به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب pedram jam

  • احمد الحواط، محمدتقی ایمان پور*، پدرام جم

    با روی کار آمدن شاهپور دوم ساسانی (379-309م)، منازعات ساسانیان و رومی ها وارد مرحله جدیدی شد. سیاست شاهپور دوم در این دوره، دستیابی به شهرهای ثروتمند سوریه بود. برای تحقق این هدف، او سه بار در دهه 340 م. تلاش کرد ازطریق تصرف شهر نصیبین و عبور از بخش علیای رود فرات وارد سوریه شود که هر سه بار ناکام برگشت. شاهپور دوم در سال 359م. به پیشنهاد آنتونیوس، یکی از سرداران رومی، تصمیم گرفت این بار از بخش میانی رود فرات به طرف سوریه پیشروی کند که این بار هم با شکست مواجه شد. هدف از این پژوهش پاسخ به این سوال اساسی است که چرا شاهپور دوم با وجود انتخاب تاکتیک جنگی جدید، یعنی حمله مستقیم به سوریه در جنگ 359 م. شکست خورد. به نظر می رسد نامه سری پروکوپیوس، یکی از سفرای رومی در ایران که توانست مخفیانه برنامه جنگی شاهپور را برای حمله مستقیم به سوریه به اطلاع رومیان برساند، در این شکست نقش اساسی داشت؛ زیرا رومی ها پس از اطلاع از نقشه جنگی شاهپور دوم، اقدامات مختلفی ازجمله تقویت دفاعی ساحل فرات، تخریب یا محافظت از پل های آن، رویارویی نداشتن مستقیم با سپاهیان شاهپور و حضور در قلاع دفاعی شهرها در بین النهرین را در پیش گرفتند. با این استراتژی، آنها موفق شدند تا با اقدامات بازدارنده، از پیشروی سپاهیان شاهپور در سوریه جلوگیری کنند. با توجه به اینکه که تا کنون درباره نقش نامه سری پروکوپیوس در شکست شاهپور دوم در جنگ سال 359م.، پژوهش مستقلی انجام نشده است، بنابراین در این پژوهش تلاش شده است که با تکیه بر منابع نوشتاری کهن رومی، شواهد باستان شناسی و ارزیابی موقعیت جغرافیایی منطقه و با رویکرد تاریخی و روش توصیفی تحلیلی، دلایل ناکامی حمله شاهپور دوم به سوریه و نقش نامه سری پروکوپیوس در این شکست بررسی شود.

    کلید واژگان: شاهپور دوم, ساسانیان آنتونیوس, پروکوپیوس, سوریه}
    Ahmad Alhawwat, MohammadTaghi Imanpour *, Pedram Jam

    As Shahpour II (379-309 AD) came to power, the Roman-Sasanian conflicts entered a new phase. The policy of Shahpour II during this period was to gain access to the rich cities of Syria. To achieve his goal, he tried to enter Syria three times after capturing the city of Nisibis in the north of Mesopotamia in the 340s AD, but he failed and retreated each time. In 359 AD, at the suggestion of Antonius, he decided to advance directly towards Syria by crossing the Euphrates River, but he failed again.The purpose of this study is to answer the basic question of why Shahpour II was defeated in the war in 359 AD despite choosing a new war tactic, namely direct attack on Syria. It seems that the secret letter of Procopius, who secretly informed the Roman generals about Shahpour's war plan, played a key role in this failure.Following the Romans' knowledge of Shahpour's decision to invade Syria, various measures were taken to counter Shahpour’s corps. With this strategy, they succeeded in preventing the advance of his troops into Syria. Therefore, based on the written sources of ancient Romans, archaeological evidence, and evaluation of the geographical location of the region, the role of Procopius in this defeat was investigated with a historical approach and a descriptive-analytical method in this study.

    Keywords: Shahpour II, Sasanians, Antinous, Procopius, Syria}
  • پدرام جم*

    تا عصر حاضر و رواج تقویم جدید ایران، در کنار تقویم هجری قمری و تقویم جلالی، گونه ای از تقویم فرس قدیم (یزدگردی) نیز در میان مردمان نواحی جنوبی دریای مازندران رایج بود. اما در نیم قرن اخیر شماری از دانشوران محلی ادعا کرده اند که از گذشته های باستانی تقویم های دیگری نیز مختص به این نواحی رایج بوده است. ایشان این تقویم های ادعایی را به نام های تقویم دیلمی/ گالشی/ گیلانی و تقویم طبری/ مازندرانی خوانده اند، برای آنها مبادی باستانی ساخته اند و ادعا کرده اند که این تقویم ها کبیسه دارند و نوروز آنها همواره در یک روز ثابت در میانه های تابستان است. این مقاله به بررسی این ادعاها می پردازد و برای این منظور، تاریخچه تقویم های رایج در این نواحی را مطالعه می کند. همچنین سابقه طرح تقویم مستقل در این نواحی را در آثار سکه شناسان سده نوزدهم بررسی و تاریخچه طرح این تقویم های ادعایی را پیگیری می کند، ادله مدعیان این تقویم ها را مورد نقد قرار می دهد و به بررسی پیامدها و آثار این پدیده می پردازد. این مقاله نشان می دهد که تقویم های ادعایی همگی همان تقویم فرس قدیم اند که عمدا یا سهوا تقویم های مستقل معرفی شده اند. این بررسی همچنین نشان می دهد که چگونه گفتمان هویتی در ظهور و اشاعه این تقویم های نوپدید دخیل بوده است و این تقویم ها خود به مولفه ای کلیدی در گفتمان هویتی تبدیل شد ه اند.

    کلید واژگان: تقویم های ایرانی, تقویم فرس, تقویم یزدگردی, تقویم دیلمی, تقویم طبری, گیلان, مازندران}
    Pedram Jam *

    Up until the present era and the propagation of the New Iranian Calendar (1925), along with the Hijri lunar calendar and the Jalali calendar, a variety of the Yazdgerdi calendar (taqwim-e fors) was also popular among the peoples of the southern regions of the Caspian Sea. Despite and contrary to the historical evidence, in the last half-century, some local writers have claimed distinct and independent calendars for these regions. They have labeled these alleged calendars as Deylami/ Galeshi/ Gilani and Tabari/ Mazandarani calendars. Also, calendar eras have been fabricated for them and it has been claimed that these calendars have leap years and that their new year festival (Nowruz) falls always on a fixed day around the middle of the summer season. This article examines these alleged calendars and the pretensions that surround them. For this purpose, it studies the history of the calendars of these areas from the earliest times to the present day. It also studies the background of the assumption of an independent calendar in Mazandaran in the nineteenth century and traces back the history of the emergence of these alleged calendars in the present era. This article demonstrates that these alleged calendars are all the same Yazdgerdi calendar (taqwim-e fors), knowingly or recklessly manipulated and posed as genuine independent calendars.

    Keywords: Iranian calendars, Persians’ calendar, Yazdgerdi calendar, Deylami calendar, Tabari calendar, Gilan, Mazandaran}
  • پدرام جم*

    یکی از تصورات رایج در تحقیقات علمی دو سده اخیر آن است که سرزمین جنوب دریای مازندران در سنت زرتشتی، ماوای دیوان و دروجان بوده. این تصور در برخی از وقایع تاریخی همچون چیرگی اریه ها بر مردمان بومی و جدال دین زرتشتی با دین بومی آن سرزمین ریشه دارد. تحقیق حاضر به شکل گیری و تحول این تصویر می پردازد، عوامل پدید آورنده آن را بررسی می کند و برای سنجش اعتبار آن، توصیف این مناطق را در سنت زرتشتی بازمی نمایاند. این تحقیق نشان می دهد که در متون زرتشتی، گیلان و مازندران نه جایگاه دیوان، بلکه مامن دین کهن و پناهگاه ایرانیان تصور شده است. دیدگاه منفی درباره این نواحی، پدیده ای جدید در تحقیقات ایران شناسی است و بنیادی در سنت زرتشتی ندارد.

    کلید واژگان: نواحی جنوب دریای مازندران, سنت زرتشتی, اوستا, متون فارسی میانه زرتشتی, گیلان, مازندران, ورنه}
    Pedram Jam*

    One of the common misconceptions in the historical research of the last two centuries is that the southern part of the Caspian Sea in the Zoroastrian tradition has been the refuge of Diwan and Drujan. This idea is rooted in some historical events such as the domination of the Aryans over the indigenous people and conflict between the Zoroastrian religion and the indigenous religion of the region. The present study investigates the formation and evolution of this image,  examines the causes of this image and measures its validity The research shows that in Zoroastrian texts, Gilan and Mazandaran are not considered the place of the court, but the refuge of the ancient religion and Iranians. Negative views about these areas are a new phenomenon in Iranian studies and have no basis in the Zoroastrian tradition.

    Keywords: southern littoral of the Caspian Sea, Zoroastrian tradition, Avesta, Zoroastrian Middle Persian texts, Gilan, Mazanadarn, Varena}
  • پدرام جم*
    رابطه دین و دولت، موضوعی مهم در تحقیقات مربوط به سازوکار شاهنشاهی ساسانی است و رویکرد ساسانیان به دین زرتشتی و ارتباط آنها با روحانیان این دین، اهمیت بسزایی در پژوهش های تاریخ ساسانی دارد. در 150 سال اخیر، شماری از محققان با استناد به گزارشی از طبری درباره ساسان و فعالیت او در آتشکده اناهید اصطخر، او را صاحب منصبی دینی چون موبد، هیربد یا نگاهبان آتشکده تصور کرده و ساسانیان را از تباری روحانی دانسته اند. برخی محققان از این هم فراتر رفته و کامیابی ساسانیان در غلبه بر اشکانیان را نتیجه رویکرد دینی جدید اردشیر بابکان، موسس سلسله ساسانی، و توجه و گرویدن هواداران پرشور و متعصب زرتشتی به او پنداشته اند. گزارش آگاثیاس درباره اردشیر بابکان هم دستاویز دیگری برای شماری از پژوهشگران در روحانی دانستن او بوده است. این تحقیق با بررسی دوباره گزارش طبری و سنجش آن با مدارک حقوقی زرتشتی دوره ساسانی، نشان می دهد که منصب ساسان در آتشکده اناهید منصبی دینی نبوده است. همچنین این تحقیق گزارش آگاثیاس درباره اردشیر را با شواهد دیگر می سنجد و نشان می دهد که این گزارش هم مطلبی درباره روحانی بودن او ندارد. مقایسه این گزارش ها و شواهد و روایت های دیگر، خاستگاه روحانی ساسانیان را نفی می کند و بر پیوند آنها با اشراف محلی فارس صحه می گذارد.
    کلید واژگان: ساسانیان, تبار ساسانیان, ساسان, آتشکده اناهید, طبری, آگاثیاس}
    Pedram Jam *
    Sasanians’ converting to Zoroastrianism and their relations with Zoroastrian clerics have been important issues of the history studies on the Sasanians. In the past one and a half century, a number of scholars, referring to a report on Sasan by Tabari, the eponymous ancestor of the Sasanians, have assumed religious office such as mobed, hērbed, or the guardian of the fire temple for him, and have taken it as evidence for the Sasanians’ presumed priestly lineage. Some have even considered the success of the Sasanians in overcoming the Arsacid Empire as an outcome of their new religious tendency. In addition, Agathias’s report on Ardashir I, the founder of the Sasanian dynasty, has also been used by some scholars as another piece of evidence to suppose a clerical rank for him. Reexamining Tabari’s report and evaluating it in the context of the Zoroastrian legal system, this study demonstrates that Sasan’s office in Anahit’s fire temple was not a priestly one, and Agathias’s report on Ardashir has nothing to do with priestly ranks. To the contrary, these reports, when considered together with all other evidence, confirm Sasanians’ connection with the local nobility of Fars region.
    Keywords: Sasanian Empire, genealogy, Sasan, Fire Temple, Anahit, Tabari, Agathias}
  • پدرام جم*
    شماری از قلعه های ایران قلعه دختر نام دارند. درباره دلایل انتخاب این نام دو نظر اصلی بیان شده است. نخست اینکه به دلیل سختی دسترسی و ناممکن بودن تصرف آن ها چنین نامیده شده اند، دیگر اینکه این نام نشان دهنده اختصاص این اماکن در گذشته ای دور به ایزدی باستانی همچون اناهیتاست. نظر اخیر به دلیل تمایل ایرانیان معاصر به بازشناختن مضامین باستانی در آثار و بناهای تاریخی، محبوبیت نسبتا زیادی یافته و به نوبه خود، شناسایی منشا برخی از مکان های مقدس، همچون زیارتگاه های زنانه زرتشتیان و مسلمانان را تحت تاثیر قرار داده است. این مقاله اعتبار تاریخی این دو نظر را ارزیابی می کند و نشان می دهد که این نام گذاری، به دشواررس بودن ادعاشده آن قلعه ها و یا دین باستانی ایران ارتباطی ندارد. این مقاله نشان می دهد که نام گذاری این قلعه ها محصول خیال پردازی عامه مردم بوده و از گنجینه قصه ها و روایت های عامیانه بهره برده و بن مایه مشترک آن ها، حضور دختری در قلعه است. گونه هایی از قصه های عامیانه که با نام گذاری قلعه دخترها در ارتباط بوده اند، در این بررسی معرفی شده اند.
    کلید واژگان: قلعه دختر, قلعه های ایران, اناهیتا, قصه های عامیانه, فرهنگ عامه, چهل دختران}
    Pedram Jam*
    ‘Qalʿa-ye dokhtar’ (Maiden Castle) is a name given to some castles in Iran and adjacent countries. As for the reasons behind the naming, there are two main arguments. Conceiving those castles as impregnable ones, an older argument builds a connection between the virginity of girls and alleged invulnerability of those castles. In a totally different direction, a modern argument interprets ‘dokhtar’ as a title of Anahita, the river-goddess of ancient Iran, and considers qalʿa-ye dokhtars as vestiges of pre-Islamic temples of that goddess. Due to a contemporary tendency to project pre-Islamic themes on historical monuments, this latter view has gained vast popularity among Iranians and has influenced the identification of some Zoroastrian and Muslim shrines as once-upon-a-time Anahita temples. This paper assesses the validity of these two views, and arguments in favor of a new theory. It demonstrates that such naming is the product of fantasies of common people nurtured by folk stories featuring some popular motifs of ‘maiden(s) in the castle’. An endeavor to outline types of folk tales associated with those castles is undertaken in this paper.
    Keywords: Qalʿa-ye Dokhtar, Maiden castle, castles of Iran, Anahita, folk tales, folklore, forty girls}
  • پدرام جم *
    حقوق خصوصی زرتشتیان دوره ساسانی که در مادیان هزار دادستان منعکس شده دو نوع پایندانی (ضمانت) را بازمی شناسد: پایندانی به خواسته (pāyandānīh pad xwāstag) و پایندانی به تن (pāyandānīh pad tan). مورد نخست که با ضمانه بالشیء/ ضمانه بالمال در فقه اسلامی قابل مقایسه است ابهام کمتری دارد، اما مورد دوم به دلیل فرمول بندی ظاهرا پیچیده و تا حدی به سبب زمینه حقوقی کمتر شناخته شده آن، تا کنون به درستی شناسایی و بررسی نشده و ارتباط عناصر آن مبهم باقی مانده است. برداشت ناصحیح و ترجمه های نادرست این موارد به برابرانگاری های واژگانی همچون tan/برده انجامیده و نتایج حقوقی اشتباهی همچون فرض بردگی در اثر بدهکاری در حقوق زرتشتی ساسانی را پدید آورده است. مقایسه این موارد با نوعی از ضمانت در فقه اسلامی که ضمانه بالنفس نامیده می شود و فرمول بندی و زمینه معنایی و حقوقی آن نیز به خوبی شناخته شده، حل معمای آنها را ممکن می کند. این مقاله قرابت این موارد حقوق زرتشتی ساسانی با موارد مشابه در فقه اسلامی را نشان می دهد.
    کلید واژگان: حقوق خصوصی زرتشتی, متون حقوقی فارسی میانه, مادیان هزار دادستان, پایندانی, ضمانه بالنفس, فقه اسلامی}
    Pedram Jam *
  • پدرام جم*
    برخی از چاپ های سنگی شرح بیست باب ملا مظفر گنابادی در شرح جشن آبریزان، افزوده اند که نوروز طبری نیز همین روز است. همین مطلب را در دست نویسی زرتشتی به تاریخ کتابت 1130 ه.ق می توان دید. در حالی که آبریزان تا نیمه نخست سده یازدهم هجری در زمان ورود خورشید به برج سرطان برگزار می شد، تصور وجود یک نوروز هم زمان با آبریزان، به نام نوروز طبری، به فرض وجود تقویمی/ تقویم هایی با سال ثابت (کبیسه دار) در کرانه های جنوبی دریای مازندران انجامیده است. این مقاله، به ارزیابی اصالت متنی نوروز طبری در شرح بیست باب می پردازد و تقویم و موقعیت تقویمی نوروز و پنجه (خمسه مسترقه) را در تقویم رایج در کرانه های جنوبی دریای مازندران مطالعه می کند. به علاوه، تحولات معاصر در تفسیر این تقویم محلی را مورد بررسی قرار می دهد.
    کلید واژگان: نوروز طبری, تقویم های محلی ایران, تقویم رایج در طبرستان, تقویم یزدگردی, خمسه مسترقه}
    Pedram Jam *
    Tabari Nowruz’ (Tabari New Year’s Day) is concurrent with Ābrīzān festival, according to what has been mentioned in some lithographical editions of šarḥ-e bīst bāb (Commentary on Twenty Chapters) of Mollā Moẓaffar Gonābādī, in the description of the festival. Such a matter can also be seen in a Zoroastrian manuscript copied in 1718 A.D. (1130 Hijri.). While Abrīzān festival used to be held on the summer solstice up to the first half of 17th century, the notion of a ‘Tabari New Year’s Day’, fixed in early summertime, has led to the assumption of existence of local calendars with fixed years and intercalary days in southern littoral regions of Caspian Sea. This article evaluates the textual authenticity of ‘Tabari Nowruz’ in šarḥ-e bīst bāb and studies the calendrical place of New Year’s Day and epagomenae in the local southern littoral regions of Caspian Sea. It also assesses the modern developments in interpreting this local calendar.
    Keywords: Tabari Nowruz, local calendars of Iran, Tabari calendar, Yazdgerdi calendar, 5 stolen days}
  • پدرام جم*
    ماهیت دو جشنی که در دوره ساسانی آبریزگان و آذرجشن نامیده می شدند، به دلیل درک نادرست تقویم ساسانی، در تحقیقات جدید ناشناخته مانده است، اما تفسیر درست این تقویم، که بیرونی آن را شرح داده، می تواند ماهیت این جشن ها را به خوبی مشخص کند. این مقاله نشان می دهد که رسم برگزاری این دو جشن به پیش از زمان پیدایش جشن هایی که با یکسانی نام ماه و روز برگزار می شدند برمی گردد. به علاوه، این دو جشن انگیزه بنیادین انتخاب نام های تیر و آذر برای ماه نخست تابستان و ماه آخر پاییز در زمان تاسیس تقویم ایرانی بوده اند. در این مقاله رسوم مرتبط با این دو جشن در دوران ساسانی مطالعه می گردد و سازوکار برگزاری جشن های فصلی در سال سیار تقویم ساسانی نشان داده می شود. همچنین دلیل پیدایش بدیل های غیرفصلی این دو جشن و نیز جشن هایی که با یکسانی نام روز و ماه در تقویم زرتشتی برگزار می شدند واکاوی می گردد و در نهایت، تحولات پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی در زمان برگزاری این دو جشن در دوران پیش از تاسیس تقویم جلالی و پس از آن تا زمان حاضر بررسی می شود.
    کلید واژگان: تقویم دوره ساسانی, آبریزگان, آذرجشن, انقلابین, جشن های فصلی دوره ساسانی}
    Pedram Jam *
    This paper studies two ancient seasonal festivals which were celebrated on summer and winter solstices. Because of misconceptions regarding Sasanian calendar, these two festivals, known as Ābrīzgān and Āḍarjašn, have remained unnoticed in modern researches. A sound interpretation of the Old Iranian calendar as described by Biruni would uncover the true character of these festivals. This paper demonstrates that these two old festivals, probably like a few other seasonal festivals, go back to very old times, and the custom of celebrating these festivals predates the time of month-naming in Old Iranian calendar. Customs associated with these two festivals in Sasanian Era and the mechanism for celebrating these seasonal festivals in vague year of the Sasanian calendar are also studied here. According to this research, these two festivals have been main reasons behind the naming of the first month of summer and the last month of autumn in Old Iranian calendar. This paper explains the reasons for creation of both non-seasonal alternatives of these two festivals and the festivals which were celebrated with the coincidence of the names of the day and the month. Later developments in these two festivals after the fall of Sasanian dynasty, both before and after the introduction of Jalali calendar in 11th century is the last of object the paper.
    Keywords: Sasanian Calendar, ?br?zg?n, ??arja?n, solstices, seasonal festivals of the Sasanian Era}
  • پدرام جم*
    مقاله حاضر به بررسی واژه ایرانی کهن āzāta، سیر تحول معنایی آن در گذر زمان از ایرانی باستان به ایرانی میانه غربی، و تا زمان رواج فارسی نو می پردازد و با ارائه شواهد مربوطه از دوره باستان (اوستا) و میانه (پارتی و فارسی میانه) زبان های ایرانی، تحول و گسترش معنایی این واژه را بررسی می کند. در این بررسی نشان داده شده که مفهوم آزاد به معنای «رها و غیرمقید» که در بیشتر اوقات بر دیگر مفاهیم این واژه سایه افکنده و به تعابیر نادرستی از منشا āzādān (گروه نجبا) در دوره ساسانی انجامیده، در حقیقت تحولی ثانویه در عرصه معناشناختی آن است و ریشه این گسترش معنایی در یک سنت کهن ایرانی نهفته است، سنتی که طی آن ممکن بود بنا به دلایل و تحت شرایطی، افراد وابسته (بندگان) به عضویت خاندان مخدوم خود درآیند.
    کلید واژگان: آزاد, بنده, فارسی میانه, اشرافیت ساسانی, تحول و گسترش معناشناختی}
    Pedram Jam*
    This study takes under close scrutiny the Old Iranian word āzāta, and traces back its evolution from the old period of Iranian languages through Middle-Western Iranian and up to the advent of New Persian. By producing and analyzing relevant sources from old (Avestan) and middle (Parthian and Middle Persian) Iranian languages, it aims to reconstruct the semantic evolution and expansion of this word. This study claims that āzād, meaning “free” and “unrestricted” – the meanings which usually overshadow other senses of the word, and lead to misinterpretations regarding āzādān’s (a group of Parthian and Persian nobility) origins in the Sassanid era – is in fact a secondary semantic development which has its roots in an old Iranian tradition according to which bandagān (clients), for certain reasons and under certain circumstances, were allowed to be integrated into their overlords family.
    Keywords: āzād, bandag, Middle Persian, The Sasanian nobility, semantic evolution, expansion}
سامانه نویسندگان
  • دکتر پدرام جم
    جم، پدرام
    استادیار گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال