به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

rahim motalebifard

  • عزیز مجیدی*، رحیم مطلبی فرد، حسین عزیزی

    به منظور ارزیابی تاثیر مدیریت تلفیقی حاصلخیزی خاک[1] بر رشد و توازن تغذیه ای انگور سفید بی دانه (Vitis vinifera L.)، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار  تیمار در پنج منطقه شهرستان ارومیه، در سال های 1399 و 1400 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل (1) شاهد (عدم مصرف کود)، (2) عرف باغدار، (3) مصرف بهینه عناصر معدنی و  (4) مدیریت تلفیقی حاصلخیزی خاک بودند. نتایج نشان داد که بین مکان های اجرای تحقیق اختلافی ازنظر صفات عملکرد میوه، شاخص کلروفیل، اسیدیته قابل تیتراسیون و تجمع غلظت مواد جامد محلول میوه وجود نداشت ولی، تفاوت معنی داری بین غلظت عناصر پرمصرف و کم مصرف، به جز عنصر آهن، مشاهده شد. عملکرد میوه انگور در تمامی تیمارها نسبت به شاهد افزایش یافت (p≤0.05) و مقدار افزایش آن در تیمارهای 3 و 4 نسبت به تیمار 2 به ترتیب معادل 27/2 و 04/4 کیلوگرم بر تاک بود. شاخص کلروفیل برگ در تیمار 4 به ترتیب به میزان 99/10% و 69/9% نسبت به تیمارهای 2 و 3 افزایش یافت. اسیدیته قابل تیتراسیون میوه در تیمار 4 کاهش معنی داری نسبت به تیمار 1 به میزان 09/16% نشان داد (p≤0.05). بالاترین تجمع درصد مواد جامد محلول میوه نیز در تیمار 4 مشاهده شد (p≤0.05). تفاوت معنی داری بین دو تیمار 3 و 4 ازنظر این دو صفت کیفی وجود نداشت. ارزیابی وضعیت تغذیه ای با استفاده از اعداد مرجع تشخیص چندگانه در تیمارهای شاهد نشان داد که به طور متوسط، ترتیب نیاز غذایی تاک ها به عناصر پرمصرف و کم مصرف به به صورت K=Ca>Mg>N>P و  Fe>Zn>Mn>Cu>B بود. کمترین شاخص توازن تغذیه ای به میزان 02/9 در تیمار مدیریت تلفیقی حاصلخیزی خاک و بیشترین مقدار در تیمار شاهد معادل 02/35 به دست آمد. به طورکلی، چنین نتیجه گیری می شود که با توجه به افزایش قابل توجه صفات کمی و کیفی محصول انگور با مدیریت تلفیقی حاصلخیزی خاک، این فن آوری موثرترین راهکار برای مدیریت بهینه کود دهی و تولید بهینه محصول در تاکستان ها محسوب می گردد.  

    کلید واژگان: سلامت خاک, عملکرد انگور, کیفیت انگور, مصرف متعادل کود
    Aziz Majidi *, Rahim Motalebifard, Hossien Azizi

    In order to evaluate the effect of integrated soil fertility management (ISFM) on growth and nutritional balance of Thompson Seedless grape (Vitis vinifera L.), an experiment was conducted in a randomized complete block design including four treatments with three replications in five private vineyards located at Urmia, Iran, during 2020 and 2021seasons. Treatments included T1= check (no fertilization), T2= farmers’ conventional fertilization, T3=optimum fertilization of mineral nutrients and T4 integrated soil fertility management. Results indicated no significant difference among the study sites in terms of cluster weight, chlorophyll index, titratable acidity (TA) and total soluble solids (TSS) of fruits, but a significant difference was observed between macro- and micronutrients, except for iron (Fe). The cluster weight was increased in all fertilized treatments compared to the check (p≤0.05). Grapes increase in T3 and T4 compared to T2 was 2.27 and 4.04 kg/vine, respectively. A similar trend was observed in relation to the leaf chlorophyll index, which increased in T4 by 10.99% and 9.69%, respectively, compared to T2 and T3. TA and TSS concentration accumulation in berries were affected by T3 and T4 treatments. TA showed a significant decrease in T4 compared to T1 by 16.09% (p≤0.05). However, TSS accumulation showed the highest value in the T4 (p≤0.05). There was no significant difference between T3 and T4 in terms of these two qualitative Characteristics. Evaluation of nutritional status using compositional nutrient diagnosis (CND (norms in control treatments indicated that, on average, the order of nutritional requirements of macro- and micronutrients were K=Ca>Mg>N>P and Fe>Zn>Mn>Cu>B, respectively. The lowest nutrient balance index (9.02) was obtained in the T4 and the highest value was observed in T1 treatment (35.02). In general, it is concluded that due to the significant increase in quantitative and qualitative factors of grape yield with ISFM, this technology was the best for balanced fertilization program and optimum fruit production in vineyards.

    Keywords: Grape yield, Grape quality, Optimum fertilization, Soil health
  • رحیم مطلبی فرد*، فریدون نورقلی پور

    نیتروژن و گوگرد از جمله عناصری هستند که در رشد دانه های روغنی به ویژه کلزا نقش مهمی دارند. این پژوهش برای بررسی اثر سطوح مختلف نیتروژن و گوگرد بر عملکرد و اجزای عملکرد، غلظت و عملکرد روغن و عناصر غذایی کلزا (Brassica napus L.) رقم اکاپی به صورت آزمایش فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و در دو سال به صورت مزرعه ای در همدان اجرا شد. فاکتور اول نیتروژن در دو سطح N1) 180کیلوگرم در هکتار، N2) 240 کیلوگرم در هکتار از منبع اوره و فاکتور دوم گوگرد در چهار سطح S0) بدون مصرف گوگرد S1) 200 کیلوگرم در هکتار از گوگرد پودری غنی شده با باکتری تیوباسیلوس به صورت 2 درصد وزنی گوگرد، S2) 100 کیلوگرم در هکتار از منبع سولفات آمونیوم، (S3 100 کیلوگرم در هکتار از منبع گچ بود. نتایج نشان داد که تاثیر نیتروژن مصرفی بر غلظت نیتروژن برگ و غلظت و جذب نیتروژن دانه در سطح احتمال یک درصد و بر گوگرد دانه در سطح احتمال پنج درصد معنادار و بر دیگر صفات، غیرمعنادار بود. اثر سطوح گوگرد مصرفی بر غلظت گوگرد برگ، عملکرد دانه و روغن و جذب نیتروژن و گوگرد دانه در سطح احتمال یک درصد و بر غلظت نیتروژن برگ و روغن دانه در سطح احتمال پنج درصد معنادار بود. بیشترین عملکرد دانه، عملکرد روغن دانه، جذب گوگرد و نیتروژن دانه و غلظت گوگرد برگ و غلظت روغن دانه به ترتیب به میزان 5069، 2135، 5/99 و 3/23 کیلوگرم در هکتار و 95/0 و 1/42 درصد از مصرف 200 کیلوگرم در هکتار گوگرد همراه با مایه تلقیح تیوباسیلوس به دست آمد. اثر متقابل نیتروژن و گوگرد مصرفی، فقط بر غلظت نیتروژن برگ و دانه معنادار بود. برای رشد مطلوب کلزا در خاک های دارای ویژگی های فیزیکوشیمیایی مشابه خاک استفاده شده در این تحقیق، کاربرد 180 کیلوگرم در هکتار نیتروژن همراه با 200 کیلوگرم در هکتار گوگرد غنی شده با باکتری تیوباسیلوس، توصیه می گردد و مصرف توام این دو عنصر غذایی، باعث افزایش بیشتر عملکرد خواهد شد.

    کلید واژگان: روغن, کلزا, گوگرد, عملکرد, نیتروژن
    Rahim Motalebifard *, Fereydun Nourgholipour

    Nitrogen and sulfur are the most effective nutrients in oil seed production, especially, canola. In order to study the effects of different levels of nitrogen and sulphur on seed yield, yield components, seed oil, and leaf and seed nutrients content of canola (Brassica napus L.) a factorial experiment was carried out in a randomized complete block design with eight treatments and three replications for two years. The first factor consisted of two nitrogen levels (N1=180 and N2=240 kg. ha-1 net nitrogen) and second factor had four sulphur levels (S0=0, S1=200 kg ha-1 powder sulphur inoculated with Thiobacillus inoculant, S2=100 kg ha-1 from ((NH3)2SO4 and S3=100 kg ha-1   from CaSO4). The results showed that effect of the nitrogen levels were significant on leaf nitrogen concentration, and seed nitrogen concentration and uptake at 0.01-probability level and seed sulphur at 0.05 probability level but was not significant on other measured attributes. Effect of the sulphur levels were significant on leaf sulphur concentration, seed and oil yield and seed sulphur concentration and uptake at 0.01 probability level and leaf nitrogen and seed oil concentration at 0.05 probability level. The maximum seed and oil yield, seed nitrogen and sulphur uptake, leaf sulphur and seed oil concentration were obtained from S1 level with 5069, 2135, 99.5 and 23.3 kg per ha and 0.95 and 42.1 percent, respectively. The two way interactions of nitrogen and sulphur were significant on leaf and seed nitrogen concentration. In general, the application of 180 kg nitrogen and 200 kg inoculated sulphur with two percent Thiobacillus inoculant would be recommended to achieve the optimum growth of canola in similar soils.

    Keywords: Canola, Nitrogen, Oil, Sulphur, Yield
  • رحیم مطلبی فرد*
    تنش آبی به عنوان مهم ترین تنش غیر زیستی، اثرهای بسیار نامطلوب بر جذب عناصر غذایی، رشد و عملکرد گیاهان دارد. عناصر غذایی از جمله نیتروژن در مقابله با تنش آبی موثر هستند و مصرف مناسب نیتروژن می تواند از کاهش شدید عملکرد در شرایط تنش آبی جلوگیری نماید. پژوهش حاضر برای بررسی تاثیر نیتروژن و آبیاری بر عملکرد و کیفیت سیب زمینی (Solanum tuberosum L.) اجرا شد. آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی و با دو فاکتور آبیاری در چهار سطح (با فواصل 3-0، 6-3، 9-6 و 12-9 متر از خط اصلی آبیاری) و نیتروژن در 3 سطح (90، 135 و 180 کیلوگرم در هکتار) و در سه تکرار با استفاده از سیستم آبیاری بارانی تک شاخه اجرا شد. برای اندازه گیری کل آب رسیده به هر واحد آزمایشی از قوطی هایی که در وسط آن مستقر شده بود، استفاده شد. آنالیز آماری نتایج با استفاده از روشی که توسط هنکز تشریح شده است انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که مصرف نیتروژن باعث افزایش معنی دار عملکرد، طول ساقه، تعداد برگ، بهره وری آب و غلظت نیتروژن بخش هوایی سیب زمینی شد. افزایش فاصله از خط آبیاری باعث کاهش عملکرد، طول ساقه، تعداد برگ و بهره وری آب شد. اثر دوجانبه آبیاری و نیتروژن بر هیچ کدام از ویژگی های اندازه گیری شده معنی دار نبود. مناسبترین تیمار از نظر بهره وری آب (3/91 کیلوگرم بر مترمکعب آب) مصرف 621 میلی متر آب آبیاری همراه با مصرف 180 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص بود و قابل توصیه می باشد. حداکثر عملکرد سیب زمینی (42158 کیلوگرم در هکتار) هم از تیمار کاربرد 180 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص و مصرف 811 میلی متر آب آبیاری به دست آمد.
    کلید واژگان: آبیاری بارانی تک شاخه ای, اثر توام آب و کود, تنش غیر زیستی
    Rahim Motalebifard *
    Water stress, as the most important non-biological stress, has many undesirable effects on nutrients uptake, growth, and yield of higher plants. Nutrient such as nitrogen are effective against water stress and proper usage of nitrogen can prevent drastic reduction of yield under water stress conditions. This study was conducted to evaluate the combined effects of nitrogen and irrigation on the yield and quality of potato (Solanum tuberosum L.). The study was performed as a split-block based on randomized complete blocks design with factors of irrigation at four levels (0-3, 3-6, 6-9 and 9-12 meters’ distance from the main line source), and nitrogen at three levels (90, 135, and 180 kg per ha) using three replications and line source sprinkler irrigation system. Irrigation water of each level was measured by boxes that were fixed in the middle of each plot. The statistical analysis of results was done by the method described by Hanks. The results showed that application of nitrogen significantly increased yield, stem height, leaves number, water productivity, and leaf and tuber nitrogen concentration. Water deficit decreased yield, stem height, leaves number, and water productivity. The two-way interaction of nitrogen and irrigation was not significant on the measured attributes. The best treatment for water productivity (3.91 kg/m3 water) was using 621 mm irrigation and 180 kg N per ha. The highest amount of potato yield (42158 kg/ha) was obtained from application of 180 kg/ha nitrogen and 811 mm irrigation water.
    Keywords: Line source sprinkler irrigation, Interaction effect of water, fertilizer, abiotic stress
  • رحیم مطلبی فرد
    پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر سولفات روی بر عملکرد، غلظت عناصر غذایی و بازیابی و کارایی زراعی روی در مقادیر مختلف فسفر خاک، بر روی سیب زمینی (Solanum tuberosum L.) رقم آگریا در استان همدان انجام شد. در این تحقیق سه قطعه آزمایشی با مقادیر مختلف فسفر قابل جذب انتخاب و پژوهش با 9 تیمار و سه تکرار و بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا گردید. قطعات شامل دو قطعه با فسفر کم (15-10 میلی گرم در کیلوگرم خاک با و بدون کوددهی فسفر (از منبع سوپرفسفات تریپل)) و یک قطعه با فسفر زیاد (25-20 میلی گرم در کیلوگرم خاک بدون کوددهی فسفر) بود. تیمارهای روی شامل مصرف خاکی مقادیر صفر، 20، 40، 60، 80، 100و 120 کیلو گرم در هکتار سولفات روی (ZnSO4.7H2O) و محلول پاشی با سولفات روی با غلظت 5 در هزار یک هفته قبل و یک هفته بعد از گلدهی بود. بعد از برداشت عملکرد غده و شاخساره، میزان جذب روی و غلظت عناصر غذایی در بخش های مختلف سیب زمینی اندازه گیری و بازیابی و کارایی زراعی روی محاسبه شد. نتایج نشان داد که عملکرد سیب زمینی تحت تاثیر تیمارهای مختلف روی قرار گرفته است. کاربرد 40 کیلوگرم سولفات روی در هکتار بیشترین و تیمار محلول پاشی با سولفات روی یک هفته بعد از گلدهی کمترین عملکرد غده را موجب شده اند و اختلاف این دو تیمار 17 درصد بود. محلول پاشی با سولفات روی یک هفته بعد از گلدهی عملکرد مشابه با تیمار شاهد داشت و بین این دو تیمار اختلاف معنی دار در سطح احتمال 5 درصد وجود نداشت. کاربرد مقادیر بیش از 80 کیلوگرم در هکتار سولفات روی یا محلول پاشی آن، روی جذب شده در غده را به طور معنی داری تحت تاثیر قرار دادند و محلول پاشی با سولفات روی یک هفته بعد از گلدهی با 80 درصد افزایش در مقایسه شاهد، بیشترین روی جذب شده در غده را داشت. غلظت روی غده و شاخساره در سطح یک درصد تحت تاثیر تیمارهای مختلف روی قرار گرفت. بیشترین غلظت روی در شاخساره و غده در شرایط محلول پاشی با سولفات روی یک هفته بعد از گلدهی و کمترین آن در شرایط عدم مصرف روی مشاهده شد. این تیمار به ترتیب باعث افزایش 160 و 24 درصدی روی شاخسارها و غده سیب زمینی در مقایسه با شاهد شد. عملکرد غده و شاخساره در سطح احتمال یک درصد تحت تاثیر معنی دار قطعات با فسفر مختلف قرار گرفتند. مصرف فسفر و یا غلظت بالای آن در خاک عملکرد غده و شاخساره را افزایش دادند و باعث کاهش غلظت اکثر عناصر غذایی غده و شاخساره شدند. با افزایش مصرف خاکی کود روی به بیش از 40 کیلوگرم در هکتار کارایی زراعی آن به طور معنی دار و بیش از دو برابر کاهش پیدا کرد. بیشترین کارایی زراعی روی در شرایط محلول پاشی سولفات روی مخصوصا در زمان قبل از گلدهی مشاهده شد و این افزایش در تیمار محلول پاشی قبل از گلدهی حداقل 6 برابر تیمار مصرف خاکی روی بود. بازیابی روی در تمام سطوح مصرف خاکی روی کمتر از دو درصد بود که به بالای 20 درصد در تیمارهای محلول پاشی سولفات روی افزایش یافت. برای دستیابی به حداکثر عملکرد سیب زمینی در خاکهای مشابه مصرف 40 کیلوگرم در هکتار سولفات روی قابل توصیه است. در شرایط مصرف فسفر و یا فسفر بالای خاک این توصیه باید افزایش یابد.
    کلید واژگان: غده سیب زمینی, غلظت عناصر غذایی, محلول پاشی, مصرف خاکی
    Rahim Motalebifard
    Introduction
    Potato production has fourth rank in the world after rice, wheat, and maize with the production of 321 million tons from 19.6 million hectares. In Iran this important crop has third rank after wheat and tomatoes with the production of 4.6 million tons. Potato is a temperate crop, growing and yielding well in cool and humid climates or seasons, but it is also cultivated in tropical to sub-polar climatic regions, and represents a major food crop in many countries. Potato is sensitive to nutrients deficiency especially phosphorus and zinc. At least one-third of the cultivated soils globally are estimated to contain too low amounts of bioavailable zinc for optimal crop production. In Iran more than 70 percent of irrigated soils suffer from zinc deficiency. Many reasons have role in mentioned deficiency such as calcareous and alkaline soils, lower organic carbon and higher application of phosphorus fertilizer. So, evaluation of zinc fertilizers efficiency is essential under different soil phosphorus conditions.
    Materials And Methods
    This project was carried out in order to investigate the effect of zinc sulfate levels on yield, nutrients concentration and zinc recovery and agronomic efficiency under different phosphorus conditions in potato (Solanum tuberosum L.) in Hamedan province (Tajarak station). The current research was done as a randomized complete block design with 9 treatments, three replications and three locations (with different soil phosphorus levels). The phosphorus locations were involved two locations with 10-15 mg available P per kg of soil (without or with phosphorus application) and a locations with 20-25 mg available P per kg of soil. Zinc treatments were consisted of soil application of 0, 20, 40, 60, 80, 100 and120 kg of zinc sulfate (ZnSO4.7H2O) per hectare and foliar spray of zinc sulfate at the rate of 5 grams per liter at one week before and one week after flowering. After harvesting, the tuber and shoot yield, tubers and shoot zinc uptake, nutrients concentration were measured in different parts of potato plant, and recovery and agronomic efficiency of applied zinc fertilizer were calculated.
    Results And Discussion
    The results showed that the zinc treatments significantly affected the tuber yield of potato. The application of 40 kg.ha-1 zinc sulfate and foliar spray of Zn one week after flowering evidenced the highest and the lowest yield, respectively and the difference between these treatments were 17 percent. The differences between without Zn application and foliar spray of Zn one week after flowering were not significant on yield which showed that the time of fertilizer foliar application is very important and by delaying of foliar spray the yield could not increase. The zinc treatments affected significantly tuber zinc uptake and the foliar spray of Zn one week after flowering by 80 percent increase comparing with control, had the highest tubers zinc uptake. The tuber and shoot zinc concentration were significantly affected by the zinc sulfate levels. The highest and lowest concentration of zinc in shoot and tubers were observed in the foliar spray of Zn one week after flowering and control. This treatment caused 160 and 24 percent increasing in shoot and tubers zinc concentration in comparison with control. In spite of considered increase in zinc content by foliar application of zinc one week after flowering, the potato yield did not increase considerably. The tuber and shoot yield were affected significantly by different phosphorus locations (p
    Keywords: Foliar spray, Nutrients concentration, Potato tubers, Soil application
  • رحیم مطلبی فرد
    پژوهش حاضر برای بررسی تاثیر نیتروژن و آبیاری بر ویژگی های رشدی سیر اجرا شد. آزمایش به صورت اسپلیت بلوک در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی و با دو فاکتور آبیاری در 4 سطح (با فواصل 3-0 (بدون تنش)، 6-3 (تنش ملایم)، 9-6 (تنش متوسط) و 12-9 (تنش شدید) متر از خط اصلی آبیاری) و نیتروژن در 4 سطح (0، 50، 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن خالص) و در 3 تکرار و با استفاده از سیستم آبیاری بارانی تک شاخه اجرا شد. برای اندازه گیری کل آب رسیده به هر کرت (24 متر مربع) از قوطی هایی که در وسط هر کرت مستقر شده بود استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری پژوهش به روش ذکر شده توسط هنکس (1980) انجام شد. نتایج نشان داد که مصرف 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به-ترتیب باعث افزایش 7، 6، 7، 12، 22 و 36 درصدی طول ساقه، وزن تر و خشک بخش هوایی، شاخص کلروفیل و غلظت کلروفیل های a و b شد. تنش شدید کمبود آب باعث کاهش 13، 36، 12، 12، 19، 42 و 44 درصدی طول ساقه، تعداد برگ، وزن تر و خشک بخش هوایی، شاخص کلروفیل و غلظت کلروفیل های a و b در مقایسه با شرایط بدون تنش کمبود آب گردید. اثر متقابل دوجانبه آبیاری و نیتروژن فقط بر وزن خشک و تر بخش هوایی معنی دار بود و این اثر عمدتا از نوع هم افزایی بود. حداکثر وزن خشک و تر بخش هوایی و عمده ویژگی های اندازه گیری شده در شرایط مصرف 409 میلی متر آب آبیاری (شرایط بدون تنش کمبود آب) همراه با مصرف 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص به دست آمد و در شرایط تنش کمبود آب مصرف 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار مناسب است.
    کلید واژگان: تعداد برگ, کلروفیل, کم آبیاری, طول ساقه
    Rahim Motalebifard
    Introduction
    With 12 million tons production per year, garlic is the fourth important crop in world. In addition to its medical value, it has been used in food industry. The Hamedan province with 1900 ha cultivation area and 38 percent of production is one of the most important garlic area productions in Iran. Few studies on water use and management of garlic exist in the world. Garlic is very sensitive to water deficit especially in tubers initiation and ripening periods. The current research was done because of scarce research on garlic production under water deficit condition in Iran and importance of plant nutrition and nutrients especially nitrogen on garlic production under stressful conditions. Nitrogen is necessary and important element for increasing the yield and quality of garlic. Application of nitrogen increases the growth trend of garlic such as number of leaves, leaf length and plant body. Reports have shown that garlic has high nitrogen requirement, particularly in the early stages of growth.
    Materials And Methods
    This study was conducted for evaluating the combined effects of nitrogen and irrigation on the yield and quality of garlic (Allium sativumL.). The study was performed as a split-block based on randomized complete blocks design with factors of irrigation at four levels (0-3(normal irrigation), 3-6 (slight water deficit), 6-9 (moderate water deficit) and 9-12 (sever water deficit) meters distance from main line source sprinkler system), nitrogen at four levels (0, 50,100 and 150 kg nitrogen per ha) using three replications and line source sprinkler irrigation system. The total water of irrigation levels was measured by boxes that were fixed in meddle of each plot. The statistical analysis of results were performed using themethod described by Hanks (1980). The chlorophyll index was measured using the chlorophyll meter 502 (Minolta, Spain). The chlorophyll a and bwas measured by the method described by Arnon (1946) and Gross (1991) in fresh leaf samples using spectrophotometer at 645 and 663 nm. Data were subjected to analysis of variance using MSTATC and SPSS softwares. Duncan’s multiple range test at p≤0.05 probability level was applied to compare the mean values of measured attributes. The Excel software (Excel software 2007, Microsoft Inc., WA, USA) was used to draw Figures.
    Results And Discussion
    The results showed that, the application of nitrogen significantly affected most of measured attributes. The application of 150 kg N per ha showed highest stem height (40.5 cm), dry weight of stem (5.34 g),wet weight of stem (69.5 g), chlorophyll index (49.7),chlorophyll a (9.8 mg.g-1dw) and chlorophyll b (4.04 mg.g-1dw) and increased stem height, dry and wet weight of stem, chlorophyll index and chlorophyll a and b around 7, 6, 7, 12, 22 and 36 percent, respectively. The irrigation levels significantly affected most of measured attributes similar to the nitrogen levels. The application of 409 mm irrigation water per growing season resulted to maximum stem height (41.9 cm), leaf number (7.5), dry weight of stem (5.39 g) and wet weight of stem (70.1 g), chlorophyll index (50.5) and chlorophyll a (10.2 mg.g-1dw) and chlorophyll b (4.04 mg.g-1dw). The severe water deficit (application of 138 mm irrigation water per growing season) decreased stem height, leaf numbers, dry and wet weight of stem, chlorophyll index and chlorophyll a and b about 13, 36, 12, 12, 19, 42 and 44 percent, respectively. The two way interaction of nitrogen and irrigation was significant and mostly synergistic on wet and dry weight of stem. The highest amounts of stem wet weight (73.2 g) and stem dry weight (5.63 g) were resulted from application of 150 kg nitrogen per ha under full irrigated condition that increased dry and wet weight of stem 17 and 25 percent respectively comparing with without nitrogen application under sever water deficit condition. Application of 409 mm irrigation and 100 kg N per ha is suitable for condition that enough irrigation waterexists. However in water deficit condition, the application of 150 kg nitrogen per ha could be recommended.
    Conclusion
    In general, to achieve the optimum growth of garlic in similar soils and climatic conditions, application of 100 kg nitrogen per ha would be recommended under normal irrigation conditions while at water deficit conditions the application150 kg nitrogen per ha could be recommended that had only two percent difference with the mentioned treatment and this difference was not significant.
    Keywords: Chlorophyl, Leaf number, Stem height, Water deficit
  • رحیم مطلبی فرد، نصرت الله نجفی، شاهین اوستان
    پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر سطوح رطوبت خاک، روی و فسفر بر ترکیب شیمیایی و غلظت عناصر غذایی غده سیب زمینی (Solanum tuberosum L.) رقم آگریا به صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی و با سه عامل در شرایط گلخانه ای اجرا شد. در این آزمایش سطوح روی شامل مقادیر 0، 10 و 20 میلی گرم روی بر کیلوگرم خاک، سطوح فسفر شامل مقادیر 0، 30 و 60 میلی گرم فسفر بر کیلوگرم خاک و سطوح رطوبت خاک شامل سه سطح (FC-FC9/0، FC8/0- FC7/0 و FC6/0- FC5/0) بود. در پایان دوره رشد، عملکرد و اجزای عملکرد غده تعیین و غلظت قندهای احیایی در بافت تازه و غلظت نشاسته، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، منیزیم، سدیم، آهن، منگنز و روی در ماده خشک غده سیب زمینی تعیین شد. با کاهش رطوبت خاک غلظت نیتروژن، فسفر و قندهای احیایی غده افزایش ولی غلظت سدیم، منیزیم، آهن و نشاسته آن کاهش یافت (05/0>p). با این حال، کاهش رطوبت خاک بر غلظت پتاسیم و روی غده تاثیر معنی داری نداشت. مصرف 20 میلی گرم Zn بر کیلوگرم خاک باعث افزایش غلظت نشاسته، سدیم، آهن و روی غده شد (05/0>p) ولی بر غلظت نیتروژن، فسفر، پتاسیم و منیزیم تاثیر معنی داری نداشت. مصرف 60 میلی گرم فسفر بر کیلوگرم خاک باعث کاهش غلظت نیتروژن و افزایش غلظت نشاسته، قندهای احیایی و فسفر غده شد (05/0>p) ولی بر غلظت پتاسیم، منیزیم، سدیم، آهن و روی غده تاثیر معنی داری نداشت.
    کلید واژگان: تنش خشکی, رطوبت خاک, کیفیت غده سیب زمینی
    Rahim Motalebifard, Nosratollah Najafi, Shahin Oustan
    Introduction
    In natural environments, plants are subjected to biotic (insects, bacteria, fungi, and viruses) and abiotic (light, temperature, water availability, nutrients, and soil structure) stresses that can have negative effect on growth, metabolism, and yield. Among these, drought is a major abiotic factor that limits agricultural crop production. Potato production has fourth rank in the world after rice, wheat, and maize with the production of 321 million tons from 19.6 million hectares. By about 3 percent of cultivation area, potato had 7.2 percent of total agricultural production (5.57 million tons) in our country (Iran). Limited studies have been conducted on the interactive effects of Zn and P on potato tubers quality under water deficit conditions.
    Materials And Methods
    This study was conducted for evaluating the effects of soil moisture, phosphorus (P) and zinc (Zn) levels on the chemical composition and nutrients content of potato (Solanum tuberosum L. cv. Agria) as a factorial experiment based on randomized complete blocks design with three factors under greenhouse conditions. The study was performed with factors of Zn at three levels (0, 10 and 20 mg Zn per kg dry soil as ZnSO4.7H2O), P at three levels (0, 30 and 60 mg P per kg dry soil as Ca(H2PO4)2.H2O (monocalcium phosphate)) and soil moisture at three levels (0.5FC-0.6FC, 0.7FC-0.8FC and 0.9FC-FC) using three replications and 81 pots. The soil moisture levels were imposed three weeks from the flowering (64th day) until harvest (85th day after planting). After imposing of soil moisture levels and at the harvest, the yield and yield components, reducing sugars concentration in fresh weight by di- nitro phenol method (Mostofi and Najafi, 2005) and starch by Antron method (Mostofi and Najafi, 2005), N, P, K, Mg, Na, Fe and Zn concentrations in dried potato tubers were measured. Data were subjected to analysis of variance as factorial 3×3×3 with n=3 by using MSTATC software. Duncan's multiple range tests at p≤0.05 probability level was applied to compare the mean values of measured attributes. The Excel software was used to draw Figures.
    Results And Discussion
    The results showed that water deficit significantly affected most of qualitative attributes and nutrients concentration of potato Tuber N, P and reducing sugar concentrations were significantly increased (p
    Conclusion
    The results showed that water deficit imposing had adverse effects on tubers quality and P and perhaps Zn requirement enhanced by increasing of water deficit. In general, to achieve the optimum potato tuber yield in similar soils, application of 10 mg Zn and 30 mg P per kg dry soil would be recommended under normal irrigation conditions while at water deficit conditions application of 10 mg Zn and 60 mg P per kg dry soil could be recommended.
    Keywords: Drought Stress, Quality of Potato Tuber, Soil Moisture
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال