به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

nazila oliaei

  • صدیق محمدی، سینا ولیئی*، نازیلا علیایی، بیژن نوری
    مقدمه

    سوءمصرف مواد مخدر یکی از معضلات جهانی است و با وجود اثربخشی روش های درمانی با گذشت زمان اغلب عودهای متعددی از سوی برخی بیماران تجربه می شود.

    هدف

    هدف این مطالعه بررسی تاثیر مصاحبه انگیزشی بر وسوسه و عود مصرف بیماران تحت درمان با بوپرنورفین مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد بود.

    روش

    نوع پژوهش کاربردی و به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود ، جامعه مورد مطالعه بیماران تحت درمان با بوپرنورفین مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان مریوان در سال 1399 بودند. در این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی تعداد 42 نفر انتخاب شدند و به دو گروه 21 نفره مداخله و کنترل تخصیص داده شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه وسوسه مصرف مواد پس از ترک، پرسشنامه پیش بینی بازگشت به همراه آزمون های آزمایشگاهی بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار STATA نسخه 12 و SPSS نسخه 25 و با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی آزمون های ویلکاکسون، من ویتنی و کای دو پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج یافته ها نشان داد که گروه های مداخله و کنترل از لحاظ آماری همگن بودند. قبل از مداخله میانگین نمره ی وسوسه برابر 11/31±74/42 و عود مصرف برابر 7/80±121/80 بود که پس از مداخله میانگین نمره ی وسوسه به 9/15±51/33 و عود مصرف به 10/62±108/76 کاهش یافته بود؛ بنابراین بین گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (0/001<p).

    نتیجه گیری

    یافته ها نشان داد مصاحبه انگیزشی بر میزان وسوسه و عود بیماران موثر بود؛ بنابراین طراحی و استفاده از مصاحبه انگیزشی برای ارایه دهندگان مراقبت در بخش های روان و ترک اعتیاد در کنار سایر درمان های ترک اعتیاد توصیه می شود.

    کلید واژگان: اعتیاد, وسوسه, عود, ترک مواد, مصاحبه انگیزشی
    Sediqh Mohammadi, Sina Valiee*, Nazila Oliaei, Bijan Nouri
    Introduction

    Drug abuse is one of the global problems and despite the effectiveness of treatment methods, it often recurs over time.

    Aim

    The aim of this study was to investigate the effect of motivational interviews on temptation and relapse in patients treated with Buprenorphine referred to addiction treatment clinics.

    Method

    The research was applied and quasi-experimental with pretest-posttest and control group, the study population was patients treated with Buprenorphine who were referred to addiction treatment clinics in Marivan in 2020. In this study, 42 people were selected by random sampling method and assigned to two groups of 21 intervention and control. Data collection tools included a substance use temptation questionnaire after withdrawal, a return prediction questionnaire along laboratory tests. Data were analyzed using STATA-12 and SPSS-25 using descriptive and inferential statistical tests of Wilcoxon, Man Whitney and Pearson's chi-squared test.

    Results

    The results showed that intervention and control groups were statistically homogeneous. Before the intervention, the mean score of temptation was 74.42±11.31 and recurrence was 121.80±7.80. After the intervention, the mean score of temptation was reduced to (51.33±9.15) and recurrence of consumption was reduced to (108.76±10.62); therefore, there was a statistically significant difference between intervention and control groups (p<0.001).

    Conclusion

    The results showed that motivational interview was effective on the rate of temptation and recurrence of patients. Therefore, designing and using motivational interviews is recommended for caregivers in the psychiatric and addiction wards along with other addiction therapies.

    Keywords: Addiction, Temptation, Recurrence, Quit drugs, Motivational interview
  • زینب آزادیان، نازیلا علیایی، دائم روشنی، فریبا ابتکار*
    مقدمه

    بارداری پرخطر عبارت است از یک بارداری که در آن به هر دلیلی سلامت مادر و جنین به خطر می افتد و موجب اضطراب می شود. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر دو روش شناختی- رفتاری (CBT: Cognitive-Behavioral Therapy) و سخنرانی بر میزان اضطراب زنان باردار پرخطر در شهر سنندج انجام شد.

     مواد و روش ها: 

    پژوهش حاضر یک مطالعه مداخله ای از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی است، در ارتباط با 144 زن باردار پرخطر 24 تا 35 هفته مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهر سنندج در سال 1397 انجام شد. برای انتخاب نمونه ها، شهر به پنج منطقه تقسیم گردید و بر اساس بیشترین آمار زنان باردار پرخطر، شش مرکز به صورت تصادفی انتخاب شدند. در هر مرکز نیز واحدهای مورد نظر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. پیش از مداخله به منظور ارزیابی نمره اضطراب، پرسشنامه Spielberger تکمیل گردید. سپس نمونه ها به سه گروه شناختی- رفتاری (48 نفر)، سخنرانی (48 نفر) و کنترل (48 نفر) تقسیم شدند. در ادامه، گروه شناختی- رفتاری به چهار گروه 12 نفره و گروه سخنرانی به دو گروه 24 نفره تقسیم گردیدند. مداخله در جلسات 90 تا 120 دقیقه ای به صورت دو بار در هفته برای هر گروه شناختی- رفتاری و یک بار در هفته برای هر گروه سخنرانی به مدت چهار هفته انجام شدند. گروه کنترل نیز مراقبت های معمول بارداری را دریافت کرد. چهار هفته پس از مداخله، مجددا پرسشنامه Spielberger توسط پژوهشگر برای گروه ها تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز با استفاده از نرم افزار SPSS 21 و آزمون های آماری کروسکال- والیس (Kruskal-Wallis)، کای دو، T زوجی، توکی، تحلیل کوواریانس و آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. 

    یافته ها: 

    نتایج نشان دادند که میزان اضطراب در سه گروه سخنرانی، شناختی- رفتاری و کنترل قبل از مداخله تفاوت معناداری نداشت (05/0<P). همچنین، پس از مداخله میزان اضطراب در گروه کنترل نسبت به قبل از مداخله تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0>p)؛ اما در دو گروه سخنرانی (05/0<p) و شناختی- رفتاری (05/0<p) تفاوت معناداری به دست آمد و اضطراب در گروه شناختی- رفتاری نسبت به گروه های کنترل و سخنرانی کاهش بیشتری داشت.

    نتیجه گیری:

    نتایج این مطالعه نشان دادند که آموزش با رویکرد شناختی- رفتاری و شیوه سخنرانی بر کاهش اضطراب دوران بارداری تاثیر داشته است که تاثیر آموزش با رویکرد شناختی- رفتاری بیشتر بوده است؛ از این رو می توان گفت که در روش های سخنرانی و شناختی- رفتاری، مادران توانایی بیشتری را برای مدیریت اضطراب خود کسب می کنند و از پرداختن به افکار یا رفتاری که منجر به افزایش اضطراب در آن ها می گردد، اجتناب می نمایند.

    کلید واژگان: اضطراب, بارداری پرخطر, سخنرانی, شناختی- رفتاری
    Zainab Azadian, Nazila Oliaei, Daem Roshani, Fariba Ebtekar *
    Introduction

    High-risk pregnancy is a kind of pregnancy that causes anxiety and compromises the health of the mother and fetus. The current study aimed to compare the effect of lecture and cognitive behavioral methods on the anxiety level in women with high-risk pregnancy in Sanandaj, Iran.

    Materials and Methods

    The present interventional study was a randomized clinical trial performed on 144 women with high-risk pregnancy of 24-35 weeks referring to comprehensive health centers in Sanandaj, within 2018. To select samples, the city was divided into five districts and then the subjects were randomly selected from 6 centers with the highest number of women with high-risk pregnancy. In each center, the sampling units were selected by the available sampling method. Before the intervention, the Spielberger questionnaire was completed to assess the anxiety score. Then the samples were divided into three groups of cognitive behavioral (n =48), lecture (n=48), and control (n=48). The cognitive behavioral group was divided into four groups of 12 participants and the lecture group into two groups of 24 people, each. The intervention was performed twice a week in a 90-120 minute sessions for each cognitive behavioral group and once a week for each lecture group for a period of 4 weeks. The control group also received routine pregnancy care. Four weeks after the intervention, the Spielberger questionnaire was completed again by the researcher for all groups. Data analysis was performed using SPSS software (version 21) and the collected data were analyzed by Kruskal-Wallis, Chi-square, paired t-test, Tukey, covariance analysis, and one-way ANOVA. 

    Results

    The results of the current study showed that before intervention there was no significant difference in the level of anxiety in the three groups of lecture, cognitive behavioral, and control groups (P<0.05). In addition, no significant difference was observed in the anxiety level of the control group (P>0.05). However, there was a significant difference in the lecture group (P<0.05) and the cognitive behavioral group (P<0.05) and the anxiety in the cognitive behavioral group decreased significantly (P<0.05), compared to the control and lecture groups.

    Conclusion

    The results of the current study showed that educating with the cognitive behavioral approach and lecture style reduced pregnancy anxiety. Moreover, cognitive behavioral training had a more effective impact on reducing anxiety during pregnancy. Therefore, it was concluded that in lecture and cognitive behavioral methods, mothers gain a higher ability to manage their anxiety and avoid thoughts or behaviors that lead to increased anxiety.

    Keywords: Anxiety, Cognitive behavioral therapy, High-risk pregnancy, Lecture
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال