به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

naser valaie

  • آرزو علایی، آرش عزیزی، ناصر ولایی، نیوشا ترکاشوند دهنو
    سابقه و هدف
    تفاوتهای ساختاری وفیزیولوژیک در بیمار سالمند درمقایسه با افراد جوان،درناحیه ی دهان و دندان وجود دارد.با توجه به افزایش روبه رشد جمعیت افراد سالمند درکشورمان وبالارفتن مراجعه این بیماران به مطب های دندانپزشکی، داشتن اطلاعات کافی در برخورد صحیح و طرح درمان مناسب برای این بیماران ضروری می باشد.این پژوهش با توجه به خلا اطلاعاتی در این زمینه صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    این تحقیق به روش مقطعی برروی 400نفر از دندانپزشکان شرکت کننده درکنگره ی بین المللی 53 انجمن دندانپزشکی ایران انجام گرفت.روش نمونه گیری به صورت مراجعه مستمر((Sequential بود. پرسشنامه درسه بخش شامل: سوالات مربوط به ویژگی های فردی 10 سوال و سوالات آگاهی از دندانپزشکی سالمندان 10 سوال و گویه های نگرش 11 گویه مطرح شد.دربارم بندی سوالات آگاهی به هر سوال، بارم یک اختصاص داده شد لذا کمترین نمره صفر و حداکثر نمره 10 می بود..همچنین و به هر گویه نگرش نمره ی 3 -0 اختصاص داده وحداکثر نمره ی نگرش 33 و حداقل نمره صفر در نظر گرفته شد. سپس میزان آگاهی ونگرش در نمونه ها تعیین شده، نقش عوامل فردی دررابطه با میزان آگاهی ونگرش مورد بررسی و با آزمون رگرسیون مورد آنالیز قرار گرفت.
    یافته ها
    از تعداد 400 نفر شرکت کننده، 7/48درصدزن و 3/51درصد مرد و سن آنها (4/2 ±6/32)سال بود. نمره ی آگاهی (8/1±71/2)به دست آمد. 5/88 %آگاهی ضعیف،5/11%آگاهی متوسط ومتاسفانه آگاهی خوب وجود نداشت. همچنین نمره ی نگرش (4/3±3/22)بود که حدود 7/39 % نگرش مثبت،58 % نگرش نسبتا مثبت و2ودر مجموع 8/97درصد بودو. 2% نگرش منفی داشتند. طبق نتایج بدست آمده هیچگونه ارتباط معناداری بین عوامل مرتبط با آگاهی و نگرش دندانپزشکان یافت نشد.
    نتیجه گیری و توصیه ها :به نظر می رسد آگاهی دندانپزشکان از دندانپزشکی سالمندان بسیار نازل بوده وجای نگرانی دارد. با توجه به اینکه اکثریت دندانپزشکان در گروه نگرش نسبتا مثبت نسبت به دندانپزشکی سالمندان قرار دارند ، بنابراین طراحی وگنجاندن واحدهای درسی واجرای دوره های آموزشی مداوم ومناسب دردوران دانشجویی وهمچنین برگزاری دوره های باز آموزی وهمایش های مربوط دراین خصوص، می تواند بسیار موثر باشد.
    کلید واژگان: دندانپزشکان, آگاهی, نگرش, دندانپزشکی سالمندان
    Arezoo Alaee, Arash Azizi, Naser Valaie, Tarkashvand Dehno
    Background And Aim
    Considering the structural and physiological difference between an aged patient and young people in the mouth and teeth areas and the growing increase of the aged population in our country and acceleration of the reference of these patients to the dentistry clinics, having sufficient information to make a proper handling and present a suitable treatment for these patients is necessary.This study has conducted to take attention about this information gap.
    Materials And Methods
    This research was conducted in cross sectional method on 400 samples of the dentists who participated in the 53rd International Congress of Iranian Dental Association(IDA). The method of sampling was in form of constant proceeding . In order to collect data, the method of completion of questionnaire in the presence of project administrator was used. The questionnaire included three sections: Questions related to the individual characteristics 10 questions, dentists’ knowledge 10 questions, dentists’attitudes 11 sentences which were in multiple choice form .Then the rate of knowledge and attitude in the samples were determined,The maximum score of knowledge was 10 and the minimum was 0. The score scale of each attitude question was determined between 0-3. The maximum score of attitude was 33 and the minimum score was 0 and the role of individual factors in connection with the rate of knowledge and attitude was studied and analyzed by using the Regression tests.
    Result
    Of the numbers 400 dentists participating, 48/7 % were women and 51/3% were men ,and their age was (32/ 6±2/4)year. Based on the average of knowledge the score obtained from the research is (2/71±1/8), 88/5% had a weak knowledge, 11/5% had an average knowledge and therefore, unfortunately, they did not have a good knowledge. Based on the average score of attitude obtained from the research is (22/3±3/4),39/7% had a positive attitude, 58% had a relatively positive attitude ,the whole positive number was 97/8%,and 2/2% had a negative attitude. According to the results, there was no significant relationship between the related factors and the rate of dentist`s knowledge and attitudes.
    Conclusion
    As the dentists’ knowledge of geriatrics dentistry is weak ,it is an important hints. On the other hand, the dentists’ attitude of geriatrics dentistry is relatively positive, so the design and inclusion of course unit credits and implementing constant and suitable educational courses in student period and also holding retraining and conferences on geriatrics dentistry after graduation are all very effective in promoting the scientific level of dentists towards geriatrics dentistry.
    Keywords: Dentists, knowledge, Attitude, Geriatrics dentistry
  • معصومه حیدری، ناصر ولایی
    مهم ترین شاخص فعالیت پژوهشی اعضای هیئت علمی، کمیت وکیفیت مقالات چاپ شده توسط آن ها است؛ با این حال و با تمام دقتی که پژوهشگران و داوران در چاپ مقالات اعمال می کنند، باز هم با کاستی هایی در نگارش مقالات چاپ شده مواجه هستیم. با توجه به خلا اطلاعاتی در مورد کیفیت نگارش مقالات چاپ شده در دو مجله علمی پژوهشی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران، این تحقیق با هدف تعیین میزان درستی روش شناسی نگارش مقالات چاپ شده در این دو مجله در سال 1389 انجام گرفت.
    تحقیق به روش مقطعی روی تمام مقالات اصیل دو مجله دارای رتبه علمی پژوهشی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران انجام گرفت. تمامی مقالات از نظر اصول نگارش مقاله در قسمت های خلاصه، مقدمه، مواد و روش ها، یافته ها، بحث و منبع نویسی، در مجموع، با تعداد 52 شاخص، بررسی و در طیف سه گانه «درست»، «نسبتا درست» و «نادرست» طبقه بندی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS واستفاده ازآمار توصیفی وآزمون کای دو انجام شد.
    درستی نگارش کلی مقالات در 47 درصد از موارد درست، 50.5 درصد نسبتا درست و در 2.5 درصد نادرست بود. عدم درستی نگارش مقالات به تفکیک سر فصل های اصلی مقاله به ترتیب در نگارش خلاصه مقاله، 31.6 درصد، مقدمه، 35.5 درصد، مواد و روش ها، 44 درصد، یافته ها، 21 درصد، بحث، 68.6 درصد و منابع، 41 درصد بود. به نظر می رسد کاستی هایی در نگارش مقالات دو مجله علمی پژوهشی وجود دارد.
    توجه به روش شناسی پژوهش ها و نیز ساماندهی مناسب در پذیرش مقالات، براساس قواعد مشخص و تعریف شده امری ضروری است.
    کلید واژگان: روش شناسی تحقیق, نگارش مقاله, مجلات علوم پزشکی, علمی, پژوهشی, شاخص های مقاله
    Maasoumeh Heidari, Naser Valaie
    Objective (s): To evaluate accuracy of writing of published papers in biomedical scientific journals in Tehran، Iran.
    Methods
    In this cross sectional study، all original articles published in two scientific journals in 2010 were evaluated. Different topics of articles، including abstract، introduction، methods and materials، results، discussion and references were assessed. Totally، 52 items were evaluated and classified as 3 categories of “correct”، “relatively correct” and “incorrect”.
    Results
    Seventy-seven original articles were evaluated in two journals. Accuracy of writing were as follows: 47% correct، 50. 5% relatively correct، and 2. 5% incorrect. Inaccuracy among incorrect writing articles were: abstract 31. 65%t، introduction 35. 5%، methods and materials 44%، results 21%، discussion 68. 6%، and references 41. 35%.
    Conclusion
    The findings suggest that there is considerable inaccuracy in published articles of scientific research journals. Implementation of measures to prevent such scientific mistakes seems necessary.
    Keywords: Article writing, Scientific Research, Tehran, Methodology, Accuracy
  • Asghar Ebadifar*, Qasemali Kamali Vatan, Naser Valaie, Elahe Vahid Dastjerdi
    Background

    Many different indices are used to evaluate the scientific production of universities, research centers and researchers. H-index represents the quality of published researches. In the present study we determined the H-index of faculty members in the dentistry department of Shahid Beheshti University of Medical Sciences.

    Materials and Methods

    The H-index of academic staff in the department of dentistry in Shahid Beheshti University of Medical Sciences was extracted from the Scopus database until the beginning of 2012. Relation between the H-index and related factors was studied by Chi square test.

    Results

    Out of 107 of academic staffs in the department of dentistry of Shahid Beheshti University of Medical Sciences, relevant information of 98 individuals was extracted, (91 percent), H-index of 46 faculty members was equal to or more than one (43 percent). Statistical analysis revealed that the number of articles and academic grading of faculties had significant relationship with the H-index of faculty members (p<0.05).

    Conclusion

    Overall, the number of faculty members with H-index of 1 or higher is low. Programs to improve the quality of research papers are urgently needed. 

    Keywords: Citation, scientific performance, H-index, rankings, Scientometrics, Dentistry, journals
  • حسین شاهون، رویا حامدی *، زهرا یادگاری، ناصر ولایی
    زمینه

    هیدروکسی آپاتیت (Ca10(PO4)6(OH)2) (HA) یکی از مهمترین بیوسرامیک ها برای کاربردهای پزشکی و دندانپزشکی است. ولی حلالیت پایین ذرات منجر به کاهش اثر آن در ساخت استخوان (osteoconductivity) شده و در نتیجه ذرات نانو هیدروکسی آپاتیت (Nano-HA) با داشتن سطح تماس بیشتر و حلالیت بالاتر نسبت به HA معمولی، مورد توجه بسیاری از محققان به عنوان یک گرفت موثر و جدید استخوانی واقع شده است. اما مطالعات متعددی نشان دادند که تناقض هایی در زمینه سازگاری زیستی این ذرات وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی سایتوتوکسیسیته ذرات نانوهیدروکسی آپاتیت بر روی سلول های تک هسته ای خون محیطی انسان می باشد.

    روش کار

    این مطالعه به صورت تجربی انجام گرفت. پس از استریل نمودن ذراتNano-HA آن را با غلظت های 15.75، 32، 65، 125، 250، 500، 1000، 2000، 4000، 8000 ppm تهیه کرده و بر روی 105 سلول تک هسته ای خون محیطی انسان اثر داده و در پایان وایتالیتی سلول ها در زمان های 2، 24، 48 و 72 ساعت با استفاده از تستMTT مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس با استفاده از دستگاه ELISA READER میزان جذب نوری سنجیده شد و داده های به دست آمده با تست ANOVA آنالیز گشت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که با افزایش غلظت و نیز زمان فعالیت حیاتی سلول ها کاهش یافت، ولی این کاهش از لحاظ آماری معنی دار نبود (P>0.05)و کمترین میزان فعالیت حیاتی سلول ها در غلظت ppm 8000 بعد از گذشت 72 ساعت می باشد (0.005±0.220) اما در گروه کنترل در 72 ساعت برابر با 0.007±0.259 است.

    نتیجه گیری

    نتایج سازگاری ذرات Nano-HA را در مجاورت با سلول های تک هسته ای خون محیطی انسان نشان داد.

    کلید واژگان: هیدروکسی آپاتیت, نانو هیدروکسی آپاتیت, سایتوتوکسیسیته, سلول های تک هسته ای خون محیطی انسان, میزان جذب نوری, سازگاری زیستی
    Hossein Shahoon, Roya Hamedi, Zahra Yadegari, Naser Valaie
    Background

    Hydroxyapatite (Ca10(PO4)6(OH)2) is the major inorganic component of hard tissues, the best bio-active materials, which is compatible with the bone tissue. In addition, hydroxyapatite nanoparticles (Nano-HA) have received enormous national attention in medical and dental applications recently; but the ultimate fate of the Nano-HA within the body is still unknown. Degradation products of nanomaterials are potentially cytotoxic. Thus, it is essential to assess biocompatibility before their usage in clinical applications.

    Aim

    Purpose of this research is to evaluate toxicity of hydroxyapatite nano particles on the human peripheral blood mononuclear cells.

    Methods

    In this experimental study, nano sized, rod-like hydroxyapatite particles sterilizalied then HPBMCs were cultured on 96-well plate. Cells were exposed to Nano-HA at the following concentrations: 15.5, 32, 65, 125, 250, 500, 1000, 2000, 4000, 8000 ppm. Later, For measuring the cell vitality, MTT method was utilized. Measuring the photo absorption was done by ELISA READER system at 570 nm, which evaluated the vitality of cell by the value of MTT absorption cells. The statistical ANOVA test was used in this study

    Results

    All of drug concentration were effective in Loweriy eellular biologic ectivity but none of them were statis fically significant.

    Conclusion

    Therefore as a conclusion we can adjudicate that "Nano-HA" biomaterial is the material which is compatibility with the human blood mononuclear cells.

    Keywords: hydroxyapatite nano particles, human peripheral blood mononuclear cells, Cytotoxicity, photo absorption, Biocompatibility
  • سوفیا صبوری، مریم سفار، قاسم عظیمی، مهندس ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    با توجه به گزارش مواردی از طحالفرعی در افراد و شیوع متفاوت آن در مطالعات قبلی و عدم اطلاع از میزان آن در کشور و عوارض شناخته شده عدم تشخیص آن و به منظور تعیین شیوع طحالفرعی و عوامل مرتبط با آن این تحقیق روی بیماران تحت سیتیاسکن مراجعه کننده به یک مرکز سیتیاسکن شهر تهران از سال 1387 تا 1389 انجام شد.
    روش بررسی
    تحقیق به روش مقطعی انجام گرفت. کلیه بیمارانی که با اندیکاسیونهای متفاوت تحت سیتیاسکن شکم با دستگاه سیتیمولتی دتکتور قرار گرفته بودند، در این مطالعه بررسی شدند. بر اساس یافته های سیتیاسکن شکم وجود طحالفرعی توسط همکاران مشخص و شیوع آن در داخل نمونه تعیین و میزان واقعی آن با اطمینان 95 درصد در کل جامعه برآورد شد. خصوصیات طحال فرعی از نظر سایز، دانسیته، شکل، محل مشخص شد.
    یافته ها
    شیوع طحالفرعی در 851 بیمار واجد شرایط 6/10 درصد بود. میانگین (± انحراف معیار) سن این افراد 3/13±5/55 سال بود 6/55 درصد آنان زن بودند. این 90 بیمار دارای 111 طحال بودند. در 1/90 درصد موارد اندازهطحال فرعی بیشتر از 10 میلیمتر بود. شایع ترین محل آن داخلی میانی (نافی) به میزان 60 درصد بوده و از نظر دانسیته 1/90 درصد طحال ها ایزودنس بودند.
    نتیجه گیری
    به نظر میرسد شیوع طحالفرعی در جامعه ایرانی کمتر از موارد گزارش شده غیرایرانی میباشد، ولی با توجه به عوارض شناخته شده عدم تشخیص آن، دقت در مشاهده آنرا توصیه مینماییم.
    کلید واژگان: طحال اضافی, دانسیته طحال, اندازهطحال, موقعیت طحال, سیتیاسکن شکم و لگن
    Soofia Saboori, Maryam Safar, Ghasem Azimi, Naser Valaie
    Background
    Given the different prevalence of accessory spleen in previous studies and no information about its rate of detection and also its known side effects, this study was designed to determine the prevalence and associated factors of accessory spleen among patients referred to a CT scan center in Tehran between 2008 and 2010.
    Methods
    In this cross- sectional study, all patients with different indications of abdominal CT scan with the CT multidetector were studied. Frequency of accessory spleen in abdominal CT scan was evaluated and its prevalence with 95% confidence interval in the population was estimated. Characteristics of the accessory spleen, including size, density, shape and location, were evaluated.
    Result
    prevalence accessory spleen in 851 eligible patients was 10.6%. Mean (± SD) age was 55.5± 13.3 years and 55.6 percent were women. One hundred eleven spleens were detected in 90 patients. In 90.1% of cases, size of accessory spleen was more than 10 millimeter. Majority of cases which includes 60% of them were located next to hilum. Also, 90.1% of cases were isodense.
    Conclusion
    It seems that prevalence of accessory spleen in Iran is less than other countries. Although uncomplicated accessory spleens are asymptomatic and incidentally discovered, radiologists should be aware of accessory spleens and their characteristics and should consider them in the differential diagnosis of unclear perisplenic masses.
  • حسین شاهون، رویا حامدی *، زهرا یادگاری، وحید مجد الحسینی، ناصر ولایی
    مقدمه و هدف

    هیدروکسی آپاتیت(Ca10(PO4)6(OH)2)HA یکی از مهمترین بیوسرامیک ها برای کاربردهای پزشکی و دندانپزشکی است؛ ولی حلالیت پایین ذرات به کاهش اثر آن در ساخت استخوان osteoconductivity)) منجر شده است و درنتیجه، ذرات نانو هیدروکسی آپاتیت (Nano-HA) با داشتن سطح تماس بیشتر وحلالیت بالاتر نسبت بهHAمعمولی، مورد توجه بسیاری ازمحققان به عنوان یک پیوند موثر و جدید استخوانی واقع شده است؛ اما مطالعات متعددی تناقض هایی را در زمینه ی سازگاری زیستی این ذرات نشان دادند. هدف از مطالعه حاضر بررسی سمیت سلولی (Cytotoxicity) ذرات نانوهیدروکسی آپاتیت روی سلول های فیبروبلاست رده ی L929 است

    مواد وروش ها

    این مطالعه به صورت تجربی انجام گرفت.پس از استریل نمودن ذرات Nano-HA آن را با غلظت های 15.75،32،65،125،250،500،1000،2000،4000،8000 ppm (Parts Per Million)تهیه کرده و روی 10000 سلول فیبروبلاست رده L929 اثر داده، در پایان، میزان حیات سلول ها در زمان های 2، 24، 48 و 72 ساعت با استفاده از تست MTT مورد ارزیابی قرار گرفت؛ سپس در صد سمیت سلولی نسبت به گرود کنترل در هر غلطت و زمان محاسبه شد و داده های حاصل با تست ANOVA آنالیزشد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که با افزایش غلظت و گذشت زمان فعالیت حیاتی سلول ها کاهش یافته است؛ ولی این کاهش از لحاظ آماری معنی دار نبود(P>0.05).

    نتیجه گیری

    نتایج عدم خاصیت سمیت سلولی ذرات Nano-HAرا در مجاورت با سلول های فیبروبلاست رده L929 نشان داد.

    کلید واژگان: نانو هیدروکسی آپاتیت, سمیت سلولی, سلول های فیبروبلاست رده L929, MTT
    Hossein Shahoon, Roya Hamedi, Zahra Yadegari, Vahid Majd Hosseiny, Naser Valaie
    Background And Objective

    Hydroxyapatite (Ca10(PO4)6(OH)2) is an important biomaterial in medical and dental applications. Due to low solubility of its particles, it has had little application in bone reformation. For this reason, nanohydroxyapatite (Nano-HA) with a higher surface area and higher solubility has attracted the attention of researchers as an effective strategy for bone grafting purposes. There have been controversies regarding biocompatibility of the latter particles. The purpose of this research was to evaluate the biocompatibility of nano-HA on L929 fibroblast cells.

    Materials And Methods

    In this experimental study, nano-sized, rod- like hydroxyapatite particles sterilized, then L929 fibroblast cells were cultured on 96-well plate. Cells were exposed to nano-HA at the following concentrations: 15.75, 32, 65, 125, 250, 500, 1000, 2000, 4000, and 8000 ppm. Later, for measuring the cell toxicity of the material, MTT method was utilized to measure the absorption, which evaluated the viability of the cells for each concentration and time point. The statistical ANOVA test was used in this study.

    Results

    Results of this study showed that although cell viability decreased by increasing concentration and time but ANOVA analyze indicated that there was no significant difference between the groups (p>0.05).

    Conclusion

    The results indicate that “Nano-HA" biomaterial has acceptable compatibility with L929 fibroblast cells.

  • Sirous Momenzadeh, Hedayatollah Elyasi, Naser Valaie, Badiozaman Radpey, Azizollah Abbasi, Fatemeh Nematollahi, Hossein Mohammadinasab
    We prepared this study to determine the effect of cryoanalgesia on post-thoracotomy pain. In this double-blinded randomized clinical trial, 60 patients who underwent thoracotomy were divided into two groups (control and cryoanalgesia). Visual Analogue Scale (VAS, 0-10) was used for the measurement of severity of post-thoracotomy pain. It was classified into three categories: 0-1 (mild), 2-3 (moderate), and 4-10 (severe). Pethidine (0.5-1 mg/kg) was administered in case of need for both groups. Patients were visited at the hospital a week later, and were contacted by phone at the first, second, and third months post-operatively. Intensity of pain in the control group was higher than the cryoanalgesia group in all visits the follow-up period. On the second day, the frequencies of severe pain (4-10) were 33.3% and 0 in the control and cryoanalgesia groups, respectively. The mild pain on the seventh day was 13.3% and 83.3% in the control and cryoanalgesia groups, respectively (P < 0.01). Pethidine consumption was 151.6 ± 27 mg in the control group and 87.5 ±48 mg in the cryoanalgesia group on the first day post-operation (P < 0.001). Cryoanalgesia is a useful technique with not serious side effects in order to alleviate post-thoracotomy pain and reduce the need for opiate consumption.
  • معصومه حیدری، ناصر ولایی، فریدون عزیزی
    سابقه و هدف
    با توجه به باور نداشتن یافته های مقالات به عنوان مبانی توسط خوانندگان و احتمال عدم رعایت متدولوژی تحقیق و صحت نگارش مقالات و با توجه به عدم اطلاع از وضعیت آن در مجلات دارای رتبه علمی- پژوهشی پرستاری ومامایی، این تحقیق با هدف تعیین میزان صحت متدولوژی نگارش مقالات مجلات علمی- پژوهشی دانشکده های پرستاری- مامایی تهران در سال 1387 انجام گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی کلیه مقالات اصیل مجلات دارای رتبه علمی- پژوهشی دانشکده های پرستاری مامایی تهران شامل مجلات دانشکده های پرستاری مامایی تهران، ایران و شهید بهشتی بررسی شدند. مقالات از نظر اصول متدولوژی نگارش مقالات در قسمت های خلاصه، مقدمه، مواد و روش ها، یافته ها، بحث و منبع نویسی و در کل با تعداد 52 شاخص بررسی و در طیف سه گانه «درست»، «نسبتا درست» و «نادرست» طبقه بندی شدند. روایی شاخص ها در تحقیقات قبلی تایید شده و پایایی آن در این تحقیق در یک مطالعه آزمایشی مورد تایید قرار گرفت و نقش عوامل مرتبط با میزان صحت متدولوژی و نگارش با آزمون کای دو مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    تعداد 83 مقاله چاپ شده در سه مجله مورد نظر مورد بررسی قرار گرفت. صحت نگارش کلی مقالات در 45 درصد موارد درست، در 8 درصد نسبتا درست و در 47 درصد نادرست بود. عدم صحت نگارش مقالات به تفکیک سرفصل های اصلی مقاله به ترتیب در نگارش مقدمه به میزان 7/69 درصد، بحث 48 درصد، یافته ها 4/45 درصد، مواد وروش ها 2/32 درصد و منابع 3/25 درصد بود. صحت نگارش مقالات با نوع طراحی تحقیق و دانشگاه مربوط به چاپ مجله ارتباط معنی داری داشت (به ترتیب 0001/0=p و 004/0=p).
    نتیجه گیری
    فراوانی کا ستی ها در نگارش مقالات مجلات علمی- پژوهشی دانشکده های پرستاری- مامایی جای نگرانی دارد و اقدامات لازم برای کاهش این کاستی هارا توصیه می نماید. آموزش محققین در زمینه متدولوژی تحقیق و نگارش مقالات، همچنین دقت نظر در انتخاب داورهای مجرب در زمینه متدولوژی تحقیق و نحوه نگارش مقالات می تواند گام مهمی در رفع این کاستی ها باشد.
    کلید واژگان: متدولوژی تحقیق, مجلات پرستاری- مامایی, نگارش مقاله, روایی ابزار, پایایی ابزار
    Masoumeh Heidari, Naser Valaie, Fereydoon Azizi
    Background
    As most researchers are unaware of the quality of articles published in scientific journals of nursing-midwifery, findings from these studies are not used in clinical practice. This study was conducted to evaluate the accuracy of articles published in nursing-midwifery journals in Tehran in 2008 as regards design and methodology of writing a scientific paper.
    Methods
    In this cross sectional study, all original articles published in scientific journals of nursing-midwifery in Tehran in 2008 were evaluated. Research methodology in different sections of articles including, abstract, introduction, methods and materials, results, discussion and references were assessed. Totally, 52 criteria were taken into consideration, articles were evaluated on the basis of these criteria and classified into 3 categories of “correct”, “relatively correct” and “incorrect”. Data analysis was done by chi-square.
    Results
    Eighty three original articles published in 3 selected journals were evaluated. On the whole, format of the papers was correct in 45% of articles, in 8% it was relatively correct and in 47% the presenting format was incorrect. Inaccuracies found in the incorrectly written articles were found in the following sections: abstracts 53%; introduction 69.7%, methods and materials 32.2%; results 45.4%; discussion 48% and references 25.3%.
    Conclusion
    Articles published in nursing-midwifery journals have major flaws. Implementations for reducing mistakes in article writing would result in increasing application of the study results.
  • مریم سادات حسینی، محمد هاشمی، بهجت سادات حسینی، ناصر ولایی
    سابقه و هدف

    با توجه به شیوع بیماری های آندومتر و اهمیت تشخیص به موقع و صحیح آنها و نیاز به وجود ابزار مناسب تشخیصی در این زمینه و به منظور مقایسه هیستولوژی حاصل از دو روش pipelle و سیتولوژی به وسیله uterobrush نسبت روش استاندارد در تشخیص نمونه های آندومتر در بیماران کاندید هیسترکتومی، این مطالعه انجام شد.

    روش بررسی

    تحقیق با طراحی تشخیصی بر روی 70 نمونه انجام گرفت. نمونه ها به طور مستمر مراجعه کرده و نمونه گیری به طور تصادفی انجام شد، به این صورت که یک دوم با uterobrush و یک دوم با pipelle به روش استاندارد انجام شد. پس از هیسترکتومی، پاتولوژی آندومتر تعیین گردید و ارزش پیش بینی مثبت و منفی هر یک از دو روش نسبت به گزارش پاتولوژی هیسترکتومی مورد بررسی و قضاوت آماری قرار گرفت.

    یافته ها

    از 70 نمونه مورد بررسی، در روش pipelle 9 نمونه و در روش uterobrush 22 نمونه ناکافی بود (01/0>p). ارزش پیش-بینی کننده مثبت در روش pipelle 100 درصد و ارزش پیش بینی کننده منفی 84 درصد و در روش uterobrush به ترتیب 100 درصد و 90 درصد بود. نمونه هایی که ابتدا با pipelle و سپس با uterobrush تهیه شدند، در مقایسه با نمونه هایی که ابتدا با uterobrush و سپس با pipelle نمونه گیری شدند به ترتیب 20 درصد و 7/5 درصد عدم کفایت داشتند (NS).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد که نتایج حاصل از دو روش هیستولوژی و سیتولوژی تقریبا مشابه هم هستند و کفایت نمونه در بیمارانی که ابتدا با uterobrush و سپس با pipelle نمونه گیری شوند، بیشتر است. لذا توصیه می شود که در بیماران پرخطر و یا یائسه جهت به دست آوردن نمونه کافی به روش فوق عمل شود.

    کلید واژگان: بیماری های آندومتر, Pipelle, Uterobrush, هیسترکتومی
    Maryamossadat Hosseini, Mohammad Hashemi, Behjatossadat Hosseini, Naser Valaie
    Background

    Endometrial cancer is the most frequent cancer in the female genital system. Nowadays outpatient diagnostic procedures like pipelle and uterobrush have facilitated the diagnosis and treatment of endometrial cancer in early stages in high-risk patients. This study has been done to compare the accuracy and tissue sufficiency of biopsy by pipelle and uterobrush.

    Methods

    Between 2005 and 2007, 70 candidates admitted for hysterectomy in Imam Hossein Hospital entered a clinical trial study. Under local or general anesthesia, biopsies were taken by pipelle and then uterobrush or vice versa. The order of using pipelle and uterobrush was selected randomly. The samples were sent to the pathology department and examined by an expert pathologist. The results of endometrial biopsies by pipelle and uterobrush were analyzed. After that the cases were grouped (each group consisted of 35 patients) according to the order of using the pipelle and uterobrush.

    Results

    The endometrial samples sufficiency from uterobrush and pipelle were 68.1% and 87.1%, respectively. The positive predictive value of pipelle was 100% and negative predictive value was 84%. These values for uterobrush were 100% and 90% respectively.

    Conclusion

    It seems that pipelle is better for obtaining sufficient size samples. However in sufficient samples, uterobrush has higher sensitivity and accuracy. Order of using pipelle and uterobrush caused no significant difference in the results.

  • منوچهر وحید فرهمندی، علی اکبر اسماعیلی جاه، فیروز مددی، سید مرتضی کاظمی، محمدرضا عباسیان، رامین زنگنه، مهندس ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع و روند روبه افزایش عمل هیپ و عدم اطلاع از نتایج آن درمرکز آموزشی درمانی اختر و به منظور تعیین نتایج تعویض کامل مفصل ران، این تحقیق طراحی و روی مراجعین به بیمارستان اختر تهران طی سال های 1364 تا 1384 انجام شد.
    روش بررسی
    تحقیق به شیوه مطالعه داده های موجود انجام شد. پرونده بیماران واجد شرایط مورد بررسی قرار گرفت و سن، جنس، اندیکاسیون جراحی، استفاده از سیمان، میزان بقای ده ساله بر مبنای بررسی رادیولوژیک و بررسی بالینی و میزان HHS (Harris Hip Score) بیماران ثبت گردید. بیمارانی که حداقل یک سال پیگیری داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. میزان بقای ده ساله تعیین شد و نقش عوامل مرتبط با آن بوسیله آزمون کای دو (2χ) و آزمون دقیق فیشر مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    تعداد 235 هیپ در 210 بیمار مورد جراحی قرار گرفت. سن بیماران 8/16 ± 5/55 بود. 49 درصد بیماران مرد و 51 درصد زن بودند. میزان بقای ده ساله بر حسب استفاده یا عدم استفاده از سیمان و نیز معیار سنجش (بالینی و رادیوگرافیکی) بین 85-60 درصد متغیر بود (2/0>P) و میزان HHS برابر 7/15±8/78 بود. جراح، روش جراحی و BMI نقشی در میزان موفقیت درمانی نداشتند.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد میزان بقای تعویض کامل مفصل ران در این بیمارستان کمتر از مطالعات دیگران بوده است و بررسی بر روی علل این امر توصیه می شود.
    کلید واژگان: هیپ, HHS, بقای ده ساله, تعویض کامل مفصل هیپ
    Manouchehr Vahid Farahmandi *, Aliakbar Esmailijah, Firooz Madadi, Kazemi, Mohamadreza Abassian, Ramin Zanganeh, Naser Valaie
    Abstract Backgraound: Regarding to increasingly prevalence of total hip arthroplasty and no information about its results in Akhtar hospital, this study was conducted in patients referred to Akhtar hospital between 1985 and 2005.
    Methods
    This study was performed on existing data. Patients records, including age, sex, indication of surgery, applying cement, 10-year survival according to radiologic and clinical evaluation, and Haris Hip Score (HHS), were studied. Patients with at least one-year follow up were evaluated. 10-year survival was calculated and effects of associated factors were analyzed using chi-square or exact Fisher tests.
    Results
    235 hips from 210 patients with mean age of 55.5±16.8 years were operated. 49 percent were male and 51 percent were female. According to applying or not applying cement, and also type of evaluation (clinical and radiographic), 10-year survival was measured between 60 and 85 percent (p<0.2). HHS was calculated as 78.8±15.7. Surgeon, type of surgery and body mass index (BMI) didn’t affect on therapeutic outcome.
    Conclusion
    Survival rate of total hip arthroplasty was lower in Akhtar hospital compared with other centers and further studies were recommended to find causes of these differences.
  • سید منصور رایگانی *، محمدرضا مختاری راد، محمدحسن بهرامی، دکترداریوش الیاس پور، مهندس ناصر ولایی
    سابقه و هدف

    با توجه به شیوع سندرم تونل کارپال (carpal tunnel syndrome=CTS) و اهمیت تشخیص زودرس، پیشگیری و درمان آن و با توجه به وجود گزارشات متفاوت در مورد فاکتورهای خطر این سندرم و گزارشات متفاوت در مورد شیوع آن در مبتلایان به درد اندامهای فوقانی، تحقیق حاضر به منظور تعیین شیوع و عوامل مرتبط با سندرم CTS در مراجعین به کلینیک الکترودیاگنوز بیمارستان شهدا در سال 1386 تا 1387 انجام شد.

    مواد و روش ها

    تحقیق با طراحی مقطعی روی 1000 نفر فرد مبتلا به درد اندامهای فوقانی که بطور مستمر مراجعه کردند، انجام گرفت. تشخیص بیماران بر اساس شرح حال و معاینه فیزیکی و معیارهای الکترودیاگنوستیک صورت گرفت. خصوصیات فردی، اجتماعی و عوامل مرتبط بررسی شدند. شیوع سندرم در نمونه ها تعیین و میزان واقعی آن برآورد شد. همچنین نقش عوامل مرتبط با آزمون کای دو ارزیابی شد.

    یافته ها

    در تحقیق، شیوع سندرم 25درصد بود. در بین افراد غیرمبتلا 8/24% و در افراد مبتلا 4/70% دارای BMI بیشتر از 25 بودند (000/0p<). در گروه غیرمبتلا 56% و در گروه مبتلا 8/74%، قطر مچ دست (wrist dimension) بیشتر از 7/0 بود (05/0p<). 2% افراد غیرمبتلا و 8% افراد مبتلا استروئید مصرف می کردند (05/0p<). سابقه شکستگی انتهای ساعد در افراد غیرمبتلا صفر درصد و در گروه مبتلا 4/2% بود (05/0p<). همچنین دیابت در افراد غیرمبتلا در 4% و در گروه مبتلا 2/11% گزارش شد (05/0p<). در نهایت 8/8%افراد غیرمبتلا و 2/25% افراد مبتلا یائسه بودند (005/0p<).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد فراوانی سندرم در مبتلایان به درد اندامهای فوقانی بالاست. انجام تحقیقات تکمیلی برای تعیین نقش عوامل مرتبط بر مبنای ریسک فاکتورهای اعلام شده توصیه می شود.

    کلید واژگان: سندرم تونل کارپال, قطر مچ دست, الکترودیاگنوز
    Seyed Mansoor Rayegani, Mohammadreza Mokhtari Rad, Mohammadhasan Bahrami, Dariush Eliaspour, Naser Valaie
    Background And Aim

    The prototypical injury of the median nerve at the wrist is either an acute or chronic compressive lesion referred to as carpal tunnel syndrome (CTS). The present study was conducted to determine the individual risk factors for carpal tunnel syndrome (CTS) in subjects referred to Department of Physical Medicine and Rehabilitation of Shoha-Tajrish Hospital.

    Materials And Methods

    A cross sectional study was performed on 1000 patients with upper limbs pain, among whom 250 cases (34 men and 216 women) aged 18-69 years were diagnosed to have CTS on basis of clinical history and electrodiagnostic criteria. Following factors were compared between CTS patients and controls: body mass index (BMI), wrist A-P/M-L diameter, occupation, average daily hours of computer use, history of steroid use, family history, diabetes mellitus, thyroid disease, chronic heart failure, renal failure, history of wrist and distal radius fracture, smoking, alcohol drinking, use of OCP, history of hysterectomy, pregnancy, menopause, radiculopathy, associated rheumatologic disease and other soft tissue rheumatism.

    Results

    The frequency of CTS among the studied subjects was 25%. Mean BMI was higher in patients with CTS in both genders (p<0.000), but increasing of BMI excess 30, didn’t raise the risk of CTS (NS). Wrist (A-P/M-L) dimension was found to be higher in CTS group (p<0.05). Steroid use was 2% in control group and 8% in CTS group (p<0.05). Colleś fracture was only reported among 2.4% of CTS subjects (p<0.05). Diabetes mellitus was 4% in controls versus 11.2% in CTS group (p<0.05). Severe CTS was associated with the following factors: BMI≥25, WD>0.7 and duration>6 month, female gender, and diabetes mellitus and Colleś fracture, in both genders.

    Conclusion

    The prevalence of syndrome was quite high, therefore, supplementary investigation should be performed. The wrist A-P/M-L dimension was higher in both genders of CTS group, thus we suggest wrist A-P/M-L dimension as a risk factor for CTS, however it could be explained as a consequence of CTS pathology.

  • علی اصغر حلیمی اصل، کیومرث پوررستمی، علی فرجی، دکترسعید یعثوبی، فریده موسوی، مهندس ناصر ولایی، پروین یاوری، مردآویژ آل بویه
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع بالای تب و نوتروپنی در کودکان مبتلا به بدخیمی و اهمیت تشخیص سریع عفونت باکتریال و با توجه به وجود گزارشاتی مبنی بر ارزش تست پروکلسی تونین در تشخیص عفونت باکتریال، این تحقیق به منظور تعیین ارزش میزان پروکلسی تونین سرم در مقایسه با کشت در تشخیص عفونتهای باکتریال در کودکان مبتلا به بدخیمی دچار تب انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    از کلیه افراد مورد مطالعه، کشت خون و ترشحات انجام و همزمان میزان سطح سرمی پروکلسی تونین اندازه گیری شد. کودکانی که کشت مثبت داشتند و یا میزان سرمی پروکلسی تونین آنها بیشتر از 5/0 نانوگرم در میلی لیتر بود، به عنوان عفونت باکتریال تلقی شدند.
    یافته ها
    تحقیق روی 29 پسر و 22 دختر با میانگین سنی 5/3±0/6 سال انجام شد. شایعترین بدخیمی در این گروه از بیماران،ALL با میزان 47% بود. میزان حساسیت و اختصاصی بودن تست پروکلسی تونین به ترتیب 90% و 4/80% بود. ارزش پیش بینی مثبت (PPV) 50% و ارزش پیش بینی منفی (NPV) 4/97%بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد NPV این تست در تشخیص عفونتهای باکتریال قابل توجه و قابل اتکا است. با توجه به قیمت ارزان این تست، بکارگیری آن همراه با سایر روش های تشخیصی توصیه می شود.
    کلید واژگان: بدخیمی, نوتروپنی, عفونت باکتریال, پروکلسی تونین
    Aliasghar Halimiasl *, Kiomars Pourrostami, Ali Faraji, Saeed Yaasoubi, Farideh Mousavi, Naser Valaie, Naser Valaie, Mardavigh Alebouyeh
    Background And Aim
    Since neutropenic patients with malignancies are at high risk of contracting life-threatening infections, reliable and readily available parameters to diagnosis or rule out infection are of utmost importance. The objective of the present study was to determine the accuracy of procalcitonin (PCT) compared with culture to predict bacterial infection in children with febrile neutropenia.
    Materials And Methods
    Blood culture and serum procalcitonin level were investigated in all studied febrile neutropenic children. Bacterial infection was defined as children with positive blood cultures or serum procalcitonin level of >0.5ng/ml.
    Results
    The study population included 29 boys and 22 girls with the mean age (±standard deviation) of 6±3.5 years. PCT differed significantly between bacterimic and non-bacterimic episodes for the prediction of bacterimic patients. The associated positive predictive value (PPV) and negative predictive value (NPV) of procalcitonin test (in diagnosis of bacterial infection) were 50% and 97/4%, respectively.
    Conclusions
    A rapid determination of procalcitonin concentration could be useful for early diagnosis of children with febrile neutropenia since the test showed an acceptable NPV.
  • روح الله دهقانی، مهندس ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    با توجه به اهمیت کژدم ها و شناخت آنان وتنوع گونه ها و خانواده های آنان، گوناگونی و کاستی های موجود در نحوه طبقه بندی، ضمن مروری بر طبقه بندی کژدم ها و بیان کاستی های آنها به ارائه کلید تشخیصی کژدم ها اقدام گردیده است.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش مروری از نوع انتقادی انجام گرفت با توجه به اینکه در طی 5 سال گذشته طبقه بندی خانواده های کژدم ها دچار تغییرات و تحولات زیادی شده است با کاربرد واژه های کلیدی در اینترنت و سایت های مرتبط و استفاده از مجلات تخصصی این رشته، جستجوی مقالات و پژوهش ها انجام شد.و در نهایت تعداد 37 منبع واجد شرایط انتخاب و ضمن نقد و بررسی این مطالعات به ارائه کلید تشخیصی کژدم ها اقدام گردیدنتیجه گیری و توصیه ها: طبقه بندی کژدم ها در حال تغییر و تحول است و به نظر می رسد که کلید ارائه شده در این بررسی می تواند مورد استفاده سایر پژوهشگران قرار گیرد.
    کلید واژگان: کژدم, طبقه بندی, کلید, تشخیص, ایران
    Roohollah Dehghani *, Naser Valaie
    Background
    There are some defects in classification of scorpions. This review is focusing on the diagnostic clue for classification and statement of defects.
    Materials And Methods
    Classification of scorpions has been varied during 5 years ago, repeatedly. By searching the internet, Journal's data bank and specific references, we reviewed 37 articles to design a diagnostic clue for classification.
    Conclusion
    This diagnostic clue can be used to classify scorpion's species.
  • سیداحمد خلیفه سلطانی، صفرعلی طالاری، مهندس ناصر ولایی، وحید شاه سنایی، مهدی فرمانی، محسن جعفرپور
    سابقه و هدف
    نظر به شیوع سل و مراحل پیچیده و کند تشخیص قطعی آن و عوارض شناخته شده و بروز مقاومت و اهمیت تشخیص به موقع و گاهی سریع آن و با این ذهنیت که احتمالا تست کولدآگلوتینین می تواند در مراحل مقدماتی تشخیص مبتلایان به TB مفید باشد و به منظور تعیین قدرت این تست در تشخیص بیماران مسلول، این تحقیق در این بیماران و گروه شاهد آنها در بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 78 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی تشخیصی روی تعداد 101 نفر شامل 36 بیمار با تشخیص قطعی TB و 65 بیمار غیر TB انجام گرفت. از هر دو گروه 1 میلی لیتر خون دریافت و تست کولدآگلوتینین به روش Bed side انجام شد. در کسانی که اگلوتیناسیون به وقوع نپیوست تست منفی و در موارد تست مثبت بر اساس میزان آگلوتیناسیون که به صورت کلامپ های گلبول های قرمز در جدار لوله تشکیل شده بود به روش کیفی، کلاس های درجات +1، +2، +3 و +4 مشخص گردیدند و میزان حساسیت و اختصاصیت، PPV و NPV آن (بر حسب درجات مختلف تست) نسبت به تشخیص قطعی TB تعیین گردید.
    یافته ها
    36 بیمار TB به نسبت مساوی مرد و زن با دامنه سنی 13 تا 86 سال و میانگین سنی 8/50 سال بودند که 5/69 درصد مبتلا به سل ریوی و 5/30 درصد مبتلا به سل خارج ریوی بودند. در صورتی که پاسخ تست کولدآگلوتینین فقط در حد + 3 و + 4، مثبت قلمداد گردد، میزان حساسیت آن 4/44 درصد، اختصاصیت 5/98 درصد، ارزش پیشگویی مثبت آن 1/94 درصد، ارزش پیش بینی منفی آن 2/76 درصد و کارآیی کلی تست 2/79 درصد بود. با پاسخ های درجات کمتر از +3 میزان حساسیت و اختصاصیت تغییر می کرد. به صورتی که حساسیت تست به 89 درصد می رسید.
    نتیجه گیری و توصیه ها: به نظر می رسد تست کولدآگلوتینین ارزش پیش بینی مثبت قابل قبولی در بیماری سل دارد. احتمالا می توان در غربالگری و هم چنین به عنوان روش تشخیص تاییدی به خصوص در مراحل اولیه برخورد با بیمار و نیز در بررسی تاثیر درمانی مبتلایان از این آزمون استفاده کرد. تصمیم گیری قطعی نسبت به یافته های آن نیاز به تکرار دارد.
    کلید واژگان: سل, کولدآگلوتینین, روش های تشخیصی
    Sayed Ahmad Khalifeh Soltani *, Safar Ali Talari, Naser Valaie, Vahid Shahsenaei, Mahdi Farmani, Mohsen Jafarpour
    Background
    Tuberculosis (TB) is a common disease in our society for which acute diagnosis is rather a time-consuming process. Early diagnosis is of utmost importance. Cold agglutinin could serve as a diagnostic modality in patients with TB, thus, the present study was conducted to determine the efficacy of this test in patients with TB and their control group hospitalized in Shaheed Beheshti hospital in Kshan.
    Materials And Methods
    The study population included 36 cases of TB and 65 non-TB patients. Blood sample (1ml) was obtained and cold agglutinin test was achieved on bed side. Positive agglutinin test was defined as clumping of RBCs in test tube walls and graded as +1 to +4. Absence of RBC agglutinin was considered as negative test result. Finally, sensitivity, specificity, positive and negative predictive values (PPV, NPV) of cold agglutinin was determined in accordance to the definite diagnosis of TB.
    Results
    The TB group included 18 males and 18 females with the mean age of 50.8 years (13-86 years), of whom, 69.5% had pulmonary TB and 30.5% had extra pulmonary TB. If strongly positive cold agglutinin test results are considered, it may have sensitivity of 44.4%, specificity of 98.5%, PPV of 94.1%, NPV of 76.2% and total accuracy of 79.2%. However, if relatively positive results (grade <+3) are considered the sensitivity and specificity may change, improving sensitivity up to 89%.
    Conclusion
    Cold agglutinin test has an acceptable PPV for TB diagnosis. Thus, it could be used as a screening test or as a diagnostic modality in early stage of the disease or even to evaluate the success of treatment.
  • مهدی نیلی احمدآبادی، محمدصادق فره وش، ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع هایفمای ضربه ای و اهمیت شناخت عوارض ناشی از آن جهت اقدام درمانی لازم و به موقع نیاز به یک مطالعه جامع در کشور احساس می شود. لذا این تحقیق بر روی بیماران دچار هایفمای ضربه ای که منجر به بستری شدن آنها در بیمارستان فارابی در سال های 78-1374 گردیده است، انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش مطالعه داده های موجود انجام شد و پرونده بیمارانی که با تشخیص هایفمای ضربه ای طی مدت مورد مطالعه بستری شده بودند از بایگانی خارج و ویژگی های فردی و بیماری از نظر جنس، سن، حدت بینایی موقع مراجعه، میزان هایفما، افزایش فشار داخل چشم و بروز خونریزی ثانویه مورد مطالعه قرار گرفت و با آماره توصیفی ارایه گردید.
    یافته ها
    طی مدت مورد مطالعه، 195 بیمار (4/76 درصد مرد و 6/23 درصد زن) با میانگین سنی 3/17 سال مورد بررسی قرار گرفتند. میزان هایفما در 61 درصد موارد کامل، فشار چشم در 1/44 درصد موارد بالای 25 میلی متر جیوه و خونریزی ثانویه قابل رویت در 9/16 درصد موارد ایجاد شد. دید هنگام مراجعه بیماران در 2/88 درصد موارد کمتر از 10/1 بود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: هایفمای ضربه ای بیشتر در جنس مذکر و در سنین جوانی ایجاد شده و همراه با افت شدید بینایی هنگام مراجعه می باشد. میزان هایفما در این موارد بستری عمدتا به صورت کامل بود و در بسیاری از موارد با افزایش جدی فشار داخل کره چشم همراه بود. ارایه راه کارهای مناسب در جوانان فعال و نظارت والدین و اولیا مدارس جهت جلوگیری از بروز ضربه های چشمی ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: هایفمای ضربه ای, حدت بینایی, فشار داخل چشم
    Mahdi Nili Ahmadabadi *, Mohamamd Sadegh Farehvash, Naser Valaie
    Background
    With respect to the prevalence of traumatic hyphema and its well-known complications, a thorough study should be accomplished to draw appropriate therapeutic approaches. The present study was conducted on patients with traumatic hyphema hospitalized in Farabi hospital during a four-year period (1995-99).
    Materials And Methods
    For this existing type data study, all medical files of patients with traumatic hyphema hospitalized in our center were reviewed. Initial data including sex, age, visual acuity, severity of hyphema, increased intraocular pressure, and secondary bleeding were recorded.
    Results
    The study population included 195 patients (76.4% males and 23.6% females) with the mean age of 17.3 years. Total hyphema was reported in 61%, increased intraocular pressure (>25mmHg) was found in 44.1% and visible secondary bleeding were reported in 16.9%. Poor vision of less than 1/10 was recorded in 88.2% of the patients.
    Conclusion
    Traumatic hyphema is more common in young males presenting with poor vision. Most of the cases were total hyphema with increased intraocular pressure. Prevention of eye-related trauma should be concerned
  • فاطمه حاج ابراهیم تهرانی، مهندس ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    با توجه به اینکه یکی از علائم سپتی سمی زردی است و زردی می تواند اولین یا تنها علامت عفونت ادراری باشد، بنابراین همیشه این سؤال مطرح است که آیا نوزاد زردی که به جز زردی علامت دیگری ندارد دچار عفونت می باشد یا خیر؟ به منظور اطمینان از عدم وجود عفونت در نوزادان زرد سالم در بعضی از بیمارستان ها کشت خون و ادرار انجام می شود این تحقیق به منظور تعیین میزان شیوع سپتی سمی و عفونت ادراری در نوزادان زرد سالم بستری در بیمارستان کودکان مفید طی سال های 79-1376 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این پژوهش با روش توصیفی بر روی 750 نوزاد زرد سالم بستری صورت پذیرفت نمونه ادرار با سرنگ 2 سی سی به روش سوپراپوبیک و نمونه خون به میزان یک سی سی گرفته شد و جهت کشت در محیط استاندارد به آزمایشگاه ارسال گردید. رشد یک کلنی میکروبی به عنوان کشت ادرار مثبت تلقی گردید.
    یافته ها
    تعداد 750 نوزاد زرد سالم با وزن 408 ± 3228 گرم و سن 87/3 ± 95/4 روز و میزان بیلی روبین 6/3 ± 7/20 میلی گرم در دسی لیتر مورد مطالعه قرار گرفتند. هیچ کدام کشت خون مثبت نداشتند. در 4 نفر (53/0 درصد) کشت ادرار مثبت وجود داشت. پس از درمان متداول، نوزادان با بهبودی کامل از بیمارستان ترخیص شدند.
    نتیجه گیری
    انجام کشت خون و ادرار باعث اتلاف هزینه و وقت شده و کار تهاجمی غیرضروری می باشد و حذف آن در بررسی نوزادان زرد سالم توصیه می شود.
    کلید واژگان: نوزاد, زردی, کشت خون, کشت ادرار, سپتی سمی, عفونت ادراری
    Fateme Hajebrahim Tehrani *, Naser Valaie
    Background
    Jaundice is of the most important signs of septicemia, meanwhile, it could be one the presenting signs of neonatal urinary tract infection (UTI). Physicians may request blood and urine culture for jaundiced but otherwise healthy neonates, thus the present study was conducted to determine the incidence of septicemia and UTI in newborns with jaundice hospitalized in Mofid hospital.
    Materials And Methods
    For this descriptive study, 750 jaundiced but otherwise healthy neonates were selected. Urine (by suprapubic approach) and blood samples were obtained for culture.
    Results
    The mean weight, age, and billirubin level of the subjects were 3228±408gr, 4.95±3.87 days, and 20.7±3.6mg/dl, respectively. We have founf no positive blood culture, but 4 positive urine culture. They were discharged following a successful treatment.
    Conclusion
    Blood and urine cultures are not necessary for jaundiced neonates and may lose our time and energy.
  • محمدتقی صالحیان، حسین پارسا، ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    باتوجه به مراجعه بیماران برگر و مشاهدات و علایم بالینی متفاوت آنها، در این تحقیق مراجعه کنندگان به بیمارستان آیت الله طالقانی تهران، در سالهای 80-1379 مورد بررسی قرار گرفتند.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش توصیفی صورت پذیرفت. تشخیص بیماری براساس علایم بالینی آن و آزمایشات آنژیوگرافی انجام شده صورت میگرفت. علایم بالینی، خصوصیات فردی و اجتماعی گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی ارایه شدند.
    یافته ها
    طی مدت بررسی تعداد 42 بیمار با تشخیص قطعی برگر وجود داشتند که همگی مرد و در سنین 2±9/35سال بودند و همگی سیگار مصرف می کردند، 71درصد معتاد و 8/54درصد آنها نیز به مدت 20-10سال دخانیات مصرف می کردند. 3/77درصد مراجعهکنندگان تحصیلات کمتر از 6 ابتدایی داشتند و 69درصد آنها از وضعیت بهداشتی پایین برخوردار بودند و هیچ کدام سابقه خانوادگی نداشتند. شایعترین علایم بالینی درد در حال استراحت (81درصد) و در مراحل بعدی اولسرایسکمیک، لنگش متناوب، گانگرن، ترمبوفلبیت مهاجر و درد اندام فوقانی بود.
    نتیجه گیری
    علایم بالینی در بیماران مورد بررسی (احتمالا در جامعه ایرانی) نسبت به علائم بیماران اروپایی و آمریکایی مندرج در کتب مرجع متفاوت بود. وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سطح بهداشتی پایین در بروز بیماری نقش دارد. تحقیق تحلیلی و به دنبال آن تحقیق تجربی برای کاهش مشکل آن را توصیه می نماید.
    کلید واژگان: برگر, ترمبوآنژئیت اوبلیتران
    Mohamamd Taghi Salehian *, Hossein Parsa, Naser Valaie
    Background
    Burger disease is a relative common problem. The present study was conducted to determine the clinical features of Burger disease in patients referring to Taleghani hospital between 2000 and 2001.
    Materials And Methods
    It was a descriptive study. Diagnosis was made according to the clinical manifestations and angiographic studies. Finally, clinical features, and other demographic characteristics were recorded and analyzed using descriptive statistics.
    Results
    There was 42 patients with Burger disease, all of whom were male with the mean (±SD) age of 35.9±2 years. All of the subjects were smokers. 71% were addicted and 54.8% have been smoking for 10-20 years. 77.3% had low educational level and 69% were belonged to low-health status class. Pain on rest (81%), ischemic ulcer, claudication, gangrene, migrating thrombophlebitis, and upper limb pain were the most common symptoms.
    Conclusion
    Our study revealed different clinical profile as compared to western societies. Low socioeconomic status is associated with greater risk of Burger disease. Further studies are highly suggested.
  • محمدتقی صالحیان، حسین پارسا، ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    با توجه به مراجعه بیماران برگر و مشاهدات علائم بالینی متفاوت آنها با کتب مراجع و به منظور تعیین علائم بالینی مبتلایان به برگر و عوامل مرتبط به آن، این تحقیق روی مراجعین به بیمارستان آیت الله طالقانی طی سالهای 80-1379 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش توصیفی روی کلیه مراجعین انجام گرفت.تشخیص برحسب علائم بالینی و با آنژیوگرافی بود. علائم بالینی این بیماران و نیز خصوصیات فردی و خصوصیات اجتماعی بیماران ثبت شده و با آمار توصیفی ارائه گردید.
    یافته ها
    طی مدت بررسی تعداد 42 بیمار با تشخیص قطعی برگر با میانگین سنی (±SD) 2 ± 9/35 سال مورد بررسی قرار گرفتند که همگی مرد و سیگاری بودند. 71% معتاد و 8/54% نیز به مدت 20-10 سال دخانیات مصرف می کردند. 3/77% تحصیلات کمتر از ششم ابتدایی داشته و 69% آنها از وضعیت بهداشتی پایین برخوردار بودند. هیچ کدام سابقه خانوادگی نداشتند. شایع ترین علائم بالینی درد در حال استراحت (81%) و در مراحل بعد اولسر ایسکمیک، لنگش منناوب،. گانگرن، ترمبوفیلبیت مهاجر و درد اندامی فوقانی بود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: علائم بالینی در بیماران مورد بررسی (احتمالا در جامعه ایرانی) نسبت به علائم بیماران اروپایی و آمریکایی مندرج در کتب مرجع متفاوت بود. وضعیت اقتصادی. اجتماعی و سطح بهداشتی پائین در بروز بیماری نقش دارد. تحقیق تحلیلی و به دنبال آن تحقیق تجربی، به منظور کاهش مشکل توصیه می شود.
    کلید واژگان: برگر, _ علائم بالینی
    Mohammad Taghi Salehian *, Hossein Parsa, Naser Valaie
    Background
    Burger's disease has various presentations. During the present study we have determined the clinical manifestations of Burger's disease in a group of patients referring to Taleghani hospital in 2000-01.
    Materials And Methods
    It was a descriptive study. Diagnosis was confirmed in accordance with clinical manifestations and angiography. Patients’ clinical signs and symptoms as well as other demographic data were recorded.
    Results
    42 patients with definite diagnosis of Burger's disease and the mean age of 35.9±2 years were included. All were male and smoker. 71% had addiction and 54.8% had previous history of smoking for more than 10-20 years. Poor health status was reported in 69%. Clinical manifestations were: Resting pain (81%), ischemic ulcer, intermittent claudication, thrombophlebitis and upper limb’s pain.
    Conclusion
    Our patients’ clinical signs and symptoms have differed with reports of western societies. Poor socioeconomic and health status are the major risk factors. Further studies are highly recommended.
  • محمدرضا جلالی، کاوه جاسب، ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع سرطان های پستان و پیش آگهی شناخته شده و تناقضاتی که در مورد نقش سن بیماران و درجه بدخیمی تومور با پیش آگهی این بیماران وجود دارد و به منظور تعیین رابطه بدخیمی بافتی و سن بیماران با پیش آگهی مبتلایان به سرطان سینه، این تحقیق بر روی مراجعه کنندگان به بیمارستان های شهید مصطفی خمینی، شهدای تجریش و لقمان حکیم طی سال های 1372 تا 1378 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش مورد-شاهدی روی 200 بیمار مبتلا به سرطان پستان صورت پذیرفت. صد نفر براساس درگیری غدد لنفاوی و اندازه بزرگتر از 2.5cm در گروه دارای پیش آگهی بد (مورد) و 100 بیمار براساس نداشتن معیارهای مذکور در گروه دارای پیش آگهی خوب قرار گرفتند (شاهد). سن بیماران در زمان مراجعه مشخص و درجه بدخیمی بافتی بیماران براساس معیارهای Bloom-Richardson در گروه های I و II و III تعیین شد و نقش این دو فاکتور با پیش آگهی بد با آزمون های t و کای دو مورد قضاوت قرار گرفت و O.R آن ها در نمونه ها تعیین و میزان واقعی آن در جامعه برآورد گردید.
    یافته ها
    تحقیق بر روی 200 نفر شامل 100 نفر در گروه شاهد و 100 نفر در گروه مورد به عمل آمد. سن بیماران گروه شاهد 8.80±42.5 و گروه مورد 12.2±53.4 سال بود که نشان می دهد یک اختلاف 11 سال و 25.6% وجود داشته است (P<0.001) و ابتلا به سرطان سینه در سنین بالای 50، شانس بروز بدخیمی را 17 برابر افزایش می دهد. درجه بدخیمی در بروز پیش آگهی نقش داشته و درجه بدخیمی III نسبت به I شانس بروز سرطان سینه با پیش آگهی بد را 5.6 برابر افزایش می دهد (P<0.0005).
    نتیجه گیری و توصیه ها: سن و درجه بدخیمی بیماری در بروز پیش آگهی بد مبتلایان به سرطان سینه نقش دارند. توصیه می شود که با مشخص کردن دو فاکتور مذکور اقدامات پیشگیرانه برای عوارض شناخته شده بدخیمی وخیم معمول گردد.
    کلید واژگان: رابطه سن ابتلا و درجه بدخیمی بافتی با پیش آگهی مبتلایان به سرطان پستان
    Mohamamd Reza Jalali *, Kave Jaseb, Naser Valaie
    History and
    Objectives
    Considering the high incidence of breast cancer and its known prognosis and the existence of controversies on the role of patient’s age, tumor malignancy and its prognosis, this study was carried out on referrals of Mostafa Khomeini, Shohadayeh Tajrish and Loghman Hakim from 1993 to 1999.
    Materials And Methods
    The case-control strategy of this study was conducted on 200 patients with breast cancer. In this respect, 100 cases with lymphatic involvement and tumor size greater than 2.5 cm were selected as bed prognosis (Case group) and 100 cases were selected as good prognosis (Control). Then, their age was determined and tumor malignancy was determined using Bloom-Richardson criteria and they were selected as I, II and III groups. For statistical analysis, student’s t-test and X² test were applied and O.R. was determined for patients and population.
    Results
    This study was conducted on 200 patients in control (n=100) and case (n=100) groups. The age of control and case groups was 42.5±8.8 and 53.4±12.2 years respectively with a difference of 11 years between them (P<0.001). In addition, it was found out that breast cancer at ages greater than 50 years increases the risk of malignancy 17-fold. Meanwhile, malignancy type III relative to type I is more effective for the development of malignancy (5.6-fold) (P<0.0005). Conclusion and Recommendations: It is concluded that age and malignancy play an essential role in the development of tumors with bad prognosis. It is recommended to apply preventive measures for known malignancies.
  • شهناز ترک زهرانی، صدیقه امیرعلی اکبری، ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    با توجه به انجام اپی زیاتومی در زایمان طبیعی و نظریات مختلفی که در مورد ضدعفونی کردن برش آن وجود دارد، تحقیق حاضر جهت مقایسه تاثیر آب و بتادین در روند بهبودی اپی زیاتومی در مادران مراجعه کننده به بیمارستان ضیاییان تهران در سال 1377 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش کارآزمایی بر روی 100 نفر انجام پذیرفت. بیماران به طور تصادفی در دو گروه درمانی بتادین و آب تقسیم و به لحاظ سن، نژاد، درصد وزن به قدوضعیت بهداشتی، دور سر نوزاد، طول مراحل زایمان، تعداد بخیه های پوستی و نوع ترمیم اپی زیاتومی مشابه سازی شدند. پنجاه نفر از مادران جهت شستشوی مراحل اپی زیاتومی از آب ساده و 50 نفر از محلول آب و بتادین معمولی استفاده کردند. تاثیر این دو محلول را با میزان بهبودی زخم میزان درد و تورم، قرمزی، بازشدگی زخم و عفونت، جذب بخیه های پوستی بوده که در روزهای اول، پنجمو دهم بعد از زایمان مشخص و مقایسه گردیدند.
    یافته ها
    بیماران دو گروه به لحاظ خصوصیات فردی، اجتماعی و وضعیت بیماری، با هم مشابه بوده اند میزان درد متوسط و شدید در روز اول، پنجم و دهم در گروه بتادین به ترتیب 90، 50، 18 درصد و در گروه آب 88، 60، 26 درصد بوده است. تورم کمتر از یک سانتی متر در روز اول و پنجم در گروه بتادین 56 و 60 درصد و در گروه آب 46 و 62 درصد و در روز دهم 68% در گروه بتادین و 60% در گروه آب اصلا تورم نداشتند. قرمزی کمتر از 3 میلی متر در گروه بتادین به ترتیب 60، 46 و 68 درصد و در گروه آب 60، 38 و 66 درصد گزارش گردیده است. میزان جذب بخیه های پوستی روز دهم (60-50 درصد کل بخیه ها) در گروه بتادین 46% و در گروه آب 52% بوده است. بازشدگی و عفونت در هیچ یک از دو گروه دیده نشد. معیارهای بهبودی زخم در دو گروه از لحاظ آماری تفاوت نداشت.
    نتیجه گیری و توصیه ها: بتادین تاثیری در روند بهبودی اپی زیاتومی ندارد و توجیهی برای استفاده از آن برای تهیه اپی زیاتومی وجود ندارد.
    کلید واژگان: اپی زیاتومی, بتادین, آب, بهبودی
    Shahnaz Tork Zahrani *, Sedighe Amirali Akbari, Naser Valaie
    History and
    Objectives
    Considering the role of episiotomy in normal parturition and the existence of different views on its sterilization, this study was carried out on episiotomy wound healing referrals of Ziaian hospital in 1998.
    Materials And Methods
    The clinical trial strategy of this study was conducted on 100 cases. They were randomly divided into betadine (n=50) and water (n=50) groups and were similar regarding age, weight to height ratio, health status, head periphery, labor duration, number of sutures and type of method. The efficacy was determined according to wound healing, redness, infection and suture absorption at first, fifth and tenth days post-operation.
    Results
    Patients were similar regarding personal, sociological and disorder status. Swelling less than 1cm at first and 5th days was 56% and 60% in betadine group and 46% and 62% in water group. Swelling less than 1cm at 10th day was 68% in betadine group and 40% in water group. Redness less than 3mm was 60%, 46% and 68% respectively, but it was 60%, 38% and 66% in water group. Absorption of skin stitches at 10th day was 46% in betadine group and 52% in water group. There were no signs of wound opening and infection in both groups. There were no significant differences between the above-mentioned criteria. Conclusion and Recommendations: Betadine has no effect on wound healing after episiotomy and there is no indication for its usage.
  • عبدالحسین داوودآبادی، اسماعیل عبدالرحیم کاشی، حسین غنی، محمد بیگدلو، ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    نظر به شیوع عفونت های زخم محل انسیزیون و عوارض شناخته شده آن و وجود این عارضه در آپاندیسیت پرفوره گانگرنه و گزارش های موفق در زمینه استفاده از آنتی بیوتیک های موضعی جهت کاهش میزان پیشگیری از عفونت، به منظور تاثیر شستشو بافت زیر جلد محل انسیزیون با محلول آمپی سیلین در پیش گیری از عفونت زخم در آپاندیسیت های پرفوره و یا گانگرنه این تحقیق صورت پذیرفت.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر به روش کارآزمایی بالینی بر روی دو گروه از بیماران که تحت عمل جراحی با برش مک بورنی قرار گرفته بودند، انجام گرفت. کلیه بیماران قبل از عمل یک دوز کفلین وریدی دریافت کرده و سه روز پس از عمل نیز از آنتی بیوتیک های وریدی مترونیدازول و جنتامایسین و سپس تا روز هفتم به صورت خوراکی سپیروفلوکساسین دریافت نموده و تا سی روز پس از عمل از نظر بروز علایم موضعی و شواهد بالینی عفونت پیگیری شدند. زیر جلد در هر دو گروه شاهد در زمان ترمیم زخم با نرمال سالین و گروه مورد مطالعه با نرمال سالین و آمپی سیلین شستشو و ترمیم صورت گرفت.
    یافته ها
    74 نفر در دو گروه 37 نفری که با دو روش A و B ترمیم زخم صورت گرفت، بیماران در دو گروه از نظر سن و جنس مشابه بودند. شیوع عفونت در گروه شاهد، 13.5% و در گروه مورد، 10.8% بود. سن، جنس و نوع عارضه آپاندیس در بروز عفونت نقش نداشته، در حالی که ضخامت زیر جلد بیشتر از 2 سانتیمتر عفونت زخم را افزایش می داد (P<0.07).
    نتیجه گیری و توصیه ها: شستشوی زیر جلد با محلول آمپی سیلین در مقایسه با نرمال سالین تنها در پیشگیری عفونت نقش ندارد. تحقیق برای تعیین تاثیر در زخم های با ضخامت زیر جلدی بیش از 2 سانتی متر را توصیه می نماید. در زخم های با ضخامت کمتر از 2 سانتی متر در افراد جوان پس از شستشوی ساده به طور اولیه می توان ترمیم انجام داد.
    کلید واژگان: عفونت زخم, آپاندیسیت پرفوره, شستشوی زیرجلد, ترمیم اولیه زخم
    Abdolhossein Davoodabadi *, Esmaeil Abdolrahim Kashi, Hossein Ghani, Mohammad Bigdlou, Naser Valaie
    History and
    Objectives
    Considering the incidence of ulcer infection within incision area and its complications and a similar condition in perforated and gangrenous appendicitis and the efficacy of local application of antibiotics in reduction of infection, this study was carried out to evaluate the effect of ampicillin washing in incision area.
    Materials And Methods
    The clinical trial strategy of this study was performed on two groups for patients incised with McBorni method. All of the patients received intravenous injection of metronidazole and gentamicin one day before operation and for 7 consecutive days therefore received ciprofloxacin and were followed up for a period of 1 month. For healing, control group was washed with normal saline and experimental group washed with saline solution and ampicillin.
    Results
    A total of 74 patients in two groups (n=37) were studied and they were alike regarding age and gender. The incidence rate in control and experimental group was 13.5% and 10.8% respectively that was non-significant statistically. In addition, age, gender and type of complication played no role in infection. Meanwhile, a thickness greater than 2cm for subcutaneous tissue can increase the incidence rate.
    Conclusion
    It is concluded that ampicillin washing in comparison to saline itself can not affect the incidence of infection. It is recommended to perform more studies on ulcers with a subcutaneous thickness greater than 2cm.
  • علی عبدالهی، محمدرضا منصوری، ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع و روند رو به افزایش تروما و عدم اطلاع دقیق از وضعیت آن و نظر به تناقض های موجود در مورد خصوصیات بیماری و بیماران، این تحقیق بر روی مراجعه کنندگان به بیمارستان فارابی در سال 1377 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق حاضر با روش توصیفی و با نمونه گیری روش مستمر صورت پذیرفت. بیمارانی که با تشخیص قطعی تروما در بیمارستان بستری شده بودند بررسی و خصوصیات فردی و وضعیت بیماری از نظر عامل ضربه، نوع تروما، نوع ضایعه ایجاد شده و دید متعاقب تروما ثبت، طبقه بندی و با آمار توصیفی ارایه شد.
    یافته ها
    در 150 بیمار مورد بررسی، شیوع موارد بستری ناشی از تروما 3.2% بود. بیماران در سنین 14.5±16.3 با محدوده سنی 3 ماه تا 70 سال و نسبت جنسی 2.7 مرد به 1 زن بودند. مهم ترین عوامل تروما به ترتیب، سنگ (14%)، چوب (13.3%) و چاقو (8.7%) بود و بیشترین نوع ضایعات ایجاد شده پارگی قرنیه با (77.3%)، پارگی اسکلرا (30%)، هایفما (28%)، کاتاراکت تروماتیک (25.3%) و پرولاپس ایریس (25.3%) می باشند.
    نتیجه گیری
    خصوصیات فردی مبتلایان، عامل تروما و وضعیت بیماری در کشور ما متفاوت از کشورهای دیگر و یا مقالات کتاب های مرجع می باشد از این رو، توصیه می گردد مراکز دانشگاهی و بیمارستان های تابعه با توجه به شرایط محیطی خود تحقیقی در این زمینه ارایه دهند و نیز تحقیقات بیشتری برای انتخاب روش بهینه برای آموزش همگانی را توصیه می نماید.
    کلید واژگان: اپیدمیولوژی, تروماهای چشم
    Ali Abdollahi *, Mohammad Reza Mansouri, Naser Valaie
    History and
    Objectives
    Considering the incremental trend for the incidence of trauma and the existence of little information and much controversies in this field, the present study was carried out on referrals of Farabi hospital in 1999.
    Materials And Methods
    The descriptive and sequential sampling strategy was carried out on hospitalized patients with definitive diagnosis of trauma. For this purpose the personal characteristics and condition were evaluated regarding the cause of trauma, its kind, the ensuing lesion and post-traumatic vision.
    Results
    A total of 150 patients were studied and the incidence rate for post-traumatic hospitalization was 3.2%, that is in the ages 16.3 respectively 14.5 from a minimum 3 months to a maximum 70 years and with a ratio of 2.7/1 for males to females. The most common causes of trauma were stone (14%), wood (13.3%) and knife (8.7%) and the most prevalent lesion was corneal rupture (77.3%), scleral rupture (30%), traumatic cataract (25.3%) and iris prolapse (25.3%).
    Conclusion
    Since the patient’s characteristics, the causative agent and condition of trauma is different from other countries or in comparison with references, therefore it is recommended to perform more intense research in this field by other universities and their affiliated hospitals and to find the most appropriate method to involve in a general training program.
  • پرویز قدم لی، ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    با عنایت به نگرانی از نحوه بکارگیری دستورالعمل های سازمان جهانی بهداشت (WHO) و نیز اهمیت اجرای آن ها، عوارض شناخته شده عدم بکارگیری این دستورالعمل ها، عدم اطلاع از وضعیت موجود و به منظور تعیین رویکرد پزشکان متخصص کودکان از مسایل مطرح شده در دستورالعمل WHO در مورد گاستروآنتریت حاد، این تحقیق در نزد پزشکان متخصص کودکان شرکت کننده در همایش سالانه انجمن پزشکان کودکان ایران در سال 1378 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقق حاضر به روش توصیفی از نوع مقطعی نزد 95 نفر از پزشکانی که بیش از 10 سال از زمان فارغ التحصیلی آنان گذشته بود و به طور تصادفی انتخاب گردیده بودند، انجام گرفت. پرسش نامه ای با 17 بند در اختیار آنان قرار گرفت که ضمن ثبت خصوصیات فردی، برای سنجش دانش نظری و نحوه تصمیم گیری درمان، با طرح سوالاتی و نیز گزارش مواردی از گاستروآنتریت، آگاهی و رویکرد آنان از دستورالعمل های WHO در مورد محلول های مایع درمانی خوراکی (ORS) و روش تغذیه در مرحله حاد گاستروآنتریت بررسی و ثبت گردید و سپس پاسخ های آنان براساس دستورالعمل های WHO مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    از 95 نمونه انتخابی، 87 نفر به تمام سوالات مطرح شده پاسخ دادند. سن پزشکان 17±44 سال و سابقه اشتغال آنان 6±17 سال بود. هفتاد و سه درصد پزشکان آگاهی مناسب داشتند ولی 60% پزشکان دستورالعمل های WHO را بکار می بردند. شصت و نه درصد پزشکان دارای دانش بکارگیری ORS بودند و در مقابل 83% پزشکان رویکرد مناسب بکارگیری ORS را در درمان داشتند. سی و یک درصد پزشکان به لحاظ نظری و 37% پزشکان از نظر عملی در مورد ادامه تغذیه در طول مدت حاد اسهال، عملکرد متناقض با دستورالعمل های WHO داشتند.
    نتیجه گیری
    کیفیت بکارگیری دستورالعمل های WHO در مورد ادامه تغذیه در مرحله حاد گاستروآنتریت نازل است و تحقیقی برای بررسی علل آن و اقدامات لازم برای ارتقای آن پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: گاستروآنتریت حاد, اسهال, محلول مایع درمانی خوراکی, WHO
    Parviz Ghadamli *, Naser Valaie
    History and
    Objectives
    Considering the concern for ways of application of WHO guidelines and the problems as a result of not executing these items and for determination of tendency of pediatricians for applying the suggested protocols for acute gastroenteritis, this study was carried out on pediatricians who participated in a yearly congress in 1999.
    Materials And Methods
    The descriptive and cross-sectional strategy of this study was randomly performed on 95 pediatricians who had graduated more than 10 years. In this regard, a 19-item questionnaire was prepared containing questions on personal characteristics, knowledge, information on gastroenteritis, use of ORS and feeding pattern for acute gastroenteritis and their answers were analyzed according to WHO guidelines.
    Results
    Out of 95 selected cases, 87 ones answered all of the questions and their age was 44±17 years and a working record of 17±6. In addition, 73% of them had enough information, but only 60% of them applied WHO guidelines. Meanwhile, 69% of them had enough information regarding use of ORS and 83% had an appropriate tendency for using ORS. Theoretically, 31% of these specialists and practically, 37% of them showed controversial views regarding the continuous use of foodstuffs during the period of acute diarrhea as recommended by WHO.
    Conclusion
    Application of WHO guidelines have not been executed for continuation of feeding during the acute phase of gastroenteritis. Therefore, it is recommended to explore the causative factors and to perform the necessary procedures for quality upgrading.
  • سید جلیل حسینی*، اعظم اصلانی، فریدون عزیزی، ناصر ولایی، کمال اعظم، محمدرضا نیکو بخت، علی شهر آزاد، یوسف عطایی پور، عبدالله بهرامی

    با توجه به اهمیت آموزش مداوم پزشکی و نقش آن در کیفیت ارایه خدمات بهداشتی - درمانی و نظر به این که علی رغم برگزاری بیش از سه هزار برنامه آموزش مداوم در کشور، نتایج برگزاری آن مشخص نشده است. این پژوهش به منظور تعیین تاثیر یک برنامه آموزش مداوم پزشکی در زمینه سنگ های ادراری طی سالهای 77 - 1376 در شهر تهران انجام گرفت. تحقیق حاضر با روش کارآزمایی آموزشی (Educational trial) بر روی 100 نفر از پزشکان عمومی دارای مطب شخصی در تهران صورت پذیرفت. طی این مطالعه اثر آموزش، (دو دوره 50 نفری) بر میزان آگاهی، نگرش و عملکرد پزشکان در اداره سه وضعیت درد کولیک کلیوی، سنگ حالب و سنگ دفع شده قبل و بعد از اجرای برنامه مورد بررسی قرار گرفت، عملکرد با اعزام دانشجویان پزشکی تعلیم دیده به عنوان بیمار تقلیدی (یک هفته قبل و دو ماه بعد از برنامه سنجیده گردید. آگاهی با استفاده از 29 سوال چهار گزینه ای در موضوع سنگ های ادراری و نگرش بر اساس طیف Likert و پیشنهاد ده گویه (ltem) اندازه گیری شد، تاثیر برنامه با آزمون های McNemar ،X2 و Sign مورد قضاوت قرار گرفت. از 100 پزشک عمومی مورد بررسی، اطلاعات به دست آمده از فرم های قبل و بعد در مورد 80 پزشک کامل بود، از این تعداد، 19 نفر (24 درصد) زن و 61 نفر (76 درصد) مرد در گروه سنی 12/5±43/2 سال با مدت زمان پس از فارغ التحصیلی 11/9±14/5 سال بودند. اجرای برنامه آموزش مداوم سنگ های ادراری بر آگاهی و نگرش پزشکان تاثیر مثبت داشته به گونه ای که این تاثیر تا دو ماه پس از برنامه نیز بر جای مانده است (0/001>P). در اداره سه وضعیت عملکردی مورد بررسی، اجرای برنامه تنها در نحوه اداره بیمار با سنگ حالب موفق بوده و در دیگر جنبه های عملکردی از نظر آماری معنادار نمی باشد. تجویز سرم در بیماران مبتلا به کولیک کلیوی به طور بارزی کاهش داشته است (0/01>P) تهیه محتوای آموزشی متناسب با نیاز فراگیران و انتقال محتوا با مشارکت آنان می تواند منجر به ارتقای آگاهی و نگرش گردیده و بر عملکرد پزشکان عمومی تاثیر گذارد اما جهت تغییر رفتار دیگر روش های آموزشی باید به کار گرفته شود.

    کلید واژگان: آموزش مداوم, ارزشیابی, سنگ های ادراری, نگرش, عملکرد, آگاهی
    Seyed Jalil Hosseini*, Azam Aslani, Fereydon Azizi, Naser Valaie, Kamal Aazam, Mohammad Reza Nikobakht, Ali Shahrazad, Yousef Ataiepour, Abdollah Bahrami

    Considering the significance of continuous medical education and its role in the quality of the presented health and treatment services, and the holding of more than 3000 of such programs, this study was carried out to determine the effect of continuous medical educational program regarding renal stones during the years 1997-1998. In this study, the educational trial strategy was carried out on 100 physicians having their offices in Tehran. In this respect, the effect of training was evaluated on the knowledge, perspective, and way of management of physicians before and after stone ejection, renal colic pain, and its diagnosis. For this purpose, the trained medical students as false patients ( one week before and two months after the program) referred to the offices. The level of knowledge was measured using a 29-item and four-choice questionnaire. For perspective, a 10-item questionnaire was used according to Likert score. The influence of programs was assessed by McNemars, Sign, and Chi-square tests. Out of I 00 studied patients, the data was complete only for 80 ones. In this respect, 19 (24%) were female and 61 (76%) were male at an age range of 43.2 ± 12.5 years and a period of 14.5 ± 11.9 years has passed from their graduation. It was shown that the training program was successful in improvement of knowledge and perspective, even for the total period of the study (P<0.001). In addition, only the way of management showed a significant and successful improvement. In this regard, the serum administration had been reduced significantly (P<0.01) in patients with colic pain. It is concluded that the contents of training programs in proportion to the requirements can upgrade the knowledge and perspective and in this way can affect the efficiency of physicians and other methods should be applied for alteration of behavior.

    Keywords: Continuous Education, Evaluation, Renal Stones, Perspective, Performance, Knowledge
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال