mohhamadjalal abbasi shavazi
-
پویایی جمعیت های انسانی مسیله ای اساسی در زمینه علل و پیامدهای تغییرات محیط زیستی شناخته می شود. بنابراین بدون در نظر گرفتن تغییرات اجتماعی و جمعیتی، امکان ارزیابی یکپارچه و اطمینان بخش از تغییرات محیط زیستی آینده به منظور مدیریت مخاطرات طبیعی وجود ندارد. تحقیق حاضر با استفاده از رویکرد محیط پیرامونی و تحلیل پژوهش های زمانی طی سال های 2000 تا 2022، به بررسی و سنجش مفهوم «محیط زیست» در پژوهش های موجود در رشته جمعیت شناسی می پردازد. نتایج نشان داد که سهم پژوهش ها به نسبت کل از نیم درصد در سال 2000 به 4 درصد در سال 2022 رسیده است. افزون بر این، متغیرهایی مانند پویایی خانوار، ساختار جنسی، توزیع جمعیت شهری، اثرگذاری مهاجرت بر محیط زیست، ساختار سنی، ترکیب تحصیلی، اثرگذاری محیط زیست بر مهاجرت و توزیع جمعیت روستایی از 28 تا 4 درصد (به ترتیب) پژوهش ها را به منزله مهم ترین مولفه های جمعیتی اثرگذار پوشش داده است. در زمینه مسایل محیط زیستی مولفه های مصرف انرژی، انتشار آلودگی، تغییرات اقلیمی، منابع طبیعی، جنگل زدایی، مخاطرات طبیعی، تولید زباله، کاهش منابع آبی، فرسایش خاک، پایداری و حفاظت و تنوع زیستی به ترتیب از 21 تا 2 درصد، مهم ترین مولفه ها بوده اند. بیشتر پژوهش ها در این حوزه دچار ضعف چارچوب نظری گسترده و انعطاف پذیر بوده اند. بنابراین با شناخت عمیق تر سازوکار اثرگذاری پویایی جمعیت در ابعاد مختلف بر مسایل محیط زیستی می توان سیاست های مدیریت مخاطرات محیطی، مصرف انرژی، کاهش انتشار آلودگی، کاهش تغییرات اقلیمی و حفاظت از محیط زیست را به شیوه ای جدید بازنویسی کرد.
کلید واژگان: پویایی جمعیت, توسعه بین رشته ای, مدیریت محیط زیست, مخاطرات محیطی, محیط پیرامونیHuman population dynamics is the central question of the causes and consequences of environmental changes. As a result, without taking social and demographic changes into account, it is impossible to have an integrated and reliable assessment of future environmental changes in order to manage natural hazards. The current study uses the scoping review method and time study analysis to investigate and evaluate the concept of "environment" in the existing literature in the field of demography from 2000 to 2022. The results revealed that the contribution of these studies increased from 0.5% to 4% during the period. Furthermore, such variables as household dynamics, gender structure, urban population distribution, the effect of migration on the environment, age structure, educational composition, the effect of migration on the environment, and rural population distribution have been covered as the most important demographic components of the effects in 28% to 4% (in order) of the studies. In addition, the components of energy consumption, pollution emissions, climate change, natural resources, deforestation, natural hazards, waste production, water resource reduction, soil erosion, sustainability and protection, and biodiversity were the most important components highlighted in relation to environmental issues, ranging from 21 to 2 percent. The majority of studies in this field have been hampered by the lack of a broad and adaptable theoretical framework. Therefore, with a deeper understanding and awareness of the impact mechanism of population dynamics on environmental issues in various dimensions, it is possible to rewrite environmental risk management, energy consumption, pollution reduction, climate change reduction, and environmental protection policies in a novel way.
Keywords: Population Dynamics, Interdisciplinary development, environmental management, Environmental hazards, Scoping review -
این پژوهش، با الهام از چارچوب مفهومی ظرفیت تحمل، در تلاش برای یافتن پاسخ این سوال است که نقطه تعادل بین جمعیت، امنیت آبی و امنیت غذایی در کشور کجاست. در همین راستا، در پژوهش اخیر روند تحولات اندازه و ساختار سنی و جنسی جمعیت در کشور و به تبع آن، روند تغییرات نیازهای غذایی جمعیت (در هفتاد سال اخیر) ایران دنبال شده، روند تغییرات نیازهای غذایی جمعیت با روند تولید محصولات غذایی طی چهار دهه اخیر در کشور قیاس شده و در عین حال، با استفاده از مفهوم ردپای آب، میزان آب آبی استفاده شده برای تولید نیازهای غذایی جمعیت و تولیدات محصولات کشاورزی در کشور استنباط و با آب قابل برنامه ریزی کشور مقایسه شده است. نتایج حاکی از آن است که روند تولید برخی محصولات غذایی نظیر قند و شکر، میوه و غلات فراتر از نیاز جمعیت (با احتساب الگوی تغذیه متناسب با سند ملی امنیت غذا و تغذیه) بوده و در مقابل روند تولید برخی محصولات کشاورزی (نظیر دانه های روغنی و محصولات پروتیینی نظیر گوشت قرمز، تخم مرغ و لبنیات)، پاسخگوی نیاز غذایی جمعیت نبوده است. در عین حال برآوردها حاکی از آن است که تولید مواد غذایی از سال 1385 از ظرفیت منابع آبی کشور در بخش کشاورزی (آب قابل برنامه ریزی بخش کشاورزی) فراتر رفته است. هر چند اگر الگوی مطلوب تولید مواد غذایی در کشور و راهکارهایی نظیر کاهش ضایعات و تلفات بخش کشاورزی به کار گرفته می شد، همچنان آب قابل برنامه ریزی کشور پاسخگوی نیاز غذایی جمعیت کشور می بود.
کلید واژگان: ظرفیت تحمل آبی, آب قابل برنامه ریزی, ردپای آب, سند ملی امنیت غذا و تغذیه, ضایعات و تلفات کشاورزیInspired by the conceptual framework of carrying capacity, this study tends to answer the challenge of equilibrium of population, water, and food security in Iran. In this regard, the trends of size and age-sex structure of Iran’s population and accordingly the Iranian food requirement changes in the last seventy years have been evaluated. To do so, the amount of blue water used for the real agricultural production and meeting the needed food pattern has been calculated and compared using the concept of water footprint. The results show that the trends of some products such as sugar, fruits, and cereals are beyond the needs of the population, while the trends of other products (such as oilseeds and proteins such as red meat, eggs, and dairy products) have not met the population's nutritional needs in the country. Furthermore, the estimation shows that food production has exceeded the water resources carrying capacity in Iran since 2006. Nevertheless, if the optimal pattern of food production in the country and solutions such as reducing waste and losses in the agricultural sector had been used, the programmable water of the country would have still met the food needs of the country's population.
Keywords: Water Carrying Capacity, Allowable Water for Planning, Water Footprint, National Food, Nutrition Security, Agricultural Wastes, Losses -
در طی سال های اخیر محدودیت های منابع آبی کشور، متولیان تصمیم گیری حوزه آب و کشاورزی را به سمت تدوین سیاست هایی در راستای تغییر الگوی کشت اراضی کشاورزی سوق داده است، اما به نظر می رسد این سیاست های راهبردی اغلب به مسیله تامین امنیت معیشت خانوارهای کشاورزی توجهی ندارند. به بیان دیگر در تدوین این سیاست های حوزه آب و کشاورزی، ارزیابی دقیقی از چگونگی ارتباط امنیت معیشتی خانوارهای روستایی با الگوی کشت محصولات کشاورزی انجام نگرفته و احتمالا همین موضوع بر ناکامی در اجرای چنین سیاست هایی موثر بوده است. از این رو در این مقاله با الهام از برخی پژوهش های حوزه معیشت روستایی بانک جهانی، مدلی ایجاد شد که در آن مشخص شود برای کشت هر نوع محصول کشاورزی، حداقل سطح زمینی که پاسخگوی معیشت خانوارهای روستایی باشد، در فاصله سال های 1364 تا 1399 چقدر بوده است و بنابراین با توجه به ویژگی های الگوی کشت و محدودیت سطح اراضی کشاورزی، چند نفر در معرض ناامنی معیشتی قرار می گیرند. اطلاعات اولیه مدل از طرح های آمارگیری هزینه- درآمد خانوار و قیمت سر خرمن محصولات کشاورزی مرکز آمار ایران و آمارنامه های کشاورزی و سامانه های اطلاعاتی وزارت جهاد کشاورزی ایران استخراج شد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که حداقل سطح اراضی لازم برای تامین معیشت خانوار روستایی در کشت های کم آب تری مانند غلات و حبوبات، بیش از ده برابر حداقل سطح اراضی لازم برای تامین معیشت خانوار روستایی در کشت های پرآب بری نظیر سیب زمینی و سبزی است و اگر معیشت تکمیلی برای کشاورزان موجود نباشد، حدود 7 میلیون نفر از جمعیت کشور، به واسطه کوچک تر بودن از حداقل سطح اراضی لازم برای تامین امنیت معیشتی، در معرض ناامنی معیشتی خواهند بود. از این رو، تجویز سیاست های آبی برای تغییر الگوی کشت از محصولات پرآب بر زراعی به محصولات کم آب برتر نظیر گندم و جو، بدون توجه به تاثیرات اقتصادی این سیاست ها در بعد خردتر خانوارهای روستایی راهگشا نخواهد بود و باید نوعی سیاستگذاری تلفیقی با هدف کاهش مخاطرات آبی و کاهش مخاطرات معیشتی جمعیت روستایی در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: امنیت آبی, جمعیت روستایی, ردپای آب, سیاستگذاری آب, هزینه درآمد خانوارIntroductionIn recent years, Iran has been faced with severe water-related risks. Considering Iran’s water-related hazards, policymakers formulated water policies based on changing cropping patterns. However, it seems the interconnection between rural household livelihood security and cropping patterns has been neglected in these policies. Accordingly, this study intends to determine the minimum area that can meet the rural household’s livelihood security for each cropping pattern. The other main objective of the study is to identify the number of farmers exposed to livelihood insecurity if their cropping areas were limited and they did have not any option for supplementary livelihood. The findings could be useful for water policies considering both livelihood and water security.
Data and MethodsInspired by some World Bank studies in the field of poverty, and rural livelihood, a conceptual framework, and some equations were developed to answer the main objectives of the study. The minimum area that can guarantee the rural household’s livelihood security for each cropping pattern was estimated for the period 1986-2018. The other objectives such as the number of people (farmers and their households) who have been exposed to livelihood insecurity due to the size of the cropping area are estimated in 2014. All required data are gathered from the Iranian Statistics center (Agriculture Census, Population and Housing Census, Rural Households Income and Expenditure Survey, and The purchase price of agricultural products survey) and the Ministry of Agriculture-Jahad.
Results and ConclusionsThe results indicate that the minimum crop area required to guarantee rural livelihood security, including such crops as wheat and beans (productions that need less water), are 10 times less than production that needs more water (like potatoes and vegetables). Our results also estimated that around seven million people have been exposed to livelihood insecurity due to the low per capita crop area. Thus, it is recommended that policy makers must consider the farmers whose livelihoods are dependent on farming and agriculture and establish a multi-dimensional policy considering water, food, and economy simultaneously.
Keywords: Rural Households Income, Expenditure Survey, Rural population, Water policy, Water security, water footprint
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.