به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

naser ghasemi

  • ناصر قاسمی، توحید حاجی پور*
    براساس ماده 302 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، اگر کسی مرتکب جنایت علیه مهدورالدم و مستحق جنایت شود، از قصاص و دیه معاف است و براساس ماده 303 قانون مجازات اسلامی، اگر مرتکب با اعتقاد به مهدورالدم بودن قربانی به وی جنایتی وارد سازد و بتواند این اعتقاد را ثابت کند، قصاص ساقط و به دیه و مجازات تعزیری محکوم خواهد شد. این پژوهش به بررسی موارد تعارض تجویز جنایت علیه مهدورالدم به اشخاص عادی از سوی مقنن پرداخته و به این نتیجه رسیده است که مقرره ماده 302 و 303 قانون مجازات اسلامی با برخی از اصول و قواعد فقه اسلامی از جمله؛ اصل برائت، اصل احتیاط در دماء و اعراض و نوامیس مردم، اصل اقامه مجازات توسط حاکم و اشخاص ماذون از طرف وی، قاعده لایبطل دم امر المسلم در مفهوم عام و اصل کرامت انسانی در تعارض است. این مقاله با بهره گیری از شیوه تحلیلی-توصیفی با رویکرد انتقادی، به دنبال این هدف است که به کنشگران سیاست جنایی تقنینی ایران پیشنهاد کند تا برای رفع تعارض و جلوگیری از دادگستری خصوصی و حفظ نظم و امنیت شهروندان این ماده را حذف یا به گونه ای اصلاح شود که امکان توسل به آن برای رهایی از مجازات آسان نباشد.
    کلید واژگان: مهدورالدم, احتیاط در دماء, دادگستری خصوصی, کرامت انسانی, جنایت عمدی
    Naser Ghasemi, Towhid Hajipour *
    According to Article 302 of the Islamic Penal Code of Iran (April 21, 2013), if someone commits an offence against Mahduraldam and a person who deserve to die, she/he is excluded from talion (Qisas) and wergild (Diya). Article 303 also stipulates that if the perpetrator commits a crime believing that the victim is Mahduraldam and can prove this belief, talion will not applicable and he/she will be convicted to wergild and Ta’aziri punishment. This research has investigated the conflicting cases of legislator prescribing crimes against a person who deserve to die (Mahduraldam) by normal people. The corollary is that the provisions of articles 302 and 303 of the Islamic Penal Code are in conflict with some of the principles and rules of Islamic jurisprudence such as the principle of the presumption of innocence, the principle of caution in issuing death penalty and peoples honor (precautionary principle in blood and peoples honor), The principle of legality of offences and punishment (the principle of execution of punishment by Imam (or Judge) and authorized persons on his behalf), the jurisprudential principle of respecting Muslim blood in general sense and the principle of human dignity.To resolve not only the existing conflicts but also preventing private justice and maintain the order and security of citizens, the authors seek to propose to the activists of legislative criminal policy of Iran that the aforementioned articles should be deleted from Islamic Penal Code or amended in such a way that no one can easily resort to get rid of punishment. This paper has been performed based on the descriptive-analytical research method with a critical approach.
    Keywords: Deserving Death (Mahduraldam), Caution In Issuing Death Penalty (Precautionary Principle In Blood), Private Justice, Human Dignity, Intentional Felonies
  • بابک بولاقی، ناصر قاسمی*، محمود بولاغ
    زمینه و هدف

    همواره در طول تاریخ حقوق کیفری، جرم انگاری و تعیین حدود مسوولیت کیفری به عنوان یک حق مبنایی برای دولت ها پیش بینی شده است. ولی باید اذعان کرد، عدم رعایت اصول پایه و اساسی (نظیر اصل خسارت) برای اعمال این حق، محدودیت در آزادی افراد و تورم کیفری را به همراه خواهد داشت. از این روی، مجرای اصول اساسی توجیه جرم انگاری و نیز اصل آزادی افراد، تکلیف معینی را برای دولت ها ایجاد می نماید که حق جرم انگاری فارغ از این اصول را نخواهند داشت؛ از طرف دیگر نیز، عدم رعایت این موارد، نظر به عدم موفقیت نظام کیفری، تکلیف جرم زدایی از رفتار را بر دولت بار می کند و دولت همواره باید تلاش نماید زمینه جبران خسارت بزه دیده بیش از کیفرگرایی فراهم گردد. لذا، در این مقاله به بررسی اصل خسارت در تقابل میان جرم انگاری و جرم زدایی پرداخته و در این میان پیامد این موارد در تحقق سیاست و راهبرد پیش رو اینترپل در خصوص پیشگیری از جرم را بررسی می کنیم.

    روش

    این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی نگارش یافته است.

    یافته ها و نتایج

    وفق اصل صرفه جویی کیفری، اعمال اصل خسارت محدودیت در جرم انگاری و نیز جرم زدایی از جرایم فاقد خسارت و ارایه جایگزین های دیگر را به همراه خواهد داشت؛ حتی در صورت تحقق جرم، جبران خسارت بزه دیده در غالب نظام عدالت ترمیمی نقش موثری در جرم زدایی خواهد داشت. زیرا، هدف مداخله بزه دیده در فرایند کیفری بیش از کیفر بزهکار، جبران خسارت می باشد. همچنین، در چهارچوب اساسنامه سازمان اینترپل در راستای پیشگیری از وقوع جرم، می توان با استفاده از نتایج نظریات جرم شناسی همچون نظریه برچسب زنی، ولو به صورت حداقل، جرم زدایی کامل و ناقص را اجراء و پاسخ های غیرکیفری نظیر جبران خسارت را در جهت جلوگیری از انحراف ثانویه و تحقق پیشگیری غیرکیفری جایگزین نمود و همچنین با اجرای توصیه کنوانسیون های بین المللی برای اعمال جرم انگاری ، دیدگاه پیشگیری کیفری را نیز عملی نمود.

    کلید واژگان: اصل خسارت, جرم انگاری, جرم زدایی, کیفرزدایی, اینترپل
    Babak Boulaghi, Naser Ghasemi *, Mahmood Boulagh
    Field and Aims

    the history of criminal law, criminalization and the determination the limits of criminal responsibility have been foreseen as basic right for governments.it must be acknowledged that failure to observe the basic principles (principle of damages) to exercise this right will result in restrictions the freedom of individuals and criminal inflation.From this point of view,the channel of the basic principles of justification of criminalization as well as the principle of freedom of individuals creates certain duty for the governments that they will not have the right to criminalize regardless of these principles;On the other hand, non-observance of these cases,due the failure of the penal system,burdens the government with the task of decriminalizing the behavior,and the government should always try provide compensation to the victims rather than criminalization.Therefore,in this article,we examine the principle of damage the confrontation between criminalization and decriminalization,and the meantime,we examine the consequences of these cases the realization of Interpol's upcoming policy and strategy regarding crime prevention.

    Methodology

    article is written with analytical-descriptive way.

    Findings and Conclusion

    According to the principle of criminal economy,the application the principle of damage will bring restrictions on criminalization and decriminalization of crimes without damage and providing other alternatives;Even if the crime is committed,restorative justice system will play effective role decriminalization.Because the purpose the intervention the victim in the criminal process is more than the punishment of the criminal,to compensate for the damage.Also,the framework of the statute of Interpol in order to prevent the occurrence of crime,it is possible to use the results of criminological theories such as labeling theory,even if in a minimal way,to carry out complete and incomplete decriminalization and non-criminal responses such as replaced compensation in order to prevent secondary deviation and realize non-criminal prevention And also,by implementing the recommendations of international conventions for criminalization,she implemented the view of criminal prevention

    Keywords: principle of damage, Criminalization, Decriminalization, depenalization, Interpol
  • ناصر قاسمی، محمد کمالی*

    ورود به بازار و مبادلات پول و کالا در برخی موارد همراه با بروز اختلافات ناشی از این امر است. برای این منظور نیز بایستی با توجه به مبانی، اهداف، کارکردهای اقتصادی و ابعاد مختلف این بازارها، اصولی را به عنوان اصول حقوقی زیربنای نظام حقوقی بازار اوراق بهادار معرفی کرد. اصل منصفانه بودن بازار، اصل شفافیت بازار و اصل نظم و نظارت بر بازار را می توان به عنوان اصول حاکم بر بازارهای اوراق بهادار ذکر کرد. این اصول کلی می تواند اصول جزیی تری نظیر رقابت منصفانه، برابری در امکان استفاده از اطلاعات، عدم تبعیض و دسترسی منصفانه به بازار را دربربگیرد. به نظر می رسد اصول مهم دادرسی در رسیدگی به جرایم مربوط به بورس اوراق بهادار در ایران به خاطر وجود مقام های قضایی در هیات داوری و ضمانت اجرای مقرر در قانون جنبه های کلی تری از رابطه های حقوقی را پوشش می دهد.

    کلید واژگان: بورس و اوراق بهادار, حقوق ایران, رسیدگی
    Naser Ghasemi, Mohammad Kamali *

    Entering the market and exchanging money and goods in some cases is accompanied by disputes arising from this. For this purpose, according to the foundations, goals, economic functions and different dimensions of these markets, some principles should be introduced as the legal principles underlying the legal system of the securities market. The principle of market fairness, the principle of market transparency, and the principle of market order and supervision can be mentioned as the principles governing the securities markets. These general principles can include more detailed principles such as fair competition, equality in the possibility of using information, non-discrimination and fair access to the market. It seems that the important principles of proceedings in dealing with crimes related to the stock exchange in Iran cover more general aspects of legal relations due to the presence of judicial authorities in the arbitration board and guaranteeing the implementation of the law.

    Keywords: Stock Exchange, Securities, Iranian Law, proceedings
  • ناصر قاسمی*، ریحانه ملک زاده رودبنه
    قاچاق نوعی تجارت نامطلوب کالاست که قوانین و مقررات حاکم بر دادوستد کالاها را نادیده می گیرد و دستیابی به اهداف و برنامه‏های توسعه اقتصادی کشور را با اختلال مواجه می‏سازد. در قوانین ما برخی از مصادیق قاچاق تخلف شناخته شده و برخی از آن جرم نامیده می‏شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و در صدد پاسخ به این سوال است که قاچاق کالا به چه شکل یا اشکالی رخ می‏دهد و چه دلایلی قانونگذار را بر آن داشته که اصل کمینه کیفری را نادیده بگیرد و به جرم‏انگاری برخی از مصادیق این عمل بپردازد.نتایج این تحقیق حاکی از آن است که قاچاق کالا از حیث نحوه ارتکاب، به دو شکل رخ می‏دهد؛ در برخی از موارد، این جرم با سوءاستفاده از هوش و ذکاوت مرتکبان رخ می دهد؛ در مقابل برخی از مصادیق آن با تکیه بر توان بدنی مرتکب به وقوع می‏پیوندد، مانند کولبری. با اینکه در نگاه اول این طور به نظر می رسد که جرم انگاری قاچاق در راستای حمایت از حقوق مالی دولت صورت گرفته، اما بررسی مصادیق مختلف این جرم مبین آن است که اهداف متعددی مدنظر قانونگذار بوده است؛ ازجمله تامین بهداشت عمومی، حفاظت از منابع طبیعی و حفظ و حراست از هویت ملی مذهبی.
    کلید واژگان: قاچاق, امنیت اقتصادی, بهداشت, هویت ملی, تولید داخلی
    Naser Ghasemi *, Reyhane Malekzade Roudbane
    Smuggling is a type of undesirable trade that ignores trading regulations and disrupts the country's economic development goals and plans. In the legal texts of our country, some examples of smuggling are known as violations and some of them are called crimes. The current research, which was carried out by descriptive-analytical method, has shown that goods smuggling occurs in two ways: by abusing the intelligence of the perpetrators and by relying on the physical strength of the perpetrator. Although at first glance it seems that the criminalization of smuggling has been done to protect the financial rights of the government and prevent the perpetrators from evading customs duties; But a closer look at the examples of this crime shows that there are several reasons for smuggling criminalization; Such as providing public health, protection of natural resources, preservation and protection of national and religious identity. The purpose of this article is firstly to criminalize all examples of smuggling and secondly to determine differential punishment for different forms of smuggling in the legal texts so that each form of this crime be answered according to the range of evil effects it leaves behind.
    Keywords: Smuggling, economic security, health, National identity, Domestic production
  • محمد ‏‏کمالی، ناصر ‏‏ قاسمی*، بهزاد ‏‏ ‏‏رضوی‏فرد

    همچنان ‏‏که ‏‏شناسایی ‏‏تخلفات ‏‏و ‏‏جرایم ‏‏در ‏‏بورس ‏‏اوراق ‏‏بهادار ‏‏دارای ‏‏اهمیت ‏‏می‏‏باشد ‏‏در ‏‏مرحله ‏‏بعد ‏‏از ‏‏آن ‏‏نیز ‏‏فرآیند ‏‏و ‏‏نحوه ‏‏رسیدگی ‏‏به ‏‏این ‏‏گونه ‏‏تخلفات ‏‏و ‏‏جرایم ‏‏حایز ‏‏اهمیت ‏‏می‏‏باشد ‏‏زیرا ‏‏با ‏‏شناسایی ‏‏نقطه ‏‏ضعف ‏‏و ‏‏قوت ‏‏در ‏‏رسیدگی ‏‏به ‏‏این ‏‏امور ‏‏است ‏‏که ‏‏می‏توان ‏‏به ‏‏اثر ‏‏بخشی ‏‏آن ‏‏پی ‏‏برد. ‏‏در ‏‏رسیدگی ‏‏به ‏‏اختلافات ‏‏موجود ‏‏در ‏‏بازار ‏‏هییت ‏‏داوری ‏‏و ‏‏در ‏‏بخش ‏‏تخلفات ‏‏کمیته ‏‏رسیدگی ‏‏به ‏‏تخلفات ‏‏و ‏‏در ‏‏حوزه ‏‏جرایم ‏‏مراجع ‏‏قضایی ‏‏رسیدگی ‏‏کننده ‏‏می‏‏باشند. ‏‏‏‏‏‏این ‏‏تحقیق ‏‏بر ‏‏آن ‏‏است ‏‏تا ‏‏فرآیند ‏‏رسیدگی ‏‏به ‏‏تخلفات ‏‏و ‏‏جرایم ‏‏بورس ‏‏و ‏‏اوراق ‏‏بهادار ‏‏در ‏‏ایران ‏‏و ‏‏امارات ‏‏متحده ‏‏عربی ‏‏مورد ‏‏نقد ‏‏و ‏‏بررسی ‏‏قرارداده ‏‏و ‏‏نقاط ‏‏قوت ‏‏و ‏‏ضعف ‏‏آن ‏‏را ‏‏مورد ‏‏ارزیابی ‏‏قرار ‏‏دهد. ‏‏‏‏‏‏اصولا ‏‏نظام ‏‏رسیدگی ‏‏به ‏‏تخلفات ‏‏و ‏‏جرایم ‏‏مربوط ‏‏به ‏‏بورس ‏‏اوراق ‏‏بهادار ‏‏به ‏‏منظور ‏‏حمایت ‏‏موثر ‏‏از ‏‏این ‏‏ضمانت‏ها ‏‏‏‏در ‏‏کشورهای ‏‏مختلف ‏‏دارای ‏‏اهمیت ‏‏بسزایی ‏‏است، ‏‏‏‏‏‏که ‏‏در ‏‏این ‏‏میان ‏‏، ‏‏‏‏‏‏مطالعه ‏‏تطبیقی ‏‏نظام ‏‏رسیدگی ‏‏به ‏‏جرایم ‏‏و ‏‏تخلفات ‏‏در ‏‏ایران ‏‏و ‏‏امارات ‏‏متحده ‏‏عربی ‏‏موضوع ‏‏پژوهش ‏‏است.

    کلید واژگان: تخلفات ‏‏بورس, ‏‏‏‏‏‏جرایم ‏‏بورس, ‏‏‏‏‏‏اوراق ‏‏بهادار, ‏‏‏‏‏‏نظام ‏‏حقوقی ‏‏ایران, ‏‏‏‏‏‏نظام ‏‏حقوقی ‏‏امارات
    Mohammad Kamali, Naser Ghasemi *, Behzad Razavifard

    Just as identifying violations and crimes in the stock exchange is important, in the next  stage, the process and manner of dealing with such violations and crimes is important because by identifying the weaknesses and strengths in dealing with these matters, we can realized its effectiveness. In dealing with disputes in the market, the jury and  in the violations section of the Committee to investigate violations and in the field of crimes are the judicial authorities. This study aims to review the process of dealing with violations and crimes of stock exchanges and securities in Iran and the United Arab Emirates and to evaluate its strengths and weaknesses. Basically, the system of dealing with violations and crimes related to the stock exchange is very important in order to effectively support these guarantees in different countries, among which, a comparative study of the system of investigating crimes and violations in Iran and the United Arab Emirates is the subject of research .

    Keywords: Stock market violations, stock market crimes, Securities, Iranian legal system, UAE legal system
  • فرید محسنی*، ناصر قاسمی، محسن صوفی زمرد
    زمینه و هدف

    ارایه دهندگان خدمات ، توسعه دهندگان و تولید کنندگان محتوا در فضای مجازی غالبا اشخاص حقیقی/حقوقی غیردولتی هستند. از این رو تامین امنیت این فضا، به مشارکت مسیولانه و همراه شدن نهادهای غیردولتی با پلیس در فرآیند پیشگیری از جرم و امنیت سایبری وابسته است. در عرصه داخلی همه اشخاص می توانند به طور مستقیم در امر تامین امنیت فضای مجازی مشارکت و شرکای قابل اعتماد پلیس باشند ولی مشکل اصلی در این رابطه نحوه ساماندهی و مدل ارتباطی این شرکا با پلیس در عرصه بین المللی است.

    روش

    پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و از نظر هدف «کاربردی» و روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای بوده ست.

    یافته ها و نتیجه گیری

    امنیت فضای مجازی راهبردها و اقدام های پیشگیرانه در آن به نحو قابل توجهی وابسته به بخش خصوص است و تامین امنیت در این فضا بایستی با نگاه مشارکت حداکثری و بر پایه تعامل و استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی باشد. همکاری در نظارت بر ورودی های اصلی ارتباط اینترنتی ، محل های نگهداری داده و زیر ساخت ارتباطی و سامانه های حامل کلان داده های ملی برای جلوگیری از نفوذ، تغییرپذیری حفظ و صحت و اعتبار و تبادل محتوای امن و سالم و آگاهی بخشی و اتخاذ تدابیر مناسب فنی به موازات رعایت حقوق بنیادین افرادبا محوریت پلیس دنبال شود.انعقاد تفاهم نامه های همکاری، ایجاد نهادها و سازمان های بین المللی بین پلیس کشورهای اسلامی،تیم های واکنش سریع ایجاد نقاط تماس با بخش خصوصی به ویژه در عرصه بین المللی می تواند از دیگر راهکارها باشد.

    کلید واژگان: امنیت, فضای مجازی, پلیس, بخش خصوصی, سیاست جنایی مشارکتی
    Farid Mohseni *, Naser Ghasemi, Mohsen Soofi Zomorod
    Field and Aims

    Service providers, developers and content producers in cyber space are often non-governmental natural/legal entities. Therefore, ensuring the security of this space depends on the responsible participation and association of nongovernmental organizations with the police in the process of crime prevention and cyber security. In the domestic arena, all individuals and institutions related to cyber activities can directly participate in the security of the cyberspace and be reliable partners of the police, but the main problem in this regard is the way to organize and use and the communication model of these partners with the police in the international arena. And the range of police powers.

    Method

    The current research is descriptive-analytical and "applied" in terms of its purpose. The method of data collection is also a library with a chip removal tool.

    Findings

    The security of cyberspace, policies, strategies, programs and preventive measures in it are significantly dependent on the private sector, and security in this space should be provided with the view of maximum participation and above all, it should be based on interaction and use of capacity. be in the private sector. Cooperation with the private sector, especially to monitor the main entrances of Internet communication and border crossings, data storage and communication infrastructure, and systems carrying national big data to prevent penetration, variability, maintain integrity and credibility, and exchange secure content. and healthy and awareness-raising and the adoption of appropriate technical measures in parallel with the observance of the fundamental rights of individuals through helping the coherence and coordination of programs centered on the police should be followed for the inherent duty of crime prevention and detection.

    Conclusion

    conclusion of cooperation memoranda, establishment of international institutions and organizations between the police of Islamic countries, acceleration of the creation of a national information network by using the capacity of the private sector and formulation of frameworks for the cooperation of the private sector with the police by using the capacity of Haya Rapid response teams, establishing contact points with the private sector, especially in the international arena, can help the police in cooperation with the private sector to ensure the security of cyber space.

    Keywords: Security, Cyberspace, Police, Private sector, collaborative criminal policy
  • موسی یکرنگی، ناصر قاسمی*، بهزاد رضوی فرد
    پژوهش حاضر در صدد بررسی تطبیقی ماهیت رکن مادی قتل عمد در حقوق ایران و امارات متحده عربی از منظر جغرافیای سیاسی است. از این رو مطابق با مستندات موضوعی ارایه شده در این تحقیق، از روش مقایسه ای و توصیفی- تحلیلی از طریق پیگیری مواردی که در این مساله در کتابهای فقهاء و متون قانون اماراتی و ایران ذکر شده است، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می-دهد که اولا، در بحث فقه و حقوق موضوعه می توان بیان داشت که عنصر مادی جرم قتل در قانون عبارتست از عمل قتل و در شرع با ازبین رفتن روح آدمی تطابق دارد، و رابطه علیت در قانون با ارتباط بین علت و معلولی بین عمل مجرم و شخص مقتول مطابقت دارد ، یعنی دربین آنها هیچ وسیله واسطه ای در قتل وجود ندارد که این موضوع در قوانین جزایی هر دو کشور با توجه به جنبه شریعت و فقه اسلامی بازتاب یافته است ثانیا، در راستای رکن مادی قتل عمد در حقوق دو کشور می توان نتیجه گرفت که رکن مادی جرم قتل عمدی با وجود سه عنصر محقق می شود تعدی و تعرض به حیات و زندگی قربانی، سپس مرگ قربانی و در نهایت ارتباط سببی که اقدام تعرض و تعدی را با نتیجه ی این کار مرتبط می سازد این مسیله در حوزه رکن مادی قتل عمد در حقوق دو کشور وجود دارد ثالثا، با مقایسه نظام حقوقی ایران و امارات در خصوص رکن مادی قتل عمد می توان به این نتیجه رسید که در نظام حقوقی ایران
    کلید واژگان: عنصر مادی, قتل عمدی, رفتار مجرمانه, حقوق کیفری ایران, حقوق کیفری امارات
    Mousa Yekrangi, Naser Ghasemi *, Behzad Razavifard
    The present study seeks to make a comparative study of the nature of the material element of premeditated murder in Iranian and UAE law from the perspective of political geography. Therefore, according to the thematic documents presented in this study, a comparative and descriptive-analytical method has been used by following the cases mentioned in this issue in the books of jurists and texts of Emirati and Iranian law. The findings of this study show that, firstly, in the discussion of jurisprudence and law, it can be said that the material element of murder in law is the act of murder and in Sharia is consistent with the destruction of the human soul, and the causal relationship in law with The relationship between cause and effect corresponds to the act of the perpetrator and the victim, that is, there is no intermediary means of murder between them, which is reflected in the criminal law of both countries according to Islamic law and jurisprudence. The material element of premeditated murder In the law of both countries, it can be concluded that the material element of the crime of premeditated murder is realized in spite of three elements: aggression against the life of the victim, then the death of the victim and finally This issue is related to the material element of premeditated murder in the law of the two countries. Thirdly, by comparing the legal system of Iran and the UAE regarding the material element of premeditated murder, it can be concluded
    Keywords: material element, premeditated murder, Criminal Behavior, Iranian criminal law, UAE criminal law
  • محمد مبینی فر، ناصر قاسمی*، رضا ارجمندی

    میزان مصرف سموم دفع آفات نباتی نشان دهنده ی گوشه ای از وخامت وضع استانداردهای کشاورزی است. به دلیل اثرات آلاینده ی این سموم در حیات جانوری و انسانها، کشور ما با پایبندی به اجرای قوانین و مقررات مرتبط، سبب ارتقای کیفیت و بهره گیری هر چه صحیح تر از سموم دفع آفات نباتی شده است. دراین راستا نقش سازمان هایی همچون قوه قضاییه، سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت بهداشت، جهاد کشاورزی، سازمان حفظ نباتات در تدوین و اجرایی نمودن قوانین و مقررات مرتبط با سموم دفع آفات نباتی روشن و آشکار می گردد. این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و آمار رسمی موجود انجام پذیرفته است. با امعان نظر به مطالعه در خصوص تبیین وضعیت حقوقی مدیریتی ناظر بر تولید و مصرف سموم دفع آفات نباتی و کودهای شیمیایی، ابعاد حقوقی، محیط زیستی و مدیریتی اجرایی مد نظر قرار گرفته است. در پرتو این پژوهش ضمن بررسی قوانین و مقررات مرتبط با سموم دفع آفات نباتی در ایران، رهیافت ها و راهبردهای موثر در پرتو رویه های موجود جهت مهار آفات و سموم شیمیایی مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان از محدودیت قواعد موجود در دفع سموم آفات نباتی در ایران دارد و به نظر می رسد این قواعد بایستی بواسطه چارچوب موثر تری که می تواند الگوی مناسب تری برای اجرا باشد، تکمیل گردد.

    کلید واژگان: حقوق محیط زیست, سموم دفع آفات نباتی, راهبردهای مدیریتی, راهکارهای اجرائی, تبیین وضعیت موجود
    Mohammad Mobinifar, Naser Ghasemi *, Reza Arjmandi

    Today, the use of pesticides somehow indicates just some of deterioration of agricultural standards. Due to the effects of the pesticide contaminants in animal and human life, our country's commitment to the implementation of related rules and regulations, Improve the quality and utilization of pesticides is much more accurate. In this Regard, the role of organizations such as the judiciary, the Environmental Protection Agency, Ministry of Health, Agricultural Jihad, Plant Protection Organization, it is clear in the formulation and implementation of rules and regulations related to pesticides. In this Study, Explanation the legal status and managerial governing the production and consumption of pesticides and chemical fertilizers, is considered legal aspects, environmental and executive management. Ahead cross-sectional study based on the principles and methods, and this research has been done on the basis of library studies and official statistics. According to the study about the legal status and managerial governing the production and consumption of pesticides and chemical fertilizers, legal, environmental, managerial and administrative aspects are mentioned. In the Light of what has been reached by this study, Exploration of Rules and regulations related to pesticides in Iran, as well as Effective approaches and strategies in the light of the existing procedures to control pests and pesticides has been Studied. Results, Shows the limitation rules in the excretion of toxins pests in Iran and it does seems that, these rules must be complemented through effective framework that can better model to be implemented.

    Keywords: Environmental Law, Pesticides, Management Strategies, Implementation Strategies, Explain the current status
  • سید یوسف نجات نژاد*، فیصل سیاحی، ناصر قاسمی

    یعتبر غسان کنفانی من اشهر الکتاب الفلسطینیین والمناضلین حیث انارت کتبه وقصصه ومسرحیاته خاصه، طریق کل من حذا حذوه، وصار قدوه ونموذجا لکل کاتب یمت بصله ما إلی فلسطین والمقاومه. مسرحیه القبعه والنبی هی من اهم مسرحیاته التی تتکون من ثمان شخصیات وشخصیه المتهم تعد الشخصیه البطله بینها، إذ هی تمثل نفس غسان المناضل ایضا. نظرا لما جاء فی هذه المسرحیه من بنیه وعناصر وکانما یرید الکاتب فیها ان یخاطب الجمهور والمجتمع ویشارکهم فی استمرارها، لذلک راینا ان ندرس هذه المسرحیه ونطبقها علی منهج وعناصر برتولت بریخت (بریشت) الالمانی الشهیر الذی مثل مدرسه تقف بوجه المدرسه الارسطاطلیسیه، حیث اخذت المسرح من بعده یطلق علیه المسرح البریختی، والمسرحیات التی تطلب انتبهاه المتفرجین ومشارکتهم فیها ولا تسلیتهم فقط بل تستنهضهم، توظف هذه الورقه المنهج الوصفی - التحلیلی، علی ضوء عناصر برتولت بریخت، فما وصلت إلیها هذه الورقه هی مشارکه المخاطب بقضایا المسرحیه الهامه، بحیث یستطیع المشاهد ان یحلل السیناریوهات الموجوده، وان لا یکون المخاطب مستانسا ولا مندمجا مع شخصیات مسرحیه؛ عاطفیا ومعنویا، بل یحفز المتفرج ولکل مخاطبه تفعل هذا الدور تلک التقنیات الموظفه التی رسمها علی خشبه المسرح برتولت بریشت.

    کلید واژگان: التغریب, برتولت بریخت, مسرحیه القبعه والنبی, غسان کنفانی, فلسطین
    Sayed Yousef Najatnezhad *, Feisal Saiahi, Naser Ghasemi

    Ghassan Kanafani is one of the most famous Palestinian writers and combatants, whose books, stories, and specially his plays are best examples of books, stories and plays and are a method for all his followers, and an exemplary for every writer who writes on Palestine and the Resistance. Al-qubba'a wa al-nabi (The Hat and The Prophet) is one of his most famous plays which has eight characters, of them the defendant character is the character of hero that represents Ghassan the combatant. Considering the structure, plot and other elements of the play, it seems that the writers seeks to address and stimulate the audience and human society to participate in the continuity of the issues and events and their results. This method is same as Brecht's one in writing epic plays. Therefore, the present study seeks to analyze this play on the basis of defamiliarization technique by use of a descriptive-analytic method. The results of the study includes the playwright's effort to encourage and stimulate audience to make changes out of the text and convert him/ her from an static audience to a dynamic one through participation in the events of this play.

    Keywords: Defamilarization, Bertolt Brecht, al-qubba'a wa al-nabi (The Hat, The Prophet), Ghassan Kanafani, Palestine
  • ناصر قاسمی*، فیصل سیاحی
    یعد الزمان من اهم العناصر فی کینونه العمل الادبی وتوظیفه بشکل فنی یبرز قدرات الکاتب ویضفی طابعا جمالیا علی ناصیه النص، خلافا للکلاسیکیین الذین کان اکثرهم یستخدم الزمن الکورنولوجی لطی مساحات الزمن السردی. وقد استخدم الکتاب الجدد هذا العنصر الحیوی بإحداث مفارقات زمنیه تتلاعب ببنیه زمن القصه، والفضل یعود للشکلانیین الروس الذین ابدعوا فی تشیید دعایم الزمن. تقوم هذه الدراسه علی منهج بنیوی -تحلیلی مستهدفه کیفیه توظیف التقنیات الزمنیه وغایتها فی بنیه هذه المسرحیه مستخدمه الترتیب والاستغراق بشتی عناصرهما لکسر جدار زمن الکورنولوجی مستعینه لهذه المهمه بالزمن السردی. وقد برع یوسف العانی فی التوظیف، فوظف الاسترجاع والاستباق، وابطا السرد واسرعه. وقد حصل هذا البحث علی نتایج هی؛ نسف رتابه الزمن الخطی بزمن السرد، حیث طغت الاسترجاعات الخارجیه علی الاستباقات لسد بعض الثغرات او للتنویع او للتعریف بشخصیه وخلفیتها. اما الاستشراقات فاکثرها مزجیه، حیث ابدع الکاتب فی الاستغراقات الزمنیه التی تدب فی إطار الوقفه الدینامیه فی الحرکه والسکون والمونولوج وسبر اعماق سایکولوجیه الشخوص ووظف التلخیص لعدم الولوج فی الإطناب او للاحداث الثانویه، وخلافا للکتاب الکلاسیکیین کثر الحذف الضمنی مقارنه بالحذف المعلن.
    کلید واژگان: یوسف العانی, المفارقه الزمنیه, الاسترجاع, الاستباق, الاستغراق, مسرحیه الصریر
    Naser Ghasemi *, Feysal Sayahi
    The concept of time is considered as one of the most important elements of a literary work and its artistic creation is a diagram of the author's power and adds an aesthetic view of the text. Unlike most traditionalists who use chronological time to explain and calculate narrative time, modern writers have disrupted the plot by using this basic element and the features of Anachronism. Russian formalists have been pioneers in explaining the mechanisms of narrative time.
    This study intends to use a structural-analytical method, while examining the Anachronism in the artistic structure of the drama AL"Sarir" for Youssef Al-Ani, to deal with how and methods of using time components in the plot of this drama. And continuity is profitable. And with artistry, he has used all the components of time, Flash back, Flash Forward, expansion and contraction.
    The results of this research show that the linear chronological time order is disrupted during the use of narrative time. In the meantime, the external retrospectiveness of the preface has filled the gaps in the story, created a variety of narratives, and introduced his characters. Forecasts are often mixed. Descriptive pauses have a special dynamism. In this play, unlike the classical narrative methods, implicit omission is more than obvious omission.
    Keywords: Youssef Al-Ani, Anachronism, AL Sarir
  • علیرضا جمشیدی، فرید محسنی، ناصر قاسمی، حمزه داودی*

    ورود حاکمیت به دایره رفتارهای مباح و جرم انگاری بعضی از آنها، دارای مبانی خاصی است. صرف اساسی بودن هنجار، دلیلی برای مداخله کیفری نمی باشد. از آنجا که درجه اهمیت هنجارها به یک اندازه نیست، مقنن نمی تواند با همه آنها، برخوردی یکسان داشته باشد چراکه درون مایه رفتارهای ممنوعه متفاوت از یکدیگر است و گواه این ادعا در حوزه حقوق کیفری، تفاوت در میزان مجازاتی است که مقنن برای جرایم در نظر گرفته است. البته خارج بودن رفتاری از حوزه حقوق کیفری لزوما به معنای مباح بودن آن رفتار نیست چه بسا رفتار موردنظر ممنوع باشد لیکن ماهیت آن بگونه ای نباشد که مستلزم ورود به فرآیند جرم انگاری شود، بلکه «تخلف انگاری»، اهداف مقنن را در ضرورت ممنوعیت آن رفتار تامین نماید. «تخلف انگاری» قایل به وجود برخی از رفتارهای ممنوعه است که در حد فاصل بین جرایم و مباحات، عنوان "تخلف" را به خود اختصاص داده است. در واقع ضرر و زیان ناشی از ارتکاب «تخلفات» به اندازه ای نیست که این افعال را شایسته ورود به جرگه «جرایم» نماید. اینجاست که «تخلف انگاری»، پا به عرصه ظهور نهاده و به عنوان حوزه جدیدی در حقوق، به عنوان «حقوق تخلفات» شناخته می شود.

    کلید واژگان: جرم زدایی, تخلف, تخلف انگاری, حقوق تخلفات
    Alireza Jamshidi, Farid Mohseni, Naser Ghasemi, Hamzeh Davoudi*

    The entry of the government into the circle of permissible behaviors and the criminalization of some of them have certain bases. The mere fact that the norm is fundamental is not a reason for criminal intervention. Because the norms are not equally important, the legislature cannot treat them all the same, because the subject matter of all prohibited behaviors is different, and the proof of this claim in the field of criminal law is the difference in the amount of punishment that the legislator considered for crimes. Of course, the fact that a behavior is outside the scope of criminal law does not necessarily mean that the behavior is permissible. "infringement" refers to the existence of some forbidden behaviors, which in the interval between crimes and permissions, has been called " infringement ". In fact, the damage caused by committing "infringement" is not enough to make these acts worthy of entering the field of "crimes". This is where "infringement" comes into play and is known as the "infringement law" as a new field in law.

    Keywords: decriminalization, infringement, infringementlism, law of infringements
  • کیان سلطانیان، ناصر قاسمی*، عباس تدین
    در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در حوزه اجرای احکام و در بحث رعایت حقوق محکوم له و محکوم علیه و نظارت بر زندانیان، اقدامات مفیدی صورت گرفته است. هدف از رسیدگی های کیفری، رسیدن به احراز وقوع جرم و انتساب آن، محقق بودن مسیولیت کیفری متهم و مجازات یا اقدامات تامینی و تربیتی درباره محکوم علیه به موقع اجرا گذاشته شود تا در جامعه هیچ بزهکاری مجازات ندیده و اصلاح نشده باقی نماند. اجرای مجازات، عدم دسترسی به محل اقامت و سکونت محکوم علیه، عدم معرفی محکوم علیه برای اجرای حکم توسط کفیل یا وثیقه گذار، حبس بودن محکوم علیه یا موانع با منشاء قضایی می توان عدم نظارت بر دادنامه و اخطاریه و عدم اخذ تامین مناسب را نام برد. همچنین قاضی احکام بر اجرای جرایم مجازات بدنی ازجمله مجازات سالب حیات، مجازات بدنی قطع و جرح عضو و شلاق یا مجازات سالب و محدودکننده آزادی، حق و حیثیت ازجمله حبس و تبعید و محرومیت از سکونت در نوار مرزی و اخراج یا طرد از کشور و اقامت اجباری در نقطه معین یا مجازات مالی ازجمله دیه و جزای نقدی و مصادره و ضبط و معدوم کردن اموال نظارت دارد و تا حکم اجرا نشود، پرونده مختومه نمی گردد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی  و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که امروزه نظارت بیشتری در حوزه اخلاق بر اجرای مجازات وجود دارد درحالی که محکمه های قضایی نگارگری حاکی از سرعت عمل و ضعف قانونی و خودمحوری شاه در اجرای مجازات هاست.اهداف پژوهشبررسی سازوکارهای اخلاقی در نحوه اجرای مجازات توسط قاضی.واکاوی چگونگی قضاوت و مجازات در نگارگری ایران.سوالات پژوهشچه سازوکارهای اخلاقی از سوی قاضی در اجرای مجازت انجام می شود؟در نگارگری ایران چه اطلاعاتی درخصوص محاکم قضا و اجرای مجازات وجود دارد؟
    کلید واژگان: مجازات, قاضی, اجرای کیفری, اجرای مجازات, نگارگری
    Kian Soltanian, Naser Ghasemi *, Abass Tadayon
    In the Code of Criminal Procedure adopted in 1392 in the field of execution of sentences and in the discussion of respect for the rights of convicts and convicts and supervision of prisoners, useful measures have been taken. The purpose of criminal proceedings is to achieve the realization of the crime and its attribution and the realization of the criminal responsibility of the accused and the punishment or security and educational measures for the convict to be implemented in a timely manner so that no criminal remains unpunished and unreformed in society. Execution of the sentence, lack of access to the residence and residence of the convicted person, failure to introduce the convicted person to execute the sentence by the guarantor or guarantor, imprisonment of the convicted person, or obstacles of judicial origin can be mentioned as lack of supervision over the lawsuit and notice The judge also sentenced corporal punishment, including life imprisonment and corporal punishment for amputation and flogging, or negative punishment and restriction of liberty, rights and dignity, including imprisonment, deportation and deprivation of residence in the border strip and expulsion or expulsion from the country. Compulsory residence in a certain place or financial punishment, including blood money, fines, confiscation, confiscation and destruction of property, is supervised, and the case will not be closed until the sentence is carried out.
    Keywords: Punishment, Judge, criminal execution, execution of punishment
  • Naser Ghasemi, Esmaeil Najafi *, Farhad Hosseinzadeh Lotfi, Farzad Movahedi Sobhani
    Most organizations and companies have hierarchical structures, and appropriate models are required to measure the efficiency of this kind of network systems. Data envelopment analysis (DEA) is a well-known method introduced for measuring the relative efficiency of a set of decision-making units (DMUs) that use multiple inputs to produce multiple outputs. Conventional DEA models usually generate misleading results while evaluating the performance of network systems. The present study aims at developing suitable models for measuring the efficiency of hierarchical structures using the centralized and non-cooperative leader-follower game models. In the proposed method, the divisional efficiencies (within an organization) and the overall efficiency of the organization are calculated. The proposed models are applied to assess the performance of 20 schools in Iran. The results of the two proposed models show that none of the schools are efficient, suggesting that these schools do not optimally utilize their resources. The application of the results of the proposed models enables managers to identify inefficient sub-units and develop strategies to improve their performance.
    Keywords: Hierarchical structure, Efficiency, Data Envelopment Analysis, centralized model, leader-follower model
  • ناصر قاسمی*
    استفاده از تصاویری که در طول فرایند درمان و مراقبت توسط پزشک از بیمار تهیه می شود می تواند حریم خصوصی و حق بر تصویر بیمار را در معرض تهدید قرار دهد و منجر به افشای هویت بیمار شود. حق بر محرمانگی تصویر درمانی بیمار در عرصه حقوقی در زمره حق بر شخصیت و در قلمرو حقوق اسلامی در جرگه حق الناس (حق العباد) قرار می گیرد. از سوی دیگر، این تصاویر فرصت های بی نظیری در عرصه آموزش و تحقیق در اختیار پزشکان قرار می دهد. با توجه به آنکه بر اساس حق افراد بر تصویر خویش هیچ کس نمی تواند بدون رضایت از فردی عکس یا فیلم تهیه کند، امروزه تعدادی از نظام های حقوقی داخلی به منظور محافظت از حقوق بیمار و جلوگیری از ایجاد اختلافات احتمالی میان پزشک و بیمار، شرایط استفاده صحیح از تصاویر بیمار را پیش بینی کرده اند. افشا نکردن هویت بیمار، اخذ رضایت آگاهانه و نگهداری ایمن سه شرط اصلی در استفاده از تصاویر درمانی بیمار است. با توجه به ضرورت رعایت حق محرمانگی تصاویر درمانی بیمار، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی با هدف دست یابی به اصول و ضوابط صیانت از این حق برای قانونگذاری در ایران، بررسی و تحلیل رهاوردهای ناشی از نظریه های علمی و نگرش های حقوقی مراکز بین المللی مانند کمیته بین المللی ویراستاران مجلات پزشکی و انجمن حمایت از پزشکی کانادا و کشورهای غربی نظیر استرالیا، انگلستان و کانادا را موردتوجه قرار داده است.
    کلید واژگان: حق تصویر, رضایت آگاهانه, حریم خصوصی, محرمانگی, تصاویر درمانی
    Naser Ghasemi *
    The use of images taken by the physician during the treatment and care of the patient can endanger the patient's privacy and image rights and lead to the disclosure of the patient's identity. The right to confidentiality of the patient's image therapy in the legal sphere is included in the category of the right to personality and in the realm of Islamic law is in the category of the sin against mankind. On the other hand, these images provide a unique opportunity for physicians in education and research. Given that based on the rights of persons to their image, no one can take a photo or video without the consent of a person, today, some domestic legal systems have provided the conditions for proper use of patient images to protect patients' rights and prevent possible disputes between physician and patient. Non-disclosure of patient identity, informed consent, and safe maintenance are the three main conditions in using patient images. Due to the necessity of finding the right to privacy of patient medical images, the present study, through a descriptive-analytic method, aims to achieve the principles and criteria of protection of this right for legislation in Iran by reviewing and analyzing the results of scientific theories and legal approaches of international centers such as the International Committee of Medical Journal Editors and the Canadian Medical Protective Association has considered and western countries such as Australia, England, and Canada.
    Keywords: image rights, informed consent, privacy, Confidentiality, Medical Images
  • ناصر قاسمی*

    مسئله شناخت رمزارزها با توسعه فناوری نوظهور بلاک چین و گسترش روز افزون تقاضا برای ارزهای دیجیتال، به بحثی مهم در میان متخصصان بسیاری از رشته ها بدل شده است. این نوع جدید از پول که پیش بینی می شود به ارز رایج قرن 21 تبدیل شود، به صورت کدهای رمزنگاری شده بین افراد یا موسسات متصل به شبکه های همتا به همتا، حرکت می کند. فناوری بلاک چین نیز نقش عمده ای در فرایند توسعه این نوع از ارز و معاملات غیر متمرکز آن دارد. ارزهای رمزنگاری شده در عصر حاضر در خط مقدم توسعه اقتصادی و مالی جهان قرار دارند. این امر، فرصت ها و تهدیدات متعددی را در بازارهای مالی سراسر جهان، به وجود آورده و سبب جلب توجه شمار قابل توجهی از دولت ها، فعالان اقتصادی و شهروندان به خود شده است. بر همین اساس، تعداد بازیگران درگیر در تجارت ارزهای رمزپایه در سال های اخیر، افزایش چشمگیری یافته است.در این نوشتار، تلاش بر آن است که عملکرد ارزهای رمزنگاری شده، تاثیر آن بر اقتصاد و تهیدیدات و فرصت های توسعه این فناوری با مطالعه تجربه سه کشور حوزه شرق آسیا که از پیشگامان این عرصه هستند، به شیوه توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر، به جهت بدیع بودن و تازگی این حوزه مطالعاتی، به دو بخش توصیفی و تبیینی تقسیم می شود.

    کلید واژگان: رمزارز, ارز دیجیتال, بلاک چین, اقتصاد دیجیتال, حکمرانی
    Naser Ghasemi *

    The issue of recognizing cryptocurrencies has become an important topic of discussion among experts in many disciplines with the development of emerging blockchain technology and the growing demand for digital currencies. This new type of money, which is expected to become the common currency of the 21st century, moves in the form of encrypted codes between individuals or entities connected to peer-to-peer networks. Blockchain technology also plays a major role in the development process of this type of currency and its decentralized transactions. Cryptocurrencies are at the forefront of world economic and financial development today. This has created numerous opportunities and threats in financial markets around the world and has attracted the attention of a significant number of governments, economic actors, and citizens. Accordingly, the number of actors involved in the cryptocurrency trade has increased dramatically in recent years. In this paper, an attempt is made to examine the performance of cryptocurrencies, their impact on the economy, and the threats and opportunities for the development of this technology by studying the experience of three East Asian countries in a descriptive-analytical manner that are pioneers in this field. Due to the novelty of this field of study, the present study is divided into descriptive and explanatory sections.

    Keywords: Cryptocurrency, digital currency, blockchain, Digital economy, Governance
  • ناصر قاسمی، مرتضی آموزگار*

    شمول قاعده حفظ نظام بر حفظ کیان اسلام از مسلمات فقه امامیه است. در این میان، امام نه تنها حفظ نظام سیاسی حکومت اسلامی را داخل در قلمرو حفظ کیان اسلام برشمرده اند، بلکه در حمایت از استقلال اقتصادی به قاعده حفظ نظام نیز تمسک جسته اند. هدف از این تحقیق، در گام اول تبیین چرایی توسعه قاعده حفظ نظام از حفظ کیان اسلام به حفظ نظام سیاسی حکومت اسلامی و در گام دوم، تعیین مبانی توجیهی کاربست قاعده حفظ نظام سیاسی در حمایت از استقلال اقتصادی از منظرامام (ره) می باشد. نتایج این تحقیق بر این پایه استوار است که امام افزون بر ارایه براهین عقلی - کلامی در لوای مبانی مصلحت، وجوب مقدمه واجب، تقدیم اهم بر مهم، بر دخول مفهوم حفظ نظام سیاسی حکومت اسلامی در دایره مفهومی حفظ کیان اسلام مبادرت کرده اند. از دیگر سوی می توان قواعد فقهی نفی سبیل، حرمت تقویت کفار و لاضرر را بعنوان مبانی توجیهی کاربست قاعده حفظ نظام سیاسی در حمایت از استقلال اقتصادی از منظر امام به شمار آورد این تحقیق از لحاظ هدف بنیادی -کاربردی، از حیث روش، توصیفی -تحلیلی و منابع آن کتابخانه ای است.

    کلید واژگان: قاعده حفظ نظام, حفظ کیان اسلام, حفظ نظام سیاسی حکومت اسلامی, استقلال اقتصادی
    Naser Ghasemi, Morteza Amoozegar *

    The inclusion of the rule of maintaining order in preserving the unity of Islam is one of the precepts of Imami jurisprudence. In the meantime, the Imam has not only considered the preservation of the political system of the Islamic government within the realm of the preservation of the unity of Islam, but has also relied on the rule of preservation of the system in support of economic independence. The purpose of this study is to explain in the first step why the rule of maintaining order from preserving the unity of Islam to maintaining the political system of the Islamic government and in the second step, to determine the justification for applying the rule of maintaining political order in supporting economic independence from Imam's perspective. The results of this research are based on the fact that Imam, in addition to presenting rational-theological arguments in the light of the principles of expediency, the necessity of the obligatory introduction, and the presentation of the important over the important, have entered the concept of maintaining the political system of the Islamic government. On the other hand, the jurisprudential rules of denying the mustache, the sanctity of strengthening the infidels and the harmless can be used as justification bases for applying the rule of maintaining order .

    Keywords: rule of maintaining order, preserving the unity of Islam, maintaining the political system of the Islamic government, economic independence
  • امیر مرادی*، ناصر قاسمی

    تنگناهای اخلاقی، افزون بر  این که از بحث برانگیزترین مسایل دهه های اخیر فلسفه اخلاق بوده است؛ در قلمرو علوم انسانی مانند حقوق و فقه نیز مطرح است. زمانی که ما تلاش می کنیم تا یک تنگنای اخلاقی را حل کنیم از فرایند استدلال اخلاقی، پیروی می کنیم، اطلاعات موجود را بررسی می کنیم و پیامدهایی را با توجه به آن اطلاعات و در ارتباط با معیارهای اخلاقی در نظر می گیریم. گاهی مشاهده می شود که اشخاص در مواجهه با وضعیت مذکور، به دلیل غفلت و یا ضعف در شناخت معیار و مهارت های تصمیم گیری، دچار تصمیم گیری و رفتار نادرست می شوند. در این مقاله، این موضوع به عنوان یکی از موضوعات اخلاق کاربردی و مسایل معرفتی مرتبط با حقوق کیفری با نگاهی به فلسفه اخلاق و اصول فقه، و برخی مقررات ایران بررسی می شود. پرسش مد نظر در این پژوهش عبارت است از  این که تنگنای اخلاقی چیست و چه ثمره ای در حقوق کیفری دارد و راه برون رفت از این وضعیت چیست؟ روش تحقیق مد نظر در این مقاله، توصیفی - تحلیلی، با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و مطالعه میان رشته ای است.

    کلید واژگان: اخلاق کاربردی, حقوق کیفری, تنگنای اخلاقی, تزاحم, اهم و مهم, ارزش شناسی, مصلحت سنجی
    Naser Ghasemi

    Not only are moral dilemmas considered among the most controversial issues of moral philosophy in the recent decades, but they are also posed in the fields of humanities such as law and jurisprudence. When we attempt to solve a moral dilemma, we follow a process of moral reasoning, we explore available data, and we take into consideration certain consequences with respect to these data and the moral standards. Individuals are sometimes seen to make wrong decisions and display unacceptable behavior in facing relevant situations due to their negligence or their poor knowledge of the standards and skills of making decisions. In this article, I study this subject as a theme in applied ethics and as an epistemic issue related to criminal law in the light of moral philosophy and jurisprudential principles, and some Iranian regulations. The question at issue in this study is “what is a moral dilemma? What kind of benefit does it bring to criminal law? And how can we get out of the current situation?” The method of this inquiry is descriptive and analytical while library research methodology and interdisciplinary approach are used.

    Keywords: Applied ethics, criminal law, moral dilemma, Conflict, the most important thing, important thing, axiology, prudence
  • Elham Heidarzadeh, Akbar Varvaii *, Mansour Pournouri, Naser Ghasemi

    The main issue presented in this article, which is going to review the rights to a healthy environment and the prohibition of air pollution, in particular dust, now has become an issue that needs national solidity and regional interactions for a solution; and to enable the decrease of the pollution for the affected countries as well. Dust is a phenomenon that is the result of an environmental crisis. The absence of international rules, as well as uncertainty in states’ obligations toward each other, have complicated this crisis on the regional and international levels. The main goal of this article is first, recognizing the Customary and general principles that are existing in Iranian laws to arrange regional programs to decrease and diminish the dust phenomenon. Second, the article intends to raise sensitivity in people toward the critical and dangerous conditions of environmental pollutions. Third, it is going to lay legal and executive grounds to increase the local institutions and international organizations’ responsibilities for such issues. However, the main question in this article, with descriptive-analytical approach, is: in the absence of binding and identified international and regional obligations regarding dust, in what ways affected governments could protect the right to a healthy environment for their citizens? Based on this question, one can conclude that even though the affected governments do not maintain reciprocating conventions, the international customary law and local legal general principles of those countries conform to the governments’ obligation; and suggest that they take action against any harm, in particular, the environmental irreparable harm to their citizens.

    Keywords: Rights, Healthy Environment, Air pollution, dust, customary principles, general principles
  • الهام حیدرزاده، احمد وروایی*، منصور پورنوری، ناصر قاسمی

    در این مقاله تلاش شده است تا با استناد به عرف بین المللی در زمینه الزامات و مسیولیت های موجود در راستای مهار ریزگردها، به بررسی اقدامات مورد نظر در سطح منطقه خاورمیانه پرداخته شود. در این مقاله الزامات حقوقی و آیین نامه های موجود در زمینه مقابله با آلودگی های دوربرد و فرامرزی (همچون اصل احتیاط و اصولی مشابه)، در کنار نمونه هایی از تعهد نامه ها و تفاهم نامه های تصویب شده بین المللی مورد مطالعه قرار گرفته، و با توجه به مشکلات موجود در منطقه خاورمیانه، اصول و الزامات موجود در تعهدها و تفاهم نامه های تصویب شده در این منطقه ، به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی مورد واکاوی قرار گرفته است. در پایان نگارنده با توجه به موقعیت زیست محیطی منطقه ، پیشنهادهایی در زمینه کمی و کاستی های موجود در تعهدها و تفاهم نامه های منطقه ای، مطرح شده است. مسلما تدوین اصول یک کنوانسیون منطقه ای برای پیش گیری و مهار پدیده گردوغبار آن هم با استفاده از تجربه موفق کشورهای آسیای جنوب شرقی، نه تنها از نظر کارکردی اهمیت دارد، بلکه از نظر حقوقی نیز راهگشا برای موقعیت های بحرانی است. بهره گیری از تعهدات قراردادی در تدوین کنوانسیون های منطقه ای برای مقابله با پدیده ریزگردها، کارایی و قوت اجرایی بیشتری نسبت به تعهدات عرفی خواهد داشت. ضرورت اتخاذ تدابیر قضایی، قانونی و اجرایی در سطح منطقه ای؛ شامل اجرای سیاست های ممنوعیت تغییر کاربری اراضی جنگلی، تالابی و رودخانه ای؛ و پیش نویس طرح اجرایی همکاری چند جانبه میان کشورهای منطقه برای مقابله با ریزگردها از اقدامات پیشنهادی می باشد. علی رغم تلاش های سازمان های بین المللی محیط زیست؛ نتایج این پژوهش نشان می دهد بدون وجود یک کنوانسیون منطقه ای در جهت مهار ریزگردها و دیگر بحران های زیست محیطی امکان حل مسئله وجود نخواهد داشت.

    کلید واژگان: آلودگی های فرامرزی, ریزگرد, خاورمیانه, تفاهم منطقه
    Elham Hedarzadeh, Ahmad Varvaei *, Mansour Pournouri, Naser Ghasemi

    In this article, an attempt has been made to review the measures in question in the Middle East, citing the international custom in the field of requirements and responsibilities in order to control dust. In this article, the legal requirements and regulations in the field of long-term and transboundary pollution (such as the precautionary principle and similar principles) are studied, along with examples of internationally accepted commitments and memoranda, and considering the problems in the Eastern region. And the requirements of the commitments and memoranda of understanding approved in this region have been analyzed in a descriptive-analytical manner with a comparative approach. In the end, according to the environmental situation of the region, the author makes some suggestions in the field of quantities and shortcomings in the commitments and memorandums of the region. Certainly, formulating the principles of a regional convention to prevent and curb the dust phenomenon, using the successful experience of Southeast Asian countries, is not only functionally important, but also legally helpful for critical situations. Utilizing contractual obligations in drafting regional conventions to deal with the phenomenon of particulate matter will be more efficient and enforceable than conventional obligations. The need to adopt judicial, legal and executive measures at the regional level; Including the implementation of policies prohibiting the change of use of forest, wetland and river lands; And the draft executive plan for multilateral cooperation between the countries of the region to deal with dust is one of the proposed measures. Despite the efforts of international environmental organizations; The results of this study show that without a regional convention to control particulate matter and other environmental crises, it will not be possible to solve the problem.

    Keywords: overseas pollution, dusts, Middle East, regional agreement
  • سکینه حسینی*، علی رضا محمد رضایی، ناصر قاسمی

    السیمیولوجیا علم یدرس نظام العلامات داخل الحیاه الاجتماعیه والذی تکمن مهمته فی البحث عن الدلالات الخفیه لکل نظام علاماتی سواء کانت لغویه او غیر لغویه. یحاول هذا البحث من خلال المنهج الوصفی- التحلیلی وعلی ضوء التحلیل السیمیایی ان یقوم بدراسه اهم الرموز الجمالیه کالاستعاره والتشبیه والکنایه والإغراق والرموز الزمانیه والمکانیه والنفسیه الشخصیه والقرآنیهفی اشعار بدوی جبل الوطنیه، لما فیها من ابعاد دلالیه تفید فی دراسه النص الشعری والتعرف علی افکاره وآرایه. استطاع بدوی ان یجعل نصه موثرا باستخدام الرموز السیمیاییه التی تمنح شعره جمالیه خاصه. إن توارد الدلالات الرامزه فی نص بدوی لیس اعتباطیا بل هو صادر عن موقفه الفکری من الحیاه والکون، وقد ولد فی الرموز اللغویه سلسله من الإیحاءات التی تعمق إحساس المتلقی بالرموز. والملاحظ ان هذه الدراسه تکون وجیزه انتقاییه لان کثره الامثله لا تسمح بدراسه استقصاییه. من اهم نتایج البحث هو ان الشاعر من خلال استخدامه لهذه الرموز اراد ان یصور مفاهیم کحب الوطن والفخر بتراثه الماضوی، وآلام الامه العربیه، والعوده إلی البلد ومآسی عصره إلی جانب بیان عواطفه وتجاربه الروحیه. ومن خلال خلقه الصور الادبیه قد اضفی حیویه علی شعره واخرجها من الدلالات الصریحه إلی الرمزیه.

    کلید واژگان: السیمیائیه, الرموز, الاشعار الوطنیه, بدوی الجبل
    Sakineh Hosseini *, Aliredha Mohammad Redhaei, Naser Ghasemi

    Semiotics deals with the life of signs within social reality. The task of this knowledge is to search for meanings and hidden meanings in the sign system, whether linguistic or non-linguistic. Given that literary texts are part of linguistic and non-linguistic signs, semiotics provides researcher with more accurate reading and interpretation of the text. This research seeks to examine the linguistic codes in the national poems of Badawi al-Jabal using descriptive-analytic method and semiotics. His national poems due to having new semiotic dimensions familiarize the reader with the ideas that he wanted to convey to the reader. This study addresses the nationalistic aspects of Badawi’s poetry in the four axioms of aesthetics, semiotics of time and place, the semiotics of author and intertextuality. The symbols in Badawi’s poetry are not accidental, but are derived from his intellectual approach to life and the world. The poet, using linguistic signs, added tremendous power and influence to his poetry to deepen the audience's sense regarding these signs. In addition, it helped the reader discover the hidden aspects of the text . One of the most important results of this study is that the poet uses these signs to illustrate concepts such as love of patriotism, displacement, return to homeland and the calamities of time along with expressing emotions. By creating literary images, the poet animated his poems, released them from explicit clauses, and compelled the audience to search the text in depth.

    Keywords: Semiotics, linguistic codes, aesthetic codes, national poems, Badawi al-Jabal
  • ناصر قاسمی*، احمدعلی ثالث موید

    نظارت بر نهادهای مالی به ویژه بانک ها از حیث اجرای قوانین و مقررات مقابله با تامین مالی تروریسم یکی از مهمترین موضوعاتی است که اسناد بین المللی بر آن تاکید نموده اند و کشورها باید در جهت ارتقای اثربخشی و کارآمدی نظام مربوط به آن تلاش کنند. سازمان ها، موسسات و گروه های بین المللی، راهبرد مدیریت ریسک را جهت افزایش اثربخشی و کارآمدی نظام مقابله با تامین مالی تروریسم پیشنهاد کرده اند. اعمال این راهبرد مستلزم ایجاد مبانی حقوقی و به کار بستن تدابیر اجرایی است؛ بنابراین هدف این پژوهش از یک طرف، امکان سنجی اجرای راهبرد نظارت مبتنی بر ریسک در پرتو مبانی قانونی مورد پذیرش در سیاست جنایی تقنینی ایران است و از طرف دیگر سنجش میزان اثربخشی و کارآمدی سیاست جنایی اجرایی جمهوری اسلامی ایران در قبال مقابله با تامین مالی تروریسم در حوزه نظارت بر نهادهای مالی بوده که با روش توصیفی در جهت تحقق آن تلاش شده است. این پژوهش نشان می دهد که نظارت مبتنی بر ریسک بر نهاد مالی از حیث رعایت مقررات مبارزه با تامین مالی تروریسم در سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست؛ زیرا در حوزه تقنین، مبانی قانونی لازم پیش بینی نشده و در حوزه اجرا نیز علیرغم تلاش های صورت گرفته، تدابیر اجرایی کافی به کار گرفته نشده است.

    کلید واژگان: نظارت مبتنی بر ریسک, نظارت, مقابله با تامین مالی تروریسم, سیاست جنایی
    Naser Ghasemi *
    Introduction

    Supervision of financial institutions, especially banks, in terms of implementing anti-terrorist financing laws and regulations is one of the most important issues highlighted in international instruments, and countries should work to improve the effectiveness and efficiency of the system. There are various methods for supervising financial institutions, the most famous of which are the adaptive method and the risk-taking method. The adaptive approach, or the "one rule for all" approach, means that observers must inspect all of their supervised entities equally and use the same tools and make specific and similar decisions to break a rule. but, in a risk-based or risk-based approach, the amount of oversight is determined by the extent to which a financial institution is threatened and vulnerable. Achieve the goal of managing and reducing terrorist financing risks. In other words, in this approach, achieving this goal replaces by ensuring compliance with the law in financial institutions. The implementation of this strategy requires the establishment of legal bases and the implementation of executive measures; Therefore, on the one hand, the purpose of this study is to assess the feasibility of implementing a risk-based monitoring strategy in the light of the legal principles accepted in Iran's legislative criminal policy and on the other hand, to assess the effectiveness and efficiency of the executive criminal policy of the Islamic Republic of Iran. In the field of supervision of financial institutions, this has been tried to achieve it by descriptive method.

    Methodology The research is descriptive-analytical. Conclusions and suggestions

    In the legislature, regulators have no obligation to use risk-based methods and their decisions are not well supported. Existing performance guarantees, in addition to not being sufficient, are merely aimed at violating the prescribed rules. The supervisors have not been given the necessary authority, especially to enforce disciplinary guarantees in the event of violations of anti-terrorist financing regulations. In the field of executive criminal policy, a review of the instructions and procedures shows that in the market entry stage, it is sufficient to inquire only about criminal records; While, firstly, not all criminals are convicted, and secondly, criminals typically use covert means to obtain a license and keep their identities secret. In the field of periodic inspections, the need to provide information alone is not enough and there is no responsibility for supervisors to create a risk profile and provide a clear correction plan. The guidelines issued so far also promote a more law-abiding approach and focus on enforcing anti-money laundering regulations; Although these provisions are largely similar to those of terrorism financing, specific provisions on terrorist financing, such as how to seize terrorist assets and identify suspicious terrorist financing operations and transactions, have not been considered.  Accordingly, in order to improve the effectiveness of Iran's criminal policy in relation to the financing of terrorism, in the first place, the issue of legal principles, especially the obligation of supervisors to use risk management methods, and violation of their decisions should be accompanied by heavy enforcement guarantees. Then, in the executive field, first, by measuring the risks of financing terrorism, applicants for obtaining a license for financial and non-financial activities should adopt an efficient method to prevent criminals and their associates from entering the financial markets; second, a national risk assessment must be conducted to ensure that regulators' information resources are largely adequate. Third, the necessary steps, such as creating a risk profile and drawing up a correctional plan for supervised entities by supervisors in each of the financial areas, must be taken. Fourth, violations of the correctional program must be addressed by disciplinary action by supervisors and the guarantee of administrative and judicial enforcement by the judiciary and related nstitutions. Fifth, guidance documents should be prepared and published in the field of detecting suspicious transactions and operations, as well as anti-terrorist financing regulations.

    Keywords: Risk Based Supervision (RBS), Supervision, Counter-Terrorism Financing (CTF), criminal policy
  • ناصر قاسمی، امیر مرادی*
    از جمله نابهنجاری های رایجی که مراجع انتظامی و قضایی با آن سر و کار دارند بعضا کشف برخی انواع اسلحه سرد از برخی افراد است. قانونگذار ایران در ماده واحده قانون مصوب 1396 مبنی بر الحاق دو تبصره به ماده 617 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) مصوب 1375، حمل برخی سلاح ‏های سرد را در صورتی که به منظور درگیری و ضرب و جرح انجام شود و همچنین واردات، تولید و عرضه سلاح های مد نظر در این مقرره را جرم ‏انگاری نموده است. هدف این تحقیق، بررسی برخی ابعاد مهم این موضوع می باشد. جرم مذکور جرمی مطلق، تام و مادی صرف است. در این مقرره صرفا سلاح واقعی مد نظر است و نه سلاح قلابی. مصادیق سلاح در مقرره فوق حصری است و نه تمثیلی. تولید و عرضه برخی سلاح‏ های سرد در برخی شهرستان ها به عنوان صنایع دستی جرم نیست. البته اعمال برخی محدودیت های قانونی در این زمینه لازم است. تعیین مرجع صالح به رسیدگی به جرم مورد بحث با توجه به اختلافی بودن این موضوع از جمله یافته های این تحقیق است. برخورد قانونی از طریق جرم ‏انگاری رفتارهای مذکور، شرط لازم و به طور نسبی بازدارنده است، نه شرط کافی و عامل اساسی پیشگیری و درمان نابهنجاری های فوق الذکر. لذا نخست باید در حوزه هنجارین و سپس در حوزه غیر قانونگذاری، مانند اقدامات مقتضی از طریق اصناف و محدود نمودن تولیدکنندگان برخی سلاح های سرد ولو در قالب صنایع دستی و در مرحله آخر از طریق قانونگذاری و به ‏خصوص قانونگذاری کیفری، اقدامات مقتضی را به عمل آورد.
    کلید واژگان: جرائم مانع, سلاح سرد, پنجه بوکس, حمل, واردات, تولید و عرضه
    Naser Ghasemi, Amir Moradi *
    Among the common anomalies that law enforcement and judicial authorities deal with are the discovery of some types of cold weapon by someone. In the single article of the law approved in 1396, based on the annexation of two notes to Article 617 of the Penal Code tazirat of 1375, the Iranian legislator carried some cold weapons if they were carried out for the purpose of conflict and assault; It has also criminalized the import, production and supply of weapons under this regulation. The purpose of this study is to investigate some important aspects of this issue. The crime is an absolute, total and material crime. In this regulation, only real weapons are considered and not fake weapons; The examples of weapons in the above regulation are exclusive and not allegorical; The production and supply of some cold weapons in some cities as handicrafts is not a crime, but it is necessary to impose some legal restrictions in this regard. Determining the competent authority to investigate the crime in question, given the difference in this issue, is another finding of this research. Legal action through criminalization of these behaviors is a necessary and relatively deterrent condition, not a sufficient condition and a fundamental factor in the prevention and treatment of the abovementioned abnormalities; Therefore, it must first be in the field of norms; Then, in the field of nonlegislation, such as appropriate measures through guilds and restricting the producers of some cold steel weapons in the form of handicrafts; Finally, it took appropriate action through legislation, especially criminal law.
    Keywords: Accessory Offences, Cold Weapon, Carry, Importation, Production, Supply
  • ناصر قاسمی*، امیرعباس رکنی

    به فرایند گزارش یک اتفاق خلاف قانون در یک ساختار، از سوی شخصی در همان ساختار یا خارج از آن اعلان جرم (سوت زنی) گفته می شود. اعلان جرم به تناسب آن که از سوی چه کسی انجام شود به گونه های متفاوتی تقسیم می گردد و ارتباط مستقیم با فساد یا یک عمل متقلبانه دارد. اگرچه کاربرد این اصطلاح در ادبیات حقوقی جهان عمر چندانی ندارد، اما دارای پیشینه غنی در تاریخ مبارزه با مفاسد اقتصادی و اداری، به لحاظ عمل کنشگر آن است. امروزه اعلان جرم موردتوجه بسیاری از قانون گذاران کشورها و نظام های حقوقی داخلی قرارگرفته و درباره آن قوانین متعددی وضع گردیده است. ارایه تعریفی دقیق از اعلان جرم و آشکار نمودن ماهیت آن با توجه به سیر تکوین آن از گذشته تاکنون و هم چنین ارتباط آن با فعالیت های حوزه خبرنگاری نوین و ارزیابی مزیت های اعلان جرم نسبت به سایر روش های پرهزینه کشف مفاسد اقتصادی ضمن بررسی نظام حقوقی کشورهای منتخب و نقاط قوت و ضعف قوانین موجود در حقوق ایران موردتوجه پژوهش حاضر است.

    کلید واژگان: اعلان جرم, تقلب, فساد اقتصادی, مبارزه با فساد
    Naser Ghasemi*, AmirAbbas Rokni

    The process of reporting an illegal occurrence in a structure is called whistle-blowing by the person in the same structure or outside it. The whistle-blowing is divided into different types depending on who does it and direct communication with Corruption or a fraudulent act. Although not widely used in the legal literature of the world, it has a rich history in the fight against economic and administrative corruption in terms of the performance of the person doing it. Today, whistle-blowing has received the attention of many lawmakers in the countries. And domestic legal systems and numerous laws have been enacted about that. Providing a precise definition of whistleblowing and revealing its nature regarding its evolution from the past to the present, as well as its relevance to modern journalism activities and evaluating the benefits of whistleblowing compared to other costly methods of discovering economic corruptions while examining the legal systems of selected countries and the strengths and weaknesses of existing laws in Iranian law is The Noteworthy of this Research.

    Keywords: economic corruption, fight against corruption, Fraud, Whistle-blowing
  • ناصر قاسمی*، مصطفی صباح الجنابی

    الملخص لا ریب فی ان للشعر العربی اسرارا وجمالیات فنیه مقصوده. فالشاعر ینسج افکاره فی القصیده نسجا محکما ویضعها وضعا دقیقا. فإن هذه الدراسه تسعی إلی الکشف عن اوجه الجمالیات الکامنه فی قصیده بحق مولاتنا فاطمه الزهراء (J) للشاعر صالح الکواز الحلی (ت1291ه.ق)، ورصد الظواهر الاسلوبیه فیها علی المستویات الثلاثه: الصوتی والصرفی والترکیبی. وقد استفادت هذه الدراسه من المنهج الاسلوبی؛ لما له من مزایا تتعلق باستنتاج الدلالات من الظواهر اللغویه الوارده فی النص؛ ووجدنا علی المستوی الصوتی ان استعمال الاصوات المجهوره الشدیده اکثر من المهموسه الرخوه، دلاله علی الإجهار بالحزن وبیان الظلم الذی وقع علی بضعه رسول الله وآله (G)؛ واما علی المستوی الصرفی فإن استعمال الشاعر لصیغه "فعل" فی سته مواضع یدل علی المبالغه والتکثیر، فقد حمله ذوقه الخاص إلی مثل هذه الاستعمالات لیفصح عما یرید إبرازه من بیان عظمه هذا الامر واهمیته، فجاءت هذه الصیغه مناسبه للجو العام للقصیده؛ واما علی المستوی الترکیبی فنلاحظ انه اکثر من التوکید بصور متنوعه؛ لتثبیت الوقایع التاریخیه التی جاءت فی النص من قبل اعداء الرسول وآله.

    کلید واژگان: الاسلوبیه, فاطمه الزهراء (J), المستوی اللغوی, صالح الحلی لمستوی اللغوی, صالح الحلی
    Naser Ghasemi *, Mostafa Sabah Al Jonabi

    Undoubtedly, Arabic poetry, by utilizing its artistic aesthetics, can be a good basis for reflecting the poets’ ideas in a hard and firm context. This study seeks to find aesthetic examples in the poems of Saleh al-Kawaz al-Halli about Fatima al-Zahra (PBUH) and to examine the stylistics of those poems in three phonetic, morphological, and syntactic levels. This research uses the stylistic method because it has features such as extracting meanings from linguistic phenomena in the text. At the phonetic level, we have found that very long voices have been used more with the motive of expressing distress and remembrance of the Prophet (PBUH) than the short and soft voices. At the morphological level, the poet, with his special taste for expressing the greatness and importance of this issue, has used verb conjugation (fa`al) to emphasize its exaggeration and its plurality. The use of this verb is in line with the general atmosphere of the poem. At the syntactic level, the poet has used the emphasis in various ways to pay attention to the historical events that have been described in the text by the enemies of the Prophet (PBUH) and his family.

    Keywords: Stylistic, Fatima al-Zahra (PBUH), Linguistic Level, Saleh al-Halli
  • ناصر قاسمی*
    پزشکی دانشی است که بشر از دیرباز ضرورت وجود آن را در زندگی خویش پذیرفته و احساس کرده است و استفاده های فراوانی از آن برده است. از جمله این کاربردها تلاقی پزشکی با موضوع بسیار مهم قضاوت و مسایل متنوع حقوقی و به عبارتی، پزشکی قانونی است که ریشه در اعصار کهن و تمدن های قدیمی مانند سومر، بابل، به ویژه دوران حمورابی و میان ملت ها خصوصا ایران باستان دارد که گذر زمان نیز موجب بروز تحولات قابل توجهی در این عرصه شده است. از شروع قرن بیستم تاکنون که علوم مختلف مانند پزشکی به رشد و شکوفایی چشمگیری دست یافته اند؛ پزشکی قانونی نیز همراه با این پیشرفت ها متحول شده است و از جایگاه بسیار مهمی در دو بعد نظری و عملی در تمامی کشورها برخوردار شده است.بهره مندی از این علم به معنای کاربرد دانش پزشکی در عرصه های مختلف: 1.اجتماعی 2.امور نظام پزشکی 3.حقوق و قضایی است که قلمرو اخیر از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا از یک سو طب، قضا، قوانین و مقررات را به یکدیگر پیوند داده است و از سوی دیگر، سبب ارتباط میان متخصصین گرایشات گوناگون پزشکی و رشته های وابسته با مراجع قضایی و حقوقدانان شده است. پزشکی قانونی با اتکاء به نظریات تخصصی و ضوابط قانونی به پرسش ها، ابهامات و چالش های مربوط به موضوعات گوناگون مدنی و جزایی درباره اشخاص و شرایط آن ها اعم از شکات، زیان دیدگان و متهمان در رهگذر مسئولیت ها، خسارات و جرایم پاسخ می دهد و به تشخیص مطلوب تر مسایل حقوقی، حوادث و جرایم رخ داده، حقوق اشخاص و اجتماع، تقویت آگاهی های علمی قضات، پژوهشگران و دانشجویان حقوق کمک شایانی می کند و در راستای انجام وظایفش به تنظیم گواهی ها و گزارشات و نیز ارایه مشورت های موثر مبادرت می نماید.
    کلید واژگان: پزشکی قانونی, طب و قضا, دانش حقوق و چالش ها, زیان ها و جرائم
    Naser Ghasemi *
    Medicine is a science that human beings have long accepted and felt the necessity of its existence in their lives and has used it a lot. Among these applications is the intersection of medicine with the very important subject of judgment and various legal issues, in other words, forensic medicine, which is rooted in ancient times and ancient civilizations such as Sumer, Babylon, especially the Hammurabi era and among nations, especially ancient Iran. Time has also brought about significant changes in this area. Since the beginning of the twentieth century, various sciences such as medicine have achieved significant growth and prosperity; forensic medicine has evolved along with these advances and has enjoyed a very important place in both theoretical and practical dimensions in all countries. Benefiting from this science means applying medical knowledge in various fields: 1. Social 2. Medical affairs 3. Law and justice that the latter realm is more important, because on the one hand medicine, jurisprudence, laws and regulations to It has linked each other, and on the other hand, has led to connections between specialists in various medical fields and related fields with the judiciary and lawyers. Relying on specialized theories and legal criteria, forensic medicine answers questions, ambiguities, and challenges related to various civil and criminal matters about individuals and their circumstances, including suspicions, damages, and defendants through liability, damages, and penalties. Legal issues, accidents and crimes occur, the rights of individuals and society, the strengthening of scientific knowledge of judges, researchers and law students help a lot and in order to perform its duties to prepare certificates and reports and provide effective advice.
    Keywords: Forensic Medicine, Medicine, Justice, Knowledge of Rights, Challenges, Losses, Crimes
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر ناصر قاسمی
    دکتر ناصر قاسمی

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال