به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

mr sarikhani

  • بهمن خوشرو*، محمدرضا ساریخانی
    در این پژوهش سه نمونه کود زیستی تولید داخل کشور شامل ازتوبارور (Azotobarvar)، پتابارور (Potabarvar) و رویین (Ruein) و یک نمونه کود هندی به نام فسکو (Phosco) از لحاظ تعداد جمعیت میکروبی و ویژگی های افزایندگی رشد گیاه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج شمارش جمعیت میکروبی نشان داد که کود پتابارور فاقد جمعیت زنده باکتریایی است، اما تعداد سلول زنده در هر گرم (CFU g-1) ازتوبارور، رویین و فسکو به ترتیب 108 × 5/3، 108 × 2/5  و 103 × 9/6 به دست آمد. از کود ازتوبارور دو جدایه (Az1 و Az2)، از کود رویین سه جدایه (R1، R2 و R3) و از کود فسکو سه جدایه (P1، P2 و P3) جداسازی شدند. نتایج اندازه گیری ویژگی های افزایندگی رشد گیاه در شرایط درون شیشه ای نشان داد که از نظر ویژگی تثبیت نیتروژن مولکولی در محیط جامد و مایع LG دو جدایه R1 و Az2، در انحلال فسفات معدنی از منبع تری کلسیم فسفات دو جدایه Az1  و Az2، در آزادسازی پتاسیم دو جدایه Az1 و P1 از بیوتیت و دو جدایه Az1 و P2 از موسکویت و در تولید اکسین نیز جدایه P1در حضور تریپتوفان بیشترین عملکرد را داشتند. جدایه های P1، P3، R1 و R3 دارای فعالیت ضد قارچی علیه قارچ فوزاریوم سولانی بودند. جمع بندی نتایج شمارش جمعیت میکروبی و نیز ویژگی های افزایندگی رشد گیاه نشان داد که کود زیستی رویین و ازتوبارور دارای وضعیت مطلوبی بوده و کود فسکو علی رغم داشتن برخی ویژگی های محرک رشد، فاقد جمعیت کافی بوده و کود پتابارور نیز فاقد جمعیت میکروبی بود.
    کلید واژگان: آزادکنندگی پتاسیم و تولید اکسین, تثبیت نیتروژن مولکولی, حل کننده فسفات و کود زیستی
    B Khoshru *, MR Sarikhani
    In this study, three domestic biofertilizer samples including Azotobarvar, Potabarvar, Ruein, and a sample of Indian biofertilizer called Phosco were studied in terms of microbial population count and plant growth promoting characteristics. The results of plate counting revealed that Potabarvar had no alive bacterial population, but the number of viable cells of Azotobarvar, Ruein and Phosco were 3.5 × 108, 5.2 × 108 and 6.9 × 103 CFU g-1, respectively. Moreover, two isolates (Az1 and Az2), three isolates (R1, R2 and R3) and three isolates (P1, P2 and P3) were isolated in Azotobarvar, Ruein and Phosco, respectively. The in-vitro results of plant growth promoting characteristics showed that in the solid LG medium R1 and Az2 and in the liquid LG medium, P1, R1 and Az2 and had the highest nitrogen fixation, respectively. In phosphate solubilizing from tricalcium phosphate, Az1 and Az2, in potassium releasing ability, Az1 and P1 isolates from biotite and Az1 and P2 from muscovite and in production of auxin P1 in the presence of tryptophan had the highest performance, respectively. The isolates P1, P3, R1 and R3 had antifungal activity against Fusarium solani. Summarizing the results of microbial population counts as well as plant growth promoting characteristics showed that the both Ruein and Azotobarvar biofertilizers were in desirable condition and Phosco biofertilizer, despite having some growth-promoting properties, lacked a sufficient microbial population and the Potabarvar biofertilizer lacked the microbial population.
    Keywords: Auxin production, Biofertilizer, Molecular nitrogen fixation, Phosphate solubilization, Release of potassium
  • بهمن خوشرو*، محمدرضا ساریخانی

    باکتری های حل کننده فسفات متحمل به دماهای بالا، کاندید مناسبی برای استفاده در کودهای میکروبی فسفاته گرانوله می باشند. محصول تولیدی در فرآیند تهیه این کودها، ناگزیر به تحمل حرارت بالا (°C50 -55) بوده و درصد رطوبت بسیار پایینی دارا می باشد.  بر این اساس، در این تحقیق کارایی انحلال فسفات و تحمل گرمایی 150 جدایه باکتری از بانک میکروبی گروه علوم و مهندسی خاک دانشگاه تبریز مورد ارزیابی قرار گرفت. توانایی انحلال فسفات باکتری ها به روش نیمه کمی و کمی در محیط اسپربر جامد و مایع در حضور منبع کم محلول تری کلسیم فسفات تحت شرایط دمای عادی (°C 28) و دمای 55 درجه سلسیوس ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین باکتری ها از نظر انحلال فسفات وجود دارد. در دمای معمولی از 150 باکتری، نزدیک به 17 درصد باکتریها (25 جدایه) توان انحلال فسفات کم محلول را داشتند و نسبت قطر هاله به کلنی (HD/CD) آنها بین 8/2 - 2/1 متغیر بود. در روش کمی نیز توان حل کنندگی 25 جدایه در محدوده 89/292- 8/175 میلی گرم فسفر بر لیتر قرار داشت. از  بین 25 جدایه نیز تنها 7 باکتری قادر به زنده مانی در دمای 55 درجه سلسیوس بمدت 16ساعت بودند، که از میان آنها جدایه‎ های C1-4O، C19-4O و C8-12M به ترتیب با مقادیر 5/2، 4/2 و 2/2 بالاترین نسبت قطر هاله به کلنی را داشتند. میزان آزادسازی فسفر در محیط مایع توسط این باکتری ها به ترتیب 08/244، 44/256 و 14/216 میلی گرم بر لیتر بود. نتایج شناسایی مولکولی نشان داد که این باکتریها متعلق به جنس های Enterobacter و Stenotrophomonas می باشند.

    کلید واژگان: باکتری های حل کننده فسفات, تحمل گرمایی, زنده مانی, کود میکروبی فسفاته
    B. khoshru*, MR. Sarikhani

    Bacteria with high phosphate solubility and resistance to high temperature are suitable candidates for use in granular phosphatic microbial fertilizers (PMF). The prepared product in processing of these fertilizers (PMF) is exposed to high temperatures (50-55 ° C) under very low moisture conditions. Accordingly, in this research, the efficiency of phosphate dissolution and temperature tolerance of 150 bacterial isolates were evaluated. These bacteria were prepared in the soil biology laboratory of University of Tabriz. The phosphate solubility of these bacteria was evaluated by semi-quantitative and quantitative methods in solid and liquid Sperber medium in the presence of low-soluble tricalcium phosphate (TCP) source at the temperatures of 28 °C and 55 °C. The results showed that there was a significant difference between bacteria in terms of dissolution of phosphate. At a typical temperature among 150 bacteria, 25 bacteria (17%) had no phosphorus dissolution capacity, and the HD/CD ratio for these 25 bacteria was 1.2 to 2.8. In the quantitative method, the solubility potential of 25 isolates was 175.88- 292.98 mg P/l. Among the 25 isolates, only 7 bacteria were able to survive at 55 ° C for 16 hours, witch between them the C1-4O, C19-4O and C8-12M bacteria had the highest halo diameters with values of 2.5, 2.4 and 2.2 for the HD/CD ratio, respectively. The amounts of phosphorus release by these bacteria in the liquid medium were 244.08, 256.44 and 216.14 mg/l, respectively. The molecular identification of these bacteria showed that they were belonged to the genus Enterobacter and Stenotrophomonas.

    Keywords: Phosphatic microbial fertilizer, Phosphate Solubilizing Bacteria, Thermal tolerance, Viability
  • بهمن خوشرو، محمدرضا ساریخانی*، ناصر علی اصغر زاد
    باکتری هایی با توان انحلال فسفات بالا و مقاوم به دماهای بالا کاندید مناسبی برای استفاده در کودهای میکروبی فسفاته گرانوله می باشند. بر این اساس، در این تحقیق کارایی انحلال فسفات، تحمل دمایی و ماندگاری هفت باکتری (Pantoea agglomerans P5، Pseudomonas fluorescens Tabriz، P. putida Tabriz، Pseudomonas sp. C16-2O، Enterobacter sp. S16-3، Bacillus megaterium JK6 و B. firmus) پس از تامین جمعیت میکروبی اولیه مناسب بر بستر پایه خاک فسفات (g45) +  گوگرد (g15) + باگاس (g30) مورد ارزیابی قرار گرفت. کود میکروبی تهیه شده به دو قسمت تقسیم شد و تعداد میکروب های زنده در آن بعد از گذشت سه و شش ماه به روش شمارش کلنی در پلیت به دست آمد. نیمی از کود در دمای معمولی و نیم دیگر پس از اعمال تیمار دمایی 55 درجه سلسیوس نگهداری شد و سپس میکروب های زنده آن شمارش شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین منابع مختلف فسفر از نظر انحلال فسفات وجود داشت و انحلال دو برابری توسط باکتری ها از منابع تری کلسیم فسفات نسبت به سنگ فسفات به دست آمد. بیشترین و کمترین انحلال فسفات به ترتیب در باکتری P. agglomerans P5 (mg/l 562) و در گونه B. firmus (mg/l 395) از منبع تری کلسیم فسفات بدست آمد. هیچ کدام از باکتری های مورد استفاده در فرمولاسیون کود میکروبی فسفاته تحمل دمای 55 سلسیوس را نداشتند اما کودهای میکروبی فسفاته ذخیره شده در دمای معمولی بعد از گذشت سه و شش ماه پس از تولید، به طور میانگین جمعیتی برابر با CFU/g 105× 3/4 و 104×4/0 داشتند.
    کلید واژگان: کود میکروبی فسفاته, باکتری های حل کننده فسفات, سودوموناس, تحمل دمایی, زنده مانی
    B Khoshru, MR Sarikhani *, N Aliasgharzad
    Bacteria with high phosphate solubilization ability and resistant to high temperatures are good candidates for using in phosphatic microbial fertilizers (PMF). Accordingly, in this study the dissolution of phosphate, thermal tolerance and viability of seven PSB (Pantoea agglomerans P5, Pseudomonas fluorescens Tabriz, P. putida Tabriz, Pseudomonas sp. C16-2O, Enterobacter sp. S16-3, Bacillus megaterium JK6 and B. firmus) were evaluated in the basal formulation of rock phosphate (45 g), bagasse (30 g) and sulfur (15 g) after providing appropriate initial microbial population. The prepared PMFs was divided into two parts and the number of viable cells was obtained after three and six months by plate count method. The provided PMFs were subjected to microbial counts in two ways. A) Half of fertilizer samples, were stored at room temperature then viable cells counted and B) The other half of PMF were counted after they had been exposed to a temperature of 55 °C for 16 hours. The results showed that there was a significant difference between different phosphorus sources in terms of phosphate dissolution, and dissolution of bacteria from TCP sources compared to rock phosphate was two-fold. The highest and lowest dissolution of phosphate observed in the bacterium P. agglomerans (562 mg/l) and B. firmus (395 mg/l), respectively. None of the bacteria in PMFs formulations did not tolerate at temperatures up to 55°C, but PMFs that stored at room temperature, after three and six months of production, had an average population of 4.3 × 105, and 0.4 × 104 CFU/g, respectively.
    Keywords: Phosphatic microbial fertilizer, Phosphate Solubilizing Bacteria, Pseudomonas, Thermal tolerance, Viability
  • مهدیه لیلاسی مرند*، محمدرضا ساریخانی
    روش های مختلفی برای اندازه‏گیری تثبیت بیولوژیک نیتروژن وجود دارد که عمدتا شامل سنجش احیا استیلن، بکارگیری نیتروژن نشان دار و روش اختلاف نیتروژن می باشند. دقت و حساسیت این روش ها متفاوت است، ولی مقدور نبودن بعضی از این روش ها در همه آزمایشگاه ها ایجاب می نماید که از روش های ساده تر برای ارزیابی مقدار تثبیت نیتروژن استفاده نمود، هرچند برخی از این روش ها دقت کمتری دارند. در این تحقیق میزان تثبیت نیتروژن تعدادی جدایه‏ باکتری از جمله جنس ازتوباکتر به روش کجلدال مورد آزمایش قرار گرفت. تعداد 22 جدایه باکتریایی برای انجام آزمایش استفاده شدند. جدایه‏های مورد آزمون در محیط کشت جامد و مایع LG کشت داده شده و تثبیت نیتروژن در کشت‎های جامد و مایع اندازه گیری شد. نتایج حاصل از هضم، تقطیر و تیتراسیون (کجلدال) نمونه‎های رشد یافته بر محیط کشت جامد نشان داد بیش‎ترین میزان تثبیت نیتروژن در جدایه‎های 14SP-Ш و 14SP2-1 به ترتیب برابر با 10/261 و 64/258 میکروگرم بر گرم محیط کشت و در ته‎نشست محیط کشت مایع در جدایه 14SP-Ι، برابر با 80 میکروگرم در میلی‎لیتر به دست آمد. نتایج حاصل از محیط کشت مایع و جامد بیانگر این است که بیش ترین میزان نیتروژن در جدایه‎های 14SP-Ι و 14SP2-1 متعلق به ازتوباکترکروکوکوم، سودوموناس 35SP-2، و اکروموباکتر 14SP-Ш می‎باشد. نتایج به دست آمده در هر دو محیط کشت جامد و مایع همبستگی بالایی (**69/0=r) را نشان داد. به نظر می‎رسد، استفاده از این روش برای غربالگری باکتری‏های کارآمد در تثبیت نیتروژن می تواند مورد استفاده قرار گیرد و از میان جدایه های مورد آزمون می توان سویه های 14SP-Ι، 14SP-Ш، 14SP2-1، 35SP-2 و 44SP-2 را برای انجام آزمایش‎های گلخانه ای و مزرعه ای پیشنهاد نمود.
    کلید واژگان: ازتوباکتر, تثبیت نیتروژن, روش اختلاف, محیط فاقد نیتروژن
    M Leylasi Marand, MR Sarikhani
    There are different methods for evaluation of the biological nitrogen fixation, which they are mainly included acetylene reduction assay, labeled nitrogen and nitrogen difference methods. Accuracy and sensitivity of these methods are different, but applying of some of these methods isn’t possible in all laboratories, so it cause the use of less accurate methods for evaluation of the nitrogen fixing content. Therefore, this article was aimed to investigate the content of nitrogen fixation (NF) of some bacteria isolates including Azotobacter using the Kjeldahl method. A total of 22 bacteria isolates were used and evaluated. The isolates were cultured in solid and liquid LG media and the content of the nitrogen fixation was measured in solid and pellet of liquid culture. According to the results of digestion, distillation and titration (Kjeldahl) of the cultured sample in the solid medium, the maximum nitrogen-fixation content 261.10 and 258.64 µg/g were found in 14SP- Ш and 14SP2-1, respectively. The highest nitrogen-fixation content in liquid culture medium was obtained in 14SP-I (80 µg/ml). The results of liquid and solid culture media indicated that the maximum nitrogen in14SP-I and 14SP2-1 isolates belonged to the Azotobacter chroococcum, Pseudomonas 35SP-2, and Achromobacter 14SP- Ш. The results of NF in both solid and liquid cultures showed a good correlation (r=0.69**). It seems that the method can be used for screening the efficient nitrogen fixing bacteria, although this is not so a precise method. 14SP-Ι, 14SP-Ш, 14SP2-1, 35SP-2 and 44SP-2 strains can be suggested among the isolates for the greenhouse and farm experiments.
    Keywords: Azotobacter, Difference method, Nitrogen fixation, Nitrogen free medium
  • امید مدنی، محمدرضا ساریخانی*، شاهین اوستان
    توجه به باکتری های آزادکننده پتاسیم به دلیل نیاز بالای گیاهان به عنصر پتاسیم و نقش آن هست. بر همین ،S12-3 ،S11-2 ،S10-3 ،S6-6 ،S5-9 ،S5- اساس در آزمایشی اقدام به بررسی تاثیر 15 جدایه باکتریایی شامل 5 بر Pseudomonas putida P بههمراه سویه 13 S21-1 ،S20-7 ،S19-2 ،S19-1 ،S17-4 ،S16-3 ،S15-1 ،S14-3 ،S14-1 رشد گوجهفرنگی شد. آزمایش در بستر شن و کانی موسکویت در شرایط استریل انجام گرفت و در طول دوره رشد سایر عناصر غذایی بهجز پتاسیم از طریق محلول غذایی هوگلند تامین شد. نتایج این آزمایش نشان داد که کاربرد این 16 سویه با آنکه روی وزن تر و خشک اندام هوایی و وزن تر کل و همچنین غلظت و مقدار پتاسیم ریشه و غلظت و مقدار فسفر اندام هوایی اثر معنی داری نداشت اما بر ارتفاع گیاه در پایان دوره، وزن تر و خشک ریشه، وزن خشک کل، غلظت و مقدار پتاسیم اندام هوایی و غلظت و مقدار فسفر ریشه گوجهفرنگی اثر معنیدار 48/08 ) بود و نسبت به شاهد بدون باکتری cm) S21- داشت. بهطوریکه بیشترین ارتفاع گیاه مربوط به تیمار 1 6/35 ) بود و غلظت g) S19- 16/56 درصد افزایش نشان داد. همچنین بیشترین وزن خشک کل مربوط به تیمار 1 14/31 بالاترین مقدار بهدست آمد. علاوه بر آن مقدار mg g- با میانگین 1 S10- پتاسیم اندام هوایی در تیمار 3 78/68 بیشترین بود که نسبت به شاهد بدون باکتری 70 mg pot- با میانگین 1 S10- پتاسیم اندام هوایی برای 3 درصد افزایش داشت. شناسایی مولکولی و بیوشیمیایی جدایه های کارآمد و برتر نشان داد که همگی آنها متعلق Pseudomonas به جنس هستند.
    کلید واژگان: باکتری های آزادکننده پتاسیم, پتاسیم, شاخص های رشد گوجه فرنگی, میکا
    O. Madani, Mr Sarikhani*, S. Oustan
    Attention to the potassium releasing bacteria is due to high demand of plants to this element. Therefore, in this study the effects of 15 bacterial isolates (S5-5, S5-9, S6-6, 10-3, S11-2, S12 -3, S14-1, S14-3, S15-1, S16-3, S17-4, S19-1, S19-2, S20-7 and S21-1) and Pseudomonas putida strain P13 on the growth and potassium nutrition of tomato were assessed. The experiment was performed under sterile condition in a bed of sand and Muscovite and other nutrients, except potassium, during the growing season were supplied through Hoagland solution. The results showed that the application of the 16 isolates didnt affect the wet and dry weight of shoot and the concentration and content of root potassium but the plant height, wet and dry weight of root, total dry weight of plant, concentration and content of shoot potassium and the concentration and content of root phosphorus significantly increased in some isolates in comparison to the un-inoculated treatment. The highest height of the plant with an increase of 16.56% compared to the uninoculated control was observed in the isolate S21-1 (48.08 cm). The highest total dry weight of plant was measured with the strain S19-1 (6.35 g pot-1) and maximum concentration of potassium in shoot (14.3 mg g-1) was observed in the isolate S10-3. The most content of the shoot potassium (78.67 mg pot-1) gained in isolate S10-3 which in comparison with the non-bacterial control showed an increase of 70 %. Molecular and biochemical identification results (16S rDNA) showed that efficient isolates belonged to the genus Pseudomonas.
    Keywords: Potassium releasing bacteria, Potassium, Growth index, Tomato, Mica
  • پیمان شیخ علیپور، صاحبعلی بلندنظر، محمدرضا ساریخانی، فرامرز ایرانی
    شناسایی باکتری های محرک رشد گیاه و بکارگیری آنها یکی از گام های اساسی در کشاورزی پایدار است. بر این اساس در این آزمایش برخی از جدایه های متعلق به جنس سودوموناس که به تازگی جداسازی و شناسایی شده اند برای اولین بار در شرایط مزرعه در کشت گیاه گوجه فرنگی مورد استفاده قرار گرفتند. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 5 تیمار و 3 تکرار به اجرا درآمد. در این آزمایش نشاءهای گوجه فرنگی رقم super chief در کشت خزانه با تیمار تلفیقی جدایه های Pseudomonas sp. شامل (S10-3+S19-1، S14-3+S19-1 و S21-1+S19-1) تلقیح شدند، علاوه بر آن تیمار شاهد بدون تلقیح باکتری و تیمار کود کامل (براساس نتایج آزمون خاک) به منظور انجام مقایسه لحاظ شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که اثر باکتری های فوق بر شاخص هایی مثل عملکرد، اندازه میوه، محتوای ویتامین ث، لیکوپن، درصد نیتروژن، فسفر و پتاسیم موجود در بخش هوایی و سطح برگ معنی دار است و بالاترین عملکرد در تیمارS14-3+S19-1 (g.m-29/4830) و بالاترین میزان ویتامین ث، لیکوپن، نیتروژن، فسفر، پتاسیم و سطح برگ در تیمار S21-1+S19-1 به ترتیب با مقادیر mg.100g-1 Fwt 02/7، mg.kg-101/ 46، mg.g-109/30، mg.g-1 3/7، mg.g-1 6/15 و cm26/60 بدست آمد. این در حالی بود که سایر ویژگی های اندازه گیری شده در این آزمایش شامل تعداد میوه کل و اسیدیته، مواد جامد محلول (TSS)،pH وEC میوه، سفتی گوشت، سفتی پوست، قطر ساقه، تعداد گره، ارتفاع ساقه، تعداد ساقه جانبی و کلروفیل متاثر از تیمارهای مورد استفاده نبود. باتوجه به نتایج فوق می توان به موثر بودن باکتری های مورد استفاده در این آزمایش به عنوان کود زیستی در بهبود عملکرد و جذب بهتر عناصر و افزایش سطح برگ و کیفیت میوه گوجه فرنگی اشاره کرد.
    کلید واژگان: باکتریهای محرک رشد, سودوموناس, پتاسیم, فسفر, عملکرد گوجه فرنگی
    P.Sh Alipour, S. Bolandnazar, Mr Sarikhani, F. Irani
    Identifying of plant growth promoting bacteria and utilizing them is one of the basic stages in sustainable agriculture. In this experiment some newely isolated and identified strains of Pseudomonads, were used for the first time in inoculation of tomato in the field circumstances. Experiment was done based on randomized block design with 5 treatments and 3 replications. In this experiment tomato (Lycopersicon esculentum Mill cv. Super Chief) seedlings were inoculated with integrated treatment of Pseudomonas ssp. strains including (S19-1䭝3, S14-3䭟1 and S19-1䭭1), moreover, the control treatment without bacteria inoculation and fertilizer treatment (according to soil test) inorder to copmparison were considered. The result showed that the effects of bacteria on characters such as yeild, fruit size, vitamin C, lycopen, percentage of N, P, K in foliage of plant and leaf area index is meaningful and the best output is in S19-1䭞3 (4830.9 g.m-2) and the highest amount of vitamin C, lycopene, N, P, K, LAI was in S191-1䭭1 treatment respectively and amounts of 7.02 mg.100g-1 Fwt, 46.01mg.kg-1, 30.09 mg.g-1, 7.30 mg.g-1, 15.60 mg.g-1, 6.60 cm2. However the other measured traits in this experiment including number of fruits, acidity, TSS, pH, EC, firmness, diameter of stem, number of lateral shoot and chlorophyll index were not affectd by bacteria. According to this result we can mention the efficiency of used bacteria as a biofertilizer in improvement of yeild, nutrient uptake, LAI and fruit quality.
    Keywords: Plant Growth Promoting Bacteria, Pseudomonas, Potassium, Phosphorus, Tomato Yield
  • B. Khoshrou, Mr Sarikhani*, N. Aliasgharzad
    The benefits of biofertilizers in agriculture depend on the use of effective strains with desirable motivating plant growth characteristics. The quality control of the biofertilizers, especially in terms of investigating and proving the genus and species of the bacteria used in them is one of the most important criteria. Therefore, in this study, isolates of the four types of common nitrogen and phosphate biofertilizers in Iran, including Barvar2 (Ba1 and Ba2), Biosuperphosphate (Bio1, Bio2, Bio3 and Bio4), Supernitroplus (Sn1 and Sn2) and Nitroxin (N1, N2, N3, N4 and N5) were studied for the correctness at the genus and species levels. The molecular identification method was applied based on amplifying the 16S rDNA genes using universal primers 27F and 1492R. Also, the bacterial genus and species used in the biofertilizers were determined by proper biochemical tests. The results showed that the isolates N1, N5, Sn2 and Bio3 had a similar phenotype and all of them belonged to the Pseudomonas genus. Also, the Sn1 and Bio4 isolates had morphological and molecular similarities belonging to the Bacillus genus. The results of identification for the isolates Ba1, Ba2, Bio2, N2, N3 and N4 showed that they were Pantoea, Pseudomonas, Acinetobacter, Pseudomonas, Citrobacter and Pseudomonas, respectively. Among the isolates, the presence of Citrobacter (N3) and Acinetobacter (Bio2) in the Nitroxin and Biosuperphosphate biofertilizers were noticeable, because they had not been reported by manufacturers in ingredient of the mentioned biofertilizers. However, contrary to the Nitroxin and Supernitroplus biofertilizers manufacturers’ claim about using two isolates Azotobacter and Azospirillum, the present study indicated the lack of these bacteria in these biofertilizers.
    Keywords: Barvar, Biofertilizer, Molecular, biochemical identification, Nitroxin, PGPR
  • فریبا سمایی*، شکرالله اصغری، ناصر علی اصغرزاد، محمدرضا ساریخانی
    قارچ های میکوریز آربوسکولار علاوه بر افزایش رشد گیاه از طریق جذب عناصر غذایی، با ترشح ماده گلیکوپروتئینی بنام گلومالین نقش بسزایی در بهبود ساختمان خاک و مقاومت خاکدانه ها دارند.در این تحقیق جهت بررسی تغییرات برخی خصوصیات فیزیکی و جذب عناصر در یک خاک لوم شنی زیر کشت گوجه فرنگی از دو گونه قارچ میکوریز آربوسکولار شامل گلوموس اینترارادیسز (GI)، گلوموس اتونیکاتوم (GE) و شاهد (بدون قارچ) تحت شرایط گلخانه ای و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار استفاده گردید. نتایج نشان داد که قارچ های GI و GE به ترتیب باعث افزایش معنی دار (01/0 > P) میانگین وزنی قطر خاکدانه ها (MWD) به میزان 4/193 و 8/288 درصد، منافذ مزو به میزان 7/49 و 9/25 و منافذ میکرو به میزان 5/5 و 6/19 درصد، رطوبت ظرفیت مزرعه ای (FC) به میزان 1/14 و 1/35 درصد، رطوبت نقطه پژمردگی دائم (PWP) به میزان 4/12 و 6/22 درصد، آب قابل استفاده (AWC) به میزان 9/14 و 3/41 درصد و کاهش جرم مخصوص ظاهری (Db) به میزان 1/4 و 8 درصد، منافذ ماکرو به میزان 2/10 و 1/14 درصد و هدایت هیدرولیکی اشباع (Ks) به میزان 4/52 و 8/70 درصد نسبت به شاهد گردیدند. مقدار جذب فسفر در اثر همزیستی با قارچ های GE و GI نسبت به شاهد به ترتیب حدود 2/1089 و 8/600 درصد و مقدار جذب پتاسیم حدود 5/811 و 2/506 درصد در اندام هوایی گوجه فرنگی افزایش یافت. می توان نتیجه گرفت همزیستی میکوریزی به عنوان یک روش بیولوژیک و پایدار باعث ارتقای کیفیت فیزیکی و شیمیایی در خاک درشت بافت می گردد.
    کلید واژگان: پایداری خاکدانه ها, توزیع اندازه منافذ, جذب فسفر و پتاسیم, خاک لوم شنی, قارچ میکوریزی, هدایت هیدرولیکی
    F. Samaei*, Sh Asghari, N. Aliasgharzad, Mr Sarikhani
    Arbuscular mycorrhizal (AM) fungi are beneficial not only for providing plants with nutrients but also for improving the soil structure and aggregate stability by producing glomalin، which is a glycoprotein. A completely randomized block experimental design was conducted with two species of arbuscular mycorrhizal fungi، Glomus intraradices (GI)، Glomus etunicatum (GE) and non-mycorrhizal (control) under growth of tomato with four replicates in a sandy loam soil at greenhouse conditions. Results showed that GI and GE significantly (P < 0. 01) increased mean weight diameter of aggregates (MWD) by 193. 4 and 288. 8 %، mesopores by 49. 7 and 25. 9 %، micropores by 5. 5 and 19. 6 %، field capacity (FC) moisture by 14. 1 and 35. 1 %، permanent wilting point (PWP) by 12. 4 and 22. 6 %، available water capacity (AWC) by 14. 9 and 41. 3 %، but decreased bulk density (Db) by 4. 1 and 8 %، macropores by 10 and 14. 1 %، saturated hydraulic conductivity (Ks) by 52. 4 and 70. 8 %، respectively in comparison with control treatment. GI and GE fungi significantly (P < 0. 01) increased uptake of phosphorus and potassium by 600. 8 and 1089. 2 %، 506. 2 and 811. 5 %، respectively relative to the control in tomato shoot.
    Keywords: Aggregate stability, Hydraulic conductivity, Mycorrhizal fungi, Pore size distribution, P, K uptake, Sandy Loam Soil
  • میترا ابراهیمی، علیرضا فلاح، محمدرضا ساریخانی
    کاربرد فراوان مواد نفتی در ایران سبب آلودگی بسیاری از زیستگاه ها به مواد نفتی شده است. زیست بهسازی و بهره گیری از باکتری ها در راستای کاهش آلودگی های نفتی روشی کم هزینه و سازگار با محیط زیست میباشد. از اینرو، غربالگری باکتری های تجزیهکننده ترکیب های نفتی از نمونه های آلوده به نفت منطقه بوشهر در محیط کشت بدون کربن آلی انجام شد. در این پژوهش، 19 سویه باکتری گرم منفی به نام های PDB1-19 از نمونه خاک آلوده به مواد نفتی جداسازی شد و شناسایی جدایه ها با بهره گیری از کیت های تشخیصی و روش مولکولی نشان داد که آن ها شامل جنس ها و گونه های باکتریایی Stenotrophomonas maltophilia، Ralstonia sp.، Vibrio sp.، Sphingobacterium sp.، Zymomonas sp.، Pseudomonas aeruginosa، Paracoccus sp.، Pantoea sp.، Achromobacter xylosoxidans، Acinetobacter johnsonii، Serattia odorifera، Pseudomonas alcaligenes، Entrobacter cloacae، Pseudomonas stutzeri و Chryseobacterium sp. میباشند. کارآیی این سویه ها در ارلنهای دارای محیط کشت مایع حداقل، با حذف هر گونه منبع کربن و بهره گیری از گازوئیل به عنوان منبع کربن و انرژی، به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با کاربرد دو تکرار بررسی شد. در این بررسی تیرگی محیط کشت مایع در طول موج nm 600 در زمان های 0، 48، 168، 216 و 312 ساعت سنجیده شد و به عنوان شاخص رشد باکتری و تجزیه گازوئیل توسط باکتری اندازه گیری شد. آنالیز آماری نشان داد که فاکتورهای آزمایشی مانند سویه باکتری، زمان و اثر متقابل آن ها در سطح یک درصد معنی دار می باشد. این باکتری ها توانستند در حضور ترکیب های نفتی همانند گازوئیل به صورت چشم گیری رشد نمایند و از میان سویه های باکتری، سویه Chryseobacterium sp. اختلاف معنی داری با دیگر سویه ها از لحاظ رشد در حضور گازوئیل داشت و با گذشت زمان (اندازه گیری پنجم) رشد آن بیشتر شد، نتایج اثر متقابل باکتری و زمان نیز نشان دهنده این یافته بود.
    کلید واژگان: باکتری های تجزیه کننده نفت, تجزیه زیستی, شناسایی مولکولی, گازوئیل, محیط حداقل
    M. Ebrahimi, Ar Fallah, Mr Sarikhani
    Oil contamination in Iran due to high application of oil compounds, is one of the most dangerous pollution factors. Bioremediation is a prime strategy for remediation, by which the pollutants can be removed by making use of microorganism or any biological process that employes microorganisms or their enzymes to rehabilitate the environment altered by the contaminants. With regards to the importance of this method, screening and isolation of oil-degrading bacteria from contaminated site of Bushehr province were done in Carbon Free Minimal Medium enriched by gas oil. In this study 19 isolates of bacteria (PDB 1-19) were isolated, and the molecular and kit identifications showed different genus and species such as Stenotrophomonas maltophilia, Ralstonia sp., Vibrio sp., Sphingobacterium sp., Zymomonas sp., Pseudomonas aeruginosa, Paracoccus sp., Pantoea sp., Achromobacter xylosoxidans, Acinetobacter johnsonii, Serattia odorifera, Pseudomonas alcaligenes, Entrobacter cloacae, Pseudomonas stutzeri and Chryseobacterium sp.. In order to determine the efficiency of these bacteria in hydrocarbondegradation an inoculum of pure culture of bacteria containing 108 cfu/ml was used in liquid assay, which was performed in factorial experiment based on completely randomized design with 2 replications. Utilization of hydrocarbon sources was again detected in CFMM broth supplemented with 2% gas oil where the growth turbidity (OD600nm) as an indicator for utilization of hydrocarbon and bacterial growth was measured at different times of 0, 48, 168, 216 and 312hr. Results showed that in CFMM broth assay all main factors including bacteria and time as well as their interaction were significant (p<0.01). These bacteria were effectively able to mineralize gas oil and among bacteria, best results was achieved by Chryseobacterium sp.. The ability of bacterial isolates for degradation of oil-compounds increased by increasing time of incubation.
    Keywords: Bioremediation, Gas oil, Minimal Medium, Molecular identification, Oil, degradation bacteria
  • میترا ابراهیمی، محمدرضا ساریخانی، علیرضا فلاح

    آلودگی خاک و آب به آلاینده های نفتی یکی از معضلات محیط زیست به شمار می رود. زیست پالایی یکی از روش های برطرف سازی این آلاینده ها است که متکی بر میکروارگانیسم های بومی و غیربومی می باشد. با توجه به نقش مثبت باکتری های جنس سودوموناس در زیست پالایی، در این مطالعه توانایی دو گونه باکتری بومی و غیربومی از جنس سودوموناس به ترتیب به نام های Pseudomonas putida P13، Pseudomonas fluorescens CHAO و یک گونه غیر سودوموناس به نام Pantoea agglomerans P5 به عنوان باکتری های استفاده کننده از هیدروکربن ها در حضور مواد نفتی مختلف از قبیل گازوئیل (2 درصد)، تولوئن (1 درصد) و فنانترن (05/0 درصد) برآورد شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار با بکارگیری مایه تلقیح میکروبی (با جمعیت CFU/ml 108) در هر دو محیط مایع و جامد انجام پذیرفت. برای این منظور از محیط حداقل عاری از کربن (CFMM) و جایگزین نمودن مواد نفتی مختلف به عنوان منبع کربن استفاده شد. بررسی توانایی باکتری ها در محیط جامد بر اساس سنجش قطر کلنی و در محیط مایع بر اساس کدورت سنجی و شمارش جمعیت باکتری ها انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که بیشترین رشد و تجزیه مواد نفتی توسط باکتری های جنس سودوموناس اتفاق می افتد و هر دو گونه سودوموناس رفتار و رشد یکسانی را در حضور هر سه ماده نفتی نشان دادند در حالی که گونه Pantoea agglomerans P5 کمترین رشد را داشت. از میان مواد نفتی استفاده شده بالاترین تجزیه مربوط به ماده نفتی گازوئیل و به دنبال آن به ترتیب فنانترن و تولوئن بود. همچنین توانایی باکتری ها در تجزیه مواد نفتی با گذشت مدت زمان انکوباسیون افزایش یافت. نتایج این آزمایش توانایی گونه های سودوموناس را در زیست پالایی محیط های آلوده شده به هیدروکربن ها به ویژه هیدروکربن های آلیفاتیک نشان داد.

    کلید واژگان: زیست پالایی, سودوموناس, گازوئیل, محیط حداقل
    M. Ebrahimi, Mr Sarikhani, Ar Fallah

    Soil and water contamination by oil is one of the great environmental concerns. Bioremediation is one of principal strategies for remediation، wherein the pollutants can be removed by use of microorganism or any biological process that uses native or exogenous microorganisms. According to the positive role of Pseudomonas genus in bioremediation، in this study the potential of two Pseudomonad bacteria، including Peudomonas fluorescens CHAO، P. putida P13 and a non-Pseudomonad Pantoea agglomerans as hydrocarbon utilizing bacteria were estimated in presence of three compounds including gas oil (2%)، toluene (1%) and phenanthrene (0. 05%). Bacterial inoculum containing 108 cfu/ml was used in plate and liquid assays، which were performed in factorial experiment based on completely randomized design with three replications. Results showed that in CFMM plate assay، diameter of colony is not affected by any of bacterial isolates and compounds. In broth assay، P. putida P13 and P. fluorescence CHAO had similar behavior in the presence of Gas oil، toluene and phenanthrene and trend of bacterial growth was the same at different times، while with P. agglomerans P5 the lowest number of bacteria was achieved. Among three compounds the highest degradability was recorded to the gas oil، followed by phenanthrene and toluene. The ability of bacteria in degradation of oil-compounds increased by increasing time of incubation. To conclude، this study suggests the potential use of two Pseudomonas isolates for bioremediation of hydrocarbon-contaminated environments especially with aliphatic hydrocarbon.

    Keywords: Bioremediation, Gas oil, Minimal medium, Pseudomonas
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال