به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب mojtaba bazrafshan

  • بهزاد وثیق، مجتبی بذرافشان*

    بررسی مفهوم پایداری یکی از مهم‌ترین محورهای تحقیقات حوزه معماری و شهرسازی در دهه های اخیر می باشد و سنجش کالبد بومی برمبنای شاخص های پایداری یکی از حوزه های شناخت ابنیه بر اساس این مفهوم است. بررسی معماری تاریخی و بومی بر اساس سنجه های پایداری از این ضرورت سرچشمه می گیرد که معماری بومی حاوی راهبردهایی زمینه گرا در ساخت است که می توان با اتکا به آن راهکارهایی نوین در معماری معاصر تدوین نمود. سه سنجه اصلی شامل مولفه فرهنگی-اجتماعی، همسازی با محیط و اقلیم و بهینگی اقتصادی هسته مفهومی معماری پایدار هستند. در این میان خراسان بزرگ حاوی میراث معماری باارزش تاریخی ازجمله خانه های سنتی می باشد. این پژوهش در پی درک اصول معماری پایدار در کالبد خانه های تاریخی بشرویه است. در این راستا، به بررسی عناصر معماری پایدار در دوازده بنای مسکونی متعلق به دوره های صفوی، قاجار و پهلوی در این شهر پرداخته می شود. به این منظور، روش تحقیق در این پژوهش به‌صورت ترکیبی از روش های تفسیری-تاریخی در مرحله شناخت نمونه های موردی و روش تیوری زمینه‌ای در مرحله تدوین چارچوب نظری است و براساس استنتاج منطقی مولفه‌های پایداری در ابعاد کالبدی خانه های تاریخی بشرویه بررسی شود. اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی مانند بازدید و حضور مستقیم محقق در محدوده موردمطالعه، گردآوری شده است. نتایج نشان می‌دهد مواردی از قبیل نوع بافت، نسبت فضای خالی و پر، شکل ایوان، میزان درونگرایی، عناصر ایجاد سایه و المان های سبز، جهت گیری عمومی ابنیه، نحوه ایجاد تهویه طبیعی، نوع انتخاب مصالح بومی در پایداری خانه های بشرویه تاثیرگذار بوده اند.

    کلید واژگان: معماری پایدار, معماری مسکونی, خراسان بزرگ, بشرویه}
    behzad vasiq, mojtaba bazrafshan*

    Iran The examination of sustainability is a major part of architecturl research in recent years. The main stream of this kind of research is oriented to the traditional or historical architecture. Cultural-social factors, ecological and climate-oriented strategy and economical efficiency are the central core of sustainable architrcture. Thus, the concept of sustainability or any other concept contained in the literature should be interpreted in accordance with the customs of the country, so that it is possible for society and culture to understand it. This article seeks to understand the predominant principles of architecture in traditional-historical houses of Boshroyeh. These houses belong to three eras including Safavid, Gajarid and Pahlavid eras. The research method in this article is a combination of historical descriptive and the grounded theory methods. Data were collected by the individual observation and library method. The research was performed on six sustainability principles in the twelve case studies And the sustainable architecture elements in twelve houses were investigated. The authors tried to analyze the principles of architecture consistent with warm and dry climate in these case studies. The results showed that some issues such as context of the old part of city, the amount of vacant and occupied spaces, the shape of the porch, the enclousment, the presence of the shadow and green elements in yard and building façade, the method of natural ventilation, the method of vernacular materials, have been influential in sustainability of residential architecture of Boshroyeh. 

    Keywords: Sustainable Architecture, ResidentialArchitecture, Great Khorasan, Boshroyeh}
  • محمد فرزانه*، هاجر روح بخش، مجتبی بذرافشان
    زمینه

    با گذر از اقتصاد سنتی مبتنی بر منابع به اقتصاد مبتنی بر دانش، دانش به یکی از داراییهای اساسی سازمان ها تبدیل شده و مدیریت آن امری ضروری به نظر میرسد. در اقتصاد نوین، دانش منبع اصلی توسعه اقتصادی و صنعتی است. در این تحقیق تاثیر رهبری تحول گرا به عنوان یکی از رویکردهای نوین رهبری در سازمان و همچنین مدیریت دانش به عنوان یکی از محرک های اصلی عملکرد سازمانی بر افزایش نوآوری سازمانی مورد بررسی قرار گرفت.

    هدف

    هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسط مدیریت دانش در ارتباط میان سبک رهبری تحول آفرین و نوآوری سازمانی است. روش ها: روش پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ گردآوری داده ها، توصیفی _ همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش کلیه کارکنان شرکت ایران خودرو شهر شیروان می باشد. با استفاده از روش تصادفی ساده 52 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه رهبری تحول آفرین باس و آولیو (200)، مدیریت دانش (چن و همکاران، 2011) و نوآوری (ترکیبی از پرسشنامه های جیمنز، پنیادز، و پراجگو و سوهل) بود که روایی و پایایی آن ها مورد تایید قرار گرفت و پس از جمع آوری پرسش نامه ها و تحلیل داده ها نتایج تحقیق مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین رهبری تحول آفرین و نوآوری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رابطه بین رهبری تحول آفرین و مدیریت دانش، مثبت و معنادار بود و بین مدیریت دانش و نوآوری نیز رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رهبری تحول گرا به صورت مستقیم (β=0.71) و غیرمستقیم با نقش واسطه ای مدیریت دانش (β=0.20) بر نوآوری اثرگذار می باشد (درمجموع β=0.91). همچنین مدیریت دانش نیز بر نوآوری سازمانی تاثیر معناداری دارد (=0.28β).

    نتیجه گیری

    نتایج به دست آمده نشان داد که مدیریت دانش شرط اساسی برای نوآوری محسوب می شود. ضمن اینکه مدیران سازمانی با الگوگیری از سبک رهبری تحول گرا می توانند در ارتقای مدیریت دانش سازمانی موفق تر عمل کنند.

    کلید واژگان: مدیریت دانش, رهبری, رهبری تحول آفرین, نوآوری سازمانی}
    Mohammad Farzaneh *, Hajar Roohbakhsh, Mojtaba Bazrafshan
    Context

    as one of leader organizations in knowledge management, Iran Khodro Industrial Group has been tried hard efforts to find appropriate solutions to develop knowledge process and correct management for its employees. By distance from traditional economic based on knowledge, knowledge altered to basic asset of organizations and its management seems to be essential affair. In modern economic knowledge is main source of economical and industrial improvement. In the research, it has been studied the effect of transformational leadership as one of modern leadership procedures in the organization as well as knowledge management as one of key drivers of organisational performance on the improvement of organizational innovation.

    Objective

    This study aimed to Investigating the mediating role of knowledge management in the relationship between transformational leadership and organizational innovation.

    Methods

    The method of the research is descriptive and its type is correlation in method and its aim is applicative. The Population of this study consisted of all staff Iran Khodro Industrial Group Shirvan That sample was selected by utilizing simple random sampling and 52 individuals selected. data were collected through transformational leadership questionnaire (Bass & Avolio, 2000), knowledge management (chen & et al, 2011), organizational innovation (The combination of questionnaires Jimenez et al, 2008 Pennyadz, 2006, Prajogo & Sohal, 2006), that their validity and reliability were confirmed.

    Findings

    Pearson correlation analysis showed that a positive relationship was found between transformational leadership and organizational innovation. The relationship between transformational leadership and knowledge management, was positive. The results of path analysis suggest that transformational leadership directly (β = 0.71), and indirectly with the mediating role of  knowledge management (β = 0.20) is on effective organizational innovation (Total: β = 0.91). The knowledge management also has a significant impact on organizational innovation(β = 0.28).

    Conclusion

    results showed that knowledge management is the main condition to organizational innovation. In addition, organizational managers can work better in promoting organizational knowledge management through benchmarking transformational leadership style.

    Keywords: : knowledge management, leadership, Transformational Leadership, Organizational Innovation}
  • منصوره بختیاری فایندری، مجتبی بذرافشان مقدم، محمدرضا بذرافشان، حسین کارشکی
    یکی از ابعاد رهبری تحولی، نفوذ آرمانی می باشد که رهبر، مورد اعتماد و احترام پیروان قرار می گیرد و موجب القای غرور و افتخار در آنان می گردد. هدف این پژوهش، ساخت و اعتباریابی مقیاس نفوذ آرمانی مدیران مجتمع های آموزشی صالح آباد در سال تحصیلی 91-1390 می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی _ پیمایشی بود. جامعه آماری شامل 541 نفر از معلمان دو مقطع ابتدایی و راهنمایی بود. از این تعداد 226 نفر به عنوان نمونه، با استفاده از شیوه نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند و پس از توزیع پرسشنامه ها، 206 پرسشنامه جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. جهت سنجش روایی مقیاس نفوذ آرمانی، از روایی محتوایی، روایی همگرا و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده گردید. نتایج نشان داد که همبستگی مقیاس محقق ساخته نفوذ آرمانی و مقیاس نفوذ آرمانی اطهری 88/0 (05/0 ›P) و رابطه آنها در سطح 001/0 معنادار می باشد. تحلیل عاملی اکتشافی، نفوذ آرمانی را در چهار مولفه الگودهی نقش، بصیرت و چشم انداز، احترام و ارزش های اخلاقی دسته بندی نمود. همچنین در نتایج تحلیل عاملی تاییدی، میزان شاخص های برازش از جمله:: GFI68/0، NNFI: 98/0،: CFI98/0، AGFI: 64/0،: NFI 97/0 و RMSEA: 09/0 به دست آمد. برای محاسبه پایایی مقیاس نفوذ آرمانی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید که 97/0 به دست آمد. بر این اساس، مقیاس محقق ساخته نفوذ آرمانی از پایایی بالایی برخوردار می باشد.
    کلید واژگان: نفوذ آرمانی, ارزش های اخلاقی, بصیرت و چشم انداز, احترام و الگوی نقش}
    Mansooreh Bakhtiari, Mojtaba Bazrafshan, Mohammad Reza Bazrafshan, Hossein Karshaki
    Many studies investigated Transformational Leadership (TL). Idealized Influence (II) is one of TL dimensions with relying it the followers respect leaders and trust him/her. This may cause instilling pride and attribute them. The purpose of this study was assessing II of principals in educational complexes in Saleh-abad city in 2011-12 academic year. Method of the research was survey. Statistic society was 541 teachers of primary and junior secondary schools. The sample was 226 people selected by a proportional sampling. For assessing II a researcher-made scale was developed, and its validity was approved by exploratory and confirmatory factor analysis. The results indicated the correlation II a researcher-made scale and II scale of Athari 0/88 (p < 0/05), and their relationship was significant in 0/001 level. Exploratory factor analysis divided II in four components of role modeling, insight and perspective, respect, and ethical values. In addition, confirmatory factor analysis showed that, measures of indicators, GFI: 0/68, NNFI: 0/98, CFI: 0/98, AGFI: 0/64, NFI: 0/97, RMSEA: 0/09, are achieved. Chronbach Alpha confirmed the reliability of the scale for 0/97. The results indicated that the Mean of principals II was higher than the proposed average and the II of principals was in a desirable level. Measures of t-test showed that the difference between the mean and the proposed average was significant in 0/001 level.
    Keywords: Idealized influence, ethical values, insight, perspective, respect, role model}
  • مجتبی بذرافشان، زهرا صباغیان، حمیدرضا آراسته، بختیار شعبانی ورکی
    این پژوهش با اتکاء به این مفروضه اصلی، ضرورت ارتقاء جایگاه الگوی سایبرنتیک در اداره دانشگاه ها، و برای بررسی کارکرد سازمانی دانشگاه فردوسی مشهد صورت پذیرفته است. برای دستیابی به این هدف، نخست الگوی سایبرنتیک و کاربرد آن ارائه و بر اساس آن، شرایط و الزامات استفاده از این الگو، احصاء شده است. آنگاه وضعیت دانشگاه فردوسی مشهد با تکیه بر این شرایط و الزامات، مورد بررسی قرار گرفته است. در نتیجه کانون اصلی این پژوهش ناظر بر این سئوال است که جایگاه سایبرنتیک در دانشگاه فردوسی مشهد چگونه است؟ برای این منظور دیدگاه های کلیه مدیران دانشگاه فردوسی مشهد (139=N)، با استفاده از پرسشنامه ای که بر اساس نظریه سایبرنتیک تدوین شده است، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. مولفه های مورد بررسی در الگوی سایبرنتیک عبارتند ار: نظارت و کنترل، پیوندها، تعاملات، تصمیم گیری، سلسله مراتب و رهبری. داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه تحلیل شده و نتایج حاکی از آن است که میانگین دیدگاه های مدیران دانشگاه فردوسی درباره وضعیت الگوی سایبرنتیک بطور معنی داری از میانگین نظری درجه های مورد وصف در ابزار گردآوری داده ها بیشتر است و بین نمرات مربوط به این مولفه های اصلی این الگو نیز در این دانشگاه رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. بعلاوه، نظر به اینکه بین دیدگاه های مدیران دانشگاه فردوسی درباره میزان استفاده از این الگو تفاوت معنی داری مشاهده نشده است، می توان نتیجه گرفت که بین این مدیران درباره وضعیت مورد وصف، اتفاق نظر وجود دارد. در مجموع نتایج نشان می دهند که جایگاه الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه فردوسی مشهد، در سه مؤلفه تصمیم گیری، نظارت و کنترل و رهبری، از وضعیت نسبتا مطلوبی برخوردار است. در مؤلفه نظارت و کنترل که شامل دو نوع ساختاری و اجتماعی می شود، نظارت و کنترل ساختاری دارای وضعیت نسبتا مطلوبی است ولی نظارت و کنترل اجتماعی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. با این وصف و بطور خاص، سه مؤلفه پیوندها، سلسله مراتب و تعاملات در این دانشگاه، ضعیف بوده و دانشگاه بایستی برای تقویت و بهبود این مؤلفه ها، تدابیری اندیشیده و تلاش ویژه ای مبذول نماید.
    کلید واژگان: الگوی سایبرنتیک, آموزش عالی, مدیریت دانشگاه ها}
    Mojtaba Bazrafshan, Zahra Sabaghian, Hamidreza Araste, Bakhtiar Shabani
    The purpose of this research is to identify the status of cybernetics in universities’ management with an emphasis on Ferdowsi University of Mashhad (FUM). A total of 139 questionnaires were sent to chancellor and vice-chancellors of FUM, Dean of faculties and their deputies, administrative and academic department’s chairs at the university to assess their point of view about the status of cybernetics in the University. Further 147 questionnaires were sent to managers and faculty members of twenty seventh Universities to access the same point regarding the purpose. The questionnaire has been developed based on Birnbaum cybernetic theory. Accordingly, supervision and control, tight and loose Coupling, interactions, decision making, hierarchy and leadership had been considered as major constructions of the questionnaire. Survey research, Mean, median, t-test, Mann-Whitney U and Kruskal-Wallis H. were used to analyze the data. The result indicated that the mean of the subjects’ viewpoints was 4.512. In other words, there is a significant difference between the observed mean of the research subject's viewpoints and the theoretical mean. The research also showed a significant relationship between the six above factors. The data indicated that there is no significant difference between the viewpoints of the universitys’ managers. This means that there is a consensus between them in regard to the status of cybernetic in the university’s management. The findings showed that approximately, there is the same result in other universities in Iran.
سامانه نویسندگان
  • دکتر مجتبی بذرافشان مقدم
    بذرافشان مقدم، مجتبی
    دانشیار رشته مدیریت آموزشی- گروه مدیریت آموزشی و توسعه منابع انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال