به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

morad hosseini

  • فاطمه السادات میرکمالی، فاطمه کریمی گوهری*، سعید احمد خسروی، مراد حسینی
    مقدمه

    شیوع مشکلات روانشناختی در سالمندان دارای آلزایمر خفیف بالا است که برای رفع این مشکلات به مداخلاتی نیاز می باشد. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان تحریک مکرر مغناطیسی ترانس کرانیال (rTMS) بر عملکرد اجرایی و حافظه فعال سالمندان دارای آلزایمر خفیف انجام شد.

    روش کار

    روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان دارای آلزایمر خفیف شهر کرمان در سال 1402 بودند که 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های عملکرد اجرایی جرارد و همکاران (2000) و پرسشنامه حافظه فعال ان بک (1985) بود. مداخله درمان تحریک مکرر مغناطیسی ترانس کرانیال در 10 جلسه 20 الی 30 دقیقه ای و هفته ای دو بار بر روی گروه آزمایش انجام شد و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. میزان P کمتر از 05/0 معنی داری در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    در متغیر عملکرد اجرایی، میانگین و انحراف استاندارد گروه آزمایش در پیش آزمون 74/16±92/146 و در پس آزمون  37/16±82/192 و در متغیر حافظه فعال، میانگین و انحراف استاندارد گروه آزمایش در پیش آزمون 40/7 ± 19/36 و در پس آزمون 43/6 ± 59/68 به دست آمد. نتایج تحلیل کوواریانس نیز نشان داد که درمان تحریک مکرر مغناطیسی ترانس کرانیال بر عملکرد اجرایی و حافظه فعال سالمندان دارای آلزایمر خفیف تاثیر داشت (01/0 <p).  

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش، از درمان تحریک مکرر مغناطیسی ترانس کرانیال برای افزایش و حافظه فعال سالمندان دارای آلزایمر خفیف می توان استفاده کرد.

    کلید واژگان: آلزایمر خفیف, تحریک مکرر مغناطیسی ترانس کرانیال, حافظه فعال, عملکرد اجرایی, سالمندان
    Fatemeh Mirkamali, Fatemeh Karimi*, Saeed Ahmad Khosravi, Morad Hosseini
    Introduction

    The prevalence of psychological problems in the elderly with mild Alzheimer's is high, which requires interventions to solve these problems. This research was conducted with the aim of determining the effectiveness of repetitive transcranial magnetic stimulation (rTMS) treatment on executive function and working memory of elderly people with mild Alzheimer's disease.

    Methods

    The research method was semi-experimental and pre-test, post-test with a control group. The statistical population included all elderly people with mild Alzheimer's disease in Kerman city in 2023, 30 people (15 people from the experimental group and 15 people from the control group) were selected by available sampling method. The data collection tool was the executive function questionnaires of Gerrard et al. (2000) and the working memory questionnaire of Enbeck (1985). The treatment intervention of repeated transcranial magnetic stimulation in 10 sessions of 20 to 30 minutes and twice a week was performed on the experimental group and the control group did not receive any intervention. Data analysis was done with descriptive tests (mean and standard deviation) and covariance analysis using SPSS version 24 software. The level of P less than 0.05 was considered significant.

    Results

    in the executive function variable, the mean and standard deviation of the experimental group in the pre-test was 146.92±16.74 and in the post-test 192.82±16.37 and in the working memory variable, the mean and standard deviation of the experimental group in the pre-test 36.19 ± 7.40 in the test and 68.59 ± 6.43 in the post-test. The results of covariance analysis also showed that repeated transcranial magnetic stimulation treatment had an effect on the executive function and working memory of the elderly with mild Alzheimer's disease (P < 0.01).

    Conclusion

    Based on the research findings, the treatment of repeated transcranial magnetic stimulation can be used to increase the active memory of the elderly with mild Alzheimer's.

    Keywords: mild Alzheimer's, repeated transcranial magnetic stimulation, working memory, executive function, elderly
  • مراد حسینی*، جمشید محمدی، علیرضا رمضانی
    زمینه و هدف

    تغییر سبک زندگی به سمت بی تحرکی و فعالیت بدنی کم باعث افزایش بروز خطر بیماری های متابولیکی و قلبی-عروقی می شود. هدف این تحقیق، تاثیر میزان فعالیت بدنی بر برخی عوامل خطر قلبی-عروقی، شاخص توده بدنی و شاخص فشار خون مچ پا-بازویی افراد میان سال دانشگاه شهید رجایی بود.

    روش شناسی: 

    نمونه آماری شامل 81 نفر از کارکنان زن و مرد دانشگاه تربیت دبیر شهیدرجایی تهران بودند. دامنه سنی آزمودنی ها بین 26 تا 58 سال بودند. میزان فعالیت بدنی آزمودنی ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته اندازه گیری شد. قند خون و نیم رخ چربی های خون ناشتایی به وسیله نوار تست های مخصوص مورد اندازه گیری قرار گرفت. شاخص فشار خون مچ-پا بازویی آزمودنی ها جهت ارزیابی بیماری شریان های محیطی نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. تحلیل داده ها از روش آماری t تک نمونه ای،t مستقل و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معناداری 05/0 انجام شد.

    یافته ها

    تحلیل های آماری نشان داد قندخون، نیم رخ چربی های خون، شاخص مچ پا بازویی و شاخص توده بدنی کارمندان دانشگاه در محدوده طبیعی قرار داشتند، به جز میزان تری گلیسیرید که در محدوده خطر مرزی قرار داشت. در تمامی متغیرهای تحقیق بین کارمندان و اساتید دانشگاه تفاوت معنی داری مشاهده نگردید (05/0P). بین عوامل خطر قلبی-عروقی (سطوح کلسترول تام، تری گلیسیرید خون، LDL-C) و شاخص فشار خون مچ پا-بازویی با میزان فعالیت بدنی آزمودنی ها ارتباط منفی معنی داری وجود دارد (05/0P).

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های تحقیق حاضر، می توان گفت هر چه میزان فعالیت بدنی در هر دو گروه اساتید و کرامندان میانسال دانشگاه افزایش یابد، میزان عوامل خطرقلبی-عروقی اندازه گیری شده و شاخص فشار خون مچ پا بازویی کاهش می یابد و بالعکس. بنابراین، می توان به افراد میانسال توصیه کرد جهت بهبود عوامل خطر قلبی-عروقی و بیماری شریان های اندام های تحتانی به طور منظم و روزانه فعالیت بدنی سبک مانند پیاده روی را انجام دهند.

    کلید واژگان: عوامل خطر قلبی-عروقی, قند خون, نیم رخ چربی های خون, شاخص فشار خون مچ -پا بازویی
    Morad Hosseini *, Jamshid Mohammadi, Alireza Ramezani
    Background and purpose

    Changing the lifestyle towards inactivity and low physical activity increases the risk of metabolic and cardiovascular diseases. The purpose of this research was to determine the effect of physical activity on some cardiovascular risk factors, body mass index and ankle-brachial blood pressure index of middle-aged people of Shahid Rajaei University.

    Methodology

    The statistical sample included 81 male and female employees of Shahid Rajaee University of Education, Tehran. The age range of the subjects was between 26 and 58 years. The physical activity of the subjects was measured through a researcher-made questionnaire. Fasting blood sugar and lipid profiles were measured by special test strips. The ankle-brachial blood pressure index of the subjects was also evaluated to evaluate peripheral artery disease. Data analysis was done using one-sample t, independent t and Pearson correlation test at a significance level of 0.05.

    Findings

    Statistical analysis showed that blood sugar, blood lipid profile, brachial ankle index, and body mass index of university employees were within the normal range, except for the triglyceride level, which was in the borderline risk range. In all research variables, no significant difference was observed between university employees and professors (P 0.05). There is a significant negative correlation between cardiovascular risk factors (total cholesterol levels, blood triglyceride, LDL-C) and ankle-brachial blood pressure index with the subjects' physical activity level (P0.05).

    Conclusion

    Based on the findings of this research, it can be said that as the amount of physical activity increases in both groups of middle-aged university professors and staff, the amount of measured cardiovascular risk factors and ankle-brachial blood pressure index decreases and vice versa. . Therefore, middle-aged people can be advised to do regular and daily light physical activity such as walking in order to improve cardiovascular risk factors and lower limb artery disease.

    Keywords: cardiovascular risk factors, Blood glucose, lipid profile, Ankle-Brachial Index
  • MirHassan Seid Ameri, Logman Keshavarz, Parvane Khajepoor, Morad Hosseini *

    The current study aims to explain a communication model for quantum leadership, productivity and empowerment of personnel in the Ministry of Sport and Youth using Interpretive-Structural Modeling approach. The research population included all of the personnel in the Ministry of Sport and Youth, and 269 persons were selected randomly as the research sample. The research tool was questionnaires adopted from the literature for collecting the research data. Twelve sport management experts and Cronbach’s alpha method, respectively confirmed the validity and reliability of the questionnaires. SPSS software and interpretive-structural modeling (ISM) approach were applied to analyze the research data. The results indicated the optimal level in the quantum leadership, as well as personnel productivity, and empowerment. Based on the results, an increase in the level of quantum leadership in the Ministry of Sport and Youth raises the level of personnel productivity, and empowerment. In addition, an increase in the personnel empowerment level in the Ministry of Sport and Youth increases the level of personnel productivity.

    Keywords: Empowerment, ISM, productivity, Quantum leadership, Sport
  • مراد حسینی*، مهدی مقرنسی، امید ظفرمند
    هدف

    افراد دارای اضافه وزن و چاق که فعالیت بدنی ندارند، معمولا در معرض برخی بیماری های متابولیکی و قلبی و عروقی مانند دیابت نوع 2 و گرفتگی عروق کرونری و پرفشار خونی قرار دارند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر هشت هفته تمرین همزمان (مقاومتی و استقامتی) بر مقاومت انسولینی و مقادیر پلاسمایی رزیستین و گلوکز مردان میانسال دارای اضافه وزن و چاق شهر یاسوج بود.

    روش شناسی

    روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری مردان دارای اضافه وزن و چاق 30 تا 45 ساله شهر یاسوج بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود و 30 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت تصادفی ساده به 2 گروه تمرین همزمان و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی 8 هفته تمرین همزمان و هر هفته 3 جلسه را انجام دادند. داده های مربوط به مقاومت انسولینی، رزیستین و گلوکز پلاسمایی در قبل و بعد از اجرای تمرینات همزمان با استفاده از آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، t  وابسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0>p تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج پژوهش نشان داد مقاومت انسولینی، سطوح رزیستین و گلوکز پلاسمایی در پس آزمون در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشتند (05/0>p). در مقابل، در گروه کنترل در همه متغیرها تغییر معناداری مشاهده نشد (05/0> p). سطوح رزیستین و گلوکز پلاسمایی در پس آزمون گروه تجربی کاهش معنی دار داشتند ولی در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0>p).

    نتیجه گیری

    بنابراین، می توان اجرای 8 هفته تمرین همزمان مقاومتی و استقامتی که در یک جلسه اجرا می شدند را به عنوان یکی از روش های پیشگیرانه و غیردارویی برای بهبود وضعیت سلامت متابولیکی و قلبی و عروقی مردان میانسال دارای اضافه وزن و چاق پیشنهاد داد.

    کلید واژگان: مقاومت انسولینی, رزیستین, گلوکز
    Morad Hosseini *, Mehdi Mogharnasi, Omid Zafarmand
    Aim

    Overweight and obese people who do not engage in physical activity or exercise are usually at risk for certain metabolic, cardiovascular, and type 2 diseases, such as type 2 diabetes, coronary artery disease, and hypertension. The aim of this study was to investigate the effect of eight weeks of concurrent training (resistance and endurance) on insulin resistance and plasma levels of resistin and glucose in overweight and obese middle-aged men in Yasuj.

    Methods

    The research method was quasi-experimental with pre-test and post-test design.  The statistical population was overweight and obese men aged 30 to 45 years in Yasuj. The sampling method was purposeful and 30 people were selected as a statistical sample and were randomly divided into two groups of  concurrent training and control. The subjects in the experimental group performed 8 weeks of  concurrent training and 3 sessions per week. Data on insulin resistance,  plasma resistin and glucose before and after concurrent training were analyzed using Kolmogorov-Smirnov, dependent and independent t-tests at a significant level of p<0.05.

    Results

    The results showed that insulin resistance, resistin and plasma glucose levels in the post-test in the experimental group were significantly reduced compared to the control group (p <0.05). In contrast, no significant change was observed in all variables in the control group (p > 0.05).

    Conclusions

    Therefore, it is can to suggest 8 weeks of concurrent resistance and endurance training that were performed in one session as one of the preventive and non-pharmacological methods to improve the metabolic, cardiovascular health status of overweight and obese middle-aged men.

    Keywords: Insulin esistance, Resistin, Glucose
  • علیرضا رمضانی، مراد حسینی*
    هدف

    هدف این مطالعه بررسی تغییرات دقت تیراندازی و خستگی عضلات ساق پا به دنبال هشت هفته تمرینات مقاومتی در  مردان تیرانداز با تپانچه بادی بود.

    روش ها

    جامعه آماری تیراندازان مرد نخبه استان کهگیلویه و بویراحمد بودند. نمونه آماری شامل 20 نفر بودند که به روش تصادفی ساده به دو گروه تقسیم شدند. پروتکل تمرین مقاومتی شامل پنج حرکت زیر بود که به آهستگی و در صبح اجرا شدند. حرکات در 3 نوبت 10 تکرار در جلسه اول آغاز شد و در جلسه آخر با 5 نوبت ها 14 تکرار به پایان رسید. مدت دوره ی تمرینات مقاومتی 8 هفته، هر هفته 3 جلسه تمرینات اجرا شدند. برای تجزیه تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با داده های تکراری و آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس فرضیه های های تحقیق، تعداد فرم های وضعیتی (2 فرم) و متغیر های تحقیق تعیین شد و از نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده گردید.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که متعاقب هشت هفته تمرین مقاومتی میزان دقت هدف گیری و خستگی عضلات در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه های مخنلف متفاوت معنی داری داشتند (05/0=P). همبستگی بالایی بین تغییرات خستگی عضلات و دقت هدف گیری در دو فرم وضعیتی ایستادن ممتد و ایستادن متناوب نیز مشاهده شد (05/0=P).

    نتیجه گیری

    در مجموع نتایج نشان می دهند که تغییرات خستگی عضلات و دقت هدف گیری در دو فرم وضعیتی ایستادن ممتد و ایستادن متناوب متعاقب 8 هفته تمرین مقاومتی مثبت بود.

    کلید واژگان: دقت تیراندازی, خستگی عضلات, تیراندازان مرد
    Alireza Ramezani, Morad Hosseini*
    Objective

    The purpose of this study was to investigate the study of shooting accuracy and fatigue of leg muscles after eight weeks of resistance training in shooters men with a Inflatable pistol.

    Methods

    The statistical population of elite male shooters was Kohgiluyeh and Boyerahmad provinces. The sample consisted of 20 subjects who were randomly divided into two groups. The data were analyzed using repeated  measures ANOVA and Pearson correlation coefficient tests. The resistance training protocol included the five movements that were performed slowly and in the morning. The movements were performed in 3 sets of 10 repetitions in the first session and in the final session with 5 sets, 14 repetitions. The duration of the resistance training sessions was 8 weeks, 3 sessions each week. The method of data analysis was determined based on research hypotheses, number of status forms (2 forms), and variables of research and performed SPSS software version 20 was used.

    Results

    Results showed that following eight weeks of resistance training, the accuracy of targeting and muscle fatigue in the post-test were compared with the pretest in the groups were significantly different (P=0.05). There was a high correlation between changes in muscle fatigue and target accuracy in both standing and stand-up positions (P=0.05).

    Conclusion

    In general, the results show that changes in muscle fatigue and target accuracy in two form of standing positions after 8 weeks of resistance training were positive.

    Keywords: targeting accuracy, muscle fatigue, elite male shooters
  • Alireza Ramezani, Abbas Ali Gaeini, Morad Hosseini, Jamshid Mohammadi, Bahram Mohammadi
    Background
    Current changing lifestyles of Iranians, especially in childhood, may affect the risk of developing cardiovascular diseases.
    Objectives
    The purpose of this study was to determine the effects of endurance, resistance, and combined training on cardiovascular risk factors in male obese children.
    Methods
    Sixty male obese children (age 8 - 12 years, BMI between 30 - 35 kg and Z-score above ) were chosen randomly divided into four groups of exercise training: group I, endurance exercise training (EET); group II, resistance exercise training (RET); group III, combined exercise training (CET); group IV, controls (C). Exercise training programs were performed for eight weeks, 4 sessions per week, with the same intensity and duration in all types of exercise training groups. Blood samples were collected 24 and 48 hours before and after exercise training, respectively. Data were obtained in all groups and analyzed by repeated measurement and one way ANOVA using SPSS software (version 21).
    Results
    Results indicated that fasting glucose, BMI, TC, TG, LDL, VLDL, TC/HDL, and LDL/HDL ratio decreased significantly and HDL increased in three types of exercise training compared to the control group (P 0.05).
    Conclusions
    The three types of exercise training, especially endurance training method, decrease the risk factors for occurrence of cardiovascular diseases and health complications related to obesity in inactive male obese children.
    Keywords: Endurance Training, Resistance Training, Combined Training, Cardiovascular Risk Factors
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال