masoud karimloo
-
Background
COVID-19 is an infectious disease caused by severe acute respiratory syndrome coronavirus 2 (SARS-CoV-2). Older age, male gender, chronic respiratory diseases, cardiovascular diseases, diabetes mellitus, high blood pressure, chronic kidney and liver disease, Immunocompromised conditions, malignancies, excessive obesity, disabilities, and pregnancy are risk factors for severe illness or death in COVID-19 patients.
ObjectivesThis study aimed to evaluate the results of medical care and factors affecting the recovery and death of patients hospitalized in three hospitals affiliated with the Islamic Azad University of Tehran/Iran.
MethodsThis is a retrospective study, and the information is obtained from the files in the medical records unit of the hospitals. The study was conducted on 1255 covid-19 patients hospitalized in 3 hospitals affiliated with the Islamic Azad University of Tehran Medical Sciences. In the retrospective study, information was obtained from the files in the medical records unit of the hospitals using the researcher's checklist. The checklist included demographic findings and variables related to the severity of the disease, immune status, underlying systemic diseases, cardiovascular and respiratory diseases, and variables related to the consequences of the disease. The data was analyzed using SPSS. Qualitative variables were analyzed using frequency and percentage. The chi-square test was used to examine the relationship between variables, and logistic regression was employed to assess this relationship.
ResultsIn this study, the following items were significantly more prevalent in those who recovered: Compliance with home quarantine, dry cough, positive CRP, and presence of ground glass opacity images in CT scan. Moreover, the following items were more evident in those who died: High blood pressure, cardiovascular diseases, headache, myalgia, arthralgia, weakness, fatigue, insomnia, hoarseness, purulent sputum, lobar pneumonia, low Glasgow Coma Scale (GCS), seizures, anemia, high erythrocyte sedimentation rate (ESR), increased prothrombin time (PT), decreased serum albumin, and the presence of crazy-paving on CT scan. In all of the above items, P-values were ≤ 0.05.
ConclusionsIt is suggested that patients hospitalized with symptoms, signs, and conditions commonly seen in cases of dying patients should receive more frequent monitoring and care.
Keywords: COVID-19- Risk Factors, Facilitating Variables, Underlying Diseases, Outcomes, Hospital -
مقدمهمراقبان آسایشگاه های سالمندان بخش عمده ای از وظیفه پرستاری و مراقبت از سالمندان را برعهده دارند. هدف این مطالعه تعیین تاثیر داستان گویی بر دانش و نگرش مراقبان آسایشگاه های سالمندان درباره مفهوم سالمندی و مراقبت از سالمندان بود.روش کاراین پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است که بر روی 47 مراقب رسمی شاغل در آسایشگاه های سالمندان شهر شیراز انجام گرفت. « آزمون حقایق دوران سالمندی» (Facts on Aging Quiz) و «مقیاس نگرش نسبت به سالمندان کوگان» (Cogan’s Attitudes Toward Older People Scale) توسط مشارکت کنندگان تکمیل شد. نسبت روایی محتوا، شاخص روایی محتوای و پایایی به روش آلفای کرونباخ ابزارهای فوق بررسی و تایید شد. مراقبان در طی 5 جلسه داستان هایی را که از تجربه کار با سالمندان به یاد داشتند بر اساس پروتکل آموزشی از پیش تعیین شده با سایر اعضای گروه به اشتراک گذاشتند. داده با نرم افزار اس پی اس اس نسخه 16 تحلیل شد.یافته هامیانگین نمرات «آزمون حقایق دوران سالمندی» در مراحل قبل، بعد و پیگیری به ترتیب87/04، 9/9 و 10/46بود. میانگین نمرات نگرش نسبت به سالمندان در مراحل قبل، و بعد از مداخله و پیگیری به ترتیب 108/23، 111/38و 111/95بود. برگزاری جلسات داستان گویی بر دانش مراقبان و نگرش آن ها در زمینه مفهوم سالمندی و مراقبت از سالمندان تاثیر مثبت معناداری (0/05> P) داشته است.نتیجه گیریاستفاده از روش داستان گویی موجب بهبود دانش و نگرش مراقبان آسایشگاه های شهر شیراز نسبت به مفهوم سالمندی و مراقبت از سالمندان شد. پیشنهاد می شود برنامه هایی به منظور انتقال دانش به شیوه داستان گویی تدوین و به آسایشگاه ها معرفی شود.کلید واژگان: داستان گویی, نگرش, انتقال دانش, سالمند, مراقب رسمی, آسایشگاه سالمندانIntroductionMost care needs of aged people, residing in nursing homes, are provided by formal caregivers. The aim of this study was to determine the effects of storytelling on the knowledge of formal caregivers about aging and their attitudes towards aged people and caring for them at the nursing homes in the city of Shiraz.MethodsThis was a semi-experimental study with pretest and post-test and follow-up design, which was implemented in the nursing homes of Shiraz City. The sample size included 47 formal caregivers. Both the Facts on Aging Quiz and the Cogans Attitudes towards Older People Scale instruments were used in this study. Content validity ratio, content validity index and reliability of the instruments were confirmed. Five storytelling sessions were held for each group. During each session, according to the predetermined training program, one story or a myth with respect to the work experience with aged people was presented. This persuaded the care givers to share their related experiences, knowledge and memories with other participants. Data were analyzed using SPSS 16.ResultsThe mean scores of attitude toward elderly were 108.23, 111.38 and 111.95 at pre-test, post-test and follow-up stages, respectively. The mean scores of knowledge of the facts of aging were 9.04, 9.87 and 10.46 at pre-test, post-test and follow-up, respectively. Storytelling increased knowledge and more positive attitude of caregivers toward aging (PConclusionsUsing storytelling improved care-givers formal knowledge and attitudes towards their aged and care. Designing training programs based on the method of storytelling and executing them in nursing homes is recommended.Keywords: Storytelling, Attitude, Knowledge Transfer, Aged, Formal Caregiver, Nursing Home
-
هدفاین مقاله جهت ارزیابی و انتخاب مناسب ترین روش درمان بیماری های قلبی از بین پنج روش، درمان دارویی (داروهای ضد لختگی خون)، بای پس (جراحی قلب باز)، آنژیوپلاستی (گذاشتن بالن)، ICD وPace Maker (گذاشتن باطری قلب) انجام شده است. این روش ها از نظر طول دورهٔ درمان، شدت علائم، هزینه، نیاز به استراحت و غیبت از کار، تمایل بیماران و امکانات و تجهیزات لازم جهت انجام شان با یکدیگر متفاوت هستند. این مقاله قصد دارد، با تکنیک تصمیم گیری چند معیارهٔ تاپسیس بهبودیافته، روش های درمانی را با توجه به معیارهای ذکر شده ارزیابی کرده و مناسب ترین روش را مشخص نماید.روش بررسیسی فرد خبره، پنج روش درمان را از نظر شش معیار ذکر شده در نظر گرفته و برای ارزیابی هر روش نسبت به هر معیار، از مقیاس 1 تا 9 (مقیاس دو قطبی) استفاده کردند. پس از تشکیل ماتریس تصمیم گیری، در یک فرآیند شش مرحله ای از تکنیک تاپسیس بهبودیافته، پنج روش درمان را اولویت بندی کرده و مناسب ترین روش مشخص شد.یافته هاروش درمان دارویی (داروهای ضد لختگی خون) با ضریب نزدیکی 0٫659797 در مقایسه با سایر روش ها در اولویت اول قرار داشته و می توان آن را به عنوان اولین روش جهت درمان بیماری های قلبی به بیماران پیشنهاد نمود. بقیهٔ روش ها به ترتیب اولویت، روش آنژیوپلاستی (گذاشتن بالن) با ضریب نزدیکی 0٫654508، ICD با ضریب نزدیکی 0٫650213، Pace Maker (گذاشتن باطری قلب) با ضریب نزدیکی 0٫52096 و روش بای پس (جراحی قلب باز) با ضریب نزدیکی 0٫293259 هستند.نتیجه گیریمطابق یافته های این تحقیق روش درمان دارویی (داروهای ضد لختگی خون) به علت این که همزمان به معیارهای مثبت نزدیک بوده و از معیارهای منفی دور است، به عنوان مناسب ترین روش مشخص شده است. (0٫659797= Ci)کلید واژگان: قلب, درمان بیماری های قلبی, تاپسیس, تاپسیس بهبودیافتهObjectiveThis paper aims to evaluate and select the optima method for treatment of heart diseases among the five methods including chemotherapy (anti-clotting medications)، bypass (open heart surgery)، angioplasty (inserting balloon)، and inserting heart battery. These methods are different in terms of a number of criteria including treatment duration، pace maker، ICD، severity of symptoms، cost، need for rest and absence from work، patients proclivity and required facilities for their implementation. This paper aims to evaluate and choose the best method of treatment among these five methods depending on the above mentioned criteria by using TOPSIS multi-criteria decision making technique. Methods & Materials: Thirty experts considered the five treatment methods based on six criteria and used a bipolar scale of 1 to 9 in order to evaluate each method based on each criterion. Then، after forming a decision-making matrix، the five methods were prioritized and the best was chosen through a six-stage process of the improved TOPSIS.ResultsThe method of chemotherapy (anti-clotting medications) ranked as the first priority with proximity coefficient of 0. 659797 and hence could be offered to the patients as the most favorable treatment. Other methods were prioritized as follows: angioplasty with proximity coefficient of 0. 654508، ICD with proximity coefficient of 0. 650213، Pace Maker with proximity coefficient of 0. 52096 and bypass with proximity coefficient of 0. 293259.ConclusionAccording to the study findings، as chemotherapy (anti-clotting medications) is close to positive criteria and far from negative criteria was selected to be the most suitable method of treatment of heart disease.Keywords: Heart, Heart Disease Treatment, TOPSIS, Improved TOPSIS
-
هدفهدف از مطالعه مذکور ترجمه، بررسی روایی صوری و همگرای پرسشنامهٔ سنجش خستگی شغلی سوفی (SOFI) به زبان فارسی است.روش بررسیمطالعهٔ حاضر یک مطالعهٔ روش شناختی است که به ترجمه و بررسی روایی صوری و همگرای پرسشنامهٔ سنجش خستگی شغلی سوفی به زبان فارسی پرداخته است. روند ترجمهٔ پرسشنامه طبق روش IQOLA که شامل مراحل: ترجمه، سنجش کیفیت ترجمه، ترجمهٔ رو به عقب، مقایسهٔ نسخهٔ انگلیسی با نسخهٔ فارسی توسط طراح اصلی پرسشنامه است، انجام شده و نسخهٔ ترجمه شدهٔ پرسشنامه توسط 200 پرستار تکمیل شده است. در این مطالعه به منظور بررسی روایی همگرا از نسخهٔ فارسی پرسشنامهٔ MFIS استفاده شد و جهت بررسی همبستگی آیتم های این دو پرسشنامه از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.یافته هانتایج نشان داد که ترجمهٔ عبارت و جملات پرسشنامه در مجموع آسان بود. کیفیت ترجمهٔ عبارات (شامل وضوح ترجمه، کاربرد زبان مشترک، یکسانی مفهومی و کیفیت کلی ترجمه) و جملات پرسشنامه در مجموع مطلوب بود. اعتبار صوری نسخهٔ فارسی پرسشنامه بررسی شد و منجر به تغییرات زیادی در پرسشنامه نشد. در این بررسی ضریب همبستگی اسپیرمن بین نمرهٔ کلی پرسشنامهٔ سوفی با نسخهٔ فارسی پرسشنامهٔ MFIS، معنادار به دست آمد (0٫71=r و 0٫01>p).نتیجه گیرینسخهٔ فارسی پرسشنامهٔ سوفی از روایی صوری و همگرایی خوبی برخوردار است و جهت بررسی پایایی آمادهٔ انجام مطالعات بعدی است.
کلید واژگان: روایی صوری, روایی همگرا, خستگی شغلی, پرسشنامه? سوفیObjectiveThe aim of the current study was to translate and cross-culturally adapt the Swedish Occupational Fatigue Inventory (SOFI) into Persian and to evaluate its face and convergent validity.Method & Material: A methodological study was performed according to standard IQOLA protocols, including the following steps: translating the SOFI questionnaire, evaluating the quality of the translation, back-translation and comparison of the English version with the Persian version by the original developer. The translated version was completed by 200 nurses. The Persian version of the Modified Fatigue Impact Scale (MFIS) questionnaire was used to evaluate the convergent validity. Spearman’s correlation was used to evaluate the correlation between the items.ResultsOn the whole, the translations of the sentences were easy. The quality of the translation including the ‘clarity of translation, common language use, conceptual equivalence, and overall translation quality’ of the items was good. Face validity of the questionnaire was acceptable and did not lead to multiple changes in the questionnaire. Spearman’s correlation coefficient showed a high correlation between the total SOFI score and total (Persian) MFIS score (r=0.71 and p<0.01).ConclusionThe Persian version of the SOFI has acceptable face and convergent validity and is ready for further evaluation of its reliability.Keywords: Occupational Fatigue, Face Validity, Convergent Validity, Swedish Occupational Fatigue Inventory (SOFI) -
زمینه و هدفاختلالات سایکوتیک در میان اختلالات مختلف روانپزشکی، چه به لحاظ مشکلات فردی و خانوادگی و چه از نظر عواقب اقتصادی- اجتماعی دارای اهمیت ویژه ای هستند. شایع ترین آن ها اسکیزوفرنی و اختلالات خلقی سایکوتیک هستند که اغلب از دوران جوانی آغاز می گردند و معمولا با صرف هزینه های زیاد درمانی و پیش آگهی نه چندان خوب همراه هستند. هدف این مطالعه، بررسی تعیین اثر عوامل خطر بر شدت علائم بیماری سایکوز دوره ی اول مراجعه کننده به بیمارستان روزبه در یک پیگیری دو ساله است.روش کاراین مطالعه، یک مطالعه ی طولی بود که در آن داده های بیماران دچار سایکوز دوره ی اول که در سال های 1387-85 به بیمارستان روزبه مراجعه داشتند مورد بررسی قرار گرفت. اثر متغیرهای نوع درمان، سن، جنس، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، شغل، سابقه ی بیماری در خانواده و تشخیص بالینی اصلی بر شدت علائم بیماری در نرم افزار R نسخه 2.15.0 و با استفاده از مدل انتقالی مورد بررسی قرار گرفت.یافته هامتغیرهای نوع درمان، شغل و تشخیص بالینی اصلی بر پاسخ بیمار معنی دار بوده است.
نتیجه گیریتاکید بر متغیرهای معنی دار بر پاسخ بیماران در طول درمان می تواند در شناخت بهتر وضعیت درمانی این بیماران و ارائه ی برنامه های مداخله ای مناسب تر راه گشا باشد.
کلید واژگان: مدل انتقالی, سایکوز دوره ی اول, شدت علائم بیماریBackgroundPsychotic disorders have special importance within different psychiatry disorders، for both the individual and familial problems as well as economical and social consequences. The most widespread of them is Schizophrenia and Affective Psychotic Disorders، which often start in early ages and usually need expensive treatments while lacking sufficient prognosis. The aim of this study is determining the effects of risk factors on the severity of symptoms of illness in the first-episode psychosis patients who were admitted to Roozbeh Hospital in a 2-year follow up study.MethodsIn this longitudinal study، first-episode psychosis patient’s data who were admitted to Roozbeh Hospital between 2006– 2008، were analyzed. The effect of variables such as type of treatment، age، gender، marital status، educational status، profession، family history of illness and the main diagnosis، on the severity of symptoms of illness was studied using transitional model in “R” software V2. 15. 0.ResultsType of treatment، profession and the main diagnosis has significant effect on patient’s response.ConclusionsUnderscoring the meaningful variables on patient’s response in care duration could be useful for better recognition of the treatment status of these patients’ and could help in presenting more suitable interventional programs.Keywords: Transitional model, First, episode psychosis, Severity of symptoms of illness -
مقدمهتشخیص زودهنگام اختلالات شناختی جهت اعمال به موقع درمانهای جدید اهمیت ویژه ای دارد که این مهم بدون وجود ابزارهای ارزیابی شناختی مناسب ممکن نمی شود. آزمون ترسیم ساعت یک آزمون ساده و ارزان برای ارزیابی شناختی سالمندان است که در مراکز مراقبتی اولیه سالمندان قابل استفاده می باشد. هدف از انجام این تحقیق تعیین پایایی و روایی آزمون ترسیم ساعت در سالمندان تهرانی بود.روش کاردر این مطالعه سالمندان با سواد مراجعه کننده به انجمن آلزایمر ایران (شامل بیماران و سالمندان سالم) در مدت 5ماه، همزمان توسط دو مجری تحت آزمون ترسیم ساعت، با روش امتیازبندی شولمان، و سپس آزمون کوتاه وضعیت شناختی(MMSE) قرار گرفتند. برای 20 نفر یک هفته بعد نیز مجددا آزمون ترسیم ساعت انجام گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل گردید. پایایی بین ارزیابان با محاسبه ICC و پایایی آزمون- بازآزمون با محاسبه ضریب توافق کاپا تعیین گردید. روایی همزمان آزمون ترسیم ساعت با MMSE با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن محاسبه گردید.یافته ها74سالمند با میانگین سنی 72 سال به نسبت مساوی مرد و زن در این طرح شرکت داشتند. مقدارICC برای پایایی بین ارزیابان 964/0 با 001/0 p< بود.. ضریب توافق کاپا بین امتیازات آزمون ترسیم ساعت در آزمون مجدد 554/0 بوده است.(001/0p<). ضریب همبستگی اسپیرمن برای امتیاز آزمون ترسیم ساعت و MMSE، 782/0و در سطح 001/0p< معنی دار بود.بحث و نتیجه گیریآزمون ترسیم ساعت در سالمندان باسواد تهرانی از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است و می تواند به عنوان یکی از ابزارهای معتبر ارزیابی شناختی سالمندان ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: آزمون ترسیم ساعت, پایایی, روایی, MMSEObjectivesEarly diagnosis of cognitive disorders in order to initiate new efficient treatments in time is an important task which cannot be fulfilled without proper cognitive screening tools. The Clock Drawing Test (CDT) is a simple inexpensive cognitive screening tool which can be used in primary care settings delivering health services to older people. The aim of this study was to assess validity and reliability of the CDT in Iranian older population. Method and Materials: In this study the CDT and Mini Mental State Examination (MMSE) were concurrently performed on 74 literate participants aged 60 and over. Participants were recruited from the clients of Iran Alzheimer’s Association (dementia patients and non-demented clients، including other patients or care givers) during a 5 month period. The CDT was performed by two trained raters using Shulman’s six points scoring method. Using SPSS version 20، reliability was assessed measuring kappa statistics as well as ICC. Concurrent validity between CDT and MMSE were statistically analyzed by spearman’s rank correlation coefficient.ResultsMean age of the participants was 72 years in a range of 60 to 90 years with equal numbers 0f male and female participants. Kappa statistics for test retest reliability was 0. 554 (p<0. 001). ICC for inter rater reliability was 0. 964 (p<0. 001). Spearman’s rank correlation coefficient for MMSE and CDT scores was 0. 782، statistically significant at p<0. 001.ConclusionCDT is a valid and reliable test in literate older people that can be used as a cognitive screening tool in Iranian older population.Keywords: Clock Drawing Test, MMSE, validity, reliability -
مقدمه
مطالعات متعدد مشخص کرده علاوه بر رسوب دو پروتئین پپتید بتا آمیلوئید و neurofibrillary tangles که مکانیسم های اصلی در پاتوژنز بیماری آلزایمر محسوب می شوند، مکانیسم های التهابی نیز درپاتوژنز این بیماری نقش اساسی دارند. واسطه های التهابی متنوع چون فعال کننده ها و مهارکننده های کمپلمان، کموکاین ها و سیتوکین ها که توسط میکروگلیاها و آستروسیتها رها می شوند، سبب نقص در عملکرد و مرگ تدریجی نورونها میگردند. یکی از مهمترین این سیتوکین ها، فاکتور تومور نکروز آلفا TNF-α می باشد. این مطالعه به منظور بررسی رابطه بین واریانت های ژن های TNF-α و APOE با بیماری آلزایمر اسپورادیک در جمعیت ایرانی، طراحی و اجرا گردید.
روش کاردر این مطالعه مورد– شاهدی، پلی مورفیسم ژن TNF-α در 163 فرد سالم و 167 فرد مبتلا به آلزایمر نوع اسپورادیک مورد بررسی قرار گرفت. DNA ژنومی با روش Salting Out از لنفوسیت های خون محیطی استخراج شده و ژنوتایپینگ نمونه ها برای پلی مورفیسم C>T در پروموتر ژن TNF-α با استفاده از روش PCR/RFLP و الکتروفورز پلی آکریل آمید انجام شد. نتایج به دست آمده با استفاده از تستهای مجذور کای و رگرسیون لجیستیک با کمک نرم افزار SPSS 11.5 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافته هانتایج به دست آمده نشان دهنده فراوانی بیشتر معنی دار ژنوتیپ TNF-α -850 C/T در جمعیت مورد بیمار نسبت به گروه کنترل بوده است (P=0.038). گرچه تفاوت معنی داری در فراوانی ژنوتیپ هوموزیگوت TNF-α -850 T/T و نیز در فراوانی آللی TNF-α -850 Tمشاهده نگردید (P>0.05). در اثرمتقابل دو پلی مورفیسم ژن های TNF-α و APOE نیز نتیجه معنی داری بدست نیامد (P>0.05).
نتیجه گیریاین مطالعه پلی مورفیسم هتروزیگوت C/T TNF-α -850 را بعنوان ریسک فاکتور برای بیماری آلزایمر اسپورادیک در جمعیت ایرانی نشان می دهد. برای نشان دادن اثر پلی مورفیسم هوموزیگوتT/T TNF-α -850 و آلل T، مطالعات آتی با حجم نمونه بیشتر پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: بیماری آلزایمر, پلی مورفیسم, ژن TNF, α, مطالعه مورد شاهدیObjectiveSeveral studies indicate that amyloid ß (Aß) peptide deposits and neurofibrillary tangles have key roles in pathogenesis and progression of the late-onset Alzhimer’s disease. Likewise it has been shown that inflammatory reactions play a significant role as well. Inflammatory mediators such as complement، chemokines and cytokines activators and inhibitors can release from activated microglia and astrocytes، causing neuronal dysfunction and death. One of the most important cytokines is tumor necrosis factor–α (TNF-α). This study was designed and carried out to determine the association between sporadic Alzheimer’s disease and the human TNF- α and APOE gene variations in Iranian population.
Materials And MethodsIn this case – control study، the role of TNF-α gene polymorphism was determined in 167 sporadic AD patients and 163 healthy controls. Genomic DNA was extracted using standard salting –out method from peripheral lymphocytes and TNF-α -850C/T promoter polymorphism was genotyped using PCR/RFLP technique. Comparing the genotype and allelic frequencies were analyzed using chi-square and logistic regression tests by SPSS 11. 5.
ResultsThe obtained results indicated that the frequency of TNF-α -850 heterozygote genotype (CT) was significantly higher in AD patients comparing healthy controls (p=0. 038). Although no significant difference were observed in TNF-α -850 homozygote genotype (TT) and T allele between the studied groups. No interaction was shown between TNF-α -850 and APOE gene polymorphisms as well.
ConclusionThese data suggests the role of TNF-α -850 TC genotype as a risk factor for AD in Iranian population. Although to show the effects of homozygote genotype (TT) and T allele، a study with a larger sample size maybe indicated.
Keywords: Alzheimer's disease, Polymorphism, TNF, α gene, Case, control study -
ObjectiveNeuromuscular characteristics in Down syndrome result in generalized muscular hypotonia, developmental delays and sensory integration deficits. The aim of this study was to compare the effects of simultaneous sensory stimulations and current occupational therapy approaches on motor functions development of infants with Down syndrome.Materials & MethodsEighteen infants with Down syndrome, aged 6 -18 months, were evaluated in two groups: intervention group (simultaneous sensory stimulation and occupational therapy) and control group (occupational therapy alone). They attended the program 3 times a week for 6 months and each session lasted 45 minutes. Motor functions were assessed before, during, and after intervention in the two groups, using GMFM test.ResultsMean motor function increased in both groups according to the GMFM test (P = 0.000). Comparison of the changes showed that although the mean difference of this variable was higher in the intervention group, the difference was not statistically significant (P = 0.576).Mean motor deficit reduced in both groups during the period of the study,which was statistically significant (P < 0.05). Comparison of the difference in mean motor deficit in the first and last evaluations showed that this difference was more in the intervention group but statistically insignificant (P = 0.617)ConclusionEarly use of simultaneous sensory stimulations can improve the quality of motor skills in Down syndrome infants. It is suggested that it may be used as an early intervention in association with other methods in the rehabilitation of these patients. However, more studies in this regard are warranted.
-
هدفهدف مطالعه حاضر بررسی نقش مهارت زبانی در میزان ناروانی دوزبانه های کرد- فارس دچار لکنت می باشد.روشدر این مطالعه تحلیلی، 31 دانش آموز دو زبانه (کردی-فارسی) دچار لکنت با میانگین سنی 10 سال و نه ماه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مهارت زبانی و شدت ناروانی دو زبان از لحاظ شاخص های پیچیدگی زبان، غنای واژگانی و معیار ناروانی های شبه لکنت به کمک تحلیل گفتار پیوسته به دست آمد و با هم مقایسه شد.یافته هاپیچیدگی زبانی زبان فارسی (شامل میانگین طول گفتار، طول پنج جمله طولانی، تعداد افعال جمله و تعداد بندهای وابسته در جمله) به طور معنادار بیشتر از کردی و غنای واژگانی آن نیز بیشتر از کردی است، اما این تفاوت معنادار نیست. شرکت کنندگان در هر دو زبان لکنت داشتند، اما شدت لکنت آنها در زبان فارسی بیشتر از کردی بود.نتیجه گیریدر این تحقیق، زبان غالب نمونه، فارسی بود که دلیل آن را باید درآموزش مداوم و فشرده آن به دانش آموزان جست وجو کرد. عدم آموزش زبان مادری به این دانش آموزان در مدرسه، یادگیری آنها را ضعیف و شرایط را برای یادگیری دوزبان نابرابر کرده بود. شدت ناروانی زبان غالب (فارسی) بیشتر بود که دلیل این وضعیت را باید در عوامل اجتماعی- روان شناختی مؤثر بر لکنت (مانند نگرش شرکت کنندگان به زبان و فرهنگ فارسی، و انگیزه آنها برای یادگیری آن) دنبال نمود. ارتباط عاطفی مثبت با زبان مادری هم می تواند یکی از دلایل این وضعیت باشد.
کلید واژگان: شدت لکنت, دوزبانگی, مهارت زبانیThe aim of this study was to examine the effect of language proficiency in the severity of dysfluency in Kurdish-Persian bilingual stutterers. In the analytical study, 31 Kurdish-Persian stuttered students with a mean age of 10 years and nine months were selected using convenience sampling. Language proficiency and the severity of dysfluency in the two languages with regard to indexes of language complexity, lexical diversity and Stuttering-like Dysfluencies Scale, were obtained using analysis of spontaneous speech, and were compared together. Language complexity in Persian, (including Mean Length of Utterances, length of five long sentences, number of verbs in the sentence, and number of dependent clauses in the sentence) were higher than in Kurdish significantly. Also, lexical diversity was higher in Persian than in Kurdish, but the difference was not significant. Participants stuttered in both languages, and the severity of dysfluency was higher in Persian than in Kurdish. The dominant language was Persian, due to incessant and compacted training of the language to students. Lack of teaching the mother tongue to these students at school, had weakened their learning, and brought about unequal conditions for learning both languages. The severity of dysfluency was higher in the dominant language (Persian), due to psychosocial factors (such as the participant's viewpoints on Persian culture and language, and their motivation for learning it). Probably due to the provision of courses in Persian, the participant's negative experiences regarding this language were higher and they had a more severe stuttering in this language for the same reason. A positive emotional relationship with the mother tongue could also be one reason for this condition. -
طرح مساله: سلامت اساسی ترین جزء رفاه جامعه به شمار می رود و بیش از مداخلات پزشکی و پرستاری، به عوامل اجتماعی و اقتصادی وابسته است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط سرمایه اجتماعی و سلامت مادران مراجعه کننده به پایگاه بهداشتی عبدل آباد در جنوب تهران می باشد.روشاین پژوهش به صورت مقطعی و با روش نمونه گیری تصادفی با حجم نمونه 80 نفر از پایگاه مذکور انجام شد. در این پژوهش، فرم کوتاه شده پرسش نامه تطبیق یافته سرمایه اجتماعی و پرسش نامه سلامت SF-36 به کار رفته و از ضریب همبستگی جزئی جهت بررسی ارتباط متغیرها استفاده شده است.یافته هایافته های تحقیق نشان می دهد همبستگی مستقیم معنی داری بین سرمایه اجتماعی شناختی با هر دو بعد سلامت، شامل سلامت جسمی (000/0p= و45/0r=) و سلامت روانی (001/0p= و37/0 r=) مشاهده می شود. هم چنین سرمایه اجتماعی ساختاری، تنها با بعد سلامت روانی (027/0p= و 26/0- r=) همبستگی معکوس دارد.نتایجممکن است همه ابعاد سرمایه اجتماعی بر سلامت موثر نباشد، اما کیفیت ارتباط با دیگران (سرمایه اجتماعی شناختی) بر سلامت افراد موثر به نظر می رسد.
کلید واژگان: پایگاه بهداشتی, سرمایه اجتماعی, سرمایه انسانی, سلامت, مادرانObjectivesHealth is the base for socio-economic development and is the most important component of social welfare. Women’s health status, particularly, mothers’ health, is more vulnerable than men, in Iranian society. Evidences, resulted from different researches, indicate that health is related to socioeconomic determinants more than medical and nursing interventions. The term of Social Capital is a new concept in social sciences that during a short time, has been populated in literatures of social determinants of health. Social capital is consisting of the individual's participation in collective life and trust between them, which can enhance their human capital. In this article we looked the health as human capital. This study aims to explore relationships between individual measures of social capital and health, among mothers with children under age of 7 who attend the Abdolabad Health Site in south of Tehran.MethodsA cross- sectional design was used. 80 randomly samples were selected from mothers who attended to mentioned Health Site to attain preventive health services. Using “Shortened Version of Social Capital Assessment Tool” (SASCAT) we measured two basic dimensions of social capital: structural (group membership, social support and citizenship activities) and cognitive social capital (trust, social harmony, sense of belonging, sense of fairness). “SF-36” health questionnaire was used to measure two main components of health - physical and mental health – and also 8 health subscales: physical functioning(PF), role- limitations due to physical health problems(RP), bodily pain(BP), general health(GH), vitality(VT), social functioning(SF), role limitations due to emotional problems(RE) and mental health(MH). Partial Correlation Coefficient was applied to explore association between social capital and health.FindingsThe study found low levels of group membership, social support and citizenship among the mothers. The findings indicate that, the study samples show medium scores of cognitive social capital and poor structural social capital. Mother's physical health was better than their mental health. The sample had the highest (best) mean scores for physical functioning (PF) and they showed the lowest (worst) mean scores for role limitations due to emotional problems (RE). Maternal cognitive social capital had statistically positive significant relationships with their physical health (r=0/45, p= 0/000) and also mental health (r=0/37, p= 0/001), but structural social capital had negative association with mental health(r=- 0/26, p= 0/027).ResultsIn this study, positive relationship between maternal cognitive social capital and their health was notable. We conclude that the quality of human relationships (cognitive social capital) play more effective role than the quantity of them in maternal health....Keywords: Health, Health Site, Human capital, Mothers, Social capital -
هدف
سالمندان اغلب از اختلال خواب رنج می برند و طب فشاری سنتی چینی یکی از تکنیکهای غیر تهاجمی است که از طریق ماساژ نقاط فشاری سبب تعادل انرژی در بدن و ارتقاء راحتی و سلامتی می شود. هدف این مطالعه بررسی تاثیر ماساژ نقاط فشاری بر کیفیت خواب سالمندان دارای اختلال خواب است.
روش بررسیدر این مطالعه نیمه تجربی که به صورت کارآزمایی بالینی یک سوکور انجام گرفت، از پرسشنامه شاخص کیفیت خواب پیتزبرگ (PSQI) جهت غربال و انتخاب نمونه های دچار مشکل خواب استفاده شد. نمونه ها به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به روش تصادفی تعادلی در سه گروه نقاط حقیقی طب فشاری، گروه نقاط غیر حقیقی و گروه کنترل قرار گرفتند. درهرسه گروه تعداد نمونه ها 30 نفر و به نسبت مساوی از هر دو جنس بودند. ماساژ نقاط مورد نظر در گروه نقاط حقیقی طب فشاری و گروه نقاط غیر حقیقی به طور یکسان 15 دقیقه، سه روز در هفته و به مدت چهار هفته و در مورد گروه کنترل تنها ارتباط کلامی صورت گرفت. در پایان مداخله 77 نفر از نمونه ها پرسشنامه را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای تحلیل واریانس، تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر وکروسکال والیس استفاده گردید.
یافته هابر اساس نتایج تحلیل داده ها، بعد از مداخله اختلاف عمده ای در نمرات مقیاس های فرعی کیفیت خواب ذهنی (0/025=P)، مدت زمان خواب واقعی(0/012=P)، کفایت خواب (0/022=P)، اختلالات خواب(0/025=P)، عملکرد روزانه (0/033=P)، خواب نهفته (P<0/001) و میانگین نمره کل شاخص کیفیت خواب پیتز برگ (P<0/001) بین سه گروه نقاط حقیقی طب فشاری، گروه نقاط غیر حقیقی و گروه کنترل وجود داشت. در ادامه آزمون تعقیبی اختلاف عمده ای را از نظر مقیاسهای فرعی و نمره کل شاخص کیفیت خواب پیتزبرگ بین گروه نقاط حقیقی و گروه کنترل نشان داد (0/05>p). درحالی که بین گروه نقاط حقیقی و گروه نقاط غیر حقیقی تنها از نظر خواب نهفته (0/006=P) و نمره کل شاخص کیفیت خواب پیتز برگ (210/0=P) اختلاف معنی دار وجود داشت. داده های حاصل از برگه ثبت روزانه خواب بهبود معنی دار کیفیت خواب و کاهش تعداد بیداری شبانه را طی مداخله نشان داد(0P<0/001).
نتیجه گیریاین مطالعه تاثیر طب فشاری بر بهبود کیفیت خواب سالمندان را مورد تایید قرار داده و طب فشاری سنتی چینی را به عنوان یک روش درمان غیر دارویی برای سالمندان دچار اختلال خواب پیشنهاد می نماید.
کلید واژگان: طب فشاری, سالمندی, اختلالات خواب, ماساژObjectiveElderly people often suffer from disturbed sleep and Traditional Chinese acupressure is a noninvasive technique that employs pressure and massage to acupoints in order to stimulate the balance of life energy that promotes health and comfort. The purpose of present study was to determine the effectiveness of acupoints massage in elders experiencing sleep disturbances.
Materials and MethodsIn this quasi experimental study which was applied as single blind clinical trial, Pittsburgh Sleep Quality index (PSQI) questionnaire was used as a screening tool to select individuals with sleep disturbance by purposeful sampling. Then the individuals were assigned to three groups by balanced randomized method (an acupressure group, a sham acupressure group and control group). Each group had 30 subjects and gender ratio was equal in three groups. The same massage was used in the acupressure group and the sham acupressure group, whereas only conversation was employed in the control group. Time of interventions was limited to 15 min. One course of intervention lasted for 3 days per week. These interventions were carried out for 4 consecutive weeks. After intervention 77 persons completed the questionnaire. Repeated measure ANOVA, ANCOVA and Kruskal-Wallis tests were used for data analysis.
ResultsThe analysis of data post intervention showed significant differences in PSQI subscale scores of the subjective sleep quality (P=0.025), sleep duration (P=0.012), sleep efficiency (P=0.022), sleep disturbance (P=0.025), daily performance (P=0.033), sleep latency (P<0.001) and global PSQI scores (P<0.001) among three groups. POST HOC comparison showed significant differences in PSQI subscales scores and global PSQI scores in the acupressure group compared to control group (P<0.05). Whereas, there was significant difference only in PSQI subscales scores of the sleep latency (P=0.006) and global PSQI scores (P=0.021) in the acupressure group compared to the sham acupressure group. Sleep log data showed significant decrease of awake time and improving the quality of sleep in acupressure group (P<0.001).
ConclusionThis study confirmed the effectiveness of acupressure in improving the quality of sleep of elderly people and offered a nonpharmacological therapy method for sleep-disturbed elderly people.
Keywords: Acupressure, Geriatric, Sleep Disturbances, Massage
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.