
    Results
    In this study, the average age and years of graduation were 38.52±8.84 and 14.60±8.83,respectively. The average years of  service was 15.68±9.36. The mean score of knowledge and practice were8.65±2.46 and 6.97±1.37 respectively. (59.3%)  of participants had moderate knowledge and (63.6%) had favorable practice. There was a direct and significant relationship between the practice of individuals and participation in oral hygiene courses with years of service and information source. participants who were older, had lower awareness. Midwives who worked in the clinic and who had more years of service, had significantly more knowledge.
    Conclusion
    The findings of this study showed that the practice of individuals about oral hygiene in children and infants is favorable and knowledge is moderate. It is recommended to spend oral hygiene courses to raise knowledge.
    Keywords: Oral hygiene, Pregnancy, Childhood, Infancy, Prevention, knowledge, midwives, practice
  • مهران ترابی، وحید بروجردیان*

    در پژوهش حاضر، شروع و گسترش خرابی سازه به علت برخورد وسیله ی نقلیه با یکی از ستون های گوشه به صورت دینامیکی مدل سازی و بررسی شده است. به این منظور، یک قاب خمشی سه بعدی 4 طبقه ی فولادی با شکل پذیری متوسط با استفاده از نرم افزار E T A B S تحت بارگذاری متعارف مرده، زنده و زلزله طراحی شد و سپس در نرم افزار آباکوس تحت بارگذاری ضربه یی قرار گرفت. با درنظر گرفتن صحت سنجی های لازم، انجام آنالیز دینامیکی غیرخطی، اثر ضربه ی ناشی از برخورد وسیله ی نقلیه با جرم و سرعت های مختلف شبیه سازی شد. نتایج نشان داد جرم و سرعت، تاثیر به سزایی در خرابی ساختمان دارند و هنگام برخورد، فقط ستون ضربه دیده آسیب نمی بیند، بلکه تمامی اعضاء سازه تحت تاثیر بار دینامیکی مذکور قرار می گیرند و تعداد قابل توجهی از آن ها وارد ناحیه ی خمیری می شوند و از استانداردهای آیین نامه خارج می شوند. در نتیجه، حذف فقط یک ستون و اعمال بارگذاری استاتیکی به سازه، دقت خوبی از تخریب پیش رونده به دست نمی دهد.

    کلید واژگان: تخریب کششی, تخریب برشی, کمانش, ضربه, حذف ستون, آباکوس
    M. Torabi, V. Borujerdian*

    Sudden impacts may afflict wide damages on structures. Therefore, it is required to investigate these incidents when designing structures. In this paper, different failure types in steel column are investigated and, for each type, numerical results are compared with the experimental ones for the sake of validation. Initiation and development of structural failure due to truck collision with one of the corner columns was modeled dynamically and was investigated. For this purpose, the three dimensional moment frame steel for a 4-story building with medium ductility using ETABS software under dead, live, and seismic load was designed; then, was loaded with the ABAQUS software under impact load. For validation of the molding process, the experimental results in the field of vehicle collisions with steel columns were used. The nonlinear dynamic analysis was used for simulation of impact caused by the collision of trucks having different masses and speeds. Using the appropriate plasticity and shear failure model, the stresses and internal forces in the structure, especially in the damaged column, were extracted. To study the effects of various parameters on structural response, a parametric study was conducted, and the results were compared with each other. The results showed that mass and speed play an important role in building damage. When the collision occurs, the entire structure, including columns, is affected by the dynamic load. As a result, the current method of elimination of only one column and applying static loading to the structure cannot show progressive collapse accurately.

    Keywords: Progressive Collapse, Steel, Impact, Collision, Column Removal Scenario, ABAQUS
  • اکرم سیفی، سید مجید میرلطیفی *، حسین دهقانی سانیج، منوچهر ترابی

    پسته محصولی استراتژیک با ارزش اقتصادی بالا در ایران است که در مناطق خشک با محدودیت منابع آبی و کیفیت پایین آب کشت می شود. در سال های اخیر، روش آبیاری قطره ای زیرسطحی (SDI) مورد توجه ویژه کشاورزان پسته قرار گرفته است. اما با توجه به کیفیت پایین آب در اکثر مناطق تحت کشت پسته، استفاده ازاین شیوه آبیاری باعث تجمع نمک در نزدیکی سطح خاک می شود که می تواند منجر به کاهش عملکرد محصول شود. از طرف دیگر، چون دور آبیاری مناسب در روش  SDIبرای کنترل شوری و رطوبت خاک در زراعت پسته مشخص نیست، در این تحقیق، تاثیر دور های مختلف آبیاری بر توزیع رطوبت، شوری و عملکرد درختان پسته 15 ساله با خاک سیلت لوم و روش آبیاری SDI با آب شور (EC=4.2 dS/m) در شرایط اقلیم بیابانی بررسی شد. دو تیمار دور آبیاری 3 و 14 روز (I3 و I14) با سه تکرار در قطعه آزمایشی یک هکتاری مزرعه ای واقع در شهرستان سیرجان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد تیمارهای آبیاری اثرات معناداری روی مقدار رطوبت خاک در عمق 100-0 سانتیمتری لایه خاک داشتند و میانگین ذخیره رطوبتی تیمار I3 بیشتر بود. کاربرد بیشتر آب مصرفی در تیمار I3 باعث تجمع کمتر نمک در منطقه توسعه ریشه نسبت به تیمار I14 شد که از لحاظ آماری معنادار بود. عملکرد محصول در تیمارهای I3 و I14 به ترتیب 3/3 و 7/3 کیلوگرم در هر درخت بود که اختلاف معناداری نداشتند، اما تیمار I3 موجب بهبود صفات کیفی محصول از جمله کاهش درصد پوکی و افزایش درصد خندانی شد.

    کلید واژگان: آبیاری قطره ای زیرسطحی, پسته, دور آبیاری, رطوبت, شوری, کرمان
    A.Seifi, S.M.Mirlatifi*, H.Dehghanisanij, M.Torabi

    Pistachio is a strategic product with high economic value in Iran، which is cultivated in arid regions withlimited water resources and poor water quality. Therefore، it is essential to use irrigation systems capable of yielding high irrigation efficiency along with effective management of soil water and salinity. In recent years، application of Subsurface Drip Irrigation (SDI) system has been widely accepted by manypistachio growers. Since، irrigation water is of poor quality in major pistachio plantations، utilization of this irrigation method will result in accumulation of salt in the vicinity of soil surface، hence a reduction in pistachio yield. In addition، appropriate irrigation interval for Pistachio orchards irrigated by SDI systems is unknown. A field experiment was conducted on 15-year old pistachio trees grown on loam silt soil and irrigated by subsurface drip irrigation with saline water (EC= 4. 2 dS/m) in a region under desert climate to investigate the effects of different irrigation regimes on the soil moisture and salinity distributions as well as pistachio yield. Two irrigation frequency treatments، namely I3 (Once every 3 days) and I14 (Once every 14 days)، replicated three times were applied to one hectare block of a farm in Sirjan. The results revealed that irrigation frequency had significant effects on the spatial distribution of soil water content within 0-100 cm depths with a higher soil water contentforI3. In contrast to I14، salt accumulation in the root zone for I3 was significantly (p<0. 05) low due to more water application. Pistachio yield for I3 and I14 was 3. 3 and 3. 7 kg/tree، respectively، indicating non significant difference. However، I3 showed marked enhancement in quality traits such as osteoporosis and smiling.

    Keywords: Subsurface drip irrigation, Pistachio, Irrigation frequency, Moisture, Salinity
  • A. Davari *, M. Torabi
    We show how Daubechies wavelets are used to solve Kuramoto-Sivashinsky type equations with periodic boundary condition‎. ‎Wavelet bases are used for numerical solution of the Kuramoto-Sivashinsky type equations by Galerkin method‎. ‎The numerical results in comparison with the exact solution prove the efficiency and accuracy of our method‎.
    Keywords: ‎Daubechies wavelets, Connection coefficients, Kuramoto-Sivashinsky type equations
  • M.H. Shojaeefard, R. Talebitooti, S. YarmohammadiSatri, M. Torabi

    In this paper, a method based on binary-coded genetic algorithm is proposed to explore an optimization method, for obtaining an optimal elliptical tank. This optimization method enhances the rollover threshold of a tank vehicle, especially under partial filling conditions. Minimizing the overturning moment imposed on the vehicle due to c.g. height of the liquid load, lateral acceleration and cargo load shift are properly applied. In the process, the width and height of tanker are assumed as constant parameters. Additionally, considering the constant cross-sectional area, an optimum elliptical tanker of each filling condition is presented to provide more roll stability. Moreover, the magnitudes of lateral and vertical translation of the cargo within the proposed optimal cross section under a constant lateral acceleration field are compared with those of conventional elliptical tank to demonstrate the performance potentials of the optimal shapes. Comparing the vehicle rollover threshold of proposed optimal tank with that of currently used elliptical and circular tank reveals that the optimal tank is improved approximately 18% higher than conventional one.

    Keywords: Rollover Threshold, Genetic Algorithm, Elliptic Tank, Optimization
  • امیر یزدان سپاس، مسعود قدسی، بهروز پیرایش فر، محمود ناظری، حسین امین، قدرت الله مالوردی، اکبر قندی*، داود افیونی، گودرز نجفیان، مجتبی وهاب زاده، عظیم اکبری
    A. Ghandi, D. Afyooni, G. Najafian, M. Vahabzadeh, A. Akbari, M. Torabi, A. Yazdansepas, M. Ghodsi, B. Pirayeshfar, M. Nazeri

    Sepahan is a new bread wheat cultivar derived from progenies of a cross made between Azadi cultivar and some high yielding and resistant to rust advanced lines. All selections were made in Kelardasht and Iranshahr stations and early evaluations in Karaj. It was also studied in regional uniform yield trials in moderate stations including Kaboutar Abad. Results revealed that this line is more tolerant to drought, thus it's suitable for arid areas of Iran and it has higher yield than check cultivar (Mahdavi). It is of spring habit and early maturity, 95-100 cm plant height, grain color amber and thousand kernel weight of 40 gram. Sepahan has grains with average protein and gluten content 10.3% and 23% respectively. Based on these superiorities and good performance, the new line was released in 2006, under the name of Sepahan

  • مهدی کلاته*، جبار آلت جعفربای، معرفت قاسمی، صادق خاوری نژاد، مجتبی وهاب زاده، کیومرث نظری، علی محمد آبرودی، ملک عابدی پریخان، عباس سعیدی، احمد حیدری، محمد ترابی، میترا سراج آذری، علی ملیحی پور، محمدعلی دهقان، فاطمه خلقتی، محمدصادق احمدیان مقدم، محمدعلی رمایی، دادرضایی سیدطه، بهروز پیرایش فر
    M. Kalateh *, J. A. Jaafarbai, M. Ghasemi, S. Khavarinejad, M. Vahabzadeh, K. Nazari, A. M. Abroudi, M. Abedi Parikhan, A. Saidi, A. Heydari, M. Torabi, M. Serajazari, A. Malihipour, M. A. Dehghan, F. Khelghati, M. S. Ahmadian Moghaddam, M. Aliramaie, S. T. Dadrezaie, B. Pirayeshfar
    Line N-78-14 with the pedigree of SHA4/CHIL CM91099-25Y-OM-3N-1Y-OYZ-O10M-OY-3M-O10 was obtained from CIMMYT, Mexico in 1996 through High Rainfall Wheat Screening Nursery. Preliminary evaluation of the genotypes in International Nursery in Gorgan and Sari Research Stations during 1996-97 cropping season, resulted in selection of this line as one of the most high yielding genotypes. Selected lines were evaluated in preliminary regional wheat yield trials of north warm and humid climate in 1997-98 in four locations of Gorgan, Sari, Gonbad and Moghan. Line N-78-14 together with other selected lines were tested then in advanced regional wheat yiled trial (ARWYT-N) in 1998-79, and later in ellite regional wheat yield trials (ERWYT-N) for three years in four locations. In all these experiments line N-78-14 was the most high yielding line compared to the check cultivar and other lines. Evaluation of line N-78-14 for resistance to different diseases in special disease nurseries in different locations under artifical inoculations indicated that in most locations, this line was resistant or moderately resistant to yellow rust and leaf rust while tolerated well fusarium head blight and septoria leaf blotch diseases. Line N-78-14 has been evaluated as a good baking quality wheat containing high molecular weight glutenine allels 2*, 7+9 and 5+10. Due to high yield, yield stability and compatibility, resistance to diseases and good baking quality, this line was introduced as Darya in 2006 for cultivation in warm humid climate regions of Khazar, Iran.
  • مجتبی وهاب زاده*، غلام رضا امین زاده، معرفت قاسمی، مهدی کلاته، جبار آلت جعفربای، صادق خاوری نژاد، ملک پریخان عابدی، حسین علی فلاح، علی تاری نژاد آقام، علی محمد آبرودی، عباس سعیدی، غلام رضا یحیایی، بهروز پیرایش فر، عباس علی نوری نیا، کیومرث نظری، فرزاد افشاری، محمد ترابی، میترا سراج آذری، محمدعلی دهقان، محمدصادق احمدیان مقدم
    M. Vahabzadeh *, Gh. Aminzadeh, M. Ghasemi, M. Kalateh, J. A. Jaafabai, S. Khavarinejad, M. Abedi Parikhan, H. Fallah, A. Tarinejad, A. M. Abroudi, A. Saidi, Gh. Yahyaie, B. Pirayeshfar, A. Nourinia, K. Nazari, F. Afshari, M. Torabi, M. Serajazari, M. A. Dehghan, M. S. Ahmadian Moghaddam
    Wheat is grown on 6.2 million hectares under different agr-climate conditions in Iran. Of 6.2 million hectares irrigated wheat, Khazar warm humid climate regions (Gorgan, Mazandaran and Moghan) with 350 thousand hectares are the most important wheat growing areas of the country. Productive and rich lands, high rainfalls and favorable temperature and light in these regions provide good conditions for production of high quality wheat yield. In the other hand, due to the presence of important diseases such as yellow rust, leaf rust, powdery mildew, septoria leaf blotch, fusarium head blight and crown and root rots in these regions, introduction and release of high yielding cultivars is rather difficult. Therefore, breeding programs are undertaken continuously in Seed and Plant Improvement Institute (SPII) to develop new high yielding and diseases tolerant cultivars with good adaptability to the warm and humid climate. Line N-80-6 with the pedigree of Luan/3/V763.23/V879.c8//Pvn/4/Picus/5/Opata was selected from the breeding materials obtained through ''North Wheat Breeding Programs'', CIMMYT, Mexico in 1994. F2-F6 generations were evaluated in Moghan Research Station. In 1999-2000, 78 pure lines were selected for further experiments, among them line No. 67 (2071) was superior. These lines were tested in preliminary regional wheat yield trials of north warm humid climate for one year and selected lines were evaluated in advanced regional wheat yield trials for another two years. Line No. 67 with 6.641 tha-1 grain yield compared to the check cultivar Tajan with 5.451 tha-1, was the most high yielding line. Because of resistance to diseases especially to yellow rust and fusarium head blight, this line (coded as N-80-6) together with 16 other lines were selected for ellite regional wheat yield trial (ERWYT-N) and were evaluated for two years in Gorgan, Gonbad, Sari and Moghan. Mean yield of line N-80-6 was 6.183 tha-1 which was higher than yield of Tajan cultivar (check), 5.390 tha-1, and other lines. Line N-80-6 was evaluated for resistance to different diseases in special disease nurseries in different locations under artificial inoculations for several years. It was resistant or moderately resistant to yellow rust and leaf rust, and tolerant to septoria leaf blotch and fusarium head blight. Line N-80-6 is good for quality and contains high molecular weight glutenine alleles null, 7+9 and 5+10. Due to high yield, yield stability stability and compatibility, resistance to diseases and good baking quality, this line was introduced as Moghan 3 in 2006 for cultivation in warm humid climate regions of Khazar, Iran.
  • شعبان کیا*، محمد ترابی

    بیماری سپتوریوز برگ گندم (Septoria tritici Rob. ex Desm.) یکی از مهم ترین بیماری های گندم به شمار می رود که سالیانه خسارات فراوانی را به محصول گندم وارد می سازد. با توجه به اهمیت این بیماری در استان گلستان و به منظور تعیین میزان کاهش محصول ناشی از این بیماری و تاثیر آلودگی بیماری در مراحل مختلف رشد بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام گندم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار به مدت دو سال زراعی (1384-1382) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان (عراقی محله) به اجرا درآمد. در این تحقیق مایه زنی مصنوعی در زمان های مختلف رشد (مراحل پنجه زنی، تشکیل اولین گره ساقه، ظهور برگ پرچم و ظهور کامل سنبله ها)، سطوح مختلف یک فاکتور و ارقام تجن، زاگرس و کوهدشت سطوح فاکتور دیگر را تشکیل دادند. یک تیمار بدون آلودگی و کنترل شده با قارچکش به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. در زمان برداشت عملکرد دانه و اجزای آن شامل تعداد سنبله در مترمربع، تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه اندازه گیری شد. تجزیه آماری بر روی داده های به دست آمده انجام و میزان کاهش محصول هر رقم در زمان های مختلف آلودگی تعیین شد. بر اساس نتایج به دست آمده، اثر زمان های مختلف آلودگی روی عملکرد دانه، وزن هزار دانه و تعداد دانه در سنبله معنی دار بود ولی روی تعداد سنبله در مترمربع معنی دار نبود. نتایج این بررسی نشان داد که میزان کاهش محصول در اثر این بیماری روی ارقام مختلف و در زمان های مختلف آلودگی متفاوت بود، به طوری که بیماری بسته به نوع رقم، مرحله آلودگی و شدت آن توانست باعث کاهش 9.17 تا 28.95 درصد محصول شود. آلودگی در مرحله پنجه زنی بیشترین کاهش محصول و آلودگی در مرحله ظهور سنبله کمترین کاهش محصول را داشت. این بیماری روی ارقام تجن، زاگرس و کوهدشت روزانه به ترتیب باعث 0.24, 0.30 و 0.25 درصد و در کل باعث 26.74, 28.95 و 24.69 درصد کاهش محصول شد.

    کلید واژگان: گندم, سپتوریوز برگ, کاهش محصول, زمان آلودگی
    S. Kia *, M. Torabi

    Septoria leaf blotch of wheat (Septoria tritici) is one of the most important diseases of wheat in the world. To detemine yield reduction caused by this disease and the effects of infection in different growth stages on yield and yield components in three wheat cultivars, a field experiment for two years (2003-2004) was carried out using a factorial design in form RCBD with four replications. Artifical inoculation at different growth stages including tillering, stem elongation, flag leaf opening and ear emergence were levels of a factor and cultivars Tajan, Zagros and Kouhdasht were levels of other factor. A treatment without infection was considered as check. Grain yield, number of ears per squar meter ,number of kernels per ear and 1000 kernels weight were measured. The results showed that the effects of different stages of infection on grain yield, 1000 kernels weight and number of kernels per ear was significant, but on number of ears per square meter was not . The extent of yield reduction differed on wheat cultivar and infection at different stage. In this experiment, yield reduction were recorded from 9.07 to 28.95 percent .Daily yield reductions in cultivars Tajan ,Zagros and Kouhdasht assessed 0.30, 0.24 and 0.25 percent and total yield reductions were 28.95, 26.67 and 24.69 percent, respectively.

    Keywords: Wheat, septoria leaf blotch, Yield reduction, infection time
  • سیدطه دادرضائی*، محمد ترابی، غلامعباس لطفعلی آینه، محمدرضا اصلاحی

    در سال های اخیر بیماری سیاهک برگی گندم با عامل Urocystis agropyri در برخی مزارع استان خوزستان گسترش یافته و خسارت قابل توجهی به گندم وارد کرده است، به طوری که آلودگی در این مزارع تا 45 درصد برآورد گردید. مهم ترین و اقتصادی ترین روش مبارزه با این بیماری، استفاده از ارقام مقاوم است. این آزمایش در دو سال زراعی 84-1382 به منظور تعیین مقاومت ارقام تجاری و امید بخش گندم اجرا شد. بدین منظور 186 رقم و لاین شامل ارقام تجاری، امید بخش گندم نان و دوروم مورد بررسی قرار گرفتند. ده گرم بذر هر رقم پس از تیمار با 0.1 گرم اسپور سیاهک برگی در دو خط یک متری کاشته شدند. آزمایش در سال زراعی 83-1382 در یک تکرار و در سال زراعی 84-1383 در دو تکرار کاشته شد تا بر اساس میانگین درصد آلودگی، عکس العمل ارقام ارزیابی شود. ظهور بیماری با فنولوژی گیاه ارتباط داشت و بیماری در اواخر ساقه رفتن ظاهر شد. ارزیابی و گروه بندی ارقام براساس میانگین دو سال انجام شد. نتایج نشان داد که از بین 186 رقم و لاین، 22 رقم خیلی حساس (با 20.61 الی 52.45 درصد بوته آلوده)، 33 رقم حساس (با 10.41 الی 19.05 درصد بوته آلوده)، 25 رقم نیمه حساس (با 5.21 الی 9.67 درصد بوته آلوده)، 18 رقم نیمه مقاوم (با 2.36 الی 4.94 درصد بوته آلوده)، 36 رقم مقاوم (با کمتر از 2 درصد بوته آلوده) و 52 رقم مصون یا ایمن بدون هیچ گونه آلودگی بودند. تمام ارقام خیلی حساس، حساس، نیمه حساس و نیمه مقاوم جزء ارقام گندم نان بودند. از 80 رقم و لاین دوروم مورد بررسی 50 رقم و لاین نسبت به این بیماری مصون و 30 رقم و لاین مقاوم ارزیابی شدند و تنها دو رقم گندم نان فاقد آلودگی بودند. منابع مقاومت به دست آمده، می تواند برای کنترل بیماری در استان خوزستان مورد استفاده قرار گیرند.

    کلید واژگان: گندم, سیاهک برگی, مایه زنی مصنوعی, مقاومت ارقام, Urocystis agropyri
    S. T. Dadrezaie *, M. Torabi, G. Lotfali Aeineh, R. Eslahi

      Flag smut of wheat (Urocystis agropyri) has been recently developed in some fields in Khuzestan province and causes sever damages on wheat. Infection was estimated up to 45% in these fields. The most important and economical control method is use of resistant cultivars. This experiment was conducted to evaluate some commercial and promising wheat cultivars and lines for resistance to disease. For this, 186 commercial and promising bread and durum wheat cultivars and lines, after artificially infection with smut spores, were sown in disease nursery. Each cultivar was planted in two rows with one meter length. This experiment was conducted in 2003-2004 with one replication and in 2004-2005 with two replications and on the basis of average of infected Plants, reactions were evaluated. The results of two years showed that among 186 cultivars and lines, 22 were very susceptible with infection between 20.61 to 52.45 percent, 33 were susceptible with infection range from 10.41 to 19.05 percent, 25 were moderately susceptible with 5.21 to 9.67 infection percent, 18 were moderately resistant with infection percent between 2.36 to 4.49, 36 were resistant with infection less than 2 percent and 52 were immune. The majority of bread wheat genotypes were very susceptible, susceptible, moderately susceptible or moderately resistant.Form 80 evaluated durum lines and cultivars, 50 lines and cultivars were immune and 30 were resistant to the disease, and only two bread wheat cultivars were immune. Â

    Keywords: Wheat, flag smut, Artificial inoculation, resistance of cultivars
  • منصور کریمی جشنی منصور*، محمد ترابی، علی روستایی، حسن رضا اعتباریان، سید محمود اخوت، سیدمحمد رضوی، فرزانه یزدان پناه

    در سال های 1382 و 1383 نمونه های قارچ Blumeria graminis f. sp. tritici از استان های مازندران، گلستان و فارس جمع آوری و در گلخانه موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج تک کلنی شدند. جمعا 23 جدایه خالص به دست آمد. تعیین پاتوتیپ های جدایه ها با استفاده از ارقام افتراقی (17 لاین تقریبا ایزوژنیک) انجام شد. بدین منظور، پس از کاشت بذرهای ارقام افتراقی گندم در گلدان، در مرحله گیاهچه ای، با هر یک از جدایه ها جداگانه مایه زنی شدند. گلدان ها در گلخانه با دمای22-18 درجه سانتی گراد، رطوبت 100-95 درصد و تناوب نوری 12ساعت تاریکی و 12 ساعت روشنایی نگهداری شدند. بعد از 12 و 16روز در دو نوبت، براساس مقیاس 9-0 از تیپ آلودگی یادداشت برداری گردید. نتایج به دست آمده، 21 پاتوتیپ را مشخص و فرمول بیماریزایی آن ها تعیین شد. محاسبه فراوانی فاکتورهای بیماریزایی در بین پاتوتیپ ها، نشان داد که 95% پاتوتیپ ها دارای فاکتورهای بیماریزایی برای ژن های بیماریزایی Pm3c و Pm5 بودند برای لاین های حاوی ژن های P‏m2,6 ،Pm4b ، Pm1,2,9 و Pm2,4b,8 کم ترین بیماریزایی مشاهده گردید. بیماریزایی بر روی مجموعه ژنی Pm1,2,9 اولین بار در ایران گزارش می گردد. در مقایسه فراوانی فاکتورهای بیماریزایی در دو سال متوالی مشخص گردید که برای برخی ژن ها از جمله Pm8 ،Pm4a ،Pm2,6 ،Pm7 ، Pm1,2,9 و Pm2,4b,8 در سال 1383 نسبت به سال 1382 فراوانی بیشتری و برای برخی دیگر از جملهPm3b ،Pm3a ،Pm2 ،Pm1 ،Pm3d ،Pm5 ، Pm6و Pm9 فراوانی کم تری وجود داشت. در مورد Pm3c تغییر محسوسی مشاهده نشد. منطقه قراخیل در مازندران دارای جدایه هایی با بیشترین فاکتورهای بیماریزایی بود.

    کلید واژگان: گندم, سفیدک پودری, ژن های مقاومت, ژن های بیماریزایی, فراوانی, پاتوتیپ
    M Karimi Jashni *, M. Torabi, A. Roustaie, H. R. Etebarian, H. R. Okhovat, S. M. Razavi, F. Yazdanpanah

    Several samples of wheat leaves infected with powdery mildew were collected from Mazandarn, Golestan and Fars provinces in 2003 and 2004. After purification, 23 isolates of the pathogen were selected for pathotype determination. Seeds of 17 near-isogenic lines carrying the known Pm genes, were grown in pots in a greenhouse with 18-22 C, 95-100 RH and 12 hours light and darkness period. Each set of the isogenic lines were inoculated separately with pure condia of each isolate. Infection types of each line were recorded 12 and 16 days after inoculation. Twenty one different pathotypes were identified, having different virulence formula. Based on the results, 95% of the isolates were virulent on Pm3c and Pm5. Virulence for lines carrying Pm4b, Pm2,6, Pm1,2,9 and Pm2,4b,8 genes was rare among the isolates. This is the first report on the presence of virulence for Pm1,2,9 gene combination in Iran. Frequency of virulence for genes Pm4a, Pm8, Pm2,6, Pm1,2,9, Pm7 and Pm2,4b,8 was higher in 2004 than in 2003, but frequency of virulence for genes Pm1, Pm2, Pm3b, Pm3a, Pm6, Pm5, Pm3d and Pm9 was higher in 2003. No change in frequency of virulence for Pm3c was detected during two years. Pathotypes of Gharakhil in Mazandaran province, contained the highest number of virulence factors among the isolates.

    Keywords: Wheat, Powdery mildew, Resistance genes, Virulence Factors, Frequency, pathotypes
  • مهران پاتپور*، محمد ترابی، حمیدرضا پورعلی بابا، وفا مردوخی
    به منظور ارزیابی مقاومت لاین های امیدبخش جو دیم نسبت به بیماری لکه قهوه ای نواری (Pyrenophora graminea) که در سال های اخیر تبدیل به یکی از مهم ترین بیماری های جو در کشور شده است، بذر 44 لاین مربوط به آزمایش های یکنواخت سراسری موسسه تحقیقات کشاورزی دیم، در مجاورت بذرهای آلوده ارقام زرجو، والفجر، پروداکتیو، افضل و ارقام محلی جمع آوری شده از سال قبل جهت آلوده سازی در حین گلدهی، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی (با سه تکرار) در مناطق گرگان، کرج، مراغه و میاندوآب کاشته شدند. به موازات آن، نمونه های جو آلوده به بیماری از مناطق فوق جمع آوری و قارچ عامل بیماری جداسازی و خالص سازی شد و در آزمون گیاهچه ای، در شرایط کنترل شده در گلخانه مورد استفاده قرار گرفتند. از درصد بوته های آلوده یادداشت برداری به عمل آمد. در آزمایش مزرعه ای به دلیل عدم یکنواختی در گلدهی لاین ها و یا شرایط نامساعد جوی، در هیچ یک از مناطق آلودگی یکنواخت و کافی روی لاین های آزمایشی ظاهر نشد. حساس ترین لاین ها با بیشترین درصد آلودگی گیاهچه ای،Pirat1//Aljer/Ceres 362-1-1IC ،T-2(2R)//Lignee131/Arabia Abiad ، Alpha/Gumhuriyet//Ligkee-131 و Yesevi-93 و مقاوم ترین لاین در برابر جدایه های مورد مطالعه 4679/105//Yea132TH/3/Tipper و پس از آن لاین هایICB-100974/Action ، Alpha//Sul/Nacta/3/80-5001 و 132TH/Tokak Yia 147 ارزیابی شدند. بر مبنای مقایسه میانگین داده ها، لاین ها به چهار گروه دسته بندی شدند، به طوری که 38% مقاوم و نیمه مقاوم، 51% نیمه حساس، 9% حساس و 2% بسیار حساس بودند. عکس العمل مقاومت در بین جوهای دارای تیپ رشدی بهاره و بینابین بهاره نسبت به تیپ زمستانه فراوانی بیشتری داشت. مقایسه بیماریزایی چهار جدایه به دست آمده از مناطق ذکر شده فوق که دارای بیشترین قدرت تهاجمی روی رقم حساس (زرجو) بودند، برمبنای درصد گیاهچه ای آلوده شده در سطح احتمال 1% نیز نشان داد که آن ها در سه گروه عمده قرار می گیرند.
    کلید واژگان: جو, لاین های امیدبخش دیم, لکه قهوه ای نواری, مقاومت, تنوع بیماریزایی
    M. Patpour *, M. Torabi, H. R. Pouralibaba, V. Mardoukhi
    Forty-four barley (Hordeum vulgare) dryland promising lines, were tested for their reactions to four isolates of barley leaf stripe disease caused by Pyrenophora graminea in the greenhouse using seed inoculation method, and also in field conditions in four locations, Karaj, Gorgan, Marogheh and Miandoab, using infected seeds of susceptible cultivars as disease spreader. Because of non-conformity of flowering date between spreader and the experimental lines and/ or non-desirable environmental conditions, the disease did not develop uniformly and sufficiently on the materials in field, but in the greenhouse, lef stripe developed up to 100% on emerged seedlings. The lines were grouped into four reaction categories, based on percentage of infected seedlings. Analysis of variance of the data showed that the experimental lines differed in their reactions to the pathogen isolates, as 38% of lines were resistant, 51% moderately susceptible, 9% susceptible and 2% highly susceptible. The most susceptible lines were Pirat 1//Aljer/ceres 362-1-1 IC, T-2 (2R)//Lignee131/Arabia Abiad, Alpha//Gumhuriyet/ Ligkee 131 and Yesevi-93 and the most resistant ones 4697/105//Yea 132 TH/3/ Tipper followed by ICB-100974/Action, Alpha//Sul/Nacta/3/80-5001 and 132TH/Tokak Yia 147. Frequency of resistance reaction among lines with facultative spring and spring growth habit was higher than that of winter type lines. P. graminea isolates differed in pathogenicity at P>1% level based on the mean of percent infection of lines. This indicating physiologic specialization in population of P. graminea.
    Keywords: Barley, dryland promising lines, leaf stripe disease, resistance, pathogenicity diversity
  • محمد محمدی*، احمد معینی، محمد ترابی، عباس سعیدی، حمید دهقانی

    به منظور ارزیابی مقاومت به بیماری زنگ زرد در تعدادی از لاین های دابلد هاپلویید و ارقام مادری آن ها در گندم بهاره هگزاپلویید (Triticum aestivum) ، چهل لاین دابلد هاپلویید و سه رقم مادری آن ها همراه با دو رقم بولانی (شاهد حساس) و گندم تتراپلویید Triticum spelta var. album (شاهد مقاوم) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه نسبت به چهار نژاد زنگ زرد، برای هر نژاد به صورت جداگانه و در شرایط یکسان، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای ارزیابی مقاومت دو صفت دوره نهان (Latent period) و تیپ آلودگی (Infection type) یادداشت برداری گردید. نتایج حاصل از آزمایش ها نشان داد که در برخی لاین های دابلد هاپلویید (علیرغم حساسیت ارقام والدینی) نسبت به برخی از نژاد های زنگ زرد مقاومت وجود داشت. این امر به خصوص در مورد مقاومت لاین دابلد هاپلویید DH3 (91 * GH) در برابر نژاد 134E134A+ زنگ زرد مشهود بود.

    کلید واژگان: گندم, هگزاپلوئید, دابلد هاپلوئید, زنگ زرد, دوره نهان, تیپ آلودگی
    M. Mohammadi *, A. Moieni, M. Torabi, A. Saidi, H. Dehghani

    In Order to evaluated resistance to yellow rust in some doubled haploid lines and their parents in the spring hexaploid wheat, fourty doubled haploid lines together with their parents (Ghods, 9106 and 6605), and two cultivars Bolani (Susceptible check) and Triticum spelta var. album (Resistant check) in a randomized block design with three replications were tested in the greenhouse conditions in seedling stage to four races 134E134A+ , 38E2A- , 7E18A- and 230E62A+ of yellow rust. Resistance components measured were latent period (L. P.) and infection type (I. T.). The results showed that, some doubled haploid lines were resistant to the races of yellow rust, e.g. line (GH 91) DH3 was resistant (I. T. = 2) to race 134E134A+ , in spite of the susceptibility of both parents.

    Keywords: Doubled haploid, hexaploid wheat, yellow rust, infection type, latent period
  • فرزاد افشاری*، محمد ترابی، شعبان کیا، سیدطه دادرضایی، صفرعلی صفوی، مهرداد چایچی، حسین کربلایی خیاوی، عبدالکریم ذاکری، سامان بهرامی کمانگر، محمود نصرالهی، مهران پاتپور، شاهپور ابراهیم نژاد

    بیماری زنگ قهوه ای (زنگ برگی) گندم یکی از بیماری های بومی در کشور ایران می باشد که تقریبا هر ساله در مناطق غرب، شمال و جنوب کشور ظاهر می شود و خسارت هایی را ایجاد می نماید. میزان خسارت در ارقام حساس و در سال های همه گیری بیماری قابل توجه است. جهت تعیین فاکتورهای بیماریزایی عامل زنگ قهوه ای و تغییرات احتمالی آن ها این بررسی در دوازده منطقه کشور شامل اهواز، دزفول، اسدآباد همدان، مریوان، ممسنی، زرقان، ساری، اردبیل، بروجرد، گرگان، گنبد و مغان با کاشت خزانه های تله (Trap nurseries) طی دو سال زراعی 1381و 1382 انجام شد. خزانه های تله شامل 37 لاین تقریبا آیزوژنیک (Near Isogenic Lines) که عمدتا با استفاده از رقمThatcher تهیه شده اند و هر لاین دارای ژن مقاومت مشخصی (Lr genes) از زنگ قهوه ای هستند و همچنین رقم حساس بولانی به عنوان شاهد بودند. در فاصله بین ارقام مختلف رقم بولانی به عنوان Spreader بیماری کاشته شد. به منظور تعیین تغییرات احتمالی عامل بیماری در سال های مختلف و مناطق مختلف، خزانه ها در شرایط آلودگی طبیعی کاشته شدند. یادداشت برداری برای درصد آلودگی در مرحله ظهور برگ پرچم و زمانی که رقم حساس بالاترین میزان آلودگی را از خود نشان داد، بر اساس مقیاس اصلاح شده کوب (The Modified Cobb’s Scale) و برای تیپ آلودگی از روش رولفز و همکاران استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از دو سال یادداشت برداری برای لاین های دارای ژن های Lr1 ، Lr2a ،Lr2b ،Lr2C ،Lr3 ، Lr3ka ، Lr3bg ،Lr10 ، Lr11 ،Lr12 ،Lr13 ،Lr14a ،Lr14b ،Lr15 ،Lr16 ،Lr17، Lr20 ،Lr21 ، Lr22a ،Lr22b ،Lr23 ،Lr24 ،Lr26 ،Lr30 ،Lr32 ،Lr33 و Lrbحداقل در یک یا چند منطقه بیماریزایی وجود داشت. برای لاین های حاوی ژن های Lr9 ، Lr18 ، Lr19 ، Lr25 ،Lr28 ، Lr29 ، Lr34 ، Lr35 ، Lr36 و Lr37 بیماریزایی مشاهده نشد و در تمامی مناطق مورد بررسی واکنش مقاومت نشان دادند.

    کلید واژگان: گندم, زنگ قهوه ای, فاکتورهای بیماریزایی, مقاومت
    F. Afshari *, M. Torabi, S. Kia, S.T. Dadrezaei, S. A. Safavi, M. Chaichi, H. Karbalaei Khiavi, A. Zakeri, S. Bahrami Kamangar, M. Nasrollahi, M. Patpour, S. Ebrahimnejad

    Leaf (brown) rust, caused in wheat by the fungus Puccinia triticina is an important disease in north, west and south of Iran. Leaf rust is an endemic disease in Iran, which apperas in many parts of the country annually. Use of resistant cultivar is the best way to control this disease. To find resistant sources to the pathogen and use in the breeding program, it is necessary to determine virulence factors of the pathogen. In the present study, 12 locations were allocated in different parts of Iran to study virulence factors of the pathogen in trap nurseries with 37 leaf rust near isogeneic lines and a susceptible cultivar Bolani. Each line was sown in two rows of 1 meter length. The nurseries were maintained under natural infection of the pathogen. Reaction of each line was recorded at the time when infection on the susceptible control was at the maximum level, and presence of virulence for different resistance genes was determind. Results indicated presence of virulence for genes Lr1, Lr2b, Lr2c, Lr3, Lr3ka, Lr3bg, Lr10, Lr11, Lr12, Lr13, Lr14a, Lr14b, Lr15, Lr16, Lr17, Lr20, Lr21, Lr22a, Lr22b, Lr23, Lr24, Lr26, Lr30, Lr32, Lr33 and Lrb. No virulence was detected for Lr9, Lr18, Lr19, Lr25, Lr28, Lr29, Lr34, Lr35, Lr36 and Lr37 genes. Use of these genes with combination of adult plant resistance genes is expectd to be a useful method to control of leaf rust disease.

    Keywords: Wheat, Leaf rust, Virulence Factors, resistance
  • وفا مردوخی*، محمد ترابی، مهران پاتپور

    در سال های زراعی 1379 تا 1383 واکنش 50 رقم تجاری گندم نسبت به بیماری سیاهک پنهان معمولی گندم (Tilletia laevis) در کرج بررسی گردید (سال 1379 تعداد ده رقم و تکرار آزمایش در سال 1380، سال 1381 تعداد بیست رقم و تکرار در سال 1382 و سال 1382 تعداد بیست رقم دیگر و تکرار در سال 1383 (بدون احتساب شاهد). آزمایش به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و با آلودگی مصنوعی بذر به میزان 005/0 وزنی با اسپور نژاد L-10 قارچ عامل بیماری اجرا شد. میانگین درصد سنبله های آلوده هر رقم محاسبه گردید و از نظر عکس العمل به بیماری گروه بندی شدند. در سال 1379و1380 رقم هیرمند با میانگین 08/0% کمترین آلودگی را داشت و رقم بولانی (شاهد) با آلودگی 8/59% حساس ترین رقم بود . در آزمایش سال های 1381 و 1382 ارقام زرین بدون آلودگی، الوند با 3/0%، پیشتاز 3/1%، آزادی 5/1% و سایسون 8/1% آلودگی مقاومت نشان دادند. در آزمایش سال های 1382 و 1383 ارقام کرج 3، بیات و آریا به ترتیب با 3/0 % ، 3/0 % و 5/1 % آلودگی مقاوم تعیین شدند. در میان ارقام گندم آبی تعداد ارقام مقاوم به بیماری سیاهک پنهان بسیار اندک می باشد لذا ارقام هیرمند، زرین، الوند، پیشتاز،کرج 3، بیات و آریا که به عنوان ارقام پر محصول و با صفات مطلوب زراعی در ایران معرفی شده اند می توانند به عنوان ارقام مقاوم در اقلیم های مناسب کاشته شده و یا به عنوان منابع با ارزش مقاومت برای اصلاح ارقام از نظر مقاومت به سیاهک پنهان مورد استفاده قرار گیرند.

    کلید واژگان: گندم, ارقام تجاری, سیاهک پنهان, Tilletia laevis, مقاومت
    V. Mardoukhi *, M. Torabi, M. Patpour

    Reactions of fifty commercial wheat cultivars were evaluated aginst common bunt in Karaj during 2000-2004 (ten cultivars in 2000 and 2001, twenty cultivars in 2002 and 2003, and twenty other cultivars in 2003 and 2004 together with a susceptible check). All three experiments were carried out in randomized complet block design with three replications. Race L-10 of Tilletia laevis was used for artificially inoculation of seed before planting. Combined analysis of variance on mean percentage of infected heads showed significant differences between years and cultivars in all experiments. In 2000 and 2001 cultivar Hyrmand with 0.08% and Bolani with 59.8% infected heads showed high levels of resistance and susceptibility, respectively. In 2002 and 2003, cultivars Zarrin with 0%, Alvand with 0.3%, Pishtaz with 1. 3%, Azadi with 1.5% and Soisson with 1.8% infected heads were assessed as resistant cultivars.In 2003 and 2004, cultivars Karaj 3, Bayat, and Aria with 0.3%, 0.3% and 1.5% infected heads were resistant. As sources of resistance to common bunt in irrigated wheat cultivars are rare in the world, resistant cultivars found in the present study are very suitable for cultivation in infected areas or to be used as sources of resistance in breeding programs.

    Keywords: Wheat, Commercial Cultivars, common bunt, Tilletia laevis, resistance
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • ماشاالله ترابی
    ماشاالله ترابی

  • مهسا ترابی
    مهسا ترابی
    دانشجوی دکتری مدیریت اطلاعات و دانش، گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
  • مهین ترابی
    مهین ترابی

  • محمد ترابی
    محمد ترابی
    استادیار گروه علوم سیاسی، واحد قم، دانشگاه آزاد اسلامی، قم، ایران
  • دکتر محمد امین ترابی
    دکتر محمد امین ترابی
    دانشجوی دکتری دامپزشکی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
  • محمد ترابی
    محمد ترابی
    استادیار پرستاری، گروه پرستاری داخلی - جراحی، دانشکده پرستاری ملایر، دانشگاه علوم پزشکی همدان، ، ایران
  • دکتر محمدامین ترابی
    دکتر محمدامین ترابی
    دانش آموخته دکتری مدیریت بازرگانی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
  • محمدرضا ترابی
    محمدرضا ترابی
    دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک، Isfahan University of Technology, Isfahan, Iran
  • مهدی ترابی
    مهدی ترابی
    دانشجوی دکتری گروه روابط بین الملل/ واحد تهران مرکزی/دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
  • مهدی ترابی
    مهدی ترابی
    دانشجوی دکتری گروه علوم و مهندسی آب، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال