به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب r. moussavi-harami

  • مصطفی سبوحی، سید رضا موسوی حرمی، علی کدخدایی*، پیمان رضایی، محمود جلالی
    نهشته های کربناته سازند سروک (سنومانین-تورونین) با دارابودن ذخایر عظیم نفتی به عنوان یکی از مهمترین واحدهای سنگچینهای در میادین نفتی جنوب باختر ایران و گستره دشت آبادان شناسایی و معرفی شده است. مطالعات و بررسی این نهشته ها شامل مغزه ها، آنالیز پتروگرافی، نمودارهای پتروفیزیکی و داده های تخلخل و تراوایی مغزه، در یکی از میادین بزرگ نفتی در ناحیه دشت آبادان منجر به شناسایی 7 ریزرخساره گردید. این ریزرخساره ها در 5 کمربند رخساره ای وابسته به زیرمحیطهای تالاب محدود، پشته زیرآبی، ریف رودیستی و دریای باز می باشد. بررسی جایگاه هر یک از ریزرخساره ها و توالی آنها نشان دهنده محیط رسوبگذاری رمپ کربناته هم شیب برای این نهشته ها است.. عمده فرآیندهای دیاژنزی شناسایی شده شامل میکریتیشدن، تراکم فیزیکی و شیمیایی، انحلال، سیمانی شدن، استیلولیتیشدن، دولومیتیشدن، سیلیسیشدن و شکستگی هستند. توالی رسوبی نهشته های سازند سروک متاثر از تغییرات سطح آب دریا در طی زمان سنومانین-تورونین بوده که با گسترش فرآیندهای دیاژنزی تاثیر عمده ای بر کیفیت مخزنی این نهشته ها گذاشته است. به منظور بررسیهای مخزنی واحدهای سنگی به دو روش تفکیک گونه های سنگی براساس ریزرخساره ها و فرآیندهای دیاژنزی و روش شاخص کیفیت مخزنی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از تلفیق داده های مورد مطالعه، نشان دهنده تاثیر مثبت انحلال در ریزرخساره های دانهپشتیبان در افزایش کیفیت مخزنی و سیمانیشدن دانه ها و پرشدگی شکستگیها با سیمان کلسیتی در کاهش کیفیت مخزنی است. نتایج این بررسی میتواند در برنامه ریزی برای توسعه میادین و اکتشافات آتی راهگشا باشد.
    کلید واژگان: سازند سروک, گونه های سنگی, دیاژنز, کیفیت مخزنی, دشت آبادان}
    M. Sabouhi, R. Moussavi-Harami, A. Kadkhodaie *, P. Rezaee, M. Jalali
    The Sarvak formation (Cenomanian-Turonian) has one of the main stratigraphical units in SW of Iran oil fields and Abadan plain due to huge amounts of trapped oil. Investigation of Sarvak Formation based on 3 wells data including core, petrographical analysis, petrophysical logs, and POROPERM data which was received from the core laboratory, led to recognized seven microfacies in this succession. The identified facies were deposited in five sub-environments; restricted lagoon, shoal rudist biostromes, and open marine. The situation of each facies and their depositional setting proposed the homoclinal carbonate ramp platform.Petrographical investigation shows the several diagenetic realms that affected this formation. the main diagenetic process identified in this research are, micritization, mechanical and chemical compaction, dissolution, cementation, stylolitization, dolomitization, silicification, and fracture. The depositional environment of Sarvak formation affected by a sea-level change in Cenomanian-Turonian time which is affected the reservoir section by several diagenetic phenomena. To investigate the reservoir rock typing two methods were analyzed. One of them is based on microfacies analysis and diagenetic process investigation and the other is based on RQI/FZI index. integration data and analysis show that dissolution has a positive effect, especially in grain-supported facies and cementation has a negative impact on reservoir quality index. the result of this study could be implemented in the planning of hydrocarbon exploration and development stage.
    Keywords: Sarvak formation, Rock Typing, Diagenesis, reservoir quality, Abadan Plain}
  • داود دهنوی، رضا موسوی حرمی*، محمدحسین محمودی قرایی، فرزین قائمی، فرخ قائمی

    در این مطالعه آنالیز رخساره های سنگی به منظور تفسیر محیط رسوبی و موقعیت تکتونیکی منشا نهشته های سیلیسی-آواری الیگوسن زون بینالود در برش باغشن گچ واقع در شمال نیشابور انجام گرفته است. مطالعات انجام شده منجر به شناسایی 14 رخساره سنگی و 4 عنصر ساختاری در ضخامتی حدود 160 متر شده اند. رخساره های سنگی در 3 گروه دانه درشت (Gmg،Gcm، Gmm، Gh،Gp،Gt)، دانه متوسط (Sh،Sp،ST،S r، Sm، Sl) و دانه ریز (Fl،Fm) دسته بندی شده اند. عناصر ساختاری شناسایی شده شام ل SB، LV و CH می باشند. برمبنای شواهد موجود، محیط تشکیل این نهشته ها محیط رودخانه بریده بریده می باشد. آنالیز پتروفاسیس های ماسه سنگی نشان می دهد که این رسوبات از منشایی با موقعیت تکتونیکی کمان ماگمایی در آب و هوای گرم و خشک سرچشمه گرفته اند. آنالیز جهت جریان قدیمه نشان دهنده جهت جریان شمال شرقی به جنوب غربی برای این نهشته ها می باشد.

    کلید واژگان: رخساره های سنگی, عناصر ساختاری, بینالود, کمان ماگمایی}
    D. Dehnavi, R. Moussavi Harami, M.H., Mahmudy Gharaief., Ghaemif., Ghaemi

    Lithofacies analysis and interpretation of architectural elements of Oligocene silisiclastic deposits in Binaload Zone were investigated in Baghshan-Gach area, north of Neyshabour. This study led to identification of 14 lithofacies and 4 architectural elements in the sequence of 150 meter thick. Lithofacies are classified into three categories including coarse grain (Gmg, Gcm, Gmm, Gh, Gp and Gt), medium grain (Sh,Sp,St,Sr,Sm and Sl), and fine grain (Fl,Fm). The architectural elements are CH, SB, LV and SG. It is interpreted that Oligocene silisiclasic sediments have been deposited in braided river system, based on lithofacies analysis and architectural elements. Petrofacies analysis indicates that these rocks had oroigin from the magmatic arc and deposited under arid climatic condition. paleocurrent analysis represents that the river was flowing from NE to SW direction.

  • حشمت الله سپیانی، اسدالله محبوبی *، رضا موسوی حرمی، محمدحسین محمودی قرایی، احسان غفرانی

    سازند ایلام سنگ مخزن میدان نفتی ماله کوه در زون چین خورده رورانده زاگرس در منطقه لرستان واقع است. بیشتر رخساره های این سازند گل پشتیبان و از مادستون تا وکستون در تغییر است. از مهمترین فرایند های دیاژنز در این سازند می توان به فشردگی (مکانیکی و شیمیایی)، نئومورفیسم افزایشی، انواع جانشینی (پیریتی شدن، دولومیتی شدن، سیلیسی شدن و گلوکونیتی شدن)، سیمانی شدن، چند نسل شکستگی ها و انحلال تدفینی اشاره کرد. فراوان ترین انواع تخلخل ها از نوع قالبی، حفره ای، استیلولیتی، بین بلوری و درون دانه ای است. توالی پاراژنتیکی سازند ایلام نشان دهنده تاثیر مجموعه ای از فرایندهای دیاژنزی هم زمان با رسوب گذاری در کف دریا و پس از رسوب گذاری در طی دفن کم عمق تا عمیق و بالاآمدگی است. ترسیم نمودار داده های تخلخل و تراوایی مغزه برای انواع رخساره ها در این میدان نشان می دهد که رخساره ها از کیفیت مخزنی پایینی برخوردار بوده و فرایندهای دیاژنزی تاثیر مهمی در افزایش کیفیت مخزنی نداشته و تنها در برخی از موارد تشکیل استیلولیت و شکستگی موجب افزایش تراوایی شده است.

    کلید واژگان: سازند ایلام, میدان نفتی ماله کوه, فرآیندهای دیاژنز, توالی پاراژنتیکی, تخلخل, تراوایی}
    H. Sepiani, A. Mahboubi, R. Moussavi Harami, M.H. Mahmudi Gharaie, E. Ghofrani

    Ilam Formation is the reservoir rock of Maleh-Kuh oilfield located in folding-thrusting Zagros zone in Lurestan province. It is mainly composed of mud-supported lithofacies varying from mudstone to wackestone. The most important identified diagenetic processes are compaction (physical and chemical), aggrading neomorphism, different replacement (pyritization, dolomitization, glauconitization and silicification), cementation, several generations of fracture, and burial dissolution. The main recognized pore types are moldic, vuggy, stylolitic, intercrystalline, and intragranular. Paregenetic sequence interpretation of Ilam Formation indicates that a set of diagenetic processes such as syndepositional diagenesis in marine environment, as well as post-depositional shallow to deep burial diagenesis, and uplift have affected this reservoir rock. Porosity and permeability data plots show that these facies have very low reservoir quality and most diagenetic processes have not had a major effect on increasing reservoir quality, and, only in some cases, permeability has been increased by stylolitization and fracturing.

  • محمود عاشوری، محمود شرفی، اسدالله محبوبی، رضا موسوی حرمی، مهدی نجفی

    سازند آیتامیر (آلبین - سنومانین)  در حوضه ی رسوبی کپه داغ در شمال شرق ایران گسترش دارد. این سازند بیشتر از ماسه سنگ، شیل، سیلتستون و چند افق پر فسیل تشکیل شده است. گلاکونی یکی از اجزای اصلی تشکیل دهنده ی رخساره های سیلیسی آواری این سازند است. گلاکونی های  این سازند از نوع برجا و نیمه برجا هستند که تحت شرایط فیزیکو شیمیایی مناسب جانشین  کوارتز، فلدسپات، خرده سنگ (چرت)، میکا و سیمان کربناتی شده اند. جانشینی غیر انتخابی، جورشدگی نسبتا ضعیف، همراه با  فسفات، دندان ماهی و چروکیدگی در برخی گلاکونی ها از مهم ترین شواهد تشکیل گلاکونی های اتوکتونوس است. این گلاکونی ها از کمی تکامل یافته به رنگ سبز کمرنگ تا بسیار تکامل یافته به رنگ سبز خیلی پر رنگ مشاهده شده است. تشکیل گلاکونی ها از نهشته های دریایی (سنگ میزبان مناسب)، همراهی گلاکونی در آشفتگی های زیستی، حضور پلت های گلاکونی نارس به شکل سالم و وجود تکه های پراکنده گلاکونی در ماتریس به صورت هاله سبز رنگ از شواهد دیگر تشکیل گلاکونی های برجا است. گلاکونی های نیمه برجا درسازند آیتامیردرقاعده ی سطوح پیشروی دریا دیده می شوند و با داشتن ویژگی هایی شامل حاشیه ااییدی جبه های آهکی پیرامون گلاکونی، گردشدگی خوب، جورشدگی نسبتا خوب، حضور گلاکونی ها در رده بندی مورب، میزان شکستگی پایین درگلاکونی هایی که ناشی ازجابجایی محلی و محدود در داخل بسترحوضه هستند، قابل تشخیص اند.

    کلید واژگان: آیتامیر, گلاکونی, برجا, نیمه برجا}
    M. Ashuri, M. Sharafi, A. Mahboubi, R. Moussavi Harami, M. Nadjafi

    Aitamir Formation (Albian–Cenomanian) crops out in the Kopet-Dagh basin in north-east Iran.This formation is mainly composed of sandstone, shale, siltstone, and several shellbeds. One of the major components in all of the siliciclastic facies is glaucony. They are autochthonus and parautochthonus types which have formed in suitable physico-chemical conditions and replaced quartz, chert, feldspar, mica and carbonate cement. Nonselective replacement, poorly sorted, along with phosphate, fish teeth and morphological shrinkage are major evidences of autochthonus glaucony. These glauconies are pale green nascent, evolved and highly evolved. Glaucony within marine deposits (suitable host rock), associate with bioturbation, presence of pellets of nascent glaucony and debris of sparse glaucony within the matrix forms of greenhalo are others evidences of autochthonus glauconites. Characteristics of paraautochtonus glaucony, including: ooidal rims around rounded peletic glauconites, well sorted glauconys, presence of glauconites within cross lamination and low fractures in peletics glauconites due to local reworking into in early transgressive surface.

  • روح الله شب افروز، اسدالله محبوبی *، رضا موسوی حرمی

    سازند ساچون (پالئوسن-ائوسن پایینی) متشکل از کربنات ها و تبخیری هایی است که در شرایط دریایی کم عمق و ساحلی سبخا نهشته شده اند. سازند ساچون در ناحیه مورد بررسی از سه بخش تبخیری زیرین، سنگ آهک بیوکلاستی میانی و تبخیری بالایی تشکیل شده است. واحد تبخیری زیرین و بالایی بیشتر از ژیپس های ثانویه حاصل از دیاژنز انیدریت- ژیپس تشکیل شده است. ژیپس های ثانویه بیشتر دارای بافت آلاباستری و پورفیروبلاستی به همراه آثار باقیمانده از بلورهای انیدریت هستند. بررسی سنگ شناختی نمونه های بخش میانی سازند ساچون در این منطقه نشان می دهد که مهم ترین فرایندهای تاثیر گذار، دولومیتی شدن و کانی زایی تبخیری است. بر مبنای بررسی های سنگ شناختی و ژئوشیمیائی چهار نوع دولومیت اولیه تا مراحل دفنی کم عمق شامل دولومیت خیلی ریز تا ریز (نوع یک)، نئومورفیک (نوع دوم)، لوزی رخ های شکل دار و مسطح در اندازه ریز تا متوسط (نوع سوم) و دولومیت پر کننده حفره ها و شکستگی ها (نوع چهارم) از یکدیگر تفکیک شده اند.

    کلید واژگان: ژیپس, انیدریت, آلاباستری, پورفیروبلاستی, دولومیت, سازند ساچون}
    R. Shabafrooz, A. Mahboubi, R. Moussavi-Harami

    The Sachun Formation (Paleocene-Lower Eocene) is mainly composed of carbonates and evaporates that were deposited in shallow-marine evaporitic mudflat environments. The Sachun Formation in the study area has been divided into three units including: lower evaporate; middle bioclastic limestone and upper evaporate. It is mainly composed of diagenetic gypsum, which originated from dehydration of anhydrite precursor. This gypsum in the Sachun Formation generally displays alabastrine and porphyroblastic textures with corroded anhydrite relics. Petrological studies reveal that the most important diagenetic processes affected the middle Part of the Sachun Formation are dolomitization and evaporate mineralization. Four types of dolomite, ranging from early to burial diagenetic environments, were identified. These are including very fine-to-fine crystalline (D1), neomorphic dolomite (D2), fine-to-medium crystalline euhedral to subhedral dolomite (D3) and pore- and fracture-filling dolomite (D4).

  • حامد زندمقدم، رضا موسوی حرمی*، اسدالله محبوبی

    رسوبات کوارتزیت راسی در شرق زرند کرمان به ضخامت متوسط 50 متر در بین رسوبات سیلیسی آواری قرمز رنگ سازند داهو و نهشته های کربناته سازند کوهبنان قرار گرفته است. جهت تفسیر محیط رسوبی این واحد سنگی سه برش گزوئیه، کتکوئیه و داهوئیه واقع در شرق زرند اندازه گیری شده است. مطالعات صحرایی و میکروسکوپی منعکس کننده یک پتروفاسیس کنگلومرایی و سه پتروفاسیس ماسه سنگی چرت آرنایت، کوارتز آرنایت و ساب لیت آرنایت شده است که از مچوریتی بافتی و ترکیبی بالایی برخوردارند. همچنین آنالیز رخساره های سنگی این رسوبات منجر به شناسایی سه رخساره دانه درشت (Gcm، Gms، Gt)، هفت رخساره دانه متوسط (Sp، St، Sh، Sl، Sr، Sm، Se)، یک رخساره دانه ریز (Fl) و سه رخساره حدواسط (Sr(Fl)، Sr/Fl، Fl(SR)) شده است. شواهد ساختی و بافتی به علاوه جهت جریان غالب بایمدال در اکثر رخساره ها، بیانگر ته نشست این رسوبات در یک محیط جزر و مدی است، به طوری که رسوبات دانه درشت مربوط به کانالهای جزر و مدی، رسوبات ماسه سنگی اغلب در کانال و پهنه بین جزر و مدی و رسوبات دانه ریز گلسنگی در پهنه بالای جزر و مدی برجای گذاشته شده اند. با توجه به گسترش وسیع نهشته های کوارتزیت راسی، امید است که این داده ها بتواند در تحلیل حوضه و بازسازی جغرافیای دیرینه کامبرین مفید واقع شوند.

    کلید واژگان: کوارتزیت راسی, محیط جزر و مدی, رخساره های سنگی}
    H. Zand-Moghadam, R. Moussavi-Harami, A. Mahboubi

    The 50 meters thick Top Quartzite sediments in Kerman area is laid between siliciclastic red beds of the Dahu Formation and carbonate deposits of the Kuhbanan Formation. Three stratigraphy sections were measured at Gazuieh, Katkuieh and Dahuieh in eastern Zarand for analysis of depositional environment. Field and petrographic studies led to identification of a conglomerate petrofacies and three sandstone petrofacies (chert arenite, quartz arenite, sublitharenite) with high textural and compositional maturity. Lithofacies analysis resulted in recognition of three coarse grain (Gcm, Gms, Gt), seven medium grain (Sp, St, Sh, Sl, Sr, Sm, Se), one fine grain (Fl) and three intermediate sand-mud lithofacies (Sr(Fl), Sr/Fl, Fl(Sr)). Structural and textural evidences as well as predominant bimodal paleo-currents in most facies show that these sediments have been deposited in the tidal flat environment. The coarse, medium and fine grain sediments are deposited in tidal channels, intertidal flats, supratidal flats, respectively. We hope represented data in the study improve the basin analysis and paleogeographical reconstruction of Cambrian sedimentation.

  • حامد زند مقدم، سید رضا موسوی حرمی*، اسدالله محبوبی، بهنام رحیمی

    دو برش گزوئیه و داهوئیه (الگو) در شرق و جنوب شرق زرند، شمال غرب کرمان به ضخامتهای 227 و 240 متر جهت تفسیر منشاء نهشته های سیلیسی آواری سازند داهو به سن کامبرین پیشین انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. اطلاعات حاصل از مجموعه رخساره های سنگی، عناصر ساختاری و داده های پتروگرافی موید رسوبگذاری نهشته های سیلیسی آواری سازند داهو در یک سیستم رودخانه ای مئاندری است که از سمت جنوب به شمال در حرکت بوده است. مطالعات منشاء و تاریخچه رسوبگذاری با استفاده از خصوصیات پتروگرافی اجزاء تشکیل دهنده، آنالیز جهت جریان دیرینه و موقعیت تکتونیکی این نهشته ها بر روی دیاگرامهای مثلثی Qt-F-L و Qm-F-Lt نشان می دهد که رسوبات سازند داهو از یک گرانیت آلکالی مرتبط با فاز کوهزایی پان آفریکن و در یک سیستم رودخانه ای از پهنه کراتونی عربستان سرچشمه گرفته و به عنوان رسوبات پس از ریفت در حوضه ریفتی کرمان راسب شده اند. امید است که این داده ها بتواند در بازسازی جغرافیای دیرینه کامبرین پیشین در مقیاس محلی و ناحیه ای مفید واقع شوند.

    کلید واژگان: سازند داهو, سیلیسی آواری, منشاء, تکتونیک}
    H. Zand Moghadam, R. Moussavi-Harami, A. Mahboubi, B. Rahimi

    Two stratigrphic sections from Dahu Formation (Early Cambrian), at Gezuieh and Dahuieh (type section) in E and SE Zarand, NW Kerman, with thickness of 227 and 240 meters respectively, were measured. These data have been used for interpretation of provenance of these siliciclastic sediments. Lithofacies, architectural elements and petrofacies analysis show that Dahu Formation has been deposited in meandering river system when the river was flowing from south toward the north. Provenance studies and depositional history, using petrography frameworks characteristics, paleocurrent analysis and tectonic setting (using the triangle diagram Qt-F-L and Qm-F-Lt), show that the sediments of Dahu Formation may have been derived from alkali granite related to Pan-African orogeny from Saudia Arabian train. These sediments may have been deposited as post rift sediments in Kerman region. We hope that this information can be used for paleogeographical reconstruction of the Early Cambrian time in local and regional scales.

  • سهیلا اصلانی، رضا موسوی حرمی*، حمیدرضا صمیم بنی هاشمی، اسدالله محبوبی، علیرضا جهان پناه

    ته نشستهای سیلیسی آواری سری چلکن (پالیوسن زیرین تا میانی) در یال شمالی رشته کوه های البرز برونزد دارد. هدف از این بررسی، تشخیص انواع کانی های رسی در ته نشستهای سیلیسی آواری ناحیه مازندران و گلستان است زیرا این موضوع می تواند در پیش بینی نوع گل حفاری مورد استفاده کمک کند. به این منظور تعداد 23 نمونه از سه منطقه نکاء، جنوب قائمشهر، و رویان (علمده) برداشت شده است. نتایج مطالعات سنگ شناسی و آنالیز پراش پرتو ایکس نشان داد که ته نشستهای سیلیسی آواری ماسه ای با بین لایه های کنگلومرایی سری چلکن بیشتر از کوارتز، کلسیت و کانی های رسی تشکیل شده است. ایلیت و کایولنیت کانی های رسی اصلی و مونت موریونیت و کلریت کانی های رسی فرعی این ته -نشستها را تشکیل می دهند. بدین ترتیب پیشنهاد می شود که بر اساس کانی های رسی شناسایی شده در ناحیه مورد مطالعه، گل های آب پایه از نوع نمکی/ پلیمری که حاوی مقادیر مناسبی از نمک های پتاسیم است مناسبترین گل حفاری برای استفاده در عملیات حفاری در این سری از ته نشستها هستند، زیرا این مواد ارزان و قابل دسترسند و نیز پتاسیم با دارا بودن شعاع یونی کوچک، در زمان تبادل یونی در کانی های رسی موجود، کمترین مشکلات را در زمان حفاری ایجاد می کند.

    کلید واژگان: کانی های رسی, گل حفاری, ته نشستهای چلکن}
    S. Aslani., R. Moussavi-Harami., H. R. Samim-Bani Hashemi

    Siliciclastic sediments of the Cheleken Series (Lower to Middle Pliocene) are exposed along the northern flank of Elburz Mountain Range. The goal of this study is to identify the clay mineral type in these siliciclastic sediments in Mazandaran and Golestan regions, because this can help in the prediction of drilling mud type that can be used. 23 samples have been collected from Neka, south of Ghaem Shahr and Alamdeh regions. Petrographic and XRD analysis revealed that sandy siliciclastic sediments with conglomerate interbeds are mainly consists of quartz, calcite and clay minerals. Illite and kaolinite is the major and monmorilonite and chlorite are the minor clay minerals in these sediments. Based on these types of clay minerals in study area, we suggest that the best drilling mud for using in these sediments are salt/polymer water – based mud with a suitable amount of potassium salts. Because these materials are available in Iran and they are relatively less expensive as well as potassium with low ionic diameter has the least problems during cation exchange in clay minerals that present in cheleken series.

بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال