marjan akbari kamrani
-
زمینه و هدف
هر عاملی که موجب اختلال دستگاه خروجی اشک شود؛ می تواند سبب اشک ریزش (Epiphora) گردد که یکی از علل شایع مراجعه بیماران به کلینیک های چشم پزشکی است. انسداد مجرای نازولاکریمال می تواند مادرزادی و یا اکتسابی باشد. برای درمان انسداد مجرای اشکی درمان استاندارد، جراحی داکریوسیستورینوستومی (Dacryocystorhinostomy: DCR) است که می تواند با دو رویکرد خارجی و اندونازال انجام گیرد. این مطالعه به منظور ارزیابی نتایج موفقیت جراحی داکریوسیستورینوستومی آندوسکوپیک بیماران با انسداد مجرای اشکی انجام شد.
روش بررسیاین مطالعه توصیفی روی 38 بیمار (29 زن و 9 مرد) بالای 18 سال با میانگین سنی بیماران 13.83±43.07 سال مبتلا به اشک ریزش که طی سال های 1394 لغایت 1397 به مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان مراجعه نمودند؛ در سال 1398 انجام شد. میزان موفقیت داکریوسیستورینوسکوپی اندوسکوپیک در بهبود اشک ریزش شش ماه بعد از انجام جراحی و نیز از نظر عوارض جراحی و ارتباط یافته های سی تی اسکن ارزیابی شد.
یافته هانتایج جراحی برای 36 بیمار به میزان 94.74% موفقیت آمیز ارزیابی شد. انسداد مجرای اشکی سمت راست 63.2% و سمت چپ 36.8% تعیین شد. خونریزی اندک حین عمل در 76.3% و خونریزی شدید حین عمل در 7.9% مشاهده شد. در هیچیک از بیماران نشت مایع مغزی نخاعی و آسیب اربیت در حین جراحی ایجاد نشد. با توجه به یافته های سی تی اسکن، انحراف سپتوم در 76.3% از بیماران مشاهده شد که برای 41.37% از بیماران حین عمل، جراحی سپتوپلاستی نیز انجام گردید. 50 درصد از بیماران دچار سینوزیت مزمن بودند که برای همه آنان حین جراحی، دهانه سینوس های درگیر باز و تخلیه سینوس ها انجام گردید.
نتیجه گیریجراحی داکریوسیستورینوستومی آندوسکوپیک روش موفقیت آمیز و قابل قبولی برای اشک ریزش به ویژه در بیماران دارای سینوزیت یا انحراف تیغه بینی ارزیابی شد.
کلید واژگان: بیماری های دستگاه اشکی, داکریوسیستورینوستومی, آندوسکوپیBackground and ObjectiveAny factor that disrupts the tear duct can cause epiphora, one of the most prevalent causes for patients to go to ophthalmology clinics. Nasolacrimal duct obstruction can be congenital or acquired. Dacryocystorhinostomy (DCR) surgery, which can be operated using external or endonasal approaches, is the standard treatment for nasolacrimal duct obstruction. This study was carried out to assess the success rate of endoscopic dacryocystorhinostomy surgery for patients with nasolacrimal duct obstruction.
MethodsThis descriptive study was carried out on 38 patients (29 females and 9 males), aged over 18 with an average age of 43.07±13.83, suffering from epiphora referring to 5 Azar Hospital in Gorgan (Iran) between 2015 and 2018. The success rate of endoscopic dacryocystorhinostomy surgery for epiphora treatment was evaluated 6 months after the surgery. Furthermore, from the viewpoint of the complications of the surgery and the connection to the CT scan results, endoscopic dacryocystorhinostomy surgery was assessed.
ResultsThe surgery was successful for 36 patients (94.74%). The extent of the nasolacrimal duct obstruction of the right eye and the left eye was measured at 63.2% and 36.8%, respectively. Slight and heavy bleeding during the surgery was observed in 76.3% and 7.9% of the cases, respectively. Cerebrospinal fluid leakage and orbital injury during the surgery were not seen in the patients. According to the CT scan findings, deviation of the septum was seen in 76.3% of the patients, while septoplasty was operated on in 41.37% of the patients during the surgery. Moreover, half of the patients were suffering from chronic sinusitis for whom, the involved sinuses were opened and sinuses drainage was performed.
ConclusionEndoscopic dacryocystorhinostomy surgery is an acceptable and successful method for treating epiphora, especially for patients with sinusitis or nasal septum deviation.
Keywords: Lacrimal Apparatus Diseases, Dacryocystorhinostomy, Endoscopy -
PurposeTo evaluate the effect of tenotomy on visual function and eye movement records in patients with infantile nystagmus syndrome (INS) without abnormal head posture (AHP) and strabismusMethodsA prospective interventional case-series of patients with INS with no AHP or strabismus. Patients underwent 4-horizontal muscle tenotomy. Best corrected visual acuity (BCVA) and eye movement recordings were compared pre and postoperatively.ResultsEight patients were recruited in this study with 3 to 15.5 months of follow-up. Patients showed significant improvement in their visual function. Overall nystagmus amplitude and velocity was decreased 30.7% and 19.8%, respectively. Improvements were more marked at right and left gazes.ConclusionTenotomy improves both visual function and eye movement records in INS with no strabismus and eccentric null point. The procedure has more effect on lateral gazes with worse waveforms, thus can broaden area with better visual function. We recommend this surgery in patients with INS but no associated AHP or strabismus.Keywords: Infantile Nystagmus Syndrome, Congenital Nystagmus, Nystagmus without Abnormal Head Posture, Tenotomy, Extraocular Muscle Surgery, 4, Horizontal Rectus Muscle Tenotomy
-
PurposeTo report an unusual presentation of chandler syndrome Case report: A 22-year-old female came to our clinic with complaint of progressive visual loss in her left eye since three days ago. She had a history of trauma with finger-nail to her left eye eight days ago and had been managed with topical antibiotic. In her examination, the left eye had visual acuity (VA) of counting finger at three meters, with intraocular pressure (IOP) of 14 mmHg, and there was a 3+ corneal stromal edema without epithelial defect. After medical management when edema decreased, specular biomicroscopy revealed decreased endothelial cell count and increased average cell size, pleomorphism and polymegathism, and epithelial transformation in the left eye and normal indices in the right eye. After one month, edema was completely resolved and VA improved to 20/25 but specular biomicroscopy remained abnormal. Chandler variant of iridocorneal endothelial syndrome (ICE) was diagnosed.ConclusionAlthough corneal edema after blunt trauma is a usual manifestation, in long lasting edema after trauma, we should consider other possible endothelial causes of stromal edema including toxic insult, inflammatory processes, and endothelial dystrophies.Keywords: Trauma, Iridocorneal Endothelial Syndrome, Chandler's Syndrome
-
زمینه و هدفبرای ارزیابی میزان موفقیت مراقبت های ویژه نوزادان در دنیا بانک های اطلاعاتی شامل وزن زمان تولد، سن حاملگی و نتایج تست های آزمایشگاهی مختلفی به وجود آمده است. به علاوه برای بررسی تفاوت بیماران مختلف بستری شده در NICUها و مقایسه پیامد آنها سیستم های امتیازبندی مختلفی از جمله SNAP وCRIB تعیین و ارزش گذاری شده است. این مطالعه به منظور ارزیابی خدمات پیش بینی ابزار نمره دهی CRIB در پیش بینی پیامد نوزادان نارس با وزن بسیار پایین بستری شده در بخش مراقبت ویژه نوزادان انجام شد.
روش بررسیدر این مطالعه توصیفی مقطعی برای 46 نوزاد با سن حاملگی زیر 37 هفته و وزن کمتر از 1500 گرم پرسشنامه ای شامل جنس، وزن زمان تولد، سن حاملگی، مدت بستری، سن در هنگام ترخیص یا مرگ، عوارض و سایر اطلاعات مربوط به CRIB تکمیل شد.
یافته هامیزان مرگ در این مطالعه 17 نفر (37 درصد) بود. شایع ترین علت مرگ نارسایی تنفسی بود. ابتلای به سندرم زجر تنفسی با افزایش 101 برابری احتمال مرگ همراه بود (6/793–9/12=CI، 101=OR). این احتمال در مورد ابتلای به آسفیکسی زایمانی 7/4 برابر به دست آمد. متوسط وزن زمان تولد، سن حاملگی و میانگین CRIB در گروه نوزادان زنده و نوزادان مرده به ترتیب 1201 و 934 گرم، 30 و 28 هفته و 76/3 و 47/11 بود. با استفاده از منحنی ROC عدد 7 به عنوان cut off در نمره دهی CRIB برای پیش بینی وقوع پیامد نامطلوب در نوزادان به دست آمد.نتیجه گیریمیزان مرگ و میر در این مطالعه از میزان های به دست آمده در اکثر نقاط دنیا بیشتر بود. میزان مرگ با افزایش میزان نمره CRIB ارتباط مستقیم داشت و به خصوص در نمرات بالای 11 برقرار بود.
کلید واژگان: نوزاد نارس, وزن زمان تولد, میزان مرگ و میر, NICU, CRIBBackground And ObjectiveTo evaluate the effectiveness of Neonatal Intensive Cares Many different data banks have been developed. Furthermore, various scoring systems such as SNAP and CRIB have been validated to designate and compared differences among hospitalized patients in NICU. This study was done to determine mortality rate and prevalence of complications in neonates admitted to Taleghani and Dezyani NICU centers in Gorgan - Iran.Materials And MethodsIn this discriptive study a questioniare including sex, birthweight, gestational age, duration of hospitalization, age at the time of discharge or death, complications and other information needed for CRIB scoring system, was completed for 46 neonates with gestational age of less than 37-week old and birth weight of less than 1500 grams.ResultsMortality rate was 37% (17 neonates) with the most common cause being respiratory failure. RDS was associated with a 101-fold increase for the chance of death (OR=1.1, CI=12.9-793.6). This probability was 4.7 fold for delivery-time asphyxia. The mean of birthweight, gestational age and CRIB in living and dead infants were 1201 and 934 grams, 30 and 28 weeks and 3.76 and 11.7, respectivly. Using a ROC curve, a cut off point of 7 was reached to predict neonatal outcome for CRIB scoring.ConclusionThis study showed that the mortality rate was higher than the rate in most centers of the world. The mortality rate was directly related with the increase of CRIB score,especially for scores more than 11.Keywords: Prematurity, Low BirthWeight, Mortality Rate, CRIB -
اهدافآیا تمرین رومبرگ می تواند خطر زمین خوردن را کاهش دهد؟ این روش دو موقعیت مهم یعنی حفظ بالانس در شرایط کاهش سطح اتکا و کاهش اطلاعات بینایی که دو عامل مهم زمین خوردن سالمندان هستند را هدف قرار داده است و به طور وسیعی توسط دیگر محققان به عنوان یک روش ارزیابی بالانس به کار رفته است اما به عنوان روش درمان استفاده نشده است.مواد و روش هااین تحقیق به روش RCT انجام شده است. 70 نفر از سالمندانی که دارای سن 65 سال یا بیشتر بوده و در شش ماه گذشته دو بار یا بیشتر زمین خورده باشند انتخاب شده و سپس آن ها را به صورت تصادفی به دو گروه شاهد و مداخله تقسیم نمودیم. سپس گروه مداخله به مدت سه ماه یک روز در میان، هر روز به مدت 45 دقیقه تمرین رومبرگ داده شدند و پس از اتمام دوره سه ماهه هر دو گروه به مدت 6 ماه از نظر تعداد زمین خوردن، میزان و شدت عوارض و شکستگی تحت نظر قرار گرفتند.یافته هادر تعداد زمین خوردن، در افرادی که پیگیری کامل شدند، بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/90=P). درصد افرادی که زمین خوردند نیز تفاوت معناداری بین دو گروه شاهد و مداخله نشان نداد [%52/4 درمقابل %50 (P=0/87)]. در بررسی ارتباط میزان اثربخشی تمرینات با سن، نتایج به دست آمده ارتباط معناداری را نشان ندادند. (%12= power،0/46=P) در آنالیز Univariate analysis of variance انجام شده، تعداد داروهای مصرفی سالمندان، با میزان اثربخشی تمرینات در کاهش سقوط، ارتباط معناداری داشت. (0/460=P).نتیجه گیریاگرچه تست های آماری نتوانستند تفاوت معناداری را نشان دهند، این ناتوانی را میتوان ناشی از کم بودن قدرت این مطالعه (power) برای پیدا کردن این ارتباط دانست، لذا برای دستیابی به نتیجه قطعی تر در این باره، به مطالعاتی با حجم نمونه بیشتر نیاز است. از طرفی سقوط، وابسته به چندین عامل است، کارآزمایی های بالینی اخیر ثابت کرده است که دخالت های چندمنظوره، بهترین نتیجه را در کاهش سقوط نشان می دهد.کلید واژگان: سالمند, سقوط, تمرین رومبرگ, زمین خوردنObjectivesTo investigate the effect of Romberg exercise on balance improvement in elderly persons, 70 elderly persons with the history of two or more falling during recent 3 months were selected from Kahrizak nursing home in Tehran (38 as cases and 32 as controls).Methods & Materials: Romberg exercise was done in case group every day (45 minute per day and one time each day) for 3 months. Among all persons, 28 persons in case group and 21 persons in control group were followed for 6 months and incidence and frequency of falling were assessed during this time.ResultsThe Incidence of one or more falling in case and control groups was 31.3% and 47.6% in men and 57.9% and 27.3% in women, respectively. We found no significant relation between gender and the incidence of falling (P=0.460). Also, no significant relation was found between age and incidence (P=0.554) and frequency of falling (P=0.144) in elderly persons.ConclusionAlthough the effect of Romberg exercise on improvement of balance disturbance and falling was not demonstrated, it needs additional studies with larger sample size and longer follow-up.Keywords: Romberg exercise, Falling, Elderly, Balance
-
مقدمهمطالعات متعددی جهت بررسی پیوند پانکراس به عنوان روشی نسبتا قطعی در درمان دیابت نوع 1 انجام می شوند. از آنجا که میزان حیات جزایر برای پروگنوز پیوند مهم می باشد، در مطالعه حاضر مراحل لازم برای تهیه جزایر سلولی جهت پیوند در رت، انجام شده است. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی میزان حیات مجموعه جزایر بدست آمده در روزهای مختلف و در نهایت پیشنهاد زمان مناسب جهت پیوند می باشد.روش هاپانکراس رت جدا شده، بعد از Chopping، توسط کلاژنازV برای مدت 20 دقیقه در دمای 37oC 37oC هضم شده و 3 بار سانتریفوژ شد.
سپس جزایر زیر میکروسکوپ جدا شده و در محیط کشت RPMI1640 در دمای 37oC، برای 6 روز انکوبه شدند. هر Well حاوی 45-35 جزیره بود. میزان حیات جزایر پانکراس با ارزیابی میزان رنگ پذیری آنها با Acridine Orange / Propiodine Iodide و بررسی زیر میکروسکوپ فلورسنت تعیین گردید که در ساعت های 0، 24، 48 و روزهای 3 و 5 و 6 انجام پذیرفت.یافته هامیزان حیات پس از انکوباسیون به تدریج افزایش می یابد تا به حداکثر میزان خود در روز دوم می رسد. پس از آن میزان حیات سلول ها هستیم سیر نزولی را طی می کند به طوری که در روزهای 5 و 6 به شدت کاهش یافته و به حدود صفر می رسد.نتیجه گیریوضعیت حیاتی سلول های جزیره ای پانکراس پس از جداسازی و تخلیص بدنبال کشت در محیط مناسب بهبود می یابند، به طوری که این سلول ها بهترین آمادگی جهت پیوند را پس از 48 ساعت انکوباسیون بعد از جداسازی از محیط بدن دارند.
کلید واژگان: دیابت, جزایر لانگرهانس کشت داده شده, میزان حیاتBackgroundMany researches have been conducted on islet cell's transplantation for a definitive treatment of diabetes mellitus type1. As the viability of the islets is the most important factor in predicting the transplantation prognosis, we have designed a study to isolate rat's islets. The aim of the study was to assess the viability of the islets at different stages and suggest the best transplantation time.MethodsPancreatic islets were isolated from male rats (250-300gr) by standard surgical procurement followed by intraductal HBSS distension, chopping and digestion with collagenase (type V). After being centrifuged for 3 times, the islets were then hand-picked and incubated in 37oC with RPMI 1640 media for 6 days. Each well contained 35-45 islets. Viability of islets was assessed by 2 independent investigators, giving score 0-2 to the color of islets under florescent microscope after Propidium iodide/Acridine orange staining at 6 times: just after the incubation, 24h, 48h, 3rd day, 5th and 6th day.ResultsThe viability of the islet cells was gradually increased after the incubation as we had the most viability rate after the second day, while it decreased after this period and reached the least rate on the 5th and 6th day.ConclusionThe islet's viability increased following the cell culture after the isolation procedure, as they have the best condition for transplantation after 48 hours. As the islets’ viability is the most critical point in transplantation, further studies evaluating the effects of different interventions on viability is needed.Keywords: Diabètes mellitus, Isolated islets, Viability -
VIABILITY OF ISOLATED AND CULTURED LANGERHANS ISLETS OF RATBackgroundMany researches have been conducted on islet cell's transplantation for a definitive treatment of diabetes mellitus type1. As the viability of the islets is the most important factor in predicting the transplantation prognosis, we have designed a study to isolate rat's islets. The aim of the study was to assess the viability of the islets at different stages and suggest the best transplantation time.MethodsPancreatic islets were isolated from male rats (250-300gr) by standard surgical procurement followed by intraductal HBSS distension, chopping and digestion with collagenase (type V). After being centrifuged for 3 times, the islets were then hand-picked and incubated in 37oC with RPMI 1640 media for 6 days. Each well contained 35-45 islets. Viability of islets was assessed by 2 independent investigators, giving score 0-2 to the color of islets under florescent microscope after Propidium iodide/Acridine orange staining at 6 times: just after the incubation, 24h, 48h, 3rd day, 5th and 6th day.ResultsThe viability of the islet cells was gradually increased after the incubation as we had the most viability rate after the second day, while it decreased after this period and reached the least rate on the 5th and 6th day.ConclusionThe islet's viability increased following the cell culture after the isolation procedure, as they have the best condition for transplantation after 48 hours. As the islet's viability is the most critical point in transplantation, further studies evaluating the effects of different interventions on viability is needed.Keywords: Diabètes mellitus, Isolated islets, Viability
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.