به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mahnaz khatiban

  • خدایار عشوندی، مهناز خطیبان، فضل الله احمدی، محمدرضا رضوی*
    زمینه و هدف

    در بالین، از مدل پرستاری روی جهت بهبود سازگاری بیماران مورد استفاده قرار می گیرد. مشارکت بیماران در گروه های حمایتی به واسطه آشنایی بیماران با بیماران مشابه می تواند در ارتقای سازگاری آنها نقش مهمی داشته باشد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر بکارگیری گروه های حمایتی مبتنی بر مدل پرستاری روی بر سازگاری اجتماعی بیماران دارای دفیبریلاتور قابل کاشت بود.

    مواد و روش ها

    در این کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده، 60 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه های قلب بیمارستان های فرشچیان همدان و کوثر شیراز به صورت در دسترس انتخاب شدند. بیماران به طور تصادفی و با یکسان سازی جنس و کسر تخلیه در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. بیماران در گروه آزمون در گروه های حمایتی مبتنی بر مدل پرستاری روی شرکت کردند و سپس دو بار در ماه وضعیت آنها از طریق تماس تلفنی پیگیری شد. بیماران در گروه کنترل تنها مراقبت های روتین دریافت کردند. سازگاری بیماران با استفاده از پرسشنامه سازگاری بل (Bell's (adjustment inventory  در قبل و 3 ماه بعد از مداخله بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 22 و با آزمون های کای اسکوئر، تی استیودنت و تی زوجی انجام شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که متوسط سن بیماران 38/4 ± 48/60 سال بود. اکثریت بیماران (7/56%، 34=n) را مردان تشکیل می دادند و 35% (21=n) از بیماران ماهانه حداقل یک شوک را داشتند. بیشترین علت تعبیه دستگاه دفیبریلاتور قابل کاشت در بیماران نیز نارسایی قلبی (80%، 54=n) بوده است. بیماران در دو گروه از نظر مشخصات دموگرافیک تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. در گروه آزمون تفاوت معناداری در سازگاری اجتماعی در قبل و بعد از مداخله مشاهده شد.  (001/0>p).

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که مشارکت بیماران در گروه های حمایتی مبتنی بر مدل پرستاری روی به همراه پیگیری تلفنی بیماران می تواند به عنوان یک استراتژی موثر در بهبود سازگاری اجتماعی بیماران دارای دفیبریلاتور قابل کاشت مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: گروه حمایتی, مدل پرستاری روی, سازگاری, دفیبریلاتور قابل کاشت
    Khodayar Oshvandi, Mahnaz Khatiban, Fazlollah Ahmadi, Mohammadreza Razavi*
    Background and objectives

    Nursing model is used to improve the adaptation of patients. Patients' participation in support groups can play an important role in improving their adaptation by getting to know similar patients. The purpose of this study was to determine the effect of using support groups based on the nursing model on social adaptation of patients with implantable defibrillators.

    Methods and Materials: 

    In this randomized clinical trial, 60 patients referred to the heart clinics of Farshchian Hospitals in Hamedan and Kausar hospital in Shiraz were selected as convenience sampling. Patients were randomly assigned to intervention and control groups by blocking gender and ejection fraction. Patients in the intervention group participated in support groups based on Roy's nursing model, and then their condition was followed up twice a month through phone calls. Patients in the control group received only routine care. The social adaptation of the patients was assessed using Bell's adjustment inventory before and 3 months after the intervention. Data analysis was done by SPSS software using chi squared, t student and t paired tests.

    Results

    The findings showed that mean age of the patients was 60.48 ± 4.38 years. The majority of patients (56.7%, n=34) were men, and 35% (n=21) had at least one shock per month. The most common cause of implantation of an implantable defibrillator in patients was heart failure (n=54, 80%). The patients in the two groups did not differ significantly from each other in terms of demographic characteristics. Patients in the test group had a significant difference in the social adaptation before and after the intervention. (p>0.001).

    Conclusion

    This study showed that patients' participation in support groups based on Roy's nursing model along with telephone follow-up of patients can be used as an effective strategy in improving the social adaptation of patients with implantable defibrillators.

    Keywords: Support Group, Nursing Model, Adaptation, Implantable Defibrillator
  • Zahra Razani, Marzieh Aslani*, Gholamhosein Falahinia, Alireza Soltanian, Mahnaz Khatiban
    Introduction

     Pressure ulcer is one of the common problems in hospitals, especially in long-stay inpatient departments and intensive care units. This study was conducted with the aim of investigating the effect of planned nursing care on the occurrence and severity of pressure ulcers in patients admitted to the intensive care units.

    Methods

     In this interventional study, 80 patients were gradually placed in two control and experimental groups. The participants of the experimental group received the care plan based, while the participants of the control group received only the daily and routine care plan. The rate of pressure ulcer development was evaluated based on the scale of the International Pressure Ulcer Society. The data were analyzed using chi-square test and Fisher’s exact test in SPSS version 16 software.

    Results

     The relative and absolute frequency distribution of the research units according to the presence or absence of pressure ulcers after the intervention showed that pressure ulcers in the experimental group decreased significantly (P≤0.05). Also, the difference in the severity of pressure ulcers in the two groups indicated that the intervention reduced the degree, severity, and depth of pressure ulcers.

    Conclusion

     Carrying out planned care in patients who have a high risk of pressure ulcers will reduce the possibility of pressure ulcers, especially with high severity and degree. Therefore, applying the principles of pressure ulcer prevention by the care team is emphasized and recommended for patients who are not able to do this themselves.

    Keywords: Intensive care unit, Nursing care, Pressure ulcer
  • محمد فرزانه فر، آرزو کرمپوریان*، سلمان خزایی، مهناز خطیبان
    سابقه و هدف

     درد ناشی از زخم سوختگی حین اجرای رویه های درمانی باعث اضطراب در بیماران می شود. سلامت معنوی و تاب آوری از عوامل موثر بر اضطراب هستند. هدف از این مطالعه تعیین رابطه ی سلامت معنوی با تاب آوری و اضطراب ناشی از درد زخم در بیماران دچار سوختگی است.

    مواد و روش ها

     در این مطالعه ی مقطعی، 213 بیمار دچار سوختگی دارای معیار ورود به مطالعه، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های اطلاعات دموگرافیک، سلامت معنوی پولوتزین و الیسون، تاب آوری کانردیویدسون و اضطراب درد سوختگی استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تی و آنالیز واریانس یک طرفه و نرم افزار SPSS نسخه ی 21، در سطح معنی داری (0/05≤P) انجام شد.

    یافته ها

     نتایج نشان داد اکثر بیماران مرد (62/91 درصد) با میانگین سنی 12/72 ± 38/21 سال بوده اند. نمره ی میانگین و انحراف معیار سلامت معنوی، اضطراب درد زخم و تاب آوری به ترتیب 21/20 ± 73/63، 16/18 ± 52/83 و 13/51 ± 58/24 به دست آمد. بین سلامت معنوی و تاب آوری (0/001=P، 0/384=r) و بین تاب آوری و اضطراب ناشی از درد زخم (0/045=P، 0/138-=r) ارتباط معنی داری وجود داشت؛ اما بین سلامت معنوی و اضطراب ناشی از درد زخم ارتباط معناداری دیده نشد (0/702=P، 0/026-=r).

    نتیجه گیری

     با توجه به وجود درد بیماران دچار سوختگی حین رویه های درمانی و همچنین وجود ارتباط بین سلامت معنوی و تاب آوری و اضطراب درد می توان با ارتقای سلامت معنوی، تاب آوری بیماران را بگذرانند و با افزایش تاب آوری، اضطراب آن ها را کاهش داد و موجب شد که بیماران راحت تر دوران سوختگی را پشت سر بگذارند.

    کلید واژگان: اضطراب, تاب آوری, درد, سلامت معنوی, سوختگی
    Mohammad Farzanehfar, Arezou Karampourian*, Salman Khazaei, Mahnaz Khatiban
    Background and Objective

    Burn pain during therapeutic procedures causes anxiety in patients. Spiritual health and resilience are factors affecting anxiety. The present study aimed to determine the relationship between spiritual health with resilience and wound pain anxiety in burn patients.

    Materials and Methods

    In this cross-sectional study, 213 patients were selected by random sampling method. Demographic information, Polotzin and Ellison's spiritual health questionnaire, Connor-Davidson Resilience Scale, and Burns Specific Pain Anxiety Scale were used to collect data. T-tests and one-way analysis of variance were used to analyze the collected data. Data analysis was performed using SPSS software (version 21).

    Results

    The findings showed that most patients were male (62.91%) with an average age of 38.21 ± 12.72. The average scores of spiritual health, wound pain anxiety, and resilience were 73.63 ± 21.20, 52.83 ± 16.18, and 58.24 ± 13.51, respectively. Although a significant relationship was found between spiritual health and resilience and between resilience and wound pain anxiety, no significant relationship was seen between spiritual health and wound pain anxiety.

    Conclusion

    Burn patients suffer a lot of pain during procedures such as dressings. Considering the relationship between spiritual health, burn pain anxiety and resilience, educational workshops are suggested to increase spiritual health, resilience and better tolerance during hospitalization.

    Keywords: Anxiety, Burn, Pain, Resilience, Spiritual Health
  • آرش خلیلی، سید رضا برزو، مهناز خطیبان، فاطمه چراغی*
    سابقه و هدف

     وجود بیش ازحد قند در پلاسمای خون (هایپرگلایسمی) می تواند باعث افزایش اضطراب، افسردگی و استرس در بیماران مبتلا به دیابت نوع یک و درنتیجه کنترل نامناسب بیماری و افت کیفیت زندگی مددجو شود. این مطالعه به منظور ارایه ی فرایند پرستاری مددجوی نوجوان مبتلا به هایپرگلایسمی، بر اساس الگوی دستیابی به هدف کینگ انجام شد.

    مواد و روش ها

     در مطالعه ی موردی حاضر، نمونه ی پژوهش، مددجویی نوجوان با هایپرگلایسمی بود که مکررا به بیمارستان مراجعه می کرد و بستری شده بود. بدین منظور انتخاب نمونه از طریق جامعه ی قابل دسترس  پژوهش، یعنی نوجوانان بستری در بخش کودکان همدان با تشخیص هایپرگلایسمی انجام شد. گردآوری داده ها از طریق پرونده ی مددجو، مصاحبه با مددجو، مشاهده ی مددجو، خانواده، پزشک و پرستار انجام شد. فرایند پرستاری طبق الگوی دستیابی به هدف کینگ، پس از پذیرش درخواست پژوهشگر توسط مددجو در روز آخر بستری در بیمارستان آغاز شد. مراحل فرایند پرستاری یعنی بررسی، تشخیص پرستاری، تعیین اهداف مشترک و اولویت بندی، تراکنش بر اساس ترجیحات مددجو و ارزیابی سطح دستیابی به اهداف توسط مددجو با مقایسه قبل و بعد در طیف 2- تا 2+ به صورت تجزیه وتحلیل کیفی انجام شد.

    یافته ها

     یافته های مطالعه نشان داد که نوجوان دیابتی درک مناسبی از عوامل موثر بر پایداری سطح قند خون در محدوده طبیعی نداشت، اما با اجرای فرایند پرستاری و درک شرایط موثر بر هایپرگلایسمی ، آمادگی لازم را برای برقراری تعامل با پرستار پیدا کرد. یافته ها به چهار تشخیص پرستاری و دوازده هدف مراقبتی منجر شد. در ارزشیابی مشخص شد که مددجوی نوجوان بعد از اجرای فرایند پرستاری موفق شد به خوبی پایداری سطح قند خون در محدوده طبیعی را تجربه نماید.

    نتیجه گیری

     فرایند پرستاری طبق الگوی کینگ در مددجوی مطالعه شده توانست باعث پایداری سطح قند خون در محدوده طبیعی شود. بنابراین، می توان فرایند پرستاری را طبق الگوی کینگ در نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک برای پایداری سطح قند خون در محدوده طبیعی پیشنهاد داد.

    کلید واژگان: مددجویان, نوجوان, فرآیند پرستاری, هایپرگلایسمی, هموگلوبین گلیکوزیله
    Arash Khalili, Seyed Reza Borzou, Mahnaz Khatiban, Fatemeh Cheraghi*
    Background and Objectives

    Hyperglycemia can increase anxiety, depression, and stress in patients with type 1 diabetes, and as a result, poor control of the disease and a decrease in the patient's quality of life. The present study aimed to present the nursing process of an adolescent with hyperglycemia based on King's goal achievement model.

    Materials and Methods

    In the present case study, the research sample was a teenage client with frequent hyperglycemia who had visited the hospital several times and was hospitalized. For this purpose, sample selection was performed by available sampling from the research community (i.e., teenagers hospitalized in Hamedan Children's Department with hyperglycemia diagnosis). Data collection was performed through the client's file, interview, and observation of the client, family, doctor, and nurse. The nursing process, according to King's goal achievement model, started after the patient accepted the researcher's request on the last day of hospitalization. The stages of the nursing process(i.e., examination, diagnosis of nursing, determination of common goals and prioritization, transaction based on client's preferences, and evaluation of the degree of achievement of goals by the client by comparing before and after in the range of -2 to +2) were performed in the form of qualitative analysis.

    Results

    The result pointed out that diabetic adolescents did not have a proper understanding of the factors affecting the stability of blood sugar levels in the normal range. Nonetheless, they found the necessary preparation to interact with the nurse by implementing the nursing process and understanding the conditions affecting hyperglycemia. The findings led to 4 nursing diagnoses and 12 care goals. In the evaluation, it was found that after the implementation of the nursing process, the adolescent client was able to experience the stability of the blood sugar level within the normal range.

    Conclusion

    The nursing process, according to King's model, was able to stabilize the blood sugar level in the normal range in the patient under study. Therefore, it is possible to suggest the nursing process according to King's model in adolescents with type 1 diabetes in order to maintain the blood sugar level in the normal range.

    Keywords: Patients, Adolescent, Nursing Process, Hyperglycemia, Glycated Hemoglobin A
  • Arezou Karampourian, Behzad Imani*, Mahnaz Khatiban
    Background

    Workshop training is one of the most effective learning methods. This study aims to compare the effect of virtual and face-to-face workshop training on students’ learning and satisfaction.

    Materials and Methods

    A three-group intervention study with before and after measurements was conducted with the participation of 106 nursing students. A convenient method of assigning replacement blocks was used. The groups included three groups, a virtual workshop, a face-to-face workshop, and a control. The data collection tool included a demographic form, and researcher-made awareness, performance, and satisfaction questionnaire. The content validity of the tool was confirmed by experts in the fields of nursing, health in disasters and emergencies, and medical education. The reliability of the tool using test re-test and Cronbach’s α was 0.858. Awareness and performance were evaluated before and after the study. Satisfaction was checked at the end of the study. Data were analyzed using analysis of variance with SPSS software, version 23.

    Results

    Most of the students were female (55.66%), with a Mean±SD of age 22.75±2.05 for all groups, single (93.4%), seventh semester (62.30%), without experience of participating in the training workshop (67.9%), and reading the book related to triage with mass casualty incident (MCI) (81.13%). Before the intervention, the groups had no significant difference in terms of awareness (P=0.169) and performance (P=0.296), while after the intervention, the difference was significant (P˂0.001). After the intervention, the most awareness and performance were related to the face-to-face workshop. A significant difference was observed between the groups in terms of satisfaction (P˂0.001). In the face-to-face workshop, 43.42% were very satisfied and 36.36% were satisfied, while very satisfied students did not exist in the virtual workshop and only 22.44% of students were satisfied. Satisfaction in the control group was moderate and poor.

    Conclusion

    Since the face-to-face workshop increased students’ awareness, performance, and satisfaction, it is suggested to use face-to-face educational workshops to improve the scientific level of nursing students before graduation.

    Keywords: Lecture, Teacher training, Computer user training, Distance learning, Work performance, Personal satisfaction
  • آرزو کرمپوریان، رضوان نصیری زاده*، مهناز خطیبان، سلمان خزائی

    سابقه و هدف:

      دیسترس اخلاقی عاملی آسیب زا در پرستار و مراقبت پرستاری است. شجاعت اخلاقی به پرستاران برای انجام مراقبت پرستاری کمک می کند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین دیسترس اخلاقی و شجاعت اخلاقی پرستاران شاغل در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی همدان در طول پاندمی کووید 19 انجام شد.

    مواد و روش ها

     این مطالعه مقطعی، با مشارکت 204 پرستار شاغل در بیمارستان های منتخب آموزشی و با روش تصادفی ندی انجام شد. داده ها به روش خودگزارشی و با چک لیست دموگرافیک، پرسش نامه دیسترس اخلاقی Corley و شجاعت اخلاقی Sekerka جمع آوری شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی مستقل، آنووا و تحلیل رگرسیون استفاده شد و تجزیه وتحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS نسخه 21 و در سطح معنی داری 0.050P≤ انجام شد.

    یافته ها

     نتایج نشان داد بیشتر پرستاران مرد (55.40 درصد) با میانگین سنی 9.53±41.96 سال، شاغل در بخش اورژانس (43.20 درصد)، دارای سابقه کار 5 تا 10 سال (51.38 درصد) و قراردادی (57.45 درصد) بودند. بین دیسترس اخلاقی با جنس، محل خدمت و سابقه کار و همچنین بین شجاعت اخلاقی با سن ارتباط معنی داری وجود داشت (0.050P≤)، اما بین دیسترس اخلاقی با نوع استخدام و نیز بین شجاعت اخلاقی با نوع استخدام، سابقه کار، جنسیت و محل خدمت ارتباطی وجود نداشت (0.050≥p). بین دیسترس اخلاقی و شجاعت اخلاقی ارتباط منفی معنی دار وجود داشت (0.863-R=، 0.050P≤). نتایج حاصل از مدل رگرسیون تطبیق داده شده نشان داد با هر واحد افزایش نمره دیسترس اخلاقی، نمره شجاعت اخلاقی 0.33 نمره کاهش می یابد که این ارتباط از نظر آماری معنادار بود (33/β=-، 0.001P<). میانگین نمره کل دیسترس اخلاقی 3.32±57.61 و میانگین نمره کل شجاعت اخلاقی 92.46±36.2 بود.

    نتیجه گیری

     ازآنجاکه بین دیسترس اخلاقی و شجاعت اخلاقی ارتباط معنی دار منفی وجود دارد، لذا برگزاری کارگاه های انگیزش اخلاقی به منظور کاهش دیسترس اخلاقی و افزایش شجاعت اخلاقی پرستاران پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: پرستاران, کووید 19, مکانیسم های رفتاری, وضعیت اخلاقی
    Arezou Karampourian, Rezvan Nasirizadeh*, Mahnaz Khatiban, Salman Khazaei
    Background and Objective

    Moral distress is a harmful factor in nursing and nursing care. Ethical courage helps nurses to perform nursing care. The present study aimed to determine the relationship between moral distress and moral courage of nurses working in selected hospitals of Hamadan University of Medical Sciences during the Covid-19 pandemic.

    Materials and Methods

    This cross-sectional study was conducted with the participation of 204 nurses working in selected educational hospitals by random sampling method. Data were collected by the self-report method using a demographic checklist, as well as Corelli Moral Distress and Sekerka Moral Courage questionnaires. The data were analyzed in SPSS software (version 21) using independent t-test, ANOVA, and regression analysis. A P≤0.050 was considered statistically significant.

    Results

    The results demonstrated that the majority of nurses were male (55.40%) with a mean age of 41.96±9.53 years, working in the emergency department (43.20%), with 5-10 years of work experience (51.38%), and contract employment (57.45%). Moral distress was significantly correlated with gender, place of service, and work experience; moreover, moral courage and age were significantly associated (P≤0.050). Nevertheless, no significant relationship was detected between moral distress and the type of employment. Moral courage was not correlated with the type of employment, work experience, gender, and place of service (P≥0.050). There was a significant negative relationship between moral distress and moral courage (R=-0.863, P≤0.050). The results of the adjusted regression model illustrated that with each unit increase in the moral distress score, the moral courage score decreases by 0.33. This relationship was statistically significant (β=-.033, P<0.001). The mean scores of moral distress and moral courage were 57.61±3.32 and 36.92±2.46, respectively.

    Conclusion

    Since there is a significant negative relationship between moral distress and moral courage, it is recommended to hold moral motivation workshops to reduce moral distress and increase moral courage for nurses.

    Keywords: Behavior Mechanisms, COVID-19, Moral Status, Nurses
  • مهناز مقدری کوشا، سید رضا برزو، مهناز خطیبان، فاطمه چراغی*
    مقدمه

    لوسمی و درمان آن فرآیندی طولانی و نیازمند تبعیت از رفتارهای خود مراقبتی است، مدل پرستاری نقص خودمراقبتی اورم،  چارچوبی را جهت فرآیند پرستاری در این راستا مهیا می کند لذا این مطالعه با هدف تاثیر به کارگیری فرآیند پرستاری مبتنی بر مدل نقص خودمراقبتی اورم بر مددجوی مبتلا به لوسمی میلوییدی حاد انجام شد.
     

    روش کار

    در این گزارش مورد، فرآیند پرستاری از یک مددجوی مبتلا به لوسمی میلوییدی حاد، مراجعه کننده به بیمارستان بهشتی شهر همدان در سال 1401، مبتنی بر مدل نقص خودمراقبتی اورم ارایه گردید. گردآوری داده ها با استفاده از فرم ارزیابی اورم و با روش های معاینه، مصاحبه و مشاهده انجام شد. بر اساس نیازهای خودمراقبتی همگانی، تکاملی و انحراف از سلامتی بیمار، تشخیص های پرستاری تعیین شد، سپس برنامه ریزی و تعیین اهداف انجام گرفت و نوع سیستم پرستاری به کار برده شده تعیین گردید. در نهایت اقدامات پرستاری بر اساس ارتقا خودمراقبتی انجام شد و پیشرفت مراقبت و اهداف مطالعه مجددا ارزشیابی گردید.

    یافته ها

    بر اساس شناخت نیازهای خودمراقبتی بیمار، 9 تشخیص پرستاری تعیین شد و درنهایت اجرای فرایند پرستاری براساس مدل اورم منجر به افزایش کیفیت خدمات پرستاری همراه با افزایش عملکرد خودمراقبتی بیمار درمورد مشکلات ناشی از بیماری اش گردید بطوریکه بهبود توان خودمراقبتی بیمار دررابطه با کنترل درد، کاهش ریسک عفونت، کنترل خونریزی و بهبود خواب، کاهش ترس و وابستگی، افزایش انگیزه و اعتماد به نفس و حس استقلال در بیمار مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    نظریه پرستاری نقص خودمراقبتی اورم به شناسایی و درک همه جانبه نیازهای بیمار، کمک فراوانی کرد و با مشارکت دادن بیمار در امر مراقبت از خود، دستیابی به اهداف مراقبتی را تسهیل نمود.

    کلید واژگان: فرایند پرستاری, لوسمی میلوئیدی حاد, نظریه ی پرستاری نقص خود مراقبتی اورم, گزارش مورد
    Mahnaz Moghadari Koosha, Seyed Reza Borzou, Mahnaz Khatiban, Fatemeh Cheraghi*
    Introduction

    Leukemia and its treatment is a long process and requires adherence to self-care behaviors. Orem's self-care deficit nursing model provides a framework for the nursing process in this direction, therefore this study aims to apply The nursing process based on Orem's self-care deficit model was performed on a patient with acute myeloid leukemia.

    Methods

    In this case report, the nursing process of a client suffering from acute myeloid leukemia, referred to Beheshti Hospital in Hamadan city in 1401, based on the Orem's self-care deficit model, was presented. Data collection was done by using Orem evaluation form and by examination, interview, and observation methods. Based on the general self-care needs, development, and deviation from the patient's health, nursing diagnoses were determined, then planning and setting goals were done and the type of nursing system used was determined. Finally, nursing actions were performed based on promoting self-care, and the achievement of the patient's goals and progress was evaluated as a factor of self-care.

    Results

    Based on the recognition of the patient's self-care needs, ten nursing diagnoses were determined, and finally, the implementation of the nursing process based on the Orem model led to an increase in the quality of nursing services along with an increase in the patient's self-care performance regarding the problems caused by his illness, so that improving the patient's self-care ability in relation to pain control, reducing Risk of infection, control of bleeding and improvement of sleep, reduction of fear and dependence, an increase of motivation and self-confidence and sense of independence was observed in the patient.

    Conclusion

    Orem's self-care deficit model greatly helped to identify and comprehensively understand the patient's needs and facilitated the achievement of care goals by involving the patient in self-care.

    Keywords: Nursing process, Aacute myeloid leukemia, Orem's self-care deficit nursing theory, Case report
  • Afshin Goodarzi, Mahnaz Khatiban, Alireza Abdi, Khodayar Oshvandi *
    Objective

    To investigate the relationship between outcomes and demographic-clinical variables in in-hospital cardiac arrest (IHCA).

    Methods

    The Medline database was searched along with Google Scholar, Scopus, Web of Science, and Persian language database without time limitation until January 6th, 2020. The inclusion criteria included papers published in journals or presented in English and Persian congress that reported the IHCA outcomes based on the Utstein criterion. All the descriptive, cross-sectional, and cohort studies on CPR were covered based on inclusion and exclusion criteria. Primary checks covered titles and abstracts followed by a full-text check of the remaining papers from the first screening stage. Data analysis was done using comprehensive metaanalysis (CMA) software version 2.0. The finding’s heterogeneity was checked using Q and Cochran tests with heterogeneity >50% and the random-effects model was used to estimate survival and favorable neurological outcome (FNO) in the analysis. To detect the publication bias of studies, the subgroup test, meta-regression test,sensitivity analysis test, funnel plot, and Eagger’s regression test were used.

    Results

    Survival to discharge was 19.1% (95% CI=16.8-21.7) and FNO in the survived to discharge cases was 68.1% (95% CI=55.8-78.3). Survival to discharge and FNO were notably higher in men, CPR duration <15min, and shockable dysrhythmias.

    Conclusion

    IHCA outcomes are poor in developing countries. The outcomes of IHCA in terms of gender were inconsistent with the result reported by other meta-analyses.

    Keywords: Cardiopulmonary resuscitation, CPR, Resuscitation, Cardiac arrest, neurological
  • سیدرضا برزو*، شیما فرخی، احمد نورالدینی، فاطمه چراغی، مهناز خطیبان
    مقدمه

    حرفه و رشته پرستاری، به عنوان یک عرصه علمی نیازمند مبنایی علمی است که مدل های پرستاری شاخص آن بوده و هست. یکی از مدل های مطرح در پرستاری مدل خودمراقبتی Orem می باشد. لذا این مطالعه با هدف به کارگیری فرآیند پرستاری مبتنی بر مدل خودمراقبتی Orem در مددجو شکستگی درشت نی انجام شد.

    روش کار

    در این مطالعه موردی، فرآیند پرستاری از یک مددجو با شکستگی استخوان درشت نی بستری در بیمارستان بعثت شهر همدان در سال 1399 ارایه گردید. در مرحله بررسی و شناخت پرستاری، گردآوری داده ها براساس "فرم بررسی مدل خودمراقبتی Orem" انجام شد. تشخیص های پرستاری تدوین شد و اهداف مراقبتی تعیین و اقدامات پرستاری جهت دستیابی به اهداف، انجام گردید. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از جدول ارایه شد. 

    یافته ها: 

    یافته ها نشان داد که موارد نقص در خودمراقبتی و نیازهای خودمراقبتی بیمار پس از اقدامات پرستاری بر اساس مدل مدل خودمراقبتی Orem کاهش یافت. یافته ها منجر به 7 تشخیص پرستاری و 42 هدف مراقبتی گردید.

    نتیجه گیری: 

    استفاده از مدل خودمراقبتی Orem به عنوان چارچوبی برای تشخیص، انتخاب اقدام مناسب و ارزشیابی نتایج، بسیار مفید بود. پیشنهاد می شود تیوری های پرستاری به صورت کاربردی در تمامی بخش ها و روی بیماران مختلف به کار روند.

    کلید واژگان: فرآیند پرستاری, مدل پرستاری Orem, شکستگی استخوان درشت نی, مطالعه موردی
    Seyed Reza Borzou*, Shima Farrokhi, Ahmad Nooreddini, Fatemeh Cheraghi, Mahnaz Khatiban
    Introduction

    Nursing profession and field, as a scientific field, needs a scientific basis of which nursing models were and still are. One of the prominent models in nursing is Orem's self-care model. Therefore, this study was conducted with the aim of applying the nursing process based on the Orem self-care model in patients with tibia fractures.

    Methods

    In this case study, the nursing process of a patient with tibia fracture admitted to Ba'ath Hospital in Hamedan city in 2019 was presented. In the stage of nursing research and recognition, data collection was done based on the "Orem self-care model survey form". Nursing diagnoses were compiled and care goals were determined and nursing measures were taken to achieve the goals. Data analysis was presented using a table.

    Results

    The findings showed that cases of self-care deficiencies and patient self-care needs decreased after nursing measures based on the Orem self-care model. The findings led to 7 nursing diagnoses and 42 care goals.

    Conclusions

    Using Orem's self-care model as a framework for diagnosis, choosing the appropriate action and evaluating the results was very useful. It is suggested that nursing theories be applied in all departments and on different patients.

    Keywords: Nursing Process, Orem Nursing Model, Tibia Fracture, Case Study
  • سید رضا برزو، فاطمه چراغی، مهناز خطیبان، مهدی مولوی وردنجانی*
    زمینه و هدف

    سوختگی یکی از ناتوان کننده ترین انواع تروما است. آمادگی بیمار برای یافتن راه بهینه برای مقابله با بیماری و همچنین حفظ استقلال و شادی زندگی، بخشی ضروری از روند درمانی بیماران سوختگی است. هدف از این مطالعه، استفاده از مدل سازگاری کالیستا روی در مراقبت از بیمار سوختگی بود.

    روش ها:

    این مطالعه، یک مطالعه موردی بود که با شرکت یک بیمار مبتلا به سوختگی بستری در بخش سوختگی بیمارستان بعثت همدان در سال 1401 انجام شد. داده ها با استفاده از مشاهده، مصاحبه و مستندات بیمار جمع آوری و در چهار بعد، بر اساس مراحل فرآیند پرستاری در مدل سازگاری روی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    نتایج

    نتایج مطالعه نشان داد که بیمار در ابعاد فیزیولوژیکی، انطباق ادراک از خود، ایفای نقش، استقلال و وابستگی از رفتارهای سازگار و ناسازگاری برخوردار بود، که پس از انجام مراقبت های پرستاری بر اساس الگوی سازگاری روی، برخی از رفتارهای ناسازگار وی کاهش یافت. همچنین بر اساس اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه بیمارستانی اضطراب و افسردگی (HADS)، بکارگیری مدل سازگاری روی باعث کاهش اضطراب و افسردگی بیمار در سه مرحله شد. به طوری که نمره کلی پرسشنامه اضطراب و افسردگی در نوبت دوم و سوم نسبت به نوبت اول تکمیل پرسشنامه به ترتیب 67 و 68 درصد کاهش یافت.

    نتیجه گیری:

    با توجه به نتایج پژوهش حاضر، اجرای برنامه مراقبت پرستاری مبتنی بر مدل سازگاری روی، می تواند بر سازگاری جسمی، روانی و کاهش رفتارهای ناسازگار در بیماران دچار آسیب سوختگی موثر باشد.

    کلید واژگان: مدل سازگاری روی, سوختگی, فرآیند پرستاری, سازگاری
    Seyed Reza Borzou, Fatemeh Cheraghi, Mahnaz Khatiban, Mehdi Molavi Vardanjani*
    Background and aim

    Burn is one of the most debilitating type of trauma. Preparing the patient to find the optimal way to deal with the disease as well as maintaining independence and happiness in life is an essential part of the treatment process for burn patients. The aim of this study was to apply the Callista Roy's adaptation model in the care of burn patients.

    Methods

    This study was a case study that was conducted with the participation of a burn patient hospitalized in the burn ward of Besat Hospital in Hamedan city in 2022. Data were collected using observation, interview and patient documentation and were analyzed in four dimensions, based on the steps of the nursing process in Roy's adaptation model.

    Results

    The results of the study showed that the patient had compatible and incompatible behaviors in physiological dimensions, adaptation of self-perception, role playing, independence and dependence. However, after nursing care based on Roy's adaptation model, some of these incompatible behaviors decreased. Also, based on the information obtained from the Hospital Anxiety and Depression Scale (HADS), the application of the Roy's adaptation model reduced the patient's anxiety and depression in three stages. So that the overall score of the anxiety and depression questionnaire in the second and third time compared to the first time of completing the questionnaire decreased by 67% and 68%, respectively.

    Conclusion

    According to the results of the present study, the implementation of the nursing care program based on the Roy adaptation model can be effective on physical and psychological adaptation and reduction of incompatible behaviors in patients with burn injuries.

    Keywords: Roy's Adaptation Model, Burn, Nursing Process, Adaptation
  • زهرا خلیلی، مهناز خطیبان، ندا علیمحمدی*، مهدی مولوی وردنجانی، لیلی تاپاک، شهین توحیدی، مهناز مقدری کوشا
    مقدمه

    ارزشیابی خود و همتا بعنوان ارزشیابی های تکوینی در افزایش  یادگیری دانشجویان تاثیر دارند. بمنظور معرفی روش موثرتر، پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر بکارگیری ارزشیابی خود و همتا بر رضایتمندی و یادگیری مهارت بالینی دانشجویان پرستاری انجام شد.

    روش کار

    در این مطالعه مداخله ای با طرح متقاطع، کلیه دانشجویان ترم یک کارشناسی پرستاری دانشکده پرستاری مامایی همدان جهت انجام دو پروسیجر ساکشن و پانسمان وارد مطالعه شدند. از چک لیست استاندارد برای ارزشیابی هر پروسیجر استفاده گردید. با استفاده از چک لیستها، همزمان با ارزشیابی مربی هر 49 دانشجو به صورت قرعه کشی یکی از پروسیجرها را  به روش خودارزشیابی و پروسیجر بعدی را به صورت ارزشیابی همتا انجام دادند. 2هفته بعد مجدد هر دانشجو در طی انجام پروسیجرها تحت ارزشیابی توسط مربی قرار گرفت. نمره نهایی به عنوان ملاک یادگیری در نظر گرفته شد. رضایت دانشجویان از روش های ارزشیابی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بررسی گردید. داده ها با SPSS-16 و با سطح معنی داری 05/0 تجزیه تحلیل شدند.

    یافته ها

    در پروسیجر ساکشن تفاوتی بین نمره نهایی دانشجویان در دو روش ارزشیابی وجود نداشت. در پروسیجر پانسمان ارزشیابی همتا باعث یادگیری بهتر در دانشجویان نسبت به روش خودارزشیابی شد (01/0>p). ارزشیابی همتا باعث رضایت بیشتر دانشجویان در بعد ارتباط و کاهش اضطراب گردید (05/0>p).

    نتیجه گیری

    با توجه رضایت دانشجویان از ارزشیابی همتا و تاثیر مثبت آن بر یادگیری مهارتهای بالینی دانشجویان، استفاده از این روش در امر آموزش دانشجویان به مسیولان آموزشی توصیه می گردد.

    کلید واژگان: دانشجو, رضایت, خود ارزشیابی
    Zahra Khalili, Mahnaz Khatiban, Neda Ali-Mohammadi*, Mehdi Molavi Vardanjani, Leili Tapak, Shahin Tohidi, Mahnaz Moghadarikoosha
    Introduction

    Self-evaluation and peer as formative evaluation have an effect in increase students' learning. To introduce a more effective method, this study was done to Purpose comparison of two formative evaluation methods on satisfaction and learning of clinical skills in nursing students.

    methods

    In this interventional study to crossover design, all one semester of bachelor nursing students of hamadan nursing and midwifery school entered the study to perform two suction and dressing procedures. Standard checklists were used to evaluate each procedure. Using the checklists, Simultaneous with the instructor evaluation, all 49 students by lottery were don one procedure by self- evaluation and the next procedure to a peer evaluation. Two weeks later, each student was reassessed by the instructor during the procedure. The final score was considered as the learning criterion. Students' satisfaction with evaluation methods was assessed using a researcher-made questionnaire. Data were analyzed by SPSS-16 with a significance level of 0.05.

    Results

    In the suction procedure, there was no difference between the final scores of the students in the two evaluation methods. In the dressing process, peer evaluation improves students' learning than the self-evaluation method (p<0.01). Peer evaluation led to higher satisfaction of students in the communication dimension and anxiety reduction (p <0.05).

    Conclusion

    Considering students 'satisfaction of peer evaluation and its positive impact on students' learning of clinical skills, it is recommended to use this method in teaching students to the educational authorities.

    Keywords: Personal Satisfaction, Self-assessment, Student
  • Mahnaz Khatiban, Zahra Khalili *, Mahdi Akbarzadeh, Mahnaz Moghadarikoosha, Maryam Seyedtabib
    Background

     Chemotherapy-induced nausea (CIN) is one of the most common and uncomfortable symptoms in cancer patients, and different factors can be associated with it.

    Objectives

     This study aimed to determine different factors associated with CIN in cancer patients.

    Methods

     A total of 144 cancer patients were selected by convenience sampling. The patients at acute phase of chemotherapy were assigned to case group (n = 58) if they had nausea or to control group (n = 86) if they did not have nausea. The patients' data were collected using a researcher-made questionnaire including items on potential factors for CIN through interviews with the patients and according to their medical records. Logistic regression models were used to conduct data analysis, and the correlations in question were expressed as odds ratio (OR) at 95% confidence interval (CI).

    Results

     The results showed that the chance of nausea increased by 6.4, 2.4, 1.2, and 1.5 times in case of expected nausea, pain, carbohydrate intake, and smelling a specific odor, respectively. The increasing nausea-inducing effect of drugs led to increased chance of post-chemotherapy nausea (OR = 2.366).

    Conclusions

     Having pain, expecting nausea, carbohydrate intake, smelling a certain odor, and high emetogenic potential of chemotherapy are effective in the development of CIN.
     

    Keywords: Chemotherapy, Nausea, Vomiting, Cancer
  • Masoud Khodaveisi, Mahnaz Khatiban, Mohssen Nassiri Toosi, AliReza Soltanian, Abbas Ebadi, Malihe Sadat Moayed *
    Background

     Care and treatment adherence are important factors for given good liver transplantation outcomes.

    Objectives

     Design and validate an instrument to appraise adherence to care and treatment in liver transplantation recipients.

    Methods

     A mixed-methods sequential exploratory study was conducted in two phases from 2017 to 2019, in the Liver Transplantation Clinic Tehran, Iran. In the qualitative phase, the concept of care and treatment adherence in liver transplantation recipients extracted by a conventional content analysis was performed on semi-structural interviews that were conducted on 18 liver transplantation recipients that were recruited through purposive sampling technique. Also, two physicians, one nurse coordinator of the liver transplantation team, and two family members were interviewed. The scale was developed based on operational definitions extracted from the qualitative phase. The validity was assessed by face, content, construct validity, and confirmatory factor analysis. The reliability was also evaluated by calculating test-retest intraclass correlation coefficient and Cronbach's alpha. The exploratory factor analysis was carried out with 286 filled the questionnaire.

    Results

     Four factors were extracted in factor analysis. These factors explained 45.622% of the variance. The final version of the scale consisted of 20 items. The Cronbach's alpha coefficient reported as 0.889 for the total scale and the intraclass correlation coefficient was reported as 0.912. The confirmatory factor analysis led to a fitting model. Chi-square indices were reported as CMIN/DF = 2.34, NFI = 0.94, CFI = 0.96, and RAMSEA = 0.067.

    Conclusions

     With a four factors structure, validity and reliability of adherence to care and treatment scale are acceptable; therefore, it can be used for appraisal care and treatment adherence in liver transplant recipients.

    Keywords: Scale, Liver, Transplantation, Compliance, Adherence, Questionnaire, Care, Appraisal
  • احمد نورالدینی، فاطمه چراغی، سید رضا برزو، مهناز خطیبان*
    مقدمه

    بیماران مبتلا به سکته مغزی به دلیل ماهیت پیچیده و سنگین بیماری، نیازمند اجرای یک برنامه مراقبت دقیق و کلی پرستاری است. استفاده از مدل های پرستاری در فرآیند مراقبت از بیماران می تواند چارچوبی برای تفکر پرستار در بررسی شرایط مختلف بیماران، تجزیه و تحلیل بهتر شرایط و سازماندهی تفکر جهت بهترین تصمیم گیری برای بیمار فراهم آورد. لذا این مطالعه با هدف تاثیر به کارگیری فرآیند پرستاری مبتنی بر مدل سیستم رفتاری جانسون در مددجو مبتلا به بیماری سکته مغزی انجام شد.

    روش کار

    در این گزارش مورد، فرآیند پرستاری از یک مددجوی مبتلا به سکته مغزی مراجعه کننده به درمانگاه نورولوژی بیمارستان شهید بهشتی همدان در سال 1399 ارایه گردید. گردآوری داده ها در مرحله بررسی براساس "فرم بررسی مدل سیستم رفتاری جانسون" با مشاهده، مصاحبه و معاینه فیزیکی انجام شد. تشخیص های پرستاری به صورت رفتارهای پایدار و ناپایدار تدوین شد و اهداف مراقبتی جهت افزایش حفظ رفتارهای پایدار و کاهش یا حذف رفتارهای ناپایدار تعیین و با مددجو به اشتراک گذاشته شد. اقدامات پرستاری جهت دستیابی به اهداف، انجام و ارزشیابی گردید. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از جدول ارایه شد.

    یافته ها

    نتایج مطالعه نشان داد که مددجو رفتارهای ناپایداری را در چهار زیر سیستم رفتاری (ناکارآمدی در زیر سیستم های پرخاشگری و محافظت، دفعی، ذخیرهای و جنسی) داشت. پس از انجام اقدامات پرستاری طراحی شده بر اساس مدل جانسون، رفتارهای ناپایدار کاهش پیدا کردند.

    نتیجه گیری

    استفاده از مدل رفتاری جانسون، بر تعدیل و اصلاح رفتارهای ناپایدار بسیار مفید و کمک کننده بود. بنابراین پیشنهاد می شود این مدل به عنوان چارچوبی برای انجام مراقبت پرستاری مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: فرآیند پرستاری, سکته مغزی, گزارش مورد, مدل جانسون
    Ahmad Nooreddini, Fatemeh Cheraghi, Seyed Reza Borzou, Mahnaz Khatiban*
    Introduction

    Patients with stroke due to the complex and severe nature of the disease, need to implement a thorough and comprehensive nursing care program. The use of nursing models in the patient care process can provide a framework for nurse thinking in examining different patient conditions, better analyzing the situation and organizing thinking for the best decision for the patient. Therefore, this study was conducted with the aim of influencing the application of the nursing process based on Johnsonchr('39')s behavioral system model in patients with stroke.

    Methods

    In this report, the nursing process of a client with a stroke referred to the neurology clinic of Shahid Beheshti Hospital in Hamadan in 2021 was presented. Data were collected during the review phase based on the "Johnson Behavioral Model Review Form" by observation, interview, and physical examination. Nursing diagnoses were formulated as sustained and unstable behaviors and care goals were determined and discussed to increase the maintenance of sustained and decreasing behaviors or eliminate unstable behaviors. Nursing procedures were performed and evaluated to achieve the goals. Data analysis was presented using tables.

    Results

    The results of the study showed that clients for unstable behaviors in the four sub-behavioral systems (dysfunction in the subsystems of aggression and protection, sexual and sexual). Unstable behaviors are reduced after the nursing procedures are designed.

    Conclusions

    The use of Johnsonchr('39')s behavioral model was very useful and helpful in modifying and correcting unstable behaviors. Therefore, it is suggested that this model be used as a framework for nursing care.

    Keywords: Nursing Process, Stroke, Case Report, Johnson Model
  • سیمین حجه الاسلامی، فاطمه چراغی، سید رضا برزو، فیروزه پیامنی، مهناز خطیبان*
    مقدمه

    بیماری های عروق قلب، علت اصلی مرگ می باشند که هزینه های کلان مرتبط با سلامت را برای سیستم های مراقبتی ایجاد می کنند. مددجویی که اهداف درمان و مراقبت را همراستای اهداف و اولویت های خود درک نماید، مشارکت بیشتری در آنها خواهد داشت. نظریه دستیابی به هدف کینگ به این موضوع پرداخته است. این مطالعه به منظور ارایه فرایند پرستاری در مددجوی مبتلا به سندرم کرونری حاد براساس مدل دستیابی به هدف کینگ انجام شد.

    روش کار

    در این مطالعه موردی یک مددجوی سکته قلبی با آنژیوپلاستی کرونری ناموفق و عدم امکان جراحی قلب باز که پس از ترخیص، طی 10 روز دو بار به دلیل عوارض به بیمارستان مراجعه کرده بود، بررسی شد. داده ها از طریق پرونده مددجو، مشاهده و مصاحبه با مددجو، خانواده، پزشک و پرستار گردآوری شد. مراحل فرایند پرستاری یعنی بررسی، تشخیص پرستاری، تعیین اهداف مشترک و اولویت بندی، تراکنش بر اساس ترجیحات مددجو و ارزشیابی میزان دستیابی به اهداف توسط مددجو با مقایسه قبل و بعد در طیف 2- تا 2+ به صورت تجزیه و تحلیل کیفی انجام شد.

    یافته ها

    تحلیل ها نشان داد که هرچند مددجو درک صحیح از اهمیت تبعیت از رفتارهای سلامت و درمان را نداشت، اما آمادگی برای برقراری تعامل با پرستار به صورت پیش قدم شدن را داشت. یافته ها منجر به 7 تشخیص پرستاری و 42 هدف مراقبتی گردید. در ارزشیابی مددجو  قادر شد به خوبی از درمان تبعیت کند و فعالیت های روزمره زندگی خود را تعدیل نماید.

    نتیجه گیری

    طبق فرایند پرستاری بر اساس مدل دستیابی به هدف کینگ، مددجوی سندرم کرونری حاد توانست با تلاش در زمینه تعدیل فعالیت های روزمره براساس اهداف اولویت بندی شده خودش، عمل نماید. پیشنهاد می شود فرایند پرستاری بر اساس مدل دستیابی به هدف کینگ در مدجویان سندرم کرونری حاد مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: فرایند پرستاری, سندرم کرونری حاد, مدل پرستاری, تئوری پرستاری, مطالعه موردی
    Simin Hojjatoleslami, Fatemeh Cheraghi, Seyed Reza Borzou, Firuzeh Payamani, Mahnaz Khatiban*
    Introduction

    Cardiovascular disease is a major cause of death, creating huge health-related costs for health care systems. A client who understands the goals of treatment and care in line with their goals and priorities, will be more involved. King's goal attainment theory has addressed this issue. This study was performed to provide a nursing process in a client with acute coronary syndrome based on King's goal attainment Model.

    Methods

    In this case study, a myocardial infarction client with unsuccessful coronary angioplasty and the impossibility of open-heart surgery who was referred to the hospital twice within 10 days due to complications was evaluated. Data were collected through the client's file, observation and interview with the client, family, physician and nurse. The stages of the nursing process, namely, nursing diagnosis, common goals setting and prioritization, transaction based on client preferences, and evaluation of client achievement goals by comparing before and after in the range of 2- to 2+ were performed as a qualitative analysis.

    Results

    Analyzes showed that although the client did not have a clear understanding of the importance of adherence to health and treatment behaviors, he was willing to interact with the nurse in a step-by step manner. Findings led to 7 nursing diagnoses and 42 caring goals. In the evaluation, the client was able to adhere the treatment well and modify the activities of daily living.

    Conclusions

    According to the nursing process based on King's goal achievement model, the Acute Coronary Syndrome client was able to act on his prioritized goals by trying to adjust daily activities. It is suggested that the nursing process be used based on King's goal achievement model in clients with acute coronary syndrome.

    Keywords: Nursing Process, Acute Coronary Syndrome, Nursing model, Nursing theory, Case Study
  • Afshin Goodarzi, Seyed Reza Borzou, Fatemeh Cheraghi, Mahnaz Khatiban*, Mehdi Molavi Vardanjani
    Background

     Proper use of nursing models and theories is an important step in improving patient care standards and quality of life. The growing trend of kidney failure and subsequent kidney transplantation in the country shows the importance of creating a proper structure in nursing patient care for transplant patients and recognizing the stressors that affect these patients.

    Objectives

     This study aimed to investigate the ability of the Betty Neuman model to provide a comprehensive model for nursing care of clients undergoing kidney transplantation.

    Methods

     This clinical and clinical study was performed on the client of the kidney transplant candidate based on the application of Betty Neuman system theory. During the data collection, the interactions between the client’s five variables were examined and the stressors and resources in the internal, inter, and extra-individual domains were identified. Nursing diagnoses were created in accordance with the North American International Nursing Diagnostics Association (2018 - 2018) classification, and then nursing interventions were designed and implemented at three levels of prevention.

    Results

     The results of the study of physiological, psychological, social, evolutionary, and spiritual variables, as well as interpersonal and extra-individual stressors, were 7 potential and actual nursing diagnoses.

    Conclusions

     Designing and applying a nursing process based on this model is a holistic and systematic attitude toward the client that requires proper, efficient, and evidence-based nursing care but increases the need for nursing human resources.

    Keywords: Kidney Transplantation, Nursing Theory, Nursing Models, Nursing Diagnosis
  • Mahnaz Khatiban, Seyedeh Nayereh Falahan*, Ali Reza Soltanian

    Improving ethical practice needs recognizing the relationship between moral reasoning and moral courage among nurses. We examined factors (moral reasoning, practical consideration, moral dilemmas familiarity, and demographic and work characteristics) associated with moral courage among nurses. A cross-sectional design was run at all five hospitals affiliated to Hamadan University of Medical Sciences in west of Iran. A proportionate random sampling due to the total size of the nurse population in each hospital, 224 eligible nurses were completed the study questionnaires: demographic-work characteristics, Professional Moral Courage (PMC), and Nursing Dilemma Test. The relationships were examined by multiple regression analysis. Participants reported a more than moderate level of moral reasoning and PMC (43.21±5.98 and 56.16±10.18 respectively). The multivariate model showed the nurses’ PMC is positively predisposed with moral reasoning (β=0.21, p<0.01), but negatively with practical consideration (β=-0.16, p<0.01). More moral courage was found in the nurses who were never married (p<0.001), graduated from a public university (p<0.01), working in the critical care and emergency environments, as well as night shifts (all p<0.001). Moral reasoning is a predictor of moral courage, and both should be considered in designing nursing education to improve ethical nursing practice.

    Keywords: Decision-making, Ethics courage, Ethical analytic, Nursing thinking
  • محمد مهدی صحرایی، مهدی مولوی وردنجانی، علیرضا سلطانیان، مهناز خطیبان*
    مقدمه

     کارکنان فوریت پزشکی که در خط مقدم ارایه مراقبت های سلامت هستند، با استرس های شغلی فراوانی روبه رو می شوند. این امر پیامدهای روانی، جسمی، رفتاری و سازمانی را برای آنها به دنبال دارد که از جمله آنها می توان به اختلالات اسکلتی- عضلانی اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط آسیب های عضلانی- اسکلتی و بار استرس در کارکنان فوریت های پزشکی استان همدان انجام شده است.

    روش کار

    در این مطالعه توصیفی- هم بستگی که در سال 1398 انجام شده است، از میان کارکنان فوریت پزشکی همدان، 76 نفر (40 درصد) از پایگاه های شهری و 114 نفر (60 درصد) از پایگاه های جاده ای به کمک نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند. ابزار گرداوری اطلاعات شامل پرسشنامه های آسیب های عضلانی- اسکلتی نوردیک و بار استرس شغلی بود. داده ها نیز با نرم افزار SPSS نسخه 23، آمار توصیفی، آزمون t مستقل و ضریب هم بستگی اسپیرمن تحلیل شدند.

    یافته ها

    میانگین سنی افراد 34/05 سال (8/11±) و سابقه کار آنها 42/123 (84/22±) ماه بود. همچنین بیشتر آنها (77 درصد) متاهل، (57/3 درصد) دارای مدرک کارشناسی و (46/9 درصد) استخدام رسمی بودند. بار استرس کارکنان (161/23±) 503/03 از 1050 نمره ممکن بود. کارکنانی که به دلیل شغل خود، اختلال عضلانی-اسکلتی داشتند، نسبت به سایر افراد بار استرس بیشتری گزارش کرده بودند؛ اما این تفاوت معنی دار نبود (0/05<P). بار استرسی افرادی که اختلالات عضلانی-اسکلتی در ناحیه گردن داشتند، بیشتر از دیگران بود (0/05>P). بین نوع استخدام، سابقه کاری و نوع ورزش کارکنان رابطه معنی دار آماری با اختلالات اسکلتی- عضلانی وجود داشت (0/05<P).

    نتیجه گیری

    با وجود افزایش آسیب های اسکلتی-عضلانی با افزایش نمره استرس، میان این دو متغیر رابطه معنی دار آماری وجود نداشت و تنها بین اختلالات عضلانی- اسکلتی در ناحیه گردن با استرس ارتباط وجود داشت. با تعدیل و حذف عوامل استرس زا در کارکنان فوریت به کمک برگزاری کارگاه های اصول ارگونومی و همچنین اصول کاهش استرس می توان در کاهش اختلالات جسمی کارکنان فوریت تاثیرگذار بود.

    کلید واژگان: استرس شغلی, آسیب اسکلتی-عضلانی, رضایت شغلی, فوریت پزشکی
    Mohamad Mehdi Sahraei, Mehdi Molavi Verdanjani, Alireza Soltanian, Mahnaz Khatiban*
    Purpose and Importance of Research

    Emergency medical staff who are at the forefront of health care delivery face many occupational stresses that have psychological, physical, behavioral, and organizational consequences for them, including musculoskeletal disorders. The purpose of this study was to investigate the correlation between musculoskeletal injuries and stress load tolerance among medical emergency staffs in Hamedan province.

    Materials and Method

    In this descriptive-correlational study, conducted in 2019, 76 (40%) of urban and 114 (60%) of employees of road bases were selected from among emergency medical staff of Hamadan, Iran. Data were collected using Nordic Musculoskeletal Injury Questionnaire and Occupational Stress Questionnaire. Data were analyzed by SPSS 23 using descriptive statistics, t-test and Spearman correlation coefficient.

    Results

    The mean age of the participants was 34.05 (± 8.11) years and the work experience was 123.42 (±84.22) months. The majority (77%) were married, 57.3% had undergraduate degrees and 46.9% had formal employment. Employee stress burden was 503.3 (161.23%) out of 1050 points. Persons who had musculoskeletal disorder due to their job had reported more stress than others; hoever, this difference was not significant (P<0.05). People with musculoskeletal disorders in neck reported higher stress load (P<0.05) than others which was not significant. There was a significant relationship between type of employment, work experience, and type of exercise with musculoskeletal disorders (P<0.05).

    Conclusion

    There was a significant relationship only between stress and musculoskeletal damage. By modifying and eliminating stressors in emergency personnel’s routines, by holding workshops on ergonomic principles as well as stress reduction principles, it is possible to reduce the physical disorders of emergency personnel.

    Keywords: Occupational Stress, Musculoskeletal Injury, Medical Emergency
  • AmirMohammad Salehi, MohammadMahdi Talimkhani, Mahnaz Khatiban, Ailin Talimkhani
  • مریم آقامحمدی، مهناز خطیبان، علیرضا سلطانیان، زهرا خلیلی*
    مقدمه

    عدم تبعیت دارویی مانع دستیابی به اهداف درمانی در بیماران قلبی عروقی می شود و آموزش جهت افزایش تبعیت دارویی امری ضروری است. بنابراین، مطالعه حاضر تاثیر دو روش آموزش بازخوردمحور و تصویری را بر تبعیت دارویی بیماران نارسایی قلبی بررسی کرده است.
    روش کار

    این مطالعه به صورت نیمه تجربی روی 210 نفر از بیماران نارسایی قلبی در بیمارستان قلب همدان در سال 1398 انجام شد. بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی ساده در یکی از سه گروه آموزش بازخوردمحور، تصویری و کنترل قرار گرفتند. جلسات آموزشی در طی سه جلسه در سه روز متوالی برگزار شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه دموگرافیک و تبعیت دارویی موریسکی قبل، بلافاصله و شش هفته بعد از آموزش گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری واریانس، کوواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد.

    یافته ها

    تبعیت دارویی در بدو ورود به مطالعه بین سه گروه تفاوت آماری معناداری نداشت. بلافاصله بعد از آموزش به طور معناداری تبعیت دارویی در گروه بازخوردمحور و تصویری بیشتر از گروه کنترل بود (0/001>P)، اما تفاوتی بین گروه بازخوردمحور با تصویری وجود نداشت (0/123=P) شش هفته بعد از آموزش تبعیت دارویی در گروه بازخوردمحور به طور معناداری بالاتر از گروه تصویری و کنترل گزارش شد (001/0>P). بین دو روش در سطوح مختلف تحصیلات تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد (0/05>P). 

    نتیجه گیری

    آموزش بازخوردمحور باعث حفظ و نگهداری تبعیت دارویی در بیماران نارسایی قلبی می شود؛ بنابراین، توصیه می شود پرستاران از این روش آموزشی جهت بهبود تبعیت دارویی در این بیماران استفاده کنند.

    کلید واژگان: نارسایی قلبی, تبعیت دارویی, آموزش
    Maryam Aghamohammadi, Mahnaz Khatiban, Alireza Soltanian, Zahra Khalili*
    Background & Aim

    Medicinal nonadherence prevents the achievement of therapeutic goals in cardiovascular patients. Training is essential to increase medicinal adherence. Therefore, the present study compared the effect of two teach-back and pictorial training methods on the medication adherence in heart failure patients.

    Methods

    This quasi-experimental study was performed on 210 heart failure patients in Hamadan Heart Hospital in 2019. Patients were selected by convenience sampling and randomly assigned to one of three groups of Teach-back, pictorial, and control training. Training sessions were held in three sessions on three consecutive days. Data were collected using demographic and medication adherence questionnaire (MMAS-8) before, immediately and 6 weeks after training. ANOVA, ANCOVA and Repeated measures ANOVA statistical tests were used.

    Results

    There was no statistically significant difference between the three groups in medicinal adherence at baseline. Immediately after training, medication adherence was significantly higher in teach-back and pictorial groups than the control group (P<0.001), but there was no difference between teach back group and the pictorial group (P=0.123). Six weeks after training, medicinal adherence was significantly higher in teach-back group compared to the control and pictorial group (P<0.001). There was no significant difference between the two methods at different levels of education (P>0.05).

    Conclusion

    Teach-back training helps maintain medicinal adherence in heart failure patients. Therefore, it is recommended that nurses use this training method to improve medicinal adherence in these patients.

    Keywords: Heart Failure, Medication Adherence, Education
  • انسیه الیاسی، مهناز خطیبان، یونس محمدی، مرتضی شمسی زاده*
    مقدمه

     بیماران انتقالی از ICU  به بخش عمومی، نیازمند توجه و مراقبت پرستاری در سطح بالاتری نسبت به سایر بیماران بستری در بخش دارند. بخش های عمومی برای مراقبت از این دسته بیماران مجهز نشده اند، بنابراین این بیماران درخطر تهدید سلامتی هستند. لذا این مطالعه به تاثیر نقش پرستار رابط بر شاخص های فیزیولوژیک و سطح هوشیاری بیماران انتقالی از بخش مراقبت های ویژه به عنوان راه حل پرداخت.

    مواد و روش ها

    مقاله حاضر، حاصل یک کارآزمایی بالینی دو گروهی می باشد که در بخش های ویژه و عمومی یک بیمارستان دولتی بر روی 90 بیمار بستری به روش نمونه گیری در دسترس و به صورت تصادفی انجام شد. گروه کنترل مراقبت های معمول را دریافت کردند و در گروه مداخله تا سه روز، روزی دو بار توسط پرستار رابط ویزیت شدند. ابزار مورد استفاده چک لیست شاخص های فیزیولوژیک و تست های آزمایشگاهی می باشد. برای توصیف داده ها از میانگین، انحراف معیار، واریانس و درصد فراوانی توسط نرم افزار  SPSS نسخه 16 استفاده شد.

    یافته ها

    اختلاف معنی داری بین مشخصات دموگرافیک و بالینی دو گروه مشاهده نشد. در شروع مطالعه دو گروه از نظر میانگین شاخص های فیزیولوژیک و تست های آزمایشگاهی تفاوت آماری معنی داری نداشتند. بعد از مداخله پرستار رابط بخش مراقبت های ویژه، تست های آزمایشگاهی تفاوتی نداشت و در گروه آزمون و کنترل میانگین فشار خون سیستول (674/0=p) و میانگین فشارخون دیاستول (0/757=p)، میانگین فشار متوسط شریانی(0/793=p) و تعداد ضربان قلب (0/255=p) تفاوت آماری معنی داری نشان نداد. میانگین تعداد تنفس (0/001=(p و میانگین درجه حرارت (0/020=(P در دو گروه اختلاف معنی داری داشت، ولی دو گروه در محدوده طبیعی بودند. تفاوتی بین دو گروه هر چند از لحاظ آماری معنی دار می باشد، از لحاظ بالینی اهمیتی ندارد.

    نتیجه گیری

    خدمات پرستار رابط بر شاخص های فیزیولوژیک و تست های آزمایشگاهی در بیماران انتقالی از بخش مراقبت های ویژه به بخش عمومی در این مطالعه موثر نبود.

    کلید واژگان: پرستار همراه, بخش مراقبت های ویژه, کارآزمایی بالینی
    Ensieh Elyasi, Mahnaz Khatiban, Younes Mohammadi, Morteza Shamsizadeh*
    Introduction

    Patients transferred from ICU to general ward need a higher level of nursing attention and care than other patients admitted to the ward. The aim of this study was to investigate the effect of the role of the liaison nurse on physiological indicators and the level of consciousness of patients transferred from the intensive care unit.

    Methods

    The present article is the result of a two-group clinical trial that was performed on 90 patients admitted to the special and general wards of Besat Hospital in Hamadan, Iran. Available sampling and patients were randomly assigned to the two groups. The control group received routine care and in the intervention group was visited twice a day by the liaison nurse for up to three days. The instrument used was a checklist of physiological indices and the GCS scale. Mean, standard deviation, variance and frequency percentage were used to describe the data by SPSS 16.

    Results

    There was no significant difference between the demographic and clinical characteristics of the two groups at the beginning of the study. After the intervention of the intensive care unit nurse, the two groups were not significantly different in terms of physiological parameters and level of consciousness (P> 0.05).

    Conclusion

    In nursing services, the interface is not effective on physiological indicators and level of consciousness in patients transferred from the intensive care unit to the general ward. Further studies in this area are recommended.

    Keywords: Liasion nurse, ICU
  • فیروزه پیامنی، فاطمه چراغی، سیدرضا برزو، سیمین حجت الاسلامی، مهناز خطیبان*
    مقدمه

    بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به دلیل ماهیت مزمن و پیچیده بیماری، نیازمند اجرای یک برنامه مراقبت جامع پرستاری هستند. مدل های پرستاری چارچوب و اهدافی را جهت فرآیند پرستاری مهیا می کند تا مراقبت بالینی موثرتر و کامل تر ارایه شود. لذا این مطالعه با هدف تاثیر به کارگیری فرآیند پرستاری مبتنی بر مدل سیستم رفتاری جانسون در مددجو مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.

    روش کار

    در این گزارش مورد، فرآیند پرستاری از یک مددجو مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس، مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهر همدان در سال 1398 ارایه گردید. گردآوری داده ها در مرحله بررسی براساس "فرم بررسی مدل سیستم رفتاری جانسون" با مشاهده، مصاحبه و معاینه فیزیکی انجام شد. تشخیص های پرستاری به صورت رفتارهای پایدار و ناپایدار تدوین شد و اهداف مراقبتی جهت افزایش حفظ رفتارهای پایدار و کاهش یا حذف رفتارهای ناپایدار تعیین و با مددجو به اشتراک گذاشته شد. اقدامات پرستاری جهت دستیابی به اهداف، انجام و ارزشیابی گردید. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از جدول ارایه شد.

    یافته ها

    نتایج مطالعه نشان داد مددجو رفتارهای ناپایدار در چهار زیر سیستم رفتاری (ناکارآمدی در زیر سیستم های پرخاشگری و محافظت، دفعی، ذخیره ای و جنسی) داشت. پس از انجام اقدامات پرستاری طراحی شده، رفتارهای ناپایدار کاهش پیدا نمود.

    نتیجه گیری

    استفاده از مدل رفتاری جانسون، بر تعدیل و اصلاح رفتارهای ناپایدار بسیار مفید و کمک کننده بود. بنابراین پیشنهاد می شود این مدل به عنوان چارچوبی برای انجام مراقبت پرستاری مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: فرآیند پرستاری, مدل پرستاری, مولتیپل اسکلروزیس, گزارش مورد, مدل جانسون
    Firuzeh Payamani, Fatemeh Cheraghi, Seyed Reza Borzou, Simin Hojjatoleslami, Mahnaz Khatiban*
    Introduction

    Patients with multiple sclerosis need a comprehensive nursing care program because of the chronic and complex nature of the disease. Nursing models can provide a framework and goals for the nursing process to provide more effective and comprehensive clinical care. The aim of this study was to investigate the effect of applying nursing process based on Johnson Behavioral Model on improving stable behaviors client with multiple sclerosis (MS).

    Methods

    In this case study, the nursing process was presented by a client with multiple sclerosis who met the MS criteria in Hamadan in 2019. In the Nursing assessment and Recognition phase, data were collected based on the "Johnson Behavioral Model scale" by observation, interview and physical examination. Data sources were the client herself, her family, physician, and medical record and MS staff. Nursing diagnoses were formulated as stable and unstable behaviors. And caring goals were set and shared with the client to increase stable behaviors and reduce or eliminate unstable behaviors. Nursing measures were performed and evaluated to achieve the goals. Data analysis was presented using the table.

    Results

    The results of the study showed that the client had unstable behaviors in four behavioral subsystems (inefficiency in, Aggressive- protective, Elimination, restorative and sexual subsystems). Unstable behaviors decreased after planned nursing measures.

    Conclusion

    Johnson's behavioral model was useful in modifying and correcting the unstable behavior. So providing care based on nursing models, can increase the quality of care and client satisfaction.

    Keywords: Nursing Process, Nursing Model, Multiple Scleroses, Case report, Johnson Model
  • مریم مدی نشاط، سید رضا برزو، فاطمه چراغی، مهناز خطیبان*
    مقدمه

    فرایند درمان بیماران بستری مبتلا به اختلال وسواس جبری کمتر مورد توجه مطالعات قرار می گیرد. در حالیکه، این بیماران به دلیل ماهیت مزمن و پیچیده بیماری، نیازمند اجرای یک برنامه مراقبت جامع پرستاری هستند. فرایند پرستاری مبتنی بر مدل سازگاری روی به طور گسترده ای در حل مشکلات ناشی از بیماریهای مزمن کاربرد دارد. لذا، این مطالعه با هدف کاربرد مدل سازگاری روی در یک بیمار مبتلا به اختلال وسواس جبری انجام شد.

    روش کار

    مطالعه حاضر از نوع مطالعه موردی است که در سال 1398 بر روی یک مورد بیمار مبتلا به اختلال وسواس جبری، بستری در بخش روانپزشکی بیمارستان فرشچیان (سینا) همدان انجام شد. اطلاعات با استفاده از روش مشاهده، مصاحبه، مستندات مربوط به بیمار جمع آوری شد و براساس مراحل فرایند پرستاری مدل سازگاری روی در چهار مد تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    براساس داده های حاصل از مرحله بررسی، افکار، تصورات و ترسهای ناخواسته، مزاحم و تکراری به عنوان محرک اصلی، سابقه خانوادگی اختلال وسواس -جبری، طلاق والدین و ضعف در مکانیسم های مقابله ای به عنوان محرک زمینه ای،  اعتقادات پدر بیمار، سابقه بستری در بخش روانپزشکی به عنوان محرک باقی مانده موجب تظاهر رفتار های ناسازگار با ماهیت مزمن در بیمار می گردد. شش نوع رفتار ناسازگار در چهار مد شامل تغذیه نامناسب (مد فیزیولوژیک)، کاهش خود مراقبتی، عدم تبعیت از درمان، نیاز به انجام آداب و تشریفات وسواسی،  اجتناب از تعاملات اجتماعی (مد درک از خود)، وابستگی به پدر(مد ایفای نقش و مد استقلال- وابستگی) شناسایی شد.

    نتیجه گیری

    اجرای فرایند پرستاری مبتنی بر مدل سازگاری روی با شناسایی عمیق رفتارهای ناسازگار و سپس، ارتقاء بکارگیری مکانیسم های تطابقی تنظیم کننده و شناختی می تواند به اصلاح یا تعدیل رفتارهای ناسازگار بیمار بستری مبتلا به اختلال وسواس جبری کمک نماید. البته، دستیابی به نتایج مطلوب پس از ترخیص بیمار، نیازمند پیگیری و حمایتهای طولانی مدت توسط روانپرستاران است.

    کلید واژگان: اختلال وسواس جبری, فرایند پرستاری, مدل سازگاری روی, سازگاری, مطالعه موردی
    Maryam Maddineshat, Seyed Reza Burzo, Fatemeh Cheraghi, Mahnaz Khatiban*
    Introduction

    The treatment process of hospitalized patients with obsessive-compulsive disorder is less studied. However, because of the complex nature of the disease, these patients require a comprehensive nursing care plan. Since nursing process based on Roy’s adaptation model is widely used to solve problems caused by chronic diseases, this study aimed to implement this model in a patient with obsessive-compulsive disorder.

    Methods

    This study was a case study performed on a patient with obsessive-compulsive disorder admitted in the psychiatric ward of Farshchian (Sina) Hospital in Hamadan, Iran, in 2019. Data were collected using observation, interview, and patient documentation, and they were analyzed in four dimensions based on the stages of the nursing process in Roy’s adaptation model.

    Results

    Based on data from the assessment stage, manifestations of chronic maladaptive behaviors in the patient included unwanted, intrusive, repetitive thoughts and fears as the focual stimuli, family history of obsessive-compulsive disorder, parental divorce and weakness in coping mechanisms as the contexcual stimulus, beliefs of the patient's father, and psychiatric hospitalization as residual stimuli. Six types of maladaptive behaviors in four modes including inappropriate nutrition (physiological mode), reduced self-care, non-adherence to treatment, need to perform obsessive rituals, avoiding social interactions (self-concept mode), and father dependency (role function mode and interdependence mode) were identified.

    Conclusion

    Implementing a nursing process based on Roy’s adaptation model by deeply identifying maladaptive behaviors and then, promoting the use of regulate and cognitive coping mechanisms can help correct or modify maladaptive behaviors of patients with obsessive-compulsive disorder. However, achieving desirable outcomes after discharge requires long-term follow-up and support by psychiatric nurses.

    Keywords: Obsessive-Compulsive Disorder, Nursing Process, Roy’s Adaptation Model, Adaptation, Case Study
  • فرهاد فراهانی، لیلا معصومی*، مهناز خطیبان، معصومه رستمی، زهرا خام وردی
    زمینه و هدف

    مشارکت بخش دولتی و خصوصی علاوه بر تامین مالی پروژه به بهره گیری از ظرفیت های بخش خصوصی مانند دانش و تجربه تخصصی نیز توجه دارد. هدف این مطالعه تطبیق الگوهای مشارکت بخش دولتی و خصوصی در آموزش عالی علوم پزشکی در پنج قاره برای انتخاب مدل مناسب نظام آموزش پزشکی بود.

    روش بررسی

    این پژوهش به بررسی تطبیقی مشارکت بخش دولتی و خصوصی آموزش عالی پرداخته است. با استفاده از کلید واژه های مرتبط با مشارکت عمومی خصوصی پایگاه های اطلاعاتی معتبر به علاوه وبسایت های دانشگاه های بزرگ در پنج قاره جستجو شد. نمونه گیری دانشگاه ها بر اساس انتخاب راهبردی، هدفمند و میزان دسترسی به اطلاعات انجام شده است.

    یافته ها

    یکی از الگوهای خوب مشارکت استفاده از منابع بخش خصوصی برای آموزش کارآموزان در محیط کار واقعی بوده است که برای هر دو شریک دولتی و خصوصی سودآوری داشته است. شریک بخش خصوصی از نیروی کار ارزانتری برخوردار می گردد و شریک بخش دولتی در هزینه های خود صرفه جویی خواهد نمود. همچنین ارائه خدمات مشاوره ای و انتقال دانش از سوی بخش دولتی برای شریک بخش خصوصی از دیگرروش های مشارکت بود.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد مشارکت بخش دولتی خصوصی در دانشگاه های علوم پزشکی با استفاده از منابع بخش خصوصی برای آموزش بالینی ظرفیتی قابل قبول باشد. به نحوی که سیاستگذاری آموزش، تنظیم مقررات مربوطه و نظارت بر کمیت و کیفیت آموزش به بخش دولتی و تامین محل یادگیری، انتقال دانش و تجربه تخصصی به بخش خصوصی محول گردد.

    کلید واژگان: آزاد سازی, آموزش, دولتی, خصوصی, مشارکت
    Farhad Farahani, Liyla Masuomi *, Masoumeh Rostami, Zahra Khamverdi, Mahnaz Khatiban
    Background and objective

    Public-private partnership reduces the project fund. Besides, it focuses on utilizing private-sector capacities such as knowledge and specialized experience. The aim of this study was to match the public-private partnership models in medical education in five continents to choose a suitable model for the medical education system. Methods and Materials: This study has compared the public-private partnership models in higher education. The valid databases and websites of major universities across five continents have been searched by proper keywords of public-private partnership. The sampling of universities was done based on strategic choice, purposefulness, and access to information.

    Results

    One of the good models of the partnership was to use private sector resources to train trainees in the real work environment that has benefited both public and private partners. The private sector partner had cheaper labor and the public sector partner saved money. There were furthermore, another appropriate model was consulting and knowledge transfer services for the private sector by the public sector.

    Conclusion

    It seems that using private-sector resources for clinical education as a public-private partnership in universities of medical sciences are suitable. On the other hand, the public sector lays education policy and regulation and monitors the quality and quantity of education. Correspondingly, the private sector will be responsible for providing learning space, transfer of knowledge and specialized experience.

    Keywords: Education, Government, Liberation, partnership, Private
  • فاطمه کرباسی، مهناز خطیبان*، علیرضا سلطانیان
    مقدمه
    آموزش مهارت های ارتباط حرفه ای می تواند در توسعه خودکارآمدی فراگیران موثر باشد. در آموزش ارتباط با بیمار بر استراتژی های فعال و دانشجو محور مانند ایفای نقش، تاکید بیشتری شده است. ازاین رو مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش ارتباط با بیمار به روش ایفای نقش، بر خودکارآمدی دانشجویان پرستاری انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه نیمه تجربی دوگروهی، با طرح قبل و بعد انجام شده است. از بین 15 گروه از دانشجویانی که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، به صورت تصادفی، چهار گروه به روش ایفای نقش (32 نفر) و چهار گروه به روش آموزش روتین (32 نفر) انتخاب شدند. دانشجویان، پرسش نامه خودکارآمدی Sherer را در ابتدا و انتهای مطالعه کامل کردند. مداخله شامل برنامه آموزشی ارتباط با بیمار بود که به روش ایفای نقش در دوره کارآموزی فراگیران اجرا شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 16 و با سطح معنی داری 95% تجزیه وتحلیل شد.
    یافته ها
    دانشجویان گروه ایفای نقش و گروه کنترل از نظر ویژگی های فردی با یکدیگر مشابه بودند. اگرچه نمرات خودکارآمدی دانشجویان گروه کنترل در ابتدای ورود به مطالعه از گروه ایفای نقش بیشتر (0/05>P) بود، پس از تعدیل نمرات بدو ورود، آزمون واریانس مشترک، پیشرفت قابل ملاحظه ای در نمره خودکارآمدی دانشجویان گروه ایفای نقش نشان داد (0/001>P).
    نتیجه گیری
    به کارگیری روش آموزشی ایفای نقش در مقایسه با روش آموزش سنتی، می تواند به ارتقای خودکارآمدی دانشجویان پرستاری کارشناسی منجر شود.
    کلید واژگان: آموزش به روش ایفای نقش, ارتباط با بیمار, خودکارآمدی, دانشجویان پرستاری
    Fatemeh Karbasi, Mahnaz Khatiban*, Alireza Soltanian
    Introduction
    Teaching the professional communication skills can be effective in developing the learners’ self-efficacy. In the patients' training with communication skills, the active and student-centered learning methods, such as role-playing, are emphasized. Therefore, this study was run to determine the effects of applying the role-playing method to communication education on the self-efficacy and communication skills of nursing students.  
    Methods
    This controlled before-after quasi-experimental study was conducted in Hamadan University of Medical Sciences in 2015. Out of 15 student groups, four groups were randomly assigned to the role-playing (n=32) and four groups to the routine (n=32). Sherer's self-efficacy questionnaire was completed by students at the beginning and end of clinical education. Patient-nurse communication program training through role-playing method was implemented during the interval period. Data analysis was run using SPSS16 by statistical tests at 95% confidence level.  
    Results
    Students in the role-playing group were compared to the conventional group in terms of the individual characteristics (P >0.05). At the baseline, the control group had higher self-efficacy than those in the role-playing group (P<0.05). But after the intervention, analysis of covariance showed that the significant progress was only made in the role-playing students' self-efficacy compared to the control group when baseline score differences were controlled (P<0.001).  
    Conclusion
    Using an active role-playing method can lead to self-efficacy of undergraduate nursing students in comparison with the traditional method.
    Keywords: Education, Role-Play, Nurse-Patient relationship, Self-Efficacy, Nursing students
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر مهناز خطیبان
    دکتر مهناز خطیبان
    استاد مرکز تحقیقات مراقبت مادر و کودک، گروه آموزش پرستاری داخلی-جراحی، گروه آموزشی اخلاق در علوم پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال