به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

rajab choukan

  • آیدین حمیدی*، احمد اصغرزاده، علی خلوتی، سپیده اکبری والا، رجب چوگان
    اهداف

    به منظور بررسی تاثیر کاربرد باکتری های محرک رشد گیاه و قارچ های میکوریز به صورت تلقیح توام بذر بر قابلیت جوانه زنی و بنیه بذر و گیاهچه سه دورگ ساده دیررس پژوهشی آزمایشگاهی به اجرا در آمد. 

    مواد و روش ها

    آزمایش به صورت دوفاکتوره با 18 تیمار (3 دورگ ساده × 6 تلقیح بذر) بر پایه طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. باکتری های محرک رشد گیاه مورد بررسی ازوتوباکتر کروکوکوم، آزوسپیریلیوم لیپوفروم، آزوسپیریلیوم برازیلنسوپسودوموناس فلورسنس و قارچ های میکوریز آرباسکولار بررسی شده فانلیفورمیس موسه و سیمیگلوموس هویی بودند. همچنین دورگ های ساده دیررس ذرت بررسی شدهSC700، SC704 و یک دورگ دیررس امیدبخش جدید B73×K18بودند. اثر تلقیح توام بذرها با باکتری های محرک رشد گیاه و قارچ های میکوریز بررسی شده بر قابلیت جوانه زنی و بنیه بذر و گیاهچه دورگ های ساده دیررس ذرت مطالعه شده با اندازه گیری  قابلیت جوانه زنی، متوسط زمان جوانه زنی، متوسط جوانه زنی روزانه، ضریب سرعت جوانه زنی، سرعت جوانه زنی روزانه، طول گیاهچه، طول ساقه اولیه، طول ریشه اولیه، وزن خشک گیاهچه، وزن خشک ساقه اولیه، وزن خشک ریشه اولیه و شاخص وزنی بنیه گیاهچه ارزیابی شد. 

    یافته ها

    نتایج بدست آمده مشخص ساخت که به جز متوسط جوانه زنی روزانه و ضریب سرعت جوانه زنی سایر ویژگی های مورد بررسی تحت تاثیر اثرمتقابل دورگ ها و تلقیح توام باکتری های محرک رشد گیاه و قارچ های میکوریز قرار گرفتند. همچنین مشخص گردید که کاربرد مایه تلقیح تلفیق سه جنس باکتری و قارچ فانلیفورمیس موسه سبب بیشترین افزایش در قابلیت جوانه زنی بذر و ویژگی های مرتبط با بنیه گیاهچه هر سه دورگ شده و تلقیح توام به ترتیب مایه تلقیح دارای دوباکتری ازوتوباکتر کروکوکوم و سودوموناس فلورسنس و باکتری ازوتوباکتر کروکوکوم و قارچ فانلیفورمیس موسه از تاثیر بیشتری برخوردار بودند. همچنین ویژگی های مورد بررسی بذر دورگSC704 بیش از دورگ های دیگرتحت تاثیر مثبت باکتری ها و قارچ های میکوریز مورد مطالعه قرار گرفته و از این لحاظ دورگ های B73×K18و SC700 در مرتبه های بعدی قرار داشتند. بررسی رابطه همبستگی بین ویژگی های بررسی شده نیز وجود همبستگی بالای بین آنها را نشان داد. 

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج این پژوهش کاربرد باکتری های محرک رشد گیاه و قارچ های میکوریز بررسی شده تاثیر قابل ملاحظه ای در ارتقای کیفیت بذر و بهبود بنیه گیاهچه دورگ های ساده دیررس ذرت مورد مطالعه داشتند. بنابراین، کاربرد آنها به صورت کودهای زیستس تجاری ازطریق پوشش دهی بذرها برای توسعه کشت ذرت امکانپذیر می باشد.

    کلید واژگان: باکتری های محرک رشد گیاه, بنیه گیاهچه, ذرت, میکوریز, قابلیت جوانه زنی بذر
    Aydin Hamidi *, Ahmad Asgharzadeh, Ali Ahmadi, Sepide Akbari Vala, Rajab Choukan
    Background and Objective

    In order to study the effect of Plant Growth Promoting Bacteria and Mycorrhizae Fungi application as seed coinoculation on three late maturity maize single cross hybrids seed germinability and seedling vigour a laboratory research conducted. 

    Materials and Methods

    Experiment conducted as 18 treatments (3 single crosses × 6 seed inoculations) two factorial based on complet randomized blocks design by four rplications. Studied Plant Growth Promoting Bacteria were Azotobacter chroococcum, Azospirillum lipoferum, Azospirillum brasilence and Pseudomonas fluorescens and studied arbascular mycorrhizae fungi were Funneliformis mosseae and Simiglomus hoi. Also studied late maturity maize single cross hybrids were SC700, SC704 and a new promising late maturity maize single cross hybrid B73×K18. Effect of coinoculation of seeds by studied Plant Growth Promoting Bacteria and Mycorrhizae Fungi on germination ability and seedling vigour of studied late maturity maize single cross hybrids evaluated by germinability, mean germination time, coefficient of velocity of germination, mean daily germination, daily germination speed, seedling length, primary shoot length, primary root length, seedling dry weight, primary shoot dry weight, primary root dry weight and  seedling vigour Index measurement.  

    Results

    The results revealed that except of mean daily germination and coefficient of velocity of germination, other studied traits affected by intractions of hybrids and coinoculation. Likewise,  revealed that application of an inoculant of  three bacteria combination and Glomus mossae have highest growth promoting effect on germinability and traits related to seedling vigour of all hybrieds and Azotobacter chroococcum and Azotobacter chroococcum+ Pseudomonas fluorescens and Glomus mossae seed co inoculation by those bacteria  have most growth promoting effect respectively. Also, revealed that studied characters of SC704 more than other hybrids affected by growth promoting effect of studied bacteria and mycorhizae and respectively B73×K18 and SC700 affected by studied Plant Growth Promoting Rhizobacteria and mycorhizae fungi stimulating effect and studied characters have high correlation among them. 

    Conclusion

    Based on this research results application of studied Plant Growth Promoting Rhizobacteria and mycorhizae fungi as seed coinoculation had considerable effect on studied late maturity maize single cross hybrids seed germination enhancement and seedling improvement. Therefore, application of them as commercial biofertilizer maybe possible through seed coating for maize cultivation development.

    Keywords: Maize, Mycorrhizae, Plant growth promoting rhizobacteria, seed germinability, Seedling Vigour
  • سیاوش سلیمیان ریزی، حسن سلطانلو*، سیده ساناز رمضانپور، رجب چوکان، علی اصغر نصرالله نژاد قمی

    جهش های القا شده توسط پرتوگاما در اصلاح بسیاری از صفات مهم زراعی در گیاهان نقش دارند. تعیین دز بهینه برای القای جهش به عنوان مهم ترین مرحله در آزمایشات و ایجاد مواد ژنتیکی جهش یافته محسوب می شود. هدف از این مطالعه تعیین دز بهینه پرتوتابی گاما و همچنین بررسی اثر دزهای مختلف این پرتو (صفر، 150، 200، 250 و 300 گری) روی برخی خصوصیات رشدی و بیوشیمیایی در مراحل اولیه نموی هیبرید سینگل کراس 704 ذرت بود. با استفاده از تجزیه پروبیت، دز مناسب پرتوگاما برای القای جهش در سینگل کراس 704، 96/212 گری تعیین گردید. تفاوت معنی داری برای تیمار دز پرتو درتمامی صفات رشدی، شامل طول ریشه چه، طول ساقه چه، وزن تر ریشه چه، وزن تر ساقه چه، وزن خشک ریشه چه و وزن خشک ساقه چه، ارتفاع گیاه و درصد بقا مشاهده شد. باافزایش سطح دز پرتوتابی میزان کربوهیدرات کل، مالون دی آلدهید، پراکسید هیدروژن و فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز افزایش یافت.

    کلید واژگان: ذرت, تنش اکسیداتیو, اشعه گاما, اصلاح موتاسیونی
    Siavash Salimian Rizi, Hassan Soltanloo*, S.Sanaz Ramezanpour, Rajab Choukan, Ali Asghar Nasrolahnezhad Ghomi

    Mutations induced by gamma irradiation are part of improving some important agronomic traits in crops.  Identifying the optimal mutagenic dose is considered to be the most crucial step in trials and generating mutated genetic materials. The goal of this study was to evaluate the effect of different doses of gamma ray (0, 150, 200, 250 and 300 Gy) on some plant early stages traits and biochemical characteristics in SC704. Based on the probit analysis, the optimum gamma irradiation dose for induction of mutation in SC704 were 212.69 Gy. Significant differences were observed for irradiation dosage in all growth traits, including root length, shoot length, root fresh weight,  shoot fresh weight, root dry weight and shoot dry weight, plant height and survival percentage. As the dose level increased, total carbohydrates, malondialdehyde, hydrogen peroxide and catalase and peroxidase enzymes increased.

    Keywords: Maize, Oxidative Stress, Gamma Rays, Mutation breeding
  • سید افشین مساوات*، حجت الله مظاهری لقب، حسن سلطان لو، رجب چوکان
    ذرت یکی از مهم ترین گیاهان دانه ای و علوفه ای است که  نقش مهمی در صنایع غذایی و تغذیه دام و طیور دارد. به منظور ارزیابی اثر ژنتیکی، عمل ژن ها و شناسایی بهترین ترکیب هیبریدی برای صفات مورفولوژیک ذرت، آزمایشی طی سال 1392 بصورت تلاقی های دی آلل دو طرفه با ده والد در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان اجرا شد. نتاج جهت بررسی در دو مکان (ایستگاه تحقیقات کشاورزی عراقی محله گرگان و ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد) در سه تکرار در سال 1393 کشت شدند. برای داده های مربوط به صفات تعداد روز از سبز شدن تا ظهور کاکل، تعداد روز از ظهور کاکل تا رسیدگی فیزیولوژیک، تعداد ردیف دانه در بلال، عملکرد دانه، ارتفاع بوته و تعداد دانه در ردیف بلال، تجزیه واریانس جداگانه در هر مکان انجام و سپس تجزیه مرکب صورت گرفت. معنی دار بودن اثر ترکیب پذیری عمومی و خصوصی برای اکثر صفات نشان داد که هر دو اثر افزایشی و غیرافزایشی در کنترل این صفات موثر بوده و درجه غالبیت بیشتر از یک نیز نشان دهنده عمل فوق غالبیت ژن ها در کنترل این صفات بود. در کلیه صفات مورد بررسی مقدار پایین وراثت پذیری خصوصی و مقدار بیشتر واریانس غالبیت، نشان دهنده اهمیت بیشتر اثرات غالبیت در کنترل ژنتیکی این صفات بود. نتایج این آزمایش نشان داد که در اصلاح ذرت برای صفاتی نظیر تعداد روز از ظهور کاکل تا رسیدگی فیزیولوژیک و تعداد ردیف دانه در بلال، گزینش نقشی نداشته و باید از روش های مبتنی بر هیبریداسیون استفاده کرد.
    کلید واژگان: ترکیب پذیری, کنترل ژنتیکی, لاین های ذرت و وراثت پذیری
    Afshin Mosavat*, Hojatollah Mazahery, Laghab, Hassan Soltanloo, Rajab Choukan
    Maize is one of the most important grain and forage plants that has a unique role in the food and feed, especially poultry feed. To study the genetic effects, genes act and identify the best hybrid combination for morphological traits, experiment was carried out in diallel cross layout using 19 parents at Gorgan Agricultural Research Station, Iran in 2013. The progenies were planted in three replications at two locations; Gorgan- Araghi-Mahaleh and Gonbad Agricultural Research Stations, Iran in 2014. The datas for days from emergence to silking, days from silking to physiological maturity, number of row.ear-1, grain yield, plant height and number of grain.ear-1, analysis of variance performed in each location separately and then combined analysis was performed. The significant General Combining Ability (GCA) and Specific Combining Ability (SCA) for most plant traits showed that both additive and non-additive effects were involved in controlling traits and dominance degree greater than one also indicated the over-dominance of genes in controlling these traits. For all plant traits, low narrow sense heritability and a greater amount of dominance of variance indicated that dominance effects were more important in genetic control of plant traits. Result showed that, to improve the traits such as days from silking to physiological maturity and number of row.ear-1, selection cannot be taken and hybridization based criterias seems to be more beneficial.
    Keywords: Combining ability, Genetic control, Heritability, Maize lines
  • علی ماهرخ *، مجید نبی پور، حبیب الله روشن فکر، رجب چوکان
    این مطالعه به منظور تعیین پاسخ برخی صفات فیزیولوژیکی ذرت دانه ای در هیبرید سینگل کراس 704 به تغییرات هورمون های سیتوکینین و اکسین در شرایط تنش خشکی اجرا شد. آزمایش در سه محیط جداگانه، شامل محیط بدون تنش خشکی، تنش خشکی در مرحله رشد رویشی و تنش خشکی در مرحله رشد زایشی انجام شد. هورمون های سیتوکینین در سه سطح (شاهد، محلول پاشی در مرحله پنج تا شش برگی و هشت تا ده برگی) و اکسین در سه سطح (شاهد، محلول پاشی در مرحله ظهور ابریشم و 15 روز پس از ظهور ابریشم) در هر محیط درسه تکرار بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج در سال زراعی 1392 اجرا شد. بیشترین شاخص سطح برگ، هدایت روزنه ای و کارایی کوانتوم فتوسنتزی و کمترین دمای کانوپی با محلول پاشی هورمون سیتوکینین در مرحله هشت تا ده برگی بدست آمد، و بیشرین میزان کلروفیل برگ، کارایی کوانتوم فتوسنتزی و روند تاخیری در پیر شدن برگ با مصرف هورمون اکسین در مرحله ظهور ابریشم و کمترین مقاومت روزنه ای و دمای کانوپی با مصرف هورمون اکسین در زمان 15 روز پس از ظهور ابریشم حاصل شد. اثر متقابل تنش خشکی و مصرف هورمون ها بر شاخص سطح برگ و کاهش دمای کانوپی معنی دار بود و تاثیر گذاری مصرف هورمون ها در گیاه ذرت در شرایط تنش زایشی به دلیل برقراری تعادل روابط هورمونی مختل شده نسبت به محیط عدم تنش و تنش رویشی موثرتر بود.
    کلید واژگان: دمای کانوپی, هدایت روزنه ای, هیبرید 704, کارایی کوانتوم فتوسنتزی, دمای برگ
    Ali Mahrokh *, Majid Nabipour, Habib Alah Roshanfekr, Rajab Choukan
     
    Introduction
    Drought is one of the major environmental conditions that adversely affect plant growth and crop yield. In the face of a global scarcity of water resources, water stress has already become a primary factor in limiting maize production worldwide. It’s because Phytohormones such as auxin and cytokinin are reported to be involved in the regulation of plant response to the adverse effect of drought stress conditions. This study carried out in order to evaluate some physiological parameters response to auxin and cytokinin hormone alternation under drought stress condition on maize (cultivar KSC 704).
    Materials and Methods
    The experiment was carried out in three separately environments included non-drought stress environment (irrigation after soil moisture reached to 75% field capacity), drought stress in vegetative stage (irrigation after soil moisture reached to 50% field capacity in V4 to tasseling stage, but irrigation after soil moisture reached to 75% field capacity in pollination to physiological maturity stage) and drought stress in reproductive stage (irrigation after soil moisture reached to 75% field capacity in V4 to tasseling stage and irrigation after soil moisture reached to 50% field capacity in pollination to physiological maturity stage). cytokinin hormone in three levels (control, spraying in V5 –V6 and V8-V10 stages) and auxin hormone in three levels (control, spraying in silk emergence stage and 15 days after that) was laid out as a factorial design based on randomized complete block with three replications in each environment at Seed and Plant Improvement Institute (SPII), Karaj, Iran, in 2013. It was used Indole-3-butyric acid and N6-benzyladenin as auxin and cytokinin hormones respectively. Concentration of used auxin and cytokinin hormones were 10 and 50 mg per liter respectively. In this study some physiological parameters were measured including leaf area index, cell membrane stability, leaf chlorophyll content, stomata conductive, canopy temperature depression, photosynthesis quantum efficiency and leaf senesce.
    Results and Discussion
    The maximum leaf area index, stomata conductance and quantum efficiency of photosynthesis and the minimum canopy temperature were obtained with spraying cytokinin hormone in V8-V10 stage, and the maximum chlorophyll content index, quantum efficiency of photosynthesis and the delay in leaf senescence were obtained with spraying auxin hormone in silk emergence stage and the minimum stomata resistance and canopy temperature were obtained with spraying cytokinin hormone in 15 days after silk emergence stage. The interaction effect between drought stress and spraying hormone was significant on leaf area index and canopy temperature depression and spraying hormones on maize in drought stress condition in reproductive stage more effective than non-drought stress and vegetative drought stress conditions because it can be useful in balancing the disturb hormone relations.
    Conclusion
    Based on the result of this experiment, maize is tolerant to drought stress in vegetative stage, as a result, irrigation after soil moisture reached to 50% field capacity in vegetative stage and irrigation after soil moisture reached to 75% field capacity after tasseling stage can save irrigation water without any decrease significantly in physiological parameters at erase where water has been limited. Spraying cytokinin and auxin hormones in V8 –V10 and silk emergence stage can be recommended as the best time to use these hormones respectively. Using auxin and cytokinin hormones under drought stress condition in maize was more effective than control and vegetative stage because they can balance the disturbed hormones rate under that condition.
    Keywords: Canopy temperature, chlorophyll, Hybrid 704, Photosynthesis quantum efficiency, Stomata conductive
  • ایرج همتی، سید سعید پورداد *، رجب چوکان
    به منظور بررسی اثر متقابل ژنوتیپ و محیط و شناسایی ژنوتیپ های پایدار، 20 ژنوتیپ اصلاح شده داخلی آفتابگردان در 10 محیط شامل چهار منطقه در شرایط رطوبتی متفاوت طی سه سال زراعی (90-89، 91-90 و 93-92) ، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های حاصل از عملکرد دانه از طریق تجزیه گرافیکی GGE بای پلات بررسی شدند. بر اساس نتایج حاصل، ژنوتیپ های G3 (Sil-42) ، G15 (Sil-75) ، G17 (Sil-20) ، G14 (Sil-82) و G6 (Sil-162) ازنظر پایداری و عملکرد مطلوب ترین ژنوتیپ ها بودند، هم چنین ژنوتیپ های G9 (Sil-231) ، G4 (Sil-94) و G20 (Armaverski) به عنوان ناپایدارترین ژنوتیپ ها شناخته شدند. نمودار رابطه بین محیط ها نشان داد که بین محیط های E3 و E7، محیط های E4، E5 و E6 و هم چنین بین محیط های E2، E10 و E8 همبستگی بالای وجود داشت. محیط E9 با سه محیط E2، E8 و E10 همبستگی مثبت داشت. از طرفی محیط های E7 و E3 با محیط های E10، E2، E8 و E9 همبستگی منفی و نزدیک به 1- داشتند. بین محیط گروه E6، E5 و E4 با محیط های گروه E10، E2، E8 و E9 همبستگی وجود نداشت، لذا تقریبا محیط های مجزا محسوب شدند. مطلوب ترین محیط، محیط E4 (سرارود، سال زراعی 90-89 با آبیاری تکمیلی) بود که کمترین فاصله را از محیط فرضی ایده آل داشت. محیط E1 (گچساران، سال زراعی 93-92، بدون آبیاری) به عنوان نامطلوب ترین محیط شناسایی گردید.
    کلید واژگان: آفتابگردان, اثرمتقابل, پایداری, GGE بای پلات
    Iraj Hemmati, Sayyed Saeid Pourdad *, Rajab Choukan
    Introduction
    Sunflower is an important oilseed crops that about 11.8 percent of global vegetable oil production to be allocated. GGE Biplot is a multi-dimensional method in quantitative genetic decomposition and plant breeding that in addition to decomposition GEI performs decomposition of the interaction of genotype× quality, genotype× marker and data analysis related to Diallel confluence. The purposes of research are included:Studying the interaction of genotype and environment in area laboratory of sunflower crop plant performance and introducing the most stable and desirable number or sunflower numbers in under investigation areas and environments.
    Materials And Methods
    For investigating the interaction of genotype and environment of 17 artificial sunflower numbers by the names of Sil-96, Sil-54, Sil-42, Sil-94, Sil-140, Sil-162, Sil-200, Sil-205, Sil-231, Sil-210, Sil-211, Sil-224, Sil-80, Sil-82, Sil-75, Sil-53, Sil-20 and three numbers of pollinator Lacomka, Zaria and Armaverski as witnesses of the experiment were studied. In this experiment four places as the names of Sararood (Kermanshah), Gachsaran, Ghamlou (Kurdistan) and Gobad were participated that in Sararood of Kermanshah in crop year 2011-2012, 2012-2013, 2014-2015 was planted in two situations of without irrigation and supplementary irrigation. In Ghamlou in two crop years 2012-2013, 2014-2015, in Gachsaran and Gobad also in crop year 2014-2015 was planted only in the situation of without irrigation. But in general 10 environments were tested. Experiments in all stations were done in the form of complete random blocks design with three repeats.
    Results And Discussion
    The results of variance analysis showed that the effects of environment and the interaction of genotype and environment in one percent probability level was meaningful for seed performance. Surveying Polygon of genotype interaction in environment showed that genotypes G14¡ G9¡ G8¡ G4¡ G18¡ G19¡ G20 which had the most distance from Bipolt center and placed in Polygon vertices that they were premier genotypes. The lines which designed from Biplot center divided the shape of Polygon to seven Mega environments. The first Mega environment was included into the environments E4, E5 and E6 in which genotype G17 had the most performance. The second Mega environment was included into the environments E3 and E7 that G2, G14 and G9 were premier genotypes of this environment. The third Mega environment was included into environment E1 that genotype G8 was high performance genotype in this environment. The fourth Mega environment was included into the environments E2, E9, E8 and E10 in which genotype G20 was premier genotype. The relationship among environments showed that the angle between environments E3 and E7 and also between the environments E4, E5 and E6 and also between environments E2, E10 and E8 was very close each other and it indicates high correlation of these environments each other. The environments E7, E2 and E1 had relatively short length of vector that indicates low value for the capability of their difference. In contrast, the environments E3, E5, E6, E4, E10, E8 and E9 had tall length of vector and at last they had more capability for difference. Graphic average surveying of performance and the stability of genotypes showed that genotypes G17 and then genotypes G15, G3, G2, G14 and G6 had the highest performance. Genotypes G11, G10, G12, G13, G19 and G7 had low performance and high stability. Artificial number G9 had the most performance of seed and suitable stability.
    Surveying genotypes towards ideal genotypes showed that genotype G17 was the closest genotype to ideal genotype that had the most performance and also it was among stable genotypes. Genotypes G3 and G15 which had high stability was also close to ideal genotype and they can select as suitable genotypes.
    Surveying environments towards ideal environment showed that the most desirable environment is environment E4, then environments E5, E6, E10, E2, E8, E7, E9, E3 and E1 were in next priorities respectively that among them, environment E1 was the most undesirable environment.
    Conclusion
    Genotypes G3, G14, G15 and G17 were the most stable and desirable genotypes. On the other hand genotypes G9, G4 and G20 were known as the most undesirable genotypes. Furthermore, the results of decomposition GGE Biplot could introduce environment E4 which have the least distance from hypothetical ideal environment as the most desirable environment.
    Keywords: Interaction, GGE biplot, Stability, Sunflower
  • آیدین حمیدی*، احمد اصغرزاده، رجب چوکان

    به منظور بررسی تاثیر کاربرد باکتری های افزاینده رشد گیاه (PGPR) ازتوباکتر کروکوکوم، آزوسپیریلوم لیپوفروم و سودوموناس فلورسنس بر قابلیت جوانه زنی و بنیه بذر و گیاهچه دورگ های ساده دیررس ذرت700، 704 و یک دورگ امیدبخش B73×K18 پژوهشی در آزمایشگاه تجزیه کیفی بذر موسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایش شامل تلقیح بذرهای این دورگ ها با تک تک باکتری ها، به صورت دوتایی، سه تایی و عدم تلقیح باکتریایی به عنوان تیمار شاهد بودند. ویژگی های مورد بررسی شامل درصد جوانه زنی نهایی، متوسط جوانه زنی، متوسط جوانه زنی روزانه، ضریب سرعت جوانه زنی، سرعت جوانه زنی روزانه، طول گیاهچه، ریشه و ساقه اولیه، وزن خشک گیاهچه، ساقه و ریشه اولیه و شاخص بنیه گیاهچه بودند. نتایج بدست آمده مشخص ساخت که به جز متوسط جوانه زنی روزانه و ضریب سرعت جوانه زنی سایر ویژگی های مورد بررسی تحت تاثیر اثرمتقابل دورگ ها و PGPR قرار گرفتند. همچنین مشخص گردید که کاربرد مایه تلقیح تلفیقی از این سه جنس باکتری سبب بیش ترین افزایش در قابلیت جوانه زنی بذر و ویژگی های مرتبط با بنیه گیاهچه هر سه دورگ شده و به ترتیب مایه تلقیح دارای دو باکتری ازتوباکتر کروکوکوم و سودوموناس فلورسنس و تلقیح بذر با تک تک این باکتری ها از تاثیر بیش تری برخوردار بودند. همچنین ویژگی های مورد بررسی بذر دورگ SC704 بیش از دورگ های دیگرتحت اثرات مثبت باکتری های مورد مطالعه قرار گرفته و از این لحاظ دورگ های B73×K18 و700 در مرتبه های بعدی قرار داشتند. بررسی رابطه همبستگی بین ویژگی های بررسی شده نیز وجود همبستگی بالای بین آن ها را نشان داد. بنابراین، براساس نتایج حاصل از این پژوهش کاربرد PGPR تاثیر معنی داری بر ارتقای کیفیت بذر و بهبود بنیه گیاهچه دو رگ های ذرت مورد مطالعه داشتند.

    کلید واژگان: ارتقای کیفیت بذر, تلقیح بذر, شاخص وزنی بنیه گیاهچه, متوسط زمان جوانه زنی
    Aidin Hamidi *, Ahmad Asgharzadeh, Rajab Choukan

    In order to study the effect of Azotobacter chroococcum, Azospirillum lipoferum and Pseudomonas fluorescen application on late maturity Maize (Zea mays L.) single cross hybrids (SC700, SC 704 and a promising single cross, B73×K18) seed germination ability and seedling vigor a laboratory research was conducted. Experiment treatments including hybrids seeds were single inoculated with one by one bacteria and co inoculated by two and three bacterial combined inoculants and no inoculation as control treatment. Also studied characters including: final germination percent, mean time to germination, mean daily germination, coefficient of velocity of germination, daily germination speed, seedling, primary root and shoot length, seedling, primary root and shoot dry matter and seedling vigor index were determined. Results revealed that except of mean daily germination and coefficient of velocity of germination, other studied traits affected by interactions of hybrids and Plant Growth Promoting Rhizobacteria. Likewise, revealed that application of an inoculants of three bacteria combination have highest growth promoting effect on germination ability and traits related to seedling vigor of all hybrieds and Azotobacter chroococcum and Pseudomonas fluorescens and seed single inoculation by those bacteria have most growth promoting effect respectively. Also, revealed that studied characters of SC704more than other hybrids affected by growth promoting effect of studied bacteria and respectively B73×K18 and SC700 affected by studied Plant Growth Promoting Rhizobacteria stimulating effect and studied characters have high correlation among them. Therefore, based on this research results application of studied Plant Growth Promoting Rhizobacteria have considerable effect on Maize studied hybrids seed seedling enhancement.

    Keywords: mean germination time, Seed enhancement, Seed inoculation, Seedling weight vigor index
  • محمدرضا ایمانی، عبدالهادی حسین زاده*، محمدرضا حسندخت، محمدرضا نقوی، رجب چوکان
    یکی از اثرگذاری های تغییر اقلیم و گرم شدن هوا، بر تولید سبزی های برگی، گلدهی زودهنگام (بولتینگ) است. به منظور بررسی نحوه توارث این پدیده و زمان گلدهی، چهار رگه (لاین) از توده های محلی کاهو شامل شیرازی (دو رگه)، زیره ای و سیاه با زمان گلدهی متفاوت، تلاقی و نسل های F1، F2، BC1p1 و BC1p2 به دست آمد. نشاهای هر تلاقی در دو آزمایش جداگانه و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار کشت و صفات زمان گلدهی، وزن محصول (هد)، شمار برگ و طول بزرگ ترین برگ خارجی یادداشت برداری شد. نتایج تجزیه میانگین نسل ها نشان داد، در همه صفات مدل افزایشی-غالبیت کفایت نکرده و عامل های دیگری از جمله اثر متقابل غیرآللی (اپیستازی) در کنترل صفات موثر است. اثر افزایشی و غالبیت معنی دار، اما اثر غالبیت تاثیر بیشتری داشت. همچنین اثر اپیستازی افزایشی در افزایشی و غالبیت در غالبیت بر صفات موثر بوده است. برای تعیین شمار عامل های موثر در زمان گلدهی از نحوه تفرق صفت در نسل F2 استفاده و شمار دو ژن دخیل در کنترل زمان گلدهی تایید شد. نتایج نشان داد، رگه های دیرگلده به دست آمده از توده های سیاه و زیره ای محصول و سرهای با کیفیت و کمیت بهتری نسبت به رگه های زود گلده حاصل از توده شیرازی تولید کردند. به طورکلی با توجه به اینکه دیرگلدهی با صفات مهم شمار برگ و وزن محصول همبستگی بالایی دارند، انتظار می رود که نژادگان (ژنوتیپ)های انتخابی دیرگل دهنده ظرفیت خوبی از نظر بروز این صفات داشته و در برنامه های اصلاحی از آن ها استفاده شود.
    کلید واژگان: تغییر اقلیم, گلدهی زودهنگام, محرک گلدهی
    Mohammad Reza Imani, Abdolhadi Hosseinzadeh *, Mohammad Reza Hasandokht, Mohammad Reza Naghavi, Rajab Choukan
    One of the effects of climate change and global warming, on leafy vegetables production, is bolting. The four parental lines derived from Iranian lettuce landrace of Shirazi, Zeareei and Siah with difference in flowering time crosses between each pair and F1, F2, BC1p1 and BC1p2 generations were obtained. Transplants were planted in two separate experiments in a randomized complete block design with three replications and flowering time, head weight, number of leaves and leaf length of biggest outer leaf were recorded. Generation mean analysis showed that in all traits additive dominant model was inadequate and other factors such as epistasis is effective in controlling interested traits. The effect of additive is significant but the effect of dominance is much greater than it. The additive × additive effects and dominance× dominance effects on traits have been effective. To determine the number of effect factors at the flowering time of the F2 segregation and two genes involved in controlling flowering time were confirmed. Results showed that late flowering lines of the Siah and Zeareei landrace produced better quality and quantity head than early flowering lines of Shirazi landrace. Thus flowering time, leaf number and head weight had positive correlation. It is expected that selected genotypes with late flowering time had good potential for this important traits and should be used in breeding programs.
    Keywords: Bolting, climate change, flowering, flowering stimulating
  • محمد مرادی*، رجب چوگان
    به منظور تجزیه و تحلیل گرافیکی و تعیین چگونگی کنترل ژنتیکی صفات وابسته به عملکرد دانه 6 اینبرد لاین ذرت و 15 هیبرید حاصل از ترکیب آنها در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در دو آزمایش مجزا تحت شرایط نرمال و تنش خشکی در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد دزفول در سال1390 اجرا گردید. تفاوت بین ژنوتیپ ها برای کلیه صفات در هر دو شرایط تنش و نرمال بسیار معنی دار بود. لذا تغییرات ژنتیکی بین ژنوتیپ ها به روش های هیمن و جینکز به اجزاء افزایشی و غیرافزایشی تفکیک گردید. تجزیه واریانس نشان داد که در هر دو شرایط تنش و نرمال اثرات افزایشی و غیرافزایشی در کنترل صفات مورد نظر دخالت دارند. بر اساس میانگین درجه غالبیت در هر دو شرایط تنش و نرمال، صفات ارتفاع گیاه، تعداد ردیف دانه در بلال، تعداد دانه در ردیف و عملکرد دانه در بوته با اثر فوق غالبیت و بدلیل سهم بیشتر آثار غیرافزایشی ژن ها در کنترل این صفات انتخاب مستقیم برای صفات مذکور در نسل های اولیه موثر نیست و گزینش برای این صفات باید به نسل های پیشرفته برنامه به نژادی موکول گردد. همچنین صفات ASI1و وزن 100 دانه با اثر غالبیت نسبی کنترل می شوند. با توجه به سهم بیشتر آثار افزایشی ژن ها در کنترل این صفات انتخاب مستقیم برای آنها در نسل های اولیه می تواند در هر دو محیط نرمال و تنش مفید باشد.
    کلید واژگان: ذرت, تجزیه و تحلیل گرافیکی, پارامترهای ژنتیکی, خشکی
    Mohammad Moradi *, Rajab Choukan
    This study was carried out in order to investigate the genetic structure of the F1 hybrids along with their parents (6 inbred lines) evaluated in field under normal and water stress regimes to determine the nature and magnitude of genetic variances and heritability estimates at dezful research station in safi abad, from 2012, using RCBD with three replications. Results analysis of variance showed that Variation among genotypes were highly significant for all the traits studied under both regimes. Therefore, variations were partitioned into additive and non additive components according to Hayman and Hayman & Jinks methods. It was observed that a and b components which are due to additive and dominant gene effects respectively, were significant for all studied characteristics under both conditions. Considering the average degree of dominance, as well as Vr/Wr graphs revealed that the yield potential traits like plant height, grain number in row in ear, grain row number in ear, and grain yield per plant were controlled by over dominance type of gene action, while traits like ASI, and 100-kernel weight were under the control of partial dominance with additive type of gene action under both conditions. Over-dominance for most of the parameters reveals that selection in later generations may be more effective and the selection in early generations will be more effective for the trait which is additively controlled.
    Keywords: Drought stress, Genetic parameters, Graphic plot, Maize
  • محمدرضا شیری *، رجب چوکان
    اصلاح و بهبود تحمل ذرت به تنش های محیطی از جمله مهم ترین اهداف اصلاح ذرتاست و تنش خشکی یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده در تولید پایدار ذرت به شمارمی رود. به همین منظور شاخص های تحمل به خشکی تعداد 38 هیبرید ذرت دانه ای، تحت شرایط آبیاری کامل و تنش خشکی در مرحله پرشدن دانه در دو آزمایش جدا در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به مدت دو سال در ایستگاه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی مغان مورد مقایسه قرار گرفتند. در ارزیابی تحمل و حساسیت هیبرید های مورد مطالعه به تنش خشکی از شاخص های SSI (شاخص حساسیت به تنش)، TOL (شاخص تحمل)، MP (میانگین حسابی محصول دهی)، HAR (میانگین هارمونیک محصول دهی)، GMP (میانگین هندسی محصول دهی) و STI (شاخص تحمل به تنش) استفاده شد. هیبرید های K74/2-2-1-3-1-1-1 -1 × K3653/2 و SC704 در هر دو شرایط آبیاری، عملکرد دانه بالاتراز میانگین داشتند. این دو هیبرید با بالاترین مقدار STI، در نمودار بای پلات در ناحیه با پتانسیل تولید بالا و حساسیت به خشکی پایین قرار گرفتند. از طرف دیگر لاین پدری اکثر هیبریدهای متحمل به تنش خشکی، لاین K3653/2 بود، بنابراین توصیه می شود در برنامه های به نژادی ذرت در استخراج ارقام متحمل به تنش خشکی از این لاین بیشتر استفاده شود. همچنین نتایج نشان داد، هرچند شاخص های MP،GMP و STI نسبت به سایر شاخص ها در به گزینی هیبریدهای متحمل با عملکرد بالا موفق تر بودند، اما با بکارگیری تجزیه بای پلات می توان هیبریدهای متحمل به تنش خشکی را بهتر گزینش نمود.
    کلید واژگان: بای پلات, ذرت, شاخص های مقاومت به خشکی
    Mohamadreza Shiri *, Rajab Choukan
    Breeding for environmental stress is one of the most important goals in plant breeding. Among stresses, drought stress has high influencing on limitation of maize production. Therefore, in order to find the best drought tolerant hybrids, 38 maize hybrids were planted in two separate experiments: one with optimum irrigation (control) and another with water stress at grain-filling stage in Moghan at two years. RBCD experiment design with three replications was used. Stress Susceptibility Index (SSI), Mean Productivity (MP), Tolerance (TOL), Geometric Mean Productivity (GMP) and Stress Tolerance Index (STI) indices were used to evaluate susceptibility and tolerance of the genotypes. Results showed that, K74/2-2-1-3-1-1-11×K3653/2 and SC704 hybrids had higher grain yield than mean in all irrigation conditions. These hybrids had the highest STI and located at part of high yield potential and low sensitivity to drought in the biplot. On the other hand, paternal line of majority of drought stress tolerant hybrids was the line K3653/2. Therefore, it is recommended to use this line in breeding maize to get to the most tolerant hybrid. Also the results showed that despite ofthe MP,GMPandSTI indices were most successful in selecting high yield tolerant hybrids, however using biplot the most tolerant hybrids to drought can be chosen the best.
    Keywords: Biplot, Drought Stress Tolerance Indices, Maize
  • صفر نصرالله زاده، علی شیرخانی *، سعید زهتاب سلماسی، رجب چوکان
    این تحقیق باهدف مطالعه اثر ازتوباکتر و ورمی کمپوست به عنوان کودهای زیستی و همچنین کودهای شیمیایی (NPK) بر عملکرد دانه و ویژگی های برگ ذرت به مدت دو سال (1392و1393) در ایستگاه تحقیقاتی اسلام آباد غرب، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمانشاه انجام شد. این تحقیق به صورت آزمایش اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بود. تیمار مصرف ازتوباکتر در بلوک های اصلی در دو سطح (مصرف و عدم مصرف) و کودهای شیمیایی در سه سطح (صفر، 50 درصد و 100 درصد مقدار توصیه شده بر اساس آزمون خاک) و ورمی کمپوست در چهار سطح (صفر، 2، 4 و 6 تن در هکتار) در کرت های فرعی قرار گرفتند.آزمایش در دو مکان آبیاری مطلوب و کم آبیاری نجام شد. نتایج نشان داد تیمارهای کودی در هردو شرایط آبیاری عملکرد دانه، شاخص سطح برگ و شاخص سبزینگی ذرت را به شکل معنی داری افزایش داده و همچنین با استفاده از شش تن در هکتار ورمی کمپوست، می توان تا 50 درصد مصرف کودهای شیمیایی را کاهش داد به نحوی که عملکرد دانه در تیمار مصرف توام 6 تن در هکتار ورمی کمپوست با 50 درصد کود شیمیایی به ترتیب 5/10 و 2/5 تن در هکتار در شرایط آبیاری مطلوب و محدود بود، درحالی که عملکرد در تیمار مصرف 100 کود شیمیایی به ترتیب 1/10 و 8/4 تن در هکتار بود.
    کلید واژگان: ازوتوباکتر, ذرت, کودهای شیمیایی, ورمی کمپوست و عملکرد
    Safar Nasrolahzadeh, Ali Shirkhani *, Saied Zehtab Salmasi, Rajab Choukan
    Introduction
    In 2015 with about five million tons of corn, Iran was world’s fifth largest corn importer. Maize is one of the main crops for poultry and livestock feed in Iran. The average of area in Kermanshah province in recent years has been more than 45,000 hectares. But in 2015 this amount has decreased by 30 thousand hectares, 15580 hectares, which is the main reason for water scarcity in the region. On the other hand application of chemical fertilizers in conventional agriculture severe environmental problems, increased production costs and negative effects on biological cycles causes. The objective of this study was to determine the effect of biofertilizers and chemical fertilizers on yield and yield components of Maize under normal and deficit irrigation condition in western Iran region and looking for the best biological treatments could be applied to the maize to get a high yield in addition to keep our environment clean and safe.
    Materials And Methods
    Field experiments were conducted for two years (2014 – 2015) at the agricultural research farm, Agricultural and Natural Resources Research Centre in Kermanshah, Iran. In this research, effects of vermicompost and Azotobacter as a boifertilizers and chemical fertilizers on yield and yield components of Maize under normal and deficit irrigation was investigated in two sites. Sites included normal irrigation and deficient irrigation (65% optimum water requirement) and each site was conducted as the factorial split plot in a randomized complete block design with three replications and three factors. Treatments included Azotobacter in the main plots (non-inoculation and inoculation), vermicompost (consuming 0, 2, 4 and 6 ton/ha) and chemical fertilizers included N,P,K (100%, 50% and 0% recommendation based on soil test) in the sub plots. Irrigation treatments (deficit and adequate irrigation) in the middle phase of growth stage (approximately V6) began. Statistical analysis included analysis of variance to compare mean by least significant difference (LSD) by SAS statistical software and graphs were performed by EXCEL.
    Results and Discussion
    Results showed that, the grain yield of maize, LAI, leaf chlorophyll contents and NDVI were significantly influenced by irrigation levels, but Azotobacter no significant effect on this traits. Grain yield, LAI, leaf chlorophyll contents and NDVI were decreased by deficient irrigation. Vermicompost and chemical fertilizer increased these traits in normal and deficit irrigation. Vermicompost at 2, 4 and 6 ton/ha consistently and significantly increased grain yield in both irrigation condition. There was no significant difference on grain yield between 6 ton/ha application of vermicompost in linked together 50% of advised chemical fertilizers, and 100% of recommended fertilizer, hence it is possible to reduce chemical fertilizers application up to 50%. Similarly Laekemariam and Gidago (2012) recommended applying integrated of compost at 5 ton ha-1 along with chemical fertilizer to obtain better yield of maize. Kemal and Abera (2015) reported Application of recommended dose of inorganic fertilizer along with vermicompost at 6 ton/ha to maize not only enhanced productivity of maize but also improved soil fertility in terms of higher available N, P, K and organic carbon content over the control and recommended N, P and K.
    Conclusions
    Although the vermicompost and Azotobacter were not able to provide all the nutritional requirements for Maize but the results indicated that the use of 6 ton/ha vermicompost and Azotobacter in soil, 50% of the maize fertilizer supplied and that means a 50% reduction in the consumption of chemical fertilizers and less pollution of the soil and the environment. On the other hand, the results showed that under deficient irrigation vermicompost and Azotobacter increased grain yield. As a general conclusion these results suggested that integrating bio fertilizer with 50 percent of recommended NPK fertilizers are appropriate for sustainable maize production in normal and deficient irrigation.
    Keywords: Maize - Azotobacter- Drought stress_Chemical fertilizers_Vermicompost
  • فرید فیض الله پور، مهدی کوچک زاده، فریبرز عباسی، محمدنبی غیبی، رجب چوگان
    کودآبیاری به دلیل امکان مصرف تقسیطی عناصر غذایی روشی موثر برای افزایش کار آیی مصرف آب و کود و کاهش تلفات کودهای نیتروژنی است .در پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر مصرف تقسیطی کود اوره در کودآبیاری جویچه ای بر تلفات کود، تحقیقی بر روی ذرت دانه ای رقم سینگل کراس 260 در مزرعه پژوهشی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر (کرج) در سال زراعی 1392 انجام شد. این آزمایش شامل 7 تیمار به صورت یک تیمار پخش سطحی کود و شش تیمار کودآبیاری بود و در چهار تکرار انجام گردید. طرح آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا گردید. فاکتور اول (S) شامل دو سطح تقسیط کود اوره (سه و چهار تقسیطی) و فاکتور دوم (N) شامل سه سطح کودی (100، 80 و 60 درصد توصیه کودی) بود. تیمارهای کودآبیاری در نهایت با روش کود دهی سطحی مورد مقایسه قرار گرفتند. کود مورد نیاز در تیمار سنتی در دو تقسیط مساوی و به صورت پخش سطحی به خاک اضافه گردید. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها، درصد تلفات نیتروژن از طریق رواناب سطحی، تحت تاثیر مقدار کود مصرفی و اثر متقابل آن با تقسیط کود قرار گرفت. بیشترین تلفات نیتروژن توسط رواناب، در سطح کودی 100 درصد اتفاق افتاد و تفاوت معنی داری بین سطوح 60 و 80 درصد توصیه کودی حاصل نشد. از لحاظ درصد نیتروژن باقی مانده در خاک، تیمار سنتی با روش پخش سطحی کود، دارای بیش ترین مقدار نیتروژن موجود در خاک بعد از آزمایشات کودآبیاری بود. علاوه بر این در بررسی اثر متقابل تقسیط و مقدار کود مصرفی مشاهده شد که با کاربرد تنها 60 درصد توصیه کودی طی چهار تقسیط مساوی در طول فصل رشد، می توان ضمن دست یابی به عملکرد مطلوب، میزان آلودگی زیست محیطی را کاهش داد.
    کلید واژگان: پخش سطحی, ذرت, رواناب, کارآیی مصرف کود
    Farid Feizolahpour, Mehdi Kouchakzadeh, Fariborz Abbasi, Mohammad Nabi Gheibi, Rajab Choukan
    Introduction
    Broadcast fertilization method increases fertilizer losses while results in lower nutrient absorption by plant roots. Fertigation is an effective method to increase water and fertilizer efficiency and to reduce the losses of nitrogen. Moreover, it allows farmers to apply the nutrients in splits and few amounts in response to crop needs. In the present study, a field experiment was conducted to investigate the effects of split application of fertilizer in furrow fertigation on nitrogen losses and corn yield.
    Materials And Methods
    Field experiments were carried out factorially in a randomized complete block design with four replicates. Experimental treatments were consisted of three fertilizer splits (two, three, and four splits) and three levels of urea fertilizer (60, 80 and 100% of required urea fertilizer), which compared with the common method (broadcasting fertilizer) as used by farmers in the fields. Experiments were conducted on a one hectare field in 120 meter long and open end furrows. During the crop season, Irrigation water was applied in the same way for all fertigation treatments and the third type of the WSC flumes was used to measure the amount of input and output water in irrigation events. Moreover, for determining the indexes of uniformity of water distribution in carrying out fertigation experiments, the amount of infiltration into the soil was calculated using the Kostiakov-Louis equation. The parameters of this equation were determined using the water volume balance method. Injection of Urea fertilizer was done by using 40-liter barrels were placed at the beginning of Furrows. In this study, the injection of fertilizers was applied in the last 10 to 20 minutes of irrigation time.
    Results And Discussions
    Results showed that water distribution uniformities of low quarter and low half in all tests were very high. Such that the water low quarter distribution uniformities for all treatments were between 90.5 to 98.3 percent and the low half distribution uniformities of water for different treatments were between 94.4 to 99.0 percent. So, according to the high water distribution uniformity and injecting fertilizer in 20-10 minutes at the end of irrigation, it should be stated that the distribution uniformities of fertilizer, used in the experiments, were high too. Statistical analysis showed that nitrogen usage amount and interaction of splits-usage rates of fertilizer had a significant influence on run-off nitrogen losses. The most nitrogen losses were achieved in treatment using 100 percent of fertilization recommendation and there were not significant differences between 60 and 80 percent of fertilization recommendation. It is nothworthy that, in addition to the nitrogen loss by surface runoff, nitrogen deep percolation losses always are also considered. In fertigation treatments, because of high rate of nitrogen injection in short intervals at the end of irrigations, the amount of nitrogen in the surface layer (20-0 cm) was significantly higher than the lower depths and this could led to low percolation losses of nitrogen, but the broadcast fertilization method provided the highest percent of remaining nitrogen in the soil after fertilization, which almost is unusable for plant and in the case of over irrigation or rainfall, the risk of groundwater pollution could be raised. Besides, the results showed that application of nitrogen in 4 splits provided more grain yield compared to the 3 splits level. Also, grain yield of corn increased significantly with increasing nitrogen rate application. The fertigation treatments had better performance of water and fertilizer application efficiencies compared to broadcast fertilization method. The most grain yield was achieved in the fifth treatment by application of 100 percent of fertilization usage recommendation in three splits.
    Conclusion
    In this study, the effect of furrow fertigation on nitrogen losses and corn yield was studied under different splits and amounts of fertilizer consumption. Eventually, fertigation treatments were compared with traditional treatments (fertilizer broadcasting method). According to the obtained results, evaluate the interactions of the effect of split × N usage showed that, the fourth treatment (60% of fertilizer application in 4 splits) can be suggested, owing to its lower N losses by runoff. In addition there were no statistical significant differences of grain yield between the fourth and fifth treatments (100% of fertilizer application in 3 splits). Consequently, it can be concluded that by the usage of 60 percent of the recommended fertilizer application in four equal splits during the growing season, the potential of environmental pollution will be reduced while achieving optimal performance.
    Keywords: Broadcast fertilization, Corn, Fertilizer use efficiency, Run off
  • علی ماهرخ، مجید نبی پور، حبیب الله روشنفکر ذزفولی، رجب چوکان
    این مطالعه به منظور تعیین پاسخ برخی پارامتر های فیزیولوژیکی ذرت دانه ای در هیبرید سینگل کراس 704 به تغییرات غلظت هورمون های سیتوکینین و اکسین در شرایط تنش خشکی اجرا شد. آزمایش در سه محیط جداگانه، شامل محیط بدون تنش خشکی، تنش خشکی در مرحله رشد رویشی و تنش خشکی در مرحله رشد زایشی انجام شد. هورمون های سیتوکینین در سه غلظت (صفر، 50 و 100 میلی گرم در لیتر) در مرحله هشت تا ده برگی و اکسین در سه غلظت (صفر، 10 و 20 میلی گرم در لیتر) در مرحله ظهور ابریشم در سه تکرار بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج در سال زراعی 1392 اجرا شد. تنش خشکی در مرحله رشد زایشی باعث کاهش کلروفیل a و b به ترتیب با میانگین 13/28 و 93/37 درصد شد. مصرف هورمون سیتوکینین با غلظت 50 میلی گرم در لیتر کلروفیل a را به مقدار 73/37 درصد افزایش داد و تولید اسید آمینه پرولین به مقدار 58/16 درصد کاهش داد و همچنین هورمون اکسین با غلظت 10 و 20 میلی گرم در لیتر به ترتیب باعث افزایش کلروفیل a به میزان 78/22 درصد و کاهش پرولین به میزان 02/18 درصد شد.
    کلید واژگان: تنش رویشی, تنش زایشی, کارتنوئیدها, کلروفیل a, کلروفیل b
    Ali Mahrokh, Majid Nabipour, Habib Alah Roshanfekr Dezfuli, Rajab Choukan
    This study was conducted to determine some physiological parameters of maize cultivar KSC 704 affected auxin and cytokinin hormones concentration variations under drought stress condition. The experiment was carried out in three environments separately including non-drought stress environment, drought stress in vegetative stage and drought stress in reproductive stage. Cytokinin hormone in three concentrations (control, 50 and 100 mg/lit) in V8-V10 stage and auxin hormone in three concentrations (control, 10 and 20 mg/lit) in silk emergence stage was laid out as a factorial design based on randomized complete block with three replications in each environment at Seed and Plant Improvement Institute, Karaj in 2014. Drought stress in reproductive stage decreased chlorophyll a and b respectively %28.13 and %37.93. The use of cytokinine hormone in concentration 50 mg/lit increased %37.73 chlorophyll a and decreased % 16.58 proline amino acid and also auxine hormone in concentration 10 and 20 mg/lit increased %22.78 chlorophyll a and decreased %18.02 proline.
    Keywords: carotenoids, chlorophyll a, chlorophyll b, vegetative stage, reproductive stage
  • مهرداد حنیفه ای، حمید دهقانی، رجب چوکان
    بیماری پژمردگی آوندی یکی از مهم ترین بیماری های خربزه و طالبی است. در این پژوهش 24 توده بومی که از نقاط مختلف ایران جمع آوری شده بود به همراه 8 اینبرد لاین برای شناسایی منبع جدیدی از مقاومت به بیماری در یک طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه و گلخانه در سینی های حاوی خاک رس، پیت ماس و پرلیت مطالعه شد. ریشه های زخمی شده گیاهچه های 1 تا 2 برگی 15 روزه در 50 میلی لیتر سوسپانسیون اسپور Fusarium oxysporum f. sp. melonis با غلظت 106 × 1 در میلی لیتر به مدت سه تا چهار دقیقه قرار گرفتند و به سینی های کشت برگردانده شدند. نمونه ریشه دو روز بعد از تجدید کاشت از گیاهان آلوده شده تمام ژنوتیپ های مطالعه شده حساس، نیمه مقاوم و مقاوم برای بررسی تغییرات بیوشیمیایی طی 5 مرحله به مدت 8 روز گرفته شد و در دمای 80- درجه سانتی گراد نگهداری شد. در تیمار شاهد از آب مقطر سترون استفاده شد. میزان آنزیم های پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز، کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و ترکیبات فنلی برای تعیین مقاومت به بیماری به همراه سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری و شدت بیماری مطالعه شد. بررسی تنوع ژنتیکی توده های خربزه و طالبی برمبنای صفات مذکور با استفاده از روش های آماری تجزیه خوشه ایو تجزیه به مولفه های اصلی انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که آلودگی ژنوتیپ ها به قارچ عامل پژمردگی آوندگی منجر به تغییرات بیوشیمیایی شد. سطح آنزیم های آنتی اکسیدانت و محتوای فنل کل در شرایط پاسخ به آلودگی به فوزاریوم فوم 2/1 افزایش یافت. بیشترین فعالیت پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز، کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و ترکیبات فنلی چهار تا شش روز پس از آلودگی برای ژنوتیپ های مختلف مشاهده شد. در خوشه بندی ارقام بر اساس روش وارد، 32 ژنوتیپ در 3 گروه قرار گرفتند. تجزیه به مولفه های اصلی متغیرهای مطالعه شده را به 2 مولفه با واریانس تجمعی 96 درصد کاهش داد. بیشترین فاصله مربوط به ژنوتیپ های ایزابل و شادگانی2 (21/27) بود. بنابراین، ایزابل خارجی مقاوم ترین و توده شادگانی2 حساس ترین توده به بیماری شناخته شد. توده های زرد ایوانکی، شارنته فوم1، جاپالیزی و مگسی در یک گروه قرار گرفتند. بنابراین، می توان از تلاقی این توده ها در تولید جمعیت های پایه برای مطالعه نحوه عمل و شناسایی ژن(های) موثر در تحمل به پژمردگی آوندی فوزاریومی استفاده کرد.
    کلید واژگان: تجزیه خوشه ای, تجزیه به مولفه های اصلی, تغییرات بیوشیمیایی, تنوع ژنتیکی, فوم2, 1
    Mehrdad Hanifei, Hamid Dehghani, Rajab Choukan
    Fusarium wilt disease is one of the major plant diseases that affect melon production. In this study a total of 23 landraces and breeding lines of melon were collected from different regions of Iran planted in a randomized complete block design with three replications and were studied to find new sources of resistant ones in the tray contained clay، pith mass and perlite in greenhouse. The root of seedlings after reaching at one to two true leaf stages were placed in a high inoculum concentrations of 1×106 spores per ml of Fusarium oxysporum f. sp. melon for 3-4 min and then، roots were wounded. Root samples from infected plants of all sensitive، semi-resistant and resistant genotypes were taken to examine biochemical changes for 8 days after 2 days of transplanting in 5 times and were kept in −80°C. The root of control plants dipped in tap water. The activity of peroxidase (POX، EC 1. 11. 1. 7)، polyphenol oxidase (PPO، EC 1. 14. 18. 1)، Catalase (CAT، EC 1. 11. 1. 6)، Superoxide dismutase (SOD، EC 1. 15. 1. 1) and Phenolic compounds (PCs) were measured. Area under disease progress curve and disease severity were studied to identify relationship between disease resistance and enzymatic composition. The results of analysis of variance showed that infection of melon seedling with F. oxysporum race 1. 2 led to many biochemical changes. The level of antioxidant defensive enzyme and PCs content increased in response to infection by the Fom 1. 2. The activity of POX، PPO، SOD، PCs and CAT in different genotypes approached to highest level at 4 days after inoculation. In clustering of cultivars via Ward method، 32 landraces clustered into three groups. Principal component analysis diminished all of variables to two components with 96% cumulative variances. Isabelle and Shadegani 2 landraces had the maximum genetic distance together. The Isablle and Shadegani 2 were identified as the most resistance and the most susceptible genotypes، respectively. The Isablle، Zard Eyvanakey، Charentais Fom1، Japalizi and Maghasi placed in the same group. Therefore، by crossing between these land races، the basic population could be obtained to study the gene action and to identify the effective gene (s) regarding tolerance to fusarium wilt.
    Keywords: biochemical changes, Cluster Analysis, Fom 1.2, genetic diversity, principal component analysis
  • رجب چوکان *، افشاراستخر، غلامرضا افشارمنش، علی شیرخانی، عزیز آفرینش، محمدرضا شیری، حمید نجفی نژاد، شراره فارغی، همایون دارخال، مجید زمانی، سعید خاوری خراسانی، مسعود رفیعی، کامران انوری، محمدحسین حدادی، ثریا قاسمی
    هیبرید جدید ذرت سینگل کراس کرج 703 حاصل تلاقی K47/2-2-1-3-3-1-1-1 × MO17 یا K47/3 می باشد. در سال 1389 در آزمایش مقایسه عملکرد نیمه نهایی در میانگین هفت منطقه با تولید 034/12 تن در هکتار در مقایسه با هیبرید شاهد سینگل کراس 704 با تولید 318/11 تن در هکتار برتری خود را نشان داد. در سال های 1390 و 1391 در آزمایش مقایسه عملکرد نهایی در میانگین دو سال و 12 منطقه، هیبرید امید بخش 703 با میانگین 291/11 تن در هکتار در مقایسه با شاهد سینگل کراس 704 با میانگین 506/9 تن در هکتار، 785/1 تن در هکتار (8/18 درصد) افزایش تولید نشان داد. در آزمایش های انجام شده در شرایط زارعین سال 1392 منطقه اسلام آباد کرمانشاه، این هیبرید با تولید 400/14 تن در هکتار با 5/20 درصد رطوبت دانه در زمان برداشت نسبت به رقم شاهد سینگل کراس 704 با 11 تن در هکتار با رطوبت 1/23 درصد با افزایش 667/3 تن در هکتار و کاهش رطوبت دانه 6/2 درصد در زمان برداشت، برتری قابل توجهی نشان داد. در منطقه روانسر کرمانشاه نیز این هیبرید با تولید 233/16 تن در هکتار با رطوبت دانه 5/20 درصد نسبت به رقم شاهد سینگل کراس 704 با تولید 500/11 تن در هکتار با رطوبت دانه 23 درصد با افزایش 733/4 تن در هکتار و کاهش رطوبت دانه 5/2 درصد در زمان برداشت، از نظر هر دو صفت برتری قابل توجهی نشان داد. در منطقه مهتابی شهرستان عنبرآباد جیرفت در سال 1392، با تولید 070/15 تن در هکتار با میانگین رطوبت دانه 1/25 درصد در زمان برداشت، نسبت به رقم شاهد سینگل کراس 704 با تولید دانه 255/12 تن درهکتار و رطوبت دانه در زمان برداشت 35/28 درصد، 815/2 تن در هکتار(23 در صد) افزایش عملکرد و 25/3 درصد کاهش رطوبت نشان داد.
    کلید واژگان: پوسیدگی فوزاریومی, سیاهک معمولی, سینگل کراس, ذرت, عملکرد دانه و کاهش رطوبت دانه
    Rajab Choukan*, Afshar Estakhr, Gholam Reza Afsharmanesh, Ali Shirkhani, Aziz Afarinesh, Mohammad Reza Shiri, Hamid Najafinejad, Sharare Fareghei, Homayon Darkhal, Majid Zamani, Saeid Khavari Khorasani, Masuod Rafiei, Kamran Anvari, Mohammad Hosein Haddadi, Soraya Ghasemei
    Maize hybrid KSC 703 (K47/3 x MO17) produced grain yield 12.034 t/ha over seven locations in 2010, compared to KSC 704 with 12.034 t/ha, as check. During two years evealuation ( 2011-2012) over 12 locations, this hybrid revealed grain yield 11.291 t/ha, comparing to KSC 704 with 9.506 t/ha, showing 1.785 t/ha (18.8%) yield increase. On farm experimants carried out in Islam Abad, Ravansar, Mahtabi, in 2013, revealed 14.400 t/ha with 20.5% moisture, compared to KSC 704 by 11 t/ha with 23.1% moisture contenet in Islam Abad, Kermanshah province (3.667 t/ha yield increase and 2.6% less moisture content). In Ravansar (Kermanshah province), this hybrid showe average grain yied 16.233 t/ha with 20.5% moisture content, comparing to KSC 704, with 11.500 t/ha, with 23% moisture contenet, meaning 4.733 t/ha yield increase and 2.5% lower moisture content . In Mahtabi (Jiroft region), this hybrid yielded 2.815 t/ha more grain than KSC 704 (23%), and 3.815% less grain moisture at harvesting time.
  • محمد برزگری *، رجب چوکان، غلامرضا افشارمنش، ثریا قاسمی ایلامی، عزیز آفرینش، جعفر قاسمی رنجبر
    یک برنامه به نژادی با هدف اصلاح هیبرید ذرت برای تحمل به تنش گرما از سال 1378 در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد دزفول آغاز شد، به طوریکه در سال 1384 تعدادی لاین S6 با تحمل نسبی به تنش گرما بدست آمد. سپس ترکیبات متقابل بین لاین ها ایجاد و با ارزیابی مقدماتی تعداد 11 هیبرید برتر با شاخص های مورد نظر گزینش گردیدند. در ادامه سه سال متوالی هیبریدهای ایجاد شده در مناطق نیمه گرمسیری شامل جیرفت (جنوب کرمان)، ایلام و خوزستان در آزمایشات نیمه نهایی، نهایی و تحقیقی- تطبیقی مورد مقایسه قرا رگرفتند. در نهایت تلاقی لاین های SLH2/29/14/2-4/1 × SLD45/1/2-1 (هیبرید مبین) با برخورداری از ویژگی های مورد نظر انتخاب گردید. 12 روز زودرسی فیزیولوژیک نسبت به شاهد (هیبرید 704)، دو روز فاصله زمانی کوتاهتر بین ظهور اندام های زایشی و میانگین عملکرد دانه 5/8522 کیلوگرم، ازجمله خصوصیات این هیبرید بود. در حال حاضر به علت استقبال کشاورزان سطح زیرکشت تولید بذر این هیبرید حدود 200 هکتار است که در نتیجه 25 هزار هکتار از مزارع ذرت دانه ای کشور در مناطق گرمسیری را پوشش داده است.
    کلید واژگان: تحمل, ذرت, گرما و مبین
    Mohammad Barzegari *, Rajab Choukan, Gholam Reza Afsharmanesh, Soraya Ghasemi Ilami, Aziz Afarinesh, Jafar Ghasemi Ranjbar
    A breeding program was started in Safiabad Agricultural Research Center in 1999, to produce an improved maize hybrid with a relative heat stress tolerance. Consequently at 2005 a few S6 lines with having moderately tolerance to high temperature were obtained. These combinates were then evaluated for three consecutive years in three sub-tropical regions of the country includes Khzestan, Ilam and Kerman (Jiroft) in the semi final, final and on-farm experiments. These experiments resulted to selection of a hybrid with a relatively high temperature tolerance (produced by crossing of SLD45/1/2-1 × SLH2/29/14/2-4/1 lines). This hybrid was 12 days physiologically early-mature than SC704 hybrid SC704 (control), and heat stress tolerance due to the shorter of tassel to silk initiation period (1.5 days in average). This line had 10500-11500 kg ha-1 average seed yield and non-significant difference with the control in experiments. Now because of farmers enthusiasm, seed production level of this hybrid is about 200 ha and consequently over 25000 ha of farms are planting by this line across tropical regions of the country
  • رجب چوکان*، علی شیرخانی، غلامرضا افشارمنش، افشاراستخر، محمدحسین سبزی، همایون دارخال، حمید نجفی نژاد، محمدرضا شیری، عزیز آفرینش، محمد برزگری، سعید خاوری خراسانی، افشین مساوات، حسین حدادی، کامران انوری، مجید زمانی، رضا معینی
    هیبرید جدید سینگل کراس کرج 706 حاصل تلاقی K3547/4 × MO17 می باشد. در سال های 1387-1386 در آزمایش نهایی دو ساله در هشت منطقه با میانگین تولید 713/11 تن در هکتار در مقایسه با هیبرید کرج 704 با میانگین تولید 845/9 تن در هکتار برتری خود را نشان داد. در بررسی های تحقیقی- ترویجی در سال 1391، در منطقه روانسر کرمانشاه (کشت اول) با عملکرد دانه 300/13 تن در هکتار نسبت به رقم شاهد هیبرید کرج 704 با عملکرد 700/9 تن در هکتار (37 درصد افزایش عملکرد)، و در منطقه اسلام آباد کرمانشاه (کشت اول) با عملکرد دانه 100/13 تن در هکتار، نسبت به رقم شاهد هیبرید کرج 704 با عملکرد دانه 300/11 تن در هکتار برتری نشان داد. در کشت دوم منطقه بیله سوار مغان با میانگین عملکرد 180/7 تن در هکتار، مزیت نسبی خود را نسبت به رقم شاهد 704 با تولید 930/6 تن در هکتار نشان داد. در آزمایش تحقیقی- ترویجی سال 1391 در منطقه مهتابی شهرستان عنبرآباد جیرفت در کشت دوم، هیبرید جدید با عملکرد دانه 570/17 تن در هکتار در مقایسه با رقم شاهد هیبرید کرج 704 با تولید 100/15 تن در هکتار، 470/2 تن در هکتار (4/16 درصد) افزایش عملکرد نشان داد. در کشت دوم منطقه حاجی آباد جیرفت نیز، هیبرید 706 با عملکرد دانه 400/12 تن در هکتار در مقایسه با رقم شاهد هیبرید کرج 704 با تولید 800/11 تن در هکتار، 600 کیلوگرم در هکتار (1/5 درصد) افزایش عملکرد نشان داد. در آزمایش تحقیقی- ترویجی سال 1391 در منطقه شوش در کشت دوم، با عملکرد دانه 130/10 تن در هکتار در مقایسه با رقم شاهد هیبرید کرج 704 با تولید 952/8 تن در هکتار، 178/1 تن در هکتار (2/13 درصد) افزایش عملکرد نشان داد.
    کلید واژگان: ذرت, کرج 706, سینگل کراس و عملکرد دانه
    Rajab Choukan*, Ali Shirkhani, Gholam Reza Afsharmanesh, Afshar Estakhr, Mohammad Hosein Sabzi, Homayoun Darkhal, Hamid Najafinejad, Mohammad Reza Shiri, Aziz Afarinesh, Mohammad Barzegari, Saeed Khavari Khorasani, Afshin Mosavat, Hosein Haddadi, Kamran Anvari, Majid Zamani, Reza Moeini
    Maize hybrid KSC 706 (K3547/4 × MO17) produced grain yield 11.713 t ha-1, when evaluated in eight locations over two years (2007-8), comparing to KSC 704 with 9.845 t/ha. On farm experiments in 2012, in Kermanshah province in two locations, this hybrid produced 13.100 and 13.300 t ha-1 in Eslam Abad and Ravansar as first cropping, respectively, comparing to KSC 704, with 11.300 and 9.700 t ha-1. In Moghan, as second cropping, this hybrid produced 7.180 t ha-1 compared to KSC 704 which produced 6.930 t ha-1. In Jiroft, as second cropping in two locations, KSC 706 and KSC 704 (Check) produced 17.570 and 15.100 t ha-1, in Mahtabi location (16.4% yield increase), as well 12.400 and 11.800 t ha-1 in Haji Abad location (5.1% yield increase), respectively. Under second cropping in Shosh, KSC 706 and KSC 704 (Check), revealed 10.130 and 8.952 t ah-1, respectively, meaning 1.178 t ha-1 (13.2 % yield increase) yield increase over KSC 704.
  • محمد برزگری*، رجب چوکان، غلامرضا افشارمنش، ثریا قاسمی ایلامی
    به منظور دستیابی به هیبرید ذرت با عملکرد بالا و تحمل به تنش خشکی یک برنامه به نژادی از سال 1378 در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد آغاز گردید و در سال 1384 تعدادی لاین S6 از این برنامه بدست آمد. سپس ترکیبات متقابل ایجاد و به مدت دو سال در آزمایشات مقدماتی و نیمه نهایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. بعد از بررسی های مقدماتی 9 هیبرید گزینش گردید که در سال های 1388-1387 در مناطق گرمسیری خوزستان، جیرفت و ایلام به صورت آزمایش نهایی و تحقیقی- تطبیقی ارزیابی شدند. در نهایت تلاقیMO17×SLD45/1/2-1 (هیبرید کارون701 ) با برخورداری از خصوصیات فاصله زمانی کوتاه بین ظهور گل تاجی و ابریشم مادگی، 7-5روز زودرسی نسبت به شاهد (هیبرید 704)، افزایش عملکرد دانه 1300-500 کیلوگرم در هکتار و تحمل به تنش خشکی انتخاب گردید. در حال حاضر این هیبرید در سطح حدود 20000 هکتار کشت می شود و در حال گسترش است.
    کلید واژگان: تحمل به تنش خشکی, ذرت, عملکرد دانه و هیبرید کارون 701
    Mohammad Barzegari *, Rajab Choukan, Golam Reza Afsharmanesh, Soraya Ghasemi Ilami
    In order to obtain high yielded and tolerant to drought stress maize hybrid a breeding program was started in Safiabad Agricultural Research Center in the 1999 and a few S6 lines attained in 2005. Then interactive components were created and evaluated in the preliminary and semi-finals experiment during two consecutive years. After preliminary studies, nine hybrids were selected which they were evaluated in tropical part of Khozestan, Kerman (Jiroft) and Ilam provinces in the final and on farm experiments. Ultimately, MO17 × SLD45/1/2-1 (Hybrid Karun701) cross with having short period anthesis silking interval, 7-5 days early mature than control (SC704), higher grain yield by about 500-1300 kg ha and drought tolerance attributes were selected as superior line. At the present this hybrid is cultivating in about 20,000 hectares and cultivating area still growing.
  • رجب چوکان*، افشاراستخر، غلامرضا افشارمنش، علی شیرخانی، عزیز آفرینش، محمد برزگری، محمدحسین سبزی، شراره فارغی، همایون دارخال، مجید زمانی، سعید خاوری خراسانی، مسعود رفیعی، کامران انوری، رضا معینی، ثریا قاسمی
    ذرت هیبرید سینگل کراس کرج 705 حاصل تلاقی K3640/3 × MO17 می باشد. این هیبرید در آزمایش نهایی سال های 1386 و 1387 در هفت منطقه، با میانگین عملکرد دانه 120/11 تن در هکتار برتری خود را نسبت به سینگل کراس 704 با میانگین تولید 844/9 تن در هکتار مورد تایید قرار داد. در آزمایش پیشرفته سال 1390 در هفت منطقه بالاترین میانگین عملکرد دانه را با 450/10 تن در هکتار در مقایسه با سینگل کراس 704 با میانگین 513/8 تن در هکتار تولید نمود. علاوه بر این، درصد رطوبت دانه آن در زمان برداشت نسبت به سینگل کراس 704 حدود دو درصد کاهش نشان داد و این در حالیست که در آزمایشات انجام شده در سطح مزارع کشاورزان، هیبرید کرج 705 حدود 31/2 درصد کاهش رطوبت نشان داد. در بررسی سازگاری دو ساله (1391– 1390) نیز در نه منطقه با میانگین تولید دانه 585/10 تن در هکتار برتری نسبت به سینگل کراس 704 با 752/9 تن در هکتار به میزان 833/0 تن در هکتار (5/8 در صد) نشان داد. در شرایط آزمایشات تحقیقی ترویجی در مزارع زارعین (در مناطق اسلام آباد و روانسر کرمانشاه، منطقه مهتابی شهرستان عنبرآباد جیرفت و منطقه شوش در سال 1391) با میانگین 62/12 تن در هکتار نسبت به سینگل کراس 704 با میانگین 19/11 تن در هکتار با افزایش 429/1 تن در هکتار (8/12 درصد) برتری نشان داد. هیبرید کرج 705 در میانگین با کاهش حدود 3-2 درصد رطوبت در زمان برداشت نسبت به سینگل کراس 704، حدود هفت روز زودتر آماده برداشت شد. در سطح مزارع کشاورزان، هیبرید کرج 705 با میانگین 94/20 درصد رطوبت دانه در زمان برداشت نسبت به سینگل کراس 704 با میانگین 25/23 درصد رطوبت دانه حدود 31/2 درصد کاهش رطوبت نشان داد. در طی چهار سال بررسی (1389 – 1386)، این هیبرید از نظر واکنش به سیاهک معمولی نیمه مقاوم بود در حالی که سینگل کراس 704 از این نظر در گروه نیمه حساس قرار داشت. از نظر واکنش به پوسیدگی فوزاریومی بلال نیز این هیبرید در گروه نیمه مقاوم واکنشی مشابه سینگل کراس 704 نشان داد.
    کلید واژگان: پوسیدگی فوزاریومی, سرعت کاهش رطوبت دانه, سیاهک معمولی, سینگل کراس, ذرت و عملکرد دانه
    Rajab Choukan, Afshar Estakhr, Gholam Reza Afsharmanesh, Ali Shirkhani, Aziz Afarinesh, Mohammad Barzegari, Mohammad Hosein Sabzi, Sharare Fareghei, Homayon Darkhal, Majid Zamani, Saeed Khavari Khorasani, Masuod Rafiei, Kamran Anvari, Reza Moeini, Soraya Ghasemi
    As compared to KSC 704 hybrid with 9.844 t/ha, the maize hybrid, KSC 705(K3640/3 × MO17) produced an average grain yield of 11.120 t/ha over seven locations evaluated in final trials for two consecutive years (2007-8). In advanced yield trials done in 2011, across seven locations, this hybrid performed the highest grain yield, 10.450 t/ha, while KSC 704 produced 8.513 t/ha. In addition to the grain yield preference, grain moisture in KSC 705 was about two percent less than KSC 704 at harvesting stage under farmer's conditions. Hybrid KSC 705 with an average of grain yield 10.585 t/ha showed 833 kg/ha (8.5%) superiority to KSC 704 (9.753 t/ha), once evaluated in adaptability trials conducted in nine locations for two years (2011-12). On farm experimental results obtained from Eslam Abad, Ravansar, Mahtabi and Shoosh in 2012 revealed that KSC 705 with an average grain yield and moisture of 12.617 t/ha and 20.94%, showed a superiority of 1.429 t/ha (12.8%) over the yield of KSC 704 (11.188 t/ha) and 2.31 less grain moisture comparing to KSC 704 with 23.25% grain moisture. Comparing to KSC 704, this hybrid was seven days earlier. In contrast to KSC 704 with a moderately susceptible reaction to common smut under artificial infection, KSC 705 was rated as a moderate resistant type. For fusarium ear rot, both hybrids were classified into moderately resistant hybrid's group.
  • خداداد مصطفوی، رجب چوکان، محمد تائب، اسلام مجیدی هروان، محمدرضا بی همتا
    هدف از این آزمایش گروه بندی لاین های ذرت ایرانی به گروه های هتروتیک و تعیین الگوهای هتروتیک آنها بود. چهارده لاین اینبرد ذرت به صورت دای آلل و بدون تلاقی های متقابل با یکدیگر تلاقی داده شدند. والدین و 91 هیبرید نسل اول آنها با استفاده از طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار برای دو سال متوالی (2007- 2008) در کرج ارزیابی شدند. تجزیه واریانس طبق روش 2 و مدل یک گریفینگ انجام شد. روش GGE biplot نیز جهت تعیین اثر متقابل والدین و تسترها استفاده گردید. بیشتر بودن مجموع مربعات ترکیب پذیری خصوصی (SCA) نسبت به مجموع مربعات ترکیب پذیری عمومی (GCA) نشان دهنده وجود اثرات فوق غالبیت برای ژن های کنترل کننده عملکرد دانه بود. بهترین الگوهای هتروتیک «لنکستر شور کراپ (LSC) × لاین های استخراجی از مواد سیمیت»، «رید یللودنت (RYD) × لاین های استخراجی از مواد سیمیت» و «لنکستر شور کراپ × لاین های استخراجی از رقم مصنوعی دیررس» بودند. نتایج حاصل از بای پلات مطابقت خوبی با نتایج روش گریفینگ داشت.
    کلید واژگان: ذرت, قدرت ترکیب پذیری, گروه هتروتیک, الگوی هتروتیک, GGE بای پلات
    Khodadad Mostafavi, Rajab Choukan, Mohammad Taeb, Eslam Majidi Heravan, Mohammad Reza Bihamta
    This research was aimed to classify Iranian maize inbred lines in heterotic groups and to identify their heterotic patterns. Fourteen maize inbred lines were crossed in a diallel scheme without reciprocals. Parents and their 91 F1 hybrids were evaluated in a randomized complete block design with three replications for two years (2007, 2008) in Karaj, Iran. Analysis of variance was performed following method 2 of Griffing’s model 1. GGE biplot model was employed to extract the interaction among lines and testers. The estimates of specific combining ability (SCA) were bigger than the analogous estimates for the general combining ability (GCA), indicating the major influence of dominant genes on the expression of grain yield. Hybrids with higher grain yield represented successful combination of parental lines for the expression of heterosis. The best heterotic patterns were "Lancaster Sure Crop (LSC) × Lines", and "Reid Yellow Dent (RYD) × Lines, both extracted from CIMMYT originated materials" and "LSC × Lines extracted from Late Synthetic". The results in heterotic patterns obtained by biplot mostly are in accordance with those of using Grifing’s method.
    Keywords: Zea mays L., Combining ability, Griffing's model, Heterotic group, Heterotic pattern, GGE biplot
  • Rajab Choukan
    Based on principal component analysis (PCA), GGE biplot analysis is an effective method to fully assess multi-environmental yield trials (METs). Additive main effects and multiplicative interaction (AMMI) is an alternative method for assessing phenotypic stability and adaptability. In this research, MET data of 14 maize inbred lines were used to perform AMMI and GGE biplot analyses. These genotypes were evaluated under diverse climatic conditions in five Iranian locations during two cropping cycles (2007 and 2008). A genotype (inbred line) by location table was used for performing the analyses. Based on both mean grain yield and yield stability, inbred lines K3615/2, K19/1, K166B and K18 proved to be superior and also had greater mean performance among the test inbred lines. Graphic analysis was used to identify the most suitable inbred lines for each test environment. Inbred lines K3615/2, K19/1, K166B, K18, K3653/2 and K3547/5 were identified as suitable in all locations. The AMMI and GGE biplot graphics revealed three separate groups of environments, i.e., three mega-environments. Group one included three sites, Karaj, Kabootar Abad and Zarghan, while group two included only Islam Abad-e-Gharb and group three only Miandoab. Islam Abad Gharb and Miandoab were more discriminative for genotypes. The inbred lines that were most responsive to the environment were K3615/2, K166B, K19/1 and K18; the least responsive line was K3547/5.
  • Mahdi Zare, Rajab Choukan, Mohammad Reza Bihamta, Eslam Majidi Heravan, Mohammad Mojtaba Kamelmanesh
    Seven maize inbred lines were crossed in a complete diallel cross design at the Seed and Plant Improvement Institute, Karaj, Iran, during the 2006 growing season. The parents and 42 F1 hybrids were grown in the research field of Islamic Azad University of Firoozabad, Firoozabad, Iran, using a Randomized Complete Block Design (RCBD) with three replications, during the 2007 growing season. The Hayman method was used for data analysis. Results indicated over-dominance gene effects for days from silking to physiological maturity, days from anthesis to physiological maturity, plant height, kernel depth, number of rows per ear and grain yield. The most appropriate strategy for the exploitation of these effects is to obtain hybrid cultivars and evaluate these characteristics in hybrid combinations. The gene effect for days from emergence to physiological maturity and number of kernels per row was complete dominance, suggesting that reciprocal recurrent selection would be effective. Ear leaf area and ear length were controlled by partial dominance, indicating that additive gene effects were more important than non-additive gene effects for controlling the inheritance of these traits. Therefore, improvement of these traits through selection of breeding materials is highly feasible. Broad-sense heritability ranged between 47.4% and 89.4% for days to physiological maturity and number of rows per ear; however, narrow-sense heritability varied between 7.3% and 50.6% for days from anthesis to physiological maturity and ear leaf area, respectively. Non-additive gene effects were predominant for controlling the majority of traits.
  • Khodadad Mostafavi, H. Rajab Choukan, I. Mohammad Taeb, Eslam Majidi Heravan, Mohammadreza Bihamta
    In order to study the genetic control of yield and related traits in corn, a diallel mating with 14 inbreed lines were used. Parents and their F1 generations were evaluated, using RCB design with 3 replications (2007) in Karaj seed and plant improvement institute. Hayman & Jinks method were used to data analysis. Variance analysis indicated that additive and non-additive gene effects were important in traits control. According to average degree of dominance over-dominance gene effect observed for yield, ear length and kernel weight per ear and for one hundred kernel weight and ear diameter were partial dominance. Also the increaser alleles for traits were dominant. Broad sense heritability and narrow sense heritability for yield was 0.67 and 0.25 respectively. For other traits broad sense heritability estimated between 0.65 and 0.85, and narrow sense heritability estimated between 0.29 and 0.55.
    Keywords: Corn (Zea mays L.), inbred line, diallel analysis, genetic parameters
  • Majid Shams, Rajab Choukan, Eslam Majidi, Farokh Darvish
    This study was conducted to estimate combining ability, gene action and proportional contribution of cross components in some maize genotypes under different irrigation conditions. In 2007 in Research Farm of Islamic Azad University, fifteen maize inbred lines as parents, consist of twelve females (No:4-15) and three males (NO:1-3) were crossed to produce 36 F1 hybrids. Parents and their 36 F1 hybrids were evaluated in a RCB design with three replications under irrigation after 70, 90 and 110 mm evaporation from a class A pan in 2008. Results showed both additive and dominance variances were important under drought stress conditions. Gene expression increased with intensify of drought stress. Proportional contribution of lines, testers and their interactions revealed that female line contributed higher compared to male line under drought stress conditions in all studied traits and maternal parents play the most important role under drought stress conditions. The ratio of GCA to SCA variances was less than unity for all studied traits and showed the predominant role of non additive action in the inheritance. In conclusion, it can be suggested that female parents should be considered more for a successful plant breeding programs under drought stress conditions.
  • احمد مجد، شهره احساندار، رجب چوگان، حمیدرضا عبدی
    در پژوهش حاضر، روشی برای تکنولوژی تولید بذر مصنوعی بوسیله رویان های پیکری در گیاه سیب زمینی Solanum) tuberosum L. (رقم اگریا گزارش شده است. یک روش موثر برای القای رویانزایی پیکری از کشت های دمبرگی رقم آگریا سیب زمینی ارائه شده است که قبلا«گزارش نشده است، همچنین تولید بذر مصنوعی در گیاه سیب زمینی بوسیله رویان های پیکری در ایران تاکنون گزارش نشده است. رویان های پیکری بوسیله یک پروتوکل دو مرحله ای بدست آمدند. جداکشت های دمبرگی در آغاز روی محیط MS تکمیل شده با 2،4-Dو BAP کشت شدند. کالوس های رویانزای گره دار بر روی جداکشت ها روی محیط حاوی 2،4-D وBAP تشکیل شدند. جداکشت های دارای کالوس اولیه سپس به محیط MS حاوی ژیبرلیک اسید(GA3)، زآتین(Z) و BAPبرده شدند. تیمار با Z و BAPمنجر به القای مستقیم بیشترین تعداد رویان های پیکری شد. در این پژوهش برای کپسولی کردن رویانهای پیکری در گویچه های آلژینات کلسیم آزمایش شد. این تکنیک شامل به تعلیق در آوردن مواد گیاهی (مثل سلولهای گیاهی، بافت ها، اندامها، نوک های ساقه ای، رویان های پیکری) در یک محلول سدیم آلژینات و سپس چکاندن آن در یک محلول کلرید کلسیم در حال چرخش می باشد. رویان های پیکری برای تولید بذر مصنوعی به محیط محلول MS پایه منتقل شدند و با سدیم آلژینات مخلوط شدند و در محلول کلرید کلسیم چکانده شدند. سدیم آلژینات 2 % و کلرید کلسیم 1 % مناسب ترین برای کپسولی کردن بودند. 80% رویان های پیکری کپسولی شده در گویچه های آلژینات کلسیم جوانه زدند. بذر ها روی محیط MS بدون هورمون پس از 6 روز با موفقیت جوانه زدند و پس از 4-3 هفته به گیاهچه های کامل تبدیل شدند.
    کلید واژگان: کشت بافت, رویان زایی پیکری, سیب زمینی, جدا کشت دمبرگی, بذر مصنوعی, سدیم آلژینات
    Ahmad Majd, Shohreh Ehsandar, Rajab Choukan, Hamid Reza Abdi
    In this research, a procedure for technology of synthetic seed production using somatic embryo of potato) Solanum tuberosum L. (cv. Agria has been reported. An efficient procedure has been developed for inducing somatic embryogenesis from petiole cultures of potato cv. Agria, which has not reported previously, in addition production of synthetic seed in potato by induction of somatic embryogenesis in iran has not been reported previously. A two-step protocol produced somatic embryo. petiole sections were initially cultured on 2,4 Dicchlorophenoxyacetic acid (2,4-D) + 6-Benzylaminopurine (BAP) supplemented Murashige and skoog (MS) Media. Nodoular embryogenic callus developed the explants on media containing 2,4-D and BAP. The explants with primary callus were subsequently moved onto MS media containing Z, GA3 and BAP. Treatment with Z and BAP resulted in the induction of the highest number of somatic embryos directly. In this research, A technique for the encapsulation of somatic embryo in calcium alginate beads was tested. The technique involves suspending plant material (i.e. plant cell, tissues, organs, shoot tips, somatic embryo) in a sodium alginate solution and then dripping it into a stirred calcium chloride solution. somatic embryo transferred to liquid basal Murashige and Skoog medium with sodium alginate mixture and then dripping into calcium chloride solution to produce synthetic seed. sodium alginate 2% and calcium chloride 1% was best for encapsulation. Eighty percent of somatic embryo encapsulated in calcium alginate beads germinated. The seed germinated on hormone-free MS medium and after 6 days developed into complete plantlets successfully, which grew into full plants in 3-4 weeks.
  • Rajab Choukan, Marilyn L. Warburton
    The identification of parental inbred lines to develop superior hybrids is a rather costly and time-consuming step in maize breeding. In some cases, pedigree information has been used to select diverse parental lines. In the case of Iranian maize inbred lines, this information is not fully available. In this study we investigated the genetic distance (GD) based on Simple sequence Repeats (SSR) markers between pairs of five maize testers and 28 inbred lines and assessed the relationship between GD and F1 hybrid performance, specific combining ability (SCA) and midparent heterosis (MPH). One hundred and forty testcrosses were evaluated for grain yield in 2003, 2004 and 2005 at two locations, Karaj and Gorgan (only 2004), Iran. Significant positive but low correlations were found between GD and F1 performance, SCA and MPH (0.27**, 0.39** and 0.28**, respectively). Testers affected the magnitude of correlations, with relatively high values revealed in the Mo17 crosses (0.54**, 0.61** and 0.61** for F1, SCA and MPH, respectively) and lowest values in the B73 crosses. Although GD between parents correlated significantly with hybrid performance, the estimates of GD did not consistently identify the best crosses.
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال