mahsa zamani
-
سابقه و هدف
استفاده از ظرفیت پرواربندی یکی از راه حل های کاهش فشار بر مراتع و کاهش تعداد دام مازاد بر مراتع می باشد. پرواربندی یکی از روش های مهم در بالا بردن تولیدات گوشت قرمز بدون افزایش تعداد دام می باشد. اگر عملیات پرواربندی به روش صحیح صورت گیرد، کشور از وارد کردن گوشت قرمز بی نیاز خواهد شد. هدف از این پژوهش تعیین عوامل موثر بر پذیرش پرواربندی توسط مرتعداران منطقه کیاسر می باشد.
مواد و روش هامنطقه مورد مطالعه در 70 کیلومتری جنوب شهر ساری و در 1378 متری از سطح دریا واقع شده است. مراتع این منطقه ییلاقی بوده و توسط گله داران روستایی و عشایری به شیوه مشاعی مورد استفاده قرار می گیرد. مطالعه حاضر جز تحقیقات پیمایشی بوده که با استفاده از تکمیل پرسشنامه از بهره برداران در سال 1397 صورت گرفت. با بهره گیری از فرمول کوکران، از میان 750 بهره بردار در منطقه مورد مطالعه، 85 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. متغیرهای اصلی استخراج و پرسشنامه نهایی به روش نمونه گیری تصادفی در منطقه مورد مطالعه تکمیل شد. در این پرسشنامه ها متغیر های مختلفی از جمله ویژگی های اجتماعی - اقتصادی بهره برداران، ویژگی های فنی مراتع و دیگر سوالات مرتبط مورد بررسی قرار گرفت که در قالب طیف لیکرت و سوالات باز از افراد پرسیده شدند. روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط اساتید صاحب نظر و کارشناسان تعیین شد. همچنین به منظور احتساب قابلیت اعتماد (پایایی) پرسشنامه از پرسشنامه پیش آزمون و محاسبه ضریب اعتبار (کرونباخ آلفا) استفاده شد. در این تحقیق به منظور بررسی عوامل موثر بر پذیرش/عدم پذیرش پرواربندی توسط مرتعداران مراتع منطقه از الگو های اقتصاد سنجی مدل لاجیت استفاده شد. پارامتر های الگوی لاجیت به روش حداکثر راست نمایی با استفاده از نرم افزارهای Shazam براورد شد.
نتایجبراساس نتایج حدود 40 درصد مرتعداران از پرواربندی استقبال کرده اند و حاضر بودند واحد دامداری خود را به پرواربندی تبدیل نمایند. شاخص درصد پیش بینی صحیح مدل برآورد شده بالغ بر 83 درصد است که رقم مطلوبی را نشان می دهد؛ که بیانگر آن است که مدل برآورد شده توانسته است درصد بالایی از مقادیر متغیر وابسته را با توجه به متغیرهای توضیحی پیش بینی نماید. به بیان دیگر، تقریبا 83 درصد از پاسخگویان، تمایل به پذیرش پرواربندی پیش بینی شده بله یا خیر را با ارایه نسبتی کاملا مناسب با اطلاعات، به درستی اختصاص داده اند. نتایج مدل لاجیت نشان داد متغیرهای تحصیلات فرزند، نوع بهره برداری، مساحت مرتع، داشتن پروانه چرا، استفاده از پسچر مزارع، مدت تغذیه دستی، شغل جانبی، اطلاع از مزایای پرواربندی و داشتن سطح مرتع کافی برای دامداری از لحاظ آماری معنی دار و از عوامل تاثیر گذار در پذیرش نظام پروابندی توسط مرتعداران منطقه می باشند. همچنین با توجه به کشش وزنی متغیر پروانه چرا (67/0-)، با ثابت ماندن بقیه عوامل، افزایش یک درصد در میزان پروانه چرا، احتمال پذیرش پرواربندی را 67/0 درصد کاهش می دهد. از طرف دیگر افزایش یک درصد در سطح زمین زراعی، احتمال تمایل به پرواربندی را 34/0 درصد افزایش می دهد. در مورد متغیر اطلاع از مزایای پرواربندی، افزایش یک درصد در این متغیر، احتمال تمایل به پرواربندی را 22/1 درصد افزایش می دهد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج تحقیق، کشت گیاهان علوفه ای در زمین های زراعی و دیمزارها، افزایش آگاهی مرتعداران در مورد مزایای پرواربندی و خسارات دامداری سنتی بر مرتع از طریق برگزاری دوره های ترویجی-آموزشی، ترغیب مرتعداران غیر ذیحق، مهاجر و بدون پروانه چرا به پرواربندی مراتع در کنار حمایت ارگان های مرتبط با ارایه تسهیلات کم بهره، از راهکارهای عملیاتی و علمی برای ترغیب دامداران به پرواربندی در منطقه می باشد.
کلید واژگان: پرواربندی گوسفند, اقتصاد سنجی, مدل لاجیت, مرتعداران, سیستم سنتی مرتعداری و شهرستان کیاسرJournal of Rangeland, Volume:16 Issue: 2, 2022, PP 222 -235Background and objectivesUse of intensive fattening capacity and lessen the dependency of stocks on natural lands is one of the solutions to reduce the pressure on rangelands (overgrazing). This fattening method is one of the important methods to increase red meat production without increasing the number of animals. If the fattening operation is done correctly, the country will not need to import red meat. The aim of this study was to determine the influential factors affecting the acceptance of fattening by pastoralists in the Kaiser area.
MethodologyThe studied area is located 70 kilometers south of Sari city and at the altitude of 1378 meters above sea level. The rangelands of this area are summer grazing lands and are used communally both by villagers and nomads’ herds. This study was conducted by answering the questionnaire items asking from the users, in 2018. A total of 85 questionnaires were distributed among the statistical population. The main variables were determined and the final questionnaires were completed by random sampling in the study area. In these questionnaires, various variables were examined, including socio-economic characteristics of the pastoralists, technical characteristics of the rangelands and other related questions, which were asked in the form of a Likert scale and open questions. The content validity of the questionnaires was determined by professors and experts. Also, in order to calculate the reliability (reliability) of the questionnaire, the pre-test questionnaire was used and the reliability coefficient (Cronbach's alpha) was calculated. To investigate the factors affecting the acceptance / non-acceptance of fattening by rangeland users was used through Logit Model. The logit model parameters were estimated using maximum resolution and Shazam software.
ResultsAccording to the results, about 40% of rangers have welcomed intensive fattening and were ready to change their livestock system. The corrected prediction percentage index of the estimated model is over 83%. This shows a favorable figure and indicates that the estimated model has been able to predict a high percentage of dependent variable values according to explanatory variables. In other words, approximately 83% of respondents correctly were assigned. The results showed that the child education variables, type of exploitation, rangeland level, having a fortune, use of reforestation of farms, duration of manual feeding, the variables of the occupation, knowledge of the benefits of fattening and having a sufficient level of rangeland for animal husbandry are effective factors on willingness of sheep fattening system by pastoralists in Kiasar area. According to the weight elasticity of grazing license variable (-0.67), assuming other factors constant, an increase of one percent in the exploitations with of grazing license reduces the probability of adoption of fattening by 0.67%. On the other hand, an increase of one percent in the area of agricultural land increases the probability of the willingness to fattening by 0.34 percent. In the case of the variable of knowledge about the benefits of fattening, a one percent increase in this variable increases the probability of wanting to fattening by 1.22%.
ConclusionTherefore, according to the results of research, cultivation of forage plants in agricultural lands and drylands, increasing the awareness of rangers about the benefits of fattening and traditional livestock damage on pastures through holding promotional-educational courses, encouraging incompetent rangers, immigrants and without a grazing license to fattening in addition to supporting organizations related to providing low-interest facilities are operational and scientific solutions to encourage ranchers to fatten in the area.
Keywords: Sheep fattening, Econometrics, Logit model, Rangers, Traditional rangemanagement system, Kiasar County -
نشریه منابع انسانی ناجا، پیاپی 67 (بهار 1401)، صص 109 -129
هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر اجتماعی سازی بر آوای سازمانی با توجه به نقش میانجی هویت سازمانی و درگیری شغلی بود. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی بود. حجم نمونه 214 نفر از کارکنان ستاد فرماندهی انتظامی استان مازندران بود و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد 24 سوالی بود که سوال های 1 تا 6 مربوط به متغیر اجتماعی سازی، 7 تا 12 مربوط به متغیر آوای سازمانی، 13 تا 18 مربوط به متغیر هویت سازمانی و سوال های 19 تا 24 مربوط به متغیر درگیری شغلی بود. برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و برای سنجش روایی از روایی صوری استفاده شد. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS2 انجام شد. نتایج نشان دادند اجتماعی سازی بر هویت سازمانی و درگیری شغلی تاثیر معنی داری دارد. هویت سازمانی و درگیری شغلی بر آوای سازمانی تاثیر معنی داری دارند. همچنین اجتماعی سازی بر آوای سازمانی تاثیر معنی داری دارد.
کلید واژگان: اجتماعی سازی, آوای سازمانی, هویت سازمانی, درگیری شغلی, فرماندهی انتظامی استان مازندرانThe aim of this study was to investigate the effect of socialization on organizational voice with respect to the mediating role of organizational identity and Job Involvement. The research method was applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of method. The sample size was 214 employees of the Mazandaran Police Headquarters and a simple random sampling method was used. The instrument used for data collection was a standard 24-item questionnaire with questions 1 to 6 related to the socialization variable, 7 to 12 related to the organizational voice variable, 13 to 18 related to the organizational identity variable and questions 19 to 24 related to the Job Involvement variable. It was a job. Cronbach's alpha coefficient was used to measure reliability and face validity was used to measure validity. Data analysis was performed by structural equation method with SmartPLS2 software. The results showed that socialization has a significant effect on organizational identity and job involvement. Organizational identity and Job Involvement have a significant effect on organizational voice. Socialization also has a significant effect on organizational voice.
Keywords: socialization, Organizational voice, Organizational Identity, job involvement, disciplinary command of Mazandaran province -
استفاده روزافرون از شبکه های اجتماعی بر ابعاد مختلف سلامت کاربران، تاثیرگذار است. هدف از این پژوهش، ارایه الگو برای ارتقای سلامت اجتماعی از طریق شبکه اجتماعی اینستاگرام است. تاکنون درخصوص رابطه انواع گوناگون استفاده ازاینستاگرام با سلامت اجتماعی کاربران پژوهشی انجام نگرفته است. در این پژوهش به بررسی رابطه بین میزان استفاده و انواع استفاده از اینستاگرام با سلامت اجتماعی مخاطبین آن پرداخته شد. بدین منظور در بخش نخست پژوهش با بهره گیری از روش کیفی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته به طبقه بندی انواع گوناگون استفاده از اینستاگرام اقدام شد و سپس در بخش دوم با بهره گیری از روش کمی و توزیع پرسشنامه به بررسی روابط مورد نظر پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد بیش از نیمی از کاربران ایرانی اینستاگرام بین یک تا سه ساعت در شبانه روز از این شبکه استفاده می کنند و میزان سلامت اجتماعی آنان در حد متوسط (022/3) است. بین میزان استفاده از اینستاگرام و شاخص های انطباق، ارزشمندی و سلامت اجتماعی رابطه معنادار و منفی وجود دارد. انواع گوناگون استفاده از این شبکه به 9دسته قابل تقسیم است که نتایج نشان داد استفاده از اینستاگرام برای سرگرمی، و غوطه وری با شاخص انطباق اجتماعی رابطه معنادار منفی دارد. اما استفاده از اینستاگرام برای یادگیری، اشتغال، و انتقال دانش و اطلاعات با سلامت اجتماعی رابطه معنادار و مثبت دارد. استفاده از اینستاگرام برای ارتباطات و نیز برای خودابرازی با تعلق اجتماعی رابطه معنادار مثبت دارد. براساس یافته های این پژوهش، ارتقای بخشی از عوامل سلامت اجتماعی در بعد فردی از طریق اینستاگرام قابل تحقق است و این موضوع می تواند مورد توجه کاربران و مسیولین و سیاست گذاران قرار بگیرد.
کلید واژگان: رسانه های اجتماعی, شبکه های اجتماعی, اینستاگرام, میزان استفاده, نوع استفاده, سلامت اجتماعیThe increasing use of social networks is affecting various dimensions of users' health. The purpose of this study is to provide a pattern for promoting social health through the social network Instagram. For this purpose, in the first part of the research, using a qualitative method and conducting a semi-structured interview, various types of use of Instagram were classified and then in the second part, using quantitative method and distribution of questionnaires, the desired relationships were examined. Findings show that more than half of Iranian Instagram users use this network for one to three hours a day and their social health is average (3.022). There is a significant and negative relationship between the rate of use of Instagram and the indicators of social coherence, social contribution and social health. The various types of use of this network can be divided into 9 categories, the results of which show the use of Instagram for entertainment, and immersion have a negative relationship with the index of social adaptation. But using Instagram for learning, employment, and knowledge transfer has a significant and positive relationship with social health. Using Instagram for communication as well as for self-expression has a positive and significant relationship with social integration. According to the findings of this study, the promotion of some social health factors in the individual dimension can be achieved through Instagram, and this issue can be considered by users, officials and policy makers.
Keywords: Social Media, Social networks, Instagram, Rate of use, Type of Use, Social Health -
پژوهشنامه بیمه، سال دهم شماره 2 (بهار 1400)، صص 133 -158هدف
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر ویژگی های شخصیتی برند بر وفاداری به برند با توجه به نقش میانجی سازگاری و رضایت مشتری در یک شرکت بیمه ای در شهرستان گرگان انجام شده است.
روش شناسیاین پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است که به صورت توصیفی - پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مشتریان شرکت بیمه ای مورد مطالعه به تعداد نامعین بود که حجم نمونه مطابق جدول کرجسی و مورگان به تعداد 384 نفر تعیین شد و برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده شد. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری و به وسیله نرم افزار لیزرل انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد ویژگی های شخصیتی برند بر سازگاری، رضایت مشتری و وفاداری به برند تاثیر دارد. همچنین، سازگاری بر وفاداری به برند و رضایت مشتری تاثیر دارد. در نهایت این که رضایت مشتری بر وفاداری به برند تاثیر دارد.
نتیجه گیریامروزه شرکت ها به دنبال حفظ مشتریان هستند و تصویری که از شخصیت برند در ذهن مشتریان نقش می بندد از سازه های برجسته در شکل گیری وفاداری به برند است. بنابراین، با توجه به نتایج می توان گفت ویژگی های شخصیتی برند از طریق سازگاری و رضایت مشتری باعث بهبود وفاداری به برند می شود.
کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی برند, وفاداری به برند, سازگاری, رضایت مشتریObjectiveThe present study aimed to determine the effect of brand personality traits on brand loyalty with respect to the mediating role of compatibility and customer satisfaction in an insurance company in Gorgan, Iran.
MethodologyThis research is applied in terms of purpose and is conducted as a descriptive survey. The statistical population of the study is consisted of all insurance customers in Gorgan. The sample size was 384 persons according to Krejcie and Morgan table and simple random sampling method was used. Data analysis was performed by structural equation method with LISREL software.
ResultsThe results showed that brand personality traits affect compatibility. Brand personality traits affect customer satisfaction. Compatibility affects brand loyalty. Customer satisfaction affects brand loyalty. Compatibility affects customer satisfaction. Brand personality traits affect brand loyalty.
ConclusionToday, companies are looking to retain customers. The image of the brand personality in the minds of customers is one of the prominent structures in the formation of brand loyalty in an organization. According to the results, it can be said that brand personality traits improve brand loyalty through compatibility and customer satisfaction.
Keywords: brand personality traits, Brand Loyalty, compatibility, Customer Satisfaction -
هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا با نقش تعدیلی خودکارآمدی و خود نظارتی معلمان تربیت بدنی استان گلستان انجام شد.
روش شناسی:
این پژوهش از نوع توصیفی _ همبستگی بود که به صورت پیمایشی انجام شد، جامعه آماری پژوهش شامل معلمان تربیت بدنی استان گلستان با حجم 1840 نفر بود که از بین آنها 318 نفر به عنوان نمونه با استفاده از جدول کرجسی _ مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزه مدیریت تصویر سازی چوی و همکاران (2015)، آوای کارکنان زهیر و اردوگان (2011) ، خودکارآمدی بتز (2004) و خود نظارتی چوی و همکاران (2015) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری) با نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد.
یافته هانتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا رابطه معنی داری وجود داشت. همچنین بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا با نقش تعدیلی خودکارآمدی رابطه معنی داری وجود داشت لیکن بین انگیزه مدیریت تصویر سازی و رفتار آوا با نقش تعدیلی خود نظارتی رابطه معنی داری وجود نداشت.
بحث و نتیجه گیریبر اساس یافته های پژوهش متغیر انگیزه مدیریت تصویرسازی، رفتار آوا را تبیین و پیش بینی می نماید یعنی افزایش انگیزه مدیریت تصویرسازی معلمان، باعث افزایش رفتار آوا آنان می شود و برعکس.
کلید واژگان: انگیزه مدیریت تصویر سازی, خودکارآمدی, خود نظارتی, رفتار آوا, معلمان تربیت بدنیPurposeThe aim of this study was to investigate the relationship between illustration management motivation and Ava behavior with the modulatory role of self-efficacy and self-monitoring of physical education teachers in Golestan province.
MethodologyThis was a descriptive-correlational study that was conducted as a survey. The statistical population of the study included physical education teachers in Golestan province with a volume of 1840 people, of which 318 as a sample using Krejcie-Morgan table and sample method. Simple random sampling was selected. To collect the data, Choi et al. (2015) Imaging Management Motivation Questionnaire, Zuhair and Erdogan Staff Voice (2011), Betz Self-Efficacy (2004) and Choi et al. (2015) Self-Supervision Questionnaire were used to collect data. Data analysis was performed using structural equation modeling with Smart PLS software.
ResultsThe results of the analysis showed that there was a significant relationship between image management motivation and Ava behavior. Also, there was a significant relationship between image management motivation and Ava behavior with self-efficacy modulatory role, but there was no significant relationship between image management motivation and Avabehavior with self-regulatory moderation role.
ConclusionBased on the research findings, the variable of motivation of illustration management explains and predicts the behavior of sound, ie increasing the motivation of teachers' illustration management increases their behavior and vice versa.
Keywords: Illustration Management Motivation, self-efficacy, Self-Monitoring, Ava Behavior, Physical education teachers -
امروزه نوآوری عامل اساس توسعه و ماندگاری سیستم های اجتماعی است و دستیابی به آن، نیازمند رفتار کاری نوآورانه است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر معنویت کاری و حمایت سازمانی ادراک شده بر رفتار کاری نوآورانه با تبیین نقش میانجی تناسب فرد سازمان می پردازد. با دریافت 123 پرسشنامه از کارمندان اداره های ثبت احوال استان گلستان، نتایج مدل معادله های ساختاری نشان می دهد که معنویت کاری و حمایت سازمانی ادراک شده بر تناسب فرد سازمان اثر مثبت و معناداری دارند. همچنین، تناسب فرد سازمان، معنویت کاری، و حمایت سازمانی ادراک شده بر رفتار کاری نوآورانه اثر مثبت و معناداری دارند. یافته ها نقش میانجی تناسب فرد سازمان را در رابطه بین معنویت کاری و حمایت سازمانی ادراک شده با رفتار کاری نوآورانه تایید می کنند. در پایان پژوهش پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی بیان می شود.
کلید واژگان: معنویت کاری, حمایت سازمانی ادراک شده, رفتار کاری نوآورانه, تناسب فرد سازمان, ثبت احوال استان گلستانNowadays, innovation is the basis of development and survival of social systems; however, materializing it calls for innovative work behavior. The present study intends to investigate into this issue. In order to collect data, 123 employees were selected from among the personnel of Golestan Province Civil Registration Organization. Results of structural equations modeling show that work spirituality and perceived organizational support have positive and significant effect both on member-organization Compatibility and innovative work Behavior. Besides, member-organization compatibility positively and significantly affects innovative work behavior. Moreover, the mediating role of member-organization compatibility in the relation between work spirituality and perceived organizational support, on the one side, and innovative work behavior, on the other, is confirmed. A number of applied suggestions are finally presented.
Keywords: Work Spirituality, Perceived Organizational Support, Innovative Work Behavior, Member-organization Compatibility, Golestan Province Civil Registration Organization -
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین مدیریت دانش و پدافند غیرعامل با توجه به نقش میانجی یکپارچگی سیستم های اطلاعاتی می پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ نوع هدف، کاربردی و از نظر نوع روش، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان ستاد فرماندهی انتظامی استان مازندران به تعداد 480 نفر می باشد. حجم نمونه مطابق جدول کرجسی و مورگان 214 نفر تعیین و برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. جهت گرد آوری داده ها، از پرسشنامه های مدیریت دانش پاتریک و سونیا(2009)، پدافند غیرعامل محقق ساخته، یکپارچگی سیستم های اطلاعاتی فانگ و همکاران(2006) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج نشان داد که بین مدیریت دانش و یکپارچگی سیستمهای اطلاعاتی رابطه معنی داری وجود دارد. بین یکپارچگی سیستم های اطلاعاتی و پدافند غیرعامل رابطه معنی داری وجود دارد. بین مدیریت دانش و پدافند غیر عامل رابطه معنی داری وجود دارد. بین مدیریت دانش و پدافند غیرعامل با توجه به نقش میانجی یکپارچگی سیستم های اطلاعاتی رابطه معنی داری وجود دارد.
کلید واژگان: مدیریت دانش, پدافند غیرعامل, یکپارچگی سیستم های اطلاعاتیThe present study investigates the relationship between knowledge management and passive defense with respect to the mediating role of information systems integration. The present study was applied in terms of purpose type and descriptive-survey in terms of method. The statistical population of the study is all employees of the police headquarters of Mazandaran province, 480 people. The sample size was 214 according to Krejcie and Morgan table and simple random sampling method was used for sampling. To collect data, Patrick and Sonia (2009) Knowledge Management Questionnaire, researcher-made passive defense questionnaire, Fang et al. (2006) information systems integration questionnaire were used. Data analysis was performed by structural equation method with LISREL software. The results showed that there is a significant relationship between knowledge management and the integration of information systems. There is a significant relationship between the integrity of information systems and passive defense. There is a significant relationship between knowledge management and passive defense. There is a significant relationship between knowledge management and passive defense due to the mediating role of information systems integration.
Keywords: knowledge management, passive defense, information systems integration -
نشریه رفتار حرکتی، پیاپی 25 (پاییز 1395)، صص 193 -208هدف از پژوهش حاضر، تعیین تاثیر تمرین بدنی و مشاهده ای بر ویژگی های الکترومیوگرافیک عضلات فعال منتخب در اجرای سرویس بلند بدمینتون می باشد. بدین منظور، 30 نفر از دانشجویان دختر در رشته های غیر تربیت بدنی (با میانگین سنی 93/0±80/20 سال) پس از پیش آزمون و به صورت تصادفی در سه گروه ده نفری تمرین بدنی، مشاهده ای و ترکیبی جای گرفتند. شایان ذکر است که حین انجام سرویس بلند بدمینتون در پیش آزمون، از عضلات دوسر، سه سربازویی و قسمت میانی دلتوئید، الکترومیوگرافی سطحی انجام شد. همچنین، هنگام مشاهده در گروه تمرین مشاهده ای و پس از چهار جلسه تمرین، از آزمودنی های تمام گروه ها(مشابه با پیش آزمون) تست الکترومیوگرافی به عمل آمد. از آزمون آماری تحلیل واریانس مختلط سه در دونیز جهت تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها نشان می دهد که زمان فعالیت، میانگین و اوج فعالیت نرمال سازی شده در عضلات دوسربازویی و دلتوئید در پس آزمون نسبت به پیش آزمون تغییر معنا داری داشته است . همچنین، از دیدگاه عصب فیزیولوژیک، مشاهده فعالیت فرد دیگر، مکانیسمی آینه ای را فعال می کند و تحریک زیر بیشینه عمل ادراک شده، منجر به تسهیل حرکتی برای رفتار تقلیدی می شود.کلید واژگان: تمرین مشاهده ای, تمرین بدنی, سرویس بلند بدمینتونMotor Behavior, Volume:8 Issue: 25, 2016, PP 193 -208The purpose of the present study was to determine the effects of physical and observational practices on electromyography features of active muscles in high badminton serve. 30 nonathletic girl students (age 18 24 years) randomly assigned to tree physical, observational and combination groups after pre-test. Surface electromyography was done from biceps, triceps and middle part of the deltoid, in the observational group during and in all groups before and after 4 sessions practice. A mixed model of variance analysis was used to analyze data. There was significant decrease between pre and posttest in activity time, mean and peak normalized activity of biceps and deltoid muscles. At neurophysiology point of view, observation will activate a mirror mechanism that leads to facilitation of movement for imitating act.Keywords: Observational Practice, Physical Practice, Badminton High Serves
-
خودتوسعه ای، از جمله مفاهیم مهمی است که در مبانی عقیدتی دین مبین اسلام و یافته های پژوهشی دهه اخیر پیرامون توسعه و تعالی انسان، مورد تاکید فراوان قرار گرفته است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرپذیری سرمایه انسانی از سازوکارهای روانشناختی-رفتاری خودتوسعه ای انجام شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران به تعداد 126 نفر بوده که با روش سرشماری، از 118 نفر آنان پرسش نامه معتبر جمع آوری شد. خودتوسعه ای منابع انسانی توسط چهار پرسش نامه ابیلی و مزاری (1393)، شامل پرسش نامه خودنظم دهی (94/0=α)، خودمدیریتی (93/0=α)، خودرهبری (96/0=α) و خودراهبری یادگیری (95/0=α)، و سرمایه های انسانی آنان توسط پرسش نامه نادری (1390) با پایایی (95/0=α) مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد خودتوسعه ای منابع انسانی و سرمایه های انسانی آنان، بالاتر از حد متوسط بوده است. خودتوسعه ای (80/0r=) با سرمایه های انسانی رابطه مثبت و معناداری (p<0/01) داشته و از میان ابعاد خودتوسعه ای، خودرهبری، خودراهبری یادگیری و خودنظم دهی قابلیت پیش بینی سرمایه های انسانی را داشته است. مدل یابی معادلات ساختاری نیز حاکی از آن بود که خودتوسعه ای بر دانش و مهارت های شناختی (89/0=γ)، مهارت های فراشناختی (91/0=γ) و شایستگی های عاطفی-ارتباطی (97/0=γ) تاثیرگذار بوده است.
کلید واژگان: خودتوسعه ای, خودمدیریتی, خودرهبری, خودراهبری یادگیری, سرمایه های انسانیSelf-development, one of the main concepts in the ideological foundations of Islam and research findings in recent decades and about development and human excellence on self-development have been strongly emphasized. Therefore this study has aimed to explain the influence of psychological-behavioral mechanisms of self-development on human capital. The research method was descriptive-correlational and data analysis method was SEM. The study`s population consisted of all the staff and faculty of Psychology and Educational Sciences of Tehran University who were126 people from whom and by census methods, 118 valid questionnaires were collected. Self-development of human resources by four questionnaire of Abili and Mazari (2014), including Self-regulation questionnaire (α =0/94), Self-management (α =0/93), Self-leadership (α =0/96), Self-directed learning (α =0/95), and human capital questionnaire of Naderi (2011) with the reliability (α=0/95) were used to collect data. Results showed that self-development and human capital of Personnel was higher than the average. Self-development (r=0/80) has a significant positive correlation (p <0/01) with the human capital and through the dimensions of self-development, self-leadership, self-directed learning and self-regulation has had the ability to predict HC. Structural equation modeling showed that self-development has an impact on knowledge and cognitive skills (γ=0/89), metacognitive skills (γ=0/91) and emotion and communication competencies (γ =0/97).
Keywords: Self-development, Self-management, Selfleadership, Self-directed learning, Human capital -
BackgroundPolycyclic Aromatic Hydrocarbons (PAHs) are the most important environmental contaminants all over the world where wide studies have been conducted on their hazards on environment and living organisms; especially human..ObjectivesThe aim of this study was to investigate the quantitative uptake of Phenanthrene’s (as one of the most important PAHs in crude oil) by Salicorniaeuropea and also the effectiveness of crude oil content on normal condition of this plant especially at various concentrations..Matherials andMethodsSalicornia plantlets were taken from Eshtehard plant bank which is located in Alborz, Iran. They were transplanted and exposed to various t concentrations of crude oil (4.5-16-27.5-32-36.5 g/kg soil). Spectrophotometery and Gas Chromatography-Mass Spectroscopy methods were used to determine and identify the phenanthrene uptake in roots and stalks, also the plants’ appearance were checked out..ResultsThe highest uptake was at eight mg crude oil, per one g of soil and the least uptake was at 13.75 mg crude oil, per one g of soil. It seems that physical characteristics of crude oil are the main reasons of damages to plant tissue..ConclusionsConcerning the ability of Salicorniaeuropea to survive in the contaminated areas, it might be suitable that endemic types of this plant would be cultivated in contaminated coast lines..Keywords: Petroleum, Polycyclic Hydrocarbons, Aromatic, Biodegradation, Environmental Hazard
-
BackgroundMigraine is a neurovascular disorder and any interventions improving endothelial function may contribute to its treatment and prevention of vascular complications like ischemic stroke. Yoga has been shown to have several beneficial effects on cardiovascular systems. However, no randomized controlled studies to date have investigated its effects on endothelial function of migraineurs.MethodsA total of 42 women patients with migraine were enrolled and randomized into either a Yoga exercise group or a control group. The control group received only medication for 12 weeks and the Yoga group was placed in yoga training program in addition to the same medical treatment. Blood test was given from all patients in order to measure plasma levels intercellular adhesion molecule (ICAM) and vascular cell adhesion molecule (VCAM) after yoga training program.ResultsTotally 32 patients were participated in the final analyses (yoga: n = 18, control: n = 14). By analyzing data between yoga and control groups after the treatment period, there was a significant decreased in plasma level of VCAM in yoga group compare with the control group (15.29 ± 2.1 ng/ml vs. 21.70 ± 3.0 ng/ml, P < 0.05), whereas there was no significant difference in ICAM level between groups (19.1 ± 1.8 ng/ml vs. 20.97 ± 1.9 ng/ml P > 0.05).ConclusionsIt seems that yoga exercises, as a complementary treatment beside pharmacological treatments, can be potentially an effective way of improving vascular functions in migraineurs.Keywords: Asana, endothelial function, pranayama, yoga
-
BackgroundCrude oil contamination is one of the major concerns for the human health and environment..ObjectivesThe aim of this study was to find the optimal biological methods to remove crude oil contaminants, especially polycyclic aromatic hydrocarbons (PAHs), from the soil of the lands around the Tehran Refinery site..Materials And MethodsIn this study, soil sampling was conducted from five points of the west side of the refinery area through a zigzag sampling method. The soil characteristics were identified in the soil laboratory where PAH contamination was also examined. Advantages and disadvantages of biological, physical, and thermochemical methods of soil treatment were retrieved from the literature. The biological methods were confirmed as the optimum treatment methods which had been more extensively evaluated according to the soil texture, remediated compounds, cost, and timing..ResultsThe soil was largely composed of silt and clay (silt:41 - 42%, clay: 40 - 43%, sand: 15 - 18%). The average moisture content of the saturated soil was 12.96%,; average electricity conductivity was 18.64 DSm-1; average pH of the paste was 8.36; and average percentage of organic carbon was 0.19%. Result of the laboratory analysis reported the average content of total nitrogen as 0.026%, phosphorus as 14.3 mg/kg-1 and potassium content as 3.4 mg/kg-1. Content of the crude oil derivatives was less than 0.5 %..ConclusionsAn efficient method for treating the current low level soil contamination around the Tehran Refinery site is phytoremediation, a cost effective method that helps to create beautiful landscapes around the refinery site. Soil vapor extraction (SVE) should be used in large PAH levels (higher than the current rate). Soil washing is the most time-effective method, which is suitable for cases of emergency soil contamination with petroleum..Keywords: Biodegradation, Environmental, Petroleum Pollution, Polycyclic Hydrocarbons, Aromatic, Soil Pollutants, Polycyclic Hydrocarbons
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.