maryam hatami
-
بی تردید ارتباط بین ملت ها از جمله نیازهای بدیهی انسان و همواره مورد توجه او بوده است. پر واضح است که ساده ترین شیوه برای تعامل با دیگران و دستیابی به تجربه های آنان، پدیده ترجمه است؛ اما نکته قابل توجه در فرآیند ترجمه، تفاوت های فرهنگی بین ملت ها است که این موضوع، باعث ایجاد مشکل در برگردان عناصر فرهنگی شده است. جهت برون رفت از این معضل، ترجمه شناسان روش های متعددی پیشنهاد داده اند. از جمله آنها پیتر نیومارک از بنیانگذاران شاخص و سرشناس مطالعات ترجمه در دهه هشتاد سده بیستم است. وی برای تسهیل فرآیند ترجمه، به ویژه ترجمه انگاره های فرهنگی مختص زبان مبدا هجده شیوه پیشنهاد داده که با تکیه بر آنها می-توان روش برگردان و معادل یابی انگاره های فرهنگی را مورد ارزیابی و سنجش قرار داد. در پژوهش حاضر، که با شیوه توصیفی تحلیلی و تکیه بر مدل نیومارک سامان یافته است، به نقد و ارزیابی چهل و دو کنایه در ترجمه عربی احمد موسی از رمان چشمهایش بزرگ علوی پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که سی و هفت مورد از کنایه ها به شیوه تحت اللفظی ترجمه شده و چهار مورد با معادل کارکردی و یک مورد هم به شیوه بومی سازی برابریابی شده است. پرواضح است که ترجمه تحت اللفظی شیوه مناسبی برای برگردان تعابیر کنایی به شما نمی رود و بر این اساس ترجمه احمد موسی از خوانایی و سلاست قابل قبولی برخوردار نیست و در انتقال تعابیر و اصطلاحات فرهنگ بنیاد رمان، توفیق چندانی نداشته است.
کلید واژگان: رمان چشمهایش, ترجمه عربی, احمدموسی, کنایه, الگوی نیومارک.Normalisation is one of the universals of translation in which the translator, through the use of special creative processes such as applying criteria, appropriate idioms, completing sentences, replacing simple phrases with complex structures, increasing the meaning of words or changing them according to the meaning, makes the translated language normal and natural. According to Baker, this solution tends to highlight the features of the target language and follows its conventional and common patterns. In this study, based on Mona Baker's pattern and using a descriptive-analytical method, the types of normalisations in Reza Amery's translation of Season of Migration to the North and the extent of his stylistic creativity in presenting a readable translation of the novel were evaluated and measured. The results of the study show that the translator, through normalisation, has made the target text closer to the semantic horizon of the Persian-speaking reader, making the text readable and presenting a translation with personal characteristics and reader-oriented style by providing natural vocabulary, syntax, and style.
Keywords: Novels Chashmhayash, Arabic Translation, Ahmad Musa, Allusion, Newmark Pattern 1. Introduction -
مقدمه و هدف
مواد معدنی از مراحل اولیه در زندگی پستانداران نقش مهمی ایفا می کنند. کلات آهن- اسید آمینه به عنوان مکمل خوراکی در جیره حیوانات استفاده شده است. بر این اساس مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر شیر همراه با آهن آلی بر عملکرد، سلامت و اسهال، فراسنجه های خونی، غلظت مواد معدنی در بره های شیر خوار انجام شد.
مواد و روش هاسی و شش راس بره تازه متولد شده دالاق (وزن تولد 0/4± 3/8 کیلو گرم) به طور تصادفی به 3 گروه با 12 تکرار تقسیم شدند. بره های گروه کنترل با شیر بدون آهن آلی تغذیه شدند. سایر گروه ها به ترتیب با 25 و 50 میلی گرم بر کیلو گرم آهن آلی در شیر به مدت 45 روز تغذیه شدند. بره ها هر 15 روز وزن شدند. مقدار خوراک مصرفی و پس آخور به صورت روزانه ثبت شد. مدفوع بره ها به صورت روزانه برای بررسی سلامت مدفوع جمع آوری شد. در نهایت برای اندازه گیری متابولیت های خونی، نمونه خون از سیاهرگ گردن بره ها در روز 45 گرفته شد.
یافته هادر کل دوره آزمایشی و از سن 15 تا 30 و 31 تا 45 روزگی، وزن روزانه و وزن کل بدن در گروه های تیمار شده با آهن آلی نسبت به گروه کنترل افزایش یافت (0/05 >p). کاهش معنی داری در تعداد بره های مبتلا به اسهال و میانگین روز های ابتلا به اسهال، در بره های دریافت کننده آهن آلی دیده شد (0/05 >p). تغذیه مکمل آهن آلی در بره های شیر خوار افزایش معنی داری در غلظت آهن پلاسما و کاهش معنی داری در غلظت مس پلاسما نشان داد (0/05 >p). غلظت سایر عناصر معدنی (کلسیم، فسفر و روی) تحت تاثیر مصرف مکمل آهن آلی در بره های شیر خوار قرار نگرفتند. همچنین، تجویز آهن به صورت خوراکی در بره های شیر خوار هیچ تاثیری بر غلظت متابولیت های خون (کلسترول، گلوکز، تری گلیسرید، اوره، پروتیین تام، آلبومین و گلوبولین) در میان گروه های آزمایشی نداشت.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از مکمل آهن آلی باعث بهبود عملکرد، سلامت و فراسنجه های بیوشیمیایی در بره های شیر خوار می شود.
کلید واژگان: افزایش وزن و فراسنجه های خونی, آهن آلی, بره شیر خوارIntroduction and ObjectiveMinerals play important role from initial stages in life of mammals. Iron-amino acid chelate has been used as an oral supplement in animal feed. Based on the present study was conducted to investigate the effect of milk supplemented with organic iron on performance, blood parameters, iron metabolism parameters, biochemical and immunological parameters in suckling lambs.
Materials and MethodsThirty-six newborn Dalagh lambs (birth weight, 3.8 ± 0.4 kg) were randomly divided into 3 groups with 12 repetitions. The lambs in control group were fed with milk without organic iron. The other groups were fed with 25 and 50 mg/kg organic iron in milk for 45 days, respectively. The lambs were weighed every 15 days. The amount of feed intake was recorded daily. Lamb feces were collected daily for diarrhea status. Finally, blood samples were taken from the cervical vein of lambs on day 45 to evaluation of blood metabolites.
ResultsThe results were as follows: In the entire experimental period and from 15 to 30 and 31 to 45 days of age, daily weight and total body weight increased in the groups treated with organic iron compared to the control group (p< 0.05). There was a significant decrease in the number of diarrhea patients and the number of diarrhea days in the patients receiving organic iron (p< 0.05). Organic iron supplementation in suckling lambs showed a significant increase in plasma iron concentration and a significant decrease in plasma copper concentration (p< 0.05). Concentrations of other minerals (calcium, phosphorus and zinc) were not affected by organic iron supplementation in suckling lambs. Also, administration of iron to suckling lambs had no effect on the concentration of blood metabolites (cholesterol, glucose, triglyceride, urea, total protein, albumin and globulin) among the experimental groups.
ConclusionThe results of this study showed that the use of organic iron supplementation improves performance, health and biochemical parameters in suckling lambs.
Keywords: Organic iron, Suckling lamb, Weight gain, blood parameters -
هایپرترمی بدخیم یا هایپرپیرکسی بدخیم اختلال نادر و کشنده است. بیمار پسر 16 ساله کاندید جراحی رینوپلاستی و بدون سابقه بیماری و عمل جراحی قبلی ، تاریخچه فامیلی منفی و بدون سابقه مصرف دارو در اتاق عمل پذیرفته شد. نگهداری بیهوشی با O2 , NO2 (50%-50%) و ایزوفلوران 1 MAC انجام شد. به تدریج از دقیقه 80 بعد از شروع عمل بیمار تاکی کارد گردید و SPO2 شروع به کاهش کرد و به 93 %رسید و ETCO2 افزایش پیدا کرد. در حالیکه همچنان تاکیکارد بود، درجه حرارت بیمار افزایش یافت و با ترمومتر تیمپانیک 38.5 درجه سانتی گراد بود. بلافاصله گاز ایزوفلوران قطع گردید. هایپرونتیلاسیون آغاز شد و دانترولن با دوز 2.5 mg/kg تجویز گردید و سرد کردن بیمار با انفوزیون سالین سرد و گاواژ یخ وشستشوی مثانه با یخ و سرد کردن سطح بدن آغاز شد. در این حین ریتم بیمار به V.Tack تبدیل شد و سپس V.Fib و نهایتا ایست قلبی رخ داد . احیا انجام شد. در دقیقه 110 مجددا ریتم بیمار V.Tak وV.fib شد و ایست قلبی رخ داد که مجددا اقدامات احیا انجام شد. بعد از 10 دقیقه نبض برقرار شد و تجویز دوز مجدد 2 m/kg دانترولن انجام شد.بیمار به ICU انتقال یافت. حدود 6 ساعت بعد از ورود به ICU بیمار برادیکارد و ریتم آسیتول شد و CPR پاسخ نداد و بیمار فوت کرد. با توجه به نتایج مطالعه فوق مهمترین اقدام شک به بروز این سندرم در تشخیص اولیه و همچنین شروع فوری درمان بلافاصله پس از شروع علایم است.
کلید واژگان: هایپرترمی بدخیم, رینوپلاستی, دانترولنMalignant hyperthermia is a rare and fatal disorder. A 16-year-old male patient was a candidate for rhinoplasty surgery with no history of disease and previous surgery, negative family history and no history of medication use in the operating room. Maintenance of anesthesia was performed with O2, NO2 (50% -50%) and MAC isoflurane 1. Gradually, from the 80th minute after the start of the operation, the patient had a tachycardia and the SPO2 began to decrease, reaching 93%, and the ETCO2 increased. While the tachycardia was still present, the patient's temperature rose to 38.5 ° C with a tympanic thermometer. The isoflurane was stopped immediately. Hyperventilation began and Dantrolen was administered at a dose of 2.5 mg / kg. Cooling of the patient began with cold saline infusion and ice gavage and bladder lavage with ice and cooling of the body surface. During this time, the patient's rhythm changed to V.Tack, followed by V.Fib, and finally cardiac arrest. Resuscitation was performed. At 110 minutes after the surgery, the patient's rhythm returned to V.Tak and V.fib, and cardiac arrest occurred, and resuscitation was performed. After 10 minutes, a pulse was established. The patient was transferred to the ICU. About 6 hours after entering the ICU, the patient had cardiac arrest and CPR did not respond and the patient died. According to the results of the above study, the most important point is suspecting the occurrence of this syndrome and also the immediate start of treatment immediately after the onset of symptoms.
Keywords: Malignant hyperthermia, rhinoplasty, Dantrolen -
Background and Objectives
Catalases are a good scavenger of H2O2 which degrades hydrogen peroxide into water and oxygen. They are considered as a virulence factor that are present in both spores and hypha of fungi. There is limited data regarding catalase activity in Aspergillus species. This study aimed to assess the mycelial catalase activity of clinical and environmental isolates of Aspergillus niger, A. tubingensis, A. flavus, A. luchuensis, A. piperis and A. terreus.
Materials and MethodsBriefly, clinical and environmental Aspergillus species were used in the current study. Catalase activity was assessed for both groups of isolates including 13 A. flavus (12 clinical, 1 environmental), 13 A. terreus (8 clinical, 5 environmental), 26 A. tubingensis (13 clinical, 13 environmental), and 44 A. niger (25 environmental, 19 clinical) species. Fungal balls of mycelia were separated from the liquid culture and were crushed using homogenizer. The supernatants were collected and used for a catalase activity assay.
ResultsTotally, in our study 98 Aspergillus including 45 environmental and 53 clinical isolates were assessed for catalase activity. High catalase activity was detected among environmental Aspergillus species (Mean= 1.62 mU/ml) and the mean of mycelial catalase activity among clinical A. terreus isolates was higher than environmental strains.
ConclusionIn summary, mycelial catalase activity varied among species and environmental isolates demonstrated higher catalase activity. Totally a significant difference was found between clinical and environmental Aspergillus isolates.
Keywords: Catalase, Aspergillus, Virulence factor, Clinical, Aspergillosis -
The purpose of this study was to evaluate the effect of preoperative administration of duloxetine on postoperative pain after laparoscopic myomectomy. In this double-blind clinical trial study, 57 patients aged 18-55 years with ASA I or II undergoing laparoscopic myomectomy involved. The case group received oral duloxetine 60 mg, and the control group received placebo 2 hours before the surgery. Pain scores, total analgesic consumption during 24 hours, recovery discharging time, nausea, vomiting, dizziness, and hemodynamic changes were recorded and compared between two groups. The pain severity was significantly lower in the case group at 2, 12, and 24 hours after the operation (P<0.05). There were no significant differences in dizziness, nausea, vomiting, systolic and diastolic blood pressure, and heart rate of patients between two groups before the surgery, 5 and 30 minutes after the induction, and after the recovery. Duloxetine administration prior to laparoscopic surgery myomectomy can reduce postoperative pain without inducing side effects in patients.
Keywords: Postoperative pain, Duloxetine, Myomectomy -
سابقه و هدف
به منظورکاهش تاثیر مخاطره های محیط زیستی، انجام ارزیابی های محیط زیستی برای تاسیس کارخانه های فرآوری و تولید فلزها یک ضرورت قانونی محیط زیستی است. هدف این پژوهش ارزیابی اثرهای محیط زیستی کارخانه مس کاتد سونگون به روش کوره فلش است تا میزان سازگاری آن با محیط زیست بررسی و معرفی گردد. بخش عمرانی این کارخانه در شمال استان آذربایجان شرقی و در مجاورت معدن مس سونگون در حال ساخت است. قرار گرفتن محل اجرای پروژه در مجاورت منطقه حفاظت شده ارسباران اهمیت آن را از نظر تاثیر بر محیط زیست اطراف دوچندان کرده است.
مواد و روش هادر این مطالعه در گام نخست با توجه به وضعیت پروژه، داده ها و اطلاعاتی در زمینه ارزیابی اثرهای محیط زیستی به وسیله ی کارشناسان مربوطه جمع آوری و سپس ماتریس لئوپولد ایرانی (اصلاح شده لئوپولد) بعنوان روش ارزیابی انتخاب گردید. در گام بعدی، فعالیت ها در مرحله تاسیس و بهره برداری و پارامترهای محیط زیستی در هریک از محیط های فیزیکی، زیست شناختی و اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی پروژه تعیین شد. سپس فعالیت های پروژه و پارامترهای محیط زیستی به ترتیب در ستون و ردیف های این ماتریس قرار داده شد. این ماتریس دارای سلول هایی است که دو مقدار دامنه و بزرگی را در خود جای داده اند. مقدار عددی دامنه 1-5 و مقدار عددی بزرگی 5+ تا 5- است. با حاصل ضرب دو عدد دامنه و بزرگی امتیاز نهایی برای هر سلول به دست می آید که این امتیاز می تواند مثبت یا منفی باشد. با میانگین گیری امتیازها برای هر ردیف و ستون ماتریس ها امتیازهایی به دست می آید که بر اساس آن ها نتیجه گیری برای ماتریس صورت می گیرد.
نتایج و بحثبرای تصمیم گیری در مورد این ماتریس پنج حالت وجود دارد که این حالت ها عبارت اند از تایید یا رد پروژه، تایید فقط با گزینه های اصلاحی یا تایید فقط با گزینه های به سازی و حالت آخر تایید با هر دو گزینه. نتایج ارزیابی ها نشان داد که در حالت اصلی (بدون هیچ گونه اصلاح محیط زیستی)، میانگین رده بندی تاثیر محیط زیستی در کمتر از 50 درصد موردها هم در ردیف ها و هم در ستون ها کمتر از (3/1-) بوده و در دو حالت اصلاح نسبی و کامل محیط زیستی میانگین رده بندی فقط در 50 درصد موردها و فقط در ردیف ها کمتر از (3/1-) به دست آمد. در حالت اصلی پروژه در رده "ارائه طرح های به سازی و گزینه های اصلاحی" قرار گرفت که نشان دهنده نبود امکان اجرای پروژه مس کاتد بدون کنترل اثرهای محیط زیستی است. در گام بعدی امکان تائید پروژه در دو حالت اصلاح نسبی و اصلاح کامل پارامترهای محیط زیستی، به طور مجدد بررسی گردید ولی نتایج محاسبه ها مجدد و با درنظرگرفتن اقدام های نسبی برای کنترل تاثیرات محیط زیستی، آلاینده هایی که منجر به تولید گاز، باطله ها و پساب های مضر و خطرناک می شوند، امتیازهای منفی شان تعدیل نشده و همچنان باقی می ماند.
نتیجه گیریارزیابی محیط زیستی تاسیس کارخانه فرآوری مس کاتد به روش کوره فلش به خاطر حجم وسیع آلودگی هایی که در این روش وجود دارد حتی پس از انجام دو مرتبه اصلاح های محیط زیستی (نسبی و کامل) رد شد. بنابراین پیشنهاد می شود مسئولان مربوطه امکان استفاده از سایر روش های تولید مس کاتد نظیر روش های هیدرومتالوروژی و روشی که اخیرا معرفی شده است (SKS) را نیزمورد ارزیابی قرار دهند.
کلید واژگان: ارزیابی اثرات محیط زیستی, ماتریس لئوپولد ایرانی, معدن سونگون, مس کاتدIntroductionIn order to reduce environmental hazards, Environmental Impact Assessment (EIA) is a legal requirement for the construction of metal processing and production factories. The purpose of this study was to assess the environmental impacts of the establishment of Sungun cathode copper factory using flash furnace method and also its compatibility with the environment was studied in this research. Civil part of the factory is under construction in the north of East Azarbaijan Province and is adjacent to Sungun copper mine. The location of the project site is in the vicinity of the Arasbaran Protected Area and is therefore important in terms of environmental impact in the area.
Material and methodsIn this study, at first library studies were carried out and then, data and information on environmental impact assessment were collected by relevant experts, and eventually the Iranian version of the Leopold Matrix (modified Leopold) was selected as the evaluation method. Next, activities during the construction phase and environmental parameters in each of the physical, biological, and socio-economic and cultural aspects of the project were determined. Then, project activities and environmental parameters were placed in columns and rows of the matrix, respectively. This matrix was bearing cells containing two values of amplitude and magnitude of the impact. The numeric value for amplitude was 1-5 and for magnitud was 5+ to 5. With the production of two amplitude and magnitude, the final score was obtained for each cell with positive or negative scores. The mean scores for each row and column of the matrix were calculated, based on which conclusions were made for the matrix.
Results and discussionIn this study, at first library studies were carried out and then, data and information on environmental impact assessment were collected by relevant experts, and eventually the Iranian version of the Leopold Matrix (modified Leopold) was selected as the evaluation method. Next, activities during the construction phase and environmental parameters in each of the physical, biological, and socio-economic and cultural aspects of the project were determined. Then, project activities and environmental parameters were placed in columns and rows of the matrix, respectively. This matrix was bearing cells containing two values of amplitude and magnitude of the impact. The numeric value for amplitude was 1-5 and for magnitud was 5+ to 5. With the production of two amplitude and magnitude, the final score was obtained for each cell with positive or negative scores. The mean scores for each row and column of the matrix were calculated, based on which conclusions were made for the matrix.
ConclusionEnvironmental assessment of the construction of a cathode copper processing plant using Flash Furnace was rejected because of the large volume of contamination even after two environmental reforms. Therefore we propose that, the athouriteis of the factory examin the possibility of other methods to produce cathode copper including hydromeatalurogic methods and a new introduced technology named SKS.
Keywords: Environmental Impact Assessment, Iranian Leopold Matrix, Sungun mine, Cathode copper -
مقدمهکاهش درد پس از جراحی از مشکلات بیماران معتاد به مواد مخدر می باشد. مورفین از شایع ترین داروها جهت کنترل درد پس از جراحی می باشد. به علت عوارض و مقاومت به اوپیوئیدها در بیماران معتاد، توجه به داروهای کمکی نظیر کتامین افزایش یافته است. هدف این مطالعه بررسی اثر افزودن کتامین به مورفین در بیماران معتاد به اوپیوئید با درد پس از جراحی ارتوپدی بود.روش بررسیدر یک کارآزمایی بالینی دوسوکور، تعداد 60 بیمار کاندید جراحی ارتوپدی با سابقه مصرف اپیوئید، به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. پس از جراحی، گروه اول 20 میلی گرم مورفین و گروه دوم20 میلی گرم مورفین و 100 میلی گرم کتامین از طریق پمپ تزریق وریدی کنترل درد توسط بیمار (IPCA)، دریافت نمودند. نمره درد بر مبنای شاخص مقیاس دیداری درد (VAS)، نمره آرام بخشی توسط معیار رامسی و میزان تهوع و استفراغ، در زمان های 1، 6، 12 و 24 ساعت پس از جراحی سنجیده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-20 تجزیه و تحلیل و نتایج به صورت میانگین و انحراف معیار بیان و با استفاده از آزمون t-test بررسی شدند. سطح معنی داری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.نتایجنتایج نشان داد که دوز دریافتی مورفین در گروه مورفین در مقایسه با گروه مورفین + کتامین به طور معنا داری بیشتر بود (001/ 0p ˂). میانگین نمره درد، فقط در ساعت 12 در گروه مورفین در مقایسه با گروه دوم به طور معنا داری کاهش یافت (02/0p=). میانگین نمره آرام بخشی در ساعات 1 (001/0p<)، 6 (002/0p=)، 12 (001/0p=) و 24 (001/0p=) در گروه مورفین به طور معنا داری در مقایسه با گروه دوم زیاد شد. در ساعت 1، میانگین نمره تهوع و استفراغ در گروه مورفین در مقایسه با گروه کتامین + مورفین به طور معنا داری کاهش یافت (024/0p=).نتیجه گیریافزودن کتامین به مورفین در بیماران با سابقه مصرف اپیوئید می تواند سبب کاهش مصرف مورفین شود. اما اثری بر کاهش نمره درد و آرام بخشی ندارد.کلید واژگان: درد پس از عمل, جراحی ارتوپدی, پمپ تزریق وریدی کنترل درد توسط بیمار, مورفین, کتامین, اعتیادJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:26 Issue: 3, 2018, PP 257 -265IntroductionPost-operative pain reduction is one of the problems in the patients with preoperative narcotic dependency. Morphine is the most common drugs to control postoperative pain. Due to resistance to morphine and its side effects in addict patients, using of adjuvant drugs such as ketamine has increased. The aim of this study was to evaluate the effect of adding ketamine to morphine in patients addicted to opioid with post orthopedic operation pain.MethodsIn a double blind clinical trial, 60 patients undergoing orthopedic operation with history of opioid consumption were randomly divided in 2 groups. Post operation, the first group received morphine 20 mg and the second group received morphine 20 mg ketamine 100 mg via IV patient-controlled analgesia (IPCA). The pain score as visual analogue scale (VAS), sedation score, and nausea and vomiting were evaluated at 1, 6, 12 and 24 hours post operation. SPSS v.20 was used for data analysis.ResultsResults showed that dose of morphine consumption in morphine group was significantly increased compared to the morphine ketamine group (p 0.001). In addition, only at 12 hours after surgery the mean of pain score in the morphine group was significantly reduced compared to the second group (p = 0.02). The mean of sedation score at 1 (p 0.001), 6 (p = 0.002), 12 (p = 0.001) and 24 (p 0.001) hours after surgery in the morphine group was increased compared to the other group. At 1 hour, the mean of nausea and vomiting scores in the morphine group was significantly reduced compared to the morphine ketamine group (p = 0.024).ConclusionAddition of ketamine to morphine in the patients with history of opioid consumption reduced using of the morphine. But had no effect on pain and sedation score reduction.Keywords: Post-operative pain, Orthopedic operation, IV patient-controlled analgesia, Morphine, Ketamine, Addiction
-
BackgroundDuring the last two decades, much effort is put to better understand the etiology of schizophrenia. Studying negative symptoms such as endophenotypes is a plausible approach to elucidate the genetic basis of schizophrenia. Neuregulin-1 (NRG1) is a key candidate gene to develop schizophrenia and its negative symptoms. The NRG1 variant rs6988339 was previously characterized as a schizophrenia susceptibility locus in different Scottish populations.ObjectivesThe current study aimed to examine the association of rs6988339 with schizophrenia and its negative symptoms in an Iranian population.MethodsThe current case-controlled study enrolled 469 subjects (276 unrelated schizophrenia patients and 193 healthy controls). The study investigated the association of rs6988339 with schizophrenia and its negative symptoms (assessed with the positive and negative syndrome scale; PANSS) in an Iranian population.ResultsThe obtained results showed that rs6988339 was a schizophrenia susceptibility locus in the Iranian population, the minor allele G was the risk allele and A the protective allele (P = 0.0007). Of the four subscales of the PANSS test, the negative score showed the strongest association with this variant (P = 0.001).ConclusionsThe results further supported the implication of NRG1 in the pathogenesis of negative symptoms in schizophrenia.Keywords: Schizophrenia, Neuregulin 1, Single Nucleotide Polymorphism, Negative Symptoms, PANSS
-
ObjectiveAlthough the etiology of schizophrenia is unknown, it has a significant genetic component. ýA number of studies have indicated that neuregulin-1 (NRG1) gene may play a role in the ýpathogenesis of schizophrenia. In this study, we examined whether the rs2439272 of NRG1 ýis associated with schizophrenia and its negative symptoms in an Iranian population.ýMethodRs2439272 was genotyped in 469 participants including 276 unrelated patients with schizophrenia and 193 healthy controls. The association of genetic risk with PANSS, and negative ýsymptoms was examined in the total, male and female samples. COCAPHASE and ýCLUMP22 programs were used to compare the allele and genotype frequencies, and ýgeneral linear regression was used to analyze the quantitative dependent variables by the ýselected variant.ýResultsIn this study, it was revealed that the G allele of rs2439272 might be an allele with the ýincreased risk of developing schizophrenia, especially in the male participants. In addition, ýsignificant differences were found between the G allele and GG genotype frequencies and ýPANSS, and negative symptoms in the total and male participants.ýConclusionOur results supported the association between rs2439272 in NRG1 gene and risk of ýschizophrenia and its negative symptoms in an Iranian population.Keywords: Negative Symptoms, Neuregulin, 1 (NRG1), Positive, Negative Syndrome Scale ýý (PANSS), Schizophrenia, Single Nucleotide Polymorphism (SNP)
-
ObjectivesThe authors evaluated the effectiveness of percutaneous epidural adhesiolysis (PEA) in patients with low back pain due to contained disc herniation..
Patients andMethodsTwenty patients with low back pain due to contained disc herniation underwent PEA treatment with the Racz technique. The patients were evaluated for pain score, medication intake, significant pain relief, and complications..ResultsAt three days, one month, three months, and six months after PEA compared to pre-PEA evaluations, the pain scores and medication intake were significantly decreased. Significant pain relief declined from 95% at three days to 75% at six months..ConclusionsPEA for low back pain due to contained disc herniation is a safe and effective procedure. Therefore, it may be considered as an option for treatment before invasive operations are performed..Keywords: Percutaneous Epidural Adhesiolysis, Decompressive Neuroplasty, Racz Technique, Low Back Pain, Contained Disc Herniation -
زمینهیکی از عواملی که در گرایش فرزندان به سمت رفتارهای پرمخاطره می تواند تاثیرگذار باشد، نوع و روش تربیت فرزند توسط والدین است. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه میان شیوه های فرزندپروری والدین دارای فرزند آسیب دیده شنوایی با رفتارهای پرمخاطره دانش-آموزان بود.روشاز جامعه 83 نفری که در سال تحصیلی 92-91 در مدارس ویژه ناشنوایان در شهر کرج مشغول به تحصیل بودند، 80 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سبک فرزند پروری بامریند برای والدین و مقیاس خطر پذیری نوجوانان ایرانی برای دانش آموزان آسیب دیده شنوایی استفاده شد.یافته هانتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار استنباطی مانند تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که میان گرایش به رفتار پرمخاطره در دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد (p<0.05) و همچنین رابطه ای میان سبک فرزند پروری والدین و گرایش به رفتارهای پرمخاطره در دانش آموزان آسیب دیده شنوایی وجود ندارد (p>0.05).نتیجه گیریبه نظر می رسد آموزش و پرورش به سبب ارتباط مستمر با دانش آموزان ناشنوا و والدین شان می تواند در دو حیطه تعامل مشاوران با دانش آموزان برای آگاهی بخشی از رفتارهای پرمخاطره و برگزاری جلسات آموزش خانواده بر والدین اثربخش باشد.
کلید واژگان: دانش آموز آسیب دیده شنوایی, شیوه فرزندپروری, رفتار پرمخاطرهBackgroundA driving factor in children toward risky behavior is the procedure of training by parents. The aim of this study is to investigate the relationship between parenting styles of parents with children with deaf students with risky behaviors of students.Method83 out of 80 people in the 92-91 Persian academic year studying in special schools for deaf in the city of Karaj، were selected. Data analyzed by inferential statistical methods such as ANOVA and Pearson. Data gathered by questionnaire.ResultsThe relationship between parenting styles and trends to risky behaviors in deaf students isn''t significant.ConclusionIt seems that education due to constant relation with deaf students and their parents can be fruitful in two fields such as counselors interact with students for awareness and risk behaviors and family education sessions for parents.Keywords: Deaf student, Parenting styles, Risky behavior -
زمینه و هدفکیفیت پایین خواب در بیماران تحت همودیالیز شایع می باشد و از طرفی این بیماران با کمبود کارنیتین مواجه هستند. ال-کارنیتین یک مکمل غذایی است که با وظایف متابولیکی متعدد باعث کاهش عوارض حین دیالیز می گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر مکمل ال کارنیتین خوراکی بر کیفیت خواب بیماران تحت همودیالیز انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه، یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده و دوسو کور می باشد که روی 59 بیمار همودیالیزی بیمارستان امام خمینی(ره) شیروان در سال 1392 انجام شد. بیماران با استفاده از روش بلوک های جایگشتی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله طبق تجویز پزشک 500 میلی گرم مکمل ال کارنیتین دو بار در روز به مدت 12 هفته و گروه کنترل نیز همان مقدار دارونما دریافت نمودند. برای گردآوری اطلاعات، از پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ استفاده شد که قبل و بعد از مداخله در دو گروه تکمیل گردید. داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS ویرایش 5/11 و با استفاده از آزمون های تی مستقل، من ویتنی، ویلکاکسون، کای اسکوئر، فیشر، تحلیل کوواریانس و با سطح معنی داری 05/ 0> P مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هامیانگین نمره کل کیفیت خواب قبل از انجام مداخله در گروه دارو 2/ 4±6 /9 و در گروه دارونما 13/4±1/10 و پس از انجام مداخله به ترتیب 8/ 2±4/ 6 و 48/ 3±7/ 9 بود که در هر دو گروه نسبت به ابتدای مطالعه تفاوت معنی داری داشت(05/ 0 >P). البته نمره کل کیفیت خواب در گروه مداخله 33% کاهش و در گروه کنترل 9/3% کاهش داشت. بر اساس پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ، نمره پایین تر وضعیت بهتری از کیفیت خواب را نشان می دهد.نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که مکمل ال کارنیتین می تواند موجب بهبود کیفیت خواب بیماران تحت همودیالیز گردد.
کلید واژگان: همودیالیز, ال کارنیتین, کیفیت خوابBackground &PurposePoor sleep quality is common among hemodialysis patients. On the other hand, hemodialysis patients are encountered with carnitine deficiency. L-carnitine is a dietary supplement that has various metabolic functions and decreases the complications during dialysis. The purpose of this study was to determine the effect of oral L-carnitine supplementation on sleep quality in hemodialysis patients.Materials and MethodsIn this double blind randomized clinical trial, 59 qualified hemodialysis patients were gone under investigation in Imam Khomeini Hospital in Shirvan during 2013. Patients were divided into intervention and control groups by permutation blocking method. Patients in the intervention group received 500 mg of L-carnitine supplement twice a day, and the placebo group was similarly taking placebo for 12 weeks. Tools for data collection consist of demographic form and Pittsburgh Sleep Quality Index which were completed before and after the intervention. Data were analyzed with SPSS statistical software version 11.5 and using independent t-test, Mann-Whitney test, chi-square, Fisher, Wilcoxon tests, Analysis of Covariance and significance level of P0.05.ResultsBefore intervention, the mean PSQI scores were 9.6±4.2 and 10.1±4.13, respectively in the drug group and the placebo group and, after the intervention, the scores were, respectively, 6.4±2/8 and 9/7±3/48 that showed significant differences in both groups, compared to baseline(P0.05). Also, The PSQI score decreased by 33% in the intervention group and by 3/9% in the control group. Based on the Pittsburgh Sleep Quality Index, the lower score demonstrates a better condition of sleep qualiy.ConclusionThis study showed that oral L-carnitine supplementation can improve sleep quality in hemodialysis patients.Keywords: Hemodialysis, L, carnitine, Sleep quality -
Prioritizing issues of public spaces in cities surveyed, must be based on modern theories of public participation, urban professionals concerned with the scientific method. Because of the different perspectives on the issues and priorities of the city, decisions must be convergent and enjoy a comprehensive coverage in order to be a priority. The purpose of this paper is first surveying Zabol development strategies especially determining public spaces. Descriptive research – analysis, evidence-based studies and surveys library are the methods adopted in this research. The study area includes the physical development before and after 2001 as a hub of Zabol in Sistan region's population which stands out as the first major public issue in the use of resources out of the analysis of interviews and questionnaires, Then according to the features and characteristics of «Analytic Network Process» (ANP) Zabol issues, data classification and consequently the initial conceptual model of ANP was prepared. ANP model consists of six clusters based on common areas of Zabol (criteria / group) and 22 options (node / subgroup) which were generated using the Super Decisions software and the results were analyzed in the software field. The results show the highest preference for the public spaces of Zabol issues related to the node's neighborhoods bordering the city after 2001which "has been formed and developed” (with a score of 0. 795 in normalized cluster location and time). Second, “physical access normalized” with a score of 0. 496 in the cluster: having access to the public sphere, the "alleys and streets" with a score of 0. 377 normalized (with very little difference in the central market of more than ninety 0. 375) in the cluster interior public spaces of the city was located. Thirdly, " The overall vision of the natural environment "with a score of 0. 837 normalized cluster utility in the natural environment, followed by the node's perspectives and input symbols of the city" with a score of 0. 642 normalized in public spaces around the city. Immediately followed by the node clusters "belonging to a space " by a normal rating of 0. 485 in utility cluster of natural space in clusters of six or more points, However, the other options were located out in each cluster. Based on comparing the results of clusters and nodes (nodes) in a clustered environment favorable natural "overall vision of the natural environment" in the area and temporal location "marginal neighborhoods of the city after 2001" has been formed and developed and in public spaces around the city "perspectives landscape and input symbols of the city "for the city of Zabol in priority areas of development strategies were located and explained in this research reportKeywords: Development public space, Analytic Network Process (ANP), Priority Survey, Zabol city
-
BackgroundTracheal intubation can be associated with considerable hemodynamic changes, particularly in patients with uncontrolled hypertension. The GlideScope® video-laryngoscope (GVL) is a novel video laryngoscope that does not need direct exposure of the vocal cords, and it can also produce lower hemodynamic changes due to lower degrees of trauma and stimuli to the oropharynx than a Macintosh direct laryngoscope (MDL)..ObjectivesThe aim of this clinical trial was to compare hemodynamic alterations following tracheal intubation with a GVL and MDL in patients with uncontrolled hypertension..Patients andMethodsSixty patients who had uncontrolled hypertension and scheduled for elective surgery requiring tracheal intubation, were randomly assigned to receive intubated with either a GVL (n = 30) or a MDL (n = 30). Intubation time, heart rate, rate pressure product (RPP), and mean arterial blood pressure (MAP), were compared between the two groups at; baseline, following induction of anesthesia, after intubation, and at one minute intervals for 5 minutes..ResultsA total of 59 patients finished the study. Intubation time was longer in the GVL group (9.80 ± 1.27 s) than in the MDL group (8.20 ± 1.17 s) (P < 0.01). MAP, pulse rate, and RPP were lower in the GVL than the MDL group after endotracheal intubation (P < 0.05). MAP, heart rate, and RPP returned to pre-intubation values at 3 and 4 minutes after intubation in the GVL and MDL groups, respectively (P < 0.05)..ConclusionsHemodynamic fluctuations in patients with uncontrolled hypertension after endotracheal intubation were lower with the GVL than the MDL technique..Keywords: Airway Management, Intubation, Intratracheal, Hypertension, Hemodynamics, Laryngoscopes
-
ObjectiveRubella is a mild viral infectious disease, usually occurs subclinically without a serious complication. But if occurs during pregnancy, specially the first trimester, it can transmit and invade to fetus causing congenital rubella syndrome or fetal death. In 2003, nearly all Iranians at the age of 5 to 25 years old were vaccinated against rubella and the vaccine was included in the compulsory immunization, MMR afterwards.MethodsThis study was carried out on girls attended at a marriage consultancy center in Kermanshah city (West of Iran) in 2006. Considering 95% of confidence, the sample size was estimated at 140. All samples were tested using ELISA serologic method and compared with similar study conducted on 240 unvaccinated girls at the same place in 1999.ResultsAntibody positivity was observed in 99.3%, compared to 79.58% of the previous study. A rise of 19.72% (95% CI 12.7%-26.7%) of seropositivity was observed in vaccinated girls versus unvaccinated ones (P < 0.001).ConclusionIn our previous study, we had recommended to screen for susceptibility to rubella before marriage, which is no longer required since more than 99% of vaccinated girls showed immunity at the time of marriage. However, as sustainability of immunity after rubella vaccination is usually less than immunity due to illness, we recommend screening for rubella protective antibody every few years.Keywords: Congenital rubella, immunity, rubella, seroepidemiology, vaccination
-
PurposeTo compare the chromatic contrast sensitivity function (CSF) for the blue-yellow opponent channel (BYOC) between female badminton players and non-athlete controls.MethodsWe recruited 40 young females (18-25 years old) who played badminton for at least 5 consecutive years as the test group, and 30 age-matched female controls who had no history of regular physical activity. The Pattern Generator™ system was used to test the CSF for the BYOC which was performed at three spatial frequencies (SFs) of 2 cycles per degree (cpd), 5 cpd, and 25 cpd.ResultsComparison of BYOC thresholds showed significantly better results in the test group for all three SFs (P<0.001). Band pass shift (better CSF in the middle SF) was seen in the test group. The control group had low pass (better CSF in the low SF). Ocular motility (heterophoria, fusional convergence and divergence at far and near distances, and near point of convergence) was better in the test group, but the inter-group difference was not significant.ConclusionsThe BYOC threshold results for badminton players indicated a better visual performance which may be a result of enhanced performance of the parallel processing of the parvocellular and magnocellular systems. This may be inherent and/or acquired in badminton players. In addition, badminton players appear to have developed sensory-motor programmed activities. Testing the CSF for BYOC may be useful for athlete selection in different levels and/or used as a criterion for screening players in the field of badminton.Keywords: Sports, Vision, Contrast Sensitivity, Badminton, Athletes
-
BackgroundVaginal flora of healthy women is dominated by Lactobacillus species which can prevent bacterial vaginosis..ObjectivesThe current study aimed to determine the differences in vaginal lactobacilli composition of Iranian healthy and bacterial vaginosis (BV) infected women and compared their cytotoxic effects with commercial vaginal probiotics..Patients andMethodsOne hundred and seventy eight vaginal specimens were collected from healthy and BV infected women. Lactobacillus colonies were obtained by culturing on laked blood BHI and MRS medias and genetically defined by 16s rRNA sequencing. Differentiating the specimens to normal, intermediate and BV infected were carried out by Ison and Hey grading protocol. Identification of Lactobacillus strains in vaginal specimens were performed by Multiplex PCR. The inhibitory effects of lactobacilli on Hela (tumoral cervical cells) and HNCF-pi52 (normal cervical cells) were conducted by MTT and trypan blue assays..ResultsL. crispatus, L. gasseri, L. iners, L. jensenii, L. acidophilus and L. rhamnosus were the most frequently occurring species in vagina of healthy Iranian women. L. crispatus and L. jensenni were significantly higher in the normal than in the BV infected groups. Also the cytotoxic effect of L. crispatus on tumoral cervical cells was higher than other lactobacilli including commercial probiotics..ConclusionsAs L. crispatus and L. jensenni were significantly higher in BV infected women and the cytotoxic effect of L. crispatus on tumoral cervical cells was high, introduction of new probiotics seems necessary..Keywords: Vagina, Bacterial Vaginosis, Women, T, Lymphocytes, Cytotoxic, Probiotic, Iran
-
هدف
ارزیابی اثر فاکتور القایی رتینوییک اسید (RA) بر تمایز پیش سازهای عصبی با منشا بن یاخته های جنینی انسان در نواحی دارای مورفولوژی روزت (Rosette) و فاقد مورفولوژی روزت.
مواد و روش هااز کلونی های سلولهای بنیادی جنینی انسان رویان H1برای تولید سلولهای عصبی انسانی استفاده شد. بدین منظور نواحی دارای مورفولوژی روزت و بدون مورفولوژی روزت برش زده شد و از قطعات حاصل، اجسام شبه جنینی (Embryoid bodies) ساخته شد و به دنبال آن این اجسام به مدت 20 روز تحت تیمار رتینوئیک اسید (10-6M) (RA) قرارگرفته و به دنبال آن، اجسام شبه جنینی به صورت منفرد به محیط کشت neurobasal حاوی2 درصد B27 و 10 درصد سرم جنینی گاو منتقل شده و به سلولهای عصبی و تمایز یافتند. به منظور ارزیابی نورونهای تولید شده در محیط آزمایشگاه به غیر از مورفولوژی از آزمونهای ایمونوسیتوشیمی استفاده شد.
یافته هامطالعات ایمونوسیتوشیمی با آنتی بادی علیه (Microtubule Associated protein -2) و Tubulin III و (Neurofilament protein) NF و (Neuron specific enolase) NSE و سیناپتوفیزین (Synaptophysin) نشان داد که سلولهای حاصل نورون هستند. همچنین به کارگیری RA در گروه دارای مورفولوژی روزت و بدون روزت موجب افزایش معنی دار اجسام شبه جنینی دارای سلول عصبی شد (مورفولوژی روزت: 2/73 در مقابل 2/13 درصد (P<0.01) و بدون روزت: 57.5 در مقابل 19.5 درصد (P<0.01) از طرفی نواحی دارای روزت در مقایسه با نواحی بدون روزت در نورون زایی پاسخ بیشتری در تیمار با رتینوییک اسید داشتند.
نتیجه گیریاین نتایج نشان می دهد RA نورون زایی را در بن یاخته های جنینی انسان القا نموده و ساختارهای Rosette در این سلولها از پتانسیل بالایی به منظور نورون زایی برخوردار می باشند و این امکان وجود دارد که بتوان از این سلولها در طب پیوند به منظور درمان بیماری های عصبی در آینده بهره جست.
کلید واژگان: بن یاخته های جنینی انسان, روزت, تمایز, نورون
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.