به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mohamad hatami

  • داود قادری، مینا مجتبایی*، محمد حاتمی

    زمینه و هدف:

     افسردگی به عنوان جدی ترین بیماری قرن که عوامل زمینه ساز نقش مهمی در شکل گیری و تداوم آن دارد، نیازمند طرح درمان هایی است که اثرات ماندگار داشته باشند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرح واره درمانی تحلیلی (AST) در کاهش علایم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی اولیه انجام شد.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه با پیگیری سه ماهه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان منتخب تهران در سال 1399 بود. حجم نمونه شامل 24 نفر شد که با روش هدفمند از میان افراد داوطلب درمان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. مداخله درمانی AST برای افراد گروه آزمایش در طی سی جلسه به صورت هفتگی یک جلسه 60 دقیقه ای انجام شد. افراد گروه گواه در این زمان از درمان بهره مند نشدند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (بک، 1961) و پرسشنامه ی نیازهای هیجانی اولیه (قادری و همکاران، 1400) بود. داده های حاصل از این پژوهش به شیوه ی تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS 25.0 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد درمان AST بر کاهش علایم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی تاثیر معنادار دارد (001/0>p).

    نتیجه گیری

    بنابر نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت؛ درمان AST با توسعه ی تکنیک هایی که تعدیل نیازهای هیجانی را هدف قرار می هد می تواند به عنوان یک مداخله ی موثر جهت کاهش علایم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی اولیه مورداستفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: طرحواره درمانی تحلیلی, علائم افسردگی, نیازهای هیجانی اولیه
    Davoud Ghaderi, Mina Mojtabaie*, Mohamad Hatami
    Aim and Background

    Depression, as the most serious disease of the century, whose underlying factors play an important role in its formation and continuation, requires the design of treatments that have lasting effects. Based on this, the present study was conducted with the aim of investigating the effectiveness of Analytical Schema Therapy (AST) in reducing depression symptoms and modulating early emotional needs

    Methods and Materials: 

    The current research was conducted as a semi-experimental type with a pre-test-post-test design and a control group with a three-month follow-up. The statistical population of this research was selected students of Tehran in 2020. The sample size included 24 people who were selected by a targeted method from among those who volunteered for treatment and were randomly assigned to two experimental (12 people) and control (12 people) groups. AST therapeutic intervention was performed for the experimental group during thirty sessions, one session of 60 minutes per week. People in the control group did not receive treatment at this time. The questionnaires used in this research included the Beck depression questionnaire (Beck, 1961) and the early emotional needs questionnaire (Ghaderi et al, 2021). The data obtained from this research were analyzed by the method of variance analysis with repeated measurement and using SPSS 25.0 software.

    Findings

    The results showed that AST treatment has a significant effect on reducing depression symptoms and modulating emotional needs (p<0.001).

    Conclusions

    According to the obtained results, it can be concluded that AST treatment, with the development of techniques aimed at adjusting emotional needs, can be used as an effective intervention to reduce depression symptoms and adjust early emotional needs.

    Keywords: Analytic schema therapy, depressive symptoms, early emotional needs
  • داود قادری، مینا مجتبایی*، محمد حاتمی
    هدف

    هدف پژوهش حاضر، ساخت و رواسازی مقیاس نیازهای هیجانی اولیه مبتنی بر نظریه طرحواره درمانی یانگ بود.

    روش

    این پژوهش با روش ترکیبی کیفی-کمی انجام شد. مرحله اول (کیفی) با روش مثلث سازی داده ها انجام شد. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه، متون موجود، دریافت نظر متخصصان جمع آوری شد و با استفاده از روش نظریه زمینه ای مراحل کدگذاری، مقوله بندی، پیگیری تا حد اشباع را طی کرد. در مرحله دوم (کمی) جامعه آماری دانشجویان منتخب تهران در سال 1399 بود، از میان دانشگاه های آزاد اسلامی تهران از 5 منطقه ی شهر تهران دانشگاه ها انتخاب شدند و 15دانشکده به صورت تصادفی جهت سنجش پرسشنامه ها انتخاب و پرسشنامه ها بر روی 376 نفر از دانشجویان مقاطع مختلف و هر دو جنس اجرا گردیدند. از روش تحلیل عاملی تاییدی و برآورد بیشینه احتمال (ML) برای تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    شش نیاز و گویه های مربوط به آنها استخراج شدند، تحلیل بارهای عاملی استاندارد شده همه مولفه ها بر عامل کلی ، ضریب آلفای کرونباخ همه نیازهای اولیه بزرگتر از 7/0 بود. همه ی نیازهای هیجانی اولیه پرسشنامه محقق ساخته به صورت مثبت و در سطح معناداری 01/0 با حوزه های پنج گانه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ همبسته بودند.

    نتیجه گیری

    براساس یافته ها توان گویه ها در سنجش مولفه های شش گانه نیازهای اولیه تایید شد و گویه های هر یک از نیازها از همسانی درونی مطلوب برخوردار بود، همچنین مقیاس نیازهای اولیه از روایی همگرا برخوردار بود.

    کلید واژگان: رواسازی, ساخت, طرحواره درمانی, نیازهای هیجانی اولیه
    Davoud Ghaderi, Mina Mojtabai *, Mohamad Hatami
    Aim

    The aim of the present study was to construct and validate the scale of early emotional needs based on Yang theory of schema therapy.

    Method

    This research was conducted by a combined qualitative-quantitative method. The first (qualitative) step was performed by data triangulation method. The required data were collected through interviews, available texts, receiving expert opinions, and through the method of grounded theory, the steps of coding, categorization, follow-up to saturation. In the second (quantitative) stage, the statistical population of Tehran students was selected in 1399. Among the Islamic Azad universities of Tehran, universities were selected from 5 districts of Tehran and 15 faculties were randomly selected to assess the questionnaires and the questionnaires were administered to 376 students of different levels and both sexes. Confirmatory factor analysis and maximum likelihood estimation (ML) methods were used to analyze the data.

    Results

    Six needs and their related items were extracted. Analysis of standardized factor loads of all components on the total factor, Cronbach's alpha coefficient of all early needs was greater than 0.7. All the needs of the researcher-made questionnaire were positively and at a significance level of 0.01 correlated with the five domains of Young's early maladaptive schemas.

    Conclusion

    Based on the findings, the ability of items to measure the six components of early needs was confirmed and the items of each need had the desired internal consistency, and the needs scale had convergent validity.

    Keywords: Validation, construction, Schema Therapy, early emotional needs
  • رزیتا کلباسی، محمد حاتمی*، محمدرضا صیرفی، منیرالسادات حاکمی، مهرداد ثابت
    مقدمه

    بیماران تحت همودیالیز، مشکلات مختلفی را در ارتباط با عوارض بیماری مانند مشکلات جسمی، اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی تجربه می کنند. لذا این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش/تعهد بر کیفیت زندگی و فشارخون بیماران همودیالیز انجام شد.

    روش بررسی

    این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری 3 ماهه بود. در این پژوهش 30 نفر از بیماران همودیالیز مراجعه کننده به بیمارستان لقمان شهر تهران در سال 1398 با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت درمان پذیرش/تعهد (8 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفت؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله‏ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. از پرسش نامه کیفیت زندگی بیماران کلیوی و ارزیابی نوسانات شاخص فشارخون به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد.

    یافته ها: 

    نتایج بیانگر این بود که درمان پذیرش/تعهد می تواند کیفیت زندگی و فشارخون بیماران همودیالیز را به طور معناداری بهبود بخشیده و نتایج در دوره پیگیری نیز از ثبات لازم برخوردار بوده است (05/0>p).

    بحث و نتیجه‏ گیری:

    نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش/تعهد بر افزایش کیفیت زندگی و کاهش میزان فشارخون بیماران همودیالیزی تاثیر دارد؛ بنابراین پیشنهاد می گردد علاوه بر تجویز دارو، مداخلات روانشناختی همچون درمان مبتنی بر پذیرش/تعهد برای این بیماران انجام شود.

    کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, فشار خون, کیفیت زندگی, همودیالیز
    Rozita Kalbasi, Mohamad Hatami*, Mohammadreza Seyrafi, Monir Alsadat Hakemi, Mehrdad Sabet
    Background

    Dialysis patients are prone to various complications of trhe disease such as physical, economic, social, and psychological problems. The current study aimed to evaluate the effectiveness of acceptance and commitment therapy on quality of life and blood pressure in hemodialysis patients.

    Materials and methods

    This quasi-experimental study was conducted with a pretest-posttest design with control group and a 3-month follow-up. The statistical population of this study included 30 hemodialysis patients referred to Loghman Hospital in Tehran in 2019. They were selected using purposive sampling and divided into experimental (15 people) and control (15 people) groups. The experimental group underwent acceptance and commitment therapy (eight sessions of 90 minutes), but the control group received no intervention and remained on the waiting list. Kidney Disease Quality of Life Short Form (KDQOL-SF™ 1.3) and blood pressure index were used to collect information.

    Results

    The results showed that acceptance and commitment has a significant impact on the quality of life and blood pressure index of hemodialysis patients and the results were stable in the follow-up period (p<0.05).

    Conclusion

    In summary, the results showed that acceptance  commitment therapy has an effect on increasing the quality of life and reducing blood pressure in hemodialysis patients. Therefore, in addition to prescribing medicines, psychological interventions such as acceptance and commitment therapy are recommended for these patients.

    Keywords: Acceptance, Commitment Therapy, Blood Pressure, Quality of Life, Hemodialysis
  • سکینه بهروان، محمود برجعلی*، محمد حاتمی
    زمینه و هدف

     توجه به سلامت روان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان امری بدیهی و مسلم است؛ اما در بین آن ها دانش آموزان دارای اختلال یافت می شود که به دلیل داشتن شرایط خاص، به توجه بیشتری نیازمند هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نارسایی خلقی و شناختی دانش آموزان دارای اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی با سلامت عمومی بود.

    روش بررسی

    مطالعه حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر ارومیه در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. از بین 9294 دانش آموز پسر و 11008 دانش آموز دختر، از چهار دبیرستان (دو دبیرستان پسرانه و دو دبیرستان دخترانه) واقع در ناحیه یک که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در نظر گرفته شدند، چهل دانش آموز دارای اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی براساس داده های به دست آمده، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس تجدیدنظرشده درجه بندی کانرز-ویژه والدین (کانرز و همکاران، 1998)، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994)، پرسشنامه نارسایی شناختی (برادبنت و همکاران، 1982) و پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) بود. تحلیل داده ها به روش تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی در سطح معناداری 0٫05 انجام شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین سلامت عمومی و ناگویی خلقی (0٫001> p و 0٫29-=r) و بین سلامت عمومی و نارسایی شناختی (0٫001> p و 0٫26-=r) همبستگی معنادار منفی وجود داشت. همچنین متغیرهای ناگویی خلقی (0٫001>p و 0٫29-=Beta) و نارسایی شناختی (0٫001>p و0٫26-=Beta) توان پیش بینی سلامت عمومی را در دانش آموزان دوره دوم متوسطه دارای اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی داشتند.

    نتیجه گیری

    باتوجه به نتایج پژوهش، می توان با متغیرهای ناگویی خلقی و نارسایی شناختی، سلامت عمومی را پیش بینی کرد و با به کارگیری مداخلات روان شناختی، به ارتقای سطح سلامت عمومی کودکان و نوجوانان دارای اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی کمک کرد.

    کلید واژگان: نارسایی خلقی, نارسایی شناختی, سلامت عمومی, اختلال نارسایی توجه, فزون کنشی
    Sakineh Behravan, Mahmoad Borjali*, Mohamad Hatami
    Background & Objectives

    Attention–Deficit/Hyperactivity Disorder (ADHD) is the most prevalent mental health disorder diagnosed in psychiatric outpatient clinics among school–age children. Researchers and clinicians indicated that mood disorders are among the main complications in children with ADHD that can affect their health. Another influencing factor on the general health of children and adolescents with ADHD is cognitive impairment. Public health is another issue encountered by students with ADHD. General health is associated with the dimensions of physical symptoms, anxiety, depression, and social functions; accordingly, a disorder in any of these dimensions can affect mental health, i.e., among the main characteristics of a healthy growth process. ADHD is associated with the risk of other conditions, like aggression in adolescence or obsessive–compulsive disorder. Thus, the present study aimed to investigate the relationship between alexithymia, cognitive failure, and general health in high school students with ADHD.

    Methods

    The present study was a descriptive correlational research. The statistical population of the study included all high school students in public schools in Urmia City, Iran, in the academic year of 2019–2020. In total, 40 students out of 9294 (boys) and 11008 (girls) in the second year of high school, from 4 high schools located in one urban area (2 boys' schools & 2 girls' schools) were selected by multistage multi–cluster random sampling method. The study participants were selected based on the scores obtained from the Revised Conners' Parent Rating Scale (CPRS; Conners et al., 1998), students’ records, and a researcher–performed diagnostic interview (to confirm the diagnosis of ADHD). The inclusion criteria of the study included having ADHD, neurological and psychiatric disorders (based on scores achieved from the CPRS, students’ records, and a researcher–conducted diagnostic interview, and the age range of 15 to 17 years. The exclusion criteria were providing incomplete questionnaires by the study subjects’ parents and non–cooperation in the interview process. Data collection tools were the CPRS, the Twenty–Item Toronto Alexithymia Scale (TAS; Bagby et al., 1994), the Cognitive Failures Questionnaire (CFQ; Broadbent et al., 1982), and the General Health Questionnaire (GHQ; Goldberg & Hillier, 1979). Data analysis was performed by Pearson correlation coefficient and linear regression methods at a significance level of 0.05.

    Results

    There was a significant and reverse correlation between general health and alexithymia (r=–0.29 & p<0.001), and cognitive failures (r=–0.26 & p<0.001). Furthermore, the regression analysis data suggested that alexithymia (Beta=–0.29, p<0.001) and cognitive failures (Beta=–0.26, p<0.001) can predict general health in the explored secondary high school student with ADHD.

    Conclusion

    According to the research results, general health can be predicted with alexithymia and cognitive failures. Using psychological interventions could help improve the general health of children and adolescents with ADHD.

    Keywords: Alexithymia, Cognitive failures, General health, Attention–Deficit, Hyperactivity Disorder (ADHD)
سامانه نویسندگان
  • محمد حاتمی نژاد
    محمد حاتمی نژاد
    دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال