mohammadali dehghantafti
-
در اقتصاد متعارف، نرخ بهره نقش مهمی در تخصیص پول نقد در دسترس، بین وام گیرندگان و وام دهندگان، بازی می کند. نرخ های بهره، همچنین، هسته ابزارهای مرسوم سیاست پولی، همچون نرخ تنزیل و عملیات بازار باز است. از طرفی، یک ویژگی کلیدی اقتصاد اسلامی، نبود پرداختی یا دریافتی هرگونه نرخ بهره از پیش تعیین شده (ثابت) است که به نام ربا شناخته می شود. در این صورت چه طور اقتصاد می تواند بدون نهاد متعارفی به نام بهره کار کند و چگونه بانک مرکزی می تواند به طور کارا ذخیره پول را در نبود ابزارهای سنتی کنترل کند. اقتصاد اسلامی به جای نرخ ثابت، فعالیت های خود را برمبنای اصل تقسیم سود و زیان سازماندهی کنند. از این رو با توجه به اهمیت موضوع فوق در تحقیق حاضر به طراحی مدل وجوه افتراق و اشتراک نظریه های پول و بهره با تاکید براقتصاد اسلامی پرداخته شده است. این پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته می باشد که در آن از دو رویکرد مورد استفاده در علوم رفتاری یعنی کمی و کیفی استفاده می شود. همچنین از نرم افزار آماری SPSS و Lisrel برای تحلیل آماری و استنتاج فرضیات این پژوهش استفاده می شود. تحقیق حاضر در سال 1400 انجام خواهد شد. جامعه آماری در این تحقیق شامل خبرگان حوزه اقتصاد و اقتصاد اسلامی می باشد که از روش نمونه گیری موارد خاص یا ویژه و در دسترس استفاده شده است. نهایتا در این تحقیق وجوه افتراق و اشتراک نظریه های پول و بهره با تاکید براقتصاد اسلامی به صورت مجزا ارائه گردیده است.
کلید واژگان: وجوه افتراق - وجوه اشتراک - نظریه های پول و بهره - اقتصاد اسلامیIn a conventional economy, interest rates play an important role in allocating available cash between borrowers and lenders. Interest rates are also the core of conventional monetary policy tools, such as the discount rate and open market operations. On the other hand, a key feature of the Islamic economy is the absence of payment or receipt of any predetermined (fixed) interest rate, known as usury. In this case, how can the economy work without a conventional institution called interest and how can the central bank effectively control money reserves in the absence of traditional instruments. Instead of a fixed rate, Islamic economy organizes its activities based on the principle of profit and loss sharing. Therefore, according to the importance of the above topic, in the present research, the design of the difference and common funds model of the theories of money and interest with emphasis on Islamic economy has been discussed. This research is a mixed type of research in which two approaches used in behavioral sciences, namely quantitative and qualitative, are used. Also, SPSS and Lisrel statistical software are used for statistical analysis and deriving the hypotheses of this research. This research is a mixed type of research in which two approaches used in behavioral sciences, namely quantitative and qualitative, are used. Also, SPSS and Lisrel statistical software are used for statistical analysis and deriving the hypotheses of this research. The current research will be done in 1400. The statistical community in this research includes experts in the field of economics and Islamic economics, and the sampling method of special or special and available cases has been used. Finally, in this research, the differences and commonalities of the theories of money and interest are presented separately with an emphasis on Islamic economics.
Keywords: Funds Of Difference, Funds Of Sharing, Theories Of Money, Interest, Islamic Economy -
در مطالعه حاضر به بررسی اثرات نامتقارن شرایط مالی بر رشد تولید ناخالص داخلی در ایران پرداخته می شود. برای این منظور در مرحله اول به استخراج وزن ها؛ شامل 12 متغیر برای ساخت شاخص شرایط مالی ایران (IFCI) پرداخته می شود تا در قالب مدل نهایی کوانتایل برای بازه زمانی 1400-1370 به بررسی موضوع حاضر پرداخته شود. بر اساس نتایج؛ در چارک های (پایین) اول و دوم؛ شاخص های شرایط مالی (IFCI) بر رشد تولید ناخالص داخلی اثر منفی دارد و در چارک های سوم و چهارم، شدت تاثیرگذاری آن بر رشد تولید ناخالص داخلی افزایش می یابد. به عبارتی شاخص های شرایط مالی (IFCI) چارک اول (Q1) و دوم (Q2)، با رشد تولید ناخالص داخلی دارای یک همبستگی زمانی منفی قوی می باشد. نوسانات ریسک های نزولی به ویژه در شرایط مالی بد شدیدتر از ریسک های صعودی است. بر اساس روند نموداری پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی چارک پسین، شوک های مالی متاثر از شوک های مرتبه اول، دوم و سوم می باشد که با بدتر شدن شرایط مالی، میانگین تولید ناخالص داخلی کاهش پیداکرده که درنهایت هزینه ها با وجود یک بحران مالی افزایش یافته است. این نوسانات با اثرگذاری بر شاخص های مرتبط با تولید، میزان سرمایه گذاری را تحت تاثیر قرار می دهند. با توجه به متفاوت بودن زیرساخت ها، مطالعه مجزای نحوه تاثیرپذیری تولید از نااطمینانی سیاست های پولی دولت، سیاست های مالی دولت و سیاست های ارزی دولت می تواند در تصمیم گیری های کلان کشور، دید درستی از چگونگی تغییرات بازار مالی ایران در اثر این نوسانات ارائه دهد.
کلید واژگان: نوسانات اقتصادی, شرایط مالی, رگرسیون کوانتایل, رشد تولید ناخالص داخلیIn this study, the asymmetric effects of financial conditions on the growth of GDP in Iran are investigated. For this purpose, in the first stage, to extract the weights; It includes 12 variables for the construction of Iran's financial conditions index (IFCI) in order to investigate the current issue in the form of the final quantile model for the period of 1991-2021. Based on the results; in the first and second (lower) quadrants; Financial condition indicators (IFCI) have a negative effect on GDP growth, and in the third and fourth quarters, the intensity of its impact on GDP growth increases. In other words, the financial condition indices (IFCI) of the first (Q1) and second (Q2) quarters have a strong negative temporal correlation with the GDP growth. The fluctuations of downside risks are more severe than those of upside risks, especially in bad financial conditions. According to the chart trend of forecasting the GDP growth of the last quarter, the financial shocks are affected by the first, second and third order shocks. As the financial conditions worsen, the average GDP has decreased, and finally the costs have increased despite a financial crisis. These fluctuations affect the amount of investment by affecting the indicators related to production. Due to the different infrastructures, a separate study of how production is influenced by the uncertainty of the government's monetary policies, government's financial policies, and government's currency policies can provide a correct view of how Iran's financial market changes due to these fluctuations in the macro decisions of the country.
Keywords: Quantile Regression, GDP Growth, Economic Fluctuations, Financial Conditions -
هزینه های نظامی بر بودجه دولت و بخش عمومی تاثیر دارند و می تواند بر چرخه های تجاری و اقتصادی کشورها نیز تاثیر بگذارد. همچنین، در تعیین سطح رقابت پذیری کشورها در بازارهای بین المللی نقش مهمی ایفا می کند. لذا با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر اثرات مخارج نظامی دولت را بر چرخه های تجاری ایران در چهارچوب یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) در بازه زمانی 1357 -1402 در قالب سه سناریو مورد بررسی قرار داد. در سناریوی اول، مخارج دولت تفکیک نشد و یک مدل استاندارد برآورد گردید. در سناریوی دوم، مخارج دولت به نظامی و غیرنظامی تفکیک شد و در سناریوی سوم، یک شوک جنگ برای مدل لحاظ شد. بر اساس نتایج حاصل از لگاریتم راستنمایی نهایی از تقریب لاپلاس، مدل دوم توضیح دهندگی بالاتری برای اقتصاد ایران داشت. بر اساس توابع واکنش آنی شوک به مخارج نظامی دولت تاثیر منفی بر سرمایه گذاری و دستمزد و تاثیر مثبت بر محصول، مصرف، مخارج دولت و اشتغال دارد. در پایان افزایش بازدارندگی از طریق حفظ سطوح فعلی مخارج نظامی دولت پیشنهاد شد چراکه اثرات افزایش بودجه نظامی بر متغیرهای اقتصادی کمتر از شوک جنگ است. هنگام وقوع جنگ نسبت مخارج نظامی به کل مخارج دولت افزایش می یابد و آثار نامناسبی خواهد داشت.
کلید واژگان: مخارج نظامی دولت, مدل DSGE, چرخه های تجاریMilitary spending has an impact on government and public sector budgets and can also affect the business and economic cycles of countries. Therefore, according to the importance of the subject, present study investigated effects of the government's military expenditures on Iran's business cycles in the framework of a dynamic stochastic general equilibrium (DSGE) model in the 1978 to 2023 in the form of three scenarios. In first scenario, government expenditures were not separated and a standard model was estimated. In the second, government expenditures were separated into military and civilian, and in the third, a war shock was included in the model. Based on the results, the second model had a higher explanatory power for Iran's economy. According to the instantaneous response functions, the shock to government military expenditures has a negative effect on investment and wages and a positive effect on output, consumption, government expenditures, and employment. It was suggested to increase the deterrence by maintaining the current levels of the government's military expenditures, because the effects of increasing the military budget on economic variables are less than the shock of war. When there is a war, the ratio of military expenses to total government expenses will increase.
Keywords: Government Military Expenditures, DSGE Model, Business Cycles -
زمینه و هدف
شواهد اقتصاد ایران نشان می دهد بسیاری از متغیرهای اقتصادی ازجمله هزینه های بهداشت و درمان خانوارها می تواند تحت تاثیر شوک های ارزی قرار گیرد. بر اساس مطالعات پیشین افزایش نرخ ارز از دو کانال افزایش عمومی قیمت ها و همچنین افزایش قیمت داروها و لوازم پزشکی وارداتی، هزینه های بهداشت و درمان را افزایش می دهد. در این مطالعه اثرات نامتقارن نرخ ارز غیر رسمی بر هزینه های بهداشت و درمان خانوارهای شهری در ایران مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است.
روش پژوهش:
مطالعه کاربردی حاضر با استفاده از داده های سری زمانی به بررسی اثرات کوتاه مدت و بلند مدت شوک های مثبت و منفی نرخ ارز غیر رسمی، تولید ناخالص داخلی و انتشار گاز CO2 بر هزینه های بهداشت و درمان خانوار های شهری در دوره زمانی 1398-1350 پرداخته است. داده ها از پایگاه اطلاعاتی مرکز آمار و بانک مرکزی جمع آوری گردید. جهت بررسی مانایی داده ها از آزمون فیلپس-پرون و دیکی فولر تعمیم یافته و برای بررسی ثبات ضرایب از آزمون های مجموع تجمعی و مجموع مجذور تجمعی استفاده شد. جهت بررسی پویایی کوتاه مدت و تعدیل به سمت بلندمدت تخمین الگوی تصحیح خطا اجرا شد. مدل رگرسیونی با استفاده از روش خود رگرسیونی با وقفه های توزیعی غیرخطی و با استفاده از نرم افزار Eviews 12 تخمین زده شد. پس از تخمین آزمون های تشخیصی شامل آزمون والد، نرمالیتی، ناهسمانی واریانس و خودهمبستگی اجرا شد.
یافته هانتایج نشان داد افزایش نرخ ارز در کوتاه مدت و بلند مدت اثر مثبت و معنی داری بر هزینه های بهداشت و درمان دارد و کاهش آن اثر معنی داری ندارد. به این ترتیب اثر شوک های ارزی نامتقارن بود. بر این اساس، 1 درصد افزایش نرخ ارز غیررسمی، موجب افزایش 0/237درصدی هزینه های بهداشت و درمان خانوارها در کوتاه مدت و 0/55درصدی در بلند مدت شده است. علاوه بر این، 1 درصد افزایش تولید ناخالص داخلی منجر به 0/49درصد افزایش در هزینه های بهداشت و درمان خانوارها در کوتاه مدت و 1/57درصد افزایش در بلندمدت شده است. درنهایت، 1 درصد افزایش انتشار CO2 منجر به 1/49درصد افزایش در هزینه های بهداشت و درمان خانوارها در بلندمدت شده است.
نتیجه گیریبر اساس نتایج، پیشنهاد می شود پس از شوک های افزایشی ارز و کاهش های احتمالی بعدی، به دلیل ماندگاری اثرات شوک ها تا 3 سال، سیاست های حمایتی برای تامین هزینه های بهداشت و درمان، به ویژه دهک های کم درآمد متوقف نشود.
کلید واژگان: هزینه بهداشت و درمان خانوارها, نرخ ارز غیر رسمی, اثر نامتقارن, روش خود رگرسیونی با وقفه های توزیعی غیر خطیBackgroundThe evidence of Iran's economy shows that many economic variables, including household health expenditures, can be affected by exchange rate shocks. According to previous studies, the increase in the exchange rate from two channels of the general increase in prices, as well as the increase in the price of medicines and imported medical supplies, increases health expenditures. This study investigated the asymmetric effects of the unofficial exchange rate on the health expenditures of urban households in Iran.
MethodsThe present applied study investigated the short-run and long-run effects of positive and negative shocks of the unofficial exchange rate, gross domestic product (GDP), and CO2 emissions on the health expenditures of urban households during 1971-2019 using time series data. The data were collected from the database of the Statistics Center and the Central Bank. To investigate the reliability of data, generalized Phillips-Prone and Dickey-Fuller tests and to check the stability of the coefficients, cumulative sum and cumulative sum squares were used. Also, to check the short-run dynamics and adjustment towards the long-run, the error correction model was estimated. The regression model was estimated using the Nonlinear Autoregressive Distributed Lag approach by Eviews (12.0) software. After estimation, diagnostic tests including Wald test, normality, heterogeneity of variance and autocorrelation were performed.
ResultsThe results showed that the increase in exchange rate has a positive and significant effect on household health expenditures, its reduction has no significant effect Therefore, the effect of exchange rate shocks was asymmetric. Accordingly, 1% increase in the unofficial exchange rate led to a 0.237 % increase in household health expenditures in the short-run and 0.55 % increase in the long-run. In addition, 1% increase in GDP led to 0.49 % increase in household health expenditures in the short-run and 1.57% increase in the long-run. Finally, 1 % increase in CO2 emissions led to a 1.49 % increase in household health expenditures in the long-run.
ConclusionBased on the results, after the increasing exchange rate shocks and possible future declines, due to the persistence of the shocks effects for up to three years, it is suggested not to stop supportive policies for providing health expenditures, especially for low-income groups.
Keywords: Household health expenditures, Unofficial exchange rate, Asymmetric effects, Nonlinear Autoregressive Distributed Lag (NARDL) -
یکی از وظایف مهم در حوزه وظایف دولت ها در هنگام مداخله در نظام های اقتصادی، تلاش برای توزیع مناسب تر درآمدها در میان اقشار مختلف جامعه می باشد. توسعه سیستم مالی از دو مسیر می تواند بر این فرآیند تاثیرگذار باشد. یکی از این راه ها از طریق تاثیرگذاری سیستم مالی بر رشد اقتصادی و چگونگی توزیع آن میان کارگزاران اقتصادی می باشد. علاوه بر این توسعه مالی به لحاظ چگونگی ایجاد فرصت سرمایه گذاری برای اقشار مختلف جامعه امکان تاثیرگذاری بر شیوه توزیع درآمدها را خواهد داشت. هدف مطالعه کنونی بررسی چگونگی کارکردهای سیستم بانکی از ابعاد تسهیلات و سپرده گذاری بر توزیع نابرابری درآمد بر استان های ایران بوده است. بدین منظور در مطالعه حاضر از رگرسیون های کوانتایل به عنوان یک روش مناسب در حوزه تخمین مدل های نابرابری درآمد استفاده شده است. نتایج طی دوره زمانی 1397-1390 برای 31 استان ایران نشان داد مانده تسهیلات اعطایی و سپرده های بانک ها در تمام دهک ها تاثیر مثبت و معناداری بر نابرابری درآمدی داشته است.
کلید واژگان: نابرابری درآمد, تسهیلات اعطایی بانک ها, سپرده های بانکی, درجه باز بودن تجاری, پنل کوانتایلOne of the most important tasks in the field of government when intervening in economic systems is to try to distribute revenues more appropriately among different segments of society. The development of the financial system in two ways can affect this process. One of these ways is through the impact of the financial system on economic growth and how it is distributed among economic agents. In addition, financial development in terms of how to create investment opportunities for different segments of society will be able to influence the distribution of income. The aim of the present study was to investigate the functioning of the banking system in terms of facilities and deposits on the distribution of income inequality in the provinces of Iran. For this purpose, in the present study, quantitative regressions have been used as a suitable method in estimating income inequality models. The results of the period during 2011-2018 for 31 provinces of Iran showed that there is a positive and significant relationship in all deciles between the balance of facilities granted by banks and deposits of the banking system separately on income inequality. Therefore, it is recommended to pay serious attention to the issue of the impact of banking system performance factors on income inequality distribution in reforming the banking system.
Keywords: Income Inequality, Facilities granted by banks, bank deposits.Trade Openness, Quintile Panel -
در مطالعه حاضر به بررسی اثرات توسعه بانکی، ساختار اجتماعی، اقتصادی و نابرابری درآمدی در استان های کشور طی دوره زمانی 1395-1385 و با بکارگیری مدل گشتاور تعمیم یافته آرلانو و باند (GMM) و (2SLS) پرداخته شده است. مطابق نتایج تخمین مدل؛ بیکاری و تجارت با نابرابری توزیع درآمد رابطه مثبت دارند. همچنین افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه، سهم کل نیروی کار شاغل در بخش کشاورزی، تولید و ساخت و ساز، توزیع درآمد در استان های کشور را بهتر می کند. لیکن، ضریب کوچک این متغیرها، بیانگر تاثیر جزیی آنها بر روی توزیع درآمد است. علامت منفی وقفه نابرابری توزیع درآمد استانی و علامت مثبت شاخص تجارت نیز نشان از افزایش واگرایی درآمدی بین استان های شمالی و جنوبی می باشد. در این شرایط منابع سرمایه گذاری، رشد و تکنولوژی مدرن در معدودی از استان های صنعتی متمرکز شده و بسیاری از استان های مرکزی و فاقد مرز مشترک با کشورهای دیگر، از فرایند رشد و تجارت محروم مانده و یا به صورت حاشیه ای در آن شرکت می کنند که اغلب در تضاد با منافع آنها می باشد. همچنین افزایش رقابت و تعداد شعب بانکی نیز توزیع درآمد را بهتر می کند، البته تاثیر افزایش این دو متغیر، بیانگر اهمیت بیشتر بخش بانکی در خصوص استفاده از تکنولوژی های کارآمد و افزایش تعداد شعب بانکی برای بهبود عدالت اقتصادی در استان های کشور می باشد. بنابرین رشد و توزیع عادلانه تر درآمد باید در تعامل و ارتباط نزدیک با یکدیگر باشد و از این رو ((رشد توام با باز توزیع)) و ((رشد همراه با برابری بیشتر)) می باید در دستور کار برنامه ریزان کشور قرار گیرد.
کلید واژگان: توسعه بانکی, ساختار اجتماعی, اقتصادی و نابرابری درآمدی, مدل آرلانو و باند و 2SLSIn the present study, the effects of banking development, social, economic structure and income inequality in the provinces of the country during the period 1395-1385 and using the (GMM) and (2SLS) model were investigated. According to the results of model estimation; Unemployment and trade are positively related to income inequality. Also, the increase in GDP per capita improves the share of the total labor force working in agriculture, production and construction, and income distribution in the provinces of the country. However, the small coefficient of these variables indicates their partial effect on income distribution. The negative sign of the interruption of inequality in the distribution of provincial income also indicates an increase in income divergence between the northern and southern provinces. Under these circumstances, modern investment, growth and technology resources are concentrated in a few industrial provinces, and many central provinces, which do not share borders with other countries, are deprived of the growth process or participate in it marginally, which often contradicts It is in their interests. Increasing competition and the number of bank branches also improves income distribution, although the impact of increasing these two variables indicates the greater importance of the banking sector in using efficient technologies and increasing the number of bank branches to improve economic justice in the provinces. Therefore, more equitable growth and distribution of income should be in close interaction and relationship with each other, and therefore ("growth with redistribution") and "growth with more equality" should be on the agenda of the country's planners
Keywords: Banking Development, Social, Economic Structure, Income Inequality, GMM Model, 2SLS Model -
بسیاری از سازمان ها بخصوص سازمان های خدماتی، متناسب با آرمان و ماموریتشان رویکرد ویژه ای به مبحث کیفیت و مدیریت آن نموده اند.این مقاله درصدد آن است تا با توجه به اهمیت موضوع کیفیت خدمت رسانی در دفاتر کارگزاری ها، با استفاده از مدل تحلیل شکاف و تکنیک سروکوال به تجزیه و تحلیل کیفیت خدمات دفاتر کارگزاری ارائه شده درمطالعه موردی(دفاترکارگزاری بورس اوراق بهادار منطقه ای استان یزد) بپردازد. بدین منظور، بر مبنای شکاف های 5 گانه کیفی خدمت، پرسشنامه ای با هدف سنجش سطح ادراکات و انتظارات سرمایه گذاران و کارگزاران از خدمات دفاترکارگزاری ها طراحی و پیمایش شده است.با کاربرد آزمون های آماری ناپارامتریک برای تحلیل معنی داری شکاف های کیفی خدمات، پیشنهادهایی جهت بهبود کیفیت خدمات کارگزاری ها در سطح مطالعه موردی ارائه گردیده است. آزمون های آماری در پنج حوزه مفهومی شکل دهنده کیفیت خدمات - شامل ملموسات، پاسخگویی، تضمین، اعتبار و همدلی - صورت گرفته است. نتایح نشاندهنده آن است که بین انتظارات و ادراکات سرمایه گذاران از کیفیت خدمات دفاتر کارگزاری ها در تمامی حوزه ها تفاوت معنی داری وجود دارد. مدیران دفاترکارگزاری ها، با استفاده از مدل های تحلیل کیفیت خدمات، قادر خواهند بود تا شکاف های ایجاد شده بین دو وجه ارائه خدمت، یعنی سرمایه گذاران و کارگزاران کارگزاری ها را شناخته و به برنامه ریزی جهت تقویت و احیانا، اصلاح نابسامانی ها بپردازند.
کلید واژگان: بورس اوراق بهادار, دفاتر کارگزاری, کیفیت خدمات, مدل تحلیل شکاف, سروکوآلMany organizations, especially in service industry, according to their goals and mission make a special contribution to quality phenomena and improvement management. This paper is an attempt to analyzes Service Quality for brokers of Stock Exchanges which is Based on gap analyzes model and SERVQUAL technique. In this regard, we have designed questionnaire and applied them to measure expectations and perceptions of investors as well as brokers in the Stock Exchange. This process was based on five service quality gaps. The application of Non-parametric statistical tests results in presentation of some recommendation. These tests are based on five conceptual dimensions of service quality which include intangibility, responsiveness, reliability, assurance and empathy. The results show that between expectations and perceptions of investors for the quality of service from brokers’ offices there is a meaningful statistical significanance. Managers of these brokers’ offices may use these analytical models, so that they would able to find out the gap for services rendered by them from point of view of investors and themselves. This process can help these brokers to plan and review the short coming.Keywords: Brokers in Stock Exchange, Quality of Services, Gap Analysis Model, Servqual
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.