mashayekhi
-
Background and Objectives
Diabetes affects the central nervous system associated with cognition, especially memory and learning. The present study aimed to investigate the effects of probiotics (living microorganisms that provide health benefits) and resveratrol (a polyphenol with potential antioxidant activity) combination on oxidative stress, glucagon-like peptide-1 (GLP-1), memory, and learning in diabetic rats.
Materials and MethodsMale Wistar rats were randomly divided into five groups (six animals per group) of control, diabetic, probiotic-treated diabetic (50×109CFU/kg in drinking water), resveratrol-treated diabetic (10 mg/kg, oral gavage), as well as probiotics and resveratrol-treated diabetic. The treatment procedures lasted for four weeks, and a Shuttle Box test was then performed to evaluate memory and learning. At the end of the study, animals were sacrificed, and the hippocampus was removed to perform biochemical studies.
ResultsThe levels of malondialdehyde and total oxidative status significantly decreased in the diabetic group treated with combined resveratrol and probiotics (P<0.05). Furthermore, the levels of superoxide dismutase, catalase, and glutathione peroxidase significantly increased in the hippocampus of the diabetic group treated with combined resveratrol and probiotics (P<0.05). According to the results, the combined therapy improved memory and learning (P<0.05). In addition, the level of GLP-1 increased in the treatment groups (P<0.05).
ConclusionTreatment with resveratrol and probiotics significantly normalized pyramidal cell densities in the hippocampus of diabetic rats. This combination also reduced oxidative stress and activated the gut-brain axis in diabetic animals.
Keywords: Diabetes, Glucagon-like peptide-1, Memory, Learning, Oxidative Stress Probiotics, Resveratrol -
متون کوتاه رسانه های اجتماعی مانند توییتر اطلاعات زیادی در مورد موضوع های داغ و افکار عمومی ارائه می دهند. برای درک بهتر اطلاعات دریافتی از شبکه های اجتماعی، شناسایی و ردیابی موضوع امری ضروری است. در بسیاری از روش های ارائه شده در این زمینه، تعداد موضوع ها باید از پیش مشخص باشد و نمی تواند در طول زمان تغییر کند. از این منظر، این روش ها برای داده های در حال افزایش و پویا مناسب نیستند. همچنین مدل های تکاملی موضوعی غیر پارامتری به دلیل مشکل کمبود داده ها، بر روی متون کوتاه عملکرد مناسبی ندارند. در این مقاله، یک مدل خوشه بندی تکاملی جدید ارائه کرده ایم که به طور ضمنی از فرایند رستوران چینی وابسته به فاصله (dd-CRP) الهام گرفته است. در روش ارائه شده برای حل مشکل کمبود داده ها، از اطلاعات شبکه اجتماعی در کنار شباهت متنی، برای بهبود ارزیابی شباهت بین توییت ها استفاده شده است. همچنین در روش پیشنهادی، برخلاف اکثر روش های مطرح شده در این زمینه، تعداد خوشه ها به صورت خودکار محاسبه می شود. در واقع در این روش، توییت ها با احتمالی متناسب با شباهتشان به هم متصل می شوند و مجموعه ای از این اتصال ها یک موضوع را تشکیل می دهد. برای افزایش سرعت اجرای الگوریتم، از یک روش خلاصه سازی مبتنی بر خوشه بندی استفاده نموده ایم. ارزیابی روش بر روی مجموعه داده واقعی که در طول دو ماه و نیم از شبکه اجتماعی توییتر جمع آوری شده است، انجام می شود. ارزیابی به صورت خوشه بندی متون و مقایسه بین آنها می باشد. نتایج ارزیابی نشان می دهد که روش پیشنهادی نسبت به روش های مقایسه شده دارای انسجام موضوعی بهتری بوده و می تواند به طور موثر برای تشخیص موضوع بر روی متون کوتاه رسانه های اجتماعی استفاده گردد.
کلید واژگان: تشخیص موضوع, خوشه بندی تکاملی, شبکه اجتماعی, مدل احتمالاتیShort texts of social media like Twitter provide a lot of information about hot topics and public opinions. For better understanding of such information, topic detection and tracking is essential. In many of the available studies in this field, the number of topics must be specified beforehand and cannot be changed during time. From this perspective, these methods are not suitable for increasing and dynamic data. In addition, non-parametric topic evolution models lack appropriate performance on short texts due to the lack of sufficient data. In this paper, we present a new evolutionary clustering algorithm, which is implicitly inspired by the distance-dependent Chinese Restaurant Process (dd-CRP). In the proposed method, to solve the data sparsity problem, social networking information along with textual similarity has been used to improve the similarity evaluation between the tweets. In addition, in the proposed method, unlike most methods in this field, the number of clusters is calculated automatically. In fact, in this method, the tweets are connected with a probability proportional to their similarity, and a collection of these connections constitutes a topic. To speed up the implementation of the algorithm, we use a cluster-based summarization method. The method is evaluated on a real data set collected over two and a half months from the Twitter social network. Evaluation is performed by clustering the texts and comparing the clusters. The results of the evaluations show that the proposed method has a better coherence compared to other methods, and can be effectively used for topic detection from social media short texts.
Keywords: Topic detection, evolutionary clustering, social networks, probabilistic model -
مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، سال سی و پنجم شماره 5 (پیاپی 97، آذر و دی 1398)، صص 731 -744شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.731.97.5.1575.1593 استفاده از محرک ها روشی کارآمد برای افزایش تولید متابولیت های ثانویه گیاهان دارویی در شرایط برون و درون شیشه ای به شمار می رود. این تحقیق به منظور بررسی اثر شوری صفر و 50 میلی مولار، سالیسیلیک اسید و متیل جاسمونات با غلظت های صفر و 100 میکرومولار در دو محیط کشت جامد و مایع بر صفات بیوشیمیایی و فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز (PAL) کالوس گیاه استویا (Stevia rebaudiana Bertoni) در شرایط درون شیشه ای انجام شد. این تحقیق با آرایش فاکتوریل دو عاملی بر پایه کاملا تصادفی در 4 تکرار انجام گردید. محرک های مورد استفاده، محیط کشت و اثر متقابل آنها تاثیر معنی داری بر صفات اندازه گیری شده داشتند. بیشترین میزان تولید فنل و فلاونوئید، در تیمار اسید سالیسیلیک 100 + شوری 50 و تیمار شوری 50 میلی مولار در محیط کشت جامد دیده شد. تیمارهای شوری 50 میلی مولار، اسید سالیسیلیک 100+ شوری 50 و متیل جاسمونات 100+ شوری 50 در محیط کشت جامد سبب افزایش فعالیت آنزیم PAL نسبت به سایر تیمارها شدند. بین آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز، فنل و فلاونوئید همبستگی مثبت دیده شد. تیمار شوری 50 میلی مولار همچنین سبب افزایش اسید آمینه پرولین شد. بنابراین برای بهبود تولید ترکیب های ثانویه ای مانند فنل، فلاونوئید و همچنین فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز در استویا، استفاده از تیمار ترکیبی سالیسیلیک اسید (100 میکرومولار) و شوری (50 میکرومولار) در شرایط کشت جامد توصیه می شود.کلید واژگان: آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز, پرولین, کشت بافت, فنل کل, فلاونوئید کل, محیط کشت مایعUsing stimulants is an efficient way to increase the production of secondary metabolites of medicinal plants under in vivo and in vitro conditions. The present study aimed to investigate the effect of NaCl (0 and 50 mM), salicylic acid, and methyl jasmonate (each in 0 and 100 μM) in solid and liquid culture media on the biochemical properties and phenylalanine ammonia-lyase (PAL) activity of stevia callus under in vitro conditions. This study was conducted in a completely randomized design with a two-factor factorial arrangement in four replications. The stimuli used, culture medium and their interactions had a significant effect on the measured traits. The highest amount of phenol and flavonoid production was observed in salicylic acid 100 + salinity 50 and salinity 50 treatments in solid culture medium. Treatments including salinity 50, salicylic acid 100 + salinity 50 and methyl jasmonate 100 + salinity 50 in the solid medium increased PAL enzyme activity compared to other treatments. PAL enzyme, phenol and flavonoid were positively correlated each other. The 50 mM salinity treatment also increased proline amino acid content. Therefore, in order to improve the production of secondary compounds such as phenol, flavonoids and also PAL enzyme activity in stevia, a combination of salicylic acid (100 μM) and salinity (50 mM) is recommended under solid culture medium conditions.Keywords: phenylalanine ammonialyase, Proline, Tissue culture, phenol, flavonoid, liquid media
-
In this paper, by reviewing the concept of subcovering and semicovering maps, we extend the notion of subcovering map to subsemicovering map. We present some necessary or sufficient conditions for a local homeomorphism to be a subsemicovering map. Moreover, we investigate the relationship between these conditions by some examples. Finally, we give a necessary and sufficient condition for a subsemicovering map to be semicovering.Keywords: local homeomorphism, fundamental group, covering map, semicovering map subcovering map, subsemicovering map
-
مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، سال سی و پنجم شماره 3 (پیاپی 95، امرداد و شهریور 1398)، صص 424 -436شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.424.95.3.1576.1603 محلول پاشی ترکیب های شیمیایی و آلی می تواند بر عملکرد کمی و کیفی گیاهان دارویی مهم مانند بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.) اثر بگذارد. به منظور بررسی اثر محلول پاشی اسید سالیسیلیک (عدم کاربرد، 200، 400 و 600 میکرومولار) و اسید هیومیک (عدم کاربرد، 200، 400 و 600 میلی گرم در لیتر) بر برخی ویژگی های کمی و کیفی بابونه آلمانی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 1394 در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان اجرا شد. نتایج نشان داد که تعداد گل در بوته در اثرهای اصلی تیمارهای 600 میکرومولار اسید سالیسیلیک (91) و 600 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک (96) مشاهده شد. بیشترین عملکرد گل تر (1014 گرم در متر مربع) از ترکیب تیماری اسید سالیسیلیک در سطح 400 میکرومولار × اسید هیومیک در سطح 600 میلی گرم در لیتر بدست آمد که نسبت به تیمار عدم کاربرد این دو ترکیب، افزایش 115 درصدی نشان داد. کاربرد اسید سالیسیلیک و اسید هیومیک تاثیر بالایی بر ظرفیت آنتی اکسیدانی کل و محتوای ترکیب های فلاونوئیدی، آنتوسیانین و کاروتنوئید داشت. بیشترین مقدار کامازولن در یک برداشت در سطح 400 میکرومولار اسید سالیسیلیک و 600 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک بدست آمد (6.1%). کمترین مقدار نیز مربوط به شرایط عدم کاربرد اسید سالیسیلیک و اسید هیومیک بود (4.1%). در مجموع از کاربرد توام دو ترکیب اسید سالیسیلیک (400 میکرومولار) و اسید هیومیک (600 میلی گرم در لیتر) بهترین نتایج بدست آمد.کلید واژگان: آنتوسیانین, آنتی اکسیدان, عملکرد گل, فلاونوئید, کامازولنFoliar spray of chemical and organic compounds can affect the quantitative and qualitative yield of important medicinal plants such as German chamomile (Matricaria chamomilla L.). In order to investigate the effect of salicylic (control, 200, 400 and 600 μM) and humic (control, 200, 400 and 600 mg l-1) acids foliar spray on some quantitative and qualitative characteristics of German chamomile, a factorial experiment was conducted in a randomized complete block design with three replications in the research farm of Khuzestan Agricultural Sciences and Natural Resources University in 2015. The results showed that the highest number of flowers per plant was observed in 600 μM salicylic (91) and 600 mg l-1 humic (96) acids treatments. The highest fresh flower yield (1014 g m-2) was obtained from salicylic acid (400 μM) × humic acid (600 mg l-1), which was 115% higher than that of the control treatment. The use of salicylic and humic acids had a great influence on the total antioxidant capacity and the content of flavonoids, anthocyanins, and carotenoids. The highest percentage of chamazulene (6.1%) was obtained from salicylic acid (400 μM) × humic acid (600 mg l-1) treatment, and the lowest one (4.1%) from the control treatment. In total, the best results were obtained from simultaneous application of salicylic (400 μM) and humic (600 mg l-1) acids.Keywords: Anthocyanin, Antioxidant, flower yield, flavonoid, chamazolene
-
مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، سال سی و چهارم شماره 5 (پیاپی 91، آذر و دی 1397)، صص 836 -848پونهسا گربهای (Nepeta cataria L.) ، یک گیاه دارویی، اسانسدار و معطر متعلق به خانواده نعناعیان است که بهنام نعناع گربهای معروف است. در این تحقیق، تنوع ژنتیکی و فیتوشیمیایی قسمتی از ژرمپلاسم پونهسا گربهای با استفاده از نشانگر مولکولی RAPD و روش GC/MS بررسی شد. اندامهای هوایی این گیاه از رویشگاههای مختلف جمعآوری و بعد بهدور از نور خورشید خشک شد. استخراج DNA بهروش CTAB انجام گردید. از 11 آغازگر تصادفی RAPD برای واکنش PCR استفاده شد. 15 جمعیت مورد بررسی براساس نتایج حاصل از تجزیه خوشهای و تجزیه به مولفههای اصلی بهترتیب در چهار و پنج گروه قرار گرفتند. از 15 جمعیت جمعآوری شده، 8 جمعیت مورد بررسی فیتوشیمیایی قرار گرفت. استخراج اسانس با روش تقطیر با آب و با کلونجر انجام شد. تعداد 27 ترکیب از اسانس همه جمعیتها شناسایی شد. براساس نتایج حاصل از GC/MS، 100% ترکیب های اسانس در جمعیتهای سیرچ، محمدآباد مسکون، سقدر2، دلفارد2 و میجان2 شناسایی شد. در نمونههای دهبکری، دلفارد1 و سقدر1 بهترتیب 94. 84%، 99. 8% و 96. 6% ترکیب های اسانس شناسایی شد. سه ایزومر نپتالاکتون بخش عمده ترکیب های اسانس را تشکیل دادند. بتا-کاریوفیلین، کاریوفیلین اکساید، بتا-پینن و آلفا-پینن نیز از ترکیب های اصلی اسانس بودند. براساس تجزیه خوشهای بر روی دادههای GC/MS، جمعیتهای مورد نظر در 3گروه طبقهبندی شدند. مقایسه ترکیبهای تشکیلدهنده اسانس در جمعیتهای مطالعه شده نشان داد که اسانس این 8 جمعیت از لحاظ کمی و کیفی با هم متفاوتند که این امر میتواند ناشی از تفاوتهای اکولوژیکی مناطق رویش این جمعیتها مانند تفاوت رطوبت، دما و ارتفاع از سطح دریا و یا سایر عوامل خاکی، جغرافیایی و ژنتیکی باشد.کلید واژگان: پونهسا گربهای (Nepeta cataria L, ), تنوع ژتنیکی, RAPD, تنوع فیتوشیمیایی, کروماتوگرافی گازیCatnip (Nepeta cataria L.), also called catmint, is a medicinal plant containing aromatic compounds and belongs to the Lamiaceae family. In this study, phytochemical and genetic variations of some Catnip germplasm were analyzed using RAPD molecular marker as well as GC/MS. The shoots of plants were collected from various habitats and dried away from direct sunlight. DNA was extracted using (CTAB) method. Eleven RAPD primers were used in PCR reaction. Based on the results of cluster analysis, 15 populations were classified into four groups. Based on the results of principal component analysis, the plant populations were clustered into five groups. Eight of 15 collected populations were analyzed phytochemically. Essential oils were extracted via water steam distillation using Clevenger apparatus. Twenty-seven components were identified from all essential oil samples. The results of GC/MS method showed that among the samples, 100% of essential oil compounds were identified in populations of Sirch, Mohammad Abad-e-Maskoon, Saqder 2, Dalfard 2, and Mijan 2. The results also showed that in samples of Dehbakri, Dalfard 1, and Saqder 1, 94.84%, 99.8% and 96.6% of essential oil compounds were identified, respectively. Three isomers of Nepetalactone constituted the major essential oils compounds. B-caryophyllene, Caryophyllene oxide, β-pinene, and α-pinene were also of main essential oil compounds. Based on the cluster analysis of GC/MS data, the populations were classified into three groups. Comparison of consisting compounds of essential oils in the eight studied populations indicated that the essential oils extracted were different quantitatively and qualitatively. This could be probably due to the different ecological conditions of habitats such as humidity, temperature, altitude above sea level, or other terrestrial, geographical and genetic factors.Keywords: Nepeta cataria L, genetic diversity, RAPD, phytochemical diversity, GC
-
International Journal of Optimization in Civil Engineering, Volume:9 Issue: 1, Winter 2019, PP 65 -77Endurance Time method is a time history dynamic analysis in which structures are subjected to increasing excitations. These excitations are known as endurance time excitation functions (ETEF). This study proposes a new method for generating ETEFs. In the proposed method, a new basis function for representing ETEFs is introduced. This type of ETEFs representation creates an intelligent space for this ETEFs simulating optimization problem. The proposed method is then applied in order to simulate new ETEFs. To investigate the efficiency of this proposed optimization space, newly generated ETEFs are compared with those simulated by conventional approaches. Results show an improvement in the accuracy of ETEFs as well as the reduction in the required computational time.Keywords: endurance time method, time history dynamic analysis, unconstrained nonlinear optimization, artificial motion
-
زمینه و هدفدرمان سرطان به عنوان یک چالش بزرگ در جهان به شمار می آید. بنابراین توسعه و تکوین روش های درمانی موثر با حداقل عوارض جانبی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. فوتودینامیک تراپی یک روش درمانی غیرتهاجمی و نوین برای درمان سرطان می باشد. از این رو در این مطالعه اثرات فوتودینامیکی ترکیب حساس به نور Zinc-phthalocyanine (ZnPc) بر میزان رشد و بیان ژنی کاسپاز 9 در رده ی سلولی SW872 بررسی گردید.روش بررسیدر این مطالعه برای بررسی اثرات سایتوتوکسیک فوتودینامیک تراپی با ZnPc تست MTT انجام شد. سپس میزان بیان ژن کاسپاز 9 با تست QRT-PCR بررسی شد. تجزیه و تحلیل آماری توسط نرم افزار GraphPad Prism 6 صورت گرفت.یافته هانتایج تست MTT نشان داد که فوتودینامیک تراپی با ZnPc به طور معناداری منجر به کاهش رشد سلول های سرطانی شده است.
مقدار IC50 به دست آمده برای رده ی سلولی SW872 برابر با 034/0 میکروگرم بر میلی لیتر در شاریدگی انرژی 24 ژول بر سانتی متر مربع منبع نور بود. تست QRT-PCR نشان داد که فوتودینامیک تراپی با ZnPc باعث افزایش بیان ژن کاسپاز 9 در سلول های تیمار شده می گردد.نتیجه گیریفوتودینامیک تراپی با ZnPc به صورت وابسته به غلظت منجر به کاهش رشد سلولی و القای آپوپتوز در رده ی سلولی SW872 شد. بر اساس نتایج به دست آمده فوتودینامیک تراپی با ZnPc یک روش درمانی قدرتمند با حداقل عوارض جانبی برای درمان سرطان پوست است.کلید واژگان: فوتودینامیک تراپی, کاسپاز 9, آپوپتوز, SW872Background And ObjectiveThe treatment of cancer comes as a great challenge worldwide. Thus the development of effective therapies with minimal side effects is important. Photodynamic therapy is a non-invasive and new therapeutic approach for the treatment of cancer. Therefore, in this study, we evaluated the photodynamic effects of a light-sensitive compound, Zinc-phthalocyanine (ZnPc), on cell growth and the expression of caspase-9 in SW872 cell line.Materials And MethodsFor cytotoxic effects of photodynamic therapy with ZnPc, MTT assay was conducted. Quantifying the level of caspase-9 gene expression was carried out with qRT-PCR. The statistical analysis was done by GraphPad Prism 6 software.ResultsMTT assay results showed that photodynamic therapy with ZnPc significantly reduced cancer cell growth. The IC50 for cell line SW872 was 0/034 μg/ml in a 24 J/cm2 light source. qRT-PCR results showed that photodynamic therapy with ZnPc increased the gene expression of caspase-9 in the treated group.ConclusionPhotodynamic therapy with ZnPc resulted in decreased cell growth and induced apoptosis in a concentration-dependent manner in SW872 cell lines. Based on the results, photodynamic therapy with ZnPc can be a powerful therapeutic approach for the treatment of skin cancer with minimal side effects.Keywords: Photodynamic therapy, Caspase 9, Apoptosis, SW872 -
آلودگی خاک به کادمیم می تواند سبب کاهش تولیدات گیاهی و افزایش خطر استفاده از محصولات گیاهی آلوده به این فلز توسط انسان و حیوانات شود. این پژوهش با هدف بررسی اثر کی لیت EDTA بر میزان جذب کادمیوم در گل همیشه بهار(Calendula officinalis L.) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایشی شامل کاربرد مقادیر 0(Co)، 25 (C25) و 50 (C50) مگاگرم در هکتار کود گاوی در یک خاک آلوده به کادمیوم با مقادیر 0(Cd0)، 5 (Cd5) و 10 (Cd10) میلی گرم کادمیوم بر کیلوگرم خاک و همچنین کاربرد دو سطح کی لیت EDTA در غلظت های 0(E0) و 5/2 (E2.5) میلی مول بر کیلوگرم خاک بود. کاربرد 5/2 میلی مول کی لیت EDTA در خاک تیمار شده با 25 و 50 مگاگرم در هکتار کود گاوی و آلوده به 10 میلی گرم کادمیوم در کیلوگرم به ترتیب باعث افزایش 25% و 41 درصدی در جذب کادمیوم شاخساره گیاه شد، همچنین کاربرد 5/2 میلی مول کی لیت EDTA باعث افزایش فاکتور انباشت زیستی کادمیوم ریشه و شاخساره گیاه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که که کاربرد 5/2 میلی مول کی لیت EDTA توانست با افزایش قابلیت دسترسی کادمیوم در خاک نقش مهمی در افزایش پالایش کادمیوم در خاک تیمار شده با مواد آلی داشته باشد.کلید واژگان: قابلیت دسترسی کادمیوم, پالایش کادمیوم, مواد آلی, انباشت زیستیAny cadmium (Cd) contaminated soil might cause reduction in plants yield and increase the hazard of Cd-contaminated plants consumption by both human and animals. The research aimed to investigate the effect of EDTA chelate on Cd uptake in pot marigold (Calendula officinalis L.). A factorial experiment using randomized complete blocks was used in three replications. Treatments included application of 0(C0), 25(C25), and 50(C50) Mg ha-1 cow manure in a Cd polluted soil [ 0(Cd0), 5(Cd5), and 10 (Cd10) mg Cd kg -1 soil] and two rates of EDTA chelate (0 and 2.5 mmol kg-1 soil). Applying 2.5 mmol EDTA chelate caused significant increase in shoot Cd uptake by 21% and 25% in a Cd polluted soil (10 mg Cd kg -1 soil) treated with 25 and 50 Mg ha-1 cow manure, respectively. Also, addition of 2.5 mmol EDTA chelate caused an increase in the root and shoot bio-concentration factor. The results of this experiment showed that applying 2.5 mmol EDTA would increase the Cd availability, which could be considered as a factor that plays an important role in Cd remediation in soils treated with organic amendments.Keywords: Bio-concentration, Cadmium availability, Cd remediation, Organic amendments
-
تخمین نیازهای لرزه ای در سطوح عملکردی مختلف نیازمند بررسی های دقیق و گسترده رفتار غیر ارتجاعی سازه است. روش تحلیل استاتیکی غیرخطی (بار افزون) یکی از روش های مهم در طراحی سازه ها بر اساس عملکرد می باشد و به همین دلیل در سال های اخیر بیشتر موردتوجه قرارگرفته است. الگوی بار ثابت باوجود ورود سازه به ناحیه غیر ارتجاعی، یکی از مهم ترین محدودیت های روش های استاتیکی غیرخطی سنتی می باشد. بنابراین در سال های اخیر روش های پیشرفته پوش آور با اعمال اثر مودهای بالاتر ارائه شده است. در این پژوهش الگوهای مختلف بار جانبی در روش پوش آور سنتی به همراه روش های پیشرفته شامل روش تطبیقی بر اساس جابجایی (DAP) و بهنگام شونده با لحاظ کردن اثر اندرکنش مودی (APAM)، مورد ارزیابی قرارگرفته و نتایج با تحلیل دینامیکی غیرخطی حاصل از 10 شتاب نگاشت دور از گسل مقایسه شده است. در کلیه روش های پوش آور، تغییر مکان بام سازه تا رسیدن حداکثر دوران گره به 02/0 رادیان (معرف حد شکل پذیری متوسط بر اساس مبحث 10 مقررات ملی و حد پایین سطح عملکرد آستانه فروریزش آیین نامه SEAOC) افزایش می یابد. نتایج نشان می دهد روش های سنتی تخمین مناسبی از جابجایی و زاویه دریفت سازه های بلندمرتبه ارائه نمی دهند. بیشترین مقدار اختلاف درمقایسه با روش های تطبیقی 9/7 درصد می باشد. همچنین در میان روش های مختلف، روش پوش آور تطبیقی DAP تخمین مناسبی از نیازهای لرزه ای سازه ها ارائه می دهد و به خوبی اثر مودهای بالاتر را فرآیند تحلیل لحاظ می کند. روش تطبیقی APAM تخمین مناسبی از زاویه دریفت طبقات تحتانی سازه به ویژه در سازه های بلندمرتبه ندارد به نحوی که بیشترین میزان اختلاف در مقایسه با روش DAP، 7/3 درصد می باشد.کلید واژگان: تحلیل دینامیکی غیرخطی, تحلیل استاتیکی غیرخطی تطبیقی, زاویه دریفت, شکل پذیری متوسطSince the nonlinear static procedure (NSP) is one of the most prevalent and useful methods for the Performance-Based-Design (PBD) of buildings, it is considered by several researchers during past decades, so that the capability assessment of NSP in comparison with the nonlinear dynamic procedure (NDP) and improving the NSP accuracy are the basic subject of previous studies. Therefore, in this paper several load patterns used in conventional and advanced NSP such as displacement-based adaptive NSP (DAP) and multi-mode interaction adaptive NSP (APAM) are evaluated and the results are compared with NDP responses. Based on modeling assumptions the results demonstrate that the CPA with elastic load patterns cannot predict displacement and story drift for high-rise models. The maximum differences between CPA and APA is almost 7.9%. In addition, the DAP adaptive method presents an almost accurate prediction of seismic demands and it can consider the effect of higher modes on inelastic responses. However, although the APAM adaptive method considers the interaction between modes, but it cannot predict the interstory drift angle at lower stories accurately. This behavior is intensified while the height of buildings increases.Keywords: Nonlinear Dynamic Analysis, Adaptive Nonlinear Static Analysis, Drift Angle, Average Ductility
-
در این پژوهش، روند جذب عنصرهای معدنی شاخساره های پایه GF677 (Prunus persica × P. amygdalus) در پاسخ به تنش شوری در شرایط درون شیشه ای بررسی شد. ریز نمونه شاخساره های پایه GF677 در محیط کشت موراشیگ و اسکوگ (MS) دارای یک میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین (BA) و 1/0 میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید (NAA) با غلظت های مختلف کلرید سدیم [صفر (شاهد)، 40، 80 و 120 میلی مولار] در چهار تکرار به مدت شش هفته کشت شدند. عنصرها در شاخساره پایه GF677 هر دو هفته یک بار اندازه گیری شدند. پایه GF677 توانست در غلظت های 40 و 80 میلی مولار به جذب نیتروژن و پتاسیم تا هفته ششم ادامه دهد. در تیمار شاهد و 40 میلی مولار، جذب فسفر تا هفته ششم ادامه پیدا کرد. در غلظت 40، 80 و 120 میلی مولار جذب منیزیم کاهش یافت. جذب آهن و روی در تمام غلظت های شوری کاهش یافت. جذب یون سدیم و کلر با افزایش سطح شوری در طی دوره شش هفته ای کشت، افزایش یافت. در کل می توان گفت با توجه به اثر هم کاهی کلرید سدیم، شاخساره های پایه GF677 توانستند به جذب نیتروژن، پتاسیم و کلسیم تا هفته ششم کشت ادامه دهد (به جز غلظت 120 میلی مولار)، ولی توانایی جذب منیزیم، آهن و روی را با گذشت زمان نداشتند.کلید واژگان: پایهGF677, تنش شوری, عنصرهای پرمصرف, نیتروژنIn this study, the trend of mineral uptake by GF677 (Prunus persica × Prunus amygdalus) shoots in response to salinity stress was studied under in vitro conditions. Shoots of GF677 rootstock were subcultured into the Murashige and Skoog (MS) medium containing1 mg/l BA (6-Benzyladenine) and 0.1 mg/l NAA (naphthalene acetic acid) at different concentrations [Zero (control), 40, 80 and 120 mM] of sodium chloride (NaCl) with four replicates for six weeks. Mineral uptake was measured in the GF677 shoots every two weeks. GF677 rootstock continued N and K uptake at concentrations of 40 and 80 mM until six weeks. Phosphorous uptake continued in the control and 40 mM treatments until six weeks. Magnesium uptake decreased in the concentrations of 40, 80 and 120 mM. Iron and Zn uptake decreased in the all salinity concentration. Sodium and Cl uptake increased by increasing salinity levels during the six weeks culture. In general, due to the antagonistic effects of sodium chloride, GF677 shoots could continue to uptake nitrogen, potassium and calcium until the sixth week of culture (except for 120 mM) but did not have the ability to uptake magnesium, iron, and zinc.Keywords: GF677 rootstock, Macro elements, Nitrogen, Salinity stress
-
شپشک آردآلود صورتیMaconellicoccus hirsutus (Green) ، از جمله آفاتی است کهبه عنوان یک تهدید اقتصادی جدی برای محصولات کشاورزی در بسیاری از مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری محسوب می شود. در این تحقیقزیست شناسی آفتدر 4دمای20، 25، 30 و 2±35 درجه ی سلسیوس در آزمایشگاه(رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری 10:14 ساعت (روشنایی: تاریکی)) و نیز درون قفس های برگیروی بوته های ختمی چینی بررسی و همچنین تغییرات انبوهی آن روی این میزبان گیاهی در فضای سبز شهری اهواز مطالعه شد.در این بررسی میانگین طول کل دوره ی رشدی شپشک ماده از تخم تا مرگ در دماهای بالا، به ترتیب 15/1±18/91، 84/0±68/51، 68/0±18/38 و 64/0±93/36 روز بود. همچنین این مقدار برای شپشک های نر در شرایط مذکور به ترتیب 57/1±69/60، 48/0±67/33، 58/0±33/24 و 62/0±37/21 روز محاسبه شد.در دمای 1±15 درجه ی سلسیوستخم ها تفریخ نشدند.طول کل دوره ی رشدی برای شپشک های ماده و نر در دمای 20 درجه ی سلسیوس بیشترین و در دمای 35 درجه ی سلسیوس کمترین بود.در دمای 30 درجه شپشک کوتاه ترین دوره زندگی و بیشترین باروری را داشت. بر اساس نتایج قفس های برگی، تعداد نسل های شپشک آردآلود صورتیدر اهوازحداکثرهفت نسل در سال تعیین شد. نتایج حاصل از بررسی انبوهی جمعیت نشان داد که نسل اول تا سوم که نسل های بهاره را تشکیل می دادند، دارای بیشترین جمعیت بودند. تلفیق اطلاعات حاضر با تحقیقات گذشته میتواند دورنمای مناسبی به محققین در خصوص تلاش برای کنترل این آفت در ایران ارائه دهد.کلید واژگان: تغییرات جمعیت, تعداد نسل, فضای سبزشهریIntroductionThe pink hibiscus mealybug, Maconellicoccushirsutus (Green) (Hem.:Pseudococcidae) is one of the serious economic pests of agricultural crops in tropical and subtropical regions.This pesthas spread through Asia, Africa, America and Australia, and infests more than 330 host plants which some of them have the important role in theeconomy. This sap-feeding insect secrets honeydew which provides suitablemedium for black sooty moldgrowth. It also releases a toxin during feeding, which results in severe stunting, decline, and deformation of twigs. It has recorded as a pest on different host plants in southern Iranian provinces since the 1990s.In Khuzestan province, it was first observed on Chinese hibiscus shrubs in urban landscapes of Ahvaz in February 2009. The evergreen hibiscus shrub is very common in the urban landscape of warmcities of Khuzestan province. The severity of mealybug damage to hibiscus shrubs causedto becut off in some regions. As there is no data on the biology of M. hirsutus in Iran,in the present study, the biologyof this pestwas investigatedat different temperatures in laboratory conditions as well as its population fluctuations on Chinese hibiscus shrubs in urban landscapes of Ahvaz.Materials And MethodsBiology of the pest species was evaluated at five laboratory constant temperatures 15, 20, 25, 30and 35±2°C (65±5% RH and a photoperiod of L: D 14:10 h) on Chinese hibiscus leaves in plastic boxes (8×6×2 cm). Number ofM. hirsutusgenerations was also studied in clip cages on hibiscus shrubs in Ahvaz urban landscapes within a year. Population fluctuations of the insect were also investigated on those shrubs in two different regions of Ahvaz for 16 months. For this purpose, random sampling was done on five shrubs in each region bi-weekly. Eight twigs, 5 cm in length, were cut from the upper and lower halves of each shrub quadrant and a number of all mealybug developmental stages per twig were counted and recorded.Analysis of duration of different developmental stages was done by one-way ANOVA. For data analysis means were compared using SPSS 20 at 1% significance level. Data were assessed for normality by Shapiro-Wilkinson test in SPSS, and Anderson-Darling test in Minitab15 at 1% significance level.Results And DiscussionTotal life span ofthe female ofmealybug from egg to death at 20, 25, 30 and 35±2°Cwere 91.18±1.15, 51.68±0.84, 38.18±0.68 and 36.93±0.64 days, respectively. This period for a male was 60.69±1.57, 33.67±0.48, 24.33±0.57and 21.37±0.62days, respectively.No eggs were hatchedat 15°C. The longest and shortest life span of both male and female mealybugs wereat 20 and 35°C, respectively. No female could lay eggs without male and die after amonth. Therefore,matingwas necessary for egg production.However, there are reports of parthenogenetic reproduction in this pest species. An average number of crawlers produced by each female at above mentioned temperatureswere 152.2±6.25, 268.8±7.82, 322.2±6.18 and 240.3±11.86, respectively. The pest produced seven generations on hibiscus shrubs according to clip cage results in Ahvaz the urban area.The average total pre-oviposition period from egg to adult in clip cages in urban area of Ahvaz were 38.67, 34.04, 35.40, 45.21, 39.59 and 67.75 days for 1-6 generations during a year, respectively. Study of the pest population fluctuations showed thatthis pest species overwintered as different developmental stages in crevices of shrub bark. The mealybugs which were hidden in crevices of shrub bark in winter started to occupy the new leaves and twigs in early April.Ants were walking in lines on twigs and around mealybugs in high numbers, indicating the importance of ants in transporting mealybugs from winter shelters to newly grown twigs and leaves in early spring.The moderate temperature in autumn helped the population built up of the pest. Some differencesobservedbetween duration of developmental stages of the mealybug in our study and some previous studies may be arise from the difference in host plants and/or the origin of the studied populations. The 6th and 7th generations occurred in winter with very short developmental time.ConclusionBecause this pest has a potential for spreading through other Iranian provinces, combining the present results with the previousstudieson this mealybug and its natural enemiesinteractions in Khuzestan, may provide a perspective for appropriate control of this pest in Iran.Keywords: Population fluctuations, Number of generations, Urban landscape
-
نهان نگاری به صورت گسترده در سامانه های امنیت اطلاعات مورد استفاده قرار می گیرد. در نهان نگاری، هدف پنهان کردن اطلاعات به گونه ای است که تنها شخص فرستنده و گیرنده از وجود ارتباط و اطلاعات مطلع باشند. نهان نگاری در رسانه های مختلفی مانند تصویر، صدا و متن صورت می گیرد. فرآیند پنهان سازی اطلاعات درون تصویر در دو حوزه مکان و تبدیل می تواند انجام گیرد. در روش های حوزه تبدیل، ابتدا تصویر اصلی توسط تبدیلی مانند تبدیل فرکانسی به فضای دیگری منتقل می گردد، سپس اطلاعات در ضرایب این تبدیل جاسازی می شوند. در این مقاله، یک روش مبتنی بر حوزه تبدیل برای پنهان کردن متن در تصویر رنگی مدل HSV ارائه شده است. بعد از تبدیل تصویر به مدل HSV، تصویر به قطعه هایی تقسیم شده و تبدیل ستون ترکیبی در هر قطعه اجرا می شود. سپس پیام مورد نظر در قطعات تبدیل یافته ذخیره می شود. نتایج ارزیابی ها و مقایسه های انجام شده، ظرفیت بالای ذخیره سازی روش پیشنهادی و افزایش امنیت در این روش را نشان می دهد.کلید واژگان: نهان نگاری, تبدیل ستون ترکیبی, تصویر رنگی HSVSteganography is largely used in information security systems. In steganography, the goal is to hide the information such that only the sender and receiver are aware of the communication and information. Steganography is carried out on different media such as image, sound and text. It can be performed in both transform and spatial domains. In transform domain methods, first the cover image is transformed into a different domain using, for example, a frequency transform. Then, the secret message is embedded in the conversion coefficients. In this paper, a new steganography method based on the transform domain is proposed to conceal text in an HSV color image. After converting the image to HSV, it is divided into blocks and the mixed column transfer is applied on each block. The secret message is embedded in the transferred columns. Simulation results and comparisons show the high capacity and increased security of the proposed method.Keywords: Steganography, Mixed Column Transform, Colored HSV Image
-
گیاه سیب زمینی محصول فصل خنک است و در مناطقی که تابستان گرم و طولانی دارند به خوبی رشد نمی کند، در نتیجه پوست نازک تری را تشکیل می دهد که به راحتی از گوشت جدا می شود. از مواد شیمیایی که در سال های اخیر، اثرات آن ها بر روی گیاهان پیازی و غده ای کار شده است می توان سالیسیلات ها را نام برد. بنابراین پژوهشی در سال 1391 روی گیاه سیب زمینی رقم سانته صورت گرفت تا تاثیر ترکیب های اسیدسالیسیلیک روی برخی از خصوصیات کیفی گیاه مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با پنج تیمار در چهار تکرار در مزرعه سیب زمینی، واقع در روستای ولیک آباد شهرستان گرگان انجام شد. محلول پاشی در پنج سطح (صفر، 20، 100، 500 و 1000پی پی ام) روی گیاهان مورد نظر در پنج مرحله و به فاصله دو هفته از یکدیگر صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که برخی از خصوصیات مورفولوژیکی گیاه از جمله ارتفاع بوته تا اولین گل، تعداد غده در هر بوته، وزن کل غده های یک بوته و برخی از خصوصیات کیفی از جمله میزان کلروفیل برگ، میزان ضخامت پوست غده، میزان سفتی غده، نشاسته غده و میزان کاهش وزن یک کیلو غده در طول انبارداری، به طور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای اعمال شده قرار گرفتند. به طوری که بیش ترین ارتفاع بوته، کلروفیل برگ، ضخامت پوست غده، سفتی غده، نشاسته غده و پایداری وزن غده ها در طی انبارداری، مربوط به غلظت 500پی پی ام و هم چنین بیش ترین تعداد غده در بوته و وزن کل غده های بوته، مربوط به تیمار اسید سالیسیلیک با غلظت 1000پی پی ام مشاهده شد.کلید واژگان: اسید سالیسیلیک, سیب زمینی, محلول پاشی, خصوصیات کیفیPotato plant is crop of cool season and in areas where summers are hot and long, well does not grow, As a result of the tender skin that separates easily from the flesh. Chemicals in recent years, their effects on plants, bulbs and tubers, it is a salicylate will be named. So research on plants in 1391 sante potatoes took effect on some quality characteristics of plant combinations salicylic acid be examined. This research in a randomized complete block design with five treatment and four replication in Valik Abad potato farm in Gorgan city. Foliar application of salicylic acid have been used in five level (0, 20, 100, 500, 1000ppm) on experimental plant in five stage every twice a weeks. Results of variance analysis showed that some morphology characters such as shrub height, tuber number in every shrub, all tubers weights in shrub and some quality characters such as leaf chlorophyll value, tuber skin thickness value, tuber firmness value, tuber starch value, A kilogram of weight loss during storage of tubers have been effected by treatments. Maximum level of shrub height, leaf chlorophyll, tuber skin thickness, tuber firmness, tuber starch and tuber weight stability during storage were relative to 500ppm concentration. Maximum tuber number in every shrub and all tubers weights in shrubs were relative to 1000ppm concentration treatment.Keywords: Salicylic acid, potato, Foliar application, Quality characters
-
تاثیر غلظت های مختلف نیتروژن، فسفر و پتاسیم بر برخی ویژگی های کمی و کیفی توت فرنگی در کشت هیدروپونیکبه منظور بررسی تاثیر غلظت نیتروژن، پتاسیم و فسفر بر عملکرد و شاخص های رشد توت فرنگی رقم سلوا در شرایط کشت هیدروپونیک، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. محیط کشت به کار رفته در این مطالعه مخلوط کوکوپیت و پرلیت به ترتیب به نسبت 70% و 30 درصد بود. تیمارها شامل عناصر پر نیاز نیتروژن در سه سطح 100 ، 130 و 160 میلی گرم در لیتر از منبع نیترات آمونیوم، فسفر در سه سطح 50، 75 و 100 میلی گرم در لیتر از منبع پتاسیم دی هیدروژن فسفات و پتاسیم در سه سطح 190،160 و 220 میلی گرم در لیتر از منبع سولفات پتاسیم بودند. نمونه برداری در پایان دوره میوه دهی انجام شد و وزن تر و خشک اندام هوایی، سطح برگ، وزن میوه، اسید قابل تیتر، مواد جامد محلول، عملکرد و تعداد میوه در بوته ثبت گردید. نتایج آنالیز واریانس نشان داد که سطوح مختلف نیتروژن، فسفر و پتاسیم تاثیر معنی داری بر عملکرد و شاخص های رشد توت فرنگی داشتند. تیمار N160P100K190 بیشترین وزن تر و خشک اندام هوایی و سطح برگ را تولید کرد و تیمارهای N130P100K160 و N100P75K220 بیشترین عملکرد را به ترتیب با میانگین 27/79 و 77/77 گرم در بوته حاصل کردند و اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند. تیمارهای N130P50K220، N130P75K190 و N130P100K160 به ترتیب با میانگین 3/10، 38/9 و 65/7 گرم بیشترین وزن میوه را تولید کردند. میزان اسیدیته قابل تیتر و درصد مواد جامد محلول با افزایش سطوح تیمارهای مورد مطالعه افزایش یافت. به طور کلی تیمار N130P100K160 به دلیل تولید توت فرنگی با صفات کمی و کیفی مطلوب و نیز به دلیل پایین تر بودن سطح عناصر غذایی که منجر به ایجاد شوری کمتری در محیط کشت می شود، مناسب تر از سایر غلظت ها ارزیابی شد.کلید واژگان: محلول غذایی, شاخص های رشد, عملکرد, عناصر پرمصرفTo study the effect of nitrogen, phosphorus, and potassium concentrations on yield and growth index of strawberry cv. Selva in hydroponic conditions, an experiment was carried out as factorial arrangement in completely randomized design with three replications. The culture medium used in this study was a mixture of peat and perlite in a ratio of 70% and 30%, respectively. Treatments included nitrogen at three levels (100, 130 and 160 mg/L) from ammonium nitrate source, phosphorus (50, 75, and 100 mg/L) from potassium dihydrogen phosphate and potassium (160, 190, and 220 mg/L) from potassium sulfate source. Sampling was done at the end of the fruiting period and data were recorded on shoot dry and fresh weight, leaf area, fruit weight, titratable acid, total soluble solids, yield, and number of fruit per plant. ANOVA results showed that the different levels of nitrogen, phosphorus, and potassium had significant effects on yield and growth of strawberry. Treatment N160P100K190 produced the highest fresh and dry weight and leaf area. Treatments N130P100K160 and N100P75K220 produced the highest yield with an average of, respectively, 79.27 and 77.77 grams per plant and were not significantly different. Also, treatments N130P50K220, N130P75K190, and N130P100K160 produced the highest weight of fruits with an average of 10.3, 9.38, and 7.65 g, respectively. Titratable acidity and soluble solids increased with increasing levels of the treatments. Treatment of N130P100K160 was evaluated as more appropriate than the others because this concentration produced strawberry fruits with optimum quality and quantity and lower nutrient application levels, leading to lower salinity in the culture medium.Keywords: Nutrient solution, growth index, yield, Macro-elements
-
Anesthesia is considered to be the best way to ensure animal welfare during handling etc. Clove oil and electronarcosis are among the most popular chemical and physical anesthetics used in fisheries and biology; however there is a little information available on the effect of anesthesia using direct electric current in fish. In the present study, the impacts of clove oil (30 mg.l-1) and electro-anesthesia (constant direct current, 0.5 v.cm-1) (DC) were assessed in common carp, Cyprinus carpio during narcotic stage in two experimental sets. Experiment 1 was conducted to quantitatively compare induction of anesthesia and recovery time. The biochemical and hematological effects of anesthetics were analyzed as experiment 2. The results revealed that induction and recovery times in fish anesthetized with electric current were significantly lower than clove oil treatment. Significant differences were observed in cortisol concentrations, red blood cells and mean corpuscular hemoglobin concentration between anesthetic methods. Our results suggest that constant direct current electronarcosis was more quickly than clove oil and associated with lower side effects in common carp.Keywords: Clove oil, Electro, anesthesia, Cyprinus carpio, Hematology, Plasma biochemistry
-
زمینه و هدفسرطان پستان یکی از علل اصلی مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان سراسر جهان است. عامل رشد اندوتلیال رگی (vascular endothelial growth factor: VEGF) یکی از مهم ترین عوامل پروآنژیوژنیک است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط پلی مورفیسم +405C/G ژن عامل رشد اندوتلیال رگی و خطر ابتلا به سرطان پستان در جمعیتی از زنان استان گیلان انجام شد.روش بررسیاین مطالعه مورد – شاهدی روی 50 نمونه از زنان با ابتلا به سرطان پستان و 50 نمونه از زنان بدون ابتلا به سرطان پستان انجام شد. DNA ژنومی از سلول های خونی محیطی استخراج گردید. برای تعیین ژنوتیپ پلی مورفیسم +405C/G ژن VEGF از روش PCR-RFLP استفاده شد.یافته هافراوانی ژنوتیپی GG ،CG و CC پلی مورفیسم +405C/G ژن VEGF در نمونه های گروه مورد به ترتیب 22 درصد، 46 درصد و 32 درصد و در نمونه های گروه شاهد به ترتیب 42 درصد، 48 درصد و 10 درصد تعیین شد (P<0.05). الل +405C به عنوان یک عامل افزایش خطر در سرطان پستان ارزیابی گردید (P<0.05).نتیجه گیریبه نظر می رسد پلی مورفیسم +405C/G ژن VEGF در بیماران مبتلا به سرطان پستان مورد مطالعه نقش دارد.کلید واژگان: سرطان پستان, پلی مورفیسم +405C, G, ژن VEGFBackground And ObjectiveBreast cancer is a cancer in women with high prevalancy worldwide. Vascular endothelial growth factor (VEGF) is one of the most important Pro-angiogenic factors. 䋼 is one of the common VEGF polymorphism which may have an impact on the level of gene expression and over loading of gene products. This study was done to evaluate the association between VEGF 䋼 gene polymorphism and breast cancer risk in north of Iran.MethodsThis case-control study was carried out on 50 patients with breast cancer and 50 normal aged-matched controls in north of Iran. Genomic DNA was extracted from peripheral blood cells. To determine the genotype of C/G VEGF gene polymorphism, PCR-RFLP method was used.ResultsThe prevalence of genotypic frequencies of GG, GC and CC in controls were 42%, 48% and 10%, respectively and in patients were 22%, 46% and 32%, respectively (PConclusionIt seems C/G VEGF gene polymorphism may be associated with the breast cancer in northern Iran.Keywords: Breast cancer, Polymorphism VEGF, +405C, G gene, Iran
-
نشریه تحقیقات دامپزشکی و فرآورده های بیولوژیک، سال بیست و نهم شماره 4 (پیاپی 113، زمستان 1395)، صص 82 -91دراین بررسی تعداد 30 ماهی در سال 1393 از 4 گونه ماهی رودخانه شاپور شامل برگ بیدی، لوتک، گل چراغ و دشت ارژنی صید و پس از انتقال به آزمایشگاه انگل شناسی دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد واحد کازرون از لحاظ انگل های داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفتند. در مجموع 12 گونه انگل شامل 5 گونه منوژن(Dactylogyrus carassobarbi Dactylogyrus holciki ،Dactylogyrus alatus ،Dactylogyrus pulcher ،Dactylogyrus sp.i و Gyrodactylus sp.i)، یک گونه دیژن (Allocreadium sp.i)، دو گونه نماتود (Rhabdochona sp.i وCucullanus sp.i) یک گونه سخت پوست (Lamprolegna sp.i)،یک گونه تک یاخته (I(Ichthyophthrius multifillis، یک گونه میکسوزوآ (Myxobolus sp.i) جداسازی و شناسایی گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین درصد آلودگی انگلی مربوط به داکتیلوژیروس و کمترین آن مربوط به لامپروگلنا و کوکولانوس بود. همچنین ماهی برگ بیدی و دشت ارژنی به ترتیب بیشترین و کمترین درصد آلودگی انگلی را به خود اختصاص دادند. بر اساس نتایج حا صل از این مطالعه D. alatus برای اولین بار در ایران از ماهی گل چراغ گزارش گردید.کلید واژگان: تک یاخته, پریاخته, رودخانه شاپور, کازرونIn this study 30 fish were caught from 4 species of river fish Shapour River including Chalcalburnus sellal, Cyprinion macrostomum, Capoeta barroisi persica and Garra ruffa in 2014 and after transferring to the Laboratory of Parasitology, Faculty of Veterinary Medicine, Islamic Azad University of Kazerun Branch were examined in terms of internal and external parasites. A total of 12 species were isolated and identified, including 5 monogenian speices (Dactylogyrus carassobarbi, Dactylogyrus holciki, Dactylogyrus alatus , Dactylogyrus pulcher, Dactylogyrus sp. and Gyrodactylus sp.),1 digenea (Allocreadium sp.), 2 nematod (Rhabdochona sp. and Cucullanus sp.) ,1 arthropoda (Lamprolegna sp.), 1 protozoa (Ichthyophthrius multifillis) and 1 myxozoa (Myxobolus sp.). The results showed that the highest percentage of parasitic infestation was Dactylogyrus and the lowest was Lamprolegna and Cucullanus. Also Chalcalburnus sellal and Capoeta barroisi persica allocated the highest and the lowest percentage of parasitic infection, respectively. Based on the results of this study D. alatus were reported for the first time in Iran.Keywords: Protozoa, Metazoan, Shapour River, Kazerun
-
هدف از این آزمایش بررسی اثر تغذیه گیاه گل میمونی سازوئی (تشنه داری) بر خصوصیات تخمیر، تولید گاز و هضم پذیری الیاف و پروتئین در گوسفند لری- بختیاری بود. در این آزمایش 12 راس بره ( میانگین وزن Kg 1 ± 5/30) به سه گروه (تیمار) و هر گروه به چهار زیر گروه (تکرار) تقسیم شدند و با جیره حاوی 6، 3 و صفر (شاهد) گرم گل میمونی سازوئی در کیلوگرم ماده خشک برای یک ماه تغذیه شدند. در پایان آزمایش، مایع شکمبه از 3 تکرار گرفته شده و فراسنجه های تولید گاز (بعد از 96 ساعت) و قابلیت هضم آزمایشگاهی کاه گندم و کنجاله سویا (4 تکرار از هر کدام) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد پتانسیل تولید گاز شاهد برای کنجاله سویا ( mL19/61) و کاه ( mL48/50) بیشتر از تیمارهای گل میمونی بود (05/0>P)، اما خصوصیات تخمیری کنجاله سویا تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت (05/0
P). قابلیت هضم ماده خشک کاه در هیچ کدام از تیمارها معنی دار نشد (05/0
کلید واژگان: تخمیر, تولید گاز, قابلیت هضم, گل میمونی سازوئی, گوسفند لری, بختیاریThe aim of this experiment was to evaluate the effect of feeding Scrophularia striata on fermentation characteristics, gas production and fiber and protein digestibility of Lori- Bakhtiari sheep. In this experiment, 12 lambs with average weight 30±1.5 kg divided to 3 groups (treatments) and 4 subgroups (replicate) and were fed with diets containing 6, 3 and 0.0 (control) g Scrophularia striata /kg DM for one month. In the end of experiment, rumen fluid collected from 3 replicates and parameters of fermentation and gas production (after 96 h) and in vitro digestibility of wheat straw and soybean meal were measured (4 replicates per each). The results showed gas production potential of soybean meal (61.19 mL) and straw (50.48 mL) in controltreatment was more than Scrophularia striata treatments (P0.05). Most of PF and efficiency of microbial biomass of wheat straw was for 3 g/kg DM Scrophularia striata (15.03 mg/ml and 86 %, respectively) and most of organic matter digestibility was for 6 g Scrophularia striata (253.85 mg). Dry matter digestibility of soybean meal (83.57 %) was the greatest in treatment containing 3 g/kg DM (P0.05). According to the result, the using of3 g/kg DM Scrophularia striata in Lori-Bakhtiarisheep diet had positive impact on microbial fermentation and digestibility.Keywords: Fermentation, Gas production, Digestibility, Scrophularia striata, Lori, Bakhtiari sheepاین مقاله به پیش بینی عمر در بارگذاری خستگی پرچرخه با استفاده از مدل آسیب شابوش-لمتر می پردازد. مدل آسیب شابوش-لمتر اثر تنش میانگین و هم چنین اثر تنش های فشاری را- که باعث بسته شدن ترک می شود- در نظر می گیرد. در این مقاله، یک الگوریتم عددی به روش ضمنی برای انتگرال گیری این مدل ارایه و برای کاهش زمان حل از روش پرش در چرخه ها استفاده شده است. برای راستی آزمایی الگوریتم پیشنهادی، یک نمونه شیاردار Vشکل تحت بارگذاری خستگی با نسبت تنش های متفاوت انتخاب شده و عمر آن با نتایج تجربی مقایسه می شود. در ادامه یک قطعه صنعت هوایی، اسپیندل روتور اصلی پره های یک بالگرد، که تحت بارگذاری خستگی متغیر قرار دارد مورد تحلیل قرار می گیرد.کلید واژگان: مکانیک آسیب پیوسته, خستگی پرچرخه, تخمین عمر, روش پرش در چرخه هاThis article predicts lifetime of high cycle fatigue loading using Chaboche-Lemaitre damage model. The ChabocheLemaitre damage model takes into account mean stress effect as well as compressive stresses effect, making crack to close. In the this paper, a numerical algorithm is offered to integrate this model implicitly and the obtained algorithm is implemented as a user material subroutine of the ABAQUS finite element software. To reduce computation time, Jump-in-Cycles procedure is used based on fatigue loading simulation. To verify the proposed algorithm, a V-notched specimen is chosen under a fatigue loading with different stress ratios, and its lifetime is compared with experiments. Next, an aviation industry part, main rotor spindle of an aircraft blades, subjected to a variable fatigue loading is analysed.Keywords: Continuum damage mechanics, high cycle fatigue, lifetime estimation, jump, in, cycles procedureIn this research using the DAP method, the higher modes effects under the far and near -fault earthquakes are investigated. For this purpose 5 intermediate (ductility) steel moment resisting frames with 4, 7, 10, 15, and 20 stories have been investigated. The results show that in all the structures being investigated, the higher modes effects under the far fault earthquakes are greater with respect to the near- fault earthquakes. Also, by increase in the structure's height, the effects of higher modes increase. The base shear resulting from the near- fault earthquakes, considering the higher modes effects, has the negligible difference with the base shear resulting from the first mode of the structures.Keywords: Higher mode effect, pushover methods, near, fault earthquakes, forward directivity effect, dap methodضریب رفتار یکی از پارامترهای طراحی لرزه ای است که عملکرد غیرخطی سازه ها را حین زلزله های شدید لحاظ می کند. در اکثر آیین نامه های طراحی لرزه ای از ضریب رفتار برای لحاظ نمودن عملکرد غیرخطی سازه ها در تحلیل های خطی استفاده می شود. هدف از این پژوهش محاسبه پارامترهای لرزه ای سازه تحت زلزله های دور و نزدیک گسل (دوران داده شده در راستای موازی و عمود بر گسل) با استفاده از روش ارائه شده در FEMAP695 و مقایسه نتایج حاصل با مقادیر آیین نامه ای است. به همین منظور از 5 قاب خمشی فولادی با تعداد طبقات 4، 7، 10، 15 و 20 و شکل پذیری متوسط استفاده شده است. به منظور استخراج منحنی ظرفیت سازه ها از روش تحلیل استاتیکی غیرخطی تطبیقی ( Displacement-based Adaptive Pushover Analysis، DAP) استفاده شده است. همه ی تحلیل های غیرخطی با استفاده از نرم افزار OpenSees انجام شده است. نتایج حاصل نشان می دهد ضریب رفتار تحت زلزله های مورد بررسی با افزایش ارتفاع سازه کاهش می یابد. میانگین اختلاف ضریب رفتار حاصل از زلزله های دور و نزدیک گسل مقدار 5/6 درصد و به دلیل بیشتر بودن ضریب رفتار حاصل از زلزله های دور از گسل است. همچنین ضریب رفتار حاصل از زلزله های نزدیک راستای موازی با گسل (Strike Parallel، SP) از زلزله های راستای عمود بر گسل (Strike Normal، SN) بیشتر است به نحوی که میانگین این اختلاف در سازه های مختلف در حدود 4 درصد است.کلید واژگان: ضریب رفتار, ضریب اصلاح تغییر مکان, تحلیل استاتیکی غیرخطی تطبیقی, FEMAP695, ضریب اضافه مقاومتBehavior factor (R) is one of the seismic design parameters that considers nonlinear performance of structures during an earthquake. In most of the seismic design codes, behavior factor has been used for considering nonlinear performance of structures in linear analyses. The purpose of this study is an evaluation of seismic parameters of structures under far-field and near-field ground motions (rotated to fault strike‑normal and fault strike‑parallel) based on the method presented in FEMA P‑695 and comparing the results with those in the code. Thus, five intermediate steel moment resisting frames with 4, 7, 10, 15, and 20 stories were considered. The capacity curve of each model were obtained by Displacement- based Adaptive Pushover Analysis. All of the nonlinear analyses were conducted by OpenSees. The results state that the behavior factor due to the ground motions used in this study decreases as the structures height increases. Average of difference of behavior factor in far-field ground motions and average of behavior factor in near-field ground motions is 6.5 percent and the reason is that the behavior factor in far-field ground motions is greater. Also, the behavior factor in fault strike-parallel near-field ground motions (SP) is greater than fault strike-normal near-field (SN) and the average of this difference for different structures is almost 4 percent.Keywords: Behavior factor (R factor), Displacement modifier factor, Displacement, based adaptive pushover analysis, FEMA P, 695, Overstrength factorهدفدر مطالعه حاضر، ارتباط پلی مورفیسم TNFR1 36A/G با ناباروری ایدیوپاتیک مردان در جمعیت گیلان بررسی شد.مواد و روش هااین مطالعه شامل 106 مرد نابارور ایدیوپاتیک و 114 مرد بارور به عنوان گروه کنترل می باشد. نمونه خون تهیه و DNA ژنومی استخراج شد. سپس ژنوتیپ ها و فراوانی آللی با استفاده از روش PCR-RFLP ارزیابی و آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار MedCalc انجام شد.نتایجفراوانی ژنوتیپ های AA، AG، GG بیماران به ترتیب برابر 9/50، 5/7 و 5/41 درصد و نمونه های کنترل به ترتیب برابر 1/21، 3/33 و 6/45 درصد بود. فراوانی نسبی آلل A و G بیماران به ترتیب برابر 45/0 و 55/0 بود و نمونه های کنترل به ترتیب برابر 62/0 و 38/0 بود. نتایج نشان داد در فراوانی ژنوتیپی(P=0.002) و آللی (P=0.0004) گروه های نابارور و کنترل ارتباط معنی دار دیده می شود.نتیجه گیریدر نتیجه، به نظر می رسد در استان گیلان افراد با آلل G و ژنوتیپ GG بیشتر در معرض خطر ابتلا به ناباروری ایدیوپاتیک می باشند. مطالعات دیگری با تعداد بیشتری از بیماران جهت نشان دادن نقش پلی مورفیسم ژن TNFR1 در ناباروری مردان مورد نیاز است.کلید واژگان: پلی مورفیسم, ناباروری مردان, اسپرماتوژنز, سیتوکین, فاکتور نکروز دهنده ی تومور αAim: Infertility is the failure of a couple to engender after endeavoring at least one year of unprotected intercourse. male factor infertility accounts for approximately 50 percent of causes. Tumor necrosis factor-α (TNFα) is a multifunctional cytokine. TNF-α plays important role in the regulation of cellular processes related to spermatogenesis. There are two variants of the cell receptors that interacts with TNF-α. In the present study, the association of TNFR1 36A/G polymorphisms with idiopathic male infertility in the Guilan population was studied.Materials And MethodsThis study consists of 106 infertile men and 114 fertile men as control group. Blood samples were taken and genomic DNA was extracted. Then genotypes and allele frequencies were assessed by PCR-RFLP method and the statistical analysis was performed by MedCalc software.ResultsThe frequencies of AA, AG, GG genotypes in patients were 41.5%, 7.5% and 50.9%, respectively and in controls were 45.6%, 33.3%, and 21.1%, respectively. The frequencies of A and G in patients were 0.45 and 0.55, respectively and in controls were 0.62 and 0.38, respectively. The results showed that there is a significant association between genotype frequency (p= 0.002) and allele frequency (p= 0.0004) in infertile and control groups.ConclusionIn conclusion, the subjects with G allele and GG genotype appears to be at greater risk of developing idiopathic infertility in Guilan province. Further studies with larger numbers of patients are required to elucidate the potential role of TNFR1 polymorphism in male infertility.Keywords: Polymorphism, Male infertility, Spermatogenesis, Tumor necrosis factor, α receptorمقدمهرشد و شکل گیری شخصیت، تحت تاثیر عوامل متعدد ژنتیکی و محیطی است. نحوه رفتار، ریشه در شخصیت دارد بنابراین تعامل والد- فرزند تحت تاثیر شخصیت طرفین قرار می گیرد. مطالعه حاضر با هدف پیش بینی ویژگی های شخصیت فرزندان بر اساس سبک های فرزندپروری و ارتباط آن با پنج عامل بزرگ شخصیت والدین انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی، 296 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در سال 1393 به شیوه تصادفی انتخاب و وارد مطالعه شدند. پرسشنامه ها به شکل فایل های الکترونیکی به ایمیل منتخبین ارسال گردید. دانشجویان و والدین آنها، پرسشنامه شخصیت نئو و والدین پرسشنامه فرزندپروری بامریند را نیز تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از
آزمون های آماری تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون، مورد بررسی قرار گرفت.یافته هابعد شخصیتی تجربه گرایی پدران با بعد شخصیتی توافق پذیری فرزندان ارتباط معنی دار و معکوس (001/0>p) و با برون گرایی فرزندان ارتباط معنی داری (045/0=p) داشت. در میان ابعاد شخصیتی مادران، برون گرایی مادر با برون گرایی فرزند (001/0>p)، تجربه گرایی مادر با تجربه گرایی فرزند (002/0=p)، توافق پذیری مادر با برون گرایی فرزند (006/0=p) و
وظیفه شناسی مادر با برون گرایی (001/0>p) و توافق پذیری (008/0=p) فرزند ارتباط معنی داری داشت. بعد شخصیتی برون گرایی فرزندان بر اساس سبک فرزندپروری منطقی مادر و بعد شخصیتی وظیفه شناسی فرزندان بر اساس سبک های فرزندپروری منطقی و مستبد والدین قابل پیش بینی بود.نتیجه گیریبه نظر می رسد یکی از عوامل مرتبط با شخصیت فرزندان، الگوهای شخصیت والدین باشد. نتایج چنین مطالعاتی روان شناسان را در امر آموزش و والدین را در امر رفتار صحیح جهت تربیت بهتر فرزندان برای شکل گیری شخصیت بهینه در آنها کمک شایانی خواهد نمود.کلید واژگان: شخصیت, سبک فرزندپروری, والدین, فرزندانIntroductionDevelopment and formation of personality is affected by several genetics and environmental factors. Personality is the base of behaviors and parent-child relations have an influence on childs personality. This study aimed to investigate the relationship between the parent's personality characters with child personality characters given the role of parenting styles.Materials And Method296 students of Rafsanjan University of Medical Sciences selected by Stratified random sampling method were enrolled in this study. Questionnaires were sent in the form of electronic files to emails of participants. Students and their parents completed the NEO Personality Inventory. In addition, Parents responded to Bamrind parenting questionnaire, Then the completed electronic files were sent back to the sender (the researcher). Finally, the data were analyzed by T-test, Pearson correlation and regression.ResultThe relation of Openness to experience of fathers with Agreeableness of Childs had a reverse significance (pConclusionSome personality traits of parents correlated with personality traits of children. The relationship of freer and healthier personality traits of parents with personality of children was more than disorders traits such as neuroticism. The relationship of children personality traits with mothers personality traits was more. The democratic and authoritarian parenting style of Parents also is able to predict some personality traits of Childs. The results of such studies should help Psychologists for better training and parents for better education of children to optimize the formation of personality traits.Keywords: Personality, Parenting Style, Parents, Childrenسابقه و هدفافت فشارخون بعد از بی حسی نخاعی عارضه شایع و بالقوه خطرناکی است که پیشگیری و درمان صحیح و سریعی را نیازمند است .در مطالعات اخیر نتایج ضد و نقیضی در خصوص ارجحیت فنیل افرین یا افدرین در پیشگیری یا درمان افت فشار خون بعد از بی حسی نخاعی وجود دارد. هدف از این مطالعه، مقایسه فنیل افرین و افدرین در درمان افت فشار خون متعاقب بیحسی نخاعی در اعمال جراحی ارتوپدی اندام تحتانی می باشد.مواد و روش هااین مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور، بر روی 110 بیمار با دامنه سنی 65-40 سال کلاس ASAI-II کاندیدای عمل جراحی ارتوپدی اندام تحتانی که تحت بیحسی نخاعی با 3سی سی بوپیواکایین 0/5% قرار گرفته بودند، انجام شد. بیماران بطور تصادفی به دو گروه 55 نفری تقسیم شدند. بعد از مشاهده افت فشارخون به میزان بیشتر از 20% و یا فشار خون کمتر از 90/60 mm/Hg در این بیماران به گروه اول50 میکروگرم داروی فنیل افرین و به گروه دوم 5 میلی گرم داروی افدرین تزریق وریدی شد. اطلاعات مربوط به وضعیت همودینامیک بیمار، جمع آوری و مقایسه شد.یافته هاگرچه در درمان افت فشار خون سیستولیک و دیاستولیک به دنبال بیحسی نخاعی داروی فنیل افرین تاثیر بیشتری ازداروی افدرین داشت (فشار خون سیستولیک 10/6±119 در مقابل 10/34±112/35، فشار خون دیاستولیک: 6/67±73/42 در مقابل 6/15±70/05) ولی این نکته حایز اهمیت است که بجز در زمانهای 2 و4 دقیقه بعد از تجویز وازوپرسور از نظر آماری اختلاف معنی داری بین دوگروه وجود نداشت. در مورد تغییرات ضربان قلب در این بیماران در هر دو گروه همزمان با افت فشار خون ضربان قلب افزایش داشت.نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که تجویز فنیل افرین در درمان افت فشارخون متعاقب بیحسی نخاعی در اعمال جراحی ارتوپدی اندام تحتانی مناسبتر از داروی افدرین می باشد.کلید واژگان: فنیل افرین, افدرین, بیحسی نخاعی, هیپوتانسیون, بوپیواکایینBackground And ObjectiveHypotension after spinal anesthesia is a common and potentially dangerous complication, prompt and accurate prevention and treatment of which are of paramount importance. In the recent studies there have been conflicting results regarding the efficacy of phenylephrine and ephedrine in the prevention and treatment of hypotension after spinal anesthesia. Thus, in this study, we purport to compare the effects of phenylephrine and ephedrine in the treatment of hypotension after spinal anesthesia for lower limb orthopedic surgery.MethodsThis double-blind clinical trial was conducted on 110 ASAI-II patients aged 40-65 years, who were candidates for orthopedic surgery of lower limbs under spinal anesthesia with 3 mL of bupivacaine 0.5%. The subjects were randomly divided into two groups of 55. After observing 20% fall in blood pressure or blood pressure less than 90/60 mm/Hg, the first group received 50 µg of phenylephrine and the second group was administered 5 mg of intravenous ephedrine. Information concerning the hemodynamic status of the patients was collected and compared..
FINDINGS: Phenylephrine was more effective in the treatment of systolic and diastolic hypotension following spinal anesthesia compared to ephedrine (systolic blood pressure: 119±10.6 vs. 112.35±10.34 nc and diastolic blood pressure: 73.42 ± 6.67 vs. 70.05± 6.15 nc). However, it should be noted that except for 2 and 4 minutes after administration of vasopressor, there was no statistically significant difference between the two groups. In both groups, heart rate elevated simultaneously with decrease in blood pressure.ConclusionThe results revealed that phenylephrine was more effective in the treatment of hypotension following spinal anesthesia compared to ephedrine in lower limb orthopedic surgery.Keywords: Phenylephrine, Ephedrine, Spinal anesthesia, Hypotension, Bupivacaineنمایش عناوین بیشتر...
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.