mohammad osmani
-
تدوین تمدن اسلامی در قرن دوم هجری با انتقال علوم مختلف از یونان به تمدن ایرانی و از آنجا به جهان اسلام همراه بود. این تمدن در فرآیند برسازی ساختارهای عینی، چونان حکومت، پشتوانه های ذهنی خود را از یونان و فلسفه افلاطونی و ارسطویی برگرفت. در این مسیر به دلیل ویژگی های فرهنگ عربی و عناصر دینی آن و نیز تجربه ایران شهری که در حال انتقال به جهان زیست اسلامی بود، فلسفه افلاطونی و افلاطون گرایی با اتکا به امر متافیزیکی مورد توجه قرار گرفت؛ در حالی که فلسفه ارسطویی که به واقعیت گرایی نزدیک است، در عرصه حکومت اندیشی مورد اغفال قرار گرفت. بدین معنا که دشواره های امر سیاسی در برسازی حکومت اندیشی جهان زیست اسلامی از مدار فلسفه ارسطویی اندیشیده نشد؛ بلکه از زاویه فلسفه سیاسی افلاطونی مورد تامل واقع شد. از این چشم انداز، سوال مطرح این است که چرا فلسفه سیاسی ارسطویی در این فرآیند مورد بی توجهی قرار گرفت؟ در صورت توجه به فلسفه سیاسی ارسطویی، ساخت های عینی برساخته تمدن اسلامی چگونه سازمان دهی می شدند؟ فرضیه مطرح در این مقاله این است که در تمدن اسلامی، ساخت ها و سازه هایی ذهنی و عینی وجود داشت که باعث به حاشیه رفتن فلسفه سیاسی ارسطویی شد. سازه های فکری چونان دوگانگی ذهنی همراه با سلطه انگاره های دینی باعث تجلی ساخت هایی متاثر از این تصور در عرصه سیاسی شد. اندیشه دینی و انگاره های اسطوره ای، عامل بنیادین گرایش به افلاطون گرایی برای اندیشیدن امر سیاسی و ساختار حکومتی بود. البته تجربه حکومت اندیشی در جهان زیست ایرانی دوره ساسانی که نوافلاطون گرایی، پشتوانه فکری حل دشواره های سیاسی قرار گرفته بود نیز به مثابه یک الگو در اندیشیدن دشواره های اجتماعی مورد اقبال مسلمانان قرار گرفت. اما در مقابل فلسفه ارسطویی چون مبتنی بر واقعیت های اجتماعی و رویکرد عقلانی استوار بود، در این فرآیند به حاشیه رفت. بدین منظور ما با رهیافت روش تفسیری ویتگنشتاین به تحلیل موضوع می پردازیم.
کلید واژگان: تمدن اسلامی, افلاطون گرایی, ارسطوگرایی, فلسفه سیاسی و حکومت اندیشیIslamic civilization in the second century AH was accompanied by the transfer of various sciences from Greece to Iranian civilization and from there to the Islamic world. In the process of the construction of objective structures, such as the government, it took its mental support from Greece and Plato and Aristotelian philosophy. Along the way, because of the characteristics of Arab culture and its religious elements, as well as the experience of Iranshahr that was being transmitted to the Islamic world, Plato's philosophy and apostasy were taken into account on the metaphysical basis, while Aristotelian philosophy, which is close to realism, became a state of thought. That is to say, the difficulties of the political are not thought of in the orbit of Aristotelian philosophy, but from the point of view of Platonic political philosophy. From this perspective, the question is why was the political philosophy in the process ignored? How would the objective structures of Islamic civilization be organized if Aristotelian political philosophy? The hypothesis in this article is that in Islamic civilization, there were subjective structures and structures that marginalized Aristotelian political philosophy. Intellectual structures such as mental duality, along with the domination of religious ideas, led to the manifestation of structures influenced by this notion in the political arena. Religious thought and mythical ideas were a fundamental factor in the tendency to think about the political and government structure. Of course, the experience of governing in the Iranian life of the Sassanid era, where neo-lauretism was the intellectual support of solving political difficulties, was also favored by Muslims as a model for thinking of social hardships. But on the contrary, Aristotelian philosophy, based on social realities and rational approach, was marginalized in the process. To this end, we analyze the subject with the Wittgenstein Interpretative Approach.
Keywords: Islamic Civilization, Planetism, Aristotelianism, Political Philosophy, Governance -
برخی متفکران جهان اسلام درصدد همسازی سنت و مدرنیته ازطریق پالایش سنت و ارایه الگوی حکومتی متناسب با زیست مدرن و متکی به امر سنت برآمده اند. محمد عابد الجابری و محمد آرکون دو متفکر جهان اسلام، این موضوع را ذیل دو انگاره عقل عربی و عقل اسلامی مورد تامل قرار داده اند. سوال مطرح این است که چرا محمد عابد الجابری و محمد آرکون در مواجهه با عقلانیت برساخته سنت اسلامی، از دو انگاره متفاوت عربی و اسلامی برای این عقل سخن گفته اند؟ این دوگانگی چه تاثیری بر امر سیاسی و نمود حکومتی آن خواهد داشت؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که محمد عابد الجابری در مواجهه با سنت، آن را در چارچوب فرهنگی و عناصر هویتی ای چون زبان، ساختارهای اجتماعی و مناسبات قدرت در جامعه عربی می بیند، در حالی که آرکون این نگرش را در بستر تمدنی و تلاش های اقوام، فرهنگ ها و تعاملات با دیگران ازیک سو و مرجعیت دین و مبانی اسلامی آن ازدیگرسو مورد خوانش قرار می دهد.
کلید واژگان: سنت, مدرنیته, عقل عربی, عقل اسلامی, عابد الجابری, محمد آرکون, حکومت -دموکراتیکPolitical Science, Volume:25 Issue: 1, 2022, PP 183 -206Some intellectuals in the Islamic world seek to homogenize the tradition and modernity by purifying the former and providing a governmental model that fits modern life and is based on the tradition. Mohammed Abed al-Jabri and Mohammed Arkoun, two intellectuals of the Islamic world, have conceptualize the issue, respectively, as Arabic reason and Islamic reason. The question is why Mohammed Abed al-Jabri and Mohammed Arkoun have talked about two different notions of reason—Arabic and Islamic—in the face of the rationality constructed from the Islamic tradition, and how such duality would affect the political and its governmental exemplification. The hypothesis of the present research is that Mohammed Abed al-Jabri sees the tradition in the cultural framework and identity elements such as language, social structures, and power relations within the Arabic society, while Arkoun sees it in a civilizational background and efforts made by ethnicities, cultures, and interactions with others, as well as religious authority and its Islamic principles
Keywords: tradition, modernity, Arabic reason, Islamic reason, Abed al-Jabri, Mohammed Arkoun, democratic government -
هدف:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرمایه اجتماعی در توسعه یادگیری دوسوتوانی و تاثیر آن بر انتقال دانش در بین اعضای هییت علمی دانشگاه است.
روش شناسی:
این پژوهش کاربردی و به روش پیمایشی - توصیفی و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش اعضای هییت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی و پیام نور ارومیه و مهاباد به تعداد 421 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران، 201 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل داده ها براساس از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) با کمک نرم افزار Smart-PLS صورت گرفته است.
یافته هایافته های به دست آمده نشان داد که سرمایه اجتماعی بر توسعه یادگیری دوسوتوانی تاثیر مثبت و معنی دار دارد و تاثیر یادگیری دوسوتوانی بر انتقال دانش مثبت و معنی دار است و همچنین سرمایه اجتماعی به صورت مستقیم بر انتقال دانش تاثیر معنی داری ندارد ولی به صورت غیرمستقیم از طریق یادگیری دوسوتوانی بر انتقال دانش تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
بحث و نتیجه گیرینتایج مشخص می کند که وجود سرمایه اجتماعی در دانشگاه باعث توسعه یادگیری دوسوتوانی در ابعاد اکتشاف و انتفاع می شود که از آن طریق زمینه انتقال دانش بین اعضای هییت علمی دانشگاه فراهم خواهد شد.
کلید واژگان: یادگیری دوسوتوانی, اکتشاف, انتفاع, سرمایه اجتماعی, انتقال دانشPurpose:
The main purpose of this study is to investigate the role of social capital in the development of ambidexterity learning and knowledge transfer among university faculty members.
Methodology:
This applied research has been done by survey-descriptive method using a questionnaire. The statistical population of the study is 421 faculty members of Islamic Azad University and Payam Noor University of Urmia and Mahabad. Using Cochran's formula, 201 people have been selected as a statistical sample. Data analysis was performed based on structural equation modeling (SEM) using Smart-PLS software.
FindingsThe results showed that all coefficients related to the paths between the variables of this research (except social capital path on knowledge transfer) were significant. Knowledge is also meaningful. And social capital has a positive and significant effect on knowledge transfer indirectly through to ambidexterity learning.
ConclusionThe results indicate that the existence of social capital in the university promotes the learning of ambiguity in the dimensions of exploration and profit, which will provide the basis for knowledge transfer between faculty members.
Keywords: Ambidexterity Learning, Exploration, Exploitation, Social Capital, Transfer of Knowledge -
Background
Different procedures can be used to develop predictive models for medical data with binary response. In this study, we aimed to probe the process of developing common predictive models, including decision tree (DT) and logistic regression (LR). Also, we investigated how to set the model parameters, how to develop accurate models efficiently, and how to determine the prediction efficiency.
ObjectivesThe main purpose of this study was to find the prevalence and risk factors associated with functional dyspepsia (FD) and gastroesophageal reflux disease (GRED) in a sample of the Iranian population.
MethodsThis cross-sectional study was conducted in Tehran, from May 2016 to December 2017, on 18,180 participants who were selected randomly and interviewed using a reliable questionnaire.
ResultsThe areas under the ROC curve (AUC) of DT and LR were 0.93 and 0.94 for GERD and 0.98 and 0.95 for FD, respectively. Generally, 63.8% and 37.2% of the participants had FD and GRED, respectively. The results of multiple logistic regression analysis showed that men had a higher risk of FD than women. The prevalence of FD increased with increasing age.
ConclusionsThis study showed a low rate of FD and GERD among urban people of Tehran. Also, the prediction results of both models were approximately similar. Therefore, when we deal with multiple independent variables and a binary response variable in data from a large sample, more statistical techniques and strategies should be considered in developing a prediction model.
Keywords: Functional Dyspepsia, Gastroesophageal Reflux Disease, Outcome Assessment -
کتاب بندرعباس و خلیج فارس نگارش محمدعلی خان سدیدالسلطنه کبابی، از جمله نوشته های حایز اهمیت درباره ی استان هرمزگان است. این کتاب که در زمان ماموریت های اداری و کارگزاری سدیدالسلطنه نوشته شده است؛ بدان سبب مهم تلقی می شودکه وی با علم به عدم توجه حکومت مرکزی بدین ایالت، سعی می کند اطلاعات گرانبهایی را در مورد آن ارائه کند. این داده ها که محصول مشاهده ها و تحقیق های نگارنده است، جوانب گوناگونی از اقتصاد، جغذافیا، تاریخ و فرهنگ این سرزمین را مورد توجه قرار می دهد. در این مقاله با رویکرد تحلیل محتوا، تنها بخش اقتصادی از جلد اول این کتاب مورد بررسی فرار می گیرد؛ زیرا داده هاو اطلاعات اقتصادی ارائه شده در این کتاب گواه بر استقلال و خودکفایی این ولایت در زمان نویسنده است.جغرافیای جغرافیای سرزمینی متنوع این ایالت که از یک سو آب های آزاد است و از سوی دیگر خشکی با پهنه ای جلگه ای، کوهستانی و بیابانی، موقعیت خاصی بدان بخشیده است. در کنار دریا و تجارت آبی، خشکی و کشاورزی نیز عاملی برای اشتغال و کسب درآمد به شمار می رود. در نتیجه حکومت مرکزی از مالیات های آن سود می برد. نویسنده با ارائه ی این اطلاعات به بیا موقعیت استراتژیک و اقتصادی این منطقه می پردازد و حکومت مرکزی را نسبت به موقعیت این خطه که از آن غافل شده بود؛ آگاه می سازد.
کلید واژگان: ایالت, کشاورزی, تجارت دریایی, مالیات, سدیدالسلطنهBandare- Abbas and the Persian Gulf written by Mohammad –Ali Khane Sadid Alsaltaneh Kababi is one of the significant writings about Hormozgan province. This book which was written at the time of Sadid Al-saltaneh’s administrative missions has been considered as an important book because though Sadid al-saltaneh was aware of the central state’s lack of consideration to this province, he tried to present some valuable information about it. This information which is the result of the writer’s observations and researches is concerned with the different economical, geographical, historical, and cultural aspects of Hormozgan. Having a content- analysis approach, this book focuses on only the economical part of the volume I of the book because the economic data and information presented in the book show Hormozgan’s independence and self-sufficiency at the time of the writer. Hormozgan has a geography with the sea on one side, and mountain, desert, and plain on the other side. These unique features have given it a special position. In addition to sea and sea trading, land and farming are some important factors in business and money earning. As a result, the central state benefits from the taxes. Presenting this information, the writer of this paper tries to state Hormozgan’s economic and strategic position. Thus, it gives information about Hormozgan to the central state which has been ignorant about this area’s position.Keywords: State, Farming, Sea Trading, Taxes, Sadid Alsaltaneh -
The computation of capacity for discrete memoryless channels can be efficiently solved by using the Arimoto-Blahut (AB) iterative algorithm. However, the extension of this algorithm to compute the capacity for channels with Side Information (SI) is not straightforward, i.e. for channel with noncausal side information at the transmitter, because generally it is hard to evaluate the rates and capacities having auxiliary random variables. In this paper, we exploit an alternative reformulation of differential evolution optimization method to compute the capacity for channels with causal side information at the transmitter, and introduce an efficient algorithm to compute the capacity of these channels. Also, we extend the AB algorithm to compute the capacity of channels with side information at the receiver.Keywords: Arimoto, Blahut algorithm, differential evolution algorithm, causal, non, causal side information, discrete, memoryless channel
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.