mohammad javad shariat bagheri
-
حقوق ایران به سمت ذوقی شدن پیش می رود. نشانه این مدعا آراء تحول گرای دادگاه هاست. آراء دادگاه ها به اعتباری، بر دو قسمند: قسمی که در انبوه قوانین گوناگون مبهم و ناهمساز، با همه ضعفها و قوتهایشان مشغول حل مسایل و فیصله مرافعات هستند. قسم دیگری که برای خروج از بن بستها یا حل مشکلات یا هر دلیل دیگر در پی تحول و ابتکار برآمده اند. این آراء دسته دوم می خواهند و می توانند تحول ایجاد کنند. اما آیا هر تحولی مطلوب است؟ آن قاضی که شخصی را به عنوان مجازات به یک ماه شستشوی مردگان محکوم می کند می خواهد تحول بیافریند. چنین تحولی اگر اتفاق بیفتد البته رو به قهقراست. اما بر چه اساسی در مورد سمت و سوی آراء قضایی یا حقوق ایران قضاوت می کنیم؟ پاسخ این است که همه دانشها از جمله دانش حقوق متکی و مبتنی بر پایه ها و ستونهای اساسی هستند. آن چه این پایه ها را تخریب می کند طبیعی است که دانش حقوق را از بین می برد ولی آن چه آنها را استوارتر و برجسته تر می سازد به توسعه حقوق کمک می کند.اما منظور از ذوقی شدن چیست و چرا حقوق ایران به سمت ذوقی شدن پیش می رود؟ ذوقی شدن یعنی این که به جای وقوف بر اصول و بنیادهای حقوقی و تعهد به رعایت آنها، ذوق مجریان تکیه گاه تصویب و اجرای قوانین شود. یعنی قاضی و غیر قاضی قوانین را نه بر پایه بنیادهای دانش حقوق که بر پایه ذوق شخصی و بدتر از آن، مصلحتهای شخصی، گروهی یا سازمانی تفسیر و اجرا کند. اگر دیوان عدالت اداری رای بدهد که فلان مقام دولتی باید از میان مستخدمان دولت باشد مجریان امور بی آن که مستخدم دولت را به آن مشاغل بگمارند «مشکل را به گونه ای حل می کنند». یعنی داستان، داستان حل مشکل است. بنابراین، اگر بنیادهای یک ساختمان باید از آهن یا بتون باشد می توان از چوب کبریت استفاده کرد تا «مشکل حل شود».اما چرا اصول نادیده گرفته می شوند؟ یکی از دلایل علمی آن قطعا این است که پایه و مبانی استنباط احکام شرع با قوانین عادی عرفی مخلوط شده اند و بسیاری از نابسامانیها معلول اختلاط میان اینهاست. حقوق کنونی ایران از یک سو از آموزه های فقهی الهام می گیرد و از سوی دیگر، در کلیت آن و در ساختارهای اساسی، بازتاب تجربه هایی است که در کشورهای دیگر و سرزمینهای دیگر رخ داده و نمی توان بی دانستن فلسفه ها و پایه های دانش حقوق نظام حقوقی ساخت.اگر دست اندرکاران امور قانون گذاری و قضایی در دهه های گذشته نتوانسته اند تلفیق درست، معنادار و کارآمدی میان فقه و حقوق برقرار کنند برای آن بوده که از پایه های دانش حقوق و مقتضیات آن آگاه نبوده اند و روز به روز نیز کسان ناآگاه تری در مجاری تصمیمات قانونی و قضایی قرار گرفته اند. در نظام قانون گذاری، مجلس شورای اسلامی بی آن که متکی بر قواعد و اصول باشد به طور روزمره مشغول وضع قانون «برای حل مشکلات» است. این وضعیت قانون گذاری البته قضات را با معجونی ناهمگون و ناسازگار مواجه می کند و آنان نیز به نوبه خود «شریک الاذواق» قانونگذار می شوند و بر ذوق خویش رای می دهند و «حل مشکل می کنند». در این میان و در گیرودار انبوه مشکلات فزاینده، اکنون نگاه ها به سمت و سوی ابتکارات و تحولات پیش می رود. ابتکارات و تحولات ذوقی نیز پی در پی می آیند و بنیانها را فرو می ریزند و کار را سخت و سخت تر می کنند. اکنون اگر به شایع ترین و مبتلا به ترین مسایل حقوقی کشور نگاه کنیم گویی اولین بار است که دادگاه ها با آنها مواجه می شوند. از مسایل شکلی، ماهوی، حقوقی، کیفری و اداری به هر مسیله ای نگاه کنیم همه چیز در ابهام و اشکال است: خسارت تاخیر تادیه، اعتبار اسناد، ادله اثبات، خسارت مازاد بر دیه، داوری، شرایط استخدام و...اگر منظور از نظام حقوقی مجموعه حقوقی دارای انسجام باشد که اجزای آن با هم کار کنند و کارآمد باشند، ساختن چنین نظام حقوقی کار آسانی نیست و پیوند اجزای ناهم گون نه تنها نظام نمی سازند بلکه در مواردی یک دیگر را پس می زنند. آراء دادگاه ها چنان است که گویی قانون وجود ندارد؛ واقعا هم نظام قانون گذاری سرگردان است.
-
مساله نقد آراء قضایی چند سالی است که مورد بحث محافل حقوقی و قضایی است و اوضاع و احوال، حکایت از نوعی نابسامانی در آراء قضایی دارد؛ یعنی ظاهرا چنین که پیداست آراء دادگاه ها به اندازهای اشکال پیدا کردهاند که باید برای بیان ایرادها و اشکالهای آنها جلسه گذاشت و کتاب تالیف کرد و آنها را نقد کرد. البته آراء دادگاه ها برای اینکه خوب فهمیده شوند نیاز به تجزیه و تحلیل دارند و این کاری است که در کشورهایی که نظام حقوقی و قضایی موفق و کارآمدی دارند معمولا و مرتبا انجام میشود اما اینکه تصور کنیم که آراء دادگاه ها آنقدر آکنده از ایرادهای نگارشی، شکلی و ماهوی است که باید نشست و ایرادهایشان را گفت و نوشت، داستان دیگری است. اما این یک واقعیت است که دادنامههای پر ایراد ما چند دسته اند: یک دسته آراء کلیشهای هستند که یک قالب و محتوای از پیش تعیین شده دارند که اعداد و ارقام و اسامی را در درون آن میریزند و به رای تبدیل میکنند. یک دسته هم اساسا فاقد استدلال هستند، یا اینکه در یک جمله مینویسند که: با توجه به نظر کارشناس فلان حکم صادر میشود. یک دسته دیگر هم دادنامههای پر از غلطهای املایی و انشایی است. البته، همه اینها توجیه میشود به این دلایل که اولا اشتباهات چندان مهم نیست و ثانیا منظور از فلان جمله فلان چیز است و ثالثا اینکه پروندهها زیاد است و آمار باید داد و... در چنین شرایطی تعجبآور هم نیست که میبینیم بخشهای مختلف قوه قضاییه از دیوانعالی تا دیوان عدالت و پژوهشگاه و غیره، همگی، از یکسو راه نقد و نقادی در پیش گرفتهاند و از سوی دیگر، به دنبال آراء «فاخر» میگردند. در این گیرودار دسته دیگری از آراء ظهور کرده که میشود به آنها آراء «متفاخر» گفت؛ یعنی رایهایی که آسمان و ریسمان را به هم بافته و اسامی فیلسوفان قدیم یونان و فیلسوفان جدید آلمان را قاطی رای کردهاند و یک رای مفصل و دندانشکن تحویل دادهاند تا رای فاخر تلقی شود. این پدیده اخیر، از جمله، معلول سستی و ناپایداری قوانین و تزلزل در انواع و اقسام مسایل حقوقی و کیفری است که این معرکه را به پا کرده است. اما صرفنظر از این شرایط، اصولا بررسی و تجزیه و تحلیل آراء دادگاه ها نهتنها پسندیده است بلکه ضروری هم هست. تفاسیر دادگاه ها و رویهها در مسیر طبیعی خویش بستر تکامل طبیعی دانش حقوق است. دادگاه ها قوانین به اصطلاح خشک و بی روح را در کالبد پروندهها میدمند و جاندار میکنند. حقوق، تنها قانون نیست؛ رویه قضایی و عمل دادگاه ها نیز از منابع حقوق است. دادگاه ها میدان آزمایش قوانین و انطباق آنها با واقعیتهای موجود در جامعه است و البته این میدان آزمایش، قوانین و قواعد خود را دارد، نه محل آزمون و خطاست و نه جولانگاه خواستهها و خیالات جادههای خاکی. بر این اساس، آراء دادگاه ها باید در عرصه تضارب آراء قرار بگیرند: تضارب آراء دادگاه ها از یکسو و آراء اندیشمندان حقوقی از سوی دیگر. هدف اصلی فصلنامه حاضر همین «تضارب آرا» است. در شرایط کنونی میتوان بیشتر برای اصلاح ناهنجاریهای پیشگفته تلاش کرد. امید است که در رسالت خویش توفیق بیابد.
There are several years that we discuss, in Iran, the issue of reviewing or critisism of courts judgements. The situation looks so critical that we have to convene the meetings to express the objections and to write the books on the matter. Anyway, regardless of these circumstance, reviewing and analyzing court decisions is not only desirable but also necessary. Interpretations of courts decisions and jurisprudence are the basis for the natural evolution of legal knowledge. The courts enliven the so-called dry and soulless Acts of legislator in the body of cases. Law is not the only the Acts of legislator; Judicial practice and the practice of the courts are also sources of law. The courts are the testing ground for laws and their conformity with the realities of society, and of course this testing ground has its own rules, it is not a place of trial and error, nor a hotbed of dirt road desires and fantasies.
-
از سال 1378 تاکنون 45 موافقت نامه همکاری قضایی بین المللی در زمینه های استرداد مجرمان، انتقال محکومان به حبس و سایر شیوه های معاضدت های قضایی کیفری و حقوقی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است. اما این موافقت نامه ها نوعا مورد ایراد شورای نگهبان قرار گرفته و به دلیل اصرار مجلس بر مصوبه خود به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال شده و نهایتا نیز همگی آنها در آن مجمع به تصویب رسیده اند.
چنین چرخه ای، هر چند قانونی تلقی می شود، اما تکرار آن قابل دفاع نیست. زیرا امر استثنایی را به قاعده تبدیل می کند. افزون بر این، تاکنون دلایل شورای نگهبان در رد این موافقت نامه ها مورد نقد و ارزیابی قرار نگرفته است.
مقاله حاضر در پی آن است که راهکارهای نقضی و حلی ارائه نماید تا شورای نگهبان بتواند به استناد آن ها موافقت نامه ها را تائید کند.
کلید واژگان: موافقت نامه های همکاری های قضایی بین المللی, موافقت نامه های معاضدت قضایی بین المللی, استرداد مجرمان, انتقال محکومان به حبس, معاهدات بین المللیDomestic courts of every country need to interact and cooperate with foreign courts to deal with cases in connection with the legal and judicial system of a foreign state such as extradition, transfer of prisoners, investigation of accused or hearing the witnesses who may be reside in the territory of a foreign state. However, achievement this goal often requires to have a special Act which assures the reciprocity action of every state. Therefore, the best way is to provide for the agreements of legal and judicial assistance between states. These agreements, bilaterally or multilaterally, oblige the states to cooperate with each other. In Iran, before the Islamic Revolution, a total of five agreements have been signed mainly with neighboring states. Now, this number has increased to 45 and a total of 110 different agreements are currently under discussion. In this situation, approving of these agreements has been systematically denied by the Guardian Council of the Constitution. In contrast, the Expediency Council systematically approves these agreements. But such a cycle would not supportable and therefore, a solution should be found. This study suggests some legal solutions and General Policies which helps the Guardian Council to confirm the agreements relating to the international judicial and legal assistance.Keywords: Ratification of International Judicial Agreement, International judicial assistance agreements, Extradition, Transfer of sentenced persons to imprisonment, International Treaties -
آزادی و امنیت شخصی پس از حق حیات در شمار دغدغه های خطیر انسان قرار می گیرند. اهمیت این دو، موجب شناسایی حق آزادی و امنیت شخصی در اسناد بین المللی و منطقه ای حقوق بشر گردیده است. حق آزادی و امنیت شخصی از قدیمی ترین و بنیادی ترین حق های بشری است که در حوزه عدالت کیفری در زمره مباحث بسیار مهم قرار دارد.
تلفیق حق آزادی شخصی و حق امنیت شخصی در اسناد حقوق بشری در قالب حق آزادی و امنیت شخصی نمود یافته است که بررسی هر این حق ها از دیدگاه کمیته حقوق بشر و سازوکار اروپایی حقوق بشر نقش بسزایی در شناسایی حدود و ثغور حق آزادی و امنیت شخصی دارد. در این مقاله، گستره مفهومی و حوزه شمول حق آزادی شخصی و حق امنیت شخصی مورد بررسی قرار گرفته و فراخور نیاز به آرای کمیته حقوق بشر و دیوان اروپایی حقوق بشر مستند گردیده و در پایان نیز به حق آزادی و امنیت شخصی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اشاره شده است.
کلید واژگان: حق, آزادی, امنیت, حقوق بشرLiberty and security of person are the main concerns of individual human beings after life. Importance of these rights caused to come right to liberty and security of person in international and regional Human Rights instruments. Right to liberty and security of person is the oldest and the most fundamental human right which should be regarded as one of the most important issues of judicial justice. Join of Right to liberty of person and Right to security of person is as Right to liberty and security of person in Human Rights instruments that exploration of each of them could help to recognize the borders of Right to liberty and security of person. This Article deals with the concept of Right to liberty of person and Right to security of Person، as well as their applicability. It focuses on the judicial process of Human Rights Committee and European Court of Human Rights.Keywords: Right, Liberty, Security, Right to liberty of person, Right to security of person -
با وجود اینکه حقوقدانان و نظام های شناخته شده حقوقی، قانون حاکم بر قراردادهای بین المللی خصوصی را قانون حاکمیت اراده می دانند، عام ترین قاعده حقوق ایران، یعنی ماده 968 قانون مدنی، که مبنای اصلی تعیین قانون حاکم بر قرارداد است و بیش از 77 سال از عمر آن می گذرد، «تعهدات ناشی از عقود» را، تابع «قانون محل وقوع عقد» می داند؛ امری که در سکوت رویه قضایی، استادان حقوق را به 3 گروه تقسیم کرده است: گروهی که با تکیه بر تحقیقات حقوق بین الملل خصوصی حکومت قانون محل وقوع عقد بر قرارداد را نپذیرفته اند و گروهی دیگر که ظاهرا در حکم ماده 968 مشکلی نیافته اند و به «قضا»ی قانونگذار تن داده اند و سر انجام گروهی که حکم قانونگذار را -که از میان گزینه های مختلف، بهترین آنها را برگزیده است- بسیار پسندیده اند.
اما آنچه که در این میان نیاز به کندوکاو بیشتر دارد این است که قانون حاکمیت اراده دقیقا به چه معناست و چرا نظام های گوناگون حقوقی، قانون حاکم بر قرارداد را، قانون حاکمیت اراده می دانند؟ و نهایت اینکه آیا تعیین قانون حاکم بر قرارداد، گزینه ای از میان گزینه ها و انتخابی از میان انتخاب هاست که به «دست توانا»ی قانونگذار یا قاضی، گزینش و برگزیده می شود یا قانونگذار نیز باید حکم خود را با اقتضائات اصول و مبانی علم حقوق همراه و همساز نماید؟
هدف اصلی مقاله حاضر، نشان دادن این نکته است که تعیین قانون حاکم بر قرارداد، گزینه ای از میان گزینه های گوناگون – یعنی قانون محل انعقاد، قانون محل اجرا و قوانین دیگر- نیست بلکه تنها یک قانون-یعنی قانون حاکمیت اراده – است که باید بر قراردادهای بین المللی خصوصی حکومت نماید. در نهایت تلاش شده است تا در فقدان رویه قضایی، ضمن ارائه تفسیری «اصول» گرایانه از ماده 968، بر ضرورت «اصلاح» آن نیز تاکید شود.
کلید واژگان: قانون حاکم بر قرارداد, قانون حاکمیت اراده, قانون قابل اجرا بر قرارداد, قانون مورد تراضی طرفین, تعارض قوانین در قراردادها, قراردادهای بین المللی, قانون محل وقوع عقد, ماده 968 قانون مدنیIt is widely accepted that a contract of private international law is governed by the law chosen by the parties. Nevertheless، the most general rule of Iranian law، i. e. article 968 of civil code، which has been adopted more than 77 years ago، provides for application of the law of the place where the contract is made. That is why in the silence of courts’ decisions; the Iranian authors are divided to those who accept this mandatory “judgment” of legislator and those who try to interpret it in a compatible sense. So it seems that we need to re-establish the concept and the extension of the principle of autonomy of the parties and explain why the different legal systems adopted this theory. We shall try finally to explain why the legislator could not impose the rules contrary to the general principles of law. The main objective of this article is then to demonstrate that the determination of the law on contract is not an option among different options but a mandatory rule. Finally، this article tries to present a “principle-its” interpretation of article 968، emphasizing its necessary” reform”.Keywords: applicable law on contract, law of the autonomy, conflict of laws, international contracts, article 968 of Iranian civil code, Iranian law, lex loci contractus -
دریای مازندران، بزرگ ترین دریاچه جهان و پهنه آبی محصور در خشکی، یکی از مناطق مهم در تامین انرژی جهان محسوب می شود. پس از فروپاشی شوروی در سال 1991 و افزایش کشورهای ساحلی از دو کشور به پنج کشور، شاهد مذاکرات طولانی، تعارض دیدگاه های سیاسی و حقوقی، تضاد در منافع اقتصادی دولت های ساحلی و تشتت در نظریات حقوقی صاحب نظران در مورد تعریف رژیم حقوقی این دریاچه هستیم و هنوز توفیقی در زمینه حل وفصل مسائل مربوط به دریای مازندران حاصل نشده است. اگرچه حاکمیت بر منابع بستر و زیربستر دریا یکی از اصول تخطی ناپذیر حقوق بین الملل دریاها و از حقوق ذاتی دولت ها می باشد، اما گستره اعمال این حق ارتباط تنگاتنگی با مقوله تحدید حدود دریایی دارد. دریای مازندران از نظر جغرافیایی یک دریاچه مرزی بوده و مشمول تعریف دریای بسته یا نیمه بسته به نحو مقرر در کنوانسیون 1982 حقوق دریاها نمی شود. از سوی دیگر از نظر حقوقی، این دریا دارای ویژگی هایی است که آن را از سایر آب ها متمایز می سازد. این ویژگی ها مستلزم پیش بینی رژیم حقوقی خاصی برای دریای مازندران است، رژیمی که باید با توافق دولت های ساحلی و توجه به سابقه تاریخی و معاهدات سابق و وقایع جدید تعریف شود. در عین حال، مطالعه مناطق مختلف جهان نشان می دهد که عدم تحدید حدود دریایی مانعی جهت بهره برداری از منابع بستر و زیربستر نبوده و دولت ها می توانند با اتخاذ تدابیری چون توسعه مشترک میادین نفت وگاز و ایجاد نهادهای مشترک به امر بهره برداری از این میادین مبادرت ورزند.
کلید واژگان: رژیم حقوقی دریای مازندران, منابع نفت و گاز دریای مازندران, جانشینی دولت ها, توسعه مشترکThe Caspian Sea is the largest completely enclosed body of water in the world containing vast oil and gas deposits in its subsoil. Following the collapse of the Soviet Union in 1991and increase in coastal states from two to five, we have witnessed long negotiations; conflicting political and legal views; conflicting economic interests of coastal states; and contradictory theses presented by law experts regarding the legal status of the Caspian Sea without any success in resolving the problems related to it. Although sovereignty over the sea bed and subsoil resources is one of the uninfringeable principles of international law of the sea and one of the inherent rights of states, the extent of acting upon this right is tightly related to maritime delimitation. The Caspian Sea is geographically a border lake which is not subsumed under the definition of closed or semi-closed sea stipulated in 1982 Convention. On the other hand, from legal point of view, the Caspian Sea has some features which distinguishes it from others. These features require a special legal regime for it; a regime which should be formulated with the agreement of littoral states and by taking its historical record, former contracts, and new facts into account. At the same time, studying other regions in the world shows hat the lack of maritime delimitation is not an obstacle for exploiting seabed and subsoil resources and states can exploit these fields through adopting measures such as common development of oil and gas fields and establishing common institutions. -
قانون مجازات اسلامی در مواد مختلفی «اذن ولی امر» را برای اجرای قصاص ضروری دانسته است و ولی امر، به تصریح ماده 205 همان قانون، می تواند این اذن را به «رییس قوه قضاییه یا دیگری تفویض نماید». اکنون در اجرای این ماده، همه پرونده های منجر به حکم قصاص، پس از طی کلیه مراحل قانونی باید مرحله استیذان از رییس قوه قضاییه را نیز پشت سر بگذرانند تا حکم قصاص قابل اجرا شود. در لایحه جدید قانون مجازات اسلامی که اکنون در مجلس شورای اسلامی تحت بررسی است نیز شبیه به همین مقررات در مواد 323 به بعد پیش بینی شده است. این مقاله در صدد آن است تا نشان دهد که طرح مساله استیذان در متون فقهی مربوط به فرضی است که در آن ولی دم قصد دارد شخصا و بدون اذن حاکم (قاضی) قاتل را قصاص نماید. بنابراین هرگاه استیذان مذکور در قانون مجازات اسلامی بدین اعتبار قانونگذاری شده باشد که ظاهرا چنین شده است استیذان فاقد مبنای فقهی است هرچند در شرایط کنونی قبول استیذان به دلیل «احتیاط» قابل توجیه است بلکه به همین دلیل اجرای آن در حدود نیز موجه است.کلید واژگان: قصاص, استیذان, اذن ولی امر, اذن حاکم, ماده 205 قانون مجازات اسلامی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.