به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

peyman rahimi feyli

  • میلاد ترابی، پیمان رحیمی*، علی اصغر مقدم
    سابقه و هدف

    هدف از انجام مطالعه حاضر ارزیابی تاثیر فاکتور رشد شبه انسولینی-1 بر تکثیر سلول های اسپرماتوگونی بز در محیط آزمایشگاه بود.

    مواد و روش ها

    بیضه بز نابالغ از کشتارگاه گرفته و جداسازی سلول های اسپرماتوگونی به روش هضم دومرحله ای انجام شد. سلول های اسپرماتوگونی در محیط کشت DMEM حاوی 5 درصد سرم گوساله جنینی و 1 درصد آنتی بیوتیک (پنی سیلین - استرپتومایسین) کشت داده شد و به گروه شاهد و تیمارهای 1، 2 و 3 به ترتیب مقادیر 0، 10، 40 و 100 نانوگرم بر میلی لیتر فاکتور رشد شبه انسولین-1 اضافه گردید. داده ها با آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تکمیلی توکی در سطح 5 درصد آنالیز شدند. جهت شناسایی سلول های اسپرماتوگونی از رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی علیه آنتی ژن PGP9.5 و همچنین آزمون PCR- RTنشانگرهای THY-1، VASA، UCHL-1(PGP9.5)،  plzf و OCT-4 استفاده شد.

    نتایج

    تعداد کلونی های سلول های اسپرماتوگونی در تیمار 3 در مقایسه با گروه شاهد و دیگر تیمارها در تمامی روزهای ارزیابی (4، 7 و 10)، به طور معنی داری بیشتر بود. مساحت کلونی های تیمار 1 در روزهای 7 و 10 کشت، اختلاف معنی داری را با تیمار 2 و گروه شاهد نشان داد. همچنین مساحت کلونی های تیمار 3 در روزهای 4، 7 و 10 پس از کشت نسبت به گروه شاهد، تیمار 1 و تیمار 2 به طور معنی داری بیشتر بود. سلول های جداشده تمامی نشانگرهای سطحی، مربوط به سلول های بنیادی را بیان کردند.

    نتیجه گیری

    برای کشت کوتاه مدت سلول های بنیادی اسپرماتوگونی بز در شرایط آزمایشگاه، افزودن فاکتور رشد شبه انسولین-1 با دوز 100 نانوگرم بر میلی لیتر پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: فاکتور رشد شبه انسولین-1, سلول بنیادی, اسپرماتوگونی بز, RT-PCR
    Milad Torabi, Peyman Rahimi-Feyli*, Aliasghar Moghaddam
    Background

    This study aimed to the effect of insulin-like growth factor-1 on the proliferation of goat spermatogonial stem cells (SSCs) in vitro.

    Materials and Methods

    The testicles of immature goats were obtained from slaughterhouse. Isolation of spermatogonial cells was performed by two-step digestion. The isolated cells were cultured in 4 different groups: 3 groups by adding different doses of IGF-1 (10, 40 and 100 ng/ml) to the basic medium (DMEM containing 5% fetal bovine serum and 1% antibiotic) and the control group (without IGF-1). Data were analyzed by one-way ANOVA and Tukey test at 5% level. Presence of SSCs at the end of culture was determined by reverse transcription polymerase chain reaction (RT-PCR) for several important spermatogonial markers (PGP9.5, THY-1, PLZF, Oct4 and VASA) and immunohistochemical staining against PGP9.5 antigen.

    Results

    In this study, the number of spermatogonial cell colonies in treatment 3 was significantly higher than the control and other treatment groups on days 4, 7, and 10 of culture (P<0.05). Also, the surface area of G10 colonies on days 7 and 10 of culture was significantly different (P<0.05). The surface area of G100 on days 4, 7, and 10 after culture was significantly higher than control, G10 and G40 (P<0.05). The isolated cells expressed all surface markers related to stem cells.

    Conclusion

    According to this results, the addition of 100 ng/ml IGF-1 to culture medium for promoting colonization of goat Spermatogonial stem cells is recommended.

    Keywords: Insulin-like growth factor-1, stem cells, Goat, Spermatogonia, RT-PCR
  • زهرا قادری نازلیانی، پیمان رحیمی فیلی*، علی اصغر مقدم، صمد علی محمدی
    سابقه و هدف

    سلول های بنیادی اسپرماتوگونی دارای توانایی خودنوسازی و تمایز بوده و می توانند صفات ژنتیکی را به نسل بعدی منتقل کنند. بنابراین ایجاد محیط کشت مناسب برای این رده سلولی مهم است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر غلظت های مختلف ال- آرژنین بر کلونی زایی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی گوسفند در محیط آزمایشگاه بود.

    روش کار

    نوع مطالعه حاضر تجربی بود. پنج بار نمونه گیری و تکرار آزمایش انجام شد. سلول های اسپرماتوگونی طی دو مرحله هضم آنزیمی از بیضه بره های نابالغ جداسازی شدند. سلول ها به مدت 10 روز در شش گروه آزمایشی کشت داده شدند. برای گروه کنترل، کشت ساده سلول های اسپرماتوگونی در محیط DMEM حاوی یک درصد آنتی بیوتیک و 5 درصد FBS انجام شد. در گروه های تیمار 1، 2، 3، 4 و 5 نیز غلظت های مختلف ال- آرژنین (50، 100، 200، 500 و 1000 میکرومول بر لیتر) به ترتیب به محیط کشت اضافه شد. تعویض محیط های کشت هر سه روز یک بار انجام شد. ماهیت سلول ها با رنگ آمیزی ایمنوسیتوشیمی علیه آنتی ژن های PGP9.5 و PLZF تایید شد. بلافاصله پس از جداسازی، درصد زنده مانی سلول ها، تعداد و مساحت کلونی های تشکیل شده در روزهای 4، 7 و 10 پس از کشت، توسط میکروسکوپ معکوس ارزیابی شدند. داده ها توسط آزمون واریانس یک طرفه آنالیز شدند. سطح معنا داری 0/05>P در نظر گرفته شد.

    یافته ها: 

    نتایج نشان دادند که میزان زنده مانی سلول های اسپرماتوگونی پس از جداسازی 1/4 ± 89/28درصد بود. سلول های استخراج شده آنتی ژن های PGP9.5 و PLZF را بیان کردند. همچنین در روز 10 پس از کشت و در تیمار 4 (200 میکرومول بر لیتر ال- آرژنین)؛ تعداد (21/1± 160/8) و مساحت (3/1 ± 4/5) کلونی های سلول های اسپرماتوگونی افزایش معنا داری در مقایسه با سایر گروه ها داشت (0/05>P).

    نتیجه گیری:

     به نظر می رسد افزودن ال- آرژنین با دوز 200 میکرومول بر لیتر تاثیر مثبتی بر القای کلونی زایی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی دارد و می تواند محیط کشت مناسبی را در محیط آزمایشگاه فراهم کند.

    کلید واژگان: سلول های بنیادی اسپرماتوگونی, گوسفند, ال- آرژنین, کشت سلول
    Zahra Ghaderi Nazliani, Peyman Rahimi-Feyli*, AliAsghar Moghaddam, Samad Alimohammadi
    Background and Aim

    Spermatogonial stem cells have the ability to self-renewal and differentiation and can transmit genetic traits to the next generation. Therefore, establishing an appropriate culture medium for this cell line is important. The aim of this study was to determine the effect of different concentrations of L-arginine on sheep spermatogonial stem cells colony formation in-vitro.

    Methods

    An experimental study was conducted. Each treatment was replicated five times. Spermatogonial cells were isolated from prepubertal lamb’s testis using two-step enzymatic digestion. The cells were cultured for ten days in six groups. In the control group, a simple culture of spermatogonial cells was performed in DMEM containing 1% antibiotics and 5% FBS. In the treatment groups 1, 2, 3, 4, and 5 different concentrations of L-arginine (50, 100, 200, 500, and 1000 μmol/L), was added to the culture medium, respectively. The culture media were changed every three days. Identification of cells was confirmed by immunocytochemical staining against PGP9.5 and PLZF antigens. Immediately after isolation, the percentage of cells viability, number, and surface area of colonies formed on the 4th, 7th, and 10th days after the culture, were assessed by an inverted microscope. Data were analyzed using one- way ANOVA test. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results

    The findings indicated that the viability rate of spermatogonial cells after isolation was 89.28 ± 1.4%. Isolated cells expressed PGP9.5 and PLZF antigens. Also, on day 10 after culture and in treatment 4 (200 μmol/L L- arginine); the number (160.8 ± 21.1) and surface area (5.4 ± 1.3) spermatogonial cells colonies had a significant increase compared to other groups (P<0.05).

    Conclusion

    It seems that the addition of L- arginine at a dose of 200 μmol/L has a positive effect on the induction of spermatogonial stem cells colonization and can provide an appropriate culture medium in vitro.

    Keywords: Spermatogonial Stem Cells, Sheep, L-arginine, Cell Culture
  • اسماعیل قبادی، علی اصغر مقدم*، طیبه محمدی، پیمان رحیمی فیلی
    بلوغ اووسیت و متعاقبا لقاح آن در آزمایشگاه از نقطه نظر تولید رویان حایز اهمیت زیادی است.  با توجه به این که آنتی اکسیدان ها تخریب کننده ی رادیکال های آزاد هستند، می توانند بلوغ آزمایشگاهی اووسیت و کیفیت جنین را بهبود دهند.  بنابراین، هدف از مطالعه ی حاضر ارزیابی اثرات عصاره ی هیدروالکلی گیاه آویشن زوفایی روی بلوغ اووسیت گوسفند در آزمایشگاه است.  مجموعه ی اووسیت- کومولوس استحصال شده از تخمدان میش به مدت 24 ساعت در محیط بلوغ آزمایشگاهی HTCM غنی شده با FSH، LH ، FBS، سیستیامین، پیرووات سدیم و  آنتی بیوتیک (گروه کنترل) و در محیط بلوغ آزمایشگاهی فوق بدون سیستیامین ولی غنی شده یا غلظت های مختلف عصاره هیدروالکلی آویشن زوفایی (µg/ml  1: گروه 1، µg/ml  10: گروه 2، µg/ml  50: گروه 3) کشت داده شدند.  بلوغ آزمایشگاهی و آغاز مجدد میوز در تمام گروه های مورد آزمایش با تعیین میزان گسترش سلول های کومولوس و تعداد اووسیت های در مرحله متافاز تقسیم میوز II  بررسی شدند.  نتایج حاصل نشان داد که اووسیت های تیمار شده با غلظت های 10 و 50 از نظر میزان گسترش کل سلول های کومولوس مشابه گروه کنترل بودند در حالی که گروه تیمار شده با غلظت 1 از این نظر کمتر از گروه کنترل بودند.  از نظر بلوغ هسته، گروه تیمار شده با غلظت 50 مشابه گروه کنترل بود در حالی که گروه های تیمار شده با غلظت های 1 و10 به طور معنی دار از گروه کنترل کمتر بودند.  نتایج به دست آمده نشان داد که عصاره ی آویشن زوفایی به صورت وابسته به مقدار، اثر مثبتی روی بلوغ اووسیت گوسفند دارد.  از این رو با افزایش غلظت عصاره میزان بلوغ اووسیت افزایش یافت که می تواند به سبب ترکیبات آنتی اکسیدان موجود در آن باشد.
    کلید واژگان: بلوغ آزمایشگاهی, اووسیت, گوسفند, آویشن زوفایی
    Esmaeel Ghobadi, Aliasghar Moghaddam *, Tayebeh Mohammadi, Peyman Rahimi Feyli
    In vitro maturation (IVM) of oocytes and subsequently, in vitro fertilization (IVF) for the generation of embryos in the laboratory have important values. Considering that antioxidants are known as effective free radicals scavenger, it is possible to improve the in vitro oocyte maturation and the fetal quality. Therefore, the aim of this study is to evaluate the effect of Thymbra spicata hydroalcoholic extract as a source of antioxidant on in-vitro sheep oocyte maturation. Cumulus oocyte complexes (COCs) were collected from ewe ovaries and were cultured for 24 hours in maturation medium in TCM supplemented with FSH, LH, FBS, cysteamine, pyruvate sodium and antibiotics (control group) and in maturation medium without cysteamine (as an antioxidant) supplemented with different doses of Thymbra spicata hydroalcoholic extract (1mg/ml: group 1, 10 mg/ml: group 2, 50 mg/ml: group 3) as an antioxidant. In-vitro maturation stages and resumption of meiotic was assessed by determination of cumulus cells mass expansion and number of oocytes in metaphase II stage of meiotic division in all groups. Cumulus cells mass expansion was similar between control, 2 and 3 groups. However, in group 1 was lower than control group. Nuclear maturation was similar between control and group 3 and both of them were different with groups 1 and 2. The results of this study showed that the Thymbra spicata hydro alcoholic extract, has a positive effect on oocyte maturation that is doses dependent. So with increasing concentration of Thymbra spicata hydroalcoholic extract, the rate of maturation immature oocytes is increased. Generally, we conclude that addition of appropriate amounts of natural extracts such as Thymbra spicata to maturation medium improves oocytes maturation.
    Keywords: In vitro maturation (IVM), oocyte, Sheep, Thymbra spicata
  • علی اصغر مقدم*، طیبه محمدی، پیمان رحیمی فیلی، غلامعلی مرادلی، مصطفی نیک انجام
    بسیاری از مطالعات گذشته حاکی از تاثیر ساختار تشریحی گردن رحم میش روی میزان موفقیت تلقیح مصنوعی است.  آناتومی گردن رحم میش بستگی به نژاد دارد.  هدف از این مطالعه، توصیف ویژگی های تشریحی گردن رحم گوسفند نژاد زندی است.  تعداد 193 مجرای تناسلی سالم و غیر آبستن گوسفندان بالغ / نابالغ نژاد زندی از کشتارگاه جمع آوری و به گروه های لوتیال/ فولیکولار تقسیم شدند.  گردن رحم بر اساس شکل دهانه ی خارجی به انواع شکاف دار، نوک پستانی، نوک مرغابی، آویزان یا گل سرخی تقسیم شدند.  میزان نفوذ سوند تلقیح در گردن رحم ثبت شد.  قالب سیلیکونی از مجرای داخلی گردن رحم تهیه و ویژگی های مورفولوژیکی داخل کانال گردن رحم همانند طول گردن رحم، تعداد و آرایش چین ها ثبت شد و شدت درهم پیچیدگی  چین ها به صورت درجات 1، 2 و 3 ثبت شد.  نتایج نشان داد که فراوانترین نوع شکل دهانه ی خارجی گردن رحم در این نژاد، نوع نوک پستانی بود و بیشترین میزان نفوذ سوند در مجرای گردن رحم دارای دهانه ی خارجی شکاف دار بود.  میانگین طول گردن رحم، فاصله ی دهانه ی خارجی گردن رحم تا چین اول و میانگین میزان نفوذ سوند در گردن رحم در میش های بالغ بیشتر از نابالغ بود.  میانگین فاصله ی دهانه ی خارجی گردن رحم تا چین های اول و دوم و میزان نفوذ سوند در مرحله ی فولیکولی بیشتر از مرحله ی لوتیال بود.  تعداد چین های گردن رحم در 94 و 6 درصد نمونه ها به ترتیب 5 و 6 عدد بود.  از نظر کامل بودن و در هم فرورفتگی چین ها، 64 درصد نمونه ها درجه یک، 25 درصد نمونه ها درجه دو، و 11 درصد نمونه ها درجه سه طبقه بندی شدند.  اطلاعات حاصل از مطالعه ی حاضر در افزایش میزان موفقیت نفوذ سوند تلقیح در گردن رحم میش های فحل به منظور بهبود نرخ بره زایی میش های بومی متعاقب تلقیح داخل گردن رحمی مفید می باشد.
    کلید واژگان: گوسفند زندی, گردن رحم, مورفولوژی, تلقیح مصنوعی
    Aliasghar Moghaddam *, Tayebeh Mohammadi, Peyman Rahimi Feyli, Gholamali Moradli, Mostafa Nikanjam
    Many previous studies have proved that the anatomical features of ewe cervix can affect the success of artificial insemination. These characteristics differ in sheep breeds. This study aimed to describe the anatomical features of cervix in Zandi ewes.One hundred and ninety threenonpregnant and clinically healthy reproductive tracts of adult and non-adult Zandi sheep were collected from a slaughter house and were divided into follicular or luteal phase.Then, the morphology of the vaginal protrusion of cervix was classified as slit, papilla, duckbill, flap or rose. The depth of penetration of an inseminating pipette was recorded. The cervical canal of each tract was filled with a silicone sealant for casting the mould. The cervices were sectioned longitudinally, and the length, number of cervical rings and the arrangement of the rings were recorded. The degree of completeness and interdigitations of the folds recorded as one of three grades 1, 2, and 3 cervices. The results showed the Papillatype was more common in vaginal protrusion of cervix and the most depth of penetration was in Slittype. The mean length of cervix, distance from cervix external os to first ring and the depth of penetration in adult ewes were significantly more than those in non-adult ewes. The mean distance betweencervical external osand first and second ringsand the depth of cervical penetration in follicular phase were more than those in luteal phase.The mean number of cervical ridges was 5 and 6 in 94% and 6% of cervices, respectively. Grades 1, 2, and 3 cervices, were observed in 64%, 25% and 11% of samples, respectively. The information generated in this study would be useful for increasing the success rate of penetration in ewes exhibiting estrus in order to improve the lambing rate of tropical ewes following transcervical AI.
    Keywords: Zandi Sheep, Cervix, morphology, artificial insemination
  • محدثه احمدی، پیمان رحیمی فیلی، علی اصغر مقدم، صمدعلی محمدی*
    سابقه و هدف

    سلول های بنیادی اسپرماتوگونی (SSCs: Spermatogonial Stem Cells)، اساس اسپرماتوژنز هستند؛ زیرا ظرفیت خودنوسازی و تمایز به اسپرماتوزوآ را دارند. انجماد، متداول ترین روش حفظ طولانی مدت SSCs است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات محافظت کنندگی در برابر انجماد سرم جنین گاو (FBS: Fetal Bovine Serum) و ترهالوز بر SSCs بز بود.

    مواد و روش ها

    SSCs از بیضه بز نابالغ توسط هضم آنزیمی و حذف تمایزی جداسازی شدند. سلول ها به 9 گروه تقسیم شدند. گروه کنترل شامل SSCs بدون عوامل محافظت کننده انجماد بود. در گروه های تیمار 1، 2، 3 و 4؛ غلظت 10 درصد FBS و غلظت های مختلف ترهالوز (0، 50، 100 و 200 میلی مول) و در گروه های تیمار 5، 6، 7 و 8؛ غلظت 20 درصد FBS و غلظت های مختلف ترهالوز (0، 50، 100 و 200 میلی مول) به ترتیب استفاده شد. میزان زنده مانی سلول ها بلافاصله پس از جداسازی، افزودن مواد محافظ انجماد و یخ گشایی ارزیابی شد. ماهیت سلول ها توسط رنگ آمیزی ایمنوسیتوشیمی علیه آنتی ژن PGP9.5 تایید شد. داده ها توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه تحلیل گردیدند.

    نتایج

    میزان زنده مانی SSCs در تیمارهای مختلف، متعاقب افزودن FBS و ترهالوز بلافاصله پس از جداسازی، مشابه سلول های زنده بود. علاوه بر این، بیشترین میزان زنده مانی SSCs پس از یخ گشایی در محیط انجماد حاوی 10 درصد FBS و 200 میلی مول ترهالوز مشاهده شد (0/05>P).

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که انجماد در FBS 10 درصد توام با 200 میلی مول ترهالوز به عنوان روش موثر برای حفاظت از انجماد SSCs بز عمل می کند.

    کلید واژگان: مواد محافظ انجماد, سرم جنین گاو, ترهالوز, سلول های بنیادی اسپرماتوگونی
    Mohaddeseh Ahmadi, Peyman Rahimi-Feyli, Aliasghar Moghaddam, Samad Alimohammadi*
    Background

    Spermatogonial stem cells (SSCs) are the foundation of spermatogenesis, because they have the capacity of self-renewal, and differentiation into spermatozoa. Freezing is the most common long-term preservation approach for SSCs. The present study aimed to investigate the cryoprotective impacts of FBS (Fetal Bovine Serum) and trehalose on caprine SSCs.

    Materials and Methods

    SSCs were isolated from prepubertal goat testis by enzymatic digestion and differential plating. Cells were divided into 9 groups. The control group included SSCs without cryoprotective agents. In the treatment groups 1, 2, 3 and 4, concentration of 10% FBS, and various concentrations of trehalose (0, 50, 100 and 200 mM), and in the treatment groups 5, 6, 7, and 8, concentration of 20% FBS and various concentrations of trehalose (0, 50, 100 and 200 mM) were used respectively. The viability rate of the cells was assessed immediately after isolation, following addition of cryoprotectant agents and after thawing. Identification of cells was confirmed by immunocytochemical staining against PGP9.5 antigen. Data were analyzed using one-way ANOVA test.

    Results

    The viability rate of SSCs in various treatments following addition of FBS and trehalose were similar to viable cells immediately after isolation. Furthermore, higher viability rates of SSCs after thawing were observed in freezing medium containing 10% FBS and 200 mM trehalose (P<0.05).

    Conclusion

    The results revealed that freezing in 10% FBS with 200 mM trehalose acts as efficient method for the cryopreservation of caprine SSCs.

    Keywords: Cryoprotectant agents, Fetal bovine serum (FBS), Trehalose, Spermatogonial Stem Cells (SSCs)
  • حامد کدیوریان، پیمان رحیمی فیلی، علی اصغر مقدم، صمد علی محمدی*
    زمینه و هدف

    سلول های بنیادی اسپرماتوگونی (SSCs: Spermatogonial Stem Cells) سلول هایی خاص هستند که دارای توانایی خودنوسازی و تمایز می باشند. این سلول ها نقشی اساسی در حفظ روند اسپرماتوژنز و باروری دارند. در این ارتباط، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر غلظت های مختلف هورمون محرک فولیکولی (FSH: Follicle Stimulating Hormone) بر کلونی زایی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی بز در محیط آزمایشگاه انجام شد.

    روش بررسی

    سلول های اسپرماتوگونی طی دو مرحله هضم آنزیمی از بیضه بز نابالغ جداسازی شدند. سلول های استخراج شده به مدت 10 روز در چهار گروه کشت داده شدند. برای گروه کنترل کشت ساده سلول های اسپرماتوگونی در محیط DMEM (Dulbecco's Modified Eagle Medium) حاوی 1 درصد آنتی بیوتیک و 5 درصد FBS (Fetal Bovine Serum) انجام شد. در گروه های تیمار 1، 2 و 3 نیز غلظت های مختلف FSH (5، 10 و 20 واحد بین المللی بر میلی لیتر) به ترتیب به محیط کشت اضافه گردید. تعویض محیط های کشت هر 72 ساعت انجام شد. ماهیت سلول ها توسط رنگ آمیزی ایمنوسیتوشیمی علیه آنتی ژن PGP9.5 تایید گردید. بلافاصله پس از جداسازی، درصد زنده مانی سلول ها، مساحت و تعداد کلونی های تشکیل شده در روزهای چهارم، هفتم و دهم پس از کشت به وسیله میکروسکوپ معکوس ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون واریانس یک طرفه آنالیز گردیدند.

    یافته ها:

     نتایج نشان دادند که میزان زنده مانی سلول های اسپرماتوگونی پس از جداسازی 32/2±4/89 درصد بوده است. اثر FSH در تشکیل کلونی های سلول های اسپرماتوگونی وابسته به دوز بود. دوزهای 5 و 10 واحد بر میلی لیتر، مساحت و تعداد سلول های اسپرماتوگونی را افزایش داد؛ اما دوز 20 واحد بر میلی لیتر موجب کاهش تشکیل کلونی ها گردید (05/0>P).

    نتیجه گیری:

     FSH می تواند محیط کشت مناسبی را به منظور مطالعه سلول های اسپرماتوگونی در محیط آزمایشگاه فراهم کند.

    کلید واژگان: اسپرماتوژنز, هورمون محرک فولیکولی, بز, سلول های اسپرماتوگونی
    Hamed Kadivarian, Peyman Rahimi Feyli, Aliasghar Moghaddam, Samad Alimohammadi*
    Background and Objectives

    Spermatogonial stem cells are specific cells that have the ability of self-renewal and differentiation. These cells play an essential role in maintaining spermatogenesis and fertility. In this regard, the present study was performed with the purpose of investigating the effect of different concentrations of follicle stimulating hormone (FSH) on in vitro colony formation of caprine spermatogonial stem cells.

    Methods

    Spermatogonial cells, were isolated from prepubertal goat testis using two-step enzymatic digestion. Then, isolated cells were cultured for 10 days in four groups. In the control group, simple culture of spermatogonial cells was performed in Dulbecco's Modified Eagle Medium (DMEM) containing 1% antibiotics and 5% FBS (Fetal Bovine Serum). In the treatment groups 1, 2, and 3, different concentrations of follicle stimulating hormone (5, 10, and 20 IU/ml), was added to the culture medium, respectively. The culture media were changed every 72 hours. Identification of cells was confirmed by immunocytochemical staining against PGP9.5 antigen. Immediately after isolation, percentage of cells viability, surface area, and number of colonies formed on 4th, 7th and 10th days after the culture, were evaluated using an inverted microscope. Data were analyzed using one way ANOVA test.

    Results

    The findings indicated that viability rate of Spermatogonial stem cells after isolation was 89.4 ± 2.32%. The effect of FSH on the formation of spermatogonial cells colonies was dose dependent. Doses of 5 and 10 IU/ml increased the surface area and number of the spermatogonial cell derived colonies but dose of 20 IU/ml reduced colonies formation (p < 0.05).

    Conclusion

    FSH can provide an appropriate culture medium for the study of spermatogonial cells in vitro.

    Keywords: Spermatogenesis, Follicle Stimulating Hormone, Caprine, Spermatogonial Cells
  • فاطمه صالحی، علی اصغر مقدم*، پیمان رحیمی فیلی
    زمینه و هدف

    سلول های بنیادی اسپرماتوگونی، سلول های زایای غیر متمایزی هستند که در طی مرحله پس از بلوغ با حفظ تعادل بین خود نوسازی و تمایز، سبب حفظ اسپرماتوژنز در طول حیات موجود می شوند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر غلظت های مختلف ویتامین E روی کلونی زایی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی است.

    مواد و روش ها

     سلول های اسپرماتوگونی بیضه ی بره ی نابالغ طی دو مرحله هضم آنزیمی جدا و به روش حذف تمایزی تخلیص شدند. این سلول ها به چهار گروه تقسیم و به مدت 10 روز تحت تیمارهای مختلف قرار گرفتند. گروه شاهد (کشت ساده سلول های اسپرماتوگونی در محیط DMEM حاوی 1 درصد آنتی بیوتیک و 5 درصد FBS که هیچ گونه تیماری را دریافت نکرد و گروه های 1، 2 و 3 که علاوه بر محیط بالا به ترتیب تحت تیمار با 20، 40 و 80 میکروگرم بر میلی لیتر ویتامین E قرار گرفتند. تعویض محیط کشت هر 72 ساعت انجام شد و تعداد و قطر کلونی های تشکیل شده در روزهای 4، 7 و 10 پس از کشت به وسیله ی میکروسکوپ معکوس بررسی گردید. شناسایی کلونی ها با استفاده از ایمنوسیتوشیمی آنتی ژن PGP9.5 تائید گردید.

    نتایج

    میانگین تعداد و مساحت کلونی های اسپرماتوگونی در روزهای مختلف کشت در تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری با گروه شاهد نداشت. میانگین مساحت کلونی ها در روز دهم به طور معنی داری بیشتر از روز چهارم بود (05/0P<).

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که افزودن ویتامین E به عنوان آنتی اکسیدان احتمالا نقش چشمگیری در القا کلونی زایی سلول های بنیادی اسپرماتوگونی در کشت کوتاه مدت در محیط آزمایشگاه ندارد.

    کلید واژگان: سلول بنیادی اسپرماتوگونی, ویتامین E, محیط آزمایشگاه
    Fateme Salehi, Ali Asghar Moghaddam*, Peyman Rahimi Feyli
    Background & Objective

    Spermatogonial stem cells (SSCs) are undifferentiated germ cells that maintain spermatogenesis during lifetime by balancing between self-renewal and differentiation. The aim of this study was to investigate the effect of different concentrations of vitamin E on spermatogonial stem cells colony formation.

    Material & Methods

    SSCs were isolated from testes of prepubertal lamb by two step enzymatic digestions then purified by differential pllating. The cells were cultured for 10 days in 4 groups. Control group: Basic media (DMEM environment which contains 1% antibiotic and 5% FBS( and treatment groups were treated with 20, 40 and 80 µmol/ml vitamin E added to basic media respectively. Changing of culture media was performed every 72h. Colony number and diameter assay was done by inverted microscope. Identification of SSCs was performed by immunocytochemistry assay against PGP9.5.

    Results

    there were no significant difference in colony number and surface area between treatment groups and between treatment and control groups in days 4, 7and 10. Colony surface area was significantly increased at day 10 compared to day 4 (P<0.05).

    Conclusion

    The results of this study showed vitamin E as an antioxidant doesn’t have significant effect on colony induction of SSCs in short term culture in vitro.

    Keywords: Spermatogonial Stem cell, Vitamin E, In-Vitro
  • محسن اسلامی، فرامرز قراگزلو، پیمان رحیمی فیلی، مهدی وجگانی، سارنگ سروری
    پروسموس الومبیس یک نقص مادرزادی با عامل نامشخص می باشد که در گاو، خوک، گوسفند و سگ گاها اتفاق می افتد. این نقص مادرزادی در هر دو جنس اتفاق می افتد. یک گوساله هلشتاین مرده که دارای نقص در قسمت های استخوانی و عضلانی سیستم حرکتی و دستگاه تناسلی خارجی بود به بیمارستان دام بزرگ دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران ارجاع داده شد. بررسی عکس های رادیولوژی و کالبدگشایی نشان داد که ستون مهره ها تا مهره اول کمری وجود داشته و مهرهای دوم تا پنجم، استخوان خاجی و مهرهای دمی وجود نداشتند. قسمت پشتی ناحیه کمری و خاجی فقط از بافت عضلانی و همبند تشکیل شده بود. دستگاه ادراری تناسلی دچار نقصهایی شامل عدم تشکیل تخمدان ها، رحم، واژن و لبه های خارجی فرج بوده، همچنین شریان نافی طرف راست هم وجود نداشت. روده های بزرگ و کوچک دارای ته کیسه های متعدد و مملو از مواد غذایی و مدفوع بودند. بیضه، کیسه بیضه و آلت تناسلی مشاهده نشد. همچنین میزنای به یک کیسه نازک مملو از مایعات اتصال داشت. یافته های آزمایشگاهی نشان دادند که، PH مایع جمع آوری شده 6 بوده و حاوی هموگلوبین، گلبول های سفید خون، باکتری و تعداد کمی گلبول های قرمز خون، کریستالهای اگزالات و سلول های اپیتلیال بود. به نظر می رسد که مایعات جمع آوری شده همان ادرار می باشد. این اولین گزارش از پروسموس الومبیس در یک گوساله هلشتاین دارای نقص های متعدد در محوطه بطنی در ایران می باشد.
    کلید واژگان: نقص مادرزادی, گوساله هلشتاین, پروسموس الومبیس, ستون فقرات
    Mohsen Eslami, Faramarz Gharagozlo, Peyman Rahimi Feyli, Mahdi Vodjgani, Sarang Soroori
    Perosomus elumbis is an occasional congenital anomaly of cattle, swine, sheep, and dogs with unknown etiology. This congenital abnormality occurs in both sexes. A dead Holstein calf characterized by musculoskeletal and external genitalia abnormalities was referred to the large animal hospital of University of Tehran. Radiographic evaluation and subsequent dissection revealed that the vertebral column was truncated at the level of first lumbar vertebra (L1). Moreover, L2-L5, sacrum and coccygeal vertebrae were absent. The dorsum of the lumbosacral region contained only soft tissues. Urogenital tract was incomplete, and it contained agenesis of the ovaries, uterine tubes, cervix, and vulva concurrent with unilateral umbilical artery agenesis. Small and large intestine contained blind-ended sacs. No testes, scrotum, and penis were found. The intact ureter was attached to a thin-walled fluid fill sac. The laboratory finding showed that the pH of the fluid was 6 and contained hemoglobin, white blood cells, bacteria, a few red blood cells, oxalate crystalline, and epithelial cells. It was concluded that the collected fluid was urine. This is the first report of perosomus elumbis in a Holstein calf having a lot of visceral abnormalities in Iran.
    Keywords: congenital abnormality, Holstein calf, perosomus elumbis, vertebral column
  • پرویز تاجیک، محمدرضا مخبر دزفولی، نفیسه علی قاضی، پیمان رحیمی فیلی، شیوا شفیعی
    مقدمه
    سلول های بنیادی اسپرماتوگونی، گروهی از سلول های تمایز نیافته با قابلیت ویژه در خودنوزایی و تمایز می باشند. مطالعه ی خصوصیات و عملکرد این سلول ها مستلزم تکثیر در محیط آزمایشگاه است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تاثیر دوزهای مختلف هورمون محرک رشد فولیکولی (FSH یا Follicle stimulating hormone) بر تکثیر سلول های اسپرماتوگونی گوسفند در محیط آزمایشگاه بود.
    روش ها
    تعلیق سلولی حاوی اسپرماتوگونی و سرتولی از بیضه ی بره های 3-2 ماهه با استفاده از دو مرحله ی هضم آنزیمی، جداسازی شد. سپس سلول های استخراج شده در 4 گروه مختلف کشت داده شد: 3 گروه با افزودن دوزهای مختلف FSH (5، 10 و 15 واحد بین المللی بر میلی لیتر) به محیط کشت و گروه شاهد (بدون FSH). طول دوره ی کشت 10 روز بود. مساحت و تعداد کلونی ها در پایان روزهای 4، 7 و 10 به وسیله ی میکروسکوپ نوری ارزیابی شد.
    یافته ها
    مساحت کلونی گروه 1 و 2 در روز 4 کشت به طور معنی داری بیشتر از گروه 3 و 4 بود (050/0 > P). همچنین در روزهای 7 و 10، مساحت کلونی های گروه 1 و 2 به طور معنی داری بیشتر از گروه 4 بود (050/0 > P).
    نتیجه گیری
    که افزودن هورمون FSH به محیط کشت با دوزهای 10 و 15 در مقایسه با هم کشتی ساده با سلول های سرتولی به طور معنی داری مساحت کلونی های اسپرماتوگونی گوسفند را کاهش می دهد.
    کلید واژگان: اسپرماتوگونی, سلول بنیادی, هورمون محرک رشد فولیکول, گوسفند
    Parviz Tajik, Mohammad-Reza Mokhber-Dezfuli, Nafise Alighazi, Peyman Rahimi-Feyli, Shiva Shafiei
    Background
    Spermatogonial stem cells (SSCs) are undifferentiated cells with special capabilities on the self-renewing and differentiation. Proliferation of SSCs is a primary requirement for the study of their characteristics and function in vitro. The aim of this study was to evaluate the effects of different concentrations of follicle stimulating hormone (FSH) on the colonization activity of ovine SSCs in a short-term in-vitro co-culture with sertoli cells.
    Methods
    Both sertoli and spermatogonial cells were isolated from 2-3 months old lamb testes by two-steps enzymatic digestion. Afterward، isolated cells were cultured in four groups with different concentrations of FSH (0، 5، 10 and 15 IU/ml، respectively) for 10 days. Colony assay (number and surface area) was evaluated 4، 7 and 10 days after the beginning of the culture by light microscope.
    Findings
    At the day 4، colony surfaces of groups 1 and 2 were significantly more than groups 3 and 4 (P < 0. 05). At the days 7 and 10، colony surfaces of groups 1 and 2 were significantly more than group 4 (P < 0. 05).
    Conclusion
    The results showed that treated groups with 10 and 15 IU/ml of FSH significantly decreased colony surface of ovine SSCs in comparison with co-culture system.
    Keywords: Spermatogonia, Stem cell, Sertoli cell, Follicle stimulating hormone (FSH), Ovine
  • شیوا شفیعی، پرویز تاجیک، حمید قاسم زاده نوا، منصوره موحدین، مسعود طالب خان گروسی، بابک قاسمی پناهی، پیمان رحیمی فیلی
    زمینه مطالعه
    سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی (SSCs) گروه کوچکی از سلولهای اسپرماتوگونی نوع A هستند که می توانند سلولهایی کاملا مشابه خود ایجاد نموده (خودسازی) و همچنین تمایز یابند و در پایان روند اسپرماتوژنز، اسپرم را تولید نمایند. فرآیند خودسازی SSCs به طور کامل شناخته نشده است. برای فراهم شدن امکان مطالعه خصوصیات و عملکرد این سلولها که منجر به خودسازی و تمایز آنها می گردد، دسترسی به تعداد کافی از آنها ضروری است.
    هدف
    در این مطالعه اثر دوزهای مختلف CSF1 روی کلونیزاسیون SSCs در همکشتی با سلولهای سرتولی بررسی شد. CSF1 از عواملی است که پیشنهاد شده ممکن است در SSC niche (جایگاه قرارگیری SSCs در لوله های سمینیفروس) که در آن خودسازی به تمایز برتری دارد، نقش داشته باشد.
    روش کار
    تعداد و مساحت کلونی های اسپرماتوگونی ایجاد شده در حضور دوزهای متفاوت CSF1 (0، 10، 50 و 100 ng/ml) طی روزهای 4، 7 و 11 کشت ارزیابی گردید. توسط رنگ آمیزی ایمیونوسیتوفلورسنت علیه مارکرهای OCT4 و vimentin ماهیت SSCs و سلولهای سرتولی تایید شد.
    نتایج
    تعداد کلونی ها از روز 4 تا روز 11 در تمامی گروه ها مستقل از حضور و یا دوز CSF1 به شکل معنی داری افزایش نشان داد. مشاهده گردید که تعداد کل کلونی ها و مجموع مساحت آنها در گروه های SCF1 10 و 50 ng/ml نسبت به گروه های CSF1 100 و 0 (کنترل) بالاتر است اما این تقاوت تنها در مورد مقایسه مجموع مساحت کلونی ها بین گروه CSF1 10 ng/ml و کنترل و تنها در روز 4 معنی دار بود (p)
    کلید واژگان: سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی, همکشتی, CSF1, اسپرماتوگونی گاو
    Shiva Shafiei, Parviz Tajik, Hamid Ghasemzadeh-Nava, Mansoureh Movahedin, Massoud Talebkhan Garoussi, Babak Qasemi-Panahi, Peyman Rahimi Feyli
    Background
    Spermatogonial stem cells (SSCs) are infrequent self-renewing cells among the type A spermatogonia within the seminiferous tubules and are the basis of spermatogenesis in mammalian testis. An adequate number of SSCs is a primary requirement for the study of their behavior، regulation، and further biomanipulation.
    Objectives
    In this paper، we studied the development of the primary co-cultures of type A spermatogonia and prepubertal bovine sertoli cells in the presence of Colony Stimulating Factor 1 (CSF1)، a potential contributor in the SSC niche.
    Methods
    The effect of different concentrations of CSF1 (0، 10، 50 and 100 ng/mL) on the colonization activity of spermatogonial cells was assessed 4، 7 and 11 days after the beginning of the culture by counting the total number of colonies and measuring their area in each group of the present experiment. Immunofluorescent staining against OCT4 and vimentin led to the confirmation of the nature of both the SSCs and sertoli cells.
    Results
    Results showed that the total number of colonies from day 4 to 11 increased significantly in all groups، independent of CSF1 concentration. In addition، the total number and total area of colonies were higher (not significant) in 10 and 50 ng/mL CSF1 treatments than the control and 100 ng/mL CSF1 groups in all the three evaluations during the experiment. However، this difference was only significant (p<0. 05) between the total area of colonies in the control and 10 ng/mLCSF1 groups at day 4 of co-culture.
    Conclusions
    It was concluded that CSF1 can be a suitable growth factor for improving SSCs colonization in vitro، particularly during the first days of culture where accompanying sertoli cells still have not proliferated sufficiently to support the propagating spermatogonial cells.
    Keywords: spermatogonial stem cell, CSF1, bovine spermatogonia, SSC coculture, SSC niche
  • ناصر شمس اسفندآبادی، پیمان رحیمی فیلی، حمید قاسم زاده نوا، ابولفضل شیرازی، پژمان میرشکرایی
    تنش گرمایی سبب کاهش باروری گله های گاو شیری و اعمال خسارت بر این صنعت می شود. استفاده از هورمون ها پس از تلقیح مصنوعی یکی از راهکارهای غلبه بر اثرات منفی ناشی از این پدیده می باشد.هدف از انجام این مطالعه مقایسه بین تاثیر تجویز پروژسترون (به فرم سیدر) و GnRH متعاقب تلقیح مصنوعی بر میزان آبستنی گاوهای شیری تحت تنش گرمایی خفیف بود. گاوها پس ازفحل یابی و تلقیح بصورت کاملا تصادفی در سه گروه قرار داده شدند. 1– گروه GnRH(تعداد=44راس) به گاوهای این گروه 5 روز بعد از تلقیح یک دوز(500میکروگرم) GnRH بصورت عضلانی تزریق شد. 2– گروه سیدر (تعداد=44راس) یک عدد سیدر در روز 5 پس از تلقیح به مدت یک هفته در مهبل این گاوها کار گذاشته شد. 3– گروه شاهد (تعداد=36راس) در مورد گاوهای این گروه هیچ درمانی صورت نگرفت. تشخیص آبستنی در فاصله32تا 39 روز پس از تلقیح با روش اولتراسونوگرافی انجام شد. میزان باروری در داخل گروه های GnRH و سیدر بر اساس روزهای شیردهی> 150 و “150روز به ترتیب 7/76 درصد، 7/40درصد،6/84درصد، و9/41درصد محاسبه گردید که اختلاف مشاهده شده از نظر آماری معنادار است)05/0(p<. میزان باروری در داخل گروه های شاهد و سیدر بر اساس تعداد تلقیحات قبلی> 3و “3 به ترتیب80درصد،2/31 درصد،2/84درصد و 32درصد بود که اختلاف مشاهده شده از نظر آماری معنادار است)05/0.(p< میزان باروری به ازای اولین تلقیح و همچنین باروری تجمعی در بین سه گروه مورد مطالعه تفاوت معناداری را نشان نداد)05/0(p>. با توجه به نتایج این مطالعه، درمان با GnRH و سیدر در روز 5 پس از تلقیح مصنوعی سبب بهبود میزان باروری گاوهای شیری تحت تنش گرمایی خفیف نمی شود
    کلید واژگان: گاو شیری, تنش گرمایی, سیدر, کاهش باروری
    Naser Shams Sfandabadi, Peyman Rahimi Feyli, Hamid Ghasemzadeh Nava, Abolfazl Shirazi, Pezhman Mirshokrai
    Heat stress causes reduced fertility and significant economic loss in dairy cattle. To override the suppressive effects of heat stress, various hormonal manipulations have been utilized. The aim of this study was to compare the effect of progesterone (in the form of CIDR) and administration of GnRH after insemination on the conception rate of heat stressed dairy cattle. All cows were inseminated at estrus and were then alternately assigned into three groups on day 5 after artificial insemination (AI): i) GnRH group (n=44) received an IM injection of 500 µg GnRH (GONAbreed, PARNEL, Australia,); ii) CIDR group (n = 44) received a CIDR (EAZI-BREED, Hamilton, NZ, containing 1/9 g progesterone) which was removed after a week; and iii) control group (n = 36), which did not receive any treatment. Conception was diagnosed on day 32-39 after AI by ultrasonography. Conception rate in GnRH, CIDR and control groups were 54.5%, 54.5% and 58.3%, respectively. The results demonstrated that there was no significant difference among the three groups (p >0.05). These treatments had had no statistically different effects on lactation, milk yield, days in milk and number of AI (p>0.05). Conception rates within GnRH and CIDR groups in <150 and >150 days in milk subgroups were 74.4%, 40.7%, 84.6% and 41.9%, respectively and differed statistically significantly (p>0.05). Conception rate within control and CIDR groups among <3 and >3 numbers of AI were 80%, 31.2%, 84.2% and 32%, respectively, which was statistically significant (p>0.05). According to the results of this study, the use of GnRH and CIDR after AI did not improve conception rates of mildly heat stressed dairy cattle
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال