maryam nazarchoob masjedi
-
هدف
بیماران مولتیپل اسکلروزیس معمولا طیف وسیعی از مشکلات روان شناختی را تجربه می کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی سلامت معنوی در رابطه بین باورهای غیرمنطقی و نگرش های ناکارآمد با بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به مولیتپل اسکلروزیس با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد.
روشطرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس ایران در سال 1396 بود. 120 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه باورهای غیرمنطقی (جونز، 1968)، مقیاس نگرش های ناکارآمدی (وایزمن و بک، 1978)، پرسشنامه سلامت معنوی پالوزیان و الیسون (1982) و مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف، 2002) بود. سپس، داده ها توسط نرم افزار SPSS و Lisrel و آزمون های آماری تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد باورهای غیرمنطقی و نگرش های ناکارآمد اثر منفی مستقیم و سلامت معنوی اثر مثبت مستقیم بر بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس دارند. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سلامت معنوی در رابطه بین باورهای غیرمنطقی با بهزیستی روان شناختی نقش میانجی دارد؛ اما اثر میانجی سلامت معنوی در رابطه بین نگرش های ناکارآمد با بهزیستی روان شناختی معنادار نبود.
نتیجه گیریبه نظر می رسد با طراحی مداخلات آموزشی بر اساس باورهای غیرمنطقی، نگرش های ناکارآمد و سلامت معنوی می توان بهزیستی روان شناختی را در بیماران مولتیپل اسکلروزیس افزایش داد.
کلید واژگان: باورهای غیرمنطقی, نگرش های ناکارآمد, سلامت معنوی, بهزیستی روان شناختی, مولیتپل اسکروزیسObjectivePatients with multiple sclerosis usually experience a wide range of psychological problems. This study aimed to investigate the mediating role of spiritual health in the relationship of irrational beliefs and dysfunctional attitudes with psychological well-being in the patient with multiple sclerosis by the Structural equation modeling approach.
MethodThis study was a correlational – descriptive design based on structural equation modeling. The study population consisted of all patients with multiple sclerosis who referring to the Iranian Multiple Sclerosis Association in 2017. 120 patients were selected by the available sampling method. Instruments for gathering data were Irrational beliefs questionnaire (Jones, 1986), dysfunctional attitude scale (Weissman & Beck, 1978), Spiritual Well-Being Scale from Paloutzian and Ellison (1982) and psychological wellbeing scale (Reef, 2002). Then, the data were analyzed using SPSS and Lisrel software and statistical tests such as Regression Analysis and Path Analysis.
FindingsResults showed that irrational beliefs and dysfunctional attitudes have a negative and direct effect on psychological well-being and spiritual health has a positive and direct effect on psychological well-being in the patient with multiple sclerosis. Also, the results of path analysis indicated that spiritual health have a mediating role in the relationship between irrational beliefs with psychological well-being, but the mediating the role of spiritual health in the relationship between irrational beliefs and psychological well-being was not significant.
ConclusionIt seems that designing training interventions based on irrational beliefs, dysfunctional attitudes, and spiritual health can increase the probability of psychological well-being among patients with multiple sclerosis.
Keywords: spiritual health, irrational beliefs, dysfunctional attitudes, psychological well-being, multiple sclerosis
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.