mohammad haseli
-
«طرح توسعه منطقه ای سیله سیله » با رویکرد درون زا و با هدف توانمندسازی روستاییان شهرستان سیله سیله (الشتر) واقع در شمال استان لرستان، در فاصله سال های 1352 تا 1357 انجام گرفته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای افزایش مشارکت جامعه روستایی در «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» انجام شده است. این پژوهش کیفی و از نوع اکتشافی- توصیفی است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی استقرایی است. نمونه گیری به روش هدفمند و کدگذاری اولیه به صورت استقرایی و بر اساس محتویات اسناد «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» انجام گرفت و در نهایت مقوله ها استخراج گردید. از کدهای اولیه و ثانویه اسناد، 47 مفهوم استخراج شده و در سه دسته اصلی نهادها، گروه ها و افراد گروه بندی شدند. در مرحله بعد مبتنی بر کدگذاری محوری سه ساخت: نهادی، اجتماعی و نگرش ها به عنوان بستر و مکانیسم مشارکت شناسایی شدند. مبتنی بر یافته ها، در «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» مشارکت روستاییان در دو بخش: الف) بسترسازی مشارکت و ب) سطح مشارکت، افزایش یافته است. افزایش بستر مشارکت روستاییان با استفاده از تامین کادر محلی، ایجاد مکانیسم مشارکت، تحقیقات و نوآوری، بودجه بندی و آموزش ایجاد شده و افزایش سطح مشارکت روستاییان از طریق تامین خدمات زیربنایی، امور ارتباطی، امور آب رسانی، امور تعاونی، عمومی و عمران الشتر صورت گرفته است.کلید واژگان: طرح توسعه منطقه ای سلسله, برنامه ریزی و مدیریت مشارکتی, توسعه روستایی, الشتر, تحلیل محتوا"Selseleh Regional Development Plan" is an endogenous approach with the aim of empowering villagers of Selseleh County (Aleshtar) located in the north of Lorestan province. It was conducted between 1973 and 1978. The present study was conducted with the aim of identification of strategies for increasing partnership of Rural community in the "Selseleh Regional Development Plan". This is a qualitative and exploratory-descriptive Research. The research method is inductive qualitative content analysis. Purposive sampling was used and initial coding was done inductively based on the contents of the documents of the "Selseleh Regional Development Plan". Finally, the categories were extracted. 47 concepts were extracted from the primary and secondary codes of the documents. They were grouped into three main categories: institutions, groups, and individuals. In the next step, based on axial coding, three constructs were identified as the context and mechanism of participation: institutional and social constructs and attitudes. Based on the findings, "Selseleh Regional Development Plan" has increased the participation of the villagers in two ways: (a) increased participation context; (b) increased level of participation. The result is increased engagement through providing local staff, creating a mechanism of participation, research and innovation, budgeting, and training. Increased participation has also been achieved through the provision of infrastructure services and addressing the communication, water supply, cooperative, and public affairs of Aleshtar.Keywords: Selseleh Regional Development Plan, Participatory planning, management, Rural Development, Aleshtar, Content analysis
-
برنامه ریزی متمرکز و کلان بر اساس محدوده های سیاسی- قراردادی در سرزمین کم آب ایران، موجب بی هویتی سطوح عملکردی سرزمین شده و مشکلات عدیده ای را پدید آورده است. بنابراین، پیدا کردن بستر جغرافیایی مطلوب و واحد برنامه ریزی کارآمد برای سطوح پایین تر از سطح ملی همیشه مورد توجه اندیشمندان برنامه ریزی از جمله جغرافیدانان بوده است. هدف این پژوهش پیشنهاد مبنایی برای تقسیمبندی سیاسی فضا به منظور برنامه ریزی مکانی-فضایی و عبور از برنامهریزی متمرکز ملی-بخشی است؛ پژوهش نظری و از دیدگاه ماهیت و روش، توصیفی – تحلیلی و از نظر تقسیم بندی تحقیقات توصیفی از نوع موردی یا ژرفانگر است. پژوهش با رویکرد ترکیبی (قیاس و استقراء) ابتدا با قیاس و تحلیل منطقی به ارزیابی وضعیت موجود با استفاده از مطالعه اسنادی و سپس به صورت استقرایی به مطالعه حوضه آبریز کرخه به عنوان قلمرو مکانی پژوهش به منظور تبیین الگویی جایگزین، به کمک مطالعه تطبیقی و انجام تجزیهوتحلیلها با استفاده از نرم افزار Arc GIS انجام شده است. در نظریات جدید توسعه بهخصوص نظریه زیست منطقهگرایی به عوامل بومشناختی در تعیین مناطق زیستی تاکید و نمود زیست منطقه در این نظریات به صورت مشخص از طریق حوضههای آبریز و ارتباط آنها با اجتماعات معرفی شده است. یافتههای پژوهش، مرز زیست منطقه را حوضه آبریز و حوضه آبریز کرخه را منطبق بر زیست منطقه لک زبانان معرفی کرده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که حوضه آبریز کرخه میتواند قلمرو فضایی مناسبی برای برنامهریزی در منطقه مورد مطالعه باشد. زیرا همگنی (نسبی) در ساختار محیط طبیعی- اکولوژیک، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و همگرایی فضایی درون قلمروی و همچنین انطباق سکونتگاههای شهری روستایی بر سرشاخههای حوضه آبریز کرخه این نتیجه را تایید می کند.
کلید واژگان: برنامه ریزی مکانی- فضایی, زیست منطقه, لک زبانان, تقسیمات اداری- سیاسی, حوضه آبریزIn Iran, which is a water-scarce country, planning is centralized and large-scale based on political-contractual boundaries. This has led to the degradation of the functional levels of the land and has caused numerous problems. Therefore, finding the optimal geographical context and efficient planning unit for the lower levels has always been the focus of planning scholars including geographers. The purpose of this study is to propose a basis for the political division of space for spatial planning and transition from centralized national-sectoral planning. This research is theoretical and in terms of nature and method, it is a deep descriptive-analytical case study. The present study, with a combined approach (analogy and deduction), firstly, by analogy and logical analysis, evaluates the status quo using documentary study. Then, it studies inductively the Karkheh catchment as a spatial domain of research in order to explain an alternative pattern. Analyzes were performed using Arc GIS software. New theories of development, especially the theory of bio-regionalism, emphasize ecological factors in the designation of biological areas. The ecological implications of these theories have been specifically introduced through catchments and their relationship to communities. The findings of the study identified the catchment as a bioregional boundary and considered the Karkheh catchment to be compatible with the Lak spoken area. The results show that Karkheh catchment can be a suitable spatial planning unit for the study area. The relative homogeneity in the structure of natural-ecological, social, cultural, economic, and spatial convergence within the territory as well as the adaptation of rural and urban settle
Keywords: Spatial Planning, Bio-Regionalism, LakLanguage, Administrative-Political Divisions, Basin -
هدف این مقاله، سنجیدن ظرفیت ها و محدودیت های مراتع استان خراسان جنوبی در راستای توسعه پایدار روستایی با استفاده از الگوی SWOT است. این الگو مشتمل بر چهار مولفه قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهاست. روش پژوهش برمبنای هدف، کاربردی و برمبنای روش، توصیفی تحلیلی است. مفاهیم این پژوهش، با استفاده از دیدگاه پنجاه کارشناس در سازمان ها و مراکز تحقیقاتی مرتبط با زمینه های تخصصی مختلف تعیین شد و با وزن دهی و رتبه بندی براساس الگوی SWOT، میزان اهمیت این عوامل مشخص و سپس نکات مثبت و منفی مراتع منطقه شناسایی شد. نتایج نشان داد که ظرفیت موجود برای توسعه و حل مسائل مرتعی استان خراسان جنوبی تا حدودی مهیاست. براین اساس مهم ترین عامل قوت، انجام عملیات ممیزی مراتع با ارزش 548/0؛ مهم ترین عامل ضعف، نوع دام غالب و مازاد متکی به مرتع با ارزش 384/0؛ مهم ترین فرصت، برخورداری از دانش بومی و سنتی به منظور احیای مراتع با ارزش 388/0؛ و مهم ترین تهدید، کمبود بارش های جوی و تداوم خشک سالی و افت توان تولیدی مراتع با ارزش 4/0 است. شایان ذکر است که راهبرد تهاجمی به عنوان بهترین راهبرد برای مدیریت و توسعه مراتع تعیین شد.کلید واژگان: ظرفیت ها, محدودیت ها, قوت و ضعف, مراتع, خراسان جنوبی, SWOTThe current paper aimed at assessing the capacities and limitations of the model ranges in South Khorasan province (SWOT) that consisted of four components of strengths, weaknesses, opportunities and threats. Method study is based on objective, applied based on the nature and methods of descriptive analytic. That's rangelands components associated with these concepts were determined. Fifty experts in organizations and research centers associated with different areas of expertise. A weighted ranking based on SWOT, evaluated the importance of these factors to determine the positive and negative points rangelands were identified. The results showed that the potential for development and solve the problems of South Khorasan rangeland is somewhat provided. Based on the most important factor of strengths, doing point operations ranges with value 0.548. The most important strength, the factor of type dominant livestock and Surplus depends to range with value of 0.384. Most important opportunity to have traditional and indigenous knowledge to restoring ranges with value 0.388 and Most important threat is the lack of precipitation and the continuing drought and loss of valuable rangeland production potential with value 0.4. Offensive strategy was determined as the best strategy for the management and development of ranges.Keywords: opportunities, Limitations, Strength, Weakness, Ranges, South Khorasan, SWOT
-
در مطالعات محیطی، مهم ترین راه نیل به توسعه مبتنی بر علم و شناخت علمی محیط توجه اصولی به توان ها، ارزیابی توان های محیطی و بالاخره، استفاده همه جانبه و منطقی از سرزمین است. در این خصوص، توسعه کشاورزی ارتباطی تنگاتنگ با محیط و منابع محیطی دارد. در پژوهش حاضر، به ارزیابی توان های محیطی حوضه آبخیز الشتر برای توسعه بخش کشاورزی، بر اساس رهیافت تحلیل سیستمی پرداخته شد. در فرایند انجام مطالعه، ابتدا با اتکا به بررسی و شناخت توان های محیطی، منابع بومشناختی شناسایی و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، این اطلاعات تجزیه وتحلیل، جمع بندی، تلفیق و در نهایت، بهصورت لایه های اطلاعاتی تهیه شد. در ادامه، با استخراج واحدهای بومشناختی و سنجش آنها با معیار های بومشناختی، توان ها و استعداد های بالقوه برآورد و در پایان، اولویت بین کاربری های مجاز تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد که در حال حاضر، 86/32 درصد از سطح حوضه آبخیز الشتر فاقد توان کشاورزی و مرتع داری و 14/67 درصد دارای این توان است؛ در این میان، 06/25 درصد دارای توان 2 تا 4 کشاورزی و 24/41 درصد نیز دارای توان 1 تا 3 مرتع داری است؛ به دیگر سخن، بر اساس راهنمای مطالعات بومشناختی مرکز ملی آمایش سرزمین، حوضه آبخیز الشتر شرایط مناسب برای انجام فعالیت های مستمر و ممتد کشاورزی، دیم کاری، باغداری و دامداری را دارد.کلید واژگان: توسعه روستایی, توسعه کشاورزی, توان سنجی, حوضه آبخیز دشت الشتر, سامانه اطلاعات جغرافیاییIn environmental studies, the main way to achieve a science-based development relying on a scientific understanding of environment is a precise attention to potentials, evaluation of the environmental potentials and finally, logical and total use of lands. In this regard, agricultural development is closely related to the environmental resources. This study aimed at assessing the environmental potentials and ecological sources of agricultural development in the catchment of Alashtar plain by using Geographical Information System (GIS). For this purpose, first, the ecological resources were identified within some informstion which were subsequently analyzed, pluralized and synthesized and finally, appropriated as information layers. Moreover, by extracting the ecological units and measuring them through the ecological criteria, the concerned potentials were estimated. Finally, the priorities with the allowed uses were determined. The study results showed that presently, 32.86 percent of the Aleshtar catchment lacked the agricultural and ranging potentials; however, 25.06 percent namely one-third of the catchment had the 'potential of two to four' for agriculture and 41.24 percent had the 'potential of one to three' for ranging. In other words, the Aleshtar catchment has an appropriate condition for ongoing activities of agriculture, dry framing, gardening and livestock.Keywords: Rural Development, Agricultural Development, Assessment, Geography Information System (GIS), Aleshtar Plain (Catchment), Iran
-
هدف از مقاله حاضر، بررسی ریزموهای سطحی Dollfusiella spinulifera از خلیج فارس است. تعداد 5 نمونه سفره ماهی از گونه Himantura sp. در خرداد ماه 1390از آب های بندر لنگه توسط صیادان محلی صید شدند. پس از جداسازی سستودها، نمونه ها جهت شناسایی رنگ آمیزی و سپس از بین آن ها بهترین نمونه ها انتخاب و با زایلین از لام جدا گردیدند و پس از رنگ زدایی، نهایتا با هگزامتیل دیزیلازان خشک و با میکروسکوپ الکترونی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که به غیر از سطوح راس اسکولکس و دیستال بوتریال که به ترتیب از papilliform filitriches و acicular filitriches پوشیده می شوند، در بقیه سطوح اسکولکس ریزموهایی از نوع palmate spinitriches و papilliform filitriches) filitriches یا (acicular filitriches وجود دارند. همچنین ریزموهای سطحی جمعیت ایرانی این گونه در خلیج فارس با ریزموهای سطحی نمونه های استرالیایی این گونه مقایسه شد و مشخص گردید که الگوی ریزساختار سطحی این گونه بین دو منطقه متفاوت است.کلید واژگان: Trypanorhyncha, ریزموهای سطحی, میکروسکوپ الکترونی نگاره, Dollfusiella spinulifera, خلیج فارسThe aim of this study was the survey of the surface microtriches of Dollfusiella spinulifera reported for the first time from the Persian Gulf. After isolating cestodes from five specimens of Himantura sp., first, the worms were stained for identification, of which, the best specimens were selected, unmounted in Xylene and after destaining finally dried in hexamethyldisilazane and examined with scanning electron microscopy. The results showed that except for the apex and distal bothrial surface, which are covered with papilliform filitriches and acicular filitriches, respectively, other surfaces were adorned with palmate spinitriches and filitriches (papilliform filitriches or acicular filitriches). In addition, the pattern of the surface microtriches was compared between Iranian population of this species from the Persian Gulf and the Australian specimens. The comparison revealed the difference in the microthrix pattern of these two conspecific allopatric populations.Keywords: Trypanorhyncha, Surface microtriches, SEM, Dollfusiella spinulifera, Persian Gulf
-
در مطالعات آمایش محیطی، بهترین مسیر توسعه توجه اصولی به توان ها و تهدیدهای محیطی و، بر این اساس، استفاده بهینه از سرزمین است. در این باره، ارتباط تنگاتنگی بین توسعه ی کشاورزی، توسعه روستایی و منابع محیطی وجود دارد. نوع بهره برداری از اراضی عامل بسیار مهمی در فرسایش و تولید رسوب حوضه های آبریز به شمار می رود. در پژوهش حاضر، مطالعه و ارزیابی وضعیت فرسایش خاک حوضه ی آبریز «دشت الشتر» با هدف توسعه ی بهره برداری های کشاورزی با استفاده از روش PSIAC صورت گرفته است. اصول روش PSIAC برای تخمین استعداد رسوب زایی اراضی بر پایه ی بررسی نقش و اهمیت نه عامل موثر شامل وضعیت زمین سطحی (مقاومت سنگ بستر در برابر عوامل فرساینده)، وضعیت خاک (واحد های اراضی)، وضعیت آب وهوا، وضعیت رواناب، وضعیت توپوگرافی (پستی وبلندی)، وضعیت پوشش حفاظتی، نحوه ی استفاده از اراضی، وضعیت فعلی فرسایش، ارزیابی عامل شیب فرسایش رودخانه ای و حمل رسوب در فرسایش خاک طراحی شده است. در فرآیند مطالعه، با استفاده از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (GIS)، این اطلاعات تجزیه وتحلیل، تلفیق و، سرانجام، به صورت لایه های اطلاعاتی تهیه گردیدند. در ادامه، با استخراج واحدها و سنجش آن ها با مطالعات طرح جامع احیا و توسعه ی کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان، که موسسه ی پژوهش های برنامه ریزی و اقتصاد کشاورزی تهیه کرده است، پهنه بندی نهایی صورت گرفت. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد فرسایش در سطح حوضه نسبتا فراوان است، به نحوی که حداقل بیش از 62% را از وسعت حوضه کلاس های فرسایشی (VI V،) و حدود 37% را از سطح حوضه کلاس های فرسایشی کم تا متوسط (III، II، I) در برگرفته است. بنابراین، در نگاه کلی، استفاده از اراضی در این حوضه با محدودیت فرسایش روبه رو است و کنترل فرسایش خاک و اقدام هایی برای حفاظت خاک و آب در چارچوب طرح های حفاظتی اولویت می یابد. با این حال، مکان گزینی گذشته سکونتگاه های روستایی عمدتا منطبق بر پهنه های فرسایشی کم تا متوسط است که این نشان دهنده ی وجود نوعی تفکر آمایشی سنتی نزد پیشینیان است.کلید واژگان: توسعه ی کشاورزی, توسعه ی روستایی, دشت الشتر, سامانه ی اطلاعات جغرافیایی, پسیاکThe best path to development is the primary focus on the potentials and threats of the environment and accordingly efficient use of the land. In this regard, it has a closely relation between agricultural and rural development and natural resources. The type of land use is a main factor in soil erosion and sediment production in the watersheds. In this research, it has been studied and evaluated the soil erosion in the Aleshtar plain catchment with aim of developing agricultural exploitation.
This study is based on PSIAC model. The PSIAC method has been designed based on the estimating of sediment potential with 9 important effective factors contains surface of the earth, soil type, weather conditions, runoff conditions, topography, land cover, Land use, current erosion condition, slope of river erosion and sediment transportation in the soil erosion. In the process of this research using geographical information system (GIS), the mentioned data analyzed, integrated, and finally layers of information were prepared. Followed by extraction of units, erosion zoning of the studied area has been implemented.
The total area of the studied area is 80305 hectares and is located in the northern parts of Lorestan province (southwest of Iran) and geomorphologic features are almost mountainous and 39.65% of their area are mountains and hills. The maximum altitude is 3600 meters; the minimum is 1500 meters. and the average height of 2116 meters. Its climate type (based on De Marten method) is Mediterranean climatic pattern exists and the average annual rainfall is 506 mm. The Aleshtar City is the only urban center in the area but there are 208 villages. The economy of the settlements is based on agriculture (farming, gardening and animal husbandry).
Based on the findings of this research, 37.92% of the total land area of the basin is eroded (classes I, II, III). The land consists mainly of low slope and plain basin and is suitable for plantation (I). In this zone, 98 rural settlements (47.11%) are located. Relatively deep soils and flat are the features of these lands so the rate of erosion is low (II). 84 rural settlements (40.38%) are classified in this class. Shallow soils, these lands need to have conservation measures and can be managed under the operation of arable, rangeland, forest and resorts (III). 1 rural settlement (0.48%) is located in this class of erosion. 62.09% of the total basin land is located in the classes IV and V. A total of 25 rural settlements (12%) are located in this class. These lands under certain conditions can be planted; because erosion in the land is relatively high and the limitations in comparison with class III is more. Therefore they need more protection operations for exploitation. Also in these lands that are located in the high topography of the basin; erosion is extreme (Class V), which makes arable exploitation impossible.
Generally the land use in Aleshtar basin is faced to erosion limitation, so the control of the soil erosion and soil conservation and water resources management are essential. However, the locations of the most rural settlements were based on low to moderate erosion zones which indicates that the ancient has had a traditional preparatory thinking.
As a general recommendation, it can be said that in any location, including rural and urban settlements, along with the development of agricultural activities, attention to the erosion and zoning is essential.Keywords: Agricultural Development, Rural Development, Aleshtar Basin, GIS, MPSIAC
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.